یدالله جوانی

به گزارش مجاهدت از مشرق، سردار یدالله جوانی در گردهمایی سیاسی بسیجیان ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس با اشاره به اینکه دشمنان تصور می‌کردند پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلاب چند ماهی بیشتر دوام پیدا نخواهد آورد، اما انقلاب در چهل و چهارمین سال خود است، گفت: انقلاب دشمن دارد و یک نهاد نگهبان و نگهدارنده باید برای آن طراحی شود که با تدبیر امام در سال ۵۸ سپاه تشکیل شد.

سردار جوانی با اشاره به فلسفه وجودی سپاه، افزود: سپاه، پاسداری از انقلاب، اسلام، قرآن، ارزش‌ها و ولایت را برعهده و یک کارنامه درخشانی دارد.

معاون سیاسی سپاه در ادامه سخنان خود هفته دفاع مقدس را یک فرصت مغتنم برشمرد و اضافه کرد: بیش از ۴۰ سال از اغاز جنگ تحمیلی و بیش از ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی می‌گذرد و خیلی از مسائل جنگ باید برای نسل جوان تبیین و تشریح و معارف دفاع مقدس نسل به نسل منتقل شود.

سردار جوانی با بیان این مطلب که رخدادهای روز نباید هفته‌ای مثل دفاع مقدس را به حاشیه برد، گفت: دشمنان و بدخواهان نمی‌خواهند نسل جوان با واقعیت‌های این انقلاب ان طوری که هست، آشنا شوند.

معاون سیاسی سپاه در ادامه با اشاره دیدار مقام معظم رهبری با یک میلیون ایثارگر و پرچمدار حهاد شهادت که به صورت حضور و غیر حضوری برگزار شد، خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب در آن دیدار صرفاً درباره هفته دفاع مقدس سخن گفتند، چون کسی که به تابلوی دفاع مقدس نگاه کند متوجه می‌شد که ریشه برخی از حوادث از کجاست و چگونه باید از آن عبور کرد و مدام مورد توجه نسل جوان قرار بگیرد.

سرمایه گذاری دشمن روی فضای مجازی

سردار جوانی در ادامه با تصریح بر اینکه مهم‌ترین موضوع در مواجه با مسائل، واقعی کردن نگاه‌ها در نسل جوان است، بیان کرد: امروز واقعیتی به نام فضای مجازی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای وجود دارد که دشمن بر روی آن‌ها سرمایه گذاری کرده است.

معاون سیاسی سپاه در ادامه به تشریح واقعیت‌ها در جامعه پرداخت و گفت: برخی‌ها در عالم واقعیت زندگی می‌کنند، اما عده‌ای هم هستند که ذهنیت آن‌ها با واقعیت فاصله دارد و یک حالت رباتیک داشته و ذهنشان ساخته و پرداخته فضای مجازی است.

سردار جوانی گفت: دشمن بارها ما را تهدید به جنگ نظامی می‌کند اما جرأت حمله ندارد چون می‌داند نیروهای مسلح به نقطه‌ای از اقتدار و قدرت رسیدند که اگر حمله کند به ضرر خودش است دشمن این واقعیت را می داندکه اقتدار موشکی، دریایی، زمینی و فرهنگ عاشورایی ایران یک واقعیت است.

این تحلیل گر ارشد مسائل سیاسی اضافه کرد: اصلاح و رویه‌های اجرایی در دولت جدید و جدی گرفتن سیاست‌های نظام در حوزه اقتصادی و پیدا کردن راه حل اصلی مسائل و چشم دوختن به توان داخلی و ظرفیت‌ها در منطقه، دشمن را به وحشت انداخت. اجلاس شانگها ی، احیای ظرفیت‌های طبیعی درآمدزا، دشمان را در جنگ اقتصادی هم با شکست مواجه کرد و ایران به سمت شکوفایی اقتصادی در حرکت است. حتی توطئه‌های دشمن در جنگ‌های نیابتی با دلاورمردی های شهدای مدافع حرم مثل حاج قاسم شکست خورد.

سردار جوانی در ادامه با اشاره به اینکه امروزه دشمن برای شکست انقلاب برنامه‌های خود را تغییر داد، افزود: دشمن تنها راه شکست انقلاب را بهم ریختن اوضاع داخلی و به چالش کشیدن نظام و نیروهای انقلابی، نیروی انتظامی و نظامی به دست نیروهای داخلی آن هم در یک جنگ شناختی و فرهنگی می‌داند.

