یادداشت

پایه گذاری موزه‌های دفاع مقدس؛ رخدادی بی مانند در توصیف حماسه‌ها

پایه گذاری موزه‌های دفاع مقدس؛ رخدادی بی مانند در توصیف حماسه‌ها


گروه استان‌های دفاع‌پرس – حجت‌الاسلام «محمدهادی خسروی‌راد» مسئول نشر آثار و ارزش‌های مشارکت روحانیت در دفاع مقدس یزد؛ بی‌شک یکی از مهمترین کار‌های انجام شده در توصیف حماسه‌های دفاع مقدس و انتقال ارزش‌های آن رخداد بی مانند، پایه‌گذاری موزه‌های دفاع مقدس در استان‌های مختلف است اتفاق مبارکی که در سایه تدبیر صحیح و توجه شایسته می‌تواند بسیار، اثر گذار بوده و چراغ هدایتی برای جویندگان حق باشد.

تا به حال چند موزه در کشور تکمیل شده، اما در بسیاری از استان‌ها تلاش برای این مساله ادامه دارد در جهت ارتقاءفعالیت‌ها نکاتی چند در رشد کیفی کار ارایه میشود.

ایجاد سازگاری فرهنگی با تعریف مبانی جدید و غیر تقلیدی

مهمترین مسئله در طراحی و ساخت موزه‌های دفاع مقدس این که آیا موزه‌ها در مبانی تابع تعریف‌های غربی و جاری موزه در سطح جهان هستند یا آنچنان که خود دفاع مقدس یک رخداد متفاوت است برای موزه‌های دفاع مقدس هم مبانی نو، متکی به سلایق ملت ایران و ظرایف مباحث دفاع مقدس تنظیم خواهد شد به نظر می‌رسد لازم است متولیان امر با همکاری متخصصین صاحب ذوق و مسلط بر اندیشه‌های فلسفی و دقیق در ویژگی‌های دفاع مقدس یک تعریف نو و ساختار علمی نوین در این رابطه ارائه کنند و مبتلای به تقلید و تبعیت صرف نشوند.

تعیین هدف

محتوای موزه‌های دفاع مقدس ممکن است بیش از اندازه متاثر از سلیقه مجریان باشد در حالی که لازم است حرف نهایی را کارفرما بزند و هدف نشرازش‌های دفاع مقدس را پاسداری کند بدین معنا که کارفرما باید مشخص نماید که دنبال چه اهدافی است و در تمامی مراحل اجرا اهداف تعیین شده را پیگیری نماید و مجریان را به حال خود رها نکند.
کارفرما باید برای خودش و مجریان مشخص نماید که مخاطب بعد از بازدید از موزه به چه نتیجه‌ای می‌رسد و هنگام خروج از موزه چه نوع تحولی را در خود احساس می‌کند مسیر تحول در مخاطب چگونه آغاز و به پایان میرسد توقع می‌رود چه تاثیراتی و در چه سرفصل‌هایی در بازدید کنندگان ایجاد شود.

پاسخ به این سوالات محتاج تامل دقیق، مطالعات و مشورت با اهل فن می‌باشد اگر چه انجام این کار سختی‌هایی دارد، ولی سبب پیشگیری از آشفتگی‌های تنظیم محتوا و بی هدفی‌ها و بلاتکلیفی‌های متعدد میشود.

مثلا اگرشنیده شود که تولید برخی آثار هنری پرهزینه توجیه دارد، چون این آثار به مرور زمان ارزشی زیاد پیدا می‌کنند اینجا کارفرما باید این قاعده را با اهداف کلی تطبیق داده و الویت داشتن اینگونه اهداف را تحلیل نماید که آیا این ایده با اهداف کلی در ایجاد موزه‌ها سازگاری دارد یا نه.

همفکری با نخبگان

شکل گیری موزه‌های دفاع مقدس در نقاط مختلف کشور، نخبگان را با مباحث آن درگیر کرده است در موزه‌های کرمان خرمشهر همدان تهران، اساتید و پیشکسوتان هنرمند زیادی فعالیت کردند آن‌ها امروزذهنی آماده در موضوع موزه‌ها دارند که لازم است متولیان از این استعداد‌ها استفاده برند پیشگیری از انحصاری شدن موزه آرایی برای فرد یا افراد خاص و خودتحریمی در استفاده از هنرمندان و صاحب نظران خطایی پرهزینه میتواند قلمداد شود.

