یمن

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای



ترامپ با تصمیم به کاهش قیمت نفت به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه به قدرت بازگشت و خواستار افزایش عرضه از سوی عربستان سعودی و رقیب آن، صنعت داخلی نفت و گاز ایالات متحده شد، که این‌بار، سعودی دست برتر را دارد.

سرویس جهان مشرق؛ اندیشکده‌ی «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل»، در مقاله‌ای(به تاریخ ۱۲ می) به بهانه‌ سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، یکی از بده‌بستان‌های مهم اقتصادی و اقتصاد سیاسی را که در این سفر نهایی می‌شود، بررسی کرده است. نویسنده این مقاله، کلیتون سیگل، عضو ارشد و صاحب کرسی جیمز آر شلزینگر در حوزه‌ی انرژی و ژئوپلیتیک در مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل در واشنگتن دی سی است.

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

با تولید نفت بیشتر توسط عربستان، ترامپ همین حالا هم پیروزی بزرگ سعودی خود را به دست آورده است.

سفر دو روزه رئیس جمهور ترامپ به عربستان سعودی بر توافقات دوجانبه، از جمله تعهد عربستان برای سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده تمرکز داشت. همکاری در مورد توافق‌های تسلیحاتی و برنامه هسته‌ای غیرنظامی برای ریاض نیز از دیگر دستور کارهای این سفر بود. ترامپ و محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، قطعا در مورد نقاط ملتهب منطقه‌ای از جمله غزه، یمن و ایران نیز مذاکره کرده اند.

اما حتی قبل از ترک واشنگتن، ترامپ قبلا یک پیروزی مهم را از ریاض به شکل تولید نفت خام اضافی که به کاهش قیمت نفت کمک کرده، تضمین کرده بود.

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

بازار نفت در اوایل ماه آوریل، زمانی که یک زیرمجموعه از هشت عضو گروه تولیدکننده اوپک+ (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) اعلام کرد که عرضه را به سه برابر میزان پیش‌بینی شده افزایش خواهد داد، شگفت زده شد. چرا که ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بیش از یک سال با جدیت کار کرده بود تا عرضه نفت را پایین نگه دارد-دو بار برنامه‌ای را به تعویق انداخت تا به تدریج بشکه‌ها را اضافه کند تا زمانی که بازار به اندازه کافی قوی باشد تا از این حرکت پشتیبانی کند. ناگهان، در اوایل آوریل (در حالی که بازارهای مالی از جنگ تجاری رنج می بردند)، گروه تولیدکننده اعلام کرد که تولید ماه مه را ۴۱۱,۰۰۰ بشکه در روز افزایش خواهد داد—سه برابر حجم اعلامی قبلی. و فقط در هفته گذشته، این میزان دو برابر شد، و نرخ عرضه سریع‌تر در ماه ژوئن را حفظ کرد.

این تغییر جهت را که گروهی به رهبری عربستان سعودی به سقوط قیمت نفت کمک کرده است، چه چیزی توضیح می‌دهد؟ کارشناسان توجیهات نه‌چندان قانع‌کننده‌ای را ارائه کرده‌اند، مانند مجازات قزاقستان و عراق به خاطر “فریب” در سهمیه‌های تولیدی خود. اما توضیح محتمل‌تر، ساده ترین توضیح است—برای جلب توجه ترامپ با هزینه نسبتا کم.

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

ترامپ با تصمیم به پایین آوردن قیمت نفت به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه به قدرت بازگشت و خواستار افزایش عرضه از سوی عربستان سعودی و صنعت داخلی نفت و گاز ایالات متحده شد. یکی در موقعیت خوبی برای تحویل است؛ دیگری نمی تواند، حتی اگر بخواهد.

برای شرکت‌های نفتی آمریکایی، ترامپ به دنبال “آزاد کردن” عرضه بیشتر از طریق مقررات‌زدایی تهاجمی و صدور سریع مجوزها است. اما شرکت‌های نفتی آمریکایی، که همین حالا هم رکورد بیش از ۱۳ میلیون بشکه در روز را تامین می کنند، نمی‌توانند بدون ناامید کردن سهامداران خود، بیشتر از این کار کنند. به این دلیل که میانگین کف قیمت (اصطلاحا مایه به مایه) برای چاه‌های نفتی جدید ایالات متحده ۶۵ دلار در هر بشکه است، که بالاتر از محدوده مورد علاقه ترامپ یعنی بین ۵۰ تا ۶۰ دلار در هر بشکه است.

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

برای سرمایه گذاران راهبرد “تسلط بر انرژی” مهم نیست؛ آن‌ها سود سهام انرژی را می‌خواهند به همین دلیل است که بیشتر بحث در دور اخیر مذاکرات درآمدی بین شرکت‌ها بر این متمرکز بود که آیا اپراتورها می‌توانند پرداخت سود سهام و برنامه‌های خرید متقابل سهام خود را در محیط جدید با قیمت‌های پایین‌تر حفظ کنند.

به دلیل الزامات سختگیرانه‌ی شرکت‌ها برای جذاب نگه‌داشتن بازار سهام خود، تولیدکنندگان نفتی ایالات متحده در حال حاضر در پاسخ به کاهش قیمت، روند تولید را کند کرده‌اند: شرکت‌ها از دکل‌های حفاری کم‌تر و پرسنل کم‌تری برای استحصال استفاده می کنند، در حالی که مدیران شرکت‌ها در هزینه‌کرد محافظه‌کارانه‌تر عمل می کنند.

عربستان سعودی هم توانایی و هم انگیزه‌ای برای افزایش عرضه در این مرحله دارد. عربستان نزدیک به ۳ میلیون بشکه در روز ظرفیت اضافی دارد که در سال‌های اخیر با هدف افزایش قیمت‌ها از شبکه خارج شده است

از سوی دیگر، عربستان سعودی هم توانایی و هم انگیزه‌ای برای افزایش عرضه در این مرحله دارد. عربستان نزدیک به ۳ میلیون بشکه در روز ظرفیت اضافی دارد که در سال‌های اخیر با هدف افزایش قیمت‌ها از شبکه خارج شده است. و ریاض می داند که نفت شیل آمریکا باید فعالیت خود را در بحبوحه‌ی کاهش قیمت، کاهش دهد. با تحویل بشکه‌های بیشتر، یک امتیاز برد-برد را به ترامپ ارائه می دهد و بخشی از سهم بازار خود را که در سال‌های اخیر به صادرکنندگان ایالات متحده واگذارده بود، بازپس می گیرد.

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای

با این حال، برای تضمین پیروزی در رسیدن به هدف قیمت پایین‌تر نفت، ترامپ همچنین به یک دستاورد ژئوپلیتیکی هم نیاز خواهد داشت-جلوگیری از التهابات نظامی در خلیج فارس.

این امر پنهانی نیست که ترامپ برای رسیدن به توافقی با تهران که تنش‌ها را با واشنگتن کاهش دهد، متمایل است؛ همین امر، انگیزه‌ی چندین دور مذاکرات دیپلماتیک است که در هفته‌های اخیر میان واشنگتن و تهران برگزار شده است.

با این حال، اسرائیل ممکن است برنامه‌های دیگری داشته باشد.

اسرائیل، مصمم به این که به حمایت ایران از نیروهای نیابتی که علیه اسراییل می جنگند، می داند که جمهوری اسلامی چقدر در برابر اختلال در صادرات نفت و تامین سوخت داخلی خود آسیب‌پذیر است.

ترامپ همین حالا هم به واسطه‌ی تولید نفت بیشتر توسط عربستان سعودی، که به نوبه خود از حمایت ترامپ و رقابت موثرتر علیه شرکت‌های نفتی ایالات متحده بهره مند خواهد شد، پیروزی آسانی کسب کرده است. برای حفظ کاهش قیمت نفت، ترامپ همچنین به اسرائیل نیاز دارد تا دارایی‌های نفتی آسیب‌پذیر ایران را تحت آتش خود بگیرد. در حالی که بیشتر توجه به تاسیسات هسته‌ای ایران متمرکز است، این دارایی‌های نفتی کشور است که یک آسیب‌پذیری بنیادین برای جمهوری اسلامی است. بدون صادرات نفت خام و بنزین فرآوری‌شده داخلی، کشور تعطیل خواهد شد.

