روایتی از یک گروه جهادی/ مدرسهای برای تحصیل کودکان کار
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایتی از یک گروه جهادی/ مدرسهای برای تحصیل کودکان کار بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روایتی از یک گروه جهادی/ مدرسهای برای تحصیل کودکان کار بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانههای دفاعپرس، پایگاه خبری «گلوبال تایمز» در گزارشی به افشاگری از وضعیت وخیم و نامساعد کودکانِ کار در آمریکا پرداخته است. این پایگاه خبری در گزارش خود به این نکته پرداخته که برخلاف شعارهای ظاهری آمریکا در زمینه تعهدش به حقوق بشر، این کشور یکی از عقب ماندهترین کشورها در حوزه حفاظت از حقوق کودکان کار است و حتی بدتر از همه اینکه، دولت آمریکا به صورت پنهان و پشت پرده، از تداوم بهره کشی و استثمار کودکان کار در این کشور نیز حمایت میکند.
پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارش خود مینویسد:
«استفاده از کودکان کار صرفا نقض انسانیت و حقوق بشر نیست بلکه نوعی تجاوز به مدنیت و پیشرفتهای بشری نیز به حساب میآید. سال ۱۹۹۹، تمامی ۱۸۷ دولتِ «سازمان بینالمللی کار»، پیماننامه این سازمان در مورد بدترین اَشکال کار کودکان را به تصویب رساندند. البته که آمریکا نیز یکی از امضاکنندگان توافق مذکور بوده است.
از آن زمان تاکنون، تقابل (با) و حذفِ بدترین اشکال کار کودکان به یک الزام بین المللی تبدیل شده است. با این همه، آمریکا در زمینه کودکان کار و حقوق آن ها، در سالهای اخیر چندین قدم به عقب برداشته است. در حال حاضر، آمریکا مملو از کودکان کاری است که در حوزه صنایع مختلف این کشور فعالیت دارند. به بیان ساده تر، آنها مجبور به بدترین اشکال کارِ کودکان هستند.
فعالیتهایی که تا حد زیادی سلامت، امنیت و روحیه آنها را هدفِ آسیب قرار میدهد. «انیسیتو سیاست اقتصادی آمریکا» در ماه مارس گذشته گزارشی را منتشر کرده که نشان میداد در دو سال اخیر، حداقل ۱۰ ایالت در آمریکا قوانینی را به تصویب رساندهاند که در نوع خود در زمینه حفاظت از کودکان کار، گامی رو به عقب محسوب میشود. برابری و حقوق بشری که آمریکا سالهاست ادعای آن را دارد در تضاد آشکار با رویکردهای آن در زمینه استثمار وحشیانه کودکان کار و نقش حقوق کودکان در واقعیت است.
استثمار کودکانِ کار؛ شرارت مدرن آمریکا
آمریکا سابقهای سیاه در زمینه استثمار وحشیانه کودکان کار دارد. موضوعی که خود به یکی از مسائل منفی مهم در تاریخ این کشور اشاره دارد. سال ۱۷۹۱، «الکساندر همیلتون»، وزیر خزانهداری وقت آمریکا در گزارشی به این نکته اشاره کرد که کودکان میتوانند منبعی ارزان از نیروی کار برای آمریکا باشند. سال ۱۹۰۰ این نکته آشکار شد که چیزی در حدود ۱.۷۵ میلیون کودکِ ۱۰ تا ۱۵ ساله در آمریکا به کارِ اجباری و سخت مشغول بودهاند. سال ۱۹۱۶، کنگره آمریکا لایحهای را تصویب کرد که در قالب آن به حمایت از کودکان کار اشاره میشد. با این حال، این قانون نیز متاسفانه در سال ۱۹۱۸، توسط دادگاه عالی فدرال آمریکا لغو شد. مجددا چیزی در حدود ۲۰ سال طول کشید تا در سال ۱۹۳۸، قانون دیگری در حمایت از کودکانِ کار در آمریکا تصویب شود.
