کارگردان سینما

پرداخت منطقی به بحران‌ها/ وظایف سینما در افزایش صلح چیست؟

پرداخت منطقی به بحران‌ها/ وظایف سینما در افزایش صلح چیست؟


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس به نقل از روابط عمومی موزه سینما، نشست «سینما و صلح» به مناسبت روز جهانی صلح با حضور حبیب احمدزاده کارگردان سینما و نویسنده، محمدرضا تقی‌پور مدیر موزه صلح، سیداحمد محیط طباطبایی مدیر شورای بین‌المللی موزه‌ها (ایکوم)، وحید آگاه استاد دانشگاه و مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما برگزار شد.

مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینما گفت: امروز ما در جهانی زندگی می‌کنیم که پر از جنگ است و سوال این است که چرا سینما تا به امروز نتوانسته صلح به وجود بیاورد. ذات سینما یک فضای سخت‌افزاری صلح است و همه با هم یک چیز واحد می‌بینند که این خود نمادی از صلح است؛ بنابراین به نظر می‌رسد ذات سینما این امکان را دارد تا صلح ایجاد و به گسترش صلح کمک کند.

وی با اشاره به نقش سینما به عنوان ابزاری برای برقرارکننده صلح میان جوامع، افزود: وقتی در جامعه‌ای افراد بتوانند از طریق سینما با هم حرف بزنند دیگر لازم نیست حرف‌های خود را جای دیگری بزنند، زیرا از طریق سینما می‌توانیم صحبت‌های‌مان را به تصویر ترجمه کنیم، تصویر را به مواجهه بگذاریم و اگر این توازن در تصویر اتفاق بیفتد و نه در جای دیگر این اتفاق عاقلانه‌تر است. هر چقدر بتوانیم مواجه‌های سخت را به مواجه نرم تبدیل کنیم بهتر است و این امر از کارکرد‌های سینما است.

مدیرعامل موزه سینما اظهار کرد: دنیای امروز به جهت بحران‌های مختلف اعم از بحران هویت، ناکارآمدی، تبعیض، مشروعیت، نفوذ دنیای ملتهبی شده است و این بحران‌ها هدف مشترکی دارند که آن تولید نفرت است. اگر در جامعه‌ای این بحران‌ها به اوج خود برسد نفرت میان افراد آن جامعه نیز بیشتر می‌شود و با بالا رفتن درجه نفرت در جامعه قطعا جنگ خواهد شد. سینما می‌تواند به هر کدام از این بحران‌ها با یک مبنای منطقی بپردازد تا به صلح پایدار برسد در غیر این صورت صلح ناپایدار خواهیم داشت.

اسماعیلی با بیان اینکه در سینما باید حرفی درست و مشترک تولید و منتشر کرد، گفت: یکی از کار‌های بزرگی که سینما می‌تواند انجام دهد این است که عاقلانه و مبتنی بر واقعیت‌ها به بحران‌ها بپردازد و درجه نفرت را در جامعه کاهش دهد. متاسفانه سینما این نقش و کارکرد خود را به خوبی ایفا نمی‌کند. گاهی سینما به جای کاهش میزان نفرت میان افزاد جامعه، نفرت‌افزایی می‌کند و باعث خشم بیشتر میان مردم می‌شود درحالیکه می‌شود درباره هر چیزی حرف زد و به صورت منطقی به آن پرداخت.

وی افزود: زمان آن نیست که شرایطی مانند آلمان قدیم را که در طول ۱۰۰ سال ۱۵ انقلاب تجربه کرد و هزاران نفر کشته شدند تجربه کنیم. در سینما می‌توانیم به جای جنگیدن و بعد به صلح رسیدن با گفتگو به صلح برسیم.

تاکید سینمای دانش بنیان بر «اصلاح‌پذیری» در جامعه

مدیرعامل موزه سینما با بیان اینکه سینمای ایران فراز و نشیب زیادی دارد، گفت: به عنوان مثال، فیلم‌های مجید مجیدی در مورد سینمای فطرت است که ریشه در خوبی‌های بیرونی انسان‌ها دارد. پیش از این درباره سینمای دانش‌بنیان صحبت کرده‌ایم؛ سینمایی که می‌داند چه می‌خواهد بگوید و چیزی را که می‌خواهد بگوید به صورت علمی می‌داند و از آن پشتیبانی می‌کند تا محقق شود. گاهی می‌خواهیم به صلح اشاره کنیم، ولی جنگ را بارزتر نشان می‌دهیم. احساس می‌کنم برخی از سینماگران ما از مفهوم صلح دور شده‌اند.

