کومله

مثلث وحشت کومله با نقش آفرینی فرمانده ۲۲ ساله

مثلث وحشت کومله با نقش آفرینی فرمانده ۲۲ ساله


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، فرماندهی لشکر ویژه شهدا مسوولیتی بود که همه آن را با محمود کاوه می‌شناختند. او که سال ۱۳۴۰ در مشهد مقدس به دنیا آمد در بدو تشکیل سپاه پاسداران عضو این نهاد انقلابی شد و در ۲۲ سالگی با سمت فرماندهی تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا به غرب کشور رفت. این تیپ مدتی بعد به لشکر ارتقا یافت.
در عملیات کربلا ۲، محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا، کار عجیبی کرد. نیرو‌های خط شکن را جلو فرستاد و آمد و نمازی دو رکعتی اقامه کرد.

بعد از نماز گفت: این نماز را فقط به دو دلیل خواندم، اول برای پیروزی بچه‌های خط شکن و بعد. یکی از بچه‌ها پرسید: «بعد چی؟» گفت: «دلم می‌خواهد اگر خدا لایقم بداند این نماز، آخرین نمازم باشد» و خدا لایقش دانست. شهید کاوه در همان عملیات شهید شد.

کومله باید بدونه با کی طرفه

سردار سید مجید ایافت نیز در خاطره‌ای بیان کرد: گوشی بی سیم دستش بود و با صدای بلند به لهجه‌ی مشهدی می‌گفت: مو محرابُم، شما ایادی شرق و غرب هستِن. پدرتان را در میارُم. گفتم: با کی داری اینجوری حرف می‌زنی؟ گفت: با رئیس کومله ها، می‌خوام صدامو بشناسن که موقع عملیات بدونن با کی طرِفَن.

یکی از کرد‌ها می‌گفت، هر موقع مثلث محراب، قمی و کاوه در یک عملیات کامل می‌شد و صدایشان در بی سیم کومله‌ها می‌پیچید، همه حساب کار دستشان می‌آمد و می‌فهمیدند که شکست قطعی است.

اصرار برای حکم جانشینی

حمید خلخالی از رزمندگان دوران دفاع مقدس نیز در خاطره‌ای از شهید محمود کاوه تعریف کرد: دست کرد توی جیبش و نامه‌ای بیرون آورد. حکم فرماندهی سپاه سقز بود. فکر کردم مال خودش است، با خودم گفتم: حتماً می‌خواد قول بگیره که پشتش باشم و باهاش کار کنم. حکم را داد دستم، دیدم اسم من توی آن نامه نوشته شده.

نگاهش کردم، پرسیدم: این حکم چیه؟ گفت: حکم فرماندهی سپاه سقز، برای تو گرفتمش، گفتم: خودت چی؟ گفت: از این به بعد من هم مسئول عملیاتم، اینم حکم. بی اختیار زدم زیر خنده، گفتم: آقا محمود تو هم چه کار‌هایی می‌کنی ها! اینجا همه می‌دونن که از تو شایسته‌تر و بهتر برای فرماندهی سپاه کس دیگه‌ای نیست.

تنها چیزی که نمی‌توانستم قبول کنم همین یک مورد بود که او بشود مسئول عملیات و من بشوم فرمانده. آنقدر اصرار کردم تا مجبور شد حکم‌ها را عوض کند.

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مثلث وحشت کومله با نقش آفرینی فرمانده ۲۲ ساله بیشتر بخوانید »

مزدور بی‌بی‌سی در توهم رهبری کردستان

مزدور بی‌بی‌سی در توهم رهبری کردستان



در روزهایی که بر ما می‌گذرد، رسانه‌های بیگانه نام و تصویر یک نفر را فراوان تکرار می‌کنند: عبدالله مهتدی. شناخت پیشینه این نام، در تحلیل تحولات جاری ضروری به نظر می‌آید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه جوان نوشت: در روزهایی که بر ما می‌گذرد، رسانه‌های بیگانه نام و تصویر یک نفر را فراوان تکرار می‌کنند: عبدالله مهتدی. شناخت پیشینه این نام، در تحلیل تحولات جاری ضروری به نظر می‌آید. در مقال پی‌آمده، نقش نامبرده در فرآیندهای مرتبط به حزب کومله، مورد بازخوانی قرار گرفته است.

