گروه تروریستی

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان



دو تن از شاخه های گروهک تروریستی و ضد انقلاب کومله  وارد درگیری شدند. با وجود ادعای بسیار در مورد اتحاد این دو گروه، حالا با تیربار و دوشکا به جان هم افتاده اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، استقرار گروهک های تروریستی و تجزیه طلب در خاک اقلیم کردستان عراق، یکی از معضلاتی است که گهگاه به انحای مختلف، سر از رسانه و خبر در می آورد.

تازه ترین خبر، مربوط به درگیری دو شاخه از گروهک ضدانقلاب کومله است. شب گذشته دو تن از شاخه های گروهک ضد انقلاب کومله درگیرشدند. با وجود ادعای بسیار در مورد اتحاد این دو گروه، حالا با تیربار و دوشکا به جان هم افتاده اند.

گزارش های بسیاری از درگیری داخلی کومله در رسانه های اقلیم کردستان عراق منتشر شده و این گزارش ها نشان می دهد که درگیری مسلحانه بین جناح گروه تروریستی کومله زحمت کشان به سرکردگی عمر ایلخانی زاده و جناح کومله شورش به رهبری عبدالله مهتدی، دو کشته و تعدادی زخمی برجای گذاشت. البته این درگیری ابعاد پیچیده دیگری دارد. از جمله این که ایلخانی زاده با نیروهای خود دچار اختلاف شده و می خواهد به طرف جناح مهتدی بپیوندد اما از سوی نیروهای خود محاصره شده و به او اجازه خروج نمی دهند.

تنش در اردوگاه گروه تروریستی کومله، در زرگویز در چند کیلومتری سلیمانیه، در روز گذشته به جایی رسیده که رهبران این گروهک، ناچار شده اند که غرور خود را کنار گذاشته و برای حل مشکل، از پلیس اقلیم کردستان کمک بگیرند. نیروهای امنیتی اقلیم دیروز به اردوگاه رفته و فضا را آرام کرده اند اما در نیمه شب و پس از خروج پلیس محلی، درگیری مسلحانه روی داده و دو نیروی کومله به نام های سامان ابراهیمی و هیوا صادقی کشته شدند.

کعبی، از دیگر سران کومله از نیروهای خود خواسته به حملات پاسخ ندهند. این درگیری در حالی روی داده که این دو شاخه کومله، پس از سال ها جنگ و اختلاف، پس از دو سال مذاکره دوباره متحد شدند. اما این اتحاد تنها ۷ ماه دوام آورد و دوباره به سوی هم تیراندزای کردند. گفته می شود اختلاف آنها، تنها دلیل سیاسی و فکری ندارد و در مورد چگونگی استفاده از قرارگاه ها و امکانات خود نیز دچار دعوا و درگیری می شوند. شاخه سوم کومله به نام شاخه کمونیست در یک روستای کوهستانی دیگر است و تاکنون وارد این درگیری نشده است.

یکی از سرکردگان کومله به نام امجد حسین پناهی در تماس تلفنی با خبرنگاران اعلام کرد: «من خودم شاهد بودم که عمر ایلخانی زاده فریاد می زد: باکی از ریختن خون نداشته باشید. به همین خاطر من اعلام می کنم که این جنایت، بر گردن ایلخانی زاده، مهتدی و آذرباد است. ما حتی یک قدم از سنگرهای خودمان دور نشده ایم. آنان از دور با قناسه و دوشکا نیروهای ما را زدند. از همه می خواهم به کمک ما بیایند و این جنایت را محکوم کنند.»

گروهی که حمایت خارجی دارد اما فاقد جایگاه داخلی است

عبدالله مهتدی رهبر یکی از سه جناح گروه تروریستی کومله و همچنین رهبران و سرکردگان دیگر، وانمود می کنند که قدرت زیادی دارند. این در حالی است که شمار کل اعضا و نیروهای هر سه شاخه کومله که در اقلیم کردستان عراق مستقر شده اند، حتی به ۵۰۰ نفر هم نمی رسد! اما به منظور جلب حمایت های مالی و سیاسی آمریکا و کشورهای دیگر، در بیان ظرفیت های خود، غلو می کنند.

طی دهه های گذشته، افزایش قدرت دفاعی، اطلاعاتی و رصد قدرتمند تحرکات مرزی نیروهای جمهوری اسلامی ایران از یک طرف و بی میلی و بی اعتنایی مردم استانهای کردنشین ایران نسبت به این گروهک ها، کاری کرده که آنان هیچگاه پایگاه اجتماعی نداشته باشند، کسی به عنوان نیروی تازه نفس به آنها ملحق نشود و در روستاهای کوهستانی و دره ها بمانند.

درگیری، پیش زمینه و سابقه طولانی دارد

برخی از سران کومله، تلاش کرده اند تا اهمیت درگیری روی داده را تقلیل دهند و وانمود کنند که چند جوان کم سن و سال دعوا کرده اند و اتفاق خاصی روی نداده است. اما سخنان یکی از سران این گروه در مصاحبه با سایت خبری متعلق به برهم صالح رئیس جمهور سابق عراق، نشان می دهد که مدتهاست در مرکز به اصطلاح قرارگاه کومله، گروه هایی از هر دو طرف، شب ها از ترس حمله طرف مقابل نمی خوابند و نگهبانی می دهند!

نوید مهرآور، که از او به عنوان رئیس کمیسیون نظامی کومله زحمتکشان نام برده می شود، آشکارا درباره اختلافات داخلی صحبت کرده و در مورد تنشی که یک هفته قبل روی داده، چنین روایت کرده است: «در سه یا چهار روز گذشته جلسه ای را در جبهه کمیته مرکزی برگزار کردیم.

