کومله

چرایی اهمیت خلع سلاح گروهک‌های ضدانقلاب

چرایی اهمیت خلع سلاح گروهک‌های ضدانقلاب


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌‌ـ رحیم محمدی؛ این روز‌ها مصادف است با آخرین روز‌های شهریور؛ روز‌هایی که بنا بر آنچه اعلام شده، آخرین مهلت مقرر برای خلع سلاح گروهک‌های ضد انقلاب کوموله و دموکرات و سایر تیم‌های تروریستی مستقر در اقلیم کردستان عراق است.

گروهک‌های تروریستی مستقر در اقلیم کردستان بر اساس پیمان امنیتی بین ایران و عراق باید تا قبل از پایان شهریور علاوه بر اینکه توسط دولت مرکزی خلع سلاح می‌شوند، از جوار مرز با ایران هم عقب‌نشینی کنند و در نقاط مرزی کردستان عراق با ایران ارتش این کشور مستقر شود؛ اما چنانچه این امر تحقق نیابد، جمهوری اسلامی ایران در راستای حفظ منافع و امنیت خود حملاتی را علیه مواضع گروهک‌های تروریستی مستقر در منطقه یادشده انجام خواهد داد.

به همین علت اکنون دولت مرکزی عراق در تلاش است تا طبق توافق با ایران، گروهک‌های کوموله و دموکرات را خلع سلاح و آن‌ها را به سایر مناطق منتقل کند؛ در این رابطه خبر‌ها حاکی از این است که گروهک‌های یادشده در حال تخلیه پایگاه‌ها و مراکز خود هستند و برای اینکه آثاری از خود بر جای نگذارند، محل‌های تخلیه‌شده را با مواد منفجره تخریب می‌کنند.

لذا این اقدام یعنی اصرار و پافشاری جمهوری اسلامی ایران بر خلع سلاح گروهک‌های تروریستی مستقر در اقلیم شمال عراق امری ضروری بوده که می‌بایست صورت می‌گرفت؛ چرا که اگر در برابر اقدامات تروریستی که انجام می‌دهند، فقط به صدور بیانیه و یا اقدامات نظامی اکتفا کنیم، به هیچ عنوان جنبه بازدارندگی نخواهد داشت؛ چنانچه نمونه آن را در مقابله با اقدامات تروریستی که اعضاء جندالشیطان در جنوب شرق مرتکب می‌شوند، ملاحظه می‌کنیم.

البته اقداماتی که سپاه علیه مواضع کوموله، دموکرات و پژاک در منطقه شمال‌غرب کشور تاکنون انجام داده است، سابقه‌ای به قدمت عمر انقلاب اسلامی دارد؛ به عبارت دیگر از همان روز‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی در ایران درگیری‌ها با کوموله و دموکرات در کردستان هم آغاز شد و تا سال‌های اخیر همچنان ادامه داشت؛ با این تفاوت که تا قبل از پیروزی در جنگ تحمیلی، مدافعان انقلاب با اعضای گروهک‌های یادشده در داخل کشورمان مقابله می‌کردند، اما با خاتمه یافتن جنگ تحمیلی و فرار اعضای یادشده به داخل خاک عراق، درگیری‌ها به داخل عراق کشیده شد.

به‌عنوان مثال در سال ۱۳۷۵ سردار «احمد کاظمی» فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء نیروی زمینی سپاه در راستای مقابله با اقدامات تروریستی گروهک‌های مورد نظر عملیات زمینی را علیه آن‌ها در خاک عراق انجام می‌دهد و به واسطه آن، اعضای کوموله و دم.کرات متعهد می‌شوند که اقدامی را علیه جمهوری اسلامی ایران انجام ندهند.

اما با سرنگونی دولت صدام و اشغال عراق توسط ارتش آمریکا و متحدانش نه‌تنها بار دیگر حملات تروریستی خود را آغاز کردند، بلکه پایگاه‌هایی را هم برای استقرار جاسوسان موساد و سی.آی‌.ای هم اختصاص دادند تا جاسوسان آن‌ها بتوانند با سوءاستفاده از وضعیت جغرافیایی منطقه به کشورمان تردد کنند.

