کربلای پنج

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج»

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرزمین اسلامی ما اسطوره‌های زیادی دارد؛ برخی فکر می‌کنند که اگر یک نفر چندتا فوتبال حرفه‌ای بازی کرد، اسطوره این سرزمین شد؛ البته که همه ورزشکاران محترم هستند و آن‌هایی که پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در میادین رقابت‌های جهانی به اهتزاز درمی‌آورند و یا از مدال قهرمانی خود می‌گذرند و مقابل ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه نمی‌دهند، اسطوره‌های این سرزمین شناخته می‌شوند؛ حالا از هر رشته‌ای ورزشی هم باشند؛ اما اگر یک ورزشکار گیرم مدالی هم آورد یا افتخاری هم کسب کرد، درحالی که میلیاردی پاداش و پولش گرفت؛ اما به کشور خود، به ملت خود و به اعتقادات این مردم، پشت‌پا زده‌اند و سرباز جیره‌خوار بیگانه شد؛ آیا او هم اسطوره است؟

همه این حرف‌ها برای این بود تا به‌جایی برسیم که بگوییم، اسطوره بودن به وطن‌پرستی است؛ حالا ممکن است این اسطوره نه ورزشکار باشد و نه سلبریتی؛ بلکه یک نوجوان مازندرانی باشد که جان خود را فدا کرده تا دست دشمن به ناموس این سرزمین نرسد؛ آری! بیاییم در تشخیص اسطوره‌های واقعی این سرزمین، آگاهانه‌تر عمل کنیم.

نوجوان شهید مازندرانی که به آن اشاره شد؛ یکی از صدها نوجوانی است که علی‌رغم سن کم، خود را به جبهه‌ها رساند؛ چراکه غیرتش اجازه نداد تا بشیند و ببیند که دشمنی آمده و می‌خواهد این سرزمین را اشغال کند. نوجوانی که جانباز و راوی دوران دفاع مقدس «حمید داوودآبادی» حتی اسم او را هم نمی‌داند و فقط پیکر او را در عملیات «کربلای پنج» در صبح دهم بهمن سال ۱۳۶۵ دیده است و حالا پس از گذشت سال‌ها، ماجرای پیکر خونین این نوجوان شهید را این‌گونه روایت کرده است.

هوا روشن بود و دورتادور ما را تانک‌های عراقی گرفته بودند؛ لذا باید از میان آن‌ها عبور می‌کردیم تا به عقب برگردیم. من در عملیات‌ها من هیچ‌وقت به پشت سر خود نگاه نمی‌کردم؛ اما آن‌روز وارد جاده شدم، خاکریز پشت‌سر خود را دیدم؛ یا حضرت عباس (ع)! وانت پر از نفرات، رفته بود در باتلاق و همه شهید شده بودند. بچه‌ها همین‌طور ریخته بودند و شهید شده بودند.

رسیدم به جایی که حدود ۴۰ متر از جاده خاکریز نداشت و دیدم که بعثی‌ها دارند می‌آیند. همین‌طور سینه‌خیز داشتم می‌رفتم که به خودم گفتم پچه‌ها از این‌جا که خاکریز ندارد، چه‌طور رد می‌شوند؛ به‌یک‌باره دیدم که چقدر از بچه‌ها درحالی که می‌خواستند سینه‌خیز از آن‌جا رد شوند؛ تک‌تیرانداز و گرینف و… آن‌ها را زده بود و شهید شده بودند.

فقط نگاه می‌کردم و می‌دیدم که بعثی لعنتی همین‌طور می‌زند و جاده را می‌تراشد! همین که چشمم به تانک‌های عراقی در سمت چپم افتاد، به یک‌باره دیدم که بدنم گرم شد! چون قبلاً تیر و ترکش خورده بودم، می‌دانستم که اولین حالتی که به انسان دست می‌دهد، این است که بدن او یک‌باره داغ می‌شود. با وجودی که بدنم گرم شد، اما دردی احساس نکردم، همین‌طور که به دست و پای خود نگاه کردم، دیدم پر از خون است. به سمت راستم نگاه کردم، دیدم یک پسربچه نوجوان مازندرانی که از رزمندگان لشکر ۲۵ مازندران بود، درازکش روی زمین افتاده و اسلحه «کلاشینکف» در یک دستش و سربند «یا زهرا (س)» روی پیشانی‌اش است. آن‌قدر تانک و نفربر از روی او رد شده بود که رد شنی تانک روی صورتش مانده بود و چهره‌اش را نمی‌توانستم تشخیص بدهم.

