کرمانشاه

حادثه شب یلدای کرمانشاه یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران دفاع مقدس در استان است


سرتیپ دوم پاسدار «بهروز خوشبخت» مدیرکل حفظ آثار ونشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار دفاع‌پرس، در مورد شب یلدای خونین شهر کرمانشاه اظهار داشت: همزمان با آغاز تهاجم سراسری ارتش رژیم بعث عراق به خاک ایران (۳۱ شهریورماه سال ۵۹) تا پایان جنگ (تابستان ۱۳۶۷)، طی این هشت سال دفاع مقدس فراز و نشیب‌های ویژه‌ای را داشت.

دفاع مقدس در استان هست” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/29/2742277_425.jpg” alt=”حادثه شب یلدای کرمانشاه یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران دفاع مقدس در استان هست” width=”600″ height=”400″ align=”middle”>

وی گفت: بیشترین بمباران شهر‌های کشور در سال ۱۳۶۵ (۵۲ درصد مجموع بمباران‌ها) صورت گرفت و براساس آمار‌های موجود در مجموع بیش از ۱۶ هزار نفر از شهروندان غیرنظامی کشور در اثر بمباران‌ها و موشک باران شهر‌ها به شهادت رسیدند و بیش از ۵۹ هزار نفر زخمی و مجروح شدند.

سردار خوشبخت افزود: ۳۰ آذرماه سال ۶۵ ساعت ۱۲:۳۰، «هواپیما‌های رژیم بعثی عراق مناطق مسکونی شهر باختران را مورد حمله قرار دادند»، دشمن بعثی عراق درست بازار شلوغ شب چله کرمانشاه را مورد هدف قرار دادند؛ میدان وزیری که مردم برای خرید شب یلدا جمع شده بودند.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان کرمانشاه بیان داشت: کوچه یخچالی در این محل شهدای بسیاری را به خود دید؛ بزرگ و کوچک زیر آور مانده بودند، نیرو‌های عملیاتی برای امداد و نجات آمدند مشغول خدمات‌رسانی بودند که ناگهان دشمن بعثی ساعت ۱۶:۴۵ دقیقه همان روز یک‌بار دیگر میدان وزیری را بمباران کرد و اینگونه بود که یلدای سال ۶۵ یلدای خونین کرمانشاه نامگذاری شد؛ یلدایغم باری که با خون ۱۰۰ شهید و ۳۰۰ مجروح گلگون شد.

وی گفت: حادثه شب یلدای کرمانشاه یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران دفاع مقدس در استان هست که با خونین شدن آن خاطره خوش شب یلدا به اندوه تبدیل شد.

سردار خوشبخت ادامه داد: زمانی که در ۳۰ آذر ۱۳۶۵ مردم شهر براساس رسم دیرینه مشغول خرید و تهیه ملزومات شب یلدا بودند تا در جمع خانواده شب خاطره‌انگیزی را سپری کنند، ددمنشان رژیم بعث عراق با تهاجم بوسیله ده‌ها فروند هواپیما در ۲ نوبت مراکز خرید مردم و مناطق مسکونی مختلفی از شهر کرمانشاه را مورد آماج بمب‌های خوشه‌ای قرار دادند که در اثر این بمباران‌ها قریب صد تن از شهروندان بی‌گناه را به شهادت رساندند و صدها نفر از مردم را هم زخمی و مجروح کردند.

دفاع مقدس در استان هست” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/9/29/2742278_312.jpg” alt=”حادثه شب یلدای کرمانشاه یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران دفاع مقدس در استان هست” width=”600″ height=”400″ align=”middle”>

وی افزود: اما مردم قهرمان کرمانشاه در طول هشت سال دفاع مقدس همچنان مقاوم، محکم و پایدار در برابر دشمن از خود ایستادگی نشان دادند که این ایستادگی و مقاومت به تمامی جهان و دشمنان این مرز و بوم ثابت شد.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع و مقاومت مردم عزیزمان، به روان پاک و مطهر امام شهیدان و شهیدان به‌خصوص شهدای شب یلدای ۱۳۶۵ کرمانشاه درود و سلام و صلوات فرستاد.

رژیم بعث با این بمباران‌ها می‌خواست وحشت در میان مردم ایجاد کند تا فشار روحی زیادی برای متزلزل کردن اراده آنها برای ادامه مقاومت و پشتیبانی از رزمندگان و خارج شدن از بن بست در نبردهای زمینی به وجود آید.

