یادداشت

شکوفایی صنعت دفاعی

شکوفایی صنعت دفاعی


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ تقویم کشور را وقتی ورق می‌زنیم در هر روز آن عنوان مناسبتی درج شده است که متناسب با آن روز برنامه‌ها و دستاورد‌هایی معرفی و به نمایش گذاشته می‌شود؛ یکی از این روزها، «روز صنعت دفاعی» است که مصادف با ۳۱ مرداد تعیین شده است.

این روز نماد معرفی تلاش‌هایی است که متخصصان کشورمان در حوزه صنعت دفاعی متحمل می‌شوند؛ صنعتی که بعد از انقلاب اسلامی و به‌ویژه در دوران پس از دفاع مقدس به تدریج توانست با اتکا به دانش بومی و توانمندی متخصصان کشورمان، شکوفا شود؛ زیرا این صنعتی است که قبل از انقلاب تقریباً دستاوردی نداشته، چون آن زمان هرآنچه نیاز بوده، وارد می‌شده و اگر هم در بخشی، تولیدی انجام می‌شده، بدون اجازه و نظارت خارجی‌ها نبوده است.

اما پس از شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران و بعد از اینکه کشورمان درگیر جنگی ناخواسته و تحمیلی می‌شود، به تدریج به واسطه نیاز‌هایی که در جبهه داشتیم، اولین گام‌ها برای طراحی و تولید ملزومات دفاعی برداشته می‌شود؛ به عنوان مثال زمانی که عراق با استفاده از موشک‌های ساخت شوروی سابق شهر‌های مختلف کشورمان را موشک‌باران می‌کرد، دست ما برای پاسخ به حملات آن‌ها خالی بود و این مسئله موجب شد تا دست نیاز به سوی کشور‌های لیبی و سوریه دراز کنیم که نتایجی که می‌خواستیم حاصل نشد؛ لذا متخصصان کشورمان خود «آستین همت» را بالا زدند و توانستند با تلاشی شبانه‌روزی موشک تولید کنند؛ موشک‌هایی که امروز موجب شده هراس دشمنان شده و آن‌ها را واداشته است تا بر سر محدودیت این توانمندی در ایران، با مقامات کشورمان «چانه زنی» کنند.

در واقع، چون ارتش ایران قبل از انقلاب فاقد هرگونه سلاح دوربردی همچون موشک بود، این عاملی شد تا در زمان دفاع مقدس قدرت مقابله به مثل ایران در موشک‌باران کشورمان کاهش یابد؛ اما اکنون صنعت دفاعی کشورمان به سطحی از توانمندی دست یافته است که می‌تواند انواع موشک آن هم با سرجنگی‌های متعدد و با قابلیت نقطه‌زنی را به تولید انبوه برساند.

امروز موشک‌های ساخت صنعت دفاعی کشورمان در برد‌های مختلف در حال تولید است که نمونه‌های استفاده عملیاتی از آن را علیه پایگاه‌های ضد انقلاب مستقر در اقلیم کردستان و پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق و مقر داعش در سوریه می‌توان دید.

اما توانمندی‌های صنعت دفاعی فقط محدود به حوزه موشکی نمی‌شود؛ چرا که در بخش ساخت انواع شناور‌های رزمی مانند ناوشکن «دنا»، زیرسطحی، خودروهای تاکتیکی، تجهیزات اپتیکی و… هم، متخصصان این صنعت تولیدات موفقیت‌آمیزی داشته‌اند.

البته ناگفته نمانَد که تمامی این موفقیت‌ها در شرایطی حاصل شده که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تحریم‌های متعدد و سختگیرانه‌‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران توسط کشور‌های غربی به پرچم‌داری آمریکا وضع شده است، ولی نیازی که کشور در دفاع از خود دارد، باعث شد تا علی‌رغم این فشار‌های مضاعف بین‌المللی و بدون اتکا به هیچ کشور و دولتی، نیازمندی‌های دفاعی خود را تا حد امکان تولید کنیم؛ به عبارت دیگر، تهدید ناشی از اعمال تحریم‌ها موجب شد که این تهدید به فرصتی برای ساختن تبدیل شود.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکوفایی صنعت دفاعی بیشتر بخوانید »

حلقه مفقوده؛ مشورت با خبرنگاران در انعکاس اخبار

حلقه مفقوده؛ مشورت با خبرنگاران در انعکاس اخبار


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ تقویم کشورمان را وقتی ورق می‌زنیم در لابه‌لای صفحات تقویم با کلماتی مواجه می‌شویم که بیانگر رخ دادن حادثه یا رویدادی است که با نگاه به آن متوجه آنچه در آن روز رخ داده می‌شویم؛ به عنوان مثال وقتی آخرین ورق تقویم در اسفند را نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که سال نو فرا می‌رسد و به دنبال آن تعطیلات چند روزه همراه با شادی و شعف آغاز خواهد شد یا وقتی تقویم نشان می‌دهد ماه ذی الحجه از ماه‌های قمری روز‌ها آخر را سپری می‌کند، برای شیعیان این مفهوم را می‌رساند که باید پیراهن مشکی‌های خود را حاضر کنند تا با پایان این ماه و فرا رسیدن ماه محرم، رخت عزای حسینی (ع) بر تن کنند.

در واقع ما متناسب با هر رویدادی که در تقویم ثبت شده است، عکس العمل‌های مناسب با آن را انجام می‌دهیم که یکی از این مناسبت ها، در ۱۷ مرداد قرار دارد؛ روزی که در تقویم به عنوان «روز خبرنگار» ثبت شده است؛ لذا به همین مناسبت خبرنگاران که رکن چهارم جامعه محسوب می‌شوند، مورد تجلیل و تعریف دستگاه‌های مختلف قرار می‌گیرند.

اما در رابطه با خبرنگاران به‌ویژه خبرنگاران حوزه دفاعی و امنیتی آنچه به نظر باید مورد توجه قرار گیرد، نوع رفتاری است که با این قشر از جامعه خبرنگاری صورت می‌گیرد؛ بدین معنی که چون حوزه فعالیتی آن‌ها مربوط به مراکز نظامی و کارکنان نیرو‌های مسلح می‌شود، سختگیری‌های بسیاری برای فعالیت خبرنگاران وجود دارد و حتی چه بسا خبرنگاران را به چشم جاسوس نگاه می‌کنند.

خبرنگاران این حوزه بعضاً به‌واسطه همین سختگیری‌ها مجبور هستند پس از مصاحبه با فرماندهان و مسئولان نظامی یا تهیه گزارش از دستاورد‌های دفاعی حتماً قبل از انتشار با مرکز مربوطه هماهنگی داشته باشند و متن مصاحبه یا گزارش را جهت تأیید برای مجموعه مورد نظر ارسال کنند که خب گاهی در این هماهنگی‌ها بخش‌هایی مورد جرح و تعدیل قرار می‌گیرد که خروجی کار خبرنگار بسیار کم اثر می‌شود.

این یک بخش از سختی کار در این حوزه است، اما شاید یکی از موارد قابل توجه برای خبرنگاران حوزه دفاعی این است که بعضاً با نفراتی مواجه می‌شوند که شناخت کافی نسبت به این حوزه ندارند و فقط به دلیل اینکه مدیر رسانه از آن‌ها خواسته، برای پوشش برنامه حضور یافتند؛ یعنی نشان می‌دهد که برای مدیران رسانه فرقی نمی‌کند که خبرنگار قرار است که چه مراسمی را منعکس کند.

علاوه بر این، نکته دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد، موضوع استفاده از نظرات خبرنگاران برای انعکاس رویداد‌ها و اخبار نیرو‌های مسلح است؛ متأسفانه موضوعی که در ارتباط با بازتاب رسانه‌ای فعالیت‌های نیرو‌های مسلح وجود دارد بی نیاز دانستن مسئولان در نیرو‌های مسلح از نظرات مشورتی خبرنگاران فعال در این حوزه است و اگر هم سالی یک بار به بهانه روز خبرنگار، خبرنگاران را دور هم جمع می‌کنند و خبرنگاران نظراتی را عنوان می‌کنند، این نظرات هم فقط شنیده و بعد از اتمام مراسم، فراموش می‌شود.

در حالی که به نظر می‌رسد فرماندهان و مسئولان نیرو‌های مسلح باید یک نفر یا تیمی از خبرنگاران حوزه دفاعی را در کنار خود به عنوان مشاور یا تیم مشورتی داشته باشند؛ در واقع این‌گونه می‌توان گفت که نبود مشاور یا مشاورانی از خبرنگاران دفاعی در کنار فرماندهان برای نحوه انعکاس رسانه‌ای اخبار مورد نظر، همان حلقه مفقوده آن‌ها در تعامل با رسانه‌ها است.

البته در این رابطه ممکن است عنوان شود که برای تعامل و مشورت با خبرنگاران، واحدی به عنوان روابط عمومی وجود دارد؛ در پاسخ به چنین نظری باید گفت که روابط عمومی‌ها بیشتر به دنبال اجرای دستورات سازمانی هستند؛ چرا که اگر اجرا نکنند با توبیخ مواجه می‌شوند؛ پس قدرت به اصطلاح چانه‌زنی را ندارند و حال بگذریم از اینکه نفراتی به عنوان روابط عمومی انتخاب می‌شوند که فاقد دانش علمی این حوزه هستند و آنچه آموخته اند به صورت تجربی بوده است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حلقه مفقوده؛ مشورت با خبرنگاران در انعکاس اخبار بیشتر بخوانید »

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس ـ رحیم محمدی؛ قطعنامه ۵۹۸ که از سوی ایران پذیرفته شد، صدام تصمیم گرفت که برای «دست بالا داشتن» در مذاکرات صلح با جمهوری اسلامی ایران، مناطقی را از کشورمان به اشغال خود دربیاورد؛ از این روی شاهد بودیم که طی روز‌های آخر جنگ تحمیلی، ارتش صدام با حملات سراسری خود بخش‌هایی را از مناطق مرزی در غرب و جنوب غربی را اشغال کرد. به عبارت دیگر سه روز پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران بود که ارتش عراق ۳۱ تیر ۱۳۶۷ مجدد تهاجم خود به ایران را در دو محور کوشک و شلمچه آغاز کرد و در این یورش توانست با لشکر‌های پیاده و زرهی حدود ۳۰ کیلومتر از جاده اهواز – خرمشهر در محور کوشک را دوباره اشغال کند و حتی به پادگان حمید هم رسیدند و در جبهه غربی نیز وارد گیلانغرب شدند و پادگان ابوذر را به اشغال خود درآوردند.

در چنین شرایطی که بیم آن می‌رفت تا دوباره خرمشهر به خونین‌شهر تبدیل شود، عزم رزمندگان کشورمان جزم شد تا درسی مجدد به تجاوزکار بدهند. از این روی برای تنبیه متجاوز همه آن‌هایی که توان داشتند و می‌توانستند در جبهه‌ها حضور یابند، به جبهه‌ها اعزام شدند و البته پیام امام (ره) در سیل اعزام‌های مردمی به جبهه‌ها بسیار مؤثر بود.

روز ۳۱ تیر ۱۳۶۷ زمانی که امام خمینی (ره) از حمله دشمن مطلع می‌شوند از طریق مرحوم حاج احمد آقا پیام مهمی را به فرماندهان اعلام می‌کنند که در بخش از این پیام آمده بود: «این نقطه حیاتی کفر و اسلام است. یعنی نقطه شکست یا پیروزی، یا اسلام یا کفر است و باید متر به متر جنگید و چیزی از هیچ‌کس پذیرفته نیست؛ اینجا نقطه‌ای است که یا موجب می‌شود سپاه دوباره در کشور حیات پیدا کند و یا برای همیشه یک سپاه ذلیل و مرده‌ای شود».

بنابراین زمانی که خبر یورش مجدد ارتش صدام به شهر‌های کشورمان رسید و پس از آن که امام خمینی (ره) پیام مورد اشاره را صادر کردند، جبهه‌ها همانند روز‌های اول جنگ مملو از رزمندگان داوطلبی شد که برای جنگیدن با ارتش عراق آمده بودند.

لذا این حضور عظیم مردمی در روز‌های پایانی جنگ باعث شد تا رویا‌های صدام مبنی بر اشغال مجدد شهر‌های ایران هیچ‌گاه به حقیقت نپیوندد و بر این اساس ارتشی که تا سه راهی حسینیه اهواز آمده بود و می‌رفت تا اهواز را با خطر جدی اشغال مواجه سازد، با مقاومت رزمندگان کشورمان وادار به عقب نشینی و بازگشتن به پشت مرز‌های بین المللی شد و بدین شکل در دهم مرداد ۱۳۶۷ ارتش بعث عراق فرار مفتصحانه دیگری را تجربه کرد.

حضور خیل عظیم مردم در جبهه‌ها که با قرائت پیام امام (ره) به فرماندهان طی روز‌های پایانی جنگ تشدید شد، این پیام را داد که سرنوشت صحنه نبرد در میدان تعیین می‌شود نه در مذاکرات.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت جنگی که در «میدان» تعیین شد بیشتر بخوانید »

«خدامحوری» بعد غالب حماسه‌ورزی در دفاع مقدس

«خدامحوری» بعد غالب حماسه‌ورزی در دفاع مقدس


گروه استان‌های دفاع‌پرس – «جواد صحرایی رستمی» دانشجوی دکترای مدیریت و مولف حوزه دفاع مقدس؛ از بعد عاطفی آیا شیون فرزندی که پدرش در جنگ تحمیلی شهید شده، با بی‌تابی فرزندی که پدرش در جنگ جهانی کشته شده، فرقی دارد؟ آیا فرقی میان دلتنگی و عاشقانه‌ی همسر جوان (تهرانی) با زن (ورشویی) که در خلال جنگ تحمیلی و جهانی مجبور بودند فراق همسران‌شان را تحمل کنند، وجود دارد؟

مکانسیم عاطفه ورزی بیش از آنکه تابع رویداد‌های اجتماعی و سیاسی همچون جنگ باشد؛ وابسته به متغیر ریشه‌داری چون (فرهنگ، سابقه و عمق پیوند عاطفی) بین دو سر رابطه است.

البته نباید فراموش کرد چهارچوب‌های ایدئولوژی و عرفی بر نحوه بروز عواطف و احساسات تاثیرگذار است، اما قادر به از میان بردن جریان عاطفه ورزی نیست. به طور مثال مادر شهید در سال‌های جنگ با این القا که ممکن است شیون او، نوعی ضعف نزد منافقین تلقی شود، از ابراز احساسات در مراسم تشییع فرزندش خودداری می‌کرد، اما به محض آنکه خلوتی اختیار می‌کرد همه مادرانه‌هایش را به پای فرزند شهیدش می‌ریخت.

در بعد حماسه آفرینی و جنگ آوری، آیا تفاوتی بین رزمنده مسلمان ایرانی با سرباز مسیحی ایتالیایی وجود دارد؟ پیش از پاسخ به این سوال باید بدانیم که عمق باور و ایمان به مولفه‌هایی، چون (خدا، رهبر، وطن خاک، خانواده، امنیت و …)، شدت و غلظت حماسه ورزی در میدان جنگ را تعیین می‌کند.

به نظر شما اگر از ناظر بی‌طرف جهانی خواسته شود به حماسه شهید «حسین فهمیده» که زیر تانک رفته و با انفجار نارنجک، راه عراقی‌ها را سد کرده، نمره بدهد، چه نمره‌ای می‌دهد و اگر از او خواسته شود، به انتحار جنگنده‌های تک سرنشین نیروی هوایی ژاپن (کامی کازه‌ها) در انهدام رزم ناو‌های آمریکایی امتیاز بدهد. چه نمره‌ای می‌دهد؟

با این پیش فرض که در شهید فهمیده، مولفه‌های انگیزاننده‌ای، چون عشق به خدا، رهبر و خاک و در خلبان‌های ژاپنی، خاک و میهن، مدخلیت داشته است. قائل بودن به انحصار (عاطفی و حماسی) برای جنگ هشت ساله و اندک شمردن ظرفیت‌های عاطفی و حماسی برای دیگر جنگ‌های تاریخ معاصر، پیامد‌های سویی به دنبال دارد که مهمترین آن‌ها را می‌توان در کتاب، فیلم، سریال، تئاتر و … به تماشا نشست.

شاید ناکامی کشورمان در ارائه اثر فاخر جهانی به خاطر همین نگاه انحصاری باشد که رهبری جمهوری اسلامی در اثر «من و کتاب» به این مهم اشاره داشته‌اند: «کار‌های بزرگی که در این زمینه در کشور‌ها و ملت‌های دیگر وجود دارد، ما اصلا مشــابه آن‌ها را نداریم؛ نه مشابه فرانسوی‌ها، نه مشابه روس‌ها و نه بعضی از ملت‌های دیگر!» قابل توجه است که ثقل توجه یادداشت پیشاروی صرفا به این دو ظرفیت محدود بوده و ظرفیت‌های دیگر، مطمح نظر نیست؛ هرچند نگارنده بر این عقیده هست، بنا به ماهیت جنگ هشت ساله، می‌توان در برخی محورها، تمایزات اساسی بین جنگ تحمیلی با سایر جنگ‌ها قائل بود، لذا ضرورت دارد به جای نگاه انحصارطلبانه، تلاش شود لایه‌های انسانی و اجتماعی که مشترک بین ملیت‌های مختلف است، احصا شود و در معرض دید کاربران جهانی قرار گیرد. آن وقت می‌شود انتظار داشت که در نگاه عاری از انحصار و برتربینی، اقبال جهانی به مطالعه تاریخ جنگمان فراهم شود و لایه‌های انسانی و اجتماعی جنگ در ذهن جهانیان خوش بنشیند و چشمهایشان را بنوازد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«خدامحوری» بعد غالب حماسه‌ورزی در دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

«نقاب» کودتا

«نقاب» کودتا


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس – رحیم محمدی؛ حکومت پهلوی که آخرین روز‌های عمر خود را سپری می‌کرد و آمریکایی‌ها دیگر امیدی به بقای این رژیم نداشتند، تلاش کردند که خود مستقیم وارد عمل شوند تا بلکه همانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۴۲ بتوانند بار دیگر حکومت شاهنشاهی را در ایران نگاه دارند؛ بر این اساس در آخرین روز‌های عمر رژیم پهلوی، آمریکا یکی از افسران خود به نام ژنرال «رابرت هایزر» را به ایران فرستاد تا زمینه اجرای کودتایی را فراهم کند؛ تلاش‌هایی که این فرمانده ارشد آمریکایی داشت، بی نتیجه ماند و وی مجبور شد بدون دست یافتن به هیچ هدفی، به کشور خود بازگردد.

در چنین شرایطی بود که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و آمریکا و متحدانش نیز که تا پیش از آن خود را همه‌کاره ایران می‌دانستند، مجبور شدند ایران را ترک کنند و بدین شکل نفوذی که در کشورمان داشتند را از دست دادند به همین دلیل برای اینکه بتوانند بار دیگر جایگاه از دست رفته خود در ایران را به دست آورند، اقدام به تحریک مردم بخش‌هایی از کشورمان آن‌ها را رو در روی انقلاب اسلامی قرار دهند که البته با شکست خوردن این عده، آمریکایی‌ها و متحدانش به نتیجه‌ای نرسیدند.

اما این تلاش آن‌ها آخرین اقدام علیه انقلاب اسلامی و بازگشت دوباره به ایران نبود، زیرا پس از آن در اقدامی سعی کردند با حمایت از عده‌ای شاه‌دوست (سلطنت‌طلب) زمینه حضور خود را در کشورمان فراهم کنند؛ بدین صورت که با انجام کودتایی انقلاب اسلامی را با شکست مواجه کنند و مجدد آن‌هایی که سال‌ها گوش به فرمان آمریکا و متحدانش بودند، زمام امور را به دست گیرند.

از این روی، اتاق فکری توسط آمریکا و افرادی همچون شاپور بختیار آخرین نخست وزیر پهلوی در پاریس تشکیل یافت و طی آن تصمیم گرفتند طرحی که در زمستان ۱۳۵۸ یکی از هواداران بختیار به نام «قادسی» با عنوان «نقاب» یعنی «نجات قیام ایران بزرگ» تهیه کرده بودند را اجرایی کنند؛ طرحی که آژانس جاسوسی آمریکا (C.I.A) به انجام آن امید زیادی داشت و حتی آن را ضربه نهایی و قطعی بر پیکر نظام نوپای جمهوری اسلامی می‌دانست.

اما همان‌گونه که اقدام نظامی آمریکا برای رهایی کارکنان به گروگان گرفته شده سفارت این کشور توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) در تهران به واسطه طوفان شن در طبس که امدادی الهی بود، با شکست مواجه شد، این بار نیز توطئه کودتا قبل از هر گونه اقدامی شکست خورد و طی عملیاتی در ۱۹ تیر ۱۳۵۹ سران کودتاچی دستگیر و ۱۲۱ نفر از آن‌ها اعدام شدند.

این کودتا که قرار بود با تسخیر پایگاه سوم شکاری همدان آغاز شود با لو دادن طرح یادشده توسط یکی از خلبانانی که برای بمباران جماران انتخاب شده بود، عقیم ماند و بار دیگر مدد الهی یاریگر مردم کشورمان شد؛ چرا که مجریان طرح پیش‌بینی کرده بودند چنانچه مردم قصد مقابله داشته باشند، از کشتن مردم نیز دریغ نکنند؛ بنابر این بار دیگر تقدیر الهی بر این شد تا کودتایی که موفقیت آن توسط طراحان آن حتمی تلقی می‌شد، از جایی که انتظار آن را نداشتند، ضربه بخورد و عوامل آن ناکام بمانند.

اما متأسفانه بعد‌ها این کودتا به اسم کودتای «نوژه» شهرت یافت در حالی که «نوژه» نام یکی از خلبانان پایگاه هوایی همدان بود که هواپیمای آن در کردستان و در درگیری با ضدانقلاب مستقر در این منطقه سقوط کرد و به شهادت رسید به همین دلیل پایگاه یادشده به اسم این شهید مزیّن شد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«نقاب» کودتا بیشتر بخوانید »