کیهان

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی



عباس سلیمی نمین،پیشکسوت روزنامه‌نگاری و فعال مطبوعاتی گفت: ای کاش نهادهای رسمی امکانات بیشتری را صرف حمایت از روزنامه‌نگاران و اهالی فرهنگ می‌کردند و…

به گزارش مجاهدت از مشرق، آیین بزرگداشت عباس سلیمی‌نمین، روزنامه‌نگار پیشکسوت، فعال مطبوعاتی و پژوهشگر تاریخ معاصر چهارشنبه (هفتم خردادماه) با حضور جمعی از اهالی رسانه به میزبانی خانه روزنامه‌نگاران شهر برگزار شد. در این مراسم، مسعود رضایی، حسین صفار هرندی، رضا پورحسین و مسعود ده‌نمکی از تجربیات کاری و خاطرات خود سخن گفتند.

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی

در آغاز نشست، مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ و از همکاران نزدیک سلیمی‌نمین، از ورودش به کیهان هوایی در سال ۶۶، روزهایی که به گفته وی داشتن «کیهان هوایی» مایه مباهات بوده است و از دقت کم‌نظیر سلیمی نمین گفت: او بر صحت اخبار و گفته‌ها تأکید دارد. ما در هفته‌نامه کیهان هوایی از همکاری او بهره می‌بردیم و تلاش‌های او باعث محبوبیت کیهان هوایی میان ایرانیان خارج از کشور شده بود؛ چنان که داشتن کیهان هوایی در داخل کشور مایه فخر بود. او تأکید خاصی هم بر صحیح نوشتن متون و مطابقت آن با دستور زبان فارسی دارد و ویراستاری دقیقی روی آن انجام می‌دهد.

رضایی همکار خود را مبدع آنچه خواند که امروزه از آن با عنوان «کرسی‌های آزاداندیشی» یاد می‌شود و گفت: نکته دیگر آزاداندیشی او است. کرسی‌های آزاداندیشی اولین بار در کیهان هوایی با اسم برخورد اندیشه‌ها مطرح شد و بخش زیادی از آن مربوط به نامه‌های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور بود که ما این نامه‌ها را بدون کم‌وکاست منتشر می‌کردیم‌.

او در پایان افزود: او در بحث تربیت کادر نیز سخت‌گیری خاصی داشتند تا نیروی قدرتمندی تربیت شود. سلیمی هیچ‌گاه به‌دلیل قرابت جناحی، از اصول حرفه‌ای خبرنگاری کوتاه نیامد. معیار او صلاحیت و شایستگی بود، نه نزدیکی سیاسی.

در ادامه حسین صفارهرندی هم سلیمی‌نمین را قطاری استوار و همیشه در حرکت خواند و افزود: سلیمی از ۵۰ سال پیش تا الان در زندگی با جریانی روبه‌رو شده است که تحمل مسیر او را نداشته‌اند، لذا دست به اخراج او زدند و یا کاری کردند که خودش برود. عباس سلیمی آدم مستقیمی است و در راه رستگاری حرکت می‌کند. او یک خط اصولی غیرقابل تغییر دارد، اما شاید روی فروع آن تجدیدنظر کرده باشد.

او پس از مرور خاطرات نشریه زائر به نقش سلیمی در این نشریه تأکید کرد: در تمام دوران همکاری بنده، او را بر یک خط استوار و اصولی دیدم. سلیمی‌نمین از معدود انسان‌هایی است که شایسته عنوان آدمی به معنای راستین کلمه است. رک، مستقیم و نقادی نکته‌سنج است که روش رسانه‌ای‌اش باید تدریس شود. او همیشه پشتیبان امام و انقلاب بوده است و با استدلال درست از این اصول دفاع می‌کند. بنده او را با غیرت‌ورزی به اصول انقلاب اسلامی شناختم. سلیمی‌نمین سره و ناسره را از هم جدا می‌کند.

او چنین ادامه داد که سلیمی‌نمین رسانه را نه ابزاری در دست یک جناح، بلکه مسئولیتی برای اعتلای فرهنگ کل جامعه می‌داند.صفار هرندی در آخر اشاره‌ای به روزهای تلخ سلیمی نمین در غم از دست دادن فرزند ارشدش و التیامی که از تماس رهبری و همدلی ایشان در وی ایجاد شده، داشت.

