سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز چهارشنبه ۵ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ورود بانک مرکزی به نرخسازی در بازار آزاد، مناقشه دو وزارتخانه بر سر تعطیلی مدارس و نیز واکنش رئیس قوه قضائیه به قطع اینترنت برای جلوگیری از تقلب در کنکور در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
روز گذشته در اتفاقی بیسابقه عنوان «تواقفی» از معاملات دلار و یوروی بازار متشکل ارزی حذف شد، این سیاست جدید بانک مرکزی مورد توجه و تحلیل بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد نوشته است:
تقاضای موجود در بازاد آزاد با اهداف مختلفی به وجود آمده است. مقداری از این تقاضا برای خرید کالا و خدماتی است که از خارج از کشور به ایران میآید و یکسری از تقاضا هم به دلیل خروج سرمایه از کشور است و یکسری دیگر از این تقاضا برای حفظ ارزش داراییهاست. پیش از این مدیران بانک مرکزی تنها تقاضا برای خرید کالاهای مصرفی و سرمایهگذاری را به رسمیت میشناختند و دو بخش دیگر یعنی خروج سرمایه از کشور و خرید ارز برای حفظ ارزش داراییها را در نظر نمیگرفتند. اما این دو بخش از تقاضا هم کم نیست.
در ادامه تحلیل اعتماد آمده است:
تقاضای خروج سرمایه یا تقاضای حفظ ارزش داراییها با تلاش دولت و بانک مرکزی هم سرکوبشدنی نیست و این تقاضاها در کشور وجود دارد. در مجموع این میزان تقاضاست که قیمت دلار و یورو را بالا میبرد. البته راهی که در حال حاضر در پیش گرفته شده این است که به جز خرید کالا افراد دیگر نیز ارز را با قیمت آزاد در صرافیها یا در بانک ملی معامله میکنند که در صورت ساماندهی این بخش نرخ ارز همچنان افزایشی خواهد بود. اما امکان خرید و فروش از این پس برای متقاضیان به صورت قانونی فراهم خواهد شد تا با همین نرخ ۴۵ هزار تومان داراییهایشان را تبدیل به ارز یا ارزهای خریداریشده را از کشور خارج کنند.
روزنامه شرق در سرمقاله خود درباره پیشبینی قیمت ارز در بازا نوشته است:
برخی از کارشناسان اقتصادی با تبیین کسری بودجه سال ۱۴۰۲، تحقق کامل منابع و مصارف این بودجه را در شرایط کنونی کشور، ناممکن و دشوار پیشبینی میکنند. بهعنوان مثال منابع حاصل از صادرات نفت تا ۶۰۳ هزار میلیارد تومان تعیین شده (۲۵ درصد افزایش نسبت به سال گذشته) که هم به لحاظ میزان فروش و هم قیمت یک رؤیای نفتی است. این درآمد بر مبنای متوسط فروش روزانه ۱.۴ میلیون بشکه با قیمت میانگین هر بشکه ۸۵ دلار و نرخ تسعیر ارز ۲۶ هزار تومان محاسبه شده است. به نظر میرسد این قیمت در شرایطی که برای نفت روسیه بهعنوان رقیب، سقف قیمت ۶۰ دلار تعیین شده، واقعبینانه نخواهد بود. احتمالا میانگین نرخ ارز از این ارقام فراتر میرود و نرخ تسعیر ارز کمتر از نیمی از نرخ بازار خواهد بود.
اما روزنامه ایران سیاستهای جدید بانک مرکزی را مثبت ارزیابی کرده و مینویسد:
در نخستین روز از اجرای سیاست جدید بانک مرکزی در بازار ارز، اتفاقات مثبت بسیاری افتاد، اتفاقاتی که به صورت مستقیم بازار غیررسمی و آزاد را هم تحت تأثیر قرارداد. طبق اعلام بانک مرکزی از روز گذشته چهارم بهمن ماه، با محوریت صرافیها سقف فروش ارز به متقاضیان عادی و برای مصارف خدماتی با افزایش ۳ هزار یورویی از ۲ به ۵ هزار یورو افزایش یافت. ازسوی دیگر با حذف رسمی نرخ توافقی ارز، گام بلندی برای کاهش فاصله میان نرخ رسمی و آزاد برداشته شد. بررسی قیمت آزاد ارز دراین روز نشان میدهد که قیمت تمام ارزها در این بازار با ریزش همراه شده است. درحالی که در روز سوم بهمن ماه هر دلار امریکا نزدیک ۴۵ هزار تومان قیمت داشت، دیروز و در زمان تنظیم این گزارش، با افت قابل توجهی نرخ این ارز به ۴۴ هزار تومان نزدیک شد.
