کروبی

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی



اظهارات برخی حاضران در نشست «واکاوی گفتمان دولت چهاردهم»، حکایت نواختن شیپور از سر گشاد آن است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: محمدجواد ظریف در این همایش گفت: «ما دوگانه «نگرش تهدیدمحور» و «نگرش فرصت‌محور» را داریم. تحریم بسیار بد است، اما این مردم بودند که تحریم را تحمل کردند، نه ما و من فکر می‎کنم، دکتر پزشکیان، شما مردم را تهدید نمی‎بینید و این شروع مهمی است که ما مردم، جوانان و بانوان‌مان را فرصت ببینیم. اگر پزشکیان این دید فرصت نسبت به مردم را نداشت افزایش مشارکت در دور دوم اتفاق نمی‎افتاد. مردم با حضور و عدم حضورشان در دور اول این پیام را به ما دادند که از ما راضی نیستند و در برابر این پیام باید سه مرحله را پیش ببریم. اول؛ با مردم آشتی کنیم. دوم؛ باید از مردم پوزش بخواهیم. سوم؛ باید با مردم همدل شویم.

در حوزه بین‌المللی هم نیاز نداریم تهدیدها را فراموش کنیم اما بدانیم که همه آنها را می‌توانیم به فرصت تبدیل کنیم. درست است که ما در دنیا اختلافاتی داریم اما دنیا می‌تواند برای ما فرصت باشد و می‌توانیم از امکانات دنیا استفاده کنیم. ما نیاز داریم سرمایه دنیا وارد کشورمان شود و جوانان ما از بهترین تکنولوژی دنیا بهره‌مند شوند. نگاه تهدیدمحور ناشی از عدم خودباوری است. کسی که خود را باور دارد معتقد است که می‌تواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند. قدرت معنایی ایران که مهم‌ترین عامل قدرت ماست، همین خودباوری است که با آن با غرور و افتخار با دنیا مذاکره کند و راه را پیش ببرد و سدها را بشکند. سد هسته‌ای، سد FATF و همه سدها را می‌توانیم بشکنیم به شرط آنکه خود را باور کنیم و بپذیریم که می‌توانیم فرصت داشته باشیم. لذا معتقدم دولت پزشکیان دولت فرصت‌محور است نه دولت تهدید».

همچنین در این نشست، عباس عبدی گفته است: «انتخابات روز ۸ یا ۱۵ تیر رخ نداد. این رخداد فرآیندی قدیمی دارد. در حقیقت از سال ۱۴۰۰ که انتخابات برگزار شد، این ذهنیت به وجود آمد که دیر یا زود سیستم سیاسی به بن‌بست می‌رسد که رسید و به دموکراسی تن داده شد تا اصلاح صورت گیرد. حدود اواسط سال گذشته سیستم به این نتیجه مشخص رسید که حکومت نه توانست یکدست شود و نه کارآمد. بنیاد این اتفاق دو شکاف عمیق در ساختار سیاسی ایران است. یکی شکاف درون ساختار قدرت و شکاف دیگر به مرور ایجاد و تشدید شده بین ساختار قدرت و مردم. صحبت‌های رهبری دقیق و روشن و با ادبیات دیگری ساختار اول را توضیح می‌دهد. تا وقتی که با شکاف درون ساختار قدرت مواجه هستیم امکان ندارد که پروژه‌ها پیش ‌رود. اما شکاف بدتر بین دولت و مردم است… از سال ۱۳۹۶ رابطه مردم با این فرآیند قطع شد و تنها یک راه مانده بود، اینکه آیا سیستم سیاسی کشور حاضر می‌شود انتخاباتی را آگاهانه بپذیرد؟ سیستم سیاسی در سال ۷۶ و ۹۲ انتظار روی کار آمدن خاتمی و روحانی را نداشت، اما آنها روی کار آمدند. بنابراین آن نوع انتخابات فایده‌ای نداشت. انتخابات ۱۴۰۳ مبنایی برای برطرف کردن این شکاف‌ها است. صحبت‌ها درباره انتخابات و اجرای آن معرف این اراده بود که سیستم سیاسی به نتیجه رسیده که باید این مسیر را برود اما این‌بار آگاهانه. از ابتدا گفتم که سیستم سیاسی ایران تن داده که آگاهانه پزشکیان رئیس‌جمهور شود، آن‌هم برخلاف ۷۶ و ۹۲. بارها هم در جلسات علنی و غیرعلنی گفتم اگر می‌خواهید زیر این انتخابات بزنید، از الان این اقدام را انجام دهید. صحبت‌های رهبری کاملاً مرحله بعدی را نشان داد که مجلس نمی‌تواند چوب لای چرخ دولت بگذارد. ایده کلی انتخابات ۱۴۰۳ بازگشت به جامعه و مردم و همچنین حذف شکاف درون قدرت و یکدست شدن قوا برای پیشبرد پروژه توسعه و آرامش مردم، حذف شکاف بین دولت و ملت و اعتماد مردم به اقدامات دولت است».