اسماعیلی افزود: ما می‌توانیم در فیلم‌ها بحران‌های اجتماعی نظیر بحران توزیع ناعادلانه مشاغل و ثروت را نشان دهیم. باید توجه داشته باشیم که اگر ما این بحران را به سینما تبدیل کردیم و خروجی این تصویر تبدیل به خشم متراکم شود کار خود را انجام نداده‌ایم. درست است سینماگر باید وضعیت را آینه‌وار نشان دهد، ولی سینمای دانش‌بنیان و هوشمند متوجه این موضوع است که همه ما داخل یک کشتی هستیم و اگر بخواهیم این کشتی را به سلامت به مقصد برسانیم باید مراقب باشیم که هر چیزی که مطرح می‌کنیم ناظر بر «اصلاح پذیری» باشد.

وی ادامه داد: توجه به اصلاح‌پذیری تفاوت میان سینمای فطرت با سایر سینما‌ها است که در آثار مجید مجیدی می‌بینید. علاقه داریم سینمایی داشته باشیم که وضع موجود را نشان دهیم و برای اصلاح و بهتر شدن جامعه و پایدار شدن وضعیت، حرف خود را هم بزنیم. سینمای هوشمند سینمایی است که اگر دردی را دوا نمی‌کند و راهکار ارائه نمی‌دهد، حداقل آن نقطه‌هایی را که می‌تواند به اصلاح بیانجامد از بین نبرد.

با گذشت، صلح محقق می‌شود

در بخش دیگری از این نشست حبیب احمدزاده درباره سینما و صلح گفت: موضوع سینما و صلح مانند چاقوی دولبه است. یکی از توانایی‌های سینما، قدرت اشاعه است که در کنار آن جنایتی هم خلق شده و آن این است که ما آن چه در فیلم نشان می‌دهیم نیستیم و این بسیار خطرناک است.

وی افزود: یادم می‌آید در زمانی که کتاب می‌خواندیم دوست داشتیم با ذهن خود قطعاتی بسازیم و همزادپنداری کنیم، ولی امروز در سینما یک ماجرای خلق شده را به همراه یک بسته پاپ‌کورن می‌بینیم و بیرون می‌آییم. به عنوان مثال، به عنوان کارگردان می‌توانیم فیلمی درباره اعتیاد بسازیم در حالی که خودمان هم معتاد باشیم؛ زیرا برایمان مهم این است که در آن یک ساعت و نیم در قاب سینما آدم خوبی به نظر بیاییم و این خطری است که همه ما را تهدید می‌کند. قبلا اگر نویسنده سعی می‌کرد به ایده‌آل‌هایش برسد و هدف باشد امروز به راحتی می‌توانیم فردی جنگ‌طلب باشیم، اما فیلمنامه‌ای درباره صلح بنویسیم، زیرا بستگی به این دارد که چقدر به من پول می‌دهند و این خطری است که امروز همه ما را تهدید می‌کند.

احمدزاده همچنین گفت: جهان مجازی که بخشی از آن سینما است به راحتی به ما اجازه می‌دهد پشت لایه‌های مختلف مخفی شویم و این موضوع در محدوده جهانی نیز اتفاق می‌افتد. در دنیا به اسم آزادی، صلح و حتی دین، جنایت‌های زیادی شده است و این کلمات حربه خوبی برای سوء‌استفاده بوده است و کاری که جهان امروز از طریق رسانه با ما انجام می‌دهد همین است.

وی ادامه داد: مهم نیست که در چه موقعیتی از صلح یا جنگ باشید مهم این است که انسانی رفتار کنید. اگر در دوره صلح به سر می‌برید و به دیگران احترام نمی‌گذارید، شما صلح‌طلب نیستید. اگر در دوران جنگ توانستید انسان خوبی باشید و حتی با دشمنانتان انسانی رفتار کردید می‌توانید ادعای صلح داشته باشید. به نظرم می‌توان فیلمی ساخت که وقتی تمام می‌شود مخاطب با خود بگوید چرا من نباید مانند قهرمان واقعی فیلم باشم. مهم نیست چه موقعیتی دارید مهم این است که بتوانید آن موقعیت را در واقعیت به یک معجزه برای خود و دیگران تبدیل کنید که اگر یاد بگیریم می‌فهمیم که انسانیت چه لذت بزرگی دارد.