معاون سیاسی سپاه گفت: دشمن تصور می‌کرد مشکلات اقتصادی مردم را به خیابان‌ها می‌کشاند اما محاسباتش اشتباه بود. برای همین در حوادث اخیر، دشمن به بهانه تظلم خواهی و دفاع از زن، دست به روایت‌های جعلی علیه نظام زد که مردم می‌دانند که هیچ وقت آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی دلسوز زن ایرانی نیستند.

سردار جوانی با بیان اینکه در این حوادث منافقین و سطلنت‌ها هم به میدان آمدند خاطرنشان کرد: اما جدا از اینها، عده‌ای تحت تأثیر القائات شبکه‌ها دچار خطای محاسباتی شدند که باید در این مورد جهاد تبیین صورت بگیرد.

معاون سیاسی سپاه با بیان اینکه در این ماجرا کسی که مظلوم واقع شده است نظام و مدافعین نظام هستند، اضافه کرد: اما دشمن با تحریف و دروغ و وارانه نمایی واقعیت‌ها، افکار جوانان را مورد حمله قرار داد.

سردار جوانی با بیان اینکه نظام اسلامی، یک نظام مردمی است و کرامت زن را احیا کرده است، خاطرنشان کرد: اگر کسی قبل از انقلاب را نگاه کند می بیند که زن پس از انقلاب دارای ارزش و کرامت شد.

ضرورت جهاد تبیین برای مقابله با جنگ شناختی

تمعاون سیاسی سپاه با اشاره به راهپیمایی خیره کننده اخیر مردم در دفاع از نظام و بابیان اینکه دشمن به خاطر بصیرت و دشمن شناسی مردم تیرش به سنگ خورد، اضافه کرد: در جنگ شناختی جای ظالم و مظلوم عوض می‌شود برای همین برای مقابله با جنگ شناختی و رسانه جهاد تبیین داشت.

سردار جوانی در ادامه به آسیبات جنگ شناختی دشمن علیه نظام اشاره و خاطرنشان کرد: باید این آسیب‌ها توسط متولیان و دستگاه‌های مختلف شناسایی و رفع شود.

معاون سیاسی سپاه با بیان اینکه برخی از آسیبات ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی دارند، گفت: باید در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی اصلاحاتی را انجام داد تا نگاه برخی از مردم در مواجه با رفتارهای سلبیرتی ها نگاه واقعی باشد. برای همین دشمن با دروغ در تلاش است تا بین انقلاب و دهه هشتادی فاصله بیندازد.

معاون سیاسی سپاه در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه دفاع مقدس یکی از واقعیت‌های مهم کشور است، گفت: دفاع مقدس نشانی از پویایی، کارآمدی نظام دینی و رهبری الهی است که یک دوره نورانی در تاریخ ملت ایران است که در گذشته سابقه ندارد.

به گفته سردار جوانی هر کسی که برای نظام هزینه سازی می‌کند یا حرفی علیه نظام میزند باید پاسخگوی این رفتار خود باشد.

سردار جوانی با بیان این مطلب که دشمنان به دنبال تحریف، دروغ و شبهه افکنی در معارف دفاع مقدس هستند، خاطرنشان کرد: امروزه طراحان نقشه‌های شوم و شیطانی دست به تحریف وارنه نمایی معارف دفاع مقدس می‌زنند که رهبر معظم انقلاب فرمودند خطر تحریف در کمین معارف دفاع مقدس است.

معاون سیاسی سپاه در ادامه با تاکید بر اینکه باید از حماسه افرینان و کسانی که با نگاه تکلیف مدارانه مبتی بر بصیرت و دشمن شناسی وارد یک نبرد عاشورایی شدند و حضرت امام را یاری و توطئه علیه جمهوری اسلامی را با شکست کردند، تجلیل کرد، افزود: مهاجم به ظاهر عراق بود، اما پشت سر عراق، آمریکایی‌ها و شوروی سابق، صهیونیست‌ها، اروپایی و دولت‌های مرتجع بود؛ و عده‌ای هم در داخل به نام منافقین ساله ادر کنار صدام بعثی بودند. هدف آنان یک چیز بیشتر نبود که پرچمی که به نام دین برافراشته را به زمین بزنند، ملتی که با نام خدا قیام کرده را سرکوب کنند و ایران که ظرفیت و زمینه ساز ظهور را دارد تسویه و مجدد این کشور وابسته آمریکا و اروپا شود.

