به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، نشست خبری کنسرت مشترک سهراب پورناظری و علی قمصری «در هوای بیچگونگی» با حضور این دو هنرمند و رضا امامی مدیر هنری پروژه و رضا امامی مدیر مارکتینگ داریا در کاخ سعدآباد برگزار شد.
در ابتدای این نشست، پورناظری گفت: خیلی خوشحالم در جمع اهالی رسانه هستم؛ بهنظرم رسم نشست خبری کنسرتها باید همیشه بهجا آورده شود چون برای هنرمند و اهالی رسانه سازنده است و موجب ارتباط دوسویه میشود. همچنین خیلی خوشحالم که این پروژه را با حضور علی قمصری انجام خواهیم داد و همراهی مجموعه داریا مایه افتخار است.
سپس، علی قمصری گفت: من هم خیلی خوشحالم که زمانی ایجاد شده تا بدون واسطههایی مثل فضایمجازی میتوانیم گفتوگو کنیم و صدای نبضهای یکدیگر را بشنویم و سخن بگوییم.
او به کنسرت «در هوای بیچگونگی» اشاره کرد و افزود: همدل و همقسم آمدهایم تا بتوانیم روی صحنه برویم و با همراهی رضا موسوی که سال گذشته تجربهی خیلی خوبی با او داشتیم بتوانیم در مقابل مردم رو سفید شویم که در چندروز گذشته بخاطر استقبالشان ما را شرمنده کردهاند.
در ادامه، موسوی گفت: خیلی زمانها گذشته و دورههایی را طی کردهایم تا نهایتأ منجر شد پذیرفته شود افرادی مثل بنده بهعنوان عضوی از این گروه در مقابل شما خبرنگاران در جمع هنرمندان قرار بگیرم؛ نمیخواهم بگویم خیلی خوندل خوردهایم اما درک صحنه بهعنوان اتفاقی بصری وجود نداشت و خوشحالیم که امروز برای آن ارزش قائل میشویم و نشان از هوشیاری عزیزان این گروه است؛ معتقدم یک اجرا موسیقی یک ضلع سوم دارد که اگر نباشد خیلی چیزها دفع میشود و از بین میرود.
سپس، امامی کار برای سربلندی ایران را شعار مارکتینگ داریا دانست و گفت: خوشحالیم که در کنار اساتید پورناظری و قمصری هستیم؛ قطعأ پروژههای ما منحصربهفرد است و در موسیقی بهدنبال کارهایی هستیم که نظیر آنها کم اجرا میشود. برایمان افتخار است که در حوزه فرهنگ و هنر رد و پایی از خودمان برجا بگذاریم. این کنسرت نیز یکی از فعاليتهایی است که تمام قد پشت آن ایستادهایم و به آن افتخار کنیم.
در بخش دیگری از این نشست خبری، علی قمصری درخصوص فضای کنسرت گفت: من و سهرابجان ۱۵ سال قبل بهطور مداوم همکاری میکردیم و فعالیتهایی داشتیم که با اقبال مواجه میشد؛ ما با همایون شجریان، محمد معتمدی و علیرضا قربانی همکاری داشتیم که تجربههای دلچسبی را رقم زد و در ادامه سالها بخاطر اختلافنظر و اختلاف نگاه به موسیقی از یکدیگر دور بودیم. خیلی خوشحالم که بعد از ۱۵ سال این ارتباط مجدد در دورهی خاص شکل گرفت. من به خودم گفتم اگر بخواهم به چیزی برای تغییر فکر کنم باید از صنف و خانواده خودم باشد بخاطر همین تغییر را در خانواده خودم با توجه و محبت بیشتر و همگرایی در صنف را شروع کردم.