در این نشست، هر دو جناح، حضور داشتیم. ما به طور شفاف خواهان آن شدیم که اقدامات سیاسی عبدالله مهتدی، هر چه زودتر متوقف شود. در غیر این صورت تصمیم دیگری خواهیم گرفت». او در ادامه به کودتای داخلی کومله اشاره کرده و گفته است: «مهتدی و ایلخانی زاده به دنبال یک توطئه بودند تا ما را از حزب بیرون بیاندازند. ما بر سر مسیری که می خواستند از آنجا به ما حمله کنند، مراقب بودیم. مرکز آموزشی را نیز از ما گرفتند. ولی بعد، توانستیم آنجا را پس بگیریم و البته اجازه ندادیم از دماغ کسی خون بیاید».

این فرمانده گروه تروریستی و ضدانقلاب با افتخار اعلام کرده که یک هفته پیش، دعوا را متوقف کرده و نگذاشته خون از دماغ کسی بیاید. اما بعد، مشخص شد که علت اصلی پرهیز از شلیک و درگیری، این بوده که مهرآور و رفقایش، خانه ایلخانی زاده را محاصره کرده و او را به گروگان گرفته اند! این از اتفاقات شگرفی است که تاکنون در گروه های تروریستی و ضدانقلاب مستقر در کوهستان های اقلیم کردستان عراق، سابقه نداشته است.

قیمت واقعی رویاهای مهتدی

عبدالله مهتدی رهبر گروه تروریستی و ضدانقلاب کومله، در اعتراضات اخیر، به دنبال آن بود که در کنار رضا پهلوی و دیگران، خود را به عنوان رهبر جنبش معرفی کند و با سفر به آمریکا و کشورهای اروپایی، وانمود کند که یکی از اصلی ترین محورهای تحولات آتی است! اما حالا همین به اصطلاح رهبر حزب، در شرایطی گرفتار شده که اعضای گروه او با سلاح سنگین به جان هم می افتند.

تداوم حضور چندین گروهک تروریستی ضد جمهوری اسلامی ایران در خاک اقلیم کردستان عراق با چندین نام و عناوین متفاوت همچون کومله، دموکرات، پاک، پژاک و غیره علاوه بر آن که گهگاه برای امنیت استان های غرب کشورمان مشکل ایجاد می کند، ثبات و آرامش مردم اقلیم کردستان را نیز مختل کرده است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جنگ در اردوگاه شکست خوردگان بیشتر بخوانید »

عکس/تاثیر حمله به مقر منافقین بر تعداد کامنت‌های اینترنشنال

عکس/تاثیر حمله به مقر منافقین بر تعداد کامنت‌های اینترنشنال



کامنت صفحه اینستاگرام ایران‌اینترنشنال در روز ۳۰ خرداد(روز حمله به مقر مجاهدین خلق)، با کاهش ۴۳ درصدی نسبت به ۱۰روز قبل مواجه شده است و کامنت‌های بی‌بی‌سی فارسی نیز ۳۱ درصد کاهش داشته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/تاثیر حمله به مقر منافقین بر تعداد کامنت‌های اینترنشنال بیشتر بخوانید »

گزارش ستاد حقوق بشر درباره پرونده سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال

گزارش ستاد حقوق بشر درباره پرونده سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال



ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران در واکنش به بیانیه سوئد درباره تروریست فرج الله چعب سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال، گزارشی را از اقدامات و عملیات‌های تروریستی این گروهک منتشر کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق از معاونت امور بین‌الملل قوه قضائیه و ستاد حقوق بشر، در گزارش این ستاد آمده است: «حبیب فرج الله چعب» ملقب به حبیب اسیود، سرکرده گروهک تروریستی حرکةالنضال که چندین عملیات تروریستی را در ایران اجرا و طراحی کرده و از این طریق تعدادی از افراد بی‌گناه از جمله زنان و کودکان ایرانی را قربانی کرده است، پس از طی یک فرایند دادرسی عادلانه و دقیق، برابر قانون به مجازات مربوطه یعنی اعدام محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور نیز تایید شده است.

این گزارش می‌افزاید: دولت سوئد با استناد به تابعیت مضاعف سوئدی حبیب اسیود (جمهوری اسلامی ایران تابعیت مضاعف را به رسمیت نمی شناسد)، خواهان لغو مجازات وی شده است. پرسشی که اذهان و افکار عمومی را به خود مشغول می‌کند، این است که حمایت سوئد و برخی مدعیان از یک مجرم تروریستی که جرائمش در یک دادگاه صالح رسیدگی شده، چه معنایی دارد؟ آیا این برخلاف تمامی آرمان های بین‌المللی در ضرورت بسیج همگانی کشورها برای مبارزه با پدیده شوم تروریسم نیست؟ آیا نامی جز قربانی کردن حقوق بشر در پای امیال و اهداف سیاسی می توان بر این اقدام نهاد؟ آیا نهادها و سازوکارهای بین المللی حقوق بشری مسئولیت ایستادگی در مقابل این رویه خطرناک را ندارند؟ آیا پروژه تروریسم شویی دولت های مدعی با این دلیل غیرموجه که مجرم تروریست تابعیت مضاعف این کشورها را دارد، در تضاد با آرمان های حقوق بشری از جمله ضرورت تضمین حق حیات و کرامت انسان‌ها و برابری انسان ها در پیشگاه قانون قرار ندارد؟ آیا وظیفه دولت‌های مستقل جز این است که در مقابل سیاست زده شدن حقوق بشر توسط کشورهای مدعی مقاومت نمایند؟

حبیب فرج الله چعب، طراح و مجری عملیات های تروریستی در ایران

حبیب فرج الله چعب از سال ۱۳۸۴ سرکردگی گروهک تروریستی حرکةالنضال را برعهده گرفت. این گروهک تروریستی که به وسیله تعدادی از عناصر سلطنت طلب و با هدف تئوریزه کردن تروریسم ضددینی در سال ۱۳۷۸ ایجاد شده بود، پس از انتخاب چعب، رویکرد عملیاتی‌تری به خود گرفت و به اقدامات تروریستی در اماکن مذهبی، اقتصادی و حساس در خاک ایران روی آورد. چعب، با تشکیل ساختار پیچیده‌تر برای این گروهک، مسئول و طراح اقدامات تروریستی خونبار علیه مردم بی‌گناه ایران و امنیت آنها است. در نتیجه اقدامات تروریستی اعضای این گروهک به سرکردگی حبیب اسیود، بیش از ۴۵۰ نفر از شهروندان ایرانی شهید یا مجروح شده‌اند.

