کشف حجاب

بارها و بارها اعتراف این جلادها را ببینید+ فیلم

نسخه ناقص در دست سردار


محسن مهدیان

هنوز لایحه عدلیه درباره حجاب به بهارستان نرسیده است، از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی هم خبری نیست، وزارت صمت هم غایب است در این بلبشوی بازار لباس و مجلس و وزارت کشور هم که بماند… .

به گزارش مجاهدت از مشرق، محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:

خدا قوت به سردار رادان که تنهاست در میدان. هنوز لایحه عدلیه درباره حجاب به بهارستان نرسیده است، از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی هم خبری نیست، وزارت صمت هم غایب است در این بلبشوی بازار لباس و مجلس و وزارت کشور هم که بماند… .

اما واقعیت این است که نسخه سردار نیز ناقص است. به این فهم تصمیم روز شنبه رادان و همکاران در اصلاح قانون‌شکنی‌ها کم‌اثر است. تلاش این متن، هم نقد است و هم یک پیشنهاد اجرایی. طرح شنبه فراجا دارای ۲پاشنه آشیل است؛ اول نظارت و برخورد با تجهیزات هوشمند و دوم ورود نهادها، سازمان‌ها، بنگاه‌ها و دکان‌ها در ممانعت برای قانون‌شکنان. اما این دو هر دو نقص جدی دارند.

درباره بند اول: ۲ اشکال جدی در این رابطه وجود دارد؛ اول اینکه تجهیزات دوربینی پلیس مگر چه میزان از شهر را پوشش می‌دهد؟ اما دوم و مهم‌تر اینکه آیا دوربین کافی است؟ واقعیت این است که سایه حضور قانون بسیار بازدارنده است و حذف آن از پیش چشم جامعه، اقتدار قانون را کم و بی‌اثر می‌کند. جامعه باید ببیند مجری قانون مصمم و هوشیار در صحنه حاضر است. خلاصه دست قانون باید دیده شود و تمرکز صرف بر دوربین، آن هم با این سطح پوشش، اقتدار قانون را از بین می‌برد.

درباره بند دوم: واقعیت این است که عدلیه و قهریه نمی‌توانند وظایف خود را به دوش مردم و سازمان‌ها حواله دهند. طبیعی است که نقش مردم در امر به معروف و تذکر سازمان‌ها و نهادها را نفی نمی‌کنیم، اما بار اصلی بر دوش نهادی است که ماموریت اصلی‌اش قهریه است و برای این کار آموزش دیده و مجهز است.

از این جهت نمی‌توان با یک نسخه کلی نقش پلیس را به دیگران حواله داد؛ مثلا کافه‌ها و رستوران‌ها و دکان‌های خصوصی شاید بتوانند همراه پلیس باشند و نسبت به محیط خود تذکر دهند، اما آیا این نسخه برای مترو، برای پارک‌ها، فرودگاه‌ها، مال‌ها، قطارها و دیگر مکان‌های عمومی هم مؤثر است؟

خدا را خوش می‌آید نگهبانی که نه آموزش دیده است و نه ممکن است انگیزه کافی داشته باشد و نه اساسا چنین ماموریتی داشته و دارد، بخواهد مانع آمد و شد قانون‌شکن‌ها باشد و خدایی ناکرده در مواردی ولو معدود توهین بشنود؟

به‌نظر می‌رسد هیچ رقم حواله دادن وظیفه قهریه به مردم عادی، نگهبان و کارمند منطقی نباشد.

اما راه‌حل چیست؟ فراجا لازم است ۲کار توامان انجام دهد؛ اولا درخصوص نظارت هوشمند و مکانیزه پنهان، باید تأکید شود که این مهم به‌تنهایی کافی نیست. حضور ماموران به جهت نمایش و حضور علنی قانون ضروری است.

از این‌رو پیشنهاد می‌شود مأمور پلیس مجهز به دوربین متصل به لباس، در اماکن عمومی حاضر شود و صرفا تذکر لسانی دهد. اگر توجهی هم نشد یا خدایی ناکرده توهین شنید، سکوت و به تذکر لسانی اکتفا و عبور کند. دوربین همه صحنه‌ها را ضبط کرده و متخلف خارج از میدان قابل پیگیری است. این کار باید در همه اماکن عمومی انجام شود. مترو، پارک‌ها، مال‌ها، فرودگاه‌ها و… .