فرزند حاجی رحمان آقا مهتدی، در آغاز راه

عبدالله مهتدی فرزند حاجی رحمان آقا مهتدی، در سال۱۳۲۸، در شهرستان بوکان از توابع استان آذربایجان‌غربی به دنیا آمد. پدر او از خان‌های زمان شاهنشاهی محسوب می‌شد که به دلیل خیانت به قاضی محمد و خدماتی که به رژیم پهلوی ارائه داده بود، به امر دربار به شهر تهران دعوت شد و در آنجا زندگی کرد. مهتدی تحصیلات خود را در تهران سپری کرد و در این شهر، با مارکسیسم آشنا شد و به یک فرد معتقد بدان تبدیل گشت. در روزهای پایانی پاییز۱۳۵۷، او همراه چند تن از دوستانش که فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های تهران و تبریز بودند، گردهم آمدند و سازمانی به نام «کومه له شورشگیری زه‌حمه تکیشانی کوردستانی ئیران» (سازمان انقلابی زحمت‌کشان کردستان ایران) را تأسیس کردند. بنیان‌گذاران کومله، سه سالی را در زندان، به جرم خواندن چند جزوه مارکسیستی سپری کرده بودند. میانگین سنی‌شان ۳۰ سال و عموماً از طبقه متوسط و فئودال بودند و هیچ کدام، پیشینه طبقاتی کارگری و زحمت کشی نداشتند! عبدالله مهتدی برادر دیگری به نام صلاح‌الدین دارد که تئورسین اتحادیه میهنی کردستان عراق و مشاور جلال طالبانی بود. مهتدی چندین عملیات تروریستی را علیه رزمندگان جمهوری اسلامی سازماندهی کرد و همین فعالیت‌ها سبب شد تا در اولین کنگره گروهک کومله بعد از انقلاب اسلامی، به عنوان سر کرده این گروه انتخاب شود. او تا سال ۱۳۶۲ یعنی تا قبل از تأسیس حزب کمونیست ایران، در گروهک کومله و در سال ۱۳۶۲ به توصیه رقیب دیرین خود سیدابراهیم علیزاده، فعالیت‌های خود را به عنوان دبیرکل حزب کمونیست ایران (حزبی که در ستیز با مذهب است) آغاز کرد و از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۹، فعالیت‌های تروریستی خود را در این حزب ادامه داد. مهتدی که از کمونیست‌های دو آتشه محسوب می‌شد، در نشریه «به سوی سوسیالیزم» یعنی نشریه تئوریک و رسمی حزب کمونیست، در مقابل انتقادات مطرح شده از سوی منتقدان، با واکنش‌های تند در مقام دفاع از حزب برمی‌آمد.

مشارکت در بمباران زندان «دوله تو»

در اردیبهشت ۱۳۶۰ جلیل گاردانی، فتاح کاویانی و ایرج سلطانی (خلبانان فراری)، به نمایندگی از حزب دمکرات و عبدالله مهتدی و ابراهیم علیزاده از طرف گروهک کومله، با سرهنگ عیار عبدالرضا و رشید صالح دیدار کردند. در این ملاقات، بر سر بمباران زندان «دوله تو» توافق شد. بین جاده سردشت به پیرانشهر، تقریباً میانه مسیر دو شهر، روستایی به نام میرآباد قرار دارد. انتهای مسیر روستا به سمت مرز عراق، منطقه آلواتن نام داشت که زندان دوله تو در آنجا بود. این زندان متعلق به گروهک‌ها بود و عده‌ای از نیروهای سپاه پاسداران، کمیته انقلاب اسلامی، ارتش جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و گروهی از نیروهای کُرد طرفدار جمهوری اسلامی، در آن محبوس بودند. براساس این توافق در ۱۷ اردیبهشت۱۳۶۰، زندانیان بر خلاف هر روز که به بیگاری برده می‌شدند، در حیاط زندان نگه‌داشته شدند و نگهبانان زندان نیز از ۵۰ به ۱۲ نفر کاهش یافتند! صبح آن روز هواپیماهای عراقی با هدایت حزب دمکرات و گروهک کومله، ساختمان زندان را به شدت بمباران کردند. طبق گفته بازماندگان فاجعه، نیروهای حزب دمکرات و گروهک کومله، نجات یافتگان را از ارتفاعات هدف قرار می‌دادند! آنان در مجموع، ۱۳۰ نفر را شهید و مجروح کردند. پس از آن عبدالله مهتدی و عبدالرحمن قاسملو، در مقابل واکنش‌های مختلف در مورد این جنایت، همکاری خود را با رژیم بعث عراق انکار کردند!

حامی فتنه سبز!