حبیب اسیود تلاش کرد با تئوریزه کردن لزوم تداوم حملات مسلحانه، گروهک را به لحاظ عملیاتی ویژه نشان دهد و انگیزه انجام عملیات های جدید را برای آن ایجاد نماید.

وی در یکی از جلسات دادگاه ضمن عدم انکار اقدامات تروریستی، به صراحت تاکید کرد: «من نقش خود درباره جرائمی را که انجام داده‌ام، منکر نمی‌شوم».

براساس این گزارش، اعضای این گروهک پس از متواری شدن از ایران، در کشورهای دانمارک، هلند و سوئد سکونت یافتند و تابعیت این کشورها را نیز دریافت کردند و از سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) به بعد، از درون این کشورها اقدامات تروریستی خود علیه شهروندان ایرانی را دنبال می‌کردند. این گروهک همچنین با ایجاد پایگاه خبری، شبکه تلویزیونی و نیز فعالیت در شبکه های اجتماعی با پشتیبانی شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای العربیه، ایران اینترنشنال، بی بی سی و صدای آمریکا ، با تبلیغات سیاه علیه ایران، به تحریک انجام فعالیت های خرابکارانه نیز پرداخت.

چعب، تحت حمایت و امنیت برخی کشورهای غربی، به اقدامات تروریستی و خرابکارانه خود مبادرت می‌ورزید. وی با شخصیت های امنیتی و نظامی وابسته به رژیم صهیونیستی قبل و بعد از انجام عملیات های تروریستی ارتباط برقرار می‌کرد. آموزش‌های تروریستی شامل نحوه ساخت بمب و شیوه ارتباط پنهان از سال ۱۳۸۴ وارد فاز عملیاتی شد.

در آموزش ها به صراحت بر لزوم گرفتن تلفات انسانی بیشتر در اقدامات تروریستی تاکید می‌شد. حمله تروریستی به رژه نیروهای نظامی و انتظامی در ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۹۷ در شهر اهواز و کشتار بی رحمانه شهروندان مظلوم و بی‌گناه توسط عناصری صورت گرفت که در همین چارچوب جذب، سازماندهی و تحت آموزش قرار گرفته بودند که مسئولیت مستقیم آن را سخنگو و سرکرده این گروهک تروریستی رسما برعهده گرفتند. بیشترین تمرکز و فعالیت‌های این گروهک تروریستی بر روی عملیات های تخریبی، ترور و بمب گذاری در منطقه جنوب غرب ایران به خصوص استان خوزستان، تلاش برای ناامن سازی این استان و در نهایت، ترغیب برای جداسازی آن از ایران بوده است.

گروهک تروریستی حرکةالنضال به سرکردگی فرج الله چعب عملیات های تروریستی

مختلفی را برنامه ریزی و اجرا کرد که از جمله آنها می توان به بمب‌گذاری در فرمانداری اهواز در سال ۸۴، بمب‌گذاری در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی (سازمان برنامه‌ و بودجه) خوزستان در سال ۸۴، عملیات بمب‌گذاری اداره مسکن و شهرسازی اهواز در سال ۸۴ ، بمب‌گذاری در اداره محیط‌زیست اهواز در سال ۸۴، بمب‌گذاری در خطوط انتقال نفت خوزستان، بمب‌گذاری در محور انتقال نفت اهواز، آبادان و ماهشهر، بمب‌گذاری در فرمانداری دزفول و آبادان در سال ۸۴، برنامه‌ریزی برای بمب‌گذاری در دادگستری اهواز و حمله تروریستی به رژه نیروهای نظامی و انتظامی در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۷ در اهواز اشاره کرد.

بمب‌گذاری در بانک سامان اهواز در سال ۸۴، حمله مسلحانه به تاسیسات پمپاژ آب در یکی از روستاهای شوشتر در سال ۸۸، ترور یکی از شهروندان در یکی از روستاهای شوشتر در سال ۸۸ و به رگبار بستن وی و به آتش کشیدن خودروی شخصی وی، تیراندازی به مقرهای نظامی، انتظامی و بسیج، پرتاب نارنجک، عملیات مسلحانه منجر به تیراندازی به پایگاه بسیج والفجر، پرتاب نارنجک به پمپ گاز خرمشهر، پرتاب نارنجک و تیراندازی به پایگاه بسیج کوت امیر، بمب‌گذاری جنب دیوار پاسگاه سویسه، تهیه و ساخت بمب به قصد بمب‌گذاری کلانتری ۱۲ اهواز، ساخت بمب دست‌ساز، احراق عمدی عابر بانک‌های شهرستان شادگان و بندر امام خمینی (ره)، پرتاب نارنجک به جایگاه گاز شهرستان خرمشهر، تیراندازی به حسینیه شهدای شادگان، کمین ناموفق برای ترور بسیجیان و ماموران ناجا در مسیر سه راهی شادگان ماهشهر و آبادان، تیراندازی به قرارگاه پلیس اطلاعات و امنیت در شادگان، تیراندازی به خودروی سپاه و مجروح کردن یک نفر، حمل، نگهداری و فروش سلاح جنگی، از جمله اهم اقدامات تروریستی است که این گروهک تروریستی به سرکردگی چعب مرتکب شده است.

حمایت سرویس های امنیتی و اطلاعاتی از جمله برخی کشورهای غربی از گروهک تروریستی حرکةالنضال

تحقیقات به عمل آمده درخصوص منابع تامین مالی گروهک تروریستی حرکةالنضال، نشان می دهد که این گروهک مورد حمایت برخی سرویس های امنیتی و اطلاعاتی از جمله سیا و موساد بوده است. با این حال، عوامل اصلی این گروهک تروریستی در خارج از ایران بویژه در آمریکا، انگلیس، بلژیک، هلند، دانمارک و سوئد اقامت داشتند.

