کربلای یک

خداحافظی تلخ با شهید «موسی انصاری» در معبر

خداحافظی تلخ با شهید «موسی انصاری» در معبر رزم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، روایت‌های ایثارگری‌ها و ازخودگذشتگی‌های رزمندگان دوران دفاع مقدس گاهاً آن‌قدر غیرقابل باور هست که نسل‌های بعد از جنگ، شاید سخت بتوانند آنها را باور کنند؛ اما حقیقت آن هست که همین ایثارگری‌ها و ازخودگذشتگی‌های رزمندگان که به یقین، برگرفته از اعتقادات و ایمان آنها بود، موجب شد تا ما بتوانیم در عرصه یک جنگ نابرابر، هشت‌سال مقابل دشمن تا به‌دندان مسلح ایستادگی کنیم.

ازخودگذشتگی شهید «موسی انصاری» از رزمندگان گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در عملیات «کربلای یک»، یکی از جلوه‌های ایثارگری رزمندگان اسلام در دفاع مقدس هست؛ ازخودگذشتگی او موجب شد تا زمانی که پیکرش را به معراج‌الشهداء آوردند، لباس‌هایش کاملا سوخته بود.

«اصغر معصومی» از همرزمان شهید «موسی انصاری» در گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) قرار بود با این شهید والامقام برای شرکت در عملیات در یک تیم باشد؛ اما در تیم دیگری سازماندهی شده و در عملیات شرکت کرد. زمانی که او در معبر بالای سر همرزم خود رسید، با صحنه‌ای مواجه شد که روایت آن را در ادامه می‌خوانید.

شهید «موسی انصاری»

«چند روزی مانده بود به عملیات کربلای یک که اعزام انفرادی گرفته و به مقر گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) در قلاجه رفتم. بعد از چند روز با یه مینی‌بوس به سمت مهران رفتیم و در کنار رودخانه «کنجان چم» در شیار کوهی مستقر شدیم. یکی‌دو روز بود که آمده بودیم، حالم ناخوش شد، تا این‌که روز دوم به دستور شهید «سید محمد زینال حسینی» فرمانده گردان تخریب و توسط شهید «ناصر اربابیان» معاون ایشان تیم‌بندی شدیم و بنده در تیم شهید «موسی انصاری» که قرار بود معبر عملیات را بزند قرار گرفتم؛ اما این توفیق به خاطر مریضی و ناخوشی از من سلب شد و شهید اربابیان یکی دیگر از بچه‌ها را جایگزین من کرد لذا به شهید اربابیان اعتراض کردم اما ایشان با مهربانی گفت: «ماموریت‌های دیگری هم داریم و از شما استفاده خواهیم کرد».

شب عملیات «کربلای یک» با یک تعداد از بچه‌های تخریب‌چی، طرح عملیات و اطلاعات عملیات، مأموریت پیدا کردیم تا بعد از شکستن خط توسط رزمندگان، معبر را برای عبور لودر و بلدوزر‌ها عریض کنیم؛ لذا ساعات پایانی روز ۹ تیر سال ۱۳۶۵ عملیات با رمز «یا اباالفضل‌العباس (ع)» آغاز شد و رزمنذگان از معبری که بچه‌های تخریب‌چی در میدان مین باز کردند، عبور کرده و خط دشمن شکسته شد.

بچه‌های گردان‌ها درحال پیشروی به سمت دشمن بودند که مأموریت ما آغاز شد؛ قرار بر این بود که معبر به پهنای عبور لودر و بولدوزر‌ها از مین و موانع پاکسازی شود. وقتی به معبر رسیدیم، از دستگاه‌های مهندسی پیاده و مشغول خنثی کردن مین‌ها شدیم. منور‌های دشمن همه‌جا را مثل روز روشن کرده بود و توپخانه ما به‌شدت مواضع دشمن رو می‌کوبید و بعضی از کمین‌های دشمن که هنوز سرکوب نشده بودند نیز روی معبر آتش می‌ریختند.

هر چند متر که معبر پاکسازی می‌شد، لودر و بلدوزر‌ها هم پشت سر ما وارد معبر می‌شدند. هنوز به آخر میدان مین نرسیده بودیم که با پیکر چند شهید مواجه شدیم که در حال سوختن بودند؛ بالای سر پیکر‌های سوخته که رسیدیم، زیر نور منور چشمم به یکی از شهدا خیره شد؛ بله او همسنگرم «موسی انصاری» بود که دقایقی قبل در حال زدن معبر به شهادت رسیده بود و یادم آمد که در تقسیم‌بندی اولیه، قرار بود من با شهید انصاری هم تیم باشم. فرصت گریه و زاری کنار حاج موسی را نداشتیم؛ اما با قلبی محزون و دلی شکسته پیکر سوخته او و دیگر شهدا رو کنار معبر کشیدیم تا زیر چرخ‌ها و شنی‌ها بلدوزر صدمه نبینند و به پاکسازی میدان مین ادامه دادیم. هرچه جلو‌تر می‌رفتیم، آتش تیربار‌ها و آر.پی.جی‌های دشمن را هم روی معبر احساس می‌کردیم.

