کردستان ایران

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود



شعار «زن، زندگی، آزادی» هرچند ظاهراً شعاری نرم به شمار می‌آید، اما در واقع شعار اصلی جریان تجزیه‌طلب کردی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، هرچند اغتشاشات اخیر ظاهراً به‌عنوان حمایت از فوت خانم مهسا امینی آغازشده، اما روزبه‌روز نقش گروهک‌ها، خصوصاً تجزیه‌طلبان در هدایت و پیشبرد آن آشکارتر شد.

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های تأثیر گروه‌های جدایی‌طلب قومیتی را باید در شعار اصلی گروه‌های اغتشاشگر دانست.

شعار «زن، زندگی، آزادی» هرچند ظاهراً شعاری نرم به شمار می‌آید، اما در واقع شعار اصلی جریان تجزیه‌طلب کردی است. «زن، زندگی، آزادی» یا اصل آن «ژن، ژیان، ئازادی» را اولین بار عبدالله اوجالان رهبر پ. ک. ک مطرح کرد و از سوی انشعابات این گروه در ترکیه، عراق، ایران و سوریه مورد استفاده قرار گرفت.

اوجالان و گروهش به دنبال جدایی کردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه و ایجاد کشوری موهوم به نام کردستان بوده‌اند.

جریانات تجزیه‌طلب کردی از دیرباز از زنان به‌عنوان ابزارهای جذب نیرو استفاده کرده و معمولاً در بدنه تیم‌های عملیاتی خود از حضور تعدادی از زنان برای عادی‌سازی فعالیت‌ها و نیز ایجاد جاذبه جنسی برای مردان گروهک بهره می‌برده‌اند.

این شعار و ترجمه فارسی آن از سوی هواداران این گروه در مراسم تدفین خانم امینی در سقز و نیز سنندج سر داده شد و به دنبال آن برخی از هواداران این گروهک این شعار را در میان تجمع دانشجویان دانشگاه تهران سر دادند و متأسفانه در بقیه نقاط کشور نیز استفاده شد، بی‌آنکه شاید بسیاری از مردم از ماهیت تجزیه‌طلبانه این شعار مطلع باشند.

گفتنی است جریانات تجزیه‌طلب کردی هرچند از «زن» در شعار به‌عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می‌کنند، اما کوچک‌ترین ارزشی برای مقام زن قائل نیستند، به‌گونه‌ای که شخص اوجالان در تجربه علنی‌اش بدرفتاری با یک زن را ثابت کرده است و او کسی نیست جز کثیره، همسر اول اوجالان و از بنیان‌گذاران پ. ک. ک. کثیره به خاطر بی‌بندوباری‌های جنسی اوجالان با دختران اعضای پ. ک. ک در دره بقاع لبنان شدیداً از وی انتقاد کرد و حتی در چند مورد بدون کنترل خشم خود، دختران سوژه را در ملأعام مورد هجوم فیزیکی قرار داد. کثیره ناچار شد از اوجالان طلاق بگیرد و از همان آغاز کار پ. ک. ک تاکنون در سوئد در سکوت زندگی کند.

مایکل گونتر نویسنده امریکایی کتاب The Kurds and the Future of Turkey درباره روابط جنسی اوجالان با دختران عضو پ. ک. ک به صراحت به موارد مستندی اشاره می‌کند. عبدالرحمن حاجی احمدی سرکرده پژاک نیز با یک زن آلمانی ازدواج کرد، اما این زن به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی از وی طلاق گرفت و تنها دخترش نیز به خاطر فساد اخلاقی حاجی احمدی و به روایتی به خاطر تجاوز حاجی احمدی دست به خودکشی زد. معروف است که حاجی احمدی بادیگاردهای محافظ خود را از میان دختران جوان انتخاب می‌کند.

