کربلای 5

اوج شقاوت صدام در بمباران مدرسه

اوج شقاوت صدام در بمباران مدرسه


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، چهارم آبان ۱۳۶۲ مدرسه راهنمایی حمدالله پیروز در بهبهان توسط مزدوران عراقی بمباران شد. دقایقی قبل از بمباران یکی از معلمان مدرسه به نام محمدطاهر خلفیان درباره فلسفه شهادت در راه خدا برای دانش‌آموزان صحبت می‌کرد که با انفجار مهیبی همه دانش‌آموزان کلاس به‌اتفاق معلم خود به شهادت رسیدند. تنها بازماندهٔ آن حادثه نیز که روایتگر صحنه بود پس از بهبودی نسبی بار‌ها به جبهه رفت تا سرانجام سه سال بعد در جریان کربلای ۵ به جمع دوستان و معلم شهیدش پیوست. تعداد زیادی از دانش‌آموزانی که در حیاط مدرسه مشغول بازی بودند نیز زخمی و مجروح شدند.

روز ۲٠ دی ۱۳۶۵، موشک‌های زمین به زمین صدامیان دبستان امام حسن مجتبی (ع) بروجرد را هدف قرار دادند. محمود روزبهانی، مدیر مدرسه می‌گوید: بالای سکویی که در مقابل صفوف دانش‌آموزان بود، قرار گرفتم تا مراسم ظهرگاهی مدرسه آغاز شود و از سویی گروه سرودی از دانش‌آموزان نیز آمادهٔ خواندن سرود خود در تقدیر از پیروزی‌های رزمندگان اسلام در روز‌های اخیر بودند که به یک‌باره قیامتی برپا شد و صدای مهیبی من را به چند متر آن‌طرف‌تر پرتاب کرد. چشم که باز کردم تاریکی مطلق بود و همهٔ بچه‌ها به هر ترتیبی که بود تلاش می‌کردند خود را از این مهلکه نجات دهند. او می‌افزاید این حمله به تلافی شکست ارتش بعث عراق در عملیات کربلای ۵ صورت گرفته بود.

دبستان ثارالله شهر میانه در روز ۱۲ بهمن ۱۳۶۵ مورد حمله مزدوران بعثی قرار گرفت. فاطمه منتظری می‌گوید: روز واقعه، به مناسبت شروع دهه فجر جشن داشتیم. دقایقی قبل از بمباران زنگ زدند و گفتند آژیر قرمز را بزنید. مدرسه پناهگاه نداشت و بچه‌ها همان وسط حیاط مدرسه پخش شده بودند. روی پشت‌بام ساختمان سپاه بچه‌های پاسدار پدافند هوایی را آماده می‌کردند که به یک‌باره بمباران آغاز شد. خلبانان عراقی، چون می‌دانستند که شهر میانه پدافند هوایی ندارد با خونسردی تا جایی که می‌توانستند پایین آمده بودند. به‌طوری که من خلبان جنگنده را می‌دیدم حتی افتادن بمب روی سقف آزمایشگاه را دیدم. وقتی به کشته‌های مدرسه نگاه می‌کردم، چون آتش و دود، همه‌جا با هم دیده می‌شد صحنه عاشورا را برایم تداعی می‌کرد. پشت حیاط یک منبع نفت بود؛ که بعضی بچه‌ها هول‌شده و زیر آن پناه گرفته بودند. این منبع نزدیک ساختمان آزمایشگاه هم بود. وقتی بمباران شد همهٔ بچه‌هایی که آنجا بودند در آتش سوختند.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اوج شقاوت صدام در بمباران مدرسه بیشتر بخوانید »

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج»

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرزمین اسلامی ما اسطوره‌های زیادی دارد؛ برخی فکر می‌کنند که اگر یک نفر چندتا فوتبال حرفه‌ای بازی کرد، اسطوره این سرزمین شد؛ البته که همه ورزشکاران محترم هستند و آن‌هایی که پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در میادین رقابت‌های جهانی به اهتزاز درمی‌آورند و یا از مدال قهرمانی خود می‌گذرند و مقابل ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه نمی‌دهند، اسطوره‌های این سرزمین شناخته می‌شوند؛ حالا از هر رشته‌ای ورزشی هم باشند؛ اما اگر یک ورزشکار گیرم مدالی هم آورد یا افتخاری هم کسب کرد، درحالی که میلیاردی پاداش و پولش گرفت؛ اما به کشور خود، به ملت خود و به اعتقادات این مردم، پشت‌پا زده‌اند و سرباز جیره‌خوار بیگانه شد؛ آیا او هم اسطوره است؟

