کربلای 2

درد هر تیر و ترکشی را تحمل می‌کنم، ولی اندوه خمینی را هرگز

درد هر تیر و ترکشی را تحمل می‌کنم، ولی اندوه خمینی را هرگز


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عمليات كربلاي ۲ در تاریخ  ۱۰ شهريور ۱۳۶۵ درمنطقه حاج عمران، با رمز یا اباعبدالله  الحسین (ع) آغاز شد. در اين عمليات چندين لشکر از جمله لشکر قدس گيلان ماموريت اصلي لشکر قدس گيلان در اين عمليات تصرف و تامين ارتفاع وارس از اهداف کليدي منطقه بود. لشکر قدس گيلان با ۴ گردان پياده، يک گردان ادوات و يک گردان توپخانه به همراه ساير گردانهاي پشتيباني در اين عمليات شرکت داشتند. این لشکر در این عمليات بزرگ ۱۹۴ شهيد از جمله سردار شهيد قلي پور را تقديم اسلام و انقلاب کرد.

سردار شهید حاج «محمود قلی‌پور» رئیس ستاد لشگر ۱۶ قدس گیلان محمود قلی پور در سال ۱۳۳۲ در شهر شیراز، ازخانوده‌ای مذهبی از پدری گیلانی و مادری اصفهانی متولد شد.

 دوران خردسالی وی در شیراز سپری شد او بعلت شغل پدر که نظامی بود به همراه خانواده از شیراز به تهران عزیمت نمود و تحصیلات مقاطع ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت در تهران سپری کرد.

با انتقال خانواده از تهران به رشت دوره دبیرستان را در رشت به پایان رساند. با ورود به سن جوانی به صفوف مبارزین و انقلابیون پیوست؛ و به خدمت سربازی رفت.

سال ۱۳۵۷ با پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی با عضویت در کمیته فعالیتش را تداوم بخشید؛ و با شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او بعنوان یکی از موًسیسن سپاه رشت و در تشکیل سپاه رشت نقش مهمی داشت به عنوان مسئول آموزش نظامی و فرماندهی واحد عملیات فعال بود.

محمو مدتی فرماندهی پادگان المهدی چالوس را بعهده گرفت و در ساماندهی به اوضاع پادگان رنج فراوانی را متحمل شد.

وی در دوران اوج شرارت‌های منافقین در پاک سازی جنگل‌های گیلان از لوث وجود افراد فتنه جو و تروریست بسیار کوشید. حاج محمود نه تنها در گیلان بلکه در استان کردستان و پاوه حضور داشت با حاج احمد متوسلیان آشنا شد.

با شروع جنگ تحمیلی نیز بسوی جبهه‌های نبرد شتافت، او در منطقه سرپل ذهاب مسئولیت حفاظت از پادگان ابوذر را داشت و توانست به همت والایش از سقوط حتمی پادگان جلوگیری کند. 

حاج محمود، چون از قدرت برنامه ریزی و تدبیر و طراحی کم نظیری برخوردار بود، از جمله مسئولیت گروه ضربت عملیات جنگل و فرماندهی عملیات جنگل‌های گیلان برای سرکوبی گروه‌های ضد انقلاب، فرماندهی گردان رزمی، معاونت طرح و عملیات تیپ قدس، قائم مقام ستاد لشکر قدس و ریاست ستاد لشکر قدس فعالیت می‌کرد.

سردار شهید محمود قلی‌پور در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ و در منطقه حاج عمران در عملیات کربلای ۲ به شهادت رسید.  دروصیتنامه اش آمده: «درد هر تیر و ترکشی را تحمل می‌کنم، ولی اندوه خمینی را هرگز.»

انتهای پیام/ 119

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

درد هر تیر و ترکشی را تحمل می‌کنم، ولی اندوه خمینی را هرگز

درد هر تیر و ترکشی را تحمل می‌کنم، ولی اندوه خمینی را هرگز بیشتر بخوانید »

قربانیِ پایان سربازی، شکرانه شهادت شد

قربانیِ پایان سربازی، شکرانه شهادت شد


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مرحوم سردار «محمدعلی حق‌بین» فرمانده گردان کمیل لشکر قدس گیلان در دوران دفاع مقدس که بعدها نیز فرمانده این لشکر شد، در کتاب خاطرات خود «گیل مانا» به بیان خاطره‌ای از آخرین روز خدمت وظیفه یک سرباز متعهد و میهن‌پرست در جریان عملیات کربلای ۲ پرداخته که به‌مناسبت ایام این عملیات غرورآفرین منتشر می‌شود:

در گردان سربازی داشتیم به نام احمد رمضانی اهل ییلاقات گیلان، مدت‌ها متقاضی بود که کارهای عقبه را به او بدهم. راننده مخابرات گردان بود و در رانندگی مهارت خاصی داشت. او را همیشه در عقبه نگه می‌داشتیم. در کار مخابرات هم مهارت زیادی داشت.

