گروه فرقان

مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود

بازخوانی پرونده ترور شهید عراقی/ مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود!


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمدمهدی ابراهیم عراقی (۱۳۵۸-۱۳۰۹) در سال ۱۳۰۹ در محله پاچنار بازار بزرگ تهران دیده به جهان گشود. پدرش آجرپز و مادرش خانه دار و متدین و دوستدار اهل بیت پیامبر (علیهم‌السلام) بودند.

بعد از شش سال دبستان به دوره دبیرستان رفت. مدتی در دبیرستان مروی درس خواند و بعد به دبیرستان دارالفنون رفت؛ اما به دلیل وضعیت ضعیف معیشتی خانواده مجبور به ترک تحصیل و کمک خرج پدر شد. به بازار بزرگ تهران رفت و در صنوف مختلف شاگردی کرد.

به دلیل جو مذهبی خانواده و شکل گرفتن احساسات مذهبی در مهدی و حضور در کانون فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی یعنی بازار بزرگ تهران در سال ۱۳۲۴ جذب هیأت‌های مذهبی شد و به زودی با حجت‌الاسلام «سید مجتبی نواب صفوی» آشنا شد و جزء شورای مرکزی فدائیان اسلام شد.

روحیه مبارزاتی مهدی جوان با حضور در این تشکل سیاسی – مذهبی به تدریج شکل گرفت و در اکثر اقدامات و فعالیت‌های مبارزاتی ۱۱ ساله فدائیان اسلام نقشی تأثیرگذار داشت  و به عنوان یکی از نیروهای اجرایی توانمند نواب صفوی و فدائیان اسلام ظاهر شد.

شهید عراقی از فعالان و مبارزین باسابقه­ انقلاب اسلامی و از مؤثرترین اشخاص در نهضت امام خمینی (ره) است. مهدی عراقی از نوجوانی و جوانی با اشتغال در بازار تهران، فعالیت‌­های سیاسی خود را در دهه ۱۳۲۰ در کنار اعضای فدائیان اسلام آغاز کرد.

مشارکت در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران به همراه آیت­‌الله کاشانی و شهید سید مجتبی نواب صفوی و حضور در فراز و نشیب تشکیلاتی فدائیان اسلام از او فردی باتجربه ساخت. عراقی سال ۱۳۳۱ و یک سال قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به همراه برخی دیگر از اعضای جمعیت فدائیان اسلام از این جمعیت جدا شد. وی بین سال­‌های ۱۳۳۱ تا ۱۳۴۲ از فعالیت سیاسی کناره گرفت و به فعالیت در کوره پزخانه و استخراخ سنگ معدن در کنار مراسم‌­های مذهبی پرداخت.

مهدی عراقی در دهه ۱۳۴۰ در مقابله با برخی سیاست‌های رژیم پهلوی همچون لایحه انجمن‌­های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید که با مخالفت علما از جمله امام خمینی (ره) نیز همراه بود، به صف نهضت امام پیوست. عراقی از مؤثرترین و فعال­‌ترین افراد حاضر در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران و قم است که مسئولیت حفاظت از منزل امام خمینی (ره) را برعهده داشت.

در این دوره با ابتکار وی و موافقت امام (ره) هیئت­‌های مذهبی – سیاسی بازار تهران جهت هماهنگی و فعالیت منسجم در قالب «هیئت‌های مؤتلفه اسلامی» متشکل می‌­شوند. عراقی عضو شورای مرکزی این هیئت­‌ها و تشکیل دهنده شاخه­ نظامی آن است. سال ۱۳۴۳ با طرح لایحه کاپیتولاسیون و مخالفت صریح امام با آن، مؤتلفه اقدام به ترور نخست‌­وزیر وقت حسنعلی منصور کردند. بهمن ۱۳۴۳ عراقی به اتهام شرکت در ترور منصور دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.

شهید عراقی در جلسه محاکمه اعضای مؤتلفه اسلامی به جرم کشتن «حسنعلی منصور»

او در دوره ۱۳ ساله محکومیت خود در زندان ضمن مدیریت امور زندانیان مسلمان، رفتاری تسامح­‌ جویانه با سایر زندانیان دارد. ادامه فعالیت­‌های سیاسی عراقی در زندان منجر به تبعید یک ساله او به زندان برازجان شد. سال ۱۳۵۵ به همراه عده دیگری از زندانیان سیاسی با توجه به سیاست فضای باز سیاسی مطرح شده توسط حکومت پهلوی از زندان آزاد شد.

