یوسفعلی میرشکاک

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟



اگر از این تم مادرانه که اتفاقا با ذات آیین یلدا همخوانی محسوسی هم دارد بگذریم، باقی چیزها در برنامه‌های امسال تلویزیون نه خرق عادت بود و نه افت خاصی نسبت به سال‌های اخیر داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، از آنجا که یلدای سال ۱۴۰۳ با روز مادر یکی دو روز فاصله داشت، به نوعی می‌توان گفت امسال حال و هوای این آیین باستانی مقداری طولانی‌تر از آن شد که منحصر در یک شب خاص بماند و لااقل ۳-۲ شب با معجونی از روز مادر و روز زن و شب چله گذشت.

طبیعتا این وضعیت به سازوکار برنامه‌سازی تلویزیون در این ایام هم جهت‌دهی‌هایی کرد؛ چنانکه نه تنها ویژه‌برنامه‌های یلدایی دیگر یک‌شبه نبود، بلکه حتی عباراتی مثل «یلدای مادرانه» یا «خونه مادری» هم به یکی از برچسب‌های اصلی و عنوان‌بندی‌های کلیدی در برنامه‌های امسال صداوسیما تبدیل شد و حضور زنان و مادران در برنامه‌های متعدد تلویزیونی نمود ویژه‌ای داشت.

اگر از این تم مادرانه که اتفاقا با ذات آیین یلدا همخوانی محسوسی هم دارد بگذریم، باقی چیزها در برنامه‌های امسال تلویزیون نه خرق عادت بود و نه افت خاصی نسبت به سال‌های اخیر داشت و شاید بشود یلدای ۱۴۰۳تلویزیون را معدل و میانگینی از آنچه در ۲ سال قبل دیده شد، دانست.

یلدای ۱۴۰۱ همزمان بود با ناآرامی‌های اجتماعی که حضور بعضی هنرمندان را در شبکه‌های صداوسیما کمرنگ کرده بود و از آن سو مدیران تلویزیون هم تمایل چندانی به استفاده از چهره‌های مطرح قبلی نداشتند و بیشتر می‌خواستند افراد جدید و کمتر شناخته‌شده را امتحان کنند.

این رویکرد البته اگر به صورت صبورانه، بطئی و با برنامه‌ریزی منسجم پیگیری می‌شد، می‌توانست به یک تحول نسلی در دنیای شهرت منتهی شود اما به یکباره نمی‌شد جای آدم‌های جاافتاده قبلی را با چهره‌های جدید پر کرد. به هر حال بعد از انتقاداتی که به این وضع شد، رویکرد جبرانی تلویزیون در سال ۱۴۰۲ به حضور کم‌سابقه و پررنگ سلبریتی‌ها و حتی اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی در تلویزیون منجر شد که از جمله آنها می‌شود به حسن ریوندی، صادق بوقی و نوجوانی اشاره کرد که با تکیه‌کلام «واگعیه یا کیکه؟» شناخته می‌شد.

جالب آنکه بعضی از این چهره‌ها در بیش از یک شبکه سیما حاضر شدند. همان‌طور که تلویزیون برای جایگزینی چهره‌های جدید با ستاره‌های مشهور در یلدای ۱۴۰۱ مورد نقد قرار گرفت، این بار در یلدای ۱۴۰۲هم بابت چرخش ناگهانی مدیران سیما از مواضع قبلی‌شان انتقاداتی مطرح شد.

شاید حاصل‌جمع همین انتقادات بود که چینش برنامه‌های امسال را از لحاظ نوع حضور چهره‌های مشهور به میانگینی از آنچه در یلدای ۲ سال قبل گذشته بود رساند. امسال برخلاف یلدای ۱۴۰۱چهره‌ها هم آمده بودند اما نه مثل سال ۱۴۰۲ دستور کار هم در اکثر برنامه‌ها این بود که یکی دو مجری تلویزیونی میزبان تعداد زیادی از افرادی می‌شدند که بعضی‌شان چهره‌های مطرح هنری یا ورزشی بودند و بعضی‌های دیگر افراد مهم، موثر یا موفقی به ‌حساب می‌آمدند که لزوما شهرت رسانه‌ای نداشتند.