پ. ک. ک و پژاک در حالی درباره ارزش و مقام زن صحبت می‌کنند که خودشان از بزرگ‌ترین شبکه‌های قاچاق دختران برای گروه‌های مافیایی جهت بهره‌کشی جنسی هستند. سازمان حقوق بشر اروپا و پلیس بین‌الملل بارها در گزارش‌های خود به موضوع فروش دختران توسط پ. ک. ک و پژاک به گروه‌های مافیایی به‌ویژه باندهای مافیایی کوزوویی اشاره کرده‌اند.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی شعار تجزیه‌طلبان اسم رمز آشوب می‌شود بیشتر بخوانید »

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟



شعاری بعد از آشوب‌های ناشی از فوت خانم مهسا امینی در کشور شنیده می‌شود که این شعار کمونیستی بوده و شعار حزب تروریستی کومله است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها و بعد از فوت خانم «مهسا امینی» اسمی نام آشنا در میان برخی از اغتشاشگران و افراد دانشجو معترض در دانشگاه شنیده می‌شود. کومله امروز برای هر ایرانی دوباره سرزبان‌ها آمده است.

گروه تروریستی «کومله» با شعار «آزادی و برابری و حکومت کارگری» در کردستان ایران به شروع فعالیت کرد. این گروه که قرابت کمونیستی و نظامی سخت دارد از گروه دمکرات کردستان ایران منشعب شده است.

در پاییز سال ۱۳۴۲ جمعی از دانشجویان کُرد که تازه با مسائل سیاسی و ادبیات چپ و کمونیستی آشنا شده بودند، در تهران دور هم جمع شدند و تشکیلاتی را بنیان نهادند که بعدها کومهله نام گرفت. بنیانگذاران کومله ۱۱ نفر بودند که عبارتند از: فؤاد مصطفی سلطانی، محمدحسین کریمی، عبدالله مهتدی، مصلح شیخ‌الاسلامی، ساعد وطن‌دوست، شعیب زکریایی، فاتح شیخ‌الاسلامی، یدالله بیگلری، حسین مرادبیگی، ایرج فرزاد، محسن رحیمی.

کومه‌له جزو اولین جریانات چپ و کمونیستی بود که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، علیه نظام مستقر و کردهای حامی نظام، دست به اسلحه برد. حمله به پادگان‌های نظامی، کمین و کاشت مین بر سر راه نیروهای نظامی، ترور، ارعاب افراد بومی وغیربومی، مصادره و به آتش کشیدن امکانات دولتی و اخاذی از مردم از جمله اقدامات تخریبی حزب کومله به شمار می‌آید.

کومله از کجا آمد؟

در سال ۱۳۵۷، سه گروه چپگرا در هم ادغام شدند و کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران) را بنیانگذاری کردند.کومله (در کردی: کومه‌له :انجمن و گروه) سازمانی چپگرا در کردستان ایران است.این سازمان از مخالفان جمهوری اسلامی بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نیروهای جمهوری اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد.

با به جریان افتادن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمدن خلاء قدرت و امنیت در مرزهای سیاسی ایران زمین و خصوصاً مناطق کردنشین ایران،گروهک مزدور و تروریست کومله باایدئولوژی مائوئیستی درکردستان ایران به مقابله باحکومت مردمی ایران برخاستند و دست به جنایات زیادی زدند.

این گروهک با مشی تروریستی-مسلحانه و باداشتن حامیان بیگانه اعم ازقدرت‌های بین‌المللی دردورانی که دولت کامل مستقر نشده بود، مقابله با جمهوری اسلامی را آغازکردند.

حمله به پاسگاه‌های مرزی، تصرف و غارت ادارت دولتی ازجمله اقداماتی برای اعلام موجودیت این گروه دست نشانده آمریکا بود. با آغازجنگ تحمیلی، کومله به همکاری به رژیم عراق پرداخت وبه لحاظ اطلاعاتی وعملیاتی به یاری آنان برآمد. بعد از فروپاشی نظام کمونیست، کومله بر آن شدند ازکمونیسم به سوسیال دمکراسی تغییر کند.

اسناد به دست آمده از این سازمان پس از آزادسازی سنندج نشان می دهد، کومله مردم بیگناه را به اتهام موهوم شرکت در جلسات ضدخلقی دستگیر کرده وبعضاً به قتل رسانده است. اتومبیل های شخصی و دولتی را مصادره کرده و حتی نیمه شب به خانه های مردم یورش برده و آنها را دستگیر می کردند.

