یادداشت

«جهاد تبیین» نیازمند مدیریت است

«جهاد تبیین» نیازمند مدیریت است


گروه استان‌های دفاع‌پرس- طاهره چالدره؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی در مبحث تبیین می‌فرمایند: ما باید بحث تبیین را نسبت به حقایق انجام بدهیم و خیلی از حقایق باید تبیین شوند. این جمله به‌معنای این است که هنوز بسیاری از حقایق هستند که تبیین نشده‌اند و یا به‌خوبی این کار انجام نشده است. در مقابل تبیین، حرکت گمراه‌کننده و تحریف‌کننده دشمن وجود دارد که از جوانب مختلف و از صد‌ها طرف به‌سوی جمهوری اسلامی ایران سرازیرشده و می‌خواهد افکار مردم را مورد اثرپذیری سم‌آلود قرار دهد.

«جهاد تبیین» یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضه‌ی قطعی و یک فریضه‌ی فوری است و هر کسی که می‌تواند باید اقدام کند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌فرمایند: از جهت عقبه‌ی دینی و اعتقادی هم اصل دعوت صدر اسلام بر پایه‌ی تبیین استوار بود: «تبیین، بیان، مهم‌ترین وظیفه‌ی پیغمبران است. دشمنان پیغمبران از جهل‌ها و پرده‌پوشی‌ها استفاده می‌‌کنند.»

تبیین حقایق در سیره‌ی علوی نمود پررنگی داشت: «شما خطبه‌های نهج‌البلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آن‌ها تبیین واقعیاتی است که در جامعه‌ی آن روز وجود داشته.»

و مبنای مهم قیام حسینی نیز تبیین بود: «امام حسین را فقط به جنگ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در منی و عرفات، خطاب به علما و نخبگان باید شناخت.» 

بنابراین «جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی و جهاد مالی است.»

«جهاد تبیین»، مقوله و شاکله مهم از قدرت نرم است که البته لوازم بسیار جدی دارد. مهم‌ترین لوازم قدرت نرم در قالب «جهاد تبیین»، اخلاقیات، توجه به عنصر اخلاق، سخن متین، عقلانیت کامل، بصیرت و استدلال است؛ اما آنچه باید به آن توجه کنیم و رهبر انقلاب آن را موردتوجه قرار دادند این است که باید به‌معنای واقعی کلمه جهاد را در «جهاد تبیین» به‌کار ببریم. باید از شیوه‌های اخلاقی در «جهاد تبیین» پیروی کرد و از روش‌های دشنام، تهمت، فریب و دروغ عده‌ای در فضای مجازی، مطبوعات، رسانه‌ها و مقالات که افکار عمومی را ملتهب می‌کنند، اجتناب کنیم.

رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌فرمایند «جهاد تبیین» باید مبتنی بر سخن متین، مبتنی بر زینت عاطفه و عواطف انسانی و مبتنی بر نگاه و رویکرد اخلاقی باشد. نکته بسیار مهمی که ایشان ذکر می‌کنند این است که بالاخره همه ما در فضای «جهاد تبیین» سهم و مسئولیتی داریم و همه باید در این مسیر و میدان جدی حرکت بکنیم. از این بابت، «جهاد تبیین» در قالب قدرت نرم می‌تواند موضوع اساسی و جدی مطرح شود، به‌شرطی که از لوازم و منابع آن استفاده جدی شود.

«جهاد تبیین»، به مدیر جهادی نیاز دارد. مهم‌ترین مدیران جهادی، جوانان عزیز هستند که می‌توانند ارزش‌ها را به‌نوعی از گذشته بگیرند و آن‌ها را روزآمد کنند و از حال به آینده انتقال بدهند. مدیر جهادی و کسی که در «جهاد تبیین» شرکت می‌کند، باید بتواند به‌نوعی با اتکا به ارزش‌های الهی و اسلامی نسبت به کار‌ها مبادرت بورزد.

جوانان انقلابی و معتقد به آرمان‌های انقلاب باید با شجاعت و صراحت وارد عرصه شده و دستاورد‌های انقلاب اسلامی، شرایط محیطی و محاط بر جامعه امروز و مشکلاتی را که دشمنان برای ما ایجاد کرده اند تبیین نمایند. رهبر انقلاب، اقدام جهادی را به‌معنای خسته‌نشدن در مقابل سختی‌ها و موانع تعریف می‌کنند که در آن ایمان به مسیر و حرکت بر اساس فکر و منطق باشد. در نگاه الهیاتی به بحث جهاد، الزاماتی وجود دارد؛ الزاماتی مانند اعتقادات و باورها، جهاد نرم، بصیرت و بحث‌های ارزشی که در جهاد خودشان را نشان می‌دهند.

از موضوعات مهم که باید به آن توجه کرد، تصویرسازی غلط و وارونه جلوه دادن حقایق و دستاورد‌های انقلاب اسلامی توسط دشمنان بوده است، از یک‌سو با پررنگ کردن نقاط ضعف و از سوی دیگر با تطهیر رژیم پهلوی درپی کتمان دستاورد‌های انقلاب و ایجاد حس غفلت نسبت به پیشرفت‌های کشور در سال‌های اخیر هستند و به گونه‌ای که تلاش می‌کنند مردم نا امیدی برسند و مأیوس شوند.

از اولویت‌های مهم «جهاد تبیین»، تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع تاریخی است که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد و بیفتد، بسیاری از ابهامات مردم به‌ویژه جوانان برطرف می‌شود و به‌نوعی هویت‌سازی شکل می‌گیرد. دقیقاً عکس اتفاقاتی که طی سال‌های اخیر رخ داده است و دشمنان با خوراک‌های مسموم ذهن جوانان ما را مغشوش کرده‌اند.

نکته مهمی که باید در «جهاد تبیین» در نظر گرفت این است که ما به برنامه‌ریزی، هدف‌گذاری، ارتباطات گسترده و فزاینده و فراگیر، سازماندهی ازپیش‌تعیین‌شده، طراحی‌های جدید، نظام ارزشی مبتنی بر انقلاب اسلامی و تصمیم‌گیری نیاز داریم. از نکات بسیار مهم در «جهاد تبیین» نوآوری، خلاقیت و انگیزه‌هایی است که باید بتوانیم خودمان را در آن نشان دهیم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«جهاد تبیین» نیازمند مدیریت است بیشتر بخوانید »

عملیات خیبر؛ سمبل قدرت ایران و ضعف رژیم عراق

عملیات خیبر سمبل قدرت ایران و ضعف رژیم بعث عراق


گروه استان‌های دفاع‌پرس – قاسم الازمنی پیشکسوت دفاع مقدس؛ قبل از عملیات خیبر (5 الی 28 اسفند 62)، فرماندهان دفاع مقدس امیدوار بودند، تا با یک عملیات قدرتمند، هم به رزمندگان در غرب کشور که تصور می‌کردند، عملیات در جنوب ناممکن شده، پیامی بدهد و هم برای کسانی که می‌گفتند «جنگ را نباید ادامه داد و راهی برای پیگیری و پایان آن نمانده» جواب دندان شکنی داشته باشد.

در زمستان سال 62 خبر سردار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، مبنی بر اینکه عملیات بعدی در هور خواهد بود- همه فرماندهان لشکرها در شوک فرو برد، اما زمانی که اقدامات شناسایی قرارگاه نصر، به فرماندهی شهید علی هاشمی به آنها اعلام شد، آرام گرفتند. چراکه نیروهای این قرارگاه، ‌حتی آب راه‌های هور را هم متر کرده و فیلمی از اتوبان بغداد- بصره گرفته بودند.

۳ اسفند ۶۲ بود که عملیات خیبر در شمال بصره و مقابل استان‌های العماره و بصره با رمز یا رسول الله (ص) در منطقه ای به وسعت هزار کیلومتر آغاز شد. در شب و روز اول، رزمندگان دلاور اسلام در محور شمالی به جاده بصره – العماره رسیدند، اما در جنوب (محور زید) نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آنجا خیلی زود متوقف شد. با این حال موفقیت محور شمالی امیدوارکننده بود.

در حالی که عملیات به بن بست رسیده بود، مراتب به استحضار حضرت امام (ره) رسید، معظم له در بعدازظهر ۱۴ اسفند ۶۲ طی فرمانی فرموده‌اند: جزایر حتماً باید نگهداشته شود. هر طور که شده.

با ابلاغ این پیام به رزمندگان، روحیه تازه‌ای به آنان دمیده شد. همگی همصدا شدند که از جزایر بیرون نمی‌رویم؛ حتی اگر سازمان نیروهای مسلح از بین برود… بسیاری از فرماندهان قرارگاه هم سلاح گرفتند و به خط مقدم رفتند.

از ۱۶ تا ۲۰ اسفند، رژیم بعث عراق هر چه داشت رو کرد تا جزایر را پس بگیرد. ۷۲ ساعت جنگ بی‌امان ادامه داشت، اما حرف امام زمین نماند. جزایر به سمبل قدرت ایران و ضعف رژیم بعثی تبدیل شده بود.

خبرگزاری فرانسه در سوم فروردین سال 63 نوشت: نیروهای ایرانی پلی ۱۳ کیلومتری مثل قایق شناور ساخته‌اند که جزیره شمالی را به مرز ایران وصل می‌کند. این در تاریخ نظامی‌مدرن بی‌سابقه است.

در این عملیات 140 کیلومتر مربع در جزایر مجنون و 40 کیلومتر در طلاییه آزاد شد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عملیات خیبر سمبل قدرت ایران و ضعف رژیم بعث عراق بیشتر بخوانید »

بازیگوشی نظامی ناتو در اروپا!

بازیگوشی نظامی ناتو در اروپا!



اوکراین ۵۰۰۰ نظامی برای اشغال عراق فرستاد و در کنار ناتو بیش از یک میلیون نفر از مردم عراق را قتل عام کرد! اما آمریکایی‌ها و ناتو حتی یک سرباز برای دفاع از اوکراین در برابر حمله روسیه نفرستادند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: چندوقت پیش به دنبال رجزخوانی الهام علی اف در مورد آذربایجان ایران و شرارت صهیونیست‌ها در مرزهای ما با جمهوری آذربایجان و استقرار داعشی‌ها در مرز ما به بهانه جنگ با ارمنستان یادداشتی تحت عنوان «بازیگوشی نظامی» نوشتم در این مقاله از قول سون تزو (Sun Tzu) استراتژیست دوران باستان چین،  نوشتم: «وقتی دشمن مشغول اشتباه است نباید مزاحم او شد»!

آن مناقشه با تدبیر دیپلماسی دولت رئیسی و برگزاری یک مانور نیرومند پیامبر اعظم (ص) پایان یافت. ترکیه، آذربایجان و رژیم صهیونیستی فهمیدند «بازیگوشی نظامی» در مرزهای ایران هزینه دارد و آنها قادر به برآورد و جبران این هزینه نیستند!
آنچه این روزها در شرق اروپا در مرزهای روسیه و اوکراین شاهد آن هستیم یک «بازیگوشی نظامی» است که ناتو راه انداخته است. دولت اوکراین قربانی این بازیگوشی نظامی شد.

دکتر محمود سریع‌القلم استاد روابط بین الملل می‌گوید: «حکمرانی یک تخصص است مثل پزشکی!»

وقتی یک« کمدین» بدون نظارت استصوابی رئیس جمهور می‌شود، دو اتفاق می‌افتد:

۱ – دموکراسی به خطر می‌افتد، حکمرانی جوک می شود !

۲ – امنیت ملی ذبح می‌شود!

کسانی که به یک دلقک و کمدین رای می دهند، دیگر نمی خندند باید گوشت جلوی توپ دشمن شوند و اشک بریزند!

اوکراینی‌ها اکنون چرا باید با روسها بجنگند ؟! برای اینکه روی قبر کشته شدگان بنویسند ؛ « شهید راه گسترش ناتو به شرق اروپا!»

آیا این آرمان ارزش جنگیدن دارد؟!

اوکراین ۵۰۰۰ نظامی برای اشغال عراق فرستاد و در کنار ناتو بیش از یک میلیون نفر از مردم عراق را قتل عام کرد! اما آمریکایی‌ها و ناتو  حتی یک سرباز برای دفاع از اوکراین در برابر حمله روسیه نفرستادند معنای این رویداد چیست؟  معنای صریح آن این است که ؛ یک ابله احمق در اوکراین حکومت می‌کند ! از اصول حکمرانی هیچ چیز نمی داند.

وقتی آمریکا در برابر مردم افغانستان پس از دو دهه کشتار شکست می‌خورد و مفتضحانه فرار می‌کند. وقتی در برابر ضربه به عین الاسد سپاه قدرتمند اسلام، ذلیلانه سکوت می‌کند.

وقتی در برابر مردم پابرهنه یمن پس از ۶ سال جنگ بی حاصل کاری نمی تواند بکند . آن وقت می آید در برابر روسیه که اولین قدرت اتمی جهان است و می تواند با فشار یک دکمه در جنگ هسته‌ای چند ایالت آمریکا را پودر کند، بایستد ! اگر یک  «جو» عقل در کله زلنسکی بود وارد ماجراجویی امنیتی با پوتین نمی شد . البته به شرطی که این  «جو » از جنس « جوبایدن »نباشد.

اتاق فکر حکمرانی در کی‌یف می‌توانست با هزینه و فایده‌کردن پیوستن به ناتو از باب آینده‌اندیشی یک نگاه ابتدایی به حساب سود و زیان خود در روابط با آمریکا و اسرائیل بیندازد. مسئله «امنیت» همیشه برای یک کشور مسئله اصلی و اول است.
ناتو در اروپا مشغول «بازیگوشی نظامی» است. اوکراین نباید وارد این بازی می شد.

اکنون زیرساخت‌های نظامی خود را از دست داده است بدون این‌که ناتو در شلیک یک فشنگ در این جنگ به آن کمک کند. اوکراین برای پرهیز از این جنگ می توانست حداقل خود را در دعوای بین روسیه و ناتو بی‌طرف اعلام کند و از این مهلکه بگریزد. اما مردم اوکراین مسئله حکمرانی را شوخی گرفتند و دولت را به کسی سپردند که هنر او «بازیگری» است.آن‌هم بازیگری که تصوری از «تراژدی» ندارد و حداکثر یک «کمدین» است!

برخی در مورد بازیگوشی نظامی ناتو در داخل در نقد سیاست خارجی دولت رئیسی تا آنجا پیش رفتند که گفتند باید در کنار ناتو بایستیم و روس‌ها را محکوم کنیم حتی توییت زدند و نوشتند موضع دولت خلاف «لوطی‌گری» است اما نگفتند لوطی‌های ایران چه زمانی عضو «ناتو» شدند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازیگوشی نظامی ناتو در اروپا! بیشتر بخوانید »

کفش‌های او را جفت‌کن!

کفش‌های او را جفت‌کن!



نگارنده اگرچه در گذر ایام موی سر و صورت سپید کرده‌ام ولی خود را در جایگاه «ریش سفیدی» نمی‌دانم و فقط تجربه‌ای که در عبور از فراز و نشیب‌های فراوان آموخته‌ام را خاضعانه به برادران بزرگوارم عرضه می‌دارم

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- «درباره مرحوم آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که حضرت امام -‌رضوان‌الله تعالی علیه- از ایشان با عنوان استاد عرفان خود یاد می‌فرمایند آمده است؛ دو سال از ورود ایشان به نجف ‌اشرف و حضور در جلسات درس عارف برجسته، مرحوم آیت‌الله حسینقلی همدانی گذشته بود که روزی به استاد می‌گوید «من در سیر و سلوک خود به جایی نرسیده‌ام و درس‌های شما در قلبم جای باز نمی‌کند» مرحوم ملا حسینقلی می‌پرسد؛ نام شما چیست؟ و میرزا جواد آقا با تعجب می‌گوید مرا نمی‌شناسید؟! من جواد ملکی تبریزی هستم! استاد می‌پرسد با آن ملکی تبریزی دیگر که در همین جلسات درس شرکت می‌کند چه نسبتی دارید؟ پاسخ می‌دهد که پسر عمو هستیم.

استاد می‌گوید از فردا بعد از ورود به مَدرس (محل درس) و قبل از خروج، کفش‌های پسر عمویت را جفت کن! اجرای این دستور برای مرحوم میرزا که با وی کدورتی داشت سخت بود ولی استاد، چاره را در آن دیده بود و میرزا جوادآقا از انجام آن طفره نرفت.

دو ماه بعد، استاد از احوال او سؤال کرد و میرزا جواد آقا با خرسندی گفت احساس می‌کنم که دریچه‌هایی از معرفت به رویم گشوده شده است. مرحوم ملاحسینقلی فرمود؛ می‌دانی در کدورت میان تو و پسر عمویت چه اتفاقی افتاده بود؟! زائرانی که از تبریز به زیارت عتبات عالیات و در نجف اشرف به زیارت مرقد مطهر امیرالمومنین علیه‌السلام می‌آمدند خبر کدورت تو با پسر عمویت را به تبریز برده و در پی آن میان طائفه شما نیز کدورتی پدید آمده بود. اما وقتی تو را دیدند که کفش‌های او را جفت می‌کنی، خبر این احترام و تواضع را نیز به تبریز بردند و از صمیمیت شما خبر دادند و چنین شد که کدورت از میان آنها برخاست و به دوستی و برادری تبدیل شد و خدای مهربان به پاداش، دریچه‌های علم و معرفت را به رویت گشود».

۲- ماجرای فوق را چند سال پیش به مناسبتی در یکی از یادداشت‌های کیهان آورده بودیم و امروز هم که میان برادر عزیزمان، حجت‌الاسلام رسائی و برادران عزیزمان در خبرگزاری تسنیم اختلاف نظری پیش آمده و متاسفانه کار به تقابل نوشتاری کشیده شده است، بازخوانی آن را ضروری می‌دانیم.

سخن درباره موضوع مورد مناقشه نیست بلکه سخن درباره تقابل غیر قابل انتظار کسانی است که در پیوند مستحکم و آزمون شده‌شان با اسلام و انقلاب تردیدی نیست و در بسیاری از روزهای بدحادثه پشت به پشت در مقابل دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها ایستاده‌اند. طرفین ماجرا (این اصطلاح را به سختی بر قلم می‌آورم، چرا که دو طرف بی‌معنی است و بیش از یک طرف در میان نیست) بله اگر قصد روشنگری و بیان نظرات خود را داشته‌اند که این مقصود در نوشتارهایشان حاصل شده است و از این پس، ادامه آن، بی‌حاصل و دشمن شادکن است. سخن درباره اینکه چه کسی شروع کرده است؟! و چه کسی باید پا پس بکشد؟! شایسته عزیزان و بایسته مرام و مسلک آنان نیست. سر گردنه که کشتی نمی‌گیرند!

۳- خدای مهربان بر درجات امام راحلمان بیفزاید و سایه خلف حاضرشان را مستدام بدارد که هر دو بزرگوار در مواردی اینگونه، این آیه شریفه از سوره انفال را گوشزد کرده‌اند که «لَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ … با یکدیگر نزاع نکنید که ابهت و اقتدارتان از بین می‌رود».

نگارنده اگرچه در گذر ایام موی سر و صورت سپید کرده‌ام ولی خود را در جایگاه «ریش سفیدی» نمی‌دانم و فقط تجربه‌ای که در عبور از فراز و نشیب‌های فراوان آموخته‌ام را خاضعانه به برادران بزرگوارم عرضه می‌دارم و… خوشا به سعادت کسی که در پا پس کشیدن، پیشقدم می‌شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کفش‌های او را جفت‌کن! بیشتر بخوانید »

دایره وسیع دیپلماسی از «عشق‌آباد» تا «دوحه»

دایره وسیع دیپلماسی از «عشق‌آباد» تا «دوحه»



این جریان مخرب با سانسور دیپلماسی فعال اقتصادی دولت سیزدهم و با انکار اقدامات دولت در کوتاه کردن دست دلالان و واسطه‌گران در بازار، اینگونه وانمود می‌کند که همه مسیرها به وین و نیویورک ختم می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «دیپلماسی را تحت تأثیر مسئله‌ هسته‌ای نباید قرار داد؛ یعنی این جور نباشد که دیپلماسیِ کشور متّصل به قضیّه‌ هسته‌ای باشد؛ نه، قضیّه‌ هسته‌ای یک قضیّه‌ جداگانه‌ای است که آن را بایستی به یک شکل مناسب و شایسته کشور حل کنند، امّا دایره‌ دیپلماسی خیلی وسیع‌تر است… ارتباط با کشورهای مختلف در زمینه‌ اقتصادی خیلی مهم است. این جنبه‌ اقتصادی دیپلماسی را بایستی تقویت کرد… به طور ویژه با همسایگان. ما پانزده همسایه داریم که یک جمعیّت عظیمی را تشکیل می‌دهند، بازار وسیعی را به وجود می‌آورند لکن به اینها منحصر نباید بود و [ارتباط با] دیگرِ کشورها هم همین جور است؛ حدود دویست و خرده‌ای کشور در دنیا هست.»

این اظهارات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در نخستین دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت سیزدهم است. در روزهای گذشته جناب آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترم کشورمان به دعوت امیر قطر و به منظور دیداری رسمی و نیز شرکت در ششمین اجلاس سران اوپک گازی، به دوحه سفر کرد.

تقریبا همزمان با سفر رئیس‌جمهور به قطر، جریان تحریف با شایعه‌پراکنی مدعی شده بود که وزیر امور خارجه ایران عازم وین است تا توافق جدید حول برجام را امضاء کند. خبری که بلافاصله توسط ارگان رسانه‌ای دولت تکذیب شد. متاسفانه در سالیان اخیر جریانی مخرب در داخل کشور با بکارگیری رسانه‌های متعدد، به‌گونه‌ای القاء می‌کند که گویا کلید رفع همه مشکلات کشور در پرونده برجام نهفته است. این طیف مدعی است که تا برجام به سرمنزل مقصود نرسد، هیچ گره‌ای از مشکلات باز نخواهد شد.

بر همین براساس پیش از این ادعا شد که تا برجام احیا نشود، نه از واکسیناسیون سراسری کرونا خبری خواهد بود، نه از پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای. رسانه‌های جریان تحریف مدعی بودند که تا برجام احیا نشود، نه از اجرایی شدن توافق ۲۵ ساله ایران و چین خبری خواهد بود و نه ایران قادر خواهد بود درآمد حاصل از فروش نفت خود را دریافت کند و نه تعاملات اقتصادی و تجاری با دیگر کشورها کلید می‌خورد. اما در دولت سیزدهم همه این موارد به وقوع پیوست و آن در شرایطی بود که نه برجام احیا شده بود و نه ایران به FATF پیوسته بود.

در این میان ارتقای روابط تجاری و اقتصادی ایران و قطر نیز در شرایطی کلید خورده است که نه برجام احیا شده و نه تغییری در وضعیت ایران در پرونده FATF به وقوع پیوسته است. براساس گزارش‌های منتشر شده، ایران و قطر پس از روسیه به ترتیب دومین و سومین ذخایر گازی جهان را با ۳۲ و ۲۴ تریلیون متر مکعب در اختیار دارند. نکته قابل توجه آن است که ایران و قطر در بزرگترین میدان گازی جهان- میدان گازی پارس جنوبی(با ظرفیت ذخیره حدود ۵۱ تریلیون مترمکعب گاز)- سهیم هستند و این مولفه، فرصت ویژه‌ای را در حوزه انرژی در اختیار دو کشور قرار می‌دهد. ایران و قطر همچنین حدود ۲۷۰ کیلومتر مرز آبی(دریایی) مشترک با یکدیگر دارند.

علاوه‌بر این، با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران که در همسایگی با کشورهای واردکننده گاز قرار گرفته است، این فرصت در اختیار کشورمان قرار گرفته است که با استفاده از ظرفیت خط لوله سراسری و صادراتی، نسبت به صادرات، سوآپ و یا ترانزیت گاز قطر از مسیر خود اقدام کند و از منافع اقتصادی آن بهره‌مند شود. سوآپ گاز قطر از مسیر ایران، مقصدهای متنوع و متعددی را شامل می‌شود؛ از ترکیه و برخی کشورهای اروپایی تا هند و پاکستان و چین و کشورهای شرق آسیا.

از سوی دیگر، کشورهای عضو اوپک گازی ۴۴ درصد از تولید گاز جهان، ۶٧ درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴ درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶ درصد از تجارت گاز طبیعی مایع‌شده را در اختیار دارند. این اعداد و ارقام قابل توجه، از اهمیت این مجمع گازی حکایت دارد.

با این ‌حال نکته قابل تأمل اینجاست که آخرین سفر رئیس‌جمهوری ایران به قطر به شهریور ۱۳۸۹ برمی‌گردد. به عبارت دیگر، رئیس‌دولت‌های یازدهم و دوازدهم هیچ سفری به دوحه انجام نداده است و این تنها یکی از مصادیق فرصت‌سوزی در ۸ سال گذشته است و «مشتی است نمونه خروار» از کارنامه ضعیف دولت قبل در دیپلماسی منطقه‌ای.

براساس گزارش‌های منتشر شده، قطر بازاری ۲۶ میلیارد دلاری دارد و این بازار فرصت خوبی را در اختیار تجار و بازرگانان ایرانی قرار می‌دهد. اما در دولت قبل به دلیل عدم تعامل اقتصادی و به دلیل فقدان حضور رایزن بازرگانی از سوی دولت ایران در این کشور، سهم کشورمان از بازار ۲۶ میلیارد دلاری قطر با حدود ۱۱۷ میلیون دلار صادرات به این کشور، کمتر از نیم درصد بوده است.

حکایت دیپلماسی ضعیف منطقه‌ای و اقتصادی در دولت قبل «مثنوی هفتاد من کاغذ است»؛ در یک نمونه دیگر در دولت قبل سفارت ایران در هند حدود ۳۰۰ روز بدون سفیر بود. خالی ماندن حدود ۱۰ ماهه صندلی سفیر ایران در هندوستان سبب شد میزان مراودات تجاری کاهش یابد و این در شرایطی بود که کشور هندوستان می‌توانست نقش موثری در کاهش اثرات تحریم‌ها علیه ایران داشته باشد.

روزنامه شرق- ۲۹ تیر ۱۴۰۰- در یادداشتی به قلم یکی از دیپلمات‌های سابق در نقد سیاست خارجی دولت قبل نوشته بود:«دولت روحانی…روابط دوجانبه با کشورها و به‌خصوص همسایگان را… تعطیل کرد و به تعبیر مخالفانش سیاست خارجی کشور را به زلف برجام گره زد…دولت روحانی در سیاست خارجی… از دو ابراولویت «اقتصادی» و «همسایگان» سخن گفت که در عرصه عمل به‌اندازه سر سوزنی اجرائی نشد».

آقای رئیسی از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم تاکنون ۴ سفر خارجی داشته است. تاجیکستان، ترکمنستان، روسیه و قطر. عضویت ایران در سازمان اقتصادی شانگهای، قرارداد سوآپ گازی از ترکمنستان به جمهوری آذربایجان از طریق ایران- که ارزآوری برای کشور و شکستن تحریم‌ها و رفع مشکل گازی استان‌های شمالی در فصل سرما را در پی داشت- در کنار تفاهم دوجانبه به منظور افزایش تجارت میان ایران و روسیه تا سقف ۱۰ میلیارد دلار و سوآپ گاز قطر از مسیر ایران، بخشی از دستاوردهای دیپلماسی دولت سیزدهم در ماههای اخیر است.

این نتایج به این دلیل حاصل شد که دولت، دایره دیپلماسی را در سه چهار کشور غربی خلاصه و محدود نکرد. به همین خاطر بود که رئیس‌جمهور- ۲۲ بهمن ۱۴۰۰- تاکید کرد:«روابطمان در سیاست خارجه متوازن است. نگاه به غرب، کشور را نامتوازن کرده است، باید به همه کشورها به‌ویژه همسایگان نگاه ویژه داشته باشیم، اما امیدمان به خدا و مردم است و هرگز امیدی به وین و نیویورک نداریم. ما به آینده بسیار امیدوار هستیم، این امیدواری در شعار نیست و هر روز که می‌گذرد امیدوارتر می‌شویم.»