سردار جوانی تصریح کرد: دشمن هرچقدر هم توانمند باشد، وقتی ملتی با تکیه بر معنویت و قدرت ایمان، مقاومت باشد و رهبری الهی که پرچمدار الهی است را یاری کند نمی‌تواند با آن ملت مقابله کند.

معاون سیاسی سپاه با اشاره به اینکه دشمن اصلی این انقلاب نظام سلطه آمریکا است، گفت: دلیل دشمنی آمریکا با ایران شبیه دشمنی فرعون با حضرت موسی (ع) است. هرکسی در راه خدا حرکت کند طبق سنت الهی، دشمن جلوی راهش قرار میگرد. برای همین باید در جنگ شناختی اهداف دشمن را تبیین کرد.

حوادث اخیر کشور محصول جنگ شناختی دشمن است

سردار جوانی در ادامه با بیان اینکه دشمن چشم دیدن پیشرفت کشور ایران را ندارد افزود: این حوادث اخیر محصول جنگ شناختی است و راهبرد مقابله با این جنگ شناختی جهاد تبیین است که بنا برفرموده رهبر معظم انقلاب جهاد تبیین یک فرضیه قطعی و فوری است.

معاون سیاسی سپاه با تصریح بر اینکه نظام در چهل و چهار سال در رویایی با دشمنان سرسخت، حوادث را پشت سر گذاشته است و دشمن احساس شکست‌های سنگین می‌کند ونگرانی‌های روز افزون از آینده دارد، تاکید کرد: دشمن انقلاب اسلامی را در حال بالندگی و اوج می‌بیند. و به فرموده رهبر معظم انقلاب آینده انقلاب روشن است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یدالله جوانی کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی تحت عنوان «تنها راه پیش روی صهیونیست‌ها کدام است؟» نوشت: 

«تل‌آویو شب بسیار سختی را سپری کرد.» این جمله «نفتالی بنت» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی را که صبح روز جمعه، ۱۹ فروردین در واکنش به عملیات شب قبل در تل‌آویو به زبان آورد، به خاطر بسپارید؛‌ جمله‌ای که در آینده به احتمال بسیار قوی به این صورت تکرار خواهد شد: «تل‌آویو روزها و شب‌های بسیار سختی را سپری می‌کند!»

عملیات قهرمانانه و بی‌نظیر یک جوان فلسطینی مظلوم و بزرگ شده در اردوگاه آوارگان فلسطینی،‌ که به تعبیر «احمد الابراهیمی» عضو هماهنگ‌کننده جبهه مقابله با عادی‌سازی روابط با دشمن صهیونیستی، تمامی معادلات را بر هم زده؛ نشان می‌دهد مبارزه فلسطینی‌ها با رژیم صهیونیستی وارد مرحله جدیدی شده است. عملیات‌های پی‌درپی فلسطینی‌ها در درون سرزمین‌های اشغالی، موجی از وحشت را در میان صهیونیست‌ها از یک‌سو، و موجی از خوشحالی را در میان فلسطینی‌ها و طرفداران‌شان از دیگر سو به دنبال داشته است.

در سلسله عملیات‌های انجام شده تاکنون، ‌تعدادی صهیونیست با هویت اغلب نظامی کشته و زخمی شده‌اند. روند قدرت‌یابی فلسطینی‌های مظلوم برای مقابله با اشغالگران، روندی غیر قابل کنترل و توقف‌ناپذیر شده است. تمامی گروه‌های مقاومت فلسطینی در واکنش به عملیات اخیر در تل‌آویو، با صدور بیانیه‌ها یا انجام مصاحبه از سوی شخصیت‌های برجسته آنان،‌ بر یک نکته مشترک تأکید کرده و آن، اینکه «عملیات تل‌آویو واکنش طبیعی به جنایات رژیم صهیونیستی بود.» تأکید دیگر در این بیانیه‌ها و اظهارنظرها، ادامه مبارزه با رژیم صهیونیستی تا رسیدن به یک هدف مقدس و آن هم آزادی فلسطین است.