اسناد منتشره سیا مربوط به ۱۹۸۶، ۱۹۸۰ بمبگذاری درشهرها یا روستاهای ایران، حمله به مساجد و نصب تیربار و اجرای رقص مختلط، حمله به مدارس و ترور معلم ها در کردستان به اتهام وابستگی به رژیم، ترور و انفجار در جهاد و سپاه (بیش از۱۹مورد) جنگ افروزی درسنندج و کمک به مهندسی اطلاعاتی عراق از جمله جنایات این حزب به شمار می روند.

از جمله منابعی که درباره رفتار تروریستی کومله انتشار یافته، کتاب شنام است. این کتاب مشاهدات عینی وتجربی کیانوش گلزار راغب را به روایتی داستانی و در دوره زمانی ۱۸ ماه توصیف می کند. گلزار که درسالهای ۶۰ و ۶۱ در اسارت کومله به سرمی برد، گوشه ای از جنایات کومله را به تصویرکشیده است.

هرکدام از این موارد که شاید ۳۴ مورد مستند در میان پرونده ها وجود داشته باشند(البته کومله اسناد ایران را ساختگی و غرض ورزانه می‌نامد اما اسناد بعث و آمریکا هم از این امر حکایت دارد) و همچنین به انضمام آنها در حافظه شفاهی مردم سنندج هم هنوز باقی است که چه زن ها و دخترانی را به بهانه کشانیدن به عرصه مبارزه از کانون خانواده جدا کردند و مانند مجاهدین خلق، فساد استفاده ابزاری از دختران را نشانه آزادی و تمدن نامیدند و اسناد خود بعث، نشان از ۵۶ مورد کورتاژ و سقط جنین دارد.

یکی از وقایع تلخ مریوان، فاجعه ۲۳ تیر و کشتار وحشیانه پاسداران بومی در مریوان است که گروهک کومله و چریک‌های فدایی خلق عاملان این جنایت بودند. ۲۵ پاسدار کرد در این جنایت به شهادت رسیدند.

زمینه‌های جریان مریوان به ماه‌های آخر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد زمانی که فئودال‌های منطقه مریوان به بهانه این که اصلاحات ارضی شاه را قبول ندارند، شروع به اعمال فشار به دهقانان محروم منطقه کردند و سعی داشتند در بسیاری از روستاها بهره‌های مالکانه ۱۲ ساله را که به زعم آن‌ها عقب افتاده و دهقانان باید پرداخت می‌کردند به زور اسلحه بگیرند که در برخی موارد موفق به اخذ بخشی از آن‌ها شدند که همین امر نارضایتی شدیدی در میان مردم منطقه به وجود آورد.

این مساله بعد از پیروزی انقلاب هم ادامه یافت افراد کومله هم که در شهر و یا بعضی روستاهای منطقه حضور داشتند از فرصت استفاده و سعی کردند دهقانان را در قالب اتحادیه‌ای به نام «یه‌کیه‌تی جوتیاران» متشکل کنند اما آنچه که کاملا واضح و مبرهن است این بود که برای کومله تنها مساله مبارزه با خوانین منطقه مطرح نبود بلکه این گروهک می‌خواست در ادامه آن خود را برای درگیری بانظام نوپای جمهوری اسلامی آماده کند.

مصطفی چمران به عنوان یکی از اعضای هیئت اعزامی به مریوان، واقعه ۲۳ تیرماه را این چنین توصیف کرده است: «در شهر مریوان ۲۵ پاسدار کرد محلی زندگی می‌کردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند و تنها گناه آن‌ها این بود که به انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند و نمی‌خواستند از احزاب چپ متابعت کنند. در تاریخ ۲۳ تیرماه ۵۸ صدها نفر از مسلحین احزاب چپ وارد مریوان شدند و پاسداران را محاصره کردند و نیمی از آن‌ها را کشتند و بقیه را مجروح کردند».

بدنش را با آتش سیگار سوزانده و سرش را با موزائیک جدا کردند

یکی از مجروحان پاسدار را با موزائیک سر بریده بودند و پیکر او را روی سنگفرش‌ها و اطاق‌ها کشیده بودند و نواری پهن از خون او همه جا را گلگون کرده بود آن‌ها دهان پاسداران را با نارنجک منفجر کرده و ریش‌های آن‌ها را سوزانده بودند.