یلدای خونین روزی هست که تا همیشه در اذهان مردم کرمانشاه خواهد ماند، آن روز شادی مردم در آستانه شب یلدا به اندوه و ماتم تبدیل شد.

یکشنبه خونین کرمانشاه در سی ام آذر ۶۵ علاوه بر سرخی دانه های انار با خون بیش از ۱۰۰ شهید و ۳۰۰ مجروح گره زده شده در بلندترین شب سال یکی از تلخ ترین خاطرات روزهای دفاع مقدس برای شهر کرمانشاه رقم خورد.

 اکنون بعد از گشت سالها؛ بازار همان پویایی و شور و شوق را دارد اما یاد و خاطرات شهدای یلدا همیشه در ذهن و قلب ما خواهد ماند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

حادثه شب یلدای کرمانشاه یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران دفاع مقدس در استان است بیشتر بخوانید »

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت


«زهرا افشون» همسر شهید سردار «صادق امیدزاده» به مناسبت سالگرد شهادت این شهید والامقام در گفتگو با خبرنگار دفاع‌پرس، با کلماتی پر از عاطفه و صبوری از سال‌های زندگی مشترکشان می‌گوید. از اولین روز‌های آشنایی‌شان در یک مهمانی ساده تا رسیدن به سال‌ها زندگی مشترک و همراهی در مأموریت‌های مختلف که زندگی را برای او پر از دوری و غربت ساخت.

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت

وی گفت: صادق متولد تیرماه سال ۱۳۴۳ بچه محله مسیرنفت کرمانشاه بود؛ از همان دوران نوجوانی و جوانی در دلش آرزو داشت برای دفاع از وطن، دین و مذهبش فداکاری کند. زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد، تنها شانزده سال داشت و با شوق و اراده‌ای وصف‌ناشدنی از مادرش اجازه خواسته بود تا به جبهه برود. مادرش، که خود از پیشگامان فداکاری در دوران جنگ بود، رضایت داد. از همان لحظه، زندگی صادق مسیری پر از خدمت و ایثار بود.

لحظه‌های تلخ و شیرین زندگی با یک شهید

ما در سال ۱۳۷۳، در حالی که من دانشجوی دانشگاه تهران بودم و او در دانشگاه شهید بهشتی درس می‌خواند، زندگی مشترک‌مان را آغاز کردیم. همه چیز ساده و طبیعی به نظر می‌رسید، اما آن زمان هیچ‌کدام از ما نمی‌دانستیم که در پیش‌رو روز‌هایی سخت و پر از چالش قرار داریم. صادق از آن روز‌هایی که جوانی پر از انرژی و انگیزه بود، همیشه به فکر راهی بزرگ‎‌تر از خودش بود. او هیچ‌گاه به دنیا به چشم یک مقصد نمی‌نگریست؛ بلکه همه‌چیز برایش وسیله‌ای بود برای رسیدن به حقیقت و رسیدن به آرمان‌هایی بزرگ‌تر از خود. زندگی مشترک‌مان، همیشه در سایه آن مسئولیت بزرگ و فداکاری‌هایی که صادق داشت، رنگ و بویی متفاوت داشت.

وی همیشه به من می‌گفت: «زندگی‌ام برای من نیست، برای مردم هست» این جمله برای من همیشه یادآور آن بود که صادق نه فقط برای من، بلکه برای همگان می‌زیست. زندگی کنار او، هرچند که از بسیاری جهات سخت و پر از دوری و اضطراب بود، اما هر لحظه‌اش برای من پر از افتخار بود.

من از همان ابتدا می‌دانستم که شغل صادق همیشه با خطر همراه هست و باید برای مأموریت‌ها و دوری‌های طولانی از خانه آماده باشم. اما هیچ‌گاه احساس نمی‌کردم که زندگی با او، چیزی جز افتخار و سربلندی هست. او با قلبی بزرگ، همواره به دیگران کمک می‌کرد، حتی اگر این کمک‌ها به قیمت دوری از خانواده‌اش تمام می‌شد. در کنار من بود، اما بیشتر از آن که کنار من باشد، در خدمت مردم بود. برای صادق، خدمت به وطن و اسلام، هر چیزی بود که زندگی‌اش را معنی می‌داد.