طارق سلمی، سخنگوی جنبش جهاد اسلامی در پی عملیات تل‌آویو می‌گوید: «عملیات تل‌آویو بیانگر پایبندی ملت فلسطین به سرزمین خود و تلاش ملت برای آزادی آن از چنگال رژیم غاصب صهیونیستی است. ملت فلسطین تسلیم و عقب‌نشینی نخواهد کرد و به جهاد و مبارزات تا آزادسازی اراضی ادامه خواهد داد.»

فلسطینی‌ها بیش از هر زمان دیگر به آزادی فلسطین و قدس شریف امیدوار شده‌اند. این امیدواری برای آزادی سرزمین اشغال شده فلسطین از بحر تا نهر، ‌یک پیام واضح و قطعی برای صهیونیست‌های اشغالگر دارد و آن، اینکه «اشغالگران باید بروند!» محمد شلح، عضو ارشد جنبش جهاد اسلامی فلسطین در پی عملیات قهرمانانه تل‌آویو، ‌ضمن تبریک این عملیات و اشاره به خیانت سران کشورهای عربی همراه شده با رژیم صهیونیستی گفت: «ما در حال نزدیک شدن به پیروزی هستیم و اشغالگران در سرزمین فلسطین جایی ندارند.»

اما نکته بسیارمهم، ‌آنکه رژیم صهیونیستی در کنار این وضعیت بسیار شکننده و غیرقابل کنترل در درون سرزمین‌های اشغالی، ‌دچار ضعف و ناتوانی شدید و انکارناپذیر در مقابله با چالش‌های جدی امنیتی خود در محیط منطقه‌ای شده است. روند تحولات در منطقه و قدرت‌یابی فوق‌العاده بالای محور مقاومت، به طور کلی موازنه قدرت را به ضرر این رژیم غاصب و کودک‌کش تغییر داده و این روند، ‌نه تنها بازگشت‌ناپذیر بوده، بلکه در گذر زمان تمام راه‌های تنفسی صهیونیست‌ها را مسدود خواهد کرد. تکیه‌گاه‌هایی که رژیم صهیونیستی در هفت دهه گذشته با پشتوانه آنها، به انواع جنایت و آدم‌کشی ‌دست می‌زد، ‌یکی پس از دیگری در حال سست شدن و فروریختن هستند.

آمریکا روند افول بازگشت‌ناپذیر را طی می‌کند و هیچ چاره‌ای جز فرار از کل منطقه‌،‌ همانند فرار خفت‌بار از افغانستان ندارد. کشورهای اروپایی و همچنین خود آمریکا، ‌به شدت درگیر بحران و جنگ اوکراین شده و این جنگ، علاوه بر آشکارسازی ضعف‌های غرب، ‌سایش بیشتر قدرت‌های غربی را رقم می‌زند و در این میان، امنیت رژیم صهیونیستی را از اولویت کشورهای اروپایی خارج می‌کند.

متحدان منطقه‌ای رژیم صهیونیستی که با آشکارسازی و عادی‌سازی روابط با این رژیم، ‌در توهم قدرت‌یابی به سر می‌برند، بیش از هر زمان دیگری برای ادامه حیات دچار ضعف و ناتوانی شده‌اند. بنابراین با یک نگاه راهبردی و آینده‌پژوهانه می‌توان گفت، رژیم صهیونیستی بسیار زودتر از آنچه تصور می‌شد، به زمان فروپاشی خود نزدیک شده است.

اگر در بیش از هفتاد سال گذشته، این فلسطینی‌های مظلوم و بی‌پناه بودند که هر شب را به سختی سپری می‌کردند، اکنون نوبت سختی کشیدن‌های پی‌درپی، به صهیونیست‌های اشغالگر رسیده است. واقعیت آن است که اشغالگران دنیاپرست،‌ قدرت تاب‌آوری در برابر این سختی‌ها و آمادگی برای پذیرش مرگ را ندارند. بنابراین تنها راه پیش روی صهیونیست‌ها و اشغالگران سرزمین فلسطین،‌ تن دادن به مهاجرت معکوس و فرار از سرزمینی است که آن را اشغال کرده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان «اقتصاد ایران در قرن جدید چه راهی می‌رود؟» نوشت: 

سال نو و قرن جدید بر ملت ایران مبارک باد. قرن گذشته برای مردم بزرگ ایران از نظر اقتصادی، با وجود بسیاری از پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قرن پیچیده‌ با مشکلات و تنگناهای معیشتی برای بخش قابل توجهی از مردم ایران بود.

