کربلای 4

ناگفته‌های سرلشکر صفوی درباره کربلای ۴ و ۵/ کربلای ‌پنج خونین بار ترین عملیات بود

ناگفته‌های سرلشکر صفوی درباره کربلای ۴ و ۵/ کربلای ‌پنج خونین بار ترین عملیات بود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار «سید یحیی صفوی» دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (شنبه) در پنجمین همایش فصلی نهضت خاطره‌گویی (واکاوی عملیات‌های کربلای ۴ و ۵) که در سالن کوثر ستاد فرماندهی کل انتطامی کشور برگزار شد، با بیان اینکه فلسفه نهضت خاطره‌گویی را باید در جهاد تبیین رهبر معظم انقلاب اسلامی جستجو کرد، اظهار داشت: جنگ شناختی یکی از عرصه های جنگ ترکیبی پیچیده علیه ملت و دولت ایران است، پادزهر این جنگ، جهاد تبیین است و ما نهضت خاطره گویی را که به فرمان مقام معظم رهبری راه‌اندازی کرده ایم، در قالب جهاد تبیین ادامه می دهیم.

سرلشکر صفوی افزود: امروز بیش از ۶۹ تا ۷۰ درصد از ملت ایران و نیروهای مسلح در ارتش، سپاه و فرماندهی انتظامی جوان هستند و دفاع مقدس را ندیدند این لازمه جهاد تبیین و نهضت حاطره‌گویی را نشان می‌دهد.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با اشاره به عملیات کربلای ۴ و ۵ به بیان مطالبی برای نخستین بار پرداخت و گفت: در تیرماه سال ۱۳۶۵ برنامه ادامه عملیات‌ها را به فرمانده جنگ مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی ارائه دادیم.

وی افزود: برآورد ما ۵۰۰ گردان رزمی برای عملیات‌ها تا پاییز سال ۱۳۶۵ بود؛ در این جلسه اعلام شد تا پایان سال ۱۳۶۵ اگر هزار گردان رزمی و امکانات و تجهیزات در اختیار ما قرار بگیرد عملیا‌های سرنوشت ساز که عنوان شده بود را به اتمام خواهیم رساند.

سرلشکر صفوی خاطرنشان کرد: آن زمان برآوردی که به آقای رفیق دوست دادیم برای تامین تجهیزات ۵۰۰ تا هزار گردان، مبلغی حدود ۳۰ میلیارد تومان بودجه ریالی و ۵۰۰ میلیون دلار ارز بود؛ این برآورد در جلسه سران قوا که در منزل حاج احمد آقا برگزار شد ارائه شد.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا اضافه کرد: در این جلسه با سقف برداشت ۲۵ میلیارد تومان با کسب اجازه حضرت امام از بانک مرکزی به تصویب رسید؛ این مصوبه در ۱۸ تیر ۶۵ به ما ابلاغ شد.

وی گفت: در زمان کربلای ۴ و ۵ از ۵۰۰ گردانی که عنوان شد ۲۵۰ گردان آماده بود و ما در عملیات کربلای ۴ با ۳۰ تا ۳۵ گردان وارد عملیات شدیم و با باقی مانده آن وارد عملیات کربلای پنج شدیم.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با بیان اینکه با شروع جنگ، عراقی ها ۲۵ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشتند، گفت: در طول ۹۵ ماه جنگ ۶۵ میلیارد دلار هزینه جنگی کردند و کشورهای عربی به‌خصوص عربستان سعودی و کویت بین۸۵ تا ۹۰ میلیارد دلار بلاعوض و قرض گرفتند.

سرلشکر صفوی گفت: عملیات کربلای ۵ و قبل از آن عملیات فاو بهمن سال سال ۱۳۶۴ سرنوشت جنگ را رقم زد زیرا برای جلوگیری از شکست عراق به این نتیجه رسیدند که باید امتیازی به ایران بدهند و آن قطعنانه ۵۹۸ بود که سال بعد یعنی سال۱۳۶۶ صادر شد و تا اندازه ای که ایران‌ می‌خواست از جمله متجاوز شناختن عراق انجام شد و بدین ترتیب نیروهای سازمان ملل بین ایران و عراق قرار گرفتند.