وی در این مدت تا پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تلاش برای ایجاد انسجام و وحدت میان گروه­‌های مبارز مسلمان به ارتباط­‌گیری با سایر جریان­‌های فکری از جمله ملی­‌گرا‌ها می‌­پردازد. برگزاری مراسم ختم دکتر «علی شریعتی» و یادواره «سید مصطفی خمینی» از جمله فعالیت­‌های سازماندهی شده عراقی علیه حکومت در این دوره است.

آذر ۱۳۵۷ عراقی به پاریس رفت و مدیریت بیت امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو را برعهده گرفت. او ضمن بازگشت مجدد به تهران برای ساماندهی راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷، مجدداً به پاریس رفت و همراه با امام به تهران بازگشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیئت­‌های مؤتلفه اسلامی به حزب جمهوری اسلامی پیوسته و مهدی عراقی در اردیبهشت ۱۳۵۸ عضو شورای مرکزی این حزب شد.

مدیریت زندان قصر با حکم امام، پیشنهاد تشکیل بنیاد مستضعفان با نظارت بر امور مالی آن و مدیریت امور مالی روزنامه کیهان از جمله مسئولیت‌­های دیگر عراقی در دوره حیات کوتاه او پس از پیروزی انقلاب است. سرانجام ۴ شهریور ۱۳۵۸ مهدی عراقی به همراه فرزندش «حسام عراقی» و «حسین مهدیان» مدیر مسئول روزنامه کیهان در منطقه قلهک تهران توسط اعضای گروه فرقان ترور و همراه پسرش به شهادت رسیدند.

بر اساس اظهارات اکبر گودرزی (رهبر گروه فرقان) طرح ترور مهدی عراقی از سوی وی و محمد متحدی مسئول شاخه­ نظامی گروه مطرح شد. مهدیان که صبح‌ها همراه مهدی عراقی به مؤسسه کیهان می‌رفت، در طرح ترور قرار داشت. در تحلیل فرقانی‌ها هر دو جزئی از جبهه «زر» به شمار می‌آمدند و گودرزی آن­ها را به عنوان مرتبطین با سرمایه‌داران بزرگ معرفی می‌کرد. [۱]

تیم ترور فرقان متشکل از بهرام آذرتیموری، علیرضا یوسفی­‌نسب، علی نیکنام و علی اسدی صبح روز ۴ شهریور ۱۳۵۸ در منطقه قلهک تهران، خیابان زمرد که خانه­ی حسین مهدیان در آن قرار داشت با اسلحه یوزی اتومبیل پیکان حامل آن­ها را مورد هدف قرار داد. مهدی عراقی در اثر گلوله‌ای که به گردنش اصابت کرد، شهید شد و مردم دو مجروح دیگر یعنی حسام عراقی و حسین مهدیان را به بیمارستان ایران مهر قلهک انتقال دادند.

حسام عراقی در بین راه شهید شد؛ اما حسین مهدیان تحت عمل جراحی قرار گرفت و ادامه­ حیات یافت. به دستور امام خمینی (ره) پیکر پدر و پسر شهید به قم منتقل شد. در تشییع جنازه آن­ها در قم نزدیک به نیم میلیون نفر شرکت کردند که حضرت امام از میدان سعیدی تا صحن مطهر در این تشییع حضور یافت. [۲]

مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود

شهید عراقی در زندان برازجان در سال ۱۳۴۸

بهرام آذرتیموری دانشجوی سال آخر رشته ساختمان­ سازی مدرسه عالی ساختمان از ضاربان مهدی عراقی و فرزندش حسام است. آذرتیموری به ­وسیله سعید واحد از اعضای گروه فرقان با جلسات قرآنی اکبر گودرزی آشنا و جذب این گروه شد. وی در همین جلسات با غلامرضا یوسفی­‌نسب آشنا شد و همراه با علی اسدی و علی نیکنام یک تیم چهار نفره متأثر از اندیشه­‌های فرقانی تشکیل داده و در خانه­‌های تیمی مستقر می­‌شوند.

