یادداشت

پیروزی در نبرد ناتقارن 

شرط پیروزی در نبرد نامتقارن 


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ حدود ۵۰ سال پیش هرگاه ایالات متحده آمریکا اراده می‌کرد، می‌توانست حکومت و یا ترکیب سیاسی حاکم بر یک کشور را بدون کوچکترین درگیری و شلیک حتی یک گلوله تغییر دهد؛ چون هیمنه و ابهتی که امپراطوری‌های بزرگ رسانه‌ای از ارتش آمریکا در اذهان و جوامع مختلف ساخته بودند که حکام کشور‌هایی که قرار بود ارتش آمریکا به آنجا گسیل شود، از قبل خود را در برابر آمریکا، بازنده می‌دانستند.

همین موضوع هم تا حدودی در رابطه با ارتش رژیم اشغالگر قدس در منطقه غرب آسیا وجود داشت؛ به‌ویژه بعد از جنگ شش روزه‌ای که با سه کشور عربی مصر، سوریه و اردن در ۱۹۶۷ میلادی صورت گرفت و این رژیم توانست بر سه کشور عربی مورد اشاره فائق آید، کشور‌های غرب آسیا ترس خاصی از رویارویی نظامی با ارتش رژیم صهیونیستی داشته باشند؛ به‌ویژه اینکه این رژیم، بارانداز انواع سلاح‌های متعارف و غیرمتعارف حامی بزرگ خود یعنی آمریکا هم بود.

اما این شرایط بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تغییر یافت؛ چرا که انقلاب اسلامی ایران توانسته بود به ملت‌های منطقه نشان دهد چنانچه بخواهند در برابر استبداد ایستادگی کنند، قطعاً پیروز خواهند شد و این هم وعده‌ای هست که خداوند در آیه ۵۶ سوره مائده بیان کرده هست.

لذا می‌بینیم ملت‌هایی که به وعده خداوند مبنی بر «وَمَن یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزبَ اللَّهِ هُمُ ٱلغالِبُونَ» (و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیت خدا پیروز هست) گوش دادند، همانند رزمندگان جبهه مقاومت در لبنان، فلسطین و یمن، مقابل دشمنی که از انجام هیچ جنایتی واهمه ندارد، به پیروزی‌های ارزشمندی دست می‌یابند؛ آن هم با سلاح‌هایی که در برابر سلاح‌های رژیم کودک‌کش صهیونیستی و حامی آن یعنی آمریکا بسیار اندک هست؛ ولی با وجود این، به واسطه همان ایمانی که دارند، توانستند در این جنگ نامتقارن موفقیت‌های ارزشمندی را به دست آورند.

درباره نمونه‌های اخیر پیروزی جبهه مقاومت، می‌توان به انهدام پهپاد‌های میلیون دلاری «هرمس» رژیم صهیونیستی توسط رزمندگان حزب‌الله لبنان یا مورد اصابت قرار دادن ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» توسط موشک‌ها و پهپاد‌های یمنی اشاره کرد.

کسب این موفقیت‌ها نشان می‌دهد که ملت‌های مسلمان در نبرد نامتقارن مقابل ارتش‌های کلاسیکی همچون ارتش آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌توانند ضربات سختی را به آن‌ها وارد کنند و در نهایت، این ارتش‌ها را وادار به عقب‌نشینی کنند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شرط پیروزی در نبرد نامتقارن  بیشتر بخوانید »

فرهنگ شهدایی مازندران چراغ راهی برای یک جشن ملی


گروه استان‌های دفاع‌پرس_«سید ابراهیم علوی»؛ به مناسبت گرامی‌داشت هفته مازندران برنامه‌های مختلفی در استان برگزار شده هست که نقد و بررسی آن برنامه‌ها در این یادداشت نمی‌گنجد؛ اما آنچه که نگارنده را برای نوشتن این یاداشت ترغیب کرده، مواضعی هست که در قبال نقد بجای فرمانده سپاه کربلا نسبت به اصلاح ریل گذاری فرهنگی استان بیان شد. 