عشق و فداکاری در میان آتش و خون

او با قلبی بزرگ، همواره به دیگران کمک می‌کرد، حتی اگر این کمک‌ها به قیمت دوری از خانواده‌اش تمام می‌شد. برای صادق، خدمت به وطن و اسلام، هر چیزی بود که زندگی‌اش را معنی می‌داد. حاج صادق همیشه به من می‌گفت: «تمام قصد و نگاهم برای رضایت خداست». زندگی کنار او، هرچند که از بسیاری جهات سخت و پر از دوری و اضطراب بود، اما هر لحظه‌اش برای من و سه پسرم پر از افتخار هست.

صادق می‌گفت: در هر مأموریتی که باشم، باید با دیگران همدلی کنم، باید همه را به یک هدف مشترک سوق دهم. حتی وقتی در لبنان و سوریه بود، همیشه به فکر یکی بودن و همدلی میان مردم و نیرو‌ها بود. در سوریه، از نیرو‌های مختلفی از جمله فاطمیون، حیدریون، حزب‌الله لبنان حتی نیرو‌های سوری و ایرانی در کنار هم کار می‌کردند. صادق تلاش می‌کرد تا اختلافات قومی و ملیتی پیش نیایید تا با هم در مسیر مشترک خدمت به کشورشان گام بردارند. او همیشه می‌گفت: باید به جای اختلافات، بر وحدت تأکید کنیم و هدف اصلی‌مان باید آزادی و آبادانی کشور باشد.

همراه صادق در جاده‌های عشق و جهاد

آخرین باری که صادق به سوریه (دمشق) رفت، من هم همراه او بودم. شرایط امنیتی سخت شده بود و خطرات بسیاری در کمین بود، ولی صادق با ایمان راسخ به کار خود ادامه می‌داد. حاج صادق از نیرو‌های سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی بود، ولی من هیچ‌وقت در مورد کارهایش از ایشان سوال نمی‌پرسیدم می‌دانستم که نمی‌شود برخی چیزی‌ها را بگوید حتی به من… هفت ماه قبل از شهادتش پسرم به من گفت که نام «صادق امیدزاده» در رسانه‌های آمریکایی به عنوان مغز متفکر طراحی حمله علیه نیرو‌های آمریکایی آمده هست.

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت

زمانی که عملیات طوفان‌الاقصی انجام شد، برای حاج صادق نگران شدم و با شهادت سید‌رضی موسوی از نیرو‌های قدس سپاه در دی‌ماه سال ۱۴۰۲ یقین پیدا کردم که نفر بعدی صادق من هست. اما صادق با آرامش همیشگی‌اش و ایمان عمیقش، هیچ‌گاه اجازه نداد که نگرانی‌های من او را از هدفش دور کند. آن روزها، با اینکه در کنار او بودم، می‌دانستم که هیچ‌چیز نمی‌تواند صادق را از مسیرش منصرف کند. آن روز‌هایی که با هم در دل خاک سوریه بودیم، در دل جنگ و تهدیدات مداوم، هیچ‌گاه از اعتقاداتش کم نشد.

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت

شهادت صادق، آغاز مسیری پرافتخار

۳۰ دی‌ماه سال ۱۴۰۲ روزی، که در محل کارش (دمشق) بود، صدای انفجار‌هایی شنیدم که دلم را به لرزه انداخت و یقیقن داشتن محل کارش را هدف قرار گرفته‌اند، به سرعت به محل کارش رسیدم و سه طبقه ساختمان که سقفش روی زمبن نشسته بود، در آنجا دیدم که هیچ‌کدام از همکارانش زنده نمانده‌اند.

صادق در دل جنگ و عشق به وطن به حقیقت رسید

اما در همان لحظه، به طرز عجیبی احساس آرامش کردم. گویی خداوند به من نشان داد که صادق، در مسیری که انتخاب کرده بود، به حقیقت رسیده هست. شهادتش نه پایان زندگی او، بلکه آغاز یک سفر جدید بود، سفری که باید آن را ادامه می‌دادم، برای او، برای اسلام، برای وطن. حاج صادق هیچ‌گاه برای جنگیدن نمی‌رفت، او برای دفاع از آرمان‌های بزرگ‌تر از خودش، برای دفاع از وطن، برای حفاظت از ایمان و آزادی می‌جنگید. صادق به هدفش رسید و من همچنان باور دارم که خون او و تمام شهدا، روزی ثمر خواهد داد.