و مهم‌ترین تاسیسات نفتی ایران، از جمله ترمینال صادرات جزیره خارک و بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های ایران در محدوده توانایی‌های حمله اسرائیل قرار دارند، همانطور که در حملات دوربرد آن علیه اهداف ایرانی در اکتبر گذشته نشان داده شده است.

سناتور لیندزی گراهام هفته گذشته به این آسیب‌پذیری اشاره و از طریق رسانه‌های اجتماعی به اسرائیل توصیه کرد: “خیلی وقت پیش باید حمله‌ی سخت به ایران مد نظر قرار می گرفت. خیلی طول نمی‌کشد که ایران از تجارت نفت خارج شود. ” احتمال سقوط بازار نفت – از رکود اخیر تا افزایش احتمالی—نه از حمله اسرائیل به نفت ایران، بلکه از واکنش بالقوه ایران ناشی می شود. اوپک به راحتی می تواند قطع صادرات روزانه ۱.۵ میلیون بشکه ایران را پوشش دهد، اما هیچ جبرانی برای بسته‌شدن احتمالی تنگه هرمز، که از طریق آن ۲۰ میلیون بشکه نفت هر روز عبور می کند، توسط ایران وجود ندارد. تاسیسات نفتی در عربستان سعودی و کشورهای همسایه خلیج فارس نیز ممکن است تحت آتش ایران قرار بگیرند. این تهدید ممکن است انگیزه سفر اخیر شاهزاده خالد بن سلطان وزیر دفاع سابق عربستان به تهران را ایجاد کرده باشد و او احتمالا به رهبر عالی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای رو در رو گفته است که پادشاهی عربستان در هیچ گونه تجاوز نظامی علیه ایران نقش نخواهد داشت.

ترامپ همین حالا هم به واسطه‌ی تولید نفت بیشتر توسط عربستان سعودی، که به نوبه خود از حمایت ترامپ و رقابت موثرتر علیه شکرت‌های نفتی ایالات متحده بهره مند خواهد شد، پیروزی آسانی کسب کرده است. برای حفظ کاهش قیمت نفت، ترامپ همچنین به اسرائیل نیاز دارد تا دارایی‌های نفتی آسیب‌پذیر ایران را تحت آتش خود بگیرد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امتیاز بزرگ ترامپ پیش از سفر به ریاض/ جنگ نفت مهمتر از درگیری بر سر تأسیسات هسته‌ای بیشتر بخوانید »

آژیر هشدار در سدیروت به صدا درآمد

آژیر هشدار در سدیروت به صدا درآمد



آژیر هشدار در سدیروت در سرزمین های اشغالی به صدا درآمد.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از خبرگزاری سما فلسطین، آژیرهای هشدار حمله موشکی در شهر سدیرُوت و مناطق اطراف آن در نزدیکی نوار غزه به صدا درآمدند.

همزمان، آژیر خطر در شهر عسقلان نیز به صدا درآمده است.

تاکنون جزییاتی از علت به صدا درآمدن این آژیرها منتشر نشده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آژیر هشدار در سدیروت به صدا درآمد بیشتر بخوانید »

توقف پروازها در فرودگاه بن‌گوریون پس از شلیک موشک بالستیک یمنی+ فیلم

توقف پروازها در فرودگاه بن‌گوریون پس از شلیک موشک بالستیک یمنی+ فیلم



رسانه‌های صهیونی از به صدا درآمدن آژیر خطر در شمار گسترده‌ای از مناطق سرزمین‌های اشغالی و توقف پروازها در فرودگاه بن گوریون پس از شلیک یک موشک بالستیک از یمن به سوی اهداف متعلق به اشغالگران خبر دادند.

به گزارش مجاهدت از مشرق به نقل از سما نیوز، موشک بالستیک مذکور از آسمان بیت‌المقدس اشغالی عبور کرد و آژیر خطر در این شهر به صدا درآمد.