در این راستا، اگرچه به دلیل قوانین جدید، استفاده از کودکان کار به ظاهر در آمریکا متوقف شد با این حال، این مساله خود خیلی زود به یک مشکل نامرئی تبدیل شد. دلیل اصلی این موضوع نیز این بود که قانون سال ۱۹۳۸، کارکردن کودکان را قدغن نمیکرد بلکه صرفا به این نکته اشاره میکرد که کارِ افراد جوان باید امن باشد و سلامتی آنها را به خطر نیندازد.
به بیان سادهتر، این قانون نیز نوعی پوشش قانونی را برای کار کودکان ایجاد کرد. این قانون همچنین میگفت که کودکان زیر ۱۴ سال نمیتوانند در مشاغل غیر کشاورزی مشغول باشند. از این رو، صدها هزار کودک آمریکایی هنوز در مزارع کار میکنند و بسیاری از آنها نیز در اثر وقوع اتفاقات مختلف در مزارع، جان خود را از دست میدهند. البته که هنوز هم حمایتی موثر از کودکان کار در آمریکا ارائه نمیشود.
در سالهای اخیر، استخدام غیرقانونی کودکان کار در آمریکا حتی وضعیت بدتری را نیز به خود گرفته است. دولت آمریکا بدون نشان دادن واکنش مناسب، عملا نوعی چراغ سبز را در زمینه به کار کشیدن کودکان نشان میدهد. در پایان سال ۲۰۲۱، ایالت ویسکانسین نخستین ایالتی بود که با لایحهای موافقت کرد که ساعات کاری مجاز را برای افراد زیر ۱۶ سال، پس از ساعت ۱۱ شب قدغن میکرد.
دیگر ایالتها نیز از این دستورکار پیروی کردهاند. این نکته آشکار شده که در آمریکا، استثمار نهادینه افرادِ کم سن و سال، از گذشته تا به امروز، برقرار بوده و همواره سعی شده که در مورد آن لاپوشانی شود. در این راستا برخی حفرههای قانونی نیز به صورت عامدانه ایجاد شده تا صاحبان ثروت و قدرت بتوانند از آنها در زمینه کار کودکان سوءاستفاده کنند.
بهرهکشی از کودکان در آمریکا، کمبودها و ضعفهای نهادین این کشور را آشکار میکند
بیتوجهی سازمانی و نهادین به حقوق کودکان کار و رفاه این قشر در آمریکا، بازتاب دهنده ضعفهای جدی ساختاری در نظام سیاسی و اجتماعی آمریکا است. نژادپرستی، کودکان مهاجر و کار اجباری همگی برچسبهای مدرن کودکان کار در آمریکا هستند. این مشکلات در طی سالها انباشته شدهاند و بدون تردید نمیتوان آنها را یک شبه حل و فصل کرد.
البته که افزایش شمار کودکان کار در آمریکا تا حد زیادی نتیجه سیاستهای مهاجرتی غیرمنطقی آمریکا نیز است. از سال ۲۰۲۱، دولت بایدن دهها هزار نفر از کودکان پناهجو را بازداشت کرده است.
جالب اینکه این دولت، اصرار دارد که این کودکان بایستی حامی مالی داشته و تن به کار اجباری بدهند تا شانس بقا را داشته باشند. برای حامیان مالی این کودکان، این موضوع عملا به یک تجارت پرسود تبدیل شده است. در ماه فوریه سال ۲۰۲۳، نیویورک تایمز فاش کرد که استخدام غیرقانونی کودکان مهاجر در مشاغل خطرناک در اقصی نقاط آمریکا از جمله در کشتارگاهها، کارگاههای ساختمانی و کارخانههای خودرو، آسیبهای جدی را به آنها وارد میکند و عزت، امید و آینده را از آنها میگیرد.
قوای مقننه و قضائیه آمریکا در این معادله عملا در نقش تماشاچی ظاهر شده و میشوند. در برهههای زمانی مختلف، تصویب قانونی به ظاهر حمایتی از سوی نهادهای قانونی آمریکا در مورد کودکان کار، صرفا ماهیتی نمایشی به خود گرفته و ما شاهد وجود حفرههای فراوانی در قوانین تصویب شده به نفع نهادها، شرکتها و افراد سرمایهدار و استثمارگر بودهایم.