این موضوع زمانی مشخص شد که در سال‌های اخیر تیم تروریستی موساد برای ضربه زدن به یکی از مراکز حساس کشور در اصفهان، تیمی از گروهک تروریستی کوموله را ماه‌ها در یکی از کشور‌های آفریقایی آموزش‌های سخت و دقیقی می‌دهد، اما این تیم تروریستی قبل از انجام هرگونه اقدامی دستگیر می‌شوند که با دستگیری آن‌ها ارتباط مستقیم گروهک‌های تروریستی کوموله و دموکرات با سرویس‌های جاسوسی مانند موساد اسرائیل مشخص می‌شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرایی اهمیت خلع سلاح گروهک‌های ضدانقلاب بیشتر بخوانید »

آمریکایی‌ها و گروه‌های معاند در حال برنامه‌ریزی برای ناامنی در سیستان و بلوچستان هستند

فرمانده نیروی زمینی سپاه: آمریکا به‌دنبال ایجاد ناامنی در جنوب شرق کشور است


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرتیپ پاسدار «محمد پاکپور» فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همایش سران طوایف، مولوی‌ها و فرماندهان دسته‌های رزمی منطقه جنوب شرق کشور اظهار داشت: از ابتدای سال تاکنون شاهد برخی از تحرکات در منطقه بوده‌ایم؛ به‌طوری که تمام عناصر ضدانقلاب، منافقین و حتی پ. ک. ک و گروه‌های تجزیه‌طلب که در جغرافیای دیگری از کشور فعالیت دارند به دنبال این هستند که این منطقه را ناامن نشان دهند؛ چون نظام دارد در این منطقه جهت توسعه استان تلاش می‌کند و برنامه‌های دولت دراین استان نشان دهنده این موضوع است.

سردار پاکپور خطاب به سران طوایف گفت: نگذاریم که این دور پرشتاب خدمت‌رسانی دولت سرعتش کم و یا قطع شود. ما که در این منطقه ساکن هستیم مسئول تأمین امنیت اینجا خواهیم بود و شما بزرگان این استان هستید و می‌توانید خیلی تأثیرگذار باشید و از بروز خیلی از اتفاقات جلوگیری کنید. ما هم به شما اعتماد کردیم و مسئولیت تأمین امنیت منطقه را به شما داده‌ایم. دشمنان و بدخواهان به دنبال این هستند که ما نیرو‌هایی را از مرکز بیاوریم و اینجا را به یک منطقه بسته نظامی تبدیل کنیم و بعد روی این مسئله موج‌سواری کنند که ببینید نظام منطقه را نظامی کرده و مسائل دیگر؛ ولی ما نباید اجازه چنین کاری را به آن‌ها بدهیم. ما به شما اعتماد داریم؛ شما هم قابلیت و هم ظرفیت این را دارید که امنیت منطقه را تأمین کنید.

فرمانده نیروی زمینی سپاه تأکید کرد: ما نباید اجازه بدهیم که فرزندان‌مان و خودمان در زمین وسیعی که دشمن برای ما تعریف کرده است با توپ دشمن بازی کنیم؛ با توجه به اینکه شما ساکن این منطقه هستید و اشراف کامل اطلاعاتی بر جغرافیای زمین خود دارید، باید جلوی بسیاری از اتفاقات را بگیرید.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به اتفاقات اخیر استان اشاره و عنوان کرد: چهار نفر از مأمورین راهنمایی و رانندگی ما را شهید کردند در حالی که آن‌ها صرفاً نیرو‌های اداری بودند و یا دو نفر از مأموران توزیع غذا را در منطقه تفتان به شهادت رساندند در حالی که مسلح نبوده و با لباس شخصی مشغول توزیع جیره غذایی پرسنل بودند.

سردار پاکپور با اشاره به اقدامات و دشمنی‌های آمریکا علیه ملت ایران تصریح کرد: اطلاع دقیقی داریم از اینکه آمریکایی‌ها با گروه‌های معاندی که حتی مربوط به این منطقه از کشور هم نمی‌شوند، جلسات و ارتباطاتی برقرار کرده و در حال برنامه‌ریزی برای ایجاد ناامنی در این منطقه هستند.

فرمانده نیروی زمینی سپاه ادامه داد: وضعیتی که آمریکایی‌ها دارند به گونه‌ای است که رژیم صهیونیستی که قلب سیاست منطقه‌ای آمریکایی‌ها بوده، الان تنهاست؛ چون نگاه آمریکایی‌ها به جنگ اوکراین معطوف شده و در عراق و سوریه و لبنان هم نتوانسته‌اند توفیقی کسب کنند.

وی افزود: آمریکایی‌ها در مقابله با ایران چندین موضوع را دارند دنبال می‌کنند؛ نخست اینکه جمهوری اسلامی ایران چه عناصر برتری‌سازی دارد که مانع توسعه سیاست‌های آن‌ها شده  است؟ و اولین چیزی که می‌گویند این است که نفوذ منطقه‌ای و توان نظامی ایران را که از عوامل بازدارنده هستند، سلب کنند؛ که تاکنون نتوانسته‌اند و هرگز نخواهند توانست این کار را انجام دهند.

سردار پاکپور اشاره به انزوای سیاسی آمریکا در منطقه و جهان گفت: آیا در بحث انزوای سیاسی توانستند ما را در انزوا قرار دهند؟ می‌بینید که شرکای اقتصادی‌شان یکی یکی دارد از آن‌ها جدا می‌شوند و احساس کرده‌اند که تا دیر نشده باید روابط سیاسی خود را با ایران سر و سامان دهند.