احمدزاده همچنین گفت: سینمای ایران سینمای نجیبی است به همین دلیل می‌توان از طریق سینما با دنیا صحبت کرد؛ می‌توان بدون اینکه از ارزش‌ها عدول کرد توسط ارزش‌های انسانی با دنیا ارتباط برقرار کرد. باید سعی کنیم در زندگی‌مان همانند آنچه روی پرده سینما نمایش می‌دهیم باشیم. ما به این دنیا آمده‌ایم که دنیا را جای بهتری کنیم و بهتر از قبل به نسل بعدی برسانیم و از یاد نبریم که صلح با گذشت می‌تواند محقق شود.

سینما گذشته، حال و آینده را به هم وصل می‌کند

در ادامه محیط طباطبایی رئیس شورای بین‌المللی موزه‌ها (ایکوم) با اشاره به مفهوم موزه، گفت: موزه یک نهاد فرهنگی است که حتما باید نتیجه آن صلح باشد، موزه‌ای که کینه و نفرت دامن می‌زند را نمی‌توان موزه نامید. امروز را برنامه مشترک میان صلح و سینما قرار دادند تا از زاویه موزه سینما و موزه صلح به آن پرداخته شود. وظیفه موزه این است که مانند مادر رفتار کنند و فرهنگ و باور و شناخت و دین مادری خود را به نسل‌های بعد منتقل کنند. به همین دلیل است که مخاطبان اصلی این موزه‌ها بیشتر کودک و نوجوان است.

وی با بیان اینکه موزه‌های جنگ موزه‌های مهمی هستند، اما امروز این موزه‌ها را با عنوان موزه‌های صلح می‌شناسیم، بیان داشت: سینما در قالب هر فیلم می‌تواند رفتار موزه‌ای داشته باشند. فیلم‌هایی موزه‌ای ساخته شده‌اند که می‌توانند فرهنگ و زندگی را در تمام مقاطع ضبط کرده و انتقال دهند و از قصه، فرهنگ و داستان برای انتقال یک مفهومی استفاده کنند.

محیط‌طباطبایی با اشاره به اهمیت امید در آثار سینمایی، گفت: یکی از کلید واژه‌های اصلی زندگی انسان، امید است. هر فیلمی که امید را از شما بگیرد به وظیفه انسانی خود عمل نکرده است. باید امید را در ذهن مخاطب و نسل بعد زنده نگه داریم. به همین دلیل سینما یک پل ارتباطی است؛ این پل وقتی می‌تواند مفهوم اصلی خود را در مفاهیم صلح و انسانی درک کند که بتواند امید و هم‌زیستی را منتقل کند. سینما در شکل موزه‌ای خود، گذشته حال و آینده را به هم وصل می‌کند.

رابطه سینما و صلح و چند دسته بندی مهم

وحید آگاه دبیر این نشست و استاد دانشگاه نیز گفت: سینما باید امیدبخش و پیام‌آور صلح باشد. رابطه سینما و صلح در چند دسته‌بندی جای می‌گرید؛ ابتدا اینکه صلح در ذات سینما و هنر است. کلمه موزه به تنهایی روح شما را لطیف می‌کند و تصویری از نفی خشونت و تشویق به زندگی مسالمت‌آمیز است و سینمای صلح دسته‌بندی دوم است. دسته سوم مربوط به سینمای اجتماعی است که حتی اگر راهکار هم نداشته باشد در دلش یک زنهار دارد و در راستای سینمای صلح است.

وی ادامه داد: هر چقدر هنر در کشوری قوی‌تر و فزاینده‌تر باشد، ناآرامی‌ها و ناراحتی‌ها کمتر خواهد بود. افراد با دیدن و شنیدن هنر حال‌شان بهتر می‌شود پس هنر نقش مهمی دارد. اگر هنرمندان با آثار هنری خود این حرف را بیان کنند از بخشی از خشونت‌ها در جامعه جلوگیری می‌کنند.