در ادامه، رضا پورحسین، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از مدیران سابق حوزه رسانه از منش و اخلاق کاری سلیمی نمین گفت: اوآماده است. سلیمی نمین خودش، اندیشه و قلمش را در معرض داوری قرار می‌دهد و این ویژگی بارز او است. اوهم‌چنین گوش شنوایی برای شنیدن حرف مخالف دارد که این ویژگی امروزه در جامعه ما رایج نیست. نقد برای کسی است که بدون سوگیری و با شنیدن حرف دیگری را نقل کند و در نقد امانت‌دار باشد. سلیمی به دیگری هم حق اندیشه و حرف زدن می‌دهد و احترام می‌گذارد. او حتی در اوج هیجان بحث، هرگز از مدار اخلاق خارج نمی‌شود و مخالفش را با انصاف نقد می‌کند.

مسعود ده‌نمکی، کارگردان هم در تجلیل و بزرگداشت سلیمی‌نمین صحبت را با ملاحت طبعش آغاز کرد اما دل پردردی از وضعیت فرهنگی کشور داشت و گفت: سنت قدردانی و بزرگداشت افرادی مانند آقای سلیمی نمین باید در کشور جا بیفتد و نسل جدید ما در رسانه باید بدانند که مدیون چنین افرادی هستند. ما نباید بگذاریم بسیاری از آدم‌هایی که پرورش یافته‌اند و صاحب تجربه شده‌اند گوشه‌نشین شوند. به گوشه و حاشیه نشاندن امثال آقای سلیمی‌نمین‌ها لطمات بسیاری دارد. این‌ها عدالت، اخلاق، قانون و انصاف را در نقد رعایت می‌کردند.

او در ادامه از خاطراتش با کیهان هوایی در روزهای پس از جنگ گفت و اشتیاق بسیار مردم به این نشریه در روزهای نماز جمعه در دانشگاه تهران را بازگو کرد.

در نهایت، عباس سلیمی‌نمین، به عنوان سخنران نهایی در سخنانی اظهار کرد: از دوستان و خانواده عزیز خودم و به‌طور ویژه از همسرم که در دوران روزنامه‌نگاری فشارهای زیادی را تحمل کرد، تشکر می‌کنم. خوشحالم که مکانی برای روزنامه‌نگاران شهر تهران اختصاص پیدا کرده است. اما ای کاش نهادهای رسمی امکانات بیشتری را صرف حمایت از روزنامه‌نگاران و اهالی فرهنگ می‌کردند و مکان‌ها و بودجه‌های بیشتری را به آموزش روزنامه‌نگاری و مسائل رفاهی این قشر اختصاص می‌دادند. امیدوارم عزیزان این مهم را در دستور کار قرار دهند.

او در ادامه درباره وضعیت فرهنگی کشور گفت: ما امروز باید از میزان تولیدات فرهنگی و رسانه‌ای نگران باشیم. هیچ سازگاری میان تحول فکری امام خمینی (ره) با آنچه که امروز در رسانه می‌بینیم وجود ندارد که این موضوع باید پیگیری شود. شبهه‌آفرینی آنچه امروز تولید می‌شود، در خارج از کشور بسیار زیاد است. لذا خواهش بنده این است که اختصاص امکانات به بخش فرهنگی کشور را جدی‌تر پیگیری کنیم. شایسته نیست که به همه کسری‌های جامعه بپردازیم اما کسری‌ها در زمینه‌ی فکر جامعه را جدی نگیریم.

سلیمی‌نمین ادامه داد: کم‌توجهی به حوزه اندیشه که امروز شاهد آن هستیم در خور و در شأن ملت بزرگ ایران نیست. خداوند توفیق بدهد از شأن ملت ایران دفاع کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی بیشتر بخوانید »

بی‌صداقتی و بی‌وفایی عجیب پدرخواندگان جبهه اصلاحات به همه نامزدها

بی‌صداقتی و بی‌وفایی عجیب پدرخواندگان جبهه اصلاحات به همه نامزدها



بدیهی‌ترین انتظارات از یک جبهه سیاسی که نامزد انتخاباتی به مردم معرفی می‌کند، داشتن حکمت و عقلانیت و صداقت و وفاداری است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: بدیهی‌ترین انتظارات از یک جبهه سیاسی که نامزد انتخاباتی به مردم معرفی می‌کند، داشتن حکمت و عقلانیت و صداقت و وفاداری است.