با مدد الهی دستگاه‌های مهندسی سالم به خط درگیری رسیدند و مشغول احداث خاکریز و جان‌پناه برای رزمندگان شدند. خط خیلی نابسامان بود، می‌شد فهمید فرمانده‌ای این‌جا نیست که بچه‌ها را هدایت کند؛ بعضی از راننده‌های لودر بلدوزر‌ها هم نیاز به روحیه داشتند؛ چون خدایی در فاصله چند متری با دشمن و حتی یک جا‌هایی جلو‌تر از رزمنده‌ها مشغول زدن خاکریز بودند؛ لذا روحیه دادن به راننده‌ها هم وظیفه دیگری برای ما شده بود. 

حال من خیلی بد بود، احساس کردم ۴۰ درجه تب دارم و بایستی عقب می‌رفتم و مداوا می‌شدم؛ اما نیاز بود در خط بمانم و برای راهنمایی و سازماندهی بچه‌های درگیر با دشمن کمک کنم. دوشکا‌های دشمن ول کن نبودند و بدون توقف آتش می‌ریختند. نزدیکی‌های صبح کمین‌های دشمن پاکسازی شدند و یک مقدار خط آرام شد و بچه‌های رزمنده پشت خاکریز‌ها پناه گرفتند. من هم خودم را به بهداری رساندم و آن‌جا بستری‌ام کردند و بعد هم به تهران انتقال دادند و تشخیص این بود که حسبه روده گرفتم».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خداحافظی تلخ با شهید «موسی انصاری» در معبر رزم بیشتر بخوانید »

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث عراق بیشتر بخوانید »

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: پیروزی‌های رزمندگان ایرانی در عملیات «والفجر هشت» و فتح شهر «فاو» در سال ۱۳۶۴، موجب شد تا ارتش بعث عراق از وضعیت «دفاع ثابت» خارج شده و راهبرد «دفاع متحرک» را در پیش گیرد. به عبارت دیگر؛ وقوع عملیات والفجر هشت، همه ذهنیت و توان دشمن بعثی را به خود مشغول کرد؛ بنابراین آن‌چه برای دشمن اهمیت و ارزش حیاتی داشت، بازپس‌گیری فاو یا پوشاندن هرچند موقت شکست‌های ناشی از این عملیات بود. از این رو، دشمن بعثی در چهارچوب دفاع متحرک، دست به تعرض‌هایی زد و عملیات‌های نسبتاً محدودی در منطقه عملیاتی والفجر ۹ (۱۶ اسفند سال ۱۳۶۴)، ارتفاعات دربندیخان (۱۵ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات سومار (۲۲ فروردین سال ۱۳۶۵)، ارتفاعات منطقه لولان (۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵)، منطقه فکه (۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) و ارتفاعات حاج‌عمران (۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵) انجام داد تا شاید به ارتش خود که آسیب‌های عمده‌ای را متحمل شده بود، جانی دوباره بخشد و فضای مناسبی برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعث فراهم کند.

راهبرد «دفاع متحرک» عراق

بعد از این عملیات‌ها که با شکست روبه‌رو شد، فرماندهان ارشد ارتش بعث عراق تشکیل جلسه داده و طرح اشغال شهر «مهران» را مورد تصویب قرار دادند و در این رابطه یک فرماندهی عملیاتی مشترک با شرکت سرلشکر «ضیاء توفیق ابراهیم» فرمانده سپاه دوم، سرلشکر «ثابت احمد سلمان» فرمانده سپاه چهارم و سپهبد «طالع خلیل الدوری» فرمانده سپاه پنجم در منطقه میانی عملیات تشکیل شد؛ بر این اساس، سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شده و لشکر ۱۷ عراق با سه تیپ زرهی به همراه حدود پنج تیپ پیاده و از چند محور عمل کرد.

همچنین ارتش بعث عراق با به‌کارگیری ۲۶ گردان مختلط با پشتیبانی چندین اسکادران از هواپیما‌های پایگاه هوایی «واسط» عراق در حالی که به شدت از سوی یگان‌های آتشبار زمینی حمایت می‌شدند، توانست هجوم خود را با تصرف ارتفاعات ۳۰۷ تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کرده و سپس موفق به قطع جاده دهلران – مهران شود و بدین‌وسیله شهر مهران در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ اشغال کند؛ این درحالی است که بعثی‌ها چندروز قبل از آن یعنی ۲۴ اردیبهشت نیز یک حمله شیمیایی را به شهر مهران صورت داده بودند.