فرمانده نیروی زمینی سپاه گفت: وظیفه ما این است که صحنه را ترسیم کنیم و ببینیم چه اتفاقاتی دارد می‌افتد؛ الان با طیفی از تهدیدات نیمه‌سخت و نرم دشمن مواجه هستیم با اتفاقاتی که در فضای مجازی رخ می‌دهد، جای شهید و جلاد را عوض می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: شرایط فضای مجازی نشان می‌دهد که دشمن یک حرکتی را شروع کرده که یک احساس ناامنی در منطقه به‌وجود آید که این احساس ناامنی از خود ناامنی بدتر است؛ آن‌ها قصد دارند مردم و افرادی که قصد سرمایه‌گذاری در این منطقه را دارند، احساس ناامنی کنند و منطقه را ترک کنند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرمانده نیروی زمینی سپاه: آمریکا به‌دنبال ایجاد ناامنی در جنوب شرق کشور است بیشتر بخوانید »

گوشه‌ای از رشادت‌های شهید «کاوه» از زبان دوستان/ قهرمان من

شگفتی‌سازی شهید کاوه و یارانش در آزادسازی شهر بوکان


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید «محمود کاوه» در سال ۱۳۴۰ در مشهد و در خانواده‌ای مذهبی و دوست‌دار اهل بیت (ع) به دنیا آمد.

پدرش از کسبه متعهد به‌شمار می‌آمد و در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت.

وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قائل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه فرزندش را با مکتب اسلام و اهل بیت (ع) آشنا می‌کرد.

سردار «محمود کاوه» سرانجام روز روز دهم شهریور ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران به شهادت رسید.

در نوشتار زیر، بخش‌های کوچکی از خاطرات دوستان و همرزمان شهید کاوه در مورد دلاوری‌ها و رشادت‌های در مورد این شهید والامقام است:

تفکرات و استدلال شهید کاوه با همه فرق می‌کرد

«مهدی مختاری» در خاطراه‌ای از فتح بوکان نقل کرد: «خاطرم هست سال ۶۰ محمود کاوه قبل از اینکه تیپ ویژه شهدا را تشکیل بدهد، برای فتح بوکان اقدام کرد. آن زمان من سن و سالم خیلی پایین بود و به سختی خودم را وارد جبهه کردم.

یکی از تجربیاتی که کاوه در کردستان و مناطق جنگی به‌دست آورده و از آن به‌عنوان حربه استفاده می‌کرد، راهپیمایی‌های جنگی غیر قابل تصور بود. خیلی از مناطق به همین شیوه توسط محمود کاوه پاکسازی می‌شد.

مقارن با این ایام، روبه‌روی سپاه سقز یک زمین ورزش بود. همه ما را برای تست گرفتن برد، با این قانون که با خودش برآورد کرده بود، هرکس ۲۰ دور دوید، آماده این راهپیمایی است.

خیلی‌ها ۱۹ دور دویدند و کاوه هم نامشان را خط زد و می‌گفت: «کسی که در ۱۹ دور بماند، قادر نیست این راه سخت را طی کند، ولی کسی که ۲۰ دور بدود می‌تواند ۲۵ دور هم بزند.»

من با سن کمی که داشتم ۲۰ دور را دویدم، در حالی که شناسنامه‌ام را دست‌کاری کرده بودم و بدون آموزش وارد کردستان شده بودم. اما کاوه گفت: «تو برای نبرد بوکان بیا از نظر من آماده‌ای.»

واقعا تفکرات و استدلالش با همه فرق می‌کرد. خدا شاهده طوری سریع و رعدآسا بوکان را پاکسازی کردیم که همه انگشت حیرت به دهان گرفته بودند. بوکان که توسط تروریست‌ها اشغال شده بود را فقط با تقدیم دو شهید پاکسازی کردیم. در حالی که آن دو نفر هم خوب به حرف‌های آقا محمود گوش ندادند و الا به شهادت نمی‌رسیدند.»

با هر فشنگ، یک نفر از دشمن را باید هدف گرفت

«جواد نظام‌پور» در مورد چابکی کاوه در روز‌های سرد و استخوان‌سوز کردستان در خاطره‌ای نقل کرد: «محمود کاوه در عملیات‌ها خیلی سبکبال حرکت می‌کرد. کوله‌پشتی و نارنجک بر نمی‌داشت و گاهی فقط اسلحه با دو خشاب همراهش بود و می‌گفت: «با هر فشنگ یک نفر از دشمن را باید هدف گرفت.

