کشورهای عربی

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران/// منتشر نشود

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران


گروه سیاسی دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ بوجود آمدن رژیم منحوس صهیونیسم و ریشه دواندن این علف هرز در سرزمینی که متعلق به آنها نبود وابسته به دلایل بسیاری بود که باید مورد واکاوی قرار بگیرد. این رژیم توسط منشور استقلال اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ تاسیس و در ۱۱ مه ۱۹۴۹ از سوی ۱۶۵ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.

در میان ۲۸ کشور یا این کشور را به رسمیت نشناختند و یا رسمیت شناختن خود را پس گرفتند. الجزایر، جیبوتی، عراق، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، عمان، قطر، عربستان، سومالی، سوریه، مصر، افغانستان، بنگلادش، برونئی، اندونزی، مالزی، مالدیو، مالی، نیجر، پاکستان، کوبا، کره شمالی، ونزوئلا و ایران از جمله این کشور‌ها بودند.

ایران تحت سلطنت پهلوی، در اسفند ۱۳۲۸ موجودیت اسرائیل را به صورت دفاکتو پذیرفت و علیرغم مخالفت عموم مردم و روحانیون و مجتهدین شاه معدوم رای به موجودیت اسرائیل به عنوان کشوری مسنقل داد، هر چند که برای حفظ ظاهر از فلسطین حمایت می‌کرد. شاه برای دوام سلطنت خود و از آنجایی که با جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر روابط تیره‌ای داشت و نیازمند به اسرائیل بود. سطح روابط شاه و اسرائیل به حدی بود که مقامات ایران نظیر بختیار با مقامات اسرائیلی نظیر موشه دایان در تهران و اسرائیل دیداری داشتند. نتیجه این دیدار‌ها ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و آموزش ساواک توسط موساد در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.

مسلما حضور کشوری مسلمان و غیر عرب در غرب آسیا برای رژیم صهیونیستی که در حال جنگ با کشور‌های عربی و مسلمان بود امتیازی ویژه محسوب می‌شد، این امر تا جایی اهمیت داشت که وقتی انورسادات بعد از مرگ جمال عبدالناصر روی کار آمد و روابط ایران و مصر از سر گرفته شد، موجب نگرانی سران اسرائیل شد که شاه به سران اسرائیل اطمینان داد، روابط ایران و مصر بر روابط ایران و اسرائیل تاثیری نخواهد داشت.

با وجودی که شاه حامی اسرائیل بود، اما این وضعیت درخصوص مردم کاملا وارونه بود، آنها با لبیک به ندای رهبران سیاسی خود مانند آیت‌الله کاشانی لوای دشمنی با اسرائیل برداشتند و عملا با رژیم صهیونیستی به مخالفت برخواستند. به همین منظور کمک‌های مالی قابل توجهی از سوی مردم ایران برای مردم مبارز فلسطین ارسال شد، اقشار مردم تجار یهودی وابسته به رژیم صهیونیستی که در ایران فعالیت اقتصادی داشتند را تحریم کردند و حتی عده‌ای برای رفتن به اراضی اشغال شده فلسطین اعلام آمادگی کردند. شاه به دلیل همین حساسیت مردم بود که رابطه‌اش با اسرائیل را علنی نمی‌کرد. 

هر چه به سال‌های پایانی رژیم پهلوی نزدیک می‌شویم رابطه ایران و اسرائیل مستحکم‌تر می‌شود، رژیم صهیونیستی سرخوش از حمایت ایران و نفت‌های بادآورده‌ای که شاه در اختیارش می‌گذاشت همچنان به یکه تازی در سرزمین فلسطین مشغول بود. اما پیروزی انقلاب اسلامی در اوج این رابطه دوستانه خواب خوش را از رژیم صهیونیستی گرفت و نام ایران کابوس ابدی اسرائیلی‌های غاصب شد.

پس گرفتن به رسمیت شناختن اسرائیل و سفارت ایران در اسرائیل برای همیشه بسته شد. ننگ رابطه با اسرائیل که شاه معدوم به نام ایران ثبت کرد با اقدام شجاعانه امام خمینی (ره) مبنی بر اشغال‌گر بودن اسرائیل و غده سرطانی خواندن آن و حمایت همه جانبه از فلسطین تطهیر شد. ایران پهلوی که زمانی یار و همراه اسرائیل بود با تبدیل شدن به ایران اسلامی به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل شد.

