گیلانغرب

جای عضو اصلی شورای شهر گیلانغرب با علی البدل در بازشماری آرا تغییر کرد

جای عضو اصلی شورای شهر گیلانغرب با علی البدل در بازشماری آرا تغییر کرد



کوروش محمودیان روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به نتیجه بازشماری آرای انتخابات ششمین دوره شوراهای اسلامی در گیلانغرب و سرمست، افزود: با توجه به اعلام نتایج اولیه تعداد ۱۹ نفر از داوطلبان شهر گیلانغرب و سه نفر از داوطلبان شهر سرمست به نتایج اعلام شده اعتراض کردند که در فرصت قانونی پس از تشکیل جلسه مشترک هیات‌های اجرایی و نظارت و همچنین به استناد گزارش هیات بازرسی و عوامل مختلف تصمصم به بازشماری آرای ۱۰ درصد صندوق‌ها گرفته شد.

وی اظهار داشت: پس از بازشماری و مشاهده اختلاف در آرای موجود این صندوق‌ها، بازشماری تمام صندوق‌های اخذ رای انتخابات شورا در این شهرها در دستور کار قرار گرفت و در نهایت پس از تلاش بی وقفه اعضای هیات‌های اجرایی و نظارت کار بازشماری با دقت پایان و نتیجه انتخابات نیز تغییر کرد.

فرماندار گیلانغرب تاکید کرد: نتایج حاصله منجر به جابجایی برخی نفرات انتخابات شورای شهر گیلانغرب همچنین اصلاح مجموع آرای بسیاری دیگر از کاندیداها شد.

محمودیان ادامه داد: آنچه در بازشماری ۲۵ صندوق شهر گیلانغرب و همچنین چهار صندوق شهر سرمست محرز بود در مواردی محاسبه آرای مخدوش و دارای اشکال و در مواردی نیز سهل انگاری دست اندرکاران در شمارش آرای صندوق‌ها بوده است لذا افرادی که عمدا مبادرت به چنین کاری کرده باشند قطعا شناسایی و به دستگاه قضایی معرفی و برابر قانون با آنها برخورد خواهد شد.

به گفته وی، در بازشماری آرای انتخابات شورای شهر گیلانغرب، آرای نفرات برگزیده و علی البدل دستخوش تغییرات (برخی کم و برخی زیاد) شد.

فرماندار گیلانغرب نتیجه بازشماری صندوق های اخذ رای در شهر گیلانغرب را اینگونه اعلام کرد: از مجموع ۱۸ هزار و  ۴۷۶ رای ماخوذه تعداد ۱۸ هزار و ۳۲۰ رای صحیح بود که آقایان عباس وکیلی نیا با چهار هزار و ۱۴۶ رای، فریاد پرهوده با سه هزار و ۷۵۵ رای، امیر آزادی با سه هزار و ۱۷۳ رای، علیرضا آزادی با سه هزار و ۹۳ رای و بهادر اردشیری با ۲ هزار و ۷۵۲ رای به عنوان اعضای اصلی و آقایان پوریا حشمتی با ۲ هزار و ۵۷۹ رای، علی الفتی با ۲ هزار و ۵۷۵ رای و ناصر صفریان گیلان با ۲ هزار و ۴۹۶ رای بعنوان اعضای علی البدل انتخاب شدند.

پیش از این علی الفتی با ۲ هزار و ۸۸۸ رای نفر پنجم و عضو اصلی و بهادر اردشیری با ۲ هزار و ۷۲۸ رای و پوریا حشمتی با ۲ هزار و ۵۸۳ رای نفر به عنوان نفرات ششم و هفتم و اعضای علی البدل معرفی شده بودند ولی پس از بازشماری آرا، نفرات ششم و هفتم قبلی به ترتتیب پنجم (عضو اصلی) و ششم (علی البدل) شدند و نفر پنجم قبلی نیز در رتبه هفتم (علی البدل) قرار گرفت.  

محمودیان اضافه کرد: همچنین در بازشماری صندوق های اخذ رای شهر سرمست از مجموع ۲ هزار و ۷۶۹ رای ماخوذه، تعداد ۲ هزار و ۷۱۴ رای صحیح بود که براساس آن آقایان سجاد حیدری با ۹۹۱ رای، عباس باطنی پور با ۹۵۱ رای، اشکان فتاحی با ۹۳۱ رای، جواد اعظم زاده ویژنان با ۹۰۵ رای و علی محبت پیشه با ۹۰۴ رای به عنوان اعضای اصلی و آقایان یزدان ثنایی نیا با ۸۲۸ رای، فرهاد نیکوفر با ۶۸۲ رای و مجید باپیریان با با ۶۶۱ رای به عنوان اعضای علی البدل شورای اسلامی شهر سرمست انتخاب شدند.

ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری همزمان با سراسر کشور روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ در استان کرمانشاه برگزار شد.

گیلانغرب در غرب کرمانشاه بیش از ۷۲ هزار نفر جمعیت دارد.



منبع خبر

جای عضو اصلی شورای شهر گیلانغرب با علی البدل در بازشماری آرا تغییر کرد بیشتر بخوانید »

مغزش توی دستم بود!

تحقق خواب شهید روستایی با نطق مزورانه صدام


مغزش توی دستم بود!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انتشارات مرز و بوم در صفحه اینستاگرامی خود مطلبی به روایت فرنگیس حیدرپور از برادرشوهرش، قهرمان حدادی که در بمباران روستای گورسفید گیلان غرب به شهادت رسیده بود، پرداخت.

در این مطلب آمده است:

«گاهی وقت‌ها تلویزیون عراق را می‌گرفتیم، چون نزدیک مرز بودیم می‌توانستیم تلویزیونشان را بگیریم. صدام توی تلویزیون ظاهر شد، گفت: «فردا از شرق تا غرب ایران را می‌کوبم.» با ناراحتی گفتم: «دوباره شر این آدم ما را گرفت.» قهرمان با ناراحتی گفت: «با شما کاری ندارد، با من کار دارد. دیشب خواب دیدم که می‌میرم.» به شوخی گفتم: «نمیرد کوه! فردا اول وقت می‌رویم کوه.»

همان‌طور که نشسته بودیم، پرنده‌ای سه‌بار خواند. رنگ از صورت همه پرید. ما اعتقاد داریم اگر پرنده‌ها سه بار در شب بخوانند، اتفاق بدی می‌افتد. برادرشوهرم لبخند تلخی زد و گفت: «دیدید؟ این مأمور من است. شما ناراحت نباشید.» همه شروع کردند به شوخی با قهرمان و سعی می‌کردند سربه‌سرش بگذارند. قهرمان خندید و گفت: «من نمی‌ترسم، فقط دارم می‌گویم رفتنی‌ام.»

صبح روز بعد گفتم نان را که بپزم می‌روم کوه. دستم توی تشت خمیر بود که قهرمان آمد. با علیمردان (شوهرم) گوشه حیاط نشستند. یک‌دفعه صدای هواپیما‌ها بلند شد. دلم هری ریخت پایین. برادرشوهرم گفت: «هواپیما‌ها آمدند. مواظب باش.» به سرعت رفت سمت خانه‌شان.

هواپیما‌ها بمب‌هایشان را ول کردند، وحشتناک بود. انگار جهنم برپا شده بود. دود و آتش همه جا را پر کرد. صدای فریاد علیمردان آمد. دست‌هایش را به سرش می‌زد. احساس کردم تمام استخوان‌هایش شکسته. گیج شده بود. گفت: «برس به داد قهرمان.» گفتم: «قهرمان که الان پیش ما بود.» علیمردان دیگر نمی‌توانست حرفی بزند. فقط به آن سمت ده اشاره کرد.

دویدم. وقتی رسیدم، خشکم زد. قهرمان را دیدم که روی زمین افتاده. احساس کردم پاهایم بی‌حس شده. آرام سرش را بلند کردم. دستم توی چیز نرمی فرو رفت. نرم بود و داغ. خوب که نگاه کردم دیدم مغزش است. مغز قهرمان توی دستم بود! نزدیک بود از حال بروم.

هنوز نفس داشت. با اینکه مغزش بیرون ریخته بود، اما دست و پا می‌زد. باید او را به بیمارستان می‌رساندیم. یک ماشین از بالا آمد. برادرشوهرم را توی ماشین گذاشتیم. ماشین آمده بود تا زخمی‌ها را به بیمارستان برساند. ماشین راه افتاد. نزدیک گردنه‌ تق‌وتوق، چشم‌های قهرمان به بالا خیره شد. باورم نمی‌شد. فریاد زدم: «کاکه قهرمان!» از بغض و درد، دلم داشت می‌ترکید. قهرمان شهید شده بود. چه کسی می‌توانست باور کند؟ یاد شب قبلمان افتادم؛ حرف‌های قهرمان و خوابش…»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

تحقق خواب شهید روستایی با نطق مزورانه صدام بیشتر بخوانید »

مغزش توی دستم بود!