در ادامه این خبر آمده است:
در نخستین روز از اجرای سیاست جدید بانک مرکزی در بازار ارز، اتفاقات مثبت بسیاری افتاد، اتفاقاتی که به صورت مستقیم بازار غیررسمی و آزاد را هم تحت تأثیر قرارداد. طبق اعلام بانک مرکزی از روز گذشته چهارم بهمن ماه، با محوریت صرافیها سقف فروش ارز به متقاضیان عادی و برای مصارف خدماتی با افزایش ۳ هزار یورویی از ۲ به ۵ هزار یورو افزایش یافت. ازسوی دیگر با حذف رسمی نرخ توافقی ارز، گام بلندی برای برداشتن فاصله میان نرخ رسمی و آزاد برداشته شد.
بررسی قیمت آزاد ارز دراین روز نشان میدهد که قیمت تمام ارزها در این بازار با ریزش همراه شده است. درحالی که در روز سوم بهمن ماه هر دلار امریکا نزدیک ۴۵ هزار تومان قیمت داشت، دیروز و در زمان تنظیم این گزارش، با افت قابل توجهی نرخ این ارز به ۴۴ هزار تومان نزدیک شد.
روزنامه کیهان نیز برنامه جدید بانک مرکزی را نشانه ثبات ارزی خوانده و نوشته است:
حفظ ارزش پول ملی نیاز به اقدامات متعدد حاکمیتی داشته و باید برنامهای چندوجهی و همهجانبه برای آن طراحی و تدوین شود، اما در کوتاهمدت و برای کنترل وضعیت فعلی بازار میتوان به افزایش عمق بازار مبادلهای ارز سرمایهگذاری جدی کرد و با توسعه بازار مبادله و کنترل افسار دلار بازار آزاد آرامش را در بازار آزاد دلار برقرار کرد.
لازم به ذکر است که دنیا تجربه موفق مالیات بر عایدی سرمایه را برای جلوگیری از سودجویی غیرعادی در بازار داراییهایی مانند طلا، ارز، مسکن، خودرو و… دارد. در این رابطه طرحی با عنوان مالیات از سوداگری در مجلس در جریان بود که متأسفانه علیرغم وعده رئیس مجلس در میانه راه دوباره متوقف شد و لازم است به سرانجام برسد.
میلیشیای پولی در اروپا
نزدیک به یک هفته پس از تصویب پیشنویس قطعنامه ضد ایرانی در پارلمان اروپا، روزنامه فرهیختگان به سراغ طراحان این بیانیه تروریستی رفته تا روشن کند که چه کسی به آنها خط داده است.
فرهیختگان مینویسد:
یکی از گروههای وابسته به پارلمان اروپا، گروه موسوم به «دوستان ایران آزاد» هستند که توسط لابی قدرتمند منافقین در بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، دانمارک، بلژیک و پارلمان اروپا سازماندهی شدهاند. همین افراد هستند که در ازای دریافت پول، منویات منافقین را در اتحادیه اروپا دنبال میکنند. نام اکثر این افراد در طرحهای ضد ایرانی به چشم میخورد. اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و تلاش برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران نیز از اقدامات این افراد نزدیک به منافقین است.