پاسداری که کومله سر او را با موزائیک برده بودند شهید «دارا کهنه پوشی» بود؛ همرزمانی که در رکاب او بوده‌اند در مورد نحوه شهادتش چنین نقل می‌کنند: در تمام مدتی که در محاصره بودیم دارا با روحیه عالی که داشت کمترین هراسی به دل راه نداد و با رشادتی غیرقابل وصف جنگید وقتی که فرمانده رشید و فداکار عبدالله طرطوسی به شهادت رسید دشمن توانست به داخل مقر نفوذ کند جنگ تن به تن آغاز شد دشمن با تمام توان تلاش کرد دارا را زنده دستگیر کند تا اینکه او به اسارت درآمد. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با آتش سیگار سوزاندند و با سر نیزه زخم‌های متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجه‌های وحشیانه سرش را با موزائیک بریدند و از تن جدا کردند.

اعضای کومله‌ برای عروسی اعضای خود سر رزمنده‌ها را به عنوان قربانی می‌بریدند

شهید علی‌اصغر غفوریان ۲ فروردین ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. پدرش زغال‌فروش و مادرش خانه‌دار بود. او در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج شش فرزند است. وی پس از انقلاب عازم خدمت سربازی شد و سرانجام ۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در بانه توسط گروهک تروریستی کومله به شهادت رسید.اما پس از گذشت چهل سال کوموله همچنان فعال است و به عضو گیری مشغول است و تا کنون نیز در اتفاقات مهمی توانسته عواطف و هیجانات مردم کردستان و سایر شهرها اثر بگذارند. در سقز مخصوصا از سال ۵۷ تا ۵۹ و حتی سال ۶۰ گروه های مسلح کرد وحتی غیر کرد از جمله کوموله ها یارگیری فراوانی داشتند.

اکنون یک شعاری توسط برخی از دانشجویان در ابتدای اعتراضات اخیر گفته می‌شد. «زن، زندگی و آزادی». این شعار یک شعار کمونیستی بود که لنین آن را در انقلاب کمونیستی ۱۹۱۸ عنوان کرد. انقلاب اکتبر کمونیستی با شعار “نان، صلح، آزادی” در روسیه تزاری سربرآورد و پیروز شد.

گروه تروریستی کومله هم به دلیل جدایی از حزب دمکرات کردستان که به ظاهر ریشه‌های دینی داشت، شعارش را کمونیستی کرد. حال این گروه قصد دارد از اعتراض‌های اخیر مردم ایران سوءاستفاده کند. البته بسیاری از دانشجویان که از قشر تحصیل‌کرده هم هستند شاید ندانند که این شعار یک نماد کمونیستی است.عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله کردستان ایران، در توییتی خواستار آن شد که «این بار اعتصاب عمومی بە کردستان محدود نماند و تهران و شهرهای بزرگ و کوچک تمام ایران را دربگیرد»
شعار «نان، صلح، زمین» توسط لنین و بلشویکها در آستانه انقلاب کارگری اکتبر یک مورد مشهور است. این شعار درخود هیچ نشانه سوسیالیستی قوی و یا اتکا یکجانبه به پایه کارگری را ندارد، اما بلشویکها با اتکا به این شعار جامعه درگیر قحطی و گرسنگی و جنگ ویرانگر و بخش وسیع دهقان بی بضاعت و بی زمین را علیه تزار و بعدأ دولت موقت بورژوایی کرنسکی متحد و بسیج کردند

منبع: خبرگزاری دانشجو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟ بیشتر بخوانید »

