گاردین

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ ۱۱۸



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »

گروهک منفور!

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین


گروهک منفور!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، گروهک تروریستی و خون‌ریز منافقین که در کارنامه سیاه خود، ترور بیش از ۱۷ هزار شهروند و سیاستمدار ایرانی را دارد و البته هنوز هم خود را «مجاهدین خلق» می‌داند، مدت‌هاست که به دنبال تطهیر وجهه و سوابق تروریستی‌اش است.

در این میان برخی مدعیان دروغین حقوق بشر نیز چشم خود را بر جنایت‌های بی‌شمار این گروهک تروریستی بسته و در جهت دستیابی به اهداف سیاسی خود، با صراحت از این گروهک تروریستی حمایت می‌کنند. طنز تلخ ماجرا هم آن است که هرچند وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۶ و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۱ نام این گروهک سفاک را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار دادند اما هرگز مشخص نشد اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۷ و آمریکا در سال ۱۳۹۱ چرا و با چه توجیهی نام این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی خود حذف کردند.

خارج کردن نام منافقین از سوی آمریکا و اروپا تنها حربه آن‌ها برای تطهیر چهره سیاه این گروهک نبود و نیست. حمایت‌های مالی فراوان از ناحیه سردمداران کاخ سفید، اتحادیه اروپا و همچنین شاهزاده‌های کشور‌های مرتجع منطقه غرب آسیا، محملی را برای منافقین ایجاد کرده تا آن‌ها هر سال نشستی را با دعوت از مهمانان اجاره‌ای با پرداخت هزینه‌های گزاف و سخنرانی چهره‌های ورشکسته سیاسی برگزار کنند تا از این طریق برای فعالیت‌های غیرقانونی منافقین یک پوشش قانونی ایجاد کنند.

در نشست امسال گروهک منافقین که در برلین آلمان برگزار شد ۳۰ مقام بلندپایه پیشین و فعلی غربی، از جمله نخست‌وزیر پیشین کانادا، نخست‌وزیر اسبق اسلوونی و همچنین تعدادی از قانونگذاران آمریکایی، از جمله رابرت مندز، تد کروز، روی بلانت، بن کاردین، کوین مک‌کارتی و جم جفریز هم سخنرانی کردند. پمپئو در این نشست دیدگاه‌های خصمانه و ادعا‌های خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. او در این سخنرانی با طرح این ادعا که اعضای گروهک منافقین به دنبال یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند از مخالفان جمهوری اسلامی خواست تا به اقدامات غیرقانونی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه دهند. وزیر خارجه پیشین آمریکا با تأکید بر ضرورت اعمال تحریم علیه ایران، گفت که این تحریم‌ها واقعی و لازم بود، اما کافی نیست. او که کینه دیرینه‌ای نسبت به ملت ایران دارد، به طور علنی در سخنانش خشم خود را از انتخاب سیدابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور جدید ایران ابراز و ادعا‌هایی علیه او و روند برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در کشورمان مطرح کرد.

«استفان هارپر» نخست‌وزیر سابق و به شدت ضدایرانی کانادا در نشست امسال منافقین، ابتدا علیه دولت جدید جمهوری اسلامی تبلیغ و سپس به آن دسته از کشور‌هایی که برای همکاری با ایران ابراز تمایل کرده‌اند، توهین کرد. هارپر که در جریان سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نخست‌وزیری کانادا را بر عهده داشت، پیش از این در موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران، ضمن ادامه مواضع به‌ شدت ضد ایرانی خود کاملاً مواضعی هماهنگ با بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده بود.

در همین حال «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با انتقاد از برخی سیاستمداران غربی حاضر در نشست امسال گروهک منافقین در صفحه توئیتر خود نوشت: «سیاستمداران خودفروخته غربی از جمله پمپئو خود را ارزان فروخته و در سیرکی به میزبانی اروپا شرکت کرده‌اند که یک فرقه تروریستی برگزار کرده که زمانی مورد حمایت صدام بود و دستش به خون ایرانی‌ها آغشته است. عطش سیری‌ناپذیر برای پول و عقده‌های ضدایرانی به ریاکاری شرم‌آور غربی دامن زده است.»