به دنبال مشاهده این موشک، شهرک‌نشینان صهیونیست با وحشت به سمت پناهگاهها فرار کردند.

رسانه‌های صهیونیستی از توقف پروازها در فرودگاه بن‌گوریون در تل‌آویو در جریان رهگیری این موشک یمنی خبر دادند.

این رسانه‌ها همچنین تاکید کردند که بقایای ضدهوایی‌ها و سامانه‌های ضد موشک شلیک شده برای رهگیری این موشک یمنی، بر فراز شهرک‌های صهیونیست نشین در کرانه باختری فرود آمد.

یک گزارش اسرائیلی نیز با انتقاد از این وضعیت نوشت: آیا می‌توانید تصور کنید که موشک حوثی‌ها بر فراز ترامپ در حال سخنرانی در عربستان عبور کرده و سپس به «اسرائیل» رسیده است؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توقف پروازها در فرودگاه بن‌گوریون پس از شلیک موشک بالستیک یمنی+ فیلم بیشتر بخوانید »

راز جمعیت جاری در شاهراه امام علی (ع)

سرمایه امید و تاجران یأس و ترس



مدیران و مشاوران را باید از رؤیافروشان و تاجران ترس و یأس پالایش کرد. گشایش امور، مستلزم این پالایش و پیراستگی مدیریتی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱) بزرگ‌ترین سرمایه هر کشور، امید و اراده و باور جمعی مردم همان کشور است. بنابراین، بزرگ‌ترین تهدیدها نیز از سوی کسانی پدید می‌آید که با «یأس‌فروشی، تجارت ترس و القای ناتوانی»، به این سرمایه اجتماعی آسیب می‌زنند.

این، سرمایه امید و اراده بود که توانمندی‌های دفاعی کشور و از جمله موشک‌های ‌هایپرسونیک و پهپادهای دوربرد نقطه‌زن را در اوج تحریم‌ها تا مرز بازدارندگی ارتقا داد.

همین اراده، سوخت ۲۰ درصد رآکتور هسته‌ای تهران را تولید کرد و تحریم و گروگان‌گیری دارویی را درهم شکست. در تداوم همین امید و در مقابل تحریم بنزینی، بود که برنامه تأسیس پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، در سال ۱۳۸۵ به همت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص) به اجرا درآمد.

۲) بی‌تردید، «تحلیل‌های فلج‌کننده»، هزار برابر بدتر از «تحریم‌های فلج‌کننده» است. تحریم‌های فلج‌کننده و فشار حداکثری، در مقابل اراده جمعی ملت ما شکست خورد، بنابراین بدیهی است که پایوران دشمن، این اراده برآمده از امید را با خنجر مسموم «تحریف» هدف بگیرند.

اهتمام به تولید قدرت، و با فریب و وسوسه‌ها، خام دشمن نشدن، آن راهبرد اساسی است که می‌تواند موجب زایندگی و پویندگی شود، تولید قدرت کند، الهام‌بخش تمدنی باشد و عندالاقتضاء پای میز مذاکره، اراده خود را بر بیگانگان تحمیل کند. تولید و تکثیر منابع قدرت، حتماً زحمت دارد و زمانبر است.

برای استفاده از سایه و میوه درخت، باید آن را کاشت و داشت تا سپس بتوان بهره‌مند شد. متأسفانه برخی مدیران در مقاطعی خیال کردند به جای این رویکرد منطقی، می‌توان منابع قدرت کشور را در مذاکره به رقیبان و دشمنان واگذار کرد و آنگاه به رونق اقتصاد و امنیت رسید!

۳) تحلیل‌های فشل‌کننده بود که القا می‌کرد: کشور نیازی به برنامه هسته‌ای ندارد؛ اوباما بسیار مودب، و ترامپ تاجری محترم و شیدای توافق است؛ با یک امضا و توافق و واگذاری یا تعطیلی برنامه هسته‌ای می‌توان ۲۰۰ میلیارد، بلکه ۲۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی را به کشور جذب کرد؛ اقتصاد کشور را بدون تسلیم در مقابل غرب نمی‌توان سامان داد، و صدها گزاره مشابه.