با این حال برای شناخت رابطه دقیق ایران و اسرائیل که نمی‌توان آن را نادیده گرفت باید به گذشته سفری کوتاه داشت. مطالعه تاریخ این رابطه نه تنها به شناخت چگونگی قدرت گرفتن اسرائیل کمک می‌کند بلکه به خیانت شاه پهلوی به مردم ایران و مسلمانان جهان بخصوص فلسطین کمک خواهد کرد. 

آغاز و تثبیت روابط پهلوی با اسرائیل

با صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۱۹ نوامبر ۱۹۴۷ (۸ آذر ۱۳۲۶)، درخصوص تقسیم فلسطین، جامعه ایران به مخالفت برخاست. نماینده ایران در شورای امنیت نیز راجع به تقسیم فلسطین اعتراض کرد. اما در دولت «محمد ساعد مراغه‌ای» زمینه شناسایی دولت اسرائیل فراهم شد. 

رابطه ایران و اسرائیل و دیگر کشور‌های همسایه در این زمان متأثر از حکومت مصر و سیاست‌های «جمال عبدالناصر» بود. تندروی‌های ناصر و نزدیکی وی به شوروی سبب شد آمریکا سیاست خارجی خود را در خاورمیانه فعال کند و بستر مناسبی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بین آمریکا و دولت‌های غیرعرب از جمله ایران، فراهم شود. همین امر سبب شد روابط نفتی ـ امنیتی بین ایران و اسرائیل گسترده شود. پس از حمله اسرائیل به خاک مصر در سال ۱۳۳۵ که با حمایت انگلستان و فرانسه صورت گرفت. تعدادی از نمایندگان مجلس نوزدهم شورای ملی علیه اسرائیل موضع گرفتند.

در اردیبهشت ۱۳۴۶ نیز روابط نفتی ایران و اسرائیل فاش شد و جمال عبدالناصر به بهانه این موضوع همکاری دیپلماتیک بین کشور‌های عربی با ایران را مورد انتقاد قرار داد و بندر عقبه را بست که موجب به وجود آمدن «جنگ شش روزه» در ۱۵ خرداد ۱۳۴۶ شد.

دولت ایران نسبت به این جنگ موضعی دو پهلو گرفتند و خواستار اقدام بر اساس دستورات شاه و حل بحران از طریق سازمان ملل متحد شدند و با مقصر جلوه‌دادن جمال عبدالناصر، نسبت به تجاوزات اسرائیل موضع چندان محکمی نگرفتند. پیروزی اسرائیل در جنگ شش‌ روزه باعث خرسندی شاه شد، اما در ظاهر، دولت ایران از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در اول آذر ۱۳۴۶ مبنی بر عقب‌نشینی نیرو‌های نظامی اسرائیل از مناطق اشغالی، حمایت و از اعراب پشتیبانی کرد.

با مرگ جمال عبدالناصر، انور سادات، جانشین عبدالناصر شد و پذیرفت در خلیج فارس دخالت نکند. ایران نیز متقابلاً در اواخر سال ۱۳۴۹، بمباران تأسیسات غیرنظامی مصر توسط اسرائیل را محکوم کرد. برقراری روابط بین ایران و مصر باعث نگرانی اسرائیل شد. شاه که سیاست موازنه‌ای در قبال اسرائیل و مصر در پیش گرفته بود، به اسرائیل اطمینان داد که سیاست ایران نسبت به اسرائیل تغییری نخواهد کرد. 

مصر در مهر ۱۳۵۲ تصمیم گرفت از طریق جنگ نظامی، بخشی از سرزمین‌های از دست رفته خود را در جریان جنگ شش روزه از اسرائیل باز پس بگیرد. عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجه، در سخنانی یک هفته قبل از شروع جنگ جدید اعراب و اسرائیل، در بیست و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نگهداری سرزمین‌های اشغالی را ناپذیرفتنی برشمرد و سیاست دولت ایران را در قبال بحران خاورمیانه براساس مذاکره بین طرفین امکان‌پذیر دانست به شرط آنکه که برای خروج قوای اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده اعراب و یافتن راه‌حلی عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطین تضمین معقولی وجود داشته باشد.

دولت مراغه‌ای و آغاز ارتباط با اسرائیل

با این وجود در دولت «محمدساعد مراغه‌ای» ـ سال ۱۳۲۸ـ زمینه شناسایی دولت اسرائیل به صورت غیررسمی فراهم شد. ایران به دلیل توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی ـ نظامی و نیز دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران مبادرت به رسمیت شناختن اسرائیل کرد.