مهتدی که از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۹ دبیرکل حزب کمونیست و از تئورسین‌های این حزب محسوب می‌شد، اما امروز کمونیست بودن خود را منکر شده است! او خود را به عنوان یک انسان دموکراسی‌خواه و فعال حقوق بشری معرفی می‌کند و هیچ گاه از نظر رفتار سیاسی، در تعادل نبوده و ثبات نداشته است. وی تاکنون در حلقه متحدان کمونیست، رژیم بعث، سلطنت‌طلبان، جمهوری‌خواهان، سران فتنه سبز، رژیم صهیونیستی و رژیم عربستان، به شکل همزمان و متناسب با اقتضائات روز حضور داشته است. مهتدی در سال ۱۳۸۸، طی نوشته‌ای با عنوان «کردها و جنبش سبز»، حمایت خود را از میرحسین موسوی اعلام می‌کند! او در مصاحبه با سایت ضد انقلابی روز آنلاین، از این حرکت دفاع کرده و در پاسخ به سؤال خبرنگار که می‌پرسد: حزب کومله و جنبش سبز، عجیب نیست؟ می‌گوید: «خیر، به نظر من عجیب نیست، برای اینکه من جنبش سبز را یک جنبش حق طلبانه و دموکراسی خواه می‌دانم و ما هم از هر جنبش حق طلبانه و دموکراسی خواهانه پشتیبانی می‌کنیم! منظورم هم از این حرف این است که اگر چه این جنبش بندناف خود را از گروهی که من به آن‌ها اصلاح‌طلب حکومتی می‌گویم، نبریده و کماکان با آن‌ها دارای لینک است، اما من جنبش سبز را امتداد ساده و ادامه خطی آنچه در ایران به اصلاحات معروف بود، نمی‌دانم. بر عکس فکر می‌کنم به بن‌بست رسیدن آن، مدل اصلاح‌طلبی و سترون ماندن روش‌های آن در برخورد با استبداد و ناکام ماندن اصلاحات در ایجاد تغییرات در بالا، باعث شد جنبش سبز برای دستیابی به مطالباتش از پایین و به صورت مردمی شکل بگیرد. جنبش اصلاحات در ایران به بن‌بست رسیده و ناکام مانده است و لذا ما جنبش سبز را برای ادامه مسیر خود ایده‌آل می‌دانیم…».

وی اذعان می‌کند: «جنبش سبز با جنبش اصلاحات، تفاوت عمده‌ای دارد. در دوران اصلاحات، کجا مخالفت با ولایت فقیه را علنی می‌کردند یا کجا درباره جدایی دین از سیاست این طور که در جنبش سبزحرف می‌زنند، صحبت می‌کردند؟…».

مهتدی متوجه بود که فضای سیاسی کردستان، به نفع فتنه سبز نیست و به‌رغم آنکه در راستای حمایت از یک فراخوان، هماهنگ با دیگر گروهک‌های ضد انقلاب، به مناسبت فوت منتظری و در روز ۲۲ بهمن صادر کرد، اما مردم کردستان به فراخوان او و گروهک‌های دیگر جوابی ندادند و نه از عبدالله مهتدی حمایت کردند و نه از جنبش سبز!

در توهم رهبری کردستان ایران

مهتدی و گروهکش را از آن جهت می‌توان یک گروه مافیایی دانست که حاضرند در برابر دریافت پول بیشتر، حتی هم گروهی‌های خود را به قتل برسانند! زیرا وقتی یک فرد یا یک گروه به هموطن خود خیانت کند، هرگونه خیانت دیگر از آن فرد یا گروه، به دور از انتظار نیست. حزب کومله به دلیل انشعابات درون گروهی، به سه دسته با رهبری این افراد تقسیم شده است: ابراهیم علیزاده، عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی‌زاده. این افراد وقتی علیه یکدیگر بیانیه می‌دهند، تندترین و زشت‌ترین کلمات را به کار می‌برند و دیگری را به هر گونه جنایتی که امکان تصور آن وجود دارد، متهم می‌کنند! آن‌ها همدیگر را سارق، فالانژ، لجن پراکن، کلاهبردار سیاسی، قوم پرست و از این قبیل قلمداد می‌کنند! جالب اینجاست که او در بین افکار عمومی، خود را دوستدار رفقای قدیمی خود معرفی می‌کند، اما در خفا و با توطئه، برای حذف رقبا تلاش می‌کند! پیشمرگان زیادی به عمر ایلخانی‌زاده توصیه کردند که در دام تفرقه افکنی‌های مهتدی گرفتار نشود، اما برخی دیگر معتقدند که وی کارش را خوب بلد است و در بحث تفرقه افکنی، مردی آب‌دیده شده است! بهرام رضایی از فرماندهان و کادرهای قدیمی کومله، در مصاحبه با یک سایت کردی – که در اقلیم کردستان عراق فعالیت می‌کند- نقشه‌های مهتدی برای کومله زحمت‌کشان کردستان را برملا کرده است. او در پاسخ به این سؤال که: چرا بعد از یک سال از ملحق شدن و اتحاد با کومله مهتدی، این گروهک را ترک کرده و از آن‌ها جدا شده؟ می‌گوید: «بعد از اتحاد اکثریت کومله زحمت‌کشان کردستانی (ایلخانی‌زاده با کومله انقلابی زحمت‌کشان کردستان ایران یعنی گروه مهتدی)، ما در یک دسته چندین بار با عبدالله نشست داشتیم. او دوباره وعده وعیدهای را در صورت اتحاد، برای ما تکرار کرد. در این نشست‌ها چند نماینده از هر دو طرف، شاهد قول‌های داده شده از سوی مهتدی بودند. اعتماد من به عبدالله مهتدی، به قبل از سال ۲۰۰۷ میلادی برمی‌گرد. ما رفاقت‌مان با یکدیگر خیلی گرم بود. اما زمانی که به کومله انقلابی برگشتیم، از همان روز اول، جلوی خوانده‌شدن نوشته و سخنرانی‌های من را گرفتند و تنها عبدالله مهتدی سخنان خود را قرائت کرد و در رسانه‌های خودشان منتشر کردند…». او در ادامه افشاگری‌های خود درباره مهتدی، این طور بیان می‌کند: «رهبری کردستان ایران، عبدالله مهتدی را دچار توهم کرد، رفتارش به کلی تغییر کرد! اصلاً کمیته مرکزی در این سازمان وجود ندارد و کمیته مرکزی تنها یک ماکت است و فرمان‌های عبدالله را اجرا و پیاده می‌کنند. من در ۳۴ سال گذشته، با خیلی از رهبران کومله کار کرده‌ام و ویژگی‌ها و مشخصه‌های کومله بودن را در آن‌ها دیده‌ام، اما احساس کردم عبدالله مهتدی رهبر کومله نیست، بلکه آرام‌آرام در تلاش این است، تا خودش را به عنوان رهبر کردستان ایران معرفی کند و این مسئله نیز به طور خیلی جدی، او را دچار توهم کرده است!…».

