یهودیان

۳۰ تا ۴۰ درصد مجروحان بمباران غزه کودکان هستند

۳۰ تا ۴۰ درصد مجروحان بمباران غزه کودکان هستند



تقریبا ۳۰ تا ۴۰ درصد مجروحان حملات اسرائیل به غزه کودکان هستند.

  • جاباما -استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق و به نقل از تاس، یک جراح نظامی که در نوار غزه کار می‌کند تخمین می‌زند که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از مجروحان حملات هوایی رژیم اسرائیل به نوار غزه کودکان هستند.

جراح انگلیسی-فلسطینی، غسان ابوسیته، گفت: «بین ۳۰ تا ۴۰ درصد مجروحان حملات هوایی اخیر اسرائیل به غزه را کودکان تشکیل می‌دهند.»

به گفته وی، اکثریت قاطع مجروحان از زیر آوار خانه خود می آیند.

اشرف قدرا، سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین نیز روز پنجشنبه اعلام کرد که به دلیل حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، سیستم بهداشت و درمان در نوار غزه در آستانه فروپاشی قرار دارد.

در همین ارتباط نیز وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه اعلام کرده است که شمار شهدای غزه از آغاز نبرد طوفان الاقصی به ۱۵۳۷ نفر افزایش یافته است.

تاکنون ۵۰۰ کودک و ۲۷۶ زن هم در حملات دشمن صهیونیستی به غزه به شهادت رسیدند.

شمار مجروحان هم ۶۶۱۲ نفر اعلام شده که ۱۶۴۴ نفر از آنان کودک و ۱۰۰۵ نفر هم زن هستند.

از سوی دیگر، تعداد تلفات رژیم صهیونیستی در نبرد اخیر با نیروهای فلسطینی به ۱۴۰۰ نفر رسید.

براساس این گزارش، ۲۴۵ نفر از ۱۴۰۰ نفر تلفات رژیم صهیونیستی نیز شامل نیروی نظامی این رژیم هستند.

در همین ارتباط نیز، گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در اراضی اشغالی فلسطین تاکید کرد که ساکنان نوار غزه در معرض نسل‌کشی قرار دارند.

«فرانچسکا آلبانیز» روز پنجشنبه در گفتگو با خبرگزاری آناتولی تاکید کرد که تعداد زیادی از ساکنان نوار غزه به شیوه‌ای وحشیانه‌تر از قبل قتل عام شدند و این منطقه تحت محاصره همچنان تحت ضربات سخت و گسترده “اسرائیل” قرار دارد.

بیشتر بخوانید:

نتانیاهو مقصر اصلی است و باید استعفا دهد

آلبانیز تصریح کرد که قطع آب، برق و غذای ساکنان غزه و محروم کردن آن‌ها از دسترسی به نیازهای ضروری خود جنایت علیه بشریت است.

همچنین براساس گزارش‌ها، رژیم صهیونیستی در مقابل سیاست گردان‌های قسام برای تخلیه شهرک‌های صهیونیست نشین مجاور غزه در مقابل ادامه حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی غزه تسلیم شد.

کانال ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که کابینه بنیامین نتانیاهو با طرح تخلیه شهرک اشغالی سدیروت موافقت کرده است.

منابع خبری اعلام کردند که قرار است علاوه بر سدیروت، شهرک‌هایی نیز که در فاصله چهار تا هفت کیلومتری غزه قرار دارند، تخلیه شوند.

گردان‌های قسام شاخه نظامی جنبش حماس چند روز گذشته در چارچوب نبرد طوفان الاقصی شهرک اشغالی سدیروت را با صدها موشک و راکت هدف قرار داد و اعلام کرد اگر حملات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق مسکونی غزه متوقف نشود، به حملات موشکی و راکتی تا تخلیه این شهرک و سایر شهرک‌های اشغالی مجاور غزه ادامه خواهد داد.

همچنین نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی سخنانی در کنست این رژیم که به نوعی بیانیه اعلام جنگ علیه نوار غزه محسوب می‌شود، گفت که اسرائیل گزینه‌ای غیر از مرگ یا زندگی ندارد.

وی در این سخنان افزود: همه ما در این جنگ متحد و یکپارچه هستیم. این جنگ باید با یک نتیجه واحد یعنی نابودی حماس پایان یابد.

نتانیاهو با بیان اینکه تل آویو کمک‌هایی از خارج برای شناسایی اجساد و تعیین مفقودان ناشی از عملیات موفق طوفان الاقصی دریافت کرده است، افزود: همه کشورها باید با حماس مقابله کنند و ما همه کشورهایی را که از رهبران حماس میزبانی می‌کنند، تحریم می‌کنیم.

وی ادامه داد: از رئیس جمهور بایدن خواستم تسلیحات در اختیار ما قرار دهد تا از تمامی شهرهای خود دفاع کنیم. فردا نیز با وزیر دفاع آمریکا دیدار می‌کنم و ما تا کنون کمک و تسلیحات زیادی از آمریکا دریافت کرده‌ایم.

نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی روز هفتم اکتبر، روز عملیات بزرگ و غافلگیرانه مقاومت فلسطین علیه این رژیم را «روز سیاه» این رژیم توصیف کرد. وی همچنین گفت که «این روز وحشتناک‌ترین روز برای یهودیان پس از حادثه هولوکاست ثبت خواهد شد. ما چاره‌ای جز مرگ یا زندگی پیش روی خود نداریم.»

نخست وزیر رژیم صهیونیستی همچنین گفت: حماس اگر می‌توانست همه ما را به قتل می‌رساند. امروز همه توان خود را برای پیروزی به کار گرفته‌ایم. ما شهرهای اسرائیلی در اطراف غزه را دوباره بنا خواهیم کرد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

۳۰ تا ۴۰ درصد مجروحان بمباران غزه کودکان هستند بیشتر بخوانید »

خانه هیتلر ، پاسگاه پلیس می‌شود

خانه هیتلر ، پاسگاه پلیس می‌شود



خانه هیتلر در اتریش به پاسگاه پلیس تبدیل می‌شود. به گفته مورخان در این کشور، تخریب این خانه نیز منتفی شد، زیرا اتریش باید با گذشته خود کنار بیاید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، دولت اتریش روز دوشنبه اعلام کرد که کار تبدیل زادگاه «آدولف هیتلر» به پاسگاه پلیس در ماه اکتبر آغاز خواهد شد.

این طرح، یک پروژه بحث برانگیز است که طی چندین سال گذشته به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود.

سخنگوی وزارت کشور اتریش گفت: «قرار است این کار از دوم اکتبر آغاز شود.»

بر اساس آخرین اطلاعیه مطبوعاتی دولت اتریش، «پس از بازسازی معماری، یک پاسگاه پلیس و یک مرکز آموزشی برای افسران حقوق بشر در ساختمان متعلق به هیتلر مستقر خواهد شد.»

همچنین تصمیم گرفته شده است که این ساختمان به یک مکان یادبود تبدیل نشود.

آدولف هیتلر در ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در این ساختمان جنجالی متولد شد و سال‌های اولیه زندگی خود را در آن گذراند. تبدیل این ساختمان به یک محل یادبود این خطر را خواهد داشت که ساختمان به یک مکان زیارتی برای نئونازی‌ها تبدیل شود.

به گفته مورخان اتریشی، تخریب ساختمان هیتلر نیز منتفی است، زیرا اتریش باید با گذشته خود کنار بیاید.

