کارون

علت انفجار در شهرستان کارون چه بود؟

علت انفجار در شهرستان کارون چه بود؟



فرماندار شهرستان کارون گفت: علت انفجار در یکی از روستاهای شهرستان کارون در دست بررسی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، کعبی فلاحیه فرماندار شهرستان کارون اظهار داشت: این انفجار حوالی ساعت ۵:۳۰ در روستای قلعه کوچک کارون رخ داد.

وی افزود: انفجار در محل دپوی زباله این روستا صورت گرفته و هنوز علت دقیق آن مشخص نیست اما با توجه به سابقه انفجار خمپاره‌های باقی مانده از زمان جنگ احتمال انفجار خمپاره وجود دارد اما فعلا در دست بررسی است چرا که میتواند شی دیگری مانند پیکنیک یا وسایل دیگر در آنجا منفجر شده باشد.

وی تاکید کرد: این حادثه خسارت جانی و مالی نداشت.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علت انفجار در شهرستان کارون چه بود؟ بیشتر بخوانید »

اصفهانی‌های ناسیونالیست، بیایید می‌خواهیم جلسه را ادامه بدهیم!

روایتی از قرعه‌کشی رزمندگان در عملیات بیت‌المقدس برای تعیین مأموریت


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت‌المقدس روز دهم اردیبهشت‌ در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» با هدف آزادسازی شهر‌های خرمشهر، هویزه و جاده اهواز – خرمشهر؛ خارج کردن شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بین‌المللی به‌ صورت مشترک توسط نیرو‌های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.

طی این عملیات پنج هزار و ۳۸ کیلومتر از اراضی اشغالی از جمله شهر‌های خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.

بهره‌گیری از انگیزه‌های ریشه‌دار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است با تکیه‌ بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.

روایت سردار مرتضی قربانی

طراحی مرحله چهارم عملیات بیت‌المقدس

سردار «مرتضی قربانی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «در مسیر پیروزی» در باره عملیات بیت‌المقدس می‌گوید: برای اجرای مرحله چهارم دوباره همه فرماندهان قرارگاه‌های فتح و نصر در مقر کنار جاده آسفالت جلسه تشکیل دادند و با هم صحبت کردند. آنجا مطرح شد که دو تیپ تحت امر قرارگاه فتح وارد خرمشهر شوند و یک تیپ آن هم به شلمچه مأمور شود؛ یعنی تیپ ۱۴ امام حسین و تیپ ۸ نجف وارد شهر شوند و ما هم تحت امر قرارگاه نصر در گوشه شلمچه عمل کنیم.

من، حسین خرازی و احمد کاظمی، چون فرمانده سه یگان اصفهان بودیم و کادر‌ها و نیروهایمان بیشتر اصفهانی بودند، همانجا با هم مشورت کردیم، چون داشتند یگان‌های ما را که در مراحل قبلی با قدرت عمل کرده بودیم و در تأمین اهدافمان موفق بودیم، از هم جدا می‌کردند.

دلیل آن هم این بود که گوشه شلمچه خیلی برایشان مهم بود. از طرف دیگر آزادی خود شهر هم مهم بود. به‌ هر حال ما سه نفر نشستیم و با هم مشورت کردیم و گفتیم باید یک یگان به قرارگاه نصر بدهیم تا بتوانیم گوشه شلمچه را مرد و مردانه بگیریم. بین‌مان خیلی بحث شد و یک قرعه‌کشی هم کردیم. حاج «احمد کاظمی» فرمانده تیپ ۸ نجف بیشتر دوست داشت کنار تیپ ۱۴ امام حسین عمل کند.

در عملیات‌های دیگر هم همینطور بود. اعتمادش به تیپ ۱۴ امام حسین بیشتر بود تا تیپ ۲۵ کربلا. من هم دوست داشتم همه با هم در یک جا بجنگیم و جناح‌دار باشیم و حواسمان جمع باشد که نیرو‌های دشمن ما را دور نزنند. یک حس ناسیونالیستی هم بر نیرو‌های یگان‌هایمان حاکم بود. به همین دلیل اول، مأموریت جدید را نپذیرفتیم. راستش اول نه من پذیرفتم، نه حسین خرازی و نه احمد کاظمی. بعد هم که مأموریت را پذیرفتیم، رفتیم با هم صحبت کردیم. حتی به فرمانده قرارگاه گفتیم ما می‌خواهیم برویم با هم مشورت بکنیم و بعد نتیجه را اعلام کنیم.