درباره اظهارات ظریف و عبدی گفتنی است هر دو نفر به تناسب اعوجاجات شخصیتی روایتی تحریف شده به دست می‌دهند. آقای ظریف در حالی ادعا می‌کند گفتمان دولت پزشکیان فرصت محور است و جریان تهدید محور را تخطئه می‌کند که شخصاً مجسمه فرصت سوزی و جلب بی‌سابقه‌ترین تهدیدهاست. مواضع او و دیگرانی مانند آقای روحانی در همان سال ابتدائی تشکیل دولت یازدهم، ارسال پیام ضعف به دشمنان تاریخی ملت ایران بود و روشن است که باب مذاکره متوازن با همین ادبیات اظهار ضعف بسته شد و باب تهدید و طلبکاری تروئیکای اروپایی قبل و بعد از برجام گشوده شد تا آن تحقیرهای تاریخی در پایمال کردن حقوق برجامی ایران و افزایش سیستماتیک تحریم‌ها در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن، تحقیر ظریف در مونیخ، تحقیر حمید ابوطالبی از سوی آمریکا، ممانعت انگلیس از افتتاح حساب بانکی و…. سپس توسعه تهدید داعش در پشت مرزهای ایران و نهایتاً ترور سردار سلیمانی در اثر پیام‌های ضعف پیاپی‌ای که از سوی تیم روحانی و ظریف ارسال شد و موجب شد دولت روحانی چهار سال دوم کاملاً به توپ فوتبال میان آمریکا و اروپا تبدیل شود و با بدترین کارنامه اقتصادی و امنیتی و دیپلماتیک، در حالی به پایان برسد که ناتوان از فروش نفت و واردات واکسن است و قادر به تأمین حداقل درآمد ارزی نیست و بایدن به واسطه خروج ترامپ از برجام از این دولت باج مضاعف می‌خواهد و فشار حداکثری را ابزار طلبکاری خویش قرار داده است. در چنین فرآیندی، محبوبیت روحانی تک‌رقمی شده و به زیر شش درصد رسیده بود.

عباس عبدی محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان هم در خلاف گویی و «خودگویی و خودشگفتی»، دست کمی از ظریف ندارد. آقای پزشکیان در انتخابات اخیر چیزی حدود دو میلیون کمتر از آقای رئیسی (انتخابات ۱۴۰۰) کسب کرد (۲۵ درصد کل واجدان حق رأی) و طبق ادبیات خود همین افراطیون رئیس‌جمهور و دولت حداقلی محسوب می‌شود. اما با این وجود متهم پرونده فروش اطلاعات، انتخابات ۱۴۰۰ را موجب شکاف ملت و حاکمیت و انتخابات اخیر را موجب پر کردن آن شکاف می‌داند! مضحک نیست؟ یقیناً امثال عبدی سر سوزنی ارادت و احترام برای رئیس‌جمهور محترم و منتخب قائل نیستند همان‌گونه که برای خاتمی و ‌هاشمی و روحانی قائل نبودند و هر بار که خرشان از پل گذشت، از خجالت یکایک آن سیاسیون درآمدند.