من روی خون او خوابیده بودم. فقط گفتم که «ای وای! چطوری پیکر او را دست مادرش می‌رسانند؟! کی می‌خواهد پیکر این پسربچه را جمع کند و به مادرش بدهد و بگوید که این بچه تو است؟». ان‌شاءالله هیچ‌وقت روی خون شهدا لیز نخوریم! روی خون شهدا بازی نکنیم! روی خون شهدا سرگرم نشویم! هنوز که هنوز است قسم می‌خورم که مادر این پسربچه مازندرانی منتظر او است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج» بیشتر بخوانید »

مادر شهیدان «کوه پیما» آسمانی شد

مادر شهیدان «کوه پیما» آسمانی شد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از قم، بانوی ایثارگر «سلطان جعفریان» مادر بزرگوار شهیدان ابوالفضل و علی کوه پیما فردوئی، بر اثر کهولت سن جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فرزندان شهیدش پیوست.

ابوالفضل و علی از شهدای روستای شهید پرور فردو هستند؛ ابوالفضل در دی سال ۱۳۴۰ متولد شد وی به عضویت سپاه در آمد و در سن ۲۴ سالگی در تیر ماه سال ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نایل شد.

برادرش علی که سه سال از او کوچکتر بود نیز در بهمن همان سال در عملیات کربلای ۵ منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت رسید.

مراسم تشییع پیکر این مادر بزرگوار فردا چهارشنبه ساعت ۱۶ از مقابل مسجد باب الجنه به سمت گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) برگزار می‌شود.

فردو روستایی است که به نسبت جمعیتش، بیشترین شهید را در دوران دفاع مقدس تقدیم کرده است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مادر شهیدان «کوه پیما» آسمانی شد بیشتر بخوانید »

کربلای‌پنج‌‌ها و والفجرهشت‌ها را در فضای مجازی رقم خواهیم زد

کربلای‌پنج‌‌ها و والفجرهشت‌ها را در فضای مجازی رقم خواهیم زد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، «حسین باقری» مسئول سازمان فضای مجازی سپاه ثارالله استان کرمان، امروز (چهارشنبه) در جمع فعالان فضای مجازی استان کرمان، اظهار داشت: به برکت وجود شهید قاسم سلیمانی، اولین استودیوی صداوتصویر در نهاد‌های مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های کرمان، در دانشگاه آزاد شهید حاج قاسم سلیمانی افتتاح شد و در اختیار کسانی که می‌خواهند در عرصه رسانه و فضای مجازی فعالیت کنند، قرار گرفت.

مسئول سازمان فضای مجازی سپاه ثارالله استان کرمان با بیان اینکه وظیفه ما است که یک صدا و سیمای کوچک اداری و خانگی برای تولید محتوا داشته باشیم، ابراز کرد: در فضای مجازی روایت اول مهمترین موضوع است؛ زیرا وقتی دشمن روایت اول را مطرح کرد، در ذهن مردم شبهه ایجاد می‌کند و روایت دوم و سوم ما خیلی اثرگذار نیست.

باقری ضمن اشاره به منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی، گفت: امروز تکلیف بزرگی بر دوش همه ما خواهد بود؛ زیرا راهبرد را هم رهبر معظم انقلاب اسلامی بار‌ها عنوان کرده‌اند که جهاد تبیین است.

مسئول سازمان فضای مجازی سپاه ثارالله استان کرمان افزود: هدف از این اجتماع بزرگ، حفظ و انسجام فعالان فضای مجازی انقلاب اسلامی در برابر دشمن است که از اساتید استانی و ملی برای آموزش استفاده خواهیم کرد.

باقری تاکید کرد: برای کار در فضای مجازی باید جهاد کرد؛ چون دشمن مدت‌هاست که آرایش جنگی گرفته است.

