گوزن های اتوبان

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر



گوزن‌های اتوبان با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، فقدان عمق تحلیلی است.

  • فلای‌تودی

به گزارش مجاهدت از مشرق، در عصر دیجیتال که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند، مدیوم سینما بارها کوشیده است تا تأثیرات عمیق و چندوجهی این پدیده را بر روابط انسانی، هویت فردی و ساختارهای اجتماعی به تصویر بکشد. با این حال، بسیاری از آثار سینمایی در این حوزه، از جمله فیلم ایرانی «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، در بازنمایی پیچیدگی‌های فضای مجازی و نقد فرهنگ دیجیتال ناکام مانده‌اند.

این فیلم، با وجود انتخاب سوژه‌ای به‌روز درباره تأثیرات مخرب اینفلوئنسری و شهرت مجازی، به دلیل ضعف‌های فیلمنامه‌ای، روایت گسسته و فقدان عمق تحلیلی، نه‌تنها نمی‌تواند چالش‌های این فضا را به شکلی اثرگذار کاوش کند، بلکه به اثری شعاری و ناکارآمد بدل می‌شود که مخاطب را در سردرگمی رها می‌کند. این ناکامی، فرصتی است برای تأمل در آثار موفق‌تری که توانسته‌اند با ظرافت و عمق، به مسائل فضای مجازی و تأثیرات آن بر جامعه بپردازند.

در این نوشتار، در وهله نخست نگاهی به «گوزن‌های اتوبان» به عنوان نمونه‌ای از ناکامی در این حوزه می‌پردازیم که اکران آن اخیرا آغاز شده و در جذب مخاطب موفق نبوده است. سپس به معرفی و بررسی ۸ فیلم و سریال برجسته جهانی می‌پردازیم که با رویکردهای متنوع و هوشمندانه، از تأثیرات شبکه‌های اجتماعی گرفته تا تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به تصویر کشیده‌ و توانسته‌اند در این زمینه استانداردهایی ماندگار خلق کنند.

گوزن‌های اتوبان؛ چگونه فرصت نقد فرهنگ دیجیتال را هدر دهیم؟!

فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی ابوالفضل صفاری، با انتخاب سوژه‌ای به‌روز و ظاهراً انتقادی، قصد دارد تأثیرات مخرب فرهنگ اینفلوئنسری و فضای مجازی بر روابط انسانی و ساختار اجتماعی ایران معاصر را به چالش بکشد اما به نظر نمی‌رسد در این زمینه چندان موفق باشد. داستان حول محور عابس، پیک موتوری یک فست‌فودفروشی می‌چرخد که به طور اتفاقی در تعقیب و گریزی با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی درگیر می‌شود.

ویدئوی این درگیری به‌سرعت در فضای مجازی وایرال شده و عابس را به شهرتی ناخواسته می‌رساند. در این میان رامین، کارگردانی که محتوای صفحات اینفلوئنسرها را تولید می‌کند، به عابس و همسرش صبا پیشنهاد همکاری برای تولید محتوا می‌دهد.

این پیشنهاد، زندگی روزمره و ساده این زوج را به سوی تجربه‌ای پرزرق‌وبرق از شهرت و ثروت سوق می‌دهد اما به‌تدریج این تحول به تلاطم، سردی و فروپاشی پیوندهای عاطفی‌شان منجر می‌شود. فیلم با یک پایان‌بندی‌ مبهم، ناتمام و فاقد وضوح دراماتیک به پایان می‌رسد که نه‌تنها گره‌های روایی را باز نمی‌کند، بلکه مخاطب را در خلأ معنایی رها می‌سازد.

ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.
ایده محوری فیلم، یعنی نقد تأثیرات افسارگسیخته شبکه‌های اجتماعی بر روابط انسانی، تضاد طبقاتی و بحران‌های نسلی، پتانسیلی قابل‌توجه برای خلق اثری تأثیرگذار داشت اما «گوزن‌های اتوبان» در تبدیل این ایده به روایتی منسجم و عمیق به‌کلی ناکام است. فیلمنامه، فاقد عمق تحلیلی لازم برای کاوش در پیچیدگی‌های روان‌شـــــــناختی و جامعه‌شناختی سوژه است و به جای ارائه دیدگاهی نوآورانه، به تکرار کلیشه‌های آشنایی چون تضاد فقر و ثروت یا نمایش اغراق‌آمیز سبک زندگی اینفلوئنسرها اکتفا می‌کند.

شخصیت‌ها در حد تیپ‌های یک‌بعدی باقی می‌مانند: عابس به عنوان کارگری گرفتار در چرخه روزمرگی، صبا به عنوان همسری وسوسه‌شده توسط شهرت و رامین به عنوان نمادی از فرصت‌طلبی در زیست‌بوم دیجیتال، هیچ‌کدام از سطح به عمق نمی‌رسند و فاقد پیچیدگی لازم برای ایجاد همذات‌پنداری یا تأمل‌اندیشی در مخاطب هستند.

این فقدان عمق در شخصیت‌پردازی، همراه با فقر دراماتیک فیلمنامه، مانع آن می‌شود که تحولات زندگی عابس و صبا، از شوق اولیه شهرت تا فروپاشی رابطه‌شان، باورپذیر یا تأثیرگذار جلوه کند. روایت فیلم در لحظات ابتدایی با ریتمی پویا و تصاویری چشم‌نواز، نوید اثری جذاب می‌دهد اما این پویایی به‌سرعت در پراکندگی روایی و فقدان منطق دراماتیک فرومی‌پاشد. سکانس‌های تعقیب و گریز، که قرار بود موتور محرک داستان باشند، به دلیل نبود پیوستگی و انگیزه‌های دراماتیک متقن، به لحظاتی تصنعی و فاقد کارکرد بدل می‌شوند.

فیلم در به تصویر کشیدن تأثیرات مخرب فضای مجازی، به جای کندوکاو در ریشه‌های اجتماعی و روان‌شناختی معضلاتی چون اعتیاد به شهرت یا تخریب روابط انسانی، به نمایش‌های کاریکاتوری و اغراق‌آمیز از اینفلوئنسرها و فرهنگ دیجیتال بسنده می‌کند. این رویکرد سطحی که فاقد هرگونه تحلیل ساختاریافته است، فیلم را از ارائه دیدگاهی عمیق درباره تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر جامعه ایرانی محروم می‌سازد. به عنوان مثال، تلاش فیلم برای اشاره به تضاد طبقاتی یا بحران‌های نسلی، به دلیل فقدان پیکربندی دراماتیک مناسب، به شعارهایی کلیشه‌ای و فاقد اثرگذاری تقلیل می‌یابد.