ممکن است فراجا بگوید مشکل مالی یا نیروی انسانی دارد؛ این هم بدون راه‌حل نیست. کافی است نیروی انسانی لازم را از نهادهایی مثل بسیج یا داوطلبان مردمی بگیرد و آموزش دهد. هزینه جذب، آموزش و تجهیز را هم می‌تواند از نهادهایی بگیرد که مستقیم یا غیرمستقیم درگیر این موضوع هستند؛ مثل مال‌ها یا شهرداری‌ها و فرودگاه‌ها و… .

خلاصه امر اینکه مهم‌تر از اجرای قانون، اقتدار قانون است. اساسا اقتدار یعنی چه؟ اقتدار یعنی اسم قانون مؤثر باشد و اساسا با وجود آن، کار به اعمال قانون نکشد؛ لذا نسخه ناقص شنبه سردار با این نقص‌های جدی هم ثمربخش نیست و هم اقتدارشکن است و هم مردم عادی و کارگر و کارمند آموزش ندیده را مقابل قانون‌شکنان قرار می‌دهد.

باز هم خدا قوت سردار به‌خاطر جسارت، شجاعت و البته تنهایی.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نسخه ناقص در دست سردار بیشتر بخوانید »

تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته آ بهرام

تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته آ بهرام



مرکز اطلاع رسانی فراجا از تشکیل پرونده قضایی برای دو بازیگر خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مرکز اطلاع رسانی پلیسِ تهران از تشکیل پرونده قضائی برای خانمها “کتایون ریاحی” و “پانته آ بهرام” بعلت جرمِ کشف حجاب در ملأ عام و انتشار تصاویر در فضای مجازی خبر داد.

براساس اعلام فراجا پرونده نامبردگان به دادسرای نظام ارسال گردید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تشکیل پرونده قضایی برای کتایون ریاحی و پانته آ بهرام بیشتر بخوانید »

«به خون کشیده شد خیابان» منتشر شد/ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی

«به خون کشیده شد خیابان» منتشر شد/ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «به خون کشیده شد خیابان»؛ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی به قلم مهناز کوشکی و توسط انتشارات «راه یار» منتشر و روانه بازار نشر شد.

«سیاست کشف حجاب، از آن دسته سیاست‌های استبدادی تاریخ معاصر ایران بود که ریشه در استعمار داشت. استعمار از ابتدا در تمام شئون زندگی مردم دخالت می‌کرد و پس از ده‌ها سال مواجهه مستقیم با مردم ایران، تصمیم گرفته بود خودش را در سایه قدرت و تبلیغات، الگویی برای توسعه جهان اسلام معرفی کند و بازوی اجرایی رسیدن به چنین الگویی را هم در ایران مستقر کرده بود. رضاخان؛ همان رضاخانی که پیش از شاهی به خاطر مهارتش در استفاده از سلاح مسلسل ماکسیم به «رضا ماکسیم» شهرت داشت. در واقع، استبداد داخلی در ماجرای کشف حجاب، مجری سیاست استعمارگرانی بود که دیگر نمی‌خواستند هویت دینی مانند روز‌های قیام تنباکو، پویا و زنده باشد؛ بنابراین تصمیم گرفتند جلوه‌ها و مظاهر هویت دینی را با زور اقتصاد و رسانه از جامعه محو کنند تا دیگر نه کسی مثل میرزای شیرازی پیدا شود و نه مردمی مثل مردم ایران که قلیان را در خانه شاه بشکنند. استعمار به‌واسطه نیرو‌های دست نشانده‌اش به دنبال ایجاد جامعه‌ای بی‌هویت و بی‌ریشه بود تا راحت‌تر بتواند تفکر، سنت و هویت مدنظرش را به او تحمیل کند. بر این اساس، حذف حجاب به عنوان یکی از مظاهر هویت دینی مأموریت ویژه آن‌ها و نیرو‌های دست‌نشانده و متأثر از آن‌ها به حساب می‌آید.