سردار صفوی‌ با تاکید بر اینکه عملیات کربلای چهار عملیات اصلی بود، تصریح ‌کرد: این عملیات را که شروع کردیم، در کنار آقای محسن رضایی بودم و متوجه شدم دشمن با تمام توپخانه تمام عقبه های‌ ما را می زند و شنود هم اعلام ‌کرد عراقی ها آماده باش هستند به نحوی که رزمندگان ما را در نهر عرایض با تیربار می‌زدند و در واقع می توان گفت که نیروهای‌ ما را در مسیرهای اصلی عملیات مورد هدف قرار می دادند.

وی بیان داشت: بعد از چهار پنج ساعت که از انجام‌ ‌عملیات کربلای چهار گذشت متوجه شدیم این عملیات لو رفته لذا به تمام نیروهای اعلام ‌کردیم‌ سریع به عقب بازگردند و اگر‌ سریع به عقب باز نمی ‌گشتند، بواسطه بمباران شدید شیمایی منطقه،‌ نیروها دچار آسیب دیدگی زیادی می شدند.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا افزود: فرماندهان ما در دوران دفاع مقدس انسان های عاقلی بودند و اگر از قبل می دانستند که این عملیات لو رفته هرگز وارد عمل نمی شدند.

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در ادامه به عملیات کربلای ۵ پرداخت و افزود: به فاصله کوتاهی بعد از این‌ عملیات عراقی ها در کربلای پنج غافلگير شدند زیرا تصور ‌نمی‌کردند به این سرعت بتوانیم عملیات دیگری انجام دهیم؛ از این روی آنها به دنبال تقدیر از نیروهای خود رفتند و از منطقه غافل شدند.

سردار صفوی در ادامه با تأکید بر ضرورت انتقال تجربیان، علوم و معارف دفاع مقدس به نسل های بعد گفت: اینجانب بیش از شش سال است که تاریخ شفاهی خودم را در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بیان می کنم، و برای این کار تمام نوارهای پیاده شده جنگ را با حافظه تاریخی خود تطبیق می دهم.

وی با تأکید بر ضرورت رعایت انصاف و صداقت و عدالت در بیان تاریخ شفاهی دفاع مقدس افزود: برای بیان وقایع دوران دفاع مقدس باید نقش تمام ارکان جنگ دیده و آن‌گونه که بوده، بیان ‌شود یه عنوان مثال بعد از عملیات فاو و ‌کربلای پنج چهارصد دستگاه بیل مکانیکی و لودر جهاد سازندگی مورد اصابت قرار گرفت؛ همچنین توان لشکرهای سپاه و جهاد سازندگی‌ در جنوب‌ ‌گرفته ‌شده بود زیرا در کربلای چهار حدود ۹۰۰ شهید دادیم اما در کربلای پنج هفت هزار و ۱۵۶ نفر شهید شدند که ۴۰۰ نفر از این ‌شهدا در رده فرماندهی از دسته و گروهان تا تیپ و لشکر بودند.

دستیار و‌ مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا سپس عنوان کرد: عملیات کربلای پنج موجب شکستن خطوط دروازه شرقی بصره شد به نحوی ‌که‌ این شهر در برد توپخانه های‌ ما قرار‌ گرفت و زمانی‌ هم ‌که شهری در برد توپخانه قرار گیرد آن شهر نا امن خواهد بود و این اتفاقی بود که بواسطه عملیات کربلای پنج برای شهر بصره روی داد.

وی تاکید کرد: خونین بارترین عملیات دفاع مقدس، عملیات کربلای ‌پنج بود و بواسطه تعداد بالای شهدایی که در این عملیات دادیم باعث شد سرزمین ‌شلمچه را قطعه ای از بهشت بدانیم؛ البته انسجامی ‌که در دفاع مقدس بین ارتش‌ و سپاه و بین ‌ملت و حکومت وجود داشت، بی نظیر بود و امروز نیز همین وحدت و انسجام میان ملت و حکومت و قوای چهارگانه می تواند به حل مشکلات و رسیدن به شرایط مطلوب منجر شود.