مغزش توی دستم بود!


مغزش توی دستم بود!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انتشارات مرز و بوم در صفحه اینستاگرامی خود مطلبی به روایت فرنگیس حیدرپور از برادرشوهرش، قهرمان حدادی که در بمباران روستای گورسفید گیلانغرب به شهادت رسیده بود پرداخت. در این مطلب آمده است:

گاهی وقت‌ها تلویزیون عراق را می‌گرفتیم، چون نزدیک مرز بودیم می‌توانستیم تلویزیونشان را بگیریم. صدام توی تلویزیون ظاهر شد، گفت: «فردا از شرق تا غرب ایران را می‌کوبم.» با ناراحتی گفتم: «دوباره شر این آدم ما را گرفت.» قهرمان با ناراحتی گفت: «با شما کاری ندارد، با من کار دارد. دیشب خواب دیدم که می‌میرم.» به شوخی گفتم: «نمیرد کوه! فردا اول وقت می‌رویم کوه.»

همان‌طور که نشسته بودیم، پرنده‌ای سه‌بار خواند. رنگ از صورت همه پرید. ما اعتقاد داریم اگر پرنده‌ها سه بار در شب بخوانند، اتفاق بدی می‌افتد. برادرشوهرم لبخند تلخی زد و گفت: «دیدید؟ این مأمور من است. شما ناراحت نباشید.» همه شروع کردند به شوخی با قهرمان و سعی می‌کردند سربه‌سرش بگذارند. قهرمان خندید و گفت: «من نمی‌ترسم، فقط دارم می‌گویم رفتنی‌ام.»

صبح روز بعد گفتم نان را که بپزم می‌روم کوه. دستم توی تشت خمیر بود که قهرمان آمد. با علیمردان (شوهرم) گوشه حیاط نشستند. یک‌دفعه صدای هواپیما‌ها بلند شد. دلم هری ریخت پایین. برادرشوهرم گفت: «هواپیما‌ها آمدند. مواظب باش.» به سرعت رفت سمت خانه‌شان.

هواپیما‌ها بمب‌هایشان را ول کردند، وحشتناک بود. انگار جهنم برپا شده بود. دود و اتش همه جا را پر کرد. صدای فریاد علیمردان آمد. دست‌هایش را به سرش می‌زد. احساس کردم تمام استخوان‌هایش شکسته. گیج شده بود. گفت: «برس به داد قهرمان.» گفتم: «قهرمان که الان پیش ما بود.» علیمردان دیگر نمی‌توانست حرفی بزند. فقط به آن سمت ده اشاره کرد.

دویدم. وقتی رسیدم، خشکم زد. قهرمان را دیدم که روی زمین افتاده. احساس کردم پاهایم بی‌حس شده. آرام سرش را بلند کردم. دستم توی چیز نرمی فرو رفت. نرم بود و داغ. خوب که نگاه کردم دیدم مغزش است. مغز قهرمان توی دستم بود! نزدیک بود از حال بروم.

هنوز نفس داشت. با اینکه مغزش بیرون ریخته بود، اما دست و پا می‌زد. باید او را به بیمارستان می‌رساندیم. یک ماشین از بالا آمد. برادرشوهرم را توی ماشین گذاشتیم. ماشین آمده بود تا زخمی‌ها را به بیمارستان برساند. ماشین راه افتاد. نزدیک گردنه‌ی تق‌وتوق، چشم‌های قهرمان به بالا خیره شد. باورم نمی‌شد. فریاد زدم: «کاکه قهرمان!» از بغض و درد، دلم داشت می‌ترکید. قهرمان شهید شده بود. چه کسی می‌توانست باور کند؟ یاد شب قبلمان افتادم؛ حرف‌های قهرمان و خوابش…

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

مغزش توی دستم بود! بیشتر بخوانید »

روزشمار دفاع مقدس (۱۴ دی)


روزشمار دفاع مقدس (۱۴ دی)رویداد‌های مهم این روز در تقویم شمسی (۱۴ دی)