رضاشاه که قبل از پادشاهی تنها سابقه نظامی داشت، در پاسخ به خواست عمومی جامعه، مردم متحصن در مسجد گوهرشاد را با مسلسل به گلوله بست، صدای رگبار مسلسل‌ها و الله‌اکبر مردم در همه محلات مشهد شنیده شد. کافی است پای صحبت کهن‌سالان مشهدی بنشینید هنوز هم صدای کامیون‌های حمل پیکر شهدا را می‌شنوند، هنوز هم از بزرگ‌ترهایشان به یاد دارند که کشته و مجروح را با هم در گودال خشت‌مال‌ها دفن کردند. هنوز هم روستاییان را می‌بینند که با بیل و کلنگشان راهی مشهد شدند تا در جنگ مسجد یا جنگ جهاد شرکت کنند؛ اگرچه آن روز نتوانستند ظلم را از بین ببرند؛ اما به تعبیر شهید نواب صفوی: «در باطن صبر کرده، در درگاه خدا نیمه شب‌ها گریستند و آرزوی انتقام کردند و به انتظار آن روز نشستند… و این چنین شد که کشتار مظلومانه مردم در مسجد گوهرشاد و تبعید و زندان علما در شهر‌های مختلف پایان کار نبود، بلکه آغازی برای مبارزه منفی با سیاست کشف حجاب بود.

آن سال‌ها عموم خانم‌ها یا خانه‌نشین شدند و یا به ناچار همراه با کسی از خانه بیرون می‌آمدند؛ اما همه هوای همدیگر را داشتند که مبادا چادری روی زمین جا بماند حتی برخی از کارمندان حکومت هم در این مبارزه همراه مردم بودند و وجدانشان اجازه نمی‌داد که به حجاب زنان مسلمان تعرض کنند، برخی از کار کناره گرفتند و برخی چادر‌های پاره را می‌خریدند تا به بالادستیشان نشان دهند که مثلاً کارشان را به درستی انجام داده‌اند و چادر‌ها را از سر زنان برداشته‌اند. کوچه‌ها پر بود از وحشت و اضطراب، چه حرمت‌هایی که شکسته نشد آرزوی زیارت حرم به دل خیلی‌ها ماند. همه این کشتار‌ها و زندان‌ها به بهانه پیشرفت و ترقی بود؛ پیشرفتی که صنعت و دانشش از تهران و یک یا دو شهر بزرگ، آن هم به صورت محدود و گلخانه‌ای فراتر نرفته بود؛ اما مظاهر ضد دینی‌اش با فشار حکومت به دورافتاده‌ترین روستا‌های ایران هم رسیده بود.

اکنون بیش از هشت دهه از آن سال‌های تلخ گذشته است؛ متأسفانه بخش غالب روایت‌های تاریخی چنین اتفاق بزرگی به کلی نابود شده است. ده‌ها هزار شاهد عینی که حامل هزاران روایت واقعی از آن سال‌ها بودند از این دنیا رفته‌اند بدون آنکه نامی یا نشانی از سرگذشت آنان ثبت و ضبط شده باشد؛ اما گستردگی و میزان شدت واقعه آن قدر زیاد بوده که هنوز هم میتوان روایت‌هایی تازه از آن روز‌ها شنید. در زمانه‌ای که استعمار فرانو با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین ارتباطی و هجمه سنگین رسانه‌ای خود، سیاست نرم «بی‌حجابی اجباری» را در قبال جامعه متدین ایران دنبال می‌کند، بازخوانی حماسۀ مقاومت فرهنگی ملت ایران در قبال سیاست سخت بی‌حجابی اجباری اهمیتی مضاعف دارد.»

«به خون کشیده شد خیابان» منتشر شد/ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی

در برشی از این کتاب می‌خوانیم: «کلاه شاپو روی جالباسی صندوق خانه‌مان جا خوش کرده بود. هر روز می‌دیدمش. مادرم تا چشمش به کلاه می‌افتاد شروع می‌کرد به نفرین کردن. با بغض و کینه می‌گفت: «این کلاه یادگاری رضاشاه ملعونه نگهش داشتم تا هر وقت چشمم بهش افتاد، لعنت بفرستم. روستا بهداری می‌خواست، آب درست‌و‌درمون می‌خواست، جاده می‌خواست، زن روستایی کلاه به چه کارش می‌اومد؟»

بنابرین گزارش، کتاب «به خون کشیده شد خیابان»؛ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی که تحقیق آن برعهده مهدی عشقی رضوانی، قربان ترخان، اسماعیل شرفی و رضا پاکسیما بوده و تدوین آن توسط مهناز کوشکی صورت گرفته است، در ۱۴۴ صفحه، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است و علاقه‌مندان می‌توانند این کتاب را علاوه بر کتابفروشی‌ها، از سایت یا صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir تهیه کنند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«به خون کشیده شد خیابان» منتشر شد/ خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف‌حجاب رضاخانی بیشتر بخوانید »

فیلم/ پلمب رستورانی در تهران به‌ علت رعایت‌ نکردن شئونات اسلامی

فیلم/ پلمب رستورانی در تهران به‌ علت رعایت‌ نکردن شئونات اسلامی



در راستای اجرای طرح عفاف و حجاب یک رستوران در خیابان ونک تهران به‌دلیل رعایت‌نکردن موازین اخلاقی و قوانین صنفی باوجود تذکر اولیه و تمکین‌ نکردن، به دستور دادستان پلمب شد.