انتهای‌ پیام/ ۲۳۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ناگفته‌های سرلشکر صفوی درباره کربلای ۴ و ۵/ کربلای ‌پنج خونین بار ترین عملیات بود بیشتر بخوانید »

فیلم/ شیرینی غلبه بر متجاوز در عملیات کربلای ۵ فراموش شدنی نیست

فیلم/ شیرینی غلبه بر متجاوز در عملیات کربلای ۵ فراموش شدنی نیست

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شیرینی غلبه بر متجاوز در عملیات کربلای ۵ فراموش شدنی نیست بیشتر بخوانید »

فرمانده و رزمندگان لشکر سیدالشهداء - آخرین صبحگاه قبل از عملیات کربلای پنج - 16 دی سال 1365

پاسخ عاشورایی رزمندگان لشکر سیدالشهداء (ع) به درخواست فرمانده‌شان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «ولایت‌مداری» یکی از شاخصه‌های اصلی دفاع مقدس است؛ رزمندگان اسلام با لبیک به فرمان امام و مقتدای خود، به‌سوی جبهه‌ها شتافتند و در مواقعی که پیامی از سوی رهبر خود دریافت می‌کردند؛ روحیه‌ای مضاعف می‌گرفتند و حماسه‌های غرورآفرینی را رقم می‌زدند.

«ولایت‌مداری» یا «تبعیت از ولی‌فقیه» در میان فرماندهان و رزمندگان، جلوه‌های گوناگونی دارد که سردار حاج «علی فضلی» فرمانده «لشکر ۱۰ حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام)» در دوران دفاع مقدس، یکی از این جلوه‌ها را قبل از برگزاری عملیات «کربلای ۵»، این‌گونه روایت کرده است:

مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصله چندمتری آن‌طرف‌تر خود را بیشتر نمی‌توانستیم ببینیم. هر چه‌قدر هوا روشن‌تر می‌شد، از حجم مه هم کم و دید بهتر می‌شد. به محوطه صبحگاه آمدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان به‌گوش می‌رسید؛ ولی هیچ‌کس را نمی‌دیدیم. هر گردانی صدایش از یک گوشه اردوگاه می‌آمد؛ ولی معلوم نبود که کدام گردان است. این روز با مابقی روز‌ها فرق می‌کرد. حال و شعار نیرو‌های رزمنده با همه‌ی روز‌ها فرق می‌کرد. کم‌کم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد می‌شوند.

اولین گردان، گردان حضرت زینب (سلام الله علیها) بود. سرو وضع نیرو‌های گردان یک جور خاصی بود و با همه روز‌های تاریخ جنگ فرق می‌کرد. یک پلاکارد بزرگ جلوی‌شان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که به‌غیر از نیرو‌های گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند.

تعدادی از این نیرو‌ها کفن به تن کرده بودند و تمامی نیرو‌ها پوتین‌های‌شان را درآورده، بند آن‌را به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند. جلوتر که آمدند، متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.

بعدا این متن را به حضرت امام خمینی (ره) تقدیم کردند که در آن نوشته شده بود

اماما! ما اهل کوفه نیستیم که شما را تنها گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر نوشته بود.

فرمانده و رزمندگان لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) – آخرین صبحگاه قبل از عملیات کربلای پنج – ۱۶ دی سال ۱۳۶۵

این متن را در حدود ۱۰ هزار نفر امضاء کرده بودند که این نوشته و امضاء‌ها نشانگر بیعت مجدد با امام‌شان بود. گردان‌های دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان می‌داد نیرو‌ها آماده نبرد با دشمن هستند.

قرار شد من چند دقیقه‌ای برای رزمندگان لشکر صحبت کنم؛ این‌گونه سخن آغاز کردم:

برادر‌های رزمنده! شما چند ماهی است در حال آماده‌باش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راه‌پیمایی و خشم‌شب هستید و مفصل و مرتب مشغول آماده‌سازی خودتان بودید. از نزدیک به ۲۰ روز به عملیات «کربلای ۴» برای بالا بردن ضریب حفاظتی، ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانواده‌ها از طریق تلفن و نامه را قطع کردیم و مدت زیادی است که هیچ‌کدام از شما به مرخصی نرفته‌اید.