او خلأ موسیقی ملی را جدی دانست و افزود: امیدوارم اهالی هنر و صنف ما موسیقی در اعتلای فرهنگ ایران همدل و همقسم باشند چراکه مخصوصا در زمینه موسیقی ملی این خلأ را احساس میکنیم؛ کنسرتهای پاپ همواره برگزار میشود درحالی که نوازندگان سازهای ایرانی کنار کشیدهاند و در سکوت هستند.
این موزیسین سازهای ایرانی کنسرت در هوای بیچگونگی را مبتنی بر موسیقی دستگاهی و بداههنوازی دانست و تصریح کرد: درخصوص این کنسرت انگار فکر سهراب و من یکی شده است و در شکلگیری اجرا و قطعات ما با همدیگر عمل کردیم که قشنگ است و این درهم تنیدگی در آهنگسازی و بداهه نوازی کمتر در یک کنسرت اتفاق افتاده است.
قمصری به همکاری با سهرابپورناظری اشاره و تصریح کرد: ما در سنی دوباره با هم کار میکنیم که جان در بدن داریم و میتوانیم برای کشورمان مفید باشیم درحالی که آشتی بین هنرمندان گاها زمانی شکل میگیرد که فرصتی برای همکاری نیست درحالی که ما امروز در زمینه اجرای کنسرت و آموزش در شهرهای مختلف فعالیتهایی را آغاز خواهیم کرد تا برای کشور و موسیقی مفید باشیم.
سپس پورناظری اتحاد و آشتی ملی و سرزمینی برای تمام ایران را ضروری دانست و افزود: یک روز پدرم گفت “شماها حتمأ این سرزمین را آباد میکنید چون هنوز خودتان را آباد نکردهاید” و ایشان این را به طنز گفت چون ما هنوز خودمان را آباد نکرده بودیم و معتقد بودند باید ابتدا خودمان را آباد کنیم؛ و ما امروز سعی کردیم از خودمان شروع کنیم که به نظرم یک ازخودگذشتگی میطلبید که در این سن در من و علی وجود داشت.
او ادامه داد: امروز یک انگیزه مضاعف وجود دارد و فکر میکنیم بخشی از رسالت و بار حفظ موسیقی دستگاهی و مقامی بر دوش من و علی قمصری است و در این خصوص یک حجم از تفاهم داریم که اگر بتوانیم آن را ادامه دهیم حتمأ یک درس برای نسلهای بعدی خواهد بود.
این موزیسین گفت: موسیقی گذشته درس آشتی به ما نداده است درحالی که نقش پیشکسوتان در این زمینه میتوانست مهم و پررنگ باشد و این کار راه را به ما نشان میداد و ما امروز تلاش میکنیم ضعفهای روابط انسانی را برای برطرف شدن تمرین کنیم.
پورناظری عنوان کرد: سالهایی که ما نوجوان بودیم گروههای زیادی در زمینه موسیقی ایرانی کار میکردند و این موسیقی مخاطب زیادی داشت و امروز چیزی از آنها نمانده است درحالی که باید چراغ این موسیقی فروزان بماند. کنسرت ما در سه بخش دونوازی ستار که حدود ۳۰ دقیقه است با فضای بداهه همراه خواهد بود، در ادامه دونوازی دیوان و تنبور که سازهای مقامی است با اجرای تصانیف، و با موسیقی با تار و کمانچه به پایان خواهد رسید که البته سازهای دیگری مثل عود، چنگ و پرفورمنس اضافه میشوند.
او در پاسخ بهاینکه نقش موسیقی در مواقع بحران چگونه چیست، گفت: حوادث تلخی در سرزمینمان شکل گرفت که هر عاشق سرزمینی را زجر داد؛ تکتک انسانهایی که در این ماجراها از دست رفتند اندوهی برای انسانهایی شدند که درد سرزمین دارند. در آن شرایط که در سرزمینمان این اتفاقات شکل گرفت نمیشد به کار و موسیقی فکر کرد و کاری که ما انجام میدهیم از روز اول از جنس راهگشایی بوده است.
