گزیده روزنامه های اقتصادی

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران

زنگ خطر افزایش خودروهای ناقص/ ارزش معاملات خرد سهام، رکورد ۶ماهه زد/ تبلیغات میلیاردی خودروسازان برای فروش محصول در بازار انحصاری/ شلوغی جایگاه‌های سوخت به دلیل خرابی کارتخوان‌ها


سرویس اقتصادی مشرق –  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* اعتماد

– نرخ تورم بی سابقه در کشور؛ ارثیه روحانی است

اعتماد درباره تورم گزارش داده است: مساله تورم و پیش‌بینی آن همچنان یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سیاستمداران و کارشناسان است و با تغییر دولت نیز این دغدغه، بزرگ‌تر و حساس‌تر شده است، چراکه براساس آخرین گزارش بانک مرکزی از حساب‌های فصلی ایران، تا خرداد سال جاری نقدینگی به بیش از ۳۷۰۵ هزار میلیارد تومان و پایه پولی نیز به بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.

تورم سالانه تیر ماه نیز ۴۴.۲درصد گزارش شد که نسبت به قله تورمی ۳۰ سال اخیر حدود ۵.۲درصد فاصله دارد و به نظر می‌رسد اگر شرایط فعلی تداوم یابد، چه بسا تورم کشور به بالاتر از ۵۰درصد برسد. مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی ایران چندی پیش و در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها اعلام کرده بود که با تداوم مسیر فعلی، شاید در پایان سال نسبت به سال گذشته نرخ تورم ۲۰‌درصد بیشتر شود. سال گذشته میزان تورم ۴۰درصد بود و تا پایان سال می‌تواند به ۶۰درصد برسد که رقم بسیار زیادی است. او ادامه داده بود که در مورد روند افزایش نرخ تورم و کاهش ارزش پول ملی، تا زمانی که ما نتوانیم تولید را رونق دهیم؛ بیکاری، تورم و کاهش ارزش پول ملی وجود دارد. اگر تولید توسعه بیابد طبیعی است که اشتغال هم توسعه پیدا کند. واحد تولیدی که الان نیمه تعطیل است نیروی انسانی می‌گیرد و اشتغال در کشور توسعه پیدا می‌کند.

 با توسعه اشتغال دیگر دولت نیازی ندارد که پول بدون پشتوانه چاپ کند، چراکه چرخش پول درآمد دولت را تامین می‌کند. در این صورت و عدم افزایش نقدینگی تورم کاهش می‌یابد، با کاهش تورم نیز پول ملی هم به تدریج ارزش خود را پیدا می‌کند. او در ادامه صحبت‌های خود گفته بود که تولید باید هم برای داخل و هم برای صادرات باشد، برای تولید نیاز به واردات نیز داریم. برای توسعه صادرات و واردات که پیش‌نیاز تولید است باید نظام بانکی ما اصلاح شود. برای این کار هم باید مشکلات FATF و سوییفت خود را حل کنیم. با حل این مشکل دست‌کم می‌توانیم ارز حاصل از صادرات نفت، گاز، پتروشیمی و… را به کشور بازگردانده و آن را در خدمت چرخه تولید قرار دهیم.

احمد حاتمی یزد، کارشناس اقتصادی نیز روز گذشته به صورت تلویحی بر اقتصاد با تورم بالاتر در سال جاری تاکید کرد و درخصوص نگرانی‌ها از شرایط اقتصادی بدون برجام گفت: نگرانی کارشناسان از وضعیت اقتصادی با ادامه همین روند و عدم لغو تحریم‌ها بجاست و معتقدم با ادامه این شرایط نرخ تورم بی‌سابقه‌ای را تجربه خواهیم کرد و رکورد می‌زنیم. چند عامل را باید به صورت زنجیره‌ای در هم دیگر ببینیم؛ مهم‌ترین موضوع این است که درآمد دولت به دلیل تحریم‌های نفتی و عدم فروش نفت کاهش یافته است. درآمد حاصل از فروش نفت و گاز، درآمد مالیات و درآمد گمرک عمده درآمد دولت است که هر سه مورد به دلیل تحریم‌ها کاهش پیدا کرده‌ است که بیشترین افت درآمد را در بخش نفت و گاز داشتیم به‌طوری که به ۱۰درصد رسیده است.

او در بخش دیگری از سخنان خود افزود:  از سوی دیگر به دلیل کاهش ذخایر ارزی و نبود ارز، توان خط تولید بسیار کاهش یافته و سود کارخانه‌ها و تولید کم شده و اساسا برخی صنایع به مرحله تعطیلی رسیده‌اند، بنابراین به همان نسبت درآمدهای مالیاتی هم کاهش پیدا می‌کند و احتمالا آنچه به عنوان مالیات در بودجه آمده، قابل وصول نیست. به باور او واردات نیز به دلیل تحریم‌ها کاهش یافته و کمتر هم می‌شود، چراکه ارزی وجود ندارد که خرید خارجی انجام شود به دنبال آن درآمد گمرکات هم کاهش پیدا می‌کند. این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: در حالی که هزینه‌های دولت از جمله صندوق‌های بازنشستگی، پرداخت حقوق و دستمزد، درمان و آموزش و… تغییر نکرده بلکه افزایش یافته؛ وقتی از محل این سه مورد که عمده درآمدهای دولت را تامین می‌کنند، کاهش پیدا می‌کند بنابراین دولت با کسری بودجه مواجه می‌شود و تنها اقدامی که می‌تواند انجام دهد این است که بودجه عمرانی را کاهش دهد یا حذف کند. حاتمی یزد ادامه داد: در حال حاضر حدود ۳ میلیون نفر از دولت حقوق دریافت می‌کنند.

در این شرایط دولت‌ها چه دولت روحانی و چه دولت رییسی برای اینکه بتواند حقوق این افراد را بپردازد چاره‌ای جز چاپ پول ندارد و این به معنای افزایش نقدینگی است که این اقدام هم به‌طور مستقیم باعث رشد نرخ تورم می‌شود. حاتمی یزد درباره سرنوشت نرخ دلار در این شرایط اقتصادی، ادامه داد: کسی به صورت دقیق و قاطع نمی‌تواند از نرخ ارز در آینده حرفی بزند اما با ادامه همین روند موجود ادامه دلار ۴۰ هزار تومانی تا پایان سال وجود دارد. به هر حال عامل تعیین‌کننده در نرخ دلار و ارز موضوع برجام است، امروز مساله برجام از نان شب برای مردم واجب‌تر است.

* جهان صنعت

– چشم فعالین اقتصادی به کابینه دولت سیزدهم است

جهان صنعت درباره وضعیت بورس در دولت جدید گزارش داده است:‌ رییس دولت سیزدهم تنها کاندیدای ریاست‌جمهوری بود که در سخنرانی‌ها و مناظره‌های انتخابی و برنامه‌های دولتش از بورس سخن می‌گفت و حتی در زمان انتخابات به تالار بورس تهران رفت و به‌پای صحبت‌ها و گلایه‌های سهامداران و معامله گران نشست و در انتها تأکید کرد که مهم‌ترین اقدامات دولتش بازگرداندن ثبات به بازار سرمایه است. تنها چند روز است که دولت سیزدهم روی کار آمده، دراین‌بین کارشناسان و فعالین اقتصادی اعتقاددارند که حل مشکلات بازار سهام راهکارهای شجاعانه می‌خواهند و اعضای اقتصادی دولت باید توانایی مقابله با مشکلات این بازار را داشته باشند. قیمت‌گذاری دستوری، کسری بودجه، دخالت‌های افراد مختلف در بورس و امثال این موارد مشکلاتی هستند که کارشناسان اقتصادی تیم بورسی دولت سید ابراهیم رییسی باید در اولویت کاری خود قرار دهند. همچنین مردم را مجددا تشویق به سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه کنند.

در شرایط کنونی کارشناسان و فعالین اقتصادی می‌گویند که، بازار سرمایه توانایی درمان مشکلات اقتصادی کشور را دارد اما؛ دولت باید به ساختار این بازار اعتماد و عقیده داشته باشد تا مکانیسم‌های بازار سهام مشکلات اقتصاد را درمان کنند. حتی برخی از اقتصاددانان بر این باورند که اقتصاد ایران نیاز به جراحی دارد و بازار سرمایه مهم‌ترین ابزار و وسیله جراحی اقتصاد است. در چنین شرایطی اغلب از فعالان اقتصادی بر این باورند که بازار سرمایه این توانایی را دارد که بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران را درمان کند، اما گام اول این است که دولت به ساختارهای بازار سرمایه اعتقاد داشته باشد و اجازه دهد تا مکانیسم‌های بازار سرمایه ساختار اقتصاد را درمان کند. عباس آرگون، نایب‌رییس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق بازرگانی با تأکید بر اینکه بازار سهام از ظرفیت‌های زیادی برخوردار است و می‌تواند جایگاه بهتری را در کشور پیدا کند، می‌گوید: از این بازار می‌توان تأمین مالی کرد و نیز نقدینگی حاضر در این بازار را به بخش مولد اقتصادی وارد کرد، همچنین می‌توان پروژه‌های نیمه‌تمام را با تأمین مالی و عرضه اولیه در بورس تکمیل کرد. وسعت بازار سرمایه در چند سال گذشته افزایش‌یافته و فرصت مناسبی را پیش روی دولت ایجاد کرده بنابراین بهتر است دولت جدید از این فرصت حداکثر بهره را ببرد.

عباسعلی حقانی نسب، کارشناس بازار سرمایه در این باره می‌گوید: باوجود تأکید وزیر اقتصاد به تأمین مالی ۶۸۰هزار میلیارد تومانی از بازار سرمایه در سال۹۹، هنوز ساختار اقتصادی ایران، بازار سرمایه محور نشده است. بازار سرمایه بهترین ابزار توزیع ثروت بین مردم، اصلاح الگوی مصرف، تقویت تولید، افزایش سرمایه‌گذاری، کنترل نقدینگی، افزایش شفافیت و مبارزه با فساد، تأمین مالی دولت و بنگاه‌های تولیدی و نیز اجرای ایده‌های اقتصاد مقاومتی است.

  تأثیر ریسک‌های بیرونی

دراین‌بین یکی از درخواست‌های فعالین بازار سهام از دولت جدید کاهش ریسک‌های بیرونی است که اغلب موجبات تضعیف شاخص بورس را فراهم می‌سازد. افزایش هماهنگی در سیاست‌های اقتصادی، بهبود فضای سیاسی و اقتصادی و همچنین دخالت نکردن در بازار سرمایه ازجمله بیشترین درخواست‌های این گروه است.

به عقیده کارشناس بازار سرمایه تأمین کسری بودجه دولت از بورس به‌صورت افراطی و تشویق مردم برای سرمایه‌گذاری بدون پیشینه در این بازار (طی زمانی که دولت سیزدهم مردم را به سرمایه‌گذاری در بورس دعوت می‌کرد صحبتی از آموزش و ریسک این بازار نبود) که به رشدهای هیجانی شاخص بورس در سال ۱۳۹۹ منجر شد، نمونه بارز دخالت‌ها و ریسک‌هایی است که از بیرون به بازار سرمایه تحمیل می‌شود و اینها به‌غیراز ریسک‌های سیاسی و بین‌المللی است. به نظر می‌رسد مهم‌ترین نکته‌ای که در حمایت از بازار سرمایه باید به آن پرداخت، رسیدگی به مشکلاتی است که از بیرون به این بازار تحمیل می‌شود. با توجه به تأکید رییس‌جمهور در مورد مبارزه با فساد به‌صورت ساختاری، معتقدم بازار سرمایه بهترین ابزار برای تحقق این هدف است.

عباس آرگون نیز در این باره می‌گوید: دخالت نکردن در معاملات بازار یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باید در دولت سیزدهم در دستور کار قرار بگیرد، بازار اکنون به وضعی رسیده است که نباید به‌هیچ‌عنوان دخالتی در آن صورت بگیرد بلکه باید اجازه داد تا به‌صورت خودکار به مسیر خود ادامه دهد. به گفته او هر چه دخالت‌ها در بازار کاهش یابد، معاملات آن بهتر و منطقی‌تر می‌شود و بازار بعد از مدتی کوتاه به تعادل خواهد رسید. مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه در این باره می‌گوید: اگر دولت بخواهد تعادل و ثبات را به بازار برگرداند باید از عناصر برهم زننده این تعادل جلوگیری و نسبت به حذف آن اقدام کند. خوشبختانه در دولت جدید اعلام‌شده بازار سرمایه جایی برای تأمین مالی دولت نیست و اگر استقلال بازار سرمایه به رسمیت شناخته شود، بازار سرمایه می‌تواند نقش بیشتری در اقتصاد ایفا کند. دولت نباید رویکرد گذشته یعنی تأمین مالی خود را از بازار سرمایه با ابزارهای غیراستاندارد ادامه دهد. به گفته وی چنانچه مداخلات دولت در بازار سرمایه کاهش یابد، بازار سرمایه با اصول مربوط به خود و الگوهای از پیش تعیین‌شده می‌تواند بر مشکلات غلبه و رشد کند. فعالین اقتصادی کشور درخواست‌های زیادی برای حل مشکلات کشور دارند که مهم‌ترین این درخواست توجه به بورس و حل معضلات آن است.

  سالگرد تاریخی بورس

دراین‌بین نباید سالگرد تاریخی بورس را به فراموش سپرد، سال اخیر در همین روزها ریزش بازار و زیان مردم آغاز شد که به عقیده بسیاری از فعالین این بازار این روزها سالگرد تاریخی بورس است. در فضای مجازی هشتک زیادی با عنوان سالگرد سقوط وجود داشت و هنوز هم فعالین و سرمایه‌گذاران در انتظار وعده جبران زیان‌ها هستند.

  تالار شیشه‌ای در چهارمین روز کاری خود

بازار سرمایه روز سه‌شنبه هم با چراغ سبز حرکت کرد و شاخص کل بورس بیش از ۲۰ هزار واحد افزایش یافت. شاخص کل بورس در معاملات این روز بازار سرمایه با ۲۰ هزار و ۵۹۵ واحد افزایش رقم یک‌میلیون و ۴۵۳ واحد را ثبت کرد. شاخص کل با معیار هم‌وزن نیز ۵۴۲۱ واحد افزایش یافت و به رقم ۴۱۸ هزار و ۱۷۰ واحد رسید. معامله گران این بازار ۹۳۲ هزار معامله به ارزش ۷۷ هزار و ۸۴ میلیارد ریال انجام دادند. فولاد مبارکه اصفهان، پتروشیمی پارس، سرمایه‌گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تأمین، معدنی و صنعتی گلگهر، صنایع پتروشیمی خلیج فارس و گروه مپنا نسبت به سایر نمادها بیشترین تأثیر مثبت را روی بورس گذاشتند. شاخص کل فرابورس نیز امروز با ۳۴۰ واحد افزایش تا رقم ۲۰ هزار و ۷۸۹ واحد صعود کرد. معامله‌گران این بازار ۴۷۱ هزار معامله به ارزش ۸۷ هزار و ۱۳۷ میلیارد ریال انجام دادند. پلیمر آریاساسول، سنگ‌آهن گوهر زمین، فولاد هرمزگان جنوب، پتروشیمی زاگرس، پتروشیمی مارون و فرابورس ایران نسبت به سایر نمادها بیشترین تأثیر مثبت را روی فرابورس گذاشتند.

* دنیای اقتصاد

– ارزش معاملات خرد سهام، رکورد ۶ماهه زد

دنیای اقتصاد از وضعیت بورس گزارش داده است: ۱۹ مردادماه رسید و حالا دقیقا یک سال از ثبت قله تاریخی ۲میلیون و ۷۸ هزار واحدی شاخص کل بورس تهران می‌گذرد. در نخستین سالگرد این رخداد، جابه‌جایی رکورد ۸ماهه دلار و البته تحرکات مثبت در بازار جهانی کالاها سبب شد تا میانگین قیمت سهام بورسی۴/ ۱درصد صعود کند؛ اما این نماگر هنوز تا تجربه مجدد قله تاریخی خود ۳۰ درصد فاصله دارد.

 بورس تهران در سالگرد یک‌سالگی قله تاریخی خود در سال ۹۹، روز گذشته را با رشد ۴/ ۱ درصدی شاخص‌کل پشت‌سر گذاشت و حالا فاصله این نماگر تا ارتفاع تجربه‌شده در آن سال به حدود ۳۰ درصد رسیده است. افزایش نرخ دلار و عبور از مقاومت ۲۶ هزار تومان طی دادوستدهای روز سه‌شنبه، مهم‌ترین محرک رشد قیمت‌ سهام در تالار شیشه‌ای بود و در کنار آن به‌صدا درآمدن آلارم تورم چه در آمارهای پولی و چه شاخص‌های صنعت سبب شده تا شاهد افزایش جذابیت بازار سهام و تقویت تقاضا در سطوح مناسب قیمت‌ها باشیم.

 سال سخت

یک سال از رسیدن شاخص‌کل بورس تهران به قله اعجاب‌انگیز دو میلیون و ۷۸ هزار واحدی می‌گذرد و حالا دماسنج تالار شیشه‌ای در فاصله ۳۰ درصدی تا تجربه مجدد این محدوده قرار دارد. سال گذشته در چنین روزی شاید سهامداران بورس تهران تصور نمی‌کردند که رشد افسارگسیخته قیمت‌ها به پایان برسد اما بهار بورس خیلی سریع به خزان تبدیل شد و سرمایه‌گذارانی که به امید کسب سودی بیش از دیگر بازارهای دارایی و البته حفظ ارزش سرمایه خود از گزند تورم به این بازار پناه آورده بودند، بیش از ۱۰ ماه در انتظار چیرگی رنگ‌سبز بر تابلوی معاملات آن بودند و حتی برای فروش سهام خود (با وجود ضرر) برای روزها و ماه‌ها در صف‌های فروش سنگین منتظر می‌نشستند.

در این مدت بورس هم در کنار کرونا به‌درد خیلی از خانواده‌های ایرانی افزوده بود و سهامداران در اوج ناامیدی اگر توانسته بودند، سرمایه باقی‌مانده خود را از بازار سهام بیرون کشیده و به اصطلاح عطایش را به لقایش بخشیدند یا منتظر نشستند تا ببینند در آینده چه در انتظارشان است. حالا دو ماهی است که ایام هر روز قرمز و هر روز زیان پشت‌سر گذاشته شده و با وجود اینکه هنوز از هیجانات غیرقابل کنترل برای خرید سهام خبری نیست اما تعادل نسبی به دادوستدهای بازار سهام بازگشته است. خریداران سهام در قله تاریخی بورس، در صورت دراختیارداشتن یک پرتفوی متنوع از سهام تمامی بنگاه‌های بورسی (با لحاظ کردن وزن آنها) حالا هنوز ۳۰ درصد در زیان هستند.

 اما آیا در صورت تداوم رشد قیمت‌ سهام، سهامداران از تجربیات یک سال گذشته خود برای کاهش ریسک معاملات بهره می‌جویند یا همانند تیر و مرداد سال‌۹۹ مجددا شاهد حضور سراسیمه سرمایه‌گذاران برای خرید سهام بدون توجه به سطح قیمت‌ها و البته پتانسیل‌های یک سهم خواهیم بود؟ آیا سیاست‌گذار می‌تواند یا اصلا تمایلی دارد که با اصلاح ساختارهای معیوبی که عامل مهمی در به‌وجودآمدن هیجان و در نتیجه ابرنوسان‌های مخرب است، گامی در راستای کارآ شدن بازاری که می‌تواند نقشی مولد در اقتصاد ایفا کند، بردارد؟ همه اینها سوالاتی است که البته یافتن پاسخ برای آنها می‌تواند بورس تهران را به یک بازار مولد و کارآ و البته سودساز برای فعالان آن و اقتصاد کشور تبدیل کند.

 زمان بازگشت پسرک واکسی؟

حکایتی معروفی میان فعالان بازار سرمایه وجود دارد که از آن تحت‌عنوان ماجرای پسرک‌واکسی یاد می‌کنند. پسرک واکسی عموما نشانه‌ای بر پایان روند صعودی بازار است. معروف است که کارینا یکی از معامله‌گران حرفه‌ای بورس آمریکا، پس از شنیدن تصمیم پسرک واکسی اقدام به فروش سهام خود کرد. این پسرک واکسی که همان پول‌ داغ است، تابستان ۹۹ قدم به بورس تهران گذاشت. پول داغ (HotMoney) به پول سرگردانی گویند که در پی دریافت سود کوتاه‌مدت بالا به سرعت از بازاری به بازار دیگر انتقال پیدا می‌کند. صاحبان پول‌های داغ از نگهداری نقدی آن واهمه دارند.

 انتظارات تورمی و عدم‌اطمینان نسبت به آینده عامل مهم ظهور پول‌های داغ در بازارها است؛ دو عاملی که این روزها پدیدار شده‌اند. این روزها پس از شنیده شدن آلارم تورم هم در آمارهای پولی و هم گزارش‌های مربوط به تولیدکننده‌ها، حالا نرخ دلار پس از ۸ ماه از مقاومت ۲۶ هزار تومان عبور کرده است و در فضای سیاسی وضعیت احیای برجام مبهم است. دولت سیزدهم علاوه بر مسجل‌بودن کسری بودجه در سال‌جاری، هنوز لیست کابینه پیشنهادی خود را به مجلسی‌ها نرسانده و مشخص نیست با چه سیاستی باید به جنگ با کسری‌بودجه و تحریم‌ها برود. تمامی شرایط برای ورود پسرک واکسی فراهم است اما به‌نظر می‌رسد هنوز زمان آن فرانرسیده است. هنوز سرمایه‌گذاران از ریسمان سیاه و سفید بورس هراس دارند. هنوز اطمینان، آنچنان که باید به این بازار و سیاست‌گذار آن بازنگشته است. آمارها نیز نشان می‌دهد سهامداران خرد همانند سال گذشته هنوز عطشی برای ورود به بازار سهام ندارند و حتی در روزهای تماما سبز تالار شیشه‌ای، یا خالص خرید مثبتی را ثبت نمی‌کنند یا رقم پول‌های ورودی از سوی آنها چندان دندان‌گیر نیست.

 سیگنال دلار به بورس

روز گذشته بود که در گزارشی به اثر انتظارات تورمی بر رشد قیمت‌ها در تالار شیشه‌ای پرداخته شد. دادوستدهای روز سه‌شنبه بورس تهران در حالی دنبال شد که نرخ دلار پس از ۸ ماه دوری به کانال ۲۶ هزار تومان بازگشت. عبور نرخ این اسکناس آمریکایی از مرز روانی، سبب شد تا در بازار سهام نیز شاهد تقویت تقاضا در نمادهای دلاری باشیم. اکثر نمادهای فولادی به صف خرید نشستند و در دیگر صنایع کامودیتی‌محور نیز شاهد تقویت محسوس جریان تقاضا بودیم. رشد نرخ ارز بار دیگر می‌تواند توجه فعالان بازار سهام به تحولات چهارراه استانبول معطوف کند.

نرخ ارز، قیمت نسبی پول خارجی به پول داخلی است که به‌عنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی، همواره موردتوجه جامعه اقتصادی و مالی بوده است. این نرخ بیانگر شرایط اقتصادی کشور بوده و عاملی برای مقایسه اقتصاد ملی با اقتصاد سایر ملل است. در این میان با توجه به صادراتی و وارداتی بودن شرکت‌های فعال در بازار سهام و میزان وابستگی آنها به نرخ ارز، نوسانات نرخ ارز می‌تواند تاثیرات متفاوتی بر منابع پذیرفته شده در بورس و شرکت‌ها بگذارد. به‌عبارتی دیگر در صورتی‌که یک بنگاه اقتصادی برای تامین مواداولیه، خرید تجهیزات و تکنولوژی تولید از تقاضاکنندگان ارز باشد، تغییرات نرخ ارز می‌تواند برنامه‌های تولیدی این شرکت‌ها را دستخوش تغییراتی کرده و بهای تمام‌شده محصولات تولیدی این دسته از بنگاه‌ها را افزایش یا کاهش دهد.

در مقابل افزایش نرخ ارز برای شرکت‌های صادرات‌محور، اثری مثبت در پی دارد. بر این اساس در صورت رشد نرخ ارز به‌ویژه دلار، محصولات تولیدی این کشورها با قیمت بالاتری به‌فروش رفته و سود بیشتری نصیب شرکت‌های صادرکننده می‌شود. از آنجاکه در حال‌حاضر برآیند افزایش نرخ دلار به نفع حدود ۶۰ درصد شرکت‌های بورس تهران ارزیابی می‌شود، نقش حمایتی رشد ارز بر وضعیت آتی بورس تهران کاملا عیان است. البته با توجه به قیمت‌گذاری ارز صادراتی اغلب شرکت‌های بورسی بر مبنای دلار نیمایی، عملا اثر مستقیمی از جانب رشد نرخ دلار آزاد موردتوجه شرکت‌ها نیست اما تداوم رشد نرخ اسکناس آمریکایی در بازار آزاد می‌تواند با فاصله‌ای زمانی، به افزایش نرخ دلار نیمایی بینجامد، ضمن آنکه شکاف مثبت میان ارزهای آزاد و نیمایی اثر قابل‌توجهی بر معاملات بورس‌کالا به‌جا می‌گذارند، به‌طوری‌که به دنبال رشد نرخ دلار آزاد، با شکل‌گیری انتظارات تورمی، شاهد افزایش تقاضا برای محصولات عرضه شده در بورس کالا و در نتیجه افزایش قیمت آنها هستیم. ارسال این سیگنال مثبت به بورس سهام نیز طبیعتا رشد قیمت سهام را به‌دنبال دارد.

 روزی برای رکوردشکنی دادوستدها

همزمان با رشد ۴/ ۱ درصدی شاخص‌کل بورس تهران، ارزش معاملات خرد سهام نیز با رسیدن به رقم ۶۲۳۱ میلیارد تومان، رکوردشکنی کرد و به بیشترین میزان از ۲۶ بهمن‌ماه سال گذشته رسید که هرچند در مقایسه با روزهای رونق سال۹۹ فاصله زیادی دارد، اما از احیای نقدشوندگی و بازگشت توجه سرمایه‌گذاران به بازار سهام خبر می‌دهد. در این میان دو گروه فلزات اساسی و محصولات شیمیایی یک‌سوم ارزش کل دادوستدها را به خود اختصاص دادند. ‌

 سنت‌شکنی حقیقی‌ها

روز گذشته برخلاف سنت همیشگی بازار، با وجود رشد قیمت اکثر سهم‌ها، اما سهامداران حقیقی ترجیح دادند بیشتر در سمت فروش سهام توپ بزنند. به‌نظر می‌رسد پابرجا بودن برخی ابهامات و نااطمینانی‌ها سبب‌شده هنوز حقیقی‌ها که از دانش مالی کمتری نسبت به سهامداران عمده برخوردارند، مردد بوده و به دنبال فرصتی مناسب‌تر برای ورود به گردونه معاملات سهام باشند. همانطور که اشاره روز گذشته رشد نرخ دلار سبب افزایش توجه معامله‌گران به گروه‌های کالایی شد. در این راستا دیروز بیشترین خالص خرید حقیقی در زیرمجموعه‌های دو گروه فلزات اساسی و محصولات شیمیایی رقم خورد. فلزی‌ها در این روز شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۶۰میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان در مسیر حقوقی به حقیقی بودند.

 پس از آن نیز پتروشیمی‌ها با خالص خرید ۳۱ میلیارد و ۲۰۶ میلیون تومانی سهامداران خرد همراه شدند. در مجموع طی دادوستدهای روز سه‌شنبه بورس تهران، از ۳۸ صنعت فعال بورسی، خالص ورود حقیقی‌ها در ۱۷ گروه مثبت و در ۲۱ صنعت دیگر منفی بود. شرکت‌های چندرشته‌ای صنعتی با محوریت شستا و وغدیر بیشترین خروج سرمایه‌های حقیقی را تجربه کردند. در این گروه شاهد انتقال سهامی به ارزش ۹۶میلیارد و ۳۳۸ میلیون تومان از سبد سهام حقیقی‌ها به پرتفوی معامله‌گران عمده بورس تهران بودیم. پس از آن دو گروه فرآورده‌های نفتی و کانه‌های فلزی در اولویت فروش حقیقی‌ها قرار گرفتند. از این‌رو سهامداران عمده در این دو گروه به ترتیب خالص خرید ۶۰ و ۴۰ میلیارد تومانی را رقم زدند.

 بورس سه‌شنبه از دریچه آمار

در روزی که شاخص‌کل بورس تهران رشد ۴/ ۱ درصدی همراه شد، از ۳۳۹ نماد معامله شده، قیمت پایانی ۲۳۶ سهم (۷۰درصد) مثبت بود و در مقابل ۹۳ سهم (۴/ ۲۷ درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۸۳ نماد (۲۴درصد) صف خریدی به ارزش ۹۳۲ میلیارد تومان تشکیل دادند اما در مقابل شاهد شکل‌گیری صف‌فروش در ۱۶ نماد بورسی (۵ درصد) به ارزش ۳۰۳ میلیارد تومان بودیم. در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس رشد ۶۶/ ۱درصدی را ثبت کرد، ۱۳۷ نماد معامله شدند که در این میان قیمت پایانی ۹۵ سهم (۶۹ درصد) مثبت و ۴۰ سهم (۲۹ درصد) منفی بود. در این بازار ۳۸ نماد (۲۸ درصد) صف خریدی به ارزش ۲۶۸ میلیارد تومان تشکیل دادند اما ۶ نماد (۴درصد) نیز با صف فروشی به ارزش ۱۴۹ میلیارد تومان مواجه شدند. بازار پایه نیز روز گذشته میزبان دادوستد ۱۳۱ نماد بود. در این میان ۶۵ سهم (۵۰درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد دادوستد ۵۹ سهم (۴۵درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار نیز ۴۳ نماد (۳۳ درصد) صف خریدی به ارزش ۱۱۱ میلیارد تومان شکل دادند و صف فروش در این بازار به ۴۲ نماد (۳۲ درصد) با ارزشی بالغ بر ۵۶۷ میلیارد تومان اختصاص پیدا کرد.

– زنگ خطر افزایش خودروهای ناقص

دنیای‌اقتصاد درباره وضعیت تولید خودرو نوشته است: چالش خودروهای ناقص به مرحله هشدار رسیده و اگر زودتر فکری به حال بدهی شرکت‌های خودروساز به قطعه‌سازان نشود، شاهد دپوی بیشتر محصولات ناقص در پارکینگ خودروسازان خواهیم بود.

روز گذشته احمد نعمت بخش دبیر انجمن خودروسازان در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران ضمن بیان این مطلب افزود در حال حاضر ۱۲۰هزارخودروی ناقص در کف پارکینگ‌ها زمین‌گیر شده است. آن‌طور که دبیر انجمن خودروسازان می‌گوید دلیل اصلی افزایش تولید خودروهای ناقص ناتوانی خودروسازان در پرداخت مطالبات شرکت‌های قطعه‌سازاست. در حال حاضر خودروسازان بدهی سنگینی به قطعه‌سازان دارند و افزایش حجم بدهی آنها به حدی رسیده که قطعه‌سازان را با عدم تامین نقدینگی جهت تولید قطعات خودرو مواجه کرده است.

با توجه به این وضعیت مشخص است تا زمانی که قطعه‌سازان قطعات را در اختیار خودروسازان قرار ندهند در روی همین پاشنه خواهد چرخید و خودروسازان بخش زیادی از محصولات تولیدی خود را به جای عرضه به بازار در پارکینگ‌ها دپو می‌کنند. اما آنچه سبب ناتوانی خودروسازان در پرداخت مطالبات قطعه‌سازان شده، نبود نقدینگی کافی است. بررسی صورت‌های مالی شرکت‌های خودروساز تا پایان خرداد سال جاری گویای این نکته است که زیان انباشته این شرکت‌ها به حول و حوش ۵۷ هزار میلیارد تومان رسیده که بخش عمده‌ای از این زیان مربوط به بدهی آنها به شرکت‌های قطعه‌ساز می‌شود.

براساس اظهارات محمدرضا نجفی منش رئیس انجمن صنایع همگن قطعه‌سازی، طلب فعالان قطعه‌ساز از خودروسازان به حدود ۶۰ هزار میلیاردتومان رسیده است. برآورده‌ها نشان می‌دهد حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از این مبلغ، بدهی سررسید شده است که خودروسازان موظف بودند بر اساس قراردادهای خود آن را در بازه زمانی۱۲۰ روزه با قطعه‌سازان تسویه کنند. اما چرا این حجم از بدهی روی دست خودروسازان مانده و نتوانسته‌اند تاکنون نسبت به پرداخت آن اقدام کنند؟

نعمت بخش معتقد است ریشه این مساله در اصرار سیاست‌گذار خودرویی بر دیکته قیمت به شرکت‌های خودروساز نهفته است. سیاست قیمت‌گذاری دستوری سبب شده تا خودروسازان محصولات خود را پایین‌تر از قیمت تمام شده برای مشتریان فاکتور کنند و این اتفاق چاه زیان آنها را عمیق‌تر کرده است. راه‌حل پیشنهادی دبیر انجمن خودروسازان برای برون‌رفت از شرایط فعلی تعویض مکانیزم قیمت‌گذاری دستوری و تعیین قیمت از مسیر مکانیزم عرضه و تقاضا است.

نعمت بخش می‌گوید: اگر خودرو در حاشیه بازار به فروش رود تک نرخی خواهد شد. این مقام مسوول ادامه می‌دهد پیش‌تر که خودرو در حاشیه بازار به فروش می‌رفت، قیمت خودرو در کارخانه و حاشیه بازار یکسان بود و شاهد توازن در عرضه و تقاضا بودیم. دبیر انجمن خودروسازان تاکید می‌کند اصولا قیمت هر کالایی را عرضه و تقاضا مشخص می‌کند و اگر تقاضا افزایش یابد، قیمت‌ها افزایش می‌یابد و با کاهش تقاضا، قیمت‌ها نیز کاهش پیدا می‌کند. نعمت بخش معتقد است: شرایط باید طوری مهیا شود که فروشنده برای خریدار فرش قرمز پهن کند.

نعمت بخش نفع این مساله را متوجه بازار نیز می‌داند و می‌گوید جایگزینی مکانیزم عرضه و تقاضا با مکانیزم قیمت‌گذاری دستوری سبب می‌شود نمودار قیمت خودرو در بازار نیز نزولی شود.

– سفره خانوارها در دولت روحانی کوچک شد

دنیای ‌اقتصاد درباره وضعیت معیشتی مردم گزارش داده است: زنگ هشدار سفره خانوار به صدا درآمد. تغییرات مصرف غذای ایرانیان در دهه ۹۰ نشان می‌دهد سرانه مصرف برخی از اقلام خوراکی از جمله محصولات پروتئینی در کشور، کاهش هشداردهنده‌ای (۵۰درصد) داشته است. این موضوع حاکی از کوچک شدن سفره خانوار ایرانی طی ۱۰سال گذشته است. نتایج یک بررسی کارشناسی نشان می‌دهد نه تنها سرانه مصرف اقلام خوراکی ایرانیان به‌شدت افت کرده که هزینه بیشتری بابت مواد غذایی مختلف اعم از آبزیان، گوشت قرمز، قند و شکر، برنج و همچنین لبنیات از سوی خانوارها پرداخت می‌شود؛ موضوعی که امنیت غذایی کشور را مورد تهدید قرار داده است. در این میان، به‌نظر می‌رسد که عامل اصلی کوچک شدن سفره خانوارها، وقوع دو قله تورمی در ابتدا و انتهای دهه ۹۰ است که باعث شده درآمد خانوار، از رشد قابل توجه قیمت‌ها عقب بیفتد. کارشناسان اقتصادی همچنین تاکید می‌کنند که علاوه بر تورم بالا در کشور، رشد اقتصادی نزدیک به صفر در دهه۹۰، مصرف خانوارهای ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است.

در دهه‌ای که گذشت، کشور درجا زد و اسیر تورم شد. سبد خانوارها نیز آب رفت. شواهد موجود نشان می‌دهد دیگ جوشان تورم در کنار عواملی همچون کاهش رشد اقتصادی و رواج بیکاری، رفاه جامعه ایران را در دهه ۹۰ به تاراج برده است.

نتایج یک گزارش منتشر نشده که خود را در گفت‌وگوی عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران منعکس کرده، نشان می‌دهد ایرانیان در مقایسه با دهه ۸۰ غذای کمتری می‌خورند و هزینه بیشتری بابت خوراکی‌های مختلف اعم از گوشت، لبنیات، برنج و قند و شکر می‌پردازند. گزارش تیرماه ۱۴۰۰ مرکز آمار ایران از شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارهای کشور بر حسب بخش‌های اصلی و برخی گروه‌ها و طبقات کالایی نیز نشان می‌دهد قیمت سبد خوراکی‌ها نسبت به سال پایه ۱۳۹۵ حدودا ۴برابر شده است.

به طور دقیق‌تر این گزارش نشان می‌دهد ظرف ۵سال چه فشاری به رفاه خانوارهای ایرانی وارد شده است. در این گزارش تاکید شده در تیرماه ۱۴۰۰ به نسبت سال پایه (۱۳۹۵)، قیمت نان و غلات سه برابر، قیمت گوشت قرمز، سفید و فرآورده‌های آنها ۴/ ۴برابر، قیمت ماهی‌ها و صدف‌داران ۷/ ۴برابر و قیمت شیر و پنیر و تخم‌مرغ ۱/ ۴برابر شده است. تصویری که کاوه زرگران از سفره مردم در دهه ۹۰ عیان کرده به خوبی اثر یک دهه تحریم، یک دهه نوسان اقتصادی و یک دهه تورم سنگین را که تنها در برخی مقاطع مهار شدند، به‌عینه نشان می‌دهد.

کاهش ۱۰ تا ۵۰ درصدی مصرف شیر، گوشت، ماهی، قند و شکر، برنج و مرغ در شرایطی رخ داده که به نظر می‌رسد وضعیت رفاهی ایرانیان همچنان باید از ناحیه سیاست‌های غلط مورد حمله قرار گیرد. این وضعیت در حالی رخ داده که در نتیجه هجوم کرونا، سهم هزینه درمان یا مسکن از سبد خانوارها افزایش یافته و درآمدها نیز هم‌اندازه تورم افزایش پیدا نکرده‌اند. بنابراین طبیعی است خانوارها از مصرف مواد خوراکی خود بزنند و به گذران امور به امید وقوع شرایطی بهتر در آینده امیدوار باشند. با اینکه گزارش مرکز آمار ایران که کاوه زرگران به آن اشاره کرده هنوز منتشر نشده اما احتمالا شواهد گسترده‌تری از تاراج سفره خانوار توسط تورم در دهه‌ای که گذشت را در خود دارد. اما دقیقا در سفره مردم ایران چه اتفاقی افتاده است؟

بیایید به صورت دقیق به مصاحبه عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران رجوع کنیم. این گفت‌وگو نکات روشنی را درباره وضعیت رفاهی مردم ایران در طول یک دهه اخیر بازگو می‌کند. نگرانی عمده رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق تهران تهدیدی است که از ناحیه تورم، به امنیت غذایی کشور فشار وارد کرده است. به گفته زرگران، طبق داده‌های مرکز آمار ایران، در فاصله زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ سرانه مصرف آبزیان در کشور ۵۰ درصد و گوشت قرمز ۴۶ درصد کاهش یافته است. وی با استناد به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مرکز آمار، از کاهش شدید سرانه مصرف برخی از اقلام غذایی در جامعه خبر داده است. زرگران افزود: این آمار نشان می‌دهد که سرانه مصرف آبزیان طی یک دهه اخیر کاهش ۵۰ درصدی داشته به طوری که از ۴ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به ۲ کیلوگرم در سال ۹۹ کاهش یافته است. به گفته وی، سرانه مصرف گوشت قرمز نیز طی این مدت با کاهش ۴۶ درصدی مواجه شده و از ۱۳ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به ۷ کیلوگرم در سال گذشته کاهش یافته است.

رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق تهران همچنین به کاهش سرانه مصرف قند و شکر طی یک دهه اخیر به میزان ۳۳ درصد اشاره کرد که از ۲۴ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به ۱۶ کیلوگرم در سال ۹۹ رسیده است. به گفته زرگران و بنا بر داده‌های مرکز آمار، سرانه مصرف برنج در سال ۱۳۹۰ که ۴۴ کیلوگرم بود نیز به ۳۳ کیلوگرم در سال گذشته کاهش یافته و افت سرانه مصرف ۲۵ درصدی را نشان می‌دهد و سرانه مصرف لبنیات هم طی این مدت با افت ۱۷ درصدی مواجه شده و سرانه مصرف این محصولات برای خانوار ایرانی در حالی طی سال ۱۳۹۰ معادل ۱۲۷ کیلوگرم بود که این میزان به ۱۰۶ کیلوگرم در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است. رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع تبدیلی اتاق تهران تصریح کرد که افت شدید سرانه مصرف این اقلام زنگ خطری جدی برای امنیت غذایی کشور به صدا درآورده است. این فعال اقتصادی، تاکید کرد: بررسی‌های کارشناسی صورت گرفته نشان می‌دهد که طی یک دهه اخیر، سرانه مصرف برخی از اقلام خوراکی از جمله محصولات پروتئینی در کشور، کاهش هشداردهنده‌ای داشته که حاکی از کوچک شدن سفره خانوار ایرانی طی ۱۰ سال گذشته است.

 آتش تورم زیر سبد مصرف خوراکی‌ها

 دنیای‌اقتصاد در دوم مردادماه جاری با استناد به داده‌های مرکز آمار ایران، گزارشی با عنوان ذوب تورمی بودجه خانوار تهیه کرد و در آن به چند و چون وضعیت مصرف خانوارهای ایرانی در سالیان اخیر پرداخت. این گزارش نشان داد در دهه گذشته همسو با دو ابرشوک تورمی، بخش بزرگی از رفاه ایرانیان از بین رفته که وقتی این وضعیت را کنار میانگین صفر درصدی رشد اقتصادی قرار می‌دهیم، آمارها از دو سو همچون قیچی، قد رفاه جامعه ایران را کوتاه کرده‌اند. کاهش ۲۰درصدی هزینه واقعی خانوارهای شهری و افت ۳۱ درصدی هزینه واقعی خانوارهای روستایی موید همین نکته است.

از دیگر سو افت میزان درآمد واقعی ۳درصدی و ۱۰درصدی خانوارهای شهری و روستایی، شاهدی دیگر از وضعیت بغرنجی است که مردم ایران در دهه ۹۰ تجربه کرده‌اند.

یک اظهارنظر رسمی از سوی کارشناس مرکز آمار ایران نشان می‌دهد اوضاع حتی می‌تواند بدتر از این باشد. حمید رضا جلالی، رئیس گروه آمارهای دام و طیور دفتر کشاورزی مرکز آمار ایران اعلام کرده مقدار تولید گوشت قرمز در کشور در سال ١٣٩٦ معادل ٥٣٥ هزار تن برآورد شده است. جلالی گفته وقتی به این عدد، رقم واردات اضافه شده و صادرات از آن کم شود و نتیجه بر جمعیت کشور تقسیم شود، مصرف سرانه گوشت هر ایرانی حدود ٦ کیلوگرم به دست می‌آید. وی تصریح کرده بررسی سری زمانی سرانه مصرف گوشت هم نشان می‌دهد مصرف گوشت قرمز کاهشی بوده به نحوی که از ٨ کیلو و ٧٠٠ گرم در سال ١٣٩٠ به حدود ٦ کیلوگرم در سال ١٣٩٦ رسیده است.

حال اگر رشد بالای اقتصادی کشور در سال ۹۶ ناشی از وقوع برجام را هم محاسبه کنیم، می‌توانیم تا حدی به فشاری که ناشی از تورم فزاینده و رشد اقتصادی صفر بر رفاه خانوارها در سه سال ۹۷، ۹۸ و ۹۹ وارد شده آگاه شویم. در کنار اینها، وقتی در دوره کرونا با افت چشمگیر موقعیت‌های شغلی در کشور روبه‌رو می‌شویم و اثر این موضوع روی بخش‌های مختلف جامعه از جمله زنان و طبقات پایین را محاسبه می‌کنیم، ضربه رفاهی سنگینی که از ناحیه سه عامل تداوم بیکاری، شدت گرفتن تورم و میانگین رشد صفر اقتصادی در دهه ۹۰ به کشور وارد شده را متوجه می‌شویم.

* وطن امروز

– صنعت برق قربانی کم‌کاری دولت روحانی

وطن‌امروز از راهکار مدیریت مصرف انرژی گزارش داده است:   صنعت برق ایران به عنوان یک صنعت زیرساختی با چالش‌های متعددی روبه‌روست که برخی از آنها صورت مزمن به خود گرفته است. اصلاحات ساختاری مکرر و خصوصی‌سازی ناکارآمد، اتلاف بالا و بهره‌وری پایین در بخش‌های تولید، انتقال و توزیع، تداوم کسری بودجه و انباشت بدهی وزارت نیرو و رشد چشمگیر مصرف خانگی برق بویژه در روزهای گرم سال از مهم‌ترین مسائل صنعت برق در سالیان اخیر بوده است. استمرار مسائل فوق موجب شده دسترسی به برق به یکی از چالش‌های فضای کسب‌وکار ایران تبدیل شود و جایگاه ایران در رتبه‌بندی محیط کسب‌وکار تغییر یابد یا با کاهش روبه‌رو شود و کمبود برق بویژه در فصل تابستان موجب خاموشی‌های متعدد شود.

در این روزهای گرم سال خاموشی‌های گاه و بیگاه برق موجب شده برای بسیاری از افراد جامعه روشن شود که مدیریت مصرف حامل‌های انرژی موضوعی بسیار مهم است که فرصت‌ها و تهدیدات قابل توجهی را پیش روی کشور قرار می‌دهد و روند سیاست‌گذاری در حوزه انرژی در کشورهای مختلف دنیا نیز بر ضرورت آن تاکید می‌کند. از طرفی کاهش شدت مصرف انرژی کشور به عنوان یکی از اصلی‌ترین اهداف اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌هاست که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم به طور کامل مورد غفلت واقع شد، در نتیجه این غفلت بزرگ، کشور در این روزهای سال به مشکل کمبود برق خورده است.

 همچنین مشکل آب خوزستان نیز یکی دیگر از نمودهای غفلت در سیاست‌گذاری کشور است. در ماه‌های آینده نیز مشکل گاز مصرفی خانوارها دوباره به موضوعی بحرانی تبدیل خواهد شد که باز هم نتیجه عدم توجه به مصرف صحیح حامل‌های انرژی است. در حال حاضر افراد پرمصرف علاوه بر اخذ یارانه حداکثری، بیش از چند ده خانواده معمولی نیز مصرف دارند. طبق آمار اعلامی از سوی مدیرعامل توانیر، مصرف یک مشترک پرمصرف به صورت میانگین برابر با ۲۰ مشترک معمولی است. بنابراین مصرف بسیار بالا و خارج از عرف، به همراه اخذ یارانه بالا، مهم‌ترین مشکل طرف مصرف و تقاضای حامل‌های انرژی است.

برای راهکار بلندمدت کنترل و اصلاح طرف تقاضا و مصرف، باید هزینه / فرصت استفاده اسراف‌گونه و خارج از الگوی حامل‌های انرژی بسیار بالا برود. با راهکارهای فرهنگی نمی‌توان پرمصرف‌ها را به سمت اصلاح الگوی مصرف برد و باید طرح‌های هزینه‌دار کردن مصرف خارج از الگوی مصرف را پیاده کرد. یکی از بهترین راهکارهای اجرا شده در کشورهای پیشرفته دنیا، به‌کارگیری تعرفه‌گذاری پلکانی است که علاوه بر کنترل رفتار مشترکان پرمصرف، باعث کاهش شدید مصرف حامل‌های انرژی می‌شود. با اجرای این طرح هزینه مصارف بی‌رویه و مسرفانه پرمصرف‌ها، با قیمت واقعی و در پله‌های بالاتر با قیمت برق تجدیدپذیر محاسبه می‌شود. به این ترتیب برای مشترکانی که در حد الگو مصرف می‌کنند، هیچ افزایش قیمتی اعمال نمی‌شود، حتی برای ایجاد محرک در مشترکان خوش‌مصرف و کم‌مصرف، ضروری است تخفیفاتی نیز برای پله‌های با مصرف پایین‌تر از حد الگو قرار داد تا مردم عادی نیز به سمت کاهش مصرف خود بروند تا از این امتیازات بهره‌مند شوند.

اجرای این طرح در واقع راهکاری برای ساماندهی یارانه تخصیص‌یافته به بخش انرژی از نظر شناسایی دقیق پتانسیل‌های کشور در زیربخش‌های مختلف مشترکان خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی و تجاری است که می‌تواند برای دولت نیز منبع درآمدی پایدار ایجاد کند.

در نظام تعرفه‌گذاری به دلیل یارانه‌ای بودن تمام ‌سطوح مصرفی انرژی – از کم‌مصرف تا پرمصرف – و نیز فاصله زیاد تعرفه مربوط به بالاترین پله مصرفی با بهای تمام شده انرژی، بستری برای رقابت و تمایل به کاهش مصرف چه در بخش خانگی و چه در بخش صنعتی وجود ندارد اما در تعرفه‌گذاری صحیح به روش پلکانی افزایشی یا IBT، تعرفه پرداختی متناسب با مصرف انرژی افزایش می‌یابد که برای اجرای بهتر این موضوع لازم است دولت نیز با بهبود زیرساخت‌های صنعت انرژی بویژه برق این راهبرد را اجرایی کند. در بررسی بیشتر این موضوع با دکتر محمدرضا اکبری، کارشناس انرژی به گفت‌وگو پرداختیم که مشروح این گفت‌وگو در زیر آمده است.

محمدرضا اکبری، کارشناس انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با روزنامه وطن‌امروز درباره تعرفه‌گذاری پلکانی گفت: این‌ یک ضرورت است که باید به سمت نظام پلکانی کردن تعرفه‌ها حرکت کرد و اینکه برای مشترک پرمصرف و مشترک کم‌مصرف با یک شیوه و میزان تعرفه پرداختی انرژی محاسبه شود، شرعاً، اخلاقاً و قانوناً درست نیست و اگر نظام طبقه‌بندی شده یا تعرفه‌گذاری شده در این موضوع نداشته باشیم، نمی‌توانیم بین کسی که صرفه‌جویی می‌کند و کسی که اسراف می‌کند تمایزی قائل شویم.

وی در ادامه افزود: در همه‌ جای دنیا در بخش مصرف انرژی علاوه بر وجود سیاست‌های قیمتی، بعضی سیاست‌های تنبیهی که ابعاد مختلفی از بحث‌های حقوقی و قضایی دارد تا بحث‌ جریمه‌های نقدی و سنگین که این هم به اصلاح نظام تعرفه‌گذاری برمی‌گردد که در قالب راهبرد IBT گنجانده می‌شود.

این کارشناس انرژی درباره اصلاح نظام تعرفه‌گذاری انرژی، عنوان کرد: یکی از چالش‌های حال حاضر در کشور درست طراحی نشدن پلکان‌های مربوط به تعرفه‌گذاری است و همچنان به نفع پرمصرفان است و حداقل اینکه برای پله‌های بالاتر هزینه و فشاری ایجاد نمی‌کند تا انگیزه‌ای برای کاهش مصرف داشته باشد، لذا حتما باید به سمت اصلاح تعرفه و اصلاح پلکان‌های مربوط به آن رفت و حتی می‌توان از پله‌های با مصرف بالا و غیرمتعارف جریمه‌ها و مالیات‌های مصرف مازاد انرژی هم گرفت.

این کارشناس انرژی درباره تلاش دولت در حرکت به سمت بهینه‌سازی زیرساخت‌های مصرفی، تصریح کرد: دولت باید سازوکاری ایجاد ‌کند تا به مصرف‌کننده امکان استفاده از محصولات بهینه با مصرف انرژی پایین‌تر داده شود. یعنی دولت در کنار اصلاح تعرفه‌گذاری‌ها و افزایش قیمت انرژی باید با تعریف سازوکار مناسب از استفاده از تجهیزات پرمصرف جلوگیری کند.

وی افزود: استفاده از لوازم با مصرف بالا، کولر گازی و یخچال با برچسب انرژی پایین و ضعیف و دیگر موارد مشابه در کنار افزایش قیمت‌ انرژی سبب فشار دوجانبه به مصرف‌کنندگان می‌شود، لذا سیاست تشویقی و تنبیهی باید متعادل باشد. از جمله اقدامات می‌تواند حذف تعرفه‌های گمرکی بر کولرهای گازی با مصرف کم و دادن تسهیلات به مصرف‌کنندگان برای خرید تجهیزات مناسب باشد. بررسی‌ها نشان می‌دهد اگر تنها کولرهای گازی کشور را بتوان از نظر برچسب انرژی ارتقا داد حدود ۶ هزار مگابایت ظرفیت برق کشور آزاد می‌شود که رقم قابل توجهی است.

وی در ادامه تاکید کرد: به‌رغم تصوری که درباره صرفه‌جویی مردم و مشترکان خانگی وجود دارد، با وجود صحت این تصور اما اگر دولت صرفه‌جویی کند، این صرفه‌جویی هم متمرکزتر و هم سازمان‌یافته‌تر است که در نتیجه‌ آن انرژی بیشتری از این محل آزاد خواهد شد. اگر به فرض راندمان صنایع و شرکت‌های دولتی ۱۰ درصد افزایش یابد، دولت و کشور می‌تواند حجم قابل توجهی کاهش مصرف داشته باشد. دیگر اینکه برآورد می‌شود گازهایی که سر مشعل می‌سوزد در صورت جمع‌آوری می‌تواند به میزان ۴۰ میلیون مترمکعب گاز آزاد کند.

این کارشناس انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد: اتلاف شبکه‌ انتقال انرژی نیز بیش از ۱۰ درصد است، اگر این اتلاف زیر ۱۰ درصد شود و بتوان حداقل ۵ درصد ظرفیت شبکه را بهبود داد، ۴ هزار مگاوات از این محل نیز صرفه‌جویی می‌شود.

اکبری با وجود تاکید بر اهمیت فرهنگ مصرف، اظهار داشت: اینکه هنگامی‌که کولر روشن است، باید پنجره‌ را بست و هنگامی‌که بخاری روشن است لباس گرم پوشید یک بخش فرهنگی است و اینها یک حدی در دنیا دارد. اما اینکه شما سراغ تعرفه‌گذاری پلکانی برای جلوگیری از مصرف بالای پرمصرف‌ها نمی‌روید، این یعنی مشکل از ساختار است. تنها راه کنترل و مدیریت مصرف بالای مشترکان پرمصرف خانگی، تعرفه‌گذاری پلکانی است. دولت سیزدهم باید این سیاست را به عنوان اصلی‌ترین سیاست در حوزه صنعت انرژی کشور اجرا کند.

وی در خاتمه یادآور شد: اینکه محصول باکیفیت پایین و قیمت پایین در دسترس مردم قرار داده شود و انتظار رعایت الگوی مصرفی از سوی مردم داشتن، امری منطقی نیست. برای مثال ماشین‌های معمول در دنیا هر ۱۰۰ کیلومتر ۴ الی ۵ لیتر مصرف دارد ولی به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر ۱۰ الی ۱۲ لیتر منطقی نیست و پرداخت یارانه‌ها را امری بیهوده می‌کند.

 آغاز دوباره قطع پراکنده برق  

در چند روز اخیر با گرم شدن هوا دوباره شاهد خاموشی‌های پراکنده در بخش‌های مختلف تهران و برخی شهرستان‌ها هستیم. طبق گفته‌های سرپرست شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ، با افزایش مجدد دمای هوا تمام امکانات این شرکت برای تامین برق پایتخت به کار گرفته شده است.

بالا رفتن دمای هوا طی چند روز گذشته منجر به افزایش مجدد مصرف برق در کلانشهر تهران و وقوع خاموشی‌های پراکنده در بخش‌های مختلف شده است. البته این موضوع در کل کشور آغاز شده و توانیر مجددا برای تامین برق دست به دامن مشترکان شده و در آخرین اطلاعیه خود اعلام کرده است: بررسی نقشه‌های هواشناسی نشانگر افزایش دمای هوا در هفته جاری است، به طوری که در هفته جاری میانگین دمای کشور ۲ درجه نسبت به هفته پیش افزایش خواهد یافت و از آنجا که هر یک درجه افزایش دمای هوا، باعث بالا رفتن حدود ۲۰۰۰ مگاواتی مصرف برق می‌شود، در هفته جاری انتظار افزایش ۴۰۰۰ مگاواتی مصرف برق به دلیل تغییرات دمایی دور از انتظار نیست. همچنین با توجه به همراهی صنایع در روزهای گرم گذشته، هم اکنون این گروه از مشترکان نیز خواستار رفع محدودیت‌های برقی هستند که این عامل نیز فشار مضاعفی به شبکه برق وارد خواهد کرد. به همین دلیل و با عنایت به اینکه میزان تولید برق نسبت به هفته‌های گذشته تغییری نکرده است، از همه مشترکان بویژه در بخش‌های خانگی و تجاری خواهشمند است به منظور جلوگیری از خاموشی‌های ناخواسته، نسبت به کاهش مصرف خود اقدام کنند تا از قطع برق جلوگیری شود.

* جوان

– سهم هیچ فقرا از ۱۰۰میلیارد دلار یارانه پنهان انرژی

جوان درباره یارانه انرژی گزارش داده است:‌   شکاف طبقاتی در جامعه موجب شده ثروتمندان به اولی درجه ممکن انواع امکانات را برای بهره‌برداری بیشتر از حامل‌های انرژی یارانه‌ای در اختیار داشته باشند که این مورد در حوزه بنگاهداری ایران نیز مشهود است. با توجه به اینکه فقرا امکاناتی برای مصرف حامل‌های انرژی ندارند، عملاً دولت‌ها با کج‌سلیقگی در قیمت‌گذاری و تعرفه‌گذاری حامل‌های انرژی هم در توزیع ثروت و امکانات ناعادلانه عمل می‌کنند و هم اینکه خزانه خود را از منابعی که می‌توانند به دست بیاورند محروم کرده‌اند. در این میان توسعه صنایع مرتبط با زیرساخت نیز به دلیل تنگنای مالی دولت به مشکل خورده است.

سیاستگذاری غلط در اقتصاد ایران، داستان‌های تلخ زیادی را خلق کرده است، به‌طور نمونه در نرخ‌گذاری و تعرفه‌گذاری حامل‌های انژری به‌گونه‌ای عمل شده که صاحبان امکانات بیشترین استفاده را از حامل‌های انرژی می‌برند و در عوض فقرا اصلاً امکاناتی برای مصرف ندارند. بدین ترتیب با وجودی اینکه می‌شود با تغییر تعرفه میزان مصرف، منابع زیادی را برای دولت فراهم کرد تا این منابع برای توسعه صنایع زیرساخت و همچنین حمایت از فقرا هزینه شود در کمال تعجب در نرخ‌گذاری مشکل داریم. این مورد در حوزه شرکت‌ها نیز صادق است، برخی از سهامداران عمده شرکت‌هایی که بیشترین یارانه انرژی را مصرف می‌کنند عملاً بیشترین عایدی را از اقتصاد ایران دارند و فقرا سهمی از این ثروت ندارند.

علاوه بر این بسیاری از مردم اصلاً امکانات دریافت وام بانکی را ندارند، اما بررسی وضعیت دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که بسیاری از دریافت‌کنندگان وام در کشور صاحب امتیاز و دارایی از محل دریافت وام بانکی شده‌اند. با این وضعیت عملاً سیاستگذاری اقتصادی به‌گونه‌ای است که طبقه صاحب انواع امکانات از یارانه‌ها و ثروت عمومی بیشترین بهره را می‌برد و در عوض بسیاری از مردم اصلاً امکانی برای بهره‌مندی حداقلی از یارانه‌های کالایی ندارند که این سیاستگذاری نیاز به تغییرات اساسی دارد.

وقتی بدون نظارت ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه در قالب حامل‌های انرژی ارزان در اقتصاد توزیع می‌شود، شکار هرچه بیشتر یارانه ارزان خود به هدف نهایی بنگاه‌ها تبدیل می‌شود، از این‌رو با وجود اینکه بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار شرکت در ایران ثبت شده است، متأسفانه این شرکت‌ها نتوانسته‌اند در بعد ملی آنقدر تولید محصول کیفی داشته باشند که تولید ناخالص داخلی ایران افزایش یابد و در بعد درآمد و پرداخت مالیات نیز دولت را از نظر هزینه‌های جاری تأمین کنند یا در بعد ایجاد اشتغال و بیمه نیز به نوعی عمل کنند که در کنار فقدان بیکاری، شرکت‌های بیمه نیز مشکلی برای پرداخت هزینه درمان و بازنشستگی نداشته باشند.

رمضانعلی سنگدوینی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با فارس با اشاره به قطعی‌ها و خاموشی‌های اخیر برق گفت: در سیستم نظام توزیع برق کشور باید یک برنامه‌ریزی صحیح به کار گرفته شود تا هنگامی که هوا ۵ یا ۱۰درجه گرم‌تر شد و گرما زودتر از موعد همیشگی آمد از قطع شدن برق مردم آن‌هم بدون نظم و بدون برنامه جلوگیری شود. مسئله در سطح کلان نیز به مشکلات طرف عرضه و تقاضا بازمی‌گردد.

وی ادامه داد: نیروگاه اتمی بوشهر به تازگی و در هفته‌ گذشته در مدار آمده است، با وجود اینکه در حال حاضر نتوانستیم به برنامه‌ توسعه‌ ششم برسیم. از طرفی کشور ما حدود ۳۰۰ روز آفتابی در سال دارد و ما از این انرژی خدادادی بهره‌ای نبرده‌ایم و نتوانسته‌ایم تاکنون آنچنان که نیاز است از آن استفاده کنیم و از برنامه‌ توسعه‌ ششم برای افزایش ظرفیت مازاد برق عقب هستیم. مسئله‌ بعدی این است که بخش خصوصی را رها کردیم و تقویت نکردیم. بخش خصوصی حدود ۲۶هزار میلیارد تومان از وزارت نیرو طلبکار است و با این روند دیگر انگیزه‌ای برای بخش خصوصی باقی نمی‌ماند.

دنیا به سمت حمایت از بخش خصوصی و استفاده از انرژی‌های پاک رفته است

سنگدوینی افزود: در حال حاضر دنیا به سمت حمایت از بخش خصوصی و استفاده از انرژی‌های پاک رفته است، ولی ما از سرمایه‌گذار کمتر حمایت کردیم و نگذاشتیم وسط میدان بیاید. البته مشکلات ساختاری صنعت برق نیز بسیار تأثیرگذار است. وی افزود: استان گلستان حدود هزار و ۲۵۰ تا هزار و ۳۰۰ مگاوات میزان مصرف برق دارد، ‌ ولی در حال حاضر به این استان ۵۵۰‌مگاوات برق می‌دهند. در جلسه‌ای که با وزیر داشتم هم به او گفتم استان گلستان صنعتی نیست، کشاورزی است و این قطعی‌های مداوم برق به کشاورزی استان ضربه خواهد زد.

روحانی وعده داد در سال ۱۴۰۰ قطعی برق نداشته باشیم

این نماینده مجلس ادامه داد: در شهریور ماه ۹۹ آقای روحانی در پروژه‌هایی که هر هفته وزارت نیرو تحت عنوان پویش الف، ب ایران به بهره‌برداری می‌رساند، گفتند که دیگر با این بهره‌برداری سال آینده قطعی برق نخواهیم داشت. ‌چه می‌شود که سال گذشته اینگونه پیش‌بینی می‌شود، ولی در حال حاضر قطعی برق داریم. مردم نمی‌پذیرند که به عنوان یک ایرانی و بعد از گذشت ۴۲ سال از انقلاب، برق یکسره و بدون برنامه قطع شود.

وی افزود: در بودجه ۱۴۰۰ مجلس مصوب شد که برق مشترکان کم‌مصرف از محل گران شدن تعرفه برق مشترکان پرمصرف رایگان شود. باید برای بخش خانگی نظام تعرفه‌گذاری را به نفع مردم تغییر داد. متأسفانه مشترکین پرمصرف بسیار بیشتر از مردم عادی یارانه دریافت می‌کنند و در حال حاضر عدالت در توزیع یارانه‌های انرژی رعایت نمی‌شود. تعرفه‌گذاری فعلی به گونه‌ای نیست که مشترک پرمصرف تعرفه تمام شده را بپردازد و کمتر از آن را پرداخت می‌کند. عملاً با این تعرفه‌ها، افراد پرمصرف به هیچ وجه به سمت صرفه‌جویی نخواهند رفت. با مدیریت صحیح عرضه و تقاضا می‌توانیم از قطعی‌های آینده جلوگیری کنیم. در برخورد با مشترکینی که پرمصرف‌ هستند و مصرف غیرمتعارف دارند باید بالاترین قیمت و آن چیزی را که به عنوان قیمت‌ تمام ‌شده است از آنان بگیرند.

عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به تولید برق توسط صنایع گفت: برخی از صنایع به راحتی می‌توانند از طریق سی‌اچ‌پی و تولید برق‌های کوچک، برق مصرفی خود را تأمین کنند.

– تبلیغات میلیاردی خودروسازان برای فروش محصول در بازار انحصاری!

جوان درباره بازار خودرو گزارش داده است: قیمت خودرو در بازار در حالی اوج گرفته که چند ماهی است خودروسازان در حال رایزنی برای آزادسازی قیمت تولیداتشان هستند و از زیان حاصل از پیش‌فروش‌های یک‌سال اخیر خبر می‌دهند. این در حالی است که ۹۵درصد بازار داخلی در اختیارشان است و همچنان میلیاردها تومان صرف تبلیغات می‌کنند و، چون ناظری با استانداردهای جهانی در بازار خودرو و قطعات آن وجود ندارد، هر سال باید منابع ارزی و ریالی زیادی برای تولید کالای گران و کم‌کیفیت تخصیص یابد تا شاید این صنعت هزینه‌بر روی پا باشد، باید منتظر ماند و دید دولت جدید چه برنامه‌ای برای کنترل بازار خودرو و قیمت‌ها خواهد داشت.

همزمان با ثبت پیک جدید کرونا در کشور، قیمت‌ها در بازار خودرو روندی افزایشی به خود گرفته و همچنان با رشد قیمت‌ها روبه‌رو هستیم. به طوری که قیمت برخی خودروها رشد ۲۰ میلیون تومانی را نیز تجربه کرده است. در چنین فضایی که دلالان بازار خودرو را به دست گرفته‌اند، خودروسازان به دنبال جلب حمایت‌های دولت جدید و آزادسازی قیمت خودرو هستند.

در جلسه‌ای که اواخر اردیبهشت امسال در کمیسیون صنایع مجلس با حضور رئیس سازمان گسترش، رئیس شورای رقابت، مدیران عامل شرکت‌های خودروساز و رئیس انجمن قطعه‌سازان برگزار شد، نامه‌ای با امضای مدیران عامل ایران‌خودرو و سایپا و همچنین دبیر انجمن قطعه‌سازان به رئیس کمیسیون صنایع مجلس ارائه شد که در آن پیشنهاد قیمت‌گذاری خودروها در قالب خودروهای عمومی و اختصاصی مطرح شده بود. در این پیشنهاد خواسته شده بود تا خودروهای عمومی یعنی خودروهایی که عموم مردم با درآمد کم یا متوسط خریداری می‌کنند با فرمول بهای تمام شده و با در نظر گرفتن سود ۵ درصدی با تأیید و نظارت وزارت صنعت قیمت‌گذاری شوند، اما در مورد خودروهای اختصاصی که لوکس و نسبتاً گران محسوب شده و مشابه خارجی دارند، قیمت‌گذاری با پیشنهاد هیئت مدیره شرکت‌ها و تأیید و نظارت وزارت صنعت بر اساس شرایط عرضه و تقاضای بازار صورت گیرد. همچنین در این نامه عنوان شده بود که خودروسازان مخالفتی با آزادسازی واردات خودرو ندارند و آن را عاملی برای بهبود فضای رقابتی و ایجاد آرامش در بازار و نزد مصرف‌کننده می‌دانند.