در همین وضعیت، حسن باقری چند بار ما را صدا زد و گفت: اصفهانی‌های ناسیونالیست، بیایید می‌خواهیم جلسه را ادامه بدهیم. بعد از اینکه چند بار صدایمان زد، بالاخره در جلسه رفتیم، نشستیم برای اینکه تصمیم مهمی بگیریم. جلسه در سطح قرارگاه بود و صیاد شیرازی و محسن رضایی هم در آن حضور داشتند.

فرماندهان قرارگاه‌های فتح و نصر قبلا تصمیم‌های لازم را گرفته و هماهنگی‌های ضروری را کرده و جابجایی یگانی را هم تصویب کرده بودند. فقط می‌خواستند دستور را به ما ابلاغ کنند. ما دستوری عمل نمی‌کردیم و با توجه به توان دشمن و توان خودمان مأموریت را می‌پذیرفتیم و محکم پای آن می‌ایستادیم و از کار کم نمی‌گذاشتیم.

آن‌ها می‌خواستند ما را به آن طرف کارون احضار کنند، چون قرارگاه اصلی آن طرف رودخانه بود، اما بعد به سمت این طرف رودخانه، سمت سید عبود آمدند. برای اینکه وقتمان گرفته نشود، نزدیک عصر ما را برای این جلسه صدا زدند. مکان جلسه هم پشت جاده اهواز – خرمشهر بود.

به‌ گمانم عصر بیست‌ و هشتم اردیبهشت بود. به ما مأموریت دادند که نیروهایمان را از مرز و حاشیه جاده حسینیه آزاد بکنیم و برای فتح خرمشهر آماده شویم. ما سه نفر با هم مشورت کردیم که برای جناحمان کاری بکنیم که دور نخوریم.

قرعه‌کشی برای تعیین مأموریت

آن زمان، شیوه‌های مرسومی برای قرعه‌کشی وجود داشت. دست‌های خودمان را می‌گذاشتیم و بعد، یک، دو، سه می‌گفتیم و هر کس دستش را زودتر روی سینه‌اش می‌گذاشت، نفر اول می‌شد. دو یگان باید به خرمشهر می‌رفتند و یکی هم به قرارگاه نصر می‌رفت. با همین دست برسینه‌گذاشتن قرعه‌کشی را انجام دادیم. دست‌هایمان هم خاکی بود.

کمی آن‌ طرف‌تر در کنار جاده هم بی‌سیمچی‌ها ایستاده بودند و ما را نگاه می‌کردند. صحنه خیلی قشنگی بود. چون چیزی نبود که با آن قرعه‌کشی کنیم، مثلا کاغذ سفیدی که روی آن اسم بنویسیم و آن را در گردونه بیندازیم، این کار را کردیم. اول هم دست مردانه با هم دادیم که یک نفرمان با تیپ خودش روی جاده بصره – خرمشهر در مرز عملیات کند و گلوگاه را ببندد. این جاده راه اصلی تردد دشمن بود.

هر سه دستمان را روی هم گذاشتیم و قرعه‌کشی کردیم. آن‌ها دست‌هایشان را زودتر روی سینه‌هایشان گذاشتند و من دیرتر. قرار شد آن دو نفر دور شهر بروند و من هم به شلمچه بروم. چون من در قرعه‌کشی تک آوردم، تحت امر قرارگاه نصر قرار گرفتم. قرار شد حسین خرازی و احمد کاظمی هم با قرارگاه فتح عمل کنند. همه پذیرفتیم و قرار شد با قدرت وارد عملیات بشویم و جلو برویم تا خدای‌ نکرده خدشه‌ای به عملیات وارد نشود.