عامل کشتار مهاباد، در شهریور ۸۹

مهتدی که نتوانسته بود مردم کرد زبان را با خود همراهی کند، خوش رقصی اربابانش را در قالب جنایتی دیگر محقق ساخت! به دستور او در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۹، دیاکو رسول‌زاده و صابر شیخ عبدالله در رژه نیروهای مسلح در مهاباد، بمبی را در میان جمعیتی که برای دیدن مراسم رژه نیروهای مسلح در مرکز شهر جمع شده بودند، منفجر کردند. در جریان این انفجار تروریستی، ۱۲ نفر از کودکان و زنان به شهادت رسیدند و ۴۰ نفر از مردم بی‌گناه زخمی شدند. مهتدی یک میلیارد تومان برای تروریست‌ها در نظر گرفته بود، اما نهایتاً طناب‌دار نصیب‌شان شد! مهتدی دقیقاً همزمان با ورود گروهک‌های تروریستی تکفیری داعش به عراق، توسط سردبیر بی‌بی‌سی به این رسانه دعوت شده و به عنوان کارشناس و تحلیل‌گر مسائل منطقه، هر چند روز یک بار به دروغ پردازی، شایعه پراکنی و تبلیغ در راستای تجزیه عراق می‌پردازد. بعد از پرده‌برداری در خصوص اینکه عبدالله مهتدی از بی‌بی‌سی فارسی حقوق می‌گیرد، تعدادی از عناصر کادری و پیشمرگان کومله، در این باره خواستار ارائه توضیح از سوی وی شدند! وی با تند خویی و عصبانیت اعلام کرد که مجبور نیست به کسی توضیح دهد و تنها مرجع تصمیم‌گیری در این مسائل، شخص رهبری کومله است و لاغیر؟! چند روز بعد تعدای از افراد گروه، از دبیر خانه کومله خواستار بررسی موضوع شدند، اما ابوبکر مدرسی معاون سر کرده کومله و عضو کمیته مرکزی گروه، در سخنانی برای حاضران، از نقش مهم و تأثیرگذار بی‌بی‌سی فارسی در معرفی بیشتر کومله به جهانیان سخن گفت و این رسانه را تریبونی در اختیار کومله معرفی نمود. مدرسی در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که این کار بی‌بی‌سی باعث می‌شود، دیگر شاخه‌هایی که به نام کومله کار می‌کنند، رسمیت خود را از دست بدهند و همه تنها کومله مهتدی را به عنوان تنها کومله موجود به رسمیت بشناسند.