هزینه میلیاردی برای تبلیغات

کارشناسان صنعت خودرو معتقدند که عدم تولید رقابتی در کلاس جهانی، خودروسازان داخلی را به تولید در بازار انحصاری داخلی معتاد کرده است و از آنجا که رگلاتور و ناظری با استانداردهای جهانی نیز در بازار خودرو و قطعات عملاً وجود ندارد، یک صنعت هزینه‌بر روی دست اقتصاد ایران باقیمانده است و هر سال باید منابع ارزی و ریالی زیادی برای تولید کالای گران و کم‌کیفیت تخصیص یابد. به عبارت دیگر صنعتی که ۹۵ درصد بازار داخلی را دراختیار دارد برای فروش محصولاتش هزینه‌های تبلیغاتی میلیاردی می‌کند تا بتواند دوام داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از نود اقتصادی، ایران‌خودرو طی بهار امسال، ۷۳برابر پول آب و برق و گاز و سوخت برای تبلیغات هزینه کرده است و بررسی صورت مالی سه ماهه بهار سال جاری ایران‌خودرو نشان می‌دهد این شرکت خودروسازی طی بهار امسال در حالی در لیست هزینه‌های اداری و عمومی خود حدود ۳۱۸میلیون تومان صرف پرداخت هزینه آب، برق، گاز و سوخت کرده که طی این مدت ۲۳ میلیارد و ۲۹۳ میلیون تومان صرف تبلیغات کرده است.

این هزینه‌ها در حالی است که زیان انباشته گروه خودروسازی ایران خودرو با افزایش نزدیک به ۱۸هزار میلیارد تومانی از ۲۷ هزار و ۵۱۷ میلیارد تومان در سال ۹۸ به ۴۵ هزار و ۳۶۳ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ رسیده است و نبود مدیریت قوی در دخل و خرج این گروه خودروسازی موجب زیان انباشته شده و به رغم این زیان در بهار امسال نیز میلیاردها تومان برای تبلیغات هزینه کرده‌اند.

مقایسه عملکرد مالی سال ۱۳۹۹ و ۱۳۹۸ گروه خودروسازی ایران‌خودرو نشان می‌دهد، زیان خالص گروه با افزایش ۶ هزار و ۷۰۶ میلیارد تومانی از ۱۱ هزار و ۳۸۸ میلیارد تومان در سال ۹۸ به ۱۸ هزار و ۹۴ میلیارد تومان در سال ۹۹ رسیده است.

ایران‌خودرو: هزینه میلیاردی تبلیغات ناصحیح است

به رغم گزارش‌های مستند از هزینه‌های تبلیغاتی و زیان انباشته و خالص ایران خودرو، این گروه خودروسازی هزینه میلیاردی تبلیغات را رد می‌کند و روابط عمومی آن در پاسخ به سؤال جوان مبنی بر اینکه خودروسازان به تولید محصولات قدیمی در فضای کاملاً انحصاری عادت کردند، از این رو حاضرند میلیاردی برای تبلیغاتشان هزینه کنند، اما برای ارتقا کیفیت و تولید هزینه کمتری پرداخت می‌کنند، می‌گوید: انحصار کامل به معنای آن است که در تمامی محصولات یک شرکت شاهد شرایط همگن و عدم وجود رقیب باشیم، در حالی که اساساً برمبنای یک دیدگاه غیرعلمی و اقتصادی با مفروض دانستن خودروسازان داخلی درحیطه تعریف انحصار کامل، وضعیت به گونه‌ای رقم خورده که این تولیدکنندگان درحالت زیان‌دهی شدید قرار دارند و با عدم اختیار به آن در جهت عرضه به موقع و به مقدار از یک‌سو و عدم اجازه برای کنترل تقاضا از سوی دیگر با ابزارهای اثبات شده دنیا از جمله قیمت‌گذاری اوضاع به وضعیت غیر قابل قبول فعلی رسیده است. البته به خاطر تقاضای بیش از حد خودروسازان نیاز به تبلیغ چندانی ندارند و واژه تبلیغات میلیاردی ناصحیح به نظر می‌رسد. از سوی دیگر برنامه شرکت در جهت تعریف و تولید پروژه‌های توسعه محصول و ارتقای کیفیت، از قبیل پروژه تارا با وجود تحریم‌های حاکم بر کشور و صنعت خودرو جریان دارد و عزم راسخ این شرکت در جهت کاهش، کنترل و جلوگیری از هزینه‌های فاقد ارزش افزوده با تأکید بر حفظ کیفیت محصولات و تولید حداکثری در دستور کار قرار دارد؛ بنابراین موضوع عدم توجه به کیفیت و حجم تولید اساساً غیرمنطقی بوده و غیرقابل قبول است.

همچنین این مسئول روابط عمومی در پاسخ به سؤال جوان درخصوص زیان خودروسازان از پیش‌فروش محصولاتشان در یک سال و نیم اخیر می‌افزاید: پیش فروش جزو برنامه‌های هر شرکت تولیدی می‌باشد که هدف اصلی آن جلب رضایت مشتریان آتی شرکت است، اما در ایران به علت اینکه اولاً قیمت‌های محصولات به صورت دستوری تعیین می‌شود و همچنین برنامه تولید به دلیل نوسانات سرمایه در گردش در حال تغییر است، بعضاً تعهدات ممکن است به موقع انجام نشود و این موضوع خسارت‌های ناشی از تأخیر انجام تعهد را برای شرکت در پی داشته باشد که نتیجه آن در صورت‌های مالی و سود و زیان شرکت منعکس شده است.

– شلوغی جایگاه‌های سوخت به دلیل خرابی کارتخوان‌ها

جوان از دلایل شلوغی جایگاه‌های سوخت تهران گزارش داده است:‌ این روزها اخبار ضد و نقیضی از دلایل شلوغی جایگاه‌های سوخت پایتخت منتشر می‌شود؛ جایگاهداران خرابی کارتخوان‌ها را دلیل این شلوغی‌ها می‌دانند و معتقدند کمبود سوخت وجود ندارد، اما مردم همچنان از شلوغی جایگاه‌ها گله دارند و از عدم پاسخگویی مسئولان انتقاد می‌کنند.

باشگاه خبرنگاران جوان، در یک گزارش میدانی دلایل شلوغی جایگاه‌های سوخت را بررسی کرد. یکی از این جایگاه‌های سوخت دو منظوره در حوالی میدان شهدا که تراکم خودروهای مراجعه‌کننده به این جایگاه کمی شلوغ‌تر از حالت عادی به نظر می‌رسید، همچنین تعداد زیادی موتورسوار برای سوختگیری به این جایگاه مراجعه کرده بودند و مردم نیز اغلب در مورد نبود بنزین سوپر گلایه داشتند. کارگران این جایگاه از توضیح دادن در مورد شرایط کاری خود طفره می‌رفتند و تأکید می‌کردند که اگر سؤالی دارید، به دفتر مدیریت مراجعه کنید. با مراجعه به دفتر مدیریت، از جانشین مدیر این جایگاه در مورد شایعه اینکه برخی از جایگاه‌ها در حال ورشکستگی هستند، سؤال پرسیدیم که در پاسخ گفت: به نظر من چنین چیزی وجود ندارد، زیرا مدیر همین جایگاه آنقدری سود به دست آورده که اکنون تلاش می‌کند تا بتواند یک جایگاه دیگر بخرد.

وی افزود: علت این شلوغی‌ها هم این نیست که کمبودی یا مشکلی در تأمین سوخت داشته باشیم، بلکه مشکل در کندی عملکرد کارتخوان‌هاست. حدود یک هفته است که کارتخوان‌ها مشکل پیدا کرده‌اند. گاهی از ساعت ۷:۳۰ یا ۸ بعدازظهر دچار قطعی می‌شوند. این مسئول جایگاه سوخت اظهار کرد: اکثر جایگاه‌های سوخت کشور از خدمات بانک ملت استفاده می‌کنند، مگر آنکه اوضاع مالی بسیار خوبی داشته باشند که در آن صورت از خدمات بانک پاسارگاد یا پارسیان استفاده کنند، اما اغلب جایگاهداران در حال حاضر تحت پوشش بانک ملت هستند. وی افزود: به دلیل این مسئله، چند روز پیش از ساعت ۸شب تا ۹صبح تعطیل بودیم، در حالی که باید ۲۴ساعته فعالیت کنیم. یکی از سکوهای ما اکنون به دلیل مشکل کارتخوان تعطیل است. این فعال عرضه سوخت گفت: ما در روزهای عادی، یک مرتبه بارگیری می‌کنیم، زیرا مخازن کمی قدیمی شده و از پرکردن آن‌ها می‌ترسیم، اما در روزهای شلوغ به ناچار دو مرتبه بار جدید خریداری می‌کنیم.

ضد و نقیض‌های کاهش توزیع بنزین در جایگاه‌ها

این مسئول جایگاه سوخت تأکید کرد: نوسازی مخازن و تجهیزات به هزینه بسیار بالایی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی، برای بسیاری از جایگاهداران نمی‌صرفد که بخواهند نوسازی را انجام دهند، البته بسیاری از تجهیزات در داخل کشور ساخته می‌شود، اما بی‌ثباتی اقتصادی روی این تجهیزات داخلی نیز تأثیر گذاشته است. به طور مثال در گذشته هر نازل را حدود ۳۵هزار تومان خریداری می‌کردیم، اما اکنون به حدود ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. او همچنین در مورد تأثیر اجرای طرح برندینگ بر فعالیت جایگاه‌های سوخت نیز گفت: وضعیت خیلی بهتر شده و راحت‌تر فعالیت می‌کنیم. پس از این جایگاه، به سراغ یک جایگاه سوخت دیگر رفتیم. مدیر این جایگاه نیز خرابی کارتخوان‌ها را دلیل شلوغی اعلام کرد و گفت: خرابی کارتخوان‌ها سبب شده که هر روز مردم با کارگران جایگاه درگیری و خشونت داشته باشند. متأسفانه با وجود اینکه برای تعمیر آن‌ها اقدام کرده‌ایم، اما کمتر از یک روز بعد از تعمیر مجدداً کارتخوان‌ها خراب می‌شوند.

حق‌العمل جایگاه‌های سوخت همچنان در بلاتکلیفی!

این مدیر جایگاه سوخت همچنین گفت: اکنون در شش ماهه ابتدایی سال هستیم، اما هنوز برای دریافت حق‌العمل مربوط به شش ماهه دوم سال گذشته مشکل داریم. در پیگیری که از شرکت پخش منطقه تهران داشتیم، گفتند که هنوز دستورالعملی نرسیده است.

وی بیان کرد: یکی دیگر از مشکلات مربوط به خرابی قطعات است.

اکنون در این جایگاه سه نازل خراب داریم، با وجود اینکه هفته گذشته آن‌ها را تعمیر کردند، اما باز هم خراب شده‌اند. وظیفه تعمیر قطعات هوشمند بر عهده شرکت پخش است. به طور مثال، این قطعات برای نازل موتوری جایگاه حدود دو هفته خراب بود تا برای تعمیر آن آمدند، اما بعد از یک نصفه روز دوباره خراب شد. این مدیر جایگاه سوخت ادامه داد: کارتخوان‌های بانک ملت نیز به شدت مشکل دارند، مثلاً یکی از کارتخوان‌های ما حدود دو ماه از خرابی آن می‌گذرد. امروز برای تعمیر آن آمدند، اما باز هم نشد. خدمات‌دهی آن‌ها بسیار ضعیف شده و همانطور که گفتم حدود دو ماه است خرابی کارتخوان‌ها را اعلام کرده‌ایم، اما هنوز تعمیر نکرده‌اند.

وی تأکید کرد: عضو اتحادیه جایگاهداران هستیم، اما حدود چهار ماه است که برای تأمین برخی از قطعات هوشمند مشکل داریم و از دست اتحادیه نیز کاری ساخته نیست.

گفتنی است، پیگیری رسانه‌های مختلف از جمله باشگاه خبرنگاران جوان از شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران، حاکی از آن است که به دلیل افزایش تورم و کاهش تقاضا برای خرید بنزین سوپر، تمایل جایگاهداران برای صرف هزینه حمل و نقل توزیع این فرآورده کاهش پیدا کرده و دلیل کمبود بنزین سوپر در جایگاه‌ها نیز همین مسئله است.

سفره خانوارها در دولت روحانی کوچک شد و صنعت برق قربانی کم‌کاری دولت روحانی، سایر عناوین اقتصادی مهم امروز روزنامه‌ها هستند.



منبع خبر

زنگ خطر افزایش خودروهای ناقص/ ارزش معاملات خرد سهام، رکورد ۶ماهه زد/ تبلیغات میلیاردی خودروسازان برای فروش محصول در بازار انحصاری/ شلوغی جایگاه‌های سوخت به دلیل خرابی کارتخوان‌ها بیشتر بخوانید »

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران

مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد/ خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند/ بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است/ نقطه کور وام‌های ارزان


سرویس اقتصادی مشرق-  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* آرمان ملی

– اولویت‌های اقتصادی دولت سیزدهم

حسین راغفر، اقتصاددان در آرمان ملی نوشته است: نخستین اقدام اقتصادی دولت سیزدهم محور قرار گرفتن تولید در کشور است اما تحقق این امر مستلزم اقداماتی است که یکی از آنها فراهم شدن امکان سرمایه‌گذاری در کشور است و به این منظور قطعا باید قیمت ارز درکشور به شدت کاهش پیدا کند به نحوی که سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر شود. دوم، هدایت منابع بانکی به سمت فعالیت‌های تولیدی است. اصلا نقش اصلی بانک‌ها، تجهیز منابع خرد مردم و هدایت آنها به سمت تولید است. منتها الان بانک‌ها فعالیت‌های سفته‌بازی و سوداگری که بازدهی‌های بالایی دارند را تامین مالی می‌کنند.

بنابراین توجه به این مسئله، یعنی اصلاح نظام بانکی به نحوی که تامین مالی فعالیت‌های اقتصادی را امکان‌پذیر کند، حائز اهمیت است. البته پیش از اینکه این اقدام صورت بگیرد به دلیل تنوع و گستره فعالیت‌های تولیدی، دولت باید صنایع را دسته‌بندی کند و روی صنایعی که پیشرفت آنها می‌تواند به پیشبرد بقیه صنایع کمک کند، متمرکز شود. از این‌رو فعالیت‌های تولیدی باید دسته‌بندی شوند و دولت فقط باید منابع موجود و حمایت‌های دیگر و بانکی را به سمت این دسته از فعالیت‌ها پیش ببرد و به بقیه صنایع به هیچ‌وجه تسهیلات ندهد و همه تسهیلات کشور را عملا به سمت این دسته از فعالیت‌ها هدایت کند. سوم، مادامی که فعالیت‌های سفته‌بازی و سوداگری و نامولد بازدهی‌های خیلی بالایی دارند، اصلا در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری تولیدی منطقی نیست.

بنابراین یکی از الزاماتی که تولید در کشور رشد کند این است که تولید باید بالاترین بازدهی سرمایه‌گذاری در کشور را داشته باشد و به همین دلیل نظام مالیاتی ما باید از فعالیت‌های نامولد و سفته‌بازی و سوداگری و دلالی مالیات‌های گزافی بگیرد و بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی را به سمت حمایت از صنایع با چشم‌انداز روشن آینده هدایت کند و یکی دیگر از ویژگی‌های این صنایع البته باید اشتغالزایی باشد. توجه به این اولویت‌ها می‌تواند محورهای اصلی دولت آینده در حوزه اقتصاد به منظور برنامه‌ریزی باشد.

به نظر می‌رسد اگر دولت روی همین نکات متمرکز شود قطعا در چهار سال آینده می‌تواند یک گام بزرگ برای رفع فقر و گرفتاری‌های مردم و کاهش مشکلات معیشتی مردم بردارد. چون محور تولید نه‌تنها مسئله رشد اقتصادی را در کشور امکان‌پذیر می‌کند بلکه فرصت‌های ایجاد اشتغال و کسب درآمد را برای جمعیت بزرگی از کشور که جویای شغل هستند را نیز مهیا می‌کند و این خودش مهمترین وسیله کاهش فقر در کشور است. درواقع به‌جای پول‌پاشی و سیاست‌های توزیع پول بین مردم و گروه‌های نیازمند در جامعه، بهتر است فرصت‌های شغلی ایجاد شود تا از این طریق به مقابله با فقر برویم. نگرانی‌هایی که اکنون در حوزه‌های مربوط به دام و طیور اعم از تامین لبنیات، گوشت و… غیره به‌وجود آمده، محصول سیاست‌های دولت دوازدهم است.

 البته نه فقط دولت دوازدهم به تنهایی که بخش قابل توجهی از این سیاست‌ها محصول سه دهه سیاست‌های اقتصادی قبل است که امروز خودش را به اشکال مختلف نابسامانی‌ها نشان می‌دهد. امکانات بزرگی در کشور داریم که بتواند فرصت‌های تامین زنجیره غذایی کشور را امکان‌پذیر کند. در این رابطه توجه به نهاده‌های بخش تغذیه کشور و به‌خصوص دام و طیور مسائلی نیست که در داخل کشور امکان حل آنها وجود نداشته باشد.

ممکن است در یک دوره کوتاهی حتی با بحران در این حوزه‌ها روبه‌رو شویم اما کاملا قابل مدیریت در داخل کشوراست. منتها طبیعی است که این سیاست‌های آسیب‌زا دولت دوازدهم به‌خصوص و البته دولت دهم که به خاطر افزایش شدید قیمت‌های ارز عدم تعادل‌های خیلی گسترده‌ای در اقتصاد کشور به‌وجود آوردند، پیامدهای این اختلال‌ها ممکن است حتی تا دهه‌ها با کشور باشد. مسئله اینجاست که مشکلات غیرقابل حل نیستند و همه اینها قابل مدیریت هستند. منتها اصلی‌ترین نیازی که حل همه این مسائل دارد، عزم سیاسی است.

 یعنی مسئولان کشور باید عزم لازم را برای این کار داشته باشند. از طرفی بخشی از همه مسائلی که امروز مطرح می‌شود، فضاسازی است. اینکه تغییر دولت و سیاست‌ها خودش می‌تواند مشکلات جدی ایجاد کند، مسئله‌ای کاملا پذیرفته شده است ولی نکته مهمتر در اینجا این است که همه موارد گفته شده مشروط به مبارزه جدی با فساد و نه‌تنها کنترل فساد است. متاسفانه بسیاری از فسادهای موجود، فسادهای سازمان‌یافته است که اسامی برخی از شخصیت‌های سیاسی با این دسته از فعالیت‌ها گره خورده و مادامی که برخورد قاطع با این دسته از شخصیت‌های سیاسی که درگیر فعالیت‌های پرفساد در کشور هستند، صورت نگیرد، انتظار اینکه تولید در کشور شکل بگیرد و بتوانیم از بحران کنونی به سلامت عبور کنیم، خوش‌بینی است.

– رشد بازار بورس را تثبیت کنید

آرمان‌ملی به بررسی وضعیت بورس پرداخته است: در پایان معاملات روزگذشته (سه‌شنبه) شاخص کل بورس پس از رشد چهــار هزار و ۷۲۷ واحدی شاخص کل آن را در ارتفاع یک‌میلیون و ۲۴۸ هزار واحدی قرارداد و همچنین شاخص کل هم‌وزن با افزایش ۰.۰۷ درصدی مواجه شد. آخرین قیمت ۱۲۷ نماد حداقل سه درصد نسبت به قیمت روز قبل افزایش یافته و ۱۷۳ نماد با کاهش بیش از سه درصدی قیمت همراه بوده‌اند. شاخص بازارسرمایه طی ۱۰ روزگذشته در همین مسیر قرار داشته است بدین معنا که در این مدت شاخص بیش از اینکه نزولی باشد افزایشی بوده است.

این خبر خوبــی برای همــه سهامداران به‌ویژه سهامداران خرد است که در این بازار سرمایه‌هایشان را با ضررهای هنگفت در معرض خط می‌دیدند. با این حال در کنار این چشم روشنی، چشمان نگرانی هم هستند که به‌دلیل زخم‌های کاری‌ای که در گذشته خورده‌اند چشمشان از بهبود وضعیت آب نمی‌خورد و این رشد را هم تصنعی می‌دانند. به‌هرحال این روزها اگرچه شاخص در برخی از روزها نسبت به رشد مقاومت می‌کند، اما روند کلی بازار به‌سمتی است که مرز یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار واحد را که تا مدت‌ها بر روی آن ایستادگی وجود داشت، پشت‌سر گذاشته و به یک‌میلیون و ۲۴۳ هزار واحد رسید. در عین حال، بسیاری از فعالان این بازار پرریسک و سودده، خبر از تحرکاتی می‌دهند که طی هفته‌های گذشته به‌ویژه بعداز روشن‌شدن نتیجه انتخابات، سهامداران حقیقی و حقوقی را به‌سمت نقش‌آفرینی بیشتر در بازار می‌کشاند و معاملات سهام را نسبت به گذشته ارزنده‌تر می‌کند. آنگونه که تحلیلگران بازارسرمایه می‌گویند خوش‌بینی مجددی به بازار تزریق شده که اگرچه هنوز نتوانسته اعتماد سهامداران خرد یا شاید بهتر باشد بگوییم تازه‌واردهای سال ۹۹ را به‌خود جذب کند، اما مسیر رو به رشدی را برای بسیاری از سهامداران استخوان خورده کرده بازار ترسیم کرده است.

 تعیین تکلیف سیاسی و رویداد مهم

مدت‌ها بود که بورس در انتظار تعیین‌تکلیف مهمترین رویداد سیاسی ایران و تعیین رئیس‌جمهور بود تا بتواند با چشم‌انداز مشخص‌تری به حرکت ادامه دهد و به همین دلیل، فعالان بازارسرمایه تصمیم‌گیری درباره سهام خود را به مشخص‌شدن نتیجه انتخابات موکول کرده بودند و حال این انتظار به پایان رسیده و بازار در حال برنامه‌ریزی برای ادامه مسیر است؛ در عین حال، بسیاری از سهامداران به این امید دارند که بتوانند در دوره جدید، فعالیت بهتری را در بازارسرمایه داشته و به‌سمت سودآوری قابل قبول‌تری حرکت کنند. در این میان، آنگونه که فعالان بازارسرمایه و کارگزاران می‌گویند اعتماد به بازارسرمایه در حال بازگشت است و اگرچه تعداد کثیری از سهامداران خرد در اوضاع نابسامان بازار در سال ۹۹ از بازار خارج شده و سهام خود را به فروش رسانده‌اند، اما همچنان بخش عمده‌ای از سهامدارانی که در بازار باقی مانده‌اند، به شرایط کنونی بازار امیدوار شده و در حال چرخش سهام موجود در سبد خود و البته با احتیاط، ورود پول‌های جدید برای خرید سهام به سبد مالی خود هستند. یکی از کارگزاران بورسی در این باره گفته است: با روند باثباتی که شاخص به‌سمت مثبت در حال حرکت است، بخشی از پول‌ها در کارگزاری‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت به‌سمت خرید سهام حرکت کرده و هم‌اکنون حقیقی‌ها با احتیاط در حال خرید سهام جدید هستند که به سبد و پرتفوی خود اضافه کنند. او ادامه داد: براساس آمار و اطلاعات به ثبت رسیده، در هفتم تیرماه، حدود هشت هزار میلیارد تومان خرید و فروش در بازار انجام شده که سهم معاملات خرد از آن نسبت به گذشته افزایش یافته و پیش‌بینی می‌شود که این روند در روزهای آینده هم ادامه یابد؛ البته هنوز هم برخی از سهامداران برای ورود پول‌های جدید دارای ابهاماتی هستند که به‌نظر می‌رسد با مشخص‌شدن تیم اقتصادی دولت و برنامه‌هایی که از سوی تیم جدیدی که قرار است بر روی برنامه‌های اقتصادی رئیس‌جمهور منتخب کار کنند، نوشته و مطرح می‌شود، حتما چشم‌انداز دقیق‌تری پیش‌روی سهامداران وجود دارد.

 وضعیت روبه بهبود است؟

در عین حال آمارهای منتشرشده حکایت از آن دارد که صرفا ظرف چند روز گذشته، شش هزار و ۴۹۰ میلیارد تومان معامله از سوی سهامداران خرد انجام شده و در عین حال دولت هم، ۱۴ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی در بازار عرضه کرده است. همچنین سهامداران خرد بالغ بر ۱۳۵ میلیارد تومان پول جدید وارد بازار کرده‌اند که بخش عمده آن به گروه سرمایه‌گذاری‌های جدید و رشته‌های صنعتی ورود یافته است. البته در روز یکشنبه هم ۵۵ میلیارد تومان پول جدید از سوی سهامداران خرد وارد بازار شده بود که بیشتر در سهم‌های سرمایه‌گذاری و غذایی هزینه شده بود؛ در عین حال، ۱۱۵ میلیارد تومان پول خرد هم از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خارج شده بود. مجید عبدالحمیدی، تحلیلگر بازارسرمایه بر این باور است که وضعیت بازارسرمایه نسبت به ماه‌های گذشته اندکی رو به بهبود گذاشته است. او گفت: بررسی نمادها در بازارسرمایه حکایت از آن دارد که بعضی نمادها سبزشده و نسبت به قبل، روند متفاوتی را در پیش گرفته‌اند؛ ارزش معاملات هم بالاتر رفته است. اگرچه روند رو به رشد در بازار آغاز شده، اما همچنان تعداد سهم‌های قفل شده در صف فروش بسیار زیاد هستند؛ بنابراین علاوه بر اینکه باید گفت که چشم‌انداز بازارسرمایه در بلندمدت همیشه مثبت بوده؛ اما بازهم آمار جدید نشانگر آن است میل به خرید سهام بنیادین در صندوق‌های فعال در حوزه سهام، بعداز مدت‌ها زیادتر شده است. البته نگرانی‌ای که این روزها فعالان بازارسرمایه مطرح می‌کنند، موضوع تجدید ارزیابی دارایی‌ها از سوی برخی هلدینگ‌های بزرگ از جمله شستا، سهامداران را نگران کرده است. در کنار این موضوع، چیزی که این روزها درباره آن زیاد صحبت می‌شود رفع تحریم‌هاست. کارشناسان بازارسرمایه بارها در این باره صحبت کرده‌اند که الان بازار در وضعیت واقعی‌تری قرار دارد که در این صورت این سوال پیش می‌آید که در صورت رفع تحریم‌ها باید شاهد چه آثاری در بازار باشیم.

– ممنوعیت کشتار دام بدون تامین خوراک اثری ندارد

آرمـان ‌ملی مشکلات دامداران را بررسی کرده است: در پــی انتشــار گزارشات مکرر که از احتمال بروز بحران در بازارگوشت و تولیددام به‌واسطه عرضه دام‌های مولد به کشتارگاه‌ها و همچنین قاچاق معکوس این دام‌ها به کشورهای خبر می‌داد، سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل استانی نسبت به ممنوعیت کشتار دام‌ها مولد و آبستن تاکید کرد.

درواقع با تشدید خشکسالی و همچنین مشکلاتی که در زمینه تامین نهاده‌های خوراک دام از طریق واردت در چند ماه اخیر شاهد آن بوده‌ایم فعالان این حوزه نسبت به کمبود و گرانی خوراک دام ابراز نگرانی کردند. موضوعی که در نهایت پس از گذشته چند هفته که با افزایش حضور دلالان در بازار نهاده‌ها برای استفاده حداکثری از مشکلات صنایع دامی همراه بود به ناچار تولیدکنندگان دام برای کاهش هزینه‌های خود و جلوگیری از تلفات نه‌تنها نسبت به عرضه دام‌های مولید خود به کشتارگاه اقدام کردند، بلکه بازهم برخی از سودجویان با خرید این دام‌ها قاچاق معکوس را به کشورهای همسایه در برنامه خود قرار دادند. موضوعی که به اعتقاد کارشناسان قطعا تبعات سنگینی را در آینده در بازار گوشت‌قرمز ایجاد خواهد کرد و کمبود دام‌های مولد کل زنجیره تولید را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. حال اگرچه رئیس سازمان دامپزشکی از ممنوعیت کشتار دام‌های مولد خبر داده اما به‌نظر می‌رسد این ممنوعیت تا زمانی‌که چالش دامداران در تامین نهاده‌های خوراک دام و حذف دلالان از این حوزه مرتفع نشود نمی‌تواند اثرات مطلوبی به‌همراه داشته باشد.

 ممنوعیت کشتار دام مولد

بر این اساس علی‌اصفر ماکنعلی، رئیس سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل ادارات دامپزشکی استان‌ها تاکید کرد که کشتار دام‌های مولد اعم از گاو، گاومیش، گوسفند و بزآبستن همچنان ممنوع است. وی از مدیران کل دامپزشکی استان‌ها خواست ترتیبی اتخاذ کنند تا دستورالعمل ممنوعیت کشتار دام‌های مولدآبستن در کشتارگاه‌های دام کشور به‌صورت تشدیدی اجرا شود. در همین زمینه، موسی رهنمایی، قائم‌مقام نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور با تاکید بر اینکه شرایط فعلی تولید بسیار بسیاربسیار بحرانی است، اضافه کرد: اتفاقی که سال گذشته برای مرغ افتاد با ادامه این روند برای دام نیز رخ می‌دهد و دامداری به‌گونه‌ای نیست که مانند مرغ بتوان کاهش تولید آن را در مدت زمان کوتاهی جبران کرد.

این فعال بخش خصوصی گفت: متاسفانه به‌دلیل عدم تامین نهاده‌های دامی، گله‌های مولد در حال حذف‌شدن هستند که این خسارت را هیچ چیزی نمی‌تواند جبران کند و معتقدم کسانی‌که باعث اخلال در سیستم تامین و توزیع نهاده‌های شده‌اند، خیانت بزرگی به کشور کرده‌اند. ضمن اینکه قبلا دامداران گاوهایی را که آبستن نبودند و تا ۲۰ کیلوگرم شیر می‌دادند، نگهداری می‌کردند اما هم‌اکنون گاوهای غیرآبستن را که ۳۰ کیلوگرم شیر می‌دهند، به کشتارگاه می‌فرستند چرا که برای آنها نگهداری این دام‌ها صرفه اقتصادی ندارد. رهنمایی تصریح کرد: اگر هرچه سریع‌تر فکری برای این وضعیت نشود و مانند یکسال و نیم گذشته مسئولان با بی‌تفاوتی از کنار این هشدارها رد شوند، با چالشی مواجه می‌شویم که جبران آن ممکن نیست.

 کنترل این بحران دشوار است

همچنین علی‌اصغر ملکی، رئیس اتحادیه گوشت‌گوسفندی نیز در این زمینه گفت: نگرانی ما در حال حاضر کشتن بره‌ماده‌هاست که به نوعی نسل‌کشی محسوب می‌شود. وی ادامه داد: کشتن بره ماده‌های مولد به آینده کشور ضربه می‌زند و از مردادماه به بعد دچار کمبود دام و چالش در این حوزه خواهیم شد. ملکی با بیان اینکه بره‌ماده‌ها به‌دلیل خشکسالی، شرایط نامطلوب مراتع و کمبود شدید علوفه و همچنین نهاده‌های دامی کشتار می‌شوند، افزود: این بره‌ها وزن بسیار کمی هم دارند و حداکثر ۱۰ تا ۱۲ کیلوگرم گوشت از آنها حاصل می‌شود در حالی‌که در حالت نرمال میزان گوشت استحصالی باید حداقل ۲۳ کیلوگرم گوشت بدون‌دنبه باشد.

وی درباره پیش‌بینی وضعیت بازارگوشت گفت: در یک تا دو ماه تغییر و تحول خاصی در بازار گوشت نخواهیم داشت با توجه به عرضه‌ای که وجود دارد اما اگر این روند ادامه یابد تا دو ماه آینده با کمبود مواجه می‌شویم. همچنین فرهاد اکبری، رئیس هیات‌مدیره اتحادیه سراسری دامداران ایران اظهارکرد: دولت سیاستگذاری و برنامه‌ریزی درستی در زمینه تامین علوفه و خوراک دام نداشته و به همین دلیل موفق به مدیریت بازار این محصولات نشده است. وی با اشاره به اینکه شرایط موجود منجر به کشتار گاوهای شیری شده است، افزود: کشتار دام‌های مولد اتفاقی است که در آینده به‌راحتی قابل‌جبران نخواهد بود. کاهش جمعیت دامی کشور علاوه بر ایجاد کمبود و چالش‌های جدی در بازار، مجددا کشور را جزو واردکنندگان عمده گوشت‌قرمز و لبنیات قرار می‌دهد و موجب عقبگرد بزرگ کشور در حوزه تولید محصولات پروتئینی خواهد شد، نامه رئیس سازمان دامپزشکی نخستین واکنش دولت به این مساله است که به‌نظر می‌رسد کنترل این بحران با یک نامه و یا بخشنامه، کاری بسیار دشوار است.

* ایران

– اولویت‌های بورسی دولت آینده

ایران درباره وضعیت بورس در دولت آینده گزارش داده است:‌ پارسال همین وقت‌ها که هنوز بازار آن روی سکه را نشان نداده بود و رکوردها یکی پس از دیگری جابه‌جا می‌شد کمتر کسی گمان می‌کرد بورس به کلید واژه مهم مردان سیاست در انتخابات ۱۴۰۰ تبدیل شود. اما دقیقاً این‌طور شد. فارغ از میزان اثرگذاری و درست و غلط بودن راهکارهای ارائه شده، نامزدها در بکار بردن واژه بازار سرمایه از یکدیگر سبقت می‌گرفتند که این اتفاق یک پیام مهم دارد بازار سرمایه با ذی نفعان میلیونی‌اش نمی‌تواند در کنج پستوی اقتصاد قرار بگیرد، باید قدر ببیند و بر صدر بنشیند حالا هم پس از مشخص شدن رئیس قوه مجریه گمانه زنی‌ها درباره تیم اقتصادی او آغاز شده اما آنچه مسلم است دولت آینده با هر تیمی باید برای بازار سرمایه استراتژی و برنامه عملیاتی داشته باشد. ما هم در ایران این موضوع را دنبال کردیم تا با اطلاع از دغدغه‌های اهالی بازار اولویت‌های بورسی دولت سیزدهم را از آنان جویا شویم که در ادامه می‌خوانید.

 اولویت‌های بازار سرمایه از اقتصاد کلان جدا نیست

حسین علاقه‌مندان، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری توسعه ملی: بازار سرمایه با ایفای نقش واسطه‌ای میان پس‌اندازها و نیازهای سرمایه‌ای شرکت‌ها و دولت‌ها یکی از ارکان رشد اقتصادی به‌شمار می‌رود. این بازار با ایجاد نقدشوندگی در دارایی‌ها به تشکیل سبد سرمایه‌گذاری برای افراد و نهادها متناسب با درجه ریسک‌پذیری ایشان، نقش مهمی در تحقق اهداف مالی و اقتصادی آحاد اقتصادی ایفا می‌کند.

 در این راستا اولویت سیاستی دولت آتی در حوزه بازار سرمایه جدای از سیاست‌های مورد نیاز کل اقتصاد نیست. لذا در حوزه کلان اقتصادی حذف قیمت‌گذاری در زنجیره تولید و استفاده از کمک‌های رفاهی مستقیم به‌جای تعیین قیمت دستوری از سیاست‌های مورد انتظار برای حفظ توان تولید و رقابت‌پذیری آن در بازارهای داخلی و صادراتی است. همچنین متوازن‌سازی بودجه دولت با کاهش ایجاد موج‌های تورمی، به ایجاد ثبات اقتصادی که لازمه تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی است کمک شایانی می‌کند. در همین راستا، ایجاد سهولت در افزایش سرمایه، پذیره‌نویسی از طریق صرف سهام، ایجاد شرکت‌های پروژه‌محور و انتشار انواع اوراق بدهی از اولویت‌های توسعه نقش بازار سرمایه در بخش واقعی اقتصاد است.

در طرف عرضه منابع سرمایه‌گذاری، تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی لازمه رشد و بهبود تقاضای مدیریت دارایی و تشویق به سرمایه‌گذاری بلندمدت و حرفه‌ای است. به این منظور، لازم است با به کارگیری مکانیزم‌های مخلتف از جمله مالیات، انگیزه سرمایه‌گذاری مستقیم و کوتاه‌مدت کاهش یافته و سرمایه‌گذاری به سمت افق‌های میان‌مدت یا بلندمدت سوق یابد. در این صورت فرایند سرمایه‌گذاری پس‌اندازهای فردی و نهادی با محوریت شرکت‌های صاحب‌نام مدیریت دارایی انجام و با لحاظ‌ شدن مدیریت ریسک سبد و اولویت‌ منافع مشتریان دنبال می‌شود. مهم‌ترین شاخصه بهبود در تکمیل زنجیره ارزش مدیریت دارایی توسعه صندوق‌های سرمایه‌گذاری (سهامی یا درآمد ثابت) است که هر کدام بر اساس یک یا ترکیبی از اهداف سرمایه‌گذاری و با درجه ریسک‌پذیری متفاوتی طراحی شده و به مدیر دارایی کمک می‌کند بهترین ترکیب دارایی را برای مشتری خود پیشنهاد دهد.

علاوه بر موارد فوق، ضروری است مدیریت حرفه‌ای بر هلدینگ‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری دولتی یا شبه‌دولتی و شرکت‌های موضوع سهام عدالت به طور مثال شرکت‌های استانی که میزان دارایی تحت مدیریت آنها رابطه تنگاتنگی با کلیت بازار سرمایه دارد ایجاد شود. در این راستا ضروری است در نظام حاکمیتی این شرکت‌های بازنگری شده و حتی‌الامکان قواعدی بر سرمایه‌گذاری این شرکت‌ها حاکم شود تا منابع قابل توجه (در حدود ۳۰۰ همت) دارایی این شرکت‌ها با تصمیمات غیرقابل توجیه در پروژه‌های بدون توجیه اقتصادی هدر نرفته بلکه در حوزه طرح‌های توسعه‌ای شرکت‌های بزرگ فعال در بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد.

۸ پیشنهاد برای آینده بازار

فردین آقا بزرگی، کارشناس ارشد بازار سرمایه: برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی و اتخاذ سیاست‌های پولی و مالی با کیفیت و متناسب با ساختار اقتصادی است که می‌تواند موجبات بهبودی وضعیت معیشت مردم و اقتصاد کشور را فراهم کند. پایداری و کامیابی و نگرش پروژه‌ای و منظومه‌ای سیاست‌های بلند مدت اقتصادی دولت‌ها، راه برون رفت از چالش‌های اقتصادی است. همچنین اصول حکمرانی اقتصادی در استفاده از تجربه سایر کشورها در سیاست‌های توسعه اقتصادی و به‌کارگیری تئوری‌های علم اقتصاد روز نهفته است. از سوی دیگر کشور با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه است که بخشی از آن مربوط به تحریم‌هاست اما بخش مهم دیگری از آن در گرو تصمیمات و عملکرد مدیریت اقتصاد است. استفاده از ظرفیت بازار سرمایه برای دولت مانعی ندارد اما نه به قیمت ایجاد مشکلات برای سهامداران خرد.

 تا کنون نکات قابل توجه و مؤثری در جهت بهبود وضعیت بازارسرمایه از جهات مختلف مطرح شده اما تأمین خواسته کل فعالان بازار امکانپذیر نیست و در این زمینه اختلاف نظر هم وجود دارد. فضای کنونی بازار سرمایه طی ۲ سال گذشته با افزایش ضریب نفوذ سهامداری از ۶ میلیون فعال بورسی هم اکنون حداقل ۵۰ میلیون نفر از تصمیمات سازمان بورس تأثیر می‌پذیرند و چنانچه به هردلیل مسئولان اقتصادی و دولت بخواهند نظرات خود را بدون توجه به تأثیرات نامطلوب آن بر منافع سایر سهامداران و فعالان بازار سرمایه دیکته کنند، موجبات ضرر و زیان اکثریت سهامداران را فراهم می‌کنند.

صحبت‌های مطرح شده درخصوص بورس تلاش در جهت بازگشت اعتماد از دست رفته پیشین به بورس است و برای هموار بودن شرایط انسجام و اقتدار در دولت جدید این هدف قابل دسترس است. در همین رابطه و به‌دلیل افت قابل توجه سطح عمومی قیمت‌ها و شاخص در بورس به میزان ۴۰ درصد طی چند ماه گذشته، هم اکنون شاهد استقبال خریداران و فعالان بازار از بورس هستیم و می‌توان هم اکنون بورس را در دو بخش متمایز توصیف کرد. اول شرکت‌هایی که به‌دلیل اصلاح قیمت و وضعیت عملکرد سود و زیان مناسب کمتر از ارزش ذاتی و یا نزدیک به آن معامله می‌شوند و دوم آن دسته از شرکت‌هایی که به‌دلیل دام گره معاملاتی و حجم مبنا کماکان بیش از ارزش ذاتی معامله می‌شوند و موجب کندی حرکت مثبت بازار هستند.

۲ رئیس سازمان به‌دلیل عدم همخوانی خواسته‌های دولت و منافع سهامداران خرد مستعفی شدند! تمامی مسئولان ایرادات و نکات قابل بررسی بازار را بخوبی می‌دانستند و هم اکنون نیز بدور از موضع سازمانی خود به این اشکالات اذعان دارند و حداقل ازلحاظ تئوریک می‌دانند چه نکاتی می‌تواند بازار را به تعادل برساند اما مجال و امکان اجرای تصمیم دراختیار ندارند چون مصالح بسیاری از سوی مسئولان بالادست مانع اجرای راهکارهای لازم برای حل و فصل چالش‌ها می‌شود. با آسیب شناسی این وضعیت به این نتیجه می‌رسیم که نگاه کوتاه مدت دولت‌ها و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه در جهت تأمین منابع و کاستی‌هایی که ممکن است در تراز عملیاتی‌شان وجود داشته باشد با منافع و اهداف بلند مدت سایر سهامداران متعارض است. در پایان می‌توان تصمیمات لازم در حوزه بازار سرمایه را که از گروه مدیران اقتصادی و مشاوران رئیس جمهوری منتخب انتظار می‌رود در موارد زیر خلاصه کرد:

 اصلاح قانون بازار اوراق بهادار با محوریت تصدی مسئولیت بخش خصوصی در شورای عالی بورس و محدودیت در امکان جابه‌جایی رئیس و اعضای هیأت مدیره سازمان بورس اصلاح و یا تغییر ترکیب شورای عالی بورس با محوریت اشخاص حرفه‌ای و بخش خصوصی

 اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و کاهش تصدی‌گری و مدیریت دولت بر بنگاه‌های اقتصادی

 الزام به اجرای قواعد وضع شده از سوی ناشرین درخصوص نصاب سهام شناور آزاد

 لزوم توجه بیشتر به نحوه تأمین مالی صنعت و تولید از بازار اولیه و اهمیت و نقش بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور با محوریت بخش خصوصی.

 درک منافع مشترک، وفاق و ثبات در تصمیمات اقتصادی

 به‌رسمیت شناختن استقلال سازمان بورس به‌عنوان مؤسسه عمومی غیر دولتی حرفه‌ای (نه به‌عنوان قلک تأمین نقدینگی دولت)

 حذف تدریجی دامنه نوسان قیمت و کاهش دخالت دستوری در امور شرکت‌های بورسی و تحمیل قیمت بدون توجه به مکانیزم عرضه و تقاضای بازار

 چنانچه برنامه‌های عملیاتی و منسجمی در زمینه مرتفع نمودن ایرادات گذشته در وضعیت اقتصاد کشور به اجرا درآید می‌توان چشم‌اندازی شفاف و رو به رشد برای بازار سرمایه و بورس ترسیم کرد.

* جهان صنعت

– تامین مالی با چاشنی تورم

جهان صنعت درباره تسویه اوراق دولتی از محل تنخواه بانک مرکزی گزارش داده است: هیات دولت به تازگی از مصوبه جدیدی رونمایی کرده که به موجب آن خزانه‌داری کل کشور اجازه خواهد داشت برای تسویه اوراق مالی منتشره از تنخواه دولت نزد بانک مرکزی استفاده کند. این مصوبه در حقیقت اولویت‌بخشی به قانونی است که می‌گوید دولت از سهمیه ۳ درصدی تنخواه خود نزد بانک مرکزی استفاده و اوراق مالی که در سال‌های گذشته منتشر کرده را تسویه کند.

استقراض دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواه که در سرفصل دارایی‌های بانک مرکزی تعریف می‌شود یکی از دلایل افزایش پایه پولی قلمداد می‌شود. با در نظر گرفتن سهمیه سه‌درصدی بودجه عمومی دولت از تنخواه بانک مرکزی، خزانه‌داری کشور می‌تواند ۴۱ هزار میلیارد تومان منابع مالی از بانک مرکزی قرض بگیرد و به همین اندازه بر حجم پایه پولی بیفزاید. تسویه اوراق دولتی از محل تنخواه بانک مرکزی می‌تواند بیانگر انتشار بدون پشتوانه اوراق دولتی و جذب منابع مالی برای جبران کسری بودجه باشد. هرچند مطابق قانون دولت در پایان هر سال این پول را با بانک مرکزی تسویه می‌کند، با این حال افزایش پایه پولی و اثرات تورمی آن در این بازه زمانی یک ساله قابل چشم‌پوشی نخواهد بود.

در محاسبه تنخواه‌گردان بانک مرکزی و مجوز دولت برای استفاده از این موضوع، مجوز برداشت ۳ درصدی بودجه عمومی یعنی منابع اختصاصی به علاوه منابع عمومی در قالب لایحه بودجه ۱۴۰۰ داده شده است. به عبارتی دولت ۳ درصد از مصارف بودجه عمومی خود را می‌تواند با استقراض از بانک مرکزی و با استناد به قانون تامین کند. با این حال دولت در پایان هر سال نیز مکلف است که این منابع برداشتی را با بانک مرکزی تسویه کند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که مجموع کل برداشتی‌های دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواه‌گردان خزانه از این بانک در سال گذشته ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است. شنیده‌ها نیز حاکی از آن است که تسویه حساب دولت با بانک مرکزی در سال گذشته از دو محل صورت گرفته است؛ نخست با انتشار اوراق جدید مالی و دوم نیز از محل دارایی‌های ارزی دولت در خارج از کشور. ضمن آنکه دولت در موعد مقرر قادر به تسویه حساب استقراض خود از بانک مرکزی در پایان سال گذشته نشد و این تسویه در فروردین‌ماه انجام شده است.

جبران شکاف هزینه- درآمد

در ماده ۲۴ قانون محاسبات عمومی کشور دولت مجاز است برای تامین هزینه‌های جاری خود و افزایش شکاف بین هزینه و وصول درآمدهایش از تنخواه بانک مرکزی استفاده کند. با این حال مصوبه جدید هیات دولت حکم به استقراض دولت از بانک مرکزی برای تسویه اوراق دولتی منتشره در سال‌های گذشته می‌کند. به عبارتی به دولت اجازه می‌دهد که کمبود منابع مالی برای تسویه اوراقی که پیشتر منتشر کرده و برای بازپرداخت اصل و فرع آن با مشکل مواجه است از منابع مالی بانک مرکزی استفاده کند.

در این مصوبه آمده است بازپرداخت اصل و فرع اوراق مالی اسلامی منتشر شده از جمله اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت و صکوک اسلامی در اولویت تخصیص و پرداخت است و خزانه‌داری کل کشور مجاز است با رعایت ماده (۲۴) قانون محاسبات عمومی کشور و تبصره آن در صورت عدم دریافت تخصیص تا موعد مقرر نسبت به تامین و پرداخت مبالغ مربوط در قالب تنخواه‌گردان اقدام و در مراحل بعدی تخصیص تسویه شود.

سهم ۴۱ هزار میلیارد تومانی از تنخواه

بر اساس این مصوبه دولت مطابق قانون اجازه دارد ۳ درصد از منابع بودجه عمومی را از تنخواه بانک مرکزی برداشت کند. با این حساب با در نظر گرفتن حجم ۱۳۷۳ هزار میلیارد تومانی بودجه عمومی، سهم ۳ درصدی دولت به ۴۱ هزار میلیارد تومان در سال جاری می‌رسد. هیات دولت در مصوبه اخیر خود اشاره‌ای به میزان برداشت دولت برای تسویه اوراق بدهی از تنخواه بانک مرکزی نکرده است.

همچنین مشخص نیست که این منابع برداشتی قرار است برای سررسید اوراق مالی چه سالی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال آنچه اهمیت دارد دو چیز است؛ یکی رشدی است که قرار است در پایه پولی اتفاق بیفتد و دوم نیز معضل انتشار بدون پشتوانه اوراق بدهی و عدم دریافت بازدهی‌های اقتصادی برای تسویه اصل و فرع آنهاست.

اولین مساله قابل بررسی بر اساس مصوبه جدید هیات دولت افزایش حجم پایه پولی از مسیر استقراض قانونی از بانک مرکزی است. بانک مرکزی در آخرین برآوردهای خود از وضعیت بازار پول میزان رشد پایه پولی و نقدینگی را در دو ماهه امسال به ترتیب ۳/۷ و ۶/۳ درصد اعلام کرده بود. با احتساب حجم ۸/۴۵۸ هزار میلیارد تومانی پایه پولی در پایان سال گذشته و رشد ۳/۷ درصدی آن تا پایان اردیبهشت می‌توان پی برد که در دو ماهه اول سال حدود ۳۴ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی افزوده شده و حجم کل پایه پولی به ۴۹۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین حجم نقدینگی با رشد ۶/۳ درصدی به ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. آن‌طور که بانک مرکزی اعلام کرده، افزایش رشد پایه پولی در اردیبهشت سال جاری عمدتا به دلیل افزایش سقف حساب تنخواه‌گردان خزانه بر اساس قانون بودجه سال ۱۴۰۰ بوده است. از آنجا که رشد حجم پول در اقتصاد مستقیما در افزایش تورم نمایان می‌شود می‌توان پیش‌بینی کرد که رشد پایه پولی اثرات درون‌زای تورمی در آینده نزدیک به دنبال داشته باشد. با این استناد، دریافت مجوز برداشت دولت از حساب تنخواه خود نزد بانک مرکزی نیز به سرعت در افزایش پایه پولی و در نتیجه افزایش تورم نمود پیدا می‌کند.

برداشت از تنخواه و رشد پایه پولی

زمانی که دولت از حساب تنخواه خود نزد بانک مرکزی برداشت می‌کند این استقراض در سرفصل بدهی دولت به بانک مرکزی تعریف می‌شود. در عین حال این برداشت به عنوان دارایی‌های بانک مرکزی لحاظ می‌شود و افزایش در قسمت دارایی‌ها در ترازنامه بانک مرکزی به معنای افزایش پایه پولی است.

دولت مکلف است که بر اساس قانون هر ساله این منابع برداشتی را با بانک مرکزی تسویه و با قبض پایه پولی اثرات تورمی آن را خنثی کند. با این حال بررسی‌ها نشان می‌دهد که این برداشت هر ساله و پیش از موعد تسویه بر افزایش حجم پایه پولی و نرخ تورم تاثیر می‌گذارد و در نتیجه تسویه آن در پایان سال نیز نمی‌تواند اثرات تورمی آن را از بین ببرد.

دلیل این مساله این است که پایه پولی با ضریب فزاینده ۸ درصدی چند برابر می‌شود و به این ترتیب جریان گردش پول در اقتصاد را افزایش می‌دهد. به این ترتیب این افزایش در حجم پایه پولی به سرعت در رشد تورم منعکس می‌شود.

اوراق بدون پشتوانه

مساله دوم قابل بررسی در این خصوص به موضعیت داشتن انتشار اوراق دولتی برای تامین مالی دولت مربوط است. دولت طی حداقل دو سال گذشته بخش زیادی از کسری بودجه خود را از محل انتشار اوراق مالی تامین کرده تا با پولی‌سازی کسری بودجه مقابله کند. با این حال روی آوردن دولت به انتشار اوراق مالی عواقب زیادی هم برای دولت به همراه داشته است. یکی از نکات منفی انتشار اوراق است که دولت باید در زمان سررسید اقدام به بازپرداخت اصل و فرع اوراق با نرخ سود از قبل مشخص‌شده کند.

بررسی‌ها نشان داده که دولت عموما در زمان سررسید منابع مالی لازم برای بازپرداخت این اوراق مالی را نداشته و از مسیر انتشار اوراق جدید مالی اوراق سال‌های قبلی را تسویه کرده است. به باور کارشناسان این اقدام به منزله ایجاد بدهی برای دولت‌های بعدی است و می‌تواند به بحران بدهی در سال‌های آتی منجر شود. عموما زمانی که دولت‌ها به انتشار اوراق مالی به عنوان یکی از مسیرهای اصلی برای تامین مالی خود روی می‌آورند بر این باورند که به بازدهی اقتصادی مناسبی دست می‌یابند که به آنها در بازپرداخت این اوراق کمک می‌کند.

اما در ایران این مساله صحت نداشته و دولت با انتشار اوراق جدید مالی اوراق سال‌های قبلی را تسویه کرده است. موضوع قابل توجه آنکه این اوراق نیز تنها به بانک‌ها و موسسات مالی فروخته شده که همین مساله نیز به باور کارشناسان می‌تواند به کنش و واکنش‌هایی در بازار پول منجر شود.

اثرات درونزای تورمی

از برآیند این دو مساله از یک سو می‌توان ایجاد بدهی‌های جدید برای دولت‌های بعدی و انتشار چندباره اوراق برای تامین مالی را پیش‌بینی کرد.

ناتوانی سیاستگذار در بازپرداخت این اوراق در موعد مقرر به منزله انتشار اوراق بدون پشتوانه و تسویه آن با اوراق جدید بدون پشتوانه است. حال که دولت بر آن است برای تسویه بخشی از این اوراق از منابع بانک مرکزی برداشت کند و به خلق پول روی بیاورد عواقب پولی این مساله یعنی افزایش چند برابری حجم پول در اقتصاد که در افزایش حجم نقدینگی نمایان می‌شود و تسری آن بعد از چند ماه به بازار کالایی و افزایش نرخ تورم می‌تواند با نگرانی‌های زیادی همراه باشد. در مجموع باید روی آوردن دولت به انتشار اوراق برای تامین مالی به جای استقراض مستقیم از بانک مرکزی را به فال نیک گرفت با این حال اگر این مساله با ایجاد بدهی برای دولت‌های بعدی همراه باشد به طور قطع با آثار تورمی و پولی مخربی از مسیرهای دیگر منجر خواهد شد.

– مقابله با گرانی غیرمنطقی لبنیات

جهان صنعت درباره مشکلات دامداران و صنایع لبنی گزارش داده است: اگرچه هنوز ستاد تنظیم بازار قیمت شیر خام را به کیلویی ۶۴۰۰ تومان افزایش نداده است اما این احتمال وجود دارد که به زودی این اتفاق بیفتد. این در حالی است که برخی کارشناسان اعلام می‌کنند اگر این اتفاق رخ دهد، کف افزایش قیمت لبنیات دست‌کم ۶۰ درصد خواهد بود. همان خبری که چندی پیش در مورد افزایش ۷۰ درصدی قیمت لبنیات منتشر شد و در نهایت دامداران با آن مخالفت کردند و اعلام کردند که دولت باید به جای این کارها، نهاده دامدار را تامین کند چرا که نرخ جدید شیرخام بهانه‌ای برای گرانی غیرمنطقی لبنیات در بازار می‌شود. نکته دیگر اینکه اگر قیمت‌ها بالا رود، ‌ احتمالا با کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات مواجه خواهیم شد زیرا مردم توان خرید ندارند و اگر مردم لبنیات کمتری خریداری کنند، ضربه بزرگی به سلامت مردم و صنعت لبنیات و دامداری خواهد خورد. در این خصوص همچنین برخی کارشناسان می‌گویند که دولت باید اجازه دهد که نظام عرضه و تقاضا بر بازار حاکم شود.

افزایش قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان یکی از گزینه‌های ستاد تنظیم بازار بود که هنوز تصویب نشده است. در همین خصوص عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی با اشاره به بالا رفتن دستمزدها، افزایش قیمت مواد پتروشیمی و کرایه‌های حمل‌ونقل گفت: اگر قرار باشد قیمت شیرخام به حدود ۶۴۰۰ تومان برسد، کف افزایش قیمت لبنیات ۶۰ درصد خواهد بود و در برخی محصولات نیز این افزایش بیشتر خواهد شد.

محمد فربد در پاسخ به این سوال که برخی افراد معتقدند رسیدن قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان دلیلی بر افزایش ۷۰ درصدی قیمت لبنیات نیست و این افزایش قیمت محصولات لبنی مبنایی ندارد، گفت: دستمزدها از ابتدای سال بیش از ۴۰ درصد رشد داشته و قیمت مواد پتروشیمی مورد مصرف در بسته‌بندی محصول هم از آذر سال گذشته افزایش حداقل ۷۰ درصدی داشته است. از طرفی هزینه حمل‌ونقل کالا نیز بالا رفته است و اگر قرار باشد قیمت شیر هم بالا رود طبیعتا شاهد نتایج آن در محصول نهایی خواهیم بود. ضمن اینکه به نقدینگی بیشتری نیاز خواهیم داشت و هزینه مالی هم رشد می‌کند.

مشکلات خشکسالی و تامین علوفه

وی ادامه داد: دامداران به دلیل خشکسالی و مشکلاتی که در تامین علوفه دارند از قیمت‌های جاری شیر انتقاد کردند که البته حق با آنهاست و باید قیمت‌ها اصلاح شود. اما به عنوان صنعت لبنیات معتقدیم اگر قرار باشد قیمت شیرخام به حدود ۶۴۰۰ تومان برسد کف افزایش قیمت لبنیات ۶۰ درصد خواهد بود و در برخی محصولات نیز این افزایش بیشتر خواهد شد.

عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی اضافه کرد: برای مثال در شیر کیسه‌ای رشد قیمت ۷۵ درصد خواهد شد به دلیل اینکه نقش ماده اولیه در این محصول بیش از سایر محصولات است. در شیر بطری و پنیر یواف رشد ۶۰ درصدی و در ماست‌ها نیز بیش از محصولات دیگر شاهد رشد خواهیم بود. وی تصریح کرد: باید دولت اجازه دهد که نظام عرضه و تقاضا بر بازار حاکم شود. با آزادسازی قیمت نیز بین شرکت‌های لبنی که تعداد آنها در بازار به بیش از ۴۰۰ شرکت می‌رسد، رقابت شکل خواهد گرفت و در نتیجه به نفع مصرف‌کننده خواهد بود. برای مثال قیمت کره ۱۰۰ گرمی باید ۱۲ هزارتومان باشد ولی در حال حاضر در بازار برای فروش بیشتر رقابت بین تولیدکنندگان شکل گرفته و با قیمت ۱۰ هزارتومان به فروش می‌رسد و حتی برخی مواقع با قیمت کمتری هم به فروش رسیده است.

خطر کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات

فربد در ادامه گفت: افزایش قیمت شیرخام به ۶۴۰۰ تومان یکی از گزینه‌های ستاد تنظیم بازار بود که هنوز تصویب نشده است.

به گفته وی، اگر قیمت‌ها بالا رود احتمالا با کاهش ۳۰ درصدی مصرف لبنیات مواجه خواهیم شد زیرا مردم توان خرید ندارند و اگر لبنیات کمتری خریداری کنند ضربه بزرگی به سلامت مردم و صنعت لبنیات و دامداری خواهد خورد.

عضو هیات مدیره انجمن صنایع فرآورده‌های لبنی همچنین گفت: نکته حائز اهمیت این است که در جریان بررسی قیمت ۱۰ قلم کالای لبنی در سال گذشته سازمان حمایت قیمت ۴۱۵۰ تومان را ملاک قیمت‌گذاری قرار داد که چند روز بعد قیمت هرکیلو شیرخام ۴۵۰۰ تومان مصوب شد. در حالی که در قیمت محصولات تجدیدنظر نشد. بنابراین از منظر صنعت لبنی، شیرخام در صورت رسیدن به قیمت ۶۴۰۰ تومان رشد ۵۴ درصدی را تجربه می‌کند و با عنایت به نقش ۶۵ درصدی آن در قیمت تمام شده فقط از این ناحیه ۳۵ درصد بر قیمت تمام شده محصولات می‌افزاید. ضمن اینکه بین قیمت‌های تمام شده واقعی و آنچه که سازمان حمایت مورد تایید قرار می‌دهد همواره فاصله‌ای وجود دارد. همچنین لازم است بگوییم که حاشیه سود صنعت لبنیات در سال ۱۳۹۹ براساس اطلاعات منتشره در سازمان بورس کمتر از چهار درصد بوده در حالی که سود قانونی ۱۷ درصد است.

دامداران هم به افزایش قیمت شیر راضی نیستند

در این رابطه همچنین مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: دامداران از افزایش قیمت شیر خوشحال نمی‌شوند و از دولتمردان درخواست دارند که قیمت تمام‌شده محصول را کاهش دهند تا محصول با قیمت کمتری به دست مردم برسد.

جواد ابراهیمی اظهار کرد: دولت در کارگروه تنظیم بازار کشور در ۲۶ خردادماه، قیمت سبوس دولتی را آزاد کرد و قیمت آن از یک هزار و ۴۰۰ تومان دولتی به ۴ هزار و ۵۰۰ تومان در بازار آزاد رسید این در حالی است که ۳۰ درصد از خوراک دام را سبوس تشکیل می‌دهد.

وی افزود: با سه برابر شدن قیمت سبوس چه اتفاقی می‌افتد؟ کاه که ۵۰۰ تومان قیمت داشت اکنون سه هزار تومان تا سه هزار و ۵۰۰ تومان به فروش می‌رسد در حالی که کاه، بی‌ارزش‌ترین غذای موجود برای دام است و تا سال گذشته در مزارع کشاورزی سوزانده می‌شد.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: هزینه‌های حمل‌ونقل به شدت افزایش پیدا کرده و یکی از دلایل افزایش هزینه‌ها، تصمیمات غلط برخی از مسوولان است. به عنوان مثال شرکت پشتیبانی امور دام به عنوان متولی تامین نهاده‌ها، نهاده‌ای که از بندر امام خمینی به خوزستان وارد می‌شود را به انبارهای لرستان انتقال می‌دهد که خود شامل هزینه ۳۵۰ تا ۴۰۰ تومانی در ازای هر یک کیلوگرم حمل‌ونقل است و سهمیه خوزستان را از لرستان با هزینه ۵۰۰ تومانی برای هر کیلوگرم حمل‌ونقل به دست ما می‌رساند.

ابراهیمی افزود: این حمل‌ونقل بین‌استانی حداقل یک ماه زمان نیاز دارد؛ دامداران چقدر می‌توانند صبر کنند تا نهاده‌ها به دست‌شان برسد؟ نمی‌توانند به دام‌هایشان بگویند علوفه نخورید تا به دست‌تان برسد و به ناچار باید نهاده را از بازار آزاد تامین کنند.

هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل

وی تصریح کرد: نهاده‌های دامی از استان‌های دوردست مانند استان‌های شمالی و استان سیستان‌وبلوچستان برای استان خوزستان ارسال می‌شوند که اینها خود شامل هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل هستند؛ مسافت دو هزار کیلومتری حتما هزار و ۷۰۰ تومان در ازای هر کیلوگرم هزینه کرایه دربر دارد.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان بیان کرد: تمامی این هزینه‌ها روی هزینه تولید دامداران تاثیر می‌گذارد. این همه فشار به دامدارها آمده و تاکنون دولت حمایتی نکرده است؛ نه خرید تضمینی شیر را در دستور کار خود قرار داده و نه خرید تضمینی گوشت را در نظر گرفته است.

ابراهیمی گفت: با توجه به شرایط به وجود آمده، دامدار مجبور می‌شود که صنعت دامپروری خود را تعطیل کند. وی تصریح کرد: برای حل این مشکل راهی وجود دارد؛ دولت نهاده‌ها را با ارز دولتی تامین کند و به میزان کافی در اختیار دامدار قرار دهد تا هزینه‌های تولید دامدار کاهش یابد، در نتیجه هزینه تولید پایین می‌آید و نیاز به افزایش قیمت شیر نیست.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان گفت: ما راضی به افزایش قیمت شیر نیستیم زیرا تبعات خاص خود را دارد و باعث می‌شود پروتئین از سفره مردم حذف شود و مردم توان خرید لبنیات را از دست بدهند؛ مانند مشکلی که در پی گرانی گوشت قرمز به وجود آمد.

ابراهیمی افزود: دامداران از افزایش قیمت شیر خوشحال نمی‌شوند و از دولتمردان درخواست دارند که قیمت تمام‌شده محصول را کاهش دهند تا با قیمت کمتری به دست مردم برسد.

لزوم اعطای یارانه برای تامین نهاده‌های دامی

وی بیان کرد: صنعت دامداری یک صنعت مادر است و چند صنعت دیگر را از جمله کارخانه‌های لبنیاتی و چرم‌سازی با خود به یدک می‌کشد؛ اگر دامدار به کار خود ادامه ندهد، این کارخانه‌ها نیز تعطیل می‌شوند.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان افزود: در واقع صنعت دامپروری، بخشی از موضوع امنیت غذایی مردم است که جزو امنیت ملی محسوب می‌شود و برای کل کشور است.

ابراهیمی گفت: دولت می‌تواند یارانه برای نهاده‌های دامی در نظر بگیرد و با تامین به موقع آن، به دامداران کمک کند و اگر این کار را انجام نمی‌دهند، به دامداران یارانه پرداخت کنند یا خرید تضمینی داشته باشند.

وی افزود: دولت موظف است برای نهاده‌ها هزینه پرداخت کند و ما خواستار لغو مصوبه آزادسازی قیمت سبوس هستیم زیرا تصمیمات اتخاذشده از سوی دولت موجب مشکلات بسیاری برای ما شده است.

مدیرعامل اتحادیه دامداران خوزستان با اشاره به قیمت تمام‌شده شیر برای دامدار افزود: قیمت شیر با توجه به شرایط فعلی باید تغییر کند و به قیمت واقعی برسد. وی گفت: مطابق برآوردهای ما، هزینه تمام‌شده هر کیلوگرم شیر برای دامدار، هفت هزار و ۴۰۰ تومان است و با ۱۵ درصد سود، به حدود هشت هزار و ۵۰۰ تومان می‌رسد اما قیمت فعلی آن در بازار، هر کیلوگرم ۵ هزار تومان است. ابراهیمی عنوان کرد: قیمت تمام‌شده برای دامدار بسیار مهم است زیرا به دنبال عرضه محصول خود در بازار است.

* دنیای اقتصاد

– نقطه کور وام‌های ارزان

دنیای‌ اقتصاد درباره دور جدید تزریق پول به بنگاه‌ها با هدف رونق تولید گزارش داده است: دور جدید تزریق پول به بنگاه‌ها با هدف رونق تولید استارت خورد. اولویت اصلی پرداخت تسهیلات برای آن دسته از بنگاه‌های اقتصادی تعیین شده است که قادر به راه‌اندازی و بازسازی سریع، همچنین تثبیت یا افزایش تولید و اشتغال هستند. این تسهیلات که تحت عنوان وام‌های ارزان در قالب طرح رونق تولید به متقاضیان پرداخت می‌شود، یک نقطه کور دارد. طرح رونق تولید در حالی چندین سال است که به اعطای وام‌های ارزان گره خورده که تاکنون راستی‌آزمایی از سوی سیاستگذار صنعتی صورت نگرفته که آیا به هدف اصلی خود اصابت کرده است یا خیر؟ به‌عبارت دیگر، میزان اثربخشی این وام‌ها در تولید و اشتغال یا راه‌اندازی و بازسازی بنگاه‌ها روشن نیست و سیاستگذار صرفا به اعلام اعداد و ارقام درخصوص تعداد متقاضیان و میزان پرداخت تسهیلات ازسوی شبکه بانکی بسنده کرده است. در این سیستم تخصیص دستوری، هیچ‌وقت نمی‌توان خوب یا بد بودن دستورالعمل‌ها را ارزیابی کرد، بلکه آنچه ملاک قضاوت است، راستی‌آزمایی دوره‌های قبلی پرداخت وام بوده که هیچ وقت منتشر نشده است.

