یادداشت

پاسخ ندادن به ترورها دشمن را در دچار اشتباه محاسباتی می‌کند

قدرت هوشمند موشکی و پهپادی امروز ایران، ثمره تحریم‌های سنگین آمریکایی‌هاست



 به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار غلامرضا جلالی رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور در یادداشتی نوشت: تجربه حضور ترامپ در مسند ریاست جمهوری آمریکا هرچه نداشت این تجربه را برای طیف غرب دوست در ایران داشت که در دنیایی که هر لحظه می تواند «تیغ در کف زنگی مست» باشد به چه میزان توان دفاعی حیاتی و ناموسی است.

بیشتر بخوانید:

سردار سلیمانی رستم دستان زمانه ماست

دولت ترامپ ثابت کرد که دنیای امروز و فردا صرفا دنیای گفتمانها نیست و اساسا بدون اتکای به توان دفاعی فضایی برای گفت‌وگوی عادلانه وجود ندارد.

موضوع تسلیحات و خرید جنگ افزارها از جمله حوزه‌هایی بوده است که در طی 4 دهه گذشته بیشترین تحریم‌ها و سخت گیری‌ها نسبت به آن صورت گرفته است. اما امروز و در رزمایش پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خوبی دیدیم که اتکای به درون در دل آتش تحریم، باغی از درختان اقتدار را به ثمر نشانده است. قدرت هوشمند موشکی و پهپادی امروز ایران، ثمره تحریم های سنگین آمریکایی هاست.

آنچه مهم است آن است که این توانمندی‌ها جزو مسائل ناموسی انقلاب  و ایران اسلامی محسوب می‌شوند. ما برای دفاع از مردمانمان در برابر یاغی‌هایی همچون ترامپ قطعا منتظر چراغ سبز پایتخت‌های اروپایی نخواهیم بود.

خوشبختانه امروز هم حتی کسی به ذهنش خطور نمی کند که این قدرت ملی را روی میز مذاکره با دشمن قرار دهد.



منبع خبر

قدرت هوشمند موشکی و پهپادی امروز ایران، ثمره تحریم‌های سنگین آمریکایی‌هاست بیشتر بخوانید »

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟، نوشت: حضرت امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی)  در بیانات تلویزیونی خود خطاب به ملت ایران به مناسبت سالگرد قیام مردم قم در ۱۹ دی سال ۱۳۵۶،  چندین موضوع مهم را مورد توجه قرار داده و تبیین کردند.  برخی از محورها و نکات مهم و راهبردی در بیانات معظم‌له عبارت است از:

 ۱ـ با حرکات خودجوش مردمی در سراسر کشور به دلیل سالگرد شهید سلیمانی و شهید ابومهدی،  روح تازه‌ای در کالبد کشور و ملت دمیده شد.

 ۲ـ قیام ۱۹ دی اوج حیات ملت ایران است و باید آن را زنده نگه داشت و از محتوای آن در برابر تفسیرهای غلط نگهبانی کرد.

۳ـ قیام ۱۹ دی،  ‌یک حرکت دینی مردمی ضد رژیم دیکتاتوری فاسد و وابسته و اولین ضربه تبر ابراهیمی بر پیکر بت بزرگ آمریکا بود.

  ۴ـ منافع آمریکا در گرو بی‌ثباتی و آشوب در منطقه و نهایتاً سلطه بر منطقه است.  نقشه آمریکا برای ایران در سال ۱۳۸۸،  اکنون در همان کشور پیاده شد.

 ۵ـ ایجاد تمدن نوین اسلامی،  ‌هدف نهایی انقلاب اسلامی است و ان‌شاءالله نسل‌های بعدی به این هدف خواهند رسید.

 ۶ـ تحریم‌های خائنانه باید برداشته شود،  ایران عامل ثبات منطقه است و قدرت دفاعی و موشکی قابل مذاکره نیست.  

 ۷ـ منتظر بازگشت آمریکا به برجام نیستیم،  بازگشت بدون رفع تحریم‌ها مضر هم هست؛  لغو تعهدات برجامی درست است.  