مثلا خانم «مریم رزاقی‌آذر» که به عنوان برترین پزشک غدد کودکان جهان انتخاب شده، در برنامه یلدای شبکه ۳ حاضر شد و ماجرای اخراجش از یک کنفرانس پزشکی در امارات را به دلیل اعتراضی که نسبت به واژه جعلی خلیج عربی کرده بود تعریف کرد.

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟

این در حالی بود که اکثر مخاطبان ایرانی برای اولین‌بار با چنین شخصیتی آشنا می‌شدند و در همین برنامه، چهره‌های دیگری هم حاضر شدند که بارها در رسانه‌های مختلف دیده شده بودند و سیمای جاافتاده و مشهوری داشتند. تلویزیون از لحاظ هدف‌گیری مخاطبانش امسال تنوع را در دستور کارش دیده بود و مثلاً برنامه‌هایی بودند که مناسب علاقه‌مندان شعر، موسیقی سنتی و حتی سینمای حرفه‌ای طراحی شدند اما فارغ از میهمان‌ها و دکورها و بعضی صحبت‌های تخصصی که در هر برنامه طرح می‌شد، فرم برنامه‌سازی تقریبا در تمام موارد یکسان بود و تمام آنها دورهمی‌هایی بود که با میانجی‌گری یک مجری و گپ‌وگفت و شوخی و سرخوشی میهمان‌ها با همدیگر برگزار می‌شد.

این قبیل برنامه‌ها را طی سال‌های اخیر در ایامی غیر از شب یلدا هم به وفور می‌شود در شبکه‌های مختلف سیما دید و از این لحاظ تلویزیون چندان نتوانست تفاوت خاصی بین یلدا و باقی شب‌های سال برقرار کند. استودیوهای بزرگ و باشکوه و پرنور که مجری‌ها و میهمانان برای دیده شدن و به چشم آمدن در میان زرق و برق آنها باید با صدای بلند و هیجان‌زده صحبت کنند و حرکات فیزیکی درشتی داشته باشند، حتی در عادی‌ترین برنامه‌های سرگرمی تلویزیون مثل مسابقات خیاطی و چیزهایی از این قبیل هم در تمام روزهای سال وجود دارد و به نظر می‌رسد برای جذب مخاطب امروز که انبوه محتواهای مجازی او را ناشکیبا و زودگذر کرده، به خلاقیت بیشتری نیاز است.

یلدای امسال در تلویزیون ایران چند حاشیه داشت و چند نقطه دیدنی و سرگرم‌کننده. ایرادها البته همگی به اشتباهات عوامل برنامه‌ها یا میهمانان‌شان برمی‌گشت و به همین سیاق، بخش‌های جذاب و سرگرم‌کننده هم شیرین‌کاری عوامل برنامه‌ها یا میهمانان‌شان بود و در بخش مدیریتی و سیاست‌گذاری کلان، یک یلدای آرام و عادی بر تلویزیون گذشت. در ادامه ضمن مروری کلی بر برنامه‌های تلویزیون در یلدای امسال، به بعضی حواشی مهم و نقدهای عمومی نسبت به برنامه‌ها هم اشاره‌هایی شده است.

* یلدایی با شعر و اشک و مادرانگی

شبکه اول سیما با ویژه‌برنامه «ایران دوست‌داشتنی» یلدای امسال را برگزار کرد که در آن برخلاف سایر مناسبت‌ها این‌بار تنها با یک مجری روی آنتن رفت و پخش آن هم یک شب دیرتر از ویژه‌برنامه‌های سایر شبکه‌ها آغاز شد. مجری برنامه اسماعیل آذر بود که حضور او فضا را تا حد زیادی سنگین و رسمی می‌کرد و به علاوه خواه‌ناخواه فضای مشاعره به برنامه می‌داد.

اسماعیل آذر در ویژه‌برنامه یلدایی «حافظیه» که از شبکه نسیم پخش می‌شد هم روی آنتن رفت و سانسور چهره ۲ دختربچه‌ای که در مشاعره این برنامه شرکت کرده بودند، حاشیه‌هایی به وجود آورد. شبکه ۲ با همان مجری‌هایی که برنامه‌های روتین آن را اجرا می‌کنند کارش را در شب یلدا هم به پیش برد و المیرا شریفی‌مقدم و وحید رونقی که مجریان «صبحانه ایرانی» هستند، بخشی از این برنامه را اجرا کردند و محیا اسناوندی، محسن آزادی و قدسیه صالحی که مجریان برنامه «عصر خانواده» هستند، بخشی دیگر را. قسمت دیگری از برنامه هم با اجرای حامد عسگری روی آنتن رفت که او هم در شبکه ۲ برنامه اجرا می‌کند.

شبکه ۳ برنامه‌ یلدایی خود را از چهارشنبه ۲۸ آذر تحت عنوان «یلدای مادرانه» شروع کرد که البته قبل از شروع این برنامه، یک حاشیه عمدی آن را در صدر خبرها قرار داده بود. در چند روز منتهی به زمستان امسال، پخش ویدئویی از خوانندگی مهران مدیری و علی زندوکیلی به عنوان تیتراژ این برنامه، به نخستین و اصلی‌ترین حاشیه یلدایی تلویزیون تبدیل شده بود اما این تیتراژ در نهایت پخش نشد. اجرای برنامه یلدایی شبکه ۳ را ایمان قیاسی بر عهده داشت. این بار به جای یوسف تیموری که در بعضی اعیاد و ویژه‌برنامه‌های شبکه ۳ حضور داشت، از بهمن هاشمی استفاده شد که به سهم خود سعی می‌کرد از جدیت در اجرای قیاسی بکاهد. تمرکز اصلی این برنامه روی مادران بود و طیف متنوعی از میهمانان که از چهره‌های هنری و ورزشی تا افراد معتبر اما غیررسانه‌ای در آنها حضور داشتند، جزو میهمانان این برنامه بودند.

شبکه ۴ هم به مناسبت یلدا ویژه‌برنامه «سرزمین شعر» را از ۲۸ آذر با اجرای امیرحسین مدرس روی آنتن فرستاد و چهره‌های مطرحی در حوزه ادبیات موسیقی و خوشنویسی از جمله یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی مجاهدی، علی موسوی‌گرمارودی، ناصر فیض، علی‌محمد مؤدب و علیرضا قزوه در آن حضور داشتند. این برنامه یلدایی در حقیقت پیش‌درآمدی بر آغاز فصل سوم مسابقه سرزمین شعر بود و به نظر می‌رسید با وجود چنین برنامه‌ای در شبکه ۴، نیازی به برنامه‌های شاعرانه شبکه‌های یک و نسیم برای شب یلدا نباشد.

شبکه ۵ سیما هم برنامه‌ای روی آنتن فرستاد به اسم «یلدا» که در بخشی از آن سامان گوران به همراه مادرش روی آنتن تلویزیون آمد و از علیرضا حقیقی، فوتبالیست ایرانی عاجزانه درخواست کرد نسبت به شکایتش صرف‌نظر کند تا او به زندان نرود. شکایت حقیقی از گوران بابت اتهام پرداخت پول در ازای پیوستن به تیم ‌ملی بود که منجر به صدور حکم ۹۱ روز زندان برای سامان گوران شد اما علیرضا حقیقی هم در قبال اتفاقات این برنامه هیچ واکنشی نشان نداد.

در باقی شبکه‌های تلویزیون هم تقریبا همان روندی که در ۵ شبکه اصلی پیگیری شده بود، تقلید شد و از این بابت نسبت به کار بعضی شبکه‌ها از جمله نسیم که کارویژه اصلی آنها سرگرمی است، انتقاداتی به وجود آمد. گذشته از اینها به طور کلی‌تر یکی از نقدهای پرتکراری که نسبت به بسیاری از برنامه‌ها و دورهمی‌های یلدای ۱۴۰۳ تلویزیون در این ایام دیده شد، مربوط به فضای غمگین بخشی از برنامه‌ها و تلاش مجریان و طراحان برنامه برای اشک گرفتن از میهمان یا مخاطبان‌شان بود.