جزئیات وام رونق تولید ۱۴۰۰ اعلام شد. سیاستگذار با استفاده از اهرم تسهیلات‌دهی، قصد تقویت بخش صنعت را با تزریق وام‌های سریع‌الوصول دارد. همزمان با ورود به ششمین سال آغاز طرح رونق تولید، وزارت صمت در نامه‌ای به استانداران سراسر کشور، دستورالعمل اجرایی تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی را ابلاغ کرده است. در این دستورالعمل حدود زمانی پرداخت تسهیلات به متقاضیان یکماه تعیین شده است. به این ترتیب تلاش برای تزریق سریع پول به صنعت با هدف رونق یا تثبیت بخش تولید در دستور کار قرار گرفته ضمن اینکه سیاست حمایت از تولید با وام برای یک سال دیگر به شکل مکانیزه ادامه پیدا کرده است. در تحلیل این سیاست که از سال ۱۳۹۵ آغاز شده است، نباید توسعه واقعی تولید را به اعداد و ارقام درخواست تسهیلات و دریافت وام تقلیل داد. از مجرای یک آیین‌نامه نیز نمی‌توان سرانجام این سیاست را دید. از آنجا که در سال‌های اخیر گزارش دقیقی از نتایج توزیع وام‌های ارزان در بخش صنعت با لحاظ مسائل و جوانب مختلف آن منتشر نشده است، تداوم این سیاست نمی‌تواند ضامن اثربخشی آن باشد که از قضا همین موضوع نقطه کور این سیاست است. با این شیوه تخصیص دستوری تسهیلات، هیچ‌وقت نمی‌توان به قضاوت درباره خوب یا بد بودن دستورالعمل این طرح پرداخت. آنچه ملاک قضاوت است، راستی‌آزمایی اثربخشی دوره‌های قبلی تزریق پول است که هیچ‌گاه گزارش دقیقی از آن منتشر نشده است.

دوره جدید تزریق پول به صنعت چهار هدف عمده دارد و قرار است گستره وسیعی از بنگاه‌های فعال یا صنایع در شرف تولید را در بر گیرد. افزایش تولید و اشتغال در بنگاه‌های فعال در کنار فعال‌سازی واحدهای نیمه‌تمام دارای پیشرفت ۶۰ درصد و بیشتر یا معادن دارای پروانه بهره‌برداری دو دلیل اصلی تزریق تسهیلات هستند که بنا به گفته‌های معاون طرح و برنامه وزارت صمت، باید منابع مالی را صرف کاهش مصرف انرژی و آلایندگی، افزایش بازدهی، ارتقای کیفیت و تکمیل و راه‌اندازی بنگاه کنند. به این ترتیب سیاستگذار تلاش دارد در کنار افزایش ظرفیت تولید واحدهای فعال و بالفعل کردن ظرفیت‌های راکد صنعت، اهداف خود را در حوزه صنعت برای تولید سبز، رقابت‌پذیر، کیفی و بهره‌ور محقق سازد. طبق اعلام وزارت صمت، سامانه بهین‌یاب مبنای ثبت‌نام، رصد درخواست و تزریق تسهیلات به بنگاه‌های متقاضی خواهد بود.

در نامه وزیر صنعت، معدن و تجارت تاکید شده اولویت اصلی پرداخت تسهیلات، آن دسته از بنگاه‌های اقتصادی هستند که عمدتا دارای مشکلات نقدینگی بوده و از لحاظ ظرفیت تولید، دانش‌فنی، توان مدیریت و بازار مشکلی که مانع راه‌اندازی یا افزایش تولید باشد نداشته و با دریافت این تسهیلات قادر به راه‌اندازی سریع، انجام نوسازی و بازسازی لازم و تثبیت یا افزایش تولید و اشتغال باشند. همچنین میزان تسهیلات قابل‌پرداخت به هر بنگاه‌ اقتصادی، براساس نیاز واقعی بنگاه و تایید کارگروه استانی خواهد بود.

در بند ۵ از ماده یک این طرح تصریح شده بنگاه‌های اقتصادی دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت، جهادکشاورزی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، صنوف تولیدی دارای مجوز براساس قانون نظام صنفی کشور و مراکز پژوهش‌های صنعتی و معدنی و واحدهای فنی و مهندسی و طرح‌های نیمه‌تمام تولیدی با پیشرفت فیزیکی بیش از ۶۰ درصد در دامنه شمول تزریق تسهیلات قرار دارند. در عین حال، از میزان افزایش اشتغال، میزان بهبود ابعاد صنعت یا تعداد بنگاه‌های فعال یا توسعه‌یافته ناشی از این برنامه، گزارش جامعی منتشر نشده است.

سعید زرندی درباره دستورالعمل ۱۴۰۰ وام رونق اعلام کرده بنگاه‌های متقاضی دریافت این تسهیلات در صورت داشتن شرایط لازم، باید از طریق ثبت نام در سامانه و ثبت درخواست به صورت الکترونیکی اقدام کنند. بعد از بررسی درخواست‌های ثبت شده در سامانه توسط کمیته‌های بررسی و طرح موارد در کارگروه‌های استانی، مصوبات کارگروه در این خصوص به بانک‌های عامل برای انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات ابلاغ خواهد شد. این روند از این نظر اهمیت دارد که مسیر اجرای طرح و نحوه پاسخ‌دهی به فعالان تولید به صورت آنلاین قابل ‌رصد است. موردی که بر اساس توضیحات زرندی در صورت عدم پذیرش در هر مرحله، دلیل آن باید توسط مسوولان مربوطه در سامانه ثبت شود. به این ترتیب شیوه اجرای طرح بیش از گذشته سیاستگذار را به تحقق اهداف خود در این زمینه نزدیک می‌سازد یا اقلا تصویر واضح‌تری از مسیر را در کنار گلوگاه‌های دریافت تسهیلات به نمایش می‌گذارد.

در این باره سعید زرندی با اشاره به نظارت بر حسن اجرای این دستورالعمل اعلام کرد: به‌منظور پایش اثربخشی پرداخت تسهیلات برای تحقق اهداف تعیین ‌شده یعنی تثبیت یا افزایش اشتغال و تولید، کمیته نظارت با مسوولیت نماینده سازمان‌های استانی در هر یک از بخش‌های ذی‌ربط شامل صنعت، معدن، صنوف تولیدی، کشاورزی و صنایع تبدیلی مرتبط، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است پس از پرداخت تسهیلات به بنگاه اقتصادی، نسبت به بازدید و تکمیل فرم مربوط در سامانه اقدام کند و گزارش‌های تحلیلی وضعیت پرداخت تسهیلات و اثربخشی آن، از طریق ستاد وزارت صنعت، معدن و تجارت در سطح ملی و استانی منتشر خواهد شد.

اینکه طراحی چنین مسیری چقدر بتواند اثربخشی نهایی طرح در زمینه بهبود سطح و کیفیت تولید یا توسعه بخش صنعت را سبب شود، مشخص نیست. با این حال درباره این دستورالعمل باید به چهار هدف عمده و دو کانون تزریق تسهیلات بیش از هر موضوع دیگری توجه کرد.

آمار پرداخت وام رونق در سال ۹۹

آخرین آماری که در زمینه تزریق تسهیلات به تولید در قالب طرح رونق تولید مطرح شده ۳۱ هزارمیلیارد تومان تسهیلات است. این تسهیلات که در قالب طرح تامین مالی بنگاه‌های تولیدی کوچک، متوسط و طرح‌های نیمه‌تمام با پیشرفت بالای ۶۰ درصد توسط شبکه بانکی پرداخت شده است. گزارش اخیر معاونت بررسی‌های اقتصادی اتاق تهران نشان می‌دهد در سال ۱۳۹۹ چیزی نزدیک به ۳۱ درصد از کل تسهیلات شبکه بانکی معادل ۵۸۰ هزار میلیارد تومان به بخش صنعت تزریق شده که عموما به‌عنوان سرمایه در گردش به بنگاه‌ها پرداخت شده است.

جزئیات دستورالعمل ۱۴۰۰

سیاستگذار برای اینکه تسهیلات را در اسرع وقت با کمترین انحراف به دست واحدهای اقتصادی برساند، تلاش کرده در سطح استانی و ملی اجماع ایجاد کند و این اجماع را به شکل قانونی در متن دستورالعمل جاری سازد. برای نمونه بند ۶ از ماده ۳ دستورالعمل تصریح کرده‌: ارجاع سریع و منظم درخواست‌های ابلاغ‌شده به شعب بانک عامل و اعمال حداکثر مساعدت در بررسی، تصویب، انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات به بنگاه‌های اقتصادی باید در دستور کار مقامات اجرایی استانی باشد.

در عین حال در بند ۸ همین ماده تاکید شده عدم پذیرش یا عدم تصویب درخواست بنگاه‌های اقتصادی در هر یک از مراحل فرآیندها، ‌باید با ذکر دلایل، توسط مسوولان مربوط، در سامانه ثبت شود که در نوع خود جالب توجه است.

بنگاه‌های متقاضی تسهیلات موظفند ظرف مدت یک ماه پس از ثبت درخواست در سامانه، مدارک خود را به شبکه بانکی ارائه کنند تا در اسرع وقت به وام تولید برسند. چنین موضوعی که در ماده ۴ به آن اشاره شده نشان می‌دهد تلاش سیاستگذار این است که در سریع‌ترین زمان ممکن پول را به واحد صنعتی برساند. این یکی از نکات مثبت دستورالعمل جدید طرح رونق تولید است که در نتیجه گزارش مکرر واحدهای تولیدی در زمینه دریافت تسهیلات با تاخیر بسیار در روند کار گنجانده شده است.

از آنجا که عمده مشکلات تزریق تسهیلات به تولید ناشی از نحوه ارتباط متقاضیان با بخش بانکی است، بند ۳ از ماده ۵ تصریح کرده شبکه بانکی باید حداکثر مساعدت را در بررسی، تصویب، انعقاد قرارداد و پرداخت تسهیلات به بنگاه‌های اقتصادی، به‌عمل آورد و کلیه اقدامات صورت‌گرفته برای هر یک از متقاضیان را در سامانه ثبت کند.

در ماده ۶ نیز به منظور بهبود نظارت بر اجرای هرچه بهتر طرح، اعلام شده باید گزارش‌های تحلیلی وضعیت پرداخت تسهیلات و اثربخشی آن، از طریق ستاد وزارت صنعت، معدن و تجارت در سطح ملی و استانی منتشر ‌شود. در عین حال در ماده ۷ تصریح شده نظارت کلی بر حسن اجرای این دستورالعمل در بخش‌ کشاورزی و صنایع تبدیلی مرتبط، برعهده معاونت برنامه‌ریزی و اقتصادی وزارت جهادکشاورزی بوده و در بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برعهده معاونت سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. همچنین در حوزه وزارت صنعت، معدن و تجارت، نظارت کلی بر حسن اجرای این دستورالعمل در بخش تامین مالی و نوسازی و بازسازی بنگاه‌های اقتصادی برعهده معاونت امور صنایع، در بخش طرح‌های نیمه‌تمام برعهده معاونت طرح و برنامه و درخصوص تامین مالی صنوف تولیدی، برعهده معاونت بازرگانی داخلی است.

نقدی که بر این بخش از دستورالعمل وارد است، درخواست نظارت بر حسن اجرای طرح از چند معاونت مختلف در چند وزارتخانه متنوع است که کار گزارش‌دهی، پایش، هم‌سنجی و هماهنگی در حین و پایان اجرای طرح را دشوار و حتی ناممکن می‌کند. بهتر این بود با واگذاری مسوولیت نظارت بر حسن اجرای طرح به معاونت طرح و برنامه یا صنایع وزارت صمت، مسیر برای مسوولیت‌پذیری و نیز پاسخگویی نسبت به نتایج طرح به بهترین شکل ممکن هموار می‌شد. اهمیت این موضوع وقتی بیش از پیش عیان می‌شود که بدانیم وزارت صمت طراح این سیاست بوده اما مسوولیت اجرای بخش‌هایی از آن به وزارتخانه‌های دیگری سپرده شده است.

موضوعی که با چارچوب‌های سیاستگذاری عمومی همسو نیست و پیش از این، شاهد انحراف در روند اجرای چنین رویه‌هایی بوده‌ایم. در عین حال، چنان که پیش‌تر نیز اشاره شد، از آنجا که بخش عمده گزارش‌های ارائه شده از نحوه اجرای طرح رونق تولید به حجم تزریق تسهیلات و نه اثربخشی این تسهیلات در رشد اشتغال، رشد بهره‌وری یا رشد تولید مربوط بوده، تغییر مکانیزم گزارش‌دهی به منظور پایش نحوه اجرای طرح و موفقیت یا عدم موفقیت آن باید در دستور کار بانیان طرح قرار گیرد.

– خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند

دنیای‌اقتصاد وضعیت تولید خودرو را بررسی کرده است: رشد ۵۶ درصدی تولید خودرو در خرداد به نسبت اردیبهشت ۱۴۰۰ در حالی رقم خورد که شاهد هستیم سیاستگذار خودرویی همچنان بر اصلاح ناقص قیمت خودرو تاکید دارد. با این حال همین اصلاح ناقص قیمت سبب شد تا هم فاصله قیمت کارخانه و بازار کاهش یابد و هم تولید شارژ شود. بنابراین آزادسازی قیمت می‌تواند منافع بیشتری برای تولید و بازار به‌دنبال داشته باشد. اگر دولت سیزدهم قصد دارد ورق خودروسازی کشور را برگرداند، باید دست از اصلاح ناقص قیمت خودرو بردارد و آزادسازی را در دستورکار قرار دهد.

شارژ خودرو با اصلاح قیمت

۵۶۰۴۶۴

بررسی آمار تولید سه خودروساز بزرگ کشور تا پایان خرداد که در سایت کدال سازمان بورس منتشر شده است، از ثبات تولید نسبت به مدت مشابه گذشته حکایت دارد. سه خودروساز بزرگ کشور طی فصل بهار امسال در مجموع ۲۰۳ هزار و ۵۲۹ دستگاه خودروی سواری تولید کردند، این درحالی‌ است که طی سال گذشته تا پایان خردادماه در مجموع ۲۰۳ هزار و ۳۳۴ دستگاه انواع محصولات شرکت‌های خودروساز در خطوط تولید آنها نهایی شده است.

بر این اساس با توجه به هدف‌گذاری تولید یک‌میلیون و ۲۵۰ هزار دستگاهی خودرو در سال ۱۴۰۰، خودروسازان باید به‌طور فصلی نسبت به تولید ۲۰۳ هزار خودرو اقدام کنند که این رقم در فصل بهار محقق شده است. در میان سه خودروساز بزرگ کشور سهم ایران‌خودرو از تولیدات سواری تا پایان سومین ماه سال جاری بیش از ۹۷ هزار و ۲۰۰ دستگاه بوده است، به این ترتیب آبی‌های جاده مخصوص با این تعداد تولید در صدر جدول تولید بهاره قرار دارند. دیگر خودروساز بزرگ کشور یعنی خودروسازی سایپا نیز با تولید بیش از ۸۱ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودروی سواری و وانت، جایگاه دوم را در جدول تولید بهاره خودروسازان به خود اختصاص داده است. این در شرایطی است که پارس‌خودرو با تولید بیش از ۲۴ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودرو در جایگاه سوم ایستاده است.

در شرایطی شاهد ثبات تولید در سه ماه اول سال جاری هستیم که پیش‌تر سیاستگذار خودرویی از بسته جهش تولید رونمایی و این بسته را برای تصویب به هیات دولت ارسال کرده بود. براساس برنامه وزارت صمت قرار بود تولید خودروسازان تا شهریورماه امسال به رشد ۵۰ درصدی برسد. حال خبر می‌رسد که بسته مذکور همچنان در ستاد اقتصادی دولت است و هنوز به هیات دولت ارسال نشده است. با این حال خودروسازان تنها به بسته جهش تولید اکتفا نکرده و با مجلس هم رایزنی‌هایی جهت اصلاح قیمت و به دنبال آن رشد تولید خودرو داشته‌اند. در هر صورت با گذشت سه ماه از سال ۱۴۰۰ نه‌تنها جهش تولیدی اتفاق نیفتاده، بلکه تولید در خطوط خودروسازان به ثبات رسیده است. ثبات تولید بهاری خودروسازان یک دلیل مشخص دارد که اقدام دیرهنگام شورای رقابت برای ارائه مجوز افزایش قیمت است. در شرایطی که شورای رقابت سال گذشته مجوز افزایش قیمت زمستانه خودرو را لغو کرد، خودروسازان امید داشتند که با جبران لغو مجوز زمستانه این شورا، مجوز مناسبی در فروردین‌ماه دریافت کنند.

شورای رقابت مجوز افزایش قیمت بهاره را ۱۳ اردیبهشت‌ماه ابلاغ کرد که با اعتراض سه شرکت بزرگ خودروساز همراه شد. شورای رقابت در این مجوز برای شرکت ایران‌خودرو به‌طور متوسط ۲/ ۸ درصد و برای شرکت سایپا به‌طور متوسط ۹/ ۸ درصد افزایش قیمت در نظر گرفته بود. این مجوز در نهایت با اصلاحاتی در ابتدای خردادماه از سوی وزیر صمت ابلاغ شد. بنابراین تاخیر در ارائه مجوز و همچنین ابلاغ آن، مانع رشد تولید بهاره شرکت‌های خودروساز شد، این در حالی است که رشد تولید در خردادماه را در پی داشت.

بررسی تولید یک‌ماهه خرداد و مقایسه آن با تولید اردیبهشت امسال از رشد بیش از ۵۶ درصدی تولید خودرو خبر می‌دهد. سه خودروساز بزرگ کشور در مجموع طی خرداد سال جاری بیش از ۸۴ هزار و ۹۰۰ دستگاه انواع محصولات خود را در خطوط تولید تکمیل کرده‌اند، حال آنکه مجموع تولید طی اردیبهشت حدود ۵۴ هزار و ۲۰۰ دستگاه بوده است. همان‌طور که عنوان شد، ریشه این مساله را باید در ابلاغ قیمت‌های جدید در اردیبهشت و اجازه اعمال آن از خرداد امسال از سوی سیاستگذار خودرویی جست‌وجو کرد. با توجه به نوع قیمت‌گذاری خودرو در سال گذشته، خودروسازان با رشد ۱۴۵ درصدی زیان در تولید محصولات خود نسبت به سال ۹۸ روبه‌رو بودند. زیان تولید از یک سو انگیزه افزایش تیراژ را در خودروسازی‌های کشور ضعیف و از سوی دیگر پارکینگ خودروسازان را از محصولات ناقص انباشته کرده بود. این وضعیت در سال جدید نیز تداوم یافته، حال آنکه به گفته کارشناسان اگر دولت سیزدهم نسبت به اصلاح قیمت‌گذاری خودرو اقدام کند، به‌طور حتم در آینده نزدیک شاهد رشد ۵۰ درصدی قیمت خواهیم بود.

 تولید بهاره خودروسازان

در میان سه خودروساز بزرگ کشور، خودروسازی سایپا به‌رغم تولید کمتر از ایران‌خودرو، توانسته در صدر جدول رشد تولید سالانه قرار گیرد. غول نارنجی جاده مخصوص تا پایان فصل بهار امسال به نسبت بهار ۹۹ رشد تولید حول و حوش ۳ درصدی را در کارنامه خود ثبت کرده است. خودروسازی سایپا تا پایان خرداد امسال تولید بیش از ۸۱ هزار و ۶۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کرده است این درحالی‌ است که تا پایان خرداد ۹۹ بیش از ۷۹ هزار و ۵۰۰ دستگاه خودرو در خطوط تولید این خودروساز تکمیل شده بود. ایران‌خودرویی‌ها نیز هر چند اندک اما رشد تولید را در کارنامه بهاره خود در سال جاری به نسبت مدت مشابه سال گذشته به ثبت رساندند.

وضعیت تولید آبی‌های جاده مخصوص در خرداد ماه سال جاری و مقایسه آن با خرداد سال گذشته از رشد تولید حدود ۵/ ۰ درصدی حکایت دارد. ایران‌خودرو در فصل بهار ۱۴۰۰ تولید بیش از ۹۷ هزار و ۲۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کرد این در شرایطی است که تولید این خودروساز تا پایان خرداد ۹۹ عددی حول و حوش ۹۶ هزار و ۶۰۰ دستگاه را نشان می‌دهد. اما برخلاف خودروسازی سایپا و ایران‌خودرو، سومین خودروساز بزرگ کشور یعنی پارس خودرو افت تولید را در بازه زمانی یاد شده تجربه کرد. مقایسه آمار تولید بهاری پارس خودرویی‌ها در سال ۱۴۰۰ با سال پیش از آن از افت تولید بیش از ۹ درصدی حکایت دارد. سومین خودروساز بزرگ کشور طی سه ماه ابتدای سال جاری در مجموع بیش از ۲۴ هزار و ۶۰۰ دستگاه تولید داشته اما بررسی آمار تولید آنها تا پایان خرداد ۹۹ عددی حول و حوش ۲۷ هزار و ۱۰۰ دستگاه را نشان می‌دهد.

حال سراغ جزئیات آمار تولید سه خودروساز بزرگ کشور می‌رویم و وضعیت افت و خیز تولید محصولات آنها را بررسی می‌کنیم. ایران‌خودرو طی یک ماهه خرداد در قیاس با اردیبهشت امسال رشد تولید بیش از ۱۱۰ درصدی را در کارنامه خود ثبت کرده است. آبی‌های جاده‌مخصوص تنها در خرداد امسال تولید بیش از ۴۲ هزار و ۹۰۰ دستگاه از محصولات خود را نهایی کردند.

بررسی اطلاعات منتشر شده این خودروساز طی فصل بهار سال جاری در سایت کدال نشان می‌دهد تمامی محصولات ایران‌خودرو به جز رانا افت تولید را طی سه ماه اول امسال در قیاس با همین بازه زمانی در سال گذشته تجربه کرده‌اند. این آمارها نشان می‌دهد ایران‌خودرو نزدیک به ۷ هزار دستگاه رانا تا پایان خرداد ماه امسال تولید کرده است. این میزان تولید در قیاس با تولید سال گذشته رشدی نزدیک به ۲۴۶ درصدی را نشان می‌دهد. در میان محصولات این خودروساز گروه پژو سهمی نزدیک به ۷۰ درصد را به خود اختصاص داده است. آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خرداد ‌ماه امسال ۶۷ هزار و ۵۳۷ دستگاه از محصولات این گروه را تولید کردند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد تولید گروه پژو در مقایسه با همین بازه زمانی در سال گذشته افتی حدود ۲ درصد را به خود دیده است. بعد از گروه پژو، دنا در جایگاه دوم به لحاظ سهم تولید در سبد محصولاتی ایران‌خودرو قراردارد. آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خرداد امسال ۱۱ هزار و ۸۴۲ دستگاه انواع دنا تولید کردند. این میزان تولید در قیاس با مدت مشابه سال گذشته افت بیش از ۵ درصدی را نشان می‌دهد. آبی‌های جاده مخصوص در تولید گروه سمند نیز مانند دنا افت را در کارنامه خود ثبت کردند. غول آبی جاده مخصوص تا پایان سومین ماه از سال‌جاری توانسته تولید ۹ هزار و ۱۴۵ دستگاه از محصولات حاضر در گروه سمند را نهایی کند که در مقابل تولید ۱۰ هزار و ۱۹۳ دستگاهی سال گذشته، افت بیش از ۱۰ درصدی را نشان می‌دهد. هایما تنها محصول مونتاژی ایران‌خودرو نیز افت تولید را به خود دیده است.

آبی‌های جاده مخصوص تا پایان خردادماه امسال توانسته‌اند هزار و ۱۱۹ دستگاه‌ هایما تولید کنند. این میزان تولید از افتی حدود ۲۳ درصدی در قیاس با همین بازه زمانی در سال گذشته حکایت می‌کند. ایران‌خودرو تا پایان خرداد ۹۹ در مجموع هزار و ۴۵۰ دستگاه هایما تولید کرده بود. تارا محصول جدید ایران‌خودرو نیز طی مدت زمان ذکر شده در سال‌جاری ۵۹۵ دستگاه تولید داشته است. حال سراغ وضعیت تولید دیگر خودروساز بزرگ کشور یعنی خودروسازی سایپا می‌رویم. نارنجی‌های جاده مخصوص طی خرداد به نسبت اردیبهشت ماه امسال توانسته‌اند تولید محصولات خود را نزدیک به ۲۲ درصد افزایش دهند. سایپا در خرداد امسال بیش از ۳۳ هزار و ۱۰۰ دستگاه خودرو تولید کرده است.

تمرکز این خودروساز روی تولید محصولات خانواده تیبا، وانت ۱۵۱ و شاهین بوده است. در میان محصولات یاد شده خانواده تیبا بیش از ۸۷ درصد سهم تولید این خودروساز را فصل بهار ۱۴۰۰ به خود اختصاص داده است. سایپا تا پایان خرداد ‌ماه امسال تولید ۷۱ هزار و ۶۷۹ دستگاه از محصولات خانواده تیبا را نهایی کرده است. این میزان تولید از رشد بیش از ۸۱ درصدی محصولات این خانواده در قیاس با مدت زمان یاد شده در سال ۹۹ حکایت دارد. وانت‌پراید (پراید ۱۵۱) با تولید ۶ هزار و ۱۲۰ دستگاه سهمی حول و حوش ۷ درصد را از میزان تولیدات این خودروساز تا پایان سومین ماه از سال‌جاری به خود اختصاص داده است. غول نارنجی جاده مخصوص توانسته رشد تولیدی بیش از ۱۴ درصد را در تولید این محصول تجاری سبک به نسبت مدت مشابه در سال قبل رقم بزند. سایپایی‌ها طی دو ماهه ابتدایی امسال ۳ هزار و ۸۷۰ دستگاه شاهین تولید کردند.

حال سراغ جزئیات آمار تولید پارس خودرو به‌عنوان سومین خودروساز بزرگ کشور می‌رویم. پارس خودرویی‌ها تا پایان سومین ماه از سال جاری توانسته‌اند ۲۴ هزار و ۶۳۰ دستگاه خودرو تولید کنند. سومین خودروساز بزرگ کشور به‌رغم افت تولید سالانه توانسته در خرداد به نسبت اردیبهشت ماه سال جاری رشد تولید ۳۴‌درصدی را رقم بزند. این خودروساز طی خرداد امسال تولید حدود ۸ هزار و ۹۰۰ دستگاه از انواع محصولات خود را نهایی کرده است.

بررسی اطلاعات پارس خودرو در سایت کدال نشان می‌دهد در پایان فصل بهار امسال در میان محصولات تولیدی این خودروساز، گروه Q۲۰۰ (شامل کوئیک R، R پلاس و کوئیک اتومات) جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. سهم گروه Q۲۰۰ از سبد محصولات این خودروساز در بازه زمانی یاد شده حول و حوش ۷۰ درصد بوده است. پارس خودرویی‌ها تا پایان خرداد سال جاری ۱۷ هزار و ۲۰۱ دستگاه از محصولات گروه Q۲۰۰ تولید کردند که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته رشدی بیش از ۱۷۶ درصد داشته است. اما در آمار تولید سومین خودروساز بزرگ کشور که در سایت کدال منتشر می‌شود تولید کوئیک معمولی به‌ صورت جداگانه ثبت می‌شود. پارس خودرویی‌ها تا پایان خرداد سال‌جاری ۴ هزار و ۴۶۸ دستگاه کوئیک معمولی تولید کردند. این خودروساز توانسته از گروه S۲۰۰ (ساینا) طی مدت زمان یاد شده، ۲ هزار و ۷۴۶ دستگاه تولید کند. هر دو محصول کوئیک معمولی و گروه S۲۰۰ سال گذشته در همین بازه زمانی هنوز به سبد محصولاتی پارس خودرو اضافه نشده بودند. پارس خودرویی‌ها همچنان تولید برلیانس محصول مونتاژی خود را در دستور کار دارند. این خودروساز تا پایان خرداد ‌ماه ۱۴۰۰ تولید ۲۱۵ دستگاه از این محصول را نهایی کرده است. مقایسه آمار تولید برلیانس طی مدت زمان یادشده در سال‌جاری با سال ۹۹ از افت تولید بیش از ۸۴ درصدی حکایت دارد.

* کیهان

– ۵ راهکار فوری و بلند مدت برای حل مشکل اجاره‌بها

کیهان درباره بازار مسکن گزارش داده است: کوتاهی صورت گرفته در سال‌های گذشته و ترک فعل دولت در تأمین بازار مسکن، موجب افزایش سرسام‌آور نرخ اجاره در فصل جابجایی‌ها شده، به طوری که پیدا کردن خانه با قیمت مناسب برای مستأجران به یک رویا تبدیل شده است.

تابستان ۱۴۰۰ هم از راه رسید و فصل جابجایی‌ها آغاز شد. امسال همزمان با گرمای کم سابقه، نرخ‌های بی‌سابقه اجاره مسکن هم بیش از هر وقت دیگری برای مردم مشکل‌ساز شده تا مستاجران بیش از دمای هوا، از گرمای سوزان اجاره‌ها کلافه شوند.

یکی از همکاران روزنامه به دلیل افزایش اجاره‌ها ناچار به تعویض خانه شده و چند روزی است در مرخصی به سر می برد، اما هنوز نتوانسته با پول خود در منطقه اسلامشهر در جنوب تهران واحد مناسبی پیدا کند.

در شهرستان‌ها نیز وضع به همین منوال است. به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری مهر، اجاره‌بهای منازل مسکونی در بجنورد بدون هیچ قید و بندی رشد داشته که این مسئله باعث سرگردانی مستاجران شده است؛ این در حالی است که هیچ نظارتی بر روی افزایش قیمت‌ها وجود ندارد.

همچنین خبر می‌رسد در سایه نبود نظارت و بی‌تدبیری متولیان، نرخ رهن و اجاره‌بهای مسکن در دزفول افزایش چشمگیری یافته و این در حالی است که بسیاری از مستأجران توانایی پرداخت چنین اجاره‌هایی را ندارند.

در این بین یکی از راهکارهای مقطعی برای حل مشکل مستاجران، اعطای وام اجاره است که سال گذشته از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا تصویب و امسال هم تجدید شد. هرچند مبلغ وام تا حدودی مشکل مردم را رفع می‌کند، اما باز هم مشکلات قدیمی وام‌هایی از این دست برقرار است؛ از جمله فرآیند طولانی اخذ وام و یا نیاز به ضامن و اقساط سنگین، خصوصا در مواردی که متقاضی باید قسط اصل و سود را با هم بپردازد، به افراد فشار می‌آورد.

در این بین درد دیگری هم به دردهای مستاجران اضافه شده، چرا که به نظر می‌رسد حتی مصوبه حمایتی ستاد کرونا درباره تمدید اجاره‌نامه‌ها تأثیر چندانی بر عدم افزایش اجاره‌بها نداشته است.

سال گذشته ستاد ملی کرونا مصوبه‌ای داشت مبنی بر این که قراردادهای اجاره با نرخ حداکثر ۲۵ درصد در کلانشهرها تمدید شوند. با ادامه یافتن وضعیت بحرانی کرونا در سال جاری این بخشنامه تمدید شد. بر اساس این بخشنامه مالکان نمی‌توانند مستاجران خود را مجبور به تخلیه خانه کنند و سیستم قضایی نیز هیچ حکم تخلیه صادر نمی‌کند.

با این حال خبرهایی که از مستاجران در نقاط مختلف کشور به گوش می‌رسد، نشان می‌دهد این مصوبه ضمانت اجرایی محکمی ندارد.

یکی از مخاطبان روزنامه از فولادشهر اصفهان در تماس با کیهان اظهار داشت صاحبخانه او اجاره را به شدت افزایش داده و حاضر به پذیرش نرخ افزایش مصوب ستاد مقابله با کرونا برای تمدید خودکار قراردادهای اجاره نیست و پس از اقدام به شکایت، با اینکه هیچ تأخیری در پرداخت اجاره و شارژ ماهیانه نداشتم، رای به تخلیه خانه گرفته است. او می‌افزاید که با مراجعه به دادگستری به مصوبه ستاد اشاره کردم ولی در پاسخ گفتند چیزی به ما ابلاغ نشده و برو حق خود را از صدا و سیما بگیر که این اطلاعیه‌ها را منتشر کرده است! گفتنی است این مشکل از سوی بسیاری دیگر از مردم نیز اظهار می‌گردد.

از سوی دیگر، آمارهای رسمی از افزایش نرخ اجاره‌بها نشان می‌دهد این بخشنامه نتوانسته سدی در برای افزایش نرخ اجاره باشد و درکف بازار بیشتر اجاره‌نامه‌ها بیش از سقف تعیین شده تنظیم شده است.

گره کار کجاست؟

در همین حال معاون دفتر اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی درباره نرخ افزایش اجاره بها مدعی است امسال میزان افزایش اجاره‌بها در تهران ۲۵ درصد، کلانشهرها ۲۰ درصد و سایر شهرها ۱۵ درصد است.

این درصدها در حالی است که براساس آمارهای سال ۹۵، حدود ۵۰ درصد هزینه های مردم تهران صرف بخش مسکن می‌شد و این آمار برای اقشار ضعیف، حتی به ۷۰ درصد هم می‌رسید.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از اقتصادنیوز، علی قائدی همچنین توضیح داد: در شرایطی که موجر قصد ساخت یا فروش واحد مسکونی خود را داشته باشد یا واحد مسکونی را برای فرزند خود که تشکیل خانواده داده است بخواهد، همچنین اگر مستاجر برای چند ماه اجاره‌بها را پرداخت نکرده باشد، امکان صدور حکم تخلیه وجود دارد.

افشین عزیزی، حقوقدان هم دراین رابطه معتقد است: نقش ستاد ملی کرونا و جایگاه قانونی آن شفاف نیست. در موضوع قانونگذاری و اجرا، جایگاه مجلس، هیئت وزیران، دیوان عدالت اداری مشخص است اما ستاد ملی کرونا که مصوباتش قانون محسوب می‌شود جایگاهی فراقانونی دارد و برخی معتقدند برخی مصوبات این ستاد بیش از حدود اختیاراتش است.

به گفته این کارشناس مسائل حقوقی در ستاد ملی کرونا نماینده قوه قضائیه و دادستان کل کشور حضور دارند و بنابراین مصوباتی مانند تمدید اجاره‌نامه و عدم صدور حکم تخلیه از سوی قوه قضائیه اجرایی می شود. اما همچنان وجود این ستاد دارای خلأ قانونی است.

به نظر می‌رسد باید مسئولان مختلف اعم از مجلس، دولت و بویژه دستگاه قضا که در این سال‌ها مایه امیدواری مردم بوده است، فکری به حال نقص‌های قانونی کنند چرا که مستاجران ناچار به پذیرش شرایط اعمال شده از سوی موجران هستند و پناهی جز خدا و دستاویزی جز قانون ندارند.

نتیجه ۵ سال فاجعه مدیریتی

از سوی دیگر، چندی پیش محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی به تأثیر تورم بازارهای موازی بر بازار مسکن اشاره کرد و درباره راهکارهای در دست اقدام بیان کرد: طرح اقدام مسکن ملی یکی از این طرح‌هاست که آن را در جهت نهضت خانه‌سازی آغاز کرده‌ایم.

تأکید وزیر بر نهضت خانه‌سازی، هم امید بخش بود و هم از یک غفلت فاجعه‌بار هشت ساله حکایت داشت. دولت تدبیر و امید در این سال‌ها فرصت داشت بخشی از مسکن مورد نیاز کشور را تأمین کند تا افزایش قیمت‌ها هر سال بدتر از سال قبل نشود و مردم را از پای در نیاورد.

با این حال وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی به مدت بیش از پنج سال در دست عباس آخوندی بود که اعتقادی به ساخت مسکن نداشت و اعلام می‌کرد که افتخار می‌کنم حتی یک مسکن هم افتتاح نکرده‌ام!

نتیجه آن کج‌دهنی‌ها به مهم‌ترین دغدغه معیشتی مردم این روزها در اخبار مربوط به بی‌سرپناهی مردم، اجاره‌های نجومی، پشت بام خوابی و این اواخر، کانتینرخوابی نمود پیدا کرده است.

اینکه وزیر فعلی بر ضرورت سیاست نهضت خانه سازی تأکید می‌کند، نشان می‌دهد سیاست قبلی غلط بوده، بنابراین کسانی که افتخار می‌کردند یک خانه هم نساخته‌اند، باید جوابگوی وضعیت امروز مردم باشد زیرا یکی از عوامل اصلی بروز چنین وضعیت نابهنجاری همان افراد هستند.

به هرحال باوجودی که یک عامل اصلی وضعیت امروز بازار مسکن، ترک فعل ۸ ساله دولت بوده است، با این حال هنوز هم راه‌هایی برای کاستن از عمق فاجعه وجود دارد.

یک راهکار برای دوره کوتاه مدت، فشار به محتکران مسکن برای عرضه واحدهای خود از طریق اعمال مالیات بر خانه‌های خالی است. در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی، با اخذ مالیات از خانه‌های خالی به مقابله با احتکار مسکن می‌پردازند.

با توجه به اهمیت این موضوع، قانون مالیات بر خانه‌های خالی در قالب قانون اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم، سال‌ها در راهروهای دولت و مجلس سرگردان بود تا اینکه پس از کوتاهی عباس آخوندی، نهایتا در مردادماه ۹۹، سامانه املاک و اسکان کشور توسط وزارت راه و شهرسازی راه‌اندازی شد. همزمان با این موضوع و در ماه‌های ابتدایی آغاز به کار مجلس یازدهم، نمایندگان مجلس قانون مالیات بر خانه‌های خالی را اصلاح کردند و این مصوبه مجلس در دی ماه پارسال به تایید شورای نگهبان رسید و تبدیل به قانون شد.

با این حال متأسفانه در مرحله اجرا نیز این موضوع بین دستگاه‌ها پاسکاری می‌شود. وزارت راه و شهرسازی از ارسال اطلاعات خانه‌های خالی به سامانه املاک خبر می‌دهد ولی سازمان امور مالیاتی در این اطلاعات تشکیک می‌کند با این وصف بعید است با این پاسکاری دستگاههای دولتی در یک ماه باقی مانده از دولت روحانی راهکار اخذ مالیات از خانه‌های خالی راه به جایی ببرد.

اگر دولت سیزدهم این قانون را به صورت جدی اجرایی کند، انتظار می‌رود شاهد کاهش قیمت مسکن ملکی و استیجاری و سوداگری‌های بخش مسکن باشیم و همچنین زمینه لازم برای هدایت نقدینگی موجود در جامعه به سمت بازارهای مولد اقتصادی فراهم گردد.

درباره سایر راهکارها برای کنترل اجاره بها هم خبرگزاری فارس طی گزارشی نوشت: دولت می‌تواند با استفاده از سازوکارهایی، هم زمینه ساخت مسکن به صورت گسترده را فراهم سازد و هم قیمت تمام شده مسکن را کاهش دهد تا خیلی از خانوارها، صاحب خانه شوند. سایر راهکارها عبارتند از:

اختصاص زمین رایگان: در شهرهای بزرگ، قیمت زمین ۶۰ درصد کل قیمت مسکن را تشکیل می‌دهد. دولت می‌تواند زمین را به صورت بلندمدت (۹۹ ساله) به مردم اجاره دهد.

پرداخت هزینه زمین در بازه طولانی: در شرایطی که امکان اجرای راهکار الف نیست، دولت می‌تواند هزینه زمین را بعد از ساخت مسکن و با اقساط طولانی مدت، از صاحبخانه دریافت نماید.

اعطای تسهیلات بلند مدت ساخت مسکن: در این حالت، سازندگان مسکن، وام را دریافت می‌کنند تا سریعتر خانه‌ها را بسازند و سپس مردم که خانه را از سازندگان، خریداری می‌کنند، اقساط این وام را خواهند پرداخت.

ساماندهی تقاضای مسکن: دولت می‌تواند با اولویت‌بندی اقشار نیازمند مسکن مثلا زوج‌های جوان، جلوی ورود افرادی که نیت سوداگری دارند را به این بازار بگیرد. ضمنا دولت با اخذ مالیات بر خانه‌های خالی که پیشتر ذکر شد، می‌تواند افرادی که خانه‌های خود را با نیت سوداگری، خالی نگه داشتند، جریمه نماید تا شاهد افزایش عرضه مسکن باشیم.

براساس آمارها، در سال ۹۵، حدود ۵۰ درصد هزینه های مردم تهران صرف بخش مسکن می‌شد و این آمار برای اقشار ضعیف، حتی به ۷۰ درصد هم می‌رسید.

* وطن امروز

– درگاه توقف کسب و کار!

وطن امروز از مشکلات کارآفرینان و فعالان اقتصادی با درگاه ملی مجوزهای کشور وزارت اقتصاد گزارش داده است: درگاه ملی مجوزهای کشور که قرار بود باعث تسهیل صدور مجوزهای کسب‌وکار کشور شود، خود حالا تبدیل به سنگی بزرگ در مقابل فعالان اقتصادی شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از وطن‌امروز، اردیبهشت‌ ۹۹ بود که مجلس شورای اسلامی با اصلاح ماده ۷ قانون سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، کشور را در ریل اصلاح نظام مجوزدهی انداخت. تاسیس هیات مقررات‌زدایی و تسهیل صدور مجوزهای کسب‌وکار زیر نظر وزارت اقتصاد، مقدمه‌ای بر حرکت لکوموتیو اقتصاد کشور بر ریل تسهیل صدور مجوزها شد تا در راستای فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر جهش تولید، دروازه‌های تولید به روی متقاضیان باز شود.

پیش از این، صدور مجوز سال‌ها زیر سایه سنگین تعارض منافع و امضاهای طلایی نمی‌توانست باعث بالندگی اقتصادی کشور شود. مجوز گرفتن برای متقاضیان آن به امری محال تبدیل شده‌ بود، به نحوی‌که یک باغدار برای داشتن یک گلخانه در زمین خود، نمی‌توانست اقدام کند اما با تلاش‌های هیات مقررات‌زدایی قدم‌های مثبتی در جهت رفع این نواقص و کمبودها برداشته شد.

یکی از وظایف هیات مقررات‌زدایی در این مدت ساماندهی مجوزهای کشور با تاسیس درگاه ملی مجوزهای کشور مصطلح به G۴B است. این سامانه حاصل همکاری وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان فناوری اطلاعات ایران و وزارت کشور است. بررسی‌های وطن امروز حاکی از آن است که متاسفانه این درگاه در عملکرد خود بسیار ضعیف بوده و نتوانسته حداقل‌ نیازهای مردم برای رسیدن به مجوز مورد نظرشان را تامین کند. این سامانه نمی‌تواند شما را از نقطه ابتدا تا نقطه پایانی گرفتن مجوز راهنمایی کند. در واقع این سامانه تبدیل به یک کمد آرشیو بسیار نامنظم از مجموعه‌ اوراق و قوانین و آیین‌نامه‌ها وضوابط و مقررات مختلف از سوی وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و انجمن‌ها و اصناف و اتحادیه‌ها و ادارات و دیگر اماکن مرتبط با حوزه کسب‌وکار شده ‌است، به نحوی که درباره برخی کسب‌وکارها با جست‌وجوی پروانه یا مجوز مورد نظر، انبوهی از اطلاعات نمایان می‌شود که نمی‌توان در میان آنها به تنها هدف وجودی سامانه یعنی راهنمایی مورد نیاز ارباب رجوع ناظر به مراحل گرفتن مجوز پی برد.

به عنوان مثال برای فهم شرایط راه‌اندازی یک گلخانه ابتدا باید دانست مجوز گلخانه را اصناف صادر می‌کنند یا دستگاه‌های اجرایی کشور که دانستن این موضوع از سوی ارباب رجوع فرضی نادرست است. سؤال اینجاست: ارباب رجوع از کجا باید بداند هر کدام از مجوزهایی که به دنبال گرفتن آنهاست از سوی دستگاه اجرایی صادر می‌شود یا اصناف صدور آن مجوز را در اختیار خود گرفته‌اند.

بعد از جست‌وجوی گلخانه در صفحه جست‌وجوی اصناف و عدم وجود نتیجه، متقاضی، گلخانه را در صفحه جست‌وجوی دستگاه‌های اجرایی وارد می‌کند که با انبوهی از مجوزها مواجه می‌شود که بیشتر مایه‌ سردرگمی است. گستردگی نتایج نشان‌ داده‌ شده از پروانه تاسیس، پروانه بهره‌برداری، گواهی تاییدیه فنی سازه و پروانه توسعه گرفته تا اینکه هر کدام از این تاییدیه‌ها و پروانه‌ها ناظر به واحد گلخانه‌ای کوچک‌مقیاس است یا مجتمع گلخانه‌ای را شامل می‌شود و حتی با قرار گرفتن کلمه قارچ در کنار واحدهای گلخانه‌ای مجوز دیگری به وجود می‌آید.

اوضاع زمانی وخیم‌تر می‌شود که اگر برای مثال روی لینک مشاهده مجوز پروانه تاسیس و توسعه واحدهای گلخانه‌ای کوچک‌مقیاس در اراضی داخل محدوده روستاها، شهرها و شهرک‌های مسکونی (تا ۳۰۰ متر) کلیک شود، صفحه‌ای باز می‌شود تا بتوان در این صفحه با مجوز مربوط آشنا شد اما در واقع صفحه‌ای شلوغ و پر از متن‌های خشک و گیج‌کننده اداری باز می‌شود که برخی کارشناسان نیز ترجیح می‌دهند به جای استفاده از این صفحه به سایت اصلی مرجع صادرکننده مجوز مراجعه کنند.

در بسیاری مواقع صفحه‌ای که باز می‌شود، دارای لینک‌هایی از آیین‌نامه‌ها و ضوابط و دستورالعمل‌هایی است که مستقیما از سایت مرجع مجوز وارد شده ‌است و هیچ گونه پالایش یا ساده‌سازی برای فهم عمومی روی آنها نشده ‌است.

در عمل سایت درگاه ملی مجوزهای کشور دقیقا مانند انباری بزرگی است که تمام متولیان مجوز در کشور که تعداد آنها به گفته ۳ اتاق بزرگ کشور از ۳۰۰ مورد تجاوز می‌کند، کاغذهای اداری خود را در آن نگه می‌دارند.

می‌توان گفت این درگاه به جای اینکه راهکاری برای سهولت کسب و کار باشد تبدیل به سدی در راه فعالان اقتصادی شده است.

* فرهیختگان

– بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است

فرهیختگان اوضاع اجاره‌بها را بررسی کرده است:‌ تحقیقات میدانی فرهیختگان از بازار معاملات مسکن نشان می‌دهد مطابق با روال سال‌های گذشته که از ابتدای تابستان فصل اوج جابه‌جایی‌ها در بازار اجاره منازل آغاز می‌شد از هم‌اکنون و همزمان با آغاز تابستان، بازار مسکن وارد فصل اصلی نقل‌وانتقالات اجاره‌نشین‌ها شده و رصدها نشان می‌دهد که اجاره‌بها هم به پیروی از شرایط موجود روند صعودی را به خود گرفته است.

 فصل جابه‌جایی‌های مسکونی فرا رسیده است، اما در بازار در مقایسه با سال‌های گذشته چندان خبری از مشتریان و عرضه‌کنندگان نیست. آنچه بیش از هر چیزی در روزهای اخیر در بازار مسکن رونق گرفته، آه و افسوس‌هایی است که بعد از شنیدن قیمت‌ها بر جان مشتریانی می‌افتد که سرمایه آنها محدود و انتخاب‌های آنها محدودتر است. بانک مرکزی در تازه‌ترین آمار خود در این مورد از افزایش ۳۰ درصدی معاملات مسکن در خردادماه و افزایش ۳ درصدی قیمت‌ها در همین ماه صحبت می‌کند. افزایش قیمتی که به تبع بازار اجاره را نیز به‌دنبال خود خواهد کشاند. این نهاد دولتی البته تورم ماهانه اردیبهشت‌ماه را در آماری عجیب منفی ۲ درصد اعلام کرده بود که خلاف باور عموم بود. مرکز آمار نیز که آخرین اطلاعات خود را تا پایان اردیبهشت‌ماه منتشر کرده، تورم ماهانه اردیبهشت را مثبت ۳ درصد اعلام کرده است. با این وجود اما تحقیقات میدانی از خیز مجدد قیمت‌ها چه در خرید و چه در اجاره‌ها خبر می‌دهد. براساس تحقیقات میدانی فرهیختگان نرخ اجاره‌بها در محدوده جمالزاده برای یک‌مترمربع واحد مسکونی ۵/۵ میلیون تومان است. همچنین در بهارستان اجاره واحد مسکونی ۸۰ متری ماهانه ۴ میلیون تومان برای مستأجر آب می‌خورد. اما قیمت‌ها در مناطق شمالی‌تر تهران هم بسیار فضایی‌تر از این ارقام است؛ به‌عنوان مثال در شهرک‌غرب اجاره یک واحد مسکونی ۱۵۰ متری به صورت رهن کامل حدود ۲ میلیارد تومان است. بر پایه تحقیقات انجام‌شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق نیمه‌جنوبی و مرکزی پایتخت اجاره بها مسکن درحال افزایش است که بخشی از آن به‌دلیل وام ودیعه مسکن و بخشی دیگر به افزایش قیمت ملک برمی‌گردد. فعالان بازار معتقد هستند که وام ودیعه مسکن، انتظار موجران را بالاتر برده و آنها دیگر دست مستاجر را خالی نمی‌بینند. افزایش قیمت مسکن نیز علی‌الظاهر به تبعیت از دیگر بازارها و بازگشت انتظارات تورمی، اخبار منفی از مذاکرات و افزایش قیمت مصالح ساختمانی آغاز شده است.

خانه متری ۳۰ میلیون تومان

بانک مرکزی گزارش تحولات بازار مسکن شهر تهران در خردادماه امسال را منتشر کرد که نشان می‌دهد در ماه مذکور ۵ هزار و ۱۰۲ فقره معامله مسکن ثبت شده که نسبت به ماه قبل از آن (اردیبهشت ۱۴۰۰) رشد ۳۰ درصدی داشته ولی نسبت به ماه مشابه سال قبل (خرداد ۱۳۹۹) همچنان رقم پایین‌تری را نشان داده و تقریبا کاهش ۵۲.۷ درصدی را ثبت کرده است. براساس آمارهای منتشر شده تعداد معاملات مسکن شهر تهران در خرداد ۱۳۹۹ حدود ۱۱ هزار مورد بوده که در خرداد ۱۴۰۰ به کمتر از ۵ هزار و ۲۰۰ مورد رسیده است. این مساله نشان می‌دهد که در خردادماه برخی از خریداران و فروشندگان از مردد بودن خارج شده و بر خلاف اردیبهشت و فروردین ۱۴۰۰ اقدام به عقد معاملات خود کرده‌اند. متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در خرداد امسال ۲۹ میلیون و ۶۷۳ هزار و ۶۰۰ تومان اعلام شده که نسبت به اردیبهشت امسال افزایش ۳ درصدی و نسبت به خرداد سال گذشته رشد ۵۶.۶ درصدی دارد. این درحالی است که رشد این نرخ در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ به ترتیب، ۹۲ و ۷۰ درصد بوده است، بنابراین به نظر می‌رسد علی‌رغم روند نزولی رشد نقطه‌به‌نقطه قیمت مسکن در تهران، تورم ماهانه گارد صعودی خود را حفظ کرده و خبر از احتمال بیشتر شدن شیب تورمی می‌دهد. بیشترین متوسط قیمت در منطقه یک تهران با متری ۶۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان اتفاق افتاده و کمترین متوسط قیمت به منطقه ۱۸ با متری ۱۲ میلیون و ۶۱۰ هزار تومان اختصاص دارد. بیشترین تعداد معاملات در منطقه ۵ با ۷۰۸ فقره معامله بود و سپس منطقه ۱۰ با ۴۹۸ معامله و منطقه ۴ با ۴۱۳ معامله در رتبه‌های بعدی قرار دارند. همچنین تعداد معاملات مسکن نیز در خردادماه امسال به منطقه ۱۹ با ۴۴ فقره معامله و سپس منطقه ۲۲ با ۷۰ فقره معامله مسکن تعلق داشت. براساس گزارش بانک مرکزی، بیشترین سهم تعداد معاملات مسکن در خرداد امسال به واحدهای مسکونی واقع در دامنه قیمتی ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان با سهم ۱۸.۶ درصد اختصاص دارد. همچنین بیشترین معاملات مسکن به واحدهایی با متراژ ۶۰ تا ۷۰ مترمربع با سهم ۱۴.۸ درصد از کل معاملات مسکن در خرداد امسال تعلق یافته است. در مجموع به نظر می‌رسد بازار ملک متاثر از بازگشت ملایم انتظارات تورمی و همچنین نزدیک شدن به فصل تابستان در خردادماه سال جاری روند بسیار متفاوتی را به نسبت روند گذشته‌ خود طی کرده است. براین اساس، علاوه‌بر افزایش ماهانه قیمت مسکن، تعداد معاملات آن نیز به بالای ۵ هزار فقره در خردادماه برای شهر تهران افزایش یافته است. بازگشت ملایم انتظارات تورمی به اخبار منفی از مذاکرات وین، رشد قیمت دلار و ناآگاهی از تیم اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی دولت آینده برمی‌گردد.

مهر تایید مرکز آمار بر گرانی مسکن

از سال گذشته مرکز آمار ایران با توجه به تغییرات جدید بازار معاملات مسکن در شهر تهران (کاهش قابل توجه حجم معاملات) با حذف برخی پارامترها تلاش کرد تصویر واقعی از وضعیت و تغییرات قیمتی در بازار مسکن را ارائه دهد. روز گذشته تازه‌ترین گزارش منتشرشده از سوی این مرکز تحت‌عنوان گزارش شاخص قیمت املاک مسکونی شهر تهران در اردیبهشت ۱۴۰۰ نشان می‌دهد عدد شاخص در اردیبهشت‌ماه براساس ماه پایه یعنی فروردین ۹۵ به عدد ۷۱۲ رسیده که بیانگر رشد ۷ برابری طی این دوره زمانی است. نرخ تورم نقطه‌ای در اردیبهشت ۱۴۰۰ عدد ۷۲ درصد را نشان می‌دهد؛ یعنی باید خریداران برای خرید یک واحد مسکونی در شهر تهران نسبت به اردیبهشت ١٣٩۹، ۷۲ درصد بیشتر پرداخت کنند. تورم نقطه‌ای این ماه در مقایسه با ماه قبل در حدود ۱۰ واحد درصد کاهش یافته است. اما نرخ تورم ماهانه خبر از روند تدام صعود قیمت در اردیبهشت ماه نسبت به ماه گذشته خود می‌دهد. نرخ تورم ماهانه (درصد تغییر عدد شاخص قیمت ماه جاری نسبت به عدد شاخص ماه قبل) نیز در اردیبهشت ۱۴۰۰ به عدد ۳ درصد رسیده است. درحالی که تورم ماهانه فروردین رقمی نزدیک به صفر بوده است. این گزارش همچنین نشان می‌دهد نرخ تورم سالانه اردیبهشت ۱۴۰۰ املاک مسکونی شهر تهران به عدد ۸۴ درصد رسیده است که نسبت به ماه قبل ۴ واحد درصد افزایش نشان می‌دهد. جالب آنکه گزارش مرکز آمار ایران تحولات قیمتی در بازار مسکن پایتخت طی یک ماهه اردیبهشت را متفاوت از بانک مرکزی تشریح کرده است. بانک مرکزی گزارشی از تحولات بازار مسکن در اردیبهشت‌ماه امسال منتشر کرده بود که براساس آن قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی شهر تهران، ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بود که نسبت به ماه قبل ۲ درصد کاهش نشان می‌داد اما تازه‌ترین گزارش مرکز آمار از شهر تهران می‌گوید میزان رشد ماهانه ۳ درصد بوده است که با این حساب سطح قیمت میانگین حدود ۳۰ میلیون تومان در هر مترمربع برآورد می‌شود. علی‌رغم تفاوت فاحش نظرات مرکز آمار و بانک مرکزی از مسکن تهران در اردیبهشت‌ماه، بانک مرکزی خبر از تورم ماهانه در خرداد می‌دهد. هر چند گزارش مرکز آمار از خرداد منتشر نشده اما به نظر می‌رسد براساس آمارهای قبلی این مرکز تورم خرداد ۱۴۰۰ را رقمی بیش از رقم اعلام شده از سوی بانک مرکزی بداند.

شروع موج جدید افزایش اجاره‌ها

با رسیدن فصل جابه‌جایی مستاجران، مشکل عدم ساخت مسکن موردنیاز خانوارها در ۸ سال گذشته، مجددا خود را در گرانی روزافزون اجاره‌بها نشان داد. سال گذشته به‌رغم تعیین سقف ۲۵ درصدی برای افزایش نرخ اجاره مسکن، رشد این شاخص بنا به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از‌های بانک مرکزی بیش از ۴۰ درصد بود و پیش‌بینی می‌شود که در سال جاری هم این روند افزایشی ادامه داشته باشد. از طرف دیگر در دو بخش قبلی مشاهده شد که بانک مرکزی افزایش قیمت مسکن در خرداد و مرکز آمار نیز افزایش قیمت‌ها را در اردیبهشت تایید کرده‌اند، با این توصیف که اجاره‌بها نیز براساس نسبتی که از رهن مشخص می‌شود می‌توان از افزایش اجاره‌ها نیز خبر داد. این درحالی است که دولت برای حمایت از مستاجران در سال جاری مصوبه ستاد کرونا مبنی‌بر عدم افزایش بیش از ۲۵ درصدی اجاره‌بها در تهران و همچنین وام ودیعه مسکن را اجرا کرده است. تحقیقات میدانی فرهیختگان از بازار معاملات مسکن نشان می‌دهد مطابق با روال سال‌های گذشته که از ابتدای تابستان فصل اوج جابه‌جایی‌ها در بازار اجاره منازل آغاز می‌شد از هم‌اکنون و همزمان با آغاز تابستان، بازار مسکن وارد فصل اصلی نقل‌وانتقالات اجاره‌نشین‌ها شده و رصدها نشان می‌دهد که اجاره‌بها هم به پیروی از شرایط موجود روند صعودی را به خود گرفته است.

بلوف دولت در حمایت از مستاجران

بر پایه تحقیقات انجام شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق مرکزی و نیمه‌جنوبی پایتخت، به‌رغم اینکه فصل تابستان عموما فصل جابه‌جایی بیشتر می‌شود اما در فصل جاری میزان عرضه فایل‌های اجاره نسبتا در مقایسه با مدت‌های مشابه سال‌های گذشته کاهش داشته است. یکی از دلایلی که در این زمینه مطرح می‌شود عدم تغییر مکان بخشی از مستاجران و سررسید یک ساله آنها در مردادماه است. از سوی دیگر به دلیل روند افزایشی اجاره مسکن به اعتقاد برخی واسطه‌های ملکی مناطق میانی و جنوبی شهر تهران به پرداخت وام ودیعه مسکن از سوی دولت به مستاجران گفته می‌شود. معامله‌گران بازار مسکن معتقدند که آنچه دولت به‌عنوان وام و تسهیلات برای ودیعه و اجاره مسکن به مستاجران پرداخت می‌کند، در اصل به موجران داده می‌شود تا به‌زعم دولت، باری از دوش مستاجران برداشته شود، درحالی که این موضوع موجران را نسبت به دریافت پول بیشتر برای اجاره فعال می‌کند. دستوری عمل کردن و دخالت‌های دولت در هر بخشی به ضرر آن بخش تمام می‌شود؛ مثل اعطای تسهیلات وام و ودیعه مسکن؛ چراکه انتظار موجران را از مستاجران افزایش می‌دهد، درحالی که اگر دخالت‌های دستوری دولت نبود، موجران با مشاهده عدم توان مستاجران با آنها کنار می‌آمدند و این موضوع مانع شکل‌گیری انتظارات جدید قیمتی در بازار اجاره مسکن می‌شد. طبق گفته برخی مشاوران بنگاه‌های معاملات ملکی مناطق نیمه‌جنوبی تهران، فایل‌های ارائه شده هم به صورت رهن کامل و هم به صورت ترکیبی از رهن و اجاره ارائه می‌شوند، این درحالی است که در سال گذشته به دلیل استقبال زیاد مردم از بازار سرمایه و بازدهی این بازار، تقاضا برای دریافت رهن کامل به‌شدت افزایش یافته بود اما درحال حاضر عرضه فایل‌های متنوع و به صورت ترکیبی از رهن و اجاره بیشتر شده است و با توجه به عدم بازدهی برخی بازارها چه بسا تمایل به دریافت اجاره ماهانه بیشتر از رهن سالانه است.

۲ میلیارد تومان اجاره یک خانه در شمال تهران

شاید تا چند سال پیش قیمتی که امروز برای رهن کامل یک آپارتمان ۷۰ متری در خیابان فرشته پرداخت می‌شد، قیمت خرید آن بود. اما حالا برای رهن کامل یک آپارتمان بالای ۷۰ مترمربع در مناطق یک تا ۳ باید بیش از یک میلیارد تومان پرداخت کرد. بازار اجاره مسکن در تهران در چند سال اخیر در کنار افزایش نرخ مسکن، با افزایش اجاره‌بها همراه بوده است. بسیاری از مناطق شمال تهران با قیمت‌های سرسام‌آور معامله می‌شوند که به‌زعم معامله‌گران این مناطق قیمت‌های بالا سبب کاهش تقاضا برای اجاره و خرید شده است. براساس اطلاعات به دست آمده از آگهی‌های ثبت شده در املاکی‌ها و سایت‌های مختلف متوسط اجاره در برخی از مناطق گران‌قیمت تهران به دست آمده است. در بین مناطق موجود در جردن، نیاوران و شهرک غرب با متوسط رهن یک میلیاردی و اجاره ماهانه ۱۸ و ۱۹ میلیون تومانی از اجاره ماهانه گران‌تری برخوردار هستند. به‌عنوان مثال در یک نمونه واحد مسکونی در شهرک غرب با متراژ ۲۰۰ متری، رهنی و اجاره‌ای در حدود ۲ میلیارد تومان نیاز دارد. به این مناطق می‌توان الهیه و زعفرانیه را نیز اضافه کرد که از اجاره‌های بیش از ۱۸ میلیون تومان برخوردار هستند. در بین مناظق مشاهده شده سوهانک، ازگل، ملاصدرا و ونک نیز جزء مناطق بالای شهر تهران محسوب می‌شوند که اجاره هر واحد مسکونی در آنها در حدود ۳۰۰ میلیون تومان رهن و ۴ تا ۸ میلیون تومان نیز اجاره است. از قرار معلوم حتی با وجود فصل جابه‌جایی‌ها همچنان بازار رهن و اجاره در مناطق نیمه‌شمالی با رکود مواجه بوده اما همچنان شیب قیمت‌ها به سمت بالا می‌رود.

نرخ‌های عجیب اجاره در جنوب تهران

تحقیقات میدانی از وضعیت بازار اجاره در برخی مناطق مرکزی و نیمه‌جنوبی پایتخت نشان می‌دهد، فایل‌های عرضه آپارتمان برای رهن و اجاره در مقایسه با سال گذشته کاهش داشته و در عوض آن نیز افزایش قیمت‌ها از مصوبات ستاد کرونا تجاوز کرده است. برپایه تحقیقات انجام شده از برخی بنگاه‌های معاملات ملکی فعال در بعضی مناطق نیمه‌جنوبی پایتخت، به‌رغم اینکه فصل تابستان عموما جابه‌جایی بیشتر می‌شود اما در فصل جاری میزان عرضه فایل‌های اجاره نسبتا کاهش داشته است. از سوی دیگر به دلیل روند صعودی قیمت مسکن و اجاره آن، بسیاری از متقاضیانی که قصد اجاره یا خرید در ماه‌های آتی داشتند به نوعی از تصمیم خود منصرف شده و اقدام نکرده‌اند. به اعتقاد برخی واسطه‌های ملکی مناطق میانی و جنوبی شهر تهران، بازار مسکن به‌طور کلی طی حدود دو ماه گذشته وارد رکود شده و تقاضا هم در حوزه خرید و فروش و هم در حوزه رهن و اجاره با افت مواجه شده است. نکته قابل تامل دیگر به‌هم پیوستگی قیمت‌ها در مناطق جنوبی و میانی تهران است. به این منظور که تقاضای بیشتر برای اسکان در این مناطق باعث شده که افزایش اجاره‌ها در این مناطق به مراتب از رشد بالاتری برخودار بوده باشد. طبق گفته برخی مشاوران بنگاه‌های معاملات ملکی مناطق نیمه‌جنوبی تهران، فایل‌های ارائه شده برخلاف سال گذشته هم به صورت رهن کامل و هم به صورت ترکیبی از رهن و اجاره ارائه می‌شوند. با توجه به نزدیک شدن به فصل جابجایی‌ها نرخ‌ها بازار اجاره مسکن کشور با یک شیب ملایم درحال افزایش است. به‌عنوان نمونه مطابق بررسی‌های میدانی انجام شده نرخ اجاره‌بها در محدوده جمالزاده برای یک مترمربع واحد مسکونی ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رهن و در حدود ۸۲ هزار تومان است. به‌عبارت دیگر اجاره ماهانه یک دستگاه آپارتمان ۸۰ مترمربعی در این محله ۷ میلیون تومان است. در اسکندری جنوبی متوسط اجاره یک مترمربع واحد مسکونی ۶۳ هزار تومان است، یعنی ۵ میلیون تومان اجاره ماهانه. در حکیمیه متوسط اجاره هر مترمربع آپارتمان ۱۲۰ هزار تومان است. به عبارت دیگر اجاره ماهانه یک واحد ۱۰۰ مترمربعی ۱۲ میلیون تومان است. همچنین در بهارستان اجاره هر مترمربع واحد مسکونی ۵۰ هزار تومان است که یعنی اجاره واحد ۸۰ متری در بهارستان طی یک ماه ۴ میلیون تومان برای مستأجر آب می‌خورد. اگر این مبلغ تبدیل شود؛ ۱۲۰ میلیون تومان پول پیش و ماهانه ۴ میلیون تومان اجاره واحد مسکونی ۸۰ مترمربعی خواهد شد.

* جوان

– مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد

جوان درباره کمبود نهاده‌های دامی گزارش داده است: انتشار ویدئو کشتار گاوهای آبستن طی هفته‌های گذشته افکار عمومی را ناراحت کرد و نشان داد که ضعف مدیریت و سیاستگذاری در حوزه اقتصاد تا چه حد می‌تواند فاجعه بیافریند، زیرا هزینه غذای دام در اثر سوء‌تدبیرها آنقدر بالا رفته که دامدار حتی حاضر شده گاو آبستن خود را به کشتارگاه ببرد، در حالی که سازمان دامپزشکی این اقدام را ممنوع اعلام کرده است.

 انتشار ویدئو کشتار گاوهای آبستن طی هفته‌های گذشته افکار عمومی را ناراحت کرد و نشان داد که ضعف مدیریت و سیاستگذاری در حوزه اقتصاد تا چه حد می‌تواند فاجعه بیافریند، زیرا هزینه غذای دام در اثر سوء‌تدبیرها آنقدر بالا رفته که دامدار حتی حاضر شده گاو آبستن خود را به کشتارگاه ببرد، در حالی که سازمان دامپزشکی این اقدام را ممنوع اعلام کرده است.

وضعیت توزیع نهاده‌های دامی در کشور به بدترین شکل خود وفادار مانده است؛ چه مرغداران و چه دامداران از این وضعیت گله سر داده‌اند و مشکلات بزرگی طی روزهای گذشته ایجاد کرده است. فعالان این بخش می‌گویند هیچ مکانیسم درستی در این بخش وجود ندارد و بدقولی و اقدامات عجیب دولتی‌ها آن‌ها را در معرض ورشکستگی قرار داده است؛ مثلاً مرغداران، می‌گویند متأسفانه از سامانه بازارگاه به اندازه کافی نهاده توزیع نمی‌شود و برخی از تولیدکنندگان بیش از دو ماه است که پول واریز کرده‌اند، اما سهمیه دان آن‌ها هنوز نرسیده است.

محمد یوسفی، رئیس انجمن پرورش‌دهندگان مرغ گوشتی با اشاره به اینکه با توجه به شرایط موجود و نوسان لحظه‌ای قیمت نهاده‌ها نمی‌توان نرخ تمام شده تولید برای مرغ تعیین و اعلام کرد، می‌گوید: قیمت مصوب مرغ زنده ۱۷ هزار تومان و قیمت مصوب مرغ گرم ۲۴ هزار و ۹۰۰ تومان است، اما فقط میادین میوه و تره‌بار مرغ را به این قیمت عرضه می‌کنند و در فروشگاه‌های سطح شهر قیمت بالاتر از این میزان و بسته به نقاط مختلف بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است.

کاهش تولید حتمی است

یوسفی درباره اینکه آیا پیش‌بینی می‌کنید قیمت مرغ با این وضعیت طی هفته‌های آینده افزایش پیدا کند، می‌گوید: در حال حاضر بحث اصلی، مسئله بودن و نبودن است. زمانی که دان در اختیار مرغداران قرار نگیرد، جوجه‌ریزی نیست و براساس برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌های انجام شده، صورت نخواهد گرفت و واحدهای مرغ مادر نیز تولید خود را کاهش می‌دهند. بنابراین این احتمال وجود دارد که با کاهش شدید تولید مواجه شویم.

همین اتفاق برای کاهش تولید شیر هم صدق می‌کند؛ آشوبی که در توزیع نهاده‌های دامی رخ داده کار دامداران را به ذبح سرمایه خود کشانده است و البته دولتی‌ها، توجهی به این موضوع ندارند تا در صورت تداوم این شرایط، دولت آینده با یک بحران بزرگ مواجه شود. هر چند سازمان دامپزشکی کشتار گاو آبستن را ممنوع اعلام کرد، اما همه می‌دانیم که مسئله گرانی هزینه تولید دامداری‌ها هنوز به قوت خود باقی است. از این رو گاودار برای فرار از هزینه‌ها راه دیگری برای کشتار گاو پیدا می‌کند، چون معتقد است نگهداری هر روز گاو هزینه به شمار می‌آید. بدین ترتیب مسئله هزینه بالای گاوداری‌ها باید اساسی حل شود.

فعالان حوزه دامپروری می‌گویند، با حذف ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی نهاده‌های دامی مشکلی ندارند، اما می‌خواهند اجازه صادرات به این بخش داده شود، زیرا معتقدند با نرخ‌های کنونی گوشت و محصولات لبنی عرضه در داخل صرفه ندارد که این ادعا را باید سازمان حمایت از حقوق تولیدکننده و مصرف‌کننده

بررسی کند.

مجتبی عالی، مدیرعامل اتحادیه دامداران ایران با بیان اینکه بیشتر از یک ماه است که به دلیل گرانی نهاده‌ها، دامداران توان سیرکردن دام‌های خود را ندارند، گفت: در سایه سوء مدیریت، کشتار دام‌های مولد آخرین و تلخ‌ترین تصمیمی است که دامداران گرفته‌اند و تلخی آن بیشتر از آن است که تصور می‌شود.

از سوی دیگر به دنبال مباحث مطرح‌شده مبنی بر کشتار گسترده دام‌های مولد و آبستن به دلیل شرایط دشوار تولید، علی صفر ماکنعلی، رئیس سازمان دامپزشکی کشور در نامه‌ای خطاب به مدیران کل ادارات دامپزشکی استان‌ها تأکید کرد که کشتار دام‌های مولد اعم از گاو، گاومیش، گوسفند و بز آبستن همچنان

ممنوع است.

وی از مدیران کل دامپزشکی استان‌ها خواست، ترتیبی اتخاذ کنند تا دستورالعمل ممنوعیت کشتار دام‌های مولد آبستن در کشتارگاه‌های دام کشور به صورت تشدیدی اجرا شود.

بحران گله‌های مولد

در همین زمینه، موسی رهنمایی، قائم‌مقام نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور در گفتگو با مهر با تأکید بر اینکه شرایط فعلی تولید بسیار بحرانی است، اضافه کرد: اتفاقی که سال گذشته برای مرغ افتاد با ادامه این روند برای دام نیز رخ می‌دهد. دامداری به گونه‌ای نیست که مانند مرغ بتوان کاهش تولید آن را در مدت زمان کوتاهی جبران کرد.

این فعال بخش خصوصی تأکید کرد: متأسفانه به دلیل عدم تأمین نهاده‌های دامی، گله‌های مولد در حال حذف شدن هستند که این خسارت را هیچ چیزی نمی‌تواند جبران کند و معتقدم کسانی که باعث اخلال در سیستم تأمین و توزیع نهاده‌های شده‌اند، خیانت بزرگی به کشور کرده‌اند، ضمن اینکه قبلاً دامداران گاوهایی را که آبستن نبودند و تا ۲۰ کیلوگرم شیر می‌دادند، نگهداری می‌کردند، اما هم‌اکنون گاوهای غیرآبستن را که ۳۰ کیلوگرم شیر می‌دهند، به کشتارگاه می‌فرستند؛ چراکه برای آن‌ها نگهداری این دام‌ها صرفه اقتصادی ندارد.

همچنین علی‌اصغر ملکی، رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی معتقد است: نگرانی ما در حال حاضر کشتن بره ماده‌هاست که به نوعی نسل‌کشی محسوب می‌شود. وی گفت: کشتن بره ماده‌های مولد به آینده کشور ضربه می‌زند و از برج پنج به بعد دچار کمبود دام و چالش در این حوزه خواهیم شد.

ممنوعیت کشتار دام بدون تامین خوراک اثری ندارد، ۵ راهکار فوری و بلند مدت برای حل مشکل اجاره‌بها و اولویت‌های اقتصادی دولت سیزدهم، سایر عناوین اقتصادی مهم امروز روزنامه‌ها هستند.



منبع خبر

مین‌گذاری دامی و مرغی برای دولت بعد/ خودروسازها به کاهش فاصله قیمت‌ها تا بازار واکنش نشان دادند/ بازار اجاره مسکن در پایان دولت روحانی با قیمت‌های نجومی متلاطم است/ نقطه کور وام‌های ارزان بیشتر بخوانید »

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس



سرویس اقتصادی مشرق-  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* آفتاب یزد

– آقای همتی؛ از بین پیامک‌های شُل حجابی و بانکی کدام پیامک استرس‌زاتر است؟

آفتاب یزد در واکنش به سخنان همتی نوشته است: چه معنا دارد به دختر خانمی که لیسانس گرفته و زحمت کشیده پیامک بدهیم که حجابت را در خودرو رعایت نکردی… این جمله‌ای بود که عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی در راستای مناظرات انتخابات ریاست جمهوری به جای خطاب به دولت روحانی که ارسال‌کننده پیامک‌های اینچنینی است خطاب به آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی مطرح کرد تا چه بسا از طریق آن به سبد آرای خود بیفزاید. آرایی که امروز برگ برنده هر نامزدی است تا بتواند از مخاطب اخذ رای کند. آرایی که باعث خواهد شد تا صبح ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ رئیس‌جمهوری منتخب را به پیشگاه ملت بشناساند.

 اما استفاده از هر کدام از این فکت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تا چه اندازه برد دارد!؟ آیا استناد به موضوع‌هایی دم‌دستی همچون پیامک با مضمون تذکر بدحجابی، مورد انتظار مردمانی است که در خوشبینانه‌ترین حالت در انتظار طرحها و بسته‌های عملیاتی اقتصادی و سیاسی برای گره‌گشایی از معیشت روزمره خود هستند. امروز اگر هم آن پیامک‌ها محل نقد و اشکال باشد، اما بالاتر از آن پیامک‌هایی دردناکی است که به گفته از سوی بانک‌هایی که آقای همتی متولی و سیاستگذار آن است ارسال می‌شود هست. پیامک خالی بودن شماره حساب بانکی است! و اینکه یک کارمند و کارگر از سر ناچاری وامی از بانک دریافت می‌کند یا مسکنی را با وام بانک مسکن دریافت می‌کند مرتب پیامک دریافت می‌کند که جریمه اقساط نپرداخته را بدهید و در کنار آن ابربدهکاران هزار میلیاردی بدون پیامک در کشورهای خارجی به لطف نظارت همتی جا خوش کرده‌اند و یا اینکه شهروندان در میانه هر ماه به هنگام پرداخت از طریق درگاه‌های الکترونیکی داخل فروشگاهها با پیامک ناکافی بودن یا حتی خالی بودن حساب داخل کارت بانکی خود مواجه می‌شوند یا باید برای انواع خدمات بدیهی چندین برابر گذشته هزینه کنند و هر پیامک کسر از حساب بجای افزوده شدن به حساب، همچون کابوسی برق از سر آنها می‌پراند موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. برای مردم امروز انواع پیامک‌های خالی شدن حساب از موجودی و همچنین پایان بسته‌های اینترنتی به دلیل افزایش قیمت آنها در شرایطی که در دوران شیوع کرونا برخورداری از اینترنت ضرورتی دوچندان داشته است، دردی است که به طور قطع همه شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد.

همتی فرار رو به جلو دارد

امروز در حالی رئیس کل بانک مرکزی در خصوص کارنامه ناکام بانک مرکزی در خصوص محقق نشدن وعده تورم ۲۲ درصدی به جاده خاکی می‌زند که تورم رسمی ۵۲ درصدی که در مصادیق برخی کالاها و مواد مهم سفره خانوار در مرز ۱۰۰ درصد هم تجربه شده است، پاسخ قانع‌کننده‌ای ندارد و صفر تا صد تمام مشکلات را به تصویب نشدن FATF و همچنین به‌هم‌خوردن برجام از سوی ترامپ و مواردی این چنینی حواله می‌دهد!

 رضا آراد یکی از شهروندان تهرانی است که به دلیل تداوم سوءمدیریت تمایلی به شرکت در انتخابات این دوره نداشته است اما با مشاهده این دست از مواضع که بیشتر فرار رو به جلو است، ترجیح داده است به نامزدی غیر از همتی رای دهد تا به زعم وی به شعور رای‌دهندگان توهین نشود. به گفته وی، اگر همّتی در این خصوص دغدغه داشته است؛ چرا حتی به عنوان یک شهروند در دوران ریاست بانک مرکزی از این حق مردم دفاع نکرده است!؟ وی می‌گوید: از فردی به مانند رئیس کل سابق بانک مرکزی انتظار داشته است تا از پیامک‌های دردناک خالی بودن حساب شهروندن ابراز تاسف شدید کند و به رئیس‌جمهوری کنونی تذکر دهد.

پیامک حجاب؛ ژست کلیشه شده همتی برای رای‌گیری

 مهسا هراتی‌زاده یکی از بانوان در حال تردد از مقابل سینما قدس تهران در میدان ولیعصر در خصوص ارزیابی خودش از نقد همتی به پیامک‌های بدحجابی به خبرنگار آفتاب‌یزد می‌گوید: وقتی این موضع آقای همتی را شنیدم، برایم باور پذیر نبود! چرا که چگونه است در زمان بسیار محدود مناظرات، موضوع اتفاق ارسال پیامک‌های نهی از منکر به بانوان شُل‌حجاب مسئله‌ای مهم‌تر از چالش‌های فعالان بازار سرمایه در سال ۹۹ و همچنین مشکلات ترخیص کالاها از گمرک و یا افزایش تورم به شکل بی‌سابقه و کاهش قدرت خرید انواع مواد پروتیئنی و ویتامینی از سبد غذایی می‌شود.

 نیّره مرتضوی دیگر بانویی است که با وجود داشتن حجاب کامل با ارسال پیامک‌های بدحجابی نیروی انتظامی به زنان موافق نیست، اما با این وجود معتقد است نقد به این پیامک‌ها موضوعی نبود که در یک مناظره به عنوان نقدی که باید از بین دهها نقد موجود مطرح می‌شد منعکس می‌گردید.

وی با بیان اینکه رای او نه همّتی و نه گزینه نقطه مقابل وی است، می‌افزاید: البته با توجه به متانت آقای رئیسی در مقابل این ایراد بنی‌اسرائیلی همتی، در حال تجدید نظر در این رابطه و افزایش انگیزه‌اش برای رای دادن به رئیسی است که در این رابطه مظلومانه در سیبل نقدی خارج از ضرورت یک مناظره تلویزیونی که میلیون‌ها بیننده دارد، قرار گرفته است.

 رضا افراسیابی شهروند دیگری است که در میدان هفت تیر تهران با پرسش گزارشگر آفتاب یزد مبنی بر این موضع همتی به عنوان نامزد مدعی دفاع از کرامت انسانی شهروندان و آزادی آنها قرار گرفته است. وی با بیان اینکه کرامت واقعی یک شهروند شرمنده نشدن نزد خانواده‌اش به دلیل پیامک‌های انواع حساب‌های به ناگزیر باز شده سیستم عجیب بانکی است که بازکردن انواع حساب‌ها را اجتناب ناپذیر کرده است می‌افزاید: آقای همتی به عنوان مدیری با سابقه درازمدت در رده‌های ارشد بانکی و بیمه‌ای به اندازه‌ای تمکّن مالی دارد که مسئله پیامک‌های خجالت‌آور ناشی از خالی بودن حساب‌ها برای او ملموس نبوده و نیست. وی ادامه می‌دهد: در عین احترام به تلاش‌های ایشان در بانک مرکزی با وجود نقدهای بسیار به عملکردشان پرسش اینجاست که وقتی آقای همتی پیامک بدحجابی را موجب استرس‌آفرینی بانوان کشور که خواهر و مادر من هم یکی از آنها هستند، برشمرد چگونه به استرس‌های شدید با دست خالی و سر رو پایین نزد خانواده می‌رفتند فکر نمی‌کرد!؟

* اعتماد

– افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات

اعتماد از گرانی‌ها گزارش داده است: هنوز هفته به پایان نرسیده که خبرهایی مبنی بر گرانی برخی کالاها از شوینده و لاستیک تا بلیت قطار در رسانه‌ها منتشر شده است. بر اساس این اخبار از روز شنبه تا چهارشنبه روسای برخی اتحادیه‌ها خبر از گرانی مواد شوینده، لاستیک سنگین، تخم مرغ، تن ماهی، مرغ و… دادند. هر چند که برخی از این کالاها همچنان گران نشده و شائبه افزایش قیمت برای آنها مطرح است.

اما تجربه مدیریتی تنظیم بازار نشان می‌دهد که برای افزایش قیمت کالاها یک شب تا صبح کافی است و بعضا بدون اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد، قیمت برخی اقلام گران می‌شود. این در حالی است که رییس‌جمهور دستور داده بود تا پایان دولت، قیمت محصولات تغییری نکند. اما گویا شرکت‌ها و بازیگران اصلی بازار، فرصت باقیمانده از دولت را نیز مغتنم می‌شمارند و هر روز قیمت کالاها را به‌ طور رسمی و غیررسمی بالاتر می‌برند. آن هم در روزهایی که خبری از نوسان رو به بالای قیمت دلار یا دیگر نهاده‌های تولید نیست و بهانه‌ای هم برای گرانی وجود ندارد. با این حال عمده تولیدکنندگان زیان انباشته را توجیهی برای بالا بردن قیمت‌ها می‌دانند.

در یک هفته چه گذشت؟

در یک هفته اخیر با وجود آرامش نسبی قیمت دلار و البته انتشار گمانه‌زنی‌هایی در خصوص به نتیحه رسیدن مذاکرات وین، قیمت اجناس یا بی‌سر و صدا بالا می‌رود یا روسای اتحادیه‌ها در مصاحبه‌های خود هشدارهایی در خصوص افزایش قیمت اجناس می‌دهند؛ در آینده‌ای نزدیک. با وجود اینکه بسیاری از مردم، ثبات نرخ دلار را به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل ثبات قیمت کالاها در داخل می‌دانند.

 اما به نظر می‌رسد با نوسان‌های جزیی در بازه ۲۲ تا ۲۴ هزار تومان نیز قیمت سایر کالاها تغییر می‌کند. گویی از سال ۹۷ که نوسان قیمت دلار جدی‌تر شد، نرخ کالاها نیز شناور است و با وجود اینکه سازمان حمایت از حقوق مصرف‌کننده و تولیدکننده بارها بر نظارت بیشتر بر بازار تاکید کرده اما نمی‌تواند جلوی گران شدن کالاها در هفته‌ها و ماه‌های آتی را بگیرد. این مهم را می‌توان از تورم تولیدکننده یا پیش‌نگر نیز دریافت.

بر اساس آنچه مرکز آمار از تورم تولیدکننده منتشر کرده در ۱۲ ماه منتهی به زمستان سال ۹۹ به ۴۶.۷ درصد رسید که ۱۲.۴ واحد درصد بیشتر از سال ۹۸ بود. با وجود اینکه نرخ دلار در اردیبهشت و ۳ هفته خرداد، نوسانات جزیی داشته و دیگر از رسیدنش به کانال‌های ۳۲ هزار تومان (مانند آنچه در شهریور و مهر سال گذشته رخ داد) خبری نیست اما همان نوسانات ریز و درشت سال گذشته به علاوه تعطیلی‌های چند باره به دلیل شیوع کرونا باعث شده تا مشکلات واحدهای تولیدی افزایش یافته و برای سرپا نگه داشتن خود رو به افزایش قیمت‌های ناگهانی و از پیش اعلام شده، آورند. هر چند این امر کنترل اوضاع را سخت‌تر کرده و سبد مصرفی خانواده‌ها را بیش از گذشته تحت تاثیر قرار می‌دهد.

مرغ و تخم مرغ همچنان بر مدار افزایشی

تعطیلات نوروز تمام نشده بود که برخی خبرگزاری‌ها از افزایش قیمت توسط قرارگاه ساماندهی مرغ کشور خبر دادند. هر چند که اسم این قرارگاه پیش از این اقدامشان شنیده نشده بود اما قرار بود کار این قرارگاه، ساماندهی بازار مرغ و جبران کمبودها در فروشگاه‌ها باشد. کاظم خاوازی، وزیر جهاد کشاورزی ۱۶ فروردین ماه اعلام کرده بود که اقدامات این قرارگاه باعث آرامش در بازار شده است. با وجود اینکه در اوایل فروردین قیمت مرغ با افزایش ۴۵۰۰ تومانی به ۲۴ هزار و ۵۰۰ تومان رسید اما کمی بعد آرامش یاد شده از بازار مرغ رفت و بر اساس گزارش مرکز آمار مرغ به عنوان یکی از ۳ کالا با بیشترین تورم نقطه‌ای تا اردیبهشت سال جاری است؛ ۱۳۴.۱ درصد. این عدد در شرایطی که هر کیلو گوشت قرمز بیش از ۱۲۰ هزار تومان قیمت دارد، می‌تواند سفره افراد به ویژه طبقات فرودست را تحت تاثیر قرار دهد. قرار بود ۱۲۰ هزار تن مرغ با دلار دولتی وارد کشور شود تا قیمت مرغ کاهش یابد اما بر اساس مشاهدات میدانی فروشگاه‌های مواد غذایی هر کیلو مرغ را به ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان به فروش می‌رسانند. حبیب اسدالله‌نژاد، نایب‌رییس کانون سراسری مرغداران گوشتی نیز چندی پیش جوجه‌ریزی در اردیبهشت ماه را ۱۳ میلیون قطعه کمتر از حد نرمال اعلام کرد که همین امر در افزایش قیمت مرغ تاثیرگذار است.

علاوه بر مرغ، تخم‌مرغ نیز با جهش‌های گاه و بیگاه قیمتی مواجه و از اردیبهشت سال ۹۹ تا سال جاری ۶۶.۵ درصد افزایش قیمت داشته و هر کیلو به ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است. البته که خرده‌فروشی‌ها هر شانه را ۳۵ هزار تومان می‌فروشند در حالی که هفته پیش ۲۷ هزار تومان قیمت‌گذاری شده بود. تولیدکنندگان افزایش ۸ هزار تومانی طی یک هفته را به دلیل گرانی نهاده، کمیابی جوجه یک روزه و عدم اختصاص خوراک به بخشی از مرغ‌ها عنوان می‌کنند. به باور حشمت‌الله عسگری، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران برای کاهش نوسان در بازار مواد خوراکی هر چه سریع‌تر قیمت دستوری باید حذف شود؛ چراکه تجارب ۴ دهه اخیر در موضوع قیمت‌گذاری دستوری ناکام مانده و یکی از کارهایی که در اسرع وقت باید انجام شود، اصلاح نظام چندگانه قیمت است و باید به یک قیمت برسیم. او راه‌حل مقطعی جلوگیری از قیمت تخم مرغ را ممانعت از صادرات می‌داند.

غیرخوراکی‌ها نیز سودای افزایشی دارند

در یک هفته اخیر تنها کالاهای خوراکی افزایش قیمت نداشتند و مواد شوینده و لاستیک‌های سنگین نیز در هفته جاری تغییراتی داشته‌اند؛ روز دوشنبه انجمن صنایع شوینده، بهداشتی و آرایشی ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که با توجه به تعهد خود درباره عدم کمبود محصولات در سطح عرضه، شرایط افزایش قیمت محصولات شوینده، بهداشتی و آرایشی را تغییر داده و تا ۲۵ درصد گران شده است. این افزایش در حالی است که آبان سال گذشته و با تایید سازمان حمایت مواد شوینده ۴۰ درصد افزایش قیمت داشتند و این برای بار دوم در ۷ ماه است که قیمت‌هایشان افزایش می‌یابد. در آن زمان نیز مانند آنچه در اطلاعیه روز دوشنبه آمده بود، افزایش قیمت مواد اولیه عامل این گرانی عنوان شده بود.

شرایط سخت برای کم‌ درآمدها

شمارش تعداد کالاهایی که از هفته گذشته تا هفته جاری افزایش قیمت داشته‌اند با گذشت روزها سخت‌تر می‌شود؛ از یک ‌سو کالاهای مهم خوراکی مانند مرغ و تخم مرغ تغییر قیمت می‌دهند و حتی هویج نیز به کیلویی ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان می‌رسد و از سوی دیگر تولیدکنندگان کالاهای غیرخوراکی به دلیل اینکه مواد اولیه‌شان گران تهیه می‌شود، اصلاحیه‌ای بر قیمت‌های خود می‌زنند و به نظر نمی‌رسد نهاد یا سازمانی نیز توانایی برخورد یا ایستادگی در برابر این افزایش قیمت‌ها را داشته باشد و عمده واکنش به این اخبار نیز غیرقانونی بودن تغییر قیمت یا نخرید تا ارزان شود است که تجربه هر دو نیز بی‌تاثیر بودن بر قیمت‌ها را ثابت کرده است. چراکه افراد مجبورند کالاها را با قیمت بالاتری بخرند تا سفره مصرفی‌شان خالی نماند. در این بین شرایط برای افراد در دهک‌های درآمدی پایین سخت‌تر می‌شود.

– رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو

اعتماد درباره بازار خودرو نوشته است: اخیرا رییس اتحادیه نمایشگاه‌داران خودرو از تعطیلی ۷۰ درصدی نمایشگاه‌های خودرو در ایران به دلیل رکود خبر داده و گفته است که برخی از فعالان بازار به دلیل رکود حاکم بر این بازار تغییر کاربری داده و نمایشگاه خود را تبدیل به فروشگاه زنجیره‌ای کرده‌اند.

 به گفته او قدرت خرید مردم در بازار خودرو به‌شدت کاهش داشته و مشتریان از این بازار رویگردان شده‌اند و بلاتکلیفی نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری هم به رکود در بازار خودرو دامن زده و معاملات قفل شده است، اما با وجود رکود در بازار باز هم شاهد رشد قیمت خودرو هستیم به گونه‌ای که در بازار روز گذشته انواع محصولات داخلی یک تا سه میلیون تومان رشد داشته است.

هر چند پیش‌بینی‌ها حاکی از ادامه‌دار بودن شرایط رکودی است اما بازار خودرو این روزها به نتیجه مذاکرات وین و انتخابات ریاست‌جمهوری چشم دوخته هر چند رفع تحریم‌ها می‌تواند ارزهای بلوکه‌شده ایران در کشورهای دیگر را به خزانه ارزی بازگرداند و افزایش ذخیره ارزی می‌تواند تسهیل واردات و تامین ارز برای صنایع مختلف را به همراه داشته باشد اما در روزهای اخیر نرخ دلار سیر صعودی را در پیش گرفته و گفته می‌شود نمی‌توان چندان به بهبود شرایط امیدوار بود. فعالان بازار نیز دلیل افزایش قیمت خودرو را نوسانات قیمت ارز می‌دانند اما در مجموع در روزهای آینده ثبات قیمت‌ها را در انواع خودروها پیش‌بینی می‌کنند، البته نکته مهم اینجاست که همچنان صف خریداران خودرو در طرح‌های پیش‌فروش خودروسازان قرار داشته و سهم اندک خودروها در پیش‌فروش و فروش فوق‌العاده محصولات عاملی شده تا هنوز تقاضا در بازار مدیریت نشود.

خودروسازان چاره‌ای جز گرفتن تسهیلات ندارند

ابراهیم احمدی، کارشناس حوزه خودرو در خصوص رانتی که طی سال‌های گذشته در بخش خودرو در کشور به وجود آمده و روز به روز هم بیشتر شده به اعتماد گفت: با توجه به فاصله قیمتی که بین بازار آزاد و خودروسازی‌ها وجود دارد و قیمت‌های دستوری که باید از آن تبعیت شود همیشه عده‌ای هستند که از این فضا بهره‌برداری می‌کنند.

 احمدی ادامه داد: اینکه خودروسازان هر از چند گاهی از خط اعتباری برای تولیدات‌شان استفاده می‌کنند نمی‌توان گفت مزیت است چرا که این موضوع برای آنها تنها یک مصیبت است با این اقدام بدهی‌های‌شان چندبرابر می‌شود و هزینه‌های‌شان هم رشد پیدا می‌کند اما متاسفانه برای‌شان چاره‌ای نمانده و در این شرایط بحرانی تنها به این راهکار بسنده کرده‌اند تا زنجیره تامین و توزیع به هم نریزد.

 این کارشناس بازار خودرو در خصوص رکود در بازار نیز خاطرنشان کرد: این رکود در بازار برای قیمت‌های واقعی خودرو در بازار آزاد است نه برای خودروهای کارخانه‌ای که با قیمت دستوری هستند، برای آنها نه تنها رکودی نیست بلکه رونق هم هست و مسلما امروز که ایران‌خودرو فراخوان برای فروش‌های فوق‌العاده گذاشته عده‌ای ثبت‌نام می‌کنند تا از این رانت بتوانند استفاده کنند و سود ببرند. این عضو انجمن صنایع همگن قطعه‌سازی در پاسخ به این پرسش که زیان خودروسازان در تولید خودرو تا چه زمانی ادامه دارد، گفت: این زیان تا زمانی که قیمت‌ها به صورت دستوری تعیین شود ادامه خواهد داشت این در حالی است که قیمت خودرو باید براساس قیمت تمام‌شده تعیین شود تا به مرور این زیان هم طی چند سال برطرف شود و در نهایت بازار باید تنظیم‌کننده قیمت‌ها باشد.

زیان انباشته از دهه ۸۰ شروع شد

او در خصوص نرخ‌گذاری خودرو در دهه ۷۰ خاطرنشان کرد: در آن سال‌ها زیان خودروسازان به واسطه تعیین نرخ خودرو در حاشیه بازار بسیار اندک بود و خودروسازان در دهه ۷۰ به دنبال سرمایه‌گذاری روی خودروهای جدید بودند و انبارهای جدید ساختند و رشد هم داشتند اما از دهه ۸۰ که نرخ‌گذاری‌ها به صورت دستوری تعیین شد خودروسازان هم دچار زیان انباشته شدند. احمدی در ادامه به مذاکرات وین اشاره کرد و افزود: در صورتی که این مذاکرات به سرانجام مثبتی برسد مسلما خودروهای جدید وارد بازار می‌شود و قطعه‌سازان و خودروسازان تلاش خود را برای این قضیه می‌کنند اما ممکن است با توجه به شرایطی که برای خودروسازان وجود دارد این آهنگ آهسته‌تر باشد کما اینکه در وضعیت کنونی نیز هر چند وقت یک‌بار یک خودروی جدید وارد بازار می‌شود.

قیمت‌گذاری خودرو در کشورهای دیگر چگونه است؟

 این کارشناس بازار خودرو با اشاره به قیمت‌گذاری خودرو در دنیا افزود: در کشورهای دیگر قیمت خودرو براساس قیمت تمام‌شده خرید قطعات، هزینه مونتاژ، سود کارخانه و هزینه شماره‌گذاری و هزینه مالیات و دارایی تعیین می‌شود، این در حالی است که در ایران همه این موارد را شورای رقابت تعیین می‌کند و اصلا در نظر نمی‌گیرد که امسال دستمزد کارگر تا ۴۲ درصد افزایش یافته یا اینکه مواد اولیه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد رشد کرده است اما به خودروساز تنها ۸ درصد اجازه افزایش قیمت محصولات داده شد. احمدی ادامه داد: اینکه گفته می‌شود چرا قیمت یخچال را با خودرو مقایسه می‌کنید باید گفت تعداد قطعات یخچال بسیار کمتر از خودرو است اما می‌بینیم قیمت یک یخچال امروز به ۴۵ میلیون تومان رسیده است.

 او با بیان اینکه با این‌گونه سیاست‌گذاری‌ها در بخش خودرو هر روز قطعه‌ساز و خودروساز ضعیف‌تر خواهند شد، خاطرنشان کرد: متاسفانه باید گفت یک صنعت ریشه‌دار و مادر با ادامه این وضعیت رو به افول است و دیگر رمقی برای ادامه ندارد. براساس این گزارش؛ این روزها رکود در بازار سایه انداخته اما با توجه به انتظار برای تغییر فضای کلان اقتصادی کشور احتمال آنکه قیمت‌ها در ماه‌های آینده تغییراتی جدید را تجربه کنند وجود دارد. به نظر می‌رسد با تغییر تیم اقتصادی دولت جدید و تعیین تکلیف قیمت‌گذاری دستوری و نحوه مواجهه با زیان انباشته خودروسازان و واردات خودرو این صنعت در معرض تغییر قرار گیرد. اما کرونا، وضعیت نامعلوم برجام و انتخابات پیش رو و معضل قیمت‌گذاری دستوری از سوی شورای رقابت از جمله مواردی است که سایه سنگین آنها همچنان بر سر بازار باقی است.

* تعادل

– عدم سرمایه‌گذاری دولت در صنعت برق، دلیل خاموشی‌ها است

تعادل درباره عامل پنهان خاموشی‌ها گزارش داده است: از ابتدای خرداد و همزمان با موج نخست افزایش دما در اکثر مناطق کشور، وزارت نیرو اعلام کرد که به دلیل بالا رفتن میزان مصرف برق از ظرفیت تولیدی کشور، مجبور به اعمال برخی خاموشی‌ها خواهد بود و این روال در بسیاری از شهرهای کشور آغاز شد. هرچند در روزهای گذشته میزان خاموشی‌ها کمتر شده اما همچنان وضعیت مصرف برق در کشور در قیاس با ظرفیت تولیدی شبکه در شرایطی بحرانی قرار دارد.

حال، نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در گفت‌وگو با تعادل به تشریح دلایل قطعی برق و خاموشی‌های اخیر پرداخته است. به گفته او، در معادله تولید و مصرف یا همان عرضه و تقاضا، هر زمان مصرف از تولید پیشی بگیرد و امکان جبران این اختلاف با روش‌های دیگری میسر نشود، طبیعتا خاموشی اتفاق می‌افتد. اگرچه بنابه اظهارات پیام باقری، علت خاموشی‌ها در این مقطع از سال، گرمای بی‌سابقه هوا، کاهش نزولات جوی و مخازن آب کشور، تاخیر در ورود نیروگاه‌های در دست تعمیر به مدار ومقوله رمزارزها عنوان می‌شد، اما به نظر می‌رسد اینها معلول علت‌ دیگری باشند؛ ‌یعنی همان او معتقد است علت اصلی این ماجرا به مقوله سرمایه‌گذاری در صنعت برق و کمبود منابع مالی در این حوزه برمی‌گردد.

باقری می‌گوید: نخستین کشوری در دنیا هستیم که در حوزه انرژی بیشترین مبلغ یارانه را پرداخت می‌کنیم، به‌طوری‌که اکنون یارانه‌ای در حدود ۸۶ میلیارد دلار از سوی دولت در بخش انرژی پرداخت می‌شود که نشان‌دهنده اختلاف بین قیمت تمام شده و قیمت تکلیفی است. او معتقد است که آثار این کمبود منابع قطعا در کاهش سرمایه‌گذاری‌ها متبلور می‌شود؛ چراکه بر اساس قانون ششم برنامه قرار بود سالی پنج هزار مگاوات وارد مدار شود که کمتر از نصف این رقم محقق شده است. زیرا برای تحقق کامل این برنامه سالانه بین ۴ تا ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که عدد قابل توجهی است. از این رو، وقتی سرمایه‌گذاری نباشد قطعا پروژه‌های جدید هم تعریف نمی‌شود و این صنعت به رغم ظرفیت‌سازی‌های خوبی که صورت گرفت گرفتار رکود می‌شود.

 عوامل اثر گذار بر قطعی برق

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در رابطه با علت خاموشی‌های اخیر که در کشور اتفاق می‌افتد، گفت: در معادله تولید و مصرف یا همان عرضه و تقاضا، هر زمان مصرف از تولید پیشی بگیرد و امکان جبران این اختلاف با روش‌های دیگری میسر نشود، طبیعتا خاموشی اتفاق می‌افتد. پیام باقری در گفت‌وگو با تعادل با بیان اینکه علت خاموشی‌ها در این مقطع از سال، گرمای بی‌سابقه هوا، کاهش نزولات جوی و مخازن آب کشور اعلام شده است، تصریح کرد: فرارسیدن فصل گرما پیش از موعد باعث شده بار تجهیزات سرمایشی زودتر از حد انتظار وارد مدار شده و چاه‌های کشاورزی زودتر فعال شوند.

وی افزود: به نظر می‌رسد دلیل دیگر این اتفاق تاخیر در ورود نیروگاه‌های در دست تعمیر به مدار باشد؛ معمولا این نیروگاه‌ها اواسط خردادماه به مدار برگردانده شده و اختلاف پیک تابستان و زمستان که ناشی از باری است که تجهیزات سرمایشی در تابستان به شبکه تحمیل می‌کنند را جبران می‌کردند. باقری با تاکید بر اینکه در زمستان عمدتا بخشی از ۲۰ هزار مگاوات اختلاف بین پیک تابستان و پیک زمستان صرف تعمیرات نیروگاه‌ها می‌شود، گفت: امسال به دلیل گرمای زود هنگام این نیروگاه‌ها به موقع مهیا نشدند. علاوه بر این، موضوع رمزارزها مقوله دیگری است که بر افزایش مصرف تاثیرگذار بوده است. پیش بینی می‌شود که حدود ۱۳۰۰ مگاوات ظرفیت استخراج کنندگان رمزارز در کشور باشد که چیزی نزدیک به ۳۲۰ مگاوات آن مجاز و بقیه غیرمجاز است. وی تاکید کرد: اینها مجموع مسائلی هستند که همواره به عنوان دلیل خاموشی‌ها مطرح می‌شوند. اما به نظر می‌رسد اینها معلول علت‌ دیگری باشند که البته به نوعی هم قابل پیش‌بینی بود. علت اصلی این ماجرا به مقوله سرمایه‌گذاری در صنعت برق و کمبود منابع مالی در این حوزه برمی‌گردد.

 مشکل از کمبود تولید است؟

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران در ادامه بیان کرد: در سال‌های اخیر با کمک نیروگاه‌های جدیدی که احداث شده سالانه به‌طور متوسط دوهزار و ۲۲۱ مگاوات وارد مدار کرده‌ایم، در صورتی‌که طبق برنامه می‌بایست هرسال ۵ هزار مگاوات نیروگاه جدید احداث می‌شد. وی افزود: ضمن اینکه، در حوزه تجدید پذیر نیز باید ظرفیت‌مان مجموعا تا پایان برنامه ششم به ۵ هزار مگاوات می‌رسید که در حال حاضر کمتر از هزار مگاوات نیروگاه‌های تجدیدپدیر خورشیدی، بادی و … داریم. این کمبود تولید باعث می‌شود نرخ رشد تقاضا پوشش داده نشود و تبدیل می‌شود به این کمبودهایی که شاهد آن هستیم.

 باقری اظهار کرد: از سوی دیگر، بخشی از کمبود سرمایه‌گذاری‌ها به اقتصاد نامتوازن صنعت برق برمی‌گردد که می‌توان نقطه آغازین آن را طرح تثبیت قیمت‌ها که در مجلس هفتم مطرح شد، دانست. در آن مقطع اوضاع درآمدهای نفتی مناسب بود و در بودجه‌های سنواتی این کمبودها که با نام یارانه برق شناخته می‌شود، با منابع نفتی و درآمدهای حاصل از آن جبران می‌شد.

 یارانه ۸۶ میلیارد دلاری به انرژی

وی ادامه داد: اما با اعمال تحریم‌ها علیه کشور و اختلالی که در درآمدهای نفتی به وجود آمد، با کمبودهایی در بودجه و در ادامه در صنعت برق هم با کاستی‌هایی روبرو شدیم. ضمن اینکه قیمت برق هم با نرخ تورم افزایش پیدا نکرد. به‌گونه‌ای که حتی در مقایسه با بسیاری از کالاهای دیگر کمترین رشد را در این حامل انرژی داشتیم. نتیجه آن شده که اکنون یارانه‌ای در حدود ۸۶ میلیارد دلار از سوی دولت در بخش انرژی پرداخت می‌شود که نشان‌دهنده اختلاف بین قیمت تمام شده و قیمت تکلیفی است.

نایب رییس سندیکای صنعت برق ایران با بیان اینکه نخستین کشوری در دنیا هستیم که در حوزه انرژی بیشترین مبلغ یارانه را پرداخت می‌کنیم، گفت: آثار این کمبود منابع قطعا در کاهش سرمایه‌گذاری‌ها متبلور می‌شود. بر اساس قانون ششم برنامه قرار بود سالی پنج هزار مگاوات وارد مدار شود که کمتر از نصف این رقم محقق شده است. برای تحقق کامل این برنامه سالانه بین ۴ تا ۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است که عدد قابل توجهی است.

وی با اشاره به اینکه صنعت برق یک صنعت B۲G است، گفت: از این رو، وقتی سرمایه‌گذاری نباشد قطعا پروژه‌های جدید هم تعریف نمی‌شود و این صنعت علیرغم ظرفیت‌سازی‌های خوبی که صورت گرفت گرفتار رکود می‌شود. چنانکه شاهد هستیم اکنون ظرفیت‌های موجود با یک‌سوم یا یک‌چهارم توان خود فعالیت می‌کنند. باقری خاطرنشان کرد: نتیجه همه اینها می‌شود انباشت بدهی‌های وزارت نیرو به مجموعه بخش خصوصی، نیروگاه‌داران، سیستم بانکی و… که برآورد می‌شود چیزی در حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است. تضعیف بخش خصوصی و در نتیجه گرایش آن برای دریافت تسهیلات و وام و در ادامه عدم توان بازپرداخت و تعدیل نیرو و بدهی و گرفتاری‌هایی که در این حوزه برای بخش خصوصی باقی می‌ماند، پایان کار است.

 وی افزود: از طرفی منابعی هم برای جبران این مشکلات و حتی برای راه‌اندازی قراردادهای متوقف مانده این صنعت وجود ندارد. برآیند همه اینها منجر به خاموشی، خسارت‌های اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی، رکود و تضعیف بخش خصوصی، عدم مشارکت و سرمایه‌گذاری می‌شود. به همین دلیل است که شاهد هستیم از سال ۹۲ تا کنون سرمایه‌گذاری جدیدی از سوی بخش خصوصی در راستای توسعه ظرفیت نیروگاه‌ها، صورت نگرفته است. این فعال بخش خصوصی با اشاره به پدیده حبس برق در برخی استان‌ها گفت: در بعضی استان‌ها برق مازاد وجود دارد، اما چون شبکه انتقال و توزیع متناظر با تولید توسعه پیدا نکرده است و توسعه متوازن صورت نگرفته با پدیده حبس برق روبرو شده‌ایم. همه مواردی که به آنها اشاره شد، امروزه این صنعت را با مخاطرات جدی مواجه کرده است.

 راه‌حل چیست؟

وی در پاسخ به این پرسش که چه راهکاری برای حل این مشکلات وجود دارد، گفت: معمولا در چنین شرایطی تمرکز بر طرف تقاضا و تشویق به صرفه‌جویی است و کمتر به طرف عرضه توجه می‌شود. در حالیکه می‌توانستیم در طرف عرضه هم کارهایی انجام دهیم.

باقری تاکید کرد: یکی از ریشه‌ای‌ترین کارها در این خصوص اصلاح ساختار اقتصاد برق، افزایش قیمت حامل‌های انرژی به صورت تدریجی است که در برنامه پنجم و ششم و قانون هدفمندی هم به آنها اشاره شده است. منابع بسیار زیادی می‌توانست تا کنون آزاد شود و این منابع در توسعه زیرساخت‌ها استفاده شود.

وی عنوان کرد: موضوع دیگر، بحث نظام تعرفه‌گذاری پلکانی که توازنی بین پرمصرف‌ها و کم مصرف‌ها ایجاد می‌کند. بحث رگولاتوری که مبتنی بر اصل ۴۴ است بحث دیگری است مبنی بر اینکه نظام سرمایه‌داری در بستر عرضه و تقاضای واقعی و به صورت شفاف اتفاق می‌افتد که هنوز در صنعت برق جاری نشده است. باقری با اشاره به اینکه بحث تولید مجازی امروزه در دنیا متداول است و پایه آن قانون اصلاح الگوی مصرف است، گفت: در کشورهای پیشرفته رشد مصرف و تقاضا نزدیک صفر است اما در کشور ما بین ۵ تا ۷ درصد است. نکته دیگر استفاده از ظرفیت‌های ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید است. می‌توانستیم ۱۰ هزار مگاوات با تعویض کولرهای آبی و گازی مستعمل با کولرهای استاندارد و دو هزار مگاوات با تعویض لامپ‌های پرمصرف با لامپ‌های کم مصرف ال‌ای‌دی صرفه‌جویی ایجاد کنیم. وی با اشاره به اینکه بسیاری از صنایع بالادستی از قبیل صنایع فولاد، سیمان و… شدت انرژی را بالا می‌برند، که باید مورد بررسی قرار بگیرند، گفت: توسعه تجدیدپذیرها نیز موضوع دیگری است که باید روی آن تمرکز شود. باقری اظهار کرد: اما یکی ازجدی‌ترین راهکارها در این خصوص بحث تبادل برق است که بارها راجع به آن صحبت کردیم. با توجه به موقعیت خوبی که کشور دارد، اختلاف افق از شرق تا غرب و اختلاف دما از شمال تا جنوب، پیک مصرف ما با پیک مصرف کشورهای اطراف مان متفاوت است. وی ادامه داد: این موقعیت جغرافیایی این امکان را به ما می‌دهد تا در زمان پرباری از کشورهایی که در پیک نیستند برق را وارد کنیم و بالعکس هنگامی که در کم‌باری هستیم برق را به آن کشورها صادر کنیم. با این رویکرد ایران می‌تواند به هاب برق منطقه تبدیل شده و درآمدهای پایدار برای صنعت برق ایجاد کند که بحث بسیار مفصلی است.

* دنیای اقتصاد

– بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد

دنیای اقتصاد کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین خانه را بررسی کرده است: کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین مسکن با دو خط‌کش تورم ملکی و قدرت خرید بررسی شد. نتایج این پایش، ‌ ضمن معرفی دولت‌هایی که بازار مسکن در دوره آنها، بدترین شرایط و بهترین وضعیت را داشته است، یک راهنمای کلیدی در اختیار دولت سیزدهم قرار می‌دهد. طی ۳۲ سال گذشته، هر زمان بحران قیمت مسکن باعث قفل خریدهای مصرفی شد، یک یا همه سه متغیر بیرونی ریشه اصلی نابسامانی بود. این راهنما با تشریح محرک‌های تورم مسکن، ‌ حاوی هشدار به دولت بعدی است.

بدترین دهه بازار مسکن

کارنامه چهار رئیس‌جمهور در تامین خانه زوج‌ها واکاوی شد. نتایج این واکاوی حاکی از آن است که بدترین دهه برای بازار مسکن در ده سال اخیر-بخشی از آن در دولت احمدی نژاد و هشت سال پایانی در دولت روحانی- رقم خورده است. به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از دنیای‌اقتصاد، کارنامه عملکرد ۱۲ دولت پس از انقلاب در بخش مسکن بررسی شد. این بررسی نشان می‌دهد: بهترین دوره برای متقاضیان بازار مسکن به لحاظ تورم مسکن و قدرت خرید وام، دوره ۸ ساله ریاست‌جمهوری محمدخاتمی و بدترین دوره هشت ساله، مربوط حسن روحانی بوده است. جالب آنکه بررسی دوره‌های چهارساله عملکرد دولت‌ها در حوزه مسکن، یک نتیجه متفاوت را به دست می‌دهد. این مقایسه نشان می‌دهد متقاضیان بازار مسکن به لحاظ پایین بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، طی دولت نخست سازندگی بهترین دوره را سپری کرده‌اند اما در این بخش از مقایسه، بازهم رتبه بدترین دوره به دولت دوم حسن روحانی-تدبیر و امید- طی سال‌های ۹۶ تاکنون تعلق دارد.

برآیند افت و خیز کارنامه قیمت مسکن و نقش دولت‌ها در تخریب یا بهبود اوضاع این‌طور نشان می‌دهد که طی دوره ۸ ساله دو دولت مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی (سال‌های ۶۸ تا ۷۵)، تورم سالانه مسکن ۲۲ درصد بوده است. در این دوره، قیمت مسکن در فاصله ابتدا تا انتهای دولت ۹/ ۳ برابر شد. در این سال‌ها شاخص قیمت کالا و خدمات ۸/ ۵ برابر شده بود و یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد مسکونی به بازار عرضه شد. در این سال‌ها، مهم‌ترین سیاست مسکن دولت گسترش فیزیکی (افقی) شهرها، عرضه زمین، ساخت شهرهای جدید، انبوه‌سازی، توجه به قدرت خرید مسکن (تقاضای مصرفی) و توجه به دو سمت عرضه و تقاضا بود.

دوره دوم مورد بررسی به سال‌های ۷۶ تا ۸۳ باز می‌گردد. در دولت ۸ ساله سید محمد خاتمی تورم سالانه مسکن ۱۹ درصد بود. در این دوره، قیمت مسکن از ابتدا تا انتهای دوره ۸ ساله، ۷/ ۳ برابر رشد کرد. تیراژ ساخت مسکن طی این سال‌ها به ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد مسکونی رسید. نکته جالب آنکه متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران در دولت اول اصلاحات معادل ۲۶ مترمربع و در دولت دوم اصلاحات معادل ۱۶ مترمربع بود. مسکن استیجار، واگذاری زمین دولتی به انبوه‌سازان (مشارکتی)؛ توجه غالب به عرضه نیز مهم‌ترین سیاست‌ها و اهداف برنامه‌ریزی شده دولت برای بخش مسکن عنوان شد.

نتایج کارنامه دولت مهرورز در بخش مسکن طی سال‌های ۸۴ تا ۹۱ نیز دربردارنده نکات مهمی است. طی ۸ سال ریاست‌جمهوری محمود احمدی نژاد اگرچه حدود ۵ میلیون واحد مسکونی (حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ واحد در قالب خانه‌سازی دولتی و الباقی توسط بخش خصوصی) ساخته شد اما قیمت مسکن از ابتدای سال ۸۴ تا پایان ۹۱ معادل ۷/ ۴ برابر رشد کرد. تورم سالانه مسکن طی این سال‌ها به ۲۵ درصد رسید و متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران به سطحی پایین‌تر از ۸ سال دوره اصلاحات سقوط کرد. به طوری‌که متوسط قدرت خرید تسهیلات مسکن در شهر تهران در دولت نخست احمدی‌نژاد، معادل ۱۸ مترمربع و در دولت دوم او معادل ۹ مترمربع شد. طرح مسکن مهر یکه‌تاز سیاست دولت محمود احمدی‌نژاد در بخش مسکن بود.

چهارمین دوره مورد بررسی به دو دوره ریاست‌جمهوری حسن روحانی مربوط می‌شود که به لحاظ بالا بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، بدترین دوره بوده است. جزئیات این کارنامه نشان می‌دهد: تورم سالانه مسکن ۳۳ درصد و قیمت مسکن در انتهای سال گذشته (برابر با آخرین آمار رسمی موجود و در دسترس) نسبت به سال ۹۲(آغاز دولت اول روحانی) ۷/ ۸ برابر شده است. در این سال‌ها نیز وام خانه اولی‌ها و مسکن ملی مهم‌ترین سیاست‌های بخش مسکن بودند که به شکل ناتمام اجرایی شدند.

به این ترتیب بدترین وضعیت بازار مسکن در دولت دوم روحانی و بهترین وضعیت بازار مسکن در دولت اول مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به لحاظ پایین بودن تورم مسکن و قدرت خرید وام، شکل گرفت. در عین حال، بدترین وضعیت بازار مسکن طی دوره ۸ ساله دولت‌ها مربوط به حسن روحانی و بهترین وضعیت این بازار طی دوره ۸ ساله مربوط به دولت سید محمد خاتمی می‌شود.

مشخص شدن بهترین و بدترین رتبه میان دولت‌های مختلف در این مقایسه، این سوال مهم را به وجود می‌آورد که آیا راز موفقیت یا عدم موفقیت دولت‌ها در کنترل جهش قیمت مسکن یا سلطه رکود و تورم بر این بازار، به سیاست‌ها و برنامه‌های اجرایی در هر دوره باز می‌گردد یا آنکه عوامل و پارامترهای دیگری در بروز این عملکرد موثر بوده‌اند؟

بررسی جزئیات کارنامه ۳۲ ساله (از سال ۶۸ تاکنون) دولت‌های مختلف در سیاست‌های بخش مسکن و اثرات آن بر بازار، پاسخ مشخصی به این سوال می‌دهد. پاسخ اولیه به این سوال منفی است. به این معنی که ردپای دو عامل بیرونی بر نتیجه کارنامه عملکرد دولت‌ها در بخش مسکن پررنگ‌تر از سیاست‌ها و برنامه‌های درون بخشی بوده است.

 درواقع بررسی این روند ۳۲ ساله نشان می‌دهد وزن اصلی در جهت دهی به تورم مسکن، قدرت خرید مسکن و شرایط بازار را دو متغیر بیرونی بخش مسکن یعنی مجموعه تحولات غیراقتصادی و سیاست‌های پولی و ارزی دانسته‌اند. به‌طوری‌که در تمامی این سال‌ها تورم مسکن از دو ناحیه شامل تورم عمومی و شوک ارزی بیشترین اثرپذیری را داشته است. تحولات بازار مسکن در سال ۸۶ شاهد مناسبی بر این ادعا است. در این مقطع زمانی تورم عمومی منجر به شارژ تورم مسکن و افزایش خریدهای سرمایه‌ای شد. هرچند در این سال، سیاست تثبیت ارزی در پیش گرفته شده بود، اما مجموعه سیاست‌های پولی و مدیریت اقتصادی به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بود که تورم عمومی دستخوش نوسانات زیادی شد. رشد قابل‌توجه تورم عمومی تا جایی پیشرفت که قیمت مسکن تحت تاثیر قرار دارد و تورم مسکن به میزان قابل‌توجهی رشد کرد.

علاوه بر این در دو مقطع زمانی دیگر نیز سیاست ارزی اجراشده به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تورم در بازار مسکن را تحت تاثیر قرار داد. اولین دوره مربوط به اجرای سیاست تثبیت ارز در دهه ۸۰ و پرش فنر ارزی در سال ۹۱ بود. در این سال نرخ ارز ۵/ ۱۱۶ درصد جهش کرد و به‌صورت مستقیم قیمت نهاده‌های ساختمانی را تحت تاثیر قرار داد؛ در عین حال به‌صورت غیرمستقیم نیز منجر به تحریک خریدهای سرمایه‌ای در بازار مسکن شد. دومین مقطع نیز به شوک ارزی سال ۹۷، ۹۸ و ۹۹ باز می‌گردد که نرخ ارز ۱۶۶ درصد جهش پیدا کرد و شرایط بازار مسکن را تحت تاثیر قرار داد. البته در سال ۹۷ در کنار شوک ارزی، انتظارات تورمی ناشی از بازگشت تحریم‌ها بر شرایط تورمی بازارها از جمله بازار مسکن تاثیرگذار بود.

نکته جالب دیگر در نتایج به‌دست‌آمده کارنامه عملکرد ۱۲ دولت گذشته در بخش مسکن آن است که اگرچه بازار مسکن در هشت سال دولت سید محمد خاتمی بهترین وضعیت را برای متقاضیان داشته است، اما مرور برنامه‌ها و سیاست‌های اجراشده از سوی دولت برای این بخش نشان می‌دهد که کمترین سیاست‌های کنترلی در این دوره اجرایی شده است. همان‌طور که اشاره شد مسکن استیجار و واگذاری زمین دولتی به انبوه‌سازان (مشارکتی) دو برنامه شاخص دولت برای بخش مسکن بود. در عین حال بدترین دوره بازار مسکن برای متقاضیان در دوره هشت ساله دولت حسن روحانی رقم خورد. در این سال‌ها نیز به جز یکی دو سال اخیر که برای ساخت مسکن ملی برنامه‌ریزی، سیاست و برنامه خاصی اجرایی نشد که قیمت مسکن طی این دوره ۷/ ۸ برابر شد. پس از آن نیز بدترین وضعیت به دوره هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد تعلق دارد که قیمت مسکن از ابتدای سال ۸۴ تا انتهای سال ۹۱، ۷/ ۴ برابر رشد کرد. این در حالی است که بیشترین تیراژ خانه‌سازی دولتی در دوره هشت ساله محمود احمدی نژاد اتفاق افتاد. میزان رشد قیمت مسکن در دوره هشت‌ساله محمد خاتمی معادل ۷/ ۳ برابر و در دوره هشت ساله مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نیز معادل ۹/ ۳ برابر بود.

در تمامی دوره‌ها، دولت‌های گذشته تاکنون این تصور را داشته که اگر عرضه مسکن افزایش پیدا کند، قیمت مسکن کاهش پیدا می‌کند، اما این فرضیه با بررسی برنامه‌ها و سیاست‌های اجراشده از سوی دولت‌ها کاملا زیرسوال می‌رود. به‌طوری‌که در دوره هشت‌ساله ریاست‌جمهوری محمد خاتمی، با وجود آنکه برنامه و سیاست خاصی اجرایی نشد، اما چون شرایط متغیر غیراقتصادی بیرونی و سایر شرایط اقتصاد کلان کشور مناسب بود، سرمایه‌گذاران ساختمانی به ورود به بخش مسکن تمایل داشتند و در مقابل با وجود حجم بالای خانه‌سازی دولتی در دوره محمود احمدی‌نژاد، یکی از بالاترین میزان رشد قیمت مسکن در آن دوره رقم خورد.

در این میان مروری بر چگونگی اثرگذاری متغیر بیرونی بر روند بازار مسکن این موضوع را به خوبی روشن می‌سازد. در دوره سازندگی، کشور در جریان بازسازی پس از جنگ و موعد بازپرداخت وام‌های خارجی قرار داشت که به شکل تنگنای مالی در کنار تنگنای ارزی بروز کرد. در دوره اصلاحات نیز متغیر غیراقتصادی از هر حیث (نه جنگ، نه تحریم)، به ترزیق امیدواری و خوش بینی در بازار مسکن انجامید و باعث ثبت بهترین دوره در بازار مسکن شد. تا اینکه در دوره هشت‌ساله دولت مهرورزی، رشد قابل‌توجه درآمدهای نفتی باعث بروز بیماری هلندی و تشدید تورم عمومی در کنار تبعات تثبیت نرخ ارز شد و نهایتا اینکه قیمت مسکن از دو محل تورم عمومی و شوک ارزی جهش کرد. نهایتا در دوره تدبیر و امید، شوک ارزی در کنار تحریم و کاهش درآمد نفت و عدم سیاست‌گذاری صحیح پولی باعث جهش بی‌سابقه قیمت مسکن شد.

برآیند بازار مسکن طی ۳۲ سال گذشته یک نتیجه مشخص دارد و آن اینکه بازار مسکن بیش از آنچه از سیاست‌های درونی بازار، تاثیر بگیرد، از متغیرهای غیراقتصادی و اقتصادی بیرونی اثر می‌پذیرد. ‌ بنابراین دولت‌ها برای ساماندهی این بازار و جلوگیری از تورم افسارگسیخته در آن، نمی‌توانند به اجرای برنامه‌های تک‌بعدی همچون تحریک عرضه یا فقط تحریک تقاضا اکتفا کنند. از این رو کارشناسان اقتصادی و بازار مسکن پیشنهاد می‌دهند دولت آینده برای ساماندهی این بخش، باید بهبود شرایط بیرونی بازار مسکن را در اولویت قرار دهد و برای بازار مسکن توجه دو طرفه به عرضه و تقاضا و همچنین اخذ مالیات سالانه از مالکان را در دستورکار فوری قرار دهد.

– بازیگران نقش اول رکود بازار خودرو

دنیای‌ اقتصاد به بررسی بازار خودرو پرداخته است: هرچند بازار خودرو این روزها با موجی نه چندان قوی از افزایش قیمت مواجه شده است، با این حال شهروندان همچنان میل چندانی به خرید نشان نمی‌دهند تا بازار خردادماه در رکودی سنگین قرار داشته باشد.

آن‌طور که فعالان بازار می‌گویند، طی این هفته و متناسب با نوسان بازار ارز، قیمت خودرو افزایشی شده و حداقل یک میلیون تومان روی قیمت‌ها رفته است. این در حالی است که تقاضای چندانی برای خرید خودرو وجود ندارد و گویا شهروندان در انتظار سرانجام مسائلی مانند، مذاکرات برجامی در وین، انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو و همچنین قیمت‌گذاری خودرو هستند.

هرچند معمولا در خردادماه بازار خودرو با رشد خرید و فروش مواجه می‌شود و تقاضا بالا می‌رود و قیمت هم رشد می‌کند، اما امسال تنها قیمت بالا رفته و خبری از رشد تقاضا نیست. در باب اینکه چرا بازار خودرو در این مقطع از سال دچار رکودی سنگین شده، دلایل مختلفی از سوی کارشناسان مطرح می‌شود. در این بین به نظر می‌رسد سه عامل اساسی شامل مذاکرات برجامی در وین، انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم ایران و همچنین قیمت‌گذاری خودرو، رکود فعلی را در بازار خودرو ایجاد کرده‌اند. این هم که با وجود رکود، قیمت‌ها بالا رفته‌اند، بیشتر ریشه در نوسان بازار ارز دارد. قیمت ارز در این چند روز افزایشی بوده و از همین رو بازار خودرو نیز متاثر از آن با رشد نسبی قیمت مواجه شده است. طبعا اگر قیمت ارز روند کاهشی در پیش بگیرد، منحنی قیمت خودرو نیز نزولی خواهد شد، اتفاقی که در گذشته بارها رخ داده است.

هرچند مسائلی مانند تولید و عرضه نیز در افت و خیز قیمت خودروها در بازار نقش دارند، با این حال حداقل طی سه سال گذشته (دوران تحریم) انتظارات تورمی و قیمت ارز عوامل موثر اصلی در رشد قیمت خودرو بوده‌اند. البته در مورد خودروهای وارداتی، ممنوعیت ورود خودرو به کشور نیز عامل اثرگذار مهمی در رشد قیمت بوده، با این حال انتظارات تورمی و رشد قیمت ارز نیز حسابی قیمت‌ها را در این بازار شارژ کردند.

 سه عامل رکودزا در بازار

در بین عوامل رکودزا در بازار خودرو، به نظر می‌رسد مذاکرات برجامی وین نقش محوری را بازی می‌کند. از چند هفته پیش این مذاکرات آغاز شده و اغلب گمانه‌زنی‌ها هم درباره سرانجام آن مثبت بوده است. از همین رو خیلی‌ها خرید خودرو را به تعویق انداخته‌اند تا شاید در آینده بتوانند خودروهای موردنظرشان را با قیمت کمتری خریداری کنند. تصور این دسته از شهروندان این است که با بازگشت ایران و آمریکا به توافق هسته‌ای و برجام و لغو تحریم‌ها، انتظارات تورمی کاهش پیدا می‌کند و قیمت ارز نیز پایین می‌آید، بنابراین خودرو نیز در مسیر افت قیمت قرار خواهد گرفت.

 این تصور البته می‌تواند درست باشد، زیرا در گذشته نیز چنین اتفاقی رخ داده است. به‌عنوان مثال بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در آبان سال گذشته و پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ، انتظارات تورمی ایرانی‌ها فروکش کرد، قیمت ارز پایین آمد و منحنی قیمت خودرو هم نزولی شد. حالا نیز انتظار می‌رود با احیای برجام و لغو تحریم‌ها، چنین اتفاقی دوباره و حتی در ابعادی وسیع‌تر نسبت به آبان ۹۹ رخ بدهد. همین چند روز پیش سخنگوی دولت اعلام کرد قیمت ارز بین ۱۱ تا ۱۷ هزار تومان خواهد ایستاد. این پیش‌بینی اگر حتی در سقف آن (۱۷ هزار تومان) نیز درست از آب در بیاید، نقش مهمی در کاهش قیمت خودرو خواهد داشت. با دلار ۱۷ هزار تومانی یا کلا زیر ۲۰ هزار تومان، قیمت‌های فعلی خودرو محلی از اعراب ندارند و بدون تردید دچار ریزش قابل‌توجهی خواهند شد.

با احیای برجام و لغو تحریم‌ها و به تبع آن کاهش‌قیمت ارز و خودرو، بسیاری از خودروهای دپویی نیز روانه بازار می‌شوند و این موضوع نیز نقش مهمی در کاهش قیمت خواهد داشت. در حال حاضر چند صد هزار دستگاه خودرو توسط شهروندان عادی و سوداگران در پارکینگ‌ها دپو شده‌اند تا در وقت مقتضی (وقتی قیمت‌ها رشدی اساسی را به خود دیدند) به فروش برسند. این در حالی است که احیای برجام و کاهش انتظارات تورمی و قیمت ارز، سبب افت قیمت خودرو خواهد شد و بنابراین دپوی خودروها دیگر توجیه ندارد.

اما دیگر عامل اثرگذار بر رکود بازار خودرو، انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم در کشور است. هشت روز دیگر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران برگزار می‌شود تا میهمان جدید پاستور مشخص شود. معمولا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، بازارها با بلاتکلیفی مواجه می‌شوند و شهروندان در خرید و فروش دچار تردید شده و خیلی‌ها معاملات‌شان را در بخش‌های مختلف از جمله خودرو، به بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات موکول می‌کنند. این بار نیز همین اتفاق در بازار خودرو رخ داده و بسیاری از شهروندان منتظر مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری هستند، چون گمان می‌برند نتیجه نهایی در افت و خیز انتظارات تورمی و قیمت ارز و به تبع آن قیمت خودرو اثر خواهد داشت.

در نهایت اما موضوع دیگری که می‌توان آن را جزو عوامل رکود بازار خودرو دانست، مساله قیمت‌گذاری است. با توجه به اینکه گفته می‌شود تعیین قیمت بخشی از خودروها به نوعی در اختیار خودروسازان قرار گرفته، این موضوع ممکن است روند تولید را سرعت بخشیده و عرضه به بازار را افزایش دهد. افزایش عرضه، می‌تواند به نوبه خود سبب کاهش قیمت شود، از همین رو شهروندان این فاکتور را نیز مورد توجه قرار داده‌اند.

 چه خبر از قیمت؟

به بازار خودرو برویم و ببینیم این هفته در آن چه گذشته است. با وجود رکود معاملات، این هفته قیمت‌ها در بازار بالا رفتند. طبق اخبار رسیده از بازار در حال حاضر پژو پارس در مدل LX، قیمتی برابر با ۲۷۴ میلیون تومان دارد. همچنین برای پژو ۲۰۶ تیپ ۲ نیز تا ۲۰۳ میلیون تومان هم قیمت پیشنهاد می‌شود. از بازار مدل صندوق‌دار ۲۰۶ هم خبر می‌رسد قیمت این خودرو تا مرز ۲۵۵ میلیون تومان پیشروی کرده است. در مورد پژو ۲۰۶ تیپ ۵ نیز فعالان بازار از صعود قیمت این خودرو تا ۲۶۰ میلیون تومان خبر می‌دهند.

اما برای خرید پژو ۲۰۷ اتومات، چیزی حدود ۳۹۸ میلیون تومان باید هزینه کرد، حال آنکه مدل دنده‌ای آن را می‌توان تا ۲۸۸ میلیون تومان نیز خرید. سری اما به بازار سمند و پژو ۴۰۵ بزنیم. طبق اطلاعات رسیده از بازار، سمند در مدل EF۷ قیمتی برابر با ۲۰۳ میلیون تومان دارد. برای خرید پژو ۴۰۵ نیز باید ۲۱۸ میلیون تومان هزینه کرد. اما رانا نیز با افزایش قیمت در بازار مواجه شده، چه آنکه برای خرید آن ۲۳۰ میلیون تومان نیاز است. همچنین برای خرید دنا در مدل معمولی هم باید ۲۸۸ میلیون تومان هزینه کرد، این در حالی است که قیمت مدل پلاس و غیر اتوماتیک این محصول به ۳۲۵ میلیون تومان رسیده است. اگر مشتری دنا پلاس توربو شارژ اتومات هستید نیز باید چیزی حدود ۴۵۰ میلیون تومان برای آن کنار بگذارید.

اما نگاهی هم به قیمت محصولات سایپا و پارس خودرو در بازار بیندازیم. طبق اطلاعات کسب شده از بازار، در حال حاضر برای خرید کوئیک دنده‌ای در مدل R باید ۱۵۸ میلیون تومان هزینه کرد. همچنین قیمت مدل اتومات پلاس این خودرو نیز به ۲۲۰ میلیون تومان رسیده است. برای خرید تیبای معمولی هم نیاز به ۱۳۰ میلیون تومان پول دارید و مدل هاچ بک این خودرو نیز ۷ میلیون تومان گران‌تر از آب در می‌آید. در نهایت اینکه قیمت ساینا اس در مدل دنده‌ای نیز به ۱۶۰ میلیون تومان رسیده است و برای مدل پلاس آن هم تا ۱۶۴ میلیون تومان قیمت پیشنهاد می‌شود.

* کیهان

– نقش بانک مرکزی در سقوط بورس

کیهان نقش مدیریت بانکی در تورم و نابسامانی اقتصادی را بررسی کرده است: بررسی‌ها نشان می‌دهد در مشکلاتی همچون تورم و گرانی، نابسامانی بازارها، خلق نقدینگی، بحران بازار سرمایه و… رد پای مدیران بازار پولی کشور به چشم می‌خورد.

مجموعه نظام بانکی سهم بزرگی از اقتصاد را در اختیار دارد و با توجه به ابزارهای قدرتمند و ویژه در انحصار خود، یکی از گزینه‌های اصلی برای عیب‌یابی و درمان مشکلات اقتصادی کشور است.

یک سر نخ از آنچه امروز به عنوان معضلات تورم، آشفتگی بازارهای مختلف، گسترش دلالی، فسادهای اقتصادی و… دیده و شنیده می‌شود، به نظام بانکی برمی‌گردد.

ردپای بانک‌ها در تورم

بانک‌ها را یکی از عوامل اصلی ایجاد افزایش سطح عمومی قیمت‌ها می‌دانند. آنها برای کسب سود بالا وارد بازارهای ارز و سکه و مسکن می‌شوند، با افزایش تقاضا به افزایش قیمت‌ها دامن می‌زنند، در بازارها حباب ایجاد می‌کنند و در نهایت اگر این حباب به هر دلیلی تخلیه شود، این مردم‌اند که متضرر می‌شوند.

اما بانک‌ها چگونه منجر به تورم می‌شوند؟ درپاسخ به این سؤال، چندی پیش تجارت‌نیوز از قول تیمور رحمانی، اقتصاددان نوشت از دهه ۸۰ به بعد، تاسیس بانک‌های خصوصی و رقابت بین بانک‌ها بر سر پرداخت سود بانکی بالاتر، عاملی برای افزایش نقدینگی و تورم شده ‌است. به گفته این کارشناس وقتی نرخ سود بالاست به کنتوری برای افزایش نقدینگی تبدیل می‌شود که همان بالارفتن ضریب فزاینده نقدینگی است.