پس از اشغال شهر مهران، عراق با تبلیغات گسترده‌اى سعى کرد تا اشغال مهران را همسان با پیروزى رزمندگان ایرانی در فاو قلمداد کند؛ از این رو اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینى جمهورى اسلامى از عراق و مشخصا فاو، مهران را باز پس خواهد داد! بنابراین رادیو عراق با قرائت اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «ایران از عقب‌نشینی عراق به مرز‌های بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاه‌های مختلف عراق عملیات دارند و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است. عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم. ما اعلام می‌کنیم در همین حال حاضر به عقب‌نشینی از مهران هستیم در صورتی که ۱- عقب‌نشینی ایران و عراق به مرز‌های بین‌المللی و عدم دخالت در مسائل داخلی یکدیگر صورت گیرد. ۲ – عقب‌نشینی ایران از فاو و در مقابل عقب‌نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم».

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

شهر «فاو» پس از این‌که به تصرف رزمندگان اسلام درآمده بود

همچنین دشمن در شب ۲۷ اردیبهشت با نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان داد که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی بود و تعدادی از آنها در حالی که پرچم این کشور را در دست داشتند، شادی‌کنان می‌دویدند و بر پشت‌بام خانه‌ها می‌رفتند و پرچم‌هایشان را تکان می‌دادند و دست‌هایشان را به علامت پیروزی بلند می‌کردند. از سویی دیگر نیز دشمن بعثی غنائم مختصر و تعداد اندکی اسیر ایرانی را هم که گرفته بود، به شکل‌های مختلف سواره، پیاده، ستونی و… بیش از ۲۰ بار به نمایش گذاشت.

با وجود ادعا‌ها و شرایطی که عراق برای خروج از مهران اعلام کرده بود، برخى شواهد نشان مى‌داد که علی‌رغم شکست دشمن در حملات قبل از آن، از حملات زمینى خود دست بر نداشته و با عنوان دفاع متحرک، همچنان در محورهایى خود را آماده تک مى‌کند؛ لذا چنانچه نیروهاى خودى به دشمن زمان مى‌دادند، علاوه بر از دست دادن نقاط استراتژیک و بعضى شهرهاى مرزى، ممکن است برروى روحیه نیروهاى خودى نیز اثر سوء بگذارد و تبعات سیاسى هم براى نظام به‌دنبال داشته باشد و تصرف هر نقطه شبیه مهران، باعث تقویت روحیه دشمن شود لذا چنین ضرورت‌های سیاسی و نظامی، برای بازپس‌گیری مهران آن‌قدر مهم بود که حتی امام خمینی (ره) مکرراً پیگیر این مسئله بودند و ۲ بار به مسئولان جنگ فرموده بودند: «پس مهران چه شد؟»؛ بر این اساس در نهم تیر سال ۱۳۶۵ عملیات «کربلای یک» با رمز مبارک «یا ابوالفضل‌العباس (ع)» اجرا شد و مهران را مجدداً آزاد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

دشمن بعثی در طول مدتی که راهبرد دفاع متحرک را اتخاذ کرده بود، در مجموع متحمل ده‌ها هزار کشته یا زخمی و اسیر شده و چندین فروند هواپیما، ۲۷ فروند بالگرد و ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر خود را هم از دست داده بود؛ بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیرو‌های خودی هم در عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با راهبرد کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و در عمل دشمن را چنان زمین‌گیر کردند که دیگر توان ادامه تک نداشت و نیروهایش به دلیل تلفات وارد شده و از ترس اینکه مبادا توان لازم برای رویارویی با عملیات «والفجر ۱۰» یا هرگونه تحرک در فاو و دیگر منطقه‌های عملیاتی را از دست دهند، بار دیگر ناتوان‌تر و مأیوس‌تر از گذشته در لاک دفاعی فرو رفتند.

از سویی دیگر، به‌طور قطع اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین، قادر به اثبات توانایی‌های خود و نمایاندن آن‌ها به غرب و متحدانش در منطقه بود، در اوایل جنگ تحمیلی می‌توانست نقشی اساسی در روند جنگ و آینده آن بازی کند؛ ولی ضعف‌های عمده دشمن در زمینه‌های مختلف، در عمل نشان داده بود که عراق نه‌تنها در موضع تهاجم؛ بلکه در دفاع مطلق هم موفق نیست و با گذشت زمان، به‌سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث

تانک منهدم‌شده ارتش بعث عراق باقی‌مانده از دوران جنگ تحمیلی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اشغال مهران؛ اوج استیصال رژیم بعث بیشتر بخوانید »

تنها آرزویم یک ترکش یا گلوله است

سلوک عرفانی شهید «ممقانی» به روایت همرزمانش


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمدحسین ممقانی در ایامی که ضد انقلاب به دنبال تجزیه مناطق غربی کشور بودند به همراه گروه‌هایی از سپاه پاسداران برای دفاع از مرز‌ها به این منطقه رفت. او به اصرار حاج احمد متوسلیان مسئولیت بهداری لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) را پذیرفت.