پر واضح هست، برای تقویت مؤلفه‌ها و عناصر هویتی ضروری هست که همه‌ی افرادی که تریبون‌ها و کرسی‌های فرهنگی در اختیار دارند، به وظایف خود در حفظ و تبیین ارزش‌های اصیل انقلاب عمل کنند. اگر یک جریان انقلابی به نقد انحرافاتی، مثلاً در همین برنامه‌های هفته‌ی مازندران، می‌پردازد، باید این صدا مورد حمایت قرار گیرد و از خاموشی آن جلوگیری شود. تنها در سایه‌ی همبستگی و تلاش جمعی برای روشن‌سازی مفاهیم هویتی هست که می‌توان گفتمان انقلاب را زنده نگه داشت و به نسل‌های آینده منتقل کرد.

دفاع از ارزش‌ها و اصلاح امور فرهنگی مستلزم هزینه هست، شجاعت می‌خواهد و ایستادگی. اما به‌راستی چرا در برابر غفلت از هویت مازندران و بازنمایی سطحی از آن، بسیاری از دلسوزان انقلاب گرفتار مارپیچ سکوت شدند؟

چندی پیش فرمانده سپاه مازندران در جریان جشنواره «کئی پلا» در ساری با شجاعت تاکید کرد که ما مخالف شادی و نشاط مردم نیستیم؛ ولی وقتی متولیان فرهنگی به جای ترویج فرهنگ اصیل مازندران، سطحی‌نگری را ترویج می‌کنند، دیگر سکوت جایز نیست.

بنایی بر دفاع از شخص ندارم، حرفم از گفتمان مازندران یکپارچه با هویت‌های اصیل آن هست، عین وطن دوستی و وطن پرستی هست که گفته شده، مردم را با عناصر هویتی اصیل مازندران آشنا کنید، نه با ملعبه قرار دادن فرهنگ اصیل برای ساعتی خوشگذرانی! اگر قرار بود رژیم منحوس گذشته برگزار کننده چنین جشنواره‌ای باشد، غیر از همین خوشگذرانی سطحی و رقص و لودگی بود؟! 

مگر نه اینکه در روز مازندران باید به مازندران یکپارچه رسید؛ آیا جشنواره‌ای که به نام مازندران و برای بزرگداشت فرهنگ آن برگزار می‌شود، باید با برنامه‌هایی خالی از هویت پر شود؟ جوانان و نوجوانان این استان حق دارند که با ارزش‌ها، سنت‌ها و هویت اصیل زادگاهشان آشنا شوند. جشنواره‌ای که می‌توانست فرصتی برای معرفی تاریخ و فرهنگ مازندران باشد، چرا به جشنی ظاهری و بی‌معنا تبدیل شده که بیشتر طعم تلخ خودتحقیری و تقلید از جشنواره‌های خارجی دارد تا طعم هویت شیرین فرهنگ بومی. 

هویت مازندران تنها یک واژه نیست؛ بلکه ریشه‌ای پرمایه هست که این سرزمین و مردمش را از گذشته‌ای پربار تا به امروز سر پا نگه داشته هست. اما آیا درخت تنومند هویت مازندران با ریشه‌های اسلامی، دینی و انقلابی، جایی برای رشد در نسل‌های جدید پیدا خواهد کرد، وقتی متولیان فرهنگی، که در جایگاه حفاظت و تقویت این میراث ایستاده‌اند، مسیر را به سمت سرگرمی‌های بی‌محتوا کج کرده‌اند؟ این هویت، نه با رویداد‌های بی‌کیفیت بلکه با موسیقی‌های اصیل مازندرانی که دارای مضامین زیبا، هنر‌های بومی، شعر‌های ماندگار، آیین‌های کهن و خاطرات پرشور شهدای این خطه معنا می‌گیرد. در حالی که جشنواره‌های سطحی و تقلیدی بیش از آنکه شایسته مازندران باشند، شبیه ویترینی برای فریفتن افکار و هویتی بی‌جان را به نمایش می‌گذارند. 

در چنین فضایی، نقش جریان انقلابی و افرادی که ادعای دلسوزی دارند، بیش از پیش در کانون توجه قرار می‌گیرد. جامعه‌ای که هویت فرهنگی و تاریخی خود را به حاشیه براند، راه تعالی را گم کرده و نمی‌تواند نقش موثری در تبیین فرهنگ دینی و ملی خود ایفا کند.