اما نمایش امسال منافقین در برگزاری نشست برلین آنقدر مضحک و شرم‌آور بود که صدای اعتراض تحلیلگران خارجی را هم درآورد. «جوآن استوکر» دبیر نشریه «دیفنس پست» که سال‌هاست بر فعالیت‌های این گروه متمرکز است در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی آمریکا گفت که براساس برآورد او «جان بولتون» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا) ده‌ها هزار دلار از این گروهک پول دریافت کرده و در ازای آن، برای آن‌ها تبلیغ کرده است.

«پل پیلار» تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا نیز پس از برگزاری نشست امسال منافقین، طی یادداشتی در روزنامه انگلیسی گاردین به این نکته اشاره کرد که گروهک منافقین به هیچ عنوان سازمان محبوبی در ایران نیست. همچنین «دنیل دوپتریس» تحلیلگر آمریکایی و ستون‌نویس نشریه‌هایی از جمله نیوزویک و واشنگتن اگزمینر از شرکت مقامات آمریکایی در اجلاس سالیانه منافقین انتقاد کرده و با حالت کنایه‌آمیز در صفحه توئیترش نوشت: «تصور کنید کارشناسی در زمینه مسائل ایران هستید و فکر می‌کنید که مجاهدین خلق یک جنبش اپوزیسیون محبوب و قانونی است که دولت آمریکا باید از آن حمایت کند.»

کلام آخر آنکه حمایت برخی سیاستمداران آمریکایی و اروپایی از گروهک منافقین و اعطای کمک‌های میلیون دلاری به این سازمان تروریستی، مانعی در مسیر اضمحلال و فروپاشی این گروهک نخواهد بود. منافقین منفور ملت ایران هستند و همین تنفر به زودی ریشه آن‌ها را می‌خشکاند.

انتهای پیام/ ۱۱۸



منبع خبر

نفرت اندیشمندان غربی از گروهک منافقین بیشتر بخوانید »

پشت پرده عقیم‌سازی اجباری در زندان‎‌های آمریکا +فیلم

پشت پرده عقیم‌سازی اجباری در زندان‎‌های آمریکا +فیلم


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، داستان بازداشت مهاجران در بازداشتگاه‌های مهاجرتی آمریکا، الگویی دیرپا از عقیم سازی اجباری جمعیت حاشیه نشین این کشور به ویژه سیاه پوستان، لاتین تبارها و بومی‌ها را در آمریکا زنده می‌کند.

بیشتر بخوانید:

آزمایشگاه‌های مرگ آمریکا و اروپا در قاره سیاه 

انتشار اخباری مبنی بر عقیم کردن زنان مهاجر به اجبار یا در بی خبری آنها در بازداشتگاه‌های مهاجران در آمریکا سبب شوکه شدن همگان شد.

این اقدام که با عقیم سازی اجباری توسط نازی‌ها مقایسه می‌شود، تکرار الگویی از عقیم سازی اجباری اقلیت‌های به حاشیه رفته در آمریکاست.

برنامه عقیم سازی اجباری در آمریکا

تاریخ کوتاه مدت آمریکا، سابقه‌ای طولانی از عقیم سازی اجباری فقرا، معلولان، مهاجران و اقلیت‌های نژادی توسط بازیگران دولتی و خصوصی را نشان می‌دهد.

جنبش اصلاح نژادی در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم در آمریکا منجر به تصویب قانون عقیم سازی افراد ضعیف شد که در نتیجه آن بیش از ۷۰ هزار نفر در سراسر آمریکا عقیم شدند.

این قانون تنها تحت تاثیر عقیم سازی اجباری نازی ها، با مقابله افکار عمومی مواجه شد.

بیشتر بخوانید:

افزایش اعدام‎های فدرال در آمریکا

هرچند این روند با توجیهات جدید در دهه ۱۹۴۰ ادامه یافت؛ پس از جنگ جهانی دوم نیز عقیم سازی اجباری حاشیه نشین‌ها به بهانه نگرانی در مورد کنترل جمعیت، مهاجرت و هزینه‌های رفاهی ادامه پیدا کرد؛ در دهه ۱۹۶۰ نیز عقیم سازی اجباری با دلایل جدیدی فقرا، مهاجران و رنگین پوستان را هدف قرار داد.

برنامه‌های عقیم سازی اجباری به طور نامتناسبی بر افراد معلول و زنان رنگین پوست تاثیر می‌گذارد.

یک بررسی از ساکنان ایالت «پورتوریکو» در سال ۱۹۶۵ نشان داد که حدود ۳۵ درصد از کل مادران پورتوریکویی در سنین ۲۰ تا ۴۹ سال عقیم شده اند.

تا دهه ۱۹۷۰، حدود ۲۵ درصد از زنان بومی آمریکا در سنین ۱۵ تا ۴۴ سال عقیم شده بودند؛ بین سال‌های ۱۹۰۹ تا ۱۹۷۹، ایالت «کالیفرنیا» یک سوم از کل عقیم سازی کشور را با بودجه دولت انجام و بیشتر لاتین تبارها و سیاهپوستان را هدف قرار داد.

در واقع از سال ۱۹۰۷ تا ۱۹۳۷ دو سوم ایالت‌های آمریکا قانون عقیم سازی غیرارادی را مجاز کرده بودند؛ اگرچه عقیم سازی اجباری نهایتا در اواخر دهه ۱۹۷۰ در برخی از ایالت‌ها غیرقانونی اعلام شد، اما همچنان ادامه دارد.

دانلود

عقیم سازی اجباری در زندان‌های آمریکا

گزارش سال ۲۰۱۰ گروه حقوق زندانیان «Justice Now» نشان داد که نزدیک به ۱۵۰ زن زندانی بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ توسط پزشکان ایالتی عقیم شده اند.

از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۳، تقریبا هزار و ۴۰۰ زندانی در ایالت «کالیفرنیا» عقیم شدند؛  همچنین بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، ۱۴۶ نفر زندانی عمدتا سیاه پوست و لاتین تبار در ۲ زندان زنان در کالیفرنیا عقیم شدند.

طبق سوابق ایالتی، پزشکی که این جراحی‌ها را انجام داده نزدیک به ۱۵۰ هزار دلار دستمزد گرفته است.

بیشتر این زنان فقیر، مکزیکی یا رنگین پوست بودند و مانند زنان مراکز نگهداری مهاجران، مجبور به این کار شدند یا این عمل در ناآگاهی آنان یا با تهدیدشان به مجازات انفرادی طولانی مدت انجام شد.

هرچند عقیم سازی اجباری در زندان‌های آمریکا ۹ سال پیش غیرقانونی اعلام شد، اما نمی‌توان با اطمینان از پایان قطعی این اقدام سخن گفت.

عقیم سازی اجباری در بیمارستان‌های آمریکا

البته مستندات زیادی در مورد عقیم سازی اجباری در بیمارستان‌های آمریکا نیز وجود دارد.

طی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰، بسیاری از عقیم سازی‌های هدفمند در این مکان‌ها اتفاق افتاده و زنان مکزیکی را به طور نامتناسب هدف قرار داد.

شمار زنان مکزیکی تبار عقیم شده در این دو دهه ۲۰ هزار نفر اعلام شد که شکایتشان در نهایت با رای قاضی مبنی بر حسن نیت عاملان بی نتیجه ماند.

شرایطی مانند بیسوادی افراد، ناتوانی آن‌ها در تامین هزینه‌های درمان، عدم توانایی برقراری ارتباط به دلیل ندانستن زبان، … برای اجرای قانون مصوب ابزارهای مناسبی را فراهم می‌کرد.

عقیم سازی اجباری در بازداشتگاه‌های مهاجران

عقیم سازی اجباری در آمریکا اکنون در بازداشتگاه‌های مهاجران به طرز عجیبی در حال تکرار است.

