کمرشکن

مصائب شیرین غنیمت گرفتن بالگرد غول‌پیکر عراقی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرهنگ بازنشسته فنی هوایی نصرالله نارویی در خاطره‌ای از روز‌های دفاع مقدس که در کتاب باد سرخ آمده است، اینگونه روایت کرد: در عملیات غرورآفرین بیت المقدس در خرداد سال ۱۳۶۱ من به عنوان مسئول کنترل پرواز برج مراقبت از پایگاه هوانیروز کرمان به دزفول اعزام شدم و محل فعالیتم در برج مراقبت پایگاه هوایی دزفول بود و ضمن کنترل پرواز بالگرد‌های هوانیروز در منطقه، رابط فرمانده مستقر در پایگاه دزفول با مسوولین تیم‌های فنی پروازی در منطقه هفت تپه هم بودم.

در رابطه با غنیمت گرفتن و تخلیه بالگرد عراقی از منطقه به پایگاه دزفول با جناب سروان آسوار که به عنوان افسر عملیات و سرپرست تیم مستقر در هفت تپه فعالیت می‌کرد در تماس بوده و هرگونه دستورات فرماندهی در دزفول را با ایشان هماهنگ می‌کردم. سه روز از آغاز عملیات تخلیه بالگرد «میل ۲۶» عراقی توسط کارکنان فنی پروازی از منطقه گذشته بود و همه در دزفول نگران آن‌ها بوده و دائم موقعیت آن‌ها را از من سؤال می‌کردند. بالاخره در روز سوم جناب آسوار با من تماس برقرار کرد و خواست که به عرض فرماندهی برسانم که بچه‌ها نزدیک شوش سالم هستند و فقط بسیار خسته‌اند. سریعا چند نفر دیگر همراه نماینده ایمنی با خودرو به سمت شوش حرکت کنند تا ضمن جا به جایی نفرات تیم تخلیه، سریعا به دزفول برگشته و استراحت کنند.

دردسر‌های انتقال یک بالگرد عراقی غنیمت گرفته شده توسط رزمنده‌ها

خواسته جناب آسوار با دفتر فرماندهی در دزفول هماهنگ شد و یک خودرو با تعدادی از نفرات و نماینده ایمنی جهت کمک به تیم تخلیه به سمت منطقه مورد نظر حرکت کردند و خود جناب آسوار از طریق هوا با بالگرد شناسایی ۲۰۹ عملیات را رهبری و هدایت می‌کردند.

تیم اعزامی از دزفول در اسرع زمان ممکن به تیم تخلیه پیوسته و پس از تحویل و تحول کمرشکن، تیم تخلیه را با خودروی اعزامی به پایگاه دزفول فرستادند و خود مسئولیت ادامه راه تا پایگاه را که طولانی هم نبود به عهده گرفتند و تا نزدیکی اندیمشک بدون کوچکترین مشکلی طی کردند. در ورودی به شهرستان دزفول کاروان توقف کرد و علت آن هم وجود کابل‌های فشار قوی بود که احتمال برخورد آن با ملخ‌های بالگرد عراقی دور از ذهن نبود، با هماهنگی اداره برق دزفول و هماهنگی آن‌ها در جابه‌جایی کابل‌های کمرشکن، بالاخره به درب پایگاه هوایی دزفول رسیده و حالا مشکل تازه‌ای گریبانگیر تیم شده بود.

کمرشکن با آن بار سنگین و بلند که هیبت یک هیولا را داشت، عبورش از درب اصلی پایگاه تقریبا غیر ممکن بود. با هماهنگی و همکاری مسوولین پایگاه هوایی بالاخره کمرشکن از درب دیگری وارد پایگاه شد و در منطقه بالگرد‌های هوانیروز و در کنار یکی از آشیانه‌های پروازی تخلیه شد، هیبت این بالگرد غول آسا که در کنار بالگرد‌های هوانیروز پارک شده بود تداعی فیل و فنجان بود، بهترین موقعیت بود که بچه‌های فنی که در منطقه بودند از زوایای مختلف بالگرد را بررسی و تفاوت آن با بالگرد‌های کبرای هوانیروز را مقایسه و تبادل اطلاعات کنند.