حالا که از عدم فتح عملیات «کربلای ۴» برگشتیم، امام عزیز از ما خواسته‌اند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. رزمندگان اسلام! این‌روزها، روز‌های کربلایی و عاشورایی است.

من دقایقی صورتم را برمی‌گردانم…

هر کس مشکلاتی دارد و می‌خواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.

این را گفتم و… دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان… می‌توانم قسم به‌خدا یاد کنم که حتی یک‌نفر هم از صف این میدان صبح‌گاه جدا نشد و همه یکصدا فریاد می‌زدند: «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاسخ عاشورایی رزمندگان لشکر سیدالشهداء (ع) به درخواست فرمانده‌شان بیشتر بخوانید »

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عملیات‌های بزرگ شرق بصره در افکار عمومی به‌عنوان عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» شناخته می‌شوند که این‌روز‌ها در آستانه سی‌وپنجمین سالروز برگزاری این عملیات‌ها قرار داریم. در این راستا «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با هدف بررسی شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منتهی به این ۲ عملیات، با این رویکرد که این ۲ عملیات سرنوشت جنگ را تعیین کردند و در حقیقت سال ۱۳۶۵، سال تعیین سرنوشت جنگ به شمار می‌رود، برگزار شد و از شبکه یک سیما به‌روی آنتن رفت.

ماحصل «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» توسط خبرگزاری دفاع مقدس در چند بخش منتشر خواهد شد که پس از بخش اول، در ادامه ماحصل بخش دوم آن را می‌خوانید:

ادامه «نشست واکاوی نبرد‌های شرق بصره» با بررسی انتظاراتی که بعد از فتح فاو در کشور ایجاد شده بود، ادامه پیدا کرد که در این راستا، سردار «احمد غلام‌پور» اظهار داشت: برای این‌که سال ۱۳۶۵ سال سرنوشت‌ساز جنگ باشد، از ما یک طرح خواستند. طرحی که در ذهن ما بود، این بود که ما با ۵۰۰ گردان نه‌تنها شرق بصره، بلکه کل استان بصره را هدف قرار دهیم. به این معنا که ۱۵۰ گردان از منطقه هور، ۱۵۰ گردان از منطقه فاو (یعنی ادامه پیشروی از فاو به ام‌القصر) و ۲۰۰ گردان هم در منطقه شلمچه برای ما محیا کنند تا با این سه مسیر حمله، کل استان بصره را در اختیار بگیریم؛ لذا این طرح می‌توانست ضربه‌ای باشد که رژیم بعث عراق را به تسلیم وادار کند.

وی ادامه داد: مسئولان سیاسی کشور این طرح را پذیرفتند و مرحوم حجت‌الاسلام «هاشمی رفسنجانی» گفت که من می‌روم و در تریبون نماز جمعه طرحِ موضوع می‌کنم و به همه ائمه جمعه سراسر کشور نیز اعلام می‌کنیم تا ورود کرده و یک نیروی عظیمی را محیا کنند. این اتفاق افتاد و یک جمعیت ۱۰۰ هزار نفری در استادیوم آزادی جمع شدند؛ اما ما با این استعداد نیرو طبیعتاً می‌توانستیم تنها طرح را در محور شلمچه را اجرا کنیم و طرح قبلی عملاً منتفی شده بود؛ لذا طبیعی بود که عملیات در یک محور نیز سختی‌های خود را داشته باشد.