آن­ها ضمن شناسایی شخصیت­‌هایی چون آیت­‌الله سید محمدحسین بهشتی، حجت‌لاسلام محمدجواد باهنر، آیت‌­الله موسوی اردبیلی، آیت­‌الله خسروشاهی و حجت‌­الاسلام حقی جهت ترور، سرقت­‌های مسلحانه‌­ای برای تأمین نیاز‌های مالی گروه از بانک‌های پایتخت دارند.

آذرتیموری هدف از طرح ترور ۴ شهریور ۱۳۵۸ را حسین مهدیان می­‌داند و تیم ترورکننده را سه نفر شامل خود، یوسفی‌­ نسب و اسدی معرفی می­‌کند. وی جریان ترور را اینگونه روایت می­کند که اسدی به عنوان راننده موتور و او و غلامرضا یوسفی­‌نسب مسلح به مسلسل یوزی در کنار و روبروی خیابان کمین می­‌کنند؛ یوسفی‌نسب اتومبیل حامل مهدی عراقی، حسام عراقی و حسین مهدیان را به رگبار گلوله می­‌بندد و وی به عنوان احتیاط و به هنگام اضطرار باید اقدام به شلیک می­‌کرد.

بهرام آذرتیموری معتقد است در عملیات ترور مهدی عراقی هیچ­‌گونه گلوله‌­ای شلیک نکرده و تنها اسلحه کلت خود را در صحنه ترور جا گذاشته است. این در حالی است که وی در بازجویی­‌های بعدی غلامرضا یوسفی­‌نسب را ضارب اصلی، علی نیکنام را راکب موتورسوار، علی اسدی را راننده اتومبیل احتیاطی و خود را ضارب ذخیره در صورت لزوم معرفی می­‌کند که ضرورتی به شلیک وی نبود: «در جریان ترور سعید واحد در اتومبیل بود که رضا و علی اسلحه­‌ها را به او دادند. علی نیکنام راننده موتور و علی اسدی راننده ماشین بود.» [۳]

علی نیکنام دانش‌­آموز دوره متوسطه در یکی از جلسات تفسیر قرآن گودرزی جذب گروه فرقان می­‌شود و در طرح ترور مهدی عراقی به عنوان راکب موتورسوار حضور دارد. او در بازجوئی­‌های خود اعتراف کرده است که ساعت هفت و ۳۰ دقیقه صبح روز ۴ شهریور ۱۳۵۸ به همراه بهرام آذرتیموری، علی اسدی و غلامرضا یوسفی­‌نسب در محل ترور حضور داشته است: «در ترور آقای مهدی عراقی من و علی اسدی و بهرام و رضا بودیم که بهرام مواظب رضا بود و رضا شلیک کرد و من موتور داشتم و علی در ماشین بود برای آنکه اسلحه­‌ها را ببرد.

ساعت هفت و ۳۰ دقیقه آمدیم. علی در آن خیابان ایستاده بود و من و رضا و بهرام سرکوچه آمدیم. من پائین ایستادم و رضا و بهرام سرکوچه و بعد با همدیگر آمدیم. موتور ۱۸۵ بود و موتور کمی منحرف شد و بعد که روزنامه نوشت یک ماشین دنبال ما بود، ولی سرانجام برگشت.» [۴]

درباره اعترافات و اقدامات سایر افراد دخیل در این ترور (علی اسدی و غلامرضا یوسفی‌نسب) اطلاعات چندانی در دسترس نیست. اما غلامرضا یوسفی‌­نسب به عنوان ضارب اصلی و اقدام کننده به ترور مهدی و حسام عراقی در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۸ همزمان با عملیات کشف خانه­‌های تیمی فرقان، دستگیر و در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۸ به جرم شرکت در ترور محمدولی قرنی، مهدی عراقی و حسام عراقی اعدام می‌­شود.

مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود

شهید عراقی در پرواز کنار امام خمینی (ره)

اکبر گودرزی به ­عنوان رهبر و ایدئولوگ گروه فرقان با رد توجیهات عاملین ترور مهدی عراقی و در پاسخ به سؤالات دادگاه درباره اهداف این ترور که اگر «هدف ترور مهدیان بود چرا اتومبیل حامل وی که در آن مهدی عراقی، فرزندش حسام و دو پاسدار قرار داشتند را به رگبار بستید؟»

گفته است: «موضوع از این قرار است که من گفتم افرادی که مورد هدف ما بودند، افراد مؤثر رژیم بودند. در این تردیدی نیست؛ ولی در مورد پاسدار یا ارتشی، این مسئله مطرح شده که اگر مقاومت کردند، کشته شوند! پاسداران از آن‌ها دفاع کرده‌اند آن‌ها هم ماشین را به رگبار بسته‌اند.» [۵]

وی خود را بی­‌خبر از جزئیات ترور عراقی می‌­داند و معتقد است در مورد افرادی که هدف ترور واقع شده‌­اند، مشورت شده است؛ اما اگر افرادی در برابر اقدام ترور فرقان مقاومت کنند نیز ترور می­‌شوند.

پس از شهادت مهدی عراقی و فرزندش حسام، خانواده شهید عراقی دیداری با امام خمینی (ره) در قم دارند که در این دیدار امام ضمن بیان سابقه آشنایی و اعتماد خود نسبت به شهید مهدی عراقی می‌­فرمایند: «من ایشان را حدود ۲۰ سال است که می‌­شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به‏‎ ‎‏تنهایی ۲۰ نفر بود.» [۶]

گزارش از: عباس علی‌بخشی

منابع

آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده اکبر گودرزی، شماره بازیابی ۱۸۱۸۳، تاریخ بازجویی ۲۱ فروردین ۱۳۵۹

روزنامه جمهوری اسلامی، ۵ شهریور ۱۳۵۸

آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده بهرام آذرتیموری، شماره بازیابی ۳۲۰۶۸

آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده علی نیکنام، شماره بازیابی ۳۲۰۶۷

یادآور: کتاب ماه فرهنگی تاریخی ویژه بازکاوی اندیشه و عملکرد گروه فرقان، سال سوم، شماره­ ۶، ۷ و ۸، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، تابستان، پائیز و زمستان ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹

صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی (بیانات، پیام­ها، مصاحبه­‌ها و …)، جلد ۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازخوانی پرونده ترور شهید عراقی/ مردی که به تنهایی ۲۰ نفر بود! بیشتر بخوانید »

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره)

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره)


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، تحولات عمده سیاسی همچون انقلاب‌ها نتیجه فعالیت‌ها و مجاهدت‌های بی‌وقفه طیفی از انقلابیونی است که برخی از آنان نسبت به سایرین نقش فعال و تعیین‌کننده‌تری ایفا می‌کنند. در واقع رهبری بی‌نظیر حضرت امام خمینی (ره) و جریانات و شخصیت‌های اسلامی که خط مشی امام خمینی (ره) را دنبال می‌کردند، عامل اصلی و نهایی پیروزی انقلاب اسلامی بودند. یکی از این شخصیت‌ها که به مناسبت دهه فجر جا دارد از او یادی شود، حاج مهدی عراقی است، کسی که به رغم تهدید، دستگیری، بازجویی، شکنجه و حبس، در تعقیب اهداف خود کوچک‌ترین تردیدی به دل راه نداد.

محمدمهدی حاج ابراهیم عراقی در سال ۱۳۰۹ در یکی از محلات جنوب شهر تهران به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در دبستان حافظ سپری کرد و برای ادامه تحصیل به دبیرستان مروی و سپس به دبیرستان دارالفنون رفت، ولی به علت مشکلات اقتصادی و معیشتی ترک تحصیل کرد و به کسب و کار روی آورد. ایشان تا سن ۱۳ – ۱۴ سالگی در هیات‌های مذهبی مشغول به فعالیت بود و در محل زندگی‌اش در محله پاچنار، همراه با دو تن دیگر جزو هیات ناشرین قرآن بود.