در ظاهر در مقایسه با بالگرد کبرا، مشخص بود که قدرت مانور کبرا را ندارد؛ ولی از امکانات بسیار زیادی برخوردار بود. تعداد راکت انداز آن و مهمات مربوطه چند برابر بالگرد کبرا بود. چون سازندگان آن مقدورات و مأموریت چند بالگرد را در یک بالگرد فراهم کرده بودند؛ بالگردی که به غنیمت رزمندگان اسلام درآمده بود یک بالگرد ارزشمند با مزایای متفاوت با بالگرد کبرای دیروز بود. بالگرد مورد بحث از طرفی مانند بالگرد کبرا یک بالگرد جنگنده و شکاری دارای چهار قبضه راکت انداز، چهار قبضه موشک انداز تاو در طرفین و هر قبضه حاوی چهار موشک در جلو، و توپ ۲۰ میلی متری در جلو، دارای چهار مقر تیراندازی با مسلسل در داخل کابین هر طرف دو نفر تیرانداز، دارای دستگاه فیلمبردار که از ابتدای شلیک موشک تا اصابت آن را فیلم می‌کند و از جدیدترین تجهیزات الکترونیکی و رادیویی برخوردار است و از طرف دیگر مانند بالگرد هجومی دارای یک کابین برای حمل نفرات بود. در مجموع به عبارتی مقدورات و مأموریت دو نوع بالگرد کبرا و یک بالگرد ۲۱۶ هوانیروز در این بالگرد خلاصه می‌شد.

دردسر‌های انتقال یک بالگرد عراقی غنیمت گرفته شده توسط رزمنده‌ها

به هر صورت روز بعد از آوردن بالگرد عراقی به پایگاه دزفول، ورود مسئولین و افراد متخصص جهت بازدید و بررسی آن آغاز شد. در این رابطه یک تیم متشکل از مدیریت‌های مختلف هوانیروز از تهران وارد پایگاه دزفول شدند و پس از بررسی ستادی و بازدید از بالگرد، دستور تخلیه آن را به مرکز آموزش هوانیروز اصفهان صادر کردند و بالگرد بار دیگر روی کمرشکن بارگیری قرار گرفت و به اصفهان منتقل شد و این آخرین دیدار کارکنان فنی هوانیروز کرمان با بالگرد میل ۲۶ عراقی بود و بس. در سنوات گذشته این بالگرد در موزه‌های مختلف در معرض دید هموطنان قرار گرفت و آخرین جایگاه آن موزه دفاع مقدس در کاخ سعدآباد تهران بود.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

مصائب شیرین غنیمت گرفتن بالگرد غول‌پیکر عراقی بیشتر بخوانید »

دردسر‌های انتقال یک بالگرد عراقی غنیمت گرفته شده توسط رزمنده‌ها


دردسر‌های انتقال یک بالگرد عراقی غنیمت گرفته شده توسط رزمنده‌هابه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرهنگ بازنشسته فنی هوایی نصرالله نارویی در خاطره‌ای از روز‌های دفاع مقدس که در کتاب باد سرخ آمده است، اینگونه روایت کرد: در عملیات غرورآفرین بیت المقدس در خرداد سال ۱۳۶۱ من به عنوان مسئول کنترل پرواز برج مراقبت از پایگاه هوانیروز کرمان به دزفول اعزام شدم و محل فعالیتم در برج مراقبت پایگاه هوایی دزفول بود و ضمن کنترل پرواز بالگرد‌های هوانیروز در منطقه، رابط فرمانده مستقر در پایگاه دزفول با مسوولین تیم‌های فنی پروازی در منطقه هفت تپه هم بودم.

در رابطه با غنیمت گرفتن و تخلیه بالگرد عراقی از منطقه به پایگاه دزفول با جناب سروان آسوار که به عنوان افسر عملیات و سرپرست تیم مستقر در هفت تپه فعالیت می‌کرد در تماس بوده و هرگونه دستورات فرماندهی در دزفول را با ایشان هماهنگ می‌کردم. سه روز از آغاز عملیات تخلیه بالگرد «میل ۲۶» عراقی توسط کارکنان فنی پروازی از منطقه گذشته بود و همه در دزفول نگران آن‌ها بوده و دائم موقعیت آن‌ها را از من سؤال می‌کردند. بالاخره در روز سوم جناب آسوار با من تماس برقرار کرد و خواست که به عرض فرماندهی برسانم که بچه‌ها نزدیک شوش سالم هستند و فقط بسیار خسته‌اند. سریعا چند نفر دیگر همراه نماینده ایمنی با خودرو به سمت شوش حرکت کنند تا ضمن جا به جایی نفرات تیم تخلیه، سریعا به دزفول برگشته و استراحت کنند.