از حرم امام رضا (ع) تا مزار شریف

از حرم امام رضا (ع) تا مزار شریف



جشن نوروز از قدیمی‌ترین، اصیل‌ترین و گسترده‌ترین جشن‌های دنیاست که در کشورهای بسیاری برگزار می‌شود. در این گزارش نگاهی به پنج تجمع بزرگ نوروزی داشته‌ایم.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی‌رغم اینکه عمر بسیاری از جشن‌ها و آئین‌های مشهور امروز دنیای غرب به سختی به چند سده می‌رسد و اغلب مخلوق همین دو سه قرن اخیر هستند، برگزاری و پاسداشت جشن نوروز در میان ایرانیان و جغرافیای نوروز، به امروز و دیروز برنمی‌گردد. پیشینه برگزاری جشن نوروز دست کم به چند هزار سال پیش از میلاد مسیح (ع) می‌رسد و ریشه آن به چند اتفاق تاریخی و افسانه‌ای نسبت داده می‌شود. بعضی آغاز جشن نوروز را مربوط به غلبه کیومرث بر اهریمن می‌دانند که در بیست و یکم اسفندماه اتفاق افتاده است. به همین دلیل اولین دور برگزاری جشن‌های نوروز در میان بعضی اقوام مثل کردها، از ۲۱ اسفندماه شروع می‌شود و تا اول فروردین ادامه می‌یابد.(دلیل اینکه کردها در این بازه زمانی جشن نوروز را پاس می‌دارند هم این است که کیومرث از تبار کردها بوده است). دومین ریشه نوروز به تخت نشستن جمشید و آغاز دادگری این پادشاه ایرانی است. درباره ارتباط نوروز به جمشید فرضیه‌های دیگری هم هست که از اشاره به آنها درمی‌گذریم. سومین ریشه اساطیری نوروز را نیز آغاز قیام کاوه آهنگر و پیروزی او بر ضحاک می‌دانند که در بازه زمانی ۲۱ اسفند تا اول فروردین رقم می‌خورد. بعضی نیز آغاز فروردین را سالروز تولد زردشت و همچنین آغاز به پیامبری رسیدن او می‌دانند و جشن نوروز را به این دو اتفاق نسبت می‌دهند. فرضیه‌های دیگری درباره پیشینه جشن نوروز مثل مرگ سیاوش و حیات دوباره او با رویش بهار هم هست که چون پژوهشگران درباره آنها به وحدت نظر نرسیده‌اند و چند وچون‌های بسیاری درباره آنها وجود دارد، از بیان آنها می‌گذریم. هرچه هست، نوروز جشنی است که از هزاره‌های پیشین به ما رسیده است و ریشه و پیشینه و عمر آن حاکی از یک گستردگی جغرافیایی، فرهنگی، زبانی و تمدنی بسیار عمیق و طولانی است.

با آنچه گفته شد، طبیعی است که درباره ریشه‌ها و تنوع جغرافیایی و نیز تنوع جشن‌ها و آئین‌ها و آداب در گستره وسیع نوروز حرف‌ها بسیار باشد، اما از بیان همه آنها از حوصله این مطلب خارج است، چرا که قصد داریم در این گزارش به بزرگ‌ترین اجتماعات نوروزی دنیا اشاره‌ای مختصر داشته باشیم.

اما در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که جشن نوروز در گذر قرن‌ها و هزاره‌ها، از گردنه‌های سخت و آسان فراوانی گذر کرده است. برگزاری جشن نوروز در بعضی دوران‌ها مثل دوران حکمرانی شوروی، به دلیل هویت مستقلی که به کشورهای عضو شوروی می‌داد، ممنوع بود. همچنین در بسیاری از دوران‌ها برگزاری این جشن برای کردها در کشورهای مختلف ممنوع بود تا از هویت مستقل کردها جلوگیری شود. امروزه بعضی کشورهای منطقه مثل کشورهای خلیج فارس همت و تلاش و توجهی برای حفظ این آئین کهن ندارند و به همین دلیل فروغ این جشن در بسیاری از کشورهای عضو جغرافیای نوروز در حال خاموشی است. اما نوروز به عنوان قدیمی‌ترین جشن باستانی مردم این منطقه از تمام گردنه‌ها به سلامت گذشته است و حالا با ثبت در سازمان ملل متحد به نام «روز زمین» و «روز فرهنگ و صلح جهانی» هویتی جهانی و رسمی یافته است.

چه کشورهایی نوروز را جشن می‌گیرند؟!