۸ـ استفاده از ابتکار و نشاط جوانان در کنار تجربه افراد مجرب در مدیریت‌های کشور یک ضرورت عقلی است.

 ۹ـ در مورد دولت جوان حزب‌اللهی،  ‌نزدیک انتخابات صحبت خواهم کرد.

 ۱۰ـ واکسن تولید شده در ایران،  ‌مایه افتخار و عزت است.

اما از میان بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی،  ‌یکی از مواردی که نیاز به شرح و تأمل فراوان برای ملت ایران دارد؛  اشاره معظم‌له به انکار افتخارات و دستاوردهای ملی و بزرگ از سوی عده‌ای در داخل کشور است.  

ایشان در این خصوص با اشاره به ساخت واکسن کرونا در داخل کشور فرمودند:  «واکسنی که برای کرونا آماده شد،  مایه افتخار است؛  این را انکار نکنند؛  این مایه عزت یک کشور است،  مایه افتخار کشور است… بعضی هستند هر کار بزرگی را که در کشور انجام می‌گیرد،  مستبعد می‌دانند.  وقتی این سانتریفیوژهای هسته‌ای را جوان‌های ما درست کرده بودند و بنده چند بار در سخنرانی اسم آوردم و اشاره کردم،  چند نفر از این بزرگان علمی به من نامه نوشتند که آقا!  نبادا شما گول اینها را بخورید،  اینها نمی‌توانند چنین کاری بکنند،  ‌انکار می‌کردند،  می‌گفتند نمی‌شود،  ‌ولی خب دیدید چه شد و به کجا رسید.  

عین همین قضیه در مورد سلول‌های بنیادین بود؛  وقتی مرحوم کاظمی و این جوانان عزیزی که بحمدالله امروز هم هستند، ‌ توانستند سلول‌های بنیادی را که یک کار بسیار بزرگ در مسائل زیستی انسانی است انجام بدهند،  یک عده‌ای باز همان وقت به ما پیغام می‌دادند که خیلی باور نکنید.  بعضی‌ها آمدند اینجا به خود من گفتند،  ‌گفتند اینها را خیلی باور نکنید،  ‌اینها خیلی قابل قبول نیست. نه،  قابل قبول بود و باور هم کردیم و آن وقت درست بود، ‌ بعد از آن هم ده برابر پیشرفت کرد.  الآن هم همین‌جور است؛  این واکسن را درست کردند و تست انسانی شد،  ان‌شاءالله بهترش را و کامل‌ترش را هم درست خواهند کردـ یعنی روز به روز کامل‌تر خواهد شدـ تا الان موفق بوده،  بعد از این هم ان‌شاءالله موفق خواهد بود.»

اکنون پرسش اصلی آن است که، ‌ چه کسانی همواره پیشرفت‌ها، ‌ موفقیت‌ها و دستاوردهای بزرگ ملی به دست توانای متخصصان داخلی را انکار می‌کنند؟  بررسی‌ها نشان می‌دهد، ‌ انکار این افتخارات،  کار چند نفر نیست؛  بلکه کار یک جریان فکری و سیاسی است.  غربی‌گرایی و تلاش برای وابسته کردن ایران به غرب به بهانه‌های مختلف، ‌ برجسته‌ترین ویژگی این جریان است.  

این جریان غرب‌ را قبله آرمانی و آرزوهای خود دانسته،  پیشرفت واقعی ایران را در گرو قرار گرفتن در مدار غرب و آمریکا دانسته،  هیچ اعتقادی به شعار  «ما می‌توانیم»  ندارد.  در طول ۴۲ سال گذشته،  این جریان،  همواره نقش تخریبی در تحریف واقعیات ایران اسلامی داشته،  با تصویرسازی غلط و منفی از جمهوری اسلامی و نظام ولایی،  برای ایجاد یأس و ناامیدی در مردم، ‌ از هیچ اقدامی دریغ نکرده است.  

این جریان نه به جامعیت اسلام اعتقادی دارد، ‌ و نه به ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها و استعدادهای جوانان ایران توجه می‌کند.  این جریان در یک کلام،  شیفته غرب است.