این مشکلات و سختی‌های معیشتی برای مردم، به گونه‌ای بود که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی سال ۱۴۰۱، در یک ارزیابی عالمانه و واقع‌بینانه از فراز و فرودها، تلخی‌ها و شیرینی‌های سال۱۴۰۰ به عنوان آخرین سال قرن، بدترین تلخی سال ۱۴۰۰ را، درد و رنج مردم در مشکلات معیشتی دانسته و فرمودند: «تلخی‌هایی هم داشتیم که از بین همه تلخی‌ها آنی را که از همه به نظر من سخت‌تر و مهم‌تر است عرض می‌کنم و آن، تنگی معیشت مردم، مسئله گرانی‌ها و تورم و این چیزها بود که خب باید حتماً علاج بشود.»

پرسش اصلی آن است که آیا در قرن جدید و سال ۱۴۰۱، اقتصاد ایران در مسیر حل مشکلات و رفع چالش‌ها و ایجاد گشایش در رفاه و معیشت مردم حرکت خواهد کرد و پس از یک قرن به بیراهه رفتن، به راه درست راه می‌یابد یا مردم همچنان در سال نو و اولین سال از قرن جدید شاهد افزایش مشکلات اقتصادی و بیشتر شدن تنگناهای معیشتی خواهند بود؟

سؤال بسیار روشن است؛ اقتصاد ایران چه راهی را می‌رود؟ آیا اقتصاد ایران راه درست خود را پیدا کرده، یا در سال نو و قرن جدید در همان بیراهه مشکل‌ساز و چالش‌آفرین ادامه مسیر داده و در پایان سال ۱۴۰۱ مشکلات اقتصادی کشور و تنگناهای معیشتی مردم به مراتب بیشتر از گذشته خواهد بود؟

ارزیابی و پیش‌بینی نگارنده این سطور آن است که اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته را طی خواهد کرد و بر همین اساس در سال ۱۴۰۱ امید فراوان برای گشایش در معیشت مردم وجود دارد.

ممکن است سؤال شود که منطق این ارزیابی و پیش‌بینی چیست؟ برای فهم منطق این ارزیابی و پیش‌بینی و همچنین تأیید یا رد این منطق باید روند حرکت اقتصاد ایران در یک صد سال گذشته را بررسی کرد. در نیمه اول قرن گذشته و در دوران رژیم پهلوی، اقتصاد ایران از بنیان و اساس گرفتار مشکلات ساختاری شد و خروجی آن در انتهای این رژیم شکل‌گیری یک اقتصاد نفتی و دولتی وابسته بود.

با انقلاب اسلامی اگرچه تحول اساسی در سطح زندگی رفاه و معیشت مردم پدید آمد، ولی به دلیل وارد نشدن تفکر و اندیشه و مدیریت انقلابی به حوزه اقتصاد مشکل اساسی و بنیادین و ساختاری اقتصاد ایران، یعنی اقتصاد نفتی و اقتصاد دولتی نه‌تنها حل نشد؛ بلکه این دو مشکل تولیدکننده ده‌ها مشکل دیگر از قبیل رانت، فسادهای اقتصادی و فاصله‌های طبقاتی، تبعیض و بی‌عدالتی شد و از این ناحیه هم کشور و ملت آسیب دید و هم کارآمدی جمهوری اسلامی و جریان انقلابی در حوزه اقتصاد با چالش مواجه شد.

این هزینه‌های سنگین در حالی به نام جمهوری اسلامی و جریان انقلابی در ۴۳ سال گذشته فاکتور شد که عمدتاً مدیریت اصلی اقتصاد کشور به ویژه پس از جنگ در دست جریان با تفکر غیر انقلابی و غرب‌گرا بود.