در این میان، حبیب اسیود سرکرده گروه تروریستی حرکةالنضال نیز که پیش از دستگیری ساکن سوئد بود، با صراحت در دادگاه بر حضور آزادانه در این کشور و سایر کشورهای غربی تاکید می کند. این در حالی است که این فرد از سال ۱۳۸۶ تا زمان دستگیری، توسط پلیس بین الملل «تحت پیگرد بین المللی- اعلان قرمز» قرار گرفته و کشورهای محل اقامت و تردد نامبرده همچون آمریکا، هلند، بلژیک و سوئد موظّف به دستگیری و استرداد متهم به پلیس جمهوری اسلامی ایران بوده اند. عدم رعایت الزامات قواعد استرداد مجرمین و عدم همکاری دولت های یاد شده در این رابطه و استمرار فعالیّت های تروریستی حبیب اسیود (به مثابه یک جرم با وصف بین-المللی که تمام دولت‌ها موظّف به مقابله و بازداشت مجرمین آن هستند)، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

وی در تحقیقات قانونی در توضیح ارتباطات خود با سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی، به ارتباط با شخصیت های برجسته در سرویس اطلاعاتی موساد و سازمان سیا اقرار کرده و از ارتباط نزدیک با آنها پرده برداشته است. بر اساس اقاریر چعب، متهم درخصوص چت‌هایش با خانمی بنام منال مسلمی (بلژیک) که از وی کشف شده، اقرار کرده که منال مسلمی تمام ارتباط‌ها را با اسرائیل ترتیب می‌داده است. شخصی به نام امیرا که فردی صهیونیست ساکن آمریکا و اسرائیلی است، به عنوان وکیل، کارهای به اصطلاح حقوق بشری گروهک تروریستی حرکةالنضال را انجام می داد. وی همچنین به ارتباط خود از سال ۲۰۰۹ میلادی و دیدار با ۲ نفر از افراد سازمان اطلاعات آمریکا اقرار کرده است.

حضور یکی از کارمندان بی‌بی‌سی در جلسه خبری گروهک تروریستی حرکةالنضال مسجل شده است. حضور عنصر بنگاه خبر پراکنی بی‌بی‌سی در چنین جلسه‌ای، چه معنایی دارد؟ آن هم به صورت نامحسوس! در سال ۲۰۱۷ در هلند نشستی با اعضای گروهک تروریستی حرکةالنضال برگزار شد که این نشست را رسانه‌هایی مانند العربیه و الاخباریه پوشش داده‌اند.

تضمین دادرسی عادلانه برای یک مجرم تروریست

در تمامی مراحل رسیدگی قضایی به اتهامات حبیب فرج الله چعب، یعنی از زمان صدور قرار بازداشت و انجام تحقیقات از متهم و رسیدگی در دادگاه و صدور حکم، «حق دادرسی عادلانه» در چارچوب قوانین و مقررات داخلی و همچنین هنجارهای بین المللی رعایت گردیده است. در این چارچوب، اصولی همچون “دسترسی متهم به دادگاه، رسیدگی عادلانه و منصفانه، رعایت اصل برائت، استقلال قضات، حق دسترسی به وکیل، تفهیم اتهامات، دسترسی متهم و وکیل وی به ادله و مدارک موجود در پرونده و …” مورد توجّه و رعایت ضابطین و مقامات قضایی بوده است.

تمامی مراحل تعقیب و بازداشت مت

هم از ابتدا با صدور دستور مقام قضایی صاحب صلاحیت و مستقل و بر اساس مستندات و ادله توجیهی متقن انجام گرفته است. مرحله تحقیقات و بازجویی از او نیز تحت نظارت مستمر مقام قضایی و در چارچوب مقررات الزام آور داخلی و همسو با هنجارهای بین‌المللی دادرسی عادلانه دنبال شده است. دسترسی به وکیل دادگستری به عنوان یکی از مهمترین حقوق متهم مندرج در قوانین داخلی و نیز یکی از هنجارهای بین المللی مربوط به حق دادرسی عادلانه از همان آغاز روند رسیدگی قضایی (مرحله تحقیقات و بازجویی) به پرونده متهم مورد توجه بوده است.

نکته پایانی

چگونه برخی مدعیان حقوق بشر، از یک تروریست که دستش به خون صدها نفر ایرانی آغتشته است، دفاع می‌کنند؟! دولت های مدعی از یک سو بی تفاوت به خون به ناحق ریخته شده مردان و زنان و کودکان ایرانی به واسطه اقدامات تروریستی گروهک حرکةالنضال، از سرکرده این گروهک حمایت همه جانبه می‌کنند و رسانه‌های وابسته به خود را برای ارائه روایت های دروغین پیرامون این پرونده بسیج می‌کنند و از دیگر سو، خود را مدافع حقوق مردم ایران معرفی می‌کنند؛ در حالی که جنایات چعب و گروهک تروریستی وابسته به او در زمره جدی ترین جرائم قرار گرفته و به موجب کنوانسیون‌ها و اسناد الزام آور بین‌المللی در زمینه مقابله با تروریسم، به روشنی مشمول عنوان و مصادیق موارد تروریستی بوده و خود ناقض اصول متعدد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی از جمله ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین ماده ۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مبنی بر حق حیات است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گزارش ستاد حقوق بشر درباره پرونده سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال بیشتر بخوانید »

رمزگشایی از پروژه انگلیس علیه سپاه

رمزگشایی از پروژه انگلیس علیه سپاه



سناریوی شناسایی سپاه بعنوان سازمان تروریستی خارجی در انگلیس پس از نزدیک به سه ماه هیاهو، اتهام‌زنی و دروغ‌پراکنی، سرانجام با گزارش نشریه نزدیک به وزارت امور خارجه انگلیس به حاشیه رفت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه تایمز چاپ لندن ۱۴ بهمن با انتشار گزارشی مدعی شد که دولت لندن برنامه‌های خود را برای افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‌های موسوم به تروریستی خارجی متوقف کرده است. این نشریه انگلیسی ادعا کرد که هرچند وزیر کشور و معاونش که یکی از حامیان اصلی گروهک تروریستی منافقین بشمار می‌رود از این طرح حمایت می‌کنند اما وزارت خارجه انگلیس از بسته شدن کانال‌های ارتباطی با ایران در نتیجه این اقدام نگران است.

ماجرای شناسایی سپاه به‌عنوان سازمان به اصطلاح تروریستی، از اواخر آبان شروع شد؛ هنگامی که شبکه سعودی ایران اینترنشنال، سازمانی که به تعبیر باراک راوید خبرنگار سرشناس اسرائیلی برای جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده می‌شود ادعایی را درباره تهدید خبرنگاران ایران مستقر در انگلیس مطرح و ادعا کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهدیدهایی جدی علیه روزنامه‌نگاران این شبکه به راه‌انداخته است.

شرکت «ولانت مدیا» که «ایران اینترنشنال» را مدیریت می‌کند با صدور بیانیه‌ای ادعا کرد: این تهدیدهای مرگبار علیه شهروندان بریتانیایی در خاک بریتانیا، چند هفته پس از هشدارهای سپاه و دولت ایران راجع به اقدامات یک رسانه آزاد و بی‌سانسور فارسی‌زبان است که در لندن فعالیت می‌کند

دو روز بعد بحث به پارلمان انگلیس کشیده شد تا دست‌اندرکاران این ادعا، از طریق باب بلکمن رئیس گروه دوستی پارلمانی انگلیس و اسرائیل، تقاضای تشدید تحریم‌ها علیه سپاه را مطرح کنند. بلکمن در جلسه با حضور نمایندگان وزارت امور خارجه انگلیس پرسید که سپاه «چه اقدامات بیشتری را باید صورت دهد تا ما آن‌را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دهیم.»

در همین پیوند هفته‌نامه ساندی تایمز در گزارشی ادعا کرد که صدها نفر از روزنامه‌نگاران و کنشگران سیاسی در بریتانیا در چند ماه اخیر نامه‌هایی از پلیس ضدتروریسم بریتانیا دریافت کرده‌اند که به آنان هشدار می‌دهد به دلیل مواضعشان در مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران، ممکن است هدف حمله قرار بگیرند.

بر اساس این گزارش، در یکی از این نامه‌ها که به یک روزنامه‌نگار مقیم لندن فرستاده، هشدار داده شده است که تلاش ایران بر این است تا ایرانیان را به کشورهای نزدیک ایران ببرد و از آنجا آنان را به داخل کشور برباید و سپس به مرگ محکوم کند. پلیس در این نامه از دریافت‌کنندگان خواسته که هرگونه نگرانی در مورد ایمنی خود و برخورد مشکوک را اطلاع دهد.

اما این تحرکات زمانی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم موساد ادعای ساختگی تهدید خبرنگاران ایرانی توسط سپاه را سرهم کرده و در اختیار انگلیس قرار داده است. تارنمای تایمز اواسرائیل در گزارشی ادعایی نوشت: اسرائیل اطلاعاتی را در اختیار مقامات انگلیسی قرار داد و آنها را قادر ساخت تا نقشه ایران برای حمله به روزنامه نگاران مستقر در انگلیس را خنثی کنند.

در همین چارچوب رئیس سرویس جاسوسی داخلی انگلیس، ادعا کرد که نهادهای امنیتی این کشور تهدیدهای متعددی را از سوی ایران در زمینه قتل و ربایش شهروندان بریتانیایی خنثی کرده‌اند. کن مک‌کالوم آبان‌ماه گذشته برپایه اطلاعات ساختگی رژیم صهیونیستی ادعا کرد که نهادهای امنیتی بریتانیا در سال ۲۰۲۲ دست‌کم ده مورد «تهدید بالقوه از سوی ایران برای ربودن و یا حتی قتل شهروندان بریتانیایی و یا افراد ساکن بریتانیا که دشمنان حکومت ایران تلقی می‌شوند» را کشف و خنثی کرده‌اند.

بر اساس این توهمات و داده‌های ساختگی، وزارت امور خارجه انگلیس، کاردار ایران را احضار و ادعا کرد که این کشور «تهدید یا هرگونه ارعاب علیه خبرنگاران و دیگر کسانی که در انگلیس زندگی می‌کنند را تحمل نمی‌کند»

آذرماه زمزمه افزودن سپاه به فهرست سازمان‌های تروریستی به طور جدی در فضای رسانه‌ای مطرح و لقلقه زبان تحلیل‌گران شد. موضوع در چند نوبت دیگر در پارلمان هم مورد اشاره قرار گرفت. ۲۹ آذر رئیس کمیته پارلمانی امور خارجی در جلسه‌ای با حضور نخست وزیر، به ادعای تهدید خبرنگاران ایرانی مستقر در انگلیس از سوی سپاه اشاره و درباره احتمال افزودن نام این سازمان در فهرست نهادهای تروریستی خارجی دولت سووال کرد.

ریشی سوناک پاسخ داد: ما این سازمان را به طور کلی تحریم کرده‌ایم اما در مورد قراردادن نام سازمان ها در فهرست گروه‌های تروریستی نظر نمی‌دهیم. وی در پاسخ به سووال دیگری که چرا در این رابطه نظر نمی‌دهد عنوان کرد که این یک رویه تعریف شده در دولت است.

اما ضربه سنگین سپاه به شبکه مرتبط با سرویس جاسوسی انگلیس در جریان آشوب‌های اخیر، مقام های دولت لندن را هم غافلگیر و هم برآشفته کرد. در جریان عملیات سپاه، هفت نفر از عناصر اصلی و لیدرهای آن در داخل کشور که در امر برنامه‌ریزی، هدایت، تولید محتوا و اقدامات میدانی در اغتشاشات و آشوب های اخیر مشارکت داشتند، دستگیر و همزمان با اقدامات فنی و سایبری، گروه‌ها و کانال‌های مرجع آنان نیز از دسترس خارج و مسدود شد.