وی افزود: در جنگ دشمن علیه ملت ایران جهادگران فضای مجازی خط‌شکنان این عرصه هستند؛ بنابراین با برگزاری این اجتماع بزرگ، به نمایندگی از فعالان فضای مجازی انقلابی، عهد می‌بندیم تا با تمام قوا در فضای مجازی کار کنیم.

مسئول فضای مجازی سپاه ثارالله استان کرمان ابراز کرد: ما به واسطه حضور در استانی که نگین آن شهید سلیمانی با پایه‌گذاری مکتب مقاومت است، باید الگو و پیشرو باشیم؛ ان‌شاءالله ما فرزندان حاج قاسم در استان کرمان، کربلای‌پنج‌‌ها و والفجرهشت‌ها را در فضای مجازی رقم خواهیم زد و تمرین آن را مشق کنیم.

وی خاطرنشان کرد: ما عهد می‌بندیم با جهاد تبیین دشمن را ناکام بگذاریم و فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی را روی زمین نخواهیم گذارد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کربلای‌پنج‌‌ها و والفجرهشت‌ها را در فضای مجازی رقم خواهیم زد بیشتر بخوانید »

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور»

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، هر جزء از زندگی شهدای والامقام پر از درس‌ها و آموزه‌های ارزشمندی بوده که لازم است هر انسان خداجو و کمال‌طلبی پای درس این مکتب بنشیند و از آن بهره گیرد.

«علی‌اکبر پوزش‌پذیر» از همرزمان سردار شهید «محمد بالاپور» معاون گردان امام حسین (ع) لشکر ۳۱ عاشورا، خاطره‌ای تقید این شهید والامقام به غسل جمعه و اثر معنوی آن بر پیکر مطهر وی پس از شهادتش را چنین روایت کرده است:

«از جمله مستحباتی که «محمد» به آن اهمیت می‌داد، غسل روز جمعه بود و به شدت هم به آن پای‌بند بود.

مرحله‌ی اول عملیات «کربلای ۵» دیدم مجروحی را می‌آورند. جلوتر که رفتیم، دیدم «محمد بالاپور» است. با توجه به زخم‌هایی که برداشته بود، پس از مداوای سرپایی پیش ما آمد؛ چون زخم‌هایش زیاد و منطقه هم بسیار آلوده بود و احتمال عفونت داشت، اصرار کردیم برگردد عقب؛ اما در جواب گفت: نمی‌توانم با این زخم‌های جزئی به پشت جبهه برگردم «موسی جلودار است و نیل اندر میان است».

در ادامه‌ عملیات شرکت کرد و در حین عملیات به شهادت رسید و جنازه‌اش در منطقه باقی ماند. بعد از ۴۰ روز عملیات محدودی کردیم و جنازه‌های عده‌ای از شهدا از جمله «محمد» را پیدا کردیم. خدا را شاهد می‌گیرم که بعد از گذشت ۴۰ روز، هیچ تغییری در پیکر «محمد» ایجاد نشده بود».

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور» بیشتر بخوانید »

شوروی و اسرائیل یک دژ نفوذناپذیر در شلمچه ساخته بودند

روایتی از تسخیر دژ مستحکم شوروی و رژیم صهیونیستی در شلمچه توسط رزمندگان اسلام


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: «شلمچه بوی چادر خاکی زهرا (س) می‌دهد»؛ این جمله را امسال وقتی زائران راهیان‌نور به یادمان شهدای شلمچه وارد می‌شوند، مقابل در ورودی این سرزمین مقدس به چشم می‌بینند و از همان ابتدا، حال و هوای دل آن‌ها زهرایی می‌شود.

شلمچه را همه با یاد و نام بی‌بی دوعالم می‌شناسند؛ از آن‌هایی که روزگاری خود در این منطقه حماسه آفریدند تا جنگ‌ندیده‌هایی که این‌روز‌ها پای در خاک مقدس و پاک آن می‌گذارند تا حماسه‌های مردان این سرزمین را با گوشت و پوست خود دریابند و حس کنند. شلمچه‌ای که خاک آن شهادت می‌دهد قدرت لایزال الهی چگونه بر قدرت پوشالی استکبار جهانی پیروز شد. شلمچه‌ای که هرکجای آن را می‌نگری، یک پرچم سرخ «یا زهرا (س)» می‌بینی که سربند‌های سرخ یازهرا (س) رزمندگان دفاع مقدس را یادآور می‌شوند.