شکایت‌های متعددی از جانب بازداشت شدگان در مورد عقیم سازی بدون رضایت و آگاهی آنها از سال ۲۰۱۸ به ویژه در بازداشتگاه‌های مهاجران در ایالت «جورجیا» مطرح شده که به تایید شماری از پزشکان و پرستاران نیز رسیده است.

ویژه عید/// بازداشت مهاجران و عقیم سازی اجباری: تکرار غم انگیز تاریخ آمریکا

این افراد که در برابر شیوع بیماری کرونا، محافظت بهداشتی و پزشکی دریافت نمی‌کنند، در صورت اعلام بیماری‌های دیگر خود، با برداشتن مخفیانه رحم نیز مواجه می‌شود.

«گاردین» در گزارشی که به این امر اختصاص داده، می‎گوید ۴۰ زن مهاجر از انجام عمل هیسترکتومی روی آنها بدون اطلاعشان خبر داده اند.

«مرکز برنان» ضمن اشاره به ناکامی اداره مهاجرت آمریکا در تامین و حفاظت از سلامتی مهاجران و نگهداری آنان در مراکزی پرازدحام که با خطر شیوع کرونا مواجه هستند، از تاثیر سیاست‌های سختگیرانه مهاجرتی «دونالد ترامپ»، رییس جمهور پیشین آمریکا بر سهولت انجام عمل هیسترکتومی انتقاد کرد.

منبع: میزان



منبع خبر

پشت پرده عقیم‌سازی اجباری در زندان‎‌های آمریکا +فیلم بیشتر بخوانید »

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها


گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ دولت جدید امریکا پس از یک مانور پر سر و صدای تبلیغاتی، سرانجام گزارشی درباره قتل جمال خاشقچی منتشر کرد. در این گزارش تاکید شده است که قتل فجیع خاشقچی، با اطلاع و دستور مستقیم بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی انجام گرفته است. انتشار این گزارش رسمی، باعث شد دوباره نام این روزنامه‌نگار بر سر زبان‌ها بیفتد و واکنش‌های جهانی در پی داشته باشد. اینکه چرا دولت بایدن تلاش دارد این موضوع را برجسته سازد و به عنوان سر خط خبرها در رسانه‌های جهان پین کند، به تحلیلی مجزا نیاز دارد. اما او چه کرده بود که مستحق چنین مجازات دردناکی از سوی شخص ولیعهد بود؟

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد!

خاشقچی یکی از منتقدان جدی سیاست‌های سعودی بود که به لحاظ رسانه‌ای، دامنه اثرگذاری قابل توجهی داشت. ستون نویسی در واشنگتن پست، تحلیل‌های انتقادی در «الوطن»، نویسندگی در «میدل ایست آی» و مدیریت شبکه خبری «العرب» در کارنامه حرفه‌ای او به چشم می‌خورد. اما این تمام ماجرا و علت ترور او نیست.

پیش از قتل او، روزنامه گاردین در گزارشی به افشای پشت پرده منابع مالی شبکه «ایران اینترنشنال» پرداخته بود.

«می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.»

 

گاردین افشا کرده بود که سعودی‌ها تامین بودجه و در واقع، سیاست‌گذاری کلان این شبکه ضد ایرانی را بر عهده دارند. اما ارتباط این افشاگری روزنامه گاردین با قتل خاشقچی چیست؟ سعید کمالی دهقان، خبرنگار گاردین در توییتی نوشت: «می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.» بنابراین، منبع آگاهی که اطلاعات مربوط به این افشاگری پر هزینه را در اختیار گاردین قرار داده بود، همان جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار سعودی-آمریکایی است.