** مهم‌ترین مناسبت‌های ملی و مذهبی در دی **

۵-ولادت حضرت عیسی (ع)، جشن کریسمس| ۷-تشکیل نهضت سوادآموزی به فرمان حضرت امام (ع) | ۸-شهادت حضرت زهرا (س) به روایتی| ۹-روز بصیرت و میثاق امت با ولایت| ۱۲-جشن آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی| ۱۹-قیام خونین مردم قم (۱۳۵۶ هـ ش) | ۲۰-سالروز شهادت امیرکبیر به دستور ناصرالدین شاه قاجار| ۲۲-تشکیل شورای انقلاب به فرمان امام (ره) | ۲۶-فرار شاه معدوم| ۲۷-شهادت نواب صفوی، طهماسبی، برادران واحدی و ذوالقدر از فداییان اسلام| ۲۸-شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) (تعطیل) | ۲۹-روز غزه

** تاریخ شهادت برخی شهدای دفاع مقدس در دی **

• تبعید آیت‌‏الله «سیدمصطفی خمینی» به ترکیه توسط رژیم پهلوی (۱۳۴۳ ه.ش)

• ولادت شهید محمد حیدری کاشی (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۵ ه.ش)

• اجرای عملیاتی کوچک در تنگ حاجیان توسط سپاه (۱۳۵۹ ه.ش)

• عملیات محدود چَغالوند در گیلانغرب، به طور مشترک به فرماندهی سپاه پاسداران (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید عباسعلی احمدی (استان کرمانشاه، شهرستان سنقر) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید محمدعلی یوسفی (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۵۹ ه.ش)

• شهادت شهید مجید یزدان پناه (استان کرمان، شهرستان کرمان، روستای جانی آباد) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید کریم نقی پورکجور (استان مازندران، شهرستان نوشهر) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید سیدعیسی جلیلی حسن کیاده (استان گیلان، شهرستان آستانه اشرفیه) (۱۳۶۰ ه.ش)

• شهادت شهید علی رضا بریری (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۳ ه.ش)

• شهادت شهید محمدجواد بهزادی بخش (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه.ش)

• شهادت شهید حسن فتاحی (کشور عراق، شهر نجف اشرف) (۱۳۶۵ ه.ش)

• شهادت شهید خالد مرادی (استان کرمانشاه، شهرستان سنقر) (۱۳۹۴ ه.ش)

• شهادت شهید محمد اصغریان (استان سیستان و بلوچستان) (۱۳۹۶ ه.ش)

• شهادت شهید کامبیز سنچولی (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زابل) (۱۳۹۶ ه.ش)

• شهادت شهید رضا شهرکی (استان سیستان و بلوچستان) (۱۳۹۶ ه.ش)



منبع خبر

روزشمار دفاع مقدس (۱۴ دی) بیشتر بخوانید »

قطع امید صدام از غرب ایران در عملیات «مطلع‌الفجر»


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: عملیات مطلع‌الفجر یکی از عملیات‌های مهم و تأثیرگذار در عقب راندن دشمن بعثی از مناطق تصرف شده و فراهم کردن شرایط مورد نیاز برای اجرای عملیات‌های آفندی آتی بود که ۲۰ آذر سال ۱۳۶۰ توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیرو‌های بسیج و داوطلب در منطقه عملیاتی گیلانغرب با رمز یا مهدی (عج) اجرا شد و حدود ۲۷ روز به طول انجامید.

در این عملیات ۱۱ گردان از سپاه، یک گردان از ژاندارمری و تیپ ۵۸ ذوالفقار ارتش حضور داشتند و هوانیروز ارتش نیز اقدامات مربوط به پشتیبانی از رزمندگان را برعهده داشت و با اینکه این منطقه عملیاتی به‌دلیل صعب‌العبور بودنش، جزو مناطق سخت در دوران جنگ بود، اما اقدامات مربوط به پشتیبانی نیز به بهترین نحو ممکن انجام شد. شرایط در این منطقه عملیاتی به‌گونه‌ای بود که امکان حرکت خودرویی نیز وجود نداشت و همین موضوع، کار رزمندگان را در عقب راندن دشمن بعثی سخت کرده بود.

این عملیات با هدف تصرف ارتفاعات شیاکوه، چرمیان و تنگ قاسم‌آباد، درگیر کردن نیرو‌های متجاوز بعثی به منظور تسهیل در اجرای عملیات رزمندگان، زمینه‌سازی برای انجام عملیات‌های آفندی و وارد کردن خسارت سنگین به نیرو‌های بعثی اجرا شد.