پایان‌بندی فیلم که مبهم و ناتمام است، نه‌تنها گره‌های روایی را حل نمی‌کند، بلکه به دلیل نبود زیرساخت‌های روایی لازم، به تجربه‌ای ناکام و خنثی بدل می‌شود. این پایان‌بندی که فاقد هرگونه وضوح دراماتیک یا پیوستگی مفهومی است، مخاطب را با پرسش‌هایی بی‌پاسخ و حس ناکامی عمیق رها می‌کند.

از منظر کارگردانی، صفاری در خلق برخی لحظات بصری موفق عمل کرده اما این جذابیت‌های بصری در غیاب روایتی منسجم و محتوایی غنی، به پوسته‌ای تهی بدل می‌شوند.

استفاده از نمادهایی چون «اتوبان» برای تصمیم‌های شتاب‌زده و «گوزن‌ها» برای انسان‌های بی‌پناه در زیست‌بوم دیجیتال، که ظاهراً قرار بود لایه‌ای استعاری به فیلم بیفزاید، به دلیل فقدان پشتوانه دراماتیک، به عناصری تزئینی و شعاری تقلیل یافته است. افزون بر این، انتخاب‌های ناسازگار مانند استفاده از لوکیشن‌های غیرضروری یا نمایش‌های تبلیغاتی (مانند تأکید بیش ‌از حد بر برندهای فست‌فود) به حس غیرواقعی بودن اثر دامن‌ زده و تمرکز مخاطب را از مضمون اصلی منحرف می‌کند.

در مجموع، «گوزن‌های اتوبان» با وجود بهره‌مندی از سوژه‌ای به‌روز و پتانسیلی برای نقد فرهنگ دیجیتال و تأثیرات آن بر جامعه ایرانی، به دلیل فیلمنامه‌ای ناپخته، روایتی سرگردان و ناتوانی در تعمیق مضامین، نه‌تنها در بازنمایی چالش‌های پیچیده فضای مجازی ناکام می‌ماند، بلکه به اثری تبدیل می‌شود که بیش از آنکه تأمل‌برانگیز یا روشنگرانه باشد، مخاطب را با حس سردرگمی و ناکامی تنها می‌گذارد. این فیلم، فرصتی از دست ‌رفته در سینمای اجتماعی ایران است که ایده‌ای جذاب را در چنبره ضعف‌های ساختاری و فقر محتوایی هدر می‌دهد.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Black Mirror (۲۰۱۱)

سریال آنتولوژی «آینه سیاه»، ساخته چارلی بروکر، یکی از پیشگام‌ترین آثار در نقد فناوری و فضای مجازی است که هر اپیزود آن با داستانی مستقل، جنبه‌ای از تأثیرات تاریک فناوری‌های دیجیتال را کاوش می‌کند. اپیزودهایی مانند «Nosedive» (با بازی برایس دالاس هاوارد) به‌طور خاص به فرهنگ امتیازدهی در شبکه‌های اجتماعی و فشار برای تأیید اجتماعی می‌پردازند،

در حالی که اپیزودهایی مانند «Hated in the Nation» (با بازی کلی مک‌دونالد) به تأثیرات منفی هشتگ‌ها و حملات آنلاین پرداخته‌اند. این سریال با بهره‌گیری از بازیگرانی چون دنیل کالویا، جون هام و مایلی سایرس و کارگردانی اپیزودهای متنوع توسط کارگردانان برجسته، توانسته است روایت‌هایی دیستوپیایی و در عین حال واقع‌گرایانه خلق کند. «آینه سیاه» با تحلیل‌های جامعه‌شنــــــاختی و روان‌شناختی عمیق، نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به ابزارهایی برای کنترل، انزوای اجتماعی و حتی خشونت تبدیل شوند. این سریال چندین جایزه امی، از جمله بهترین فیلم تلویزیونی و بهترین فیلمنامه، دریافت کرده و به دلیل نوآوری در روایت و نقد فناوری، مورد تحسین گسترده قرار گرفته است. موفقیت «آینه سیاه» در ترکیب داستان‌گویی خلاقانه با هشدارهایی درباره آینده دیجیتال، آن را به یکی از تأثیرگذارترین آثار در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Social Network (۲۰۱۰)

فیلم «شبکه اجتماعی» به کارگردانی دیوید فینچر و با فیلمنامه‌ای درخشان از آرون سورکین، یکی از برجسته‌ترین آثار سینمایی درباره ظهور شبکه‌های اجتماعی و تأثیرات عمیق آن بر روابط انسانی، اخلاقیات و ساختارهای اجتماعی است. این فیلم داستان مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) و تأسیس فیس‌بوک را روایت می‌کند اما فراتر از یک بیوگرافی ساده، به کاوش در تاریکی‌های جاه‌طلبی، خیانت و پیامدهای فرهنگی شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد.

بازیگرانی چون اندرو گارفیلد (در نقش ادواردو ساورین) و جاستین تیمبرلیک (در نقش شان پارکر) با اجراهای قدرتمند، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. «شبکه اجتماعی» با دیالوگ‌های تیز و ریتمی سریع، نشان می‌دهد که چگونه فیس‌بوک، به عنوان یک پلتفرم ارتباطی، نه‌تنها روابط شخصی را بازتعریف کرد، بلکه به ابزاری برای رقابت، حسادت و قدرت‌طلبی تبدیل شد.