«صمد قاسمی» یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس است که این‌روز‌ها در شلمچه برای زائران راهیان نور روایت‌گری می‌کند. وی در گفتگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس اعزامی به راهیان‌نور، در تشریح اهمیت منطقه شلمچه در دوران دفاع مقدس، اظهار داشت: شلمچه یکی از محور‌های اصلی تهاجم ارتش بعث عراق در ۲۵ شهریور سال ۱۳۵۹ است و این‌که گفته می‌شود جنگ در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد، به‌دلیل این است که در آن‌روز بین لشکر‌های ارتش بعث عراق الحاق صورت گرفت.

«قاسمی» با بیان این‌که شلمچه یکی از محور‌های تهاجم به خرمشهر بود، تصریح کرد: ارتش بعث عراق در خرمشهر شکست خورد و ۳۲ روز در آن‌جا به در بسته زد؛ درحالی که هدفش بعد از خرمشهر، تصرف خوزستان بود.

وی با اشاره به اجرای عملیات «کربلای پنج» در منطقه شلمچه، گفت: شلمچه به‌دلیل اهمیت زیادی داشت، «صدام» حاضر بود تا نیرو‌هایی که در این منطقه دارد، سالی یک‌بار از بین بروند؛ اما شلمچه را از دست ندهد؛ چراکه این منطقه نزدیک‌ترین منطقه برای او به خرمشهر و در مقابل نیز نزدیک‌ترین منطقه برای ما به بصره بود؛ بنابراین شرایط و موقعیت جغرافیایی شلمچه، از نظر نظامی بسیار با اهمیت بود.

این راوی دفاع مقدس با تأکید بر این‌که مستشاران نظامی از شوروی و اسرائیل برای ارتش بعث عراق در منطقه شلمچه یک دژ نفوذناپذیر ساخته بودند و عبور رزمندگان اسلام از این دژ در عملیات «کربلای پنج» یک ایثار به تمام معنا بود، ادامه داد: در عملیات کربلای پنح ۲۲۰ گردان از رزمندگان این مرز و بوم آماده شدند تا این عملیات را با وجود این موانعی که وجود داشت، انجام دهند.

وی خاطرنشان کرد: ارتش بعث عراق زمین را به‌طور کامل مسلح کرده بود؛ اما اراده رزمندگان اسلام که فقط از خدا می‌ترسیدند و از غیر خدا نمی‌ترسیدند. موجب شد تا پوزه نه‌تن‌ها ارتش بعث عراق، بلکه استکبار جهانی به خاک مالیده شود.

«قاسمی» تأکید کرد: شدیدترین آتش‌ها در دوران دفاع مقدس مربوط به شلمچه بود؛ چه گلوله‌های زمانی، چه توپخانه‌ها و چه بمباران جنگنده‌ها؛ و سرداران و فرماندهان بزرگی مانند «حسین خرازی» و «اسماعیل دقایقی» را این‌جا از دست دادیم.

این پیشکسوت دوران دفاع مقدس در پاسخ به سوال خبرنگار دفاع‌پرس مبنی بر این‌که چرا ابتدای ورودی یادمان شهدای شلمچه نوشته شده است «شلمچه بوی چادر خاکی زهرا (س) می‌دهد»، گفت:به‌دلیل این‌که رزمندگان اسلام در اکثر عملیات‌ها، خصوصاً در این منطقه به حضرت زهرا (س) متوسل می‌شدند و روایت است که وقتی فرزند حضرت زهرا (س) یعنی حضرت ثامن‌الحجج (ع) از شلمچه عبور می‌کردند، دیدند که ایشان گریه می‌کنند، وقتی علت را جویا شدند، فرمودند که یک زمانی در این‌جا تعداد زیادی از یاران ما به شهادت می‌رسند.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایتی از تسخیر دژ مستحکم شوروی و رژیم صهیونیستی در شلمچه توسط رزمندگان اسلام بیشتر بخوانید »