همه کارهای مخابرات گردان را او انجام می‌داد. توانایی مدیریتی و جسمی فوق‌العاده‌ای داشت. به وجود او در پشت جبهه بیشتر نیاز داشتیم.

شبی که رفتیم روی ارتفاعات کدو، یال ۲۵۱۹، یک‌باره تصمیم گرفت که جلو بیاید. شب عملیات کربلای ۲ من با حسن رفتیم تا برای آخرین بار با نیروها خداحافظی کنیم. نیروها را زیر ارتفاع کدو داخل یک شیار نشاندیم و برگشتیم سر جاده.

زیر ارتفاعات کدو جایی داشتیم که وسایل مازاد را در آنجا گذاشتیم. ماشین‌ها هم می‌بایست به همان جا برمی‌گشتند. رمضانی آمد کنارم و گفت: امشب باید باهاتون بیام جلو. گفتم: نه، شما باید عقبه را حفظ کنید؛ شما بیای جلو، ماشین‌های ما رو کی جا به جا کنه؟

هر کاری کردیم نشد. چهره‌اش گلی شده بود. من اجازه ندادم بیاید. از او خوشم می‌آمد. رفت پیش حسن، گفت: آقا به من اجازه بدید با شما بیام. باشه بیا. گفتم: حسن جان، این آقا مسئول مخابرات ماست، باید امکانات رو جمع کنه و به عقب بره؛ ماشین مخابرات، اموال مخابرات دستشه؛ نذار بیاد. گفت: عیبی نداره؛ بذار بیاد. هرچه اصرار کردم نیاید، هیچ‌کدام نپذیرفتند. آن‌قدر خوشحال شد که آنورش ناپیدا. تعجب کردم.

خدایا! این آدم تا حالا علاقه‌ای برای اومدن به جلو نشان نمی‌داد؛ برعکس، همیشه می‌گفت: من باید در عقب خط کار کنم. کارهای پشتیبانی را انجام می‌داد. حالا چی شده اصرار به جلو رفتن داره؟

رفت بند حمائلش را بست. به او گفتم: احتیاط کن؛ یادت باشه سربازیت تموم شده ها. گفت: خیالت راحت باشه. کنار فرمانده هستم.

زمانی که در سنندج بودیم،گفته بود: خونواده ام مقدمات برگشتم رو فراهم کردن، چون سربازیم تموم شده. گاو نری خریدن که برای برگشتنم قربونی کنن. همه‌تون دعوتین.

جوان رشیدی بود. وقتی حرکت کرد، چهره‌اش را دیدم. انگار آن آدمی که می‌شناختم نبود. چهره‌ای پیدا کرده بود غیرقابل وصف. گفتم یا ابوالفضل! نکنه شهید بشه.

سربازی‌اش هم همان روز تمام شده بود. رفتیم توی خط. در اوج درگیری بودیم. یک‌دفعه به یادش افتادم؛ جویای حالش شدم. گفتند: شهید شده.

او سخت جنگید؛ آن‌چنان که کسی باور نمی‌کرد. در همان دقایق اولیه عملیات به شهادت رسید و رسید به جنسی که تا آن زمان از آن جنس نبود.

جنازه‌اش را به عقب بردند و آن گاو نر که قرار بود به شکرانه پایان سربازی‌اش قربانی شود، به شکرانه شهادتش قربانی شد.

انتهای پیام/ 119

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قربانیِ پایان سربازی، شکرانه شهادت شد

قربانیِ پایان سربازی، شکرانه شهادت شد بیشتر بخوانید »

تشییع پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» در اراک

تشییع پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» در اراک


پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» در اراک تشییع شدبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مردم ولایتمدار و همیشه در صحنه «اراک»، امروز (یک‌شنبه) مصادف با سالروز شهادت ام‌ابیها حضرت فاطمه زهرا (س)، پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» را همراه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی، با شکوهی خاص تشییع کردند.

شرکت‌کنندگان در این مراسم ضمن سوگواری و عزاداری شهادت یگانه بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س)، با آرمان‌های این شهید والامقام پیمانی دوباره بستند.

در این مراسم که در مصلی «بیت‌المقدس» اراک برگزار شد، مردم شهیدپرور این شهر با سر دادن شعارهای «یا زهرا (س)»، «حسین حسین شعار ماست؛ شهادت افتخار ماست»، «این گل پرپر ماست، هدیه به رهبر ماست» پیکر پاک این شهید سرافراز را بدرقه کردند.