فیلم با تمرکز بر تناقضات اخلاقی، مانند سوءاستفاده از داده‌ها و نقض حریم خصوصی، تصویری چندلایه از تأثیرات فضای مجازی ارائه می‌دهد. این اثر در سال ۲۰۱۱ برنده ۳ جایزه اسکار (بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین و بهترین موسیقی متن) شد و در ۸ رشته دیگر نامزد بود. همچنین جوایز متعددی از گلدن‌گلوب، بفتا و جشنواره‌های دیگر دریافت کرد و به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۲۰۱۰ شناخته می‌شود. «شبکه اجتماعی» با ترکیب کارگردانی استادانه، فیلمنامه‌ای هوشمندانه و مضمونی عمیق، استانداردی برای نقد فرهنگ دیجیتال در سینما ارائه کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Circle (۲۰۱۷)

فیلم «دایره»، به کارگردانی جیمز پونسولت و اقتباس از رمان دیو اگرز، داستان کارمندی جوان (اما واتسون) را روایت می‌کند که در یک شرکت فناوری خیالی به نام «دایره» مشغول به کار می‌شود.

این شرکت با شعار شفافیت و ارتباط جهانی، به نظارت و کنترل زندگی افراد نفوذ می‌کند. تام هنکس در نقش مدیر کاریزماتیک شرکت و جان بویگا در نقش یک کارمند معترض، به فیلم عمق می‌بخشند. «دایره» با تمرکز بر موضوعاتی چون از بین رفتن حریم خصوصی، فرهنگ نظارت دیجیتال و تأثیرات شبکه‌های اجتماعی بر هویت فردی، پرسش‌های اخلاقی مهمی را مطرح می‌کند. اگرچه فیلم در اجرا به اندازه رمان عمیق نیست و برخی منتقدان آن را به ساده‌سازی انتقادات متهم کرده‌اند اما تصاویر بصری جذاب و مضمون جسورانه‌اش، آن را به اثری قابل‌تأمل تبدیل کرده است.

این فیلم در جشنواره‌های مختلف مانند جشنواره فیلم تریبکا نمایش داده شد اما موفقیت تجاری یا جایزه قابل‌ توجهی کسب نکرد. با این حال، «دایره» به دلیل طرح موضوعاتی مانند داده‌کاوی و سلطه شرکت‌های فناوری، همچنان در بحث‌های مربوط به فضای مجازی مورد توجه است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Eighth Grade (۲۰۱۸)

فیلم «کلاس هشتم» ساخته بو برنهام، داستان کایلا (السی فیشر)، یک دختر نوجوان را روایت می‌کند که در آخرین هفته کلاس هشتم، در تلاش برای یافتن هویت خود در دنیایی تحت سلطه شبکه‌های اجتماعی است. این فیلم با ظرافتی کم‌نظیر، فشارهای ناشی از اینستاگرام و یوتیوب بر نسل جوان را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه این پلتفرم‌ها می‌توانند به احساس ناامنی، اضطراب و مقایسه اجتماعی دامن بزنند.

جاش همیلتون در نقش پدر کایلا، نقشی مکمل اما تأثیرگذار ارائه می‌دهد. «کلاس هشتم» با روایتی صمیمی، کارگردانی حساس و فیلمبرداری واقعی، موفق می‌شود تأثیرات عاطفی و روان‌شناختی فضای مجازی را به شکلی ملموس بازنمایی کند.

این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ مورد تحسین قرار گرفت و جوایزی مانند جایزه بهترین کارگردانی اول از انجمن کارگردانان آمریکا و جایزه بهترین فیلم از انجمن منتقدان فیلم بوستون را دریافت کرد. موفقیت «کلاس هشتم» در به تصویر کشیدن تجربه زیسته نسل دیجیتال، آن را به یکی از آثار برجسته در این حوزه تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Searching (۲۰۱۸)

فیلم «جست‌وجو» به کارگردانی آنیش چاگانتی، یک تریلر نوآورانه است که داستان آن کاملاً از طریق صفحه‌نمایش‌های دیجیتال (مانند لپ‌تاپ و گوشی) روایت می‌شود. جان چو در نقش پدری بازی می‌کند که به دنبال دختر گمشده‌اش (میشل لا) می‌گردد و از طریق شبکه‌های اجتماعی و ردپاهای دیجیتال، او سرنخ‌هایی پیدا می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد چگونه فضای مجازی می‌تواند هم ابزاری برای کشف حقیقت باشد و هم فضایی برای فریب و پنهان‌کاری.

«جست‌وجو» با سبک بصری منحصربه‌فرد و روایتی پرتعلیق، به تأثیرات دوگانه شبکه‌های اجتماعی می‌پردازد. این فیلم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۸ جایزه تماشاگران را برد و به دلیل نوآوری در فرم و داستان‌گویی، مورد تحسین قرار گرفت. موفقیت تجاری و انتقادی «جست‌وجو» نشان‌دهنده توانایی سینما در استفاده از فرم‌های جدید برای نقد فناوری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Ingrid Goes West (۲۰۱۷)

فیلم «اینگرید به غرب می‌رود» ساخته مت اسپایسر، داستان اینگرید (اوبری پلازا) را روایت می‌کند که به دلیل وسواس با یک اینفلوئنسر اینستاگرامی (الیزابت اولسن)، زندگی خود را به آشوب می‌کشد. این کمدی سیاه با طنزی گزنده به اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، تمنای تأیید اجتماعی و پوچی پشت زندگی‌های ظاهراً کامل اینفلوئنسرها می‌پردازد.

فیلم با روایتی روان و نقدی تیز، موفق می‌شود تاریکی‌های فرهنگ دیجیتال را به شکلی سرگرم‌کننده و تأمل‌برانگیز نشان دهد. «اینگرید به غرب می‌رود» در جشنواره ساندنس ۲۰۱۷ جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم با ترکیب طنز و تراژدی، یکی از بهترین نمونه‌های نقد فرهنگ اینفلوئنسری است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

The Truman Show (۱۹۹۸)

فیلم «نمایش ترومن» به کارگردانی پیتر ویر، با بازی جیم کری در نقش ترومن بربنک، اگرچه پیش از ظهور شبکه‌های اجتماعی مدرن ساخته شد اما به شکلی پیشگویانه به فرهنگ نظارت و نمایش زندگی در برابر مخاطبان پرداخت. لورا لینی و اد هریس در نقش‌های مکمل، به عمق دراماتیک فیلم می‌افزایند. داستان ترومن، که زندگی‌اش به‌ صورت ناخواسته در یک برنامه تلویزیونی پخش می‌شود، به مسائل امروزی مانند از دست رفتن حریم خصوصی در فضای مجازی اشاره دارد.