هزینه کار اکنون بیش از ۲۰ میلیون دلار تخمین زده می‌شود، در حالی که رقم اولیه ۵ میلیون دلار بود.

آدولف هیتلر بدنام‌ترین سیاستمدار دنیاست و جنایت‌های زیادی را هم مرتکب شده است، از همین رو او را یکی از جنایتکاران جنگی می‌دانند. هیتلر رهبر جنبش نازی در آلمان بود و توانست با سخنرانی‌های درخشان خودش مردم زیادی را با خود همراه کند و روی آن‌ها تأثیر گذار باشد.

او با همین شیوه توانست کنترل کل کشور را در دست بگیرد و در نهایت برای نابودی یهودیان دست به کار شود. جنگ جهانی دوم را نیز به راه انداخت. در تاریخ از هیتلر به عنوان یکی از شیطانی‌ترین شخصیت‌ها یاد می‌شود؛ با این‌حال هیتلر هم مانند همه ما خانواده داشته و دوران کودکی را سپری کرده است که تا به حال کمتر به آن اشاره شده و ما از آن اطلاعات داریم.

با اینکه آدولف هیتلر بچه‌ای نداشته که نامش را ادامه دهد، اما هر ارتباط خونی با او نامش را زنده نگه می‌دارد. با این حال پس از کارهایی که او انجام داده، اعضای خانواده‌اش پیمان بسته‌اند که هرگز ارتباط خونی خودشان با هیتلر را برملا نکنند تا این موضوع فراموش شود و کسی هم آنها را به دلیل این رابطه خانوادگی که به نظر نفرین شده بوده، سرزنش نکند.

هیتلر معتقد بود باید آن‌هایی که ناقص هستند را از بین برد تا در نهایت به یک جامعه کامل دست پیدا کرد. او یهودیان را ناقص می‌دانست و از همین رو آن‌ها را از بین می‌برد. اما نکته‌ای که هیتلر هم به آن توجه نداشت، این بود که تولد در یک خانواده مسیحی الزاماً ریشه‌های ژنتیکی فرد را تضمین نمی‌کند و خود هیتلر در نسل‌های قبلی خانواده‌اش یهودی بوده است. در حقیقت هیتلر هم یک یهودی بوده، اما خودش نمی‌دانسته است.

آدولف هیتلر ناخواهری به نام پائولا داشته که گفته می‌شود بعد از اینکه پدرشان فوت می‌کند، آدولف درست مانند پدری برای پائولا بوده، با اینکه سالی چند بار بیشتر یکدیگر را نمی‌دیده‌اند. آدولف رابطه خوبی با خواهرش داشته و با اینکه چند بار به او سیلی زده، اما پائولا هیچ‌وقت نمی‌توانسته باور کند که برادرش دست به جنایت‌های چنین بزرگی بزند.

ویلیام پاتریک هیتلر که برادرزاده آدولف هیتلر بوده، در سال ۱۹۱۱ در انگلستان به دنیا می‌آید و بعد در آلمان زندگی می‌کرده است. اما زمانی که عمویش می‌خواسته از حق شهروندی او که بریتانیایی بوده برای رسیدن به برخی مقاصد سیاسی استفاده کند، او آلمان را به مقصد آمریکا ترک می‌کند. در زمان جنگ جهانی دوم پاتریک به نیروهای هوایی آمریکا پیوست و در مقابل عموی خودش ایستاد. پس از جنگ همچنان در آمریکا و کنار چهار فرزندش زندگی کرده است. او هم نام خودش را به استورات-هوستون تغییر داده تا هم خودش هم بچه‌هایش زندگی آرامی داشته باشند. او بارها در مصاحبه‌های مختلف از نفرت خودش درباره آدولف هیتلر صحبت کرده است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خانه هیتلر ، پاسگاه پلیس می‌شود بیشتر بخوانید »

احضار کاردار رژیم صهیونیستی به وزارت خارجه روسیه

احضار کاردار رژیم صهیونیستی به وزارت خارجه روسیه



وزارت امور خارجه روسیه از احضار کاردار رژیم صهیونیستی به این وزارتخانه در واکنش به صحبت‌های اخیر سفیر این رژیم در اوکراین در توجیه حمایت اوکراینی‌ها از عوامل همدست با آلمان نازی خبر داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت امور خارجه روسیه روز سه شنبه اعلام کرد، کاردار سفارت رژیم صهیونیستی برای توضیح درباره صحبت‌های اخیر سفیر این رژیم در اوکراین در توجیه حمایت از چهره‌های ملی‌گرای افراطی همدست با آلمان نازی در اوکراین به این وزارتخانه احضار شده است.

به نوشته خبرگزاری «تاس» روسیه، در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه نوشته شد: «رونن کرائوس، کاردار اسرائیل در مسکو به وزارت امور خارجه روسیه دعوت شد تا درباره اظهارات اخیر مایکل برودسکی، سفیر اسرائیل در اوکراین در تمجید از عوامل اوکراینی همدست با آلمان نازی صحبت کند.»

در این بیانیه تصریح شد: «رونن کرائوس، کاردار اسرائیل در مسکو برای گفتگو به محل وزارت امور خارجه روسیه دعوت شد. اخیرا مایکل برودسکی، سفیر اسرائیل در کی‌یف گفت، متوقف کردن فرآیند سفیدنمایی شرکای آلمان نازی در اوکراین غیر ممکن است و نباید همکاری با مقام‌های اوکراینی به موضوع تمجید از استپان باندرا و حامیانش در اوکراین مرتبط شود. ما توجه این دیپلمات اسرائیلی را به این صحبت‌ها جلب کردیم.»

«استپان باندرا» یک اوکراینی ملی‌گرای فعال در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی بود که اقداماتش به رشد ناسیونالیسم افراطی در اوکراین منجر شد و تا حدی پیش رفت که در جنگ جهانی دوم با آلمان نازی دست دوستی داد و بعدا ارتشی از شورشیان اوکراینی را بنیان گذاشت که درکشتارهای لهستانی ها در زمان جنگ جهانی دوم شرکت کردند.

وزارت امور خارجه روسیه در بیانیه خود نوشت که به این دیپلمات رژیم صهیونیستی گفته است: «روسیه و اسرائیل اقدامات زیادی برای مقابله با تلاش ها برای بازنویسی تاریخ و تمجید از مجریان قتل‌های نازی ها و همدستان آنها ازجمله در سازمان‌های بین‌المللی انجام داده‌اند.»

وزارت امور خارجه روسیه خاطر نشان کرد: «روسیه بر اهمیت تلاشهای مشترک بیشتر در این زمینه و لزوم ارزیابی صریح از اقدامات کسانی که آرمانشان تحریک احساسات روس هراسانه است تاکید کرد؛ کسانی که از جنایاتکاران جنگی همچون استپان باندرا و رومن شوخویچ که دستشان به خون هزاران قربانی بی گناه از جمله یهودیان آلوده است الهام می‌پذیرند.»

سفیر رژیم صهیونیستی در اوکراین در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی Iton.tv این رژیم ادعا کرد، اوکراینی‌ها فرآیند «جستجو برای قهرمانان ملی» را می‌گذارنند و چهره‌های ملی گرای افراطی اوکراینی نظیر استپان باندرا، آندری ملنیک و رومن شوخویچ را در زمره آنها قرار داد.

او مدعی شد، رژیم صهیونیستی نظر کاملا متفاوتی درباره این افراد دارد اما نباید ارائه پشتیبانی بین المللی به اوکراین منوط به پیش شرط هایی همچون «جلوگیری از تغییر نام خیابان ها به نام باندرا یا ملنیک و ترسیم چهره یک قهرمان از آنها» شود.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

احضار کاردار رژیم صهیونیستی به وزارت خارجه روسیه بیشتر بخوانید »

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر



آنچه می خوانید مقاله‌ای خواندنی از دنیس بریلیوف است که تا حدی گره از این تناقض باز می‌کند و دریچه‌ای تازه به سوی هویت مذهبی اعضای این شرکت نظامی خصوصی و برخی گروه‌های نظامی مشابه در روسیه می‌گشاید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها با ایستادن گروه نظامی خصوصی واگنر در برابر ارتش و دولت روسیه، ناظران سیاسی از سرکشی این گروه نظامی که وابستگان سرسپرده به دولت روسیه شمرده می‌شدند، بسیار شگفت‌زده شدند.

آنچه در ادامه می‌آید مقاله‌ای خواندنی از دنیس بریلیوف است که تا حدی گره از این تناقض باز می‌کند و دریچه‌ای تازه به سوی هویت مذهبی اعضای این شرکت نظامی خصوصی و برخی گروه‌های نظامی مشابه در روسیه می‌گشاید.

بریلیوف که محقق ارشد موسسه شرق‌شناسی A. Krymskiy وابسته به آکادمی ملی علوم اوکراین است، نشان می‌دهد که چگونه باورهای مذهبی رایج در روسیه باستان و آیین‌های پاگانیسم پیشامسیحی در خدمت ایده ملی‌گرایی اسلاوها و ناسیونالیسم روسی قرار گرفته است.

نکته قابل توجه آن است که رشد نئوپاگانیسم در روسیه که به ویژه محیط‌های رزمی و نظامی بستری مناسب برای باروری آنها بوده، در تقابل با دین رسمی و کلیسای ارتدوکس روسیه قرار گرفته است. بازخوانی باورهای دینی و زیست مذهبی گروه واگنر، می‌تواند زمینه فهم برخی تقابل‌های بالفعل و بالقوه میان این گروه و دولت روسیه را آسان کند.

امروزه هنگام بحث در مورد جنگ در اوکراین، به اصطلاح «شرکت نظامی خصوصی واگنر» یا «گروه واگنر» به طور فزاینده‌ای مورد اشاره قرار می‌گیرد. این گروه به همراه واحدهای منظم ارتش روسیه به طور فعال در جنگ اوکراین شرکت دارد. گروه واگنر چندین سال پیش عمدتاً به دلیل مشارکت در عملیات‌های جنگی در جبهه دولت سوریه و همچنین در درگیری در شرق اوکراین شناخته شد.

ظهور شرکت نظامی خصوصی واگنر با تاجر سنت پترزبورگ، که اغلب «سرآشپز پوتین» نامیده می‌شود، یوگنی پریگوژین مرتبط است. او مدت‌ها دخالت خود در ایجاد این شرکت نظامی خصوصی را انکار می‌کرد. با این حال، پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، او روابط خود را با واگنر تأیید کرد. چنانکه او از طریق سرویس مطبوعاتی خود در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲ اعلام کرد:

«در سال ۲۰۱۴، زمانی که روسیه موفق شد در آخرین لحظه ممکن از آمدن ارتش اوکراین به کریمه جلوگیری کند، من به مناطقی که «قزاق‌ها» در آن جمع شده بودند رفتم و سعی کردم گروهی را به خدمت بگیرم که بروند و از روس‌ها محافظت کنند. اما خیلی سریع متوجه شدم که نیمی از این «قزاق‌ها» و سایر رفقای شبه‌نظامی کلاه‌بردار بودند. نیمی دیگر پول را گرفتند، داوطلبانی را استخدام کردند و آنها را با پای برهنه و عریان به سوی مرگ واقعی فرستادند. بنابراین من به یکی از مناطق پرواز کردم و خودم شروع به کار روی آن کردم. سلاح‌های قدیمی را تمیز کردم، زره‌پوش‌ها را مرتب کردم و کارشناسانی را پیدا کردم که می‌توانند به من در انجام این کار کمک کنند. از آن لحظه، در ۱ مه ۲۰۱۴، گروهی از میهن‌پرستان متولد شدند که بعدها نام یگان تاکتیکی واگنر را گرفتند.»

نام «گروه نظامی خصوصی واگنر» از اسم رمز فرمانده گروه، سرهنگ بازنشسته دیمیتری اوتکین، که قبلا در تیپ Pskov GRU خدمت می‌کرد، می‌آید. در سال ۲۰۱۳، اوتکین در میان مبارزان گروه نظامی خصوصی دیگری، با نام «Slavyanksiy Korpus» (لشکر اسلاو) بود. این گروه قرار بود از یک خط لوله نفت و یک انبار در دیرالزور، شهری در شرق سوریه محافظت کند. در عوض، به جنگجویان «لشکر اسلاو» دستور داده شد تا از شبه‌نظامیان در نزدیکی شهرک السخنه در استان حمص حمایت کنند، جایی که جنگجویان «داعش» در کمین بودند. آنها به سختی از محاصره فرار کردند، زیرا اسنادی را که وابستگی آنها به روسیه را تایید می‌کرد گم کرده بودند. پس از آن، جنگنده‌های «لشکر» سوریه را ترک کردند و تا حدی پایه و اساس گروه نظامی خصوصی جدید شدند.

نئوپاگانیسم پان‌اسلاوی و نمادگرایی نازی

یک جنبه کمتر شناخته شده اما مهم از گروه واگنر پیشینه مذهبی و ایدئولوژی آن است که در هسته اصلی این شرکت نظامی خصوصی قرار دارد. پس از اینکه این شرکت از طریق حضور خود در سوریه و شرق اوکراین شناخته شد، مشخص شد که بخش اساسی از ایدئولوژی رهبری آن در نئوپاگانیسم اسلاو یا رادنووری (Rodnovery) ریشه دارد، ارتباط نزدیکی با احساسات ملی‌گرایانه در میان ارتش روسیه، به ویژه نیروهای ویژه و امنیتی دارد. [پاگانیسم در فارسی معادل بت‌پرستی و کفرکیشی است.]

در روسیه امروزی، Rodnovery (از rodnaya vera، به معنای «ایمان بومی») یک اصطلاح رایج برای نئوپاگانیسم مدرن روسیه است. همانطور که شنیرلمن بیان می‌کند، «می‌توان بین یک جناح راست (دموکراتیک ملی) و یک جناح چپ (سوسیالیست ملی) در میان نئوپاگان‌های روسیه تمایز قائل شد. اولی طرفدار سرمایه‌داری و مالکیت خصوصی است و دومی کمونیسم را هدف می‌گیرد، اگرچه افراط و تفریط تاریخی آن را توجیه نمی‌کند.»

در همین حال، ناسیونال دموکرات‌ها نه چندان به دین، بلکه به یک افسانه متقاعدکننده و بسیج‌کننده در مورد اجداد باشکوه نیاز دارند و مذهب توسط هویت اجتماعی-قومی تعیین می‌شود. برخلاف ناسیونال دمکرات‌ها، ناسیونال سوسیالیست‌ها مسیحیت ارتدوکس را به عنوان مبنای ایدئولوژیک در نظر می‌گرفتند و «تحقق قدسی پتانسیل قومی خود» را در آن می‌دیدند. با این وجود، درک آنها از ارتدوکس با ارتدوکس سنتی متفاوت بود و آن را دین برگزیدگان، «زاهدان و قهرمانان» می‌دانستند.

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

رادنووری، ایمان بومی قوم اسلاو است که به عنوان نوپاگانیسم اسلاو نیز شناخته می‌شود و یک دین پاگانی مدرن است.

دو نویسنده برجسته نئوپاگان، یوری سرگیف (۱۹۴۸-۲۰۲۱) و سرگئی آلکسیف (متولد ۱۹۵۲)، در گسترش ایده‌های نئوپاگان و نظامی‌سازی آنها کمک کردند. یوری سرگیف سردبیر روزنامه نظامی «ایستوکی» (ریشه‌ها) بود، که به طور فعال «کتاب ولز» را ترویج می‌کرد، متنی جعلی منسوب به قرن نهم، که در بسیاری از شاخه‌های نوپاگانیسم اسلاو نقش حیاتی ایفا می‌کند و شخصیت ضد مسیحی آشکاری دارد.

سرگئی آلکسیف مجموعه رمان‌های محبوب «گنجینه‌های والکیری» را نوشته است. آلکسیف ایده «انتخاب الهی» روس‌ها و سابقه طولانی مخالفت «آریایی‌های شمالی» با طرح‌های انترناسیونال جدید را ترویج می‌کند، طرح‌هایی که در پی نابودی نهایی «تمدن شمال» است و همه مردم را تابع «نظم نوین جهانی» می‌کند.

جالب اینجاست که آلکسیف کارکنان سرویس مخفی را به عنوان ناجیان اصلی اسلاوها/روس‌ها از برنامه‌های انترناسیونال جدید نشان می‌دهد. یکی از دشمنان اصلی انترناسیونال جدید، ژوزف استالین است که آلکسیف به او احترام زیادی قائل است.

هر دو نویسنده تصویر «جنگجوی روسی» را که مدافع تمدن «روس» («آریایی») در برابر دشمنان خارجی و داخلی (فراماسون‌ها و یهودیان) بود، ترویج کردند. این جنگجوی روسی به «دین بومی روسیه» (معادل گرفتن پاگانیسم با مؤمنان قدیمی) اعتقاد داشت. هر دو نویسنده ایده‌ی یک منشأ «آریایی»، «قطب شمالی» برای اسلاوها را ترویج کردند و مسیحیت را یک «دین برده» خواندند که «باورهای واقعی مردم آزاده روس» را نابود کرد. در دهه ۱۹۹۰، هر دو نویسنده از فعالان شورای ملی روسیه بودند.

احساسات ملی‌گرایانه در میان نئوپاگان‌ها، و نیز محبوبیت باشگاه‌های هنرهای رزمی در میان آنها (به ویژه نوع پاگانی آن؛ مبارزات گوریت‌های اسلاوی) و تمایل به استفاده از خشونت، منجر به مشارکت فعال گروه‌هایی از نئوپاگان‌های روسیه در درگیری شرق اوکراین (در جبهه جمهوری‌های خودخوانده) و در سوریه شد. به عنوان مثال، یک نئوپاگان روسی با نام مستعار چسلاو اوسمومیسل، که در جبهه «جمهوری خلق دونتسک» می‌جنگید، چنین بیان کرده است:

«در دوره جنگ اسلاویانسک (دوره اولیه درگیری مسلحانه، زمانی که شبه‌نظامیان طرفدار روسیه شهر اسلاویانسک در منطقه دونتسک را تصرف کردند) متوجه شدم که برخی از داوطلبان نیز مؤمنان بومی بودند. من با یک هم‌کیش از DRG (گروه خرابکاری و شناسایی) آشنا شدم که سه هم‌کیش دیگر در آن گروه بود. من افرادی را از شرکت‌های مختلف (واحدهای نظامی) با نمادهای خودمان دیدم. مطمئناً دو پاگان دیگر در شرکت ما هستند.»

شاید گروه شناسایی و حملات خرابکارانه «روسیچ» (DShRG) مشهورترین این گروه‌ها باشد که از نئوپاگان‌هایی تشکیل شده است که در پاییز ۲۰۱۷ به گروه واگنر پیوستند. درجه‌های روی بازوهای جنگجویان روسیچ یک kolovrat (به معنای تحت‌اللفظی چرخ چرخان) که نماد صلیب شکسته هشت پرتو و یکی از محبوب‌ترین نمادها در میان نئوپاگان‌ها است، را به تصویر می‌کشد.

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

kolovrat: نماد صلیب شکسته هشت پرتو

الکسی میلچاکوف، یکی از فرماندهان روسیچ که در چتربازان روسی خدمت کرده است، در مصاحبه‌ای اظهار داشت که این واحد متشکل از «رادنوورهای ناسیونالیست… داوطلبانی از روسیه و اروپا» است و به عنوان یک «گروه بسته» در میان سایر ستیزه‌جویان عمل می‌کند.

یان پتروفسکی، معاون فرمانده روسیچ که اهل «سنت پترزبورگ» است، مدت طولانی در نروژ زندگی می‌کرد و با جنبش‌های رادیکال راست محلی همکاری می‌کرد. با این حال، او به درخواست سرویس امنیتی محلی اخراج شد.

به گفته وی، «روسیچ یک گروه پان‌اسلاو و پان‌اسکاندیناوی است. ما خود را معتقد به ناسیونالیسم روسی می‌نامیم، اما در واقع، ما ملی‌گرایان اسلاو و میهن‌پرستان اسلاو هستیم.» پتروفسکی در توضیح دلایل مشارکت خود در جنگ گفت که جدایی‌طلبان واقعی اوکراینی‌ها هستند زیرا آنها «می‌خواهند از روسیه بزرگ، مردم متحد روسیه و اسلاو جدا شوند. اما ایدئولوژی ما متحد می‌کند. ما برای اتحاد مجدد اسلاوها، اتحاد مجدد اروپای شمالی می‌جنگیم.»

در سال ۲۰۱۹، پتروفسکی عکس خود را در مقابل پالمیرا (نام شهری باستانی در استان حُمص سوریه) با ژست تبریک «از قلب تا خورشید»، که در میان نئوپاگان‌ها رایج است و یادآور سلام نازی‌ها است، با محتوایی نئوپاگان منتشر کرد:

«خورشید نور و گرما را فراهم کرد و محصولات کشاورزی به آن وابسته بود. چرخه سالانه خورشید با تولد و مرگ همراه بود. نماد خورشید Solntsevorot [نام دیگر علامت kolovrat، که معنای تحت‌اللفظی آن «انقلاب» است] بود. اسلاو با بیرون رفتن به میدان قبل از اولین پرتوهای خورشید، از او به عنوان خیر و یاور خود استقبال کرد. همانطور که مشخص است، قبل از سال ۹۸۸م [تاریخ غسل تعمید روسیه باستان توسط شاهزاده ولادیمیر کبیر]، اجداد ما ادعای Rodnovery ارتدوکس داشتند. رادنووری شامل مجموعه بزرگی از خدایان و فرقه‌ها بود. اما آیین خورشید بیش از همه مورد احترام بود، که توسط بسیاری از اسلاوها، صرف نظر از شغل آنها، عمل می‌شد. آیین خورشید به ویژه به آیین کشاورزی نزدیک بود. برای یک اسلاو جنگجو، چیزهای زیادی به خورشید بستگی داشت.»

پتروفسکی همچنین به طور گسترده از نمادهای رمزی پاگان، Tiwaz و Valknut، استفاده می‌کند. Tiwaz (Týr) یک نماد رمزی باستانی پاگان است که نماد رهبری نظامی است. این نماد همچنین به طور گسترده توسط رژیم نازی مورد استفاده قرار گرفت و در میان طرفداران برتری سفیدپوستان، به ویژه در میان گروه‌های نظامی محبوب شد. دیگر نماد رمزی، Valknut، نشان‌دهنده سه مثلث در هم تنیده است.

این نماد در میان نئوپاگان‌ها محبوب است و نماد زندگی پس از مرگ است. اغلب روی بدن رزمندگان خالکوبی می‌شود و آنها را برای زندگی پس از مرگ آماده می‌کند.

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

سمت چپ: Tiwaz، نماد خدای تیر (Týr)، ایزد جنگ و پیروزی. سمت راست: Valknut نماد زندگی پس از مرگ است که از سه مثلث به هم پیوسته تشکیل شده است.

«واگنری‌ها» از نمادهای رمزی دیگری نیز استفاده می‌کنند، به ویژه نماد Othala، که نمادی از «میراث و دارایی موروثی» است و در میان طرفداران برتری سفیدپوستان محبوب است. به عنوان مثال، در لیبی، مزدوران واگنر این نماد را روی تجهیزات نظامی قرار دادند.

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

نمادهای رمزی Othala و Tiwaz بر روی تجهیزات نظامی گروه واگنر

در جمهوری آفریقای مرکزی، «واگنری‌ها» از کتیبه‌ی رمزی «STD»، متشکل از نمادهای Sigrún، Tiwaz و Thurisaz، بر روی درجه‌های نظامی خود استفاده می‌کردند. در نئوپاگانیسم اسلاو، این کتیبه به عنوان «جنگجویان با نیروی خود خیر و صلح می‌آورند» یا «با نیروی خود نور می‌آورند» تعبیر می‌شود.

دیمیتری اوتکین (با اسم رمز «واگنر»)، فرمانده واگنر، نیز به گرایش‌های نئوپاگانی خود شناخته شده است. به گفته «واگنری‌ها»، اوتکین یک رادنوور است و سایر رادنوورها نیز در گروه واگنر خدمت می‌کنند:

«یکی از فرماندهان واگنر می‌گوید: «واگنر، به طور کلی، مردی سرسخت است، نه یک بیدمشک. او بدون لباس به مواضع نزدیک پالمیرا آمد. او یک سواستیکای آلمانی روی بازو [شانه] داشت، یک خالکوبی. او یک کلاه ایمنی با شاخ دارد. او یک رادنوور است. برای تبدیل شدن به یک فرمانده گروهان، مطلوب است که رادنوور باشد.»

«من یک جنگجو هستم. خدای من پرون است»

همانطور که در بالا ذکر شد، گرایش فعالان گروه واگنر به نئوپاگانیسم، بخشی از یک روند گسترده‌تر در سرویس‌های امنیتی روسیه است که در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای به نئوپاگانیسم متمایل شده‌اند. به عنوان مثال، همانطور که کشیش وسوولود چاپلین، مسئول روابط بین کلیسای ارتدوکس روسیه و نئوپاگان‌ها می‌گوید، در سال ۲۰۱۶، نماینده یکی از ساختارهای قدرت روسیه در گفتگو با وی از وجود واحدهایی در تشکیلات خود شکایت کرد، جایی که نئوپاگان‌ها توانسته بودند نیمی از پرسنل را تشکیل دهند. او گفت حاکم بودن این روحیه در چنین واحدهایی عادی است و در این واحدها کار کردن با یک شخص مسیحی آسان نیست. به گفته چاپلین، این در یگان‌های ویژه و نخبه اتفاق می‌افتد که با آموزش‌های ویژه نظامی و امنیتی و با سبک زندگی منزوی که حاکی از احساس نخبه‌گرایی خود و در نتیجه ظهور نوعی ایدئولوژی است، همراه هستند.

نئوپاگانیسم همچنین در باشگاه‌های هنرهای رزمی گسترده است، که اغلب جنگجویان را برای یگان‌های ویژه جذب می‌کنند. به طور کلی، رادیکالیزه شدن نئوپاگانیسم و گسترش آن در استان‌های روسیه اغلب با توسعه و گسترش هنرهای رزمی اسلاوی به اصطلاح «Ratoborstvo» (کلمه روسی قدیمی به معنای «جنگ») همراه بوده است.

شخصیت کلیدی در نظامی‌سازی نئوپاگانیسم، الکساندر بلوف بود که مجموعه‌ای از مبارزات به اصطلاح «اسلاوی گوریت» را ایجاد کرد. چنین کلوپ‌های هنرهای رزمی عمدتاً پیرو آیین پرون، خدای رعد و برق اسلاو، حامی شاهزادگان و جنگجویان، و بالاترین خدا از مجموعه خدایان پاگان‌های روس باستان (Kyiv Rus) هستند. این حلقه درونی بلوف بود که شروع به تشکیل اولین جوامع اسلاو نئوپاگان در استان‌های روسیه کرد.

در نتیجه، گسترش باشگاه‌های «هنرهای رزمی اسلاوی» با گسترش واقعی نئوپاگانیسم نیز همراه بود. شکل‌گیری فرقه‌های جنگجو در محیط نئوپاگان، بسیاری از محافل رادیکال راست‌گرا را به پیوستن به جنبش پاگان سوق داد و یک جزء نئونازی را به نئوپاگانیسم روسی وارد کرد. به گفته محققان، آنها با جذب شدن به کیش قدرت و مردانگی که خاص نئوپاگانیسم است، امکان توجیه مذهبی برای نژادپرستی و درک جدیدی از شعار «روسیه برای روس‌ها» را یافتند.

پرستش قهرمان و کیش قدرت و شجاعت، که در میان نئوپاگانیسم رواج دارد، به سنتز نئوپاگانیسم و نئونازیسم کمک کرد. علاوه بر این، راست‌گرایان افراطی که به نئوپاگانیسم پیوستند، چیز جدیدی به ارمغان آوردند.

در حالی که اشکال موجود پاگانیسم با میل به خودمختاری و پیوندهای افقی مشخص می‌شوند، جوامعی با عناصر ایدئولوژی افراطی راست به پیوندهای عمودی سفت و سخت از قدرت و فرقه‌های رهبرمدار گرایش دارند.

اغلب سازمان‌دهندگان چنین باشگاه‌های هنرهای رزمی (به ویژه به اصطلاح «سبک‌های مبارزه اسلاوی») خود از کهنه‌سربازان امنیت دولتی یا سایر سازمان‌های مجری قانون هستند. به عنوان مثال، باشگاه هنرهای رزمی مختلط «Р.O.Д.Ъ» (ROD) بسیار شناخته‌شده است. این باشگاه در وب سایت خود می‌گوید: «نام «Р.O.Д.Ъ» نمادی از سرزمین مادری، والدین، بستگان، مردم، انواع نیروهای نظامی و طبیعت است.

همه این کلمات [در روسی] دارای ریشه «ROD» هستند.» موسس این باشگاه ایوان ایوانوف، چترباز سابق، سرهنگ دوم پلیس، کهنه‌سرباز جنگی و مدیر اجرایی «انجمن سازمان‌های ورزشی، میهنی و کهنه‌سربازی Shchit i mech (سپر و شمشیر)» است.