فرمانده «قرارگاه کربلا» در دوران دفاع مقدس تصریح کرد: دلیل این‌که ما ترجیح دادیم تا در منطقه شلمچه عمل کنیم، این بود که در طرح‌ریزی‌های خود، تنگه «ابوالخصیب» را هدف قرار داده بودیم؛ بنابراین همه امید ما این بود که به این تنگه برسیم که اگر به آن دسترسی پیدا می‌کردیم، با توجه به وجود هور در سمت چپ و شرایطی که در راست ما قرار داشت، می‌توانستیم به‌راحتی پدافند کنیم. ضمن این‌که نزدیک بودن نقطه‌ای که ما می‌خواستیم در آن عمل کنیم به بصره نیز اهمیت داشت؛ چراکه اگر ما به نزدیکی هور می‌رفتیم، باید یک مسیر طولانی را طی می‌کردیم تا به بصره برسیم و در فاو هم همین‌طور؛ اما اگر از این محور وارد می‌شدیم، «ابوالخصیب» که جزو بصره بود را در اختیار می‌گرفتیم؛ یعنی عملاً وارد حومه بصره و سپس شهر بصره می‌شدیم. براساس طرح‌ریزی‌ها، ضرورت نداشت که ما وارد شهر بصره شویم، کافی بود که شهر را در شرایطی قرار دهیم که از لحاظ نظامی، «سقوط کرده» محسوب شود.

سردار غلامپور ادامه داد: وقتی محور شلمچه برای عملیات انتخاب شد، همه تمرکز روی این منطقه رفت؛ اما به مشکلاتی در منطقه برخوردیم که یکی از این مشکلات، پیچیدگی منطقه از لحاظ جغرافیایی بود؛ این پیچیدگی به آن معنا بود که علی‌رغم تجربه ما در عملیات «والفجر هشت» که از اروندرود عبور کردیم؛ اما در این‌جا نقطه اصلی عملیات روبه‌روی رودخانه کارون بود؛ چون ما می‌خواستیم از رودخانه کارون استفاده کنیم تا بخش عظیمی از شناور‌ها را از این طریق به اروند وارد کنیم؛ ولی نوع استقرار جزایر متعدد در اروندرود، به‌گونه‌ای بود که ما را مجاب می‌کرد تا از مسیر‌هایی مانند تنگه عبور کنیم؛ یعنی مثلاً باید به‌صورت زیگزاگ رد می‌شدیم که این موضوع، طرح‌ریزی مانور را مقداری سخت کرده بود.

همچنین سردار «علی‌محمد نائینی» رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، در ادامه این نشست، در توضیح این‌که چرا ما برای رسیدن به بصره از محور‌های هور و یا فاو (ادامه عملیات والفجر هشت) استفاده نکردیم، گفت: همه ریسک‌هایی که در محور شلمچه بود، در محور‌های دیگر نیز وجود داشت. ضمن این‌که اگر ما در هر منطقه‌ای به خط عراق می‌زدیم، چون عراق در سه‌ماهه آخر سال منتظر عملیات بزرگ ما بود؛ لذا سرعت جابه‌جایی یگان‌های اصلی آن در این منطقه‌ی محدود، چه شمال بصره، چه شرق بصره و چه جنوب بصره فوق‌العاده بود. در عملیات «کربلای پنج» نیز این‌گونه بود؛ یعنی ما خط را شکستیم، اما عراق بعد از ۲۴ ساعت یگان‌های اصلی خود را وارد کرد.

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس خاطرنشان کرد: وقتی که ما به نتایج و دستاورد عملیات‌های «کربلای چهار» و «کربلای پنج» به‌صورت مجموع نگاه کنیم، مشخص می‌شود که انتخاب منطقه درست بوده است.

«یدالله ایزدی» پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس نیز در ادامه این نشست، در توضیح چرایی انتخاب محور شلمچه به‌عنوان محور عملیات‌های «کربلای چهار» و «کربلای پنج»، اظهار داشت: سه هدف بزرگ در آن سوی مرز‌ها وجود داشت؛ در جنوب منطقه بصره، در جبهه میانی العماره و در شمال‌غرب کرکوک.