به عنوان مثال، چگونه ممکن است جبهه اصلاحات همین سه ماه قبل، به بهانه مخالفت با شورای نگهبان، نامزدهای اصلاح‌طلب را از نامزد شدن در انتخابات مجلس نهی نماید، اما در انتخابات پیش‌رو، قریب ده نفر را برای نامزدی به خط کند؟!

ساز و کارهای انتخاباتی که عوض نشده و شورای نگهبان همان شوراست. اگر آن نهی و تهدید- و تمسخر نامزدها و پنج حزب اصلاح‌طلب حامی معرفی نامزد- راهبرد درستی بوده، پس امروز چرا خود را مسخره کرده‌اند؟ اما اگر رویکرد امروز درست است، قطعا سه ماه قبل به خاطر تبعیت از گروهک‌های ورشکسته (تحریم انتخابات) خبط بزرگی مرتکب شده و خاتمی را هم به خاطر فشار برای رای ندادن، تا لبه پرتگاه هُل داده‌اند.

البته بی‌صداقتی و بی‌وفایی افراطیون مدعی اصلاحات، عمیق‌تر از اینهاست. به شهادت تاریخ- فارغ از این که نامزد نهائی این طیف چه کسی باشد- صدق و وفا، گمشده کسر بزرگی از اعضای جبهه اصلاحات است.

چپ‌های مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین (انقلاب) و برخی حزب مشارکتی‌های بعدی که معترضان جدی دولت ‌هاشمی در موضوع عدالت اجتماعی و ترویج لیبرالیسم و… بودند، در سال آخر دولت (۱۳۷۵)، با حزب حاکم کارگزاران برای حمایت از خاتمی ائتلاف کردند! اما به دو سال نکشید که تیم حجاریان، علوی تبار، اکبر گنجی، عماد باقی و برخی دیگر، دخل ‌هاشمی رفسنجانی را درآوردند و او را پدرخوانده، انحصارطلب و عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای جا زدند.

این در حالی بود که ‌هاشمی در انتخابات ۱۳۷۶ به «جامعه روحانیت» وفادار نمانده و ناطق نوری را دور زده بود. با این وجود، افراطیون مدعی اصلاحات، در انتخابات مجلس ششم از خجالت مرحوم‌ هاشمی در آمدند. به تصریح محسن‌ هاشمی، تاج‌زاده (رئیس ستاد انتخابات) تقلب کرده و مانع ورود ‌هاشمی به مجلس شد. همین‌ها پس از شکست معین در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، دور هاشمی جمع شدند و از او قدیس اصلاحات ساختند(!) هر چند که مردم رای ندادند.

آنها همین رفتار دغلبازانه را در حق ناطق‌نوری مرتکب شدند. او را در انتخابات ۱۳۷۶ ترور شخصیت کردند و قبل از آن در تجمعات شعار دادند «مجلس زوری نمی‌خوایم- ناطق‌نوری نمی‌خوایم». اما بعدها، به ناطق نزدیک شدند و او را شیخ میانه‌رو توصیف کردند. جالب اینکه اصلاح‌طلبان در میانه راه، خاتمی را هم اردک فلج خوانده و خواستار عبور از خاتمی و استعفای او شده بودند!

نفر بعدی محمدرضا عارف است؛ بارها او را «اصلاح‌طلب قلابی» و «برانگیخته نهادهای امنیتی» خواندند، و در انتخابات ۱۳۹۲ مجبور کردند به نفع روحانی کنار برود. همان‌ها چند سال بعد، عارف را رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان کردند و به مجلس فرستادند، اما مجددا او را بی‌کفایت نامیدند، تا جایی که عارف با قهر و اعتراض، از ریاست شورا کناره‌گیری کرد.

مورد بعدی، حسن روحانی است. اصلاح‌طلبان، روزگاری از او به عنوان فردی مغرور و متکبر و غیر قابل تحمل یاد می‌کردند و از سخنرانی وی در روز ۲۳ تیر ۱۳۷۸ که آشوبگران را مزدوران آمریکا و اسرائیل خوانده بود، بشدت عصبانی بودند. اما همان‌ها در انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ از آقای روحانی با ادبیات موهن «نامزد اجاره‌ای» و «رحم اجاره‌ای» حمایت کردند و سهم خود را از شرکت سهامی قدرت گرفتند ولی بعدا که ناکارآمدی دولت و نارضایتی شدید مردم آشکار شد، از پذیرش مسئولیت طفره رفتند.