پس از این اقدام دولت ساعد، نمایندگان مجلس تنها به اتخاذ مواضع تندی علیه دولت گرفتند و اقدام موثر دیگری علیه وزارت امور خارجه نشان ندادند. پس از آنکه شاه اسرائیل را به رسمیت شناخت یهودیان متعددی به اسرائیل مهاجرت کردند روابط بازرگانی بین دو ایران و اسرائیل آغاز شد و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس دایر شد. این اقدام باعث تیرگی روابط ایران با کشور‌های عربی از جمله مصر شد. 

با روی کار آمدن محمد مصدق شرایط تغییر کرد و کنسولگری ایران در اسرائیل در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ بسته شد. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر موضع ایران در قبال اسرائیل تغییر کرد و مجدداً اسرائیل در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخته شد و روابط بین دو کشور از سر گرفته شد. 

زمینه‌ها و دلایل ارتباط شاه با اسرائیل

توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی و نظامی، دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران، درخواست موشه شرتوک، وزیر خارجه دولت جدیدالتأسیس اسرائیل، از ایران مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل، تبعید آیت الله کاشانی به لبنان و دستگیری برخی از مخالفان حکومت پس از سوء قصد به جان شاه در بهمن ۱۳۲۷، فعالیت آژانس یهود در ایران و علاقه مندی اتباع ایرانی مقیم اسرائیل به ایجاد ارتباط بین دو رژیم، سفر شاه به آمریکا در سال ۱۳۲۸ و اطلاع شاه از نفوذ محافل یهود در آمریکا از جمله مواردی بود که رژیم شاه وادار شد اسرائیل را به رسمیت بشناسد. پس از شناسایی اسرائیل، انتقال یهودیان مهاجر از ایران انجام گرفت و افتتاح روابط بازرگانی بین دو کشور برقرار شد. 

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بار دیگر موضع ایران تغییر یافت و مجدداً اسرائیل را در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخت. شاه که با حمایت آمریکا و کمک‌های انگلیس دوباره به قدرت برگشته بود، تلاش کرد با سرکوب مخالفان، تشکیل ساواک و تکیه به آمریکا، پایه‌های سیاسی حکومت خود را تحکیم بخشد. 

بدین منظور در سیاست خارجی، سیاست موازنه مثبت را با عنوان ناسیونالیسم مثبت در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۳۲ انتخاب کرد. شاه با توجه به تهدیدات شوروی از یک سو و تهدید برخی کشور‌های عربی از سوی دیگر و در راستای سیاست ناسیونالیسم مثبت درصدد ارتباط با آمریکا و اسرائیل برآمد. از طرفی اسرائیل هم برای جلوگیری از انزوا به دوستانی در منطقه نیازمند بود. 

در همین راستا دکترین میثاق حاشیه‌ای دیوید بن گوریون، نخست وزیر اسرائیل، مبنی بر روابط با کشور‌های پیرامون جهان عرب با سیاست ناسیونالیسم مثبت شاه انطباق پیدا کرد. از این رو بار دیگر روابط بین دو کشور برقرار شد. 

با نزدیکی مصر به انگلیس در سال ۱۳۳۲، ایران نیز به پیمان بغداد پیوست و پس از آن به کشور‌های غربگرای محافظه‌کار عرب، ترکیه و پاکستان بیشتر نزدیک شد و از مصر دوری گرفت و همین امر، ایران و اسرائیل را به یکدیگر نزدیک‌تر ساخت. با ملی شدن کانال سوئز توسط ناصر در مرداد ۱۳۳۵، همکاری نفتی بین ایران و اسرائیل گسترش یافت. تحریم نفتی اسرائیل توسط شوروی، نفت ایران را به جایگزین نفت شوروی برای اسرائیل تبدیل کرد.

بن گوریون در سال ۱۳۳۷ به طور محرمانه به ترکیه سفر و پیمانی با آن کشور امضا کرد. بدین ترتیب پیمان حاشیه‌ای مرکب از ترکیه، ایران و اسرائیل با هدف جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه و تلاش در جهت سقوط حکومت انقلابی جمال عبدالناصر در مصر تشکیل شد.