حال باید پرسید، چرا جریان انقلابی در برابر بی‌هویتی فرهنگی برخی جشنواره‌ها سکوت کرده اند؟ چرا آنانی که تریبون چه در فضای جامعه و چه در بستر‌های فضای مجازی دارند، حاضر نیستند این انحرافات را به چالش بکشند؟ چرا نباید از این فرصت‌ها برای تقویت باور‌های دینی و فرهنگی مردم بهره بگیرند؟ مسئولان فرهنگی و نخبگان استان، اگر به ادعای خود، متعهد به خدمت‌اند، چرا فرهنگ مازندران را با شاخص‌های اصیل آن معرفی نمی‌کنند و به حفظ میراث واقعی این سرزمین آنچنان که شایسته هست نمی‌پردازند. 

جامعه انقلابی در مقابل تحریف‌های کاسبان چسبیده به صندلی، صریح و شفاف بایستد. اینکه عده‌ای تلاش می‌کنند با نقاب دروغین آزادی، فرهنگ بومی و معنویت جامعه را قربانی اهداف غیرصادقانه خودکنند به هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. آزادی و شادی حقیقی درسایه هویت فرهنگی اصیل معنا پیدا می‌کند که از دین و معنویت جدا نیست. مردم مازندران نیز حق دارند که جشنواره‌هایشان بازتابی از ارزش‌ها، شهدا و فرهنگ حقیقی و عمیق این دیار باشد.

مگر فرهنگ بومی مازندران با همان هنر‌ها و آئین‌های کهن، کمتر از این نمایش‌های سطحی و بی‌محتوایی هست که امروز در این برنامه‌ها به نام فرهنگ عمومی عرضه می‌شود؟

متصدیان امور، باید در برابر مردم پاسخگو باشند. سهم فرهنگ شهدایی مازندران در این جشنواره‌ها چیست؟ چرا یاد و نام و سبک زندگی بومی عزیزان، که نماد عزت و هویت این سرزمین‌اند، جایی در چنین برنامه‌هایی ندارد؟ فرهنگ شهدایی که خود مولفه‌ای برای تقویت هویت و انگیزه جوانان هست، می‌توانست چراغ راهی برای جشنواره‌های بومی باشد.

مردم مازندران هویتشان را سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده‌اند و اکنون از هرگونه تحریف یا نادیده‌گرفتن آن بیزارند. اما اگر تریبون‌داران، روحانیون و صاحبان رسانه در برابر این کج‌روی‌ها موضع شفاف نگیرند، فرهنگ و هویت اصیل مردم مازندران هر روز بیشتر قربانی منافع سطحی انگارانه عده‌ای خواهد شد. این مردم، شادمانی و نشاط اصیل میخواهند؛ نشاطی که با ارزش‌ها اصیل و بومی آنها همخوان باشد و از ریشه‌ها و سنت‌های کهن مازندران سرچشمه بگیرد.

مردم با اصل و نسب مازندران اجازه نمی‌دهند فرهنگ بی‌اصالتی که با عنوان جشنواره به این مردم عرضه می‌شود، بر ارزش‌های اصیل و هویت فرهنگی جامعه غالب شود. مردم این استان آگاه‌اند و به فرهنگ خود وفادارندو انتظار دارند که همه، به‌ویژه جریان‌های انقلابی و مسئولان، به دفاع از این هویت برخیزند و نگذارند فرهنگ اصیل مازندرانی به حاشیه رانده شود و جای خود را به سرگرمی‌های سطحی و بدون پیام و محتوا بدهد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فرهنگ شهدایی مازندران چراغ راهی برای یک جشن ملی بیشتر بخوانید »

اختصاص بودجه‌های هنگفت برای احیای ارتشی وابسته

اختصاص بودجه‌های هنگفت برای احیاء ارتشی ورشکسته


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- رحیم محمدی؛ سال گذشته که مبارزان فلسطینی در اقدامی پیش‌دستانه با انجام عملیاتی به نام طوفان‌الاقصی هیمنه ارتش پوشالی رژیم کودک‌کش صهیونیستی را فرو ریختند. این عملیات سوالات بسیاری را در رابطه با توانایی‌های ارتش این رژیم ایجاد کرد از جمله اینکه اگر ارتش رژیم صهیونیستی قدرتمند است، چرا در مقابل مبارزان فلسطینی شکست خوردند.
شاید در جواب این سوال، پاسخ روشنی داده نشده باشد، ولی می‌توان فهمید که ارتش مورد اشاره ارتشی است که به تسلیحات روز غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها وابستگی‌ کامل دارد. حال در موضوع ارتش رژیم صهیونیستی همان‌گونه که عنوان شد، قدرت ارتش این رژیم نه به واسطه توانمندی آن‌ها، بلکه به دلیل اتکا به آمریکاست؛ به عنوان مثال در یک سال اخیر چنانچه میزان و حجم کمک‌های نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که این موضوع تا چه حد صحت دارد.
 