فرماندهان رده بالاتر هم از روز اول که موضوع را به ما گفتند، نظرشان این بود که قرارگاه فتح با این یگان‌ها دور شهر عمل کند و قرارگاه نصر هم با استعداد جدیدش یعنی تیپ‌های ۲۷ حضرت رسول (ص)، ۷، ولی عصر، ۲۲ بدر، ۴۶ فجر و ۲۵ کربلا از سپاه به‌علاوه تیپ ۵۵ هوابرد و ۲۳ نوهد از ارتش و همچنین تیپ ۳ زرهی لشکر ۱۶ به فرماندهی لهراسبی که ده‌تا تانک بیشتر نداشت، وارد عمل شود. از نقطه صفر مرزی تا خرمشهر حدود ۱۵ کیلومتر بود که باید جاده اصلی را می‌گرفتیم و جلو می‌رفتیم. در ادامه هم باید به شرق رودخانه اروند می‌رفتیم که در آن محدوده، مرز داخل رودخانه بود.

منبع

رزاق زاده، امیر، در مسیر پیروزی: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت: مرتضی قربانی، جلد اول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۸، صفحات ۳۷۸، ۳۷۹، ۳۸۰، ۳۸۱.

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از قرعه‌کشی رزمندگان در عملیات بیت‌المقدس برای تعیین مأموریت بیشتر بخوانید »

رزمنده‌ها روی غنائم عملیات آزادسازی خرمشهر، شابلون می‌زدند!

نقش پدافند هوایی سپاه در محافظت از نیروهای پیاده در دفاع مقدس


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت‌المقدس روز دهم اردیبهشت‌ در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» با هدف آزادسازی شهر‌های خرمشهر، هویزه و جاده اهواز – خرمشهر؛ خارج کردن شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بین‌المللی به‌ صورت مشترک توسط نیرو‌های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.

طی این عملیات پنج هزار و ۳۸ کیلومتر از اراضی اشغالی ازجمله شهر‌های خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.

بهره‌گیری از انگیزه‌های ریشه‌دار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است با تکیه‌ بر آثار و اسناد موجود در این مرکز همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.

روایت احمدی میان دشتی

دریادار دوم «احمدی میان دشتی» فرمانده وقت پدافند هوایی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در تاریخ شفاهی خود که قرار است توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شود، درباره عملیات بیت‌المقدس می‌گوید: در این عملیات، کار پدافند هوایی راحت‌تر شده بود، فرماندهان آتشبار‌ها مشخص و توجیه شده و تجربه لازم را به دست آورده بودند.

دفاع از پل‌های شناور

در دو نقطه روی رودخانه کارون، پل شناور در محور عملیاتی قرارگاه فتح نصب شد، دو پل شناور هم در محدوده عملیاتی قرارگاه نصر نصب شد که عمده قوای خودی برای عبور از کارون از این پل‌ها استفاده کردند. در محدوده قرارگاه قدس در شمال منطقه طراح و در هویزه هم بر روی کرخه پلی نصب شد.

مأموریت پدافند هوایی در مرحله اوّل عملیات حفظ این پل‌ها بود. این پل‌ها راهبردی و بسیار در موفقیت عملیات تأثیرگذار بود. اگر دشمن می‌توانست این پل‌ها را منهدم کند امکان عبور و انتقال عمده قوا به سمت دشمن میسر نمی‌شد.

آتش به اختیار پدافند هوایی؛ مانع اصلی هدف‌گیری دقیق هواپیما‌های دشمن

با این توضیحات پدافند هوایی باید به گونه‌ای طراحی و برنامه‌ریزی می‌کرد که تجهیزات و امکانات در اختیارش را برای انجام مأموریت در عقبه‌ها، مراقبت از پل‌ها و در مرحله دوم پوشش جاده اهواز – خرمشهر برای پشتیبانی از نیرو‌های پیاده در حال پیشروی تا منطقه هدف به کار گیرد.

به‌ هرحال ما هم با اختیاراتی که در قالب آتش به اختیار به جنگ‌افزار‌های پدافند هوایی داده بودیم، اجازه ندادیم نیرو‌های پیاده در مقابل بمباران هوایی دشمن مورد هدف دقیق هواپیما‌های دشمن قرار بگیرند.

مزه شیرین غنائم

در عملیات‌های قبلی، رزمندگان برای جمع‌آوری غنائم جنگی حساسیت زیادی نداشتند اما در این عملیات هر یگانی یک شابلون تهیه کرده بود که به محض رسیدن به غنائم جنگی نام یگان خودش را روی آن چاپ کند.