این فیلم با عمق فلسفی و روایت قدرتمند، یکی از نخستین آثاری است که به نقد فرهنگ دیده شدن پرداخته است. «نمایش ترومن» نامزد ۳ جایزه اسکار (بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل) شد و جوایز متعددی از گلدن‌گلوب و بفتا دریافت کرد. تأثیر ماندگار این فیلم در بحث‌های مربوط به فضای مجازی، آن را به اثری کلاسیک تبدیل کرده است.

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

Don’t Look Up (۲۰۲۱)

فیلم «به بالا نگاه نکن»، به کارگردانی آدام مک‌کی، با بازی لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس و مریل استریپ، اگرچه در ظاهر درباره یک فاجعه زیست‌محیطی است اما نقدی تند و تیز بر فرهنگ رسانه‌های اجتماعی و تأثیر آن بر مدیریت بحران ارائه می‌دهد. این فیلم نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های اجتماعی با پراکندن اطلاعات نادرست و اولویت دادن به سرگرمی بر حقیقت، به بی‌عملی و سردرگمی اجتماعی دامن می‌زنند.

با طنزی گزنده و بازیگرانی چون جونا هیل و تیموتی شالامی، «به بالا نگاه نکن» به یکی از آثار برجسته در نقد تأثیرات منفی فضای مجازی تبدیل شد. این فیلم نامزد ۴ جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد و در جشنواره‌های مختلف مورد توجه قرار گرفت. موفقیت این فیلم در ترکیب طنز و نقد اجتماعی، آن را به اثری تأثیرگذار در این حوزه تبدیل کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر

مروری بر برجسته‌ترین آثار نمایشی آسیب‌شناسانه درباره فضای مجازی به بهانه اکران« گوزن‌های اتوبان»/همنشینی جذابیت و خطر بیشتر بخوانید »

ماجرای سیمرغ «مصطفی زمانی» تا جلوگیری از دیپلم افتخار «مریلا زارعی»

ماجرای سیمرغ «مصطفی زمانی» تا جلوگیری از دیپلم افتخار «مریلا زارعی»


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت» به تهیه کنندگی محمد تنکابنی و اجرای بهروز افخمی روز جمعه ۵ اردیبهشت ماه با حضور عزت الله ضرغامی و گفتگوی ویژه «از معاونت سینمایی تا داوری جشنواره فیلم فجر» و بررسی فیلم «I’m Still Here ۲۰۲۴» برگزار شد.

میز گفتگوی ویژه جدیدترین قسمت از برنامه سینمایی «هفت» با موضوع «از معاونت سینمایی تا داوری جشنواره فیلم فجر» با حضور سید عزت‌الله ضرغامی برگزار شد.

ماجرای سیمرغ مصطفی زمانی تا جلوگیری از دیپلم افتخار مریلا زارعی

سید عزت‌الله ضرغامی در ابتدای این میز اظهار داشت: دوست دارم از پیشکسوتان برنامه «هفت»، آقایان جیرانی، گبرلو، لطیفی و… یاد کنیم که همه برای ارتقای سطح سینما زحمت کشیدند. اگر وقت بود از جریان آقای جیرانی و نامه استعفای او مفصل می‌توانستم بگویم ولی درحال حاضر از همه عزیزان تشکر می‌کنم. ببینید تاثیرگذارترین حوزه هنری سینماست و چیزی با سینما برابری نمی‌کند. من در دوره بحرانی وارد سینما شدم که از آن عبور کرد و امشب به آن اشاره‌ای خواهم کرد. زمانی که به صداوسیما رفتم هم کار‌های سینمایی جدید انجام دادم و شبکه‌های جدیدی ایجاد کردیم و ادای دینی درست به سینما داشتم. درباره جشنواره هم نکات ویژه‌ای خواهم داشت که امشب خدمتتان عرض خواهم کرد.

ضرغامی توضیح داد: آخرین ویدئو من گفتگویی با یکی از رسانه‌ها درباره فیلم «مربای شیرین» خانم برومند بود. فیلمی بود که در دوران من هم نبود ولی در آن زمان گفتم فیلم سیاسی‌ست و علیه نظام حرف می‌زند و امروز در سال ۱۴۰۴ می‌گویم اشتباه کردم و نظر من عوض شده هست.

وی ادامه داد: دوره خود را یکی از موفق‌ترین دوره‌ها می‌دانم ولی باید شجاعت بیان اشتباه‌ها را داشته باشیم. فیلم «مربای شیرین» داستان بچه‌ای هست که یک مربایی از مغازه می‌گیرد و نمی‌تواند در را باز کند. مادر و هرکسی تا خود صاحب مغازه و کارخانه و… هم نمی‌توانند در این شیشه را باز کنند. داستان می‌گوید ما شیرینی‌ها را در شیشه کردیم و در آن را هم سفت کردیم که باز نمی‌شود. آن شخصیت خانم در انتها هم می‌گوید شما قالب‌تان کج هست. آن موقع گفتم فیلم سیاسی‌ست ولی در حال حاضر نظر من چنین نیست. بار‌ها دیده‌ام که رهبر انقلاب درباره شادی و سرگرمی جوانان و مردم چقدر توجه دارند و ما نباید به گونه‌ای عمل کنیم که سرگرمی‌های مباح هم سخت شود. نباید شادی را از مردم بگیریم.

افخمی گفت: در زمان «اجاره نشین ها» آن هم موردحمله شدید مخصوصا از جانب مخملباف قرار گرفت. به توصیه سیدمحمد بهشتی من فیلم را دیدم و گفتم این فیلم با انقلاب شوخی می‌کند ولی فیلم کمدی خوبی هست و اگر فیلمساز نتواند با زبان طنز شوخی کند، چه فایده دارد؟

عزت‌الله ضرغامی مطرح کرد: نقد وحی منزل نیست و عوامل متعددی شرایط را عوض می‌کند و فیلمی می‌تواند نظرات مختلفی از سمت حتی یک نفر بگیرد. چیزی به نام سلیقه داریم که ما را بدبخت می‌کند و با نقد بسیار متفاوت هست. امروزه بعضی تصمیم گیران سلیقه خود را حاکم می‌کنند که این بسیار بد هست. من سابقه بحث‌های مفصل سینمایی با رهبر انقلاب داشته‌ام. قطعا شما هم دیده‌اید که بعضی اوقات رهبری توصیه‌ای مطرح می‌کنند ولی می‌گویند این سلیقه شخصی من هست. بعضی‌ها که تصمیم گیر هستند همه تولیدات در تمام حوزه‌ها را براساس سلیقه رهبری راهبری می‌کنند ولی اصلا چنین نیست و باید تمام سلایق درنظر گرفته شوند. در این بسیار فیلم‌هایی بود که من هم آن‌ها را دوست داشتم و مقام معظم رهبری هم دوست داشتند. به عنوان مثال فیلم «با گرگ‌ها می‌رقصد» جزو فیلم‌هایی هست که حضرت آقا دوست داشتند.

