بدعهدی آمریکاییها از «کربلای۴» تا نقض «برجام»/ امروز در مذاکرات زمین بازی را ما تعیین میکنیم+ فیلم
گروه اخبار داخلی دفاعپرس: در آستانه گرامیداشت هفته دفاع مقدس، سردار سرتیپ پاسدار دکتر «اسماعیل کوثری» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (یکشنبه ۱۳ شهریور) با حضور در خبرگزاری دفاع مقدس، ضمن بازدید، در جریان فعالیت و روند تهیه و تولید خبر در این خبرگزاری قرار گرفت.
در حاشیه این بازدید سردار کوثری در گفتوگویی تفصیلی پاسخگوی سوالات خبرنگاران این خبرگزاری بود که در ادامه بخشی از آن را میخوانید؛
دفاعپرس: در خصوص عملیات کربلای ۴ مباحث مختلفی مطرح میشود، یکی از موضوعات مطروحه در خصوص ناکامی در این عملیات مربوط به مذاکرات «مکفارلین» و «آمیرآمنیر» است؛ اکنون که در شرایطی مشابه و اینبار در خصوص مذاکره با آمریکا جهت احیای برجام قرار داریم، بنظر شما با توجه به بدعهدی آمریکاییها، اتخاذ تضامین لازم، از چه اهمیتی برخوردار است؟
این موضوع باید از چند جهت بررسی و بیان شود؛ بخشی از دلایل ناکامی در عملیات کربلای ۴ به فعال شدن بیش از حد تصور دشمن و حامیان استکباریاش برمیگردد، بخش دیگر هم مربوط به نفوذیهای داخلی میشود. تا جایی که ما اطلاع داریم این نفوذیها بیشترشان در همان برهه دستگیر شدند. این افراد خائن بهطور کامل اطلاعات حساس را در اختیار دشمن قرار میدادند.
این دو دلیل از عمده دلایلی بود که باعث شد، ما نتوانیم به موفقیت کامل در عملیات کربلای ۴ دست پیدا کنیم، البته حساسیت و نگرانیهای دشمن هم نسبت به پیشرویهای ما بسیار افزایش پیدا کرده بود؛ زیرا ما قبل از عملیات کربلای ۴ عملیات والفجر ۸ را با پیروزی کامل پشت سر گذاشته بودیم و عراقیها متوجه شده بودند که ما میتوانیم از اروند عبور کنیم. با وجود اینکه همه جوانب این عملیات بهصورت دقیق سنجیده شده بود، اما نباید دشمن را همیشه به نحوی تحلیل کرد که هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد و از یک نیش دوبار گزیده خواهد شد، اخباری به دست ما رسیده بود که «صدام» تیم جوخهای قرار داده بود تا هر یک از سربازان عراقی که از مرز فرار میکردند را اعدام کند.
اما در نهایت با جمعبندی گزارشاتی که فرماندهان و یگان اطلاعات عملیات ارائه میکردند، به نتیجه رسیدیم که احتمال موفقیت برای ما وجود ندارد، زیرا روز شده بود، بنابراین اگر عملیات ادامه پیدا میکرد، تلفات به شدت افزایش پیدا میکرد و ما در نهایت به هدفمان نمیتوانستیم برسیم، در چنین شرایطی فرمانده باید تصمیمی اتخاذ میکرد که کمترین تلفات را بدهیم، بنابراین عملیات که به ۸ ساعت هم نرسیده بود با دستور فرمانده متوقف شد، در این عملیات موضوع اصلی که باعث ناکامیمان شد، عدم شناخت نسبت به عمق مواضع دشمن بود، تصور ما این بود که خیلی راحت میتوانیم از مواضع دشمن عبور کنیم، ولی برخلاف انتظار دیدیم که دشمن از لایههای دفاعی مستحکمی برخوردار است و بهطور کامل ایستادگی میکند، زیرا از عملیات والفجر ۸ تجربه کسب کرده بود و میدانست اگر ایستادگی نکند، ما تا عمق بصره نفوذ خواهیم کرد.