او یکم اسفند سال ۱۳۳۸ در ممقان به دنیا آمد. مقاطع تحصیلی را در ممقان و تبریز طی کرد و در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه قبول شد که به علت عدم اطلاع از ثبت نام جاماند. سال ۱۳۵۸ وارد سپاه پاسداران شد و مدتی بعد به کردستان رفت تا در کنار دوستان خود حاج احمد متوسلیان، همت، رضا چراغی و دستواره منشا خیر و خدمات در این منطقه باشد که سرانجام در جریان عملیات کربلای ۱ در منطقه مهران به شهادت رسید و پیکرش در بهشت زهرا (س) در تهران به خاک سپرده شد.

حاج مسعود نوری از رزمندگان دوران دفاع مقدس در روایتی از شهید ممقانی که در جمع زائران شهدا در قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آن را بیان کرده است اظهار داشت: ما می‌خواستیم وارد عملیات کربلای یک شویم و با شهید ممقانی در جاده اندیمشک اهواز می‌رفتیم. ماشینی در فاو غینمت گرفته بودیم از این آمبولانس‌های خارجی که نرم و خوب حرکت می‌کرد. نصف شب بود و من با سرعت ۱۷۰ در حال حرکت بودم. شهید ممقانی خواب بود، ناگهان از خواب بیدار شد و دید که عقربه سرعت روی ۱۶۰ و ۱۷۰ است محکم زد به من و با لهجه آذری به من گفت چی کار داری می‌کنی؟ گفتم هیچی دارم با سرعت می‌رم. پرسید الان چه زمانیه؟ ساعت را نگاه کردم و گفتم یک بعد از نصف شبه. پرسید در شب باید چندتا سرعت برویم؟ گفتم فکر کنم ۹۰ تا، گفت پس چرا ۱۶۰ می‌ری؟ گفتم بابا الان تو این بیابان و جاده نه افسری و نه کسی هست چرا نروم؟ گفت فکر می‌کنی اون بالاسری نیست خدا من و تو را نمی‌بینه؟ گفتم آخه برادر ممقانی خیلی لذت داره تو این ماشین با سرعت برم، تا اینو گفتم دستش را محکم روی پای من کوبید و گفت خاک بر سرت، همه دنیا چیه که لذت ماشین سواریش چی باشه.

وی افزود: شهید ممقانی یک آن بغضش گرفت و شروع کرد به گریه کردن گفت خدا را شاهد می‌گیریم الان تنها چیزی که آرزویش را دارم یک ترکش یا گلوله است. شروع کرد به گریه کردن. تا آن روز گریه شهید ممقانی را ندیده بودم. شروع کرد به حرف زدن که دلم برای چراغی تنگ شده، دلم برای همت تنگ شده، دانه دانه اسم شهدا را آورد، بعد ساکت شد، گفت راستی یادت نره یک چیزی بهت گفته بودم، گفتم چی؟ گفت اگر شهید شدم من را ببرید بهشت زهرا، گفتم این حرفا چیه، انشالله سایه‌ات حالا حالا‌ها بالا سر بچه‌ها باشه.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: وارد عملیات کربلای یک شدیم، همزمان محمدرضا دستواره شهید شد، رفتیم که شهید دستواره را ببینیم یک آن شهید غیاثی به من گفت ممقانی رفته توی خط و نیامده، گفتم من درگیرم شما برو ببین چه می‌شود، رفت و برگشت و گفت ممقانی هم شهید شده است.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سلوک عرفانی شهید «ممقانی» به روایت همرزمانش بیشتر بخوانید »

یادواره شهدای عملیات «کربلای یک» برگزار می‌شود

یادواره شهدای عملیات «کربلای یک» برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یادواره شهدای عملیات کربلای یک با محوریت سردار شهید «مهدی عاصی تهرانی»، فرمانده پشتیبانی و مهندسی رزمی جنگ جهاد تهران و دیگر شهدای سنگرساز بی‌سنگر، امروز (جمعه) از ساعت ۱۸ در میدان قطعه ۵۳ بهشت زهرا (س) با حضور خانواده معظم شهدا، رزمندگان، ایثارگران و عموم مردم، همراه با مدیحه‌سرایی ذاکرین اهل‌بیت (ع) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یادواره شهدای عملیات «کربلای یک» برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »