یادداشت

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ایمان محمدی* طی یادداشتی نوشت: پس از حدود سه سال کشمکش بین نیروهای جنوبی و دولت هادی در مناطق تحت کنترل ائتلاف عربی، در نهایت کابینه جدید هادی بر اساس توافق ریاض و با سهم مساوی از وزارتخانه‌ها بین شمال و جنوب تشکیل شد. مشارکت مجلس انتقالی به عنوان اصلی‌ترین مدعی تجزیه جنوب در حال حاضر و حضور آنها در دولتی که مدعی اتحاد و مخالف تجزیه یمن است نشان دهنده عدم جدیت این گروه برای پیگیری جدایی جنوب است. البته این رویکرد مجلس انتقالی ناشی از درک واقع بینانه نسبت به شرایط سیاسی، اجتماعی، داخلی و منطقه‌ای است که باعث می‌شود ایده تجزیه جنوب، چندان عملیاتی به نظر نرسد ولی منافع امارات به عنوان حامی اصلی این جریان ایجاب می‌کند که بحث از تجزیه همچنان در مناطق جنوبی پیگیری شود.

سابقه ناخوشایند تجزیه‌طلبی

استان‌های جنوبی و شرقی در یمن، کمتر از سی درصد جمعیت این کشور را در خود جای داده‌اند و مابقی جمعیت در مناطق شمالی ساکن هستند. طبیعی است درحالی که جنوب یمن از منابع اقتصادی مهمی از جمله منابع نفت و گاز در حضرموت و شبوه و بنادر عدن و مکلا برخوردار است، گروه‌های سیاسی شمال یمن نسبت به تجزیه آن حساس باشند. علاوه بر اینکه نیروی انسانی و قدرت اقتصادی شمال، سد بزرگی در برابر این ایده تجزیه محسوب می‌شود. تلاش برای تجزیه و استقلال جنوب یک بار با پاسخ کوبنده احزاب، قبائل و جریانات سیاسی شمالی مواجه شده است.

هر چند وحدت یمن برای جنوبی‌ها خاطره خوشی به دنبال نداشته و سرکوب قیام ۱۹۹۴م. و پس از آن محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی دولت صالح موجب بدبینی آنها به وحدت با مناطق شمالی یمن شده است ولی تجربه‌ی دولت کمونیستی یمن جنوبی و سیاست‌هایی که آن دولت در قبال بافت قبایلی مناطق تحت کنترل خود در پیش گرفت نیز چندان خوشایند نیست. مصادره دارایی‌ها و اعدام سران قبایل در دولت یمن جنوبی و اقدامات اقتصادی مخالف با بافت قبایلی در آن دوره موجب شده است خاطره مثبتی از دولت یمن جنوبی در برابر بسیاری از مردم آن مناطق وجود نداشته باشد. هرچند اجحاف‌های سیستماتیک دولت صالح بر ضد جنوب وشرق یمن موجب شد روند محرومیت در این مناطق ادامه یابد که به اعتراضات عظیم مردمی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ ختم شد ولی نبود خاطره مثبت از تشکیل دولت مستقل در جنوب و قدرت و نفوذ احزاب شمالی نظیر اصلاح در بین مردم جنوب موجب شده است بین گروه‌های سیاسی تجزیه طلب اتفاق نظر وجود نداشته باشد.

اختلافات داخلی

یکی از مهمترین دلایل عدم توفیق انتقالی در پیگیری تجزیه جنوب را باید در عدم وحدت نظر بین گروه‌های سیاسی و اجتماعی جنوب یمن نسبت به ایده تجزیه جستجو کرد. مجلس انتقالی مدعی نمایندگی از خواست قاطع مردم جنوب یمن برای رسیدن به دولت مستقل است در حالی که اختلافات داخلی بین قبایل و گروه‌های سیاسی تا جایی است که هرگز نمی‌توان چنین ادعایی را تایید کرد. پشتوانه اصلی مردمی انتقالی برای تجزیه بیشتر در استانهای جنوبی یمن به خصوص عدن، لحج و شبوه است در حالی که بخش مهمی از سرزمین، جمعیت و منابع مورد ادعای این گروه برای تاسیس دولت مستقل در استانهای حضرموت و المهره به عنوان استانهای شرقی یمن قرار دارد که نفوذ سیاسی و اجتماعی عمان در این مناطق موجب شده است رویکرد قبایل و گروه‌های سیاسی این مناطق در قبال تجزیه با انتقالی یکسان نباشد.

گروه‌های سیاسی این مناطق به دلیل سابقه تاریخی متفاوت و وجود حکمران های محلی تا پیش از تشکیل دولت یمن جنوبی در سال ۱۹۶۹ و سابقه بد جنوبی ها در این مناطق ترجیح می‌دهند قدرت سیاسی شمالی‌ها را به عنوان عنصر کنترل کننده جنوبی‌ها در این مناطق حضور داشته باشد. دولت عمان نیز که شرق یمن را حوزه نفوذ خود می‌داند ترجیح می‌دهد با استفاده از شمالی‌ها که از دیرباز رابطه خوبی با مسقط دارند برای مهار همپیمانان جنوبی امارات استفاده کند.

دیگر معضل بزرگ تجزیه طلبان در جنوب یمن نفوذ حزب اصلاح در این مناطق است. فعالیت‌های حزب اصلاح و اخوان المسلمین یمن در قالب‌های مختلف نظیر خیریه و تبلیغات دینی تا فعالیت گروه‌های جهادی در استانهای ابین، شبوه و حضرموت موجب شده است این گروه به عنوان یک حزب اصالتا شمالی و مخالف تجزیه بدنه مردمی غیر قابل حذفی در استانهای جنوبی داشته باشد.

عدم حمایت منطقه‌ای و بین المللی

تجزیه یمن برای قدرت‌های منطقه‌ای و بین المللی نیز مزیت چندانی ندارد و بالعکس می‌تواند تهدیدهایی را برای منافع آنها ایجاد کند و همین مسئله امکان حمایت آنها از ایده تجزیه جنوب را کاهش داده است.

برای سعودی‌ها به عنوان موثرترین قدرت منطقه‌ای در تحولات یمن تجزیه مساوی است با افزایش گرایش‌های تجزیه طلبانه در این کشور که با توجه به اختلاف مذهب قبایل در منطقه‌ی جنوب غرب و همچنین شمال‌شرق عربستان با مذهب حاکم می‌تواند مشکلات بزرگی برای امنیت داخلی عربستان به وجود بیاورد.

از طرفی تجزیه جنوب یمن موجب کاهش نفوذ سعودی‌ها و در مقابل افزایش نفوذ امارات به عنوان حامی اصلی انتقالی در این منطقه می‌شود که طبیعتاً با منافع راهبردی سعودی‌ها در تضاد است. ریاض معتقد است با تجزیه جنوب، و قرار گرفتن شمال تحت حاکمیت انصارالله ابزارهای کنترل خود بر دولت شمال یمن را تا حد چشمگیری از دست می‌دهد و به همین دلیل برای امکان کنترل جریان‌های فعال در شمال به دنبال حفظ اتحاد یمن است.

جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از قدرت‌های صاحب نفوذ در یمن از ابتدای این بحران مخالفت خود را با تجزیه یمن به صراحت اعلام کرده است و این نکته در سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با آقای محمد عبدالسلام سخنگوی این جنبش در سال ۹۸ مورد تاکید قرار گرفته است.

غرب و دیگر قدرت‌های اقتصادی جهان که اولویت اولشان در مورد یمن، امنیت آبراه بین‌المللی خلیج‌عدن و تنگه باب‌المندب است نیز تشکیل دولت مستقل در جنوب را زمینه بروز درگیری و ناامنی در یمن و در نتیجه کاهش امنیت این آبراه می‌دانند، به همین دلیل ترجیح می‌دهند یک دولت مقتدر و واحد، سرتاسر سواحل جنوب شبه جزیره عربستان با خلیج عدن و دریای سرخ را تحت سیطره داشته باشد تا این سواحل صحنه نزاع و درگیری گروه‌های محلی نشوند.

احتمالاً امارات تنها قدرت منطقه‌ای مایل به تجزیه جنوب یمن است تا از این طریق بتواند منافع ژئوپولتیک و اقتصادی خود را در منطقه خلیج عدن و شاخ آفریقا تثبیت کند. مزیتی که برای عملیاتی شدن آن نیاز به تجزیه جنوب نیست و ایده دولت فدرال نیز می‌تواند آن را تامین کند. البته امارت در حال حاضر نیز با تسلط بر سواحل و بنادر جنوبی یمن، منافع خود را دنبال می‌کند ولی تداوم این منافع در جدایی و یا استقلال نسبی جنوب است.

بی اعتمادی

با توجه به مسائلی که گذشت می‌توان نتیجه گرفت ریشه تاکید ماه‌های اخیر مجلس انتقالی بر تجزیه نه یک تلاش واقعی برای جدایی و تشکیل دولت مستقل بلکه یک رویکرد سیاسی – اجتماعی برای حفاظت از منافع امارات در برابر سعودی‌هاست. امارات که از آغاز تهاجم ائتلاف عربی به یمن در سال ۲۰۱۵ کنترل سواحل جنوب یمن را به دست گرفت موفق شد در منطقه ساحل غربی نیز کنترل بنادر مهم مخا و الحدیده را به دست گرفته و سهم خود از غنیمت جنگ یمن را بر روی زمین تثبیت کند. اختلافات پیش آمده بین عربستان و امارات موجب شد امارات در ۲۰۱۹م. اعلام کند که نظامیان خود را از یمن خارج خواهد کرد.

هرچند افسران اماراتی هنوز در نقاط مهمی از سواحل یمن همچون فرودگاه الریان مکلا، تاسیسات گازی بندر بلحاف و بندر مخا مستقر هستند ولی توان امارات برای حمایت از همپیمانان یمنی و تثبیت منافع خود در روندهای سیاسی آینده یمن تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل تنها تضمین ممکن برای تامین منافع امارات در روندهای سیاسی یمن پس از جنگ را می‌توان در سیطره میدانی و حضور مستقل همپیمانان این کشور به عنوان یکی از اعضای مستقل مذاکرات یمنی‌ـ یمنی در آینده دانست. ایده‌ای که با راهکار عربستان برای بازسازی و تقویت دولت هادی به عنوان عنصر مذاکره کننده با انصارالله برای تعیین تکلیف پرونده یمن در تضاد است.

از همین رو می‌توان پیش‌بینی کرد که هرچه سعودی‌ها با ابزارهای مختلف از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، تلاش کنند که هرچه سریعتر دولت هادی را به سامان برسانند، امارات و مجلس انتقالی در مقابل سعی می‌کنند با ادامه کارشکنی در تثبیت دولت جدید هادی و ادامه وضعیت فعلی به معنی حفظ کنترل میدانی خود بر عدن، ساحل غربی و سقطری، خود را با دست پر به مذاکرات پایان جنگ یمن برسانند.

*اندیشکده مرصاد



منبع خبر

جنوب یمن بین وحدت و منافع امارات بیشتر بخوانید »

یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»


یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید دکتر «محسن فخری‌زاده» در آخرین یادداشت خود با عنوان «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی»، در وبلاگ شخصی‌اش نوشته است:

«با یاری حق‌تعالی بر آن شدم که بار دیگر نوشتن مطلب را آغاز کنم. و اگر خدا بخواهد ادامه دهم و با یاری او و شما آهنگ زمانی مشخصی را برای درج مطالب رعایت کنم.

عنوانی که در بالا ذکر شد، شاید شگفتی‌آور باشد. شاید سؤال شود که مگر فلسفه اسلامی مرده است که نیاز به احیاء داشته باشد. و نیز، چه نیازی به احیاء این فلسفه داریم؟

ابتدا به این سؤال می‌پردازیم که حیات چیست؟

از دید این حقیر، حیات یعنی قدرت ایجاد تعامل با محیط پیرامون و تأثیرگذاری بر آن و تأثیرپذیری از آن. و حیات متعالی وقتی است که این تعامل منجر به رشد دو طرف تأثیرگذار و تأثیرپذیر شود.

حال قضاوت را به اهل فلسفه می‌سپارم که پاسخ دهند که آیا فلسفه اسلامی در دوران حاضر با محیط پیرامون خود تعامل دارد؟ در حل کدام مسئله علمی تلاش کرده است؟ هر علمی اعم از علوم انسانی و علوم تجربی؟ اساساً فیلسوفان این عصر تن به رویارویی جدی با مسائل سنگین علمی می‌دهند؟

چند مقاله داریم که به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی پرداخته باشد؟ این فلسفه چقدر تأثیر پذیرفته است. روایت فلسفه امروز با روایت «ملاصدرا» تفاوتی کرده است؟

هنوز مقولات عشر با همان شکل و ترتیب و عناوین نقل می‌شود. هنوز از عبارات صده‌های قبل استفاده می‌شود. فلسفه اکنون همان است که «ملای شیرازی» می‌فرمود. شاید بعضی از مثال‌های آن تغییر یافته باشد.

مقایسه کنیم با فلسفه در مغرب زمین. چه تعامل جدی با علوم دارد. چالش ایجاد می‌کند و چالش می‌پذیرد. در پی این چالش‌ها نحله‌های مختلف به‌وجود آمده است. و مدام در حال رشد است. تأثیر جدی بر علوم دارد. و اساساً علاوه‌بر تأیر بر روند پیشرفت علوم، نقش انطباق یافته‌های این علوم را با نحوه زندگی مردم برعهده گرفته است.

در رشد علوم هم وضعیت روشن و واضح است. می‌گویند «انشتین» بعد از مدتی گفته بود که این نسبیت آن‌قدر پیشرفت کرده است که من دیگر قادر به فهم آن نیستم.

فکر می‌کنم تا این جای کار زنده نبودن فلسقه اسلامی را روشن کرده باشیم. و در یادداشت بعدی به ضرورت احیاء می‌پردازیم. ان‌شاءالله تا نوشته‌ای دیگر خدا نگه‌دار».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

یادداشت شهید «محسن فخری‌زاده» درباره «ضرورت احیاء فلسفه اسلامی» بیشتر بخوانید »

خُلق‌ نیکو سکه رایج دوران دفاع مقدس بود

خُلق‌ نیکو سکه رایج دوران دفاع مقدس بود



خُلق‌ نیکو سکه رایج دوران دفاع مقدس بود

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «موسی‌الرضا عبداللهی» طی یادداشتی در دفاع پرس نوشت: اصول متداول محبت‌ورزی در بین رزمندگان در دوران دفاع مقدس، گنجینه برخوردها و رفتارهای مهدوی بود.

اولین معیار و اصلی که در بین رزمندگان حاکم بود و آنان را بر سر یک سفره جمع می‌کرد و از نعمت آن سفره بهره می‌بردند اصل محبت‌ورزی بود، برخوردها در سر این سفره به گونه‌ای بود که به ارتباطات جهت می‌داد و رفتار را به گونه‌ای هدایت می‌کرد که وظایف بر مبنای لذت‌جویی و تمتّع درک لذت‌های حلال گفتاری کشانده می‌شد.

دومین اصلی که در بین رزمندگان مورد توجه قرار می‌گرفت و اسباب عفو، صفح و چشم‌پوشی از خطاهای جزئی و کوچک برای مغفرت‌خواهی از همدیگر می‌شد، اصل تقسیم کار بود، تا فشار کار روی فرد خاصی نباشد و معاش بر محور عدالت صورت گیرد.

سومین اصلی که رزمندگان خود را مکلف به رعایت آن می‌دانستند، اصل سازگاری بود ( الرّفقُ مفتاحُ النّجاح) چون آموخته بودند که نرم‌خویی کلید کامیابی و رفتار حسنه است و تدبیر و برنامه‌ریزی آنها بر صلاح تدّبیر و مادر محوری بود تا بین‌شان کدورتی پیش نیاید.

مجاهدان فی سبیل‌الله از معارف اسلامی آموخته بودند که زیبایی در کنار هم بودن و زندگی اجتماعی بر محور رفاه به قناعت است و این اصل می‌تواند بر اساس کنترل جمال عیش با قناعت محقق شود.

فرزندان معنوی خمینی کبیر (ره) به این مطلب رسیده بودند که اگر می‌خواهند هبه و هدیه‌ای به هم بدهند چیزی بهتر از اخلاق خوب نیست، بنابراین همیشه در فکر این بودند که آن را توسعه بدهند و کمبودهای همدیگر را با آن پوشش دهند تا از همدیگر رنجیده خاطر نشوند.

رزمندگان در عمل تجربه کرده بودند که تنها راه غلبه بر ناگواری‌ها نادیده گرفتن اشتباهات سهوی همدیگر است، لذا در مواقع ضروری تغافل به خرج می‌دادند چون این سبب روغن کاری روحشان می‌شد تا در یک فضای اجتماعی بهتر بتوانند به استراحت بپردازند.

رزمندگان در دوران دفاع مقدس، توسعه رزق و روزی را در اصل مهمان‌نوازی می‌دانستند. وقتی رزمنده تازه نفس و یا میهمانی به جمع‌شان افزوده می‌شد با هر آنچه داشتند از او پذیرایی می‌کردند و این روحیه مهرورزی سبب می‌شد تا ارتباط عاطفی در روابط‌شان بوجود آید و توسعه رزق پیدا کنند.

آنها رفتارشان با هم به گونه‌ای بود که به عینه می‌شد نور هدایت به سمت معنویّت را یافت و آن را در وجود خود گسترش داد، تا زندگی در آن چند صبا بر محوریّت پاکی، صداقت و مطهر ماندن باشد.

زبان رفتاری رزمندگان به گونه‌ای بود که قدرشناسی و تشکر از هم سبب می‌شد تا قلوب همدیگر را تسخیر کنند و این اصل را در ارتباطات خانوادگی هم با نامه‌نگاری، مکاتبه و تماس تلفنی به اعضای خانواده منتقل می‌کردند به نحوی که احساس می‌شد یک روانشناس بالینی به تمام معنا هستند.

یکی دیگر از اصولی که رزمندگان در دوران دفاع مقدس به آن معتقد بودن و از دریچه اعتقاد به آن نگاه می‌کردند اصل سرنوشت بود. قضا و قدر و حکمت‌ها الهی و راضی نگهداشتن هم برای به دست آوردن رضایت خدا بود.

مجاهدان فی سبیل‌الله می‌دانستند اگر بخواهند بر تألمات روحی خود که دوری از خانواده را شامل می‌شد فائق بیایند باید شادی و سرور و سرگرمی‌های معنوی و اخلاقی و همچنین ورزش‌های سالم و تمرینات رزمی و لذّت بردن از نگاه کردن به چهره یکدیگر را در برنامه‌های روزانه خود داشته باشند.

رزمندگان با تمام سختی‌های جنگ آشنا بودند و نسبت به مخاطرات آن آگاهی داشتند؛ بر همین اساس با اصل مهارت‌آموزی، بر پیمان و عهد خود با یکدیگر متعهد بودند و برای استحکام آن زمان را مدیریّت می‌کردند که به حیات بشری قیمّت بدهند نه اینکه برای خود قیمّت تعیین کنند، بنابراین تحمّل سختی‌ها را برای خود یک اصل می‌دانستند.

گفت‌وگو، مذاکره، استنطاق، کنفرانس، با حفظ آراستگی و زینت جمع‌گرایی برای ارتقای توان نظامی، رشد علمی، اخلاقی و معرفتی طبق احترامات، کوچکتری و بزرگتری شرایط را به نحوی مدیریّت می‌کردند که صداقت اجتماعی در بین آنها آشکار بود. با حفظ تمام حریم‌ها از اول تا آخر طوری رفتار می‌کردند که گویا بردارانی هستند که سال‌ها در کنار هم زندگی کردند.



منبع خبر

خُلق‌ نیکو سکه رایج دوران دفاع مقدس بود بیشتر بخوانید »

هیل

هیل| اقدامات احتمالی ترامپ در 2 ماه آخر حضور در کاخ سفید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «آرون سالومون» در یادداشتی در پایگاه خبری «هیل»، اقدامات احتمالی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در هفته‌های باقی مانده از ریاستش بر کاخ سفید را برشمرد.

در این یادداشت به نقل از «پروژه انتقال یکپارچه  قدرت» آمده است، ترامپ ممکن است با توجه به شواهد موجود طی هفته‌های آتی دست به این اقدامات بزند:

۱- ادامه دادن به جدال بر سر نتیجه انتخابات

این اقدام رئیس جمهور آمریکا غیرقانونی یا نا به‌جا نیست و او حق دارد ادعاهای انتخاباتی خود را در دادگاه پیگیری کند. طی روزهای گذشته شماری از پرونده‌هایی که ترامپ به دادگاه برده رد شده‌اند. او برای موفقیت در این دعوی‌های حقوقی باید ادعاهای واقعی و قانونی مطرح کند و بتواند آن‌ها را اثبات کند.

۲- به راه انداختن نا آرامی داخلی

ترامپ رئیس جمهوری است که با داشتن مهارت در وادار کردن پایگاه سیاسی خود به دست زدن به اقدام عملی شناخته می‌شود، بنابراین به راه انداختن نا آرامی سیاسی داخلی از هم اکنون تا اواسط ماه ژانویه، چیز جدیدی نخواهد بود

۳- ایجاد اخلال گسترده در روند انتقال قدرت

برای رئیس جمهور کار آسانی خواهد بود که به جای تبدیل شدن به متحدی برای دولت انتقالی «جو بایدن» مدعی پیروزی در انتخابات، به مانعی بر سر راه او مبدل شود. این اقدام در حال حاضر آغاز شده است و اداره خدمات عمومی مانع از شروع روند انتقال قدرت شده است.

۴- به راه انداختن یک بحران سیاسی بین‌المللی ساختگی

پروژه انتقال یکپارچه  قدرت از این اقدام با عنوان سناریوی “سگ را بجنبان” یاد کرده است. گرچه انجام چنین کاری راحت است، درک مزیت آن برای ترامپ دشوار است. ممکن است او خود را تنها رئیس جمهوری جا بزند که آمریکا را از نابودی توسط دشمنی خارجی نجات می‌دهد. به طور عملی‌تر، ممکن است این کار به صورت کمک به دولتی خارجی یا کمک به انجام کودتا، مأموریت و اقداماتی از این دست باشد.

۵- عفو تعداد زیادی از افراد نزدیک

البته ممکن است پیشی گرفتن از «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در این زمینه تلاش زیادی را بطلبد. اوباما سال ۲۰۱۶ و تا قبل از تحویل دفتر ریاست جمهوری حدود ۳۰۰ نفر را مورد عفو قرار داد. ترامپ قطعاً می‌تواند به چنین آمار بالایی دست یابد. هر عفو می‌تواند به منافع پسا ریاست جمهوری برای ترامپ و خانواده‌اش تبدیل شود.

۶- پولدارتر شدن

ترامپ ظرف هفته‌های آینده یقیناً از دوره ریاست جمهوری خود برای معاملات تجاری خود و خانواده‌اش استفاده خواهد کرد. صرف نظر از اینکه اقدامات ترامپ سریعاً به ثمر برسند یا مانند بارور کردن زمینی باشند که بعدها محصول آن برداشت شود، در نظر گرفتن سناریویی که در آن رئیس جمهور آمریکا تلاشی برای اشباع کردن خود از ثروت انجام ندهد بعید خواهد بود.

۷- استفاده غیرقانونی از اعتبار ریاست جمهوری

ترامپ به عنوان فردی که خود را اعتبار و برند ساز توصیف می‌کند، کاخ سفید را با اعتبار فردی و حرفه‌ای قوی‌تری ترک خواهد کرد. هر رئیس جمهوری در تاریخ معاصر آمریکا پس از ترک کاخ سفید به شکل قابل توجهی از نام و اعتبار خود بهره برده است. اما سوال اینجا است که آیا ترامپ همچنان که در کاخ سفید حضور دارد نیز دست به این کار خواهد زد؟ چنین کاری می‌تواند به اشکال مختلف انجام شود. برای مثال، او ممکن است از نام و مُهر رئیس جمهور آمریکا به طور غیرقانونی استفاده کند یا کسب‌وکارهای پسا ریاست جمهوری خود را زمانی که هنوز در کاخ سفید است راه‌اندازی کند.

۸- از بین بردن اسناد

چه کسی می‌داند هر رئیس جمهور در طول دوره ریاست جمهوری خود چه اسنادی جمع‌آوری می‌کند. برخی از این اسناد به کتابخانه شخصی رئیس جمهور منتقل شده و برخی نیز بدون شک از بین می‌روند. رئیس جمهور مالکیت دارایی‌هایی را در اختیار دارد که ممکن است نخواهد منتشر شوند. او اولین یا آخرین رئیس جمهوری نخواهد بود که دست به این کار می‌زند. تصور اینکه ابعاد و حجم این اسناد چقدر خواهد بود به قدرت تخیل افراد بستگی خواهد داشت.

۹- ادامه دادن به صدور فرامین اجرایی

با اینکه تصور عموم این است که ترامپ دستورات اجرایی زیادی نگاشته است، این تفکر در واقع اشتباه است. ترامپ به طور کلی تا کنون ۱۹۳ دستور اجرایی صادر کرده است که به طور میانگین سالانه ۴۷.۸ دستور خواهد بود. در مقابل «جیمی کارتر» رئیس جمهور اسبق آمریکا سالانه بیش از ۸۰ دستور اجرایی صادر کرده بود. با این حال با توجه به اینکه رئیس جمهور در صدور فرامین اجرایی آزاد است، می‌تواند ظرف هفته‌های باقی‌مانده، به راهی برای تجربه قدرتی قابل لمس برای ترامپ تبدیل شود.

۱۰- امتناع از ترک کاخ سفید

چنین کاری بسیار عجیب و شرم‌آور خواهد بود اما در حقیقت چیزی فراتر از طعمه کلیک برای رسانه‌های اجتماعی است. از نظر قانونی، وضعیت بسیار ساده است. اگر رئیس جمهور کاخ سفید را تا موعد مقرر تخلیه نکند، متجاوز محسوب شده و بیرون انداخته می‌شود.

دیگر اقدام احتمالی ترامپ

«دیوید ایگناتیوس»، خبرنگار مشهور و ستون‌نویس روزنامه «واشنگتن‌پست» روز چهارشنبه در گزارشی مختصر به شرح آنچه «جدال‌های پشت‌پرده برای مهار خطر دونالد ترامپ» خوانده پرداخته و نوشت، مقام‌های ارشد نظامی و اطلاعاتی دولت ترامپ قویاً او را از علنی کردن اطلاعاتی درباره روسیه که می‌تواند به افشاسازی روش‌های گردآوری اطلاعات منجر شود منع کرده‌اند. مشاوران ترامپ به او گفته‌اند این مسئله همچنین خشم شدید متحدان کلیدی آمریکا را به همراه خواهد داشت. 

با این حال ترامپ و نزدیکان او معتقدند خارج کردن این اطلاعات از رده محرمانه می‌تواند ادعاها درباره نقش دولت روسیه در پیروزی او در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ را باطل کند.

سه مقام امنیتی اروپایی در این خصوص به نشریه «بیزنس اینسایدر» گفته‌اند،‌ نگران این هستند که اسناد افشا شده از سوی کاخ سفید منابعی که برای جمع‌آوری اطلاعات از فعالیت‌های روسیه در اروپا و آمریکا انجام گرفته است، لو دهند.

این افراد که بر روی مسائل مرتبط با روسیه کار می‌کنند گفتند، مراکزی که برای آن‌ها کار می‌کنند نگران این هستند که ترامپ به صورت عجولانه دست به انتشار اسناد محرمانه‌ای بزند که منابع و شیوه‌های جمع‌آوری اطلاعات از روس‌ها را بر ملا کرده و حتی جان جاسوس‌های آن‌ها را به خطر اندازد.

انتهای پیام/





منبع خبر

هیل| اقدامات احتمالی ترامپ در 2 ماه آخر حضور در کاخ سفید بیشتر بخوانید »