امروزه کشورهای بسیاری مثل هند، جمهوری آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، پاکستان، عراق، روسیه، آلبانی، ترکیه، مقدونیه شمالی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیز کُردها در سراسر جهان من جمله اقلیم کردستان جشن نوروز را در کنار ایران و افغانستان باشکوه تمام برگزار می‌کنند، به همین دلیل خوب است اهمیت این جشن فراملی و باستانی و تمدنی را بدانیم و ویژگی‌ها و تنوع و فرصت‌های برخاسته از دل آن را بشناسیم. شاید اگر بدانیم در زمان‌های نه چندان دور مردم مصر جشن نوروز را مفصل‌تر از خود ما ایرانی‌ها برگزار می‌کردند و همین حالا نیز سیزدهم فروردین به تأثیر از جشن‌های نوروزی ایران به طبیعت می‌روند، یا اگر بدانیم جشن نوروز در عربستان و شبه جزیره عربستان نیز برگزار می‌شده است و امروزه روز هم نشانه‌هایی از آن در تاریخ و فرهنگ مردم عربستان حضور دارد، یا اگر مطلع باشیم که هنوز «جشن اُبُن» یا «جشن اموات» متأثر از جشن‌های ایرانی نوروز در کشور ژاپن برگزار می‌شود، و یا همچنین اگر بدانیم مردم چین در روزهای مصادف با نوروز با چسباندن کاغذهایی سرخ بر در شیشه‌ها و پنجره‌ها معتقدند شیطان را از خود و خانه خود دور می‌کنند، از این اشتراکات تاریخی و فرهنگی بیشتر بهره می‌بردیم و پیوندهای عمیق‌تر و بیشتری با کشورهای عضو جغرافیای نوروز برقرار می‌کردیم و در فکر و فرهنگ و علم و اقتصاد و گردشگری و … از ثمرات این جشن باستانی و اساطیری بیشتر استفاده می‌کردیم.

بگذریم. در این گزارش مروری داریم بر اجتماعات بزرگ نوروزی در کشورهای مختلف.

حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام در مشهد مقدس

ایرانیان قرن‌های بسیاری است که جشن نوروز را در اماکن مذهبی برگزار می‌کنند. جشن نوروز که با ظهور زردشت و نیز پیامبر اسلام، خود را با این دو دین پیوند داد و گستره و تنوع خود را افزایش داد، در تمام این هزاره‌ها پیوندی عمیق و ناگسستنی با دین، ارزش‌های دینی و اماکن دینی و مذهبی داشته است. دو دین زرتشت و اسلام که به خوبی ریشه‌های انسانی و عدالت‌خواهانه و طبیعت‌محورانه و موحدانه جشن نوروز را دیده بودند، آن را در دامن خود پذیرفتند و بیش از پیش آن را عمق و تنوع و گستردگی معنایی، مفهومی و جغرافیایی بخشیدند.

از قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین اجتماعات نوروزی مردم ایران حضور در حرم مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) هشتمین امام ماست که خراسان و ایران را گرم در آغوش گرفته است و نوروز را رنگ و بویی دیگر داده است. مردم خراسان و ایران با فرا رسیدن نوروز خود را از چهارگوشه ایران به بارگاه خورشید خراسان می‌رسانند تا آغازین لحظات سال نو را در کنار امام رضا (ع) بگذرانند و از آن حضرت برای سال جدید خود تقاضای خیر و برکت و خوشی کنند.

جشن نوروز که در دوره صفویان آداب و تشریفات بیشتر و مفصل‌تر و رسمی‌تری به خود گرفت، در بارگاه امام رضا علیه‌السلام نیز رسمیت و رنگ و بوی تازه‌ای گرفت. اگرچه تجمع نوروزی در حرم رضوی به پیش از صفویان نیز برمی‌گردد، اما اسناد تاریخی از برگزاری قطعی این تجمعات در دوران صفویه تا امروز دارد. با نزدیک شدن به عید نوروز حرم رضوی به طور اساسی تنظیف و زیباسازی می‌شد، آستان قدس رضوی به نیازمندان رسیدگی می‌کرد و برای کودکان و خانواده‌های نیازمند لباس و کفش و شیرینی تهیه می‌کرد، به جذامیان و بیماران خدمات‌رسانی می‌کرد، مراسم نقاره‌زنی برای اعلام لحظه تحویل سال انجام می‌شد، به خادمان هدایایی تقدیم می‌شد، حاکمان و مسئولان دیدارهایی با مردم برقرار می‌کردند و خلاصه حال و هوای حرم مطهر رضوی نوروزی می‌شد.