پیکر شهید «جعفر نوروزی» از شهدای تازه تفحص‌شده هشت سال دفاع مقدس، پس از گذشت ۳۰ سال از شهادتش در منطقه عملیاتی «خانقین» کشور عراق کشف شد.

خاطرنشان می‌شود، شهید «جعفر نوروزی» متولد چهارم خرداد سال ۱۳۴۷ در عملیات «کربلای دو» دچار مجروحیت شد و همچنین در عملیات «کربلای ۵» نیز با اصابت ترکش خمپاره از ناحیه مچ پای راست، دچار جراحت شدید شد که پس از سه دوره جراحی در بیمارستان‌های اهواز، شیراز و تهران بهبود یافت و مجدداً سال ۶۷ در عملیات «مرصاد» شرکت کرد و به اسارت گرفته شد؛ اما توانست پس از تحمل شکنجه‌های فراوان، از حلقه اسارت فرار کند. وی سرانجام در اسفند سال ۱۳۶۹ در عملیات «نیمه شعبان» با هدف درگیری با منافقان کوردل به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 113

تشییع پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» در اراک

منبع خبر

تشییع پیکر مطهر شهید «جعفر نوروزی» در اراک بیشتر بخوانید »

جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) در جبهه‌های دفاع مقدس+ تصاویر

جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) در جبهه‌های دفاع مقدس+ تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات‌ها که تمام می‌شد، تا عملیات بعدی معمولاً فاصله‌ای بود که در آن مدت، یگان‌ها از فرصت استفاده کرده و به تجدید آموزش رزمندگان و همچنین جذب نیروی جدید می‌پرداختند؛ از سویی دیگر، این فاصله فرصت مناسبی بود تا تعدادی از نیروها هم به مرخصی بروند و روحیه‌ای تازه کنند؛ البته این شرایط بیشتر شامل یگان‌هایی می‌شد که در عملیات قبلی حضور داشته و یا می‌خواستند در عملیات بعدی نقش‌آفرینی کنند، نه این‌که کل جبهه بخواهد در یک بازه زمانی با این شرایط روبه‌رو باشد.

«جعفر طهماسبی» از پیشکسوتان لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (ع)، با بیان خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس، گفته است:

«روز‌های آخر آبان سال ۶۵ مصادف با ایام ولادت حضرت ختمی مرتبت (ص) و امام صادق (ع) بود. یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند.

بخشی از بچه‌های تخریب در منطقه عملیات «کربلای ۲» در «پیرانشهر» و یک تعداد هم مشغول مین‌گذاری در جزیره مجنون مقابل خط پدافندی لشکر سیدالشهداء (ع) بودند و چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود، بخشی از بچه‌های تخریب هم کنار رودخانه «دز» در حال تمرین غواصی و آموزش‌های آبی و خاکی بودند.

شب ولادت پیامبر (ص) و امام صادق (ع) فرصتی شد تا اکثر نیرو‌های تخریب در حسینیه «الوارثین» جمع شوند، جشن با شکوهی به پا شد. آن‌جا هم بحث این بود که بچه‌ها حین سرود خواندن، دست بزنند یا نزنند.

ماجرای دست‌زدن رزمندگان در جشن میلاد پیامبر اسلام (ص)+ تصاویر

من که در این برنامه می‌خواندم، اصراری بر کف زدن نداشتم و شهید «زینال حسینی» هم که فرمانده ما بود، اعتراضی به کف زدن بچه‌ها نداشت؛ بنابراین در حین سرود خواندن، بعضی‌ها دو انگشتی کف می‌زدند و زیر چشمی به هم نگاه می‌کردند تا اینکه شهید «محمد مرادی» جلسه را دست گرفت. ابتدا یک آه کشید تا همه توجه‌ها را به خودش جلب کند و بعد دست‌هایش را بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یک عده نوچه‌هایش هم همراهی کردند و جلسه را از دست ما گرفت. آن شب بچه‌ها خیلی شاد بودند.

ماجرای دست‌زدن رزمندگان در جشن میلاد پیامبر اسلام (ص)+ تصاویر

«محمد مرادی» در ۱۹ دی سال ۱۳۶۵، در عملیات «کربلای ۵» به‌عنوان تخریب‌چی به گردان امام سجاد (ع) مأمور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی، در داخل پنج‌ضلعی به شهادت رسید».

انتهای پیام/ 113

جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) در جبهه‌های دفاع مقدس+ تصاویر

منبع خبر

جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) در جبهه‌های دفاع مقدس+ تصاویر بیشتر بخوانید »