بدین ترتیب در تیر ۱۳۳۹، مذاکراتی بین دو طرف جهت ایجاد روابط اقتصادی صورت گرفت که متعاقب آن کشور‌های عربی به خصوص مصر به ایران اعتراض کردند. شاه در مصاحبه‌ای اعلام کرد که ایران از سال ۱۳۲۸ رژیم اسرائیل را به صورت دوفاکتو (بالفعل) به رسمیت شناخته هست و از آن زمان تاکنون تحولی در روابط دو کشور به وجود نیامده هست. به دنبال آن سفارت ایران در اسرائیل در سال ۱۳۳۷ گشایش یافت و اسرائیل نیز در تهران سفارتخانه دایر کرد. اما برقراری ارتباط با دولت اسرائیل به قطع روابط ایران و مصر در ۵ مرداد ۱۳۳۹ منجر شد.

علاوه بر همکاری‌های نفتی، همکاری‌های امنیتی نیز به این روابط عمق بیشتری بخشید. مقامات امنیتی ایران با دیدن توانایی موساد، خواستار گسترش روابط شدند؛ از این رو همکاری نفتی و امنیتی محور همکاری بین دو کشور شد. از دیگر زمینه‌های همکاری بین ایران و اسرائیل در زمینه بهره گیری ایران از فنون و تکنیک‌های جدید در زمینه کشاورزی بود. شاه می‌خواست از این طریق برای پیش بردن برنامه اصلاحات ارضی بهره گیرد. 

نزدیکی مصر و سوریه با شوروی از یکسو و پیروزی اسرائیل بر اعراب در جنگ اکتبر ۱۹۵۶ از سوی دیگر، زمینه همکاری ایران و اسرائیل را بیش از پیش فراهم کرد. از دیگر تحولات منطقه که بر نزدیک شدن ایران و اسرائیل تأثیر گذاشت، کشته شدن عبدالکریم قاسم در ۱۹۶۳ در عراق و روی کار آمدن عبدالسلام عارف، به قدرت رسیدن بعثی‌ها در سوریه و امضای قرارداد اتحادیه فدرال بین عراق و سوریه و مصر در ۲۸ فروردین ۱۳۴۳ در قاهره بود. 

بخشی از روابط ایران و اسرائیل در قالب فروش تسلیحات نظامی بود. در دی ۱۳۴۲، طی مذاکره‌ای فروش اسلحه یوزی به ایران آغاز شد و در سال ۱۳۴۴، قراردادی به میزان شش میلیون دلار بین اسرائیل و ایران برای خرید و تعمیرات تجهیزات منعقد شد. این خرید‌ها هنگامی صورت گرفت که دولت‌های کندی و جانسون در زمینه فروش تسلیحات به ایران محدودیت اعمال کردند و به همین دلیل شاه به اسرائیل به عنوان «آمریکای کوچک» نگاه می‌کرد.

پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه و تصرف ساحل غربی رود اردن، جولان و صحرای سینا تا ساحل شرقی کانال سوئز مایه شادی حکومت ایران شد. زیرا پیروزی اسرائیل مساوی با شکست عبدالناصر بود که مهم‌ترین مخالف شاه در منطقه محسوب می‌شد. منازعات اعراب و اسرائیل که بار دیگر با شکست اعراب پایان یافت، موقعیت اسرائیل را در منطقه مستحکم کرد و تضعیف جبهه اعراب، به خصوص مصر به رهبری جمال عبدالناصر، را به دنبال داشت. در این میان حجم مبادلات بازرگانی ایران و اسرائیل افزایش یافت و میزان زیادی از نفت ایران به اسرائیل صادر شد. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران بیشتر بخوانید »

جهاد اسلامی فلسطین خواستار بازنگری مقامات رام الله در مواضع خود شد

جهاد اسلامی فلسطین خواستار بازنگری مقامات رام الله در مواضع خود شد


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس به نقل از الجزیره، جنبش جهاد اسلامی از تشکیلات خودگردان فلسطین خواست تا مواضع خود را پیش از آنکه حاکمیتش را بر مناطق تحت کنترلش به طور کل از دست بدهد، تغییر دهد.

جنبش جهاد اسلامی فلسطین در بیانیه‌ای اعلام کرد: ما از تشکیلات خودگردان فلسطین می‌خواهیم به جای دلبستن به جامعه بین‌المللی و موضع کشور‌های عربی که ناتوانی و تبانی آنها ثابت شده هست، در مواضع خود بازنگری کند.