نمونه دیگر، علی لاریجانی است؛ همان کسی که هنگام ریاست او بر صدا و سیما، شعار «سیمای لاریجانی، تعطیل باید گردد» می‌دادند. پس از تشکیل دولت روحانی، کرباسچی دبیرکل کارگزاران، آذر ۱۳۹۴ در مصاحبه با روزنامه شرق، ضمن نام بردن از لاریجانی گفت: «ما بعد از پیروزی در انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقولی به کار نگرفتیم. دولت از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلا در سیاست خارجی و برجام. در مجموع بازی طرفداران دولت در گروه‌های سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده است و در مجلس هم می‌تواند اتفاق بیفتد.»

اما در مقطعی بعد (۱۳ شهریور ۱۳۹۸/ در آستانه انتخابات مجلس یازدهم)، حسین مرعشی درباره احتمال حمایت انتخاباتی از لاریجانی، در روزنامه اعتماد نوشته: «چه لزومی دارد به سمت اصولگرایان معتدل برویم. در دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط می‌بندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرط‌بندی نمی‌کند. آنها بازارشان را از دست داده‌اند.» بنابراین، فارغ از این که پدرخوانده‌ها در میان طیف افراطیون جبهه اصلاحات، نهایتا از کدام نامزد حمایت کنند، واقعیت این است که آنها به چشم بازیچه و مهره پیاده به تک‌تک نامزدهای منسوب به این جریان نگاه می‌کنند و برای هیچ یک از آنها کمترین احترامی قائل نیستند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بی‌صداقتی و بی‌وفایی عجیب پدرخواندگان جبهه اصلاحات به همه نامزدها بیشتر بخوانید »

کتمان یک دروغ بزرگ با سانسور عضویت در شانگ‌های

کتمان یک دروغ بزرگ با سانسور عضویت در شانگ‌های


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، خبر عضویت رسمی کشورمان در سازمان همکاری‌های شانگهای، در اغلب نشریات زنجیره‌ای سانسور شد.

صرف نظر از اهمیت اصل خبر عضویت، نکته مهم‌تر این است که جریان رسانه‌ای غربگرا به شکل متواتر ادعا کرده بودند بدون FATF و همچنین توافق دوباره با آمریکا بر سر برجام، امکان عضویت ایران در پیمان‌شانگ‌های وجود ندارد.

این فضاسازی در ادامه همان ماموریت بزرگ‌تری بود که به نیابت از غرب، کشورمان را مجبور به تمکین در برابر آمریکا و اروپا با وجود همه عهدشکنی و بی‌صداقتی‌های‌شان معرفی می‌کرد. چنین دروغ بزرگی در اوج قتل‌عام کرونا و درباره شرط تهیه واکسن هم، از سوی برخی دولتمردان وقت و رسانه‌های همسو عنوان می‌شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید، هم مشکل واکسن بدون برجام و FATF برطرف شد، هم صادرات نفت رکورد پنج ساله را شکست، هم بخشی از مطالبات خارجی ایران وصول شد و هم، ایران با استقبال اعضای عمده پیمان شانگ‌های (مانند چین و هند و روسیه) پریروز به عضویت این سازمان مهم منطقه‌ای در آمد.

بدین‌ترتیب، حداقل انتظار این بود که رسانه‌های مدعی عدم امکان عضویت در پیمان شانگ‌های بدون برجام و FATF، خبر را به شکل برجسته در صفحه اول منتشر کنند و ضمنا از مخاطبان به خاطر اینکه ارزیابی‌های گمراه‌کننده به نفع دشمنان ملت ایران منتشر کرده‌اند، عذرخواهی کنند. اما اغلب این نشریات ترجیح دادند ابطال ادعای خلاف واقع‌شان را با حربه سانسور، مشمول مرور زمان کنند!