یکی دیگر از رهبران باشگاه، یان کوچتوف، یک مرزبان بازنشسته و سرهنگ دوم سرویس امنیت فدرال فدراسیون روسیه است. اعضای باشگاه به طور مرتب در جلسات نئوپاگان که در معابد پاگانی روسیه برگزار می‌شود شرکت می‌کنند.

این باشگاه و سایر باشگاه‌های مشابه، که بنیانگذاران آنها از سربازان یگان‌های ویژه و امنیت دولتی هستند، در شبکه‌ای متحد شده‌اند که توسط بنیاد «Vozrozhdenie» (رنسانس) تامین مالی می‌شود و توسط قهرمان بوکس جهانی WBA، الکساندر پووتکین، که به‌خاطر دیدگاه‌های نئوپاگان خود شناخته می‌شود، ایجاد شده است:

«برای من، هم از نظر وجدان و هم از نظر روح، آنچه پیش از مسیحیت بوده نزدیکتر است. همان چیزی که در روسیه باستان (Kyiv Rus) بود. به همین دلیل من یک پاگان هستم… من فردی هستم که وطن و مردمش را دوست دارد. پس مرا یک معتقد به ناسیونالیسم روسی در نظر بگیرید. چه اشکالی دارد؟ یک مرد روسی یک جنگجو است. رزمنده‌ای که موظف است برای وطن و مادر و زنش قیام کند… من یک رزمنده هستم. خدای من پرون است.»

در مورد شرکت نظامی خصوصی واگنر و گروه‌های نظامی مشابه، رادنووری اغلب به عنوان یک مؤلفه مذهبی از پدیده‌ای شناخته می‌شود که توسط نیکلای میتروخین «ناسیونالیسم روسی» یا «ناسیونالیسم نظامی روسی» نامیده می‌شود، که ناسیونالیسم ارتش روسیه است. به گفته او «ناسیونالیسم روسی در ایدئولوژی خاص واحدهای ویژه ارتش شوروی (Spetsnaz/ نیروهای ویژه، تفنگداران دریایی، مرزبانان و غیره) ریشه دارد.»

ارتدوکس در مقابل پاگانیسم

گسترش نئوپاگانیسم در میان ورزشکاران و مبارزان انواع مختلف واحدهای ویژه، که فارغ‌التحصیلان آنها به انواع شرکت‌های امنیتی، از جمله گروه واگنر پیوستند، واکنش تند رئیس کلیسای ارتدوکس روسیه، پدرسالار کریل را برانگیخت. وی در تابستان ۲۰۱۸ در جلسه «کمیسیون پدرسالاری در فرهنگ بدنی و ورزش» گفت:

«ترویج سبک زندگی سالم و فعالیت بدنی اغلب منجر به احیای نگرش پاگانیسم نسبت به بدن انسان می‌شود. زمانی که ما شروع به دریافت اطلاعاتی کردیم مبنی بر اینکه نگرش‌های پاگانی در بین ورزشکاران رواج یافته است، در ابتدا با آن به عنوان یک امر استثنایی و خارج از قاعده برخورد کردیم. اما پس از اینکه اطلاعات زیادی به دست آوردیم، متوجه شدیم که هم در ورزش و هم در ارتش، به ویژه در میان کسانی که در عملیات‌های ویژه با خطرات تهدیدکننده‌ی زندگی مشارکت داشته‌اند، ایده‌های ناشی از نگرش‌های پاگان نسبت به انسان‌ها رواج دارد.»

پدرسالار کریل در تابستان ۲۰۲۲ در خطبه خود در عید معراج عیسی بار دیگر بر محبوبیت فزاینده پاگانیسم تأکید کرد:

«دنیای امروز شرایط چالش‌برانگیزی را تجربه می‌کند. در درجه اول در سطح اندیشه، سطح دانش درباره انسان و حتی در سطح فلسفه زندگی است. ما می‌دانیم که چگونه عنصر هیجانات پاگان بر آگاهی و احساسات غلبه کرده است. و این طوفان، مردم و حتی اغلب مسیحیان ارتدوکس را از حقیقت دور می‌کند.»

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر

رئیس کلیسای ارتدوکس روسیه: سربازان و نیروهای ویژه روسیه به پاگانیسم روی می‌آورند

دلیل این نگرانی این است که نئوپاگانیسم دشمن طبیعی ارتدوکس است و آن را «مذهب یهودی‌ساز» می‌نامد [کلمه اصلی روسی از یک کلمه تحقیرآمیز برای یهودیان نشات می‌گیرد]. کلیسای ارتدوکس روسیه به خوبی از این موضوع آگاه است و گسترش نئوپاگانیسم را تهدیدی برای خود به ویژه در میان اسلاوهای قومی و گروه‌های بسته که تمایل به مشروعیت بخشیدن به خشونت دارند (قزاق‌ها، ورزشکاران هنرهای رزمی، انجمن‌های شبه نظامی و غیره) می‌بیند.

همانطور که واختانگ کیپشیدزه، معاون «بخش روابط با جامعه و رسانه‌های پدرسالاری مسکو برای کارهای تحلیلی و روابط رسانه‌ای»، خاطرنشان کرده است:

«مخاطبان جنبش‌های نئوپاگان کسانی هستند که از نظر قومی خود را با اسلاوها مرتبط می‌دانند و اکثریت اسلاوهای ساکن در روسیه مسیحیان ارتدوکس هستند. بنابراین، نئوپاگان‌ها مردمی را که به بودیسم اعتقاد دارند مخاطب قرار نمی‌دهند و به آنها پیشنهاد نمی‌کنند که پاگانیسم اسلاوی را بپذیرند. به روشنی این جواب نخواهد داد. به همین دلیل است که رسالت آنها متوجه پیروان کلیسای ما است. ما نمی‌توانیم این را نبینیم. نئوپاگانیسم انگلی است که به انجمن‌هایی جدا از پاگانیسم مربوط می‌شود. مثلا به قزاق‌ها، یا یک جامعه ورزشی. آیین‌ها، باورها و آداب و رسوم پاگانی در عمل برای قانونی کردن انجمن‌هایی که بر این اساس شکل گرفته، ظهور کرده‌اند. نوپاگانیسم در چنین گروه‌های بسته‌ای گسترش می‌یابد.»

معبد سیاه گروه واگنر

شاید پس از خشم پدرسالار کریل در مورد فراوانی پاگان‌ها در گروه‌های نظامی، که سردمداران آن هسته اصلی گروه واگنر هستند، در سال‌های اخیر نئوپاگانیسم در میان واگنری‌ها تقریباً غیرعلنی شد. علاوه بر این، پریگوژین تلاش کرد تا جنبه «مسیحی» گروه واگنر را برجسته کند. در همین راستا او از خبرنگاران ریانووستی برای بازدید از کلیسای کوچک گروه واگنر دعوت کرد.

کلیسای سنت جورجِ پیروز در گوریاچی کلیوچ در سال ۲۰۱۸ برای یادبود وقایع سوریه، جایی که مزدوران واگنر در درگیری‌ها شرکت کردند، تأسیس شد و در سال ۲۰۱۹ شروع به فعالیت کرد. این مکان تصادفی انتخاب نشد؛ گروه واگنر در اینجا، در زمین آموزش نظامی مولکینو در همان نزدیکی تأسیس شد. بنای یادبودی به افتخار مبارزان کشته شده واگنر در نزدیکی این مکان است که به شکل دیوارهایی شبیه کلمباریوم (دخمه و جای نگهداری خاکستر مردگان) ساخته شده است.