بااین‌حال، ما هم توانستیم در این عملیات در مجموع تعداد ۳۵ قبضه ضدهوایی به غنیمت بگیریم. اکثر توپ‌ها سالم به دست رزمندگان افتاد، بدین خاطر بود که با حمله یگان‌های رزمی قرارگاه فتح به عمق مواضع دشمن، اجازه عکس‌العمل از دشمن گرفته شد و با فرار آن‌ها، تجهیزات سالم به دست رزمندگان افتاد.

همانطور که گفتم نهضت جمع‌آوری غنائم جنگی در این عملیات شدت بیشتری به خود گرفته بود، هر یگانی سعی می‌کرد با جمع‌آوری غنائم بیشتری، یگان خودش را تقویت و سازمان رزم خود را گسترش دهد.

ما در اینگونه موارد سعی کردیم برای تعادل بخشیدن به تعداد توپ‌های غنیمتی هر یگان، از آن‌ها درخواست کنیم تا تعدادی از توپ‌های غنیمتی را به فلان یگان بدهند تا استعداد آتشبار پدافند هوایی آن یگان‌ها هم متناسب باشد.

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش پدافند هوایی سپاه در محافظت از نیروهای پیاده در دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

اشتباه بزرگ عراقی‌ها در عملیات بیت‌المقدس

اشتباه بزرگ بعثی‌ها در عملیات بیت‌المقدس


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت‌المقدس روز دهم اردیبهشت‌ در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» با هدف آزادسازی شهر‌های خرمشهر، هویزه و جاده اهواز – خرمشهر و خارج کردن شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بین‌المللی به‌صورت مشترک توسط نیرو‌های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.

طی این عملیات، پنج هزار و ۳۸ کیلومتر از اراضی اشغالی از جمله شهر‌های خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.

بهره‌گیری از انگیزه‌های ریشه‌دار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است با تکیه‌ بر آثار و اسناد موجود در این مرکز همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.

روایت سردار سرلشکر رحیم صفوی

نگرانی از استقرار نیرو‌های عراقی در ساحل رودخانه کارون

سردار سرلشکر سید یحیی (رحیم) صفوی از فرماندهان دوران دفاع مقدس در جلد اول از کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «از سنندج تا خرمشهر» درباره عملیات بیت‌المقدس می‌گوید: چند روز قبل از عملیات، بزرگ‌ترین نگرانی بنده، هوشیار شدن بعثی‌ها و یگان‌های تقویتی بود که به منطقه می‌آوردند. آن‌ها داشتند نیروهایشان را افزایش می‌دادند و کار‌های مهندسی‌شان را تشدید می‌کردند.

مهم‌ترین اصل عملیاتی ما، گرفتن سرپل بزرگ در غرب رودخانه کارون بود. اگر بعثی‌ها به کنار رودخانه کارون می‌چسبیدند، ما دیگر نمی‌توانستیم سرپل بگیریم و در حقیقت راهکار قرارگاه فتح و نصر که تلاش اصلی را بر عهده داشتند، مسدود می‌شد.

قرارگاه قدس قرارگاه فرعی ما بود که مسئول درگیر کردن لشکر‌های ۵ مکانیزه و ۶ عراق در شمال منطقه عملیاتی بود، ولی تلاش اصلی عملیات بر عهده قرارگاه فتح و قرارگاه نصر بود.

ما از اینکه بعثی‌ها دائم داشتند نیرو به منطقه اضافه می‌کردند و چندین تیپ و لشکر آورده بودند نگران بودیم. ترس ما این بود که بعثی‌ها بفهمند ما چگونه می‌خواهیم از کارون عبور کنیم و نگذارند.

اشتباه بزرگ بعثی‌ها

ما باید روی رودخانه کارون پل شناور می‌زدیم و اگر نمی‌گذاشتند ما پل احداث کنیم، نمی‌توانستیم واحد‌های پیاده و زرهی و توپخانه‌مان را عبور دهیم و اصلاً گرفتن سرپل ناممکن می‌شد. بهترین کاری که بعثی‌ها می‌توانستند بکنند این بود که به پشت رودخانه کارون بچسبند و نگذارند ما از رودخانه عبور کنیم، ولی خداوند عقل آن‌ها را گرفته بود. اشتباه بزرگ بعثی‌ها این بود که به حاشیه رودخانه نچسبیدند؛ اگر چسبیده بودند، احتمال موفقیت عملیات بسیار ضعیف بود.