چرا بیخود تیر می‌زنید، چرا بیخود رگبار می‌بندید، اصلا چرا چیزی را که نمی‌بینید می‌زنید؟»

حتی گاهی قمقمه آب هم برنمی‌داشت. در سرمای استخوان‌سوز کردستان زیر لباس فرم خودش لباسی نمی‌پوشید. می‌گفت جلوی تحرک سریع را می‌گیرد و از سرعت آدم کم می‌کند، خیلی چالاک و قوی بود. دائم ورزش می‌کرد و روز‌های متمادی می‌توانست با کمترین آب و غذا پیاده‌روی کند و بعد از آن هم، اصلا خستگی را نمی‌فهمید. انرژی فوق‌العاده‌ای داشت.»

برای فتح جنگل‌های «آلواتان»، نگاه فرماندهان ارتش و سپاه به کاوه بود

«جواد نظام‌پور» با بیان خاطره‌ای در مورد آزادسازی جنگل‌های «آلواتان» و خلاقیت شهید کاوه در طراحی این عملیات نقل کرد:

«دسته‌ای از کُرد‌های عراقی هستند که با نام «بارزانی» شهرت دارند. این بارزانی‌ها در زمان غائله کردستان حامی جمهوری اسلامی شدند و تحت امر قرارگاه حمزه با لشکر ویژه شهدا همکاری می‌کردند. رئیس این‌ها در آن زمان برادر «مسعود بارزانی» یعنی ادریس بارزانی بود.

شهید کاوه اصلا از این‌ها خوشش نمی‌آمد و خیلی به آن‌ها بدبین بود. دائم می‌گفت: «این‌ها خیانت می‌کنند»، ولی شهید بروجردی به او می‌گفت: «محمود جان با این‌ها راه بیا برایشان هزینه شده ما باید از این‌ها کار بکشیم و برای نبرد اعزام‌شان کنیم.»

به خاطر دارم که در یک جلسه، همین ادریس بارزانی که آن زمان خیلی جوان بود، با چند تا BMW، بادیگارد و تشریفات به جلسه فرماندهان سپاه و ارتش آمد.

همانجا کاوه چند تشر محکم با حرف بهش زد و حسابی حالش را گرفت و با جدیت به او گفت: «خیانت نکنید. حواستان باشد که اگر دست از پا خطا کنید بالای سرتان هستیم.»

عاقبت؛ هم همین شد و شهید کاوه که همیشه به بارزانی‌ها بد بین بود، حرفش راست از آب درآمد.

گوشه‌ای از رشادت‌های شهید «کاوه» از زبان دوستان/ قهرمان من

در جریان آزادسازی «دوله‌تو» و فتح جنگل «آلواتان» فرمانده این‌ها از سر جهل، غرور، ترس، خیانت یا هر چیز دیگری، به ضدانقلاب پیغام داده بود که ما داریم به‌سمت شما می‌آییم.

ضدانقلاب هم که با کسی شوخی نداشت، چند خمپاره وسط این‌ها زده بود که همه‌شان با آن همه ادعا، بعد از دادن چند کشته، سریع پشت به میدان جنگ کرده و فرار کردند و با فرارشان به کلی طرح عملیات را از بین بردند و نیرو‌های تیپ شهدا به فرماندهی شهید قمی در یک ستون منظم دوباره به پادگان برگشتند و قفل جنگل آلواتان و گره کور آن با باز نشدن این منطقه همچنان باقی ماند.

واقعا هیچ راهی برای فتح این جنگل نبود. همه فرماندهان زبده سپاه و ارتش شور و مشورت کردند و به جایی نرسیدند. همه نگاه‌ها به سمت کاوه که فرمانده عملیات بود معطوف شد. کاوه، خود، جوانی بود ۲۱ ساله و باید راه حلی برای این مشکل پیدا می‌کرد.

گوشه‌ای از رشادت‌های شهید «کاوه» از زبان دوستان/ قهرمان من

در نهایت با طرحی که شهید کاوه ارائه کرد، تنها راه عقلانی و اصولی گشودن جنگل و دژ مستحکم «آلواتان»، با آتش بود. وی گفت: «جنگل را آتش می‌زنیم تا راه باز شود.» واقعا هم تنها راه همین بود و همه موافقت کردند.

اینگونه بود که بار دیگر عزم‌ها برای فتح آلواتان جزم شد. طرح محمود کاوه وآتش زدن جنگل آلواتان برای پاکسازی ارائه شد و با پشتیبانی قرارگاه حمزه، کامیون‌هایی حاوی مواد سوختی را به‌سمت جنگل هدایت کردیم تا آتش، راه بسته ما را باز کند.

بعد از آنکه مواد اشتعال‌زا را در جنگل پخش کردیم به وسیله مواد انفجاری، آتش مهیبی به راه افتاد، اما در کمتر از یک دقیقه طومار آتش درهم پیچید و جنگل نسوخت. همه ما مات و مبهوت ماندیم و از پاکسازی جنگل ناامید شدیم.