بنابراین قریب به ۵۰۰ سال است که مردم ایران در لحظه آغاز سال نو خودشان را به حرم مطهر می‌رسانند و سال خود را در کنار امام رضا علیه‌السلام نو می‌کنند. بعد از انقلاب اسلامی به شکوه و عظمت این تجمع افزوده شده و هرسال بالغ بر ده میلیون نفر خود را در ایام نوروز به مشهد می‌رسانند. عدد تقریبی جمعیتی که در لحظه تحویل سال در حرم رضوی حضور دارند مشخص نیست، اما بدون شک می‌توان این تجمع را از بزرگ‌ترین تجمعات نوروزی جغرافیای نوروز دانست که هرساله با سخنرانی رهبر معظم انقلاب همراه می‌شود.

مراسم دیاربِکر ترکیه

نوروز مهم‌ترین جشن کردتباران ترکیه است. همراه با عید نوروز جشن‌های کوچک و بزرگی در شهرهای مختلف ترکیه برگزار می‌شود که مردم با حضور در آنها، سرودهایی محلی به زبان کرمانجی می‌خوانند، از روی آتش می‌پرند تا بیماری و بلا از آنها دور شود، از لباس‌های رنگی استفاده می‌کنند تا رنگارنگی بهار و نوروز را به نمایش بگذارند و با طبخ خوراکی‌های متنوع از همدیگر پذیرایی می‌کنند. یکی از آئین‌های نوروزی در میان مردم ترکیه ایجاد برج انسانی است، به این صورت که ابتدا افراد قوی یک حلقه تشکیل می‌دهند و بعد به ترتیب افراد دیگر روی دو دست آنها می‌ایستند تا برجی از انسان‌ها تشکیل شود. نواختن سورنا و دهل در کنار کپه‌های آتش از دیگر آئین‌های نوروزی است که جشن‌هایی پر سروصدا محسوب می‌شود و مردم زیادی را دور خود جمع می‌کند.

اما بزرگ‌ترین تجمع نوروزی مردم ترکیه که بیشتر توسط کردتباران آن کشور برگزار می‌شود، مراسم دیاربِکر است که چندصدهزار نفر در آن شرکت می‌کنند. این جشن نوروزی که به دلیل آغشته شدن به مسائل سیاسی در سال‌های اخیر همواره توسط دولت ترکیه تحت فشار و تحریم بوده و با مشکلات زیادی برگزار می‌شود، هنوز با قدرت تمام توسط کردتباران ترکیه پاسداری می‌شود. گفتنی است در جشن امسال دیاربکر ترکیه حدود سیصد نفر بازداشت شدند و این تجمع نوروزی باری دیگر در ترکیه به صحنه زد و خورد نیروهای دولتی و مردمی تبدیل شد.

کردستان عراق

کردستان عراق از دیگر جاهایی است که جشن نوروز در آن با گستردگی و تنوع زیادی برگزار می‌شود. شهرهای اربیل و عقره در کردستان عراق هرسال همراه با نوروز شاهد برگزاری مراسم‌هایی است که در آنها هزاران نفر فرا رسیدن نوروز را جشن می‌گیرند و با روشن کردن مشعل‌های کوچک و بزرگ نوروز را پاس می‌دارند. این جشن در سالیان اخیر همچون تجمع نوروزی کردتباران ترکیه آغشته به مسائل سیاسی شده است و به تجمعی سیاسی بدل شده است. با این‌همه نمی‌توان ریشه و پیشینه این مراسمات نوروزی را نادیده گرفت، چرا که اساس برگزاری این مراسمات پاسداشت نوروز و جشن‌های نوروزی است. در هرکدام از مراسمات کردستان عراق هزاران نفر شرکت می‌کنند که شور و نشاط ویژه‌ای به این جشن باستانی می‌دهد.