در بیانیه این جنبش آمده هست: ما کشور‌های عربی که به سوی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی پیش می‌روند را دعوت می‌کنیم تا در حقیقت پروژه صهیونیستی و اهداف آن تأمل کنند؛ زیرا این رژیم نژادپرست غاصب به دنبال زمین هست و برای صلح ارزشی قائل نیست، مگر به میزانی که به آن وقت برای تضعیف جبهه جهان عرب و مسلمانان و تکمیل سلطه‌اش بر منطقه و ملت‌های آن بدهد.

در ادامه این بیانیه آمده هست: خطاب به جهان عرب و اسلام اعلام می‌کنیم که یک حرکت مردمی قوی می‌تواند پیامی روشن به دولت آمریکا ارسال کند و آن را مجبور به بازنگری در شراکت خود با این رژیم در جنایاتش کند و دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسباتش نماید؛ چرا که ایستادگی ملت فلسطین در سرزمینش، تمام ملت‌های عربی را از سیاست‌های دشمن در سرزمین‌هایشان مصون می‌دارد.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جهاد اسلامی فلسطین خواستار بازنگری مقامات رام الله در مواضع خود شد بیشتر بخوانید »

جهان عرب در برابر نسل‌کشی در غزه تماشاچی است

جهان عرب در برابر نسل‌کشی در غزه تماشاچی است



رهبر انصارالله یمن با انتقاد مجدد از کشورهای عربی و اسلامی تاکید کرد که متاسفانه آنها همچنان در برابر کشتار و نسل کشی در غزه تماشاچی هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله یمن امروز طی سخنانی خاطر نشان کرد: شنبه گذشته، دشمن مرتکب جنایتی در منطقه مواصی خان یونس شد که طی آن از هشت بمب ویرانگر و مرگبار آمریکایی برای هدف قرار دادن آوارگان اسکان یافته در چادرها استفاده کرد.

وی افزود مسئله بسیار عجیب و غریب در سطح رسمی به ویژه در سطح کشورهای عربی و اسلامی، تماشاچی بودن در قبال جنایات کشتار و نسل کشی در نوار غزه است.

رهبر انصارالله تصریح کرد هیچ تحرک جدی در سطح کشورهای عربی و اسلامی برای پایان دادن به رنج انسانی در غزه وجود ندارد.

وی در ادامه گفت هتاکی به مسجدالاقصی و حرم ابراهیمی همچنان ادامه دارد و شاهد یک جنگ واقعی در کرانه باختری از سوی دشمن هستیم.

الحوثی تصریح کرد آمریکا شریک واقعی و اساسی رژیم اسرائیل در تمام جنایات و اقدامات جنایتکارانه ظالمانه آن است.

وی خاطر نشان کرد ایستادگی و مقاومت در غزه فراتر از تمام انتظارات و پیش بینی هاست، مردم فلسطین با وجود رنج بزرگی که متحمل می شود، همچنان ثابت قدم است.

الحوثی در ادامه گفت جبهه عراقی در هفته جاری عملیاتی را با پهپادها علیه بندر اشغالی حیفا و اهدافی در بندر ایلات انجام داد.

وی افزود همچنین طی این هفته یک عملیات مشترک میان ارتش یمن و مقاومت اسلامی عراق علیه دشمن انجام شد.

رهبر انصارالله گفت عملیات جبهه یمن در نبرد پیروزی وعده داده شده و جهاد مقدس در هفته جاری با 25 موشک، موشک بالدار، پهپاد و شهپاد انجام شد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهان عرب در برابر نسل‌کشی در غزه تماشاچی است بیشتر بخوانید »

بحران برق در کشورهای عربی

بحران برق در کشورهای عربی



بعد از کویت این بار مردم مناطقی از عربستان سعودی به ویژه در پایتخت از قطعی گسترده برق خبر دادند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «روزهای سپری‌ شده و پیش‌رو گرم‌ترین روزهای ثبت‌شده در تاریخ جهان هستند». این بخشی از گزارش سرویس تغییرات اقلیمی کوپرنیک است.

عربستان سعودی گرم‌ترین کشور غرب آسیا نیست اما اهالی ریاض دیروز قطعی برق گسترده‌ای را تجربه کردند و از تداوم قطعی‌ها نگرانند.

یک کاربر سعودی در شبکه‌های اجتماعی نوشت که جرئت رفتن به آسانسور را ندارد، زیرا رفت‌وآمد برق از دست دولت خارج شده است.

پیش از سعودی‌ها، هفتهٔ گذشته کویت هم به‌دلیل گرما درگیر قطعی برق شد و جداول خاموشی در این کشور منتشر شد.

بحران برق در کشورهای عربی

محله‌های حتین، النخیل، العقیق و الغدیر ریاض بیشترین قطعی برق را پشت سر گذاشتند و سازمان تنظیم مقررات برق سعودی‌ها هم از مردم عذرخواهی و از درک آن‌ها تشکر کرده است.

تامین انرژی در شرایط گرم به دلیل افزایش مصرف و افزایش آسیب‌پذیری تجهیزات کار بسیار دشواری است.

کارشناس انرژی مهران محمدپور معتقد است که گرما یک پدیده نادر نیست و طراحی تجهیزات برقی باید متناسب با شرایط باشد، از این رو توجیه قطعی برق به دلیل گرما منطق ندارد.

در مقابل، استاد دانشگاه رحمان سروی می‌گوید که وقتی از گرم‌ترین روزهای تاریخ جهان حرف می‌زنیم، یعنی یک پدیده نادر رخ‌داده، مضافا اینکه شبکه برق به شدت وسیع و در معرض خطر است و یک پاره‌گی کوچک در سیم‌ها به قطعی منتهی می‌شود.

پژوهشکده بروئگل که یک نهاد اروپایی است، مصرف بهینه مردم در فصل گرم را بهترین راه حفاظت از شبکه برق نام‌برده و معتقد است با راهکارهایی نظیر تنظیم دمای خانه روی ۲۶ درجه می‌توان از بحران قطعی برق جلوگیری کرد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بحران برق در کشورهای عربی بیشتر بخوانید »

ایران در عملیات «وعده صادق» تنها با ۲۰ درصد از توان یک نیرو مقابل ابرقدرت‌ها ایستاد

ایران در عملیات «وعده صادق» تنها با ۲۰ درصد از توان یک نیرو مقابل ابرقدرت‌ها ایستاد+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «امیرعلی حاجی‌زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی، با اشاره به عملیات وعده صادق اظهار داشت: این عملیات نکات پنهان زیادی دارد و نشان‌دهنده بخشی از توان یک نیرو بود.

سردار حاجی‌زاده افزود: در عملیات وعده صادق فقط ۲۰ درصد از مجموع امکاناتی را که برای اقدام تنبیهی علیه صهیونیست‌ها فراهم کرده بودیم، استفاده کردیم که برای مقابله با همین ۲۰ درصد هم صف‌آرایی عجیب و غریبی انجام شد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه ادامه داد: آمریکایی‌ها که گفته بودند «ما دخالت نمی‌کنیم»، کاملاً دخالت کردند و در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفتند.

وی یادآور شد: در جریان عملیات وعده صادق، رژیم صهیونیستی حملات خود به غزه و مواضع حزب‌الله در جنوب لبنان را تعطیل کرد و حتی یک هواپیمای بدون سرنشین هم به آن مناطق نفرستادند؛ بلکه تمامی امکانات آن‌ها برای مقابله با حمله‌ی ایران، بسیج شد.

سردار حاجی‌زاده با اشاره به کمک آمریکا، انگلیس، فرانسه و بسیاری از کشور‌های منطقه به صهیونیست‌ها در جهت خنثی‌سازی حمله‌ی کشورمان، گفت: آمریکایی‌ها علاوه بر هواپیما، رزم‌ناو‌ها و ناو‌های هواپیمابر خود را هم وارد عرصه کردند و آن شب ۲۰ درصد از توان یک نیرو صرف مقابله با تمامی قدرت‌های جهانی و متحدان آن‌ها شد.

فرمانده نیروی هوافضای سپاه عنوان کرد: با وجود تمامی اقدامات دشمنان، الحمدلله این پیروزی بزرگ به برکت خون شهدا، تدبیر و اراده رهبر معظم انقلاب اسلامی و دعای مردم حاصل شد و در واقع این اراده ملت ایران بود که تبلور یافت.

به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس، این سخنان سردار حاجی‌زاده در دیدار با «پیمان نصیری» قهرمان پارالمپیک کشورمان بیان شد و سپس قهرمان ارزنده کشورمان در جهت تقدیر از عملیات شکوهمند وعده صادق، مدال طلای پارالمپیک خود را به فرمانده نیروی هوافضای سپاه اهدا کرد.

کد ویدیو

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران در عملیات «وعده صادق» تنها با ۲۰ درصد از توان یک نیرو مقابل ابرقدرت‌ها ایستاد+ فیلم بیشتر بخوانید »