بروجردی و سپاه روی کاوه، طرح و عملیاتش اعتقاد زیادی داشتند

کاوه فرمانده عملیات بود و همه مسئولیت‌ها متوجه او می‌شد. از جان نیرو‌ها تا پاکسازی و پیروزی یا شکست در عملیات و… همان لحظه گفت: نقشه را بیاورید و بعد از آن روی زمین نشست و نقشه را پهن کرد و به آن خیره شد. کسی هم نزدیکش نمی‌شد. اخلاقش اینطور بود که موقع طرح‌ریزی عملیات نمی‌گذاشت کسی طرفش بیاد. تمام ایران برای آلواتان نگاه‌شان به ارتش و سپاه بود و ارتش و سپاه هم به محمود کاوه!

گوشه‌ای از رشادت‌های شهید «کاوه» از زبان دوستان/ قهرمان من

آخر سر محمود بلند شد و گفت: بلند شوید تا به پادگان برویم و نفت پالایشگاه آبادان را هم بیاوریم. اینجا آتش نمی‌گیرد. در واقع محمود آنجا نقشه عملیاتی ایجاد تنگه آتش را طرح‌ریزی کرده بود و از ارتش درخواست توپخانه ۱۰۵ که برد کم و نواخت تیر بالا را داشت، همراه با هزار گلوله کرده بود.

هیچ کس هم نمی‌دانست که او چه در سر دارد. چرا که در جنگ چریکی، توپخانه معنا نداشت و همه متحیر مانده بودند که چگونه می‌خواهد قفل آلواتان را باز کند. از طرف ارتش هم حرف‌هایی زده می‌شد که با ۱۰۰ هزار گلوله هم نمی‌تواند کاری بکند و ظاهراً هم درست بود.

دشمن بالای هزار نفر نیروی چریک را در منطقه آلواتان مستقر کرده بود که اصلا نمی‌شد آن را کاری کرد، اما خواست محمود باید اجرا می‌شد. حاج محمد بروجردی و سپاه روی کاوه و طرح و عملیاتش اعتقاد زیادی داشتند.

گوشه‌ای از رشادت‌های شهید «کاوه» از زبان دوستان/ قهرمان من

در نهایت شب عملیات، یک گروهان از لشکر ویژه شهدا پای کار رسید. محمود آمد و آن‌ها و توپخانه ارتش را کاملا توجیه کرد و آنجا برای اولین بار طرحی عملیاتی را بیان کرد که الآن در دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود، و ما تازه آنجا فهمیدیم هزار تا گلوله را برای چه می‌خواهد.

کاوه فرمانده توپخانه را صدا کرد. گفت: «ببین آقا جان، می‌خواهم یک خط آتش را در هر ۵۰ متر از این قله برایم ثبت کنی و با گلوله راه گردان را باز کنی.»

از آن طرف هم فرمانده گردان را کاملا توجیه کرده بود و اینطور شد که در ساعت ۱۰ شب با فرمان شهید محمود کاوه که پای قله آلواتان مانند شیری بی‌باک به کمین دشمن نشسته بود، صدای آتش مهیب توپخانه، کوهستان‌ها را به لرزه درآورد و جنگل آلواتان شبی را به چشم دید که تا دنیا دنیا باشد نخواهد دید.

گام‌های دلاوران لشکر ویژه شهدا طبق نقشه و فرماندهی شهید محمود کاوه در تنگه آتش به رأس قله رفیع آلواتان رسید.»

روش کاوه برای ایجاد امنیت در منطقه 

«سید مجید ایافت» طی خاطره‌ای از ضد کمین شهید کاوه علیه ضدانقلاب نقل کرد: «یک بی‌سیم قوی برای محمود آوردیم. گفت: «آن را به ماشینم ببندید، دور و بر شهر برویم تا ببینیم بردش چقدرست» حدود ۲۰ کیلومتر از شهر دور شدیم که گفت: خوب است برمی گردیم.

پنج نفر بودیم. من، محمود، راننده، متصدی بی‌سیم و «کاک عارف» فرمانده پیشمرگان سقز. در یکی از معبر‌های خطرناک نزدیک روستای «کمن تو» به کمینی با زنجیره ۵۰۰ متری از آدم و اسلحه که برای ما در اطراف جاده چیده بودند، برخوردیم. آن‌ها ماشین محمود را کاملاً می‌شناختند. از رنگش بگیر تا شماره پلاکش، همه را می‌شناختند و معلوم بود در مسیر برگشت منتظرمان بودند تا ما را بزنند.

راننده که نامش کاظم افخمی و از پاسداران مشهد بود، اصلا خودش را نباخت و با حدود صد کیلومتر سرعت، فرمان را کج کرد و یک چرخ را در خاکی بُرد و پایش را تا انتها روی پدال گاز گذاشت.