دریافت
3 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ پلمب رستورانی در تهران به‌ علت رعایت‌ نکردن شئونات اسلامی بیشتر بخوانید »

آیا مخالفت با رفراندوم در مسایل جاری کشور یعنی دیکتاتوری؟

آیا مخالفت با رفراندوم در مسایل جاری کشور یعنی دیکتاتوری؟



سیره‌ عملی رهبر انقلاب نشان می‌دهد ایشان یکی از اصلی‌ترین مأموریت‌های خویش را صیانت از جمهوریّتِ نظام در کنار اسلامیّت آن می‌دانند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از ماه‌ها موج‌سواریِ جریان رسانه‌ای دشمن با سوءاستفاده از کلیدواژه‌ی مقدّس «مردم» و پس از آنکه فتنه‌ی جنگ شناختی ۱۴۰۱ شکست خورد و فضای اجتماعی آرام شد، رهبر معظّم انقلاب بالأخره در دیدار رمضانی دانشجویان (۲۹ فروردین ۱۴۰۲) موضع قاطع خویش نسبت به مسئله‌ی «رفراندوم» را به‌مثابه فصل‌الخطاب بیان کردند و انجام همه‌پرسی را در امور جاری کشور که جریان رسانه‌ای دشمن آن را تکرار می‌کرد (از جمله قانون پوشش) امری نامعقول دانستند. طبیعتاً این موضع، خشمِ جریان رسانه‌ای دشمن را برانگیخت و باعث القاء شبهات تازه‌ای از سوی آنان برای تحریف صورتمسئله گردید. محورِ تلاش‌های «جریان تحریف» در این ماجرا نیز -همچون گذشته- ایجاد «تقابلِ کاذب» میان موضع ایشان و اصلِ «جمهوریت» بود.

برای تحلیل درستِ موضع رهبر انقلاب نسبت به جایگاه مردم در حکمرانی، لازم است محکمات اندیشه و سیره‌ی عملیِ ایشان را بشناسیم تا بتوانیم در موارد مبهم و احیاناً شبهه‌ناک، متشابهاتِ سخنان ایشان (از جمله آنچه درباره‌ی نامعقول‌بودنِ رفراندوم بیان کردند و دشمن به تحریف آن پرداخت) را از طریق ارجاع دادن به محکماتِ اندیشه و شخصیت ایشان، درست فهم و تحلیل کنیم.

در این نوشتار سعی می‌کنیم با مروری کوتاه بر جایگاهِ جمهوریت (مردم‌سالاری دینی) در منظومه‌ی فکری و سیره‌ی رفتاریِ آیت‌الله العظمی خامنه‌ای مدّظلّه‌العالی» یکی از محکماتِ اندیشه و شخصیّت ایشان را بشناسیم.

جمهوریّت به‌مثابه امر مقدّس

آیت‌الله خامنه‌ای اصلِ «جمهوریّت» را – نه یک گرته‌برداری از نظام‌های سیاسیِ بشری، بلکه- برآمده از متن معارف اسلامی دانستهو ارائه‌ی طرحی نو از نظام سیاسی که جمهوریّت را درهم‌تنیده‌ی با اسلامیت مطرح می‌کند را «ابداع و هنر امام خمینی (ره)» و «سخن نوی جمهوری اسلامی برای جهان امروز» عنوان کرده است. از نگاه ایشان جمهوریّت از دو جنبه‌ی کلان اهمّیت دارد: اوّل اینکه تنها راهِ پیشرفت و علاج تمام مشکلات کشور این است که کارها به مردم سپرده شود و مردم به میدان بیایند و یک «حرکت عمومیِ مردمی» برای رسیدن به آرمان‌ها شکل بگیرد، چنانکه تجربه هم ثابت کرد در هر عرصه‌ای که این امر محقّق شد، پیشرفت در آن عرصه حاصل شد. دوّم اینکه زیرپاگذاشتنِ جمهوریّت نه‌تنها مایه‌ی عدم‌توفیق و بی‌آبرویی و بروز انواع بحران‌ها در حکمرانی است، بلکه عقوبت الهی را نیز در آخرت در پیش خواهد داشت؛ چرا که یک وظیفه‌ی الهی است که حاکمیّت شرعاً مکلّف است به آن پایبند باشد.