از حرم امام رضا (ع) تا مزار شریف / بزرگ‌ترین تجمعات نوروزی دنیا

سنندج ایران؛ پایتخت نوروز جهان

سنندج ایران از دیگر جاهایی است که جشن نوروز به زیبایی و شکوه تمام در آن برگزار می‌شود. هرساله با آغاز فروردین مردم سنندج دور هم جمع می‌شوند و با شور و نشاط تمام نوروز را جشن می‌گیرند. این تجمع نوروزی امسال همچون سال‌های گذشته در استادیوم ۲۲ گولان با جمعیتی بالغ بر ۲۰ هزار نفر برگزار شد که مردم سنندج با اجرای موسیقی کردی، هه‌لپه‌رکی یا رقص کردی، اسب‌سواری و برافروختن آتش نوروز این جشن باستانی را پاس داشتند. استاندار کردستان در مراسم امسال با بیان اینکه آئین‌ها و سنت‌های نوروزی مردم کردستان اصالت دارند، خبر از اتفاقی شیرین داد و گفت: بعد از ماه رمضان با حضور سفرای کشورهای نوروزی عنوان «سنندج پایتخت نوروز جهان» درباره مراسم نوروزی مردم سنندج تثبیت خواهد شد.

عنوان سنندج پایتخت نوروز جهان کمک خواهد کرد این مراسم نوروزی که تاریخ و پیشینه‌ای طولانی در کردستان ایران دارد، با شکوهی بیشتر از قبل برگزار شود و توجهات به نوروز در ایران و جغرافیای نوروز بیش از پیش شود.

مراسم جهنده بالا در مزار شریف افغانستان

از دیگر تجمعات نوروزی جهان که هرساله جمعیت بسیار زیادی بالغ بر ۵۰ هزار نفر در آن شرکت می‌کردند مراسم «جهنده بالا» بود که مردم افغانستان برای حضور در آن خودشان را از جای جای این کشور به روضه مزار شریف که منتسب به امام علی (ع) است می‌رساندند و در آن به جشن و دعا و شادی می‌پرداختند. این مراسم که در بعضی سال‌ها جمعیتی نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر را به خود دیده است، امسال و با روی کار آمدن طالبان تعطیل شده و با محدودیت مواجه بوده است. طالبان پس از روی کار آمدن علاوه بر تغییر پرچم افغانستان، تغییر رسم‌الخط نامه‌های دولتی از فارسی به پشتو و حذف تعطیلات نوروزی افغانستان، گفته جلوی برگزاری جشن‌های مردمی نوروز را نمی‌گیریم اما نوروز را رسماً برگزار نمی‌کنیم. علی‌رغم اینکه طالبان بیان کرده است جلوی جشن‌های نوروزی را نمی‌گیرد اخبار بیانگر این است که مواضع آنان درباره جشن نوروز و ترس مردم باعث شده جشن‌ها، آئین‌ها و سنت‌های متنوع و رنگارنگ نوروزی مردم افغانستان تفاوت فاحشی با سال‌ها و دهه‌های گذشته داشته باشد و در سکوت و بی خبری محض برگزار شود.

عتیق‌الله انصاری، رئیس روضه در مزارشریف می‌گوید در سال‌های گذشته بیشتر از پنجاه‌هزار نفر برای برگزاری مراسم جهنده بالا و پاسداری از این روز متبرک به مزار شریف می‌آمدند اما امسال حدود پنج‌هزار نفر در مزار شریف حاضر شدند. در مراسم جهنده بالا عَلَمی که با پارچه‌های سبز و سرخ و سفید مزین شده است، به مدت چهل روز برپا می‌شود که نشانه‌ای از درفش کاویانی و ایستادگی بر حق و عدالت است.

با اینکه هر سال هزاران نفر از ولایت‌های افغانستان و نیز بیرون از کشور برای شرکت در مراسم جهنده بالا به مزارشریف می‌رفتند، امسال زیارتگاه حضرت علی (ع) خالی از میهمانان نوروزی است.

با این‌همه شماری از مردم افغانستان در روز اول نوروز در اطراف زیارتگاه حضرت علی (ع) جمع شدند و نوروز را در کنار مزار شاه سخی جشن گرفتند. مراسم جهنده بالا که هرسال در روز و با حضور جمعیتی بالغ بر ۵۰ هزار نفر برگزار می‌شد، شبانه برگزار شد تا نشان بدهد مردم افغانستان در هیچ شرایطی دست از هویت و تاریخ و پیشینه خود دست برنخواهند داشت.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از حرم امام رضا (ع) تا مزار شریف بیشتر بخوانید »