در حالی که جنگ در غزه، یمن و سوریه، میان روسیه و اروپا و آمریکا (اوکراین)، و هند و پاکستان برقرار است و حتی ممکن است به میان آمریکا و چین کشیده شود، چرا کسانی تلقین کردند که «روزگار آینده، روزگار مذاکره است نه موشک»، و دنبال برجام ۲و ۳ هم بودند! چنین مدیرانی، می‌خواستند دسترنج فناوران حوزه‌های مختلف تولید قدرت را حراج کنند و سپس، کاسه «چه کنم» به دست بگیرند، چنان که مبتلا شدند.

۴) در سال ۱۳۹۹ و ابتدای سال ۱۴۰۰، چگونه می‌شد امید را در مردم زنده نگاه داشت و حال آن که روزانه تا ۷۰۰ نفر در اثر شیوع کرونا جان می‌باختند، اما رئیس و سخنگوی دولت وقت ادعا می‌کردند «واکسن کرونا، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمی‌توان واکسن وارد کرد»؟!

این پمپاژ یأس، واکنش مدیرانی بود که خود را فوق‌تخصص تدبیر و تمثال دیپلماسی وانمود می‌کردند و در مقابل، خود یا پادوهای رسانه‌ای‌شان، از هیچ دروغ ناجوانمردانه‌ای دریغ نکردند و آقای رئیسی را فردی با شش کلاس سواد و فاقد مهارت‌های مدیریتی و دیپلماتیک نشان می‌دادند!

اما مردم دیدند که وقتی «سید ابراهیم رئیسی» بر مصدر ریاست جمهوری نشست، چگونه توانست از مسیر دیپلماسی فعال و خلّاق، واکسیناسیون سراسری را به اجرا بگذارد و به جنگ اعصاب دولت با مردم و پمپاژ یأس و ترس و ناامنی پایان دهد.

۵) کارخانه‌های تعطیل و نیمه‌تعطیل بسیاری، با وجود کارشکنی بی‌وقفه آمریکا و انگلیس و فرانسه و دیگران، در دولت شهید رئیسی احیا شدند و به چرخه کار و تولید برگشتند.

در دولت برجام که ادعا می‌کرد به واسطه بستن با آمریکا، هم چرخ سانتریفیوژ خواهد چرخید و هم چرخ کارخانه‌ها، و مردم از پول ناچیز یارانه بی‌نیاز خواهند شد، ۸۰۰۰ کارخانه تعطیل شد.

شاید کمتر به این موضوع اندیشیده‌ایم که با تعطیلی هر کارخانه، کوه فلاکت بر سر خانواده صدها یا هزاران کارگر آوار می‌شد. برخی مدیران، خواب ماندند، یا خود را به خواب زدند و هشت سال فرصت در حالی سپری شد که معدل رشد اقتصادی این دوره، به رقم تقریباً هیچ «۶ دهم درصد» سقوط کرد.

پایان دوره بی‌تدبیری و لجبازی و نصیحت ناپذیری، با سکانداری آقای رئیسی در دولت، امید بسیاری را در میان مردم و نخبگان زنده کرد. تقریباً هفته‌ای نبود که چند رسانه آمریکایی یا اروپایی اذعان نکنند ایران در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی، بی‌نیاز از غرب و بی‌اعتنا به تهدیدها، در حال تبدیل شدن به قدرت سیاسی اول منطقه است و توانسته رشد اقتصادی پنج درصد را با وجود تحریم‌ها به ثبت برساند.

۶) ده‌ها هزار کارگر و خانواده‌های آنها (از جمله در هپکوی اراک، نیشکر هفت تپه، ماشین‌سازی تبریز، پالایشگاه کرمانشاه‌، کشت‌ و صنعت مغان، کیان تایر، صنایع چوب و کاغذ مازندران، رادیاتورسازی یزد، کاشی سمنان، قند یاسوج، نساجی قائمشهر، ایران تراورس و…) که به خاطر رکود و تعطیلی یا کاهش فعالیت هزاران کارخانه عزا گرفته بودند، حالا با رونق گرفتن همان کارخانه‌ها، امید و نشاط پیدا کرده بودند.