این اظهارنظر را بگذارید کنار توئیت اخیر جناب آقای رئیسی پس از دیدار با امیر قطر که نوشت: «ایران برادری خود را در دوران‌های سخت به ملت‌های منطقه ثابت کرده و امروز فاتح دو میدان علیه تروریسم تکفیری و مبارزه با فشار حداکثری آمریکاست. تحولات منطقه بخوبی نشان داد تنها مقاومت جواب می‌دهد.»

همان‌طور که رئیس‌جمهور محترم تاکید کرده است، در حال حاضر ایران هم در میدان و هم در دیپلماسی، در مقابل اقدامات خصمانه آمریکا و تروئیکای اروپا سربلند بیرون آمده است. با این‌حال جریان تحریف به عنوان یار کمکی دشمن همچنان مشغول کار است.

جریان تحریف هیچ‌گاه به دستاوردهای اقتصادی دولت سیزدهم در سیاست خارجی اشاره نمی‌کند، احتمالا این طیف ناراحت و پریشان است که چرا در فصل سرما، گاز شهرهای شمالی ایران قطع نشد؟! تا دستمایه‌ای می‌شد برای تحقیر و رنج و اختلاف‌افکنی میان مردم ایران.

جریان تحریف عصبی است از اینکه چرا ایران هم صادرات نفتی خود را افزایش داده و هم درآمد حاصل از آن را دریافت می‌کند؟! و این مسئله ابزار زورگویی آمریکا و اروپا را در وین کُند و بی‌مصرف کرده است.

جریان تحریف ناراحت است از اینکه ایران هم مذاکرات وین را از موضع بالا و مقتدرانه در پیش گرفته و همزمان رزمایش نظامی و موشکی برگزار کرده و هم ماهواره به فضا پرتاب می‌کند و هم درخصوص واکسیناسیون کرونا و پیشرفت‌های پزشکی در مبارزه با کرونا در وضعیت مطلوبی قرار دارد.

تکلیف جریان تحریف مشخص است. این جریان مخرب به‌دلیل بی‌توجهی به منافع ملی و بی‌اعتنایی به عزت مردم ایران، از پیمودن مسیر غلط خود منصرف نشده و بر آن اصرار دارد. بنابراین این وظیفه مقامات ارشد، نخبگان، رسانه‌ها و عموم مردم است که در مقابل این جریان مخرب، هوشمندانه رفتار کنند.

یکی از لوازم این رفتار هوشمندانه، پرهیز از گرفتار شدن در تله «شرطی‌سازی اقتصاد» است. شرطی‌سازی اقتصاد و ضریب دادن به نوسانات قیمت ارز از کارویژه‌های جریان تحریف در ماه‌ها و هفته‌های اخیر بوده است.

این جریان مخرب با سانسور دیپلماسی فعال اقتصادی دولت سیزدهم و با انکار اقدامات دولت در کوتاه کردن دست دلالان و واسطه‌گران در بازار، اینگونه وانمود می‌کند که همه مسیرها به وین و نیویورک ختم می‌شود. بر همین اساس این طیف اینگونه القاء می‌کند که اگر ایران بر مطالبات قانونی و منطقی خود در مذاکرات وین پافشاری کند، دلار و به تبع آن سایر اقلام در بازار سیر صعودی به خود گرفته و در نقطه مقابل اگر ایران از مواضع خود عقب‌نشینی کند، دلار و دیگر اقلام ارزان می‌شود. اما براساس مستندات متعدد این القائات و فضاسازی‌ها هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.

و اما شکست پروژه «شرطی ‌سازی اقتصاد» همت ویژه مسئولان و رسانه‌ها و نخبگان و عموم مردم را می‌طلبد. وظیفه مسئولان، تلاش شبانه‌روزی و بکارگیری متخصصان دلسوز و کنارگذاشتن بانیان مشکلات موجود است. وظیفه رسانه‌ها و نخبگان و عموم مردم نیز این است که با پرهیز از «بازتولید تحریف» و جلوگیری از تبدیل پروژه «شرطی‌سازی اقتصاد» به «گفتمان اجتماعی»، جریان تحریف را بیش از پیش در اجرای نقشه‌های شوم خود ناکام بگذارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دایره وسیع دیپلماسی از «عشق‌آباد» تا «دوحه» بیشتر بخوانید »