اما افراطیون همان‌هایی هستند که قریب بیست سال است ادعا کرده‌اند انتخابات مهندسی شده است، رئیس‌جمهور تدارکاتچی نظام و فاقد اختیار است و فلان یا بهمان نامزد، نامزد نظام در انتخابات است و نظام نمی‌خواهد نامزد رقیب انتخاب شود و تقلب اتفاق افتاده و انبوهی از خزعبلاتی مانند این. اما هربار هم با هیجان تمام – و با بی‌صداقتی مطلق- آویزان یکی از نامزدها شده‌اند تا اگر پیروز شد، به دوگانگی و تقابل و ناکارآمدی در نظام دامن بزنند و مردم را طبق نقشه خارجی ناراضی کنند، و اگر رأی نیاورد دم از مهندسی و تقلب در انتخاب بزنند و مردم را بی‌اعتماد کنند. در همین انتخابات اخیر ادعا می‌شد قالیباف یا جلیلی نامزد نظام است و نمی‌گذارند پزشکیان انتخاب شود. برخی هم در همین حیص و بیص مدعی شدند نظام، پزشکیان را به بازی گرفته و می‌خواهد رئیس‌جمهور کند تا مشکلات را گردن او و حامیان سیاسی وی بیندازد!

این همه دروغ و دغل در حالی است که یکی از نشانه‌های سلامت انتخابات در اغلب دوره‌ها غیر قابل پیش‌بینی نبودن نتیجه آن و انتخاب افرادی از طیف‌های رقیب هم بوده است. که اگر غیر از این بود، بر خلاف ادعای دروغین عبدی، خاتمی و کروبی و مجمع روحانیون و ۱۶ حزب از ۳۱ حزب اصلاح‌طلب در انتخابات ۱۴۰۰، پشت آقای عبدالناصر همتی صف نمی‌بستند و آقای مهرعلیزاده را هم یار کمکی و تخریبی وی قرار نمی‌دادند. و یا در انتخابات مجلس ۱۳۹۸ به جای یک لیست با سه لیست اصلاح‌طلبان مواجه نمی‌شدیم.

نکته مهم این است که بر خلاف تحریفات متهم پرونده فروش اطلاعات، شکاف عمیق دولت و ملت در دولت روحانی، با همت شهید رئیسی تا حدود زیادی کاهش یافت و اگر آن روند خدمتگزاری و معبرگشایی در دو عرصه سیاست خارجی و داخلی با حضور شهید رئیسی تداوم پیدا می‌کرد، قطعاً امید و اعتماد و همدلی تار و مار شده در دولت اشرافی غربگرا بیش از آنچه اتفاق افتاد، تقویت می‌شد.

نهایتاً این که مسئولیت بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی طبق قانون اساسی با مجلس شورای اسلامی است و کسانی که دزدکی سوار قطار مردم سالاری شده‌اند (و بعضاً سابقه آشوب در برابر رأی اکثریت و کارشکنی در مقابل دولت‌های ناهمسو به شکل حداکثری را دارند) مطلقاً در جایگاهی نیستند که برای لوث کردن مسئولیت مجلس تعیین تکلیف کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خودگویی و خودشگفتی متهمان فرصت‌سوزی بیشتر بخوانید »

عکس/ مهدی کروبی رأی خود را به صندوق انداخت

عکس/ مهدی کروبی رأی خود را به صندوق انداخت



مهدی کروبی پس از شرکت در انتخابات گفت آنگونه که مطلع شدم میزان رای در مرحله دوم خیلی بهتر از مرحله اول بوده است که لازم هست از مردم تشکر کنم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ مهدی کروبی رأی خود را به صندوق انداخت بیشتر بخوانید »

پزشکیان  حرف‌های غیر دقیق می‌زند!

پزشکیان حرف‌های غیر دقیق می‌زند!



طیف رادیکال و اصلاح طلبان ساختاری در شرایط کنونی مخالف و منتقد کنش های سیاسی – تبلیغاتی پزشکیان بوده و تلاش می‌کنند وی را به مسیرهای انحرافی خود هدایت کنند.