ما در عملیات والفجر ۸ به نحوی نیرو و امکاناتمان را انتقال دادیم که دشمن هیچگونه احساسی از حضور ما نداشت و وقتی که عملیات را آغاز کردیم، تصور نمیکرد که نقطه هدفمان همان جایی باشد که آنها ضربه خوردهاند و تصور میکردند ما کماکان میخواهیم از «حور» عملیاتمان را ادامه دهیم، ما ۱۵ روز بعد از ناکامی در عملیات کربلای ۴ عملیات کربلای ۵ را آغاز کردیم که با موفقیت کامل اجرا شد و آتش ما تا بصره هم رسید. والفجر ۸ و کربلای ۵ که باعث موفقیت ما شد بعثیها و حامیان استکباریشان را به وحشت انداخت که در نهایت قطعنامه ۵۹۸ را به امضا رساندند.
دفاعپرس: سردار، مذاکره برای توقف جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در آن شرایط که در نهایت منجر به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شد، به چه صورت بود؟
قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب سازمان ملل رسید، ولی ما در تاریخ ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ یعنی یکسال بعد آن را پذیرفتیم که در این حین مذاکراتی بین طرف ایرانی و آمریکایی بهصورت مستقیم و غیر مستقیم در حال انجام بود. اما در مذاکرات هستهای سال ۲۰۱۵ ما تمام تعهداتمان را بهطور کامل انجام دادیم، در آن برهه که بنده در مجلس شورای اسلامی عضو کمیسیون امنیت ملی بودم به همراه چند تن از نمایندگان دیگر برای نظارت عازم برخی از سایتهای هستهای شدیم، دیدیم که دولت همه تعهدات طرف ایرانی را بهطور کامل انجام داده است، به طور مثال دیدیم که از ۱۹ هزار سانتریفیوژ تعداد را به ۶ هزار رساندهاند و مابقی را در درون انبارها قرار دادهاند، همچنین راکتور خنداب اراک را به سرعت بتنریزی کردند، دشمن در چنین شرایطی متوجه شد که طرف ایرانی بسیار زودتر از آن چیزی که تصور میکرده به تمام تعهدات خود عمل کرده است، بنابراین تصمیم گرفتند که تعهدات خود که رفع تحریمها میشد را اجرا نکنند.
مذاکره فقط برای مذاکره نباید انجام شود، بلکه در مذاکره باید نفع مردم و کشور در نظر گرفته شود، معتقدم رویه دیپلماسی نباید به گونهای باشد که در مذاکره اگر طرف آمریکایی برای ما «بهبه» و «چهچه» زد خوشحال و مسرور شویم، بلکه طرف آمریکایی هم به اندازه ما باید به تمام تعهدات خود عمل و تحریمها را رفع میکرد، وقتی ما تمام تعهدات خود را به یکباره بدون راستیآزمایی طرف آمریکایی انجام دادیم، دیگر برای طرف آمریکایی بهانهای جهت انجام تعهداتش وجود ندارد، حتی ما دیدیدم که ترامپ وقتی سکان ریاستجمهوری آمریکا را در اختیار گرفت، مطرح کرد که توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را به هیچ وجه قبول ندارد و مدام دست بالا را میگرفت، زیرا طرف ایرانی در آن برهه ضعیف عمل میکرد.
وقتی ترامپ سرکار آمد به صورت کاملاً طلبکارانه با موضوع برجام و توافق هستهای برخورد کرد، اما اکنون وضعیت اینگونه نیست، بلکه توپ در زمین طرف آمریکایی قرار دارد و تصمیمگیرنده اصلی ما هستیم، آمریکاییها هر مقدار هم که از طریق ابزار رسانه علت عدم توافق را به گردن ایران بیندازند، در واقعیت دورغ است، ما مذاکره را مشروط به رفع تمامی تحریمها، اخذ تضامین و راستیآزمایی ادامه میدهیم، اگر در نتیجه راستیآزمایی به این نتیجه برسیم که تحریمها رفع نشده است، قطعاً ما هم کار خودمان را ادامه میدهیم.
