سرویس جهان مشرق – نشنال اینترست در مقالهای به قلم ست فرانتزمن روزنامهنگار نویسنده صهیونیستی و مدیر اجرایی مرکز گزارش و تحلیل خاورمیانه و از اعضای اندیشکده آمریکایی انجمن خاورمیانه با اشاره به گرفتار شدن رژیم صهیونیستی در یک جنگ فرسایشی با حماس نوشت: حماس بر اساس یک دستورالعمل شناخته شده وارد جنگ شد. حماس از سال ۲۰۰۶ اداره نوار غزه را در دست دارد. اسرائیل بواسطه دو جنگ خونین در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۴ که طی آن نیروهای خود را به داخل غزه فرستاد، یاد گرفت که جنگ با حماس را به کمک حملات هوایی دقیق مدیریت کند.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
حماس قواعد بازی را میداند
حماس قواعد بازی را میداند و سعی کرد از آن بیشترین بهره و استفاده را ببرد. حماس در این راستا ۳۷۵۰ راکت طی ده روز اول جنگ شلیک کرد. در قالب این راکتبارانها از جمله ۱۴۰ راکت در یک مورد ظرف چند دقیقه شلیک شد که رقم بیسابقهای به شمار میرفت. اسرائیل مجبور شد بیش از ۱۰۰۰ راکت که به سمت شهرهای بزرگی نظیر اشکلون و تلآویو شلیک شده بودند را رهگیری کند.
این نشریه آمریکایی با توضیح اینکه رژیم اشغالگر چند دور حملات هوایی گسترده علیه حماس انجام داد نوشت: اسرائیل از ۱۲۰ مهمات هدایتشونده و ۵۲ جنگنده طی این مرحله استفاده کرد. اسرائیل به خاطر کشتن دهها غیرنظامی در غزه در جریان جنگ به باد انتقاد گرفته شده است. اگرچه اسرائیل میگوید همیشه به غیرنظامیان اخطار میدهد اما بسیاری از آنها کشته شدهاند.
اسرائیل در حال از دست دادن متحدان خود است
با این وجود، ماهیت نقطهزنی این جنگ با بهرهگیری از جدیدترین مهمات و جدیدترین اطلاعات، پهپادها، و دیگر شیوههای پایش موجب شده تا اسرائیل از آتشبس چشمپوشی کند و مدعی شود که مأموریتش در غزه تمام نشده است. حماس به نظر در حال پیروزی در جنگ روابط عمومی و حتی جنگ راهبردی است. اسرائیل در معرض انتقاد برخی از اعضای کنگره و صاحبنظرانی قرار گرفته که استدلال میکنند آمریکا باید کمک نظامی به اسرائیل به ارزش سالانه ۸/۳ میلیارد دلار را قطع کند.
چند عضو کنگره حتی اسرائیل را یک کشور «آپارتاید» خواندند. در اتحادیه اروپا، فقط مجارستان بود که در مسیر اجماع جهت درخواست آتشبس و انتقاد از اسرائیل مانع ایجاد کرد. چین بیانیههای بسیار تندی صادر کرده و خواستار محکومیت اسرائیل توسط شورای امنیت سازمان ملل شده است. معلوم نیست اسرائیل در اینجا قربانی رقابت میان آمریکا و چین شده یا نه، اما اقدام چین در توصیف اسرائیل بهعنوان «سرپل» آمریکا در خاورمیانه بر چنین چیزی دلالت دارد. تلاش سازمان ملل جهت محکوم کردن اسرائیل بدون حتی اشاره به حماس نشان میدهد که اسرائیل در صحنه بینالمللی دچار پسروی شده است.
در ادامه این گزارش آمده است: در همین حال، حماس برای انتخابات فلسطین در اواخر سال جاری خیز برداشته است. انتخابات یکبار به تعویق افتادند، اما حماس معتقد است که از این مسئله منفعت میبرد. ایران و حزبالله نیز مشغول تماشا هستند. حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز ۷ مه در آستانه جنگ اظهار داشت که اسرائیل در برابر یک حمله تاکتیکی بزرگ اینچنینی آسیبپذیر است. رهبر حزبالله و رهبران حماس استدلال کردهاند که یک چرخش جهانی ضد اسرائیل اتفاق افتاده است. آنها احتمالاً قدرت گرفتن یک دولت جدید در واشنگتن و محکومیت اسرائیل از طرف ترکیه و همچنین افزایش قدرت روسیه، چین، و ایران را شاهدی میدانند دال بر اینکه اسرائیل شاید متحدان غربی خود را از دست داده است.
اسرائیل با چالشهای تاکتیکی و راهبردی روبروست
بنابراین، مشکل اسرائیل ماهیت تاکتیکی و راهبردی دارد. در سال ۲۰۱۸، زمانی که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل تحتفشار قرار گرفت تا با غزه وارد جنگ شود، او از این کار امتناع ورزید و استدلال کرد که تهدید ناشی از ایران در سوریه توجه تمام و کمال اسرائیل را میطلبد. اسرائیل و ایران در سوریه و همچنین لبنان و شاید عراق و هر جای دیگری که شبهنظامیان طرفدار ایران میگویند خواهان پیوستن به جنگ حماس ضد اسرائیل هستند، به نظر در مسیر برخورد با یکدیگر قرار گرفتهاند.
با این حال، اسرائیل در خصوص حماس به دنبال مدیریت منازعه بود. برای نمونه، تنشها میان اسرائیل و حماس در گذشته نیز اوج گرفتهاند و اسرائیل دست به حملات هوایی کوتاه و چندروزه ضد غزه زده است. اکنون اما سیاست مدیریت منازعه به پایان رسیده است. اسرائیل اکنون علناً میگوید که میخواهد ترتیبی دهد تا به مدت پنج سال آرامش داشته باشد. اما حماس متحمل شکستهای جدی نشده است. اسرائیل زیرساختهای حماس را بطور مرتب هدف قرار میدهد.