خواسته جناب آسوار با دفتر فرماندهی در دزفول هماهنگ شد و یک خودرو با تعدادی از نفرات و نماینده ایمنی جهت کمک به تیم تخلیه به سمت منطقه مورد نظر حرکت کردند و خود جناب آسوار از طریق هوا با بالگرد شناسایی ۲۰۹ عملیات را رهبری و هدایت می‌کردند.

تیم اعزامی از دزفول در اسرع زمان ممکن به تیم تخلیه پیوسته و پس از تحویل و تحول کمرشکن، تیم تخلیه را با خودروی اعزامی به پایگاه دزفول فرستادند و خود مسئولیت ادامه راه تا پایگاه را که طولانی هم نبود به عهده گرفتند و تا نزدیکی اندیمشک بدون کوچکترین مشکلی طی کردند. در ورودی به شهرستان دزفول کاروان توقف کرد و علت آن هم وجود کابل‌های فشار قوی بود که احتمال برخورد آن با ملخ‌های بالگرد عراقی دور از ذهن نبود، با هماهنگی اداره برق دزفول و هماهنگی آن‌ها در جابه‌جایی کابل‌های کمرشکن، بالاخره به درب پایگاه هوایی دزفول رسیده و حالا مشکل تازه‌ای گریبانگیر تیم شده بود.

کمرشکن با آن بار سنگین و بلند که هیبت یک هیولا را داشت، عبورش از درب اصلی پایگاه تقریبا غیر ممکن بود. با هماهنگی و همکاری مسوولین پایگاه هوایی بالاخره کمرشکن از درب دیگری وارد پایگاه شد و در منطقه بالگرد‌های هوانیروز و در کنار یکی از آشیانه‌های پروازی تخلیه شد، هیبت این بالگرد غول آسا که در کنار بالگرد‌های هوانیروز پارک شده بود تداعی فیل و فنجان بود، بهترین موقعیت بود که بچه‌های فنی که در منطقه بودند از زوایای مختلف بالگرد را بررسی و تفاوت آن با بالگرد‌های کبرای هوانیروز را مقایسه و تبادل اطلاعات کنند.

در ظاهر در مقایسه با بالگرد کبرا، مشخص بود که قدرت مانور کبرا را ندارد؛ ولی از امکانات بسیار زیادی برخوردار بود. تعداد راکت انداز آن و مهمات مربوطه چند برابر بالگرد کبرا بود. چون سازندگان آن مقدورات و مأموریت چند بالگرد را در یک بالگرد فراهم کرده بودند؛ بالگردی که به غنیمت رزمندگان اسلام درآمده بود یک بالگرد ارزشمند با مزایای متفاوت با بالگرد کبرای دیروز بود. بالگرد مورد بحث از طرفی مانند بالگرد کبرا یک بالگرد جنگنده و شکاری دارای چهار قبضه راکت انداز، چهار قبضه موشک انداز تاو در طرفین و هر قبضه حاوی چهار موشک در جلو، و توپ ۲۰ میلی متری در جلو، دارای چهار مقر تیراندازی با مسلسل در داخل کابین هر طرف دو نفر تیرانداز، دارای دستگاه فیلمبردار که از ابتدای شلیک موشک تا اصابت آن را فیلم می‌کند و از جدیدترین تجهیزات الکترونیکی و رادیویی برخوردار است و از طرف دیگر مانند بالگرد هجومی دارای یک کابین برای حمل نفرات بود. در مجموع به عبارتی مقدورات و مأموریت دو نوع بالگرد کبرا و یک بالگرد ۲۱۶ هوانیروز در این بالگرد خلاصه می‌شد.

به هر صورت روز بعد از آوردن بالگرد عراقی به پایگاه دزفول، ورود مسئولین و افراد متخصص جهت بازدید و بررسی آن آغاز شد. در این رابطه یک تیم متشکل از مدیریت‌های مختلف هوانیروز از تهران وارد پایگاه دزفول شدند و پس از بررسی ستادی و بازدید از بالگرد، دستور تخلیه آن را به مرکز آموزش هوانیروز اصفهان صادر کردند و بالگرد بار دیگر روی کمرشکن بارگیری قرار گرفت و به اصفهان منتقل شد و این آخرین دیدار کارکنان فنی هوانیروز کرمان با بالگرد میل ۲۶ عراقی بود و بس. در سنوات گذشته این بالگرد در موزه‌های مختلف در معرض دید هموطنان قرار گرفت و آخرین جایگاه آن موزه دفاع مقدس در کاخ سعدآباد تهران بود.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

دردسر‌های انتقال یک بالگرد عراقی غنیمت گرفته شده توسط رزمنده‌ها بیشتر بخوانید »