تجربه‌ی تاریخیِ درخشان در مردم‌سالاری

امّا آیا آنچه که گفته شد، صرفاً در حدّ حرف و شعار بوده یا اینکه در تجربه‌ی رهبریِ حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) هم همین امر محقّق شده است؟ با تأمّل در سیره‌ی رهبریِ ایشان این امر عیناً قابل پیگیری است و موارد متعدّدی برای آن میتوان برشمرد. در این مجال صرفاً به سه مورد اشاره می‌کنیم:

«مشارکت حداکثری» به‌مثابه تضمین جمهوریت

اوّلین نکته‌ی واضحی که در سیره‌ی رهبریِ آیت‌الله خامنه‌ای مقابل چشم دوست و دشمن قرار دارد، تأکید همیشگی و مکرّرِ ایشان بر «مشارکت حدّاکثری» در «همه‌ی انتخابات‌ها»یی است که تاکنون برگزار شده و البته «فارغ از هر حزب و جریانی»؛ یعنی هیچ‌گاه چنین نبوده که ایشان به یک طیف یا طرفداران یک گرایش سیاسیِ خاصّ سفارش بیشتری به مشارکت بکند و یا اینکه بگونه‌ای رفتار کند یا سخن بگوید که طرفداران جریان سیاسی خاصی از مشارکت در انتخابات دلسرد شوند تا نتیجه‌ی انتخابات مطلوب خود ایشان باشد؛ بلکه برعکس همواره تأکید داشته است که «همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوق‌ها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.» پرواضح است که این طیف در صورت شرکت در انتخابات، هیچ‌گاه به جریان سیاسیِ مطلوبِ رهبری رأی نمی‌دهند؛ اما بخاطر اینکه خودِ «مشارکت حدّاکثری» اهمّیت و موضوعیت دارد، ایشان همواره بر این مسئله تأکید کرده اند.

این مسئله (مشارکت حداکثری در انتخابات از سوی همه‌ی جریان‌های سیاسی) آنچنان برای ایشان اهمّیت داشته که حتّی از اختلاف‌نظر خویش با برخی از مسئولان نظام پرده برمی‌دارد که بخاطر تأکید بر این امر به ایشان اعتراض می‌کردند و پیشنهاد جایگزین‌شان تلاش برای «مشارکتِ کمتر به قیمتِ پیروزیِ شخص یا جریان سیاسیِ مطلوب» بوده است: «از من گله‌مند میشوند که چرا شما مدام گفتید بیایید در انتخابات شرکت کنید. آقاجان! توجّه داشته باشید که مصیبت، آن‌روزی است که مردم پشت کنند به صندوق رأی؛ این مصیبت است؛ و دشمن این را میخواهد… «مردم‌سالاری»، این جزو کلیدواژه‌های اصلی است؛ این را فراموش نکنید.»

«مردم» مخاطب اصلی رهبر

امر بدیهی دیگر که نزد دوست و دشمن قابل‌انکار نیست، این است که همواره مخاطب اصلی آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری‌شان، نه مسئولان نظام بلکه «عموم مردم» بوده اند. مسلّماً برای شخصیت سیاسی‌ای که نظر مردم اهمّیت چندانی نداشته باشد، لزومی ندارد که دیدارهای مستقیم و پیوسته با اقشار مختلف مردم داشته باشد و با آنها گفت‌وگو و تعامل و مخاطبه‌ی مستقیم داشته باشد. امّا می‌بینیم که رهبر انقلاب از آغاز رهبری تا همین امروز، سالانه بطور متوسّط بیش از ۴۰ دیدار با اقشار مختلف عموم مردم دارند و همواره مهم‌ترین دیدگاه‌های خویش درباره‌ی مسائل مختلف و همچنین منطق تصمیم‌گیریِ خویش در مسائل مختلف کشور و نظام را در دیدارهای عمومی خطاب به عموم مردم و برای مردم بیان کرده‌اند. ایشان صریحاً القاء این انگاره را که دیدگاه‌ها و مواضع واقعی و حقیقی رهبری در جلسات خصوصی خلاف مواضع ایشان در جلسات عمومی است، «خطّ تبلیغیِ دروغ» عنوان کردند و فرمودند: «آنچه بنده در جلسات عمومی میگویم، عیناً همان حرفهایی است که در جلسات خصوصی به مسئولین میگویم.»