در این نشست که به همت موزه سینما، موزه صلح تهران، ایکوم ایران و موسسه حقوق و هنر برگزار شد، کلیپی از صحبت‌های حجت‌الله ایوبی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران درباره سینما و صلح و بخشی از فیلم‌های «دو راه حل برای یک مسأله» ساخته زنده یاد عباس کیارستمی و «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی نیز نمایش داده شد.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرداخت منطقی به بحران‌ها/ وظایف سینما در افزایش صلح چیست؟ بیشتر بخوانید »

در کشورمان فقط مخاطب فیلم‌های دفاع مقدس و کمدی و اجتماعی داریم

در کشورمان فقط مخاطب فیلم‌های دفاع مقدس و کمدی و اجتماعی داریم


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «کاظم دانشی» کارگردان سینما در گفت‌وگویی در خصوص لزوم تنوع ژانر در سینمای کشور و عبور از دو ژانر «اجتماعی» و «کمدی» اظهار داشت: هیچ عزمی برای تغییر در سینما وجود ندارد و استعداد‌ها در حال هدر رفتن هستند.

دانشی افزود: بخشی از عدم تولید فیلم در ژانر‌های متنوع به مدیریت سینما مرتبط است و بخشی مربوط به مباحث آموزشی می‌شود.

کارگردان فیلم سینمایی «علفزار» ادامه داد: ما اساساً در سینمای مان چقدر فیلمساز داریم که به جز ژانر‌های موجود بتواند در ژانر‌های دیگر کار کند؟ هیچ گاه برنامه‌ای برای این اتفاق مهم در سینمای مان وجود نداشته که فیلمسازانی برای تولید فیلم در ژانر‌هایی به غیر از سینمای کمدی، اجتماعی و دفاع مقدس تربیت کنیم. مثلاً تا امروز ما چند فیلمساز تربیت کرده ایم که بتوانند در ژانر وحشت مبادرت به تولید فیلم کنند؟ همین اتفاق باعث شده تا اگر هرزگاهی هم فیلمی به اسم وحشت در سینمای مان تولید شده بدل به کمدی ناخواسته شود.

وی سپس با بیان اینکه مدیران سینمایی، سینماداران و دفاتر پخش سینماگران را به سمت تولید فیلم‌های کمدی و اجتماعی هل می‌دهند خاطرنشان کرد: اصولاً برنامه ریزی مدیریتی در سینمای ایران این است که فیلمسازان در دو ژانر اجتماعی یا کمدی کار کند. فیلمسازان به ناچار جذب این ژانر‌ها می‌شوند چرا که می‌بینند اگر در هر حیطه دیگری مبادرت به تولید اثر نمایند کسی از آن‌ها حمایتی نخواهد داشت.

دانشی اضافه کرد: در این میان متأسفانه بسیاری از استعداد‌های درخشان در سینما سوخت شده و از بین می‌روند؛ مثلاً کسی که می‌تواند فیلم‌های فانتزی خوب کار کند، یا فیلمی سوررئال بسازد کاملاً از عرصه سینما دور می‌شود. در سینمای ما برای تولید فیلم‌های جنگی و اکشن، وحشت و… جایگاه چندانی وجود ندارد و این اتفاق بسیار تلخ و ناامیدکننده است.

این کارگردان سینما تولید فیلم در ژانر‌های مختلف را جزو مهمترین اتفاقات سینما برشمرد و در این رابطه خاطرنشان کرد: ما الآن در کشورمان فقط مخاطب فیلم‌های دفاع مقدس و کمدی و اجتماعی داریم و علاقمندان به سایر فیلم‌ها می‌روند آثار هالیوودی را می‌بینند، چون ما برای آن‌ها پیشنهادی نداریم و بضاعت و بستری برای تولید فیلم‌های مورد علاقه آن‌ها مهیا نیست.

وی در پایان این گفت‌وگو تصریح کرد: نیاز سینمای ایران است که استعداد‌ها و خلاقیت‌ها را شناسایی کرده و سپس آن‌ها را آموزش دهد و تربیت کند تا بتوانیم شاهد تولید آثار متنوعی در هنرهفتم باشیم. متأسفانه ما حتی برای کمدی هم آموزش درست نداریم و به همین علت فیلم‌های کمدی مان بدل به یک سری شوخی‌های یکدست و یک شکل و اغلب زننده شده که در گیشه فروش می‌کنند و نگاه تولیدکنندگان شان بیشتر کاسبکارانه است تا اینکه در پی اعتلای هنر باشند.