دفاعپرس: به نظر شما طرف ایرانی در اتخاذ تضامین لازم از طرف آمریکایی با توجه به شناختی که وجود دارد، چقدر میتواند موفق باشد؟
اگر نتوانیم در موضوع اخذ تضامین موفق عمل کنیم، مذاکرات به نتیجه نمیرسد، زیرا ما خیلی هم به مذاکره نیاز نداریم و کار خودمان را پیش میبریم. بهطور مثال اورانیوم ۶۰ درصد خود را افزایش میدهیم و در منطقه نیز روز به روز نفوذمان در حال گسترش است. همچنین به ملتهای آزادیخواه مانند لبنان، یمن و سوریه هر کمکی که از دستمان بربیاید دریغ نمیکنیم و بیشتر کمکمان هم از نوع فکری و مستشاری است، و اکنون شما شاهد هستید که مبارزان یمنی تا چه اندازه موفق عمل میکنند، امروز موشکها و پهپادهایی که آرامکو و تاسیسات استرتژیک مهاجمان را مورد هدف قرار میدهند، همگی از یمن و توسط رزمندگان یمنی پرتاب میشوند.
وقتی که به نقشه نگاه میکنیم، میبینیم که عرض غزه چیزی در حدود ۹ کیلومتر و طولش هم چیزی در حدود ۴۰ کیلومتر است، این درحالی است که همین رژیم اشغالگر قدس در سال ۱۹۶۷ در جنگ موسوم به جنگ ۶ روزه با ۳ میلیون جمعیت بر ۱۰۰ میلیون جمعیت کشورهای عرب مسلمان پیروز شد، بنده حضور ذهن دارم که در آن برهه ۱۲ سال سن داشتم و وقتی که میخواستم به دبیرستان بروم در دکه روزنامهفروشی، تیتر روزنامه کهیان توجهام را جلب کرد، روزنامه کیهان چیزی در حدود یک صفحه مطلب را با تیتر «سه میلیون یهودی مساوی است با صد میلیون مسلمان/ پیروزی با سه میلیون یهودی است» قرار داده بود، در این جنگ اسرائیل نصف بیشتر صحرای سینا را از مصر بهعنوان یکی از بزرگترین و قویترین کشورهای اسلامی گرفت، اما امروز همین اسرائیل در مقابل غزهای که ۳۶۰ درجه در محاصره قرار دارد، نمیتواند کاری از پیش ببرد.
امروز به محض اینکه اسرائیل جنگ را شروع میکند، بچههای غزه به قدری با موشک به سر اسرائیلیها میزنند که سردمداران رژیم اشغالگر قدس سر سه روز به التماس میافتند و تقاضای آتشبس دارند، ما شاهد بودیم که روسای کشورهای مصر، قطر و … همگی واسطه میشدند تا گروههای مقاومت فلسطینی آتشبس را بپذیرند، از همین ماجرا درمییابیم که اگر با قدرت با اسرائیل و آمریکا برخورد نکنیم، قطعاً ما را به ذلت میکشانند، اما اگر با قدرت تمام به مقابله با زیادهخواهی استکبار بپردازیم، قطعاً حق خود را میتوانیم از چنگشان دربیاوریم، در خصوص مذاکرات هم وضعیت به همین نحو است، کسانی که مطرح میکنند و چرا مذاکره به نتیجه نمیرسد؟ و روی عقیده خود اصرار دارند، باید این موضوع را بدانند که تا دشمن امتیازات مد نظر ما را ندهد، قطعاً مذاکرات نتیجهای دربر نخواهد داشت، این درحالی است که ما از برجام خارج نشدهایم و این آمریکاییها بودند که از برجام خارج شدند.
ما ابداً از مذاکره هیچ ترس و ابایی نداریم، اما زیر بار زیادهخواهیهای آمریکا هم به هیچ وجه نمیرویم.
گفتوگو از پوریا کریمپور
انتهای پیام/371
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است