ایزدی با بیان این‌که وقتی فاصله، اهمیت و تأثیرگذاری این سه منطقه را نگاه کنیم، بدون تردید منطقه بصره به دلایل متعدد در اولویت بود، گفت: بصره از لحاظ عمق جغرافیایی، یک اولویت قابل وصول بود؛ چراکه وقتی به خرمشهر و شلمچه نگاه کنیم، در خشکی فاصله بسیار اندکی دارند و فاصله آبی آن‌ها نیز عرض یک رودخانه است؛ لذا بصره در راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران و راهبرد عملیاتی، در مقایسه با دیگر اهداف، یک هدف با اولویت بود.

این پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس با اشاره به جایگاه تصرف بغداد در راهبرد جمهوری اسلامی ایران، گفت: این موضوع در پیشینه منازعات ایران و عراق از گذشته‌های دور مطرح بوده؛ اما هیچ‌گاه شکل عملیاتی پیدا نکرده است؛ البته طرح‌هایی برای بغداد از گذشته نوشته شده و تقریباً در جمهوری اسلامی نیز به‌روز شد.

ایزدی با تأکید بر این‌که ۲ مسیر برای «بصره» متصور بود، گفت: اول این‌که مستقیماً از محور شلمچه وارد شویم. در حالی که ما هیچ‌موقع در شلمچه عملیات نکرده بودیم؛ البته در عملیات خیبر یا مواردی دیگر، نگاهی به آن منطقه و شمال آن یعنی «زید» داشتیم؛ اما تصور، باور و تحلیل نظامی این بود که شلمچه یک دژ شکست‌ناپذیر است.

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت

وی ادامه داد: رودخانه «شط‌العرب» که ادامه آن به‌صورت اروندرود، مرز بین ایران و عراق می‌شود، حد سپاه دوم و سپاه سوم عراق بود. سپاه سوم عراق در منطقه عمومی شلمچه تا طلائیه، دژ‌های بسیار مستحکمی داشت که در عملیات «رمضان» به بخشی از این دژ‌ها برخورد کرده بودیم؛ اما جنوب شط‌العرب یعنی محدوده سپاه هفتم عراق به فرماندهی «ماهر عبدالرشید»، منطقه‌ای است که در عملیات «کربلای چهار» مورد توجه قرار گرفت.

این پژوهشگر و راوی دوران دفاع مقدس تأکید کرد: تمرکز و توان سپاه هفتم عراق در نقطه‌ای قرار داشت که به‌نظر فرماندهان ما قابل دسترس بود؛ یعنی اگر ما موفق می‌شدیم از اروندرود عبور می‌کردیم و یک خیز برمی‌داشتیم، به‌نظر می‌رسید که به قرارگاه سپاه هفتم عراق واقع در جنوب بصره (ابوالخصیب) برسیم؛ یعنی جغرافیای منطقه به‌گونه‌ای بود که به تنگه معروف شد؛ چراکه حدفاصل غرب رودخانه اروند تا خور «زبیر» قرار داشت و جاده‌هایی که از جنوب بصره به فاو می‌رسد، محدود به این ۲ آب است؛ لذا اگر در این منطقه مستقر می‌شدیم، امکان دفاع را متصور می‌کرد. عملیات «کربلای چهار» که با عدم توفیق همراه بود و از دل آن عملیات «کربلای پنج» بیرون آمد، هرچند همه اهداف مورد نظر ما را تأمین نکرد؛ اما جامعه جهانی را قانع کرد که ساختار نیرو‌های مسلح عراق در دژ‌های شلمچه شکست خورده است و در صورت اصرار مجدد ایران، ممکن است که حاکمیت حکومت بعث عراق در معرض خطر قرار گیرد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حاکمیت صدام بعد از عملیات‌های «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در معرض خطر قرار گرفت بیشتر بخوانید »

من شهيد بهشتي را در خواب ديدم كه برايم خانه ساخته است

نگاهی به زندگی‌نامه سردار شهید «محمدنقی صلبی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گرگان، سردار رشید سپاه اسلام محمد نقی صلبی فرزند زکریا متولد ۲۴ دی ۱۳۲۷ روستای سرطاق بندرگز است و فرماندهی گردان علی بن ابیطالب (ع) لشکر ۲۵ کربلا از جمله مسئولیت‌های او در دوران جبهه و جنگ بود.