در تمنای آشوب در ایران

در سال‌های اخیر خالد سیادت و محمد مهتدی (پسر عموی عبدالله مهتدی)، بارها و بارها به دلیل نبود حق آزادی بیان در بین اعضای کومله توبیخ شدند. اعتراض به نشست‌ها و اتحاد مهتدی با ربع‌پهلوی و دست بوسی او، نشست و مذاکرات مخفی با سلطنت طلبان، علیرضا نوری‌زاده، مصاحبه‌های بدون هماهنگی و خود سرانه با بی‌بی‌سی فارسی، دویچه وله آلمان، رادیو اسرائیل، صدای امریکا و…، از مهم‌ترین انتقادات این دو به سیاست‌ها و خط مشی مهتدی بود که به همین خاطر نیز اخراج شدند و فعالیت‌های ۳۵ ساله آن‌ها در کومله، به دستور مهتدی و یک روزه محو گردید! در شهریور سال ۱۳۹۸، مهتدی بدون اطلاع کمیته مرکزی عازم امریکا شد! در پی بروز مخالفت‌های جدی در بین اعضای کمیته مرکزی کومله، مبنی بر خود سری‌های او در سفرهایش به امریکا و دیدار با مقامات این کشور، سر کرده کومله این بار تصمیم گرفت بدون اطلاع اعضای کمیته مرکزی، عازم امریکا شود. او در دیدار خود با اعضای حزب دمکرات امریکا، از آن‌ها در خواست کرد تا از کومله حمایت و این حمایت را در عمل ثابت کنند. مهتدی همچنین خواستار اعمال فشارهای بیشتر و تحریم‌های فلج کننده امریکا بر علیه ملت ایران شد و اعلام کرد: در صورتی که این فشارها بر مردم بیشتر شود، کاسه صبر ملت لبریز شده و شورش به پا می‌شود! وی در این رابطه قول داده که گروهک تروریستی کومله نیز از فرصت استفاده کرده و تیم‌های مسلح خود را برای ناامن کردن کردستان وارد معرکه خواهد کرد. مهتدی در ۲ آذر ۱۳۹۸، از تخریب اموال مردم حمایت کرد و از امریکا خواست تا به طور جدی‌تر از اغتشاشگران حمایت کند! او همچنین اعتراف کرد که دستگیر شدگان از عوامل تحت امر این گروهک بودند و خواستار آزادی اغتشاشگران شد. سر کرده کومله به صراحت اعلام کرد که کومله حامی اغتشاشات است و برای رسیدن به هدف، باید آتش زد و این آتش زدن بانک‌ها، اتوبوس‌های شهری و خدمت‌رسان‌هایی که از بیت‌المال استفاده می‌کنند را شامل می‌شود. عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی‌زاده در ۲۸ آذر ۱۳۹۸، به طور مشترک با نمایندگان سنا و وزارت امور خارجه دیدار کردند. آن‌ها از حزب کومله درخواست کردند که دستورات ارائه شده از سوی سرویس جاسوسی امریکا سیا را در کردستان پیاده کنند! ناامن کردن مناطق مرزی محروم و کُردنشین، انتشار اخبار جعلی، شایعه‌سازی، حمله به وابستگان نظام خصوصاً نیروهای بومی، از اهم مامویت‌های محوله به مهتدی و گروهکش بود. او حتی روابط پنهانی خود با اسرائیل را آشکارا بیان می‌کند و می‌گوید: «ما با دولت اسرائیل مشکلی نداریم!». این سخن را می‌توان، یک چراغ سبز به اسرائیلی‌ها برشمرد. طبق گفته صاحب نظران، روابط کومله با اسرائیل از مدت‌ها قبل شکل گرفته و مهتدی تنها در آن گفتگو، این همکاری را قبل از آنکه فاش شود، افشا کرده است. با این همه مهتدی در مصاحبه با تلویزیون تیشک حزب منحله دمکرات کردستان، از مخالفت و عدم همراهی مردم کردستان با کومله می‌گوید: «این یک حقیقت است که ما احزاب کردستانی، بدون حمایت از مردم کردستان راه به جایی نخواهیم برد و تا زمانی که مردم پشتیبان ما نباشند، نه تنها ما بلکه هیچ دولت خارجی هم قادر به شکست رژیم نیست و دولت امریکا هم به ما گفته که بدون مردم نمی‌شود کار به جایی برد…».

مهتدی در جنگ ترکیبی اخیر

مهتدی در ماجرای مرگ مهسا امینی، با شعار «زن، زندگی، آزادی» که برگرفته از شعار کمونیستی «نان، صلح، آزادی» است، در توئیتی خواستار آن شد که این بار، اعتصابات عمومی به کردستان محدود نماند و تهران و شهرهای بزرگ و کوچک تمام ایران را در بربگیرد! او در حالی خود را مدعی دفاع از حقوق زنان می‌داند که کومله بدترین جنایت‌ها را در مورد زنان روا داشته است. داستان تجاوزات نیروهای کومله به زنان و خودکشی آنان و فرجام پرمحنت دختران فریب خورده که با هزاران امید و به قصد پیشمرگ شدن در گروهک، به اردوگاه‌های آن پیوستند، شاهدی بر این مدعاست. (ز-ع) در نامه خود به یکی از سایت‌های معتبر ایرانی می‌نویسد: «در اردوگاه کومله، یکی از اعضای کمیته مرکزی به نام محمد شافعی، مرا به خانه‌اش دعوت کرد. او از من خواست تا شام را با او بخورم. او اظهار می‌داشت: تو برای ما قابل احترامی. چون در تشکیلات مخفی ما بوده‌ای! برایم شربت آورد. اما خوردن شربت همانا و بیهوشی من همانا! او به من تجاوز کرده بود. خواستم خودم را بکشم، اما نگذاشتند. به مقر ناوندی پیش کاک عبدالله مهتدی رفتم و موضوع را به وی گفتم، اما او با فحاشی من را از دفترش بیرون کرد و گفت: تو نمی‌توانی اعضای کمیته من را بد نام کنی، غلط کردی!… و خلاصه هر چه از دهانش در آمد، به من گفت! من ماندم و تنهایی…».