سرویس سیاست مشرق- تاملی بر مطالب مطرح شده از سوی برخی از چهره های جریان اصلاحات بیانگر آن است که آنان ضمن انتقاد از بی برنامگی‌ها و کلی گویی‌های تکراری پزشکیان تاکید دارند بزرگترین رقیب نامزد اصلاح طلبان خود اندیشه و رفتارهای پزشکیان است.

در این رابطه رحیم عبادی رئیس سازمان ملی جوانان در دولت اصلاحات طی یادداشتی در جماران نوشت: رقیب آقای دکتر پزشکیان، اندیشه و رفتار ایشان است. دکتر پزشکیان علیرغم برخورداری از ویژگی های فردی و شخصیتی قابل احترام و موثر که در مرحله اول انتخابات بسیار فراتر از انتظار عمل کرده است؛ اما باید با برنامه منسجم برای حضور در مسئولیت ریاست جمهوری در عرصه عمومی ظاهر شود و بیان حرف های کلی و تکراری و غیردقیق و بدون توجه به متن سوالات وگفت وگوهای طرف مقابل مخاطب را بلاتکلیف رها می کند.

عبادی در ادامه با بیان اینکه پزشکیان در رزومه مدیریتی خود فقط در بخش ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز باقی مانده تصریح می کند، آقای پزشکیان 4 سال معاونت وزارت بهداشت و چهار سال بعد وزیر بهداشت بوده و می تواند به این موارد نیز بپردازد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب اما در ادامه با انتقاد از روشن نبودن دیدگاه های پزشکیان در سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل چالشی، معضلات اساسی در حکمرانی و مدیریت کشور لزوم بهره گیری وی از مشاوران قوی را یادآور شده و از سوی دیگر تلاش کرد تا پیشنهاداتی را برای فعال سازی آرای خاموش به نفع پزشکیان را مطرح سازد.

عبادی در این زمینه خواستار تاکید پزشکیان بر بیانیه 15 ماده ای خاتمی، وضعیت موسوی و کروبی، اشاره به اغتاشاشات پاییزی و تاکید بر اصلاحات ساختاری شده است.

بیان مطالب فوق نشان می‌دهد که طیف رادیکال و اصلاح طلبان ساختاری در شرایط کنونی مخالف و منتقد کنش های سیاسی – تبلیغاتی پزشکیان بوده و تلاش می‌کنند وی را به مسیرهای انحرافی خود هدایت کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پزشکیان حرف‌های غیر دقیق می‌زند! بیشتر بخوانید »

بهزاد نبوی زیر بار ریاست دوباره جبهه اصلاحات نرفت

بهزاد نبوی زیر بار ریاست دوباره جبهه اصلاحات نرفت



بهزاد نبوی ادامه ریاست جبهه اصلاحات را نپذیرفت و این مسئولیت از سر اجبار به آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت سپرده شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: خبرآنلاین در این زمینه نوشت: «آذر منصوری» دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با رای اکثریت اعضای جبهه اصلاحات به عنوان رئیس‌دوره‌ای این تشکل سیاسی انتخاب شد.

احمد شریف دبیرکل حزب همبستگی دانش‌آموختگان گفت: اعضای جبهه اصلاحات ایران در جلسه عصر دیروز «آذر منصوری» را به عنوان رئیس‌انتخاب کردند. بهزاد نبوی که ششم اسفند ۱۳۹۹ از سوی مجمع عمومی نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست‌جمهوری در ۲۸خرداد ۱۴۰۰ به عنوان رئیس‌ جبهه اصلاحات ایران انتخاب شده بود، پس از شکست جریان اصلاحات در انتخابات، اسفند ۱۴۰۱ از این سمت کناره گرفت.

