کمیته

قیام مسلحانه «میلیشیا»

ماجرای قیام مسلحانه «میلیشیا»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ تاریخ انقلاب اسلامی ایران برگرفته از رشادت‌ها و فداکاری‌هایی است که مردم برای حفظ و نگهداری آن انجام دادند و برای این کار خود هم بیش از ۲۰۰ هزار شهید و چندین برابر آن جانباز تقدیم کرده‌اند؛ به‌عنوان مثال، زمانی که خیانت‌های «بنی‌صدر» به‌عنوان اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران برای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مسجل شد و قصد داشتند تا در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ وی را استیضاح کنند، حامیان داخلی نامبرده یعنی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با دستور «مسعود رجوی» رئیس این سازمان به اصطلاح دست به قیام مسلحانه می‌زنند تا بدین‌وسیله به نمایندگان مجلس اعلام کنند که چنانچه استیضاح بنی‌صدر رأی بیاورد، آن‌ها در برابر این موضوع کشتار راه می‌اندازند.

آن‌ها با این تفکر، ساعت ۱۶ روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ اقدامات خود را در مناطقی همچون میدان فردوسی، خیابان طالقانی، منیریه، خیابان و میدان ولی عصر، بلوار کشاورز، میدان فلسطین، خیابان شهید مدنی (نظام‌آباد) و پل سیدخندان آغاز می‌کنند و هم‌زمان با تهران در چند شهر دیگر کشور مانند اصفهان فعالیت‌های آشوبگرانه خود را انجام می‌دهند و طی این اقدامات، همان‌گونه که در اطلاعیه دفتر امام خمینی (ره) ذکر شده «اینان به‌عنوان طرفداری از آقای بنی‌صدر در مرای و منظر مردم شکم دریدند و سر بریدند و اسید بر روی پسران و دختران معصوم پاشیدند و جنایات دیگری که قلم از بازگو کردن‌شان شرم دارد. جوانان پاکباخته و با خلوصی را که خدمات شایانشان به انقلاب زبانزد همگان بود را شناسایی کرده با فجیع‌ترین وضعی به خاک و خون کشیدند»، برای دست‌یابی به آنچه مد نظرشان بود از هیچ جنایتی فروگذار نکردند؛ لذا به همین منظور اعضای این سازمان در روز مورد اشاره به‌صورت علنی وارد فاز مسلحانه و درگیری با مردم و کمیته‌های انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج شده به نحوی که در این رهگذر در تهران ۱۶ نفر شهید و ۲۰۰ نفر هم مجروح می‌شوند.

میلیشیای منافقین در کوچه و خیابان، افرادی را که از جهت ظاهری به حزب‌اللهی‌ها شبیه بودند، کتک زدند و از آن‌ها می‌خواستند که به نفع بنی‌صدر و منافقین شعار دهند و در صورت امتناع یا مقاومت، با چوب و سنگ بر سر و روی افراد مقاوم می‌ریختند و بعضاً با کارد و چاقو و تیغ موکت‌بری صورت و بدن آن‌ها را زخمی می‌کردند، اما اقدام آن‌ها در این روز زمان زیادی را سپری نکرد؛ زیرا با حضور فراگیری مردم و نیرو‌های کمیته، سپاه و بسیج تعدادی از آشوبگران دستگیر و تجمعات آن‌ها در همان روز از بین رفت.

بر این اساس، منافقین برای رسیدن به هدف خود از خرداد ۱۳۶۰ و به دنبال تحلیل‌هایی که داشتند به‌منظور افزایش هزینه‌ها به نظام جمهوری اسلامی ایران، اقدامات خود را در قالب کشتار‌های دسته‌جمعی آغاز کردند و در این طرح‌ریزی عملیاتی خود بیشتر کسانی که مورد ترور قرار می‌گرفتند، افراد غیر مسلح و به اصطلاح عامی بودند.