با اینکه تعداد نیرو‌های خودی با دشمن بعثی در این عملیات قابل مقایسه نبود، اما رزمندگان اسلام با روحیه ایثار و شهادتی که برای دستیابی به اهدافشان در هر عملیات داشتند، توانستند به سختی و بعد از ۲۷ روز ارتفاعات حساس و استراتژیک شیاکوه در محور گیلانغرب ـ قصر شیرین را پس بگیرند، اما به‌دلیل بالا بودن آتش دشمن و عدم توانایی لازم نیرو‌های خودی در پشتیبانی از نیرو‌های خودی، رزمندگان بعد از چند روز به مواضع قبلی خود برگشتند، اما این عملیات منجر به آزادسازی ۳۰ روستا در غرب کشور شد که بعثی‌ها از این مواضع برای رصد تحرکات رزمندگان اسلام استفاده می‌کردند. همچنین یکی دیگر از نتایج این عملیات عقب راندن ارتش بعثی ۳۰ کیلومتر عقب‌تر از موضع قبلی آن‌ها بود که بسیار حائز اهمیت بود.

بازپس‌گیری ارتفاعات شیاکوه در «عملیات مطلع‌الفجر» / عملیاتی که منجر به وحشت دشمن بعثی در گیلانغرب شد

رزمندگان در عملیات مطلع‌الفجر بیش از دو هزار نفر از نیرو‌های دشمن را کشته و زخمی کرده و ۱۴۰ نفر را نیز اسیر کردند.

با اینکه رزمندگان بعد از چند روز به مواضع قبلی خود عقب نشینی کردند، اما این عملیات موجب ترس و وحشت دشمن بعثی در غرب کشور شد، چراکه رژیم صدام روی منطقه غرب کشور ما به دلیل تحرکات گروه‌های ضدانقلاب حساب ویژه‌ای باز کرده بود و حتی برخی از عملیات‌های خود در این منطقه را توسط نیرو‌های ضد انقلاب انجام می‌داد، از این جهت این شکست برای آن‌ها این معنی را داشت که منطقه غرب کشور به‌ویژه محدوده گیلانغرب نیز زیر رصد رزمندگان اسلام است. بازپس‌گیری ارتفاعات شیاکوه از یک منظر دیگر نیز برای نیرو‌های خودی ارزشمند بود، چراکه با زیر نظر گرفتن نیرو‌های بعثی، از عملیات‌های احتمالی آن‌ها و نوع آرایش جنگی آن‌ها باخبر می‌شدند و از آن مهم‌تر اینکه زمینه برای اجرای عملیات‌های آفندی دیگر مهیا شد.

منطقه گیلانغرب در طول هشت سال دفاع مقدس بار‌ها مورد هجوم نیرو‌های بعثی و تحرکات نیرو‌های ضدانقلاب که از پیروزی انقلاب اسلامی کینه داشتند، قرار گرفت، اما کرد‌های غیور این مرز و بوم به همراه نیرو‌های نظامی شکست‌های سنگینی را متوجه بدخواهان جمهوری اسلامی ایران در آن دوران کردند تا رژیم صدام که روی مناطق غربی کشور حساب ویژه‌ای برای رسیدن به اهداف شومش باز کرده بود، با سرافکندگی از مواضع خود عقب نشینی کند.

شهرستان گیلانغرب در دوران دفاع مقدس ۷۵۰ شهید را تقدیم جمهوری اسلامی ایران کرد و در عملیات مطلع‌الفجر یا همان فتح شیاکوه نیز حدود ۷۰ شهید تقدیم این مرز و بوم شد. ایثارگری و ازخودگذشتگی نیرو‌های خودی در عملیات مطلع‌الفجر با توجه به کمتر بودن نیرو‌ها نسبت به نیرو‌های دشمن بعد‌ها زبان‌زد شد، البته که رزمندگان به‌دلیل اینکه به این نتیجه رسیده بودند که در جبهه حق قرار دارند، در تمام عملیات‌ها با روحیه ایثار و شهادت به دل دشمن می‌زدند و همین ویژگی بود که در نهایت منجر به شکست دشمن بعثی با تمام حامیان جهانی‌اش شد.

گزارش از احسان یعقوبی

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

قطع امید صدام از غرب ایران در عملیات «مطلع‌الفجر» بیشتر بخوانید »