او اخیرا به خبرنگار ایرنا گفته بود که همچنان عضو جبهه اصلاحات ایران هستم و «عدم آمادگی خود» را برای ریاست دوره جدید این سازوکار اجماعی که به‌زودی آغاز می‌شود، اعلام کرده‌ است. به تازگی کمال‌الدین پیرموذن نماینده ادوار مجلس با معرفی ۱۵ عضو حقیقی جدید جبهه اصلاحات، در گفت‌وگو با رسانه‌ها مدعی شده بود که ‌بهزاد نبوی، فخرالسادات محتشمی‌پور، محسن امین‌زاده، ‌محمدرضا جلایی‌پور، ‌عماد بهاور، بدرالسادات مفیدی، ‌سیدحسن رسولی، معروف صمدی، اسماعیل گرامی‌مقدم، فاطمه سعیدی، محسن‌هاشمی، غلامرضا ظریفیان، محمد مقدم، آذر منصوری و محسن آرمین اعضای حقیقی جدید جبهه اصلاحات را تشکیل خواهند داد.

پیش از این، روزنامه آرمان ملی هم نوشته بود: بهزاد نبوی گفته است برای ریاست جبهه آمادگی ندارد. او هشتم اسفندماه سال گذشته از ریاست جبهه اصلاحات کناره‌گیری کرد. بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد: «قطعا نمی‌توانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه می‌دهند، همسو شویم. بحث محافظه‌کاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم بلکه می‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته می‌دانیم کار بسیار مشکل و پرهزینه‌ای است». این سخنان انتقاداتی را درپی داشت.

روزنامه هم‌میهن نیز، وضعیت جبهه اصلاحات را به‌هم‌ریخته توصیف کرده است. روزنامه هم‌میهن در گزارش خود نوشت: «جبهه اصلاحات که از ماه پایانی سال ۱۳۹۹ و پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰ با حضور ۳۱ حزب به صورت رسمی اعلام موجودیت کرده بود، در حالی وارد سومین سال فعالیت خود شده که در اسفند سال گذشته، بهزاد نبوی که در دو سال اول ریاست این جبهه را بر عهده داشت، برای دومین‌بار از مقام ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرد. پس از این‌که بهزاد نبوی از ریاست جبهه استعفا کرد، عملا فعالیتی از سوی نهاد بالادستی اصلاح‌طلبان صورت نگرفته است.

یادآور می‌شود جبهه اصلاحات در چند سال اخیر با وجود حضور خود بهزاد نبوی و چهره‌های مشابه وی به بن‌بست خورد، تا جایی که امثال عارف و موسوی‌لاری از ریاست و نایب‌رئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» (شعسا) پس از انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ استعفا دادند و شعسا از هم پاشید. در دوره انتخابات بعدی نیز گروهی موسوم به ناسا (نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان) به ریاست نبوی تشکیل شد که آن هم به بن‌بست خورد و گرفتار دودستگی شد. در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸، اصلاح‌طلبان سه لیست انتخاباتی ارائه کردند و در انتخابات ریاست جمهوری دو نامزد (همتی، مهرعلیزاده) در گود داشتند اما هر دو در انتخابات به خاطر سرخوردگی و نارضایتی و انزجار شدید مردم نسبت به دولت ائتلافی مدعیان اعتدال و اصلاحات، شکست خوردند. در انتخابات ریاست جمهوری، از دست‌رفتگی گسترده پایگاه اجتماعی متوجه شد تا «ناسا» به دو طیف ۱۵ و ۱۶ حزبی تقسیم شود و طیف اکثریت به همراه خاتمی و کروبی و دیگران، از همتی حمایت کنند. اما نامزد مد نظر آنها نتوانست بیش از ۴/۲ میلیون رأی به دست آورد. این روند موجب اعتراض‌های بعدی به بهزاد نبوی و استعفای او شد، چنان‌که قبل از آن به عارف شده و به استعفا انجامیده بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بهزاد نبوی زیر بار ریاست دوباره جبهه اصلاحات نرفت بیشتر بخوانید »

معین و هاشمی و موسوی و کروبی و همتی نامزد شما نبودند؟!

معین و هاشمی و موسوی و کروبی و همتی نامزد شما نبودند؟!