معمولاً اعضای حماس قادر میشوند از مهلکه بگریزند. برخی از تیمهای پهپادی حماس و تیمهای مسئول موشکهای هدایتشونده ضدتانک هدف قرار گرفتهاند. با این حال، تعداد تلفات به نظر پایین است. حماس در ازای حملات راکتی گسترده خود هزینه چندانی نمیپردازد. شواهد و قرائن موجود در رسانههای ایران نیز به نظر نشان میدهند که شلیک راکت توسط حماس به منظور آزمودن سامانه گنبد آهنین و بستن فرودگاههای اسرائیل طراحی شده است. پهپادهای حماس که مبتنی بر پهپاد ایرانی ابابیل هستند، تهدید جدیدی به شمار میروند.
حملات دقیق و گنبدآهنین کارایی چندانی ندارد
در بخش دیگری از این گزارش عنوان شده است: گنبد آهنین و حملات هوایی دقیق دیگر شاید به مثابه یک عصای جادویی نباشند. ارتشها بر این نکته واقفند. آمریکا معتقد بود که انقلاب در امور نظامی پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ یک نقطهعطف خواهد بود. آمریکا متعاقباً از سلطه جهانی برخوردار شد، اما این کشور با ناکامیهایی در منطقه بالکان و در زمینه تأمین امنیت در آسمان عراق و در سومالی مواجه شد. در نهایت، حمله به عراق و افغانستان نشان داد که دقت حتی در کنار حملات هوایی و پهپادهای مدرن نمیتواند به پیروزی در جنگ بینجامد. آمریکا در سال ۲۰۱۱ عراق را ترک کرد و بعداً دوباره به آنجا بازگشت. این کشور بواسطه اقدامات ایذایی شبهنظامیان طرفدار ایران که از راکتهای ۱۰۷ میلیمتری و پهپاد بهره میگیرند، اکنون دوباره از بیشتر پایگاههای خود در عراق خارج شده است. آمریکا در پاسخ دست به حملات هوایی در سال ۲۰۱۹، مارس ۲۰۲۰، و فوریه ۲۰۲۱ زد. اما حملات هوایی به پیروزی در جنگ منجر نشدند. به همین نحو، آمریکا پس از ۲۰ سال در حال خروج از افغانستان است. دکترین ضد شورش آمریکا و نسخههای مشابه نظیر کوین (COIN) بطور گسترده در معرض نقد قرار گرفتهاند. آمریکا اکنون خواهان یک ارتش بزرگ و یک نیروی دریایی بزرگتر جهت هماوردی با رقبای تقریباً همقد و قواره نظیر چین است.
اسرائیل سرمایهگذاری سنگینی بر روی جنگ شبکهمحور صورت داده و در این راستا از هوش مصنوعی بهره گرفته و یگانهای مجهز به فناوریهای نوین را یکپارچه ساخته است. این امر به نظر یک نوع جنگ جدید توأم با تحرک و مرگباری را رقم زد و در عین حال از میزان اشتباهات کاست. با این حال، جنگ در غزه محدودیتها را نمایان ساخته است. وقتی که قرار باشد تلفات جنگها تقریباً صفر باشد، اشتباهاتی اتفاق میافتند و پیروزی قاطع حاصل نمیشود. بعلاوه، هیچگونه بازدارندگی برای دور بعدی به وجود نمیآید. اسرائیل علناً گفته که درگیر یک «جنگ میان جنگها» در سوریه است و حدود ۲۰۰۰ حمله هوایی ضد اهداف متعلق به ایران صورت است. اما این رویکرد مشکل را برای همیشه برطرف نمیکند.
اسرائیل در این درگیریها پیروزی نصیبش نشد
نشنال اینترست در پایان گزارش خود اذعان کرد: هشدارهایی مبنی بر اینکه حماس در پی این دور از درگیریها از مشروعیت بیشتری برخوردار خواهد شد، داده شده است. ایران و حزبالله شاید تقویت شوند. اسرائیل بخشی از حمایتهای بینالمللی را از دست داده است. پیوندهای جدید میان اسرائیل و منطقه خلیج فارس اکنون ممکن است بواسطه منازعه اخیر لطمه ببینند. این پیوندها مبتنی بر یک دوره صلح بودند که طی آن روابط اقتصادی بهعنوان یک مزیت بزرگ شکل گرفتند و اسرائیل را از طریق امارات با یونان و هند یکپارچه میسازند. معلوم نیست اسرائیل از این دور از درگیریها چه چیزی نصیبش شده است.
این امر برای کسانی که جنگ نقطهزن و جدیدترین فناوریها نظیر جنگندههای اف-۳۵ را شیوهای برای غلبه بر رقبای همقد و قواره میدانند، مایه نگرانی است. این امر همچنین مایه نگرانی منطقه است، چرا که ایران و عوامل نیابتیاش جسورتر میشوند. برای مثال، حوثیها در یمن از مدل مشابهی از موشکها و پهپادها جهت حمله به عربستان استفاده میکنند. عربستان و همچنین آمریکاییها در عراق همانند اسرائیل شاهد چالشهایی از طرف این دکترین موشکی ایران در منطقه بودهاند. حملات هوایی نقطهزن شاید به اوج خود رسیده باشند. دکترین بعدی یا لزوم بهروزرسانی این دکترین شاید یک علامت سؤال بزرگ پیش روی برنامهریزان نظامی بگذارد.