وی ادامه داد: سیاست‌گذاران باید بدانند مردم چه می‌خواهند و طبق آن پیش بروند. زمانی می‌بینیم که روی یک کار خاصی درصد زیادی از مردم واکنش دارند و حتی در برخی موارد کمتر، اما نگاه ما باید مبتنی بر سلایق عمومی باشد.

پنجمین رئیس سازمان صداوسیما در بخش دیگری از صحبت‌های خود توضیح داد: خشونت و جنگ در کار‌های حماسی و اکشن به گونه‌ای که قابل قبول باشد و مخاطب اذیت نشود، قابل قبول هست ولی خشونت‌های شکنجه‌گونه و اذیت کننده حتی خود مخاطب را هم پس می‌زند. ما طرفدار کار جنگ، دفاع مقدس و حماسی هستیم. شما ببینید در فیلم «تروی» صحنه‌ای که قلعه را می‌گیرند نمایی از بالا می‌گیرد و موسیقی خاص که نشان دهنده اوج غم هست را پخش و اوج قضیه را نشان می‌دهد.

ماجرای سیمرغ مصطفی زمانی تا جلوگیری از دیپلم افتخار مریلا زارعی

افخمی گفت: کسی که می‌خواهد فیلمی ترسناک و دلهره آور بسازد چه باید کند؟

ضرغامی بیان کرد: ترسناک و دلهره‌آور بودن بد نیست و با خشونت تفاوت دارد. ولی اگر مدیریت نشده باشه می‌تواند تاثیر‌های بدی به‌جای بگذارد. خود من فیلم «طالع نحس ۱» را خیلی دوست دارم. می‌گویم فیلم ترسناک موردعلاقه من هم هست، اما نوع بیان آن مهم هست. یا حتی فیلم «مرگ‌جویان» یکی از بهترین فیلم‌های دینی‌ست که در این گونه قرار می‌گیرد و خود معاد هست. 

عزت‌الله ضرغامی در بخش دیگری توضیح داد: بعضی‌ها می‌گویند فیلم ارزشی بسازید حتی اگر کیفیت آن خوب نباشد. ولی رهبر انقلاب تاکید کردند محتوا و قالب دو بال هستند و هر دو مهم هستند. زمانی که من آمدند گفتند فیلم «سفر سنگ» آقای کیمیایی به خاطر دو بازیگر یعنی فرزانه تاییدی و رضا فاضلی ممنوع هست. گفتم با تایید من این فیلم را بیاورید و پخش کنید، چون این فیلم یکی از بهترین‌هاست و نماد‌های مذهبی بسیار خوبی دارد. ولی درکل این بحثی که مطرح کردید، بسیار مهم هست و پیشنهاد می‌کنم که حتما یک بار در برنامه به آن بپردازید.

عضو هیات داوران جشنواره چهل و سوم فیلم فجر در ادامه درباره این دوره از جشنواره بیان کرد: در این دوره از جشنواره ما سی و دو فیلم را دیدیم و ۴ انیمیشن هم داشتیم. درنهایت ۱۴ فیلم هم سیمرغ گرفتند. در بحث هیات داوران همانطور که می‌دانید آقای رادان هم نتوانست خود را برساند و تصمیم گرفتیم با همان شش نفر کار را ادامه بدهیم و واقعا مشکلی هم پیش نیامد. پیش از پرداختن به جزئیات بگویم که به نظر من یکی از موفق‌ترین جشنواره‌ها را داشتیم. درباره حضور در جشنواره هم دکتر صالحی و آقای فریدزاده از من خواستند و من هم با افتخار همکاری کردم و معتقدم این ترکیبی بود که از زاویه‌های مختلف به آثار نگاه می‌کرد.

وی ادامه داد: به عنوان نمونه مثلا نوید پورفرج برای بازی در فیلم «گوزن‌های اتوبان» دیپلم افتخار گرفت و در کارگردانی و فیلم و… بحث‌ها و گفت‌و‌گو‌هایی داشتیم ولی تماما کار را با تعامل و بحث پیش می‌بردیم. گاهی پنج نفر یک نظر داشتند و یک نفر استدلال مهمی می‌آورد و هر پنج نفر می‌پذیرفتند. می‌توانم مثال‌هایش را هم بگویم ولی چنین تعاملی بین تمام اعضا بود.

ضرغامی درباره فیلم سینمایی «رها» توضیح داد: «رها» فیلم خوبی بود و من هم آن را دوست داشتم. این فیلم در ۶ حوزه نامزد شد و بهترین فیلم اول هم شد. عده‌ای اعتقاد داشتند شهاب حسینی می‌توانست جایزه بگیرد و اتفاقا خود شهاب هم فروتنانه از ابتدا تا انتها حضور داشت. امین حیایی هم در فیلم رسول صدرعاملی خیلی خوب بود. ولی در ابعاد کار مصطفی زمانی بحث شد و نتیجه و انتخاب با منطق طور دیگری رقم خورد. اگر بخواهم چند آمار را عرض کنم هم باید بگویم که بیشترین سیمرغ را فیلم «موسی کلیم‌الله» گرفت و دو فیلم سه سیمرغی داشتیم که «بچه مردم» و «شمال از جنوب غربی» بودند. «صیاد» هم دو جایزه گرفت و مابقی هرکدام یک جایزه گرفتند. من «خدای جنگ» و «ناتوردشت» را هم خیلی دوست داشتم و وقتی آدم همه فیلم‌های خوب را می‌بیند، می‌گوید‌ای کاش میشد جایزه‌ای هم به این فیلم‌ها داد ولی قرار ما این بود که دیپلم افتخار و جوایز را همین‌گونه اهدا نکنیم.

وی ادامه داد: نکته مهمی که وجود دارد این هست که نهاد‌های انقلاب فیلم‌های خوبی ساختند، در این دوره از جشنواره سازمان سینمایی سوره ۳ فیلم داشت، اوج ۲ فیلم، انجمن دفاع مقدس ۲ فیلم، فارابی و کانون و … هرکدام با آثاری در جشنواره حاضر بودند. به آقای رائد فریدزاده هم گفتم در زمان قدیم تنها انجمن دفاع مقدس بود که چنین فیلم‌هایی می‌ساخت ولی الان تعداد زیادی هستند و فیلم می‌سازند و جایزه‌های زیادی هم می‌گیرند که این اتفاق بسیار خوبی‌ست. ولی اگر می‌خواهید فیلم اجتماعی مطرح کنید بخش‌های حکومتی دستشان می‌لرزد. من نگران فیلم‌های اجتماعی هستم که امروز به آن‌ها نیاز داریم. هنرمندانی که اتفاقا باید بیایند و خطر را بگویند. دفاع می‌کنم از هنرمندانی که شش ماه و یکسال بعد را می‌بینند. وقتی آقای ده نمکی فیلم «رسوایی» را ساخت حرف دارد ولی همین حزب‌اللهی‌ها این فیلم را زدند. سال ۱۴۰۱ به من هم حمله می‌کردند که تو که در دولت آقای رئیسی هستی دیگر چرا این حرف‌ها را می‌زنی؟ حتی یک توئیت زدم که این‌ها همه بچه‌های خود ما هستند. تلویزیون گفت کومله هستند، کدام کومله؟ ولی خود حضرت آقا گفتند کومله کجا بود. رهبر فرمودند این‌ها بچه‌های خودمان هستند و با باتوم نباید با آن‌ها رفتار کرد.

عزت الله ضرغامی مطرح کرد: هنرمندی مثل ده نمکی وقتی می‌گوید زلزله می‌آید، باید دقت کرد. ولی آمدند گفتند شما در این فیلم شأن روحانیت را پایین آوردید و از این حرف‌ها که نتیجه این حرف‌ها را امروز هم می‌بینیم. علاوه بر نکاتی که عرض کردم، سینمای محیط زیست، گردشگری و… باید باشد. حکومت باید سینما را به رسمیت بشناسد و این دقیقا سینماست که می‌تواند مشکلات را حل کند.

در ادامه برنامه، معاون سینمایی اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اعتقاد من این هست که مفاهیم در قالب کلی می‌تواند بحث شود. خدا رحمت کند با آقای سلحشور درباره گریم سریال حضرت یوسف بحث‌ها داشتیم و زمانی که با رهبر مطرح کردم خود رهبری فرمودند انقدر فضا معنویت دارد که این مشکلات کوچک اشکالی ندارد.

ضرغامی ادامه داد: اگر ده فیلم برتر کشور را بخواهم بگویم قطعا یکی از آن‌ها فیلم «بچه‌های آسمان» هست که اتفاقا جوایز بسیاری هم گرفت. ولی یک نفر از مسئولان بعد از دیدن این فیلم به من گفت باز فیلم سیاه‌نمایی جشنواره‌ای ساختید؟ که مفصل برای ایشان توضیح دادم. چنین نگاه‌هایی هم وجود داشته هست.

وی درباره حضور چنین فیلم‌هایی در جشنواره‌های خارجی گفت: یک زمانی شما در خانواده حرف می‌زنید و مشکلات را می‌گویید ولی وقتی فیلمی در اختیار کسانی قرار می‌گیرد و قضاوت نابجایی به ایران می‌شود، نگاهشان عوض می‌شود که با واقعیت‌ها زمین تا آسمان فاصله دارد، ظلم به این مردم هست که نگاه حقیقی به آنها نباشد. یک زمانی آقای کیارستمی به من گفتند که آقای امیر نادری فیلم «منهتن» را به کن برد و فیلم را راه نداند و ایشان گفتند که تو زنگ بزن و بگو این همانی هست که «دونده» را داشته هست. آن دبیر گفته بود اگر این فیلم درباره جامعه ایران بود حتما می‌پذیرفتند. این دیگر حرف آقای سلحشور نیست که برخی بگویند شاید تفکر خاصی داشتند، آقای کیارستمی به خود من گفتند.

ماجرای سیمرغ مصطفی زمانی تا جلوگیری از دیپلم افتخار مریلا زارعی

عزت الله ضرغامی توضیح داد: اگر ما تعادل نداشته باشیم ممکن هست مدیری درک نکند که یک فیلم می‌تواند وجوه مختلفی داشته باشد. من درباره فیلم «آدم برفی» اشتباه کردم و به آقای زم گفتم چند نکته را کم کن و، چون نکردند فیلم را نشان ندادیم. اگر عقل امروز را داشتم می‌گفتم انقدر فیلم خوب هست که می‌توان چشم پوشی کرد. خطرناک این هست که آدم روی اشتباه خود پافشاری کند ولی این درست هست که آدم به اشتباه خود اشاره کند و بگوید که اشتباه کرده و به مدلی برسد که کمتر اشتباه کند. تلورانس سینما باید کمتر از مسجد و معبد و تلویزیون باشد. به آقای فریدزاده هم گفتم کاری کنید که حداقل ۴۰ درصد فیلم‌ها را بتوان در صداوسیما نشان داد. در ساترا هم این توصیه را دارم و باید چنین چیزی را پذیرفت.

وی توضیح داد: در آن زمان فیلم «بانو» ممنوع بود. روز اولی که آمدم آقای مهرجویی نامه نوشت که این فیلم را نشان بدهید. تشخیص من این بود که این فیلم مردم را دچار سوءتفاهم‌هایی می‌کند. من این فیلم را به چند نفر نشان دادم. آقای حداد عادل گفتند این فیلم مشکلی ندارد ولی آقای مهندس آقازاده گفتند این فیلم اصلا خوب نیست. برخی مواقع نگاه آدم‌ها به سمتی می‌رود که برداشت کلی مهم هست و مهم هست که مدیران درگیر نگاه سلیقه‌ای نشوند.