آمریکا؛ نمونهای منفی از نقضِ حقوق کودکان
در آمریکا، بخش قابل توجهی از کودکان به ویژه آنهایی که به گروههای قومیِ اقلیتی تعلق دارند، بیش از دیگران مستعد استثمار اقتصادی، از دست دادن فرصتهای آموزشی و طی کردن یک دوره کودکی ناخوشایند هستند. بیماری مزمن تبعیض نژادی در آمریکا، بیتفاوتی نسبت به رفاه مهاجران و سکوت در برابر رویههای استعماری شرکتهای بزرگ آمریکایی، همه و همه نه تنها خاطرات و میراث بد و منفی استثمار کودکان کار را در آمریکای قرن نوزدهم زنده میکنند بلکه فضایی مملو از دروغ و خودفریبی را نیز جهت مخاطب قرار دادن چالش کودکانِ کار نیز ایجاد میکند. مجموع این مسائل حقوق کودکان در آمریکا را بیش از پیش نقض میکنند.
آمریکا کشوری عقبمانده در امر حراست از حقوق کودکان در برابر استثمار و کار اجباری است. این کشور به عنوان تنها عضو سازمان ملل متحد که کنوانسیون حقوق کودکان را امضا نکرده، بارها و بارها توسط نهادهای حقوق بشری سازمان ملل متحد به دلیل عقب ماندگیاش در رابطه با حراست از حقوق کودکان، هدفِ سرزنش قرار گرفته است. در عین حال، آمریکا به عنوان یکی از امضاکنندگان “کنوانسیون بدترین اَشکال کار کودکان” هم به نحوی فعال به تعهدات بینالمللیاش جهت حفاظت از کودکان کار عمل نکرده است.
جالب اینکه سازمان بینالمللی کار تاکنون بارها و بارها از دولت آمریکا خواسته تا میزان نظارتش را بر فعالیتهای کودکان کار در مزارع این کشور تشدید کند. مضحک است که آمریکا از یک سو، انگشت اتهام را در مسائل حقوق بشری به سمت دیگر کشورها میگیرد و آنها را متهم میسازد، اما به نحوی جدی نسبت به وضعیت وخیم کودکان کار در کشور خود بیاعتنایی پیشه میکند و به نوعی این روند را تشویق میکند. این مسأله بار دیگر به نحوی آشکار بازتاب دهنده ماهیت منافقانه استانداردهای دوگانه حقوق بشری آمریکا است.
وخامت روز افزون وضعیت کودکان کار در آمریکا در نوع خود افشاکننده عیوب و ضعفهای ساختاری نظام آمریکا و نقض سیستماتیک حقوق بشر در این کشور است. زمانی که صحبت از حفاظت از حقوق کودکان و حذف پدیده کودکانِ کار میشود، آمریکا به معنای واقعی کلمه یک نمونه منفی است».
لینک: https://www.globaltimes.cn/page/۲۰۲۳۰۴/۱۲۸۹۹۴۷.shtml
منبع : سایت الف
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
عمو سامِ بیرحمِ کودکان! بیشتر بخوانید »
مشکل کار کودکان مانند لکهای در کارنامه حقوق بشر ایالات متحده است که ادعای به اصطلاح «فانوس دموکراسی» و رویکرد استانداردهای دوگانه آن در مورد حقوق بشر را به جهان یادآوری میکند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، موضوع حقوق بشر نه تنها زاده عصر جدید نبوده، بلکه با پیدایش انسان در روی زمین حقوق بشر نیز شکل گرفته است، لذا حقوق بشر جز لاینفک تاریخ بشر بوده و از آن جدا نمیباشد. از نظر شریعت اسلامی نیز حقوق بشر از جانب خداوند متعال مشخص گردیده است و فرضیه ملزم انسانی به شمار میرود، به این مفهوم که میان عام و خاص هیچ فرقی وجود ندارد و همگان در برخورداری از حقوق و آزادیها یکسان هستند.