همه این حرف‌ها برای این بود تا به‌جایی برسیم که بگوییم، اسطوره بودن به وطن‌پرستی است؛ حالا ممکن است این اسطوره نه ورزشکار باشد و نه سلبریتی؛ بلکه یک نوجوان مازندرانی باشد که جان خود را فدا کرده تا دست دشمن به ناموس این سرزمین نرسد؛ آری! بیاییم در تشخیص اسطوره‌های واقعی این سرزمین، آگاهانه‌تر عمل کنیم.

نوجوان شهید مازندرانی که به آن اشاره شد؛ یکی از صدها نوجوانی است که علی‌رغم سن کم، خود را به جبهه‌ها رساند؛ چراکه غیرتش اجازه نداد تا بشیند و ببیند که دشمنی آمده و می‌خواهد این سرزمین را اشغال کند. نوجوانی که جانباز و راوی دوران دفاع مقدس «حمید داوودآبادی» حتی اسم او را هم نمی‌داند و فقط پیکر او را در عملیات «کربلای پنج» در صبح دهم بهمن سال ۱۳۶۵ دیده است و حالا پس از گذشت سال‌ها، ماجرای پیکر خونین این نوجوان شهید را این‌گونه روایت کرده است.

هوا روشن بود و دورتادور ما را تانک‌های عراقی گرفته بودند؛ لذا باید از میان آن‌ها عبور می‌کردیم تا به عقب برگردیم. من در عملیات‌ها من هیچ‌وقت به پشت سر خود نگاه نمی‌کردم؛ اما آن‌روز وارد جاده شدم، خاکریز پشت‌سر خود را دیدم؛ یا حضرت عباس (ع)! وانت پر از نفرات، رفته بود در باتلاق و همه شهید شده بودند. بچه‌ها همین‌طور ریخته بودند و شهید شده بودند.

رسیدم به جایی که حدود ۴۰ متر از جاده خاکریز نداشت و دیدم که بعثی‌ها دارند می‌آیند. همین‌طور سینه‌خیز داشتم می‌رفتم که به خودم گفتم پچه‌ها از این‌جا که خاکریز ندارد، چه‌طور رد می‌شوند؛ به‌یک‌باره دیدم که چقدر از بچه‌ها درحالی که می‌خواستند سینه‌خیز از آن‌جا رد شوند؛ تک‌تیرانداز و گرینف و… آن‌ها را زده بود و شهید شده بودند.

فقط نگاه می‌کردم و می‌دیدم که بعثی لعنتی همین‌طور می‌زند و جاده را می‌تراشد! همین که چشمم به تانک‌های عراقی در سمت چپم افتاد، به یک‌باره دیدم که بدنم گرم شد! چون قبلاً تیر و ترکش خورده بودم، می‌دانستم که اولین حالتی که به انسان دست می‌دهد، این است که بدن او یک‌باره داغ می‌شود. با وجودی که بدنم گرم شد، اما دردی احساس نکردم، همین‌طور که به دست و پای خود نگاه کردم، دیدم پر از خون است. به سمت راستم نگاه کردم، دیدم یک پسربچه نوجوان مازندرانی که از رزمندگان لشکر ۲۵ مازندران بود، درازکش روی زمین افتاده و اسلحه «کلاشینکف» در یک دستش و سربند «یا زهرا (س)» روی پیشانی‌اش است. آن‌قدر تانک و نفربر از روی او رد شده بود که رد شنی تانک روی صورتش مانده بود و چهره‌اش را نمی‌توانستم تشخیص بدهم.

من روی خون او خوابیده بودم. فقط گفتم که «ای وای! چطوری پیکر او را دست مادرش می‌رسانند؟! کی می‌خواهد پیکر این پسربچه را جمع کند و به مادرش بدهد و بگوید که این بچه تو است؟». ان‌شاءالله هیچ‌وقت روی خون شهدا لیز نخوریم! روی خون شهدا بازی نکنیم! روی خون شهدا سرگرم نشویم! هنوز که هنوز است قسم می‌خورم که مادر این پسربچه مازندرانی منتظر او است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیکر خونین نوجوان مازندرانی با سربند «یا زهرا (س)» در عملیات «کربلای پنج» بیشتر بخوانید »

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ چرایی و چگونگی عملیات کربلای ۴ و ۵ از زبان سردار کوثری بیشتر بخوانید »

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور»

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، هر جزء از زندگی شهدای والامقام پر از درس‌ها و آموزه‌های ارزشمندی بوده که لازم است هر انسان خداجو و کمال‌طلبی پای درس این مکتب بنشیند و از آن بهره گیرد.