به همین دلیل ما با فرماندهان قرارگاه‌های مختلف مثلاً با «حسن باقری» فرمانده قرارگاه نصر، «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه فتح و «احمد غلامپور» فرمانده قرارگاه قدس و حتی با فرماندهان یگان‌ها جلسات مستمر داشتیم و این موضوع را دنبال می‌کردیم.

عامل زمان هم جزء نگرانی‌های ما بود. من خیلی اصرار می‌کردم که عملیات را زودتر شروع کنیم. نگرانی ما این بود که هوشیاری بعثی‌ها کامل بشود و زمان عملیات و تاکتیک عملیات که عبور از رودخانه کارون بود، کشف بشود.

علاوه بر این، استقرار توپخانه‌ها و آتش پشتیبانی بسیار مهم بود. هماهنگی با هوانیروز و نیروی هوایی ارتش و چگونگی اجرای کار‌های مربوط به پشتیبانی را دائم دنبال می‌کردیم. بالاخره ما ۴۰ تا ۵۰ هزار نیرو را می‌بایست آب و غذا می‌دادیم.

همچنین انجام شدن کار‌های مهندسی سپاه و ارتش از دغدغه‌های ما بود. اگر پل‌ها نصب نمی‌شد، عملیات با مشکل مواجه می‌شد. مهندسی ارتش در احداث پل‌ها بسیار خوب عمل کرد. تانک‌های چیفتن انگلیسی حدود ۴۵ تن وزن دارد و عرض رودخانه هم بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر بود. تانک را عبور دادیم؛ ببینیم پل می‌شکند و فرو می‌ریزد یا نه، چون ۴۵ تن بار باید از روی پل عبور می‌کرد. کار با موفقیت انجام شد.

آقای حسین خرازی که با تیپ امام حسین (ع) در قرارگاه فتح عمل می‌کردند، خودشان یک پل نفررو با سیم بُکسل و کف چوب درست کرده بودند که منتظر پل دیگران نباشند. البته پل نفر رو بود. این هم ابتکار برادران اصفهانی و ماشاءالله فکر خوب فرمانده تیپ ۱۴ امام حسین (ع) بود.

چهار عملیات بزرگ و آزادی هشت هزار کیلومتر مربع در ۹ ماه

از سوی دیگر؛ چون هنوز شیرینی پیروزی عملیات فتح‌المبین زیر زبان رزمندگان بود، ما می‌خواستیم دور هجوم و دور پیروزی‌ها بر عراق را کامل کنیم. ما با چهار عملیات بزرگ شکستن حصر آبادان در ۵ مهر، آزادسازی بستان در ۸ آذر ۱۳۶۰، فتح‌المبین در ۲ فروردین سال ۱۳۶۱ و بیت‌المقدس در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در طول ۹ ماه، توانستیم بیش از هشت هزار کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغال‌ شده به دست عراق را آزاد کنیم.

غافلگیری بعثی‌ها

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس کتاب خاطرات فرمانده لشکر گارد عراق را ترجمه و چاپ کرده است. سرلشکر حمدانی می‌گوید: ما تصور نمی‌کردیم ایرانی‌ها بتوانند بعد از عملیات فتح‌المبین، عملیات بزرگ‌تر آزادسازی خرمشهر را انجام بدهند و صدام مصمم بود خرمشهر را حفظ کند.

وی می‌گوید: ما می‌دانستیم ایرانی‌ها می‌خواهند به قصدِ آزادسازی خرمشهر حمله کنند. البته آنان تاکتیک و زمان عملیات را نمی‌دانستند و ما با همین دو عامل، یعنی تاکتیک و زمان عملیات توانستیم تا اندازه‌ای آن‌ها را غافلگیر کنیم.