لیکن در تفکر غربی حقوق بشر، شمولیت و انسان گرایی این حقوق تنزل پیدا نموده و میان حقوق شهروندان و مهاجرین، زنان و مردان، اقلیتها و رنگین پوستان تفاوت قائل شده است و کشورهای غربی در موارد متعددی حقوق بشر را صرفاً به عنوان ابزار سرکوب و مداخله در امور داخلی دیگر کشورها استفاده کرده و خود را به عنوان مدعیان حقوق بشر معرفی نمودهاند.
این کشورها با وجود آمار بالای موارد نقض حقوق بشر در رابطه با زنان، دختران و کودکان که مستندات آن نیز موجود است به عنوان داعیه دار حقوق بشر، و با استفاده از ابزارهایی همچون نقش اسطورهای غرب، نقش گفتمان غرب محور در نظام جهانی و همچنین گفتمان غرب باور، پروپاگاندای وسیع رسانههای غربی و بزرگنمایی تبلیغاتی که غرب همواره علیه کشورهای مخالف خود اعمال مینماید، اصولاً با هدف مخفی نمودن نقضهای فاحش حقوق بشر در کشورهای خود و بزرگ نمایی آن در دیگر کشورها عمل مینمایند.
نمونههای نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی و در رأس آن کشور آمریکا به حدی فراوان است که در این مقال نمیگنجد. اما نویسنده به سبب رسالت روشنگری به تعداد معدودی از موارد نقض حقوق بشر علیه زنان و دختران در کشور آمریکا به عنوان سردمدار اصلی کشورهای غربی ناقض حقوق بشر، خواهد پرداخت:
بی توجهی نظام عدالت کیفری آمریکا نسبت به برقراری عدالت برای قربانیان خشونت جنسی
براساس بررسیهای انجام شده، آمریکا به لحاظ فراوانی تجاوز جنسی در میان کشورهای جهان در رده سوم قرار دارد. از هر سه زن آمریکایی، یک زن در طول زندگی خود آزار جنسی را تجربه میکند.
این در حالی است که ۶۸ درصد خشونتهای جنسی به پلیس آمریکا گزارش نمیشود و ۹۸ درصد متجاوزان حتی یک روز هم در زندان نمیمانند. رسی تیلور (Taylor Recy) ،آفریقایی- آمریکایی، وکیل قربانیان تجاوزات جنسی به ویژه مهاجران و پناهجویان است.
وی که خود قربانی تجاوز جنسی است، قربانیان را به افشاگری و صحبت پیرامون نقض حیثیت و شرافت انسانی خود تشویق میکند. او میگوید رئیس جمهور و کمیته قضائی سنا تنها افراد و نهادهای قدرتمندی نیستند که تحقیقات را محدود میکنند و حتی به شکایات قربانیان تجاوزات جنسی توجه نمیکنند، بلکه حتی پلیس و مراکز تحقیق جرم در آمریکا نیز به قربانیان خشونت جنسی اهمیت نمیدهند.
افزایش تعداد و شدت تجاوزات جنسی در یگانهای ارتش به منزله بحران مدیریت نظامی
بر اساس گزارش وزارت دفاع آمریکا، گزارشهای تجاوز جنسی در آکادمیهای نظامی ایالات متحده در سال تحصیلی گذشته به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
گزارش سالانه آزار و اذیت جنسی و خشونت در آکادمیهای خدمات نظامی (MSA) سال تحصیلی ۲۰۲۰ – ۲۰۲۱ که حاوی تعداد زیادی از موارد گزارش شده از آزار و اذیت جنسی و تجاوز جنسی است، نشان داد که این ارقام در طول این دوره تحصیلی و بعد از شیوع کرونا افزایش یافته است. عواقب آن برای بازماندگان و نیروهای مسلح به طور کلی وخیم است، و ترس و نگرانی از وقوع تجاوز جنسی، کارایی و آمادگی نظامی و توانایی نیروهای مسلح را تضعیف میکند.
تقریباً از هر چهار زن نظامی یک نفر در طول دوران شغلی خود در ارتش ایالات متحده مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.