 این جریان غرب و آمریکا را،  ‌قوی و پیشرفته،  ایران را ضعیف و ناتوان می‌داند.  یکی از نشانگان برجسته برای معرفی این جریان، نامه ۱۳۵ نفر از نمایندگان مجلس ششم به رهبر معظم انقلاب در آن دوران است. نامه‌ای که سرگشاده نوشتند و باصراحت هر چه تمام گفتند، ‌ آمریکا به ایران حمله خواهد کرد و ایران اشغال می‌شود و ما هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم! نویسندگان این نامه که همگی از اعضای جبهه مشارکت و جریان اصلاحات بودند، ‌ از رهبر معظم انقلاب درخواست نوشیدن جام زهر و کوتاه آمدن در برابر آمریکا کردند! افراد همین جریان در سال‌های اخیر و حتی در ماه‌های اخیر، بر ضرورت مذاکره با آمریکای ترامپ هم تأکید کرده، فقط یک استدلال دارند و آن اینکه، «ما نمی‌توانیم در برابر آمریکا مقاومت کنیم!».

 اما واقعیت این است که  «ان‌شاءالله ملت ایران می‌تواند بر هر مشکلی غلبه نماید و هر مانعی را از سر راه بردارد و در هر عرصه‌ای افتخارآفرین باشد.»



منبع خبر

چه کسانی افتخارات را انکار می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »

یادداشت سردار قاآنی در دفتر یادبود موزه دفاع مقدس کرمان +عکس

یادداشت سردار قاآنی در دفتر یادبود موزه دفاع مقدس کرمان +عکس


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، همزمان با ایام سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، سردار سرتیپ پاسدار حاج اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در ادامه برنامه‌های سفر خود به کرمان با حضور در موزه دفاع مقدس این شهر، از این مجموعه یادگار ماندگار شهید سلیمانی بازدید کرد.

بیشتر بخوانید:

حضور سردار قاآنی بر مزار شهدای مراسم تشییع حاج قاسم

در این بازدید که به صورت سرزده انجام شد، سردار قاآنی از بخش‌های مختلف موزه دفاع مقدس کرمان و آثار، اسناد و اشیاء به جای مانده از رزمندگان و ایثارگران لشکر ۴۱ ثارالله و شهدای سپاه و ارتش استان کرمان در هشت سال جنگ تحمیلی دیدن کرد.

در پایان این بازدید، فرمانده نیروی قدس سپاه یادداشتی را به یادگار در دفتر یادبود این موزه ثبت کرد که متن و تصویر آن به شرح ذیل است:

باسم رب الشهداء و الصدیقین

فرازهای زیبای زندگی انسان‌های شرافتمند در عرصه‌های ایثار و فداکاری تجلّی نموده و به زیبایی، معنای واقعی می‌بخشد.

دوره‌ی هشت ساله دفاع مقدس یکی از بارزترین مقاطع تاریخ ایران نه که اسلام است که این زیبایی تا به اوج خود رسیده و موزه‌ی دفاع مقدس کرمان که یکی از یادگاران معنوی شهید گرانقدر سلیمانی می‌باشد توانسته چشم‌اندازی از این زیبایی را به نمایش بگذارد.

یاد آن شهید قهرمان گرامی باد و با یاد شهدای این سرزمین شهیدپرور، از همه کسانی که در این خدمت موفق بوده‌اند تشکر و اجر آنان با سالار شهیدان.



منبع خبر

یادداشت سردار قاآنی در دفتر یادبود موزه دفاع مقدس کرمان +عکس بیشتر بخوانید »

بازدارندگی امنیت‌آفرین

بازدارندگی امنیت‌آفرین


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نخستین تمرین بزرگ رزم پهپادی ارتش با شرکت صدها فروند پهپاد از نیروهای چهارگانه ارتش برگزار شد. بار دیگر اقتدار سربازان ایران زمین را نشان داد. «دکترهادی محمدی» یادداشتی با عنوان «بازدارندگی امنیت آفرین» در این باره در روزنامه خراسان نوشته است.

متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

در اوج فضای پرتنش لفظی و تهدیدآمیز میان ایران و آمریکا و در حالی که ایالات متحده با تحرکات نظامی خود در خلیج فارس سعی دارد نظام محاسباتی جمهوری اسلامی و افکار عمومی داخلی ما را به هم بریزد و وادار به خطایی کند که نتیجه اش خواسته ترامپ است، ارتش جمهوری اسلامی ایران در یک رزمایش به موقع، ناوگان انبوه و راهبردی خود از انواع پهپادهای بومی را به پرواز درآورده تا ضمن آزمایش و تست این پرنده های هدایت پذیر از راه دور در شرایط مختلف شبه عملیاتی، عزم جزم تهران در دفاع همه جانبه در مقابل هر تهدید و تجاوزی را به نمایش بگذارد. 

رزمایشی که عملا  دستاورد عملی  تقویت قدرت بازدارندگی کشورمان است. اگرچه راهبرد  بازدارندگی از جمله روش‌های قدیمی و معطوف به روابط دو ابرقدرت در زمان جنگ سرد است که در تاریخ نظامی کاربرد بسیار داشته است اما امروزه اشکال و ابزارهای این بازدارندگی تطور و تنوع بسیاری یافته و حتی منحصر به مقوله نظامی نیز نمانده است. این روزها خیلی ها از بازدارندگی نرم افزاری که می تواند قدرت اقتصادی یا حتی تکنولوژیک و علمی را شامل شود هم سخن می گویند اما به اذعان اکثر کارشناسان همچنان  ابزارهایی که برای تحقق این راهبرد استفاده می‌شود  معطوف  به برتری نیروهای نظامی متعارف و توان نظامی و تسلیحاتی غیرمتعارف  است. قرار گرفتن ایران در منطقه خاورمیانه و تهدیدات مختلف از سوی آمریکا و اسرائیل موجب شده تا بحث  بازدارندگی در مقابل این تهدید ها همواره  در سیاست گذاری کشور جایگاه ویژه ای داشته باشد.

بازدارندگی، ضامن امنیت ملی کشور بوده  و تقویت روزافزون توان دفاعی یک راهبرد پایدار است که  تجربیات ناشی از جنگ تحمیلی و تحرکات بعدی آمریکا در منطقه، هرچه بیشتر مسئولان  نظام را به این  ضرورت واقف ساخت.

در همین راستا ایران در سال های اخیر و به همت متخصصان داخلی خود در صنعت دفاعی توانسته پس از تثبیت جایگاه خود به عنوان یک قدرت موشکی منطقه ای و جهانی  در حوزه ساخت انواع پهپاد به عنوان عنصر جدید و موثر در نیروهای نظامی دنیا به پیشرفت هایی برسد که علاوه بر حضور در میان پنج کشور اول این حوزه در جهان، نیم نگاهی نیز به صادرات این محصول پر ارزش داشته باشد.

توانمندی بومی ساخت پهپاد در شرایطی رقم خورده که ایران در سال های اخیر تحت شدیدترین تحریم های ظالمانه قرار داشته و هر نوع تبادل نظامی و تجهیزاتی و حتی انتقال فناوری نیز با کشورمان به عنوان یک خط قرمز محسوب می شده است. با تغییر تهدیدات علیه کشورمان این نیاز ایجاد شده که متناسب با تهدیدات جدید، تجهیزات و تسلیحات جدید نیز به کارگیری شود و در واقع یکی از اهداف مهم رزمایش بزرگ پهپادی ارتش نیز تطبیق ماموریت ها و نیازهای جدید نیروهای مسلح با این تجهیزات جدید از جمله پهپادهای به روز ماست.

از سوی دیگر ایران توانسته با توان داخلی به پهپادهای دوربردی دست یابد که از برخی موشک هایمان نیز برد بیشتری دارند و می توانند راهبرد دفاع در عمق را برای ما محقق کنند همچنان که امسال شاهد پرواز پهپاد سیمرغ بودیم که شنیده می شود بیش از هزار کیلومتر در عمق اقیانوس هند پرواز کرده و با موفقیت هدف مدنظر خود را منهدم کرده است.