«علی‌اکبر پوزش‌پذیر» از همرزمان سردار شهید «محمد بالاپور» معاون گردان امام حسین (ع) لشکر ۳۱ عاشورا، خاطره‌ای تقید این شهید والامقام به غسل جمعه و اثر معنوی آن بر پیکر مطهر وی پس از شهادتش را چنین روایت کرده است:

«از جمله مستحباتی که «محمد» به آن اهمیت می‌داد، غسل روز جمعه بود و به شدت هم به آن پای‌بند بود.

مرحله‌ی اول عملیات «کربلای ۵» دیدم مجروحی را می‌آورند. جلوتر که رفتیم، دیدم «محمد بالاپور» است. با توجه به زخم‌هایی که برداشته بود، پس از مداوای سرپایی پیش ما آمد؛ چون زخم‌هایش زیاد و منطقه هم بسیار آلوده بود و احتمال عفونت داشت، اصرار کردیم برگردد عقب؛ اما در جواب گفت: نمی‌توانم با این زخم‌های جزئی به پشت جبهه برگردم «موسی جلودار است و نیل اندر میان است».

در ادامه‌ عملیات شرکت کرد و در حین عملیات به شهادت رسید و جنازه‌اش در منطقه باقی ماند. بعد از ۴۰ روز عملیات محدودی کردیم و جنازه‌های عده‌ای از شهدا از جمله «محمد» را پیدا کردیم. خدا را شاهد می‌گیرم که بعد از گذشت ۴۰ روز، هیچ تغییری در پیکر «محمد» ایجاد نشده بود».

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اثر معنوی غسل جمعه بر پیکر شهید «محمد بالاپور» بیشتر بخوانید »

فواید قبول قطعنامه ۵۹۸

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هماهنگی و پشتیبانی دولت‌های غرب و شرق و حتی کشور‌های حاشیه جنوبی خلیج فارس آغاز شد و پس از گذشت هشت سال جنگ نابرابر ایران مجبور شد قطعنامه خاتمه جنگ که از سوی شورای امنیت سازمان ملل به شماره ۵۹۸ تصویب شده بود را بپذیرد؛ البته این قطعنامه در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ به تصویب رسید، اما چون آن زمان ایران در موضع قدرت قرار داشت و توانسته بود با انجام عملیات کربلای ۵ دروازه‌های بصره را تهدید کند، در زمان صدور از پذیرش آن امتناع کرده بود.

در واقع پیروزی ارزشمندی که ایران به واسطه دو عملیات مهم والفجر ۸ و کربلای ۵ به دست آورد و در این دو عملیات فاو و شلمچه را به تصرف خود درآورد، حامیان صدام متوجه شدند که چنانچه اقدام مؤثرتری در حمایت از صدام انجام ندهند، عراق در این جنگی که شروع کرده با شکست مواجه خواهد شد.

بر این اساس همچون گذشته که هرگاه ایران در جبهه‌های نبرد پیروزی ارزشمندی را کسب می‌کرد، حامیان بین المللی صدام بلافاصله در شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای از طرفین بدون اینکه اعلام کنند متجاوز کدام کشور بوده و خسارت وارده چگونه باید پرداخت شود، فقط می‌خواستند که آتش‌بس صورت گیرد که به لحاظ سیاسی تامین‌کننده نظرات ایران نبود؛ لذا کشورمان از پذیرش آن امتناع می‌کرد.

زیرا شورای امنیت سازمان ملل از زمان شروع جنگ تحمیلی در شهریور سال ۱۳۵۹ تا تیر ۱۳۶۶ در مجموع ۱۶ قطعنامه صادر کرد که در تمام مضمون این قطعنامه‌ها توصیه به آتش‌بس دو طرفه شده بود، اما قطعنامه ۵۹۸ از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود و در آن تا حدودی شرایط ایران تأمین می‌شد.