منبع: سینماپرس

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در کشورمان فقط مخاطب فیلم‌های دفاع مقدس و کمدی و اجتماعی داریم بیشتر بخوانید »

«مرد بازنده»؛ روایتی از تعهد در شرایط سخت

«مرد بازنده»؛ روایتی از تعهد در شرایط سخت


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس_ علی عبدالصمدی؛ «محمدحسین مهدویان» کارگردان نام آشنای سینمای ایران است. او بیشتر با ساخت فیلم‌هایی درباره‌ی تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مانند ماجرای نیمروز، ماجرای نیمروز ۲ رد خون، ایستاده در غبار، درخت گردو، سریال ویدیویی زخم کاری و … شناخته می‌شود. آخرین اثری که از محمدحسین مهدویان روانه‌ی اکران شد و به تازگی وارد شبکه‌ی خانگی شده است، مرد بازنده نام دارد.

مرد بازنده داستان سرهنگ پلیسی است به نام خسروی که مامور بررسی پرونده‌ی قتلی می‌شود که مقتول مشکوک به همکاری با شبکه‌های مافیای اقتصادی است. از سویی دیگر او در زندگی خصوصیش با پسرش دچار مشکل است.

پسر او بدون اطلاع پدرش ازدواج کرده است. پسر او (سینا) پدرش را فردی بی مسئولیت و بی عرضه می‌داند و او را مسئول فوت مادرش قلمداد می‌کند. رفتار سرهنگ احمد خسروی در طول روند رسیدگی به پرونده کاملا خشن و تند است. کارگردان این تندی و خشونت را بار‌ها در طول فیلم به بیننده نشان می‌دهد.

چه از آن لحظه که بدون اجازه‌ی پلیس راهنمایی و رانندگی وارد مسیر تندروی اتوبوس شهری می‌شود و چه در لحظاتی که خودروی خود را به خودروی مضنونین قتل می‌کوبد تا آن‌ها وادار به توقف کند. هوش، ذکاوت، جدیت و پیگیری‌های او تا حدی پیش می‌رود که از درون سیستم پلیس، دیگر اجازه‌ی فعالیت در زمینه‌ی این پرونده را به او نمی‌دهند.

اما جدیت و اهتمام سرهنگ خسروی باعث می‌شود تا یکی از مضنونین پرونده را دستگیر و در آستانه‌ی ورود قطار از او به زور اعتراف می‌گیرد؛ و نهایتا در انتهای یک باغ شخصی دستگیرش میکند. سرهنگ خسروی با جمع آوری اطلاعات پرونده متوجه حضور سه زن مرتبط با مقتول می‌شود: همسرش، همسر موقتش و همسر متاهلی که در نوجوانی به او علاقه داشته و زمینه‌ی قتل همسر وی را چیده است. علی رغم آن که پرونده از سرهنگ خسروی گرفته شده است، اما او در سایه می‌نشیند و، اما تمامی گره‌های کور این جنایت را باز می‌کند و ضمن پی بردن به ریز درشت این جنایت متوجه می‌شود که قاتل اصلی همان زنی است که در نوجوانی به او علاقمند بوده است.

فیلم سراسر نماد و نشانه است. از هوای ابری، بارانی و پاییزی و نمناک که فضایی معما گونه را به مخاطب القاء می‌کند گرفته تا دندان سرهنگ خسروی که در طول فیلم درد می‌کند. دندان یک عضو داخلی بدن است و نمادی از نفوذ به داخل نظام اقتصادی و سیستم پلیسی کشور است و به واقع انتخاب و نمادی به جا بوده است.

زمانی که رابطه‌ی سرهنگ با پسرش سینا بهبود می‌یابد برای معالجه‌ی دندان خود نیز اقدام می‌کند! خودروی احمد بر اثر تصادفات پی در پی دچار آسیب شده است و عملا نمادی دیگر از نقص‌های کاراکتر فیلم و البته ضعف‌های مدیریتی در ساختار اقتصادی کشور است. در سکانس‌های پایانی فیلم زمانی هوا به اصطلاح بازتر و آفتابی‌تر می‌شود که همزمان گره‌های کور داستان یک به یک برای مخاطب باز شده اند.

به بیانی دیگر، مرد بازنده به روایت مهدویان سرشار از نماد‌ها و نشانه هاست که وی در مقام کارگردان به خوبی توانسته است از آن‌ها استفاده کند. به صورت کلی، فیلم «مرد بازنده» بسیار خوش ساخت و دیدنی است و طی سالیان گذشته کمتر اثری با چنین جسارتی به چنین موضوعاتی پرداخته است.

انتهای پیام/133

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«مرد بازنده»؛ روایتی از تعهد در شرایط سخت بیشتر بخوانید »

آئین یادبود «نادر طالب‌زاده» در اهواز برگزار می‌شود

آئین یادبود «نادر طالب‌زاده» در اهواز برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از اهواز، آئین بزرگداشت هنرمند مردمی زنده‌یاد «نادر طالب‌زاده» مجری، تهیه‌کننده و کارگردان سینما و تلویزیون با حضور اقشار مختلف مردم در اهواز برگزار می‌شود.