پای ثابت جهت دهی اغتشاشات

با نظری به ستادهای فرماندهی اغتشاشات، که در قالب تلویزیون‌های لندنی بر مردم دریچه گشاده اند، مشخص می‌شود که عبدالله مهتدی در این به اصطلاح رسانه‌ها و در جهت دهی به آشوب ها، حضوری فعال دارد. خبرگزاری فارس در تحلیلی در این باره، می‌نویسد:

«با بررسی محتوای تلویزیون ایران اینترنشنال، که با حمایت مالی عربستان سعودی و حمایت اطلاعاتی اسرائیل، به عنوان بخشی از جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران به فعالیت می‌پردازد، روشن می‌شود که حمایت از آشوب‌های اخیر و حمایت از رهبران احزاب تجزیه‌طلب را، در دستور کار خود دارد. رهبرانی که خوابی جز شورش در شهرهای مرزی و تجزیه برخی استان‌ها، در سر ندارند. بخشی از مهمانان این هفته‌های ایران اینترنشنال، از عناصری هستند که هدفی جز ایجاد ناآرامی در چند استان مرزی و تجزیه ایران ندارند و این شبکه به تقویت این خط رسانه‌ای کمک شایانی می‌کند: عبدالله مهتدی، دبیرکل گروهک تروریستی کومله/ مصطفی هجری، دبیرکل حزب دموکرات کردستان/ ناصر بولیدی، دبیرکل حزب تجزیه‌طلب مردم بلوچستان/ سربازی، تجزیه‌طلب بلوچ/ سلیمانی تجزیه‌طلب پانترک/ اردبیلی، تجزیه‌طلب پانترک/ سیلاوی، تجزیه‌طلب پان عرب/ صالح کامرانی سرکرده گروهک تروریستی تجزیه‌طلب/ ابراهیم کیانی از عوامل شبکه کلمه/ کمانگر، تجزیه‌طلب کُرد/ مونا سیلاوی حزب تضامنی دموکرات اهواز (عربستان). این به اصطلاح مهمانان، برنامه‌های خود برای تجزیه ایران را در این شبکه‌ها تشریح کردند…».

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مزدور بی‌بی‌سی در توهم رهبری کردستان بیشتر بخوانید »

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ یکی از امتیازات مردم ایران که در طول تاریخ از آنها ملتی سرزنده، پرانرژی و پیش‌رو ساخته است، استفاده از قوه تفکر و تحلیل مسائل پیرامون است. اگر چه برخی امروزه در تحلیلی وارونه این امتیاز را تقبیح کرده و از آن به سرک کشیدن در هر حوزه‌ای یاد می‌کنند، اما به این وجه ماجرا توجه ندارند که اساسا انسان فکور در مواجهه با هر پدیده‌ای واکنشی خواهد داشت و این واکنش لاجرم از روی اندیشه و تفکر است و صرف بیان نظرات و سلایق نمی‌تواند مذموم باشد.

آسیب این امتیاز البته از آنجا نشات می‌گیرد که برخی بر نظرات و سلایق بدون پشتوانه مطالعاتی خود اصرار ورزیده و نظرات کارشناسی و یا تحقیقی را رد می کنند که در جای خود محل بررسی و بحث است. در چنین جامعه‌ای که تقریبا همه صاحب نظر بوده فتوا می‌دهند، وظیفه اهل فن و عقلای قوم، صدچندان سنگین‌تر خواهد بود.

آفت بزرگ‌تری که متاسفانه این امتیاز فکور بودن را به تهدید برای برخی شهروندان بدل ساخته، اغوای رسانه‌ای است. رسانه‌های ضد ایرانی در شناختی دقیق از روحیات و روش تفکر ایرانیان ـ که برگرفته از حضور مردم در شبکه‌های اجتماعی و رصد روفتار آنها در این حوزه صورت گرفته ـ سعی در انحراف سیره و سلوک مردم ایران داشته و دارند تا از طریق به حق جلوه دادن همه نظرات افراد خصوصا آن نظراتی که در تضاد آشکار با فرهنگ ایرانی اسلامی بوده و هست، مسیر پیشرفت و تعالی ملت را منحرف ساخته و دغدغه‌های کاذب برای آنها ایجاد کنند.