اطلاعاتی که اخیراً در این رابطه منتشر شده است، نشان می‌دهد آمریکا ۷۳ درصد از هزینه‌های نظامی مرتبط با حمله به غزه را تأمین مالی کرده است؛ به عبارت دیگر از زمان آغاز جنگ در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، آمریکا ۲۲ میلیارد و ۷۶ میلیون دلار به رژیم اشغالگر قدس کمک نظامی ارائه کرده که این بودجه شامل ۱۷.۹ میلیارد دلار برای کمک نظامی مستقیم و ۴.۸۶ میلیارد دلار برای عملیات غیرمستقیم نظامی بوده است که البته این کمک‌ها همچنان ادامه دارد.
 
بنابراین همان‌گونه که شهید سید حسن نصرالله عنوان کرد، رژیم صهیونیستی از لانه عنکبوت هم سست‌تر است؛ زیرا جنگ یک ساله ارتش این رژیم در غزه و چند ماهه اخیر در لبنان صحت این موضوع را ثابت کرده که اگر غیر از این بود بعد از عملیات طوفان‌الاقصی ارتش کودک‌کش صهیونیستی نیاز به تنفس مصنوعی آمریکا برای زنده ماندن نداشت.
 
انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اختصاص بودجه‌های هنگفت برای احیاء ارتشی ورشکسته بیشتر بخوانید »

بودجه‌هایی برای احیای ارتشی وابسته

اختصاص بودجه‌های هنگفت برای احیای ارتشی وابسته


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- رحیم محمدی؛ سال گذشته که مبارزان فلسطینی در اقدامی پیش‌دستانه با انجام عملیاتی به نام طوفان‌الاقصی هیمنه ارتش پوشالی رژیم کودک‌کش صهیونیستی را فرو ریختند. این عملیات سوالات بسیاری را در رابطه با توانایی‌های ارتش این رژیم ایجاد کرد از جمله اینکه اگر ارتش رژیم صهیونیستی قدرتمند است، چرا در مقابل مبارزان فلسطینی شکست خوردند.
شاید در جواب این سوال، پاسخ روشنی داده نشده باشد، ولی می‌توان فهمید که ارتش مورد اشاره ارتشی است که به تسلیحات روز غربی‌ها و به‌ویژه آمریکایی‌ها وابستگی‌ کامل دارد و این موضوع یادآور قدرت ارتش ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است، زیرا ارتش کشورمان هم در دوران رژیم ستمشاهی به دلیل برخورداری از تکنولوژی و تسلیحات به‌روز آمریکایی به عنوان ژاندارم منطقه غرب آسیا معرفی شده بود؛ یعنی این ژاندارمی را به واسطه اتکا به آمریکا و تسلیحات ساخت آن‌ها به دست آورده بود.
 
حال در موضوع ارتش رژیم صهیونیستی همان‌گونه که عنوان شد، قدرت ارتش این رژیم نه به واسطه توانمندی آن‌ها، بلکه به دلیل اتکا به آمریکاست؛ به عنوان مثال در یک سال اخیر چنانچه میزان و حجم کمک‌های نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که این موضوع تا چه حد صحت دارد.
 