این مراسم یادبود، فردا (چهارشنبه 21 اردیبهشت) از ساعت 16 آغاز می‌شود که جمعی از هنرمندان خوزستانی و اهوازی در آن حضور می‌یابند و به این مجری و کارگردان سینما و تلویزیون ادای احترام می‌کنند.

آئین بزرگداشت هنرمند مردمی «نادر طالب‌زاده» در تالار شهید جمالپور واقع در اهواز، امانیه، خیابان شهید فاطمی، جنب فرمانداری اهواز برگزار می‌شود.

«نادر طالب‌زاده» مجری، تهیه‌کننده و کارگردان ارزشی سینما و تلویزیون بود که در روز جمعه نهم اردیبهشت‌ سال 1401 در سن 69 سالگی دعوت حق را لبیک گفت.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آئین یادبود «نادر طالب‌زاده» در اهواز برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

«پلاک سیزده»؛ سردرگم در ژانر و سبک

«پلاک سیزده»؛ سردرگم در ژانر و سبک


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس _ علی عبدالصمدی؛ سریال پلاک سیزده به کارگردانی آرش معیریان به اتمام رسید. سریالی که از ابتدای تابستان سال گذشته آغاز شد و به علت برنامه ریزی‌های غلط شبکه ۹۰ قسمت آن بیش از ۹ ماه طول کشید و ضربه‌های سختی به این مجموعه‌ی تلویزیونی وارد ساخت.

این مجموعه‌ی تلویزیونی در ژانر کمدی تهیه شده بود، ولی کمتر توانست لحظات کمیکی را خلق کند. سبک این سریال رئال بود. یک یک طنز واقع‌گرایانه.

در طول سریال هرگز اعلام نشد که فصل دوم این مجموعه‌ی تلویزیونی تهیه و تدوین شده است، اما عملا با خروج بازیگرانی مانند اردلان شجاع کاوه و حسین رفیعی و … و ورود بازیگران تازه نفس‌تر مانند سیاوش مفیدی، پژمان بازغی و… و تغییر در ساختار فیلمنامه و داستان عملا مخاطب با فصل جدیدی از پلاک سیزده مواجه شد.

استفاده از موقعیت‌های دینی و مذهبی از نکات مثبت این سریال بود. کمتر در سریال‌های دیگر طنز به مسائل دینی و عقیدتی اشاره می‌شد، اما پلاک سیزده در قسمت‌های پایانیش پا به درون مسجد نهاد و از شخصیت روحانیون استفاده کرد.

آرش معیریان توانست با استفاده‌ی بجا از طنز در مسائل عقیدتی، حوزه‌های اینچنینی را با لحظاتی شاد و کمیک گره بزند و ماحصل قابل قبولی را به مخاطبش ارائه دهد. مطرح شدن مساله‌ی بیمه به عنوان موضوعی حیاتی در زندگی روزمره و اجتماعی دیگر نکته‌ی مثبت این سریال بود که به آن اشاره شد.

اما بعضی نقد‌ها نیز بر این سریال وارد بود. این سریال در ژانر کمدی و سبک واقع‌گرایانه ساخته شده بود. یقینا شخصیت روح پدر شهاب شبلو که یک کاراکتر فانتزی و سورئال به حساب می‌آید به بار کمیک فیلم افزود، اما سبک را به هم زد. شخصیت روح عمه آذر که در اپیزود نهایی دیده شد نیز از این قاعده مستثنی نبود.

هر اپیزود از این سریال به نام یکی از فیلم‌های خاطره انگیز ایرانی و یا خارجی قدیمی بود که خود نکته‌ی جالب و در خور توجهی بود.

کارگردانان با توجه توامان به سبک و ژانر می‌توانند ماحصل بهتری را به مخاطبین خود ارائه دهند. از سویی دیگر برنامه ریزی درست شبکه‌های تلویزیونی بالاخص شبکه‌های پرمخاطب‌تر می‌تواند به ارائه‌ی صحیح نتیجه‌ی زحمات گروه برنامه ساز کمک شایان توجهی کنند.

انتهای پیام/133

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پلاک سیزده»؛ سردرگم در ژانر و سبک بیشتر بخوانید »