در پی انتشار این خبر، اعتراض‌ها در داخل برای شناسایی سپاه به عنوان نهاد تروریستی افزایش یافت. رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان انگلیس در سخنانی که نشانگر خشم نامبرده از عملیات سپاه بود، خواستار تحریم روزانه ایران شد. وزیر امور خارجه انگلیس هم از فرط دستپاچگی به انتشار توئیت‌های تکراری و اظهارات نخ‌نما درباره ایران متوسل و مدعی شد: ما از زمان مرگ مهسا امینی ۴۷ نفر را تحریم و ایران را از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج کردیم. او مدعی شد که انگلیس «به تحریم کامل سپاه ادامه می‌دهد.»

دو هفته بعد یعنی ۱۳ دی‌ماه نشریه دیلی تلگراف به نقل از منابع ناشناس از تصمیم دولت لندن برای افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست گروه‌های تروریستی خارجی خبر داد. این نشریه انگلیسی افزود که طرح یادشده مورد حمایت «سوئلا براورمن» وزیر کشور و معاونش «تام توگندهات» قرار گرفته است. بر اساس گزارش ادعایی دیلی تلگراف، قرار گرفتن نام سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی به این معناست که تعلق به آن، شرکت در جلسات و همچنین حمل نشان آن در ملاء عام جرم محسوب خواهد شد. نشریه انگلیسی ادعا کرد که وزارت کشور به پرسش خبرنگار دیلی تلگراف درباره صحت این خبر پاسخی نداده اما به نقل از منابع ناشناس، آنچه نقشه سپاه برای آدم‌ربایی یا قتل افراد در انگلیس نامید را دلیل تصمیم دولت در این زمینه اعلام کرد.

۲۷ دی ماه فایننشال تایمز با انتشار گزارشی به نقل از مقامات رده بالای این کشور خبر دیلی تلگراف را رقیق کرد و نوشت که دولت لندن نسبت به تبعات شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان سازمان تروریستی نگران و بعید است که در این زمینه تصمیم‌گیری قریب‌الوقوعی صورت گیرد.

این نشریه انگلیسی نوشت که روند بررسی تروریستی نامیدن سپاه «به‌عنوان قدرتمندترین شاخه نظامی ایران»، توسط وزارت کشور انگلیس آغاز شده اما هنوز «هیچ تصمیم نهایی گرفته نشده است زیرا در داخل دولت بحث‌هایی در مورد نحوه اجرای این اقدام وجود دارد.»

فایننشال تایمز با بیان اینکه «برای یک دولت بسیار غیرعادی است که سازمان نظامی یک کشور دیگر را به عنوان سازمان تروریستی معرفی کند و انگلیس باید خطرات و مزایای چنین اقدامی را بسنجد» افزود: به گفته مقاماتی که در جریان مذاکرات داخلی دولت قرار دارند، یک اضطرابی در وزارت امور خارجه انگلیس نسبت به شناسایی سپاه به عنوان سازمان تروریستی وجود دارد.

در ادامه این گزارش آمده است: تحلیلگران می‌گویند که قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی، تنش‌ها بین لندن و تهران را تشدید خواهد کرد و خطر اقدامات تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران را در پی خواهد داشت. همچنین هرگونه امیدهای آینده در خصوص تلاش های دیپلماتیک برای نجات توافق سال ۲۰۱۵ را که ایران با قدرت های جهانی امضا کرد پیچیده خواهد کرد.

سرانجام ۱۴ بهمن، نشریه تایمز که به وزارت امور خارجه انگلیس نزدیک است در گزارشی نوشت که برنامه ادعایی دولت لندن درباره سپاه متوقف شده است. این نشریه انگلیسی نوشت: مقامات انگلیس نگرانی‌هایی را در مورد اینکه چگونه می‌توان سپاه را به عنوان یک گروه تروریستی شناسایی، ابراز کرده‌اند، زیرا سپاه یک سازمان دولتی است.

تایمز به نقل از یک منبع دولتی نوشت: «مقامات وزارت خارجه نگرانی‌های جدی در مورد شناسایی سپاه بعنوان نهاد تروریستی دارند زیرا آن‌ها می‌خواهند دسترسی خود را با ایران حفظ کنند. البته وزارت کشور و به طور گسترده تر دولت از این حرکت حمایت می‌کنند و سپاه تا الان باید بعنوان نهاد تروریستی شناسایی می‌شد، اما کل این روند متوقف شده است.»

اما نکته جالب توجه اینجاست که مقامات لندن طی سه ماه گذشته در سایه آنچه رویه‌های مرسوم نامیده می‌شود درباره روند ادعایی شناسایی سپاه به عنوان نهاد تروریستی اظهارنظر نکرده و با دخالت دادن رسانه‌ها، به طور زیرکانه‌ای هزینه کمتری را بر روابط دو جانبه تحمیل کردند. از این منظر انتظار می‌رود که این کشور درباره تحریم‌هایی که به بهانه مسائل حقوق بشری و ادعای مردود مشارکت نظامی ایران در جنگ اوکراین وضع کرده و منجر به تنش در روابط دو جانبه شده است، تجدید نظر کند.

برخی کشورهای تندروی اروپایی هم که طی سه ماه گذشته هیاهو و کارزار دروغ‌پراکنی علیه ایران و سپاه به راه‌انداخته‌اند باید « به نتیجه اقدامات غیرسازنده خود توجه کنند و به طور خاص منافع دوجانبه را قربانی مصالح سیاسی زودگذر و تصمیمات احساسی نکنند»

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رمزگشایی از پروژه انگلیس علیه سپاه بیشتر بخوانید »

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟



شعاری بعد از آشوب‌های ناشی از فوت خانم مهسا امینی در کشور شنیده می‌شود که این شعار کمونیستی بوده و شعار حزب تروریستی کومله است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها و بعد از فوت خانم «مهسا امینی» اسمی نام آشنا در میان برخی از اغتشاشگران و افراد دانشجو معترض در دانشگاه شنیده می‌شود. کومله امروز برای هر ایرانی دوباره سرزبان‌ها آمده است.