نکته مهم در این میان این است که بانک‌ها در سال‌های اخیر در حالی نرخ سودهای بالایی به مردم پرداخت کرده‌اند که هیچ اتفاق مثبتی در اقتصاد ایران رخ نداده که سود تضمین‌شده و بالایی برای بانک‌ها ایجاد کند. به عبارتی فرضیه اصلی این است که بانک‌ها با پرداخت تسهیلات و سرمایه‌گذاری در تولید، کسب سود می‌کنند اما کدام فعالیت تولیدی در این سال‌های رکود، چنین سودی نصیب سیستم بانکی می‌کند؟ لذا بانک‌ها برای پرداخت این سودهای بالا به بنگاهداری و بازارهای دلالی روی می‌آورند.

دلالی سازمان‌یافته

در همین رابطه کامران ندری، کارشناس بانکی می‌گوید: با توجه به شرایط اقتصادی کشور و صورت‌های مالی بانک‌ها، تأمین نرخ سود بالا از توان بانک‌ها خارج است، مگر اینکه سرمایه‌شان را به بازارهای دلالی سکه و دلار ببرند.

این گمانه‌ای است که در سال‌های اخیر به‌خصوص در زمان اوج نوسانات ارزی و گرانی سکه مطرح شد؛ اینکه بانک‌ها بخشی از دارایی خود را به سکه و ارز تبدیل کرده‌اند و تقاضای بالای بانک‌ها در بازار به افزایش تقاضا و قیمت دامن زده است.

حسین درودیان، کارشناس مسائل بانکی با تایید ورود بانک‌ها به بحث دلالی می‌گوید رویه کل بانک‌ها در دنیاست که در قالب یک بانک خصوصی به اقتضای عدم ریسک‌پذیری و تأمین سودهای کوتاه‌مدت، وارد عملیات سفته‌بازانه می‌شوند. اما عمده ورود آنها به بحث بازار مستغلات است و آنها وارد بازار طلا و ارز نمی‌شوند. اما در ایران بانک‌ها وارد هر نوع بازاری می‌شوند که خود این اقدام از خلق پول هم نگران‌کننده‌تر است و مشکلات بیشتری برای اقتصاد ایجاد می‌کند. سال گذشته محمودزاده معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد که یک بانک خصوصی-دولتی مالک یک‌هزار واحد مسکونی خالی است!

با این وصف آیا نباید از مدیریت نظام بانکی پرسید چرا بانک‌ها به جای کمک به تولید به خرید هزاران ملک می‌پردازند و آیا با این دست فرمان نباید بانک‌ها را یکی از عوامل گرانی مسکن دانست؟

انفجار نقدینگی

یکی از عوامل بروز تورم به هم خوردن نسبت نقدینگی به تولید است که افزایش فاجعه بار این نسبت به دلایل مختلفی رخ می‌دهد که یکی از مهم‌ترین این دلایل، قدرت انحصاری خلق پول بانک‌ها است.

براساس آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی، در سال ۹۹ که عبدالناصر همتی ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت حجم نقدینگی ۴۰.۶ درصد رشد کرده که این میزان از سال ۱۳۵۷ تاکنون بی‌سابقه است و یک رکورد محسوب می‌شود. جزئیات متغیرهای پولی و بانکی اسفندماه ۹۹ که به تازگی منتشر شده که نشان می‌دهد حجم نقدینگی در سال ۹۸ معادل ۲۴۷۲ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان بوده که با ۱۰۰۴ هزار میلیارد تومان افزایش در سال گذشته به ۳۴۷۶ هزار و ۱۷۰ میلیارد تومان رسیده است.

مهدی طغیانی، سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی دیروز در همایش طرح قانونی بانک مرکزی، بانک مرکزی را عامل اصلی رشد نقدینگی عنوان و اظهار کرد: ساختاری که در قانون پولی- بانکی کشور بوده به بانک مرکزی اجازه نداده تا بتواند بر اساس هدف‌گذاری‌هایش در مورد متغیرهای اقتصادی، برنامه‌ریزی کند. بانک مرکزی در عمل به مثابه صندوق دولت‌ها بوده و دولت زمانی که با کسری مواجه ‌شده، سراغ بانک مرکزی ‌رفته تا نیازش را از این طریق تأمین کند. غافل از اینکه این عمل زیان بار است و باعث کاهش ارزش پول ملی و رشد سرسام‌آور نقدینگی می‌شود. به همین خاطر در این یک سال شروع مجلس یازدهم، با جدیت تمام روی اصلاح قانون و نظام بانکداری وقت گذاشتیم.

هیولای بانک‌های خصوصی

طغیانی تأکید کرد: یک مشکل دیگر که در سال‌های اخیر ایجاد شده، خلق پول نظام بانکی است. دو بانک خصوصی در سال ۹۷، به اندازه بودجه کل کشور، خلق نقدینگی و اعتبار داشتند. این اقدام بر اساس اختیاراتی که با ایجاد بانک در اختیار بانک‌دار قرار می‌گیرد، انجام شده و چون نظارت ضعیف است باعث می‌شود بانک‌دارها از اختیاراتشان سوءاستفاده کنند. اختیاراتی که بانکدارهای خصوصی به واسطه آن، بانک مرکزی را برای برداشت از ذخایر بانک مرکزی تحت فشار می‌گذارند و می‌گویند اگر به ما کمک نکنید و منابع در اختیارمان نگذارید ما نمی‌توانیم از عهده اداره بانک بربیاییم و باید کل بانک را جمع کنیم.

محمدحسین حسین‌زاده بحرینی، دبیر کارگروه تحول نظام بانکی در کمیسیون اقتصادی مجلس می‌گوید: اولین بانک خصوصی کشور در سال ۱۳۸۰ راه افتاد و در بررسی که انجام دادیم در این ۲۰ سال گذشته در حالی که مجموع رشد اقتصادی کمتر از یک درصد یعنی فقط ۳۶ صدم درصد رشد تجمیعی بوده‌اما در همین مدت رشد نقدینگی ۱۰ هزار و ۲۵۰ درصد یعنی ۱۰۲.۵ برابر شده است.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس این نماینده مجلس گفت: از سال ۸۰ که بانک خصوصی راه افتاد ما اقتدار پولی را از حاکمیت به شبکه بانکی شامل سهامداران عمده و مدیران بانکی منتقل کردیم و این جابه‌جایی قدرت صورت گرفت که اگر این روند ادامه پیدا کند، آینده بدتر خواهد شد و این نقطه محوری ما در طرح اصلاح نظام بانکداری است و به خاطر همین مسئله ما نقطه عزیمت خود را از سال ۸۰ مصادف با تاسیس اولین بانک خصوصی در نظر گرفتیم.

زانوی بانک روی گلوی تولید

نکته دیگر اینکه بانک‌ها با وجودی که قرار بود عاملی برای کمک به تولید باشند بعضا به عاملی برای فشار به تولید داخلی بدل شده‌اند. آمار تعطیلی یا تملک واحدهای تولیدی توسط بانک‌ها نمونه‌ای از این فشار بانک‌ها بر واحدهای تولیدی است. در همین رابطه قائم‌مقام ستاد تسهیل و رفع موانع تولید چندی قبل خبر داد: براساس اعلام بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی، دو هزار و ۷۸۹ واحد تولیدی تا پایان آذر ۹۹ به تملک ۱۶ بانک درآمدند.

بابک دین‌پرست، ۲۲ اردیبهشت‌ماه در حاشیه چهاردهمین جلسه ستاد تسهیل و رفع موانع تولید در جمع خبرنگاران توضیح داد: سه بانک بزرگ کشور به ترتیب ۹۷۰، ۶۷۴ و ۳۳۸ واحد تولید را در تملک خود دارند.

دی‌ماه سال گذشته نیز یک عضو هیئت مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت گفته بود: بیش از دو هزار واحد تولیدی به وسیله بانک‌ها تملک و تعطیل شده است و تعداد زیادی نیز در مراحل اجرایی بلاتکلیف هستند و هر لحظه ممکن است تعطیل شوند.

همچنین در همان ایام خبرگزاری تسنیم طی گزارشی از قول معاون قضائی دادستان کل کشور نوشت بیش از ۷۰۰ مورد به دفتر معاونت قضائی دادستان کل کشور مراجعه کرده‌اند و پرونده‌ها درباره واحدهای تولیدی تملک شده توسط بانک‌ها باز است، بیشتر این پرونده‌ها درباره میزان محاسبه نرخ سود، ریز محاسبات، صورت مسئله‌ای که مطرح می‌کنند و سود مرکب تسهیلات بانکی است.

سعید عمرانی عنوان کرد: این مسائل به شعبده‌بازی شبیه است، زیرا تولیدکننده می‌گوید پنج میلیارد تسهیلات گرفته، ۱۰ میلیارد پرداخت کرده و هنوز ۱۵ میلیارد مانده است!

نظام بانکی حیاط خلوت ابربدهکاران

نکته بعدی اینکه یکی از نشانه‌های سوءکارکرد نظام بانکی، افزایش بدهکاران بانکی دانه‌درشت است. عبدالناصر همتی، رئیس‌ کل بانک مرکزی فروردین امسال در یک گفت‌وگوی تلویزیونی اظهار کرد: ۱۱ بدهکار بزرگ بانکی با ۹۰ هزار میلیارد تومان بدهی در کشور وجود دارد که ما در طی مدت کوتاهی توانسته‌ایم حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان این بدهی را از آنها پس بگیریم.

این حجم از بدهی بانکی از سوی تعداد معدودی افراد، علاوه ‌بر اینکه نشانه بیمار بودن نظام بانکداری کشور و همچنین بی‌عدالتی در توزیع منابع می‌باشد، بیانگر ضعف دستگاه‌های نظارتی و در رأس آن نهاد ناظر بازار پولی، یعنی بانک مرکزی است.

مسئولان بانکی کشور باید توضیح دهند که بر چه اساسی این میزان تسهیلات در اختیار افرادی معدود قرار می‌گیرد اما کارآفرینان و تولیدکنندگان بسیاری درگیر کمبود نقدینگی در گردش هستند.

مسئولان در این سال‌ها چه کار می‌کردند که این حجم عظیم از بدهی‌ها انباشت شده و چرا هیچ وقت اسامی آنان منتشر نمی‌شود؟

نکته بعدی درباره نقش مدیریت نظام بانکی درسقوط بازار سرمایه است. میلیون‌ها سهامدار سال گذشته با دعوت و حمایت مسئولان دولت تدبیر و امید، از شخص حسن روحانی گرفته تا فرهاد دژپسند و عبدالناصر همتی در زمان اوج بورس پا به این بازار گذاشتند اما پس از مدت کوتاهی با زیان‌های سنگینی مواجه شدند. بسیاری از این سهامداران زیان دیده، خسارت خود را نتیجه عملکرد همین افراد دولتی خصوصا مدیریت ارشد بانک مرکزی

می‌دانند.

با این حال رئیس‌ کل بانک مرکزی که این روزها سرگرم رقابت‌های انتخاباتی است، مانند سایر مسئولان دولت مسئولیت اقدامات خود در ریزش کم‌سابقه بورس را نپذیرفته است؛ این درحالی است که بررسی اظهارات و عملکرد او در یکی دو سال گذشته نشان می‌دهد او نیز پا به پای سایر مسئولان دولت، هم از طریق دعوت بی‌موقع به بورس در اوج حباب قیمت‌ها و هم تغییر سیاست‌های پولی بر خلاف منافع بازار سرمایه، در زیان مردم در بورس شریک بوده است.

بسیاری از سهامداران معتقدند عامل اصلی ریزش بورس در عملکرد سیاست‌گذار پولی در اواخر سال ۹۸ و اواسط سال ۹۹ نهفته است که نرخ سود بین بانکی را از زیر ۱۰ درصد تا ۱۷ درصد افزایش داد و زمینه خروج سرمایه‌های کلان از بورس و ریزش بازار را فراهم نمود.

به این ‌ترتیب عواملی همچون عدم واریز منابع صندوق توسعه ملی در زمان مقرر، عدم اجازه استفاده از تسهیلات برای صندوق‌ها و سبدگردان‌ها، فشار به بانک‌ها برای خرید اوراق دولت، دستکاری در فروش قیمت ارز پتروشیمی‌ها، بالا بردن نرخ مبادلات بین‌بانکی از هشت درصد به نزدیک ۲۰ درصد و… عواملی است که باید عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی نسبت به آنها پاسخگو باشد.

* فرهیختگان

– دولت روحانی رکورددار تورم در ۷۰ سال اخیر است

فرهیختگان عملکرد دولت روحانی را بررسی کرده است:‌ حسن روحانی، رئیس‌جمهور روز گذشته در جلسه هیات دولت از ادعاهای جدید و عجیبی رونمایی کرد. ادعای اول ایشان این بود که سال‌های ۹۳ تا ۹۶ طلایی‌ترین دوران اقتصادی کشور بوده است و وضعیت موجود تنها حاصل تحریم‌هاست. روحانی مستقیم و غیرمستقیم اشاره می‌کرد (ادعای دوم) که اگر تحریم‌ها نبودند، قدرت اقتصادی و شکوفایی اقتصادی دولت متوقف نمی‌شد. هر دو ادعای روحانی از اساس غلط است. حدفاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ به هیچ‌وجه به لحاظ متغیرهایی مانند؛ تورم، رشد اقتصادی، اشتغال و تشکیل سرمایه ثابت و… طلایی نبوده و چه بسا متوسط به سمت پایین ارزیابی می‌شود.

روحانی باید در طلایی خواندن این بازه زمانی دقت کند و بداند که؛ ۱- در حدفاصل سال‌های ۱۳۶۸ تا پایان ۱۳۷۱ متوسط رشد اقتصادی در کشور ۹ درصد و در بازه زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ در حدود ۶ درصد بوده است ۲- در بازه زمانی ۹۳ تا ۹۶ میزان سرمایه‌گذاری در کشور ۱۵ درصد کاهش پیدا کرده، ۳۵ میلیارد دلار ارزپاشی برای سرکوب نرخ دلار و همچنین نرخ بهره برای پارک نقدینگی در حساب‌های بلندمدت بالا نگاه داشته شده است.

همه این موارد موجب فشرده شدن فنر بحران پولی و مالی بود که تحریم‌های سال ۹۷ صرفا تحریک‌کننده و تعجیل‌کننده آن بود. ۳- سال ۹۵ که جناب روحانی معتقد است با رشد اقتصادی ۱۲ درصد نظیر ندارد، سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۷۰ را با رشد اقتصادی ۱۳ و ۱۴ درصد جلوی خود می‌بیند. اما اگر بپذیریم این دوره به لحاظ اقتصادی متوسط بوده است باز هم ادعای دوم به این دلایل پذیرفتنی نیست؛ الف) برجام در مطلوب‌ترین حالت خود رفع تنش و مانع تحریم وابستگی‌های اقتصادی ایران می‌شد، درواقع ایران را به لحاظ اقتصاد سیاسی شبیه به کشوری مانند؛ پاکستان و مصر می‌کرد. ب) رفع تحریم‌ها باید انجام شود و کسی در این مورد حرفی ندارد اما با برداشته شدن تحریم‌ها؛ صرفه اقتصادی تولید در ایران چقدر می‌تواند از این فضای بی‌تنش بهره‌برداری کند؟

ج) این تنها شرطی کردن اقتصاد است والا در سال ۹۵ که تحریم نبود و بهترین رشد اقتصادی دولت روحانی یعنی همان ۱۲ درصد بود، رشد اقتصادی بدون نفت تنها ۲ درصد و کمتر از میانگین تاریخی خود بوده است.

 بازی مافیایی روحانی با انتخابات

روز گذشته حسن روحانی در جلسه هیات‌دولت به ایراد سخنرانی در حدود ۴۵ دقیقه پرداخت که هرچقدر صحبت‌های ایشان را کنارهم می‌گذاریم به چیزی غیر از تناقض نمی‌رسیم. دولتمردان ارشد و صحبت‌هایشان بیشتر نمود یک شخصیت ناوارد در بازی مشهور این روزها یعنی مافیا را دارد که تنها برای ماندن در بازی دست‌وپا می‌زنند.

بازی مافیا که این روزها در شبکه‌های اینترنتی و محفل‌های اجتماعی رواج پیدا کرده، بازی‌ای است که در آن اقلیتی تحت‌عنوان مافیاها از نقش خود آگاه هستند و اکثریتی تحت‌عنوان شهروندها باید به‌دنبال آنها بگردند.

در این بازی که بر پایه تظاهر بنا شده است، گاهی مافیاها برای ردگم‌کنی خود را به جای شهروندان دلسوزی جا می‌زنند که دغدغه پیدا کردن مافیا را دارند اما درحقیقت هدف آنها؛ گمراهی شهر است. حسن روحانی دیروز در ابتدای صحبت‌های خود ادعاهایی از جنس شهروندی داشت و دائما مرزی بین خود با وضعیت موجود می‌کشید و درواقع این‌گونه وانمود می‌کرد که من هم مثل مردم عادی از وضعیت فعلی ناراحتم.

ادعاهای شهروندی روحانی جایی نمود پیدا می‌کرد که ایشان به سه‌ مساله انتقاد داشتند: اولا از نوع نقد کاندیداهای انتخاباتی به وضعیت اقتصادی موجود گله‌مند و معتقد بود: در این انتخابات جفای بزرگی درحق نظام شده است و آن هم نوع نقد کاندیداها به وضعیت اقتصادی موجود است. اگر تمام ۴۲ سال گذشته نقض قانون شده و تماما فساد بوده است، پس بفرمایید چرا انقلاب کرده‌ایم؟ ما پنج دوره ریاست‌جمهوری به فرم فعلی آن داشته‌ایم که اقداماتی در آنها انجام شده است، این‌طور که شما می‌گویید همه آن دولت‌ها خراب بوده‌اند.

ثانیا؛ روحانی معتقد است که: همه دم از برداشتن تحریم‌ها می‌زنند اما نمی‌گویند چگونه؟ ما با برجام این کار را کردیم پس تنها راه‌حل موجود بازگشت همه به برجام است.

ثالثا؛ حسن روحانی معتقد است آمارهای اقتصادی که این روزها از زبان کاندیداها گفته می‌شود، دروغ و تمام توهین به شعور مردم است. هرچند روحانی این‌گونه وانمود می‌کرد که اینگونه نقدها از سر دلسوزی و بدون اهداف سیاسی- تبلیغاتی است اما مطرح شدن آنها توسط او محکوم است؛ چراکه اساسا رطب‌خورده کی تواند منع رطب کند.

در پاسخ به انتقاد اول باید گفت؛ جناب روحانی شما می‌گویید کاندیداها طوری نقد می‌کنند که نظام و دولت‌های قبلی را زیرسوال می‌برند حال اما سوای از درست یا غلط بودن این ادعا، آیا خود شما از بنیانگذاران اینچنین شگردها نبوده‌اید. خود شما دولت قبلی را چگونه نقد می‌کردید و آیا در اوایل سال ۹۳ دائما از آواری که از دولت قبل به شما رسیده انتقاد نمی‌کردید. آیا شما در مناظرات ۹۶ برای رای آوردن بسیاری از خط‌قرمزهای امنیتی و اقتصادی نظام را زیرپا نگذاشتید؟

 اما نقد دوم روحانی را نیز باید این‌گونه پاسخ داد: جناب روحانی اصرار دارید بگویید تنها راه‌حل خروج از تحریم بازگشت به برجام است. حتی اگر این ادعا را هم قبول کنیم آیا خود شما برنامه‌ای داشته‌اید که از کاندیداها مطالبه برنامه می‌کنید. انتقاد سوم هم آنقدر واضح است که پاسخی ندارد. آقای روحانی همه آمارهایی که در رسانه‌ها یا در ستادهای انتخاباتی دست به دست می‌شود، آمارهای تولیدشده در وزارتخانه‌ها و مراکز آماری نهادهای زیردست خودتان است. حسن روحانی به‌شدت به استراتژی feel, fet, found (استراتژی برای جذب مخاطب در کمپین‌های سیاسی و فعالیت‌های هرمی) علاقه‌مند است. او می‌خواهد وانمود کند مشکل را می‌شناسد و با ما همدرد است و راه‌حل را هم خودش دارد.

 روحانی؛ طلایی‌ترین اقتصاد در ۵۰ سال اخیر را داشته‌ایم!

حقیقتا از مرور آمارها و تحلیل‌های اقتصادی هشت سال اخیر خسته شده‌ایم و درست هم این است، حالا که در معرض دولت جدید قرار داریم از تمهیدات، برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی که بهتر است اجرا شود صحبت کنیم و نه بسان برخی دولتمردان مشغول بحث‌های بی‌فایده باشیم. اما آقای روحانی قصد ندارد کوتاه بیاید و غلظت عجیب بودن صحبت‌های او هر روز بیشتر می‌شود.

اینها جملات روحانی در جلسه دیروز هیات‌دولت است: چهار سال اول دولت یعنی سال‌های ۹۳ تا ۹۶ طلایی‌ترین دوره اقتصادی در ۵۰ سال اخیر است. تورم متوسط ما در این چهار سال ۱۱ درصد بوده و طی دو سال تورم تک‌رقمی داشته‌ایم. رشد اقتصادی ما به‌طور متوسط در این چهار سال حدود پنج درصد قرار داشته است. ضمنا از ۶ ماهه دوم ۹۳ تا پایان ۹۶ هر سه‌ماهه نسبت به سه ماهه قبل حدود ۷۰۰ هزار شغل خالص داشته‌ایم. تراز تجاری هم در یکی، دو سال مثبت شد که این هم بی‌سابقه بود. روحانی گفته است: تحریم‌ها در سال ۹۳ کمتر شد و از دی‌ماه ۹۴ به بعد دیگر تحریم نبودیم و شکوفاترین اقتصاد ایران در سال ۹۵ با رشد اقتصادی ۱۲ درصد بود. این رشد در دنیا بی‌نظیر بوده است. روحانی درنهایت این‌گونه نتیجه گرفت که دولت فعلی مسیر را پیدا کرده بود و از قضا موفق هم بود اما تحریم‌ها و ترامپ باعث وضع موجود شد، در واقع ایشان غیرمستقیم این ادعا را می‌کند که اگر تحریم‌ها نبود، اقتصاد ما مانند همان چهار سال اول عالی بود و… اما درستی این ادعاها را آمار تایید می‌کند؟

 آمار می‌گوید؛ دوره اول روحانی طلایی نبوده است

جناب روحانی می‌گوید که رشد اقتصادی در کشور در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا پایان ۹۶ به‌طور متوسط ۵ درصد بوده است که طلایی‌ترین دوره در اقتصاد ایران است. در این مورد ذکر نکاتی ضروری است: ۱. رشد اقتصادی به هیچ وجه ملاک مناسبی برای سنجش وضعیت رفاه مردم در اقتصاد ایران نیست، به‌طوری که در بعضی سال‌ها رشد اقتصادی تبدیل به هزینه خانوارها نشده و درواقع رفاه آنها بدون تغییر مانده است. ۲. در حد فاصل سال‌های ۱۳۴۰ تا پایان ۱۳۴۸ متوسط رشد اقتصادی کشور ۱۲ درصد بوده است.

۳. در حد فاصل سال‌های ۱۳۶۸ تا پایان ۱۳۷۱ متوسط رشد اقتصادی در کشور ۹ درصد بوده است. ۴. در حد فاصل سال‌های ۱۳۸۱ تا پایان ۱۳۸۶ متوسط رشد اقتصادی کشور ۶ درصد بوده است. ۵. رشد اقتصادی ۱۲ درصد در سال ۹۵ به هیچ وجه بی‌نظیر نبوده است و در سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ رشد اقتصادی ۱۳ و ۱۴ درصد را تجربه کرده‌ایم. ۵. رشد اقتصادی در سال ۹۵ با اتکا به نفت بوده است و رشد غیرنفتی در این سال تنها ۲ درصد بوده است.

 ۶. در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ متوسط رشد نقدینگی ۲۱ درصد بوده است و تنها با بالا نگه‌داشتن نرخ بهره و پارک این پول‌ها در حساب‌های بلندمدت، رکود تعمیق شد و تورم و آشفتگی بازارها به‌جای مهار شدن به زمانی در آینده (منظور سال‌های ۹۶ به بعد است) موکول شد. ۷. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در ایران (که مظهر سرمایه‌گذاری و روند تولید است) در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا پایان ۹۶ با افت ۱۵ درصدی از ۱۳۷ هزار میلیارد تومان به ۱۱۸ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد. ۸. هیچ‌گونه تحول اقتصادی طی سال‌هایی که به‌زعم روحانی طلایی است، رخ نداده و رشدی هم اگر اتفاق افتاده با توجه به وفور درآمدهای نفتی بوده است.

 روحانی رکورددار تورم در ۷۰ سال اخیر است

حسن روحانی پازل دروه طلایی خود را با تورم ۱۱ درصدی سال‌های ۹۳ تا ۹۶ تکمیل می‌کند و معتقد است این بهترین عملکرد برای اقتصاد ایران است که سال‌ها تورم ۱۱ درصد بوده است. در این مورد هم رئیس‌جمهور به‌دلایل زیر در اشتباه است:

۱. تورم در دوره اول روحانی مهار نشد. در این دوره با بالا نگه‌نداشتن نرخ بهره حقیقی (اختلاف بین تورم و نرخ بهره بانکی) پول‌ها در حساب‌های بانکی قفل بود. در این دوره با سرکوب نرخ بهره و نرخ ارز، تورم مهار نشد بلکه تورم به زمان فعلی موکول شد. ۲. در حد فاصل سال‌های ۹۳ تا ۹۶ بیش از ۳۵ میلیارد دلار ارز به بازار تزریق شده و با سرکوب نرخ ارز فنر آن نیز فشرده‌تر شد. ۳. در این دوره بسیاری از بدهکاران تسهیلات بانکی که خود منشأیی برای تورم در سال‌های بعد بودند ظهور و رونق پیدا کردند. ۴. پایین‌ترین تورم تک‌رقمی مربوط به سال ۱۳۶۴ است که در حدود ۴ درصد بوده است ۵. میزان تورم در سال ۱۳۶۹، ۸ درصد بوده است. ۶. اگر میانگین نرخ تورم در کل دولت روحانی را درنظر بگیریم دولت ایشان با تورم متوسط ۲۲ درصدی رکورددار بیشترین تورم در یک بازه زمانی ۸ ساله و همچنین رکورددار تورم بالای ۳۰ درصد در یک بازه ممتد سه‌ساله ۷ دهه اخیر است.

 ۹ میلیون اشتغال را از کجا آورده‌اید؟

روحانی در مورد اشتغال و اشتغالزایی گفته است: از ۶ ماهه دوم ۹۳ تا پایان ۹۶ هر سه ماهه نسبت به سه ماهه قبل حدود ۷۰۰ هزار شغل خالص داشته‌ایم. این ادعا به مراتب بیش از ادعاهای دیگر روحانی از دایره منطق و عقل به دور است. معنی حرف روحانی این است که دولت به صورت سالانه ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار شغل خالص (شغل بادوام و پایدار) ایجاد کرده که در مجموع سال‌های ۹۳ تا ۹۶ در حدود ۹ میلیون شغل ایجاد کرده است. دانستن این آمارها که اتفاقا تولید شده در وزارتخانه‌های مطبوع جناب روحانی است برای رد این حرف کافی است.

۱- تعداد شاغلان کشور از حدود ۲۰/۶ میلیون نفر در سال ۱۳۸۴ به ۲۳ میلیون نفر در سال گذشته رسیده که طی این مدت جمعیت کشور با افزایش ۱۴ میلیون نفری از ۷۰ میلیون نفر به ۸۴ میلیون نفر رسیده است. ۲- براساس آمارهای مرکز آمار ایران، در زمستان ۹۹ از ۲ میلیون و ۴۷۸ هزار بیکار کشور، حدود ۹۶۱ هزار نفر از آنان یا معادل ۳۹ درصد از کل بیکاران کشور، دارای مدرک تحصیلات عالی بوده‌اند. ۳- تعداد شاغلان در حد فاصل سال‌های ۱۳۹۳ تا پایان ۱۳۹۶ حدود ۲ میلیون نفر بیشتر شده است که قابل قبول است اما ادعای روحانی در مورد افزایش ۷۰۰ هزار نفری اشتغال هر سه ماه یک بار غلط است ۴- طبق آمارهای مرکز آمار ایران نرخ بیکاری جوانان در ۱۵ تا ۲۴ سال طی ۸ سال اخیر به‌طور میانگین ۳ تا ۲۵ درصد بوده که آمارهای سازمان بین‌المللی کار (ILO) نشان می‌دهد میانگین این نرخ در جهان طی سال ۲۰۱۹ حدود ۶/۱۳ درصد بوده است.

* جوان

– دلیل بی‌ارزش‌شدن پول ملی، کسری شدید بودجه دولت روحانی است

جوان آمار دخل و خرج دولت را بررسی کرده است:‌ با وجودی که هزینه‌های جاری دولت در سال‌۹۲ حدود ۸ هزار میلیارد تومان بود، دولت حسن روحانی به تصور رفع همیشگی تحریم‌های نفتی این دست هزینه‌ها را تا سال‌۹۷ به بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان ارتقا داد، اما همزمان با احیای تحریم‌های ظالمانه توسط دولت ترامپ دولت در تأمین هزینه‌های جاری ماهانه خود چنان به مشکل خورد که بیش از نیمی از بودجه جاری ۱۹۳ هزار میلیارد تومانی ۹ ماهه ابتدایی سال ۹۷ از طریق استقراض و فروش سرمایه تأمین شده‌است و از همین زمان تاکنون دیگر آمار دخل و خرج دولت منتشر نشده است.

برای اینکه نامزدهای ریاست جمهوری وعده‌های اقتصادی خود را با واقعیت‌های اقتصادی و تنگنای مالی کشور تنظیم کنند، بهتر است دولت آمار مالیه را به نامزدهای ریاست جمهوری بدهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد بانک مرکزی و مرکزآمار به عنوان دو مرجع اصلی آمار کشور همزمان با احیای تحریم‌های اقتصادی در سال‌های اخیر برخی از آمارهای حوزه‌های اقتصاد کلان را سانسور کرده‌اند. از این‌رو در غیبت آمارهای مالیه عمومی در کشوری که اقتصادش دولتی و وابسته به نفت است، نمی‌توان تصویر روشنی از وضعیت و جایگاه اقتصاد داشت.

اهالی اقتصاد و دنبال کنندگان رویدادهای اقتصاد ایران می‌دانند که بانک مرکزی اطلاعات دخل و خرج دولت را از سال ۹۷ به روز رسانی نکرده است، از سوی دیگر اگرنگاهی به آمارهای اقتصادی پاییز سال‌۹۹ مرکز آمار بیندازیم متوجه می‌شویم که خبری از آمارهای مالی دولت نیست، البته گویا در توضیحات ارائه شده از سوی مرکز آمار علت عدم انتشار آمارهای مالی دولت مقوله تحریم عنوان شده‌است.

اگرچه قابل پذیرش است که شاید با انتشار آمارهای دخل و خرج دولت در شرایط تحریم دشمنان در جنگ اقتصادی از این مسئله سوء‌استفاده کنند، اما باید عنوان کرد که رفتار مالی دولت در بخش پولی و مالی، خود را از طریق تورم و کاهش ارزش پول ملی و بر هم زدن روند حرکت و تعادل بخش‌هایی، چون بانک، بیمه، سرمایه و صندوق توسعه ملی نشان می‌دهد.

هزینه جاری ماهانه ۸‌هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۲

بررسی هزینه‌های جاری سال‌۹۲ بیانگر آن است که هزینه جاری مصوب جاری در این سال ۱۲۸‌هزارمیلیارد تومان بود که این دست پرداخت‌ها برای پنج‌ماهه ابتدایی سال مذکور ۴۱ هزارو ۷۰۰‌میلیاردتومان بود، به عبارتی میانگین هزینه ماهانه دولت بر اساس پرداخت‌های پنج‌ماهه ابتدایی سال حدود ۸‌هزار میلیارد تومان بود.

تراز عملیاتی مصوب سال‌۹۲ منفی ۳۷ هزار میلیارد تومان بود و ترازعملیاتی برای پنج‌ماهه ابتدایی سال‌۹۲ نیز ۲۰‌هزار میلیارد تومان بود.

هزینه جاری ماهانه ۲۱ هزار میلیارد تومانی دولت در سال ۹۷

از سوی دیگر با توجه به اینکه آخرین گزارش دخل و خرج دولت مربوط به ۹‌ماهه ابتدایی سال‌۹۷ است، بد نیست نگاهی به هزینه‌های دولت در این سال و محل تأمین هزینه‌ها داشته باشیم. هزینه‌های جاری دولت در بودجه مصوب سال‌۹۷ بیش از ۲۹۳ هزار میلیارد تومان بود که در ۹ ماهه ابتدایی این سال این دست هزینه‌ها ۱۹۳ هزار میلیارد تومان بود به عبارتی میانگین هزینه جاری ماهانه دولت در ۹ ماهه سال‌۹۷ حدود ۲۱ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بود.

تله کسری ترازعملیاتی بودجه

بررسی کسری تراز عملیاتی نشان از آن دارد که کسری تراز عملیاتی در بودجه مصوب سال‌۹۷ بیش از ۷۷‌هزار میلیارد تومان بود که باید در ۹‌ماهه ابتدایی سال کسری تراز عملیاتی تنها کمتر از ۵۹ هزار میلیارد تومان باشد، اما در این مدت کسری ترازعملیاتی بیش از ۱۰۲ هزار میلیارد تومان بوده‌است، به عبارت دیگر بیش از نیمی از هزینه‌های جاری دولت از محل استقراض و سرمایه فروشی تأمین شده است.

غیبت آمارهای بودجه همزمان با رشد کسری ترازعملیاتی

از سال‌۹۷ که نیمی از هزینه‌های جاری دولت از محل استقراض و سرمایه فروشی تأمین شد، دیگر آمار دخل و خرج دولت منتشر نشده‌است، نکته جالب آنکه در همین بازه زمانی پایه پولی از محدوده ۲۰۰‌هزار میلیارد تومان به ۴۵۵ هزار میلیارد تومان صعود کرده‌است. گفتنی است با رشد حدود ۲۵۰‌هزار میلیارد تومان پایه پولی طی سال‌های اخیر این حجم از پول با ضریب فزاینده که عددش بیش از ۷ است درآمیخته می‌شود و نقدینگی بیش از هزارو ۷۵۰‌هزار میلیاردتومان را خلق می‌کند. در این میان حجم نقدینگی کل هم در اواخر سال‌۹۹ از رقم ۳ هزارو ۵۰۰‌هزار میلیارد تومان حکایت دارد که رشد حجم نقدینگی در سال‌های اخیر را تأیید می‌کند و ریشه آن تأمین کسری تراز عملیاتی دولت است.

رشد هزینه‌های جاری به امید برجام

برخی از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که همزمان با احیای تحریم‌ها در سال‌۹۷ مالیه دولت با مشکل اساسی روبه‌رو شده‌است، زیرا حسن روحانی به تصور حل مسئله رفع تحریم‌ها و دستیابی به درآمدهای ارزی صادرات نفت، هزینه‌های جاری ماهانه کشور را از محدوده ۸‌هزار میلیارد تومان سال‌۹۲ به محدوده ۵/۲۱‌هزار میلیاردتومان در سال‌۹۷ رساند و با احیای مجدد تحریم‌ها دیگر راهی برای خود جز استقراض از نظام مالی ایران برای پوشش هزینه‌های جاری نمی‌دید، از این رو دقیقاً زمانی که کسری تراز عملیاتی بودجه جهش کرد آمارهای رسمی دخل و خرج دولت دیگر منتشر نشد.

البته با توجه به وضعیت بودجه مصوب سال‌۱۴۰۰ می‌توان پیش‌بینی کرد که شاید هزینه‌های جاری ماهانه دولت به محدوده‌۶۰ تا ۸۰‌هزار میلیارد تومان رسیده باشد. گفتنی است کسری تراز عملیاتی بودجه سال جاری قابل ملاحظه است.

کسری تراز عملیاتی را بهتر بشناسیم

برای بودجه سالانه چند نوع تراز و به تبع کسری می‌توان تعریف کرد که یکی از مهم‌ترین این ترازها، تراز عملیاتی بودجه است و کسری در تراز عملیاتی، همیشه در اقتصاد ایران عواقب منفی بر اقتصاد و توان تولید داخلی کشور داشته است. کما اینکه در طول چند دهه گذشته همیشه کسری در تراز عملیاتی یکی از عوامل رشد پایه پولی در اقتصاد ایران بوده‌است که متأسفانه رشد پایه پولی یکی از عوامل مهم شکل‌دهنده تورم در اقتصاد ایران است و این تورم همیشه باعث ایجاد نابرابری و فقر گسترده در کشور بوده است.

در واقع تراز عملیاتی از کسر میزان درآمدهای دولت (غیر از عایدات نفتی و سرمایه‌ای) منهای هزینه‌های جاری به‌دست می‌آید. به بیانی ساده تراز عملیاتی بیان می‌کند که آیا همه هزینه‌های جاری دولت (مانند پرداخت حقوق و دستمزد، استفاده از کالا و خدمات و یارانه) توسط درآمدهای عمومی (مالیاتی و غیرمالیاتی) دولت پوشش داده‌می‌شود.

یا به عبارت دیگر آیا درآمدهای دولت کفاف عملیات جاری را می‌دهد یا نیاز است برای جبران هزینه‌های جاری از دیگر منابع استفاده کند. دولت برای پوشش هزینه‌های خود از دو منبع دیگر عایدات نفتی و استقراض (فروش اوراق مالی) نیز می‌تواند استفاده کند و معمولاً دولت‌ها برای پوشش هزینه‌های خود از این دو منبع استفاده می‌کنند که باعث تراز شدن بودجه می‌شود. روند بودجه‌ریزی کشور در ۲۰‌سال گذشته نشان می‌دهد که کسری تراز عملیاتی بودجه سه دوره مشخص را طی کرده است. در دوره نخست که بازه سال‌های‌۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ است که کسری حقیقی تراز عملیاتی بودجه رو به افزایش بوده‌است و در واقع در این دوره سهم بیشتری از منابع نفتی برای پوشش امور جاری و هزینه‌های دولتی مصرف شده است، اما از سال‌۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ این مسیر معکوس شده و استفاده از سرمایه‌های نفتی برای پوشش هزینه‌های جاری کاهش یافته است، اما متأسفانه در دوره سال‌های‌۱۳۹۳ تاکنون به‌رغم تحریم و کاهش فروش نفت، رشد کسری تراز عملیاتی بودجه شدت گرفته و در بودجه سال‌۱۴۰۰ این رقم به شدت افزایش یافته و به بیشتر از ۳۰۰‌هزار میلیارد تومان رسیده که دو برابر سال‌۱۳۹۹ بوده و این مسئله نشان‌دهنده وابسته شدن بیشتر بودجه عمومی دولت به منابع استقراض و نفتی است!

نامزدها در جریان تأمین بودجه قرار بگیرند

نکته نهایی آنکه جا دارد دولت آمار و شیوه‌های تأمین بودجه دولت از آذرسال‌۹۷ تاکنون را در اختیار نامزدهای ریاست جمهوری سال‌۱۴۰۰ قرار دهد تا نامزدها بر اساس تنگنای مالی اقتصاد ایران برنامه‌ها و وعده‌های خود را تنظیم کنند. در این میان وضعیت مالی دولت به شیوه‌ای بوده است که حتی گفته می‌شود ارزهای بلوکه شده دولت در بانک‌های خارجی به بانک مرکزی فروخته شده‌است و اخیراً نیز وزارت اقتصاد به یکباره ۶۰‌هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی منتشر کرده که با این وضعیت مالیه دولت نامزدها حق دارند در جریان وضعیت دخل و خرج دولت قرار بگیرند.



منبع خبر

افزایش قیمت کالاها در روزهای منتهی به انتخابات/ رانت خودروسازان در دوره رکود معاملات خودرو/ بیشترین گرانی مسکن در دولت روحانی رقم خورد/ نقش بانک مرکزی در سقوط بورس بیشتر بخوانید »

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران



 سرویس اقتصادی مشرق-  هر روز صبح، گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* آفتاب یزد

 – وزیر صمت رسما از افزایش قیمت خودرو رقابت دفاع کرد

آفتاب یزد درباره قیمت‌گذاری خودرو گزارش داده است: بابت خودروهای بی‌کیفیت از مردم عذرخواهی می‌کنم و شرمنده‌ایم که نتوانستیم برای مردم خودرو باکیفیت تولید کنیم!   در زمینه خودرو تصمیمات خوبی می‌گیریم و شرکت‌های دولتی را باید ایجاد کنیم؛ باید کار جهادی انجام دهیم نه کار جناحی؛ وزارت صمت سیاسی نیست و اجازه سیاسی‌شدن آن را هم نمی‌دهیم؛ فساد در خودروسازی و در عرضه فولاد و… را رد نمی‌کنم، اما با همکاری وزارتخانه‌های دیگر از جمله جهادکشاورزی با شفاف‌سازی و کنترل بیشتر به دنبال حذف دلال‌ها هستیم. ؛ صنعت خودرو ایران دارای یک آفت مهم به نام انحصارطلبی و عدم رقابت است. سیاست‌های وزارت صمت در جهت رقابتی‌کردن صنایع خودروسازی است. ؛ بسته مالی بسیار خوبی را برای خودروسازان با همکاری رئیس کل بانک مرکزی تهیه کردیم که در حال اجرایی شدن است. ؛ فرایند قیمت در بازار کاهنده است و سیاست وزارت صمت رقابتی کردن بازار و حذف دلالان و واسطه‌های بین مصرف‌کننده و تولیدکننده است؛ کیفیت، تنوع و قیمت خودروهای تولید داخل در شان ملت ایران نیست.

این جملات اظهارات یک منتقد درجه یک از عملکرد خودروسازان ایرانی نیست؛ این جملات گزیده فرمایشات وزیری است که با سابقه مدیریت اجرایی، تجارت و بازنشستگی در کسوت نظامی بازنشسته و استانداری خراسان رضوی در دولت دوازدهم و پیش از آن استانداری کرمان در دولت یازدهم از ۸ مهر ۹۹ با ۱۷۵ رای موافق، ۸۰ رای مخالف و ۹ رای ممتنع به عنوان وزیر صمت دولت دوازدهم انتخاب شد و آنچه از سوابق تحصیلی خود در حوزه کارشناسی علوم اقتصادی و بازرگانی به یادگار گذاشته است، فقط سخنان پرطمطراق و دهان‌پرکنی بوده که خروجی آن از ساختمان این وزارتخانه بیشتر گوش‌نواز بوده تا چشم‌نواز!

 رزم‌حسینی ردای وزارت در دولت دوازدهم را با منت رها کردن فعالیت اقتصادی خارج از ایران (کانادا) پوشید تا چه بسا برخی دلخوش باشند که مدیرعامل شرکت‌های اماراتی و ایرانی فعال در زمینه واردات ماشین‌آلات صنعتی به ایران، از این پس در صنعت ماشین‌آلات سواری تولیدی ایران جوش و خروشی برپا کند و تولیدکنندگان ماشین‌آلات کشاورزی ایران هم در فلاکتی نباشند که مناظره تلویزیونی حمیدرضا نامی رئیس هیئت‌مدیره انجمن تراکتورسازی، ماشین‌آلات‌کشاورزی و کمباین کشور از توان اقناع مجری این طرح در مجموعه جهادکشاورزی چنان عاجز بماند که یکی از پرمجادله‌ترین مناظره‌های تلویزیونی و البته بی‌نتیجه در حوزه اقتصادی ثبت شود! مجادله‌ای که اگر چه وزارت صمت زیرکانه خود را از آن قائله بیرون نگاه داشته است، اما تا امروز پاسخگوی چرایی تناقض‌های رفتاری خود با صنعتگران ماشین‌ساز کشاورزی با خودروسازان دولتی عزیزدردانه دولتی نیز نبوده است!

 البته موضوع این گزارش تحلیلی آفتاب‌یزد رسیدگی به مسائل عنوان شده و پشت پرده ماشین‌سازان بخش کشاورزی نیست که در نوبه خود این موضوع نیز مورد موشکافی تحریریه این روزنامه قرار خواهد گرفت؛ بلکه آنچه قابل تامل است، پاسخگو نبودن جناب وزیر نسبت به گزیده جملات آتشین خود طی ۸ ماه صدارت در وزارت صمت است.

کما اینکه در همان هنگام نیز آفتاب یزد در گزارشی به صراحت ادعاهای عنوان شده را تنها یک مانور رسانه‌ای برشمرد و چنین شعارهای درشتی را در واپسین سال دولتی که در حوزه مسکن و خودرو شهامت انجام حداقل تدبیر لازم را نیز نداشته است، از اساس عبث و بیهوده خواند. قابل تامل آنکه تا امروز با وجود اینکه دقیقا یک ماه پیش ( ۱۹ فروردین ۱۴۰۰) از نگارش نامه درخواست واگذار نشدن باقیمانده سهام دولتی ایران خودرو به روحانی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران گذشته است، اما هنوز حتی یک خبر کوچک از پاسخ و تصمیم حسن روحانی به این نامه به بیرون درز نکرده است و گویی هیئت‌دولت ترجیح داده است در عرصه واگذاری‌ها به ناگهان سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران را با نیم قرن قدمت از هم بپاشد تا کارنامه درخشان دولت تدبیر و امید در ماه‌های پایانی حکمفرمانی‌اش بر قوه مجریه، تمام و کمال شود!

البته که زمین و زمان در صنعت خودروسازی ایران دست به دست هم داده‌اند تا این بازار مصرفی همچون بازاری پرسود و سرمایه‌ای نهادینه شود و اگر هم در مورد لزوم کاهش قیمت خودرو داخلی، فغان منتقدان بلند می‌شود، از گوشه و کنار همچون سخنی که مازیار بیگلو دبیر انجمن سازندگان قطعات و مجموعه‌های خودرو در نشست خبری دعوتی -گزینشی چهارم اسفند ۹۹ بگوید:  انجمن قطعه‌سازان آمادگی کامل دارد در صورت تعدیل قیمت مواد اولیه، قیمت محصولات خود را در تعامل با خودروسازان به نفع مردم کاهش دهد! منتّی سنگین بر دوش مردم بگذارد؛ چرا که نفع مردم را در کاهش نسبی و جزئی قیمت به نفع مردم می‌بیند، نه لزوم کاهش قیمت برای از دست ندادن بازار در رقابت با خودروسازان معتبر بین‌المللی! و در واقع چه شیرین است این محدودیت‌های ارزی و گرانی ارز و توجیهات دفاع از حق و حقوق کارگر ایرانی برای تداوم زیان‌دهی صنعتی که فقط نامش دهان‌پرکن است، نه شخصیت نداشته خودروهای مونتاژ شده‌اش!

 فربد زاوه کارشناس صنعت خودرو در رابطه با اقدام شورای رقابت و مدح و ثنای وزیر صمت از این اقدام شورا و دادن جایگاه قانونی به آفتاب یزد می‌گوید: اول آنکه وزیر در موقعیت حقوقی اعطای جایگاه قانونی به یک شورا یا سایر شوراها نبوده و نیست؛ دوم آنکه برای پاسخگو بودن انواع شوراها باید تمام آنها منحل و دستگاه متولی پاسخگوی توفیق‌ها و ناکامی‌های احتمالی باشند، وگرنه در بر همین پاشنه می‌چرخد که چرخیده است.

وی خاطرنشان می‌کند: شورای رقابت درست در زمانی که تورم خودرو رو به افرایش بود، سفته‌بازی را نهادینه کرد و حال که به دلیل تغییر شرایط ارزی و همچنین کاهش تنش‌های سیاسی مردم انتظار کاهش قیمت را دارند، مبادرت به اقدامی بر خلاف روند رایج در بازار ارز و انتظار مردم می‌کند. تصمیمی که نشانه مقاومت برخی جریان‌ها در مقابل اصلاح قیمت به سمت واقعیت و کاهش سفته‌بازی و نان فاصله قیمتی ایجاد شده به دستور قیمت‌گذاری‌های اجباری خارج از مصالح مردم است.

زاوه با بیان این که مداخله مستقیم دولت در تنظیم بازار انواع محصولات، جز مشکل و دردسر هیچ عایدی برای تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان در کشور ما نداشته است اظهار می‌دارد: شوربختانه دولت در تمام ادوار ثابت کرده هیچ ارزشی به وجود نظم و نظام علمی در اقتصاد و بازار قائل نیست و این را از نوع انتظار دولت از بانک مرکزی که همچون دسته چک بدون پایان در اختیارش است، می‌توان به وضوح احساس کرد.

این کارشناس خودرو با استناد به تبلیغات پرهیاهوی مجموعه وزارت صمت و خودروسازان در توانایی کنترل قیمت و حتی ادعای کاهش آن در سال ۱۴۰۰ که منجر به ثبت‌نام با این تصور و حال عرضه با قیمت گران‌تر به متقاضی شده است می‌افزاید: بدون تعارف و هیچ تردیدی، این رفتار به نوعی دور زدن مردم است که در بازار تنها پیرو تصمیمات معنادار رخ داده باید وجوه خود را که با خون دل بسیار به دست آورده‌اند هزینه کنند!

وی عدم صداقت متولیان امر در هر زمینه به ویژه صنعت پرکاربردی مانند خودرو را یکی از دردهای پایان‌ناپذیری می‌داند که حاصل منیت‌ها و اقدامات خارج از واقع در پشت صنعت خودروی ایران است!

زاوه با بیان این که شورای رقابت تا کنون طی حدود ۱۱ سال حق مداخله و تصمیم‌گیری هیچگاه واقعیت را به مردم نگفته است، می‌افزاید: جالب اینکه این شورا یا بدتر از آن سازمان حمایت مصرف‌کننده و تولیدکننده که طی ۴۶ سال فعالیت هیچ توفیقی در حمایت از این دو قشر نداشته است، پاسخگوی عملکرد کارهای انجام داده یا نداده خود نیستند!

این کارشناس صنعت خودرو در خصوص نامه درخواست واگذار نشدن سهام دولتی ایران خودرو که یک ماه پیش وزیر صمت خطاب به روحانی رئیس‌جمهوری نگاشته است می‌گوید: مگر ۱۴ درصد سهام چقدر تعیین‌کننده است که تصمیم به واگذار شدن یا نشدن آن مهم باشد!؟ جز اینکه تاکنون دولت با همان میزان سهم در انتخاب اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل ایران خودرو مداخله مستقیم و آشکار داشته است و غیردولتی‌ها در انتصاب مدیران این مجموعه و سیاست‌های حاکم بر آن هیچ‌کاره بوده اند!؟

زاوه با اشاره به اینکه مسئله ایران‌خودرو مالکیت آن نیست، در خصوص این توضیح خود اظهار می‌کند: وقتی سال‌هاست مسئولان دولتی ایران به رتبه ششم تولید مرغ در جهان می‌بالند، چگونه است که در مقطعی از وفور تولید و متاثر از قیمت‌گذاری تحمیلی مرگ جمعیتی پرشمار جوجه یکروزه به مانند یک تصویر زشت ماندگار می‌شود و در مقطعی نیز از فرط کمبود شدید قیمت آن سر به فلک می‌زند و صفوف آن در آستانه سال نو خورشیدی منظره ناخوشایند دیگری را به معرض دید جهانیان می‌گذارد!؟

لازم به ذکر است روزنامه آفتاب یزد در صبح روز تصمیم شورای رقابت معدود روزنامه‌ای بود که پیش‌بینی کرد شورای رقابت برخلاف روند کاهش قیمت ارز در بازار بنا دارد تا قیمت خودرو را افزایش دهد. اتفاقی که در واپسین روز کاری هفته گذشته رخ داد تا بتوان گفت که این شورا در راستای سیاست‌های بی‌ثمر خود برای توسعه صنعت خودروی کشور در اقدامی غیرغافلگیرانه! تصمیم به افزایش مجدد قیمت خودرو گرفته است.

براین اساس شورای رقابت تصمیم گرفت تا با ادعای تورم بخشی یک ساله اعلام شده توسط بانک مرکزی و پس از کسب تورم‌های اعمال شده قبلی در سه ماهه اول و دوم سال ۹۹ و پس از اعمال متغییرهای کیفیت و بهره‌وری نهایتا برای شرکت ایران خودرو به طور متوسط ۸.۲ درصد و برای شرکت سایپا به طور متوسط ۸.۹ درصد افزایش قیمت تعیین کند. قیمت‌هایی که برای تمامی خودروهای مشمول دستورالعمل قیمت‌گذاری شورا، تا پایان شهریور ۱۴۰۰ اعمال و اجرا خواهد شد.

 – ممنوعیت جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی

آفتاب یزد درباره بخشنامه‌های صادراتی نوشته است: در ایران تولید برای صادرات انجام نمی‌گیرد، بلکه همیشه سرریز تولید صادر شده است؛ این در حالی است که بازاریابی صادراتی باید از لحظه تصمیم به تولید شروع ‌شود. مشکل اصلی صادرات از ایران، بازرگانی بخش خصوصی است که بیشترین عرضه‌کننده‌های آن خرد هستند. با این وصف، سخت است که بتوان در بازارهای عمده صادراتی جایگاهی برای تولیدات خود پیدا کنند. این بازارها به عرضه‌کننده‌هایی با توانایی بالا و عرضه پایدار نیاز دارند.

نهادسازی در بخش تجارت خارجی ایران شکل نگرفته و عملاً بنگاه‌های کوچک مشغول به صادرات هستند. بسیاری از صادرات غیرنفتی ایران وابسته به کشورهای همسایه است که ساختار رقابتی و قانونمند صادرکننده حرفه‌ای را ندارند؛ بنابراین صادرکننده‌های خرد به‌راحتی وارد بازارهای عراق و افغانستان می‌شوند، اما ورود به بازارهای عمده صادراتی به تغییر رویکرد در بخش خصوصی نیاز دارد. اتاق‌های بازرگانی ایران باوجود تلاش زیاد برای توانمند کردن تشکل‌های بخش خصوصی، برای ورود به این بازارها، در تشکیل تشکل‌های صادراتی توانمند موفق نبوده‌اند. بازگشت ارزهای حاصل از صادرات نیز چالش دیگری است. مشکل جدی دیگر تغییر ناگهانی سیاست‌های صادراتی و تجاری و ممنوعیت صادرات ناگهانی اقلامی است که تا پیش‌تر صادرات آن‌ها مجاز بوده است که در ادامه موردبررسی قرار گرفته است.

۱. جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی

یکی از محدودیت‌های فعلی موجود در حوزه صادرات، محدودیت در فعالیت‌های شرکت‌های مدیریت صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی است. شرکت‌های مدیریت صادرات بر اساس شرح وظایف تعریف‌شده خود مجاز به برنامه‌ریزی و صادرات کلیه کالاهای تخصصی تعیین‌شده هستند؛ ولی در حال حاضر متاسفانه دستورالعمل‌های متعددی صادر شده که بر اساس آن برخی از کالاها مانند فلزات و مقاطع فولادی، شیشه، باتری و… باید توسط خود تولیدکننده صادر شود و شرکت‌های مدیریت صادرات قادر به صادرات آن‌ها نیستند. کارشناسان معتقد هستند دولت بهتر است نه از صادرکنندگان حمایت کند و نه آن‌ها را محدود کند. فقط صادرکنندگان را رها کند تا آن‌ها خود فعالیت کنند. آن‌ها بسیاری از راهکارهای ارائه‌شده را بیش از اینکه راهکاری برای حل معضلات صادرات باشد، تله‌ای برای به بن‌بست کشاندن صادرات می‌دانند. مشکل امروز صادرات ایران موضوع بازاریابی و بازارسازی در امر صادرات است که در این زمینه دولت باید با توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه امکان بازارسازی و بازاریابی را فراهم کند.

 بر این اساس پیش‌بینی می‌شود اگر مشکلات پیش روی صادرکنندگان حل نشود، وزارت صمت در راستای هدف صادرات به ۱۵ کشور همسایه به مبلغ ۸/ ۲۳ میلیارد دلار و همچنین توسعه صادرات به کشورهای چین و هند به مبلغ ۱۱ میلیارد دلار و درنهایت توسعه صادرات به ۱۵ بازار نوظهور به مبلغ ۶/ ۳ میلیارد دلار ناکام خواهد بود.

۲. ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی

به‌موجب ماده ۲۳ قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور مصوب ۱۰. ۱۱. ۱۳۹۵ که جایگزین ماده ۱۲۶ قانون امور گمرکی مصوب ۲۲. ۸. ۱۳۹۰ گردیده است هرگونه وضع …ات یا عوارض برای صادرات کالاهای مجاز و غیریارانه‌ای و جلوگیری از صادرات هرگونه کالا به‌منظور تنظیم بازار داخلی ممنوع است و صدور کلیه کالاها و خدمات به‌جز این موارد مجاز می‌باشد: (۱) اشیای عتیقه و میراث فرهنگی به تشخیص سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری؛ (۲) آن دسته از اقلام خاص دامی، نباتی، خاک زراعی و مرتعی و گونه‌هایی که جنبه حفظ ذخایر ژنتیکی و یا حفاظت تنوع زیستی داشته باشند، به تشخیص وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط‌زیست.

فهرست کالاهای غیرمجاز و یارانه‌ای برای صادرات با پیشنهاد دستگاه ذی‌ربط و تصویب شورای اقتصاد تعیین و سه‌ماه پس از ابلاغ اجرا می‌شود.

به‌موجب این ماده صادرات کالاهایی که دولت برای تامین آن‌ها یارانه مستقیم پرداخت می‌کند، تنها با پیشنهاد دستگاه مربوطه و تصویب شورای اقتصاد مجاز است. در این صورت کلیه صادرکنندگان موظف‌اند گواهی مربوط به عودت کلیه یارانه‌های مستقیم پرداختی به کالاهای صادرشده را قبل از خروج، از وزارت امور اقتصادی و دارایی اخذ کنند.

۳. ابطال مصوبه غیرقانونی ممنوعیت جلوگیری از صادرات

در بخشنامه شماره ۷۷۶۴۹. ۶۰ مورخ ۲۴. ۳. ۱۳۹۷ وزیر صنعت، معدن و تجارت به رئیس کل گمرک ج. ا.ا. ، مقرر شده بود که فقط تولیدکنندگان و یا نمایندگان معرفی‌شده از طرف آنان مجاز به صادرات انواع فلزات مندرج در لیست پیوست بخشنامه می‌باشند و از طرفی صادرات، منوط به تامین بازار داخل است و صادرکننده بایستی گواهی از شرکت بورس کالای ایران مبنی بر انجام تعهدات خود در بورس کالا ارائه کند.

هیئت عمومی دیوان عدالت اداری در دادنامه شماره ۱۷۱۵ مورخ ۱۴. ۱۱. ۱۳۹۹ این مقرره را بدین جهات که: اولاً) محدودیت صادرات برای غیر تولیدکننده ایجاد کرده است؛ ثانیاً) چون در بخشنامه مورد اعتراض مقرر شده است تولیدکنندگان در وهله موظف به تامین داخل هستند و سپس می‌توانند صادر کنند، مغایر حکم ماده ٢٣ قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور دانسته و ابطال نموده است.

خاتمه کلام

رشد مبتنی بر سرمایه‌گذاری نیازمند مراحل بالایی از توسعه نهادی است؛ زیرا در این نوع رشد، صاحب کسب‌وکار باید سال‌ها سرمایه‌گذاری کرده و به انتظار سوددهی سرمایه خود بنشیند. تحمل این فاصله زمانی، متضمن باور به ثبات وضع سیاسی موجود و حفظ حقوق مالکانه است. برای رسیدن به چنین توسعه نهادی، مراحل زیادی را باید پیمود. طی کردن این مراحل، مستلزم تصویب قوانین مقتضی، ایجاد نهادهای مناسب و مهم‌تر از همه، حمایت از آن‌ها به‌وسیله نظام قضائی قابل‌اطمینان است.

تغییر ناگهانی سیاست‌های صادراتی و تجاری و ممنوعیت صادراتی ناگهانی اقلامی که تا پیش‌تر صادرات آن‌ها مجاز بود، مشکلی جدی است. در این صورت اگر برفرض صادرکننده ایرانی وارد بازار کشور دیگری شده و تعهد بلندمدت داده باشد، دیگر نمی‌تواند به تعهدش عمل کند. پیدا کردن بازار در شرایط رقابتی کاری عملاً سخت است و چنین ممنوعیت صادراتی یعنی از بین بردن بازار هدف.

قوه مقننه حساسیت خود را بر روی ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی با تصویب ماده ۲۳ قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه کشور مصوب ۱۰. ۱۱. ۱۳۹۵ بُروز و قوه قضائیه نیز پشتیبانی خود را از توجه به این ممنوعیت اخیراً با ابطال بخشنامه شماره ۷۷۶۴۹. ۶۰ مورخ ۲۴. ۳. ۱۳۹۷ وزیر صنعت، معدن و تجارت نشان داده است.

این در حالی است که ازیک‌طرف در سال‌های اخیر که تجارت خارجی ایران به‌شدت تحت تاثیر تحریم‌های آمریکایی قرار گرفته، دولت ناگزیر شده است موجی از بخشنامه‌های یک‌جانبه ناقض ممنوعیت قانونی جلوگیری از صادرات با هدف تنظیم بازار داخلی و برای مقابله با کمبود و گرانی آن‌ها برای مصرف‌کنندگان داخلی از سوی تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان خود تصویب نماید؛ و از طرف دیگر در این میان قرار است تاثیر این تحریم‌ها به‌واسطه همین صادرات غیرنفتی بخش خصوصی تضعیف گردد که ابلاغ این قبیل دستورالعمل‌ها بیش از بیش این قبیل صادرات را بی‌رونق می‌کند. به قول فرنگی‌ها شیطان در جزئیات است

* ابتکار

– نفع و زیان بورس از ریزش دلار

ابتکار تاثیر کاهش نرخ ارز بر بازار سرمایه را بررسی کرده است: بازار ارز در هفته‌ای که گذشت، تحت تاثیر مذاکرات وین روندی کاهشی یافت، به‌گونه‌ای که با از دست دادن پیاپی سطوح حمایتی، نشان داد تمایل زیادی برای کاهش بیش از پیش قیمت‌ها دارد. به گفته کارشناسان این بازار در روزهای اخیر، بر خلاف ماه‌های اسفند و فروردین که نسبت به مهم‌ترین اتفاقات کاملا بی‌تفاوت عمل می‌کرد، به شدت تحت تاثیر اخبار قرار گرفته و با سرعت به سیگنال‌های مخابره شده واکنش نشان می‌دهد. بدون شک ریزش‌های پی‌درپی نرخ دلار بی‌تاثیر در بازارهای موازی نخواهد بود و با توجه به این مسئله حال این پرسش مطرح می‌شود که در صورت ریزش بیشتر قیمت ارز چه سرنوشتی برای بازار سرمایه رقم می‌خورد؟

این پرسش که ریزش نرخ دلار تا چه اندازه بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار می‌دهد با پاسخ‌های متفاوتی همراه است. گروهی از تحلیل‌گران بر تاثیر بازارهای موازی بر بورس تاکید دارند و بر این باورند که کاهش قیمت دلار یکی از عوامل اصلی در افت شاخص بورس بوده و معتقدند تداوم کاهش قیمت دلار موجب ریزش بیشتر شاخص خواهد شد. اما از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند حتی با دلار ۲۰ هزار تومانی، سهم‌های بازار سرمایه ارزشمند بوده و کاهش نرخ دلار، نه تنها باعث کاهش ارزش سهم‌ها نمی‌شود، بلکه با توجه به قیمت‌های جهانی، جذابیت خرید آن‌ها نیز افزایش می‌یابد.

نرخ ارز در سال ۹۹ محرک شاخص بورس بود

فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص ارتباط نرخ دلار با بازار بورس به ابتکار می‌گوید: یکی از عوامل مهم، موثر و محرک در بازار سرمایه سال ۹۹، رشد قابل توجه نرخ ارز بود و طبیعتا بازگشت همین روند و کاهش آن که در روزهای اخیر شاهد آن هستیم می‌تواند یکی از عوامل مهمی در شکل‌گیری جو منفی در بازار سرمایه باشد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه می‌دهد: اما اگر بخواهیم نگاهی کلی به وضعیت اقتصاد داشته باشیم باید بگویم که روند نزولی نرخ دلار تنها در بازار سرمایه انعکاس منفی دارد چراکه بر اساس ارزیابی کلان وضعیت نقدینگی، رشد اقتصادی، تورم و دیگر مسائل اقتصادی هیچ واکنشی نستب به کاهش نرخ ارز نشان ندادند. آقابزرگی می‌گوید: با توجه به موارد گفته‌شده کاهش نرخ ارز نتوانست تاثیری در وضعیت کلی اقتصاد بگذارد اما این روند تاثیر کاملا منفی در بازار سرمایه خواهد گذاشت.

امید برای رفع نگرانی‌های موجود

این کارشناس بازار سرمایه در پایان صحبت‌هایش به بررسی وضعیت بازار در ماه‌های آتی می‌پردازد و در این خصوص می‌گوید: با توجه به این مسئله که ما با انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم باید بگویم که حداکثر روند فعلی بازار سرمایه تا ۵ هفته آینده ادامه خواهد داشت. اما پس از آن ممکن است که بخشی از نقدینگی که از بازار پاک شده بود مجددا به بازار بازگردد این در حالی است که ما انتظار رشد شارپی نداریم و بیشتر شرایط برای یک تعادل فراهم می‌شود. از سوی دیگر با توجه به برخی شرایط می‌توان گفت نگرانی‌های موجود که به نوعی خودساخته بوده در ۴ تا ۵ ماه آینده از بین می‌رود.

جو روانی خواسته و یا ناخواسته بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار می‌دهد

اما غلامرضا سلامی، کارشناس بازار سرمایه با بیان نظری متفاوت با اشاره به کاهش قیمت دلار در روزهای اخیر و اثر آن بر شاخص بورس یه ابتکار می‌گوید: بخشی از رشد شارپی شاخص در اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ مربوط به افزایش نرخ دلار بود، بنابراین ممکن است این تصور ایجاد شود که نرخ ارز با ارزش سهام رابطه مستقیم دارد. به عبارتی دیگر فعالان بر این باورند که بسیاری از بنگاه‌ها و شرکت‌ها بر اساس نرخ دلار فعالیت می‌کنند به همین دلیل نرخ ارز را موثر در وضعیت بازار سرمایه‌ می‌دانند.

این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: چنین دیدگاهی خواسته و یا ناخواسته جو روانی را ایجاد می‌کند، بنابراین کاهش و یا افزایش قیمت دلار بر اساس همان جو روانی می‌تواند تغییراتی را در بازار سرمایه لحاظ کند. اما من گمان می‌کنم اینگونه نیست، البته نه اینکه دلار اصلا ارتباطی با بازار سرمایه نداشته باشد، خیر، ارتباط دارد اما در حد چند درصد کمی است که این‌روزها شاهد آن هستیم.

کاهش قیمت دلار به نفع اقتصاد خواهد بود

وی در ادامه گفت‌وگو به منفعت اقتصاد از کاهش قیمت دلار اشاره می‌کند و در این‌باره می‌گوید: پایین آمدن قیمت دلار می‌تواند به نفع اقتصاد، بنگاه‌های تولیدی و شرکت‌ها باشد. چراکه در چنین شرایطی مواد اولیه ارزان تهیه می‌شود و قدرت تولید افزایش پیدا می‌کند. البته چون بازار سرمایه به چند شرکت صادراتی وابسته است کاهش قیمت دلار برای فعالان بازار کمی نگرانی ایجاد می‌کند. این کارشناس بازار سرمایه می‌افزاید: برخی از فعالان و سرمایه‌گذاران معتقدند که این شرکت‌های صادرات محور در زمان کاهش قیمت دلار فعالیت‌شان کمتر می‌شود و این مسئله می‌تواند به روند بازار بورس آسیب برساند. سلامی در بخش دیگری از صحبت‌هایش به اثر کاهنده کاهش قیمت دلار برای شرکت‌های صادرات‌محور اشاره می‌کند و می‌گوید: در مجموع می‌توان گفت که کاهش قیمت دلار بر سود شرکت‌های صادرات محور اثر کاهنده دارد اما به طور کلی ریزش قیمت دلار به نفع اقتصاد خواهد بود و پس از مدتی بازار سرمایه هم از شرایط به وجود آمده استفاده خواهد کرد.