این همان نکته‌ای است که مسعود رجوی در مصاحبه با نشریه «المصور»، اشاره کرده بود؛ زیرا وی تعداد کل شهروندان ایرانی را که از ابتدای ورود سازمان به فاز مسلحانه در خرداد ۱۳۶۰ تا انتهای سال ۱۳۶۲ به دست نیرو‌های این سازمان به شهادت رسیدند، شش هزار نفر اعلام کرده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای قیام مسلحانه «میلیشیا» بیشتر بخوانید »

مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بود

زنده‌یاد «احمدی»؛ راویتگری که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرد


مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، هفته پیش، خبری  مبنی بر درگذشت یکی از راویان قدیمی دفاع مقدس منتشر شد. «اسدلله احمدی» راوایتگر پیشکسوت دفاع مقدس با ۵۰ ماه سابقه حضور در جبهه‌ در دوران دفاع مقدس، بر اثر ابتلا به کرونا به دیدار معبود شتافت.

زنده‌یاد اسدلله احمدی که در سال ۱۳۳۳ در شهرستان شهریار چشم به جهان گشود، با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۹ به عضویت این نهاد نوپای انقلاب اسلامی در آمد و به دنبال آن برای فراگیری آموزش‌های لازم در اولین دوره آموزشی پاسداران در پادگان سعدآباد آن زمان شرکت کرد و بعد از طی آموزش‌های کوتاه و فشرده از سوی مصطفی چمران برای مقابله با غائله خلق عرب به همراه عده‌ای دیگر به خوزستان اعزام شد تا اینکه غائله دیگری این بار در کردستان شکل گرفت.

با شکل‌گیری تحرکات ضدانقلاب در کردستان وی به کردستان عزیمت کرد تا به همراه سایر مدافعان وطن، از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کند؛ براین اساس در اوایل شهریور سال ۱۳۵۸ به پادگان سنندج و سپس به مریوان رفت و در پاکسازی مناطق اطراف مریوان نقش آفرینی کرد.

احمدی همچنین در عملیات آزادسازی جاده بانه-سردشت به ویژه روستای «بسطام» مسئولیت کار با خمپاره ۶۰ که از سوی چمران به وی محول شده بود را بر عهده داشت. اما زمانی که بر اساس توافق گروه مذاکره کننده دولت موقت با رهبران گروه‌های مسلح مقرر می‌شود تا سپاه از شهر‌های کردستان خارج شود، این منطقه را به مقصد به تهران ترک می‌کند.

در بازگشت به تهران، چون با جو آن زمان سپاه موافق نبود به کمیته مرکزی انقلاب اسلامی واقع در میدان بهارستان رفت و بازرس مناطق دهگانه کمیته‌های انقلاب اسلامی شد؛ البته بعد از حدود چهار ماه یعنی از اوایل سال ۱۳۵۹ مجددا با آغاز دوره فرماندهی مرحوم دوزدوزانی در سپاه به ستاد مرکزی بازگشت و این بار در دفتر سیاسی سپاه مشغول شد و با شروع جنگ تحمیلی وی به همراه برادران دیگر از جمله محمد درودیان و جواد زمان‌زاده جزو بنیانگذاران دفتر تحقیقات جنگ سپاه شدند.

بدین ترتیب با حمله سراسری ارتش رژیم بعث عراق به مرز‌های میهن اسلامی، وی از اولین نفراتی است که به علت آشنایی با مناطق و محور‌های عملیاتی جبهه‌های میانی و غربی از سوی دفتر سیاسی برای ثبت و ضبط وقایع و حوادث، فراهم آوردن اسناد مربوط به جنگ تحمیلی به این مناطق رفت و گنجینه‌ای بی‌بدیل و مانند از رخداد‌های این دوره را جمع آوری کرد.

با آغاز عملیات‌های بزرگ آزادسازی مناطق اشغال شده خوزستان به جبهه‌های جنوب رفت و در کسوت راوی دفتر سیاسی از عملیات فتح‌المبین در شمال خوزستان تا پایان جنگ همراه و همپای فرماندهان بزرگ یگان‌ها و قرارگاه‌های عملیاتی همچون شهید حسین خرازی، شهید علی هاشمی، شهید محمد ابراهیم همت و…، مطالب و آثار گرانسنگی را که منحصربه‌فرد‌ترین و معتبرترین اسناد حادثه بزرگ جنگ و دفاع ملت ایران در برابر متجاوز است جمع آوری کرد.