همان‌گونه که عنوان شد، بعد از عملیات موفق کربلای ۵ حامیان اصلی صدام وقتی متوجه شدند در صورتی که اقدامی برای توقف جنگ نکنند، ایران پیروز این جنگ خواهد بود، تصمیم گرفتند استراتژی خود را در قبال جنگ عراق با ایران تغییر دهند که از جمله این موارد می‌توان به حمایت مستقیم کشور‌های غربی از صدام، معرفی صدام به عنوان صلح‌طلب، بکارگیری سلاح‌های شیمیایی گسترده توسط عراق، تهدیدات وسیع بین المللی علیه ایران، سلب منطق دفاع مشروع از ایران، تغییر روند تحولات در جبهه‌های نبرد و تحریم شدید تسلیحاتی ایران اشاره کرد.

بر این اساس، عراق شروع به استفاده گسترده از سلاح‌های شیمیایی در جبهه‌ها کرد و در استفاده از این سلاح ممنوعه حتی ملاحظه مردم خودش را در زمان تصرف حلبچه توسط رزمندگان کشورمان نکرد و با هدف ضربه زدن به ایران از انواع بمب‌ها شیمیایی علیه مردم حلبچه و رزمندگان کشورمان استفاده کرد که در نتیجه صد‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز‌های شیمیایی یا جان خود را از دست دادند و یا به‌شدت دچار مجروحیت شدند.

هم‌زمان با این اقدام و عدم تنبیه صدام در استفاده از سلاح‌های شیمیایی، آمریکا علاوه بر دادن اطلاعات ماهواره‌ای از موقعیت و امکانات نیرو‌های پدافندی مستقر در فاو به ارتش عراق جهت بازپس‌گیری این شهر بندری مهم، نیروی دریایی خود را هم به خلیج فارس اعزام کرد و ناوگان این کشور در راستای حمایت از عراق به دو سکوی نفتی ایران به نام‌های سلمان و نصر حمله کرد و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم ساخت.

همچنین آمریکایی‌ها در اطراف جزیره سیری به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیج فارس به ناوشکن‌های سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش حمله کردند و ناوچه‌های ایران با اصابت موشک‌های پیشرفته هارپون ناو‌های آمریکا غرق شدند و حتی در ادامه، هواپیمای مسافری کشورمان را با حدود ۳۰۰ سرنشین بر فراز اّبهای خلیج فارس منهدم ساختند و تمام مسافران آن را به شهادت رساندند.

بعد از اتمام عملیات کربلای ۵ و قبول نکردن قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در سال ۱۳۶۶، به واسطه حمایت همه‌جانبه‌ای که کشو‌های کوچک و برزگ با میدان‌داری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق از صدام صورت گرفت، موجب شد تحولات میدان نبرد از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۷ به سود عراق چرخش یابد در این رابطه یعنی کمک‌های بی سابقه خارجی‌ها به عراق اگر بخواهیم مثالی ذکر کنیم، می‌توان به ارسال هواپیما‌های جنگی میگ ۲۱، ۲۳، ۲۵ و توپولوف ۷۲ برای سوخت‌رسانی هوایی به همراه موشک‌های زمین به زمین اسکاد B از سوی شوروی سابق به عراق اشاره کرد.

از سوی دیگر در جلسه‌ای که هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا به همراه سران قوا در منزل امام خمینی (ره) برگزار می‌کند در خصوص الزامات ادامه جنگ به درخواست سپاه اشاره می‌کند که عنوان شده بود فقط برای پدافند در خوزستان به ۴۵۰ گردان نیروی پیاده، ۶۰ گردان زرهی و ۱۲۰ گردان توپخانه نیاز دارد؛ درخواستی که امکان انجام آن وجود نداشت؛ لذا با توجه به اتفاقاتی که به آن اشاره شد، امام خمینی (ره) وقتی نظر حاضران در جلسه را موافق با پایان دادن جنگ آن هم با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دیدند، سرانجام با پذیرش آن موافقت کردند؛ البته ایشان در رابطه با قطعنامه و چرایی پذیرش آن فرمودند: «اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم، در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم، ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان رفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود، مغلوب خصم شده ایم.

چه کوته‌نظرند آن‌هایی که خیال می‌کنند، چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده ایم پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صلابت بی فایده است. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی‌شود که ما از اصول خود عدول کنیم. البته معترضیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شده ایم روش‌ها و تاکتیک‌ها را عوض نماییم.»

در این رابطه، مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۲۲ مرداد سال ۱۳۶۷ عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه، به وسیله جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت؛ اول آتش‌بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم. دوم با اعلام قبول قطعنامه ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعا‌های صلح‌طلبی آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص ساخت.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بیشتر بخوانید »