یادآور می‌شود در حال حاضر، کشور‌های چین، روسیه، هند، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، پاکستان و ازبکستان به علاوه ایران، عضو دائم و رسمی پیمان هستند. اعضای این سازمان، ۲۰ درصد انرژی دنیا و ۳.۵ میلیارد نفر از جمعیت جهان را در اختیار دارند و چین و روسیه به عنوان دو عضو دائم این پیمان از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل هستند. این مجموعه بزرگ، بازاری ۳۳۰ میلیارد دلاری را شامل می‌شود چهارچوب توافقنامه همکاری اقتصادی کشور‌های عضو پیمان، نخستین بار در نشست سپتامبر ۲۰۰۳ تهیه و به امضا رسید. در این نشست رئیس‌دولت چین پیشنهاد کرد که برنامه بلندمدتی برای تشکیل منطقه آزاد تجاری در سازمان تهیه شود. یک سال بعد، سندی شامل یکصد برنامه مشخص برای افزایش سطح بازرگانی میان کشور‌های عضو به امضا رسید.

در نشست مسکو مورخ اکتبر ۲۰۰۵، دبیرکل سازمان اعلام کرد که پروژه‌های مشترک سازمان در زمینه انرژی دارای اولویت بالا هستند. این پروژه‌ها شامل کشف، استخراج و بهره‌برداری از حوزه‌های نفت و گاز، و استفاده مشترک اعضا از منابع آب شیرین می‌باشند. دستاورد مهم دیگر این نشست توافق برای تشکیل شورای مشترک بانکی بین کشور‌های عضو سازمان بود. هدف از تشکیل این شورای مشترک بانکی تسهیل در فراهم نمودن سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژه‌های مشترک سازمان عنوان شده است. در پی این توافق، نخستین گردهمایی شورای مشترک بانکی سازمان همکاری شانگ‌های در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۶ برگزار شد.

متعاقب آن، کنفرانس بین‌المللی «سازمان همکاری شانگهای: دستاورد‌ها و دیدگاه‌ها» (SCO: Results and Perspectives) در شهر آلماتی پایتخت قزاقستان برگزار شد. در این کنفرانس، نماینده وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه فکر بنیان‌گذاردن تشکیلاتی بین‌المللی با نام «باشگاه انرژی» را در سر می‌پروراند. دولت روسیه مجدداً در نشست سازمان در نوامبر ۲۰۰۷ در مسکو بر عزم خود برای تشکیل این باشگاه انرژی تأکید کرد.

دلار زدایی از معاملات، از جمله برنامه‌های مهمی است که توسط اعضای سازمان به طور جدی پیگیری می‌شود و می‌تواند در بی‌اثر کردن تحریم‌های غرب بسیار موثر باشد.

منبع: کیهان

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کتمان یک دروغ بزرگ با سانسور عضویت در شانگ‌های بیشتر بخوانید »

حمله به معیشت مردم با سلاح تحریف و سانسور

حمله به معیشت مردم با سلاح تحریف و سانسور



یکی از مهم‌ترین مسائلی که در فضای سیاسی و رسانه‌ای امروز کشور، نیاز به بررسی جدی و آسیب شناسی دقیق دارد، همین مسئله تحریف و انتشار اخبار دروغ است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: نوشتم «واکنش کیهان به انتخابات ترکیه» و دکمه اینتر را فشردم. نتیجه حیرت آور بود. آنچه حیرت‌زده‌ام کرد، مواجهه با یکی دو تیتر تحریف شده نبود چرا که، ناف برخی از این رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی و خارجی را با «تحریف» بریده‌اند. آنچه باعث حیرت شد، مواجهه با ده‌ها تیتر یک شکل و تحریف شده بود که عیناً از هم کپی شده و در مقیاسی وسیع در داخل و خارج از کشور از سوی زنجیره‌ای‌ها منتشر شده بود. نوعی «پخش مویرگی خبری تحریف شده» تا فرد، وارد هر محیط مجازی می‌شود، آن را ببیند! می‌شد نوعی «عصبانیت» را هم در این متن دید. همین بهانه‌ای شد برای نوشتن این یادداشت. بخوانید:

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در فضای سیاسی و رسانه‌ای امروز کشور، نیاز به بررسی جدی و آسیب شناسی دقیق دارد، همین مسئله تحریف و انتشار اخبار دروغ است. اهمیت این مسئله به ویژه در جامعه سیاسی ایران آن‌قدر زیاد است که رهبر انقلاب درباره آن بارها تذکر داده‌اند از جمله این که گفته‌اند «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست خواهد خورد.»(۱۰/۵/۹۹) و سایت khamenei.ir نیز با انتشار پوستری با عنوان «کار جریان تحریف آدرس غلط دادن برای حل مشکل تحریم است»، نسبت به تحریف گسترده بیاناتشان از سوی همین زنجیره‌ای‌ها واکنش نشان دادند.(آذر ماه ۹۹) از همین دو جمله و آنچه طی سال‌های گذشته تجربه کرده‌ایم می‌توان نتیجه گرفت، با «تحریف» مانع از حل مشکل تحریم و در نتیجه حل مشکلات اقتصادی می‌شوند. از این جمله اصلا تعجب نکنید. طیفی که در حال تحلیل رفتارش هستیم، تحریف که هیچ، سابقه دادن گرای تحریم را هم در کارنامه خود دارند. به عنوان فقط یک نمونه به گزارش مجاهدت از روزنامه لس‌آنجلس تایمز در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۸ که از رایزنی یک مقام آمریکایی با «سران اپوزیسیون و نمایندگان سران جنبش سبز» منتشر کرد توجه کنید.

«جان‌هانا»، عضو ارشد موسسه واشنگتن در سیاست

خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) به این روزنامه می‌گوید: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن… برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این نگرانی، آنها پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هسته‌ای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج- هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت به دست مخالفان را تسریع خواهد کرد»!
تا این‌جا به این نتیجه رسیدیم که یک جریان سیاسی در کشور وجود دارد که با استفاده از ابزار «تحریف» مانع از رفع مشکلات اقتصادی می‌شود و حتی اگر لازم ببیند، گرای تحریم هم می‌دهد و از دادن پیشنهاد بمباران مردم هم هیچ ابایی ندارد. بهانه شروع تحلیلمان هم انتخابات ترکیه، و تحریف رسوای گزارش کیهان از سوی جریانی خاص بود.

آنها این‌طور تیتر زده‌اند: «کیهان: اردوغان دیکتاتور است»(!) برای فهم و درک این که این تیتر دروغ است یا خیر، حتی نیاز به رجوع به اصل گزارش کیهان هم نیست و داشتن یک ارزن سواد رسانه‌ای کافی است تا با دیدن آن دروغ بودنش معلوم شود. هیچ رسانه رسمی در کشور بنا به دلایل متعدد حرفه‌ای و سیاسی، چنین تیتری نمی‌زند و از چنین جمله‌ای استفاده نمی‌کند مگر رسانه‌های همین طیف!

(که دیدید زدند و استفاده کردند) این طیف با همین ابزارِ «تحریف» بود که ۸ ماه کشور را به آشوب کشیدند یا مشارکت ۸۵ درصدی و بی‌نظیر در انتخابات سال ۸۸ را که می‌توانست به «تولید قدرت و فرصت» برای کشور بینجامد، به «بحران و تهدید» بدل کردند. خدا بیامرزد، سردار دل‌ها شهید سلیمانی را که می‌گفت: «من با تجربه این را می‌گویم که میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.» تحولات بعد از انتخابات کم نظیر سال ۸۸ اما نشان داد، هنر این طیف، تبدیل فرصت‌ها به تهدیدها، ترسیدن و ترساندن است! راجع به انتخابات ۸۸ و خیانتی که این طیف به این فرصت بی‌نظیر کردند می‌شود، ساعت‌ها نوشت که آن نیز فرصت دیگری را می‌طلبد. این‌جا فقط به این جمله اکتفا می‌کنیم که، اردوغان و قلیچدار اوغلو، با وجود اختلاف اندک در میزان آراء، تن به قانون دادند و مشارکت ۸۸ درصدی را با جِرزنی و آشوب، «فرصت» نگه داشتند و به بحران تبدیلش نکردند اما طیفی که موضوع بحث ماست، با وجود اختلاف سیزده میلیونی در میزان آراء، زیر قانون زدند و با دروغ و تحریف کشور را به آتش کشیدند و چنان خسارت‌های سیاسی، اقتصادی، جانی و حیثیتی بر کشور زدند که هنوز جبران نشده است! اردوغان کودتاچیان سال ۲۰۱۶ را هنوز رها نکرده و در حال محاکمه و زندانی کردنشان است اما این کودتاچیان علیه رای مردم ایران، هنوز راست راست راه می‌روند و تئوری «عبور از بحران» و «چگونه توسعه پیدا کنیم» می‌بافند!