محق جلوه دادن افراد برای بروز هر نوع رفتار در جامعه با این عنوان که «جامعه خانه من است!» بدون پاسخ به اینکه اگر همه به این شعار عمل کنند هرج و مرج جامعه را فرا می‌گیرد، سعی می‌کنند به نظرات و سلایق گوناگون در هر سطحی مشروعیت ببخشند حال آنکه جامعه محل بروز تعادل در میان افراد است تا شمولیت بیشتری را در بر گیرد.

از اینها گذشته در القائات دشمن همواره به مبانی و معارف الهی حمله شده و نفسانیات و تمنیات فردی جایگزین آن می شود به طوریکه هر کس خدا و مبانی اسلامی و دینی را با حال و هوای دل خود تفسیر کرده و به جای انطباق رفتارش با آنها سعی در انطباق آنها با رفتار خود می‌کند تا به گونه‌ای رنگ الهی نیز به نفسانیات خود بزند.

دشمن با اسب تراوای خود (امپراتوری رسانه‌ها) توانسته با مسموم‌سازی ذهن بخشی از جامعه حتی اگر اندک هم باشند، خارهای بلند و تیزی را بر سر راه پیشرفت و تعالی کشور بریزد تا با سرگم‌سازی جامعه به توجیه، تبیین و یا برخورد با هنجارشکنان، فرصت تفکر به مسائل مهم‌تر و اساسی‌تر را از آنها بگیرد. در صورتی‌که پذیرش هنجارها و همراهی با اصول انسانی ـ هرچند این ‌روزها به مدد! رسانه‌های غربی برخی افراد همجنس‌بازی‌ و هرزگی را هم حق انسانی خود می‌دانند! ـ کوتاه‌ترین راه برای آرامش جامعه بوده و منافع حداکثری را برای همه به ارمغان می‌آورد. 

از همین رهگذر قوانین راهنمایی و رانندگی نیز همینطورند، شاید من نوعی با افزایش جرایم رانندگی مخالف باشم اما در درازمدت این امر می‌تواند راه را برای تخطی بسیاری افراد از قوانین بسته و جامعه ایمن‌تری را ایجاد کند، همینطور است درباره بستن کمربند ایمنی که در ابتدا برخی مقاومت می‌کردند اما امروزه به سبب رعایت این قانون آسیب کمتری متوجه رانندگان شده است.

مع‌الوصف هر چند برخی برای فهمیدن مقاومت ورزیده و خود را به راهی دیگر می‌زنند اما باید پذیرفت که این اندیشه‌های التقاطی در صورت اشاعه و همه‌گیر شدن می‌توانند بزرگ‌ترین سنگ بر سر راه پیشرفت و تعالی کشور بوده و نوعی هرج و مرج افسارگسیخته را برای جامعه به بار آورند که درد آن چند نسل بعد صدای همگان را بلند خواهد کرد.

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اندیشه‌های التقاطی؛ پاشنه آشیل ایران قوی بیشتر بخوانید »

چگونگی بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور

بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ چند روز گذشته اخباری منتشر شد که در برخی شهر‌های کردنشین کشورمان مانند بوکان، سقز، جوانرود، بانه و مهاباد افرادی مسلح به خیابان‌ها آمدند و موجب ایجاد ناامنی در این شهر‌ها شدند؛ این افراد با رعب و وحشتی که در شهر‌ها ایجاد کرده بودند، علاوه بر ایجاد اخلال در رفت و آمد مردم، مانع از فعالیت کسب و کار‌ها شده بودند.

این افراد که از سوی سران کوموله و دموکرات هدایت می‌شدند، آمده بودند تا بدین طریق روز‌های اول انقلاب را مجدداً برای مردم منطقه تداعی کنند؛ روز‌هایی که مردم از بیم ضدانقلاب و جنایتکاران کوموله و دموکرات نمی‌توانستند به راحتی در منطقه تردد کنند و هر کس هم برخلاف نظر آن‌ها اقدامی انجام می‌داد به شدیدترین وجه به اصطلاح مورد تأدیب قرار می‌گرفت؛ در این بین چنانچه فردی عضو سپاه بود، گروهک‌های کومله و دموکرات ریختن خون او را مباح می‌دانستند.

اقدامات ضدانقلاب در مناطق مورد اشاره به حدی بود که علاوه بر سنگربندی در خیابان‌های شهر برای مقابله با نیرو‌های مدافع امنیت کشور، منازل پاسداران و طرفداران نظام جمهوری اسلامی را ضمن غارت کردن به آتش هم می‌کشیدند؛ لذا وقتی تلاش‌های افراد مورد حمایت سران ضد انقلاب به این مرحله از خشونت رسید، نیروی زمینی سپاه مأموریت یافت تا بدون ملاحظه، در جهت مقابله با این افراد اقدام کند؛ بر این اساس تعدادی از نیرو‌های ویژه سپاه به منطقه اعزام شدند و با همراهی مردم انقلابی این شهرها، کوچه به کوچه اقدام به پاکسازی معابر از وجود این خائنینِ به وطن کردند.