الگوهای پیشرفت اقتصادی در دولت‌های مرحوم هاشمی، آقای خاتمی و آقای روحانی، دارای مبانی و اصول یکسان بود و این الگوها در اجرا با سیاست‌های کلان نظام در حوزه اقتصاد همخوانی لازم را نداشت. اگر در سال‌های پس از جنگ سیاست‌های اقتصادی اعلامی نظام و به ویژه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی دولت‌ها جدی گرفته می‌شد، به طور قطع بسیاری از مشکلات کشور در حوزه اقتصاد حل شده بود.

دلیل اصلی جدی گرفته نشدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و شعارهای سال در دولت‌ها فاصله داشتن دولتمردان و کارگزاران اقتصادی کشور با تفکر، اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی بود. تجربه ۴۳ سال گذشته این نظریه را ثابت کرد که سه‌گانه «تفکر، روحیه و مدیریت انقلابی» اکسیر حل مشکلات در تمامی حوزه‌ها و شاه‌کلیدی برای باز کردن تمامی قفل‌هاست.این اکسیر و کیمیای بی‌بدیل کارآمدی خود را با تولید قدرت در حوزه‌های دفاعی، امنیتی و گسترش نفوذ منطقه‌ای به اثبات رساند.

بدون تردید اگر سه‌گانه «اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی» در سال‌های پس از انقلاب بر اقتصاد ایران حاکم شده بود، هم اکنون کشور و ملت به موازات اقتدار دفاعی از اقتدار اقتصادی هم برخوردار بود؛ اما متأسفانه جریان غیر انقلابی غرب‌گرا تحت عناوین مختلف و با شگردهای خاص خود نه تنها به جریان انقلابی اجازه ورود به حوزه مدیریت کلان اقتصاد را نداد؛ بلکه تنها راه حل مشکلات اقتصادی کشور را فاصله گرفتن از شعارهای انقلابی و سازش با آمریکا اعلام کرد.

در حالی که تفکر و مدیریت انقلابی و جهادی در حوزه‌های وارد شده کارآمدی خود را اثبات کرده بود، برخی از چهره‌های برجسته سیاسی فاصله گرفته از اندیشه و روحیه انقلابی در جامعه این چنین القا کردند که سیاست‌ها و رویکردها و شعارهای انقلابی عامل اصلی مشکلات کشور است! با چنین فضاسازی در جامعه علیه اندیشه و جریان انقلابی بود که در سال ۱۳۹۲ شعار مذاکره با کدخدای جهان، یعنی آمریکای جهانخوار و شیطان بزرگ به عنوان راه حل مشکلات اقتصادی کشور از سوی دکتر حسن روحانی مطرح و مورد اقبال واقع شد.

با رأی‌آوری تفکر و ادبیات تولید شده در کشور پس از توافق برجام، بخشی از جامعه در انتظار تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی، پایان دوره بیکاری جوانان، ایجاد رفاه عمومی و بی‌نیازی مردم از گرفتن یارانه بودند که در نهایت مردم سخت‌ترین شرایط اقتصادی و تنگناهای بی‌سابقه معیشتی را در سال هشتم دولت آقای روحانی تجربه کردند.

البته پیش آمدن چنین وضعیتی از نظر آگاهان و دلسوزان کشور قابل پیش‌بینی بود؛ اما اینکه چرا یک جریان سیاسی کشور را به این نقطه رساند و انگیزه‌هایش چه بود و چه اهدافی را دنبال می‌کرد، بحث‌های فراوان دارد که فعلاً مجال پرداختن به آن نیست. به هر حال آن هشت سال سپری شد و تجربه ارزشمندی را برای کشور، مردم و جریان‌های سیاسی به یادگار گذاشت.

مردم با توجه به همین تجربه پر هزینه در انتخابات سال ۱۴۰۰ با وجود تبلیغات فراوان علیه جریان انقلابی به این جریان اعتماد کرده و اکنون دولت سیزدهم با برخورداری از رئیس‌جمهوری با اندیشه، روحیه و مدیریت انقلابی قوه مجریه را در اختیار دارد.

برجسته‌ترین این ویژگی‌ عناصر اصلی این دولت و به ویژه رئیس آن تعهد به اجرای سیاست‌های کلان نظام و به ویژه سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، مبارزه با مفاسد اقتصادی در هر شکل آن و پیاده‌سازی شعارهای سال است. همراهی و همدلی دو قوه مقننه و قضائیه با دولت از یک سو و آنچه از رفتار و اقدامات و تصمیمات دولت سیزدهم در هشت ماه گذشته مشاهده شد از دیگر سو نشان می‌دهد، این دولت از انگیزه‌ها و توانایی‌های لازم برای جهت دادن اقتصاد کشور به راه درست طبق تدابیر سیاست‌ها و فرامین رهبر حکیم انقلاب اسلامی برخوردار است.