سعید کمالی دهقان از راز قتل خاشقچی پرده بر می‌دارد

کمالی دهقان، خبرنگار ایرانی گاردین پیش از انتشار این توییت، از دوستان و آشنایان خود خواسته بود با او تماسی بر قرار نکنند. همچنین می‌توانیم نگرانی او را از توییت دیگری که خطاب به مادرش نوشته بود دریابیم. او که خبر قتل دلخراش همکارش را شنیده بود، به خوبی می‌دانست که ممکن است هدف ترور بعدی خودش باشد. از همین رو، سفارت ایران در انگلستان او را تحت حمایت خود قرار داد و نسبت به خطرات احتمالی که جان او را تهدید می‌کرد، به مسئولین ذیربط هشدار داد. حال باید پرسید علت این خشونت بی حد و حصر سعودی‌ها نسبت به اهالی قلم و رسانه چیست؟ چرا روزنامه‌نگاران بین المللی تا این اندازه از تیم‌های ترور سعودی وحشت دارند؟ این در حالی است که امروز سعودی‌ها مدعی ایجاد فضای باز رسانه‌ای و آزادی گردش اطلاعات شده‌اند!

سیاست‌های ضدایرانی و هزینه‌های سرسام‌آور

ایران اینترنشنال، شبکه‌ای ماهواره‌ای و فارسی زبان است که ۲۴ ساعته و بدون پخش حتی یک آگهی بازرگانی، علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. شبکه‌ای که به گفته عواملش، بیشترین تعداد تهیه‌کننده، مجری و گزارشگر، بزرگترین اتاق خبر رسانه‌های فارسی‌زبان و به‌روز‌ترین امکانات تهیه و تولید را در اختیار دارد. ایران اینترنشنال در گران‌ترین شهر اروپا یعنی لندن و با سرمایه‌ای بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار تاسیس شده است و نسبت به دیگر شبکه‌های خبری، حقوقی چند برابری به کارمندانش می‌دهد. گفته می‌شود هزینه سالانه این تلویزیون، چیزی در حدود ۵۰ میلیون دلار است. نگار مرتضوی، گزارشگر سابق تلویزیون ایران اینترنشنال نوشته بود: «عربستان سعودی بسیار سیستماتیک و پیگیر در حال جهت‌دهی جدید به رسانه‌هاست. عربستان سعودی به دنبال نفوذ و اعتبار است و برای تحقق این خواسته هزینه‌های زیادی پرداخت می‌کند.»

ایران اینترنشنال، همان رسانه‌ای است که پس از حمله تروریستی اهواز، با سخنگوی گروهک تروریستی «الاحوازیه» به مصاحبه پرداخت. همچنین پوشش زنده مراسم گردهمایی منافقین در آلبانی، از جمله اقدامات این شبکه ضد‌ایرانی است. پشتیبانی از دیگر گروهک‌های تروریستی، حمایت همه‌جانبه از همایش تجزیه‌طلبان، پوشش لحظه به لحظه اعتراضات و آشوب‌ها در ایران، حمله به نهاد دین و خانواده، سیاه‌نمایی پیوسته از وضعیت داخلی ایران و بزک چهره دشمنان انقلاب اسلامی از سیاست‌های تعریف شده این شبکه ماهواره‌ای است.


ایران اینترنشنال، شبکه‌ای با هزینه‌های گزاف و در خدمت سیاست‌های سعودی

رسانه‌های جنایتکار و اعتماد‌سازی

همیشه یکی از بزرگترین دغدغه‌های رسانه‌ها، اعتماد‌سازی برای مخاطب است. اعتماد مخاطب یعنی اعتبار رسانه و اگر رسانه‌ای از اعتبار کافی نزد افکار عمومی برخوردار نباشد، اساسا از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. یعنی توان ارتباط‌گیری با مخاطب و اثرگذاری بر او را از دست داده است. رسانه تدریجا و به دشواری اعتبار کسب می کند، اما این اعتبار انباشت شده، ممکن است به طور ناگهانی فرو بریزد. حتما مدیران ایران اینترنشنال از حجم نفرت مردم ایران نسبت به سعودی‌ها و چهره‌هایی چون بن‌سلمان آگاهی دارند. قاتل زنان و کودکان یمنی در میان جامعه ایرانی، کمترین جایگاه و محبوبیتی ندارد. به همین علت، ایران‌ اینترنشنال که ذهن و اراده مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، هرگونه ارتباط خود با سعودی‌ها را انکار می‌کند تا بتواند به مرور، اعتباری به هم بزند. افشاگری‌های امثال خاشقچی، می‌توانست این نقشه را به نابودی بکشاند و دلارهای سعودی که خرج اعتمادسازی شده بود را به باد دهد. گرچه علت کینه بن سلمان با این منتقد عربستانی بسیار ریشه‌دار بود و به نقدهای تند و تیز او در سال‌های گذشته بر می‌گشت؛ اما نمی‌توان نقش این افشاگری را قتل او نادیده گرفت. بنابراین خاشقچی نه تنها باید حذف می‌شد، که باید آیینه عبرتی می‌شد برای دیگران.