اصلاحات

انکار واقعیت‌های انتخاباتی و ورشکستگی به تقصیر افراطیون مدعی اصلاحات، تبدیل به رویه غالب در این طیف شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: آذر منصوری دبیر کل حزب اتحاد ملت با انتقاد از اصلاح‌طلبانی که در تدارک فهرست انتخاباتی هستند، در روزنامه اعتماد نوشت: «بعد از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ عمـلا الزامات مشـارکت حداکـثـری از دستور کار حاکمیت کنار گذاشته شد و به یکدستی حاکمیت انجامید، در واقع هر آنچه موجب می‌شد انتخابات از حداقل‌های معنا و مفهوم پیدا کردن برخوردار باشد، از دستور کار خارج شـد و شاهد برگزاری غیـر رقابتی‌تریـن انتخابات در دهه‌های اخیر بودیم از همان موقع قابل پیش‌بینی بود که این یکدستی خیری برای ملک و ملت نـدارد و در خوشبینانه‌ترین حالت تجربه سالهای بین ۸۴ تا ۹۲ تکرار خواهد شـد. تجربه‌ای که با تلخ‌ترین اتفاقات در سیاست خارجی و سیاست داخلی ایران همراه شد. حالا با گذشت بیش از دو سال از تکرار این یکدستی و خارج کردن همه غیرخودیها ساختار حکمرانی و شاخص‌هایی که نشان از ناتوانی ناکارآمدی حاکمیت یکدست و تعمیق شکاف حاکمیت – ملت دارد و شکل‌گیری یکی از پردامنه‌ترین جنبش‌های اعتراضی و با ورود به سال ۱۴۰۲ و پایان یافتن دوره فعالیت مجلس یازدهم، باز برخی فعالان فیل‌شان یاد هندوستان کرده و از حالا به فکر بستن لیست انتخاباتی افتاده‌اند و تصور می‌کنند که قرار است انتخابات ۱۴۰۲ رویکرد مشارکت حداکثری از طرف حاکمیت جریان‌سازی شود و در نتیجه شاهد برگزاری انتخاباتی رقابتی باشیم.

این گروه از فعالان سیاسی بدون توجه به جنبش مهسا و این واقعیت که نسبت بین صندوق رای و مطالبات مردم به پایین‌ترین میزان خود رسیده است، به دنبال شرکت در انتخابات حتی در صورت ادامه روند حذفی حداکثری ۹۸ و ۱۴۰۰ هستند.»

ادعای دبیر کل حزب اتحاد ملت (جایگزین حزب منحله مشارکت) مبنی بر روند حذفی نامزد، در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۲ در حالی است که اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، چهار نامزد (شامل: مصطفی معین، هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی و محسن مهرعلیزاده) را در گود انتخابات داشتند، اما در اثر سوء عملکرد دولت خاتمی نتوانستند اعتماد مردم راجلب کنند. در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز حضور میرحسین موسوی و مهدی کروبی موجب نشد تا اصلاح‌طلبان توفیقی در جلب اعتماد اکثریت مردم پیدا کنند.

در عین حال باید یادآور شد که آنها در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۸ سه فهرست و در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، دو نامزد در میدان رقابت‌ها داشتند و در آخرین انتخابات، ۱۶ حزب اصلاح‌طلب به علاوه خاتمی و کروبی، از نامزدی عبدالناصر همتی حمایت کرده بودند. اصلاح‌طلبان اگر در شماری از انتخابات‌های مهم نتوانسته‌اند رأی مردم را کسب کنند، به اعتبار عملکرد بد دولت‌های خاتمی و روحانی و خاطره منفی مردم بوده است.

نکته مهم در این روند، آشکار شدن تخلفات و خیانت‌های برخی عناصر افراطی در مرور زمان است که موجب فقدان صلاحیت تصدی نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری می‌شود. در این فقره نیز باید از مرتکبان تخلف و فساد گله‌مند باشند و نه از شورای نگهبان که باید صلاحیت نامزدها را احراز کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

معین و هاشمی و موسوی و کروبی و همتی نامزد شما نبودند؟! بیشتر بخوانید »