 من و فرزندانم ادامه خواهیم داد، به همان گونه که او همیشه می‌گفت: «ما باید برای خدا باشیم، و همیشه در مسیر حق قدم برداریم». وقتی مقام معظم رهبری اعتقاد دارند مقاومت پیروز هست قطعا ما هم به همین باور اعتقاد قلبی داریم. صادق امیدزاده و همه شهیدان همیشه در دل‌ها خواهند ماند، چون با فداکاری، از وطن دفاع کردند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

همسری که به شهادت شوهرش ایمان داشت بیشتر بخوانید »

مراسم عملیات مطلع الفجر در شهرستان گیلانغرب برگزار شد

مراسم عملیات مطلع الفجر در شهرستان گیلانغرب برگزار شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمانشاه، همزمان با گرامیداشت عملیات «مطلع الفجر» با حضور بیش از ۵۰۰۰ نفر از خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران و مردم شهید پرور استان و کاروان‌های راهیان نور در هوایی زمستانی در مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس شهرستان گیلانغرب  آغاز تا خاطرات رزمندگان را در این عملیات مرور کنند.

برپایی ایستگاه‌های صلواتی، استقرار گروه‌های پزشکی، امدادی و امنیتی، فضاسازی محیطی، مسابقه فرهنگی، از جمله برنامه‌های در نظر گرفته شده برای گرامیداشت این روز مهم هست.
 
این مراسم با سخنرانی سردار سرتیپ پاسدار «سید قاسم قریشی» جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین کشور و مداحی حاج «یزدان ناصری» برگزار می‌شود.
 
عملیات غرورآفرین مطلع الفجر در بیستم آذرماه سال ۱۳۶۰ با رمز “یا مهدی (عج) ” در منطقه عمومی شهرستان گیلانغرب و در ارتفاعات جنوبی و شمالی این شهرستان به انجام رسید.
 
موفقیت‌های این عملیات نشان‌دهنده عزم راسخ نیرو‌های مسلح و حمایت مردمی مرز دار و مقاوم این خطه نجیب در برابر تهدیدات دشمن بود. فرمانده سپاه شهرستان گیلانغرب به نقش برجسته هسته‌های مقاومت مردمی این منطقه در تاریخ دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: مقاومت و پایداری مردم گیلان غرب در اطلس دفاع مقدس، برگ زرینی از تاریخ ایثار و شهادت این مرز و بوم را رقم زد.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مراسم عملیات مطلع الفجر در شهرستان گیلانغرب برگزار شد بیشتر بخوانید »

روزتان مبارک، ای مادران آسمانی...

روزتان مبارک، ای مادران آسمانی…


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمانشاه، ۱۳ جمادی‌الثانی سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س)، بانوی بزرگ اسلام و نماد صبر و بردباری، به نام روز تکریم مادران و همسران شهدا در تقویم رسمی کشور ثبت شده هست؛ روزی که یادآور حماسه‌های مادرانی هست که فرزندان خود را در راه آرمان‌های الهی و انسانی تقدیم کردند و همسرانی که در سایه فقدان عزیزانشان، با صبر و بردباری، چراغ خانه را روشن نگاه داشتند. در این روز، به یاد مادرانی چون مرحومه حاجیه خانم «ملک‌ناز قمری»، مادر شهیدان والامقام رضوان مدنی، عطر ایثار و عشق در شهر کرمانشاه می‌پیچد. این مادر صبور که قامتش زیر بار داغ‌های پیاپی خم نشد و همچنان قلبش برای وطن می‌تپید در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ در وصال فرزندان شهیدش، به آسمان آرامش پیوست. خانواده رضوان مدنی، نه تنها مایه افتخار کرمانشاه، بلکه نمادی از ایثار و حماسه در سراسر کشورند.
روزتان مبارک، ای مادران آسمانی...
این خانواده پرافتخار، سه فرزند و یک داماد خود را تقدیم اسلام و انقلاب کردند و یک پسر دیگرشان نیز از جانبازان پرافتخار دفاع مقدس هست. پدر خانواده، مرحوم حاج ذبیح‌الله رضوان مدنی، نیز در کنار نقش پدرانه‌اش، دایی و پدر همسر شهید حاج مسعود امیری بود و خود سابقه حضور در جبهه‌های جنگ داشت. او در اسفندماه ۱۳۹۷ به فرزندان شهیدش پیوست.
 