کلیسای کوچک گروه واگنر واقع در گوریاچی کلیوچ

کلیسای کوچک گروه واگنر واقع در گوریاچی کلیوچ

این کلیسای خاکستری تیره به دلیل رنگش معمولاً «معبد سیاه» نامیده می‌شود. ویژگی خاص این کلیسا این است که در آن کشیشی وجود ندارد. علاوه بر این، حتی روحانیون نیز اجازه ورود به کلیسا را ندارند. آنها بارها سعی کرده‌اند در آنجا برای درگذشتگان واگنر دعا کنند اما موفق نشده‌اند. به گفته نگهبان کلیسا، اینجا مکانی است که در آن افراد ادیان مختلف، اعم از توحیدی (ارتدوکس، اسلام)، بودایی و مشرکان در آن دعا می‌کنند.

دیدگاه واگنر نسبت به اسلام

با توجه به دخالت گسترده گروه واگنر در درگیری‌های خاورمیانه – سوریه و لیبی – ما باید به طور جداگانه به نگرش واگنری‌ها به اسلام اشاره کنیم. روشن است که مسلمانان در خود شرکت خدمت می‌کنند. همانطور که در بالا ذکر شد، متصدی کلیسای واگنر اشاره کرده که مسلمانان نیز برای دعا به آن کلیسا می‌روند. مسلمان روسی الکساندر کوتون، یکی از رهبران «پارتیزان پریمورسکی»، در گوره واگنر جنگید و جان باخت.

او در حالی که قبلاً در زندان بود به اسلام گروید و در گروه واگنر ثبت‌نام کرد. ماکسیم پودشیوالوف یکی دیگر از مسلمانان روسی است که در زندان به اسلام گروید و در آنجا توسط نیروهای استخدام‌کننده گروه واگنر به خدمت گرفته شد. او نیز در اوکراین کشته شد. اطلاعات مربوط به زندانیان تاجیک، از جمله افرادی که به اسلام گرویده‌اند و در زندان‌های روسیه توسط نیروهای استخدام واگنر به خدمت گرفته شده و در اوکراین کشته شده‌اند، به طور مرتب در دسترس عموم قرار می‌گیرد.

در عین حال می‌توان به حوادث اسلام‌هراسی در مورد واگنری‌ها اشاره کرد. هتک حرمت مسجد نفاتی در عین زاره، محله‌ای در جنوب طرابلس، لیبی، با نمادهای نئوپاگان/نئونازی، به طور گسترده گزارش شده است. به گزارش مجاهدت از لیبی آبزرور، این واگنری‌ها بودند که علائم صلیب شکسته و سایر نمادهای رمزی را بر روی دیوارهای مسجد کشیدند. آنها همچنین کتیبه: «من مساجد را در خاک روسیه می‌بینم و ترجیح می‌دهم آنها را در آتش جهنم ببینم! ۱۴/۸۸» را بر روی این مسجد نوشتند. «۱۴/۸۸» رایج‌ترین ترکیب اعداد «۱۴» («۱۴ کلمه») و «۸۸» («هایل هیتلر») است که در بین طرفداران برتری سفیدپوست محبوب است. «۱۴ کلمه» محبوب‌ترین شعار در این جامعه است: «ما باید موجودیت مردم خود و آینده را برای کودکان سفیدپوست تضمین کنیم.» «۸۸» یک کد عددی برتری نژاد سفید برای «هایل هیتلر» است؛ زیرا «H» هشتمین حرف الفبا است، بنابراین، HH = ۸۸.

به دلیل آزار و اذیت اقلیت‌های مذهبی در جمهوری آفریقای مرکزی، گروه واگنر توسط وزارت امور خارجه ایالات متحده دارای وضعیت «نگرانی خاص» شناخته شد. به گفته یکی از مقامات وزارت خارجه که نامش فاش نشده است، «واگنر به طور نامتناسبی اعضای گروه‌های اقلیت مذهبی را در طول عملیات علیه گروه‌های شورشی هدف قرار داده است. در برخی موارد غیرنظامیان مسلمان را بر اساس وابستگی‌های تأییدشده و یا تاییدنشده به گروه‌های مسلح کشته‌اند.»

همچنین یعقوبِ حماطوره، راهب مسیحی قرن سیزدهمی، که واگنری‌ها آثاری از او را از سوریه به روسیه و کلیسای خود آوردند و بسیاری از آنها او را «حامی آسمانی» خود می‌دانند، دقیقاً به خاطر مخالفتش با مسلمانانِ ممالیک شناخته می‌شود و به خاطر شهادتش توسط مسلمانان مورد احترام است. از سوی دیگر، باید در نظر گرفت که این ممکن است یک اسلام‌هراسی موقعیتی باشد که واگنری‌ها اغلب با گروه‌های مختلف اسلام‌گرا، از جمله گروه‌های جهادی مانند داعش یا القاعده در مغرب می‌جنگند.

به طور کلی، با صحبت در مورد پیشینه مذهبی گروه واگنر، می‌توان تأثیر روشنی از ایده‌های نواسلامی و همچنین رادنووری دید که پیوند نزدیکی با ناسیونالیسم قومی، ایده «ماموریت ویژه»، «برگزیدگی» روسی (اسلاوها) آمیخته با نوعی همگرایی مذهبی که عمدتاً با فرقه‌های نظامی مرتبط است، دارد. در عین حال، با توجه به هجوم نوکیشان مسلمان از میان زندانیان به گروه واگنر، در آینده، نوپاگانیسم واگنری‌ها ممکن است با اشکال رادیکال اسلام‌گرایی (که در میان به اصطلاح «جماعت‌های زندان» رایج است) ترکیب شود. با این حال، مطالعه این سویه از گروه واگنر به دلیل ماهیت بسته این جامعه، به ویژه در زمینه جنگ روسیه و اوکراین، بسیار دشوار است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از پاگان‌ها تا شوالیه‌های معبد: زندگی مذهبی گروه واگنر بیشتر بخوانید »

علیه تثبیت سنت سبت


تعطیلی شنبه

امید است نمایندگان بصیر و انقلابی این مجلس با درک حساسیت موضوع و ضرورت جهاد کبیر در مقابل نرمالیزاسیون تحمیلی دشمن، از هرگونه اقدامی که به ترویج سنت‌های غلط و وارداتی صهیونیسم می‌انجامد، پرهیز کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سبحان حافظی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: سبت یا شَبّات (שבת) به معنای شنبه از سنت‌های آیینی یهود است که اشاره به تعطیلی این روز در این دین دارد. ادیان ابراهیمی هر یک برای خود یک روز تعطیلی در هفته دارند که برگرفته از آموزه‌هایشان است. یهودیان هم بر اساس کتاب‌های مقدس موجودشان معتقدند که خداوند جهان را در شش روز آفریده و روز هفتم به استراحت پرداخته است، لذا تعطیلی هفتگی‌شان، شنبه تعیین شده است. البته وجه تمایز جدی روز تعطیلی یهود با دیگر ادیان این است که یهودیان معتقدند که خداوند در این روز انسان‌ها را از هرکاری جز عبادت نهی کرده و این در سایر ادیان از جمله اسلام نیست.