صلبی در جریان عملیات کربلای ۴ در دی سال ۶۵ هنگامی که فرمانده گردان یا رسول بود در منطقه ام الرصاص عراق به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر مطهرش بعد از ۱۱ سال در سوم مهر سال ۷۶ پس از در جریان تفحص شهدا به دست آمد و به گرگان منتقل و در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.

فرازی از زندگی شهید:

سردار شهید «محمد نقی صلبی» دی ۱۳۲۷ در روستای سرطاق در شهرستان بندرگز و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، پدرش کشاورز بود و معاش خانواده‌اش را به سختی تامین می‌کرد، او که در کودکی پسری آرام بود و علاقه شدیدی به درس خواندن داشت، دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان روستای زادگاهش گذراند؛ به مادر و پدربزرگش علاقه زیادی داشت، فرائض دینی را از دوران کودکی انجام می‌داد و در کار کشاورزی نیز به پدرش کمک می‌کرد.

۱۸ سالگی به خدمت سربازی فرا خوانده شد، دوره آموزش سربازی را در بیرجند (خراسان جنوبی) گذراند و ادامه خدمت را بعنوان بی سیم چی در اهواز سپری کرد، بعد از خدمت سربازی نیز به استخدام اداره مخابرات تهران درآمد و درسن ۲۱ سالگی درمراسمی ساده با دختر عمه خود (طاهره) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۱ پسر و ۶ دختر بود.

شهید «صلبی» پس از ازدواج و در کنار کار به تحصیل در دبیرستان شبانه دارالفنون تهران پرداخت و موفق شد در رشته ریاضی فیزیک دانش آموخته شود، وی به ورزش کشتی علاقه‌مند بود و بیشتر اوقات فراغت خود را به این ورزش اختصاص می‌داد.

قسمتی از وصیت نامه شهید «صلبی»‌ای پدر بزرگوار و‌ای مادر دلسوز مهربانم! پدری که با فقر و بدبختی مرا بزرگ کردی مرا چنین تربیت نمودی و مادری که با تمام گرفتاری مرا بزرگ نمودی از دور، دست هر دوی شما را می‌بوسم، مادر جان و پدر جان نکند در عزای من گریه کنید هرگز! بلکه افتخار کنید که فرزندی تربیت کردید و در راه خدا هدیه نمودید و بدانید که من امانتی بودم در دست شما، پدر جان مواظب باشید از خون من سودجویی نشود و منافقین از خونم سوء استفاده نکنند. عزیزان و‌ای برادران و خواهران! بدانید که با قطره قطره خون هر شهید، سرزمین اسلامی ایران از دست اجانب پاک شده است. تا آنجا که می‌توانید از خط امام دفاع و حمایت کنید. خط امام ویژگی‌های قرآن و پیامبر اکرم (ص) است، دنباله رو خط امام باشید و هر چه امام فرمود اطاعت کنید تا خدای نکرده از راه دین منحرف نشوید.

خداوند فردای قیامت از همه بازخواست می‌کند که در مقابل خون شهدا چه کردند و ما همه در مقابل اسلام و حقوقی که از بیت المال می‌گیریم مسئول هستیم تا در راه آبادانی مملکت کوشش و تلاش کنیم تا ان شاءالله ایران همچون کلستان شود.

نکند خدای ناکرده به خاطر ریاست چند روزه و عشق به میز ریاست، تمام حیثیت و وجدان خود را زیر پا بگذاریم، پس باید حق گو باشیم اگر چه تلخ باشد.

خانواده‌های شهدا را تنها نگذارید و برای دلجویی از خانواده‌های شهدا، سری به آن‌ها بزنید و از خانواده من نیز سرکشی کنید. خدایا تو می‌دانی بنده فقط برای رضای تو کار می‌کنم و آن را وظیفه شرعی خود می‌دانم تا تداوم بخش خون شهدا باشم. بارخدایا به خانواده‌های شهدا صبر جمیل و اجر جزیل عطا فرما. «محمد نقی صلبی»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به زندگی‌نامه سردار شهید «محمدنقی صلبی» بیشتر بخوانید »