«سانسور» یکی دیگر از ابزارهای طیف مورد بحث ماست که با آن، به کمک تحریف و تحریم می‌روند. به عنوان فقط یک مثال، خبر توافقنامه ریلی رشت تا آستارا که دیروز با سرمایه‌گذاری یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون یورویی روسیه، با ایران منعقد شد، امروز در رسانه‌های زنجیره‌ای ملاحظه کنید و ببینید چقدر و چگونه این خبر مهم را در صفحات نخست خود پوشش می‌دهند! با این پروژه که آسیا را از طریق ایران به اروپا متصل می‌کند، طبق برآوردهایی که شده می‌توان سالانه چیزی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار درآمد کسب و یک میلیون مسافر و ۱۵ میلیون تن کالا جا به جا کرد. کشورهای آسیایی مثل هند و چین نیز می‌توانند

به جای ۳۰ روز، طی فقط ۱۰ روز کالاهایشان را به مقصد اروپا انتقال بدهند. اجرایی شدن این پروژه که بنا به دلایلی-که خود نیاز جدی به بررسی دارد-۲۳ سال بر زمین مانده بود، یعنی وارد آمدن یک ضربه کاری به تحریم‌های غرب. به این نکته هم توجه کنید که این طیف سال‌هاست که «لزوم سرمایه‌گذاری خارجی در کشور برای برون رفت از مشکلات اقتصادی» ورد قلم و زبانشان است و اگر در این گزاره صداقت داشته باشند، امروز این خبر باید تیتر یک رسانه‌هایشان شود!

اما این که «چرا با وجود خسارات فراوان اقتصادی، سیاسی و امنیتی تحریف، همچنان به تحریف ادامه می‌دهند؟» دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، «کم هزینه» یا به تعبیر دقیق‌تر «بی هزینه» بودن چنین جرم و تخلفاتی در ایران است. رسانه یک تکنولوژی است و مثل بسیاری از تکنولوژی‌های دیگر، در کنار صدها مزیت، معایبی هم می‌تواند داشته باشد و صاحبان این تکنولوژی‌ها، در بدو ایجاد آن، ضمن شناسایی این معایب، قوانینی را تصویب و اجرا می‌کنند تا بدین وسیله، از میزان این معایب بکاهند. اگر چه این تکنولوژی به خودی خود عیبی ندارد و این استفاده‌کننده از تکنولوژی است که باید نگران تخلف از این قوانین باشد و تا این «آسوده خیالی» هست، تخلفات ادامه خواهد داشت. به لطف خدا قوانینی در کشور برای چنین تخلفاتی تصویب شده است اما، مهم‌تر از تصویب قانون، اجرای آن است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمله به معیشت مردم با سلاح تحریف و سانسور بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ کمرنگ باشه!

گفت و شنود/ دسته‌دار!



گفت: از سیرک بلژیک و تجمع اجق وجق‌های فراری

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: از سیرک بلژیک و تجمع اجق وجق‌های فراری

چه خبر؟!

گفتم: به قول خودشان حدود هشتاد نفر از نقاط مختلف جمع شده بودند که هر چند نفرشان پرچم‌های متفاوتی برای ایران ساخته و در دست گرفته بودند و هنوز تظاهرات شروع نشده به جان هم افتادند و یکدیگر را به باد فحش‌های چارواداری گرفتند!

گفت‌: حیوونکی‌ها برای ۲۷ دلار و یک ساندویچ و یک قوطی نوشابه کوکاکولا چه زوری زده بودند؟! سخنران مراسم را هو کردند و یکی فریاد زد اصلاً تو می‌دونی وطن یعنی چی‌؟!

گفتم‌: به یارو گفتند با وطن جمله بساز! گفت؛ رفته بودم حموم «وتنم» را با «تی» شستم‌! گفتند؛ منظورمان وطن

با ط دسته داره! گفت؛ خُب منم با تی دسته‌دار

شستم‌!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ دسته‌دار! بیشتر بخوانید »