همچنین دیگر ویژگی اثرگذار این رزمایش که در نوع خود بی نظیر ارزیابی می شود همزمانی هدایت و کنترل تعداد زیادی از پهپادهای رزمی و شناسایی ارتش است که نه تنها باعث افزایش توان مدیریت و کنترل ما می شود بلکه نمایش قدرت در حوزه پهپادی است؛ یک نمایش قدرت موثر که قطعا از نگاه ناظر قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ما پنهان نخواهد ماند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که چند روزی است به منظور ایجاد بازدارندگی در آماده باش پدافندی برای دفاع و آماده باش موشکی برای پاسخ به موقع و پشیمان کننده به دشمن به سر می برند، با این رزمایش بدون التهاب آفرینی های معمول قدرت های فرامنطقه ای و در راستای تمرین نیروها و تجهیزاتش این پیام را مخابره می کند که ایران با وجود علاقه نداشتن به آغاز هر نوع تنش و التهاب آفرینی در منطقه همچنان آمادگی خود را در حد عالی حفظ کرده و پاسخ گویی به تهدیدات را با همه توان و ابزارهای موجودش یک اصل می داند و حاضر نیست بر سر امنیت و اقتدار خود به هیچ عنوان تردید کند. دشمن فرامنطقه ای ما نیز باید این واقعیت را درک کرده باشد و به دنبال تکرار تجربه های گذشته اش نباشد.



منبع خبر

بازدارندگی امنیت‌آفرین بیشتر بخوانید »

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایمان محمدی* طی یادداشتی نوشت: پس از حدود سه سال کشمکش بین نیروهای جنوبی و دولت هادی در مناطق تحت کنترل ائتلاف عربی، در نهایت کابینه جدید هادی بر اساس توافق ریاض و با سهم مساوی از وزارتخانه‌ها بین شمال و جنوب تشکیل شد. مشارکت مجلس انتقالی به عنوان اصلی‌ترین مدعی تجزیه جنوب در حال حاضر و حضور آنها در دولتی که مدعی اتحاد و مخالف تجزیه یمن است نشان دهنده عدم جدیت این گروه برای پیگیری جدایی جنوب است. البته این رویکرد مجلس انتقالی ناشی از درک واقع بینانه نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی، داخلی و منطقه‌ای است که باعث می‌شود ایده تجزیه جنوب، چندان عملیاتی به نظر نرسد ولی منافع امارات به عنوان حامی اصلی این جریان ایجاب می‌کند که بحث از تجزیه همچنان در مناطق جنوبی پیگیری شود.

سابقه ناخوشایند تجزیه‌طلبی

استان‌های جنوبی و شرقی در یمن، کمتر از سی درصد جمعیت این کشور را در خود جای داده‌اند و مابقی جمعیت در مناطق شمالی ساکن هستند. طبیعی است درحالی که جنوب یمن از منابع اقتصادی مهمی از جمله منابع نفت و گاز در حضرموت و شبوه و بنادر عدن و مکلا برخوردار است، گروه‌های سیاسی شمال یمن نسبت به تجزیه آن حساس باشند. علاوه بر اینکه نیروی انسانی و قدرت اقتصادی شمال، سد بزرگی در برابر این ایده تجزیه محسوب می‌شود. تلاش برای تجزیه و استقلال جنوب یک بار با پاسخ کوبنده احزاب، قبائل و جریانات سیاسی شمالی مواجه شده است.

هر چند وحدت یمن برای جنوبی‌ها خاطره خوشی به دنبال نداشته و سرکوب قیام ۱۹۹۴م. و پس از آن محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی دولت صالح موجب بدبینی آنها به وحدت با مناطق شمالی یمن شده است ولی تجربه‌ی دولت کمونیستی یمن جنوبی و سیاست‌هایی که آن دولت در قبال بافت قبایلی مناطق تحت کنترل خود در پیش گرفت نیز چندان خوشایند نیست. مصادره دارایی‌ها و اعدام سران قبایل در دولت یمن جنوبی و اقدامات اقتصادی مخالف با بافت قبایلی در آن دوره موجب شده است خاطره مثبتی از دولت یمن جنوبی در برابر بسیاری از مردم آن مناطق وجود نداشته باشد. هرچند اجحاف‌های سیستماتیک دولت صالح بر ضد جنوب وشرق یمن موجب شد روند محرومیت در این مناطق ادامه یابد که به اعتراضات عظیم مردمی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ ختم شد ولی نبود خاطره مثبت از تشکیل دولت مستقل در جنوب و قدرت و نفوذ احزاب شمالی نظیر اصلاح در بین مردم جنوب موجب شده است بین گروه‌های سیاسی تجزیه طلب اتفاق نظر وجود نداشته باشد.