ما هم شیشه‌ها را پایین دادیم و از قاب پنجره شلیک می‌کردیم. صدای پوکه‌ها غوغایی به پا کرده بود. دو طرف، همدیگر را به رگبار بسته بودیم. با این تفاوت که ما پنج نفر بودیم که دو نفرمان راننده و بیسیم چی بودند، اما آن‌ها زنجیره ۵۰۰ متری از چریک بودند.

محمود به بیسیم‌چی داد زد و گفت: زود بگو بچه‌های گروه ضربت آماده باشند. کارشان دارم.

از کمین رد شدیم و به بچه‌های گروه ضربت سپاه سقز رسیدیم که نشسته در ماشین و مسلح به کالیبر ۵۰ و آماده بودند.
محمود از ماشین پایین پرید و گفت: «آماده‌اید؟»

همه با صدای بلند گفتند: «بله»

ماشین ما آبکش شده بود، ولی خودمان حتی زخم کوچکی هم بر نداشته بودیم. به کاظم که راننده‌اش بود، گفت که ماشین را سر و ته کُنَد، و با دست علامت داد که حرکت می‌کنیم و به من گفت که یک ستون نیرو بردارم و به دره‌ای نزدیک مرز بروم و هردومان می‌دانستیم راه فرارشان آنجاست.

خودش و بچه‌های گروه ضربت هم با شتاب به محل کمین رفته بودند. کمینی‌ها به جاده آمده بودند تا ببیند چه کار کرده‌اند که به محمود و کالیبر ۵۰‌های گروه ضربت برمی‌خورند.

فراری‌هایشان به طرفی می‌آمدند که منتظرشان بودیم. فرصت تعجب هم به آن‌ها ندادیم. همه‌شان را به گلوله بستیم. هیچ‌کدامشان نتوانستند از برد تیرهایمان دربروند.

شهید کاوه منطقه را اینطور امن می‌کرد. با ضدکمینی که حتی خودمان از آن خبر نداشتیم، چه برسد به آن‌ها که کمین زده بودند.»

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شگفتی‌سازی شهید کاوه و یارانش در آزادسازی شهر بوکان بیشتر بخوانید »

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان



دو تن از شاخه های گروهک تروریستی و ضد انقلاب کومله  وارد درگیری شدند. با وجود ادعای بسیار در مورد اتحاد این دو گروه، حالا با تیربار و دوشکا به جان هم افتاده اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، استقرار گروهک های تروریستی و تجزیه طلب در خاک اقلیم کردستان عراق، یکی از معضلاتی است که گهگاه به انحای مختلف، سر از رسانه و خبر در می آورد.

تازه ترین خبر، مربوط به درگیری دو شاخه از گروهک ضدانقلاب کومله است. شب گذشته دو تن از شاخه های گروهک ضد انقلاب کومله درگیرشدند. با وجود ادعای بسیار در مورد اتحاد این دو گروه، حالا با تیربار و دوشکا به جان هم افتاده اند.

گزارش های بسیاری از درگیری داخلی کومله در رسانه های اقلیم کردستان عراق منتشر شده و این گزارش ها نشان می دهد که درگیری مسلحانه بین جناح گروه تروریستی کومله زحمت کشان به سرکردگی عمر ایلخانی زاده و جناح کومله شورش به رهبری عبدالله مهتدی، دو کشته و تعدادی زخمی برجای گذاشت. البته این درگیری ابعاد پیچیده دیگری دارد. از جمله این که ایلخانی زاده با نیروهای خود دچار اختلاف شده و می خواهد به طرف جناح مهتدی بپیوندد اما از سوی نیروهای خود محاصره شده و به او اجازه خروج نمی دهند.

تنش در اردوگاه گروه تروریستی کومله، در زرگویز در چند کیلومتری سلیمانیه، در روز گذشته به جایی رسیده که رهبران این گروهک، ناچار شده اند که غرور خود را کنار گذاشته و برای حل مشکل، از پلیس اقلیم کردستان کمک بگیرند. نیروهای امنیتی اقلیم دیروز به اردوگاه رفته و فضا را آرام کرده اند اما در نیمه شب و پس از خروج پلیس محلی، درگیری مسلحانه روی داده و دو نیروی کومله به نام های سامان ابراهیمی و هیوا صادقی کشته شدند.

کعبی، از دیگر سران کومله از نیروهای خود خواسته به حملات پاسخ ندهند. این درگیری در حالی روی داده که این دو شاخه کومله، پس از سال ها جنگ و اختلاف، پس از دو سال مذاکره دوباره متحد شدند. اما این اتحاد تنها ۷ ماه دوام آورد و دوباره به سوی هم تیراندزای کردند. گفته می شود اختلاف آنها، تنها دلیل سیاسی و فکری ندارد و در مورد چگونگی استفاده از قرارگاه ها و امکانات خود نیز دچار دعوا و درگیری می شوند. شاخه سوم کومله به نام شاخه کمونیست در یک روستای کوهستانی دیگر است و تاکنون وارد این درگیری نشده است.