هیچ شخصیت سیاسی نه‌فقط در تاریخ جمهوری اسلامی بلکه در کل جهان سیاست را نمی‌توان سراغ گرفت که به اندازه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای با مردمِ کشورش ارتباط مستقیم داشته باشد و اینچنین خود را موظّف بداند که تمام دیدگاه‌ها و مواضح خویش در مورد مسائل مختلف را برای آنان توضیح دهد و نسبت به افکار عمومیِ مردم احساس مسئولیت کند. اساساً چه‌بسا همین اصلی‌ترین عامل بوده که برخلاف تمام دشمنی‌ها و جنگ فرهنگی و شناختی و اقتصادی و انواع مشکلات وچالش‌های داخلی که نظام طی این چهار دهه با آنها روبرو بوده، باعث شده که مردم هیچ‌گاه دست از حمایت از نظام جمهوری اسلامی برندارند.

صیانت از «رأی مردم»

دیگر نمونه‌ی عینیِ اهمّیت جمهوریّت برای رهبر انقلاب، صیانت از آرای مردم در همه‌ی انتخابات‌ها و بیش از همه در «فتنه‌ی هشتادوهشت» است. می‌دانیم که پس از انتخابات ریاست‌جمهوریِ سال ۱۳۸۸ یک جریان سیاسی خاصّ با فریب بدنه‌ی اجتماعی‌اش و سوءاستفاده از آنها در کشاندنشان به کف خیابان، با رمز «تقلّب» تلاش کردند تا در مقابل جمهوریّت بایستند و از طریق «ابطال انتخابات» یک کودتای سیاسی را رقم بزنند و رئیس‌جمهورِ منتخبِ اکثریت مردم را به زیر بکشند. آیت‌الله خامنه‌ای -به پشتوانه‌ی مردم- مهم‌ترین مانع در برابر این فتنه و کودتای سیاسی بود که غیورانه از رأی مردم (که تنها راه تضمین جمهوریّت نظام است) صیانت کرد. موضع قاطع ایشان در برابر مطالبه‌ی «ابطال انتخابات» این بود: «شما بدانید، یقین کنید، صددرصد بنده این را رد میکنم؛ اگر همه هم جمع بشوند بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد. ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم؛ چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟! چنین چیزی مگر ممکن است‌؟! مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد.»

باور به مردم و تکریم پیوستۀ آنان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) یکی از ویژگیهای برجسته‌ی امام خمینی (رضوان الله علیه) که رمز موفّقیت ایشان هم بود را «باور به مردم» دانسته و خود ایشان نیز این باور و اعتماد کامل به مردم را از ایشان به ارث برده و در گفتار و رفتار خویش متجلّی ساخته است. دیگر ویژگی بارز و انکارناپذیر ایشان تأکید پیوسته بر اعتماد به مردم و تکریم پیوسته‌ی عموم مردم است. ایشان همواره در بیانات خویش ویژگی‌های برجسته‌ی ملّت ایران (همچون بصیرت، صبّار شکور بودن، استقامت در راه حق و…) را برشمرده و در مقابل دوست و دشمن به آنها افتخار نموده است؛ چنانکه به جرأت میتوان گفت که یکی از پرتکرارترین واژه‌ها در دوران رهبری ایشان، واژه‌ی «مردم / ملّت» بوده است.

اینها فقط چهار نمونه‌ی ساده و هویدا از سیره‌ی عملی رهبر انقلاب است که نشان می‌دهد ایشان یکی از اصلی‌ترین مأموریت‌های خویش را صیانت از جمهوریّتِ نظام در کنار اسلامیّت آن می‌دانند. اکنون با اصالت دادن به این نگرش، می‌توان تحلیل درست و واقع‌بینانه‌ای از موضع ایشان درباره‌ی نامعقول‌بودنِ رفراندوم ارائه داد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا مخالفت با رفراندوم در مسایل جاری کشور یعنی دیکتاتوری؟ بیشتر بخوانید »