وی درباره حضور در هیات داوری جشنواره فجر مطرح کرد: من خود را کارشناس سینما می‌دانم و به نوعی بیش فعال سینمایی هستم. نظر شخصی من شاید چیز دیگری باشد. بازی خانم مریلا زارعی و حس و حالی که داشتند بسیار خاص و خوب بود. اتفاق اخلاقی که در مراسم اختتامیه هم افتاد این بود که خانم زارعی چندین بار برنده جایزه سیمرغ را ایستاده تشویق کرد و آقای زمانی هم ادای احترام کرد به آقای پورشیرازی و فیلم «پیرپسر». اینها چیزهایی‌ست که بسیار ارزشمند هست. چون اسم آوردم باید بگویم که فیلم «پیرپسر» خیلی فیلم قوی بود و اعضای هیات داوران معتقد بودند اگر این فیلم بود، سیمرغ بهترین بازیگر مرد برای آقای حسن پورشیرازی بود. درباره سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول زن هم ما از همان اول بازی خانم فریبا نادری در «شوهر ستاره» را دیدیم و با یک بازی متفاوت مواجه شدیم. البته بعضی از بازی‌های دیگر مانند بازی خانم غزل شاکری در فیلم «رها» هم بسیار زیبا بود. 

وی مطرح کرد: می‌خواهم یک افشاگری بکنم و می‌دانم که اعضا هیات داوران هم راضی هستند. دوستان من در هیات داوری پیشنهاد کردند سیمرغ را به خانم نادری بدهیم و دیپلم افتخار را به خانم مریلا زارعی بدهیم ولی من شخصا مخالفت کردم و با استدلال بقیه عزیزان را قانع کردم. خانم مریلا زارعی واقعا بسیار زیبا نقش را خلق و ایفا کردند ولی تصمیمی بود که باید گرفته میشد و پای آن هم می‌ایستم. فیلم «قاتل و وحشی» را هم دوست داشتیم ببینیم ولی نیاوردند. درباره این فیلم هم مشکل شرعی موی بازیگر زن را باید حل می‌کردند.

عزت الله ضرغامی گفت: فیلم «بازی را بکش» مانند «چشم بادومی» نیاز بود و باید ساخته میشد. ولی درمجموع در مقایسه با فیلم‌های دیگر «بازی را بکش» را کنار گذاشتند. درباره «خدای جنگ» هم باید بگویم که، چون نمادین هست، فیلم توانست نگاه ملی را با یک قالب دربیاورد و جایزه این بخش را دریافت کند. جایزه نگاه ملی نشان دهنده ارزش این فیلم هست. ولی برداشت من این بود که آن چیزی که باید برای این مساله مهم درمی‌آمد، درنیامده بود ولی ارزش‌های خود را داشت. فیلم «پیشمرگ» هم همین اتفاق را داشت. این فیلم هم درمجموع داوران چنین نگاهی نداشت و برای من هم بحث هست که چرا در اکران عمومی هم اقبالی نداشت و شکست خورد.

عزت الله ضرغامی ادامه داد: تا آخر عمر از قانون‌مند کردن سینما دفاع می‌کنم. من زمانی به سینما آمدم که بسیار بحران داشت. وقتی وارد شدم دیدم اداره سینما در محتوا و قواعد ظاهری سلیقه‌ای هست. اولین جلسه را با خانه سینما گذاشتم و همه هنرمندان بودند. در آنجا خانم فریماه فرجامی به من اعتراض کرد که به ما قواعد را نمی‌گویند و حداقل قواعد را بگویید تا بدانیم چطور باید پیش برویم. من گفتم که سینما باید قانون‌مند شود. 

این مدیر فرهنگی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: می‌خواهم یک حرف خطرناک بزنم، اغتشاشات و ناآرامی‌های ۱۴۰۱ باعث شد بعضی از همکار‌های ما اشتباه کنند و برخی هم به خارج رفتند و پشیمان هم هستند. از همین جا می‌خواهم بگویم آقای فرخ نژاد شما که انقدر کار خوب داشته‌اید و اشتباه کردید و رفتید. بگویید اشتباه کردم و ببینید حاکمیت درباره شما چه برخوردی خواهد داشت. حاکمیت نسبت به خانواده خود و ایرانی‌های خارج از ایران باید حساس باشد.

وی درباره نما‌های کلوزآپ از خانم‌ها توضیح داد: در دفاع از هنر احساس کردم تعدادی از تهیه کنندگان به جای توجه به بازی هنرمندانه بازیگران به دنبال خانم‌هایی رفتند که مدام از آن‌ها کلوزآپ بگیرد. استفاده ابزاری از زنان اشتباه بود و به همین دلیل جلوی آن ایستادم.

عزت الله ضرغامی در پایان بیان کرد: فرصت نشد تا گزارش کار خود را بگویم. مختصر عرض می‌کنم که زمانی که وارد شدم دیدم هنرمندان ما رابطه‌شان با حاکمیت قطع شده هست. به همین دلیل جشنواره‌های استانی را گذاشتم و هنرمندان زیادی به استان‌ها می‌رفتند و با مردم مواجه می‌شدند. در حوزه‌های مختلف سینما هم احساس کردم که باید پولی تزریق شود و چندبار با مرحوم هاشمی رئیس‌جمهور وقت ملاقات کردم و ایشان هم وام تبصره سه به ما دادند. تجهیزات سینما در آن زمان خراب بود و ما نوسازی بسیار جدی انجام دادیم. تغییر نرخ محاسبه برق سینما از دیگر کار‌هایی بود که در مجلس قانون کردیم. یکی از مسائل مهم این بود که بودجه سینما به وزارتخانه می‌رفت و ردیف بودجه سینما را مشخص و جدا کردم که همه این‌ها از کار‌های کارنامه من بوده هست. حتی فیلم‌های جشنواره چهاردهم و پانزدهم هم به نوعی کارنامه من به حساب می‌آید. اعتقاد من این هست که گروه منصفی باید تمام این نکات را جمع بندی کرده و در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی بگذارد تا از تجربه‌ها بهره ببرند.