این موزیسین به تشریح پیشرفتهای موسیقی در سالهای گذشته پرداخت و گفت: وقتی من کودک بودم پدرم برای اینکه ساز در خیابان حمل کند مجوز حمل ساز بههمراه داشت. ما از آن فضا امروز به جایگاهی رسیدهایم که ۲۰۰ کنسرت در تهران برگزار میشود و حضور زنان در موسیقی و بر صحنه چشمگیر و یک دستاورد بزرگ است.
پورناظری تصریح کرد: اگر گروهها کنسرت برگزار نکند قطعأ دود آن به چشم سرزمینمان میرود؛ معتقدم اگر فعالیتی وجود داشته باشد باید در عرصه و راه فرهنگ و هنر باشد. این جنس موسیقی مثل شریان حیاطی و بخشی از هویت این سرزمین است که سکوت در راه آن خیانت است.
او همکاری زنان در کنسرتهای گذشته خود را مورد اشاره قرار داد و عنوان کرد: نقش زنان در پروژههای سی و سیصد ما نقش پررنگی بوده است و همواره زنان را بهعنوان سوپراستارهای کارهایمان دانستهایم و پشت این زنان ایستادهایم و معتقدیم متولیان فرهنگ نباید عرصه را برای این هنرمندان تنگ کنند.
این موزیسین تاکید کرد: موسیقی تنبور و کردی در خون من جاری است؛ در پروژهای که علی قمصری در سراسر کشور داشت او یک اتفاق درجه یک بهعنوان تار ایرانی رقم زد که تحسینبرانگیز بود چون پیوند با موسیقی کل ایران داشت و از این پتانسیل نیز در کنسرت در هوای بیچگونگی استفاده میکنیم.
قمصری در ادامه گفت: من در پروژهای که بهموجب آن به سراسر کشور سفر کردم با چالشهای موزیسینها و استعدادهایشان روبرو شدم که با دست خالی و عشق تلاش میکردند و جلو میرفتند. در این مدت کلا تار ایرانی برای من مثل یک سلوک بود که معتقدم باید در هر شرایطی باید رسالت خودم را نسبت به آن ادا کنم چون خودم را بدهکار موسیقی ایرانی میدانم.
او با تاکید براینکه خودمان را در قبال مردم مسؤل میدانیم و برای مردم کار میکنیم، گفت: من در سفرهایی که به مناطق ایران داشتم بیشتر درحال یادگیری هستم و یادگیری آن برایم مهم است. دو نوع موسیقی کلاسیک ایرانی و مقامی غرب ایران قابل تدریس در دانشگاه است.
پورناظری در پاسخ بهاینکه آیا همزمانی برگزاری این کنسرت با کنسرت علیرضا قربانی یک رقابت است، گفت: هیچ رقابتی نیست؛ ما از سال ۱۳۸۶ پروژه سی و سیصد را در سعدآباد اجرا کردیم و فکر میکنیم اینجا حق آب و گل داریم و بخاطر انسی که با این مکان داشتیم اینجا را انتخاب کردیم.
او افزود: من از صمیم قلب برای کنسرت علیرضا قربانی خوشحالم و امیدوارم پرفروغتر باشند چراکه ما در توفیق و شکست هم سهیم هستیم و امروز به این حداقل از تحلیل رسیدهام که اگر بازار موسیقی رونق بگیرد به نفع همه است.
این موزیسین درباره اینکه چرا موسیقی بیکلام را برای این کنسرت انتخاب کرده است، گفت: این کنسرت بیکلام نیست چراکه همراه با دکلمه متون کهن است؛ در بخشهایی آواز علی قمصری و خودم وجود دارد هرچند تمرکز کنسرت بر ساز است و این میزان استقبال از این کنسرت خبر خوشی برای موسیقی است.
قمصری درخصوص شرایط حضور زنان در اجرای موسیقی گفت: درباره قوانین حضور بانوان در موسیقی مقررات و شرایط یکسانی در شهرهای مختلف وجود ندارد؛ در تهران تا حدی این امکان وجود دارد ولی در اصفهان این امکان وجود ندارد.
از آنجایی که ما یک ارکستر را با حضور استعدادهای درخشان شهرهای مختلف ایجاد کردهایم قصد داریم کنسرتی را بدون تفکیک جنسیتی در تمام شهرها روی صحنه ببریم که محدودیت جنسیتی در آن نباشد.
این موزیسین تصریح کرد: در کنسرت در هوای بیچگونگی غافلگیریهایی را در زمینه همآوایی خواهیم داشت که برای مخاطب جذاب خواهد بود و سعی داریم در این پروژه یکسری تغییرات بهسمت مثبت انجام دهیم.
پورناظری حمایت از هنر زنان را وظیفه دانست و گفت: شاید آنچهکه ما امروز بتوانیم درخصوص حمایت از هنر زنان کشورمان داشته باشد در جایگاه جاده صاف کنی باشد ولی ما آن را هم وظیفه میدانیم چون ما در طول تاریخ به زنان ایران بدهکاریم که امیدواریم ما در حرفه خودمان بتوانیم، جبران کنیم.
او با تاکید براینکه در عرصه موسیقی تناقضهایی وجود دارد که باید حل شود، گفت: هیچجای قانون و یا شرع محدودیتی برای موسیقی ایرانی نداشته است اما بهدلیل شرایط حساس موسیقی در کشورمان کسی ریسک نمیکند تا وضعیت موسیقی بهتر شود درحالی که ما موظفیم درباره حفظ فرهنگ ملی کوشا باشیم.
این موزیسین تاکید کرد: تمام ژانرهای هنر و موسیقی میتوانند جایگاه متعالی و حرام و حلال داشته باشند؛ در این زمینه باید درباره هنر زنان و محتوای آنها که شبههای ندارد نیز شفافیت صورت گیرد.
پورناظری گفت: کنسرت در هوای بیچگونگی مربوط به هیچ جریانی نیست بلکه این کنسرت نماینده انسانهایی است که منافع سرزمینمان را دنبال میکنند.
امامی درباره اینکه چرا داریا گزیده کار است، گفت: داریا یک استاندارد را برای کارهایش قائل است که آن استاندارد را در کنسرتهای پاپ پیدا نکرده و سعی میکنیم گونهای از موسیقی را حمایت کنیم که درحال کمرنگ شدن است.
او ارتقاع سطح زندگی و بالندگی نام ایران را مهمترین هدف داریا دانست و گفت: ما دنبال این هستیم که کاری برای ایران انجام دهیم؛ داریا بهعنوان تولید کننده موبایل چندماه آینده معرفی میشود و تنها یک هدف دارد و آن اینکه شرایطی بهتر را برای کشورمان رقم بزند. ما در هنر و موسیقی نزدیکترین سلیقه به خودمان را در کنار پورناظری و قمصری پیدا کردیم.
پورناظری درباره نام در هوای بیچگونگی برای این کنسرت گفت: عنوان کار از نثرهای بایزید بستامی گرفته شده است؛ ما فرازهای از نثرهای کهن را در این برنامه داریم.
قمصری نیز درخصوص جایگاه موسیقی مقامی در این کنسرت گفت: ساز تخصصی من دوتار نیست ولی یک عشق به این ساز داشتهام و سازی بوده که با آن درد دل میکردم. در دیدار اول من با سهراب ابتدا تار زدیم و سپس اجرای بداهه کردیم و یک ارتباط را شکل دادیم و من نظیر این همنوازیها را تجربه نکردهام و چقدر خوشحالم این اتفاق امروز رقم میخورد.
او عنوان کرد: ما در این کنسرت ناخودگاه به سراغ سازهایی رفتهایم که برخی کشورها سعی داشتهاند هویت آنها را تغییر و به نام خودشان ثبت کنند. دیوان، بربت(عود) و چنگ که ما درخصوص آن ریشه تاریخی در سرزمینمان داریم و با هویت ملی ما همراستا و گره خورده است در این کنسرت حضور خواهند داشت.
این موزیسین در تشریح بخشهای این کنسرت گفت: در بخش ابتدایی تمرکز بر سهتار است و با خلاقیتهای بصری قطعاتی را پشت سر هم قرار دادهایم و یک تصنیف اجرا میکنیم که نیمه اول آن با صدای من و نیمه دوم تصنیف با شعر حافظ است. بخش دوم، متمرکز بر ساز تنبور و دیوان است و کمی به موسیقی کردی ورود خواهیم داشت و قطعه پریشان پورناظری را اجرا میکنیم و در بخش سوم بر تار و کمانچه متمرکز میشویم و کار را با تصنیف ایران به پایان خواهیم رساند.
پورناظری درباره اینکه چه میزان از این کنسرت بداهه نوازی است، گفت: ما قابهایی را طراحی میکنیم که از پیش تعیین شده است که در دل هر قاب طرحهای هر شب را پیش میبریم و شاید بتوان گفت حدود ۵۰ درصد از کار بداهه باشد لذا کار در این قالبها قرار میگیرد و کارها شروع و پایان خواهند داشت و بداهههای این اجرا در دل یک ساختار از پیش تعیین شده است.
قمصری درباره جایگاه بداههنوازی گفت: موسیقی بداهه در شرق کشورمان به رسمیت شناخته شده است و اوج هنر است و هر کسی که بداهه نوازی کند به فرم و ردیف دستگاهی تسلط دارد پس هنر بداهه هنر مهمی است و اینگونه نیست که یک موسیقی بیبرنامه تلقی شود.
او مدیریت درست فرهنگی و هدایت را راهکار موفقیت هنر دانست و عنوان کرد: فرهنگ نیازمند هدایت کلان و درازمدت است؛ اگر بخواهیم فرهنگ در ریل درست حرکت کند باید کاری کنیم کودکان از مدارس با موسیقی ملی آشنا شوند.
امامی درخصوص جزئیات بلیتفروشی این کنسرت و مبالغ آن گفت: ارزش بلیتهای این کنسرت برای بهرهگیری اقشار متوسط جامعه طراحی شده است لذا مبلغ بلیتهای کنسرت از ۱۰۰ تا ۴۵۰ هزار تومان خواهد بود تا افراد و خانوادهها به راحتی با هر سطح اجتماعی بتوانند بلیت بخرند. و ما آمادگی داریم اجراهایی با ظرفیت هرسانس ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر را به صورت رایگان برای کسانی که امکان تهیه بلیت ندارند را پوشش دهیم که البته نیاز است دستگاههای متولی مقدمات آن را فراهم کنند.
موسوی درخصوص دکور و مسائل فنی نور و تصویر کنسرت و شرایط آن در سعداباد گفت: ما در این زمینهها در فضای سعدآباد همواره مشکلاتی داشتهایم و امکانات داخل سالن هیچ وقت مناسب نبوده است که با کمک مجموعه سعدآباد سعی شده مشکلات حل شود لذا طراحی صحنه ما کاربردی است و با همه محدودیت تلاش کردیم تاثیرگذاری موسیقی با نور را روان کنیم و در این اجرا برای حفظ بناهای تاریخی صدا به سمت این اماکن نیست.
پورناظری در پایان حفظ آثار باستانی و کهن را دغدغه خود دانست و گفت: این مکانها بدون توجه مردم مردهاند و به واسطه فعالیتهای فرهنگی و هنری میتوان این اماکن را محبوب کرد که بهنظرم باید در این خصوص میراث فرهنگی را کمک کرد.
انتهای پیام/ 121