انتهای پیام/





منبع خبر

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها بیشتر بخوانید »

ناامیدی مطلق گاردین از برجام

ناامیدی مطلق گاردین از برجام



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «پاتریک وینتور» سردبیر بخش دیپلماتیک روزنامه «گاردین» روز چهارشنبه در یادداشتی نوشت، حتی اگر «جو بایدن» نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ماه آینده آمریکا پیروز شود شانس حفظ برجام زیاد نخواهد بود.

بیشتر بخوانید:

آشنایی با کابینه احتمالی دولت بایدن و ترامپ

وینتور در یادداشت خود آورده است: «حتی اگر بایدن در انتخابات پیروز شود، دولت تضعیف شده ایران ممکن است پیش از انتخابات ایران و به چالش کشیده شدن از سوی تندروهای مخالف مذاکره با غرب، تنها چند ماه برای مذاکره جهت احیای توافق هسته‌ای زمان داشته باشد».

او می‌نویسد: «این روزنه باریک بایدن را به تکاپو خواهد انداخت تا رویکردی مرحله‌ای برای بازگشت مجدد به توافق هسته‌ای با ایران اتخاذ کند که از سوی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ کنار گذاشته شد. هدف از این کار نشان دادن وجود پیشرفت [در احیای برجام] تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایران خواهد بود».

در این یادداشت آمده است: «به‌دلیل شکست توافق اصلی [هسته‌ای] در رساندن منفعت اقتصادی به مردم عادی ایران، وجهه اصلاح طلبان و معتدلین خدشه‌دار شده است. ترامپ هنگامی که از این توافق خارج شد، فشار اقتصادی حداکثری را بر تهران اعمال کرد، از صادرات نفت ایران ممانعت کرد و حامیان تعامل با آمریکا را برای دفاع از راهبرد خود به دردسر انداخت. [محمد] جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران اخیراً در مصاحبه با روزنامه کار و کارگر تأکید کرد وزارت امور خارجه ضعفی در مذاکره با آمریکا ندارد اما ترامپ “کل اتاق مذاکره را منفجر کرده است”».

بیشتر بخوانید:

با پیروزی بایدن سیاست خارجی آمریکا دستخوش چه تحولاتی خواهد شد؟

وینتور می‌افزاید: «حسن روحانی رئیس جمهور فعلی ایران نیز حامی این توافق با نام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است، اما پس از اتمام دو دوره‌اش، کنار خواهد رفت. طیفی از محافظه‌کاران … در حال آماده شدن [برای شرکت در انتخابات] هستند و از روابط نزدیک‌تر با چین یا سیاست خودکفایی اقتصادی حمایت خواهند کرد».

او در ادامه می‌نویسد: «جنبش اصلاح‌طلبی هنوز تصمیم نگرفته نامزدی معرفی کند یا از چهره‌ای تکنوکرات همچون علی لاریجانی رئیس سابق مجلس حمایت کند که در حال حاضر به روحانی در انعقاد قرارداد راهبردی ۲۵ ساله با چین یاری می‌رساند. اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس که از مشارکت پایینی برخوردار بود شکست سختی خوردند. شانس ترغیب طبقه متوسط ناامید جامعه برای شرکت در انتخابات می‌تواند تا حدی به یافتن نامزدی معتبر بستگی داشته باشد که بتواند امید برای ادامه گفت‌وگو با غرب را افزایش دهد».