بازارها از اخبار پیروی می‌کنند

این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه تا چه اندازه از جو روانی پیروی می‌کند، می‌گوید: اصولا بازارهای سرمایه در تمام دنیا خواسته و ناخواسته تحت تاثیر اخبار و جو روانی قرار می‌گیرند و با هیچ راهکاری نمی‌توان این تاثیرپذیری را کنترل کرد. بازار ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و خبرها می‌تواند ارزش سهم‌ها را افزایش و یا کاهش دهد.

وی می‌افزاید: بنابراین هرگونه خبر سیاسی و یا اقتصادی می‌تواند مسیر حرکتی شاخص را تغییر دهد اما باید بدانیم اخبار و رویدادها اثر یکسانی ندارند. جوروانی ناشی از کاهش ارزش دلار نیز یکی از خبرهایی است که برای مدت کوتاهی بازار را درگیر خواهد کرد.

اقتصاد به برجام گره خورده است

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که وضعیت بازار سرمایه در ماه‌های آتی را چگونه ارزیابی می‌کنید، می‌گوید: این‌روزها اقتصاد ما به مسئله برجام گره خورده است و این دنباله‌روی اقتصاد از سیاست نیز به دلیل نفتی بودن بودجه کشور است. بنابراین بازارهای مالی بیش از هر زمان دیگری چشم‌به راه مشخص شدن نتیجه برجام هستند. اگر در برجام موفقیتی رخ دهد بدون شک شاهد تاثیر مثبت آن بر روی تمام بازارها خواهیم بود و بازار سرمایه نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. چراکه احیای برجام گشایش‌هایی را به دنبال خواهد داشت که در میان‌مدت به نفع بازار سرمایه خواهد بود. این کارشناس بازار سرمایه در پایان به ضرورت تقویت تولید اشاره می‌کند و در این خصوص می‌گوید: بازار سرمایه یک راه بیشتر برای بهبود ندارد و آن‌هم این است که بخش واقعی اقتصاد و تولید ما قدرت بگیرد اگر این اتفاق رخ ندهد هر تغییر، حمایت و راهکاری اثر موقت خواهد داشت و پایدار نمی‌ماند.

* جهان صنعت

– تناقض رفتاری وزارت صمت از حرف تا عمل در حوزه معدن

جهان صنعت درباره وضعیت معادن گزارش داده است: اگرچه این روزها وزارت صنعت، معدن و تجارت سعی دارد به مناسبت‌های مختلف خود را پیشتاز در حمایت از تولید و رفع موانع این بخش جلوه دهد و حتی اطلاعیه‌هایی را نیز مبنی بر تلاش این وزارتخانه برای جلوگیری از توقف فعالیت واحدهای تولیدی صادر کرده، اما در عمل شاهد این هستیم که وزارت صمت و زیرمجموعه‌های آن به خصوص ایمیدرو و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی، به مانعی جدی بر سر راه تولید و به عاملی اصلی برای به تعطیلی کشاندن معادن و کارخانجات تبدیل شده‌اند.

برگزاری مزایدات با قیمت‌های پایه بالا و غیرمنطقی در فروش مواد خام سنگ‌آهن و واگذاری برخی معادن و ایجاد رقابت کاذب از یک‌سو و الزام کارخانجات تولیدکننده کنسانتره در فروش دستوری و جلوگیری از صادرات این محصولات از سوی دیگر همانند دو لبه قیچی، ریشه تولید کارخانجات را قطع می‌کند. در این میان جلوگیری از صادرات و وضع عوارض سنگین بر سنگ‌آهن دانه‌بندی، کنسانتره و گندله از طرفی و همچنین فروش سنگ‌آهن بر مبنای ارز آزاد و نرخ جهانی سنگ‌آهن توسط ایمیدرو و قطع خوراک کارخانجات تولیدی به سبب عدم توانایی پرداخت این مطالبات ظالمانه، روش دیگری است که وزارت صمت و ایمیدرو بدون لحاظ کردن شرایط کشور و واقعیات موجود در پیش گرفته‌اند.

این در حالی است که علاوه بر چالش‌های عنوان‌شده، مسوولان وزارت صمت از هرگونه تصمیم‌گیری نیز عاجز بوده و به نظر می‌رسد که صرفا قصد دارند در حاشیه امن عدم تصمیم‌گیری و نهایتا عدم پاسخگویی به دستگاه‌های نظارتی به دلیل اخذ تصمیمات، روزگار مدیریت را به سلامتی سپری کنند غافل از آنکه خسارات ناشی از این ترک فعل‌ها بسیار بالا بوده و در نهایت ‌باید روزی پاسخگوی این عملکرد خود باشند.

تناقض گفتار با عملکرد

وزارت صنعت، معدن و تجارت به تازگی در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری درباره تعطیلی واحدهای تولیدی، در اطلاعیه‌ای ضمن تاکید بر ضرورت همراهی و همکاری دستگاه‌های مختلف در کشور برای اجرای این فرامین، بر اجرای برنامه‌های این وزارتخانه در جهت تحقق شعار سال با قوت و ابعاد وسیع‌تری در سال جاری تاکید و اعلام کرده است که این وزارتخانه خود را مکلف به استفاده از همه ابزارها و اختیارات قانونی خود در مسیر تولید و جلوگیری از توقف فعالیت واحدهای تولید کشور می‌داند و ضمن پیگیری برای رفع موانع تولید و پشتیبانی از این بخش، از تعطیلی بنگاه‌ها جلوگیری خواهد کرد.

این اظهارات در حالی از سوی وزارت صمت منتشر شده که به باور اهالی تولید، وزارت صمت طی سال‌های اخیر خود به مانعی جدی برای فعالیت بخش تولید به خصوص در حوزه معدن تبدیل شده و تا زمانی که این وزارتخانه از دخالت‌های نسنجیده در این بخش، قیمت‌گذاری دستوری و… دست برندارد، نمی‌توان توقع داشت که بخش تولید با رشد و توسعه همراه شود. نکته قابل تامل اینکه نه تنها بی‌توجهی وزارت صمت به نظرات کارشناسی در حوزه تولید، به مانعی جدی برای این بخش تبدیل شده بلکه اعمال زور و فشار به کارخانه‌های بزرگ تولیدی در کشور از سوی زیرمجموعه‌های این وزارتخانه از جمله سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران، باعث شده اشتغال بسیاری از کارگران بومی در مناطق محروم تحت تاثیر قرار گیرد.

در این خصوص مدیرعامل هلدینگ گسترش صنایع و معادن ماهان در اواخر سال گذشته نسبت به تعطیلی معدن گل‌گهر یک با بهره‌های مالکانه ایمیدرو و چند برابر شدن حقوق دولتی انتقاد کرد. محمد حسین بصیری اعلام کرد ما باید بیش از ۸۵ درصد درآمدمان را به ایمیدرو بدهیم، در حالی که شراکت‌شان ۵/۴۰ درصد است. وی افزود: اکنون که مبنای محاسبه نرخ ارز به طور غیرقانونی ارز آزاد است، با وجود فروش ۲۶۰۰ میلیارد تومانی، بیش از ۲۵۰۰ میلیارد تومان آن را به عنوان بهره مالکانه به ایمیدرو دادیم. علاوه بر آن، حقوق دولتی نیز بیش از ۱۰ برابر شده و به ناگاه یک فاکتور ۲۰۰ میلیارد تومانی برای ما فرستاده شده که توان پرداخت آن را نداشتیم. وی همچنین با بیان اینکه معدن گل‌گهر یک تعطیل شده و در ادامه کارخانه گندله‌سازی آن نیز تعطیل شده یا تولید آن کاهش می‌یابد، گفت: شرایط به‌گونه‌ای است که انگار به جای یک تن سنگ‌آهن، پول یک تن گندله را به ایمیدرو می‌دهیم، یعنی ۵/۱ برابر قیمت سنگ‌آهن را به ایمیدرو به عنوان بهره مالکانه پرداخت می‌کنیم و اضافه شدن حقوق دولتی نیز بر مشکلات افزوده است.

قطع خوراک ورودی کارخانه جلال‌آباد

بنا بر اطلاعات موثق، ایمیدرو چندین ماه است که خوراک ورودی چند کارخانه از جمله نخستین کارخانه کنسانتره سنگ‌آهن هماتیتی جلال‌آباد را با وجود دستور مقامات استانی و حتی توصیه سازمان بازرسی قطع کرده است به طوری که در هفته‌های آینده تعداد زیادی کارگر در مناطق محروم همچون منطقه زرند کرمان بیکار می‌شوند.

بر این اساس علاوه بر رویارویی بسیاری از کارخانه‌های معدنی با مانع‌تراشی‌های وزارت صمت یا زیرمجموعه‌های آن، به طور مشخص شاهد این هستیم که نخستین کارخانه کنسانتره سنگ‌آهن هماتیتی در جلال‌آباد با تمام عملکرد مثبتی که در حوزه تولید و شفاف‌سازی داشته، حالا به دلیل ترک فعل مسوولین مربوطه و نقض شرایط قرارداد سرمایه‌گذاری از سوی وزارت صمت درگیر مشکلات قابل توجه و افزایش قیمت‌های سرسام‌آور برای تامین مواد اولیه شده است. مشکلاتی که احتمال توقف تولید اولین کارخانه کنسانتره هماتیتی در کشور را تا هفته‌های آینده پررنگ کرده، چرا که سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران به عنوان زیرمجموعه وزارت صمت از فرمولی غیرعادلانه برای فروش مواد اولیه به مجتمع بازیافت باطله سنگ‌آهن کارخانه کنسانتره هماتیتی فکور صنعت جلال‌آباد زرند تبعیت می‌کند و به نظر می‌رسد که به هیچ وجه قصد تغییر در این فرمول و پیشگیری از تبعات تعطیلی این کارخانه را ندارد.

در واقع افزایش قیمت‌های جهانی سنگ‌آهن و تبعیت فرمول قرارداد سرمایه‌گذاری شرکت فکور صنعت تهران با ایمیدرو از قیمت‌های جهانی و قیمت روز دلار در بازار آزاد و همچنین از طرف دیگر اعمال عوارض و محدودیت صادرات این نوع کنسانتره سنگ‌آهن از سوی وزارت صمت و اعمال قیمت فروش دستوری در داخل کشور باعث شده اختلاف سنگینی بین ایمیدرو و این شرکت به وجود آید که به دلیل غیرعادلانه و غیرممکن بودن پرداخت بر این رویه، شرکت فکور صنعت تهران دیگر توان تبعیت از این فرمول‌های غیرعادلانه و مقابله با سنگ‌اندازی متولیان تولید بر سر راه تولید را ندارد. از این رو چند ماهی است که بار ورودی کارخانه توسط ایمیدرو قطع شده و حدود ۴۰۰ نفر پرسنل بومی در منطقه محروم زرند کرمان در شرف بیکاری قرار دارند.

تامین خوراک ورودی کنسانتره امکان‌پذیر نیست

در همین خصوص مدیرعامل شرکت فکور صنعت تهران از خطر توقف تولید این کارخانه به دلیل فرمول غیرمنطقی ایمیدرو خبر داد و به جهان صنعت گفت: محاسبه قیمت خوراک ورودی نخستین کارخانه کنسانتره سنگ‌آهن هماتیتی بخش خصوصی ایران یعنی جلال‌آباد بر مبنای نرخ آزاد ارز باعث شده که از این پس تامین خوراک ورودی کنسانتره از طریق ایمیدرو امکانپذیر نباشد. بنابراین تعطیلی کارخانه تا هفته‌های پیش رو اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. محمدوحید شیخ‌زاده اظهار کرد: ایمیدرو در سال ۹۳ حدود ۱۲ میلیون تن سنگ باطله در اختیار داشت که به دلیل اشکالات محیط‌زیستی قصد داشت سنگ‌های باطله را معدوم کند یا اینکه هر تن از آن را به قیمت سه هزار تومان بفروشد. در همان زمان فکور صنعت اعلام کرد تکنولوژی جدیدی را به کشور می‌آورد که سنگ‌های باطله با عیار ۲۸ را به کنسانتره با عیار ۶۶ تبدیل خواهد کرد تا بتوان از آن در داخل کشور بهره برد.

وی با بیان اینکه به این ترتیب یک قرارداد سرمایه‌گذاری از سوی ایمیدرو و شرکت فکور صنعت تنظیم شد، افزود: در سال ۹۳ شرکت فکور صنعت با پیشنهاد خرید هر تن از سنگ‌های باطله به قیمت ۳۷۷۵۰ تومان، برنده مزایده ایمیدرو برای این باطله‌ها شد در حالی که شرکت‌هایی مثل فولاد مبارکه قیمتی حدود ۲۳ هزار تومان را اعلام کرده بودند. مدیرعامل شرکت فکور صنعت تهران ادامه داد: به این ترتیب در شهریورماه همان سال قراردادی فی‌مابین سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران و شرکت مهندسی فکور صنعت تهران به عنوان سرمایه‌گذار منعقد شد تا از این طریق تولید کنسانتره سنگ‌آهن کم عیار هماتیتی از طریق سرمایه‌گذاری در احداث کارخانه جلال‌آباد شهرستان زرند، برای اولین‌بار در ایران امکان‌پذیر شود.

شیخ‌زاده در توضیح این مطلب گفت: در آن زمان صحبتی از محدودیت‌های صادراتی در میان نبود به طوری که ایمیدرو با توجه به امکان صادرات محصول تولیدی این کارخانه، در زمان انعقاد قرارداد ضرایبی را با توجه به قیمت FOB روز تولید، قیمت سنگ صادراتی بندرعباس که در زمان عقد قرارداد ۸۰ دلار بود و همچنین قیمت روز دلار برای تامین خوراک ورودی این کارخانه در نظر گرفت. در حالی که در آن زمان نرخ دلار حدود سه هزار تومان بود و کسی تصورش را هم نمی‌کرد که با سیاست‌های نسنجیده دولت در حوزه‌های مختلف، نرخ دلار با افزایش ۸ برابری روبه‌رو شود و روزی به ۲۶ هزار تومان هم برسد. مدیرعامل شرکت فکور صنعت تهران با بیان اینکه در سال ۹۳ تفاوت دلار آزاد و دولتی تنها ۵۰ تومان بود، افزود: اما با افزایش هشت‌برابری نرخ دلار و افزایش ۵/۱ برابری قیمت FOB روز تولید، نرخ خوراک ورودی برای تولید کنسانتره یعنی قیمت سنگ باطله با افزایش دست‌کم ۱۲ برابری روبه‌رو شد.

فروش محصول به قیمت‌های پایین‌تر از نرخ جهانی

وی بیان کرد: قیمت دلار در شرایط فعلی آنقدر نسبت به گذشته بالا رفته است که اگر اجازه صادرات وجود داشته باشد، می‌توان از پس افزایش قیمت چندبرابری خوراک ورودی به این کارخانه برآمد اما در شرایطی که امکان صادرات وجود ندارد و یا عوارض سنگینی برای آن در نظر گرفته شده است، تامین مواد اولیه امکانپذیر نیست. این در حالی است که تاکنون سعی کردیم چراغ تولید را همچنان روشن نگه داریم.

شیخ‌زاده ادامه داد: بنابراین در حالی که تا پیش از این شرکت تولید کنسانتره جلال‌آباد محصولات خود را براساس نظام عرضه و تقاضا صادر می‌کرد، حالا نه تنها امکان صادرات ندارد بلکه براساس الزام وزارت صمت، کالای خود را باید تنها به چند شرکت معرفی شده توسط این وزارتخانه و به قیمتی که وزارتخانه تعیین می‌کند، عرضه کند. در این راستا ایمیدرو نیز تغییری در ضرایب فروش خوراک ورودی مورد نیاز این کارخانه ایجاد نمی‌کند.

وی با بیان اینکه در حال حاضر برای تولید هر تن کنسانتره زیان می‌دهیم، گفت: درخواست این شرکت از مسوولان رعایت ضوابط و شرایط قرارداد سرمایه‌گذاری به صورت کامل است. بدین معنی که چنانچه روش قیمت‌گذاری بر اساس سنگ‌آهن صادراتی و ارزش روز دلار است، متقابلا صادرات این محصول نیز آزاد و بدون عوارض باشد و یا در غیر این صورت شرایط قهریه بر قرارداد حاکم شده و قیمتگذاری سنگ ورودی و کنسانتره هر دو از یک منطق تبعیت کنند.

به گفته وی، پیش‌فرض قرارداد شرکت فکور صنعت با ایمیدرو با مجوز صادرات بوده است در حالی که در شرایط فعلی چنین اقدامی شدنی نیست اما قیمت‌های مواد اولیه با در نظر گرفتن دلار و نرخ‌های جهانی محاسبه می‌شود.

مدیرعامل شرکت مهندسی فکور صنعت تهران افزود: در قرارداد شرکت پیش‌بینی شده که بتوان در این شرایط در قرارداد تجدیدنظر کرد، اما هیچ‌کس حاضر به کمک به این شرکت نیست و تا چند هفته دیگر که مواد اولیه ورودی تامین شده از معادن کوچک به پایان برسد، در عمل چراغ کارخانه خاموش خواهد شد.

ضرر هنگفت

بر اساس آنچه گفته شد هزینه‌های تامین خوراک و تولید با قیمت مصوب همخوانی نداشته و این کارخانه را تاکنون دچار ضرر هنگفتی کرده است. این در حالی است که چند ماهی می‌شود بار ورودی این کارخانه از سوی ایمیدرو قطع شده است. در واقع استانداردهای دوگانه وزارت صنعت در اعمال حاکمیت بر بازار عرضه و تقاضای محصولات معدنی در شرایطی رخ می‌دهد که قیمت نفت به پایین‌ترین مقدار در سال‌های اخیر رسیده و در سال‌های آینده بخشی از فشار کسری بودجه دولت روی دوش معدنی‌ها خواهد بود.

با این حال دولت توجه چندانی به سر پا نگه داشتن واحدهای مطرح و بنام تولیدی در سال‌هایی که با محور تولید نامگذاری می‌شود، ندارد. تا جایی که بخش زیادی از کارخانه عظیم تولیدی در کشور به دلیل سیاست‌های نسنجیده دولت یک به یک در حال تعطیل شدن هستند. کارخانه جلال‌آباد نیز در صورتی که مسوولان کشور بر عملی شدن شعار سال جاری یعنی تولید، پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها اهتمام نداشته باشند، تا هفته‌های آینده به جمع دیگر کارخانه‌های تعطیل شده عظیم صنعتی می‌پیوندد.

– صنعت، قربانی کمبود برق

جهان‌صنعت درباره مشکلات کمبود برق گزارش داده است: در آستانه شروع روزهای گرم ١۴٠٠ مسوولان صنعت برق بازهم از بروز احتمالی خاموشی‌ها در کشور سخن می‌گویند. به گفته آنها دو پدیده گرمای زودرس و خشکسالی و کاهش محسوس بارندگی‌ها و همچنین دو پدیده اقتصادی رشد چشم‌گیر مصرف صنایع بزرگ و افزایش سهم استخراج رمزارزها از اصلی‌ترین دلایلی است که تامین پایدار برق را در تابستان امسال با چالش مواجه کرده است.

در همین راستا وزیر نیرو در نامه‌ای به رییس‌جمهوری اقدامات و برنامه‌ریزی‌های وزارت تحت امرش را در طی یک سال گذشته برای تامین پایدار برق کشور تشریح کرده است اما معتقد است گرمای زود هنگام هوا، کاهش بارندگی‌ها و افزایش مصرف، معادله آنها در تامین پایدار برق کشور را تغییر داده است و امسال نیز همچون سال‌های گذشته نیاز به اعمال برنامه‌های مدیریت مصرف است.

به گفته رضا اردکانیان افزایش قابل ملاحظه و زودهنگام دمای هوا سبب افزایش بی‌سابقه مصرف برق به میزان ۲۲ درصد در فروردین‌ماه امسال در مقایسه با سال گذشته شده و این در شرایطی است که کم‌بارشی نیز موجب کاهش ۳۴ درصدی حجم آب مخازن نیروگاه‌های برق آبی و متناسب با آن، کاهش ظرفیت تولید برق این نیروگاه‌ها و ایجاد عدم توازن تولید و مصرف برق در کشور شده است.

اردکانیان در این نامه خاطرنشان کرده است‌: وزارت نیرو با هدف تامین برق پایدار، در یک سال گذشته به احداث واحدهای جدید نیروگاهی و شبکه‌های مورد نیاز اقدام و برای اجرای برنامه‌های مدیریت مصرف با همکاری مشترکان برنامه‌ریزی لازم را به عمل آورده است. به گفته وی اما با عنایت به کاهش تولید نیروگاه‌های برق آبی، برای جلوگیری از بروز خاموشی نیاز به اعمال برنامه‌های مدیریت مصرف به میزان ۳ هزار و ۲۰۰ مگاوات بیشتر از سال گذشته خواهـد بود. وزیر نیرو همچنین با ارسال نامه‌ای به استانداران سراسر کشور از ضرورت اعمال روش‌های مدیریت مصرف برق بیش از سه‌هزار مگاوات خبر داده است. وی در این نامه ضمن تشریح آخرین وضعیت صنعت برق، به تراز منفی تولید و مصرف برق اشاره کرده و خاطرنشان ساخت: برای پیشگیری از بروز خاموشی در سال جاری، سه هزار و ۲۰۰ مگاوات بیشتر از سال گذشته نیازمند اجرای برنامه‌های مدیریت بارخواهیم بود.

پیشتر محمدحسن متولی‌زاده مدیرعامل توانیر نیز گرمای زودرس و کمبود آب نیروگاه‌های برق آبی را از مهم‌ترین چالش‌های امسال عنوان کرده بود. به گفته وی این امرسبب شده تا اجرای زود هنگام برنامه‌های صنعت برق را ناگزیر سازد.

آمارها حاکی از آن است که امسال یکی از کم‌بارش‌ترین سال‌های نیم قرن اخیر است به طوری که بارش‌ها نسبت به مدت مشابه سال قبل در حدود ۵۴ درصد و نسبت به زمان مشابه به طور متوسط در درازمدت (۵۲ ساله) در حدود ۴۰ درصد کاهش دارد.

این کاهش شدید بارش‌ها، سال آبی خشکی را رقم زده که موجب کاهش حدود ۴۰ درصدی ورودی آب به مخازن سدها شده است. این کاهش قابل توجه ورودی آب به مخازن سدهای کشور موجب کاهش ذخیره آب در سدهای کشور شده به طوری که در زمان مشابه سال قبل ۸۰ درصد مخازن سدهای کشور پر بود اما در حال حاضر تنها ۵۰ درصد مخازن سدهای کشور پر و نیمی دیگر خالی است. این مساله هم تامین آب تابستانه را با چالش مواجه می‌کند و هم موجب می‌شود تا در بخش تامین برق، نتوانیم از ظرفیت نیروگاه‌های برق آبی به صورت کامل بهره بگیریم.

سال گذشته تعداد شهرهای دارای تنش آبی ۲۲۵ شهر بوده که این تعداد، طبق جدیدترین بررسی‌های شرکت آبفای کشور، در تابستان سال جاری به ۲۸۲ شهر می‌رسد. از این تعداد، ۱۰۱ شهر در وضعیت قرمز تنش آبی (بیش از ۲۰ درصد کمبود آب)، ۵۵ شهر در وضعیت نارنجی (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کمبود آب) و ۱۲۶ شهر در وضعیت زرد (کمتر از ۱۰ درصد کمبود آب) هستند. این در حالی است که تنها ۱۷۰۰ مگاوات بر توان عملی تولید برق کشور اضافه شده است. از این رو پیش‌بینی می‌شود کشور که در سال گذشته ۵۶۰۰ مگاوات کمبود برق داشته است امسال با ۸۸۰۰ مگاوات کسری مواجه خواهد شد. لذا دولت ناچار به قطعی و اعمال محدودیت برق صنایع و سایر محدودیت‌ها شده است تا امسال نیز به سلامتی بگذرد. در این میان اما باید توجه داشت خاموشی‌های که وزارت نیرو برای گذر از پیک برق در فصل تابستان در نظر می‌گیرد ضربه‌های جبران‌ناپذیری را بر صنایع و توسعه کشور وارد می‌کند. چراکه با قطعی برق علاوه بر تحمل گرمای طاقت‌فرسا، مشکلاتی جدی‌تر چون ورود شوک به تجهیزات برقی، وقفه در چرخه تولید، سردرگمی کارکنان و… ایجاد می‌شود. به‌ویژه صنایع بزرگی چون فولاد و پتروشیمی که با قطعی‌های مکرر دچار آسیب‌های گسترده‌ای می‌شوند به‌طوری‌که لازمه بازگرداندن کوره‌ها به چرخه و احیای آنها هزینه‌هایی هنگفت می‌طلبد.

کارشناسان نیز معتقدند با اجرای این سیاست‌ها تولید شرکت‌های عمده بورسی فعال در حوزه فولاد آلومینیوم، فروآلیاژ سیمان و … از این سیاست آسیب جدی خواهند دید.

اما آنچه مشخص است امسال نیز تنها راه‌حل دولت بدون توجه به این مسائل برای جبران کمبودهای انرژی، خاموشی‌های مکرر است.

این در حالی است که آمارها نشان می‌دهد ایرانی‌ها به هیچ عنوان مصرف برق بالایی ندارند و جز کم مصرف‌ترین مشترکین برق در جهان هستند. در واقع قطعی برق در ایران به خاطر رشد کم در تولید برق توسط دولت ایران بوده و همچنین مقدار زیادی از برق تولید نیروگاه‌ها در شبکه توزیع تلف می‌شود که میزان آن ۱۳/۳۰ درصد است که یک رقم بسیار قابل توجه است.

* خراسان

– اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم

خراسان وضعیت اتمام مسکن مهر را ارزیابی کرده است: سال ۸۶ در حالی پروژه مسکن مهر در خراسان رضوی و همچنین در دیگر مناطق کشور در دولت های نهم و دهم کلید خورد که قرار بود در سال ۹۴ به اتمام برسد اما دولت دوازدهم نیز رو به پایان است و این پروژه هنوز با انواع مشکلات حقوقی، نداشتن پیشرفت فیزیکی مناسب و نبود متقاضی برای برخی واحدها و … دست و پنجه نرم می‌کند، پروژه‌ای که بسیاری از قشرهای کم‌درآمد جامعه آسیب‌پذیر که توانایی خرید خانه را نداشتند می‌توانستند از طریق آن صاحب‌خانه شوند، اگرچه این پروژه بسیاری از افراد را صاحب‌خانه کرد اما از همان آغاز، با انتقادهایی روبه رو شد، بسیاری از واحدهای مسکن مهر در جاهایی احداث ‌شده بودند که استقبال کمتری از آن شد یعنی به‌رغم این‌که به بهره‌برداری رسیدند اما متقاضی نداشتند و مشکلات حقوقی و نبود زیرساخت‌های مناسب نیز طی این سال‌ها مسکن مهر را با چالش‌هایی جدی مواجه کرده است.

وعده‌ها پشت وعده‌ها

 پروژه مسکن مهر قرار بود سال ۹۴ در خراسان رضوی به اتمام برسد که این اتفاق رخ نداد و مسئولان دلایل مختلفی از جمله نبود اعتبار، رکود حاکم بر بازار مسکن و تأمین نشدن آورده مالی متقاضیان مسکن را برای به ثمر ننشستن واحدها اعلام می‌کردند، همواره مسئولان برای اتمام مسکن مهر وعده‌های پشت سر هم می‌دادند که بعد از سال ۹۴ به هر دلیلی عملی نشد تا این که اخوان عبدالهیان مدیرکل اسبق راه و شهرسازی در خرداد ۹۸ اعلام کرد که سه ماه دیگر یعنی در مهر ۹۸ پرونده این پروژه بسته خواهد شد اما مشکلاتی که در مسکن مهر استان به‌ویژه در شهر گلبهار وجود داشت باعث شد بسته شدن پرونده این مسکن‌ها در هاله‌ای از ابهام بماند.

ورود دستگاه قضایی به پروژه مسکن مهر گلبهار

 پروژه مسکن مهر گلبهار به‌ویژه در حوزه تعاونی‌ها و سهل‌انگاری برخی پیمانکاران با مشکل مواجه شد تا جایی که در پی وصول گزارش‌ها و درخواست جمعی از فعالان اجتماعی در زمینه ورود دستگاه قضایی به موضوع مسکن مهر گلبهار؛ در اسفند سال گذشته غلامعلی صادقی رئیس ‌کل دادگستری خراسان رضوی طی دستوری از رئیس حوزه قضایی و همچنین دادستان عمومی و انقلاب گلبهار خواست تا با ورود جدی به مسئله، در راستای دفاع از حقوق عامه و حل مشکلات مردم حمایت‌های قانونی و اقدامات مقتضی لازم را انجام دهد و در صورت احراز هرگونه کم‌کاری و انجام ندادن تکالیف قانونی از سوی مسئولان، بر اساس بخشنامه ریاست معزز قوه قضاییه درخصوص اعمال قانون در زمینه ترک فعل مدیران اقدام کنند. وی طی دستوری از مسئولان حوزه قضایی گلبهار خواست تا به فوریت درخصوص بررسی مشکلات و مسائل مربوط به پروژه مسکن مهر گلبهار اقدام کنند.

مسکن مهر تمام نشده مسکن ملی آمد

مشکلات مسکن مهر تمام نشده دولت در سال گذشته پروژه مسکن ملی را در کشور و خراسان رضوی کلید زد تا از این طریق بتواند به آشفتگی مسکن مهر پایان دهد و در این خصوص دولت تصمیم گرفت واحدهای باقی‌مانده از طرح مسکن مهر را با شرایط خاص به طرح اقدام ملی مسکن اختصاص دهد. ۲۶ اسفند ۹۸ با آغاز فرایند ثبت‌نام‌ها سهمیه خراسان رضوی در طرح اقدام ملی تولید و عرضه مسکن ۳۹ هزار و ۹۰۸ واحد مسکونی در نظر گرفته شد. طبق آن چه اکنون اعلام‌شده است، دولت در نظر دارد واحدهای باقی‌مانده از طرح مسکن مهر را با شرایط خاص به طرح اقدام ملی مسکن اختصاص دهد، به نظر می‌رسد با اختصاص این واحدها به طرح اقدام ملی می‌خواهد سروسامانی به واحدهای مسکن مهر به‌ویژه مسکن‌های مهر بدون متقاضی بدهد. میر جعفریان معاون هماهنگی و عمرانی استانداری خراسان رضوی در گزارشی که با عنوان دو شرط اصلی برای تبدیل واحدهای مسکن مهر به طرح اقدام ملی در ۳۰ دی‌ در روزنامه خراسان رضوی منتشر شد بیش از ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی و نداشتن مشکلات حقوقی را به‌عنوان دو شرط اساسی برای تبدیل مسکن مهر به مسکن ملی مطرح کرد تا از این طریق بتوانند چالش‌های مسکن مهر را کاهش دهند.

خانه‌ام آماده تحویل است اما نمی‌دهند

حدود چهار ماه از پایان کار دولت دوازدهم مانده است ولی هنوز مسکن مهر خراسان رضوی به سرانجام نرسیده و گلایه های برخی ثبت نام کنندگان پروژه مسکن مهر در استان هنوز به قوت خود باقی است. خانم کبیری یکی از شهروندانی است که از سال ۸۶ برای مسکن گلبهار ثبت نام کرده اما بعد از گذشت ۱۴ سال هنوز منزل مسکونی خودش را تحویل نگرفته است. او درباره این که در این مدت به بیشتر دستگاه‌های اجرایی برای حل مشکلات خود مراجعه کرده و تاکنون جوابی نگرفته است به خراسان رضوی می‌گوید: در سال ۸۶ که مسکن مهر ثبت‌نام می‌کردند من جزو افرادی بودم که اقدام به ثبت‌نام کردم، در آن زمان به ما اعلام کردند که شش میلیون تومان بدهید در مدت یکی دو سال خانه را تحویل می‌دهیم. وی می‌افزاید: با بازرسی کل کشور، استانداری، شرکت تعاونی و دیگر ادارات در این مدت برای تعیین تکلیف خانه‌ام مراجعه کرده ام و حرفشان این است که جلسه تشکیل می‌دهیم تا مشکل برطرف شود، اما تنها می‌خواستند که قیمت مسکن مهر را افزایش دهند.

هر بار مراجعه می‌کردم فقط وعده می‌دادند ۲ ماه دیگر تحویل می‌دهیم

کبیری ادامه می‌دهد: هر بار که مراجعه می‌کردم می‌گفتند تا دو ماه دیگر تحویل می‌دهیم، درحالی‌که مستأجر بودم از صاحب‌خانه خواهش می‌کردم که دو ماه فرصت بدهید تا خانه را خالی کنم، اما با تحویل ندادن منزل مسکونی در گلبهار به این دلیل که سرپرست خانوار هم بودم شرایط زندگی سختی را سپری می‌کردم.

وی با بیان این که هم اکنون مسکن مهری که در گلبهار ثبت‌نام کرده‌ام آماده تحویل است می افزاید: با این که خانه آماده است تحویل نمی‌دهند، ۱۰ سال شکایت می‌کنم که خانه را تحویل بدهند اما حرفم به‌جایی نرسیده است، حالا هم از من خواستند که ۷۲ میلیون تومان بدهم تا خانه را تحویل دهند، همچنین وام بانکی را به ۵۵ میلیون تومان افزایش دادند.

یکی دیگر از شهروندان که پس از ۱۲ سال مسکن مهر خود در شهر گلبهار را تحویل گرفته است، می‌گوید: بعد از این همه مدت توانستم منزل مسکونی ام در شهر گلبهار را تحویل بگیرم، اما بعد از تحویل مشکلات زیادی دارد، برای تکمیل پروژه که مهم ترین آن آسانسور است حالا کسی پاسخ گو نیست. ما طبقه سوم هستیم و برای هر خرید باید از تعداد زیادی پله بالا و پایین برویم.

بلاتکلیفی ۱۷ هزار و ۴۷۰ واحد مسکن مهر

در همین حال محمدعلی منصوری سرپرست معاونت مسکن و ساختمان اداره کل راه و شهرسازی استان در گفت وگو با خراسان رضوی با اشاره به این که سهمیه مسکن مهر این استان حدود ۱۲۰ هزار و ۶۰۰ واحد بود، می‌گوید: از این تعداد ۱۰۳ هزار و ۱۳۰ واحد افتتاح و تحویل متقاضیان شده، باقی مانده نیز یا نیمه‌تمام یا فاقد متقاضی است. وی علت نیمه‌تمام ماندن بقیه واحدها را میزان آورده مالی، سهل‌انگاری پیمانکار و تورم می داند و تصریح می‌کند: پیگیر این موضوع هستیم و آن دسته از پیمانکاران را که مقصر هستند و به وظایف خود عمل نمی‌کنند حقوقی می‌کنیم، حتی در این خصوص سه پیمانکار به مراجع قضایی معرفی‌شده اند. منصوری تأکید می کند: اداره کل راه و شهرسازی تعهد تخصیص زمین داشته که اختصاص داده‌شده است، آن چیزی که تعهد راه و شهرسازی است اقدامات حمایتی از آن انجام می‌شود، در کل شهرهای بالای ۲۵ هزار نفر جمعیت از پنج هزار و ۵۸۲ واحد باقی‌مانده از مسکن مهر تا سال گذشته چهار هزار و ۶۳۵ واحد به دلیل نداشتن متقاضی باقی‌مانده بود که ۲۵۰ واحد از این تعداد واحد مسکن مهر را در قالب مسکن ملی اختصاص دادیم و بخشی دیگر را به نهادهای دولت واگذار کردیم و باقی مانده به متقاضیان جدید در قالب خود مالکی یا سایر طرح‌هاست.

 اختصاص یارانه ۱۰ تا ۱۵ میلیونی به ازای هر واحد مسکن‌ مهر باقی‌مانده دارای متقاضی

وی از تخصیص یارانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومانی به ازای هر واحد مسکن‌ مهر باقی‌مانده دارای متقاضی خبر می‌دهد و می‌گوید: از طریق سازمان ملی زمین و مسکن این یارانه‌ها تعلق‌گرفته تا به پروژه‌های فاقد متقاضی تزریق شود که تا انتهای دولت دوازدهم پروژه فاقد متقاضی به سرانجام خواهد رسید، ضمن این که در شهر بینالود تمامی مسکن‌های مهر این شهر به اتمام رسیده اما تعدادی فاقد متقاضی است که کارهای آن نیز انجام می‌شود. معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری نیز درخصوص آخرین وضعیت مسکن مهر استان در گفت وگو با خراسان رضوی اظهار می کند: تمامی مسکن مهر استان تقریباً اجرایی شده است، تنها ۴۵۰۰ واحد مسکن مهر یا فاقد متقاضی بوده یا مشکلات حقوقی داشتند. ، طبق پالایشی که صورت گرفته از تعداد ۴۵۰۰ واحد مسکن مهر و توافقاتی که با دستگاه‌های اجرایی و وزارتخانه های مختلف صورت گرفته به آن‌ها اختصاص داده‌شده است. میرجعفریان با بیان این که تعدادی از واحدهای مسکن مهر دارای مشکلات حقوقی هستند، تصریح می‌کند: حدود ۱۵۰۰ واحد مسکن مهر دارای مشکلات حقوقی هستند که تعدادی از آن‌ها نیز در مراجع قانونی تعیین تکلیف شده است و هر آن چه از این تعداد بماند بر اساس پالایشی که شده ظرف دو هفته آینده در قالب مسکن ملی برای سروسامان دادن آن‌ها اقدام خواهد شد.

بسته شدن پرونده مهر استان تا پایان سال ۱۴۰۰ شاید!

وی خاطر نشان می‌کند: پرونده مسکن مهر استان تا پایان سال ۱۴۰۰ بسته خواهد شد مگر تعدادی از مسکن‌های مهر که از طریق مراجع قضایی باید تعیین تکلیف شوند. میرجعفریان با بیان این که در شهر گلبهار چیزی به‌عنوان مسکن فاقد متقاضی نداریم ادامه می‌دهد: ۳۰۰ تا ۴۰۰ واحد مسکن مهر در این شهر که دارای مشکلات حقوقی هستند و در شهر بینالود هم که تعدادی از مسکن‌ها فاقد متقاضی هستند در قالب مسکن ملی قرار می‌گیرند تا سروسامان پیدا کنند و در این جا ظرفیت خوبی وجود دارد. معاون استاندار در پاسخ به این سؤال که بیشتر مشکلات حقوقی که درگیر مسکن مهر شده است چه مواردی هستند، می‌گوید: مدیر عامل یک تعاونی با یک پیمانکاری قرارداد بسته است، یا با اعضای هیئت‌مدیره قراردادی امضا کرده تا در مدت‌زمان مشخصی به تعهدات خود عمل کند که این کار انجام‌نشده و مشکلات حقوقی به وجود آمده است، ضمن این که تورم و مشکلات مالی باعث شده مشکلات حقوقی پیش بیاید. وی همچنین با اشاره به این که در شهرهای جدید استان باید از ظرفیت هیئت‌مدیره شرکت‌ها برای اعمال تخفیف و در نظر گرفتن مشوق‌های مالی استفاده شود و این در حالی است که به‌عنوان‌مثال شهر جدید بینالود دارای ظرفیت بسیاری است که در طرح اقدام ملی مسکن می‌توان برای افزایش ظرفیت این شهر با مدیریت صحیح از این طرح به‌خوبی استفاده کرد.

میرجعفریان می گوید: باید ظرفیت مسکن مهر فاقد متقاضی در طرح اقدام ملی مسکن مورد استفاده قرار گیرد و لازم است تا مسکن مهر فاقد مشکلات حقوقی در کمتر از یک ماه شناسایی و تعیین تکلیف شود. حمیدرضا یزدانی رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت عمران شهر جدید بینالود نیز در گفت وگو با خراسان رضوی در خصوص آخرین وضعیت مسکن مهر در شهر بینالود اظهار می کند: هم اکنون با توجه به برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته واحدهای مسکن مهر که راکد یا فاقد متقاضی بودند از مسکن مهر خارج‌شده است. وی به واحدهای ساخته‌شده مسکن مهر یا به‌اصطلاح عارضه دار اشاره می‌کند و می‌افزاید: هم اکنون اقدامات برای رفع مشکلات آن‌ها آغاز شده است، تعدادی را واگذار و تعدادی را نیز افتتاح کردیم، تعدادی از واحدهای مسکن مهر را هم که زیر ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارند می‌خواهیم در قالب اقاله یا خودمان خریداری کنیم، در واقع این‌ها واحدهایی هستند که فاقد متقاضی اند.

۱۱۰۰ واحد مسکن مهر عارضه دار در شهر جدید بینالود

یزدانی با بیان این که ۵۰۰ واحد مسکن مهر زیر ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی در شهر بینالود است، می افزاید: درمجموع هزار واحد مسکن فاقد متقاضی هستند، برنامه‌ریزی می‌کنیم امسال به‌احتمال‌زیاد مشکلات واحدهای عارضه دار مسکن مهر را که حدود ۱۱۰۰ واحد است برطرف کنیم، سال گذشته دو هزار واحد مسکونی عارضه دار داشتیم که امسال به ۱۱۰۰ واحد کاهش‌یافته است.

۷ هزار واحد مسکن مهر بلاتکلیف در گلبهار

 حاج محمدی عضو هیئت‌رئیسه شرکت عمران گلبهار نیز در گفت وگو با خراسان رضوی با اشاره به این که ساخت هفت هزار واحد از مسکن مهر در گلبهار به سرانجام نرسیده است، می‌گوید: این واحدها به دلیل این که فاقد متقاضی است و در سامانه متقاضی ثبت‌نشده عملاً از پروژه مسکن مهر خارج‌شده است و از روش های دیگری پیگیری می‌شود تا این پروژه‌ها تکمیل شود، بخشی از پروژه‌ها از تعاونی‌ها پس گرفته می‌شود تا در قالب پروژه مسکن ملی قرار بگیرد تا آن‌ها نیز تکمیل شود.

وی تصریح می‌کند: پروژه‌هایی که بیش از۳۰ درصد پیشرفت دارند اعضای تعاونی‌ها اعلام کردند که می‌خواهند این پروژه‌ها را به‌صورت خود مالکی تکمیل کنند، به آن‌ها نیز مهلتی داده‌شده است که پروژه‌های باقی‌مانده را به اتمام برسانند. حاج محمدی با بیان این که دولت در این قضیه به تمام وظایف خود عمل کرده است می‌ افزاید: در این قضیه فقط تعاونی‌ها گفتند که متقاضی مؤثر نداریم و متقاضیان دیگری نیز پول مسکن را واریز نکرده‌اند، بخشی از اعضا از تعاونی‌ها شکایت کرده اند و باعث شده است که پروژه‌ها متوقف شود. وی در پاسخ به این که چرا برخلاف دیگر استان‌ها ساخت مسکن مهر به‌جای انبوه‌سازها به تعاونی‌ها واگذار شد؟ می‌گوید: در آن مقطع این اتفاق افتاد تعاونی‌ها و اتحادیه وجود داشت، تعاونی‌ها ادعا می‌کردند که اعضای ما خانه ندارند و ممنوعیتی برای واگذاری برای آن‌ها نبود. حاج محمدی با بیان این که به‌احتمال‌زیاد اعضای تعاونی‌ها همکاری لازم برای تکمیل پروژه‌های مسکن مهر نداشتند و این موضوع باعث شد تاکنون این پروژه بلاتکلیف بماند، می‌افزاید: هم اکنون بیش از دو هزار واحد مسکن‌ مهر زیر ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی باقی‌مانده است، حتی دو سال پیش بخشی از واحدهای مسکن‌ مهر را که دست تعاونی‌ها بود از آن‌ها تحویل گرفتیم و توسط انبوه‌سازها تکمیل و تحویل متقاضیان شد اما واحدهای مسکن مهر که در دست تعاونی ها هستند همچنان بلاتکلیف باقی‌مانده‌اند.

وی با بیان این که پرونده مسکن مهر گلبهار که دارای متقاضی است تنها ۱۰۰ واحد مانده برای تکمیل شدن وجود دارد، تصریح می کند : این ۱۰۰ واحد نیز در حال تکمیل شدن است، ما از تعاونی‌ها درخواست کردیم که پروژه‌های باقی‌مانده را به ما تحویل دهند تا ما بتوانیم سریع‌تر آن ها را تکمیل کنیم.

در پایان باید گفت آن چه مسلم است در مدت باقی‌مانده دولت دوازدهم هم واحدهای باقی‌مانده پروژه مسکن مهر به‌جایی نمی‌رسد و علاوه بر مسکن ملی، مسکن مهر هم به دولت بعدی واگذار خواهد شد.

* دنیای اقتصاد

– فروش‌های بی‌پایان در بازار سهام

دنیای‌اقتصاد عملکرد بازیگران بورسی در ۱۸ هفته گذشته را بررسی کرده است: فروش حقیقی‌ها خبر آشنا و البته تکراری این روزهای بورس تهران است. فروشی که هر روز رقم جدیدی را ثبت می‌کند اما تمامی ندارد. بازار سهام در هفته‌ای که گذشت برای هجدهمین هفته متوالی در زمین فروش سهام توپ زدند و این بار یک هزار و ۱۹۲ میلیارد تومان از سهام خود را به سهامداران عمده بورس تهران واگذار کردند. در این ۱۸ هفته نیز مجموعه سهامی به ارزش ۳۶ هزار و ۵۳۵ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی جابه‌جا شده است که بیش از نیمی از کل خروج پول حقیقی از سهام اصلاح قیمت سهام تاکنون بوده است. اما در ۵/ ۴ ماه گذشته بازیگران بورسی در صنایع مختلف بازار چه عملکردی داشته‌اند؟ چه عواملی در رفتار سهامداران در این بازه زمانی اثرگذار بوده است؟

عملکرد حقیقی‌ها در ۱۸ هفته

همانطور که اشاره شد سهامداران خرد ۱۸ هفته است که بی‌وقفه در حال نقد کردن سهام موجود در پرتفوی خود هستند. به عبارتی دیگر از هفته منتهی به ۱۰ دی ماه سال گذشته تاکنون خالص فروش این دسته از معامله‌گران مثبت مانده است. در این میان نگاهی به وضعیت صنایع ۳۹ گانه بورسی از منظر ورود و خروج پول حقیقی حکایت از خالص خرید مثبت حقیقی‌ها در ۶ صنعت در مقابل خروج نقدینگی خرد از ۳۳ گروه بورسی دارد. شاخص کل سهام در این بازار زمانی فراز و فرود چندباره‌ای را تجربه کرده و ۵ بار کانال ۲/ ۱ میلیون واحد را ترک کرده و در نهایت ۱۹ درصد عقب‌نشینی کرده است، اما بیشترین فروش سهامداران خرد در گروه‌های بزرگ دلاری رقم خورده و پس از آن نوبت به بزرگان ریالی رسیده است. کوچک‌ترها اما جایگاه خود در لیست خرید بازیگران حقیقی را حفظ کرده‌اند.

در این راستا طی دادوستدهای ۱۸ هفته گذشته، بیشترین خروج نقدینگی خرد به میزان ۵ هزار و ۳۲۰ میلیارد تومان از زیرمجموعه‌های گروه فلزات اساسی رقم خورد. این در حالی است که فلزی‌ها هم به لحاظ سودآوری در وضعیت مناسبی به سر می‌برند و نرخ جهانی فلزات اساسی نیز هر روز در حال ثبت رکوردهای جدیدی است. هفته گذشته بود که مس از ۱۰هزار دلار بر هر تن نیز عبور کرد و پیش‌بینی‌های جدیدی از تداوم صعود فلز سرخ مطرح شده است.

پتروپالایشی‌ها دیگر صنایعی بودند که مورد هجوم سهامداران خرد برای فروش قرار گرفتند. به این ترتیب دو گروه فرآورده‌های نفتی و محصولات شیمیایی در ۱۸ هفته اخیر به ترتیب شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۴ هزار و ۳۶۵ میلیارد تومان و ۳ هزار و ۸۰۸ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بودند. این دو گروه نیز مانند فلزی‌ها با وجود پتانسیل‌های بنیادی مناسب و همزمان با آن رشد بهای نفت اما در لیست فروش سهامداران خرد قرار دارند. چندرشته‌ای صنعتی نیز در بازه زمانی مورد بررسی با خالص فروش ۳ هزار و ۵۷۶ میلیارد تومانی حقیقی‌ها مواجه شدند، اما دلیل اصلی این میزان فروش از جانب سهامداران خرد در گروه‌های کامودیتی‌محور بورس تهران چیست؟

فروش سهام در سهام بنیادی

با وجود پتانسیل‌های مناسب بنیادی اما گروه‌های بزرگ کالامحور بورس تهران با بیشترین فروش حقیقی مواجه هستند. دلایل این موضوع را باید در وابستگی قابل‌توجه این صنایع به نرخ دلار جست‌وجو کرد. فروش محصولات تولید شرکت‌های کالایی بورس تهران به دلار بوده و با افزایش یا کاهش نرخ اسکناس آمریکایی، درآمد این شرکت‌ها نیز نوسان می‌کند. در پایان معاملات هفته گذشته نرخ دلار وارد کانال ۲۱ هزار تومان شد و با توجه به کاهش انتظارات تورمی برخی اعداد پایین‌تری را نیز برای دلار پیش‌بینی می‌کنند. همین موضوع سبب شده تا شاهد تردید سهامداران در خصوص نگه‌داشتن سهم‌های مذکور باشیم.

فارغ از نرخ دلار اما یکی دیگر از دلایل فروش‌های پرمقدار در این صنایع، کاهش محسوس نقدشوندگی بازار سهام طی ماه‌های گذشته است. اجرای سیاست دامنه نوسان نامتقارن و عدم شمول گره معاملاتی منجر به آن شده که حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد نمادهای معاملاتی در هر روز با صف فروش بدون تحرک مواجه باشند. در چنین فضایی، فروشندگان با مشاهده عدم نقدشوندگی بخش مهمی از سبد خود، به فروش سهام بخش نقد شونده روی می‌آورند که خود عامل افزایش عرضه در شرکت‌های‌های بزرگ بازار است.

بزرگان ریالی چه وضعیتی دارند؟

پیش‌تر به فروش قابل توجه سهامداران خرد در گروه‌های کامودیتی‌محور بورس تهران اشاره شد. بزرگان ریالی بازار سهام اما هرچند وضعیت بهتری نسبت به کالایی‌ها دارند اما رتبه‌های بعدی بیشترین خالص فروش حقیقی را در اختیار گرفته‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد طی ۱۸ هفته گذشته دو گروه بانک و خودرو به ترتیب شاهد خروج ۳ هزار و ۵۷۲ میلیارد تومانی و ۲ هزار و ۷۵۱ میلیارد تومانی نقدینگی خرد از گردونه معاملات خود بودند. این در حالی است که در این دو گروه خبرهای خوبی طی هفته‌های گذشته به بازار مخابره شده است. کاهش نرخ دلار موضوع مطلوب خودروسازانی است که برخی از اقلام موردنیاز خود را از خارج از کشور وارد می‌کنند و در مقابل بیشترین فروش آنها داخلی است؛ از این رو تقویت ریال می‌تواند باب میل خودروسازان باشد. با این حال مصوبه هفته گذشته شورای رقابت در خصوص افزایش نرخ خودرو، سیگنالی به بازار مخابره کرد که نرخ‌گذاری دستوری خودرو ادامه خواهد یافت و فعلا تغییر سیاستی در این خصوص نخواهیم داشت. همزمان با مصرف‌کنندگان، تولیدکنندگان خودرو بیشترین زیان را از قیمت‌گذاری خودرو پذیرا هستند و هر سال شاهد افزایش زیان انباشته سه خودروساز بزرگ کشور یعنی ایران‌خودرو، سایپا و پارس‌خودرو هستیم.

اقبال حقیقی‌ها به کوچکترها

سهامداران خرد در ۱۸ هفته‌ای که گذشت در ۶ صنعت شامل کاشی و سرامیک، استخراج زغال‌سنگ، محصولات چوبی، انتشار و چاپ، سایر معادن و وسایل ارتباطی در نقش خریدار ظاهر شدند، صنایع کوچک بورسی که بعضا تک‌سهم بوده و در زمره سهام ریالی بورس تهران قرار می‌گیرند. خالص خرید مثبت حقیقی‌ها در این سهام در حالی رقم می‌خورد که به گفته کارشناسان و با توجه به درگیری سهامداران شرکت‌های مذکور با حجم مبنا و ناتوانی در پرکردن قیمت پایانی، هنوز بخش مهمی از شرکت‌های با ارزش بازاری پایین فاقد توجیه سرمایه‌گذاری در نرخ کنونی هستند.

– اعتراض صمت به فرمول قیمت خودرو

دنیای‌اقتصاد درباره قیمت‌گذاری خودرو نوشته است: صدور مجوز افزایش قیمت خودرو از سوی شورای رقابت، نه تنها رضایت خودروسازان و وزارت صنعت، معدن و تجارت را در پی نداشت، بلکه دستمایه اعتراض نیز شد. این بار اما خودروسازان مستقیم به شورای رقابت اعتراض نکرده‌اند و این وزارت صمت است که با حمله به سیاست‌های شورای رقابت، ضرر و زیان صنعت خودرو و حتی تعویق استانداردها را به گردن این شورا و سیاست‌هایش در قیمت‌گذاری انداخته است. شورای رقابت هفته گذشته پس از حدودا ۶ ماه، مجوز افزایش قیمت خودروهای داخلی را صادر کرد.

بر این اساس، ایران‌خودرو و سایپا مجاز شدند قیمت محصولاتشان را به ترتیب ۲/ ۸درصد و ۹/ ۸درصد بالا ببرند. با وجود صدور این مجوز، مسوولان وزارت صمت می‌گویند اصل فرمول شورای رقابت برای تعیین قیمت خودروهای داخلی پاسخگوی مشکلات خودروسازان نیست. در این مورد، مدیرکل صنایع حمل‌ونقل وزارت صمت با بیان اینکه تعلل شورای رقابت (در صدور مجوز افزایش قیمت خودرو) سبب تحمیل زیان به خودروسازان شده است، می‌گوید: اصلا فرمول قیمت‌گذاری شورای رقابت و شیوه محاسبه قیمت جوابگوی مشکلات خودروسازها نیست. سهیل معمارباشی با اشاره به رشد قیمت نهاده‌های تولید می‌افزاید: به جز خودروهایی مانند کوئیک که با قیمت بازار متعادل شده‌اند، بیشتر خودروهای داخلی در حال زیان دادن هستند و خودروسازان مجبور شده‌اند (برای کاهش زیان) تیراژ برخی محصولاتشان مانند پژوپارس را که حدود ۳۰ میلیون تومان ضرر می‌دهد، پایین بیاورند. وی همچنین تاکید کرده که اجرای بخشی از استانداردهای خودرویی به دلیل حل نشدن مساله قیمت، به تعویق افتاده است.

اظهارات مدیرکل صنایع حمل‌ونقل وزارت صمت نشان می‌دهد این وزارتخانه و خودروسازان نه تنها از میزان افزایش قیمت خودروها توسط شورای رقابت راضی نیستند، بلکه اصلا شیوه این شورا را هم در مورد تعیین قیمت قبول ندارند. نارضایتی از شیوه قیمت‌گذاری شورای رقابت البته پیش‌تر نیز توسط خودروسازان اعلام شده، اما وزارت صمت معمولا مستقیم به این موضوع ورود نمی‌کرد. حالا گویا فشار مالی روی خودروسازان آن هم در سال پشتیبانی از تولید به حدی زیاد شده که صدای مسوولان صمت را نیز درآورده است. هرچند خسارات قیمت‌گذاری دستوری و منسوخ شدن شیوه شورای رقابت، قابل درک است، با این حال به نظر می‌رسد وزارت صمت خود نیز در شکل‌گیری این ماجرا بی تقصیر نیست. این وزارتخانه از ماه‌ها پیش طرحی با نام اصلاح صنعت خودرو را تدوین کرده که یکی از موارد آن، اصلاح شیوه قیمت‌گذاری است. با این حال هنوز خبری از اجرایی شدن این طرح نیست، آن هم در شرایطی که زمان زیادی به پایان عمر دولت باقی نمانده است.

نکته دیگر اینجاست که وزارت صمت به‌عنوان متولی خودروسازی، تلاش خاصی برای پایان دادن به سیاست‌های دستوری در قیمت‌گذاری خودروهای داخلی انجام نداده و تنها به اعتراض به شورای رقابت بسنده کرده است. آیا بهتر نیست وزارت صمت با سند و مدرک، مسوولان بالادستی را به کنار گذاشتن سیاست سرکوب قیمت در خودروسازی مجاب کند تا صنعت خودرو از زیان‌دهی خارج شود؟

* فرهیختگان

– دور زدن اقتصاد مقاومتی در مناطق آزاد

فرهیختگان مصوبه اخیر مجمع تشخیص درباره افزایش مناطق آزاد را نقد کرده است: براساس مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، علاوه‌بر مناطق آزاد و ویژه فعلی، هفت منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی و ۱۳ منطقه ویژه اقتصادی در کشور ایجاد خواهد شد. در این میان این سوال مطرح می‌شود که با تاسیس مناطق آزاد قرار است در این مناطق چه تحولاتی رخ دهد و منفعت آن برای مردم این مناطق چیست.

بررسی اسناد بالادستی ایجاد مناطق آزاد در کشورمان و همچنین تجربیات جهانی نشان می‌دهد این مناطق با هدف تقویت تولید، توسعه صادرات، ایجاد اشتغال و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و… تاسیس می‌شوند. حال که مجمع تشخیص مصلحت نظام ایجاد ۷ منطقه آزاد و ۱۳ منطقه ویژه اقتصادی را به تصویب رسانده، این سوال قابل‌طرح است که آیا اهداف مربوط به تاسیس مناطق قبلی نظیر رشد و توسعه اقتصادی، رشد صادرات، سرمایه‌گذاری، حضور فعال در بازارهای منطقه‌ای و جهانی، اشتغال جوانان و… تاکنون محقق شده‌اند که سیاستگذاران در پی تاسیس مناطق جدید هستند؟

 لازم به ذکر است با توجه به اینکه آمار مستندی از عملکرد مناطق ویژه اقتصادی (SEZs) در کشور وجود ندارد و همچنین میزان معافیت و… در این مناطق کمتر از مناطق آزاد تجاری (FTZ) است، در گزارش پیش‌رو عمدتا به بررسی عملکرد هفت منطقه آزاد کشور پرداخته‌ شده است. نتایج قابل‌تامل است، سهم مناطق آزاد از کل صادرات کشور حدود ۲درصد است و واردات آن ۲.۵ برابر صادرات. همچنین ۵۰درصد واردات مصرفی است و مجموع سرمایه‌گذاری خارجی جذب‌شده در این مناطق طی دوره ۱۴ساله حدود ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار و سهم مناطق آزاد از کل سرمایه‌گذاری خارجی حدود ۵درصد است.

 همچنین حدود ۵۰درصد از منابع این مناطق از واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای و عوارض ورود کالاهای تجاری از مسیر منطقه به سرزمین اصلی و درآمد حاصل از فروش زمین و مستحدثات است. اعطای غیرهدفمند معافیت‌ها و امتیازات، وابستگی منابع درآمدی مناطق آزاد به واردات، نبود زیرساخت‌های متناسب با اهداف مولد، تعیین نامناسب وسعت و مکان‌یابی غیردقیق مناطق آزاد، عدم تمرکز بر وظایف تخصصی و رواج فعالیت‌های سوداگرانه در بخش‌های زمین و مسکن و… مواردی است که مناطق آزاد را از اهداف اولیه دور کرده است. افزایش شکاف طبقاتی، رواج سوداگری در بخش زمین، مسکن و خودرو، افزایش فرارهای مالیاتی، توسعه حاشیه‌نشینی، افزایش قاچاق کالا و… نتایجی است که این مناطق به آن دست‌ یافته‌اند. درمجموع گسترش تعداد مناطق آزاد بدون بازنگری در سیاست‌ها و بدون انتخاب مدل مطلوب اداره این مناطق از سوی سیاستگذار، جز شکست، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

 اهداف خیالی با معافیت‌های عالی

مناطق آزاد تجاری صنعتی در ایران، بعد از تکلیف قانون برنامه اول توسعه در سال ۱۳۶۹، رسما از سال ۱۳۷۲ با تصویب قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری صنعتی فعالیت خود را آغاز کردند. اهداف متنوعی از ایجاد این مناطق تصویر شده است که از میان آن می‌توان به مواردی نظیر تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه‌گذاری و افزایش درآمد عمومی، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقه‌ای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی اشاره کرد. بدین منظور مشوق‌های مختلفی از قبیل معافیت‌های مالیاتی و گمرکی و همچنین تسهیلات و ضوابط خاص در حوزه‌های ثبت شرکت، واگذاری زمین، کار و اشتغال، تاسیس بانک و بیمه داخلی و خارجی، مبادله و نرخ ارز، راهنمایی و رانندگی، سرمایه‌گذاری، ورود اتباع بیگانه، واردات و صادرات، منطقه ویژه انتظامی، اختیارات مدیران سازمان‌های مناطق آزاد و… درنظر گرفته شد تا اهداف اصلی از ایجاد مناطق آزاد محقق شود.

ماده یک قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران هدف از تاسیس این مناطق را تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه‌گذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقه‌ای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی می‌داند. تا قبل از مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی‌بر تشکیل هفت منطقه آزاد و ۱۳ منطقه ویژه اقتصادی، ایران دارای هفت منطقه آزاد تجاری- صنعتی بوده که این مناطق شامل کیش، اروند، قشم، چابهار، ارس، انزلی و ماکو است.

با بررسی این تعاریف و تعاریف جهانی، می‌توان دریافت که مناطق آزاد از چارچوب و قواعدی کلی تبعیت می‌کنند؛ اغلب مناطق یک یا چند معافیت مالی و مقرراتی را در محدوده‌ای از سرزمین خود اعطا می‌کنند تا به هدف‌های خاصی برسند. این اهداف می‌تواند شامل جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تولید و صادرات کالا و خدمات باشد که طبیعتا با تحقق این اهداف، نتایجی نظیر توسعه منطقه‌ای، افزایش درآمدهای کشور یا افزایش اشتغال پدید خواهد آمد. درنهایت اینکه، نگاهی به تجربیات جهانی نشان می‌دهد جذب سرمایه‌گذاری و تولید و صادرات، از مهم‌ترین اهداف مناطق آزاد مخصوصا در کشورهای درحال توسعه محسوب شده که بدون تحقق آنها، نمی‌توان منطقه آزادی را موفق دانست و با تحقق آنها، سایر اهداف نظیر اشتغال و توازن منطقه‌ای شکل خواهد گرفت؛ در غیر این صورت، ایجاد توسعه نسبی از محل واردات و خرده‌فروشی اقلام خارجی (کالای همراه مسافر) به‌منظور ایجاد اشتغال و جذب گردشگران داخلی، در تضاد با مناطق آزاد موفق جهانی است، زیرا آثار سوء آن از قبیل کوچک کردن بازار تولیدات ملی و واردات بی‌رویه، گریبانگیر اقتصاد ملی خواهد شد.

 سهم ۵ درصدی از سرمایه‌گذاری خارجی

بررسی شاخص‌های عملکردی مناطق آزاد در حوزه اهداف تعیین شده قانونی، می‌تواند چشم‌انداز روشنی از میزان موفقیت مناطق را نمایش دهد. مطالعه مناطق آزاد جهان نشان می‌دهد هدف اغلب دولت‌ها از ایجاد این مناطق، توسعه سرمایه‌گذاری است؛ البته این مساله قابل توجه است که در اسناد مربوط به مناطق آزاد و ویژه در کشورهای دیگر، منظور از سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری خارجی بوده و شاخص اصلی بررسی عملکرد این مناطق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) است. در ایران نیز سرمایه‌گذاری خارجی به‌عنوان هدف اصلی سرمایه‌گذاری درنظر گرفته شده که این مساله را می‌توان از قانون و مقررات تسهیل ورود و خروج سرمایه خارجی و تردد سرمایه‌گذاران خارجی در مناطق آزاد برداشت کرد.

برای درک بهتر عملکرد مناطق آزاد ایران در جذب سرمایه‌گذاری خارجی (FDI) میزان سرمایه‌گذاری جذب شده در مناطق آزاد از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ (آخرین آمار رسمی) با یکدیگر مقایسه شده است. طبق آنچه که در نمودار نیز آمده، رقم سرمایه‌گذاری خارجی جذب شده توسط مناطق آزاد کشورمان از ۳۳ میلیون دلار در سال ۱۳۸۵ به ۲۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸ رسیده است.

 طبق این آمارها، مجموع سرمایه‌گذاری خارجی جذب شده در مناطق آزاد ایران طی دوره ۱۴ ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ حدود ۲ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار بوده است. طی این مدت جذب سرمایه‌گذاری خارجی در کشورمان (مجموع سرزمین اصلی و مناطق آزاد) نیز از ۲ میلیارد و ۲۶ میلیون دلار در سال ۱۳۸۵ به یک میلیارد و ۷۱۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۸ رسیده است. طبق آمارها، مجموع سرمایه‌گذاری جذب شده کشور طی این ۱۴ سال حدود ۴۳ میلیارد و ۹۷۸ میلیون دلار است که با احتساب ۲ میلیارد و ۳۷۰ میلیون سرمایه‌گذاری جذب شده در مناطق آزاد، سهم این مناطق از کل سرمایه‌گذاری جذب شده در کشورمان طی این مدت ۴/۵ درصد بوده است. نکته قابل تامل دیگر، عدم‌توازن در جذب سرمایه‌گذاری خارجی توسط مناطق است، برای مثال در سال ۱۳۸۸ که کل سرمایه‌گذاری خارجی جذب شده توسط مناطق آزاد ایران حدود ۴۵۴ میلیون دلار بوده، بیش از ۹۷ درصد(معادل ۴۴۳ میلیون دلار) آن توسط دو منطقه آزاد کیش و چابهار جذب شده است.

 جذب سالانه ۵ هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری داخلی

درخصوص عملکرد مناطق آزاد، مورد بعدی، میزان جذب سرمایه‌گذاری داخلی در مناطق آزاد است. براساس آنچه در جدول آمده، طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ حجم سرمایه‌گذاری داخلی جذب شده در این مناطق از حدود ۵۸۷ میلیارد تومان در سال ۱۳۸۵ به ۱۰ هزار و ۷۵۹ میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ رسیده است. در مجموع طی دوره ۱۴ ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۸ حدود ۷۱ هزار و ۷۰۵ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری داخلی در این مناطق جذب شده است که میانگین آن به‌طور سالانه حدود ۵ هزار و ۱۲۲ میلیارد تومان خواهد بود. گرچه رقم میانگین سالانه حدود ۵ هزار میلیارد تومان رقم چندان ناچیزی هم نیست، اما مساله این است که مشخص نیست این میزان سرمایه‌گذاری در مناطق آزاد غالبا در کدام‌یک از بخش‌های تجاری، خدماتی، زیرساختی یا صنعتی انجام شده است.

 سهم ۲ درصدی در صادرات

پس از جذب سرمایه‌گذاری (داخلی و خارجی)، صادرات کالا دومین شاخصی است که می‌تواند عملکرد مناطق آزاد را به خوبی مورد ارزیابی قرار دهد. براساس آمارهای ارائه شده از سوی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد، حجم صادرات از مناطق آزاد کشور به خارج از ایران در سال ۱۳۹۲ حدود ۱۹۲ میلیون دلار بوده که این رقم تا سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ به حدود یک میلیارد دلار رسیده اما در سال ۱۳۹۸ این میزان حدود ۹۴۱ میلیون دلار است. طبق آنچه در جدول ملاحظه می‌شود، با احتساب رقم سالانه صادرات غیرنفتی کشور(بدون درنظر گرفتن رقم مشتقات نفتی و میعانات گازی و صادرات خدمات) سهم مناطق آزاد از کل صادرات غیرنفتی ایران از حدود ۰.۵ درصد (نیم درصد) در سال ۱۳۹۲ به ۲.۳درصد در سال‌های ۹۷ و ۹۸ رسیده است.