امید، کالایی خریدنی و وارد کردنی نبود که بتوان از ژنو و لوزان و وین و نیویورک، وارد کرد. سازه حیات بخشی بود که باید با همت مدیران و تولیدکنندگان و کارگران، آجر به آجر روی هم چیده می‌شد و دیوار آن فراز می‌آمد. سید ابراهیم رئیسی، دامن همت به کمر زده بود و استان به استان و کارخانه به کارخانه می‌رفت، چالش‌ها ر ا می‌شنید، وزیران و معاونان را شبانه‌روز به صف می‌کرد، و با کمک دستگاه قضائی، گرگ‌های کارخانه‌خوار و آماده بلعیدن را عقب می‌راند. امید، این‌گونه در دل تولیدکنندگان و کارآفرینان جوانه زد.

رشد اقتصادی چهار تا پنج درصدی، فقط به خاطر این نبود که صادرات نفت چند برابر شده و صادرات غیرنفتی رونق گرفته بود – که همین هم به خودی خود با ارزش بود- بلکه مهم‌تر ازآن، احیای امید در میان کارگران و کارآفرینان و تولیدکنندگان بود. در این فرآیند، دولت رئیسی موفق شد فقط در سال ۱۴۰۲، بالغ بر ۱۱۰۰ پروژه عمرانی را به ارزش بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان در سراسر کشور به بهره‌برداری برساند.

۷) به عنوان یک نمونه دیگر، می‌توان به موضوع خودکفایی گندم اشاره کرد. کشور در اثر سیاست‌های نادرست دولت «برجام و دیگر هیچ»، از خودکفایی در ابتدای دهه ۹۰، به واردات ۷ میلیون تُن گندم در سال ۱۴۰۰ رسید؛ آن هم در شرایطی که جنگ اوکراین موجب بحران جهانی در این زمینه شده بود.

در نیمسال پایانی دولت روحانی، میزان خرید تضمینی از کشاورزان، به ۴.۵ میلیون تن کاهش یافت و به ناچار، بیش از ۷ میلیون تن گندم از طریق واردات تأمین شد. این فاجعه در حالی بود که در اواخر همان دولت، درآمدها و ذخائر ارزی هم ته کشیده بود و امنیت غذایی کشور تهدید می‌شد. در مقابل، با پیگیری و اهتمام و برنامه‌ریزی دولت شهید رئیسی، کشور با تولید ۱۵ میلیون تُن و خرید ۱۲ میلیون تن از کشاورزان‌، مجدداً به خودکفایی در تأمین گندم رسید.

۸) دولت فعلی می‌تواند و باید، مأموریت نیمه‌تمام شهید رئیسی را پیش ببرد، طرح‌های برزمین مانده را پیگیری کند و به سرانجام برساند. این کار نیازمند تحرک جدید و مضاعف در میان وزرا و معاونان رئیس‌جمهور است.

نظرسنجی اخیر اتاق بازرگانی از مدیران (شامخ/ شاخص مدیران خرید) نشان می‌دهد که برخی حوزه‌های اقتصادی ظرف شش ماهه گذشته، مجدداً دستخوش رکود شده‌اند.

در مقابل، معرفی وزیر اقتصاد پیشنهادی به مجلس که قرار بود این هفته انجام شود، باز هم به تأخیر افتاده است. پیداست تیم اقتصادی دولت، تکاپو و تحرک لازم را ندارد و همین کاستی موجب می‌شود، کفه شرطی‌سازی اقتصاد از مسیر پروپاگاندای رسانه‌ای دشمن تقویت می‌شود.

این رخوت در حالی است که به تجربه می‌توان گفت محال است دشمنِ ۸۶ سال گذشته ملت ایران، سلاح تحریم‌ها را به واسطه مذاکره و توافق کنار بگذارد و دست از شرارت بردارد. تحریم‌های ویزا، آیسا و سیسادا (و سپس کاتسا و ۱۲۰۰ تحریم پسابرجامی دیگر) هرکدام، میخی بر تابوت ساده‌انگاری و خوش‌خیالی در این‌باره است.