مرحوم احمدی ۴۳ دفتر راوی در زمان جنگ نوشته که دربرگیرنده مطالبی است که وی در طول دوران دفاع مقدس به واسطه حضور در کنار فرماندهان دفاع مقدس نگارش کرده به‌عنوان مثال در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس در کنار فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، در عملیات والفجر هشت در کنار فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب و در عملیات کربلای پنج تا انتهای جنگ در کنار فرمانده نیروی زمینی سپاه، در عملیات بدر در قرارگاه نجف ۲ (نصرت)، در عملیات انجام نشده «سلمان» در قرارگاه نجف غرب (سلمان)، ادامه عملیات والفجر ۸ در قرارگاه خاتم (گزارش یک‌ماهه)، عملیات نصر ۷ در قرارگاه نیروی زمینی سپاه، حضور داشته است.

وی که دارای مدرک کارشناسی علوم نظامی بود، شرح عملیات‌های مختلف از جبهه میانی تا مریوان، تجربیات، نظرات و طرح در مورد کار تاریخ‌نگاری جنگ و مطالب و تحلیل‌های مربوط به عراق و نیرو‌های خودی، تاریخ جنگ (از زمینه‌سازی تا آزادسازی) در غرب کشور و محوربندی‌های منطقه، طرح اولیه تدوین، جمع‌آوری و خلاصه‌ای از مطالب مربوط به جنگ در محور‌های مختلف غرب کشور، را نیز در کارنامه آثار خود به ثبت رسانده است.

وی علاوه بر نگارش کتاب «دست‌های خالی؛ پا‌های خونین» که در مراسم تجلیل از پاسداران اهل‌قلم سال گذشته مورد تجلیل قرار گرفت، در قالب تاریخ شفاهی با سرداران اسدالله ناصح و عباس محتاج و شادمانی نیز گفتگو‌های مفصلی انجام داده است.

«اسدالله احمدی» مورخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ و در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی بر اثر ابتلا به کرونا و در سن ۶۷ سالگی دیده از جهان فرو بست و به یاران شهیدش پیوست.

انتهای پیام/ 231



منبع خبر

زنده‌یاد «احمدی»؛ راویتگری که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرد بیشتر بخوانید »

مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بود

مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بود


مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بودگروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ هفته پیش خبری منتشر شد مبنی براینکه یکی از راویان قدیمی دفاع مقدس با ۵۰ ماه سابقه جبهه به نام «اسدلله احمدی» بر اثر ابتلا به کرونا به یاد معبود شتافت لذا به جهت آشنایی با این راوی و نویسنده دفاع مقدس گوشه‌هایی از زندگی نامه وی را در ادامه آورده ایم.

وی که در سال ۱۳۳۳ در شهریار چشم به جهان گشود، با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سال ۱۳۵۹ به عضویت این نهاد نوپای انقلاب اسلامی در آمد و به دنبال آن برای فراگیری آموزش‌های لازم در اولین دوره آموزشی پاسداران در پادگان سعدآباد آن زمان شرکت کرد و بعد از طی آموزش‌های کوتاه و فشرده از سوی مصطفی چمران برای مقابله با غائله خلق عرب به همراه عده‌ای دیگر به خوزستان اعزام شد تا اینکه غائله دیگری این بار در کردستان شکل گرفت.

با شکل گیری تحرکات ضدانقلاب در کردستان وی به کردستان عزیمت کرد تا به همراه سایر مدافعان وطن، از تمامیت ارضی کشورمان دفاع کند؛ براین اساس در اوایل شهریور سال ۱۳۵۸ به پادگان سنندج و سپس به مریوان رفت و در پاکسازی مناطق اطراف مریوان نقش آفرینی کرد.

احمدی همچنین در عملیات آزادسازی جاده بانه-سردشت به ویژه روستای «بسطام» مسئولیت کار با خمپاره ۶۰ که از سوی چمران به وی محول شده بود را بر عهده داشت. اما زمانی که بر اساس توافق گروه مذاکره کننده دولت موقت با رهبران گروه‌های مسلح مقرر می‌شود تا سپاه از شهر‌های کردستان خارج شود، این منطقه را به مقصد به تهران ترک می‌کند.