وینتور اضافه کرده: «بایدن تا به اینجای کار وعده داده اگر ایران به تعهد کامل به توافق هسته‌ای بازگردد، آمریکا مجدداً به این توافق، به‌عنوان نقطه آغازی برای ادامه مذاکرات، برخواهد گشت. اما حتی اگر بایدن برنده شود، تا ۲۰ ژانویه روی کار نخواهد آمد و زمان اندکی برای اصلاح‌طلبان باقی خواهد ماند تا مردم ایران را متقاعد کنند مسیر تعامل ارزش تلاش مجدد را دارد. برخی تحلیل‌گران معتقدند پیروزی بایدن به تنهایی می‌تواند برای تغییر اوضاع ایران کافی باشد و قطعاً انتخابات [آمریکا] در تهران با هیجان دنبال می‌شود».

وی می‌افزاید: «در مقاله‌ای در روزنامه سازندگی نوشته شده، “مهم‌ترین چیز در داخل کشور پس از پیروزی شخصی به غیر از ترامپ این است که فضای روانی جامعه ایران تغییر کرده و امید برای گفت‌وگو و مذاکره موفقیت‌آمیز با آمریکا متجلی شود“. از سوی دیگر صادق زیباکلام تحلیل‌گر ایرانی به روزنامه اعتماد گفت اصلاح‌طلبان پایگاه انتخاباتی خود را از دست داده‌اند. او پیش‌بینی کرده حداکثر ۳۰ درصد از مردم در انتخابات شرکت کنند و “مردم از صندوق رأی روی گردان شده‌اند“. زیباکلام افزود ناامیدی از روند سیاسی ایران بیش از همه در دانشجویان، افراد تحصیل‌کرده و جامعه شهری مشهود است، همان بدنه اجتماعی که پیروزی قاطع روحانی در سال ۱۳۹۲ را رقم زدند».

وینتور به نقل از تحلیل‌گری ایرانی می‌نویسد، تضمین حیات این توافق یک «تقلای سخت دیپلماتیک» خواهد بود و به برقرار بودن برخی ساختارهای برجام از جمله نظارت بر تأسیسات هسته‌ای ایران اشاره می‌کند. همچنین از این کارشناس نقل می‌کند که آمریکا با کمک سه عضو اروپایی برجام، فرانسه و آلمان و انگلیس، باید توافقی چند مرحله‌ای را دنبال کنند که در ابتدا با یک موفقیت سریع همراه شود و قسمت‌های دشوار آن به بعد از انتخابات ایران موکول شود.

در ادامه این یادداشت آمده است: «با این حال موانع زیادی پیش روی این توافق خواهد بود. محمد حسین عادلی سفیر سابق ایران در انگلیس هشدار داده بایدن ابتدا باید در مسیری عملی، اعتماد ایران را جلب کند. اعتماد ایران با حرف جلب نمی‌شود بلکه باید به‌صورت عملی و با دادن تضمین صورت گیرد».

وینتور در پایان به نقل از حسن احمدیان استاد مسائل خاورمیانه در دانشگاه تهران می‌نویسد: «ایران پیش از بازگشت به تعهد کامل، خواستار جبران خسارت برای آسیب اقتصادی ناشی از تحریم‌های واشنگتن و رفع نواقص برجسته برجام خواهد شد. ایران این احساس را دارد که توافق ۲۰۱۵ آن را موظف کرده برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود را پیش از برداشتن گامی از سوی غرب، متوقف کند و از سوی دیگر این توافق نتوانسته مانع از عهدشکنی آمریکا شود. بازگشت به برجام به این راحتی میسر نخواهد بود. بی‌اعتمادی به حدی افزایش یافته که تغییر چهره‌ها در اتاق بیضی [کاخ سفید] این حقیقت را تغییر نمی‌دهد».

منبع: فارس



منبع خبر

ناامیدی مطلق گاردین از برجام بیشتر بخوانید »