گروه تروریستی «کومله» با شعار «آزادی و برابری و حکومت کارگری» در کردستان ایران به شروع فعالیت کرد. این گروه که قرابت کمونیستی و نظامی سخت دارد از گروه دمکرات کردستان ایران منشعب شده است.

در پاییز سال ۱۳۴۲ جمعی از دانشجویان کُرد که تازه با مسائل سیاسی و ادبیات چپ و کمونیستی آشنا شده بودند، در تهران دور هم جمع شدند و تشکیلاتی را بنیان نهادند که بعدها کومهله نام گرفت. بنیانگذاران کومله ۱۱ نفر بودند که عبارتند از: فؤاد مصطفی سلطانی، محمدحسین کریمی، عبدالله مهتدی، مصلح شیخ‌الاسلامی، ساعد وطن‌دوست، شعیب زکریایی، فاتح شیخ‌الاسلامی، یدالله بیگلری، حسین مرادبیگی، ایرج فرزاد، محسن رحیمی.

کومه‌له جزو اولین جریانات چپ و کمونیستی بود که از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی، علیه نظام مستقر و کردهای حامی نظام، دست به اسلحه برد. حمله به پادگان‌های نظامی، کمین و کاشت مین بر سر راه نیروهای نظامی، ترور، ارعاب افراد بومی وغیربومی، مصادره و به آتش کشیدن امکانات دولتی و اخاذی از مردم از جمله اقدامات تخریبی حزب کومله به شمار می‌آید.

کومله از کجا آمد؟

در سال ۱۳۵۷، سه گروه چپگرا در هم ادغام شدند و کومله (سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران) را بنیانگذاری کردند.کومله (در کردی: کومه‌له :انجمن و گروه) سازمانی چپگرا در کردستان ایران است.این سازمان از مخالفان جمهوری اسلامی بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نیروهای جمهوری اسلامی وارد مبارزه مسلحانه شد.

با به جریان افتادن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمدن خلاء قدرت و امنیت در مرزهای سیاسی ایران زمین و خصوصاً مناطق کردنشین ایران،گروهک مزدور و تروریست کومله باایدئولوژی مائوئیستی درکردستان ایران به مقابله باحکومت مردمی ایران برخاستند و دست به جنایات زیادی زدند.

این گروهک با مشی تروریستی-مسلحانه و باداشتن حامیان بیگانه اعم ازقدرت‌های بین‌المللی دردورانی که دولت کامل مستقر نشده بود، مقابله با جمهوری اسلامی را آغازکردند.

حمله به پاسگاه‌های مرزی، تصرف و غارت ادارت دولتی ازجمله اقداماتی برای اعلام موجودیت این گروه دست نشانده آمریکا بود. با آغازجنگ تحمیلی، کومله به همکاری به رژیم عراق پرداخت وبه لحاظ اطلاعاتی وعملیاتی به یاری آنان برآمد. بعد از فروپاشی نظام کمونیست، کومله بر آن شدند ازکمونیسم به سوسیال دمکراسی تغییر کند.

اسناد به دست آمده از این سازمان پس از آزادسازی سنندج نشان می دهد، کومله مردم بیگناه را به اتهام موهوم شرکت در جلسات ضدخلقی دستگیر کرده وبعضاً به قتل رسانده است. اتومبیل های شخصی و دولتی را مصادره کرده و حتی نیمه شب به خانه های مردم یورش برده و آنها را دستگیر می کردند.

اسناد منتشره سیا مربوط به ۱۹۸۶، ۱۹۸۰ بمبگذاری درشهرها یا روستاهای ایران، حمله به مساجد و نصب تیربار و اجرای رقص مختلط، حمله به مدارس و ترور معلم ها در کردستان به اتهام وابستگی به رژیم، ترور و انفجار در جهاد و سپاه (بیش از۱۹مورد) جنگ افروزی درسنندج و کمک به مهندسی اطلاعاتی عراق از جمله جنایات این حزب به شمار می روند.

از جمله منابعی که درباره رفتار تروریستی کومله انتشار یافته، کتاب شنام است. این کتاب مشاهدات عینی وتجربی کیانوش گلزار راغب را به روایتی داستانی و در دوره زمانی ۱۸ ماه توصیف می کند. گلزار که درسالهای ۶۰ و ۶۱ در اسارت کومله به سرمی برد، گوشه ای از جنایات کومله را به تصویرکشیده است.

هرکدام از این موارد که شاید ۳۴ مورد مستند در میان پرونده ها وجود داشته باشند(البته کومله اسناد ایران را ساختگی و غرض ورزانه می‌نامد اما اسناد بعث و آمریکا هم از این امر حکایت دارد) و همچنین به انضمام آنها در حافظه شفاهی مردم سنندج هم هنوز باقی است که چه زن ها و دخترانی را به بهانه کشانیدن به عرصه مبارزه از کانون خانواده جدا کردند و مانند مجاهدین خلق، فساد استفاده ابزاری از دختران را نشانه آزادی و تمدن نامیدند و اسناد خود بعث، نشان از ۵۶ مورد کورتاژ و سقط جنین دارد.

یکی از وقایع تلخ مریوان، فاجعه ۲۳ تیر و کشتار وحشیانه پاسداران بومی در مریوان است که گروهک کومله و چریک‌های فدایی خلق عاملان این جنایت بودند. ۲۵ پاسدار کرد در این جنایت به شهادت رسیدند.