یگان‌های ویژه نیروی زمینی سپاه این بار برای اینکه مانع از بازگشت مجدد این افراد به شهر‌ها شوند با محاصره منطقه اجازه فرار را به ضدانقلاب ندادند. بدین ترتیب نیروهای سپاه پاسداران، معاندان مسلح را دستگیر کردند و برای اینکه امنیت در شهر‌ها حفظ شود، در مبادی ورود و خروجی شهر، پست‌های ایست و بازرسی برقرار کردند و با انجام این‌گونه اقدامات موجب بازگشت امنیت به شهر‌ها شدند.

سپاه پاسداران برای تقویت خطوط مرزی کشورمان با منطقه کردستان عراق، یگان‌های زرهی خود را هم به مناطق غربی و شمال غربی کشور ارسال کرد که با این اقدام نشان داد، حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشورمان را همچون سایر نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران، خط قرمزی برای خود می‌داند که چنانچه فرد یا افرادی بخواهند آن را مخدوش کنند، در مقابل این‌گونه اقدامات، مماشات نخواهد کرد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور بیشتر بخوانید »

چگونگی بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور

چگونگی بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ چند روز گذشته اخباری منتشر شد که در برخی شهر‌های کردنشین کشورمان مانند بوکان، سقز، جوانرود، بانه و مهاباد افرادی مسلح به خیابان‌ها آمدند و موجب ایجاد ناامنی در این شهر‌ها شدند؛ این افراد با رعب و وحشتی که در شهر‌ها ایجاد کرده بودند، علاوه بر ایجاد اخلال در رفت و آمد مردم، مانع از فعالیت کسب و کار‌ها شده بودند.

این افراد که از سوی سران کوموله و دموکرات هدایت می‌شدند، آمده بودند تا بدین طریق روز‌های اول انقلاب را مجدداً برای مردم منطقه تداعی کنند؛ روز‌هایی که مردم از بیم ضدانقلاب و جنایتکاران کوموله و دموکرات نمی‌توانستند به راحتی در منطقه تردد کنند و هر کس هم برخلاف نظر آن‌ها اقدامی انجام می‌داد به شدیدترین وجه به اصطلاح مورد تأدیب قرار می‌گرفت؛ در این بین چنانچه فردی عضو سپاه بود، گروهک‌های کومله و دموکرات ریختن خون او را مباح می‌دانستند.

اقدامات ضدانقلاب در مناطق مورد اشاره به حدی بود که علاوه بر سنگربندی در خیابان‌های شهر برای مقابله با نیرو‌های مدافع امنیت کشور، منازل پاسداران و طرفداران نظام جمهوری اسلامی را ضمن غارت کردن به آتش هم می‌کشیدند؛ لذا وقتی تلاش‌های افراد مورد حمایت سران ضد انقلاب به این مرحله از خشونت رسید، نیروی زمینی سپاه مأموریت یافت تا بدون ملاحظه، در جهت مقابله با این افراد اقدام کند؛ بر این اساس تعدادی از نیرو‌های ویژه سپاه به منطقه اعزام شدند و با همراهی مردم انقلابی این شهرها، کوچه به کوچه اقدام به پاکسازی معابر از وجود این خائنینِ به وطن کردند.

یگان‌های ویژه نیروی زمینی سپاه این بار برای اینکه مانع از بازگشت مجدد این افراد به شهر‌ها شوند با محاصره منطقه اجازه فرار را به ضدانقلاب ندادند. بدین ترتیب نیروهای سپاه پاسداران، معاندان مسلح را دستگیر کردند و برای اینکه امنیت در شهر‌ها حفظ شود، در مبادی ورود و خروجی شهر، پست‌های ایست و بازرسی برقرار کردند و با انجام این‌گونه اقدامات موجب بازگشت امنیت به شهر‌ها شدند.

سپاه پاسداران برای تقویت خطوط مرزی کشورمان با منطقه کردستان عراق، یگان‌های زرهی خود را هم به مناطق غربی و شمال غربی کشور ارسال کرد که با این اقدام نشان داد، حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشورمان را همچون سایر نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران، خط قرمزی برای خود می‌داند که چنانچه فرد یا افرادی بخواهند آن را مخدوش کنند، در مقابل این‌گونه اقدامات، مماشات نخواهد کرد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چگونگی بازگشت آرامش به شهر‌های غربی کشور بیشتر بخوانید »