منبع

۱-اردستانی، حسین، از سنندج تا خرمشهر: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت سید یحیی (رحیم) صفوی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۹۹، صفحات ۵۲۳، ۵۲۴، ۵۲۵، ۵۲۶، ۵۲۷

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشتباه بزرگ بعثی‌ها در عملیات بیت‌المقدس بیشتر بخوانید »

وقتی‌که آب کیمیا شد

روایتی از کربلایی که در عملیات بیت‌المقدس به پا شد


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات بیت‌المقدس روز دهم اردیبهشت‌ در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز عملیات یا علی بن ابیطالب (ع) با هدف آزادسازی شهر‌های خرمشهر، هویزه و جاده اهواز – خرمشهر؛ خارج کردن شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بین‌المللی به‌صورت مشترک توسط نیرو‌های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.

طی این عملیات، پنج هزار و ۳۸ کیلومتر از اراضی اشغالی از جمله شهر‌های خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.

بهره‌گیری از انگیزه‌های ریشه‌دار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبرد‌های دوران هشت سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیه‌ بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.

روایت سردار شهید احمد غلامی

سردار شهید «احمد غلامی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «از ری تا شام» درباره عملیات بیت‌المقدس می‌گوید: روز چهارم و پنجم نبرد به‌ طرف شلمچه رفتم. آن موقع عراق آنجا یک خاکریز مرزی داشت که ادامه‌ آن در مرز شلمچه می‌آمد. این خاکریز پناه خوبی برای نیرو‌های ما بود و می‌آمدند به آن می‌چسبیدند.

آب کیمیا شده بود

آنجا نبرد تن و تانک اتفاق افتاد. عراق با آتش انبوهی که می‌ریخت، اجازه نمی‌داد نیروی کمکی به آن‌ طرف برود. خیلی از بچه‌ها در آنجا به دلیل نخوردن آب شهید شدند. آب کیمیا شده بود و نمی‌شد به بچه‌ها آب رساند.

تقریباً هفت روز از شروع عملیات گذشته بود. نیرو‌ها خسته بودند. نیرویی که عملیات کرده بود، بازسازی نشده و با تغییر فرمانده به آنجا آمده بود. این نیرو حالا می‌بایست؛ نبرد سخت دیگری انجام می‌داد.

همه فشار عملیات در منطقه شلمچه بود. عراقی‌ها هرچه آتش داشتند، آنجا ریختند و هرچه زرهی داشتند، به آنجا آوردند. ما برای اولین بار تانک‌های تی ۷۲ را در شلمچه دیدیم. آر. پی. جی‌هایی که بچه‌ها به تانک‌ها می‌زدند، فقط یک جرقه می‌زد و تانک منفجر نمی‌شد.

وقتی‌که آب کیمیا شد

جنگ تن‌ به‌ تن

عراقی‌ها با تانک‌هایشان شروع به صاف کردن خاکریزها کردند. اول نوک خاکریز را می‌زدند و بعد آتش انبوه می‌ریختند. سپس آتش را کم می‌کردند و نیرو‌های پیاده‌شان حرکت می‌کردند. این جنگ تن‌ به‌ تن را من در طول جنگ در جای دیگری ندیدم مگر در عملیات کربلای ۵ که حجم آتش زیاد بود، ولی نیرو و زرهی دشمن به این صورت نبود.

تیپ ۲۷ هرچه نیرو و امکانات داشت، پای‌کار آورده بود. بعضی گردان‌ها بیشتر نیروهایشان را از دست داده بودند؛ مثلاً یک گردان ۷۰ درصد کادرش را ازدست‌داده بود.

گردان‌ها، شهدا و مجروحان را از منطقه خارج می‌کردند و با ساماندهی بقیه نیروهایشان یک گروهان تشکیل می‌دادند و برای پشتیبانی می‌آمدند؛ یعنی همه به شکلی آمدند، در شلمچه درگیر شدند و توانستند آنجا را حفظ کنند. روز هفتم یا هشتم نبرد، عراقی‌ها شروع کردند به عقب‌نشینی.

منبع

مژدهی، علی، از ری تا شام: تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت ناتمام احمد غلامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۸، صفحات ۳۰۳، ۳۰۴.

انتهای پیام/ ۱۱۸

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از کربلایی که در عملیات بیت‌المقدس به پا شد بیشتر بخوانید »