زمینه‌های جریان مریوان به ماه‌های آخر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی‌گردد زمانی که فئودال‌های منطقه مریوان به بهانه این که اصلاحات ارضی شاه را قبول ندارند، شروع به اعمال فشار به دهقانان محروم منطقه کردند و سعی داشتند در بسیاری از روستاها بهره‌های مالکانه ۱۲ ساله را که به زعم آن‌ها عقب افتاده و دهقانان باید پرداخت می‌کردند به زور اسلحه بگیرند که در برخی موارد موفق به اخذ بخشی از آن‌ها شدند که همین امر نارضایتی شدیدی در میان مردم منطقه به وجود آورد.

این مساله بعد از پیروزی انقلاب هم ادامه یافت افراد کومله هم که در شهر و یا بعضی روستاهای منطقه حضور داشتند از فرصت استفاده و سعی کردند دهقانان را در قالب اتحادیه‌ای به نام «یه‌کیه‌تی جوتیاران» متشکل کنند اما آنچه که کاملا واضح و مبرهن است این بود که برای کومله تنها مساله مبارزه با خوانین منطقه مطرح نبود بلکه این گروهک می‌خواست در ادامه آن خود را برای درگیری بانظام نوپای جمهوری اسلامی آماده کند.

مصطفی چمران به عنوان یکی از اعضای هیئت اعزامی به مریوان، واقعه ۲۳ تیرماه را این چنین توصیف کرده است: «در شهر مریوان ۲۵ پاسدار کرد محلی زندگی می‌کردند که اهل مریوان بودند و در مریوان خانه داشتند و تنها گناه آن‌ها این بود که به انقلاب اسلامی ایران معتقد بودند و نمی‌خواستند از احزاب چپ متابعت کنند. در تاریخ ۲۳ تیرماه ۵۸ صدها نفر از مسلحین احزاب چپ وارد مریوان شدند و پاسداران را محاصره کردند و نیمی از آن‌ها را کشتند و بقیه را مجروح کردند».

بدنش را با آتش سیگار سوزانده و سرش را با موزائیک جدا کردند

یکی از مجروحان پاسدار را با موزائیک سر بریده بودند و پیکر او را روی سنگفرش‌ها و اطاق‌ها کشیده بودند و نواری پهن از خون او همه جا را گلگون کرده بود آن‌ها دهان پاسداران را با نارنجک منفجر کرده و ریش‌های آن‌ها را سوزانده بودند.

پاسداری که کومله سر او را با موزائیک برده بودند شهید «دارا کهنه پوشی» بود؛ همرزمانی که در رکاب او بوده‌اند در مورد نحوه شهادتش چنین نقل می‌کنند: در تمام مدتی که در محاصره بودیم دارا با روحیه عالی که داشت کمترین هراسی به دل راه نداد و با رشادتی غیرقابل وصف جنگید وقتی که فرمانده رشید و فداکار عبدالله طرطوسی به شهادت رسید دشمن توانست به داخل مقر نفوذ کند جنگ تن به تن آغاز شد دشمن با تمام توان تلاش کرد دارا را زنده دستگیر کند تا اینکه او به اسارت درآمد. گروهک بر اساس کینه بسیاری که از او داشتند تمام بدنش را با آتش سیگار سوزاندند و با سر نیزه زخم‌های متعددی به بدنش وارد کردند و در نهایت پس از شکنجه‌های وحشیانه سرش را با موزائیک بریدند و از تن جدا کردند.

اعضای کومله‌ برای عروسی اعضای خود سر رزمنده‌ها را به عنوان قربانی می‌بریدند

شهید علی‌اصغر غفوریان ۲ فروردین ۱۳۱۹ در مشهد متولد شد. پدرش زغال‌فروش و مادرش خانه‌دار بود. او در سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج شش فرزند است. وی پس از انقلاب عازم خدمت سربازی شد و سرانجام ۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ در بانه توسط گروهک تروریستی کومله به شهادت رسید.اما پس از گذشت چهل سال کوموله همچنان فعال است و به عضو گیری مشغول است و تا کنون نیز در اتفاقات مهمی توانسته عواطف و هیجانات مردم کردستان و سایر شهرها اثر بگذارند. در سقز مخصوصا از سال ۵۷ تا ۵۹ و حتی سال ۶۰ گروه های مسلح کرد وحتی غیر کرد از جمله کوموله ها یارگیری فراوانی داشتند.

اکنون یک شعاری توسط برخی از دانشجویان در ابتدای اعتراضات اخیر گفته می‌شد. «زن، زندگی و آزادی». این شعار یک شعار کمونیستی بود که لنین آن را در انقلاب کمونیستی ۱۹۱۸ عنوان کرد. انقلاب اکتبر کمونیستی با شعار “نان، صلح، آزادی” در روسیه تزاری سربرآورد و پیروز شد.

گروه تروریستی کومله هم به دلیل جدایی از حزب دمکرات کردستان که به ظاهر ریشه‌های دینی داشت، شعارش را کمونیستی کرد. حال این گروه قصد دارد از اعتراض‌های اخیر مردم ایران سوءاستفاده کند. البته بسیاری از دانشجویان که از قشر تحصیل‌کرده هم هستند شاید ندانند که این شعار یک نماد کمونیستی است.عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومله کردستان ایران، در توییتی خواستار آن شد که «این بار اعتصاب عمومی بە کردستان محدود نماند و تهران و شهرهای بزرگ و کوچک تمام ایران را دربگیرد»
شعار «نان، صلح، زمین» توسط لنین و بلشویکها در آستانه انقلاب کارگری اکتبر یک مورد مشهور است. این شعار درخود هیچ نشانه سوسیالیستی قوی و یا اتکا یکجانبه به پایه کارگری را ندارد، اما بلشویکها با اتکا به این شعار جامعه درگیر قحطی و گرسنگی و جنگ ویرانگر و بخش وسیع دهقان بی بضاعت و بی زمین را علیه تزار و بعدأ دولت موقت بورژوایی کرنسکی متحد و بسیج کردند

منبع: خبرگزاری دانشجو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نفوذ گروه تروریستی «کومله» در یک شعار کمونیستی!/ «زن، زندگی، آزادی» از کجا آمده است؟ بیشتر بخوانید »