تهیه یک لیست جامع از افراد مرتبط به همرا مشخص کردن حوزه تبحر آنان یک گام اساسی در ایجاد خلاقیت‌های بیشتر خواهد بود.

اشراف بر سوژه‌های مهم و لازم الطرح

کسانی که در جایگاه موزه آرایی قرار می‌گیرند نمی‌توانند بیگانه از معارف آن باشند به داشتن یک مشاور محتوایی اکتفا کرده از مطالعه و دقت مطالب سرباز زند مگر اینکه متولیان برای محتوای دفاع مقدس اولویت قائل نباشند و به حظ بصری مخاطب در موزه اکتفا نمایند به بیان دیگر اگر ما موزه را محلی برای تحلیل احساسی و حظ بصری مخاطب بدانیم نهایت هدف ما یک سری قالب‌ها و روش‌های ارائه است و حس مخاطب را درگیر کند، ولی اگر نگاه ما معرفتی باشد و متولیان امر بخواهند از فرصت موزه جهت نشر ارزش‌های دفاع مقدس بهره برداری کنند ناگزیر خواهد بود که نسبت به محتوا اشراف کامل پیدا کرده و برای تکمیل اطلاعات خود صرف وقت نموده و در این صورت است که آثار هنری در جهت ارزش‌های دفاع مقدس شکل گرفته و تداوم مییابند.

کارفرما لازم است مهمترین مطالب را گردآوری کرده و در اختیار مجریان قرار دهد و بر ارائه آن‌ها مصرانه پافشاری کند تا راه بر کلی گویی‌های کم ثمر بسته شود.

اولویت‌بندی در سوژه‌ها، حداقل تحت دو عنوان غیر قابل حذف و قابل حذف امری ضروری است تا در جرح و تعدیل‌های حین کار که از غفلت نسبت به هدف و کم اطلاعی مجریان نشات میگیرد اصول محتوای موزه مورد غفلت قرار ندهد و منجر به قلب ماهیت محتوا نشود.

پیوستگی در فعالیت

تکمیل جزیره‌ای موزه به معنای نداشتن یک طرح کلی مشخص و جامع که مورد تایید کارفرما، مشاوران و صاحب نظران هر استان باشد و دقت‌های لازم و مختلف درباره محتوای آن صورت گرفته باشد می‌تواند سبب خسارت‌های مادی و معنوی زیادی شود اگر گالری‌ها با سلایق فردی مختلف و طرح‌های هنری واصله فصلی و مجریان متغیر و در بازه زمانی وسیع تعریف شود چه تضمینی وجود دارد در پایان به محتوایی جامع برسیم عناصر متغیر فوق سبب ایجاد جزیره‌های گوناگون در محتواست که اجبارا با تحمیل به هم خورانده می‌شوند.

این نحوه کار راه را برای انواع سوء استفاده‌ها باز و سبب آزمون خطای زیاد و تضییع بیت المال است.

نظر به هزینه‌های سنگینِ خلق و ماندگاریِ آثار موزه‌ها لازم است دقت فوق العاده‌ای در محتوا صورت گیرد.

کمیته مرکزی نظارت

با گسترده شدن فعالیت موزه آرایی در سطح کشور نیاز به کمیته‌ای متشکل از افراد متعهد، مطلع، فعال، چابک، هنرمند و با ذوق آشکار شده است تا این کمیته کلیه تصمیمات مربوط به محتوا را در سریعترین بازه زمانی و با وسواس تایید کرده برکلیه مراحل اجرا تا رسیدن به هدف، نظارت نماید طبیعی است که هزینه کردن در اینجا سبب پیشگیری از خطا‌های بعدی و کنترل سلایق شخصی افراد، و کم شدن هزینه گزاف آزمون و خطای مجریان خواهد بود.

اتاق‌های اندیشه ورز استانی

استفاده از ایده‌ها و نظرات هنرمندان و پیشکسوتان استانی و ایجاد اتاق اندیشه ورزی در این رابطه و محدود نکردن تصمیم‌ها به نظرات چند نفرمشخص و بسط ید استان‌های مستعد برای موزه آرایی سبب تفاهم بیشتر با نخبگان و هنرمندان استان و انس با آن و خلق آثارهنری قوی‌ترخواهد بود.

زیبای مبهم

موزه‌ها در کنار نمایش اشیا حامل پیام‌های اثر گذار هستند و گاه با خود پیام‌های متعددی دارند تقویت قالب‌ها و المان‌های هنری می‌تواند سبب تضعیف محتوای اصلی موزه و فرصت سوزی جهت انتقال ارزش‌های آن حماسه شود که لازم است کارفرما تدبیر لازم جهت ایجاد توازن بین این دو را داشته باشد و این مسئله وقتی به اوج تعارض میرسد که توصیف المان‌های هنری و توضیح ظرافت‌های آن بر انتقال خاطرات و ارزش‌های دفاع مقدس سلطه یابد و عملاً مجریان کارفرمایان راویان را درگیر نماید و موزه دفاع مقدس به گالری اشیا هنری زیبا و مبهم تبدیل شود و تمام فرصت راوی در توصیف پیچیدگی‌های آن اثر زیبای مبهم صرف شود.

تقابل بین حظ بصری و حظ معرفتی – معنوی نکته بسیار مهمی است که جز با تدبیر کارفرما سامان نمی‌یابد.

کالبد گرایی افراطی خطری است که موزه‌های دفاع مقدس را تهدید می‌کند و سوال اصلی در این رابطه این است که آیا موزه‌های دفاع مقدس در تقابل حظ بصری و حظ معرفتی به کدام یک برتری خواهند داد؟

این مسلم است که با توجه به حمله‌های شدید فرهنگی موزه‌های دفاع مقدس نمی‌توانند صرفا به ارائه زیبایی‌های ظاهری اکتفا کند.

در کنار خلق آثار زیبا و بدیع، هدف اصلی باید انتقال ارزش‌های دفاع مقدس باشد پس متولیان امر می‌بایست جایگاهی خاص را برای محتوای غنی موزه قائل شوند.

فرصت سوزی

طولانی شدن زمان موزه آرایی اگر چه یک امر طبیعی است، ولی اگر با بی برنامگی و سستی در تامین محتوای کلی همراه شود بسیار مشکل ساز است.

اگر کارفرما در تنظیم محتوایی موزه مبتلا به سهل انگاری شود با توجه به طولانی بودن مراحل موزه آرایی محتوا مکرراً مبتلا به تغییر، تحریف و اعمال سلیقه‌های شخصی می‌شود و سرانجامِ آن در این فراز و فرود‌ها و همچنین جرح و تعدیل‌ها مشخص نخواهد بود.

فراموش نباید کرد که مهمترین غرض از ساخت موزه انتقال هدفمند معارف و ارزش‌های دفاع مقدس به نسل حاضر و آینده است و مسائل فرعی نباید بر این هدف غالب شود پس لازم است محتوای غیر قابل حذف و تغییر توسط کارفرما ابلاغ و مصرانه پیگیری شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پایه گذاری موزه‌های دفاع مقدس؛ رخدادی بی مانند در توصیف حماسه‌ها بیشتر بخوانید »

شخصیت دکتر چمران ترکیبی از علم و ایمان بود

شخصیت دکتر چمران ترکیبی از علم و ایمان بود


گروه استان‌های دفاع‌پرس‌ـ  «محمدرضا دهقانی اشکذری» رئیس بسیج اساتید استان یزد؛ دکتر چمران استادی معتقد، جهادی و فعال در عرصه دانشگاه بود.

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص ایشان که فرمودند شهید چمران شجاع و سرسخت در عین لطافت و رقت و نازک مرامی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سخت کوش بودند، نشان می‌دهد که جایگاه والای ایشان بسیار حایز اهمیت است.

شهید چمران در بعد علمی و همچنین عملکرد دینی- انقلابی، نمونه بودند و شخصیتی ذو ابعاد و جامع الاضداد را داشتند.

شخصیت دکتر چمران ترکیبی از علم و ایمان بود که همین موضوع باعث شد که وی علاقه داشته باشد تا پس از جنگ به عنوان خادم در مسجد فعالیت کند و اگر امروز ایشان زنده بودند به طور یقین از نخبگان نظریه پرداز بودند و برای رفع مشکلات علمی و عرصه‌های مختلف نظام کارگشا بودند؛ لذا با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که دانشگاه از مراکز بسیار مهم تربیت قوه عاقله کشور است.

نگاه دکتر چمران نیز چنین بود و دانشگاه را به مثابه محلی برای انسان سازی متعالی می‌دانست و ما باید رسالت خود را در عرصه دانشگاهی، رسیدن به این قله‌های بلند معرفتی بدانیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شخصیت دکتر چمران ترکیبی از علم و ایمان بود بیشتر بخوانید »

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ اواسط هفته گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دولت آلبانی به مقر منافقین در این کشور حمله و تعدادی را هم بازداشت کرده که در این میان یکی از اعضای برجسته سازمان منافقین کشته شده است، اما این خبر نشان می‌دهد که ظاهرا سازمان منافقین که از کشور آلبانی به‌عنوان مقر خود استفاده می‌کرد و برای انجام اقدامات خود هم به نوعی مصونیت داشت، دیگر چنین مصونیتی ندارد چرا که بر اساس آنچه وزارت کشور آلبانی در این خصوص منتشر کرده حاکی از آن است که اعضای این سازمان برخلاف توافقنامه خود با دولت آلبانی عمل کردند لذا پلیس این کشور بنا به حکم دادگاه به مقر آن‌ها یورش برده است.

از سوی دیگر آمریکا هم از اقدامات دولت تیرانا در حمله به مقر منافقین حمایت کرده است و تقریبا هم زمان با این اتفاقات دولت فرانسه هم در اطلاعیه‌ای به اعضای سازمان منافقین اعلام کرده که امسال نمی‌توانند تجمع سالانه خود را در پاریس برگزار کنند.

شاید این گونه رویارویی دولت‌های اروپایی با اعضای سازمان منافقین بتوان حکایت از آن دانست که رویکرد دولت‌های اروپایی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در حال تغییر و بهبود است.

اما در میان خبر‌های مرتبط با حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان منافقین عنوان شد فردی به اسم «عبدالوهاب فرجی نژاد» در این یورش کشته شده است؛ حال چنانچه به سابقه این فرد مراجعه کنیم متوجه می‌شویم «فرجی نژاد» که با اسامی دیگری همچون «افشین» و «سیدعلی مستشاری» شناخته می‌شود فردی است که در دهه ۶۰ اقدام به شکنجه و شهادت سه پاسدار به نام‌های طهماسبی، میرجلیلی و طاهری کرده و بعد از فرار از ایران و رفتن منافقین در زیر چتر حمایتی صدام، در عملیات موسوم به فروغ جاویدان که در روز‌های آخر جنگ تحمیلی صورت گرفت بعد از اسارت حدود ۳۵ نفر از سربازان، آن‌ها را با رگبار گلوله به شهادت رساند و این را بعد‌ها به عنوان سند افتخار بار‌ها برای دوستان خود تعریف کرده است.

البته این اقدام وی به چنین جنایتی ختم نشد، چون بعد‌ها در کارنامه خود برگ ننگین دیگری را به ثبت رساند و آن شرکت در عملیات موسوم به مروارید (انتفاضه شعبانیه) بود؛ عملیاتی که منجر به کشته شدن ۲۵ هزار نفر از مردم مظلوم کرد و شیعه عراق شد.

لذا کشته شدن این فرد و اقدامات مورد اشاره دولت‌های اروپایی با فعالیت‌های اعضای سازمان منافقین را می‌توان ضربه بزرگی به پیکره تار عنکوبتی سازمان منافقین دانست که منجر به پاره شدن این تار‌های خود تنیده خواهد شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ضربه بر پیکره تار عنکبوتی منافقین بیشتر بخوانید »

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛ گامی در راستای مقابله با بحران هویت

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛ گامی برای مقابله با بحران هویت


گروه استان‌های دفاع‌پرس «عصمت دهقانی»؛ شهدا مسیر پروازشان را آگاهانه انتخاب می‌کنند و به سمت مقصد حرکت می کنند و گاه پرواز که فرا می‌رسد، عاشقانه پرواز می‌کنند. شهدا با رهایی از خود عظمت اسلام را یادآوری کردند و نشان دادند جز با خدا معامله نمی‌کنند.

هر روز از گوشه و کنار خاک میهن‌مان و گاهی در کوچه پس کوچه‌های شهری کوچک، پروازی رخ می‌دهد به عظمت  جاودانه شدن و رویشی دوباره و جملۀ «درِ باغ شهادت را نبستند» در ذهنمان تداعی می‌شود.

شهدا در زمین عشق خدا روئیده شده اند و در سایه آسمان مهرش رشد یافته اند و در راه  وصال او آرام و قرار از کف داده وبیم جهنم و امید بهشت، انگیزه کارشان نبوده بلکه آرزوی دیدار معبود و کسب رضایت حضرت دوست بالاترین آرمان‌شان بود،  عاشقانی که جانشان یکپارچه در عشق حسین(ع) ذوب شده و همواره هر صبح و شام و هرگاه فرصتی می‌یافتند از ورای خاکریزها نفسانی، با چشمانی اشکبار  شهادت را از معبود خویش تمنا می‌کردند.

در وصف شهید  و شهادت همین بس که معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) فرمودند: «مسلماً خداوند خون شهیدان انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده و خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارلشفای آزادگان خواهد بود.»

این روزها  فراوانند داغ‏‌های کمرشکن و زخم‏‌هایی که  اگر یاد مجاهدت، مقاومت و از خودگذشتگی شهدا، از صدر اسلام تاکنون، نبود؛ تحمل‌شان به مراتب برای‌ ما سخت‌تر می‌شد. فرهنگ  ایثار و شهادت که در پرتو  دوران طلایی دفاع مقدس، در گوشه گوشه‌ی‌ این سرزمین و جان‌های مردمانش ریشه دواند، چنان تأثیر شگرفی در تمامی ابعاد از خود برجای گذاشته است که تاریخ تا قرن‌ها، شاهد جلوه‌های آن خواهد بود.

شهید جبهه مقاومت، «حاج قاسم سلیمانی» چه تعبیر زیبایی از ایران دارد: «امروز قرار گاه حسین بن علی(ع) ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن این حرم را از بین برد حرمی باقی نمی‌ماند نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی(ص).» در این جملات، سردار دلها به وضوح تکلیف را بر همگان روشن کرده است. از طرفی دشمنان ددمنش نیز معنای این جمله را خوب فهمیده اند که هر روز با  ترفندی جدید، در آتش فتنه ای  که خود باعث و بانی آن هستندمی دمند.

در نحوه شهادت مظلومانه شهدای امنیت مانند «روح الله عجمیان»، آ«رمان علی وردی»، «فرید کرم پور حسنوند»، «محمد قنبری» و… نکاتی نهفته است که بررسی آنها نحوه اثر گذاری تبلیغات مسموم دشمنان خارجی و مزدوران داخلی را بر روح و روان جوانان فریب خورده نشان می دهد. تاکید مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بر جهاد تبیین، بایستی مد نظر همه اهالی قلم، اصحاب رسانه و مسئولین فرهنگی باشد.

جوانان و نوجوانان دچار نوعی بحران هویت شده اند، که برای هویت سازی براساس معیارهای اصیل ایرانی و اسلامی، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و معرفی سبک زندگی شهدا به افراد جامعه به‌ویژه دانش آموزان و دانشجویان، مثمر ثمر است و آنان را در برابر تبلیغات مسموم دشمنان واکسینه می‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت؛ گامی برای مقابله با بحران هویت بیشتر بخوانید »

سرخاب، سفید آب؛ وسط سایه جنگ

سرخاب، سفید آب؛ وسط سایه جنگ


گروه استان‌های دفاع‌پرس – «جواد صحرایی رستمی» دانشجوی دکترای مدیریت و مولف حوزه دفاع مقدس؛ از جمله دغدغه‌ها در سطح مدیریت کلان و بالادستی جنگ آن بوده که فرماندهان به اقتضای فرماندهی و مدیریت‌شان باید تا حد امکان از دغدغه‌های مربوط به خانه و خانواده بدور بوده و فکر و ذهنشان، بیشتر حول جنگ که به فرموده امام خمینی در راس امور است، متمرکز باشد.

در نهایت این تدبیر که بر ایجاد آرامش و افزایش تمرکز فرماندهان استوار بود، پیاده شد و به مرور معدودی از خانواده‌های فرماندهان نیروی زمینی سپاه در شهرک‌های مستقر در مرز‌های غربی و جنوبی کشور اسکان یافتند.