یکی از سرکردگان کومله به نام امجد حسین پناهی در تماس تلفنی با خبرنگاران اعلام کرد: «من خودم شاهد بودم که عمر ایلخانی زاده فریاد می زد: باکی از ریختن خون نداشته باشید. به همین خاطر من اعلام می کنم که این جنایت، بر گردن ایلخانی زاده، مهتدی و آذرباد است. ما حتی یک قدم از سنگرهای خودمان دور نشده ایم. آنان از دور با قناسه و دوشکا نیروهای ما را زدند. از همه می خواهم به کمک ما بیایند و این جنایت را محکوم کنند.»

گروهی که حمایت خارجی دارد اما فاقد جایگاه داخلی است

عبدالله مهتدی رهبر یکی از سه جناح گروه تروریستی کومله و همچنین رهبران و سرکردگان دیگر، وانمود می کنند که قدرت زیادی دارند. این در حالی است که شمار کل اعضا و نیروهای هر سه شاخه کومله که در اقلیم کردستان عراق مستقر شده اند، حتی به ۵۰۰ نفر هم نمی رسد! اما به منظور جلب حمایت های مالی و سیاسی آمریکا و کشورهای دیگر، در بیان ظرفیت های خود، غلو می کنند.

طی دهه های گذشته، افزایش قدرت دفاعی، اطلاعاتی و رصد قدرتمند تحرکات مرزی نیروهای جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و بی میلی و بی اعتنایی مردم استانهای کردنشین ایران نسبت به این گروهک ها، کاری کرده که آنان هیچگاه پایگاه اجتماعی نداشته باشند، کسی به عنوان نیروی تازه نفس به آنها ملحق نشود و در روستاهای کوهستانی و دره ها بمانند.

درگیری، پیش زمینه و سابقه طولانی دارد

برخی از سران کومله، تلاش کرده اند تا اهمیت درگیری روی داده را تقلیل دهند و وانمود کنند که چند جوان کم سن و سال دعوا کرده اند و اتفاق خاصی روی نداده است. اما سخنان یکی از سران این گروه در مصاحبه با سایت خبری متعلق به برهم صالح رئیس جمهور سابق عراق، نشان می دهد که مدتهاست در مرکز به اصطلاح قرارگاه کومله، گروه هایی از هر دو طرف، شب ها از ترس حمله طرف مقابل نمی خوابند و نگهبانی می دهند!

نوید مهرآور، که از او به عنوان رئیس کمیسیون نظامی کومله زحمتکشان نام برده می شود، آشکارا درباره اختلافات داخلی صحبت کرده و در مورد تنشی که یک هفته قبل روی داده، چنین روایت کرده است: «در سه یا چهار روز گذشته جلسه ای را در جبهه کمیته مرکزی برگزار کردیم.

در این نشست، هر دو جناح، حضور داشتیم. ما به طور شفاف خواهان آن شدیم که اقدامات سیاسی عبدالله مهتدی، هر چه زودتر متوقف شود. در غیر این صورت تصمیم دیگری خواهیم گرفت». او در ادامه به کودتای داخلی کومله اشاره کرده و گفته است: «مهتدی و ایلخانی زاده به دنبال یک توطئه بودند تا ما را از حزب بیرون بیاندازند. ما بر سر مسیری که می خواستند از آنجا به ما حمله کنند، مراقب بودیم. مرکز آموزشی را نیز از ما گرفتند. ولی بعد، توانستیم آنجا را پس بگیریم و البته اجازه ندادیم از دماغ کسی خون بیاید».

این فرمانده گروه تروریستی و ضدانقلاب با افتخار اعلام کرده که یک هفته پیش، دعوا را متوقف کرده و نگذاشته خون از دماغ کسی بیاید. اما بعد، مشخص شد که علت اصلی پرهیز از شلیک و درگیری، این بوده که مهرآور و رفقایش، خانه ایلخانی زاده را محاصره کرده و او را به گروگان گرفته اند! این از اتفاقات شگرفی است که تاکنون در گروه های تروریستی و ضدانقلاب مستقر در کوهستان های اقلیم کردستان عراق، سابقه نداشته است.

قیمت واقعی رویاهای مهتدی

عبدالله مهتدی رهبر گروه تروریستی و ضدانقلاب کومله، در اعتراضات اخیر، به دنبال آن بود که در کنار رضا پهلوی و دیگران، خود را به عنوان رهبر جنبش معرفی کند و با سفر به آمریکا و کشورهای اروپایی، وانمود کند که یکی از اصلی ترین محورهای تحولات آتی است! اما حالا همین به اصطلاح رهبر حزب، در شرایطی گرفتار شده که اعضای گروه او با سلاح سنگین به جان هم می افتند.