بر اساس شریعت شفاهی یهود (میشنا) به‌طور مشخص انجام ۳۹ کار در شبات ممنوع است؛ از جمله شخم زدن، پاشیدن بذر، درو کردن، خوشه دسته کردن، خرمن‌کوبی، باد دادن به خرمن، انتخاب، غربال کردن، خرد کردن، خمیر کردن، آشپزی، برش، شستن، زدن پشم، رنگرزی، نخ‌ریسی، نخ‌بافی، ساختن غربال، بافتن، تقسیم دو رشته، گره زدن، بازکردن، دوزندگی، پاره کردن، شکار، ذبح و قصابی، کندن پوست، نمک زدن به گوشت، ترسیم، صاف کردن، بریدن، نوشتن، فرستادن چیزی، ساختن مثلاً دیوار، خراب کردن، خاموش کردن آتش، افروختن آتش، کمک نهایی برای به پایان رساندن یک کار، جابه‌جا شدن به بیرون از محل سکونت.

همان‌گونه که می‌دانیم در اسلام صرفاً هنگامه اقامه نماز جمعه توصیه به تعطیلی کسب‌وکار شده و در سایر اوقات فعالیت ممنوع نیست. از طرفی می‌دانیم که در قرآن کریم هم به خلقت آسمان‌ها و زمین در شش روز اشاره‌شده، اما آموزه‌های اسلامی، ذات باری‌تعالی را از نیاز به «استراحت» و چیزهایی از این قبیل بی‌نیاز می‌داند. معلوم نیست آنچه در عمل امروز یهود است، دقیقاً همان باشد که در زمان حضرت موسی (ع) تشریع شده باشد. ما تنها بر اساس آیات قرآن کریم می‌دانیم یهودیان از شکار در شنبه نهی شده بودند. مشهور است که «طمع» و «ثروت‌اندوزی» از رذائل بنی‌اسرائیل بوده و پاره‌ای از مفسران معتقدند تعطیلی شنبه در واقع ابزار تنبیهی شارع مقدس برای مهار طمع‌ورزی یهود است تا حداقل یک روز هفته را از فعالیت اقتصادی دست بردارند و مشغول عبادت خداوند شوند.

بر این اساس حکم تعطیلی سبت بر ادیان دیگر تشریع نشده و به‌خصوص در سنت اسلامی شنبه اولین روز کاری هفته قرار گرفته است. هرچند بیشتر جمعیت کشورهای غربی را مسیحیان تشکیل می‌داده‌اند، اما نفوذ سرمایه‌سالاران یهود در محافل سیاسی و اقتصادی غرب و بازارهای دنیا، باعث شد به‌تدریج در برخی کشورهای غربی علاوه بر یکشنبه، شنبه نیز تعطیل شود و در حال حاضر در بسیاری از بازارهای دنیا و اقتصاد سرمایه‌داری تعطیلی آخر هفته (Weekend) دو روز شنبه و یک‌شنبه باشد. در واقع روز پول و ثروت یهود چربید و سنت اختصاصی یهود که در واقع مجازات طمع‌ورزی آنان بود به سنت اقتصادی و حتی سیاسی دنیا تبدیل شد. نکته تأسفبارتر آن است که حتی در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز از همین سنت تحمیلی غرب و یهود پیروی شده و تعطیلات هفته دو روز شنبه و یک‌شنبه است. جالب اینجاست که برخی کشورها حتی حاضر شده‌اند تعطیلی مسیحیان (یکشنبه) را نپذیرند، اما تعطیلی یهود را به اسم همگامی با بازارهای جهانی پذیرفته‌اند. به نظر می‌رسد جریان چراغ خاموش «آنوسی» در حاکم کردن تعطیلی شنبه در بسیاری از کشورهای اسلامی نقش‌آفرین بوده و به‌طور مشخص سرپل جریان تطبیع (عادی‌سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی) در امارات متحده عربی واسطه اصلی طرح این موضوع در کشورهای عربی و اسلامی بوده است.

در کشور ما نیز برخی به‌طور مشکوکی هرچند سال یک‌بار در مجالس و دولت‌های مختلف این ایده را مطرح کرده‌اند و عمدتاً هم بهانه این پیشنهاد را همگامی با بازارهای جهانی اعلام نموده‌اند. البته جای این پرسش هست که آیا در حال حاضر بخش خصوصی ما -که بیشتر فعالیت‌های بازرگانی خارجی ما را بر عهده دارد- منعی برای کار در روز پنج شنبه یا جمعه دارد که روز تعطیلی را باید جابه‌جا کنیم؟ از طرفی یک میلیون معلم و ۱۵ میلیون دانش‌آموز چه ارتباط تجاری با دنیا دارند که بگوییم شنبه سر کلاس نروید و به‌جایش مثلاً پنج شنبه بروید؟ از این‌ها گذشته کشوری، چون چین به‌عنوان دومین قدرت اقتصادی کنونی و اولین قدرت اقتصادی آینده جهان، وقتی ۱۲ ساعت با اروپا و امریکا فاصله زمانی دارد و درست زمانی که چینی‌ها سر کارند، اروپایی در تختخواب‌اند و برعکس، آیا این عدم هم‌زمانی، چین را از پیشرفت اقتصادی بازداشته است؟

چه دلیلی دارد که نظام اسلامی و ساختارهای حکومتی آن مجبور به پذیرش تحمیل یک سنت یهودی بشوند و روز یکشنبه را آغاز هفته کاری خود قرار دهند؟ آیا جز این است که این بخشی از کلان پروژه صهیونیست‌ها برای تحمیل نرم‌های خود بر جهان است و متأسفانه برخی واسطه نرمالیزاسیون در این میان هستند. رهبر معظم انقلاب اسلامی چند سال پیش با هشدار به تبعیت از نرم‌های تحمیلی دشمن، در ذیل مفهوم جهاد کبیر فرمودند: «دشمن را باید شناخت و در مقابل کارهای او باید حساسیت نشان داد؛ حتی اگر نسخه اقتصادی هم به ما می‌دهند، باید بااحتیاط برخورد کرد؛ مثل این است که دشمنی بیاید به انسان یک دارویی را بدهد و بگوید آقا، این دارو را بخور برای فلان بیماری؛ شما احتیاط می‌کنید؛ احتمال دارد در داخل این دارو زهر گذاشته باشد. نسخه سیاسی و نسخه اقتصادی دشمن هم باید بااحتیاط مورد توجه قرار بگیرد؛ حساسیت در مقابل دشمن این است. طبعاً این حساسیت وقتی بود، دیگر تبعیّت نخواهد بود، و عرض کردیم که عدم تبعیت همان جهاد کبیر است.»

مع‌الأسف عده‌ای در مجلس انقلابی –که چنین انتظاری از نمایندگان این مجلس هرگز نمی‌رفت- به دنبال تجویز نسخه تحمیلی سنت یهود به نام توسعه اقتصادی هستند و متأسفانه زمزمه‌هایی از درون مجلس برای طرح مجدد این تصمیم کاملاً غلط مطرح شده است. امید است نمایندگان بصیر و انقلابی این مجلس با درک حساسیت موضوع و ضرورت جهاد کبیر در مقابل نرمالیزاسیون تحمیلی دشمن، از هرگونه اقدامی که به ترویج سنت‌های غلط و وارداتی صهیونیسم می‌انجامد، پرهیز کنند. اگر بانیان این سیئه بزرگ از تداوم آن اجتناب کنند، اقدام صحیحی انجام داده‌اند و در غیر این صورت باید در پیشگاه تاریخ و ملت ایران پاسخگو باشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

علیه تثبیت سنت سبت بیشتر بخوانید »