او در نیمه اول دهه ۱۳۲۰ عضو انجمن مبارزه با بی‌دینی بود. اگر بخواهیم عناصر تأثیرگذار بر روحیه و شخصیت شهید عراقی را در دوران نوجوانی و جوانی برشمریم باید از سه نهاد مسجد، زورخانه و فداییان اسلام نام ببریم که اولی نماد و مکان تربیت و اجتماع دینی بود و اعتقاد و ایمان عراقی را شکل داد.

نخستین همکاری عملیاتی مهدی با فداییان اسلام در ماجرای ترور انقلابی سید احمد حُکم‌آبادی معروف به احمد کسروی، نویسنده کتاب شیعه‌گری در همراهی با سیدحسین و سیدعلی محمدامامی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ رقم خورد. طبق اسناد ساواک او در بیشتر نشست‌های فداییان اسلام حضور پیوسته داشت و گهگاهی پیام‌ها و نامه‌های سیدمجتبی را دریافت و در جمع فداییان اسلام می‌خواند.

البته او ۱۳ آبان ۱۳۲۸ در اعدام انقلابی عبدالحسین هژیر، نخست وزیر وقت، طرح ریزی برای سوء قصد به جان محمدرضا شاه در زمان تشییع جنازه رضا شاه در سال ۱۳۲۹ و ماموریت ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ برای اعدام انقلابی علی رزم‌آرا، دیگر نخست وزیر محمدرضا شاه مشارکت داشت.

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره)

مهدی جوان مدتی بعد در جریان اتحاد فداییان اسلام با آیت الله ابوالقاسم کاشانی و جبهه ملی برای به سرانجام رساندن طرح دکتر محمد مصدق برای ملی کردن صنعت نفت در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی قرار گرفت و رابط فداییان اسلام با آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق شد. او از سخنرانان فداییان اسلام در میدان بهارستان برای تشریح دلایل اعدام انقلابی رزم‌آرا بود.

او اواخر پاییز ۱۳۳۰ در سن ۲۱ سالگی و در جریان اولین بازداشت نواب صفوی به دلیل شکل دادن اعتراضات خیابانی در جریان غائله ملی شدن صنعت نفت، در اعتراض به این بازداشت به همراه ۵۲ نفر از معترضان وارد زندان قصد شد و در محوطه زندان تحصن و اعتصاب غذا کرد. آنان پس از تسخیر بند، حفاظت از زندانیان را به عهده گرفتند و اعلام کردند تا تعیین تکلیف وضعیت نواب صفوی در زندان می‌مانند. این تحصن و اعتصاب همزمان با پیام آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و درخواست او از نواب صفوی، پایان یافت و بسیاری از هم بندی‌های سیدمجتبی آزاد شدند، اما مهدی و یاران نزدیک سیدمجتبی به اتهام خط گرفتن از جریان‌های سیاسی بیرون از زندان تا شش ماه زندانی ماندند.

یکی از همبندان عراقی در زندان قصر، یعنی اسدالله صفا، می‌گوید: هنگامی که با او در بند بودیم تأکید زیادی بر امر به معروف و نهی از منکر داشت و تأکید بر این فریضه الهی را مرتب به ما گوشزد می‌کرد. آقای صفا می‌گوید که حاج مهدی عراقی دست راست شهید نواب صفوی بود و در جلساتی که هسته مرکزی جمعیت برنامه‌ریزی داشت قطعا حاج مهدی یک پای آن بود. رسالت مهم او این بود که نیرو‌های جمعیت را برای انجام عملیات آماده کند.

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره)

اسدالله صفا می‌گوید: یکی از عناصر جمعیت که بسیار از حاج مهدی عراقی تأثیر پذیرفت و در واقع دست‌پروده حاج مهدی بود شهید بخارایی بود. او می‌گوید: عراقی از کسانی بود که در گروه به میانه‌روی مشهور بود. یکی از چالش‌هایی هم که در گروه با آن روبه‌رو بود مقابله با تندروی افرادی بود که گهگاه سخنانی تند و تیز بر زبان می‌آوردند. مرحوم سیدعبدالحسین واحدی از جمله این افراد بود. او رابطه بسیار نزدیکی با نواب صفوی داشت، اما بر خلاف نواب که سخنان خود را بسیار آرام و سنجیده مطرح می‌کرد گاه دچار تندروی می‌شد.