در بازگشت به تهران، چون با جو آن زمان سپاه موافق نبود به کمیته مرکزی انقلاب اسلامی واقع در میدان بهارستان رفت و بازرس مناطق ۱۰ گانه کمیته‌های انقلاب اسلامی شد؛ البته بعد از حدود چهار ماه یعنی از اوایل سال ۱۳۵۹ مجددا با آغاز دوره فرماندهی مرحوم دوزدوزانی در سپاه به ستاد مرکزی بازگشت و این بار در دفتر سیاسی سپاه مشغول شد و با شروع جنگ تحمیلی وی به همراه برادران دیگر از جمله محمد درودیان و جواد زمان‌زاده جزو بنیانگذاران دفتر تحقیقات جنگ سپاه شدند.

بدین ترتیب با حمله سراسری ارتش رژیم بعث عراق به مرز‌های میهن اسلامی، وی از اولین نفراتی است که به علت آشنایی با مناطق و محور‌های عملیاتی جبهه‌های میانی و غربی از سوی دفتر سیاسی برای ثبت و ضبط وقایع و حوادث، فراهم آوردن اسناد مربوط به جنگ تحمیلی به این مناطق رفت و گنجینه‌ای بی‌بدیل و مانند از رخداد‌های این دوره را جمع آوری کرد.

با آغاز عملیات‌های بزرگ آزادسازی مناطق اشغال شده خوزستان به جبهه‌های جنوب رفت و در کسوت راوی دفتر سیاسی از عملیات فتح‌المبین در شمال خوزستان تا پایان جنگ همراه و همپای فرماندهان بزرگ یگان‌ها و قرارگاه‌های عملیاتی همچون شهید حسین خرازی، شهید علی هاشمی، شهید محمد ابراهیم همت و…، مطالب و آثار گرانسنگی را که منحصربه‌فرد‌ترین و معتبرترین اسناد حادثه بزرگ جنگ و دفاع ملت ایران در برابر متجاوز است جمع آوری کرد.

مرحوم احمدی ۴۳ دفتر راوی در زمان جنگ نوشته که دربرگیرنده مطالبی است که وی در طول دوران دفاع مقدس به واسطه حضور در کنار فرماندهان دفاع مقدس نگارش کرده به‌عنوان مثال در عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس در کنار فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، در عملیات والفجر هشت در کنار فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب و در عملیات کربلای پنج تا انتهای جنگ در کنار فرمانده نیروی زمینی سپاه، در عملیات بدر در قرارگاه نجف ۲ (نصرت)، در عملیات انجام نشده «سلمان» در قرارگاه نجف غرب (سلمان)، ادامه عملیات والفجر ۸ در قرارگاه خاتم (گزارش یک‌ماهه)، عملیات نصر ۷ در قرارگاه نیروی زمینی سپاه، حضور داشته است.

وی که دارای مدرک کارشناسی علوم نظامی بود، شرح عملیات‌های مختلف از جبهه میانی تا مریوان، تجربیات، نظرات و طرح در مورد کار تاریخ‌نگاری جنگ و مطالب و تحلیل‌های مربوط به عراق و نیرو‌های خودی، تاریخ جنگ (از زمینه‌سازی تا آزادسازی) در غرب کشور و محوربندی‌های منطقه، طرح اولیه تدوین، جمع‌آوری و خلاصه‌ای از مطالب مربوط به جنگ در محور‌های مختلف غرب کشور، را نیز در کارنامه آثار خود به ثبت رسانده است.

وی علاوه بر نگارش کتاب «دست‌های خالی؛ پا‌های خونین» که در مراسم تجلیل از پاسداران اهل‌قلم سال گذشته مورد تجلیل قرار گرفت، در قالب تاریخ شفاهی با سرداران اسدالله ناصح و عباس محتاج و شادمانی نیز گفتگو‌های مفصلی انجام داده است.

«اسدالله احمدی» در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ و در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی بر اثر ابتلا به کرونا و در سن ۶۷ سالگی دیده از جهان فرو بست و به یاران شهیدش پیوست.

انتهای پیام/ 231



منبع خبر

مرحوم «احمدی»؛ راوی که ۴۳ دفتر از دفاع مقدس نگارش کرده بود بیشتر بخوانید »