تداوم حضور چندین گروهک تروریستی ضد جمهوری اسلامی ایران در خاک اقلیم کردستان عراق با چندین نام و عناوین متفاوت همچون کومله، دموکرات، پاک، پژاک و غیره علاوه بر آن که گهگاه برای امنیت استان های غرب کشورمان مشکل ایجاد می کند، ثبات و آرامش مردم اقلیم کردستان را نیز مختل کرده است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان بیشتر بخوانید »

.

جورچین فتنه


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- شهاب شعبانی‌نیا؛ «نرخ دلار از حدود ۳۰ هزار تومان به سوی ۶۰ هزار تومان سیر صعودی پیدا کرده است، کسب و کار مردم در تهران و برخی شهر‌ها دچار اختلال شده و چشم‌انداز وضعیت اقتصادی مبهم‌تر از قبل شده است، تعدادی از مدافعان امنیت نیز مورد هجمه قرار گرفته و مظلومانه به شهادت رسیده‌اند»؛ این‌ها گوشه‌ی کوچکی از وقایع تلخی است که در پاییز ۱۴۰۱ رقم خورد.

هرچند که همه گروهک‌های معاند با اخذ دستور از یک اتاق عملیات و مطابق برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده، جامعه را به سوی ناامنی و اغتشاش سوق دادند، اما جورچین فتنه ۱۴۰۱ با کلیدواژه‌ی «دروغ» تکمیل شد؛ دروغی که رسانه‌های معاند در ماجرای «مهسا امینی» به‌طور پیاپی تکرار کردند تا بنزین بر آتش اغتشاشات بریزند.

در این میان، ادعا‌های پدر مهسا امینی مبنی بر سلامتی کامل فرزندش، موجب شد که شایعه ضرب و شتم این دختر از سوی پلیس، قوت بیشتری بگیرد و جوانان هیجان‌زده و فریب‌خورده‌ی بیشتری با جریان فتنه همسو شوند.

فرقه تروریست رجوی (منافقین)، سلطنت‌طلبان و گروهک‌هایی همچون کومله که کمترین پایگاه اجتماعی را نیز در بین ملت ایران ندارند، با توسل به این‌گونه ادعا‌های کذب و اخبار جهت‌دار رسانه‌های ضد ایرانی همچون «ایران‌اینترنشنال»، «من‌وتو» و «بی‌بی‌سی فارسی» توانستند از غفلت و ناآگاهی تعدادی از جوانان این مرز و بوم همچون مجیدرضا رهنورد استفاده کنند تا بدین شکل هم نیرو‌های امنیتی را هدف قرار دهند و هم با مرگ امثال این جوان در کف خیابان‌ها، پروژه کشته‌سازی و اتهام‌زنی به نظام اسلامی را پیش ببرند.

البته هوشمندی نظام مبنی بر ممانعت از مسلح شدن مدافعان امنیت و همچنین در پیش گرفتن سیاست مدارا در قبال افراد فریب‌خورده، موجب شد که صف این افراد از صف گروهک‌های معاند و دشمنان نشان‌دار این کشور جدا و پروژه کشته‌سازی معاندان نیز با شکست مواجه شود؛ هرچند که هزینه اجرای این سیاست و اثبات دروغ دشمنان، با خون پاک ده‌ها شهید مدافع امنیت پرداخت شد.

اما با فروکش کردن اغتشاشات، این سوال در فضای حقیقی و مجازی به دفعات مطرح شده است که چرا افرادی که با دروغ خود، جورچین فتنه دشمنان داخلی و خارجی را تکمیل و هزینه‌های گزافی را به کشور تحمیل کردند، مورد بازخواست قرار نمی‌گیرند؟!

شهادت سرگرد «محمد قنبری» به دست پسرعموی مادر «کیان پیرفلک» در روزهای گذشته نیز این سوال را بیش از پیش در اذهان متبادر کرده است که چرا از سوی دستگاه قضایی و مسئولان ذی‌ربط با کسانی همچون پدر مهسا، مادر کیان و سلبریتی‌هایی که با طرح ادعا‌های دروغین، آتش‌بیار معرکه شده و خانواده‌های بسیاری را داغ‌دار کردند، برخوردی صورت نمی‌گیرد؟

آیا تداوم مماشات با چنین عناصری، موجب نمی‌شود که باز هم خون بی‌گناهی ریخته شود و همچون فرزندان شهید قنبری، گَرد یتیمی بر چهره کودکانی دیگر بنشیند؟ پس شاید لازم باشد که به مسئولان ذی‌ربط یادآور شویم «امنیت در هر جامعه‌ای خط قرمز محسوب می‌شود» و بر این اساس، مماشات با عاملان ناامنی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.

انتهای پیام/ 200

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جورچین فتنه بیشتر بخوانید »