میز سینمای جهان فیلم با حضور امیر قادری و جواد طوسی به نقد و بررسی فیلم «I’m Still Here ۲۰۲۴» اختصاص داشت.

جواد طوسی در ابتدا گفت: گفتگوی آقای ضرغامی خیلی خوب بود و ایشان تجربه‌ای دارند که بسیار می‌تواند مثمرثمر باشد. سعه صدری که پیدا کردند و جذب حداکثری مجموعه می‌تواند مفید واقع شود. درباره فیلم موردنظر باید بگویم که بازگشتی به فیلم‌های خوب خود کارگردان هست. نگاه بسیار متفاوتی به سینمای سیاسی دارد و رکن اصلی خانواده هست. والتر سالس بسیار هوشمندانه به مطلب موردنظر خود پرداخته هست. یک سوم اولیه بسیار جذابی دارد، در ادامه ریتم فیلم می‌افتد و بعد باز ریتم خوبی می‌گیرد.

امیر قادری مطرح کرد: فکر میکنم مشکل همه ما این هست که در سال‌های اخیر انتظارمان از سینما پایین آمده هست. مدل این فیلم‌های چپ‌گرایانه زیاد ساخته شده و انگار گزارشی بدون ابهام از وضعیت خود ارائه می‌دهند. در جزئیات هم همین‌طور و بسیار قابل حدس هست. فیلم سیاسی باید چالش ایجاد کند و قابل پیش‌بینی و حدس نباشد. وقتی این فیلم را می‌بینم می‌گویم که نوعی حدیث نفس هست.

بهروز افخمی گفت: اصلا فیلم سیاسی نیست. برداشت من این هست که انگار نسبت به ایدئولوژی‌های یک سویه کار‌های قبلی خود شک کرده و به ساخت این فیلم پرداخته هست.
امیر قادری بیان کرد: شما تعریفی به فیلم می‌بندید که شایسته آن نیست.

طوسی مطرح کرد: الگو‌های طلایی سینمای کلاسیک را که منکر نیستیم ولی این فیلم در حد خود نسخه‌ای از سینماست که در لایه‌های خود شکل و شمایل دیگری پیدا می‌کند. فیلم درجهت معارفه شروع خوبی دارد و خصوصیات فردی این خانواده را نشان می‌دهد. اولین نمای فیلم را درنظر بگیرید، خود به خود اضطرابی می‌آورد که استمرار دارد. المان‌های سینمایی در این فیلم وجود دارد. «دانه انجیر معابد» را با این فیلم مقایسه کنید، در آنجا خانواده خوب شکل نگرفته و در اینجا این اتفاق افتاده هست.

این قسمت از برنامه به زنده‌یاد پروانه معصومی تقدیم شد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
ماجرای سیمرغ «مصطفی زمانی» تا جلوگیری از دیپلم افتخار «مریلا زارعی»

ماجرای سیمرغ «مصطفی زمانی» تا جلوگیری از دیپلم افتخار «مریلا زارعی» بیشتر بخوانید »

از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد

از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، روز اول چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در استان گلستان با اکران فیلم «موسی کلیم‌الله»، ساخته جدید ابراهیم حاتمی‌کیا آغاز شد. پردیس سینمایی کاپری در گرگان، میزبان جمعی از علاقه‌مندان به سینما بود که برای تماشای این فیلم تاریخی، در اولین روز جشنواره به سینما آمده بودند. صف‌های طولانی مردم نشان می‌داد که فیلم جدید حاتمی‌کیا که به زندگی حضرت موسی (ع) پرداخته، توجه بسیاری را به خود جلب کرده هست.
از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد
فیلم «اشک هور» به کارگردانی مهدی جعفری، فیلمی جنگی و تاریخی بود در دومین روز از جشنواره در سینما کاپری به نمایش درآمد. بسیاری از تماشاگران در گفتگوهای خود از نگاه متفاوت این فیلم به دفاع مقدس یاد می‌کردند و می‌گفتند که این فیلم روایت تازه‌ای از جنگ را به تصویر کشیده هست.فیلم «سونسوز»، فیلمی به زبان ترکی با موضوع زنان، نیز در سئانس دوم در سینما کاپری اکران شد. این فیلم کمدی در ژانر درام اجتماعی، داستان زندگی زنان روستایی را روایت می‌کند. مخاطبان گلستانی این فیلم نیز از نحوه روایت و فرهنگ‌های بومی که در فیلم به‌نمایش‌درآمده بود، ابراز رضایت می‌کردند.
از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد
در دومین روز جشنواره، فیلم «گوزن‌های اتوبان» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ابوالفضل صفاری نیز در پردیس سینمایی عصر جدید اکران شد.این فیلم در ژانر اجتماعی قرار دارد و به داستان‌های انسانی در زندگی روزمره می‌پردازد. «زیبا صدایم کن» نیز در ژانر درام اجتماعی در همین سینما اکران شد.
از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد
محمدرضا پیری، مدیر امور سینمایی استان گلستان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس با اشاره به استقبال خوب مخاطبان از فیلم فجر گفت: “در پردیس سینمایی عصر جدید، ۱۶ فیلم به نمایش در خواهد آمد و روز اول جشنواره با استقبال خوبی از فیلم «موسی کلیم‌الله» مواجه شد. وی گفت: به‌ویژه باوجوداینکه فیلم‌های کمدی در این پرده سینمایی کمتر بود، اما استقبال از فیلم‌ها بسیار مثبت بود.”
 از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار دفاع‌پرس از گرگان، اظهار داشت: چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در استان گلستان با اکران ۳۲ فیلم در دو سینمای کاپری و عصر جدید آغاز شده هست.به اعتقاد الهام متین امسال نسبت به سال گذشته، تعداد فیلم‌های اکران شده افزایش‌یافته و این به معنای توجه بیشتر به هنر سینما در این استان هست و باتوجه‌به استقبال بی‌نظیر از فیلم‌ها در روز نخست، پیش‌بینی می‌شود که جشنواره امسال یکی از بهترین دوره‌های آن در استان گلستان باشد.
 
اتمام پیام /
از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد
 
 
 
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد

از اشک هور تا گوزن‌های اتوبان، فجر سینمایی در گلستان شعله‌ور شد بیشتر بخوانید »