در سال ۱۳۴۲ و در حوادث منتهی به قیام خرداد ۱۳۴۲ ساواک قصد داشت در اوایل سال و در فروردین‌ماه به بیت امام خمینی حمله کند. حاج مهدی عراقی از این مسئله اطلاع یافت و تلاش کرد با کمک نزدیکانش یک تیم مراقبتی تشکیل داده و حراست از بیت امام را بر عهده گیرد. او بعد از حمله مأموران امنیتی رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه، در روز‌های تاسوعا و عاشورای حسینی، تظاهرات بزرگی را علیه رژیم شاه ترتیب داد. عراقی به واسطه اینکه عضو مؤتلفه اسلامی بود و ارتباط گسترده‌ای با بازاریان تهران داشت، در تعطیل کردن بازار مهره اصلی بود و نقش بسزایی در این زمینه ایفا کرد و در حرکت علما و مراجع از حوزه‌ها به سمت مراکز شهر‌ها و شهرستان‌ها نقش بسیار تأثیرگذاری داشت.

او در سالگرد قیام ۱۵ خرداد در تهران به همراه تعدادی از همراهان و همفکران خود تظاهراتی را ترتیب داد که در نهایت به دستگیری‌اش منجر شد؛ به همین دلیل او دو ماه را در زندان سپری کرد و تنها مدت کوتاهی پس از تبعید امام خمینی به ترکیه، برای تداوم مبارزه علیه رژیم شاه، شاخه نظامی جمعیت موتلفه اسلامی را از نو سازماندهی کرد. اولین نتیجه این تلاش، اعدام انقلابی حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، بود که در فاصله اندکی از تبعید امام انجام می‌شد. در پی این ترور او دستگیر و به زندان منتقل شد. در زندان عراقی محکوم به اعدام شد، اما در اعتراض به حکم او حوزه علمیه قم تعطیل شد و طلاب قم در منزل مراجع تحصن برپا کردند.

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره)

در نتیجه این تلاش‌ها بود که حکم اعدام حاج مهدی عراقی به حکم ابد تخفیف پیدا کرد و به زندان قصر منتقل گردید. مهدی عراقی و یارانش را در زندان قصر به بند عمومی فرستاند، اما در پی اعتراض او و دوستانش، آن‌ها به بند زندانیان سیاسی منتقل شدند. عراقی مدتی از دوران حبس خود را نیز در زندان برازجان سپری کرد، اما در نهایت در بهمن سال ۱۳۵۴ بود که از زندان رژیم شاهنشاهی آزاد گردید. این آزادی در نتیجه تغییر مشی محمدرضا پهلوی در حکمرانی نبود، بلکه به تعبیر حبیب‌الله عسکراولادی، که یکی از چهره‌های شاخص جریان مؤتلفه بود، فشار آمریکا بر شاه بود که نتیجه داد. در واقع تحت تأثیر سیاست‌های دولت آمریکا بود که شاه فضای سیاسی را تا حدودی باز کرد.

با اوج گرفتن حوادث و جریانات انقلابی در سال ۱۳۵۷ عراقی برای مدیریت محل اسکان امام خمینی به فرانسه رفت. بدین‌ترتیب، او مدیر داخلی بیت امام شد و پس از آن برای سازماندهی تظاهرات در تاسوعا و عاشورای حسینی در سال ۱۳۵۷ به تهران آمد. حاج مهدی عراقی سپس به فرانسه بازگشت و همراه امام خمینی و در آن مسافرت تاریخی به ایران برگشت. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی سمت‌های مختلفی را در نهاد‌های حاکمیتی و عمومی بر عهده گرفت. مدتی به ریاست زندان قصر منصوب شد، سپس به ریاست شورای مرکزی بنیاد مستضعفین درآمد و با حفظ سمت برای مدتی سرپرستی روزنامه «کیهان» را بر عهده گرفت. مهدی عراقی در نهایت در شهریورماه ۱۳۵۸ توسط گروه فرقان به شهادت رسید. امام خمینی بر پیکر ایشان نماز خواند و در نهایت در مرقد حضرت معصومه (ع) به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ 361

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید «مهدی عراقی»؛ از همراهی با نواب صفوی تا دلدادگی با امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »