یادداشت

هفت روایت از سوءتدبیرهای شگفت

انتخابات ۲۸ خرداد /کدام برنامه؟ کدام کارنامه؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- ثبت‌نام نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری، کمتر از یک ماه دیگر آغاز می‌شود و رئیس‌دولت سیزدهم، حدود دو ماه دیگر انتخاب خواهد شد. این انتخابات، هم از زاویه قدرت‌نمایی ملی در برابر فشارهای دشمنان اهمیت دارد، و هم می‌تواند نقطه پایان بر سوءمدیریت برخی مدیران بگذارد و شروع یک دگرگونی جدی در روند مدیریت اجرایی – به موازات تحولات پدید آمده در دستگاه قضایی و مجلس طی دو سال اخیر- باشد.

۲- موضوع انتخابات برای دشمنان ملت ایران، به قدری جدی است که سفیر فرانسه در تهران، در گفت‌وگو با یک روزنامه می‌گوید «تلاش می‌کنیم برجام قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران احیا شود». و البته آن روزنامه شبه‌اصلاح‌طلب دلیلی نمی‌بیند که بپرسد «اگر صداقت داشتید، چرا در این چند سال، کار دیگری جز زیر پا گذاشتن توافق به همراه آمریکا نکردید؟ یا؛ چه تضمینی وجود دارد که بلافاصله پس از انتخابات، به همان خیانت‌های گذشته برنگردید». کشور ما در این دوره پنج ساله پسابرجامی، به‌خاطر خدعه و خیانت غرب، از صدها میلیارد دلار تجارت و درآمد محروم شد و حجم تحریم‌ها چند برابر افزایش یافت. از دشمن که توقعی نبود. آنها از همان هشت سال قبل، بنا را بر کشیدن ترمز پیشرفت‌های ایران گذاشته بودند و ضمنا ناباورانه آرزو می‌کردند طرف ایرانی در نقشه‌شان بازی کند و اقتصاد را در وضعیت «تعلیق و انتظار» فرو ببرد. بنابراین امروز هم عجیب نیست که نگران سرنوشت همین مدیریت پیر و خسته، ‌اشرافی و نفوذزده، و فشل باشند؛ مدیریت نقیض‌گویی که هشت سال است یکی در میان می‌گوید:

«- رئیس‌ جمهور فرانسه گفت یکی از اهداف ما برای کار با ایران، ایجاد ‌اشتغال برای جوانان ایران است.

-هیچ کس در دنیا، دلسوز ما و دنبال حل مشکلات ما نیست، ما باید مشکلات‌مان را خودمان حل کنیم.

-علاوه‌بر اینکه یکی از مقامات اروپایی در جلسه خصوصی به من گفت، رئیس‌جمهور فرانسه هم خصوصی و هم در مصاحبه مطبوعاتی در حضور من گفت که در سال ۹۱ ما پنج کشور به اتفاق هم تصمیم به حمله و جنگ با ایران گرفته بودیم، فقط درباره زمانش بحث می‌کردیم؛ اما وقتی شما رئیس‌جمهور شدید، دیدیم شرایط عوض شده، ما هم دست نگه داشتیم تا ببینیم شرایط جدید چه می‌شود.

– در اجلاس شانگهای دو نفر از سران دنیا به ما گفتند، شما در مسئله برجام، پیروز اخلاقی تاریخ هستید.

-کشورها مگر دیوانه‌اند با شما (آمریکا) که برجام را زیر پا گذاشتید، مذاکره کنند؟

-من عمامه دارم و کلاه سرم نمی‌رود… بعضی می‌گویند ما در برجام سر آمریکا کلاه گذاشتیم.

-آمریکایی‌ها گفتند اول ملاقات کنیم، بعد راجع به تحریم بحث کنیم؛ می‌خواستند نسبت به هوش ایرانی تردید کنند! ما دیگر حاضر نیستیم کلاه سرمان برود.

-یک ساعت هم در برداشتن تحریم‌ها نباید تاخیر کرد… آمریکا آمده توبه کند؛ می‌گوید هل لی من توبه»!

۳- فهرست طولانی بی‌تدبیری‌ها (از اعتماد به دشمن در برجام تا حراج ۱۸ میلیارد دلار ذخائر ارزی ظرف دو ماه، گران کردن ناگهانی بنزین، دادن شوک‌های ویرانگر به بورس و صف‌های کذایی مرغ)، همچنان برای مردم ما معماست. نه برای عوام و نه خواص ما قابل هضم نیست که درست در متن مذاکرات مربوط به برجام چه در سال ۹۲ و چه سال ۹۹، مردم مجبور به ایستادن در صف‌های کذایی می‌شوند؟ معلوم نیست چگونه پُز مقاومت در برابر توزیع کوپن را می‌دهند -که می‌توانست طبقات پایین را از منافع واگذاری یارانه ارزی برای واردات کالا منتفع سازد- در حالی که اذیت و آزار مردم را می‌بینند؟ اما اندکی که تامل می‌کنید، به‌خاطر می‌آورید تحلیل آمیخته با خبر تلخی را که خبرگزاری خبرآنلاین،

۱۹ بهمن۹۲ با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» منتشر کرد «توزیع سبد کالا با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین-ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست وپا- را پیش ‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم داشته». این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، روحانی به یک نمایش برای ارائه در جشنواره‌های خارجی نیازمند بود؛ اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج باهم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!

همچنین است اظهارات سردبیر نشریه «صدا» ارگان حزب اتحاد ملت که درباره شوک بنزینی گفت : «روحانی می‌خواست به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه ‌زنی کنند که مذاکره انجام شود. می‌گویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، ‌جامعه به هم می‌ ریزد و روحانی خندیده است. اینکه می‌گویند گران کردن بنزین تصمیم غیر کارشناسی و اطلاع‌رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر او، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع‌ رسانی- در واقع اطلاع‌ نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود… او قمار کرد تا ببیند نتیجه‌ چه می‌شود».

۴- همین بحران کرونا را در نظر بگیرید. پس از یک سال دست و پنجه نرم کردن نظام سلامت و اقتصاد کشور با کرونا، آمار قربانیان روزانه در اثر مراعات محدودیت‌ها به هفتاد نفر رسیده بود. اما یک قضاوت غلط و خلاف نظر کارشناسان و وزارت بهداشت، مبنی بر اینکه «به نظر من از پیک کرونا عبور کرده‌ایم»، موجب شد کشور به وضعیت قرمز باز گردد، شمار مبتلایان و قربانیان سه و نیم برابر شود، و تعطیلی دوباره، در حالی که کرونا ۲۵۰ هزار میلیارد تومان به کسبه و اصناف زیان رسانده، دامن اقتصاد را بگیرد. آیا بدتر از این می‌شود به مسئولیت حمایت از تولید و صیانت از سلامت مردم عمل نمود، یا نشاط انتخاباتی فراهم کرد!؟ حقیقتا تهدید کرونا خطرناک‌تر است یا مدیری که بر خلاف کارشناسان می‌گوید «از پیک کرونا عبور کردیم» و درست به وقت هوشیاری و احتیاط، دستور «راحت باش» در مقابل تهدید جاری را می‌دهد؟ از همین زاویه نگاه، اوباما و بایدن خطرناک‌ترند، یا کسانی که درباره دشمن نقابدار گفتند دشمن نیست و دوست است و بسیار هم مودب است؟ چه خون دلی خورده بود سردار سلیمانی عزیز (ره) که با همه کتوم بودن و رازداری و فرو خوردن ناراحتی‌ها گفت «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند او دشمن نیست، دوست است. اگر صاحب‌منصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دو صدایی در مقابل دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شده‌اند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است. ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بین بردن و سرد کردن، در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است».

۵- علت این سوء مدیریت زنجیره‌ای را هر چه بدانیم، اتفاق نظر کم‌سابقه‌ای در میان مردم وجود دارد که باید نقطه پایان بر چنین مدیریتی گذاشت و کدام فرصت، شایسته‌تر از انتخابات؟ اما در مقابل تبیین این واقعیت، موج سیاسی- رسانه‌ای پر حجمی وجود دارد که شبانه‌روز، برای نا امید کردن مردم از تغییر یا ترساندن آنها از عواقب «جرئت تغییر»، عملیات می‌کند. مواجهه با این حجم از وارونه‌پردازی و تحریف، حتما سازماندهی و بسیج ملی ظرفیت‌ها را نیاز دارد. دشمن و قشون رسانه‌ای‌اش با همه توان به میدان آمده‌اند تا بسیج ملی شایسته‌ای صورت نگیرد. در مقابل، همه نخبگانی که دل در گرو عزت و اقتدار و پیشرفت کشور دارند، باید به شکل هم‌افزا و هم‌پوشان در میانه میدان روشنگری حاضر شوند. امید و انگیزه دادن به مردم برای تغییر و رفع نابسامانی‌ها، همت و تدبیر می‌خواهد. از جمله این طراحی‌ها، شفاف‌سازی کارنامه دوجریان «اسلامی- ایرانی» و «اشرافی- غربگرا» در زمینه پیشرفت یا پسرفت کشور است. راستی آزمایی «وعده‌ها» و «برنامه آینده» هر یک از جریان‌ها و نامزدهای فعال در انتخابات، با تبیین «کارنامه گذشته» آنها میسر است. آنچه می‌تواند امید واقعی به مردم بدهد و موجب افزایش توام با عقلانیت مشارکت به عنوان نیاز همیشگی کشور شود، مرور کارنامه خدمات هر کدام از افراد در معرض نامزدی و طیف‌های حامی آنهاست.

۶- مرور خدمات انجام گرفته در همین سال‌های «محاصره دشمن و خود تحریمی داخلی»، اسناد متقنی است بر این ادعا که می‌شود به جای فشلی و گردن کج کردن به سمت دشمن و ضعف متصاعد از آن، شجاعانه و مدبرانه، تهدید و تحریم را تبدیل به فرصت سازندگی کشور کرد. به عنوان مثال، مقایسه کنید تحریم راهبردی بنزین در ده سال قبل را که با همت برای خودکفایی در تولید (و سهمیه‌بندی هوشمندانه) نقش بر آب شد؛ و ماجرای شگفت سه برابر کردن ناگهانی قیمت بنزین را. باید پرسید واقعا مدیریت تولید مرغ و تخم‌مرغ دشوارتر است، یا تولید بنزین و سوخت بیست درصد رآکتور تهران و محصولات نانو و موشک‌های پیشرفته؟ صرفه‌جویی روزانه چند ده میلیون لیتری بنزین از طریق تولید و مقابله با قاچاق کجا، که روزانه صدها میلیارد تومان آورده برای کشور داشت؟ و هزینه قاچاق ۱۴۴ هزار میلیارد تومانی سوخت ظرف چهار سال، ناشی از حذف کارت سوخت کجا؟

۷- در همین دوره که صدها کارخانه و کارگاه تولیدی در اثر سوء مدیریت «برجام و دیگر هیچ»، تعطیل شد یا چوب حراج خورد و به رانت‌خواران رفت، مدیران غیرتمندی هم در دستگاه قضایی، مجلس، کمیته امداد، ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و… بودند که استان به استان، به واحدهای تولیدی سرکشی کردند، درد دل‌ها را شنیدند، مدیران محلی را به صف کردند و توانستند بالغ بر دو هزار واحد تولیدی تعطیل، نیمه تعطیل، و یا چوب حراج خورده را احیا کنند. هم چرخ تولید به حرکت در آمد و هم از شغل مولد ده‌ها هزار کارگر صیانت شد. به اینها علاوه کنید رسیدگی سپاه و نیروهای جهادی به مناطق سیل زده و زلزله‌زده را که موجب شده تا نشاط زندگی تدریجا به این مناطق برگردد. اگر روحیه خدمتگزاری جهادی، مبارزه پیشگیرانه با فساد و باز توزیع عادلانه فرصت‌ها، در مقیاس مدیریت اجرایی سرلوحه امور قرار بگیرد، قطعا دستاوردها هزاران برابر بیشتر خواهد بود. این واقعیت را باید به تصویر کشید.

۸- شرط مهم تغییر سازنده و امیدبخش، همدلی و هم‌افزایی همه نیروهایی است که به آرمان «ایران قوی و پیشرفته» باور دارند و حاضرند برای تدارک آن از خودگذشتگی نشان دهند. «دولت جوان حزب‌اللهی»، شخص نیست و به جناح خاصی هم تعلق ندارد. تیم همفکر و همدل و هم افزاست. همه باید به میدان بیایند؛ شرط در میانه میدان بودن فقط نامزدی نیست. می‌شود نامزد نبود، اما از حقانیت مسیر مستقل ملت ایران در تراز انقلاب دفاع کرد. نباید این گونه باشد که رجال سیاسی و حامیان آنها مثلا فقط در فصل انتخابات و صرفا در صورت نامزدی آن فرد، انگیزه فعالیت را داشته باشند.



منبع خبر

انتخابات ۲۸ خرداد /کدام برنامه؟ کدام کارنامه؟ بیشتر بخوانید »

مردم ایران تولیدکننده‌اند

مردم ایران تولیدکننده‌اند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،  محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: بیش از ۱۰ سال است رهبر حکیم انقلاب اسلامی، شعار سال را به مقولات و مسائل اقتصادی اختصاص می‌دهند که این امر نشان می‌دهد در جنگ اقتصادی قرار داریم و در این میدان باید مختصات قدرت ملی را بر تولید و اقتصاد کشور متمرکز کنیم.

در ۴۰ سال گذشته به‌رغم تحریم‌های اقتصادی متعدد و جنگ نظامی، بازار سرپایی در سراسر کشور داشتیم و هیچ‌گونه کاستی‌ای در دادوستدها به وجود نیامد؛ همین امر نشان می‌دهد مردم ایران به عنوان یک قدرت اقتصادی پای تولید ایستادند.

اینکه نهادهای رسمی جهانی، ایران را جزو ۲۰ کشور اول اقتصاد جهان می‌دانند، نشان می‌دهد تولید و زیرساخت‌های تولید در ایران سامان گرفته است اما چون درگیر یک جنگ اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه هستیم، باید اهتمام بیشتری بر امر تولید داشته باشیم.

هیچ کس منکر این نیست که تحریم‌ها نوعی مانع‌تراشی برای امر تولید هستند اما معتقدم «تحریم‌های داخلی» بیشتر از تحریم‌های خارجی روند تولید در کشور را دچار اختلال کرده است، چراکه در راستای بهبود فضای تولید داخل قوانین کاملی از جمله بهبود فضای کسب‌وکار، استفاده از توان فنی- مهندسی داخل، حمایت از کالای ایرانی، حمایت از تولیدکنندگان، مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نظارت و بازرسی به تصویب رسیده اما در مرحله اجرای این قوانین، دقت و جدیت کمتری را شاهدیم.

به عنوان نمونه، طبق این قوانین دولت مکلف است از واردات کالاهایی که در داخل کشور تولید می‌شود، ممانعت کند؛ به منظور پشتیبانی از اجرایی شدن این قانون، قوه ‌قضائیه شعبه‌ای از دستگاه قضا را برای رسیدگی به این تخلفات اختصاص داده تا مانع کسانی شود که با واردات بی‌رویه یا استفاده از توان فنی- مهندسی خارج از کشور در صددند کمر تولید در داخل را بشکنند. از سوی دیگر برای اجرایی شدن قانون کسب‌وکار، تولیدکنندگان و مقامات دولتی موظف هستند جلسه هفتگی برگزار کنند تا موانعی را که بر سر راه کسب‌وکار و صادرات وجود دارد برطرف کنند، بنابراین قوانین و سازوکارهای پشتیبانی برای اجرایی شدن این قوانین وجود دارد و تنها نیاز به جدیت، نظارت و دقت در این امر داریم.

پس از جدیت، نظارت و دقت در اجرای قوانین حمایت از تولید ملی، ضروری است قوانین زائد حذف شود و برخی مقررات که در گمرک‌ها وجود دارد به نفع تولیدکننده و صادرکننده تغییر یابد، چرا که اگر چرخ صادرات کشور شکل بگیرد، تولید در داخل جان تازه‌ای می‌گیرد.

پیرامون ایران همسایگانی مانند افغانستان، عراق، ترکیه و بسیاری دیگر از کشورها هستند که سطح مبادلات میلیارد دلاری با ایران دارند و حتی میزان این مراودات و مبادلات اقتصادی به مراتب بالاتر از مبادلات ایران با برخی کشورهای اروپایی است و همین امر یکی دیگر از دلایلی است که ثابت می‌کند نیازی به اروپا و آمریکا نداریم.     تأکید دارم برای مانع‌زدایی از تولید هیچ‌گونه کاستی‌ای در قانون نداریم، تنها ضروری است دولت و مجلس قوانین موجود را اجرایی کنند تا موانعی که برای تولید وجود دارد برداشته شود، بنابراین اگر بناست در سال ۱۴۰۰ در زمینه تولید، پیشرفت چشمگیری داشته باشیم، دولت و مجلس باید با نظارت کامل و دقیق تمام توان خود را روی پشتیبانی از تولیدکنندگان و کارآفرینان قرار دهند و اگر موانعی در این راه هست، بر اساس قوانین یادشده در جهت حذف این موانع گام بردارند.



منبع خبر

مردم ایران تولیدکننده‌اند بیشتر بخوانید »

نشانه‌های امید در سال جدید

نشانه‌های امید در سال جدید



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،  حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که سال پیش‌روی با گشایش‌های فراوانی همراه است. شواهدی که این کلام امیرالمومنین علیه‌السلام را به ذهن می‌نشاند. در حکمت ۲۰۹ نهج‌البلاغه آمده است؛ «‌لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا…. دنیا همچون شتر بدخویی است که بعد از چموشی به ما روی می‌آورد و شیر خود را به دیگران نداده و برای فرزندش نگاه می‌دارد»

حضرت امیر بعد از این سخن آیه ۲۵ از سوره مبارکه قصص را تلاوت می‌فرمایند؛ « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی‌الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهًْ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ… و ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت بگذاریم و آنها را پیشوایان و وارثان زمین کنیم» و بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب که به جد باید از آن با عنوان نقشه راه امسال یاد کرد، رنگ و بوی همین مژده امیرالمومنین علیه‌السلام را با خود داشت و از بایدها و نبایدهایی خبر می‌داد که زمینه‌های تحقق آنها را می‌توان در سال پیش‌روی دید، سالی که در آغاز و پایان خود میلاد مراد غایبمان -ارواحنا له الفداء- را با خود دارد. در این وجیزه به چند نمونه از آنها اشاره می‌شود. بخوانید!

۱- دولت محترم طی ۸ سال گذشته به‌گونه‌ای عمل کرده بود که انگار همه کشور در وزارت خارجه خلاصه شده و تنها دستور کار آن نیز مذاکرات هسته‌ای است! و در این راه تا آنجا پیش رفت که حتی آب خوردن مردم را هم به نتیجه مذاکرات گره زد. این تصور -بخوانید توهم- که برجام، فتح‌الفتوح است! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران است! همه قدرت‌های بزرگ در برابر ما تسلیم شده‌اند! و امثال این ادعاهای گزاف، خیلی زود، اعتبار خود را از دست داد و به نتیجه‌ای معکوس رسید. برجام در یک کلمه قرار بود تحریم‌ها را لغو کند و در پی آن گشایش اقتصادی، اشتغال، رونق تولید و کسب و کار و … پدید آید، ولی هیچیک از این وعده‌ها به حقیقت نپیوست و نه فقط تحریم‌ها لغو نشد بلکه صدها تحریم دیگر نیز به تحریم‌های قبلی اضافه شد.

امسال اما، این چرخه نامبارک و خسارت‌بار متوقف شده و در مسیری امیدآفرین به چرخش افتاده است. طرح موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران» که برگرفته از تدبیر اعلام شده حضرت آقا بود و به قانون تبدیل شده و به اجرا درآمده است، نقطه پایانی بر روال دوسر باخت ایران بود. اکنون رهبر معظم انقلاب با تدبیر حکیمانه خود آمریکا را بر سر یک دو ‌راهی قرار ‌داده‌اند که هر دو سوی آن برای حریف باخت است و با شکست سنگین همراه است.

خلاصه نظر حضرت آقا این است که (۱) آمریکا باید همه تحریم‌ها را لغو کند(۲) لغو تحریم‌ها شفاهی و کتبی نباشد بلکه عملی شود و انجام آن از سوی ایران راستی‌آزمایی شود (۳) تنها در این صورت آمریکا می‌تواند به‌عنوان یکی از کشورهای ۱+۵ به برجام بازگردد (۴) هیچگونه مذاکره‌ای با آمریکا در پیش نخواهد بود (۵) ایران هیچ عجله‌ای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد.

آمریکا فقط دو راه در پیش دارد، اول اینکه تحریم‌ها را لغو کند که در این صورت اولاً بزرگترین اهرم -بخوانید سلاح- خود علیه ایران را از دست داده است و ثانیاً شکست بزرگ و مفتضحانه‌ای را در مقابل جمهوری اسلامی متحمل شده است. و راه دوم آنکه تحریم‌ها را لغو نکند (که نخواهد کرد، چون تنها حربه حریف است) در این حالت باید برنامه بعدی خود موسوم به برنامه دوم -SECOND PLAN-  را پیش بگیرد که برخورد نظامی است و این اقدام به هیچ‌وجه از جانب آمریکا امکان‌پذیر نیست و با تقابل سنگین و شکننده ایران اسلامی روبه‌رو خواهد شد و به قول سردار سلامی فرمانده عزیز سپاه پاسداران، آمریکا حتی خواب جنگ علیه ایران را هم نمی‌بیند و راه سومی هم درمیان نیست. پیغام و پسغام‌های آمریکا و سرگیجه‌ای که بایدن و مقامات آمریکایی با آن روبه‌رو هستند از همین راهبرد حکیمانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب برخاسته است.

۲- طی سال‌های متمادی، یک جریان مرموز سیاسی که برخی از مسئولیت‌های کلیدی را نیز در اختیار داشت از یکسو شعار برقراری رابطه با دنیای بیرونی سرمی‌داد و از سوی دیگر دنیا را در آمریکا و اروپا خلاصه می‌کرد و در همان حال با همه توان می‌کوشید تا مانع از برقراری روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای بیرون از بلوک تعریف شده غرب شود. این جریان مرموز، علی‌رغم دشمنی‌ها، بدعهدی‌ها و جنایات بی‌شماری که آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی مرتکب شده بودند -که تحریم‌های ظالمانه فقط ‌اندکی از آن بسیارهاست- کماکان بر طبل تو خالی و پر سر و صدای رابطه تجاری و اقتصادی با آمریکا می‌کوبید و گشایش را از آن سوی اقیانوس اطلس انتظار می‌کشید! گفتنی است، نگاهی به مواضع و عملکرد این جریان به وضوح نشان می‌دهد که رابطه با غرب را هم در وابستگی به آمریکا و اروپا تعریف می‌کنند… که بماند!

سال جدید با امضای قرارداد همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین آغاز شد. بدیهی است که در برقراری این رابطه هریک از طرفین سود و زیان خود را به محاسبه می‌نشینند. امضای این قرارداد همانگونه که انتظار می‌رفت با مخالفت همراه با عصبانیت آمریکا و اروپا روبه‌رو شد چرا که می‌توانست خط پایانی بر محاصره اقتصادی تحمیل شده به ایران باشد و چرخه فریبی را که متاسفانه با همکاری عمدی و یا انشاءالله ناآگاهانه(!) برخی از مسئولان برای اقتصاد کشورمان پدید آمده بود، فرو بریزد. نگرانی و اضطراب حریف از این معاهده به ‌اندازه‌ای است که علاوه‌بر مقامات آمریکایی و اروپایی که مخالفت با آن به تکیه‌کلامشان تبدیل شده است، تمامی رسانه‌های آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی نیز بسیاری از برنامه‌های عادی و به‌اصطلاح «روتین» خود را متوقف کرده و به تبلیغات گسترده علیه معاهده ایران و چین روی آورده‌اند! خنده‌دار آنکه بی‌بی‌سی نگران خدشه‌دار شدن شعار نه شرقی نه غربی شده و به روی خود نمی‌آورد که اولاً شرق و غرب عقیدتی با شرق و غرب سیاسی متفاوت است و ثانیاً اردوگاه مارکسیسم فرو پاشیده و دیگر شرق سیاسی وجود خارجی ندارد و ثالثاً ایران در دوران حضرت امام نیز با چین و شوروی سابق (روسیه کنونی) روابط تجاری داشت و … نگارنده درباره چند و چون این قرارداد مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس داشته‌ام که متن آن در کیهان امروز آمده است و از این روی در این وجیزه به همین مختصر بسنده می‌شود.

گفتنی است، برخی نیز با اشاره به عملکرد ناکام دولت در مذاکرات هسته‌ای‌، ابراز نگرانی می‌کنند که مبادا این توافقنامه هم به سرنوشت فاجعه‌بار برجام دچار شود که در این خصوص همین ‌اندازه باید گفت دولت محترم در برنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، مانند مذاکرات هسته‌ای فعال مایشاء نیست.

۳- انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه سال جاری یکی دیگر از نشانه‌های امیدآفرین امسال است. انتخابات ریاست جمهوری مانند همیشه سرزندگی و ثبات مثال‌زدنی نظام را به نمایش می‌گذارد و به قول رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزیشان «انتخابات در واقع یک نوسازی در کشور است، وقتی انتخابات انجام می‌گیرد یعنی یک افراد تازه‌نَفَسی وارد میدان می‌شوند، وارد کار می‌شوند، و در دستگاه اجرایی کشور یک نوسازی‌ای به وجود می‌آید که این خیلی چیز مهمّی است». ولی انتخابات امسال از ویژگی امیدبخش دیگری نیز برخوردار است. توضیح آنکه دولت آقای روحانی با وعده‌های فراوانی که داد بر کرسی اجرایی کشور نشست ولی متاسفانه بسیاری از وعده‌ها بر زمین ماند و نه فقط مشکلاتی که وعده حل آنها را داده بود برطرف نشد بلکه مشکلات کمرشکن دیگری نظیر گرانی‌های افسارگسیخته، بیکاری، تورم، افزایش نجومی قیمت مسکن و اجاره‌بها، تعطیلی کارخانجات و کارگاه‌های تولیدی، توقف فعالیت‌های هسته‌ای، افزایش تحریم‌ها، کاهش بی‌سابقه ارزش پول ملی و… را نیز به ملت تحمیل کرد. برای ارزیابی عملکرد دولت کافی است وعده‌های داده شده را با آنچه در عمل دیده می‌شود به مقایسه بنشینید…

این سخن اگرچه تلخ و ناگوار است ولی پایان کار دولت کنونی و رویکرد مردم به دولتی کارآمد و جوان و انقلابی یکی از نشانه‌های امیدآفرین در سال پیش‌روی است.

۴- سال ۱۴۰۰ را در حالی آغاز می‌کنیم که آمریکا به‌عنوان اصلی‌ترین دشمن مردم و نظام اسلامی ایران و نیز کشورهای اروپایی که همواره دنباله‌روی آمریکا بوده‌اند با ده‌ها بحران سخت و شکننده روبه‌رو هستند تا آنجا که برخی از صاحبنظران برجسته غربی، آمریکا را روی قوس نزولی ارزیابی کرده و برای نظر خود دلایل و نشانه‌های غیر قابل تردیدی ارائه می‌کنند. رژیم صهیونیستی که روی پرچم خود دو خط آبی به‌نشانه از نیل تا فرات داشت امروزه دور خود از رو و زیرزمین دیوار می‌کشد! و در محاصره کامل نیروهای مقاومت قرار دارد. فلاکت کشورک‌های اجق وجق آن سوی خلیج‌فارس که جای خود دارد و…

۵- و بالاخره برخورداری از مجلس جوان و انقلابی و پُرکار (برخلاف مجلس قبلی)، مقابله بی‌امان و بدون ملاحظات سیاسی و حزبی با مفسدان اقتصادی، بازگشت بسیاری از اموال غارت شده به بیت‌المال، پیشرفت‌های پرشتاب در عرصه‌های علمی و نظامی، گسترش شرکت‌های دانش‌بنیان با دستاوردهای بزرگ و بعضاً منحصر به فرد، رواج کارآفرینی و ده‌ها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز به درازا می‌کشد، نشانه‌های قابل تکیه‌ای است که از موفقیت‌های درخور توجه در سال جدید حکایت می‌کند و برطرف شدن مشکلات پیش‌روی را نوید می‌دهد… انشاءالله الرحمن.



منبع خبر

نشانه‌های امید در سال جدید بیشتر بخوانید »

۱۴۰۰ سالی خاص در حوزه تولید و رفع موانع آن

۱۴۰۰ سالی خاص در حوزه تولید و رفع موانع آن



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، لطف الله فروزنده کارشناس سیاسی در یادداشتی درباره شعار سال نوشت: انشالله در سال جدید شاهد اتفاقات مبارکی در حوزه های اقتصادی، تولیدی و معیشتی برای ملت عزیزمان باشیم، اهمیت امسال دوچندان است، از یک سو امسال دروازه ورود به قرن جدید همراه و همزمان شده است با بزرگترین اتفاق سیاسی کشور که هر بار با شکوه تر و با صلابت تر از گذشته برگزار میگردد و از سوی دیگر امسال با توجه به شعار منتخب رهبر عزیزمان، سال خاصی نیز در حوزه تولید و رفع موانع آن در کشور می باشد، توجه به تولید از اهم اولویت های کشور است تولید خودش ضامن شکوفایی و رونق اقتصادی می باشد.

تولید به عنوان زیربنای اقتصادی در کشور باید در اولویت کاری آقایان دولتی چه مسئولین فعلی و چه مسئولین بعدی قرار بگیرد و اگر ما در کشور تولید داشته باشیم، درون زایی اقتصادی داشته باشیم دیگر تحریم ها بر روی کشور بی اثر خواهد بود، لذا آقایانی که در انتخابات نامزد می شوند، به این به این مهم توجه کامل داشته باشند، برنامه هایشان را به محضر ملت در حوزه تولید و حمایت از آن ارائه کنند، ما باید دست غرب را از اقتصاد کشور کوتاه کنیم. همین نوسانات قیمتی که در کشور به وجود آمد ناشی از همین وابستگی به برخی از کالاهای محدود وارداتی می باشد که به سرعت باید مرتفع و تولید ملی جای آن را بگیرد.

از سوی دیگر تقویت ارزش پول ملی باید در دستور کار آقایان قرار بگیرد، قدرت خرید مردم باید افزایش یابد، سفره مردم به شدت کوچک شده و مردم توان خرید خود را از دست داده اند لذا مسئولین دولتی حاضر و علی‌الخصوص دولت آتی باید برای این موضوع برنامه‌ریزی کنند مردم نباید در فشار اقتصادی باشند.

از سوی دیگر  صادرات باید تقویت گردد، باید برای صادر کننده مشوق های جذابی وضع گردد تا رغبت به صادرات افزایش یابد البته در این میان باید از سوء استفاده های احتمالی نیز جلوگیری نمود. ما یک بازار گسترده منطقه‌ای داریم که باید این بازار هدف گذاری گردد، نیاز این بازار باید شناسایی و برای آن برنامه داشته باشیم، اگر این کار درست صورت گیرد همین بازار چند صد میلیون نفری همسایگان پاسخگوی تبادلات ارزی کشور و تامین نیازهای وارداتی خواهد بود.

در راستای حمایت از تولید سیستم بانکی کشور نیز باید اصلاح گردد، وام های کم بهتره دولتی با پشتوانه مالی ناشی از هدف مندی حامل های انرژی باید در اختیار بخش تولید کشور قرار بگیرد، بانک ها باید از بنگاه داری خودداری و سرمایه های مردمی را به سمت تولید سوق دهند، از سوی دیگر گمرکات کشور نیز باید اصلاح شوند، امروز شاهد قاچاق فراوان کالا به داخل و در نتیجه فشار به تولید کنندگان هستیم لذا باید مبادی ورودی کشور تجهیز و از ورود هرگونه کالای قاچاق ممانعت گردد.

دولت علاوه بر این باید از افزایش نقدینگی در کشور جلوگیری و جریان نقدینگی را به سمت تولید هدایت نماید، نقدینگی سرگردان در اختیار مردم چنانچه در حوزه تولید مورد استفاده قرار گیرد موجب رونق اقتصادی میگردد اما در صورت ورود به بازارهای غیر مولد همچون ارز و سکه اقتصاد کشور را متزلزل و موجبات تورم شدید را فراهم می آورد. بورس یکی از بهترین بازارها برای جذب همین نقدینگی سرگردان و تزریق آن به تولید می باشد، البته مسئولین مربوطه باید بورس را تقویت نموده تا اعتماد از دست رفته مردم به این بازار مولد بازیابی و تجدید گردد.

نهادهای اطلاعاتی بایستی به جد تمام ساختارها و باندهای مخلل نظام اقتصادی کشور را شناسایی و در کوتاهترین زمان در اختیار نظام قضائی کشور قرار دهند تا کسی جرات اختلال و ضربه به اقتصاد کشور را نداشته باشد،  انحصار در کشور نیز باید در هر ساختاری که مخلل حقوق ملت است برداشته و با باندهایی که دنبال انحصار گرایی هستند مقابله گردد.

مشارکت مردمی نیز باید افزایش یابد و مردم از طریق شرکت های تعاونی باید در تولید در کشور سهیم شوند، دولت نیز باید از شرکت های تعاونی حمایت و مشوق های لازمه را سریعا وضع نماید، هر کسی با هر توان مالی می تواند در تولید کشور از طریق همین شرکت های تعاونی سهیم باشد، این فرآیند از افزایش نقدیگی و ایجاد تورم در کشور جلوگیری می کند.



منبع خبر

۱۴۰۰ سالی خاص در حوزه تولید و رفع موانع آن بیشتر بخوانید »

مروری بر دولت و قدرت سیاسی در صد سال اخیر

مروری بر دولت و قدرت سیاسی در صد سال اخیر



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، عبدالرحمن حسنی‌فر، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی که به بهانه پایان سال ۱۳۹۹ و شروع سال ۱۴۰۰ نوشته، به مساله سیاست و ارتباط آن با دولت‌های صدسال اخیر پرداخته است. این‌یادداشت با هدف مرور قرن ۱۴ هجری شمسی و شروع قرن پانزدهم نوشته شده است.

مشروح متن این ‌یادداشت در ادامه می‌آید:

پرداختن به تحولات قدرت سیاسی در محدوده یک‌سده، کار ساده‌ای نیست؛ آن هم سده اخیر خورشیدی که تحولات حوزه سیاست هم‌گسترده و متنوع بوده و هم به شدت بر عرصه‌های فرهنگ و اجتماع  ایران تاثیر داشته از پیچیدگی بیشتری برخوردار است.

شاید مهمترین نکته کانونی دوران جدید و از جمله قرن اخیر، ورود جبری یا اختیاری جامعه‌ی ایران به «تجدد» بوده است که باعث شده، تحولات متنوعی در انسان ایرانی، ساختار، نهاد، نحوه معیشت و سبک زندگی روی داده است.

از گذشته در منابع تاریخی و در روش‌های تاریخی، بررسی و تحلیل یک سده، باب بوده است اما سده ۱۴، سده‌ای پر مسئله در تاریخ ایران به حساب می‌آید.پرداختن‌به یک قرن و یک سده، تقلیل دادن و کم کردن تحولات تاریخ یک‌جامعه نیست بلکه دلالت بر این دارد که چه زمان‌های زیادی که ممکن است بر یک جامعه بگذرد و لازم است به سرعت گذر زمان توجه‌کرد و سریع به فکر انجام کار افتاد. و دیگر اینکه با بررسی این‌مقطع، نشان داده می‌شود که در دوران جدید، سرعت تحولات چقدر زیاد است.

دوران جدید به‌طور کلی، روی اصول «نوآوری» و «کنشگری» بنا شده است. و این‌اصول، چه مصرف کننده باشی و چه تولید کننده، دیر یا زود در هر جامعه‌ای خودش را نشان داده است.

در حوزه دولت و قدرت سیاسی، ایرانِ قرن ۱۴ با کودتای رضاخان و سیدضیاء در سوم اسفند ۱۲۹۹ شروع شد و بعد با تغییر حکومت از قاجار به پهلوی همراه بود. به اشغال و تبعید رضاشاه و بر حکومت نشاندن پسرش توسط متفقین و ملی شدن نفت و کودتای ۱۳۳۲ و انقلاب اسلامی ۵۷ و روی کار آمدن طرفداران مذهب در قالب نظام جمهوری اسلامی ادامه پیدا کرد. در خود نظام جمهوری اسلامی نیز تنوعی از دیدگاه‌ها و حتی گفتمان‌ها که در حوزه‌های سیاست خارجی و سیاست داخلی، نظراتی داشتند، شکل گرفته است؛ برخی از آنها در قالب دولت(قوه مجریه) نیز ظهور کرده‌اند.

از مشخصه‌های دوران جدید، گسترش نهادهای علم، شهری شدن، مدرنیزاسیون گسترده‌ در همه سطوح و افزایش ارتباطات بوده است.

در این‌دوران، چند نسل متفاوت پرورش یافته‌است: از نسل متصل به دوران فقدان یا کمبود تکنولوژی و  کمی امکانات و ابزارهای آگاهی بخش و کمبود وسایل و بستر بهداشت گرفته تا نسلی سراسر غرق در تکنولوژی از نرم افزار گرفته تا سخت افزار و همه جور وسیله ارتباطی و نسلی که به شدت به دنبال گسترش رفاهش است.

علی‌رغم ورود به تجدد و به نوعی مدرن شدن ایرانی‌ها و شکل گیری تجدد ایرانی اما در حوزه “قدرت سیاسی” هنوز مباحث پایه‌ای آن به نظر حل نشده است؛ موضوعاتی چون حق رای، حق کاندیدا شدن همگانی، نظارت مردمی، کارآمدی، مشروعیت، نظام شایسته سالاری و غیره از جمله این موضوعات هستند. به نظر می‌آید ویژگی‌های دولت و قدرت سیاسی در دوران جدید همچنان در حال «شدن» هستند.اما باید مراقب بود که در این یکصد ساله سه حکومت در ایران حاکم بوده است.یکی با حمایت خارجی‌ها بر دیگری غلبه پیدا کرد و دیگری با انقلاب مردمی برپا شد.

در این‌دوره تاریخی، دولت رضاشاهی  با سلف خود(قاجار) در ساختار متفاوت بود؛ دولتی که بر بنای برآمده از “مشروطه‌ی ناکام مانده” بنیان نهاده شده بود. در دوره رضاشاه، بوروکراسی و دیوان سالاری جدید با طراحی نظام و  ساختاری نو به کمک شیوه نوین آموزش شکل گرفت.حکومت جمهوری اسلامی نیز که حاصل انقلاب مردمی ۵۷ بود.

جابجایی حکومت‌ها در صد سال اخیر از یک طرف و حل نشدن مباحثی مهم در حوزه قدرت سیاسی از طرف دیگر، علیرغم شکل‌گیری نهادهای متنوع، تنوع اندیشه‌ها و حتی گفتمان‌های فکری و افزایش آگاهی و گسترش مطالباتِ حل نشده و ظهور نسل‌هایی هوشیار اما سرخورده و تا حتی ناکام در کنار مشکلات سیاسی و عقیدتی منطقه‌ای و جهانی، باعث تامل و توجه ویژه برای حل مشکلات پایه‌ای در حوزه سیاست می‌شود.

چرخش نخبگان اختیاری، گسترش آزادی‌ها، اصلاح نظام مشارکت‌سیاسی، ارتقاء کارامدی و بهبود مدیریت‌و بکارگیری مناسب از انرژی‌ها و منابع مادی وانسانی و از همه مهمتر تحقق عدالت از  ابتدائیات حل مشکلات حوزه قدرت سیاسی‌ است. هرچند تلاش در کم کردن فسادها و ظلم‌ها خود گام مهمی محسوب می‌شود.

منبع: مهر



منبع خبر

مروری بر دولت و قدرت سیاسی در صد سال اخیر بیشتر بخوانید »