اختلافات داخلی

یکی از مهمترین دلایل عدم توفیق انتقالی در پیگیری تجزیه جنوب را باید در عدم وحدت نظر بین گروه‌های سیاسی و اجتماعی جنوب یمن نسبت به ایده تجزیه جستجو کرد. مجلس انتقالی مدعی نمایندگی از خواست قاطع مردم جنوب یمن برای رسیدن به دولت مستقل است در حالی که اختلافات داخلی بین قبایل و گروه‌های سیاسی تا جایی است که هرگز نمی‌توان چنین ادعایی را تایید کرد. پشتوانه اصلی مردمی انتقالی برای تجزیه بیشتر در استانهای جنوبی یمن به خصوص عدن، لحج و شبوه است در حالی که بخش مهمی از سرزمین، جمعیت و منابع مورد ادعای این گروه برای تاسیس دولت مستقل در استانهای حضرموت و المهره به عنوان استانهای شرقی یمن قرار دارد که نفوذ سیاسی و اجتماعی عمان در این مناطق موجب شده است رویکرد قبایل و گروه‌های سیاسی این مناطق در قبال تجزیه با انتقالی یکسان نباشد.

گروه‌های سیاسی این مناطق به دلیل سابقه تاریخی متفاوت و وجود حکمران های محلی تا پیش از تشکیل دولت یمن جنوبی در سال ۱۹۶۹ و سابقه بد جنوبی ها در این مناطق ترجیح می‌دهند قدرت سیاسی شمالی‌ها را به عنوان عنصر کنترل کننده جنوبی‌ها در این مناطق حضور داشته باشد. دولت عمان نیز که شرق یمن را حوزه نفوذ خود می‌داند ترجیح می‌دهد با استفاده از شمالی‌ها که از دیرباز رابطه خوبی با مسقط دارند برای مهار همپیمانان جنوبی امارات استفاده کند.

دیگر معضل بزرگ تجزیه طلبان در جنوب یمن نفوذ حزب اصلاح در این مناطق است. فعالیت‌های حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن در قالب‌های مختلف نظیر خیریه و تبلیغات دینی تا فعالیت گروه‌های جهادی در استانهای ابین، شبوه و حضرموت موجب شده است این گروه به عنوان یک حزب اصالتا شمالی و مخالف تجزیه بدنه مردمی غیر قابل حذفی در استانهای جنوبی داشته باشد.

عدم حمایت منطقه‌ای و بین المللی

تجزیه یمن برای قدرت‌های منطقه‌ای و بین المللی نیز مزیت چندانی ندارد و بالعکس می‌تواند تهدیدهایی را برای منافع آنها ایجاد کند و همین مسئله امکان حمایت آنها از ایده تجزیه جنوب را کاهش داده است.

برای سعودی‌ها به عنوان موثرترین قدرت منطقه‌ای در تحولات یمن تجزیه مساوی است با افزایش گرایش‌های تجزیه طلبانه در این کشور که با توجه به اختلاف مذهب قبایل در منطقه‌ی جنوب غرب و همچنین شمال‌شرق عربستان با مذهب حاکم می‌تواند مشکلات بزرگی برای امنیت داخلی عربستان به وجود بیاورد.

از طرفی تجزیه جنوب یمن موجب کاهش نفوذ سعودی‌ها و در مقابل افزایش نفوذ امارات به عنوان حامی اصلی انتقالی در این منطقه می‌شود که طبیعتاً با منافع راهبردی سعودی‌ها در تضاد است. ریاض معتقد است با تجزیه جنوب، و قرار گرفتن شمال تحت حاکمیت انصارالله ابزارهای کنترل خود بر دولت شمال یمن را تا حد چشمگیری از دست می‌دهد و به همین دلیل برای امکان کنترل جریان‌های فعال در شمال به دنبال حفظ اتحاد یمن است.

جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از قدرت‌های صاحب نفوذ در یمن از ابتدای این بحران مخالفت خود را با تجزیه یمن به صراحت اعلام کرده است و این نکته در سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با آقای محمد عبدالسلام سخنگوی این جنبش در سال ۹۸ مورد تاکید قرار گرفته است.

غرب و دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان که اولویت اولشان در مورد یمن، امنیت آبراه بین‌المللی خلیج‌عدن و تنگه باب‌المندب است نیز تشکیل دولت مستقل در جنوب را زمینه بروز درگیری و ناامنی در یمن و در نتیجه کاهش امنیت این آبراه می‌دانند، به همین دلیل ترجیح می‌دهند یک دولت مقتدر و واحد، سرتاسر سواحل جنوب شبه جزیره عربستان با خلیج عدن و دریای سرخ را تحت سیطره داشته باشد تا این سواحل صحنه نزاع و درگیری گروه‌های محلی نشوند.

احتمالاً امارات تنها قدرت منطقه‌ای مایل به تجزیه جنوب یمن است تا از این طریق بتواند منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود را در منطقه خلیج عدن و شاخ آفریقا تثبیت کند. مزیتی که برای عملیاتی شدن آن نیاز به تجزیه جنوب نیست و ایده دولت فدرال نیز می‌تواند آن را تامین کند. البته امارت در حال حاضر نیز با تسلط بر سواحل و بنادر جنوبی یمن، منافع خود را دنبال می‌کند ولی تداوم این منافع در جدایی و یا استقلال نسبی جنوب است.

بی اعتمادی

با توجه به مسائلی که گذشت می‌توان نتیجه گرفت ریشه تاکید ماه‌های اخیر مجلس انتقالی بر تجزیه نه یک تلاش واقعی برای جدایی و تشکیل دولت مستقل بلکه یک رویکرد سیاسی – اجتماعی برای حفاظت از منافع امارات در برابر سعودی‌هاست. امارات که از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن در سال ۲۰۱۵ کنترل سواحل جنوب یمن را به دست گرفت موفق شد در منطقه ساحل غربی نیز کنترل بنادر مهم مخا و الحدیده را به دست گرفته و سهم خود از غنیمت جنگ یمن را بر روی زمین تثبیت کند. اختلافات پیش آمده بین عربستان و امارات موجب شد امارات در ۲۰۱۹م. اعلام کند که نظامیان خود را از یمن خارج خواهد کرد.

هرچند افسران اماراتی هنوز در نقاط مهمی از سواحل یمن همچون فرودگاه الریان مکلا، تاسیسات گازی بندر بلحاف و بندر مخا مستقر هستند ولی توان امارات برای حمایت از همپیمانان یمنی و تثبیت منافع خود در روندهای سیاسی آینده یمن تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل تنها تضمین ممکن برای تامین منافع امارات در روندهای سیاسی یمن پس از جنگ را می‌توان در سیطره میدانی و حضور مستقل همپیمانان این کشور به عنوان یکی از اعضای مستقل مذاکرات یمنی‌ـ یمنی در آینده دانست. ایده‌ای که با راهکار عربستان برای بازسازی و تقویت دولت هادی به عنوان عنصر مذاکره کننده با انصارالله برای تعیین تکلیف پرونده یمن در تضاد است.

از همین رو می‌توان پیش‌بینی کرد که هرچه سعودی‌ها با ابزارهای مختلف از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، تلاش کنند که هرچه سریعتر دولت هادی را به سامان برسانند، امارات و مجلس انتقالی در مقابل سعی می‌کنند با ادامه کارشکنی در تثبیت دولت جدید هادی و ادامه وضعیت فعلی به معنی حفظ کنترل میدانی خود بر عدن، ساحل غربی و سقطری، خود را با دست پر به مذاکرات پایان جنگ یمن برسانند.

*اندیشکده مرصاد



منبع خبر

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات بیشتر بخوانید »