یادداشت

همایش مخالفان روحانی به کام روحانی!

حمله آقای روحانی به دشمن فرضی



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،‌  «محمد سعید احدیان»، دستیار سیاسی رئیس مجلس شورای اسلامی در یادداشتی نوشت:

 آقای روحانی باردیگر با استفاده از لفاظی های جدید حمله ای کردند به کسانی که نمی گذارند تحریم ها برداشته شود اما نکته مهم این است که معلوم نیست اقای روحانی دقیقا از کدام مخالفت ها که مانع توافق است سخن می گوید و همین مساله نگرانی انتخاباتی بودن رفتار آقای رئیس جمهور را پررنگ می کند.

آقای روحانی دریکی از سخنرانی ها گذشده خود بر رفع تحریم ها در چارچوب سیاست های رهبرانقلاب تاکید کرده بودند.  رهبر انقلاب چارچوب های روشنی را هم خصوصی، هم در مصوبات شورای عالی و هم در فضای علنی تعیین کرده اند و به دولت اجازه داده اند که در این چارچوب  مساله را پیگیری کنند و به همین جهت نیز تیم هسته ای چندین هفته است که  در وین درحال مذاکره و رایزنی بوده اند. بیان اقای عراقچی نیز تصریح بر پیشرفت مذاکرات داشته است و بر اساس بیان سخنگو و مسئولین وزارت خارجه اگر چالشی در مذاکرات ایجاد شده، صرفا مرتبط با همان چارچوب هایی بوده است که توسط رهبری تعیین شده و آقای روحانی خود را ملزم به آن اعلام کرده اند.  

سوال این است که در این وضعیت چه چیزی مانع فعالیت دولت است؟ 

خلاف ادعاهای روزهای اول دولت که قانون مجلس را معادل مرگ برجام و رفتن پرونده ایران به شورای امنیت ذکر می کرد، تجربه عینی آقایان نشان می دهد که نه تنها قانون مجلس به پیش بینی هایی که اقای وزیرمحترم خارجه داشتند، منجر نشد و ما اکنون به شورای امنیت نرفتیم بلکه با  احیای صنعت هسته ای، عملا تنها ابزار مذاکراتی (تاکید می کنم تنها ابزار مذاکراتی) تیم هسته ای شده است و نرمش های آمریکا نسبت به روزهای ابتدایی صرفا به این دلیل است که گذشت زمان به ضرر آنها است،  بگونه ای که مجبور شدند، این دست برتر را با عملیات خرابکاری کند کنند.

شایدمنظور آقای روحانی، مخالفانی است که در فضای رسانه ای نسبت به روند پیش رو ابراز نگرانی می کنند. اولا روشن است که این مخالفت ها افزون بر اینکه  هیچ کدام مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات نیست، در منطقی که برای همه روشن است، قدرت چانه زنی تیم مذاکره کننده را بالاتر می برد. ثانیا عمده ابراز نگرانی ها، صرفا متمرکز بر رعایت همان « چارچوب  سیاست های رهبری » است که آقای روحانی نیز بر آن تاکید دارند. 

بعبارت دیگر اگر اقای روحانی در همان چارچوب های که خود مدعی به پایبندی هستند، عمل کنند، نباید هیچ نگرانی نسبت به مخالفت ها داشته باشند و در صورت رعایت این شرط،  آیا ایجاد دشمن فرضی و حمله کردن به آن،  جز تاکتیک انتخاباتی معنی دیگری می تواندداشته باشد؟

منبع: فارس



منبع خبر

حمله آقای روحانی به دشمن فرضی بیشتر بخوانید »

تحلیلی بر همنوایی اصلاح طلبان، انحرافی‌ها و براندازان در تخریب قالیباف

تحلیلی بر همنوایی اصلاح طلبان، انحرافی‌ها و براندازان در تخریب قالیباف



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امیر زاهدی در یادداشتی نوشت: تحلیل محتوا و یا حتی مرور اجمالی مواضع افراد و نحله‌های مختلف فکری _ سیاسی، به ویژه در ایام انتخابات بسیاری از سیاست‌ها و مقاصد  جریانات داخل و خارج کشور را مشخص می‌کند.

در این میان موج تخریب شدید علیه محمدباقر قالیباف در روزهای اخیر تبدیل به کارویژه مشترک جریانات ضدانقلاب، انحرافی و اصلاح طلبان تندرو شده است. 

بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند موفقیت های قالیباف در مسئولیتهای گذشته و تحولات چشمگیر در حوزه‌های مسئولیت وی که حتی دشمنان خارجی ایران را ناخواسته به تمجید وادار کرده است، عامل این نگرانی‌ها است.

قدرت مدیریت و ایجاد تحولات اساسی در سالهای پس از جنگ همچون ارتقاء توان نیروی هوایی سپاه، کارآمدی و تحولات اساسی در نیروی انتظامی، اقدامات و تحولات شگرف در دوران مدیریت شهرداری تهران و آغاز اقدامات زیربنایی در مجلس شورای اسلامی به قدری بوده است که کمتر کسی می‌تواند این موفقیت‌ها را منکر شود.

اما واقعیت این است که هر سه جریان برانداز، انحرافیون و اصلاح طلبان با انگیزه‌های مختلف خود را در مقابل این تفکر جهادی و مدیریتی تصور می‌کنند. 

تکلیف براندازها و نگرانی از کارآمد شدن دولت همزمان با احتمال کاندیداتوری قالیباف واضح است و نیاز چندانی به تحلیل ندارد. 

جریان انحرافی هم که این روزها تلاش می کند از ناکارآمدی‌ها و سو تدبیر دولت مستقر نهایت استفاده را ببرد و با تعمیم این ناکارآمدی‌ها به کلیت نظام، خود را آلترناتیو معرفی نماید، نگران است که مبادا با کارآمد شدن دولت نتواند از نمد نارضایتی مردم کلاهی برای خود دست و پا کند. برخی موضع گیری‌ها و اعلام خوشحالی از نارضایتی مردم در مسائلی نظیر سقوط بورس و موارد مشابه به خوبی اهداف انحرافیون را نمایان می‌کند.

اما اصلاح طلبان داخلی که طیف تندرو آنها مستظهر به حمایت‌های شبکه‌های رسانه‌ای خارج از کشور هستند نیز نگرانند تا مبادا با نوشیدن شهد کارآمدی در دولت رقیب، دیگر فرصت کسب قدرت را همچون اکثر دهه‌های پس از انقلاب را از دست بدهند لذا در این مسیر با انگیزه در فضاسازی علیه نیروهای کارآمد جریان انقلاب، عملا پروژه تخریب را انتخابی بین مرگ و زندگی برای خود می‌دانند.

البته این سناریو فقط مختص به قالیباف نیست. جریانات فوق هر فرد کارآمد و پاکدستی را که بتواند امید را به مردم بازگرداند مورد آماج حملات خود قرار می دهند.

همین سناریوی تخریبی در روزهای اخیر همزمان با دعوت گسترده مردم از آیت الله رئیسی برای کاندیداتوری وی به سمت رئیس موفق و خوشنام قوه قضائیه تغییر جهت داده است.

اگرچه تجربه ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد همه دلسوزان و خدمتگزاران  موثر و کارآمد نظام هیچگاه از ترور شخصیت و در موارد متعددی ترور فیزیکی توسط دشمنان عنود و رقبای حسود بی بهره نبوده‌اند.

اما خبر آخر اینکه در حال حاضر سیدابراهیم رئیسی با پیشی گرفتن از همه کاندیداهای احتمالی از جمله محمدباقر قالیباف در نظرسنجی‌ها بیشترین اقبال مردمی را دارد که منطق وحدت حکم می کند تمام کاندیداهای جریان انقلاب با حمایت از وی زمینه تشکیل دولت کارآمد و انقلابی را تسهیل کرده و با پایان دادن به عملی‌ها و سوتدبیرها، شهد خدمت صادقانه و کارآمدی را به مردم عزیز ایران بچشانند.

منبع: فارس



منبع خبر

تحلیلی بر همنوایی اصلاح طلبان، انحرافی‌ها و براندازان در تخریب قالیباف بیشتر بخوانید »

سیاه‌چاله‌های اسرائیل

سیاه‌چاله‌های اسرائیل



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- رژیم صهیونیستی در دو هفته اخیر با چندین رخداد امنیتی پیاپی مواجه گردید؛ انفجار در تأسیسات حساس نظامی «تومر» (Toumer)، شلیک موشک سوری به سمت مرکز هسته‌ای دیمونا و وقوع آتش‌سوزی مهیب در تأسیسات نظامی حیفا حوادث پیاپی و متعددی‌ بودند که با بدبیاری کشته شدن ده‌ها تن از عناصر صهیونیست در یک مراسم مذهبی روز جمعه توأم گردید، فشار بزرگی به این رژیم وارد کرد.

همزمان با این مسایل، تل‌آویو درگیر تشکیل دولت جدید بود که تاکنون به جایی نرسیده است و بعضی از ناظران معتقدند، رژیم جعلی اسرائیل ناگزیر به برگزاری پنجمین انتخابات پارلمانی – کنست- طی دو سال خواهد شد. رژیم صهیونیستی اخبار مرتبط با این رویدادهای مهم را به شدت کنترل می‌کند و شاید این حد از کنترل رویدادها از سوی این رژیم بی‌سابقه باشد. این موضوع بیان‌کننده آن است که رژیم نه فقط از ابعاد مواجهه با دشمنان خارجی خود بلکه حتی از ابعاد مواجهه با مخالفان داخلی این دولت، در معرض تهدیدات اساسی واقع شده است. لاینحل ماندن انتخاب دولت و عدم پایداری توافقاتی که میان گروه‌های پارلمانی صورت می‌گیرد هم بر این وخامت تأکید دارند.

در همین یک سال گذشته، اسرائیلی‌ها سرگرم گرفتن عکس‌های یادگاری با حکام امارات، بحرین و سودان بودند و نتانیاهو از عزم خود برای الحاق کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ خبر می‌داد و پشتیبان اصلی دولت اسرائیل، بلندی‌های جولان را اسرائیلی‌ و غیرقابل بازگشت به سوریه خواند. بعضی‌ها با نگاه به این رخدادها که در سطوح دولتی و نه مردمی جریان داشت، می‌گفتند دور دور اسرائیل است. اما امروز و به فاصله حدود یک سال شاهد رخدادهای پیاپی امنیتی در محدوده سرزمین‌های اشغال‌شده ۱۹۴۸ هستیم و این در حالی است که تومر، دیمونا و حیفا سه منطقه مهم اسرائیل به حساب می‌آیند و بیش از هر نقطه دیگری تحت پوشش شدید و پرهزینه دفاعی قرار دارند.

آمارهای منتشره رژیم صهیونیستی از هزینه حدود ۵۰ میلیارد دلاری آن برای ایجاد یک خط دفاعی پرقدرت در اطراف تأسیسات حساس در حیفا، نقب و تل‌آویو خبر می‌دهند. بر این اساس از زمان شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه -۱۳۸۵- تا سال گذشته سامانه‌های بی‌۵۲، پاتریوت و گنبد ‌آهنین اطراف این تأسیسات مستقر شدند. حوادث پیاپی در این سه نقطه نه فقط شکست پروژه ایجاد دیواره آتش پیرامون این تأسیسات حساس را برملا کرد، بلکه این موضوع را نشان داد که در سایر مراکز و آبادی‌های تحت اشغال اسرائیل که از این مقدار سامان دفاعی برخوردار نیستند، آسیب‌پذیری خیلی بالایی وجود دارد که از جمله باید به پایگاه‌های هوایی ارتش در استان‌های نقب در جنوب و جلیل‌شمالی در شمال سرزمین‌های ۱۹۴۸ اشاره کرد.

این سرزمین‌ها در فاصله کمتری از موقعیت‌های مقاومت قرار دارند. ضمن آنکه اسرائیل در این مناطق با صورت‌حساب‌های سنگینی هم مواجه است؛ ایران، حزب‌الله لبنان، سوریه و گروه‌های فلسطینی هنوز انتقام بسیاری از جنایاتی که اسرائیل طی سال‌های اخیر علیه آنان مرتکب شده، نگرفته‌اند و رژیم صهیونیستی می‌داند زمان تلافی، چندان دور نیست. وضع امنیتی اسرائیل را ساده‌تر از این نمی‌توان توضیح داد. اسرائیلی‌ها به دلیل همین وضعیت طی دو هفته اخیر لحن خود را در ارتباط با ایران و سوریه تغییر دادند و حتی یک رسانه اسرائیلی به دروغ مدعی شد یک هواپیمای مسافربری اسرائیل در فرودگاه دمشق به زمین نشسته است.

یک تحلیل جامعه‌شناسی از جامعه صهیونیستی می‌گوید در این جامعه رابطه مستقیمی میان ترس و میل به شرارت وجود دارد. آنگاه که یهودیان بترسند، به سمت انتخاب افرادی می‌روند که روحیه رادیکال‌تر داشته و بتوانند با افراط‌گرایی، دیواره‌ای امنیتی، اطراف آنان پدید آورند و آنگاه که احساس تهدید نکنند، افراد معقول‌تری انتخاب می‌شوند. در وضعیت اول، یهودی ساکن فلسطین اشغالی به سمت حل مسایل فوری‌تر گرایش دارد و در وضعیت دوم به سمت حل مسایل اساسی‌تر حرکت می‌کند. بر این اساس، در دو دهه اخیر کشش اکثریت نسبی جامعه یهودی به سمت انتخاب پیاپی راست‌گرایان افراطی و عدم تغییر در این روند بوده است. این موضوع بیانگر آن است که تهدیدات حیاتی اسرائیل را احاطه کرده‌اند و این بدان معناست که اسرائیل در شرایط فعلی در مواجهه با دشمنان خود بیش از اجرای مانورهای سیاسی و امنیتی نمی‌تواند کار عملیاتی مؤثری انجام دهد. به عنوان مثال در حالی که مقامات و نهادهای امنیتی اسرائیل به طور پیاپی از تهدید فزاینده حزب‌الله علیه خود سخن می‌گویند اما از سال ۲۰۰۶ – پایان جنگ ۳۳ روزه – تاکنون به جز چند ترور و زدن چند محموله حزب‌الله در سوریه نتوانسته‌اند کاری که بر قدرت و اقتدار حزب‌الله تأثیر کاهنده بگذارد، انجام دهند. و حال آنکه در این فاصله، حزب‌الله به انواعی از سلاح‌های راهبردی جدید و حتی انبوهی از موشک‌های نقطه‌زن و پهپادهای تهاجمی و نیز ساخت آنها دست پیدا کرده است.

اقدامات رژیم صهیونیستی علیه سوریه هم‌ این‌گونه است. سوریه در حد فاصل ۲۰۱۴ تاکنون قدرت گسترده‌ای یافته است. ارتش سوریه در فاصله ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ به شدت آسیب دید و قدرت تهاجمی و دفاعی آن تا حد زیادی از بین رفت اما در فاصله ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بازسازی شد و نیروهای جوان رزم‌دیده وارد بخش‌های مختلف آن شدند. در مورد تسلیحات هم تحول عمده‌ای در ارتش سوریه اتفاق افتاد، به حدی که هم‌اینک قادر است به میزان زیادی تهاجمات هوایی اسرائیل را دفع کرده و تهاجمات متقابلی را علیه پادگان‌های اسرائیلی در داخل سرزمین‌های ۱۹۴۸ فلسطین به اجرا بگذارد. این ارتش که اسرائیل خواب انهدام آن را می‌دید، امروز به ارتش مقاومت تبدیل شده و قابلیت رزم توأمان کلاسیک و نامتقارن را دارد. این شرایط متغیر امنیتی است که اسرائیل را دربرگرفته است.

اسرائیل برای خارج کردن ایران از سوریه خیلی تقلا کرد. نتانیاهو اعلام کرده بود تا سال ۲۰۲۰ ایران را از سوریه اخراج می‌کند و حتی به آمریکایی‌ها توصیه می‌کرد شما هم برنامه اخراج ایران از عراق را اجرایی کنید. اما اسرائیل امروز در شرایطی قرار گرفته که مقامات ارشد نظامی روسیه به آن هشدار داده‌اند دست از تحریک ایران بردارد و سوریه را به حال خود واگذارد. ایران شریک راهبردی سوریه در همه حوزه‌ها از جمله در حوزه امنیتی- نظامی است و این با آنچه نتانیاهو انتظار داشت، به کلی متفاوت است.

۲- محمود عباس رئیس‌ تشکیلات خودگردان فلسطین از تعویق برگزاری انتخابات پارلمانی، انتخاب تعیین اعضای سازمان آزادی‌بخش فلسطین و شوراها خبر داده است. قرار بود این سه انتخابات ۲۲ می‌- اول خردادماه – در غزه، قدس، کرانه و اردوگاه‌های فلسطینی مستقر در خارج از این کشور برگزار شود. محمود عباس ممانعت رژیم صهیونیستی از برگزاری انتخابات در قدس شرقی را بهانه کرد و کل انتخابات را تا زمان نامعین تعلیق و در واقع لغو کرد. این در حالی است که محمود عباس براساس توافقات درون فلسطینی، برگزاری انتخابات در قدس را -علی‌رغم مخالفت قابل پیش‌بینی اسرائیل- متعهد شده بود. از سوی دیگر همان‌طور که دیروز در بیانات اسماعیل هنیه آمد، اکثریت فلسطینی‌ها می‌توانستند در مکان‌هایی مثل مسجدالاقصی و کلیسای قیامت پای صندوق رأی آمده و در انتخابات شرکت نمایند. چرا محمود عباس انتخابات را به تعلیق درآورد؟ او علی‌رغم تنازل زیادی که حماس در مواضع خود نسبت به روند اداره کرانه باختری و تصمیمات سازمان آزادی‌بخش فلسطین – که نهادی اجماعی است- و تعاملات درون فلسطینی محمود عباس داشت، انتخابات را تعلیق کرده است و این در حالی است که از زمان آخرین انتخابات پارلمانی فلسطین که حماس در آن حدود ۷۵ درصد کرسی‌ها را به دست آورد، ۱۶ سال می‌گذرد و طی این دوران مشکلات فلسطینی‌ها رو به افزایش گذاشته است. وحدت فلسطینی‌ها که در همگرایی بین فتح و حماس تعین پیدا کرده هم برای مقابله با طرح‌های ضدفلسطینی رژیم‌های اسرائیل، آمریکا و سعودی ضرورت دارد که با تعلیق این انتخابات در معرض آسیب قرار گرفته است.

از سوی دیگر طی هفته‌های اخیر تحرکات اسرائیل علیه فلسطینی‌های شهر قدس افزایش یافته تا جایی که بعضی محافل فلسطینی نسبت به وقوع درگیری شدید این رژیم و شهرک‌نشینان در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان ابراز نگرانی کرده‌اند. در این میان اسماعیل هنیه رئیس‌دفتر سیاسی حماس که مهم‌ترین شخصیت این جنبش می‌باشد، در بیانات روز گذشته خود با تندترین عبارت، اسرائیل را تهدید کرد و گفت: «ما در این نبرد هرگز پشت فلسطینیان در قدس را خالی نخواهیم کرد» بعضی از ناظران معتقدند تهدید اسماعیل هنیه بدین معناست که در پاسخ به تهدید شهروندان فلسطینی از سوی شهرک‌نشینان صهیونیست در قدس، اقدامات تلافی‌جویانه علیه این شهرک‌ها را به اجرا خواهد گذاشت.

۳- شرایط فلسطین در آستانه روز قدس به‌گونه‌ای است که این سرزمین اشغال‌شده را آبستن حوادث مهمی نشان می‌دهد. فلسطینی‌ها اگر بتوانند اولاً فاصله سیاسی و ثانیاً فاصله جغرافیایی میان خود را بردارند، دست برتر را در مقابل اسرائیل خواهند داشت. حدود ۷میلیون آواره فلسطینی، حدود ۲ میلیون ساکن غزه، حدود ۲/۵ میلیون ساکن کرانه باختری و حدود ۲ میلیون ساکن سرزمین‌های ۱۹۴۸، ۱۳/۵ میلیون نفر جمعیت را شامل می‌شوند که در این میان حدود ۶/۵ میلیون نفرشان در درون فلسطین (۱۹۴۸ و ۱۹۶۷) زندگی می‌کنند. این در حالی است که شرایط منطقه پیرامون فلسطین – دو کشور مصر و اردن – هر لحظه می‌تواند به ضرر اسرائیل دستخوش تغییرات شود.



منبع خبر

سیاه‌چاله‌های اسرائیل بیشتر بخوانید »

در تمجید تصمیم سیدحسن!

در تمجید تصمیم سیدحسن!



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی نوشت: حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیاسر خمینی اوایل هفته گذشته در سایت جماران خبر از انصراف حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی از کاندیداتوری ریاست جمهوری داد. وی دلیل این تصمیم را اصرار وی در دیدار رهبری در مورد اعلام نظر ایشان درخصوص ورود به رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری ذکر کرد و گفت: «ایشان در مشورت با رهبری تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند»؛ رهبری به ایشان فرمودند: «صلاح را در این کار تشخیص نمی دهند. اگر هر یک از فرزندان من از من مشورت می‌گرفتند من همان را می‌گفتم.»

در این باره چند نکته قابل تأمل است:

۱- این خبر حاکی است از دیدگاه سیدحسن به عنوان یک فعال سیاسی، مشورت با ولی فقیه برای کسکه می خواهد وفق قانون اساسی دومین مقام رسمی پس از رهبرس باشد یک رویکرد مبتنی بر عقلانیت سیاسی است. از بیان رهبری هم برمی‌آید نگاه معظم له به وی نگاه پدر و فرزندی است. این دیدار و مباحث رد و بدل شده نشان می دهد کسانی که در نقد دیدگاه‌های سیاسی سیدحسن دچار نوعی بدگمانی هستند قدری باید احتیاط کنند و از افراط در نقد وی بپرهیزند. چون این رویداد نشان از اعتقاد و التزام عملی وی به ولایت فقیه دارد.

۲- حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در دیدار اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفته است: «امثال ما اگر گوشت و پوستمان هم برود نمی‌خواهیم جمهوری اسلامی از بین برود. ما تا آخرین لحظه کاری نمی‌کنیم که جمهوری اسلامی لطمه بخورد.» وی ادامه می‌دهد: «هرگز ازاصول خود عدول نمی‌کنیم» از فرزند یادگار امام (ره) همین انتظار است. متأسفانه نوع جناح‌بندی در کشور و رقابت های سیاسی به نوعی است، رجال سیاسی و مذهبی کشور ملکوک می شوند و این یک آسیب جدی به سرمایه سیاسی و اجتماعی کشور است.

با آنکه ایشان به قصد مشورت با رهبری جویای نظر شده‌اند و نظر هم نوعی توصیه است و می توانند به نظر خود عمل کنند، اما اطاعت از رهبری را همانند پدر بزرگوارشان واجب می دانند. این را مقایسه با کسانی بکنید که در گذشته حتی با نهی رهبری حاضر نبودند دل از کاندیداتوری ببُرند و همچنان در میدان بوده‌اند و الان هم هستند.

رهبری عمدتا کاری به نفی و اثبات نامزدها در ورود به رقابت‌ها ندارند. گاهی نظر می‌دهند، استثنا است نه قاعده.

به هر حال بنده به عنوان یکی از ارادتمندان حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی از ادب او نسبت به رهبری و نوع نگاه به عرصه سیاست‌ورزی تشکر می‌کنم.

بنده در گذشته از باب خیرخواهی نقدی به دیدگاه‌های ایشان داشتم و اکنون هم اجازه می‌خواهم نسبت به پاره‌ای از مسائل که اخیرا در دیدار با اعضای حزب اعتماد ملی مطرح کرده‌اند نقدی داشته باشم.

ایشان در این دیدار فرمودند: «مشکل اصلی کشور اقتصادی است اما راه حل سیاسی دارد، باید تحریم‌ها برداشته شود و به طور اساسی اقتصاد کشور ساماندهی و بازسازی شود» این‌که مشکل اقتصادی راه‌حل سیاسی دارد، تز دولت یازدهم و دوازدهم است که جناب سیدحسن هم در دودوره از آن حمایت کردند. کمتر از دو ماه به پایان کار این دولت باقی است دولت براساس همین تز که مشکل اقتصادی نه، حتی مشکل آب خوردن مردم به توافق با آمریکا و اروپا ربط دارد، تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد برجام گذاشت. مبتنی بر این دیدگاه به توافق با غرب با هر قیمت رسید. ملت ما، نخبگان ما و ناظران جهانی اکنون گواهی می‌دهند این راه بن‌بست است، به نتیجه نمی‌رسد. آنچه آمریکا به آن فکر می‌کند نابودی داشته‌های هسته‌ای کشور، نابودی توان نظامی ما و خاتمه دادن به نفوذ منطقه‌ای آن‌هم نه برای برقراری روابط با دولت جمهوری اسلامی بلکه برای فرود آوردن ضربه آخر، نظیر آنچه که در برخی کشورها به آن مبادرت کرد، می باشد.

تمام مسئولان کشور اعم از دیپلمات‌ها و غیردیپلمات‌ها می‌گویند دستاورد برجام تقریبا هیچ است. کسانی که دستشان توی حساب و کتاب کشور است می‌گویند برجام خسارت محض بود، برجام محصول یک تئوری بود که می‌گفت: «مشکلات اقتصادی راه‌حل سیاسی دارد.» یک ملت و دو دولت چندبار باید راه حل یک معضل و مسئله را تجربه کنند تا از یک سوراخ صدبار گزیده نشوند.

نکته مهم دیگری که حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی فرمودند این بود که؛ «کار رئیس جمهور صرفا اقتصادی نیست، مدیریت همه جهات کشور است.»

این نکته‌سنجی ایشان نشان می دهد که رئیس جمهور همه کاره کشور است و این حرف درستی است و بار سنگینی را به دوش می کشد. اما یک نکته دیگر هم وجود دارد اگر کسی که یک بار شرح وظایف رئیس جمهور را در فصل نهم قانون اساسی و دیگر فصول مربوط به وظایف رئیس جمهور خوانده باشد می داند که کار رئیس جمهور عمدتا اقتصادی است و وظایف کلیدی در حوزه اقتصاد دارد. قانون اساسی وی را مسئول مستقیم حساب و کتاب کشور و سفره مردم می داند.

رئیس جمهور فعلی با زیرپاگذاشتن شروط رهبری، شروط مجلس و شروط شورای امنیت ملی برجام را امضا کرد و در این باره مطلق العنان عمل کرد. حتی منتقدین را با بدترین ادبیات و غیراخلاقی‌ترین عبارات نواخت، اما به نتیجه نرسید. کارکرد سیاست خارجی و داخلی دولت فعلی نشان داد که مشکلات اقتصادی کشور نه‌تنها راه حل سیاسی ندارد بلکه خسارات عظیم و جبران‌ناپذیری دارد که حتی رئیس جمهور اجازه نمی‌دهد سازمان حسابرسی تحت نظر دولت، میزان خسارات آن را اعلام نماید.

شاید سؤال شود حال که می‌گویند راه‌حل سیاسی ندارد. راه‌حل اقتصادی آن چیست؟ پاسخ آن است؛ «اقتصاد مقاومتی!» دولت بر مدار سیاست‌های ابلاغی از سوی رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی عمل نکرد.
راه حل آن اجرای سه قانون کلیدی؛ «قانون حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور در اجرای پروژه‌ها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات»، «قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار» و «قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی» در این سه قانون همه راه‌حل‌های  مشکلات اقتصادی آمده است. دولت متأسفانه به آن عمل نکرد.

دولت حرکت اقتصادی کشور را بر مدار شعار سال که از سوی رهبری هدایت می‌فرمودند، قرار نداد رونق و جهش تولید فراموش شد. موانع تولید برداشته نشد، پشتیبانی از تولید به طور جدی صورت نگرفت.
کمر تولید را با قاچاق و واردات بی رویه و رهاکردن گمرکات شکست. درحالی‌که دولت در حوزه اقتصاد قدرت مطلقه و اختیارات بی‌حساب و کتاب داشت، اما از آن استفاده نکرد.

کشوری که به لحاظ زیرساخت تولید مرغ و تخم مرغ هم نیاز کشور را تأمین می کرد و هم به صادرات کشورهای همسایه رسیده بود، الان مشکل توزیع مرغ دارد. این نه به تحریم مربوط است، نه به برجام ربط دارد و نه هیچ عامل دیگر، این فقط به کفایت و درایت و تدبیر اقتصادی نیاز دارد.

دولت روحانی طی ۸ سال گذشته با دستکاری در قیمت ارز و طلا و بی‌انضباطی مالی و نادیده‌گرفتن استانداردهای عملی و فنی «مالیه عمومی» ارزش پول ملی را به یک ششم فروکاست و تورم ۵۰۰، ۶۰۰ درصدی در مواد غذایی و مسکن، خودرو و … پدید آورد.

کافی بود برای این درآمد اتفاقی ناشی از دستکاری در قیمت طلا و ارز برای شرکت‌های دولتی و زالوصفتان بازار و سرمایه‌داران مالیات ببندد و بخش عظیمی از پرداخت‌های خود را تأمین کند. اما به سوی چاپ اسکناس و استقراض از بانک مرکزی و فروش اموال دولتی رفت و به نظر هیچ کارشناس دولتی و غیردولتی اعتنا نکرد.

رئیس جمهور مدعی است مجری قانون اساسی می باشد، اما ۸ بودجه به مجلس در این سال‌ها داده است، یک ریال ردیف درآمدی مبتنی بر اصل ۴۵ قانون اساسی که اساسی‌ترین و اصلی‌ترین درآمد عمومی دولت است در آن دیده نمی شود. دولت هر سال بودجه را با کسری می‌بندد. این‌همه راه‌حل اقتصادی در قانون اساسی و واقعیت‌های اقتصادی کشور است را کنار گذاشته و به دنبال یک راه‌حل سیاسی آن‌هم با بن‌بست کامل می‌رود! این اعجاب‌آور نیست!؟

حتی دولت روحانی اگر دنبال راه حل سیاسی بود باید می‌رفت دنبال روابط راهبردی با روسیه و چین که اخیرا با فشار افکار عمومی و کارشناسان نخبگان رفته است. امروز راه تنفس اقتصاد کشور در شرایط تحریم، روسیه و چین است. چینی که در دوران همین دولت ۲ سال و نیم ما در آنجا سفیر نداشتیم. چین اکنون به اندازه یک قاره است ما روابط راهبردی خود را با یک قاره تعطیل کرده بودیم بعد دنبال روابط با غرب با بسته‌بندی برجام بودیم.

در این باب درد دل زیاد است. قبلا هم در مقالات مختلف هرچه گفتیم کمتر شنیده شد. همین جا بهتر است بگذاریم و بگذریم.



منبع خبر

در تمجید تصمیم سیدحسن! بیشتر بخوانید »

سهم هر قوه در تحقق شعار سال

سهم هر قوه در تحقق شعار سال



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمدکاظم انبارلویی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان «سهم هر قوه در تحقق شعار سال» نوشت: مقام معظم رهبری شعار سال ۱۴۰۰ را در سه کلمه «تولید»، «پشتیبانی‌ها» و «مانع‌زدایی‌ها» متمرکز فرمودند.

کلمه «تولید» بیش از ۱۰ سال است تکیه کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در نگاه عمیق معظم‌له به مشکلات اقتصادی و سفره مردم است. باید دید مجلس، قوه قضائیه و از همه مهم‌تر دولت در این باب چه وظایفی دارند.

۱- مجلس شورای اسلامی از منظر قانون گذاری بیش از ۱۰ سال است در این مقولات متمرکز است، اما از بعد نظارت در اجرای صحیح قوانین هم مجلس هم قوه قضائیه و از آن بالاتر دولت کوتاهی‌های زیادی دارند.

به عنوان مثال مجلس در تاریخ ۱۲/۱۲/۷۵ قانون «حداکثر استفاده از توان فنی و مهندسی، تولیدی و صنعتی و اجرایی کشور در اجرای پروژه‌ها و ایجاد تسهیلات به منظور صدور خدمات» را تصویب کرد و کلیه دستگاه‌های اجرایی دولت را موظف کرد در انجام پروژه‌ها نگاه به داخل داشته باشد و از توان داخلی حداکثر استفاده را بکند و وزارتخانه‌ها در پایان هر سال آن بخش از کالاهای صنعتی را که قادر به ساخت آن در داخل است را اعلام کند تا دیگر دستگاه‌ها و مردم نروند این کالاها را از خارج تأمین کنند. این قانون در ۸ ماده ابعاد این فهم از اهمیت «تولید»، «حمایت و پشتیبانی دولت» و نیز «مانع زدایی‌ها» را مشخص کرده است.

۲- مجلس شورای اسلامی قانون مهم و بسیار خوب «بهبود مستمر محیط کسب و کار» را در تاریخ ۲۷/۱۲/۹۰ به تصویب رساند. این قانون مشتمل بر ۲۹ ماده و ۱۹تبصره به تصویب مجلس رسید که همه ابعاد حمایت‌ها و پشتیبانی‌های دولت را متذکر شده و موانع سر کار تولید و شرایط بهبود محیط کسب و کار را به خوبی تبیین کرده و وظیفه همه دستگاه‌های نظارتی را مشخص کرده است.

این قانون دولت را مکلف کرده است همه قوانین و مقررات و آئین نامه هایی را که محیط کسب و کار را آلوده می سازد و مانع رونق و جهش تولید است را بررسی ‌کند. از طریق تحقق دولت الکترونیک، اعتماد متقابل بین دولت و کارآفرینان ایجاد کند. مراجعات به دستگاه های اجرایی را کاهش دهد. اتاق‌های بازرگانی را در تقویت تولید ملی و تشویق به صادرات حمایت نماید. وزارت خارجه ظرفیت‌های روابط خارجی را در خدمت تولیدکنندگان داخلی به ویژه صادرکنندگان کالاها و خدمات قرار دهد و با لغو روادید تجاری با کشورهای طرف تجاری ترتیبی اتخاذ کند تا روابط تجاری ما با کشورهای مربوط به سهل‌ترین و سریع‌ترین شکل ممکن محقق شود.

قانون بهبود محیط کسب و کار، پیشنهاد شورای گفت‌وگو متشکل از وزرای مربوط اقتصادی و کارآفرینان و اتاق‌های بازرگانی را تصویب کرد که از آن می توان به عنوان پارلمان «رونق تولید» یاد کرد، وظایف مهم و کلیدی را برای این پارلمان تعریف کرد، وزرای دولت به ویژه وزرای اقتصادی را موظف به شرکت در جلسات «شورای گفت وگو» کرد. این قانون دولت را موظف به کسب نظر مشورتی شورای گفت‌وگو در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی کرد. این قانون با ۲۹ ماده و ۱۹تبصره در تاریخ ۳/۱۲/۱۳۹۰ به تأیید شورای نگهبان رسید و از تصویب آن بیش از ۱۰ سال است که می‌گذرد.

۳- از این دو قانون بالاتر قانون «حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی» است که در تاریخ ۱۵/۳/۱۳۹۸ به تصویب مجلس رسید.

این قانون همه ابعاد حمایت از محصولات داخلی و اجرای پروژه‌های کشور توسط پیمانکاران داخلی را بررسی و دولت را مکلف به اجرای آن کرده است.

این قانون گفته است دولت در مناقصه ها چگونه باید عمل کند. این قانون وزارت صمت را موظف کرده یک سامانه مرکزی جهت درج فهرست توانمندی‌های محصولات داخلی را ساماندهی کند و با تکیه به قانون بهبود فضای کسب و کار اطلاعات این سامانه به صورت مستمر و روزآمد در دسترس عموم باشد.

این قانون تکلیف اجرای همه پروژه‌های عمرانی دولت و نیز پروژه‌هایی که بخش خصوصی باید اجرا کنند مشخص کرده و ربط آن را به استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور معین کرده است. این قانون حدود نظارت و بازرسی دولت برای حسن اجرای این قانون را دقیق در دستگاه‌های اجرایی و وزارتخانه‌ها مشخص کرده و حتی مجازات‌های تخطی از این مقررات را تعیین کرده است. بالاتر از این‌ها دستگاه قضائی را در ماده ۲۲ این قانون مکلف کرده است یک شعبه خاص از شعب خود را به طور ویژه برای رسیدگی و صدور حکم درخصوص جرائم موضوع این قانون اختصاص دهد. وزارت صمت را موظف کرده است هر سه ماه یک بار پیشرفت اجرای این قانون را به مجلس گزارش کند.

این قانون خوب و حکیمانه در ۲۴ ماده و ۳۰ تبصره در تاریخ ۲/۳/۹۸ به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

۴- با وجود این سه قانون جامع قاعدتا باید جلوی واردات کالاهایی که در داخل تولید می شود گرفته شود. با وجود این قوانین قاعدتا باید جلوی قراردادهایی که با شرکت‌های خارجی برای انجام پروژه‌هایی که درداخل امکان استفاده از توان فنی و مهندسی کشور وجود دارد گرفته شود.

با وجود این قوانین باید کسب و کار در کشور رونق بگیرد و جهش تولید محقق شود و دولت مثل کوه پشت تولید کشور بایستد.

اما متأسفانه در صحنه عمل شاهد رویداد تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی هستیم که با واردات بی‌رویه کمر تولید داخل را می‌شکنیم. شاهد امضای پروژه‌هایی با طرف‌های خارجی هستیم که به راحتی در داخل امکان اجرای آن است.

مجلس  و دستگاه قضائی به لحاظ مسئولیتی که در امر نظارت دارند در سال ۱۴۰۰ باید محکم پشت عملیاتی کردن این قوانین بایستند.

دولت فعلی کمتر از ۷۰ روز سرکار است. در اجرای قوانین یاد شده «قصورها» و «تقصیرهایی» دارد که باید به آن رسیدگی شود.

نامزدهای ریاست جمهوری که خود را برای رسیدن به پاستور آماده می‌کنند آیا واقعا به فکر سرانجام رساندن بار سنگین «تولیدکشور» به مقصد برحسب دقت‌ها و ملاحظات این سه قانون جامع و مانع هستند؟ رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی خود فرمودند: داوطلبان پست ریاست‌جمهوری باید سنگینی کار را بدانند. آن‌ها باید بدانند چه بار سنگینی را قرار است به دوش بگیرند.

مشکلات کشور را بشناسند برای حل این مشکلات اجمالا راه‌حل داشته باشند.

خوب، تجربه نظام در ساماندهی قانونی امر اقتصاد کشور در ماده به ماده و تبصره به تبصره این سه قانون کلیدی به خوبی مورد شناسایی و در مورد هر کدام راه‌حل قانونی ارائه داده است. آیا داوطلبان ریاست جمهوری که خود را گرم می کنند برای ورود به میدان رقابت‌ها حاضرند فقط یک بار حداقل این سه قانون را بخوانند و در ذهن خود تجسم کنند که چه بار سنگینی را قرار است از زمین بردارند. خداوند به همت آقای رئیسی خیر و برکت عنایت فرماید. طی دو سال گذشته بیش از دو هزار واحد تولیدی راکد و نیمه تعطیل و تعطیل را به راه انداخته است. او در کنار مبارزه با فساد و مجازات علنی مفسدین به این امر مهم اهتمام نموده است آیا مجلس کنونی و دولت آینده او را در سر پا نگه‌داشتن تولید از طریق «پشتیبانی‌ها» و «مانع‌زدایی‌ها» یاری خواهند کرد؟.

منبع: فارس



منبع خبر

سهم هر قوه در تحقق شعار سال بیشتر بخوانید »