 این رقم گرچه وضعیت چندان مطلوبی را نشان می‌دهد، اما طبق آمارها حدود نیمی از این رقم مربوط به صادرات مجدد کالا است. با این حساب، سهم مناطق آزاد از کل صادرات غیرنفتی ایران بدون در نظر گرفتن صادرات مجدد از ۰.۳ درصد در سال ۹۲ به ۱/۱ درصد در سال ۹۷ و به ۱.۲ درصد در سال ۹۸ رسیده است. براساس تعاریف صادرات مجدد به فعالیتی اقتصادی اطلاق می‌شود که براساس آن کالایی از کشورهای خارجی یا سایر مناطق آزاد اقتصادی به یکی از مناطق وارد و بدون تغییر ماهیت با ایجاد ارزش افزوده محدود نظیر: بسته‌بندی، مونتاژ ساده، پردازش مختصر، جداسازی، درجه‌بندی، ترکیب، نصب علائم، برچسب‌گذاری یا بدون ایجاد ارزش افزوده محسوس یا قابل اعتنا به خارج از کشور صادر می‌شود. همچنین اگر در صادرات کشور رقم مشتقات نفتی و میعانات گازی را نیز درنظر بگیریم، سهم مناطق آزاد از کل صادرات کشور به یک درصد و بدون احتساب صادرات مجدد به حدود نیم درصد خواهد رسید.

لازم به ذکر است در اینجا مقصودمان بی‌ارزش جلوه دادن موضوع صادرات مجدد نیست و اتفاقا مناطق آزاد باید نقش فعال و جدی در صادرات مجدد ایفا کنند، با این حال کیفیت این صادرات مجدد و رقم آن بسیار مهم است و صادرات مجدد سالانه ۵۰۰ میلیون دلار نمی‌تواند در توسعه منطقه‌ای و ایجاد فرصت‌های اشتغال و سرمایه‌گذاری نقش اساسی ایفا کند. از سوی دیگر، سهم حدود ۵۰ درصدی صادرات مجدد در سبد صادراتی مناطق آزاد نشان می‌دهد سهم صادرات کالاهای تولیدی این مناطق رقم بسیار ناچیز و در حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار است.

 واردات مناطق آزاد ۲.۵ برابر صادرات

واردات و کیفیت اقلام آن یکی دیگر از موضوعات مورد بررسی در ارزیابی عملکرد مناطق آزاد کشور است. بررسی‌های آماری نشان می‌دهد طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ درمجموع ۱۲ میلیارد و ۹۷۹ میلیون دلار کالا برای تولید کالا و مصارف وارد این مناطق شده است. نگاهی به آمارهای تجارت خارجی ایران نشان می‌دهد در همین مدت کل کالای وارداتی به کشور ۳۹۵ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بوده است. یعنی طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳/۳ درصد از واردات به کشور مربوط به مناطق آزاد بوده است.

 این نکته قابل‌توجهی است که واردات نزدیک به ۱۳ میلیارد دلاری مناطق آزاد طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ درحالی صورت می‌گیرد که کل صادرات این مناطق حدود ۵ میلیارد و ۲۴ میلیون دلار بوده و البته ۵/۲ میلیارد دلار مربوط به صادرات مجدد و ۲.۵ میلیارد دلار نیز از تولیدات این مناطق بوده است. بنابراین آمارها نشان می‌دهد واردات مناطق آزاد حدود ۲.۶ برابر صادرات این مناطق است. طبق آمارها، در بین هفت منطقه آزاد کشور؛ بیشترین واردات ازطریق مناطق آزاد کیش، قشم و چابهار صورت می‌پذیرد و کمترین مقدار نیز مربوط به مناطق آزاد ماکو و انزلی است.

البته این ارقام صرفا واردات خود مناطق است و اگر رقم واردات کالاهای تجاری ازطریق مناطق آزاد به سرزمین اصلی را نیز محاسبه کنیم، سالانه ۳ میلیارد دلار کالا ازطریق این مناطق وارد می‌شود که در این صورت سهم این مناطق از کل واردات کشور به ۹ درصد از کل واردات کشور خواهد رسید. همچنین براساس گزارش‌های مختلف، حجم قابل‌توجهی از کالا از مسیرهای غیررسمی و بدون ثبت در گمرک وارد مناطق آزاد می‌شود. درصورتی‌که آمار دقیقی از قاچاق کالا در این مناطق وجود داشته باشد، سهم این مناطق از واردات کالاهای خارجی ارقام درشت‌تری نیز خواهد بود.

 ۵۰ درصد واردات؛ اقلام مصرفی هستند

مورد دیگر درخصوص واردات اقلام به مناطق آزاد، کیفیت و ترکیب آنها است. طبق آمارهای ارائه‌شده ازسوی دبیرخانه شورای‌عالی مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی کشور، (آخرین آمارهای رسمی مربوط به سال ۹۶ و ۹۷ است) از کل واردات مناطق آزاد، در سال ۱۳۹۶ که معادل دو میلیارد و ۲۷ میلیون دلار است، حدود ۶۰۱ میلیون دلار (نزدیک به ۳۰ درصد) مربوط به کالاهای مسافری بوده، ۴۷۰ میلیون دلار (معادل ۲۳ درصد) مربوط به وسایل نقلیه موتوری، ۶۴۳ میلیون دلار (معادل ۳۱.۷ درصد) مربوط به مواد اولیه واحدهای تولیدی و ۳۱۳ میلیون دلار (معادل ۱۵.۴ درصد) مربوط به مصرف در منطقه بوده است.

در سال ۱۳۹۷ نیز از مجموع واردات یک میلیارد و ۲۸۸ میلیون دلاری این مناطق، ۳۲۵ میلیون دلار (حدود ۲۵ درصد) مربوط به اقلام مسافری، ۵۳ میلیون دلار (حدود ۴.۱ درصد) مربوط به وسایل نقلیه موتوری، ۶۷۵ میلیون دلار (معادل ۵۲.۴ درصد) مربوط به مواد اولیه واحدهای تولیدی و ۲۳۵ میلیون دلار (معادل ۱۸.۲ درصد) نیز مربوط به مصارف منطقه بوده است. درمجموع آمارهای تفکیکی نشان می‌دهد طی سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ به‌ترتیب ۳۰ و ۵۰ درصد اقلام واردشده به محدوده مناطق آزاد مرتبط با مناطق آزاد و مابقی برای اقلام نهایی جهت فروش و مصرف در منطقه بوده است. اما ترکیب ۵۰ درصدی اقلام مربوط به تولید در این مناطق درحالی است که نگاهی به ترکیب اقلام وارداتی نشان می‌دهد در سال ۱۳۹۹ از واردات ۳۸ میلیارد و ۲۷۳ میلیون دلاری کشور، ۱۴.۷ درصد آن مربوط به اقلام سرمایه‌ای، ۴/۱۳ درصد مربوط به اقلام مصرفی و نزدیک به ۷۲ درصد نیز جزء اقلام واسطه‌ای است.

 رسالت مناطق آزاد تولید یا فروش زمین؟

همان‌طور که گفته شد، مناطق آزاد ایران سرزمین کتمان آمارهاست. در گزارش حاضر با استناد به داده‌های بودجه‌ای سعی شده فعالیت درآمدی مناطق آزاد تحلیل شود. طبق لایحه بودجه ۱۴۰۰ کل رقم بودجه مناطق آزاد در سال جاری ۸ هزار و ۱۲ میلیارد تومان خواهد بود که حدود هزار و ۴۶۴ میلیارد تومان از آن مربوط به بخش درآمدها، ۹۱۸ میلیارد تومان مربوط به واگذاری‌های سرمایه‌ای، ۴ هزار و ۶۱۲ میلیارد تومان مربوط به واگذاری دارایی‌های مالی و ۹۸۴ میلیارد تومان نیز مربوط به عوارض ورود کالاهای تجاری از مسیر منطقه به سرزمین اصلی بوده است. در مجموع از بودجه ۸ هزار و ۱۲ میلیارد تومانی این مناطق، ۲۰.۵ درصد آن از بخش درآمدها حاصل می‌شود که در ادامه به کیفیت و کمیت آنها اشاره می‌شود.

معادل ۱.۵ درصد مربوط به واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای است که شامل فروش زمین، ساختمان و تاسیسات و سایر دارایی‌ها مانند سهام است. ۵۷.۶ درصد مربوط به واگذاری دارایی‌های مالی است که منابع مالی این بخش معمولا از طریق صندوق توسعه ملی، فروش اوراق مشارکت، اخذ وام‌های داخلی و خارجی تامین شده و مترادف استقراض است. همچنین ۱۲.۳ درصد از منابع بودجه‌ای مناطق آزاد مربوط به عوارض ورود کالاهای تجاری از مسیر مناطق به سرزمین اصلی است.

تحلیل و ارزیابی قابلیت تحقق منابع و مصارف سازمان‌های مناطق آزاد، نیازمند اطلاع از جزئیات هریک از اقلام منابع و مصارف بودجه سازمان‌های مناطق آزاد است که متاسفانه در لایحه بودجه ارائه نشده است. اما همین اطلاعات محدود نیز نشان می‌دهد نزدیک به ۵۰ درصد از جزئیات اقلام سمت منابع شامل بخش‌هایی از درآمدها، واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای و عوارض ورود کالاهای تجاری از مسیر منطقه به سرزمین اصلی، درآمد حاصل از فروش زمین و مستحدثات و همچنین درآمد حاصل از عوارض ورود کالاست. همان مواردی که اصلا جزء ماموریت‌های اصلی تاسیس و ایجاد مناطق آزاد در ماده ۱ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری– صنعتی نبوده و نیست.

همچنین براساس اطلاعاتی که در جدول آمده، بررسی جزئیات عملکردی ردیف‌های درآمدی کل سازمان‌های منطقه آزاد در سال ۱۳۹۶(آخرین گزارش مستند) نیز نشان می‌دهد ازمجموع ۷۹۰ میلیارد تومان ردیف‌های درآمدی این مناطق، ۳۸ درصد مربوط به ردیف‌های عوارض ورود و خروج کالا و مسافر، ۲۸ درصد مربوط به صدور مجوزها، نزدیک به ۱۴ درصد مربوط به خدمات شهری، ۶.۸ درصد مربوط به درآمد عمومی واحدهای خاص، ۱/۴ درصد مربوط به سایر درآمدها، ۴ درصد مربوط به اجاره، ۴/۲ درصد مربوط به خدمات بندری و فرودگاهی و یک درصد هم مربوط به خدمات انبارداری و لجستیک است.

 بر این اساس، داده‌های مذکور نشان می‌دهد اگرچه هدف از تاسیس مناطق آزاد، تولید، صادرات و جذب سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال فناوری است اما حجم بالای سهم عوارض ورود و خروج، خدمات عمرانی(صدور مجوزها و خدمات شهری) و اجاره در منابع درآمدی مناطق نشان می‌دهد فعالیت مناطق آزاد ایران عمدتا در بورس‌بازی زمین و مسکن و خدمات شهری خلاصه شده و رسالت اولیه آنها رو به فراموشی است.

 تجربه متفاوت ترکیه در تاسیس مناطق آزاد

۱۵ژوئن سال ۱۹۸۵ بود که وزارت اقتصاد ترکیه با هدف توسعه سرمایه‌گذاری و تولید صادرات‌محور، اقدام به تاسیس مناطق آزاد در خاک این کشور کرد. قانون مناطق آزاد ترکیه، هدف از تاسیس و فعالیت این مناطق را افزایش سرمایه‌گذاری و تولید صادرات‌محور، سرعت بخشیدن به ورود تکنولوژی و سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به ترکیه، هدایت فعالیت‌های اقتصادی به سمت صادرات، توسعه تجارت بین‌المللی و بهبود عملکرد ترکیه در سطح تجارت جهانی ذکر کرده است. براساس اطلاعات سایت وزارت اقتصاد ترکیه، درحال حاضر ۱۸ منطقه آزاد فعال در این کشور وجود دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک ترکیه، مکان‌یابی مناطق آزاد در این کشور بسیار خوب انجام شده است.

 اغلب این مناطق در مجاورت بنادر مهم ترکیه ایجاد شده‌اند و از طریق دریای مدیترانه، دریای اژه و دریای سیاه به بازارهای صادراتی مهم دسترسی دارند. درحال حاضر، شرکت‌های فعال در این مناطق در طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها اعم از سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بالا(پیشرفته)، تولیدات چرمی، تجهیزات انبارداری و ذخیره‌سازی مشغول به کار هستند؛ اما مهم‌ترین فعالیت مورد تاکید دولت ترکیه، گسترش تولید صادرات‌محور است که آن را با ارائه مشوق‌ها و معافیت‌های مالیاتی برجسته پیگیری می‌کند. ازجمله معافیت‌های مالیاتی ارائه‌شده از سوی مناطق آزاد ترکیه می‌توان به معافیت از مالیات بر درآمد شرکت‌ها برای شرکت‌های تولیدی اشاره کرد.

اما درخصوص عملکرد اقتصادی این مناطق نیز، طبق آمارهای وب‌سایت وزارت اقتصاد ترکیه، در سال ۲۰۱۶ رقم کل تجارت خارجی مناطق آزاد ترکیه حدود ۱۹ میلیارد دلار بوده که این رقم در سال ۲۰۱۷ به ۴/۲۰ میلیارد دلار، در سال ۲۰۱۸ به ۲۰.۹ میلیارد دلار، در سال ۲۰۱۹ به ۱۹.۶ میلیارد دلار و درنهایت در سال ۲۰۲۰ نیز با رشد ۱۲.۲ درصدی به ۲۲ میلیارد و ۵۸ میلیون دلار رسیده است.

از تجارت ۲۲ میلیارد دلاری مناطق آزاد ترکیه در سال ۲۰۲۰ حدود ۹.۶ میلیارد دلار آن مربوط به واردات مناطق از داخل و خارج سرزمین و نزدیک به ۱۲.۵ میلیارد دلار نیز مربوط به صادرات مناطق آزاد به داخل و خارج از سرزمین بوده است.

اما مقایسه حجم صادرات و واردات مناطق آزاد ترکیه با کل صادرات این کشور در سال ۲۰۲۰ نشان می‌دهد برخلاف مناطق آزاد کشورمان، تراز تجاری مناطق آزاد ترکیه مثبت بوده و سهم این مناطق از کل صادرات ترکیه نیز رقم قابل توجهی است، به‌طوری که از واردات ۲۱۹ میلیارد و ۵۱۴ میلیون دلاری ترکیه در سال گذشته سهم مناطق آزاد ۴/۴ درصد و از صادرات ۱۶۹ میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلاری ترکیه سهم مناطق آزاد ۷.۳ درصد است.

 براساس آمارهای ارائه‌شده از سوی وزارت بازرگانی ترکیه، از حدود نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار صادرات مناطق آزاد ترکیه، ۹۳.۲ درصد مربوط به صادرات بخش صنعت، ۶/۶ درصد مربوط به بخش کشاورزی و ۲ درصد نیز مربوط به بخش معادن است. اما در بخش واردات نیز از مجموع حدود ۹.۶ میلیارد دلار واردات، ۹۰ درصد آن مربوط به واردات بخش صنعتی، ۹.۳ درصد مربوط به واردات بخش کشاورزی و۰.۷ درصد نیز مربوط به واردات بخش معادن است.

علاوه‌بر تراز مثبت تجاری و ترکیب تولیدمحور واردات این مناطق و همچنین اعطای معافیت‌ها به شرط تولید صادرات محور، فعالیت مناطق آزاد ترکیه کاملا تخصصی است به‌طوری که برخلاف عدم ترسیم چشم‌انداز و همچنین عدم ترسیم نقش و عملکرد اقتصادی و صنعتی و خدماتی در مناطق آزاد ایران، در مناطق آزاد ترکیه هر منطقه مشغول فعالیت در حوزه‌هایی همانند صنایع پزشکی و صنایع سنگین، صنایع هوافضا و صنایع دفاعی و قطعات یدکی خودرو، پلاستیک، نساجی، الکترونیک، گردشگری، صنایع پوشاک، پی‌وی‌سی، فرش، لوازم خانگی، پردازش و تولید پیشرفته چرم است.

* وطن امروز

– دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول

– وطن امروز رشد نقدینگی دولت‌های پس از انقلاب را بررسی کرده است: دولت حسن روحانی با ثبت رشد ۴۴۳ درصدی نقدینگی، رکورد دولت‌های پس از انقلاب را شکست. در دولت موسوم به عدالت، رقم نقدینگی ۴۰۰ درصد رشد کرده بود که به دلیل تبدیل شدن آن به مسکن مهر و اقدامات دیگر حمایتی، تبعات تورمی نداشت، همچنین در دولت اصلاحات میزان رشد نقدینگی ۴۱۰ درصد بود.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از وطن‌امروز، افزایش ۶/۴۰ درصدی حجم نقدینگی در سال ۹۹ نشان می‌دهد این متغیر با ۱۰۰۳ هزار میلیارد تومان افزایش به ۳ هزار و ۴۷۵ هزار و ۷۴۲ میلیارد تومان رسیده است. بررسی آمار و ارقام گزارش اخیر بانک مرکزی که بیانگر رشد ۶/۴۰ درصدی نقدینگی در سال ۹۹ بوده است، حکایت از رشد نگران‌کننده این متغیر در سال ۹۹ دارد. در پایان سال ۹۸ میزان نقدینگی در کشور به ۲ هزار و ۴۷۲ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان رسید که با احتساب رشد ۶/۴۰ درصدی در ۱۲ ماه منتهی به اسفندماه ۹۹، در مجموع حجم نقدینگی در پایان سال گذشته به ۳ هزار و ۴۷۵ هزار و ۷۴۲ میلیارد تومان رسیده است. با این حساب فقط در طول سال ۹۹ حجم نقدینگی ۱۰۰۳ هزار میلیارد تومان (هزار هزار میلیارد تومان) رشد کرده است. این میزان رشد نقدینگی در طول سال ۹۹ معادل کل نقدینگی ایجاد شده از ابتدای تاریخ انتشار و خلق پول در ایران تا پایان سال ۹۴ است. هر چند که نقدینگی را نمی‌توان در چارچوب متغیرهای نسبی تحلیل کرد اما رشد ۶/۴۰ درصدی نقدینگی در یک سال، در شرایطی که در چند سال اخیر رشد اقتصادی کشور در مجموع نزدیک به صفر و رشد اقتصادی در ۹ ماهه سال ۹۹ فقط ۲/۲ درصد بوده، رشدی نگران‌کننده است. همچنین پایه پولی در پایان اسفندماه سال گذشته به عدد ۴۵۵ هزار و ۴۵۵ میلیارد تومان رسیده که نسبت به سال ۹۸ بالغ بر ۲/۲۹ درصد رشد داشته است.

 روحانی رکورد نقدینگی را هم شکست

بر این اساس در طول ۲ دهه اخیر حجم نقدینگی به طور متوسط حدود ۷/۲۷ درصد رشد داشته و روند آن در سال‌های مختلف با نوسانات قابل توجهی همراه بوده است. از این منظر می‌توان گفت معضل رشد بالای نقدینگی، یک چالش ساختاری برای اقتصاد ایران بوده و رشد بالا و پرنوسان این متغیر در تمام دولت‌های ۲۰ سال گذشته وجود داشته است.

با بررسی میزان رشد نقدینگی در دولت‌های مختلف، مشخص می‌شود دولت روحانی در این زمینه رکورد قابل توجهی را به ثبت رسانده و بررسی آمار و ارقام گزارش اخیر بانک مرکزی که بیانگر رشد ۶/۴۰ درصدی نقدینگی در سال ۹۹ بوده است، حکایت از رشد نگران‌کننده این متغیر در سال ۹۹ دارد. در پایان سال ۹۸ میزان نقدینگی در کشور به ۲ هزار و ۴۷۲ هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان رسید که با احتساب رشد ۶/۴۰ درصدی در ۱۲ ماه منتهی به اسفندماه ۹۹، در مجموع حجم نقدینگی در پایان سال به گذشته ۳ هزار و ۴۷۵ هزار و ۷۴۲ میلیارد تومان رسیده است. با این حساب فقط در طول سال ۹۹ حجم نقدینگی ۱۰۰۳ هزار میلیارد تومان (هزار هزار میلیارد تومان) رشد کرده است.

 نقدینگی چیست؟

طبق تعریف، حجم نقدینگی معیاری برای اندازه‌گیری عرضه‌ پول است. نقدینگی از مجموع پول و شبه‌پول در اقتصاد کشور تشکیل شده است. پول شامل اسکناس و مسکوک در دست اشخاص حقیقی و حقوقی به علاوه‌ سپرده‌های دیداری است و شبه‌پول نیز شامل سپرده‌های غیردیداری است. نقدینگی به خودی خود پدیده‌ای منفی نیست و می‌تواند گردش اقتصادی را موجب شود. نکته مهم این است که بین نقدینگی و رشد اقتصادی رابطه‌ای منطقی برقرار باشد. در صورتی که حجم نقدینگی از رشد اقتصادی بیشتر باشد، تورم و افزایش قیمت‌ها را در پی خواهد داشت و تورم به نوبه‌ خود تولید را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در شرایط کنونی، مدیریت و نظارت بر کمیت و کیفیت نقدینگی بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. این ضرورت، بیش از هر چیز ناشی از وضعیت نامناسب و متناقض حاکم بر بخش تولید است، زیرا با وجود رشد و حجم بالای نقدینگی در اقتصاد کشور، بخش یادشده با کمبود نقدینگی مواجه است، یعنی نقدینگی کشور به جای بخش تولید به سمت سایر بخش‌ها در جریان است.

 نگاهی به آمار

مطابق آمارهای منتشرشده، رشد نقدینگی کشور با استانداردهای جهانی فاصله‌ زیادی دارد و با رشد اقتصادی هماهنگ نیست؛ داده‌های جدول زیر که وضعیت اقتصاد کشور از نظر رشد نقدینگی طی سال‌های ۹۳ تا ۹۸ را نشان می‌دهد حکایت از این فاصله زیاد دارد. برای مثال وقتی رشد اقتصادی از ۶/۱- درصد در سال ۱۳۹۴ به ۵/۱۲ درصد در سال ۹۵ می‌رسد، ما شاهد کاهش رشد نقدینگی در طول این یک سال هستیم. همچنین در سال ۹۶ نیز در برابر رشد اقتصادی ۷/۳درصدی، ۱/۲۲ درصد رشد نقدینگی داریم اما سال بعد با اینکه رشد اقتصادی به ۹/۴- درصد کاهش می‌یابد ۱۰ درصد رشد نقدینگی بیشتر می‌شود.

همچنین با نگاه به میزان نقدینگی و تولید در دهه ۹۰ می‌توان شاهد آن بود که نقدینگی تولیدشده در اقتصاد کشور به سمت تولید هدایت نمی‌شود، در حالی که تولید در سال‌های اخیر با درجا زدن، میانگین رشد نزدیک به صفر را تجربه کرده است، گویی اقتصاد ایران، دهه ۹۰ را به طور کامل از دست داده و حجم نقدینگی با رشد فزاینده‌ای مواجه بوده است.

 کنترل نقدینگی در گرو اصلاح نظام بانکی

۳ راه‌حل را برای مدیریت، کنترل و هدایت رشد نقدینگی می‌توان در نظر گرفت؛ ابتدا باید بر رشد ترازنامه‌ بانک‌ها بویژه بانک‌های مشکل‌دار محدودیت‌های لازم اعمال شود. به عبارت دیگر، باید از بالاتر رفتن بدهی بانک‌ها از دارایی و سرمایه آنها جلوگیری شود.

دومین اقدام به مشکلات نظام بانکی کشور مربوط می‌شود. بسیاری از بانک‌ها از طریق شرکت‌های زیرمجموعه‌ خود وارد فعالیت‌های سفته‌بازانه می‌شوند. بانک‌ها به جای تأمین سرمایه مورد نیاز بنگاه‌های اقتصادی و کمک به تولید، به دلایلی جهت جبران بدهی‌ها یا پرداخت سود سپرده‌گذاران خود وارد بازارهای مختلف مانند ارز، سکه و مسکن می‌شوند. این امر نوسانات شدید و نابسامانی‌های قابل توجهی را در بازارهای مذکور موجب می‌شود. از این رو، نظارت بر عملکرد نظام بانکی و جلوگیری از انحراف بانک‌ها از مسیر و وظیفه‌ اصلی‌شان جزو ضرورت‌های انکارناپذیر سیاست‌گذاری‌های پولی و بانکی است.

کنترل اعطای تسهیلات کلان توسط مقام ناظر نیز سومین راهکار به شمار می‌رود. در برخی موارد بانک‌ها به افراد و نهادهای خاصی تسهیلات کلانی اعطا می‌کنند که ضرورتا در تولید سرمایه‌گذاری نکرده و اشتغالی ایجاد نمی‌کنند.

 مهار رشد نقدینگی، مطالبه بر زمین مانده

با توجه به رشد فزاینده نقدینگی در اقتصاد کشور، رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به این موضوع در سال ۹۷ هشدار دادند و در دیدار هیات دولت نسبت به کنترل میزان نقدینگی در کشور خطاب به دولتمردان دستوراتی صادر کردند که البته با بررسی کارنامه دولت تدبیر و امید و بانک مرکزی در این زمینه، فرمایشات مقام معظم رهبری به اجرا درنیامد و از دولت آینده انتظار می‌رود برای حل این مساله برنامه عملیاتی داشته باشد. ایشان در این جلسه فرمودند: به مشکل نظام بانکی به طور جدی باید رسیدگی شود؛ این حرفی است که همه می‌زنند. در نظام بانکی و مشکل نقدینگی‌ای که الان در کشور وجود دارد، اگر چنانچه ما می‌توانستیم با هنر هدایت نقدینگی به کارهای سازنده و مفید، کشور را پیش می‌بردیم، این نقدینگی نعمت بزرگی بود؛ الان یک بلای بزرگی است؛ واقعا یک چیز خیلی خطرناکی است. این رقم نقدینگی خیلی رقم فوق‌العاده‌ای است؛ هم رقمش خیلی بالاست، هم رشدش زیاد است. به نظر من مسأله‌ بانک‌ها و بویژه تکیه‌ روی مسأله‌ نقدینگی احتیاج دارد به یک کارگروه دانا، حساس، پرکار، خطرپذیر و شجاع؛ دولت یک کارگروهی تشکیل بدهد. یک کارگروه قوی فعال شب ‌و روزکار، معین بشوند فقط برای اینکه فکر کنند ببینند با مسأله‌ بانک‌ها و با مسأله‌ نقدینگی چطور باید برخورد کنند. نگذاریم این نقدینگی سرازیر بشود به طرف ارز و به طرف طلا و به طرف مسکن و به طرف کالاها، که خب! طبعا به هر جا که این نقدینگی رو کند و هجوم بیاورد، پدر آن منطقه درمی‌آید. البته کارگروهی که بخواهند بنشینند و هفته‌ای یک جلسه داشته باشند، فایده‌ ندارد؛ باید یک کارگروه دائم شبانه‌روزی از آدم‌های فعال تشکیل بشود، بنشینند واقعا کار کنند، فکر کنند، سر یک ماه، ۲ ماه، ۳ ماه یک برنامه‌ کاری روشنی مشخص کنند و بیاورند بدهند به آقای رئیس‌جمهور، دستور اقدام داده شود و بلافاصله مشغول عمل شوند؛ یعنی یک‌چنین چیزی لازم است.

– هفت خان تصویب حق مسکن کارگران

وطن امروز درباره روند تصویب حق مسکن کارگران در دولت نوشته است: با وجود گذشت بیش از یک ماه از پیشنهاد افزایش حق مسکن کارگران در شورای عالی کار، تازه این موضوع در کمیسیون اقتصادی دولت مطرح و تایید شده و برای اجرایی شدن احتیاج به تصویب هیات‌وزیران دارد. این در حالی است که کارگران حق مسکن فروردین‌ماه خود را دریافت نکرده‌اند و ایضا روند پیش ‌رو به گونه‌ای است که احتمال پرداخت نشدن این ردیف از حقوق کارگران در حقوق ماه جاری هم وجود دارد. با آنکه در صورت تصویب این پایه، کارفرما موظف است حق مسکن ماه‌های پیش از تصویب را پرداخت کند اما اغلب کارفرماها از این کار سر باز می‌زنند و کارگران به دلیل نبود شغل مناسب و امنیت شغلی پایین، هیچ‌ اعتراضی نمی‌کنند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از وطن‌امروز، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران درباره مصوبه حق مسکن کارگران گفت: مطابق آخرین اخبار مصوبه حق مسکن در کمیسیون اقتصادی دولت تصویب شده است و امیدواریم برای تأیید نهایی به هیات دولت ارجاع شده باشد. هادی ابوی، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در گفت‌وگو با تسنیم، درباره آخرین وضعیت حق مسکن کارگران گفت: مطابق آخرین اخبار حق مسکن در کمیسیون اقتصادی دولت به تصویب رسیده است. وی بیان کرد: به ‌نظر می‌رسد با تصویب این مصوبه در کمیسیون اقتصادی دولت، این موضوع برای تصمیم‌گیری نهایی و طرح به هیات دولت ارجاع شده است و با توجه به اهمیت موضوع، امیدواریم طی جلسات آینده در هیات دولت تصویب شود.

یکی از بندهای مورد بحث در افزایش مزد سالانه کارگران، حق مسکن است که رقم آن در شورای ‌عالی کار توسط نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت پس از تعیین به هیات‌وزیران پیشنهاد داده می‌شود و باید در جلسه هیات دولت به تصویب برسد. ۲۳ اسفند ۹۹ بود که جلسه شورای ‌عالی کار تشکیل شد و حداقل دستمزد کارگران به ۳۹ درصد افزایش یافت. با آن مصوبه، حداقل حقوق کارگران از یک میلیون و ۹۱۰ هزار تومان به ۲ میلیون و ۶۵۵ هزار تومان و حق مسکن کارگران به ۴۵۰ هزار تومان و بن و خواروبار به ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافت؛ همچنین پایه سنوات ۱۴۰ هزار تومان تعیین شد.

 حق مسکن تنها مؤلفه دستمزد است که تصویب نهایی و ابلاغ آن، نیازمند نظر و رأی هیات‌وزیران است، یعنی تصمیم و رأی شورای ‌عالی کار برای افزایش این مؤلفه مزدی به ‌تنهایی قابلیت اجرا ندارد و باید حتما افزایش حق مسکن در هیات دولت به تصویب برسد. امیدواریم مانند سنوات گذشته نباشد که پروسه تصویب این مصوبه چند ماه یا حتی یک سال طول بکشد. اگر چه تعلل دولت در تصویب حق مسکن کارگران مسبوق به سابقه است اما انتظار می‌رفت با توجه به شرایط سخت اقتصادی، دولت امسال در تصویب این مؤلفه تعلل نکند. حق مسکن کارگران یک مؤلفه کوتاه و ۳ خطی در مصوبه شورای عالی کار است اما طی چند سال گذشته، تصویب این مؤلفه در هیات دولت تبدیل به یک چالش در جامعه کارگری شده است. امسال نیز همچون سال‌های گذشته، هیات دولت هنوز مصوبه پیشنهادی شورای عالی کار برای افزایش حق مسکن کارگران را تعیین تکلیف نکرده است و همین مساله موجب شد حقوق فروردین‌ماه کارگران با همان حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی مصوب سال قبل محاسبه و واریز شود.

 این در حالی است که اوایل فروردین‌ماه سال جاری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مصوبه شورای عالی کار درباره افزایش ۱۵۰ هزار تومانی حق مسکن کارگران و رسیدن آن به ۴۵۰ هزار تومان را با قید فوریت جهت تصویب نهایی به هیات دولت ارسال کرد که با توجه به شرایط سخت اقتصادی، اوج‌گیری شیوع ویروس کرونا که منجر به تعطیلی گروه‌های شغلی ۲، ۳ و ۴ شد و همچنین تورم لجام‌گسیخته، انتظار می‌رفت دولت برای حمایت از کارگران، حق مسکن را با قید فوریت بررسی و تصویب کند اما با این حال با گذشت نزدیک به ۳۰ روز هنوز دولت در این زمینه تصمیم‌گیری نکرده است.

* آرمان ملی

– پشت‌پرده افتتاح مناطق آزاد اقتصادی!

آرمان‌ملی درباره افزایش مناطق آزاد نوشته است: در حال حاضر ایران دارای ۷۰ مناطق ویژه اقتصادی، آزاد، پتروشیمی، صنعتی و تجاری در ۲۳ استان و قریب به ۵۰ شهرستان است که قرار بود اهداف بزرگی را دنبال کنند! اما بخش عمده‌ای از این مناطق بازیچه سیاستی افرادی شدند که قصدشان این بود تا با آمارسازی عملکرد خود را موفق نشان دهند. امروز به‌وضوع مشخص است که این مناطق به هیچکدام از اهدافی که برای آنها طراحی شده بود نرسیده یا بسیارکم در این زمینه موفق بوده‌اند. مناطق ویژه اقتصادی با هر عنوانی که در کشور ایجاد می‌شود اگر براساس اصول اولیه و اهدافی که برای آنها مشخص شده حرکت می‌کردند؛ امروز شاید وضعیت اقتصادی کشور بسیار بهتر از چیزی بود که الان است.

حالا جالــب اینجــاست که با وجود مشخص‌بودن ناکارآمدی این مناطق، مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به تصویــب هفت منطقه آزاد و تجاری و اقتصادی دیگر اقــدام کرده است. موضوعی که به اعتقاد کارشناســان از ارجحیــت منـافع سیاسی و اقتصادی عده‌ای خاص نشأت‌گرفته و در نهایت به دستاوردسازی در کارنامه سیاسیون منجر می‌شود.

جمشید عدالتیان شهریاری، عضو اتاق بازرگانی ایران و اقتصاددان درباره عملکرد این مناطق به آرمان‌ملی گفت: در کشورهای مختلف جهان مناطق ویژه تعریف خاصی دارند و به‌طورکلی در این مناطق از یکسری بروکراسی و کاغذبازی‌های اداری و قوانین سرزمین مادری در جهت هموارشدن سرمایه‌گذاری خارجی و داخلی و انجام کارهای تجاری چشم‌پوشی می‌شود تا این اقدامات سرعت بیشتری بگیرد. او ادامه داد: در کشور ما این حدس زده می‌شود که برخی از مناطق به‌دلیل نفوذ سیاسی برخی از نمایندگان مردم در مجلس تشکیل شده و تعداد آن بیشتر از نیاز واقعی است و عملکرد آن قابل‌دفاع نیست و فقط تا حدودی کیش و قشم توانسته‌اند در اقتصاد نقشی داشته باشند، ولی مابقی کلا نقشی که باید را ندارند، اما با این حال کمک‌هایی را به مردم محلی کمک می‌کنند.

عدالتیان شهریاری تصریح کرد: به‌طورکلی آن‌طور که برنامه‌ریزی شده بود این مناطق نتوانستند عمل کنند؛ از طرفی بسترسازی، استراتژی و زمینه‌سازی لازم هم اتفاق نیفتاد تا این مناطق بتوانند نقشی را که برعهده دارند بازی کنند. در برخی از این مناطق آزاد در محدوده مرزها باعث شد تا کولبری و قاچاق کالا کنترل شود و مناطق داخلی هم به‌عنوان انبارکالا مورد استفاده قرار می‌گیرند، در هر صورت این مناطق به‌هردلیل اقتصادی، سیاسی، براساس نیاز یا بدون نیاز تشکیل شده‌اند، مشمول کل اقتصاد کشور ما شده است. یعنی با تحریم‌هایی که وجود دارد نقش خود را در جذب سرمایه‌گذاری نتوانستند انجام بدهند.

 این عضو هیان نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه این مناطق نتوانستند نقش خود را به‌درستی اجرا کنند آیا ایجاد مناطق جدید منطقی است؛ افزود: نیاز به بعضی از این مناطق واقعا محاسبه و تشخیص داده شده و برخی هم به‌دلیل فشارهای محلی و نماینده آنها در مجلس به‌صورت غیرضروری ایجاد شده است و به‌طورکلی باید مناطق آزاد مرزی و داخلی را تقسیم‌بندی کنیم و ببینیم هر کدام چه نقشی دارند و چه اقداماتی را انجام داده‌اند. در هر صورت این تعداد مناطق ویژه و آزاد که عملکردشان مورد انتظار نبوده؛ سوال‌برانگیز است.

 او درباره پاسخ به این سوال که در حاضر واردات کالا با گمرکی صفر یا حداقلی بیشترین اتفاقی است که در این مناطق می‌افتد، هدف اصلی ایجاد این مناطق صرفا واردات بوده است؟ توضیح داد: در اساسنامه این مناطق چندین اقدام تعریف شده و مهمترین آن این بوده که سرمایه‌ خارجی بدون‌دردسر وارد و بدون درنظرگرفتن قوانین بالادستی سرزمین مادر بتواند سرمایه‌گذاری و پولش را جابه‌جا کند یا با تولید کالا به‌ویژه در مناطق آزاد جنوب کشور آن را به خارج و داخل سرزمین مادری صادر کند، به‌نظرم جانمایی این مناطق و مشکلات اقتصادی کشور از جمله موارد مانع تحقق این اهداف است.

– سیاست‌های انقباضی در بازار ارز اثر برجام را می‌برد

آرمان ملی درباره اوضاع بازار ارز گزارش داده است: بازار ارز در یک هفته گذشته تحت تاثیر سیگنال‌های مثبت از مذاکرات وین با روند کاهشی مواجه شده و در محدوده ۲۰ هزار تومانی قرار گرفته است. در واقع اقتصاد کشور در یک سال گذشته علاوه بر تشدید تحریم‌های یک‌جانبه ترامپ که میزان درآمدهای ارزی کشور را عملا به کمتر از ۲۰ میلیارد دلار کاهش داد تحت فشار گسترش پاندومی کرونا نیز شرایط بسیار سختی را تجربه کرده است، از سوی دیگر استقراض وزارت اقتصاد از بانک مرکزی که به صورت پیش خور کردن ارزهای بلوکه شده در سایر کشورها رقم خورده مزیدی بر علت بوده تا کسری بودجه دولت از طریق خلق اسکناس و افزایش نقدینگی جبران شود که زمینه رشد تورمی و رسیدن نرخ ارز به بازه ۳۲ هزار تومان را فراهم آورد، البته این روند پس از انتخابات پر حاشیه ریاست جمهوری آمریکا و اعلام آمادگی این کشور برای بازگشت به برجام با گردش قابل ملاحظه‌ای همراه شد، به طوری‌که با آغاز مذاکرات برجامی در سال جدید هم اکنون شاهد سرعت گرفتن روند کاهشی نرخ ارز هستیم به‌گونه‌ای‌که در هفته گذشته بازار ارز کمترین میزان نرخ را در یک سال گذشته تجربه کرد و فاصله ۳۵ درصدی نسبت به بیشترین رشد را رقم زد.

موضوعی که اگرچه به اعتقاد کارشناسان حذف تحریم‌ها بیشترین نقش را در کاهش نرخ ارز بازی خواهد کرد اما به نظر می‌رسد عوامل داخلی زیادی همچون هسته سخت تورمی به همراه سیاست‌های انقباضی قطعا در مقابل افت بیشتر نرخ ارز مقاومت خواهند کرد و احتمال اینکه حتی عدم تمایل تولیدکنندگان در صادرات محصولاتی با هزینه تمام شده بالا زمینه کاهش درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیر نفتی را نیز فراهم کند دور از انتظار نیست. به گفته تحلیلگران پیش بینی نرخ واقعی ارز به شاخصه‌های بسیاری وابسته است اما قطعا تحقق فروش نفت ۲.۵ میلیون بشکه‌ای و آزادسازی ارزهای بلوکه شده موضوعی است که نرخ ارز را در بازه زمانی یک ساله با کاهش قابل ملاحظه‌ای مواجه خواهد کرد و در آن زمان تصمیمات بانک مرکزی در کنترل بازار حائز اهمیت خواهد بود.

 بانک مرکزی نوسان گیران را غافلگیر کرد

بازار ارز در یک هفته گذشته روند کاهشی خود را تحت تاثیر مذاکرات مثبت وین کاهشی آغاز کرد و به کانال ۲۰ هزار تومانی رسید، البته این روند پس از آنکه رسانه‌های خارجی از اختلاف بین تیم مذاکره خبر دادند متوقف شد و با صعودی اندک مجدد به کانال ۲۱ هزار تومانی بازگشت اما سخنان رئیس جمهور، که بازگشت به برجام را برای طرف مقابل، امری محتوم و ناگزیر توصیف کرد و همچنین اظهارات رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر آمادگی بانک مرکزی برای مدیریت و راهبری بازار ارز به سمت تعادل و به دور از هیجانات غیرمنطقی و به‌صورت تدریجی متناسب با عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارز در بازار ثانویه و افزایش قدرت بازارسازی این بانک باعث شد تا ارز با روند کاهشی به تعطیلات آخر هفته برود، به‌گونه‌ای‌که دلار با قیمت ۲۰ هزار و ۶۴۳ تومان بسته شد.

در این رابطه فعالان بازار معتقدند نمی‌توان از افزایش قدرت و تاثیرگذاری بازار ساز در نتیجه گشایش‌های جدید در مراودات بین‌المللی به سادگی عبور کرد، چراکه نمود آن را در هفته گذشته و در حالی که بازار با شیبی تند به سمت کاهش حرکت می‌کرد شاهد بودیم به طوری‌که قیمت فروش ارز در صرافی‌های بانکی مانع از حضور نوسان‌گیران در بازار شد. تا جایی که به اعتقاد برخی از کارشناسان اقتصادی این گروه از فعالان بازار ارز حجم قابل توجهی از منابع مالی خود را از بازار ارز خارج کرده و به بازار ارزهای دیجیتال وارد کرده‌اند. روندی که خود منجر به کاهش تقاضا در بازار ارز شده است و بر کاهش قیمت‌ها اثر می‌گذارد. به هر حال آنچه مسلم است مذاکرات برجامی مهمترین مهره شطرنج در بازار ارز به شمار می‌رود، اما اینکه سیاست گذار با توجه به در پیش داشتن انتخابات ریاست جمهوری و مقاومت بازار در مقابل کاهش قیمت‌ها چگونه مهره چینی کند چندان قابل پیش بینی نبوده و به حرکت طرف مقابل در صفحه شطرنجی سیاست نیز بستگی خواهد داشت.

 افزایش دلار با سیاست‌های انقباضی

سیدکمال سید علی معاون اسبق ارزی بانک مرکزی و کارشناس بازار ارز در در گفت‌وگو با آرمان ملی در خصوص تاثیر مذاکرات برجامی بر کاهش نرخ ارز و پیش بینی بازار می‌گوید: باید توجه داشت که بخش زیادی از ارز کشور به منظور حفظ ارزش دارایی‌ها در دست جامعه قرار دارد که تزریق این میزان ارز قطعا تاثیر بسزایی در نوسانات بازار خواهد داشت، اما آنجایی‌که بازار ارز به ثبات می‌رسد نشان دهنده کاهش انتظارات تورمی و فروکش کردن التهابات بازار است.

وی با عنوان اینکه تغییرات ارزی به شاخصه‌های زیادی وابسته است، گفت: اینکه با اجرای برجام و رفع تحریم‌ها فروش نفت کشور به ۲.۵ میلیون بشکه برسد قطعا اتفاقی است که با سرازیر شدن ارزهای صادراتی نرخ دلار را بیش از پیش بینی‌ها کاهش خواهد داد، اما باید توجه داشت که برخی سیاست‌های انقباضی همچون عدم تصویب FATF و احتمال حضور دولتی ضعیف در انتخابات ریاست جمهوری باعث خواهد شد تا مجددا شاهد بازگشت دلار به چرخه افزایشی باشیم.

 وی در پاسخ به احتمال کاهش حجم صادرات محصولات غیرنفتی در پی کاهش قیمت ارز و عدم تمایل واحدهای تولیدی برای صادرات گفت: خرید مواد اولیه با نرخ ارز قبلی هزینه تمام شده تولید را افزایش خواهد داد. بنابراین احتمالا شاهد کاهش تولید و رکود انتظاری در برخی از حوزه های اجتناب ناپذیر است که خود به نوعی مقاومت در مقابل کاهش قیمت محسوب می‌شود پس نباید انتظار ثبات بازار ارز در کوتاه مدت را داشت. این کارشناس اقتصادی به نقش بانک مرکزی در کنترل بازار اشاره کرد و گفت: اگرچه تجربه نشان داده بانک مرکزی از آزاد عمل کامل برخوردار نیست اما کنترل این بانک بر نحوه عرضه و تقاضا باعث کاهش هیجانات بازار خواهد شد.

به هرحال در یک سال گذشته اقتصاد ایران تحت فشار شدید محدودیت های تحریمی با مشکلات عدیده‌ای دستو پنجه نرم کرده و اگرچه به اعتقاد رئیس کل بانک مرکزی توانسته از زیر بار فشار حداکثری موفق خارج شود اما کاهش درآمدهای نفتی به کمتر از ۲ درصد و عدم جایگزینی آن با درآمدهای ارزی حاصل از صادرات غیر نفتی علاوه بر رساندن نرخ دلار به بالای ۳۲ هزار تومان تورم بیش از ۵۰ درصدی را نیز به جامعه تحمیل کرده است حال با سیگنال‌های مثبتی که از مذاکرات برجامی وین به گوش می رسد نرخ ارز به عنوان موثرترین مولفه در ایجاد تورم با روند کاهشی همراه شده است. موضوعی که احتمالا با بازگشت نفت ایران به بازارهای جهانی و دستیابی به فروش ۲.۵ میلیون بشکه ای با شدت بیشتری شاهد آن خواهیم اما فارغ از مقاومت هایی که همواره از سوی کاسبان تحریم در مقابل تغییرات کاهشی وجود دارد آنچه در این شرایط می‌تواند کام اقتصاد را از شیرینی مذاکرات تلخ کند سیاست‌های انقباضی است که در صورت عدم کنترل از سوی بازار ساز می‌تواند مجدد زمینه رشد نرخ ارز را فراهم آورد.

* شرق

– خلق پول برای بانک‌های خصوصی آزاد، برای حمایت از مردم ممنوع!

حسین راغفر و احسان سلطانی، اقتصاددانان اصلاح‌طلب در شرق نوشته‌اند: سیاست‌های آزادسازی، خصوصی‌سازی، مقررات‌زدایی، پولی‌سازی و کالایی‌سازی پدیده‌های اجتماعی و اقتصادی مسئول بحران‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کنونی کشور پس از جنگ تحمیلی است. سهم تضعیف ارزش پول ملی به‌عنوان مهم‌ترین متغیر اقتصاد کلان در بی‌ثبات‌سازی اقتصاد کلان، رکود تورمی، بی‌کاری گسترده، نابرابری‌های بی‌سابقه اقتصادی- اجتماعی؛ ثروت‌های نجومی؛ فساد بی‌سابقه در بافت اداری، فرهنگی و اجتماعی؛ تضعیف مستمر قدرت خرید مردم و بحران معیشتی جمعیت کثیری از جامعه؛ آسیب‌های اجتماعی ازجمله گسترش افیون اعتیاد؛ رشد جرم و جنایت؛ خشونت و خودکشی؛ زنان خیابانی؛ کودکان‌ کار؛ فرار مغزها و سرمایه‌ها؛ گسل‌های تهدیدکننده امنیت اجتماعی- سیاسی را سبب شده‌ است.

مالیات تورمی

در اقتصاد تک‌محصولی ایران، تنها راه‌حل مرسوم و سهل‌الوصول برای رفع کسری بودجه و تنگناهای مالی نرخ ارز است و با نادیده‌گرفتن ریشه‌ها و عوامل کلیدی، نسخه افزایش نرخ ارز و اقلام اساسی به‌عنوان تنها راهکار کلیدی اقتصاد معرفی می‌شود. این نسخه برای گذران روزمره امور دولت و استمرار کسب منافع رانتی‌ها، همه فشارها را با اعمال مالیات تورمی به عامه مردم منتقل می‌کند. دراین‌میان به سود بنگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی و قشر قلیلی از جامعه، بخش خصوصی واقعی و مردم روزبه‌روز نحیف‌تر و ضعیف‌تر می‌شوند. سیاست‌گذاری‌ها به جای کاهش نرخ تورم و پرداختن به ریشه مشکل به درمانی معطوف می‌شود که اقتصاد را وارد مارپیچ تورمی و دور تسلسل مخرب افزایش نرخ ارز> افزایش نرخ تورم> افزایش نرخ ارز می‌کند. این موضوع یعنی مالیات تورمی که در اصل فشار آن به اقشار ضعیف و متوسط وارد می‌شود، در سناریوی اعمال مالیات تورمی به جای قطع مخارج غیر حاکمیتی و غیر ضروری دولت، قطع یا حداقل توزیع و کاهش تدریجی رانت‌ها و اخذ مالیات از ثروتمندان و درآمدهای بالا، با ایجاد تورم (از طریق بالابردن بهای اقلام کلیدی، خدمات دولتی و نرخ ارز) فشار همه اینها به عامه مردم منتقل می‌شود که پیامدهای آن افزایش فقر و نابرابری، تشدید رکود در بخش خصوصی و بی‌کاری است.

برندگان این اقتصاد رانتی-رفاقتی-غارتی کاسبان تحریم‌ها هستند. دارایی‌های اصلی آنها (مانند ارز، طلا، زمین، مسکن، مواد اولیه، کالاها) به‌همراه درآمدهای آنها غیر ریالی است یا به دلار ارزش‌گذاری می‌شود و بازندگان عموم مردم هستند که درآمدهای‌شان به ریال (کم ارزش‌گذاری‌شده) و هزینه‌های‌شان به دلار (بیش ارزش‌گذاری‌شده) است و با مالیات تورمی روبه‌رو می‌شوند. هم‌اکنون که اخبار کم‌رنگ‌شدن سایه تحریم‌ها به گوش می‌رسد، کاسبان تحریم‌ها در صف نخست مخالفان واقعی‌شدن (کاهش) متغیر کلیدی قیمت دلار و به‌تبع آن سایر دارایی‌ها و تخلیه حباب قیمت دارایی‌ها هستند.

توجه به دو رویداد در ماه‌های گذشته حائز اهمیت است. نخست، افزایش شدید درآمدهای ارزی کشور (هم به سبب افزایش شدید قیمت مواد خام و اولیه صنعتی مانند فلزات و مواد شیمیایی و هم افزایش صادرات و بهبود قیمت نفت خام) و دوم، کاهش ارزش حقیقی دلار (افزایش شدید قیمت مواد خام و اولیه صنعتی و مواد غذایی در جهان). این دو رویداد سبب می‌شود که حتی با کاهش قیمت دلار، نه‌تنها منافع بنگاه‌های خصولتی و شبه‌خصوصی تولیدکننده و صادرکننده مواد خام و اولیه (مانند فولادی‌ها و پتروشیمی‌ها) حفظ می‌شود، بلکه نسبت به سال گذشته بیشتر هم خواهد شد. با مقاومت شدید در مقابل کاهش قیمت‌ها و به‌ویژه قیمت ارز و نیز با توجه به افزایش شدید قیمت مواد خام و اولیه صنعتی و مواد غذایی در جهان، باید در انتظار شوک سوم تورمی -به دنبال دو شوک قیمت سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹- از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ بود. پیش‌بینی‌هایی که از ابتدای سال ۱۴۰۰ بازتاب یافته، حکایت از برنامه جدید برای تداوم بی‌ثبات‌سازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشور دارد.

دست‌اندرکاران و ذی‌نفعان در زمین و مسکن، پس از بنگاه‌ها و بانک‌های خصولتی دومین گروهی هستند که از شوک‌های ارزی و قیمتی در تحریم‌ها بالاترین سودها را کسب کرده‌اند. این کاسبان بزرگ تحریم‌ها ضمن آنکه در برابر تخلیه حباب قیمت زمین و مسکن به‌شدت مقاومت می‌کنند، هم‌اکنون نسخه تزریق منابع مالی بانکی (از محل چاپ پول) به بازار املاک جهت ایجاد تقاضا و به تبع آن حفظ حباب قیمت زمین و مسکن را به بانک مرکزی پیشنهاد داده‌اند. کمدی تلخ موضع‌گیری‌های اخیر این اقتصادخوانده‌های پولی‌گرا این است که اینها همان کسانی هستند که در برابر برداشت دولت از منابع بانک مرکزی برای حمایت از مردم در مقابل کرونا به‌شدت مخالفت کردند؛ اقدامی که در همه کشورهای صنعتی دنیا صورت گرفت. از نظر الیگارش‌ها خلق پول برای تأمین منافع بانک‌های خصوصی یا ذی‌نفعان بخش مسکن هیچ اشکالی ندارد؛ اما هر اقدام حمایتی برای کاهش آلام مردم محل ایراد است. علت این است که نارضایتی عمومی باید کماکان در آستانه‌های بحرانی باقی بماند. این مدعیان اقتصاد بازار، توصیه می‌کنند به جای اصلاح قیمت‌ها براساس سازوکار عرضه و تقاضا، بانک مرکزی با چاپ پول و تزریق آن به بازار مسکن، مانع از تخلیه حباب قیمت مسکن و واقعی‌شدن قیمت‌ها شود.

رکود بخش مسکن از صعود بی‌سابقه قیمت مسکن و سقوط قدرت خرید مردم ریشه می‌گیرد. قدرت خرید مسکن به کمتر از نصف میانگین بلندمدت سقوط پیدا کرده است. نسبت قیمت مسکن به درآمد مردم به بالاترین سطح تاریخی خود در کشور که یکی از بالاترین نسبت‌ها در جهان است، رسیده است؛ به‌صورتی‌که امروزه ایران دارای بالاترین سهم مسکن از هزینه خانوارها در بین کشورهای جهان است. در ۲۰ سال گذشته ایران از بالاترین رشد قیمت حقیقی مسکن در سطح جهان برخوردار بوده است.

بحران مسکن شهری از تمرکز سرمایه‌گذاری‌ها در مسکن لوکس و مناطق خاص شهری و سرمایه‌گذاری ناکافی و نادرست در مسکن ارزان‌قیمت استطاعت مردم ریشه می‌گیرد. سوداگری در بخش مسکن با ورود منابع بانک‌ها و مؤسسات مالی خصوصی به بخش مسکن لوکس شهری شدت گرفت و درپی آن افزایش شدید قیمت‌ها و رکود مسکن یکی دیگر از دلایل دارایی‌های سمی بانک‌ها شد و تبدیل مسکن به کالای سرمایه‌ای و فعالیت‌های سوداگرانه و سفته‌بازانه در این بخش را تشدید کرده است. حفظ حباب قیمت مسکن منجر به رشد بالای اجاره‌ها و معضلات اقتصادی- اجتماعی برای خانوارهای اجاره‌نشین، به‌ویژه در تهران و شهرهای بزرگ شده است.

به‌این‌ترتیب مقاومت در مقابل تخلیه حباب قیمت‌ها موجب خواهد شد تداوم افزایش سهم مسکن از هزینه خانوارها، بالارفتن نرخ تورم و فشارهای معیشتی در حداقل سه سال آینده را شاهد باشیم. تأمین منابع مالی برای تحریک تقاضا هیچ‌گونه منفعتی برای مردم دربر ندارد و همه این منابع با حفظ حباب قیمت یا افزایش قیمت مسکن نصیب مافیای مسکن و سوداگران مسکن خواهد شد. کسانی که در یک سال گذشته مسکن را احتکار کردند و افزایش مستمر قیمت‌ها را رقم زدند، اکنون در انتظار امواج جدید تورمی نشسته‌اند تا منافع کلان دیگری به دست آورند.

 راهکار اصلاح وضعیت بازار مسکن استفاده لازم و کافی از ابزارهای مالیاتی و نیز ارائه مشوق‌های لازم برای تولید مسکن (برای طبقات متوسط و متوسط رو به پایین)، برای مصرف و نه سوداگری است؛ کاری که در همه کشورهای صنعتی صورت می‌گیرد، اما دولت و بانک مرکزی دلواپس کاسبان تحریم‌ها هستند و سه سال است که از هر ابزاری برای توجیه بالابردن قیمت ارز استفاده کرده‌اند. از همه ترفندها برای ناموسی‌کردن ذخایر بانک مرکزی گرفته تا به‌کارگیری کلیشه‌های نخ‌نماشده بازارسپاری، خروج سرمایه، ارزپاشی، سرکوب ارزی، بیماری هلندی و حمایت تولید برای مهندسی افکار عمومی بهره‌ گرفته‌اند. بخش مهمی از بحران و رکود اقتصاد کنونی نتیجه اجرای دو شوک ارزی متوالی بی‌سابقه در اقتصاد ایران است که صرفا به تحریم‌ها نسبت داده می‌شود؛ زیرا حتی هم‌اکنون که سایه تحریم‌ها در حال کوتاه‌شدن است، کاسبان تحریم‌ها همچنان از قیمت‌های بالای ارز، مسکن و کالاها دفاع می‌کنند.

دراین‌میان نباید از نقش مجلس نیز غفلت کرد که به‌همراه دولت و بانک مرکزی ظاهرا تنها وظیفه‌ای که برای خود قائل هستند، حفظ حباب قیمت ارز و دارایی‌های (زمین، مسکن، مواد اولیه، کالاها، سهام) آنهاست. هرچند شوک ارزی به ابزاری مناسب بدل شده است؛ اما نتیجه آن تخریب ساختارها و بنیان‌های اقتصاد اجتماعی، غیررقابتی‌سازی اقتصاد، رکود تورمی گسترده، فساد و رانت‌خواری و بی‌ثباتی اجتماعی شده است.

مطالعه تورم در سه دهه اخیر حاکی از آن است، هنگامی که جهش‌های ارزی وجود نداشته باشد، نرخ تورم در حوالی ۱۴ تا ۱۵ درصد جریان دارد که می‌توان آن را با انضباط مالی دولت و هدایت منابع به سمت فعالیت‌های مولد در بخش حقیقی به‌طور چشمگیری کاهش داد.

اصلی‌ترین علت تورم در ایران فشار هزینه (cost push inflation) است که عمدتا از افزایش قیمت ارز (کاهش ارزش پول ملی)، افزایش هزینه‌های دادوستد (ناکارآمدی و فساد) و در نتیجه افزایش هزینه‌های تولید ایجاد می‌شود؛ بنابراین راه‌حل پیشنهادی هدف‌گذاری توأم نرخ تورم و نرخ ارز است. به این منظور باید نرخ ارز حقیقی را هدف‌گیری کنیم و البته هدف‌گیری تورمی هیچ‌جا الگوی یکسانی ندارد.

از آنجایی که خود دولت با هماهنگی مجلس وقت مبادرت به افزایش قیمت ارز برای تأمین کسری بی‌انضباطی مالی بخش عمومی کرده است، کاهش قیمت ارز از حدود دلار آمریکا ۲۵ هزار تومان به ۱۰ هزار تومان باید اولین اقدام دولت بعد برای تقویت پول ملی باشد و درپی آن اقدامات مستمر برای تقویت پول از طریق توجه به تولید پیگیری شود.

با توجه به اینکه اصلی‌ترین محل عرضه ارز منابع حاصل از فروش سرمایه‌های طبیعی است و متعلق به همه مردم این سرزمین- نه‌تنها نسل‌های حاضر بلکه نسل‌های آتی- است، این سرمایه‌ها تنها قابل تبدیل به اشکال دیگر سرمایه است که نتایج آن هم پایداری بین‌نسلی را درپی‌ داشته باشد.

قیمت‌گذاری ارز تنها باید با توجه به دو نکته که کنترل‌کننده هم هستند، تعیین شود. نخست رفاه عمومی- به‌ویژه توجه به قدرت خرید خانواده‌های کم‌درآمد- و دوم قابلیت تولید در داخل به نحوی که هزینه‌های تولید تولیدکنندگان واقعی در اقتصاد به نحوی شکل بگیرد که قادر به رقابت با قیمت فوب کالاهای خارجی شود. باید توجه داشت که قیمت کالاهای عرضه‌شده در داخل به‌دلیل افزایش هزینه‌های دادوستد (ناکارآمدی و فساد) و وجود دست‌های واسطه‌گران و دلال‌ها به‌شدت متورم شده است. تنها وجود یک عزم سیاسی است که می‌تواند به تخریب حباب‌های قیمتی قیام کند؛ اما هنوز نشانه‌ای از این عزم به چشم نمی‌خورد.



منبع خبر

دولت روحانی، دولت ‌چاپ پول/ نفع و زیان بورس از ریزش دلار/ اتمام مسکن مهر؛ پاس به دولت سیزدهم/ هفت خان تصویب حق مسکن کارگران بیشتر بخوانید »

چرا دولت از کسانی که درآمدهای نجومی یک شبه دارند مالیات نمی‌گیرد؟ / آقای همتی کمک بگیرید ضرر نمی‌کنید/ تبدیل چاپ پول به تایپ پول توسط بانک‌ها

تغییر بودجه صنفی به بودجه ملی/ ثبت زیان انباشته ۴۳هزار میلیاردی خودروسازان/ رمزگشایی از نقش دولت در ریزش بورس



 سرویس اقتصادی مشرق- هر روز صبح، «گزیده مطالب اقتصادی روزنامه‌ها» را شامل خلاصه گزارش‌ها، یادداشت‌ها، خبرهای اختصاصی و مصاحبه‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب، در مشرق بخوانید.

* ابتکار

– بایدن چرخ خودروسازان را پنچر کرد!؟

ابتکار درباره قیمت خودرو گزارش داده است:‌ با کاهش قیمت دلار در پی برخی تحولات سیاسی، بازار خودرو شاهد کاهش قیمت شد و آنطور که برخی از فعالان بازار می‌گویند احتمال ریزش بیشتر قیمت‌ها در این بخش وجود دارد. این در حالی است که کارشناسان بازار خودرو معتقدند حفظ رقم‌های فعلی و یا کاهش بیشتر قیمت‌ها منوط برخی از تصمیمات و رویدادهای سیاسی و اقتصادی است. به گفته آنها اگر سیاست‌های آمریکا به سمت رفع تحریم‌ها و آزادسازی منابع مالی ایران باشد، دولت می‌تواند با یک سیاست‌گذاری‌ درست تورم را به شدت کاهش دهد. در شرایطی که تورم کاهش یابد در ابتدا ما شاهد کاهش نرخ ارز و پس از آن شاهد تغییراتی در بازار خودرو خواهیم بود.

اما و اگرها درخصوص وضعیت قیمت خودرو طی هفته‌های اخیر سبب شده است تا مشتریان به انتظار افت بیش از پیش قیمت‌ها از خرید دست بکشند. اما آیا می‌توان انتظار کاهش بیشتر قیمت در بازار خودرو را داشت یا خیر؟ سعید موتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاه‌داران خودروی پایتخت در گفت‌وگویی با ایرنا درخصوص چگونگی وضعیت قیمت در این بخش گفته است: «این روزها معاملات در بازار در حد صفر است و خریداران با احتمال افت بیش از پیش نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان و درنتیجه کاهش قیمت‌های خودرو، دست از خرید کشیده‌اند. با نرخ کنونی ارز، قیمت خودروهای داخلی بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان دیگر جای ریزش دارد. اگر ارز همچون چند هفته گذشته در نرخ مشخصی تثبیت شود، آن‌گاه اثر آن را در بازار و روی قیمت‌ها شاهد خواهیم بود.»

رئیس اتحادیه نمایشگاه‌داران خودروی پایتخت با اشاره به روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا و احتمال کاهش تحریم‌ها، گفت: «همه این مسائل سبب شده تا هیچ افزایشی در قیمت خودرو دست‌کم تا پایان امسال متصور نباشیم، مگر اینکه نوسان‌های ارزی مانع شود.»

خودروسازان خواستار افزایش قیمت‌ها هستند

به دنبال کاهش نرخ ارز ناشی از تحولات سیاسی و پایین آمدن تقاضا کاهش قیمت در بازار خودرو استارت خودرده است. روند نزولی قیمت‌ها در حالی است که فعالان بازار از احتمال کاهش بیشتر قیمت‌ها صحبت می‌کنند. کاهش قیمت خودرو شاید برای مصرف‌کنندگان خبر خوبی به حساب بیاید اما از آنسو ریزش بیشتر قیمت‌ها می‌تواند اتفاقی ناخوشایند برای خودروسازان باشد. مرتضی مصطفوی، کارشناس صنعت خودرو با اشاره به ریزش قیمت‌ خودرو طی هفته‌های اخیر و واکنش خودروسازان به این روند نزولی به «ابتکار» گفت: اخیرا استارت کاهش قیمت خودرو زده شده است، البته ما باید توجه کنیم که اکنون شاهد کاهش قیمت در بازار خودرو هستیم درصورتی که قیمت‌ها در کارخانه افزایشی است. خودروسازان در ماه های گذشته بسیار خوشحال از افزایش نرخ ارز بودند و می‌خواستند تمام زیان‌های‌شان را با افزایش قیمت محصولات به دلیل گرانی دلار جبران کنند، اما اکنون شرایط تغییر پیدا کرده است.

این کارشناس صنعت خودرو افزود: متاسفانه خودروسازان به یک واقعیت توجه نکرده‌ بودند و آن هم این است که بازار خودرو در شرایط فعلی تابعی از صنعت خودرو نیست.

مصطفوی در ادامه گفت‌وگو با اشاره به تاثیر قیمت‌ دلار بر بازارهای داخلی گفت: تصمیم‌گیران این‌روزها بازارهای اقتصادی را رها کرده‌اند به همین دلیل است که بازارها وابسته به پارامترهای برون‌زا شده‌اند. یکی از این پارامترها بحث انتظارات تورمی جامعه بوده که وابسته به تنش‌های بین‌المللی است و اثر این مبحث بر قیمت دلار خواهد بود. به عبارت دیگر بازارهای اقتصادی رها شده و در چنین شرایطی اقتصاد وابسته به افزایش و کاهش نرخ ارز می‌شود.

وی ادامه داد: ما می‌بینیم هرگاه دلار افزایشی شده است قیمت بازارهای داخلی بالا رفته و هرگاه قیمت دلار کاهشی شد ما شاهد روند نزولی‌ قیمت‌ها در بخش‌های مختلف بوده‌ایم.

سیاست‌های بین‌المللی به فضای باثبات‌تری رسیده است

این کارشناس صنعت خودرو در بخش دیگری از صحبت‌هایش به باثبات شدن روابط بین‌المللی ایران اشاره کرد و دراین‌باره گفت: خودروسازان گمان می‌کردند نرخ ارز مسیر صعودی خود را حفظ می‌کند و آنها می‌توانند تمام مشکلات جاری‌شان که روزبه‌روز هزینه‌های‌شان را بالاتر می‌برد از طریق افزایش قیمت به بهانه گرانی دلار جبران کنند. آنها با اشتیاق افزایش بیشتر قیمت‌ها، بر طبل شورای رقابت برای تصمیمات‌شان درخصوص قیمت‌گذاری می‌کوبیدند. اما اکنون که سیاست‌های بین‌المللی ایران به فضای باثبات‌تری رسیده و احتمال بهبود شرایط و کاهش بیشتر نرخ دلار وجود دارد خودروسازان شوکه شده‌اند.

مصطفوی ادامه داد: خودروسازان تمایل به افزایش قیمت محصولات خود را داشتند درصورتی که قیمت بازار روند نزولی به خود گرفته است. درضمن این احتمال هم وجود دارد که اگر شرایط بازار به همین شکل ادامه یابد و با کاهش بیشتر نرخ ارز را داشته باشیم، قیمت بازار از قیمت کارخانه پایین‌تر بیاید و در آن شرایط خودروها روی دست خودروسازان می‌ماند.

وی در ادامه از راهکار کاهش قیمت و شفافیت بازار خودرو گفت: ما بارها گفته‌ایم مشکل بازار خودرو در شرایط فعلی ربطی به صنعت و کارخانه ندارد که بخواهیم با افزایش قیمت کارخانه آن را حل کنیم. بازار خودرو باید زیر نظر سازمان مالیات به وسیله یک سامانه جامع تقاضای سوداگرایانه را کنترل کند تا قیمت‌ها به درستی تعیین شود. هرگاه این اتفاق رخ دهد بازار خودرو خودبه‌خود شفاف و مشکلات آن رفع می‌شود.

این کارشناس صنعت خودرو با اشاره به راه‌حل مشکل صنعت خودروسازی ادامه داد: مشکل صنعت خودرو هم ربطی به بازار خودرو ندارد. صنعت خودرو باید اصلاح ساختار انجام دهد، مانع از فساد و رانت شود تا مشکلاتش یک به یک از بین برود.