استثمار کودکان در مشاغل سخت
استثمار کودکان در مشاغل سخت و بی توجهی به قوانین منصفانه کار و وضعیت سالمت کودکان مورد توجه ماده ۳۲ کنوانسیون جهانی حقوق کودک در خصوص اشتغال بوده است و بر این اساس، دولت را موظف به تعیین استانداردهای شرایط حاکم بر هر شغل از حیث میزان آسیبی که به فرد میزند، کرده است.
سایت اطلاع رسانی telesurenglish در تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲ در یادداشتی اعلام میکند دادههای وزارت کار ایالات متحده نشان میدهد که احتمال مرگ کودکان ۱۵ تا ۱۷ ساله در مزارع چهار برابر بیشتر از سایر اماکن کار است.
بر اساس آمار رسمی ایالت متحده، تنها در سال ۲۰۱۹ حدود ۸۵۸ مورد کودک کار برخلاف قانون استانداردهای کار منصفانه شناسایی شدند، ضمن اینکه اعلام شده ۵۴۴ کودک زیر سن قانونی در مکانهای خطرناک مشغول به کار بودند.
گزارشهای برخی انجمنهای صنعتی ایالات متحده نیز حاکی از وجود حدود ۵۰۰۰۰۰ کارگر کودک در مزارع این کشور است. کمتر از یک پنجم کارگران در مزارع کاکائو و تنباکو در آمریکا را نیروی کار کودکان تشکیل میدهند.
مشکل کار کودکان مانند لکهای در کارنامه حقوق بشر ایالات متحده است که ادعای به اصطلاح «فانوس دموکراسی» و رویکرد استانداردهای دوگانه آن در مورد حقوق بشر را به جهان یادآوری میکند.
بنابراین همانطور که مشاهده مینمایید امروزه انحراف مباحث حقوق بشری از حوزه انسانی و تبدیل آن به ابزار قدرت و اعمال فشار در عرصه مناسبات میان دولتها، یکی از جدیترین تهدیداتی است که حقوق بشر با آن مواجه است و ممکن است این پدیده انسانی را از مسیر طبیعی و نهادینه شده معمول خود خارج نماید. زیرا در عمل مدعیان اصلی حقوق بشر را باید در وهله اول به عنوان ناقضان این حقوق شناسایی نمود. لیکن برخورداری از قدرت نظامی و مالی توان پاسخگو نمودن آنان را فراهم نخواهد ساخت.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پرونده سیاه حقوقبشری آمریکا در موضوع کودکان کار بیشتر بخوانید »
رئیس سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: بیش از ۵۰ درصد مناطقی که خانههای پلاک قرمز دارند، شناسایی و پلمب شده اند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، احمدی صدر گفت: شهرداری نوک پیکان است و اگر هر فردی کودک کاری در خیابان ببیند، اسم شهرداری را می آورد. نگاه ما به کودکان کار فرانهادی است، دستگاه های متولی تلاش هایی کردند اما هرکدام از این نهادها در مسیر رفع آسیب، حرکت میکنند.
به گفته رئیس سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران، در حال حاضر قرارگاهی در شهرداری تهران برای رفع آسیبهای اجتماعی ایجاد شده تا دستگاه های متولی وارد میدان شوند. یکی از کارهای مهم، شناسایی پلاک های قرمز در تهران که محل تجمع معتادین بوده، بیش از ۵۰ درصد این مناطق شناسایی و پلمب شده است.
او گفت: برای موضوع آسیب های اجتماعی یک برنامه ریزی خوب با بازه زمانی ۳ ساله طراحی شده است.
احمدی صدر گفت: حلقه های میانی مردم، فرهنگ و محلات باید تقویت شوند، برنامه ها به طوری طراحی شده که با تغییر مدیریت اتفاق خاصی رخ ندهد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
شناسایی بیش از ۵۰ درصد خانههای پلاک قرمز در تهران بیشتر بخوانید »
رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران ضمن پاسخ به این سؤال که کودکان چطور “کودک کار” میشوند؟ به تبیین گروههای مختلف کودکان کار، متولیان مسئول در کنترل این آسیب اجتماعی، عملکرد شهرداری تهران در این خصوص و … پرداخت.
دریافت
25 MB
.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
فیلم/ کودکان چطور "کودک کار" میشوند؟ بیشتر بخوانید »