در این گزارش قابل توجه آمده است:
این افراد برای حمایت از طرحهایی که منافقین در پس آن هستند و یا برای سخنرانی در اجلاسهای این گروهک، مبالغ قابل توجهی دریافت میکنند. به نوشته بلومبرگ و طبق گزارشی که نشریه کریستینساینسمانیتور در سال ۲۰۱۱ منتشر کرده است، گروهک منافقین در آن سال مبلغ ۲۵ هزار دلار به سخنرانانی که دعوت کرده بود، پرداخت کرده است. به طور حتم قیمت این پیادهنظامهای اجارهای منافقین در سال ۲۰۲۲ با رشدی قابل توجه همراه بوده است که آنها را مجاب به همراهی با این تروریستها کرده است. پیش از این شبنم مدد زاده عضو گروهک تروریستی منافقین با انتشار عکسی از خود در پارلمان اروپا نوشته بود که تصویب قطعنامه علیه سپاه نتیجه لابی این گروهک است!
جواد ظریف وارد گود میشود!؟
این روزها چپهای ستادی به هر دری میزنند تا یک آلترناتیو سیاسی برای رقیب بسازند، یک روز روحانی، روز دیگر لاریجانی و حالا روزنامه آرمان ملی خبر از بازگشت ظریف به سیاست داده و در رپورتاژی سفارشی نوشته است:
واقعیت آن است که ریشه مشکلاتی که دولت با آن دست و پنجه نرم میکند را باید در گره کور روابط خارجی یعنی عدم بازگشت به برجام خلاصه کرد. اینکه دولت تلاش دارد بدون نفت کشور را اداره کند و احتیاجات مردم را حتی به صورت گران تامین کند، بسیار مطلوب است اما دولت از آن جهت زیر فشار و سوال افکار عمومی است که آحاد جامعه میدانند که مشکل اصلی چیست و تا زمانی که کوه از مسیر توسعه کشور برداشته نشود؛ مشکل حل نخواهد شد. اروپاییهایی که در دولت روحانی اجازه ندادند ترامپ مکانیزم ماشه علیه ایران را فعال کند، امروز در برابر ایران و در جبهه صهیونیستها و آمریکاییها ایستادهاند. فرصت استفاده از ظرفیت اروپاییها در این دولت از دست رفته است. به نظر میرسد این مورد باید به صورت قوی به گوش دولت برسد.
این روزنامه گزارش سفارشی خود را با این جملات تکمیل کرده است:
تنها یک فرد میتواند با ادبیات صلحطلبانه، دلسوزانه و با در نظر گرفتن منافع این دولت و منافع ملی به کمک دولت برسد. این فرد کسی جز محمد جواد ظریف نیست. او با تسلطی که در روابط بینالمللی دارد میتواند کمک بزرگی به دولت باشد، حال باید دید ظریف از خلوت به جلوت میآید و یا فعلا قصد دارد به نامه نگاریهای روحانی به مقامات عالی کشور بسنده کند.
خط شکنی بهروز علیه اغتشاشگران فرهنگی
بهروز افخمی، کارگردان مطرح سینما که امسال هم اجرای برنامه «هفت» تلویزیون را برعهده دارد، به تازگی ب درباره جوی گفت که بر فضای هنری و جشنوارهای کشور حاکم شده سخنان مهمی بر زبان آورده است؛ روزنامه وطن امروز دراین باره نوشته است:
در این چند ماه خودم هر چقدر پرسوجو کردم، متوجه شدم هم مردم علاقهمند هستند فیلم و سریال ببینند و تئاتر و کنسرت بروند و هم بازیگران دوست دارند کارشان را انجام دهند اما یک جو وحشت وجود دارد و در واقع نوعی تروریسم به شکلی آنها را میترساند. در حالی که وقتی اقدام کنند متوجه میشوند هیچ چیز واقعی وجود ندارد. کسی که میخواهد کار کند و جرأت انجام آن را ندارد، شاید بهتر است نام خود را هنرمند نگذارد، چون باید حاضر باشد کمترین خطر را بپذیرد. اینکه باید چطور عمل کرد به خودشان بستگی دارد؛ بعضی از آنها ممکن است از تشدیدکنندگان شرایط باشند و بخواهند تروریسم فرهنگی را گسترش دهند اما آن کسی که میخواهد کار کند و جرأت انجام آن را ندارد، شاید بهتر است نام خود را هنرمند نگذارد، چون باید حاضر باشد کمترین خطر را بپذیرد.