شهیدان «هاشم، حسن و حشمت‌الله رضوان مدنی» هر یک با حماسه‌ای ماندگار، برگ زرینی در دفتر انقلاب نوشتند. هر کدام از این شهدا داستانی برای گفتن دارند؛ از شهید هاشم رضوان مدنی، جوانی که با خون خود منطقه عملیاتی میمک را رنگین کرد، تا شهید حسن رضوان مدنی، فرمانده شجاع عملیات کربلای ۵ و شهید حشمت‌الله رضوان مدنی، طراح موشکی که آخرین گلوله‌های عشق به وطن را در عملیات مرصاد شلیک کرد. داماد خانواده، شهید«مسعود امیری» نیز با قلبی سرشار از ایمان، در عملیات مرصادجان خود را تقدیم راه حق کرد.
 
مادر این قهرمانان، زنی بود که وقتی خبر شهادت پسران و دامادش را شنید، فقط یک جمله گفت: «خدایا از خودت گرفتم و به خودت برگرداندم.» و اما چه عشقی بالاتر از این که فرزندانش را فدای امنیت و عزت وطن کرد؟ دیدار رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۰ با این خانواده شهید، خاطره‌ای ماندگار برای مردم کرمانشاه هست. آن روز، حضرت آقا خانه‌ای را که با قاب عکس شهدا مزین شده بود، نورانی‌تر کردند و با خانواده‌ای که چهار شهید تقدیم انقلاب کرده بودند، به گفت‌وگویی صمیمی نشستند.هنگامی که مقام معظم رهبری با گام‌هایی سنگین و قلبی مملو از احترام، وارد خانه این شهیدان شد. ایشان گفتند: به دنبال مزار شهیدانتان در گلزار شهدا بودم، اما اینجا، در خانه‌تان، عطرشان بیشتر حس می‌شود.
 
روزتان مبارک، ای مادران آسمانی...
 
چه زیباست که در این روز، به یاد لحظه‌هایی باشیم که مادران شهدا فرزندانشان را راهی کردند؛ شاید با دلی لرزان، اما با قلبی استوار. لحظه‌ای که دست فرزندشان را در دست گرفتند و گفتند: «راهی که می‌روی، راه خداست. برو و سرافراز برگرد، چه با پرچم، چه با کفن.» تقدیر این مادران، تقدیر از تمام ارزش‌هایی هست که یک ملت را می‌سازد. تقدیر از صبری هست که کوه‌ها را به تعظیم وا می‌دارد، از ایمانی هست که سرزمین را حفظ کرد. امروز که به نام این مادران بزرگوار ثبت شده، فرصتی هست تا به یادشان بمانیم و قدردانشان باشیم. یادشان کنیم در هر گوشه‌ای از این خاک، با هر داغی که بر دل دارند و هر اشکی که برای فرزندشان ریخته‌اند. به احترام این مادران، سر تعظیم فرود می‌آوریم. مادرانی که اگرچه فرزندانشان در آغوششان نیستند، اما عشقشان را در قلب یک ملت کاشته‌اند.
 
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روزتان مبارک، ای مادران آسمانی… بیشتر بخوانید »

جزئیات تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در قصرشیرین

جزئیات تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در قصرشیرین


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمانشاه، سرتیپ دوم پاسدار «بهروز خوشبخت» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه در جمع خبرنگاران در خصوص تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در شهرستان قصرشیرین اظهار داشت: پیکر پاک یک شهید گمنام در شهرستان‌ قصرشییرن در قرارگاه تاکتیکی شهید دکامی زاده نزسا به خاک سپرده می‌‌شود.

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه ادامه داد: این مراسم در سالروز وفات حضرت ام‌البنین در روز یک‌شنبه تشییع و تدفین با حضور مردم شهید پرورو این شهرستان و نیرو‌های مسلح برگزار خواهد شد.

وی تصریح کرد: این شهید والامقام در سن ۲۳ سالگی در عملیات کربلای ۶ در منطقه عملیاتی سومار در سال ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمده هست.

وی بیان کرد: مراسم تشییع و تدفین پیکر شهید گمنام در جیرفت یک‌شنبه ۲۵ آذرماه همزمان با سالروز وفات حضرت ام‌البنین ساعت ۹ صبح از بوستان شاهت شهرستان قصرشیرین به سمت قرارگاه تاکتیکی شهید دکامی نزسا برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جزئیات تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در قصرشیرین بیشتر بخوانید »