۹) اواخر بهمن‌ماه گذشته، ارزیابی‌ یک مرکز نظرسنجی حاکی از آن بود ‏که بیش از ۶۰‌ درصد شرکت‌‏کنندگان، به آینده کشور خوش‌بین هستند، اما اعتماد به دولت، کمتر از ۵۰ ‌درصد است. این خبر را یکی از روزنامه‌های حامی دولت منتشر کرده و نوشته بود: «در پیمایشی که از سوی مرکز نظرسنجی شناخت انجام شده، نمره شاخص اعتماد به دولت، از ۱۰، عدد ۴/۱۳ را کسب کرده است.

در همه موارد ارزیابی، دولت نتوانست نیمی از اعتماد شرکت‌کنندگان را جلب کند. در مسئله اقتصادی، بیش از ۵۰ درصد معتقد بودند دولت، توانایی حل مشکلاتی همچون تورم و بیکاری را ندارد.

بیش از ۶۰ درصد، در واکنش به این جمله که «آینده ایران روشن و امیدوارکننده است»، موافق بودند. ۱۱/۳ درصد نه موافق و نه مخالف، و ۲۴/۳ ‌درصد کاملاً یا تا حدی مخالف بودند. ۱۵/۹ درصد معتقد بودند که این دولت نمی‌تواند مشکلات را حل کند، ۱۵/۹ درصد نه موافق و نه مخالف، و ۳۸ درصد نیز کاملاً یا تا حدی موافق بودند.».

۱۰) یکی از تحلیل‌های فلج‌کننده، روایت تحریف شده از افکار عمومی است تا دولت با همین فهم غلط و گمراه‌کننده، ناچار به کوتاه آمدن در برابر غرب شود.

برخلاف انگاره‌سازی‌های مسموم، نظرسنجی اخیر یکی از مراکز افکارسنجی دانشگاه‌های تهران نشان می‌دهد «۷۷.۱ درصد از مردم ایران، موافق سرمایه‌گذاری روی جنبه‌های صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای هستند و از پیشرفت‌های هسته‌ای احساس غرور می‌کنند. بیش از ۸۳ درصد، دانش هسته‌ای را برای کشور ضروری می‌دانند.

همچنین ۷۱.۹ گفته‌اند که با ساخت سلاح هسته‌ای در صورت وقوع حمله نظامی به کشور موافق هستند». مشابه این نظرسنجی، اواخر خرداد سال گذشته از سوی تیمی از محققان دانشگاه‌ هاروارد با مشارکت مؤسسه «iran poll» (مستقر در تورنتوی کانادا) انجام شد.

۱۱) رؤیا فروشی، و تجارت ترس و یأس، و القای ناتوانی، دو کارویژه شیطان است. چنان که خداوند متعال می‌فرماید: «یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلَّا غُرُورًا. شیطان به آنان وعده می‌دهد، و در آرزوها می‌اندازد، و وعده‌ای جز فریب به آنان نمی‌دهد». و «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. همانا منحصراً این شیطان است که دوستانش را می‌ترساند؛ پس، از آنان نهراسید و از من پروا کنید، اگر مؤمن هستید».

مدیران و مشاوران را باید از رؤیافروشان و تاجران ترس و یأس پالایش کرد. گشایش امور، مستلزم این پالایش و پیراستگی مدیریتی است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرمایه امید و تاجران یأس و ترس بیشتر بخوانید »

آغاز دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به بنادر یمن

آغاز دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به بنادر یمن



منابع خبری گزارش دادند که جنگنده‌های رژیم صهیونیستی در حال بمباران بنادر استان الحدیده یمن هستند.

به گزارش مجاهدت از مشرق از رسانه‌های یمنی، این حملات از دقایقی پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

ارتش رژیم صهیونیستی پیش تر در پیامی به افراد موجود در بنادر الحدیده، الصلیف و راس عیسی اعلام کرده بود تا هرچه سریعتر به خاطر سلامتی خود این بنادر را ترک کنند.

رژیم صهیونیستی مدعی شده است که گروه انصارالله از این بنادر برای اقدامات خرابکارانه خود استفاده می‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آغاز دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به بنادر یمن بیشتر بخوانید »