اطلاعاتی که اخیراً در این رابطه منتشر شده است، نشان می‌دهد آمریکا ۷۳ درصد از هزینه‌های نظامی مرتبط با حمله به غزه را تأمین مالی کرده است؛ به عبارت دیگر از زمان آغاز جنگ در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، آمریکا ۲۲ میلیارد و ۷۶ میلیون دلار به رژیم اشغالگر قدس کمک نظامی ارائه کرده که این بودجه شامل ۱۷.۹ میلیارد دلار برای کمک نظامی مستقیم و ۴.۸۶ میلیارد دلار برای عملیات غیرمستقیم نظامی بوده است که البته این کمک‌ها همچنان ادامه دارد.
بنابراین همان‌گونه که شهید سید حسن نصرالله عنوان کرد، رژیم صهیونیستی از لانه عنکبوت هم سست‌تر است؛ زیرا جنگ یک ساله ارتش این رژیم در غزه و چند ماهه اخیر در لبنان صحت این موضوع را ثابت کرده که اگر غیر از این بود بعد از عملیات طوفان‌الاقصی ارتش کودک‌کش صهیونیستی نیاز به تنفس مصنوعی آمریکا برای زنده ماندن نداشت.
انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اختصاص بودجه‌های هنگفت برای احیای ارتشی وابسته بیشتر بخوانید »

رازداری؛ گامی مهم در مسیر اقتدار دفاعی کشور

رازداری؛ مولفه‌ای مهم در مسیر اقتدار دفاعی کشور


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس – رحیم محمدی؛ زمانی که جوامع شهری رو به افزایش نهاد و به همان میزان جنگ و نزاع میان ملت‌ها نیز افزایشی شد، طرف‌های درگیر برای کسب اطلاع از میزان تلفات و مواضع آسیب‌دیده دشمن از نفراتی به عنوان جاسوس استفاده می‌کردند.

اما به تدریج که تکنولوژی پیشرفت کرد، این جمع‌آوری اطلاعات هم دیگر متکی به اخبار انسانی نبود؛ زیرا می‌توانستند این اخبار را به روش‌های دیگری که دقیق‌تر و‌کم‌هزینه‌تر بود به دست آورن.

به عنوان مثال در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در کنار عوامل انسانی کسب اطلاعات، دشمن از روش‌های دیگری همچون شنود مکالمات تلفنی و بی‌سیمی، ماهواره‌های جاسوسی غرب، هواپیما‌های جاسوسی و … استفاده می‌کرد تا بلکه بتواند اخباری موثق از جبهه درگیری‌ها و مراکز نظامی و امنیتی شهر‌ها و حتی آسیب‌هایی که بر اثر موشک‌باران و بمباران مراکز شهری به وجود می‌آمد، کسب کند که البته بعضاً هم در این تلاش‌ها به واسطه کمبود دانش حفاظتی در کشورمان، موفقیت‌هایی را به دست می‌آورد.

حال که ۳۶ سال از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌گذرد، همان سیاست کسب اطلاعات دشمن از نتیجۀ اقدامات خود علیه کشورمان همچنان دنبال می‌شود؛ با این تفا‌وت که به واسطه استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته‌تر، ابزار‌های جمع‌آوری اطلاعات هم متنوع‌تر شده است که یکی از این راه‌ها استفاده از رسانه و فضای مجازی است.

در این رابطه می‌توان برای مثال به اقدام متجاوزانه هفته گذشته ارتش رژیم جنایتکار صهیونیستی علیه ایران اشاره کرد؛ بدین‌صورت که اعلام نتایج این حمله از مجاری غیر رسمی یا حتی رسمی در رسانه‌ها و فضای مجازی خواسته یا ناخواسته، در جهت ارائه اطلاعات به این رژیم کودک‌کش است.

‌پس اینکه برخی به دنبال بیان‌کردن حجم آسیب در این حمله بوده و اینکه کدام مکان‌ها چه میزان خسارت دیده‌اند را می‌توان در راستای موضوع مورد اشاره ارزیابی کرد؛ زیرا بیان میزان دقیق خسارت، کمک به دشمن صهیونیست است تا بفهمد که کدام نقاط در عرصه دفاع، ضعیف عمل کرده‌اند؛ لذا با کسب این اطلاعات می‌تواند برنامه‌ریزی‌های نظامی خود را بهبود ببخشد.

بنابراین خودداری از بیان این‌گونه مطالب و اطلاعات می‌تواند دشمن را در کسب اطلاعات از نتایج اقدام خود ناکام گذارد و امنیت روانی جامعه را در برابر جنگ‌ شناختی، تأمین کند؛ به عبارت دیگر، مطرح نشدن چنین موضوعاتی توسط رسانه‌های رسمی و غیر رسمی مولفه‌ای مهم در جهت حفظ اقتدار دفاعی کشور است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رازداری؛ مولفه‌ای مهم در مسیر اقتدار دفاعی کشور بیشتر بخوانید »