حضرت امام خامنه‌ای‌(مدظله‌العالی) در چند دهه گذشته با تشخیص درست مشکلات اقتصادی کشور و ریشه‌های آن همواره و از جمله در انتخاب شعارهای سال راهبردهای مناسب برای عبور از این مشکلات را ارائه کرده؛ ولی به دلایل پیش گفته آن اهتمام و جدیت شایسته و بایسته از سوی مسئولان کشور برای ریشه‌کنی این مشکلات مشاهده نشد.

رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبتنی بر نگاه کارشناسانه در سال‌های اخیر برای عبور دادن کشور از مشکلات اقتصادی بر موضوع «تولید» تأکید خاص داشته و در چندین سال متوالی «اقتصاد» و «تولید» را محور اصلی شعارهای سال قرار دادند. بر همین اساس در پیام نوروزی خود بر موضوع «تولید» با دو قید جهت‌دهنده تأکید کرده و سه‌گانه «تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین» را به عنوان شعار سال ۱۴۰۱ اعلام فرمودند. اما نکته بسیار مهم و تأییدکننده موضوع اصلی این نوشتار ارزیابی و پیش‌بینی رهبر حکیم انقلاب اسلامی از چگونگی مواجهه و رفتار دولت در قبال شعار سال ۱۴۰۱ است.

ایشان در پیام نوروزی پس از اعلام شعار سال فرمودند: «البته این دولت با وضعی که من مشاهده می‌کنم با تحرکی که رئیس‌جمهور محترم و همکاران ایشان دارند، ان‌شاءالله پیشرفت خواهد کرد؛ یعنی این شعار روی زمین نخواهد ماند.»

قضاوت رهبر معظم انقلاب اسلامی مبتنی بر مشاهدات و اقدامات اساسی دولت سیزدهم در مدت هشت ماه گذشته است.

افراد مطلع از شرایط اقتصادی کشور در زمان انتقال و جابه‌جایی دولت به خوبی می‌دانند که دولت سیزدهم با همان اکسیر سه‌گانه «تفکر، روحیه و مدیریت انقلابی» کشور را از گرفتار شدن به یک بحران سنگین اقتصادی که زمینه‌هایش را دولت دوازدهم به صورت خواسته یا ناخواسته فراهم کرده بود، عبور داد.

این اقدام انقلابی دولت که در جای خودش به تبیین و تشریح نیاز دارد، به علاوه مجموعه اقدامات مهم دیگر که در این مدت کوتاه انجام داده، همگی حکایت از آن دارد که اقتصاد ایران در قرن جدید راهی متفاوت از قرن گذشته خواهد داشت و این راه کشور و ملت ایران را به حول و قوه الهی به شکوفایی اقتصادی و اقتدار اقتصادی خواهد رساند؛ همانطور که در پرتو همین اکسیر بی‌بدیل اکنون کشور از اقتدار دفاعی و قدرت بازدارندگی در برابر هر نوع تهدید نظامی برخوردار است.

در پایان ذکر این نکته لازم است که حرکت دادن اقتصاد ایران به راه درست در قرن جدید قطعاً با موانع و چالش‌های بزرگی مواجه خواهد شد. جریان انقلابی و تمامی نیروهای دلسوز کشور و ملت باید با هوشمندی و نهایت قاطعیت از این موانع عبور کنند. در میان موانع سر راه انجام اصلاحات بنیادین اقتصادی، دو مانع اساسی زیر را باید جدی‌تر گرفت:

۱ـ باندهای مافیایی در لایه‌ها و بخش‌های مختلف اقتصاد کشور که به دلیل تعارض منافع در برابر هر نوع اصلاح به مقاومت و کارشکنی دست می‌زنند.

۲ـ جریان‌های غرب‌گرا و تمامی کسانی که شکوفایی اقتصادی ایران مبتنی بر تفکر انقلابی را شکست نظریه‌های سیاسی خود ارزیابی می‌کنند.