با کش‌دار شدن دامنه جنگ تحمیلی و شهادت فرماندهان، ناخواسته بخشی از این ظرفیت از گردونه مدیریت جنگ خارج شدند و به ناچار خانواده‌های جدیدی در شهرک‌ها جایگزین شدند. این چرخه تا مرداد ۶۷ یعنی پایان جنگ و حتی تا چند سال بعد از جنگ که مقارن با آتش بس و حضور نیرو‌های حافظ صلح سازمان ملل (UN) بود، ادامه داشت.

اگر بخواهیم شاهد مثالی از زندگی در شهرک با طعم جنگ بیاوریم، نمونه خوب آن، فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» با بازی درخشان «پریناز ایزدیار» و «طناز طباطبایی» است، اما ویلایی‌ها به خاطر محدودیت‌های سنگینی که بر رسانه ملی حاکم بوده و است، نتوانسته برخی از لایه‌های این زیست جنگی را به نمایش بگذارد، زیرا ورود به آن، به معنای رد شدن از خطوط قرمز و ناخن کشیدن به چهره‌ی پرحیای جنگ است، 

در روایت زیر شما عزیزان با رویدادی از شهرک آشنا می‌شوید که در زمره روایت‌های زیرپوستی از جنگ دسته بندی می‌شود؛ روایت‌هایی از جنس خانواده و از جنس عرف عادت‌های کهن و ریشه دار خانواده ایرانی و، اما روایت: «حاج خانم بابایی به اعتبار سن، تجربه و همچنین ویژگی‌های اخلاقی، سرآمد همه‌ی خواهر‌های شهرک پایگاه شهید بهشتی لشکر ۲۵ کربلا در اهواز بود و خانواده‌ها همگی، مدیریت مادرانه‌ی او را با جان و دل پذیرا بودند و به توصیه‌هایش تمکین می‌کردند.

یکی از همان روزها، حاج خانم وارد یکی از خانه‌های شهرک شد و خانم خانه را دید که با لباس آستین کوتاه مردانه در حال نظافت خانه است. خانم جوان چشم انتظار بازگشت همسر فرمانده‌اش از خط مقدم بود که دو ساعت بیشتر با شهرک فاصله نداشت و همین، بهانه شد برای آب و جارو کردن خانه. حاج خانم با ابروی درهم کشیده رو به آن خانم گفت:

«دخترم! این لباس را زود از تنت در بیار و پیراهن قشنگ و گُل گُلی را تنت کن. خوبیت ندارد حالا که شوهرت بعد از چند روز دوری، از وسط آن همه خاک و خل و آتش و گلوله بر می‌گردد؛ شریک زندگی‌اش را در لباس خودش ببیند. ضمنا جای سرخ آب سفید آب هم روی صورت ماه دخترم خالیست.»

بیشتر خانم‌های شهرک از مناطق روستایی استان‌های شمالی به اهواز آمده بودند و آشکار بود که عرف و سنت‌های آنجا را هم بار سفرشان کنند و با خودشان بیارند هزار فرسنگ دورتر، یعنی اهواز.

حاج خانم اعتقاد داشتند که حال و هوای جنگی شهر اهواز بهانه خوبی نیست که خواهر‌ها از این ظرافت‌ها غافل شوند. برعکس آن‌ها باید کانون خانه را برای همسر فرمانده خود گرم‌تر کنند تا او با طیب خاطر بیشتر به سمت میدان جنگ برود.

از قصه حضور خانواده‌ها در شهرک پایگاه، روایت دیگری تقدیم حضورتان می‌شود: «حاج خانم شستش تیر خورد که تعداد کمی از خواهر‌های شهرک، شبیه به عادت بیرون از خانه، نزد شوهرهایشان مقنعه‌های چانه‌دار سر می‌کنند. شنیدن همین یک خبر کافی بود تا ایده‌ای در ذهن حاج خانم بنشیند. او تصمیم گرفت این بار که آن خواهر‌ها پارچه آوردند و سفارش دوخت لباس و پیراهن دادند، او همه هنر و ذوق خیاطی‌اش را به‌کار بگیرد و لباس‌های کوتاه با طرح‌های رنگارنگ و متنوع بدوزد تا خواهر‌ها موقع حضور همسران‌شان در خانه، آن را تن کنند و خلاصه با این ایده، فضای خانه پر بشود از حس طراوت و سرزندگی.»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرخاب، سفید آب؛ وسط سایه جنگ بیشتر بخوانید »