وضعیت قیمت در بازار خودرو در سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟

وی در پاسخ به این پرسش که قیمت‌ خودرو در سال آتی کاهشی خواهد بود و یا افزایشی، گفت: تا آخر سال مشخص می‌شود که دولت بایدن و ایران به چه نتیجه‌ای خواهند رسید. یا دولت‌ها به سمت تعامل می‌روند و یا تنش‌ها بیشتر می‌شود. بنابراین هرگونه پیش‌بینی برای چگونگی قیمت خودرو در سال آتی وابسته به مشخص شدن روابط بین‌المللی ما است.

وی ادامه داد: من گمان می‌کنیم روند نزولی قیمت در بازار خودرو تا پایان سال ادامه داشته باشد. همانطور که اشاره کردم به محض مشخص شدن میزان تعامل ایران و آمریکا وضعیت برای بازارهای داخلی نیز تغییر می‌کند. اگر ما به سمت تنش برویم در سال ۱۴۰۰ افزایش قیمت در بازار خودرو خواهیم داشت، اما اگر وضعیت باثبات باشد و روابط ما به سمت تعامل بیشتر حرکت کند روند کاهش قیمت در سال آتی ادامه خواهد داشت.

مصطفوی در پایان به مصرف‌کنندگانی که قصد خرید خودرو دارند توصیه کرد: توصیه می‌کنم اگر مردم تصمیم به خرید خودرو دارند حداقل تا یک ماه دیگر دست نگه‌ دارند چراکه معتقدم وضعیت بازار تا یک ماه دیگر بهتر از شرایط فعلی خواهد بود.

* اعتماد

– بیم و انتظار در بازار مسکن

اعتماد وضعیت بازار مسکن را بررسی کرده است: هفته پیش‌رو، روزهای مهمی در بازار دارایی‌های کشور است. پس از ریزش قیمت در بازار ارز و سکه و البته تعدیل قیمت‌ها در بازار سهام، حالا بخش تقاضا در حوزه مسکن در انتظار «کشف کف قیمتی» است. بخش زیادی از طرف «عرضه» در بازار مسکن، حاضر به کاهش قیمت‌ها نیست و حتی پس از چشم‌انداز کاهشی قیمت ارز نیز با احتیاط وارد بازار شده است. بخش «تقاضا» نیز در حال چانه‌زنی برای ورود به معاملات است. در حال حاضر، «عدم قطعیت» در بازار مسکن نیز وجود دارد و قیمت‌ها از طرف بخش «عرضه» بارها با تغییراتی مواجه می‌شود. پس از بازگشت درج قیمت به وب‌سایت‌ها، در برخی موارد نیز قیمت‌های کاذب و غیرواقعی یا به اصطلاح معامله‌گران بازار مسکن «پرت» نیز در سایت‌ها درج شده و حالا متقاضیان مسکن، ترجیح می‌دهند که در بازدیدهای میدانی و پرس و جوهای کارشناسی قیمت واقعی ملک مورد نظر خود را بیابند.

البته بررسی روند تاریخی بازار مسکن نشان می‌دهد که به‌طور کلی این بازار به ‌واسطه ماهیت دیر نقدشوندگی، واکنش دیرهنگام به تغییر و تحولات سایر بازارها کمی دیرتر افت می‌کند، اما اکنون به ‌دلیل نوسانات شدید بازارهای اقتصادی (ارز، بورس، خودرو و …)، بازار مسکن، این سنت همیشگی را کنار زده و واکنش زودهنگام به تحولات داشته است.

ریزش قیمت‌ها کلید خورد

مصطفی قلی‌خسروی، رییس اتحادیه مشاوران املاک کشور در این باره به «اعتماد» گفت: با توجه به امیدهایی که در خصوص کاهش نرخ ارز در جامعه به وجود آمده مسکن نیز با تردیدهای قیمتی مواجه شده است.

رییس اتحادیه مشاوران املاک کشور با بیان اینکه جو روانی و انتظارات تورمی باعث افت قیمت در همه بازارها شده است، افزود: نه تنها نرخ ارز بلکه قیمت خودرو نیز کاهش پیدا کرده و بورس نیز به کاهش نرخ ارز واکنش نشان داده و ریزش‌هایی را تجربه کرده است البته موضوع طلا فرق دارد، زیرا قیمت آن بر اساس اونس جهانی محاسبه می‌شود اما در مجموع انتظارات برای بازار مسکن نیز کاهشی است.

خسروی در خصوص میزان تقاضا در بازار پس از تغییرات نرخ ارز خاطرنشان کرد: به دلیل افت قیمت‌ها همچنان مردم دست نگه داشته‌اند البته این به معنی این نیست که خرید و فروشی نمی‌شود، معاملات انجام می‌شود اما به دلیل افت قیمت‌ها تردید در این بازار زیاد شده است.

عرضه مسکن افزایش یافت

این کارشناس بازار مسکن با بیان اینکه عرضه مسکن رشد داشته، تصریح کرد: افرادی که در این مدت اقدام به خرید ملک کرده و دست نگه داشته بودند تا در موقع مناسب بفروشند در این شرایط و برای آنکه متضرر نشوند اقدام به عرضه آن به بازار کرده‌اند و همین موضوع هم می‌تواند دلیلی بر ریزش قیمت مسکن باشد.

رییس اتحادیه مشاوران املاک کشور با انتقاد از بازگشت قیمت‌ها به سایت‌های فروش مسکن گفت: این اقدام به اعتقاد ما غلط است و باعث تشنج در بازار مسکن می‌شود ضمن آنکه وزیر راه و شهرسازی نیز به این موضوع اشاره داشته‌اند و برخی با قیمت‌سازی باعث رشد قیمت‌ها خواهند شد.

خسروی در پاسخ به این پرسش که آیا درج قیمت‌ها باعث شفافیت در بازار مسکن نخواهد شد؟ افزود: از گذشته کارشناسان مسکن اقدام به قیمت‌گذاری مسکن می‌کردند و قیمت هر خانه بر اساس آخرین معامله‌ای که در آن محله انجام شده بود، برآورد می‌شد حال با این نرخ‌گذاری در اپلیکیشن‌ها تنها شاهد به هم خوردن این بازار هستیم و افرادی که در زمینه سوداگری و دلالی فعالیت دارند و خود عامل بخشی از این قیمت‌های کاذب و حباب آلود محسوب می‌شوند این تحلیل‌ها را در مورد شفافیت ارایه می‌دهند.

رییس اتحادیه مشاوران املاک کشور در خصوص پیش‌بینی بازار مسکن تا پایان سال گفت: با توجه به شرایط موجود و قدرت پایین خرید و انتظار برای کاهش قیمت‌ها بعید به نظر می‌رسد معاملات در بازار مسکن رشد چندانی داشته باشد.

اما و اگرها برای تحقق وعده روحانی

بر اساس این گزارش؛ به نظر می‌رسد در حال حاضر مردم و بازاری‌ها در انتظار کاهش بیشتر قیمت ارز هستند، در این بین وعده حسن روحانی که گفته «تصمیم گرفتیم قیمت دلار را پایین بیاوریم» بی‌تاثیر نیست. انتظارات مثبت در بازار ارز در حالی شکل گرفته است که رییس‌جمهور در هفته گذشته وعده کاهش قیمت دلار به ۱۵ هزار تومان را در صورت آزادسازی منابع بلوکه‌ شده ایران در کره جنوبی داد. هر چند تحقق وعده روحانی با اما و اگرهای فراوانی همراه است و کارشناسان اقتصادی تاکید دارند که نمی‌توان برای کاهش قیمت دلار کف مشخصی را تعیین کرد و قیمت ارز تحت تاثیر عواملی همچون عملکرد بازارهای دیگر، تورم، تحریم و… است و نمی‌توان تنها با ورود منابع ارزی به کشور یا با دستور این انتظار را داشت که قیمت‌ها ریزش شدید داشته باشد، اما خوش‌بینی ایجاد شده در بازار برای برداشته شدن تحریم‌ها با پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، باعث شده است چشم ‌انتظار بازار کاهش بیشتر نرخ ارز باشد.

در عین حال به نظر می‌رسد خریداران هم رغبتی برای خرید احساس نمی‌کنند و در انتظار ریزش بیشتر قیمت‌ها هستند و به نظر می‌رسد در صورت تداوم روند کاهشی در بازار ارز، توقع مشتریان برآورده شود.

سوال این است که با این چشم‌انداز می‌توان به رونق بازار مسکن امیدوار بود؟ به نظر می‌رسد بازارها پس از شوک‌های شدید حالا به سمت تعادل قیمت و دوری از نوسان و التهاب خواهند رفت. اتفاقی که می‌تواند در صورت عدم کاهش قیمت‌ها به رکود معاملات مسکن بینجامد و در صورت ثبات اقتصادی و بازگشت قدرت خرید ریال، رونق بازار را در پی داشته باشد. در حال حاضر کمی زود است تا به این سوال پاسخ درستی داد، چراکه خریداران در انتظار سقوط قیمت‌ها هستند و فروشندگان هم کاهش قیمت‌ها را موقتی می‌دانند.

البته پیش از این نیز محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی گفته بود؛ تحولات نرخ ارز و طلا و به ویژه ارز روی کالاها و خدمات اثرگذار بوده و با یکدیگر هم‌پیمایی مستمر دارند. طبیعی است امروز که جریان نرخ ارز معکوس شده و شاهد افت نرخ دلار هستیم، باید قیمت‌ها کاهش یابد، چراکه قیمت مسکن و انواع کالا و خدمات به بهانه افزایش قیمت ارز، بالا رفته بود و رشد قیمت‌ها در بازار مسکن ارتباطی با عرضه و تقاضا نداشت و ندارد و با ریزش قیمت دلار و تثبیت آن، انتظار جامعه برای از بین رفتن حباب‌های چند لایه قیمتی که با جهش نرخ دلار ایجاد شده بود، بحق است و باید شاهد ورود به کانال‌های واقعی قیمت‌ها در تمام بخش‌ها و کالاها و خدمات باشیم.

* تعادل

– پازل مغفول خاموشی‌ها

تعادل درباره قطع برق نوشته است: «برق» و «گاز» دو قلوی افسانه‌ای روزهای سرد زمستان نه تنها در ایران که در عراق، ترکیه، ارمنستان و سایر کشورها هستند. آنچنان که وارونگی و آلودگی هوا، همزاد زمستان‌های تهرانند. از این رو هیچگاه مانند دی ماه سال جاری درباره برق، گاز، مازوت، گازوییل، وارونگی و آلودگی هوا و البته «بیت‌کوین» در رسانه‌های کشور مطلب نوشته نشد و این مسائل در محافل گوناگون بازتاب نیافت. دی ماه البته رکورد دیگری را هم ثبت کرد و آن آلوده‌ترین ماه طی ۱۰ سال گذشته بود که در نوع خود قابل توجه است.

در لابه‌لای بحث‌ها و گزارش‌ها، دلایل متعددی برای آلودگی هوای دی ماه سال جاری برشمرده شد، اما مهم‌ترین آنها استفاده از سوخت مازوت یا گازوییل پر گوگرد در نیروگاه‌های برق به دلیل افت فشار گاز نیروگاه‌ها بود. البته هیچ کدام از این دلایل هم به ضرس قاطع و به صورت یکپارچه از سوی مسوولان تایید یا تکذیب نشد. اما دو نکته مشخص بود که پیش از افزایش آلودگی هوا در دی ماه باید برنامه‌ریزان و تصمیم‌سازان وزارتخانه‌های نیرو و نفت پیش‌بینی می‌کردند و برای رفع آنها راهکار ارایه می‌دادند. نکته اول احتمال افزایش مصرف برق خانگی در دوران کرونا و نکته دوم احتمال افزایش مصرف گاز در زمستان و همزمان با تمایل به افزایش صادرات گاز به کشورهای همسایه در دوران تحریم‌ها. دو عاملی که از سویی باعث کمبود سوخت گاز نیروگاه‌ها و از سوی دیگر افزایش مصرف برق آن هم در زمان اوج مصرف گاز خانگی در زمستان می‌شود.

در دوران کرونا به ویژه از ابتدای سال تحصیلی جاری حدود ۱۷ میلیون نفر دانش‌آموز و دانشجو با انواع مختلف وسایل ارتباطی مدرن اعم از موبایل، تبلت، کامپیوترهای شخصی یا لپ‌تاپ در کلاس‌های آنلاین حاضر شده و می‌شوند. البته به این سیاهه باید «مودم» ‌های خانگی را نیز اضافه کرد. وسایلی که همگی از برق استفاده می‌کنند. به همین دلیل در قیاس با سال تحصیلی گذشته، مصرف برق به‌ طور معناداری افزایش یافت.

یکی دیگر از پدیده‌های عجیب سال جاری، رشد حیرت‌انگیز شاخص کل بورس تهران بود که منجر به جذب و فعالیت بسیاری از افراد در این بازار شد. آنگونه که شرکت سپرده‌گذاری مرکزی و تسویه وجوه اعلام کرده در ۶ ماه نخست سال ۹۹ تعداد کدهای بورسی صادر شده(به عبارت دیگر تعداد تازه‌واردان به بازار سهام) در مقایسه با پایان سال ۹۸ رشد ۷۶ درصدی داشته است. به این ترتیب تنها در نیمه نخست سال جاری ۸ میلیون و ۸۳۵ هزار کد معاملاتی جدید صادر شده تا مجموع دارندگان کد بورسی به ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر افزایش پیدا کند تا یک چهارم جمعیت کشور دارای کد معاملاتی شوند. در این میان تهران در مجموع بیش از ۱۷.۸ درصد از کدهای بورسی را در اختیار دارد. به عبارتی در استان تهران افزون بر ۳ میلیون و ۶۵۶ هزار نفر دارای کد معاملاتی هستند. پس از آن استان اصفهان با سهم ۷.۶ درصدی در رتبه بعدی قرار می‌گیرد و استان‌های خراسان رضوی، فارس و آذربایجان شرقی در رتبه‌های بعدی بیشترین کد بورسی قرار دارند. در این میان استان کهگیلویه و بویراحمد با ۱۸۶ هزار و ۵۸۱ کد معاملاتی در انتهای جدول قرار می‌گیرد. در ۱۹ تیر ماه سال جاری که تعداد دارندگان کد بورسی ۱۵ میلیون نفر بود، امیر هامونی، مدیرعامل فرابورس ایران در بخش خبری ۲۱ شبکه یک سیما تصریح کرد که ۴۹ میلیون نفر دارنده سهام عدالت در این آمار لحاظ نمی‌شوند. با این حال اگر فرض کنیم صرفا حدود ۵۰ درصد از جمعیت ۲۰ میلیون نفری سهام‌داران بورس، روزانه ۳ ساعت(از ۸ و ۳۰ دقیقه صبح تا ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه ظهر که بازار سهام فعالیت می‌کند) با استفاده از وسیله ارتباطی شخصی خود(موبایل، تبلت و…) و با مودم خانگی، بازار سهام را رصد می‌کرده یا معامله انجام می‌داده است باید پذیرفت که مصرف برق این جمعیت ۱۰ میلیونی در کنار جمعیت ۱۷ میلیون نفری دانش‌آموزان و دانشجویان که دست‌کم روزانه ۲ ساعت در کلاس‌های آنلاین حاضر می‌شوند، منجر به رشد معنادار برق در پاییز و زمستان سال جاری شده است.

 البته باید به این دو مورد، افزایش انجام امور اداری، بانکی و… به صورت آنلاین را هم به این سیاهه افزود. تحولاتی که شاید ۱۰ سال آینده در حوزه دولت الکترونیک و آموزش الکترونیک، بانکداری مجازی و… احتمالا رخ می‌داد اما با فشار کرونا زودتر به بار نشست. این همه در حالی است که برخی جریان‌های خاص تلاش کردند، استخراج «بیت کوین» در کشور را عامل افزایش مصرف برق و در پی آن، اجبار نیروگاه‌ها به استفاده از مازوت معرفی کنند. مساله‌ای که منجر شد که برخی اقتصاددانان کشور دست به چرتکه شوند و نتیجه بگیرند که اگر کل بیت کوین جهان در ایران استخراج شود، میزان برق مصرفی آن به اندازه تفاضل میزان استفاده از برق تابستان و زمستان در کشور نیست!

* جوان

– تغییر بودجه صنفی به بودجه ملی

جوان درباره مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه مجلس گزارش داده است:‌ مجلس با تک‌نرخی کردن ارز بودجه به شکل شناور، کاهش تکیه بودجه به نفت، دریافت و توزیع عادلانه مالیات‌ها، توزیع عادلانه یارانه پیدا و پنهان و کاهش تکیه دولت به استقراض، تا حد ممکن بودجه را از یک سند مالی صنفی و بخشی به یک سند مالی ملی تبدیل کرد.

رشد ۴۶ درصدی هزینه‌های جاری دولت، ارز چندنرخی، گشایش حساب ویژه در رابطه با فروش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت و فرآورده در روز، پرداخت حقوق‌های نجومی، اخذ ناعادلانه مالیات، توزیع ناعادلانه یارانه پیدا و پنهان و افزایش سطح استقراض تا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان در صورت رفع نشدن تحریم‌ها و قیمت تمام شده گران تولید کالا و خدمات در دولت، جزو ضعف‌های عیان لایحه بودجه عمومی و شرکت‌های دولتی در سال ۱۴۰۰ بود که مجلس شوراس اسلامی با اصلاحیه بودجه توانسته است ضمن تک‌نرخی‌کردن ارز بودجه به شکل شناور کاهش تکیه بودجه به نفت، دریافت و توزیع عادلانه مالیات‌ها، همچنین توزیع عادلانه یارانه پیدا و پنهان و کاهش تکیه دولت به استقراض تا حد ممکن بودجه را از یک سند مالی صنفی و بخشی به یک سند مالی ملی تبدیل کند.

دولت در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در کمال تعجب بودجه جاری را که عمده آن حقوق، دستمزد و پاداش است با ۴۶ درصد رشد به رقم ۶۳۷ هزار میلیارد تومان رسانده است. این در حالی است که درآمدهای پایدار دولت در بودجه سال آتی تنها رقمی در حدود ۳۲۰ هزار میلیارد تومان است که این‌دست منابع تنها نیمی از هزینه‌های جاری دولت را پوشش می‌دهد و الباقی هزینه‌های جاری از محل فروش دارایی‌های سرمایه‌ای مانند صادرات نفت، فرآورده‌ها و همچنین استقراض از محل فروش دارایی‌های مالی باید تأمین شود که بدین ترتیب کسری تراز عملیاتی دولت رقمی حدود ۳۱۹ هزار میلیارد تومان است که در صورت محقق نشدن درآمدهای پیش‌بینی شده، می‌تواند افزایش بیشتری هم پیدا کند.

از سوی دیگر دولت پیش‌بینی کرده است از محل صادرات نفت و فرآورده‌ها، ۲۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند که مبنای محاسبات رقم فوق صادرات ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت در روز در رقم هر بشکه نفت ۴۰ دلاری با تسعیر ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان است. اگرچه دولت مدعی است که سال آتی می‌تواند روزانه به میزان فوق نفت صادر و درآمد تحصیل کند، اما وقتی در یک تبصره قید می‌شود که اگر به هر دلیلی درآمدهای ناشی از صادرات نفت تحصیل نشد، دولت به همان میزان اوراق مالی مبتنی بر نفت در بازار داخلی منتشر کند، مشخص است که دولت هم در رابطه با رفع تحریم و صادرات نفت تردید دارد و هم اینکه می‌خواهد در سال بعد اگر تحریم برطرف نشد اوراق بیشتری منتشر کند.

گفتنی است، واگذاری دارایی‌های مالی نیز در لایحه بودجه سال آتی حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده که رقم بسیار قابل‌ملاحظه‌ای است و باید دید وقتی وضعیت پولی و مالی کشور در شرایط نامناسبی قرار دارد، دولت به چه شکلی می‌خواهد صدها هزار میلیارد تومان اوراق مالی در بازار داخلی منتشر کند.

مجلس شورای اسلامی از همان ابتدا منتقد لایحه بودجه بود، زیرا اولاً در این بودجه هزینه‌های جاری ۴۶ درصد جهش یافته و از سوی دیگر تکیه بسیاری قابل ملاحظه‌ای به صادرات نفت و استقراض مالی شده است. همچنین چند نرخی بودن ارز در بودجه یکی از محل‌های مفسده و رانت شناسایی شد که مجلس شورای اسلامی روی تک‌نرخی کردن ارز بودجه روی رقم ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان تأکید داشت و در بخش یارانه‌های نقدی و غیرنقدی نیز گویا اصلاحات قابل ملاحظه‌ای به انجام رسیده است.

دولت برای ارزهای مسدود بانک مرکزی نرخ تعیین نکند

شاید تاریخ اقتصاد ایران به یاد نداشته باشد که حجم پایه پولی در طول ۱۵ ماه منتهی به آذرماه سال ۹۹ با ۴۰ درصد رشد به مرز ۴۰۶ هزار میلیارد تومان رسیده باشد. بررسی ریشه خلق پول داغ در اقتصاد، ما را به این مهم می‌رساند که در مدت یاد شده خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. از این‌رو به نظر می‌رسد دولت با فروش دارایی‌های بلوکه خارجی خود به بانک مرکزی از بانک مرکزی ریال دریافت کرده است. در همین راستا اخیراً عبدالناصر همتی نیز عنوان کرد که عمده دارایی‌های بلوکه در بانک‌های خارجی متعلق به بانک مرکزی است. از این‌رو باید هوشیار بود که دولت در زمان آزادسازی دارایی‌های خارجی بانک مرکزی در آینده برای این ارزها نرخ تعیین نکند و مدیریت نرخ در اختیار بانک مرکزی و بازار باشد.

دریچه‌های مداخله ارزی

یکی از دریچه‌های مداخله ارزی دولت در بازار ارز، بودجه سال ۱۴۰۰ است. دولت در این بودجه نرخ‌هایی، چون ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومان (ارز کالاهای اساسی و دارو)، ارز ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان (ارز صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی)، ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان (ارز شرکتی) را پیش‌بینی کرده، اما مجلس شورای اسلامی معتقد است که ارز چند نرخی بودجه، رانت و فساد به وجود می‌آورد. از این‌رو ارز بودجه سال آتی باید تک‌نرخی باشد.

محمد رشیدی عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق در رسانه ملی گفت: به همین علت درآمدهای نفتی را در حداقل وضع قابل اعتماد و شدنی بستیم و مازاد بر آن را به سقف دوم موکول کردیم که اگر این درآمدها محقق شد، دولت اختیار داشته باشد آن را در سرفصل‌های تنظیم شده از جمله حوزه‌های عمرانی، محرومیت‌زدایی و اشتغالزایی هزینه کند؛ بنابراین بودجه دو سقفی و دو زمانی دیده شده است. عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ گفت: مالیات‌های حقوق را به گونه‌ای در نظر گرفتیم که به نفع اقشار کم‌درآمد و حقوق‌های پایین‌تر باشد.

وی با بیان اینکه بر اساس لایحه دولت، میزان افزایش حقوق کارکنان دولت ۲۵ درصد در نظر گرفته شد، ادامه داد: تا سقف حقوق ۴ میلیون تومان را از مالیات معاف کردیم و حقوق ۴ تا ۸ میلیون تومان باید ۱۰ درصد مالیات بپردازند و عمده حقوق‌بگیران، کمترین مالیات را می‌پردازند. عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ با اشاره به اینکه در این بودجه هفت محور را در نظر گرفتیم، ادامه داد: حفظ قدرت خرید مردم، حمایت از اقشار ضعیف، رونق تولید و اشتغال، محرومیت‌زدایی، حذف رانت و کاهش تبعیض، توجه ویژه به سلامت مردم، توجه ویژه به فرهنگ و خانواده، فرزندآوری، مباحث جمعیتی و تقویت انضباط مالی و اصلاح ساختاری بودجه از جمله این محورهاست.

الیاس نادران، رئیس کمیسیون تلفیق در گفت‌وگوی ویژه خبری با اشاره به اینکه این کمیسیون، ساختار و روش لایحه بودجه را اصلاح کرد، افزود: در جاهایی که اتکای به درآمدهای نفتی، بسیار زیاد بود با همراهی نمایندگان دولت تلاش کردیم آن‌ها را به اوراق مالی و به شیوه‌های دیگر تأمین مالی بودجه انتقال دهیم.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ هم گفت: بین ۷۰ تا ۸۰ درصد افکار خود را درباره اصلاح ساختار بودجه توانستیم انجام دهیم که بخش زیادی از این میزان به علت ظرفیت‌های اجرایی دولت، موجود بود یعنی ظرفیت‌های اجرایی دولت هم در نظر گرفته شد.

الیاس نادران افزود: تصمیم نهایی کمیسیون تلفیق بر این شد که افزایش ۲۵ درصدی حقوق برای همه حقوق‌بگیران دولت در نظر گرفته شود با سقف ۱۵ برابر حداقل حقوق، یعنی تا حدود ۳۳ میلیون تومان.

وی با اشاره به اینکه نظام مالیات‌بندی را هم به نفع طبقات پایین جامعه تغییر دادیم، اضافه کرد: دولت طبقات مالیاتی را به نحوی تنظیم کرده بود که بیشترین فشار روی حقوق‌های پایین بود، اما با اقدام کمیسیون تلفیق، مالیات پرداختی حدود ۹۰ درصد کارکنان دولت بین ۱۰ تا ۱۵ درصد شد. نادران با بیان اینکه نظام پرداخت کشور به هم ریخته است، گفت: هر کسی که به مرکز قدرت، نزدیک‌تر بوده، در پی آن بود که امتیازی را بگیرد.

وی اضافه کرد: در بخش اعتباری هزینه‌ای دولت، بیش از ۹۰ درصد پرداخت‌ها به نوعی پرداخت حقوق و دستمزد به کارکنان است.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ گفت: بنا به اظهارات وزیر نفت، صادرات نفت و میعانات گازی در بودجه سال آینده ۳/ ۲ میلیون بشکه در روز در نظر گرفته شده و مصرف داخلی هم ۲/ ۲ میلیون بشکه در روز است.

نادران با اشاره به اینکه این اگرها، پیش‌شرط‌های سختی بود، افزود: اینکه حاکمیت را تحت فشار قرار دهیم که شرایط سیاسی را به نحوی تغییر دهد که امکان صادرات بیشتری فراهم شود، یعنی بودجه را اهرمی برای فشارهای سیاسی برای سازش و کوتاه آمدن حاکمیت قرار می‌دهیم.

وی گفت: از آن طرف هم فروش نفت تا سقف پیشنهادی دولت را منع نکردیم، به همین علت بودجه را دو سقفی و دو زمانی بستیم.

نادران افزود: درآمد نفتی بودجه سال آینده را ۲۶۱ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی کردیم، در حالی که دولت حجم وابستگی به نفت را ۳۹۴ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی کرده بود.

وی با تأکید بر اینکه بودجه، بسیار منعطف و روان است، خاطرنشان کرد: امسال تلاش کردیم بودجه را به نفع مردم تغییر دهیم و به جای اینکه طبقات خاص و افراد نزدیک به مرکز حاکمیت بتوانند از رانت‌های مختلف استفاده کنند، عموم مردم می‌توانند از آن استفاده کنند تا قدرت خرید مردم نسبت به امسال کمتر نشود.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ گفت: دولت قیمت ارز را در سال آینده بدون احتساب ۸ میلیارد دلار کالاهای اساسی، مبلغ ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان محاسبه کرده است. الیاس نادران افزود: دولت درآمد ارزی سال ۱۴۰۰ را از فروش نفت ۱۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار اعلام کرده است که از این مبلغ ۸ میلیارد دلار، ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی است و مابقی آن ارز ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان و ترکیب وزنی این‌ها ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان است.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ گفت:‌ مجلس عنوان کرده دولت با هر نرخی که ارز را در بازار فروخت، امکان انعطاف بودجه وجود دارد.

وی درباره طرح رتبه‌بندی معلمان هم افزود: در بند (و) تبصره ۲ مبلغ ۹۰ هزار میلیارد تومان به‌طور کلی برای آموزش و پرورش در نظر گرفته شده است که در کمیسیون تلفیق تصمیم گرفته شد این موارد را از هم تفکیک کنیم، به علت اینکه سهم بخش‌های مختلف مشخص شود و به مشکل سال ۹۹ درباره اختلال پرداختی به بازنشستگان کشوری و تأمین اجتماعی دچار نشویم و این موارد مرتفع شود. رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ درباره تکلیف یارانه‌ها هم گفت: بر اساس ایده اولیه مجلس که هنوز به جمع‌بندی نرسیده است، پیشنهاد شد کارت‌های اعتباری برای خرید مردم در نظر بگیریم که ظرفیت اجرایی آن با اراده دولت وجود داشته باشد.

وی افزود: با اجرای این طرح، یک اعتباری را برای مردم در نظر می‌گیریم که در خرید از مراکز خاص بتوانند از تخفیف قابل توجهی برخوردار شوند.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ ادامه داد: اگر مجلس نتواند دولت را متقاعد به عملیاتی کردن این روش کند، مجبوریم با یارانه نقدی آن را جبران کنیم.

ساماندهی یارانه‌ها

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر دولت یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی را به حدود ۷۸ میلیون نفر پرداخت می‌کند و به تعدادی هم یارانه بنزین و معیشتی که از پارسال شروع شده است، پرداخت می‌کند.

وی تصریح کرد: آنچه مدنظر مجلس بود، این است که با فرض اینکه دولت شناسایی خودش را درست انجام داده باشد، از این ۵۸ میلیون نفر که در لایحه بودجه ۱۴۰۰ هستند، نسبت به شرایط موجود حمایت بیشتری کنیم و یارانه‌ها را تحت عنوان یک مبلغ در اختیار افراد قرار دهیم و مابقی یارانه‌بگیران که حدود ۲۰ میلیون نفر هستند دریافتی‌شان نسبت به شرایط امروز بیشتر و احتمالاً تا دو برابر خواهد شد، ولی نسبت به طبقه پایین دریافتی کمتری دارند.

رئیس کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ افزود: در سال آینده فقط یک یارانه داریم. البته یک پیشنهاد یارانه بنزین هم ارائه شده که در آن به خانوارهایی که یک یا دو خودرو دارند و از کارت سوخت خود استفاده می‌کنند و خانوارهایی که اصلاً خودرو ندارند که تعداد آن‌ها نصف جمعیت کشور است هم پیش‌بینی شده که برای هر نفر ۱۵ لیتر در نظر گرفته شود که در یک سامانه امکان خرید و فروش داشته باشند و اگر بین خود مردم خرید و فروش ممکن نشد، افراد مازاد بنزین را به دولت بفروشند که در حال حاضر احکام آن نوشته شده است. محمد رشیدی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ در ادامه این برنامه گفت: در موضوع کالاهای اساسی و ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی با رانت جدی مواجه بودیم که مجلس این ارز را آزاد و در لایحه بودجه محاسبه می‌کند. از طرف دیگر به مصرف‌کننده و تولیدکننده یارانه می‌پردازد. عضو هیئت رئیسه کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۰ افزود: به واردکنندگان دارو هم فرصت می‌دهیم که مابه‌التفاوت را از دولت بگیرند و حتی از شرکت‌های بیمه هم کمک می‌گیریم و نباید دارو برای مردم دغدغه شود.

رشیدی در رابطه با بودجه هدفمندی یارانه‌ها نیز گفت: در تبصره ۱۴، مبلغ ۵۰ هزار میلیارد تومان را از منابع هدفمندی برای حمایت از بنگاه‌های متوسط و کوچک در نظر گرفتیم. احکام بودجه بسیار محکم بسته شده و ۲۷ هزار میلیارد تومان اوراق برای بخش کشاورزی، آب‌های مرزی، مراتع، جنگل‌داری، آبخیزداری، تولید بذر و کود در نظر گرفته شده است.

– «کثافت» ‌هایی که منجی درآمدهای ارزی شدند

جوان از اظهارات عجیب وزیر نفت برای مصادره‌کردن صادرات فرآورده‌های نفتی خبر داده و نوشته است:‌ در حالی که وزارت نفت در حوزه ساخت پالایشگاه موضع خود را رسماً اعلام کرده و آن را کثافت‌کاری می‌داند، اما زنگنه در یک موضع گیری دیگر، افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی را نشانگر یک پیروزی دانست!

 وزیر نفت برای دستاوردسازی غیرارادی که اصولاً ارتباطی به تفکر حاکم بر وزارت نفت ندارد، افزایش صادرات فرآورده‌های نفتی را مایه فخر و مباهات این وزارتخانه دانسته و گفته است: «در سال‌های اخیر مشکل سرمایه‌گذاری داشتیم؛ دشمن ما به دنبال نابودی‌مان بود، اما ما در همین دوران بالاترین رکورد صادرات فرآورده نفتی را داشتیم.»

او درست می‌گوید؛ یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی که توانسته صادرات را از محدودیت نجات دهد، تجارت فرآورده‌های نفتی ایران است، اما پرسش مهم اینجاست که چنین دستاوردی آیا ارتباطی به وزیر نفت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است نگاهی به اظهارات چندماه پیش بیژن نامدار زنگنه داشته باشیم.

وی در اظهاراتی عجیب و متناقض با اسناد بالادستی کشور، پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری دانسته و از اینکه در طول ۱۵ سال وزارت خود بر نفت، هیچ پالایشگاهی نساخته به خود بالید. او در همه این مدت، نه تنها هیچ پروژه پالایشی را به سرانجام نرساند، بلکه با ابطال مجوزهای خوراک برخی شرکت‌های پالایشی به روند خام فروشی دامن زد؛ البته وزارت نفت معتقد است، زنگنه دشمن پالایشگاه‌سازی نیست که اگر بود، در زمان مدیریت دوم او در نفت، جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده بنزین تبدیل نمی‌شد.

مرهون دولت قبل

بارها به این توهم پاسخ داده شده که چنین موفقیتی اصولاً هیچ ارتباطی به مانیفیست وزیر نفت ندارد، چراکه او رسماً طرز تفکر خود را سر مسئله ساخت پالایشگاه ابراز داشته است. تبدیل ایران به صادرکننده بنزین و فرآورده‌های نفتی به دلیل پروژه‌های بهینه‌سازی و افزایش ظرفیتی است که در دولت گذشته کلید خورد و اجرایی شد. یکی از عوامل دیگر این مهم نیز به تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مربوط می‌شود که به استناد اعتراف زنگنه با پیشرفت حدود ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم شد و این دولت، مجبور به تکمیل آن شد، وگرنه به سرنوشت سایر پروژه‌های دیگر نفتی مبتلا می‌شد و کاملاً مسکوت می‌ماند. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران به صادرکننده فرآورده‌های نفتی تغییر چهره داده، به دلیل پروژه‌هایی است که در دورانی جز دوره زنگنه تصویب و اجرایی و اغلب تکمیل شده است، ولی از آنجا که تفکر امروز وزارت نفت، چیزی جز عقب‌ماندگی در حوزه پالایش نداشته و ندارد، طبیعی است از دستاوردی مایه بگذارد که با آن بیگانه است.

به وزارت نفت باشد، همه پالایشگاهای کشور را از مدار فعالیت خارج کرده و با صادرات نفت خام، کشور را به واردکننده تبدیل می‌کند، کما اینکه نگاهی به دوره‌های وزارت زنگنه، نشان می‌دهد در دوره او – به‌جز سه سال اخیر- ایران بیشترین واردات بنزین را داشته و در حوزه صادرات فرآورده‌های نفتی، همواره درجا زده است.

بی‌توجهی ژنرال به پالایشگاه‌سازی یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت تحریم‌ها در کاهش شدید صادرات نفت ایران بوده و است. روزهایی که به وزیر نفت گفته می‌شد صنعت پالایشی را برای کورکردن تحریم‌های احتمالی توسعه دهد، ولی تصمیم مقام عالی وزارت، همانی بود که امریکا آن را می‌پسندید. ایجاد وابستگی شدید به صادرات نفت خام، محصول تفکری است که معتقد است برای در امان ماندن از تحریم‌ها، باید ابتدا مشکلات سیاسی و بین‌المللی با کدخدا برطرف‌شده تا همه چیز در شرایط عادی قرار گیرد.

گروگان‌گیری منافع ملی با این ابزار، اما در هشت سالی که زنگنه وزیر نبود، به کنار رفت و خروجی‌اش این روزها به کمک کشور آمده است؛ چه در دوران دولت کارگزاران که دو پالایشگاه بندرعباس و شازند ساخته شد و چه در دولت قبل که پالایشگاه ستاره خلیج فارس به مرحله اجرا درآمد خبری از تفکرات زنگنه‌ای نبود، ولی به محض آنکه او وزیر نفت شد، دوباره کشور در مدار خام فروشی قرار گرفت.

 کدام پالایشگاه؟

این حقیقت عیان را نمی‌توان کتمان کرد، هرچند وزارت نفت بخواهد ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را به نام خود تمام کند و با آمارسازی‌های خسته‌کننده، آن را دستاوردی برای خود بداند، ولی اصل ماجرا این است که در صورت حاکم‌بودن تفکر امروز برگذشته، کشور در وضعیتی بسیار وحشتناک‌تر از امروز قرار داشت.

بخش مهمی از ارزهایی که وارد کشور می‌شود، مرهون پالایشگاه‌هایی است که وزارت نفت دوستشان ندارد و، چون مجبور است از آن‌ها حمایت کند، در ظاهر هم که شده به آن‌ها می‌بالد.

تنها دستاورد پالایشی وزارت نفت طی هفت سال اخیر، ایده ساخت هشت پالایشگاه ۶۰ هزار بشکه‌ای در سیراف بود که قرار بود، در سال ۹۶ افتتاح شوند، ولی هنوز در مرحله خاکبرداری باقی مانده و بعید است حتی در دولت آینده نیز به سرانجام روشنی برسد. فراموش نشود در همین دولت بود که پالایشگاه نفت هرمز دچار یک تصمیم غلط شد؛ این پالایشگاه قرار بود در ۱۰کیلومتری بندرعباس و با ظرفیت پالایش ٣٠٠ هزار بشکه نفت‌خام فوق سنگین و در مجاورت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ساخته شود، اما زنگنه دستور داد این مجوز هم باطل شود. علل مختلفی منجر به احداث این پالایشگاه در کنار ستاره خلیج‌فارس شده بود که یکی از آن‌ها استفاده از هیدروژن مازاد تولید شده در پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس به منظور بهبود کیفیت فرآورده‌های تولیدی در این پالایشگاه بود.

این نمونه‌های ساده نشان می‌دهد اگر وزارت نفت اندکی به پالایشگاه‌سازی واقعی و نه پفکی اهمیت می‌داد کشورمان بسیار زودتر از گذشته با صادرات فرآورده‌های نفتی، می‌توانست با قدرت بیشتری به جنگ تحریم‌ها برود.

* جهان صنعت

– رمزگشایی از نقش دولت در ریزش بورس

جهان صنعت درباره ریزش بورس گزارش داده است: بازار سرمایه این روزها به عرصه خودنمایی نمایندگان مجلس و مدیران دولتی بدل شده است. در تازه‌ترین اظهارات، سیدناصر موسوی‌لارگانی- عضو هیات‌رییسه مجلس- در صفحه شخصی خود در توئیتر نسبت به اظهارات اخیر محمود واعظی، رییس دفتر رییس‌جمهور در خصوص لزوم عدم دخالت مجلس در بورس واکنش نشان داد و اعلام کرد: «واعظی رییس دفتر روحانی از متهمان مداخله در بورس است، اما با فرار به جلو از مجلس می‌خواهد در کار بورس دخالت نکند.» در همین حال نصرالله پژمانفر- رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس- از ارسال نامه‌ای به رییس‌جمهوری خبر داده که در آن حسن روحانی و دیگر مدیران دولتی را به مداخله در بازار سرمایه متهم کرده است. مجلسی‌ها و مدیران دولتی در حالی شمشیر را برای یکدیگر از رو بسته‌اند که معامله‌گران همچنان با ترس و نگرانی از کاهش ارزش سهام خود، اظهارات رسانه‌ای آنها را دنبال و آینده مبهمی را برای بازار سرمایه ترسیم می‌کنند. در همین حال رییس کمیسیون اقتصادی مجلس هم از خاموش شدن سامانه‌های نظارتی بورس در ماه‌های گذشته سخن گفته بود که به شائبه یک طرفه شدن بازار سرمایه و اجحاف در حق سهامداران خرد دامن زد. این اظهارات البته از سوی مدیرعامل فرابورس ایران با توضیحات فنی به کلی رد شد و سیاوش وکیلی- مدیر روابط‌عمومی سازمان بورس- هم در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» این اظهارات را شامل و جامع توصیف کرد و موضوع دستکاری در سامانه‌های نظارتی بورس را از هر توضیح دیگری بی‌نیاز دانست. با این حال تحلیلگران بازار سرمایه نیز گوشزد می‌کنند که تنها نیاز کنونی بازار سهام، بازگشت ثبات و آرامش و پرهیز مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس از مداخله و اظهارنظرهای غیرکارشناسی در بحث بازار سرمایه است.

رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هفته گذشته در یک برنامه گفت‌وگو محور تلویزیونی گفت: «در هفته‌های گذشته نامه‌ای به رییس‌جمهوری در رابطه با بورس نوشتم که به صورت محرمانه و طبقه‌بندی شده ارسال شد و من به ایشان تذکرات جدی دادم که شما و عوامل شما در این موضوع دخالت دارید.» پژمانفر در پاسخ به این سوال مجری برنامه که آیا این امر برای شما محرز است، گفت: «بله؛ ما دخالت شخص رییس‌جمهوری و مسوولان این امر را در رابطه با مداخلات در بورس مکتوب کردیم و به شخص رییس‌جمهوری گفتیم که دخالت‌های شما دارد وضعیت را در بورس نابسامان می‌کند و این هم اسناد آن است؛ اما به علت طبقه‌بندی محرمانه بسیاری از اسناد خیلی نمی‌توانیم این مسائل را شفاف ارائه کنیم. اما ما این اسناد را به رییس‌جمهوری ارائه داده‌ایم و در کمیسیون اصل ۹۰ هم داریم که دستورهای شخص رییس‌جمهوری و مسوولانی که مرتبط با ایشان هستند از جمله مسوولان دفترشان در واقع این وضعیت نابسامان را در بورس ایجاد کرده است.» وی افزود: «اینها دخالت‌هایی است که مطمئنا با یک رویکرد سیاسی انجام شده برای اینکه بتوانند روش‌های غلط خود را در این عرصه توجیه کنند.» با این حال ناظران بازار سرمایه بر این باورند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مساله بازار سرمایه بیش از آنکه نگاه اقتصادی و کارشناسی داشته باشند به جنگ سیاسی با دولت برخاسته‌اند و در برخی مواقع مساله را شخصی کرده‌اند. به ویژه آنکه در پیشینه بسیاری از نمایندگانی که با ادبیات تندی در رابطه با سیاست‌های دولت در بورس سخن می‌گویند، سابقه درگیری‌های لفظی و اظهارنظرهای سیاست‌زده دیده می‌شود. نمایندگان مجلس شورای اسلامی این روند را از ابتدای ورود به دستگاه قانونگذاری در دوره جدید در پیش گرفته‌اند. طی ماه‌های گذشته هر بار که شاخص کل با افت مواجه شده است، اعتراض نماینگان مجلس علیه دولت بالا گرفته و حتی موضوع ورود قوه قضاییه به روند معاملات بازار سرمایه را نیز مطرح کرده‌اند. به نحوی که حتی در هفته گذشته امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی- نایب‌رییس مجلس- از ارسال نامه‌ای به رییس قوه قضاییه برای مداخله در موضوع بازار سرمایه خبر داد. این در حالی است که فعالان و تحلیلگران بازار سرمایه تداوم ریزش شاخص را عموما محصول هیجان معامله‌گران تازه وارد و سیاست‌های پولی دولت می‌دانند و ورود قهری به بازار را چندان تایید نمی کنند. از سوی دیگر تحلیلگران بازار سرمایه نوع سیاستگذاری‌های دولت در بازار سرمایه را هم خالی از اشکال نمی‌بینند. از جمله سیاست‌های بانک مرکزی، سیاست‌های وزارت اقتصاد در نحوه و زمان عرضه صندوق‌های قابل معامله دولتی، مصاحبه‌های گاه و بیگاه مسوولان دولت و دعوت‌های بدون پشتوانه از مردم برای ورود به بورس، دستکاری قیمت محصولات شرکت‌های بورسی و مواردی از این دست از جمله سیاستگذاری‌های آسیب‌زای دولت در بازار سرمایه بوده است.

شائبه عدم نظارت در بازار سرمایه

در حالی که دعوای سیاسی دولت و مجلس بر سر بورس بالا گرفته است، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس هم با اظهاراتی آتش ترس معامله‌گران خرد را داغ‌تر کرد. محمدرضا پورابراهیمی اظهار کرده بود: «جای تاسف دارد که حتی بخش‌هایی از نرم‌افزارهای نظارتی که از قبل در مجموعه فعالیت‌های بازار سرمایه برای رصد فعالیت‌ها، جلوگیری از تخلفات، دستکاری قیمت‌ها و ضرر و زیان به مردم به‌کار گرفته شده بودند در طول ماه‌های اخیر یا به طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته یا به شکلی جدا شده و از حوزه تصمیم‌گیری خارج شده است.» این اظهارات اما با واکنش مدیران سازمان بورس و اوراق بهادار مواجه شد. معاون شرکت بورس تهران در این باره توضیح داد: حدود دو ماه گذشته با همکاری بازار و معاونت توسعه بورس تهران، طرحی تحت عنوان مارکت ایمپکت یا اثر بازار مطرح شد که هیات‌مدیره بورس تهران هم با کلیات طرح موافقت کرده است. محمود گودرزی در گفت‌وگو با بورس ۲۴ اظهار کرد: آنچه باید بدانیم این است که بازیگران عمده و خرد در معاملات یک سهم دخیل هستند، اما بعضا معاملات خرد توسط بازیگران بزرگ بازار تحت تاثیر قرار می‌گیرند. وی افزود: ناظران سازمان بورس، فرابورس و بورس تهران، به محض اینکه معامله انجام می‌شود، می‌توانند با اسم و مشخصات ببینند که چه کارگزاری با چه حجم و قیمتی معامله کرده است، سامانه پیشرفته بیدار مبتنی بر هوش مصنوعی است و تمام خروجی‌هایی که ناظرین بخواهند با کدنویسی از آن استخراج و بررسی می‌کنند. سامانه‌های مختلفی در خود بازار وجود دارد که ناظر می‌تواند ورود و اعمال قانون کند، تمام مواردی که در دستورالعمل معاملات و آیین‌نامه‌ها وجود دارد و هر آنچه که ناظرین می‌خواهند اجرا می‌شود.

تحول سامانه‌های نظارتی

در همین حال مدیرعامل فرابورس ایران نیز با بیان اینکه در همه نقاط دنیا نظارت بر معاملات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است از رصد تخلفات بازار با استفاده از سامانه‌های نظارتی هوشمند و اتوماتیک خبر داد. امیر ‌هامونی در تشریح وضعیت نظارت معاملات و بهره‌مندی از تکنولوژی در کشف تخلفات به پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا) گفت: حضور پررنگ سهامداران در بازار سرمایه و اعتماد به این بازار در چند سال گذشته موجب افزایش چشمگیر نقدشوندگی این بازار نسبت به گذشته شده به طوری که پویایی و نشاط در این بازار دوچندان شده است ضمن اینکه این حضور، اهمیت نظارت بر معاملات را نیز بیش از گذشته آشکار می‌سازد. ‌هامونی با اشاره به اینکه در جلسه اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص سامانه‌های نظارتی سوال شد که چرا تغییر کردند و بعضا کنار گذاشته شدند، عنوان کرد: برخی سامانه‌های قدیمی با عنوان سمپا و سمپاپرو در گذشته فعالیت می‌کردند که مربوط به سامانه معاملات قبل از اتوس بودند، اما با خرید سامانه معاملات اَتوس، فرانسوی‌ها برای سامانه نظارتی سامانه آرامیس را پیشنهاد کردند که به مرور و با افزایش عمق بازار تصمیم بر آن شد تا در کنار سامانه آرامیس از تکنولوژی‌های داخلی نیز استفاده شود. به گفته وی سامانه‌های نهان، بیدار و بی‌آی به عنوان تکنولوژی‌های داخلی در زمینه سامانه‌های نظارتی مورد استفاده قرار گرفتند و این سامانه‌ها در کنار سامانه آرامیس توسعه پیدا کردند. وی با بیان اینکه رصد تخلفات بازار همانند سایر بورس‌های جهان در حال حاضر با استفاده از سامانه‌های نظارتی هوشمند انجام می‌شود توضیح داد: سامانه‌های نظارتی به دو صورت آنی (Real-time) یا دوره‌ای (Historical) معاملات و کدهای بورسی را نظارت و تحلیل می‌کنند، البته نوع و ماهیت داده‌ها می‌تواند در نحوه نظارت تاثیر داشته باشد. او با اشاره به اینکه در یکی دو سال اخیر نیز تلاش‌هایی صورت گرفت تا از سامانه‌های نظارت خارجی که در دنیا معروف هستند استفاده شود، ادامه داد: قرارداد خریدی به همین منظور امضا شد که کارهای مربوط به آن نیز پیش رفت، اما مساله تحریم‌ها به وجود آمد و دیگر نتوانستیم از این سامانه‌ها استفاده کنیم به گفته ‌هامونی سامانه‌های نظارتی در حال حاضر، به صورت هوشمند عمل کرده و در صورت بروز تخلفات، این سامانه‌ها به صورت اتوماتیک تخلف را شناسایی می‌کنند. هم در فرابورس ایران و هم در بورس اوراق بهادار تهران این نظارت‌ها توسط معاونت نظارت بر بازار و مدیریت‌های مربوطه به شکل مستمر انجام می‌شود. ‌هامونی همچنین اشاره کرد که سامانه‌های داخلی در حال کار هستند و در زمینه هوش مصنوعی تلاش‌هایی نیز صورت می‌گیرد تا از تکنولوژی ماشین لرنینگ، دیپ لرنینگ و حوزه‌هایی نظیر اینها استفاده کنیم. مدیرعامل فرابورس ایران همچنین به دو چالش در حوزه سامانه‌های نظارتی اشاره کرد و گفت: یکی آنکه دسترسی به دیتاهای سایر دستگاه‌ها وجود ندارد که به موجب ماده ۱۹ بازار اوراق بهادار قاعدتاً دستگاه‌های دیگر باید دیتا به ما بدهند تا نظارت را قوی‌تر کنیم و دوم آنکه در خصوص برخی از تخلفات که در بازار محرز می‌شود نیازمند حمایت‌های قانونی هستیم تا به عنوان مثال کانال‌هایی را که برای منفعت شخصی سیگنال می‌دهند با مشخصات صاحب کانال اطلاع‌رسانی کنیم که در این زمینه نیازمند تدوین قوانین لازم هستیم. وی یادآور شد: به عنوان نمونه نتیجه این بررسی‌ها، مسدودسازی کدهای بورسی یا عدم تایید معاملات در برخی نمادها و در موارد پیچیده‌تر بعضا تشکیل پرونده‌های قضایی و کیفری و مواردی از این دست است که تخلف در عملکرد برخی کدهای معاملاتی شناسایی شده است.

* دنیای اقتصاد

– ثبت زیان انباشته ۴۳هزار میلیاردی خودروسازان

دنیای‌اقتصاد وضعیت خودروسازان را بررسی کرده است: اطلاعات و صورت‌های مالی منتهی به پایان آذر سال جاری سه شرکت خودروساز بزرگ کشور (ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو) که در سایت کدال سازمان بورس منتشر شده نشان از زیان انباشته بیش از ۴۳ هزار میلیارد تومانی سه شرکت یاد شده تا پایان فصل پاییز دارد، این در شرایطی است که زیان تولید نیز در بازه مذکور به مرز ۵/ ۱۶هزار میلیارد تومان رسیده است.

 طبق گزارش مالی یاد شده؛ خودروسازان تا پایان شهریور ۴۰هزار میلیارد تومان زیان انباشته را ثبت کرده بودند که این رقم با افزایش ۵/ ۷ درصدی به ۴۳ هزار میلیارد رسیده است. بر این اساس زیان تولید نیز با در مقایسه با ۹ ماهه سال گذشته رشد ۳۶درصدی را نشان می‌دهد. زیان تولید خودروسازان سال گذشته در همین بازه زمانی بیش از ۱۲هزارمیلیارد تومان بود. به این ترتیب در شرایطی خودروسازان در فصل پاییز نیز در مدار زیان دهی قرار گرفتند که شورای رقابت در هفته گذشته تحت فشار سازمان بازرسی و همچنین مسوولان صنعتی کشور با عقب نشینی از آزادسازی برخی محصولات خودرویی بر رویه پیشین این شورا تاکید کرد.

رضا شیوا رئیس شورای رقابت در نشست خبری که در روز پایانی دی برگزار کرد به نوعی آب پاکی را روی دست مدیران خودروساز ریخت و اعلام کرد این شورا با توجه به افت قیمت خودرو برای اینکه رفتاری هیجان انگیز در بازار انجام ندهد مجوزی برای افزایش قیمت خودروسازان در سه ماهه پایانی سال صادر نخواهد کرد. این در حالی است که به گفته شیوا براساس استعلام این شورا از بانک مرکزی نرخ تورم بخشی برای محصولات ایران خودرو و خودروسازی سایپا در بازه زمانی سه ماهه از آخرین مجوز افزایش قیمت (آبان ماه ۹۹) رشدی حول و حوش ۱۴ درصد را به خود دیده است.

خودروسازان در سال جاری با مجوز وزارت صمت سه بار اقدام به افزایش قیمت کردند این در شرایطی است که تصور می‌شد با روند صعودی قیمت‌ها، از زیان انباشته یا در نهایت از زیان تولید در سال‌جاری کاسته شود، حال آنکه ظاهرا مجوز افزایش قیمت نیز نتوانسته تاثیر زیادی بر زیان‌دهی تولیدکنندگان داشته باشد. به گفته کارشناسان و فعالان صنعت خودرو زیان‌دهی تولید تنها با آزادسازی قیمت‌ها قابل تحقق است؛ این در حالی است که این امر مخالفان جدی در دولت و حتی قوه‌قضائیه دارد. به این ترتیب با عقب‌نشینی شورای رقابت از تغییر رویه قیمت‌گذاری باید در انتظار ضرر و زیان بیشتری از ناحیه تولید در دو ماه پایانی سال و همچنین سال ۱۴۰۰ باشیم. حال سوالی که مطرح می‌شود این است چرا شورای رقابت که چندی پیش مجوزی برای آزادسازی قیمت ۱۸ خودروی کم تیراژ را صادر کرده بود از تصمیم خود برگشته و نه تنها مجوز یاد شده را تا پایان سال به حالت تعلیق در آورده است، بلکه به مدیران خودروساز اعلام کرده آنها تا پایان سال جاری مجوزی برای افزایش قیمت محصولات پرتیراژ تولیدی خود نیز دریافت نخواهند کرد؟ همان‌طور که عنوان شد بخشی از این مساله مربوط به انتقاداتی می‌شود که بعد از مجوز افزایش قیمت محصولات کم تیراژ متوجه شورای رقابت شد. این اقدام شورای رقابت در آن مقطع حتی با مخالفت علیرضا رزم‌حسینی وزیر صمت نیز روبه‌رو شد. رزم‌حسینی این اقدام را باعث افزایش قیمت خودروها در بازار عنوان کرد و آن را ناشی از بی‌تدبیری اعضای شورای رقابت دانسته بود.

در شرایطی که شورای رقابت معتقد است باید از بروز رفتار هیجانی در بازار جلوگیری کرد و بر اساس همین منطق اجازه افزایش قیمت محصولات تولیدی خودروسازان را تا پایان سال تعلیق کرده است به نظر می‌رسد دود این مساله به چشم شرکت‌های خودروساز برود زیرا همان‌طور که رئیس شورای رقابت اعلام کرد تورم‌بخشی خودروسازان حدود ۱۴ درصد است و زمانی که به رغم این تورم به آنها اجازه افزایش قیمت داده نمی‌شود این مساله به آن معنا است که چاه زیان انباشته شرکت‌های خودروساز عمیق‌تر خواهد شد.

مدیران خودروساز بارها اعلام کرده‌اند انباشت زیان در شرکت‌های تحت مدیریت‌شان تنها یک دلیل دارد و آن اصرار سیاست‌گذار کلان به اجرای سیاست قیمت‌گذاری دستوری است.

همان‌طور که عنوان شد تغییر زمان قیمت‌گذاری از سالانه به فصلی در سال جاری و صدور سه مجوز افزایش قیمت از سوی شورای رقابت هر چند نتوانست جلوی حرکت خودروسازان را در جاده زیان‌ بگیرد اما تا حدودی از سرعت حرکت آنها در این جاده کاست. قیمت‌گذاری فصلی محصولات تولیدی شرکت‌های خودروساز این امیدواری را برای مدیران ارشد این شرکت‌ها به وجود آورده بود که تداوم این روند با توجه به کاهش نرخ تورم و کنار رفتن ابرهای تیره از افق آینده اقتصادی کشور شرایط را برای شرکت‌های خودروساز به گونه‌ای رقم بزند که آنها بتوانند از چاه زیان‌ خارج شوند. اما این امید با سخنان رضا شیوا در نشست خبری آخرین روز از اولین ماه زمستان تبدیل به سراب شد و به نظر می‌رسد از حالا قابل پیش‌بینی باشد که شرکت‌های خودروساز در صورت‌های مالی که برای سه ماه پایانی سال در سایت کدال منتشر می‌کنند زیان انباشته بیشتری را به ثبت برسانند.

   جزئیات زیان‌دهی خودروسازان

حال سراغ جزئیات زیان‌دهی سه شرکت بزرگ خودروسازی کشور یعنی ایران‌خودرو، سایپا و پارس‌خودرو می‌رویم. سه شرکت یادشده تا پایان آذر در مجموع بیش از ۱۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان زیان تولید را در صورت‌های مالی خود به ثبت رسانده‌اند. در میان این سه شرکت خودروساز ایران‌خودرویی‌ها بیشترین زیان تولید را داشته‌اند که این امر البته به تیراژ بالا و تنوع محصول این شرکت نسبت به سایپا و پارس‌خودرو بازمی‌گردد. صورت‌های مالی ایران‌خودرو در ارتباط با وضعیت این شرکت در سه ماهه فصل پاییز که در سایت کدال منتشر شده است، نشان می‌دهد زیان این خودروساز در بخش فروش محصولات تولیدی به بیش از ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان رسیده است. درآمد ایران‌خودرو تا پایان آذرماه ۹۹ به بیش از ۴۳ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بالغ می‌شود اما این خودروساز بیش از ۴۹ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نیز هزینه کرده است. ایران‌خودرو تا پایان آذرماه سال‌جاری ۳۲۶ هزار و ۴۰۸ دستگاه خودرو تولید کرده و متوسط قیمت محصولات فروخته‌شده توسط این خودروساز حدود ۱۳۴ میلیون تومان بوده است. اما ایران‌خودرویی‌ها به‌طور کلی چه میزان زیان کرده‌اند؟ صورت‌های مالی این خودروساز نشان می‌دهد این شرکت تا پایان آذرماه زیان تولیدی نزدیک به ۱۱ هزار و ۴۵۰ میلیارد تومان را در صورت‌های مالی خود درج کرده است. این میزان زیان‌دهی جمع زیان انباشته بزرگ‌ترین خودروساز کشور را به بیش از ۲۵ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان رسانده است.

آن‌طور که مدیران ارشد ایران‌خودرو ادعا می‌کنند و آن را در صورت‌های مالی خود منعکس کرده‌اند، این شرکت در تمام محصولات تولیدی خود با زیان مواجه بوده است. آبی‌های جاده‌مخصوص از ناحیه فروش ۲۴۰ هزار و ۸۳۰ دستگاه خودرو از اعضای خانواده پژو بیش از ۴هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان زیان کرده‌اند.

متوسط قیمت فروش اعضای این خانواده در صورت‌های مالی ایران‌خودرو ۷۷ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان درج شده است. فروش خانواده سمند نیز برای ایران‌خودرویی‌ها همراه با ضرر بوده است. آبی‌های جاده‌مخصوص تا پایان آذر ۹۹ در مجموع ۴۰ هزار و ۴۳۹ دستگاه از اعضای خانواده سمند را به فروش رسانده‌اند و از محل فروش این تعداد دستگاه خودرو حدود هزار و ۱۷۶ میلیارد تومان ضرر کرده‌اند. متوسط قیمت خودروهای فروخته‌شده از خانواده سمند در حدود ۷۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده است. دنا و رانا دو محصول دیگری هستند که با ضرر توسط این خودروساز به فروش رسیده‌اند. زیان ایران‌خودرویی‌ها از ناحیه فروش ۲۹ هزار و ۸۹۲ دستگاه دنا بالغ بر ۳۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان می‌شود. فروش ۸ هزار و ۵۵۷ دستگاه رانا نیز بیش از ۱۶۴ میلیارد تومان زیان به این خودروساز تحمیل کرده است. تولید دانگ‌فنگ در ایران‌خودرو متوقف شده است اما این خودروساز از ناحیه فروش ۱۰۷ دستگاه از این محصول مونتاژی چینی تا پایان آذرماه زیانی در حدود ۵‌میلیارد تومان را تحمل کرده است. خودروسازی سایپا به‌عنوان دومین خودروساز بزرگ کشور زیانی در حدود ۶۷۲میلیارد و ۵۵۰ میلیون تومان را از محل اختلاف «مبلغ فروش» با «مبلغ بهای تمام‌شده» در صورت‌های مالی خود مربوط به سه ماهه سوم سال‌جاری ثبت کرده است. اما زیان تولید نارنجی‌های جاده‌مخصوص که در صورت‌های مالی آنها تا پایان آذرماه ۹۹ نیز منعکوس شده، بیش از ۳ هزار و ۸۵۰ میلیارد تومان است و این میزان زیان جمع زیان انباشته این خودروساز را تا پایان آذر ۹۹ به بیش از ۱۳هزار میلیارد تومان می‌رساند. سری به جزئیات زیان‌دهی سایپا می‌زنیم.

نارنجی‌های جاده‌مخصوص از ناحیه فروش ۱۳۶ هزار و ۹۹۱ دستگاه تیبا بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان زیان دیده‌اند. در حالی‌که تولید پراید سواری متوقف شده است و سایپایی‌ها تنها تولید و فروش مدل وانت آن (پراید۱۵۱‌) را در دستور کار دارند، صورت‌های مالی ارائه شده توسط مدیران این خودروساز به سازمان بورس تا پایان آذرماه امسال نشان می‌دهد از فروش ۶۸ هزار و ۹۱۷ دستگاه خودرو از اعضای خانواده پراید بیش از ۱۹ میلیارد تومان زیان متوجه دومین خودروساز بزرگ کشور شده است. حال به سراغ پارس‌خودرو می‌رویم، این خودروساز به‌رغم سود بیش از ۷۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومانی که از اختلاف «مبلغ فروش» و «بهای تمام‌شده» به حساب این خودروساز واریز شده است اما همچنان زیان تولیدی در حدود هزار و ۲۴۸ میلیارد تومانی را در صورت‌های مالی خود تا پایان آذرماه به ثبت رسانده است. این میزان زیان، جمع زیان انباشته پارس‌خودرویی‌ها را به بیش از ۴ هزار و ۱۱۰ میلیارد تومان می‌رساند. ‌بهای تمام‌شده در تولید تمام محصولات حاضر در سبد محصولاتی سومین خودروساز بزرگ کشور بیش از قیمت فروش آنها بوده است. پارس‌خودرویی‌ها از ناحیه فروش ۴ هزار و ۲۵۵ دستگاه محصولات گروه S۲۰۰ (ساینا) نزدیک به ۱۱ میلیارد تومان زیان کرده‌اند. این خودروساز که پیش‌تر برای خودروسازی سایپا شرکت مادر خود پراید را مونتاژ می‌کرد همچنان زیان مونتاژ این محصول را در صورت‌های مالی خود درج می‌کند. سومین خودروساز بزرگ کشور از ناحیه مونتاژ ۲۳ هزار و ۷۰۲ دستگاه پراید نزدیک به ۶۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان زیان دیده است. پارس‌خودرویی به‌رغم اینکه محصولات گروه Q۲۰۰ را هم در سبد محصولاتی خود دارند اما در صورت‌های مالی خود در مقابل ردیف این خودرو خط تیره قرار داده‌اند و مشخص نیست چه تعداد از محصول را تا پایان آذر ماه تولید کرده‌اند و از این محل آیا سود کرده‌اند یا همانند سایر محصولات تولیدی این خودروساز تولید گروه Q۲۰۰ نیز با زیان همراه بوده است.

* کیهان

– افزایش غیرقانونی قیمت نان با استفاده از بند هرج‌ومرج‌ساز

کیهان به گرانی نان پرداخته است:‌ در حالی که مسئولان دولتی اصرار دارند که افزایش قیمتی برای نان فعلا مطرح نیست اما افزایش نرخ از سوی نانوایی‌ها با استفاده از یک بند هرج‌ومرج ساز در مصوبه قیمت‌گذاری رخ داده است.

در یکی دو ماه اخیر قیمت نان در اغلب نانوایی‌های تهران در حالی افزایش یافته که مسئولان دولت گفتند افزایش قیمت نان فعلا مطرح نیست.

عباس قبادی؛ دبیر ستاد تنظیم بازار، در یکی از جلسات این ستاد که اوایل ماه گذشته برگزار شد گفت: بحث افزایش قیمت نان فعلا مطرح نیست و اگر بحثی در این باره در رسانه‌ها مطرح می‌شود مسائل کارشناسی است و این به منزله افزایش قیمت نان نیست. قیمت نان همچنان در اختیار استانداری‌های کشور است و هرگونه اظهارنظری در مورد افزایش قیمت نان اظهار نظر فردی و فاقد وجاهت قانونی است.

اگرچه قیمت نان به صورت رسمی افزایش نیافته و هیچ مجوز رسمی از سوی مراجع ذیربط برای آن بعد از مصوبه شهریور ماه ۹۸ صادر نشده اما در واقعیت شرایط به‌گونه‌ دیگری است و بررسی قیمت نان در سطح شهر تهران نشان می‌دهد که بسیاری از واحدهای نانوایی اقدام به افزایش قیمت نان کرده‌اند.   در حال حاضر نانوایی‌ها نان تافتون ۸۵۰ تومانی را یکهزار تومان و سنگک دو هزار تومانی را ۲۵۰۰ تا سه هزار تومان عرضه می‌کنند.

این افزایش محسوس قیمت نان به شکل کاملا بی‌قاعده اعمال شده اما مسئولان همچنان تاکید دارند که افزایش قیمتی برای نان مطرح نیست(!)

بیژن نوروز مقدم؛ رئیس‌اتحادیه نانوایان سنتی تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در پاسخ به اینکه آیا قیمت جدیدی برای نان مصوب شده است؟ گفت: اخیراً قیمت جدیدی برای نان مصوب و اعلام نشده و آخرین افزایش قیمت رسمی نان در شهریورماه سال گذشته اعمال شد.

وی با بیان اینکه قبلا نانوایان به دو دسته آزادپز و دولتی‌پز تقسیم می‌شدند، افزود: در حال حاضر نانوایی‌های آزادپز با دریافت آرد نیمه یارانه‌ای ملزم به رعایت نرخ مصوب شده و عملا به نانوایی‌های نیمه دولتی تبدیل شده‌اند.

رئیس‌اتحادیه نانوایان سنتی تهران ادامه داد: قیمتی که در شهریورماه سال گذشته به صورت رسمی برای نان مصوب و اعلام شد، با توجه به افزایش نرخ تورم و افزایش قیمت تمام کالاهای دیگر هزینه نانوایان را پوشش نمی‌دهد.   البته براساس مصوبه سال گذشته که اعلام شده بود نرخ تا زمانی ملاک عمل است که هزینه‌های تولید افزایش نیافته باشد، بنابراین نانوایی‌ها اقدامی غیرقانونی انجام نداده‌اند.

گفتنی است، قرار دادن این بند در مصوبه افزایش قیمت نان سال گذشته، عملا نوعی هرج‌ومرج در قیمت‌گذاری مهم‌ترین کالای خوراکی مردم ایجاد کرده است.



منبع خبر

تغییر بودجه صنفی به بودجه ملی/ ثبت زیان انباشته ۴۳هزار میلیاردی خودروسازان/ رمزگشایی از نقش دولت در ریزش بورس بیشتر بخوانید »