کربلا

تابلو «اشک و آیینه» رونمایی شد/ خانه پیرغلامان نشان‌دار می‌شود

تابلو «اشک و آیینه» رونمایی شد/ خانه پیرغلامان نشان‌دار می‌شود


تابلو «اشک و آیینه» رونمایی شد/ خانه پیرغلامان نشان‌دار می‌شود


مدیرعامل بنیاد دعبل خزاعی گفت: در راستای جایگاه والا و اجتماعی ستایشگران به ویژه پیرغلامان اهل بیت(ع) و تکریم از مقام نوکری این عزیزان، تابلویی با عنوان «اشک و آیینه» طراحی و اجرا شد که نمونه نخست آن را به استاد مؤید اهدا کردیم.

سعید غضنفری، مدیرعامل بنیاد دعبل خزاعی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس اظهار داشت: بنیاد دعبل خزاعی در راستای جایگاه والا و اجتماعی ستایشگران به ویژه پیرغلامان اهل بیت(ع) و تکریم از مقام نوکری این عزیزان در ساحت مقدس حضرت سید الشهدا(ع) بر آن شد تا با استفاده از ظرفیت‌های هنری هنرمندان هنرهای تجسمی اثری اسلامی ـ ایرانی برگرفته از نمادهای عاشورایی و هنرهای اسلامی تابلویی با عنوان «اشک و آیینه» طراحی و اجرا کند.

وی افزود: با توجه به مرجع بودن بنیاد دعبل خزاعی در راستای ارائه خدمات و تکریم از پیرغلامان اهل‌بیت (ع) و بانک اطلاعاتی دقیق و تخصصی از این عزیزان، طبق سند تحول و برنامه‌ریزی صورت گرفته در بنیاد و با حضور اعضای محترم هیأت مدیره در بیت این عزیزان و یا باب ورودی منازل ایشان در سطح کشور، این تابلو به آنان اهدا خواهد شد.

غضنفری با اشاره به اینکه تولید این اثر توسط هنرمندان تجسمی و متعهد طراحی و اجرا شده است، در خصوص اهداف تیم طراحی و تولید این تابلو، به المان‌ها و اجزای به‌کار رفته در این اثر اشاره کرد و گفت: در حقیقت در این اثر آینه‌ها معنایی نمادین را با خود حمل می‌کنند و محمل‌هایی برای نمایش وجوه مختلف و منکثر جهان محسوب می‌شوند. کثیرالابعاد بودن آن‌ها بر امکان‌ناپذیری شناخت حقیقت بالذات دلالت می‌کند. این به آن معناست که ذات مطلق و جهان خداوند به هیچ روی قابل شناسایی نبوده و همه جلوه‌های خلقت و پدیده‌ها، تجلی او هستند و ما هیچگاه به نحو قطعی قادر به شناسایی حقیقت مطلق خداوند نیستیم.

وی با بیان اینکه چیز دیگری که به آینه اهمیت نمادین می‌دهد، مسئله زنگارزدایی است، گفت: آیینه‌های فلزی برای شفاف شدن نیاز به صیقل دارند. شاعران عرفانی مراحل دشوار طریقت را به زنگارزدایی آینه دل تشبیه می‌کنند. آینه دل که بالقوه استعداد انعکاس را داراست، پس از صیقل استعداد بالقوه، بالفعل می‌شود و انعکاس، حقیقت را به عارف می‌نمایاند. واقعه کربلا در ظاهر بلا و مصیبتی بود که بر اهل‌بیت رسول اکرم (ص) اصابت کرد، اما چه چیزی در دل این واقعه پنهان بود که حسین علیه السلام می‌دانست و حضرت زینب سلام الله علیها در وصف آن فرمود که من جز زیبایی چیزی ندیدم؟

غضنفری ادامه داد: ماندگاری حادثه عاشورا همان انعکاس آینه دل امام حسین علیه‌السلام و اهل بیت اوست. سوز دلی که از آنان بر آمد و معرفتی که از خداوند سبحان داشتند در توان ادراک کسی از گذشته تا حال نیست. کثیرالابعاد بودن آینه‌کاری در این طرح اشاره به بی‌شمار بودن زیبایی‌های کربلا در عالم عرفان و همچنین افزوده شدن به پیروان حسین علیه‌السلام است. شالوده طرح، نماد تصویری از اشکی است که حاصل نوحه‌خوانی پیرغلامان حسینی است. اشکی برآمده از سوز عشق و داغ حسین علیه‌السلام که این اشک رازآلود حسینی، دل‌ها را به سوی حضرت حق سوق می‌دهد و جهان دیگری فراروی ما می‌آفریند. امام حسین (ع) می‌فرمایند: «من کشته شده اشک‌ها هستم» اشک صیقل خورده از سوز دل‌ها.

مدیرعامل بنیاد دعبل خزاعی با بیان اینکه در داخل اشک جمله «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه» تایپوگرافی شده و با ترکیب خاک رس و مقداری تربت حضرت سیدالشهداء به صورت برجسته به اجرا در آمده، گفت: در مرکز تابلو رنگ اشک قرمز به عنوان نماد شهادت، رنگ سبز به نشانه اهل‌بیت پیامبر (ص) و رنگ مشکی به عنوان نماد وسعت غم و اندوه واقعه کربلا گنجانده شده که با آینه‌هایی دست ساز به شکل اشک مزین شده است و معنای واقعی عزای حسینی را به تصویر می‌کشد.

وی گفت: این تابلوی نفیس که براساس نمادهای عاشورایی و در آمیخته با هنر اسلامی ـ ایرانی و با هدف ارج نهادن به جایگاه ارزشمند ستایشگران و پیرغلامان حسینی توسط بنیاد دعبل خزاعی ایده پردازی، طراحی و اجرا شده است، به‌عنوان نشان نوکری در بیت پیرغلامان سراسر کشور، به پاس یک عمر نقش موثر آنان در تعظیم شعائر حسینی و خدمت در آستان عرشی اباعبدالله علیه‌السلام اهداء و نصب خواهد شد.

غضنفری با اشاره به اینکه امید داریم، نسل جوان شیعه و حسینی به احسن وجه مسیر پیشکسوتان، اساتید و پیرغلامان حضرات معصومین (سلام الله علیها) را ادامه داده تا جان‌های مشتاق را تا ابد از زلال معارف اهل بیت علیهم‌السلام سیراب کنند، گفت: هدف از طراحی و اجرای این تابلوی نفیس که توسط هنرمندان بنام هنرهای تجسمی و با هنر دست و آیینه کاری اجرا شده است، تقدیر و عرض ارادت به پیرغلامان منتخب و چهره‌های ماندگار کشور در عرصه ستایشگری و شعر آیینی و عاشورایی است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این تابلو در بخشی از مراسم ویژه رونمایی از دیوان استاد موید در حرم مطهر رضوی و با حضور حجت‌الاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، آیت‌الله مروارید و حجت‌الاسلام باباخانی و جمعی از اساتید، پیرغلامان آیینی و ذاکران کشور رونمایی شد. در نخستین اهداء و اقدام به صاحب دیوان موید، استاد حاج سیدرضا موید اهدا شد. بر آن هستیم ان‌شاءالله در بازه زمانی ماه صفر با اهداء این تابلوها به پیرغلامان منتخب در کل کشور، ادای دینی ولو مختصر کرده باشیم.

انتهای پیام/




منبع

تابلو «اشک و آیینه» رونمایی شد/ خانه پیرغلامان نشان‌دار می‌شود بیشتر بخوانید »

طرح/

طرح/ شب‌های جمعه از طرف خانه‌هایمان با یک سلام زائر صحن حرم شدیم…


طرح/

انتهای پیام/ 801



منبع

طرح/ شب‌های جمعه از طرف خانه‌هایمان با یک سلام زائر صحن حرم شدیم… بیشتر بخوانید »

فیلم/ من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی...

فیلم/ من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی…


موشن گرافیک احساسی «چه فراغی» به مناسبت نزدیک شدن به ایام پیاده روی اربعین حسینی، منتشر شد.



منبع

فیلم/ من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی… بیشتر بخوانید »

زائران با چه شرایطی می‌توانند به پیاده‌روی اربعین بروند

دلنوشته‌ای در حسرت اربعین| ما کربلا لازمیم آقا!


دلنوشته‌ای در حسرت اربعین| ما کربلا لازمیم آقا!


آقا! قربانی حسرت دیدار شماییم. آتش به جان افتاده زیارتیم. آیا این اربعین هم ببنشیم و آلبوم مرور کنیم و عکس و فیلم ببینیم و در خیال مان عمود بشماریم و حسرت بخوریم؟ حتی داغ این تصورات هم‌ دل ما را خون می کند و جان ما مجنون.

به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «مهدی رمضانی» معاون توسعه کتابخانه ها و ترویج کتاب‌خوانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور همزمان با انتشار اخباری در راستای اربعین دلنوشته‌ای را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد. 

امشب شب آخر محرم سال ۱۴۴۳ است؛ محرّمی که محرمِ آخر خیلی‌ها شد؛ همان ها که دعای شب‌های دهه‌ اول همین محرم و محرم‌های قبل‌شان این بود که: «خدایا ما را در محرم بمیران!» و حالا میهمان ارباب‌شان هستند. اگر این چند سطر، به برکت وجود مقدس سیدالشهدا (علیه السلام) حالی برای‌تان ساخت، هدیه به روح همه‌ درگذشتگان ـ مخصوصاً همسر رفیق ما ـ سلامی، صلواتی، آهی و اشکی روان کنید.

***
در هیچ کجای دنیا و در هیچ ادبیاتی، چه روس و چه فرانسه و‌ چه پارسی، وقتی از عشق می گویند، مخاطب دنبال منطق نیست؛ دنبال یک کار عجیب و خارق العاده از قهرمان داستان است؛ دنبال عبور از مرزهای خود، حیرت، غفلت، دلدادگی، سرسپاری و بی انتهایی است. این را گفتم تا لابلای این سطور دنبال قاعده و رابطه‌ منطقی نباشید. یکی هست که دل ما را برده، از وقتی بچه بودیم یا شاید قبل‌ از آنکه باشیم؛ همان که سال هاست دربه‌درش هستیم و با او به حیرت رسیده ایم، به سرسپاری، به دلدادگی؛ همان که با او از خود عبور کرده ایم. 

ایهاالناس! بدانید و آگاه باشید که ما دلتنگ صفای خانواده، سیر و سفر و سیاحت، مهمانی و گعده، حال خوش جامعه، آرامش روحی و آسایش کادر درمان و … هستیم. این ها همه زندگی است و جلوه ای از همان دلدادگی و عاشقانگی، ولی آنچه در این دو سال حلقه‌ انگشتان بی‌رحمش گلوی احساس ما را فشرده، دوری از آن جاذبه یگانه‌ای است که عشق را در «کرب» و حیات را در «بلا» یافت؛ همان که درد جانانه اش، درمان همیشگی حال های بد ما بوده؛ همان سرمایه ای که، از پسِ اشک تاسوعا و آه عاشورا، لحظه ها را می شمردیم تا بیستم ماه صفر برسد و باز تجربه‌اش کنیم و عاشق شویم و از خود عبور کنیم با «بابی انت و امّی».

آه از این دو سال! آه از ترسِ ماندن در حسرت دیدار در دل! آه از این غربتی که دو سال است در دَم سینه‌زنیِ هیئت‌های ماست؛ غربت پیر شدن و مُردن و ندیدن. هزار و چند صد سال است جوان هم که از دست می‌دهیم با اندوهش کنار می آییم، اما وقتی به یاد می آوریم که آرزوی کربلا در دلش مانده بود، بی تاب و طاقت می‌شویم و پهلوان بغض‌مان زنجیر پاره می‌کند و داغ دوری، اشک حسرت می نشاند بر چشم های منتظر.
 آقا! ما کجا و درک داغ عظیم شما کجا؟ لقد عظمت الرَّزیه و جلَّت و عظمت المصیبه بک علینا و على‏ جمیع اهل‏ الاسلام! عادت کرده ایم به صفا و معنای سوگ شما. سرسپرده داغ شماییم. با دیدن بارگاه شما بار سَبُک می کنیم و از خود خالی می شویم!

آقا! قربانی حسرت دیدار شماییم. آتش به جان افتاده زیارتیم. آیا این اربعین هم ببنشیم و آلبوم مرور کنیم و عکس و فیلم ببینیم و در خیال مان عمود بشماریم و حسرت بخوریم؟ حتی داغ این تصورات هم‌ دل ما را خون می کند و جان ما مجنون.

آقا! ما ثواب زیارت نمی‌خواهیم. خودِ خود شما را می‌خواهیم. اگر در این آزمون آسمانی، تقدیر مهربان خدا برای ما مرگ ماست، فقط چند روز فرصت از جناب عزائیل ما را بس تا تو ‌را گرم بغل کنیم. مرگ با تو‌ که مرگ‌ نیست! اوج بودن است؛ آغاز است وقتی تو باشی. کربلای عزیز تو آغاز است و مرگ در کربلای تو آغازِ آغازهاست.

ای اجل یک چند روزی دور ما را خط بکش
وعده ما عصر عاشورا کنار قتلگاه

آقا! از غم جانانه عشقت و از حسرت مرگبار ندیدنت، نه فکرمان جوّال است و نه زبان و بیانمان مجال گفتن و نوشتن دارد، ولی، به جدت امیرالمومنین(ع) قسم، این بارِ بی امان غم و حسرت، استخوان های طاقت مان را خرد کرده است. 

آقا! ما روضه لازم نداریم؛ «کربلا، کربلا» گفتن رانندگان نجف در کنار وادی‌السلام بس‌مان است.

آقا! شما دلدادگانی داشته و دارید که یقین‌شان به گوهر وجود شما و کربلایتان از خورشید برای‌شان روشن‌تر است و همین جاست که ذره به دریا می رسد و سفینه نجات شما غریق اقیانوس عشق و غم را به ساحل «انی سلم لمن سالمکم» می رساند.

آقا! حرف زیاد است و درد فراوان، و شما نشنیده دوا می‌کنید، اما بگذارید بگوییم که با دل خون، ناله می‌کنیم: ما کربلا لازمیم آقا!

ما را نخرد شاید اما به همه گفتیم
ارباب کریم است و دست بخرش خوب است.

انتهای پیام/




منبع

دلنوشته‌ای در حسرت اربعین| ما کربلا لازمیم آقا! بیشتر بخوانید »