این نقد به ‌طور مثال نسبت به حامد عسگری که بخشی از برنامه یلدایی شبکه ۲ را اجرا می‌کرد مطرح شد اما موردی که در شبکه ۳ رخ داد، نمونه‌ای پررنگ‌تر و بحث‌برانگیزتر بود. روز ۲۹ آذرماه در بخشی از برنامه «یلدای مادرانه» که توسط ایمان قیاسی اجرا می‌شود، مادر زنده‌یاد مهرداد میناوند را همراه با بازیکنان هم‌دوره‌ای‌اش مثل خداداد عزیزی، رضا شاهرودی، علیرضا منصوریان، سیروس دین‌محمدی و ابراهیم تهامی به استودیو دعوت کرده بودند و علیرضا منصوریان و خداداد عزیزی با تعریف کردن خاطراتی از کودکی و زمان فوتبال مهرداد، فضایی صمیمی و دلنشین ایجاد کرده بودند که ناگهان ایمان قیاسی اعلام کرد می‌خواهیم آهنگی از مهرداد میناوند که اتفاقا برای مادرش خوانده را پخش کنیم. پخش آهنگ شروع شد و دوربین بر روی چهره مادر میناوند متمرکز ماند تا ببیند چه اتفاقی رخ می‌دهد و همچنان که قابل حدس بود، غم بر چهره‌ این مادر داغدار نشست، بغض کرد و بغضش شکست و البته همچنان دوربین روی صورت او نما را بسته بود تا جایی که خود قیاسی متوجه وضعیت شد و گفت آهنگ را قطع کنید.

شبیه این اتفاق را امسال البته با درجاتی کمتر در چند برنامه دیگر تلویزیونی هم می‌شد دید؛ گو اینکه مجریان تلویزیون و طراحان برنامه‌ها به اشتباه تصور می‌کنند هر قدر شوک احساسی را نسبت به میهمان‌شان بالاتر ببرند و مثلا بتوانند جلوی دوربین زنده از او اشک بیشتری بگیرند، موفق‌تر عمل کرده‌اند. این اتفاق بویژه وقتی در برخورد با میهمانان غیررسانه‌ای رخ می‌دهد، نه تنها آن میهمان، بلکه مخاطبان را هم بشدت آزار می‌دهد.

منبع : وطن امروز

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برنامه‌های یلدای تلویزیون با کیفیت بود؟ بیشتر بخوانید »

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست

منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشوراست


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «خطبه اصغر» تازه‌ترین اثر علی‌محمد مودب نویسنده و شاعر آیینی است. این کتاب که در قالب یک منظومه مثنوی درمورد حضرت علی‌اصغر (ع) کوچکترین شهید واقعه عاشوراست، روز گذشته (چهارشنبه) طی مراسمی رونمایی شد.

حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، علیرضا قزوه رئیس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر، یوسفعلی میرشکاک نویسنده، شاعر و طنزپرداز، میلاد عرفان‌پور و ناصر فیض در این مراسم حضور داشتند.

محمدی: مثنوی بستر مناسبی برای روایت ایرانی است

در این مراسم، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری ضمن تسلیت ایام محرم بیان کرد: به کتاب «خطبه اصغر» از چند وجه می‌توان نگاه کرد؛ اول قالبش که قالب مثنوی است. مثنوی همانند رباعی کاملا ابداعی ایرانی و بستر مناسبی برای روایت ایرانی است که بزرگان شعر ما در این قالب شعر سرودند که این اشعار منشا حکمت ایرانی است. دومین وجه، موضوع آن است که حادثه بزرگ عاشوراست. شاعران بسیاری در دوره‌های مختلف در این زمینه شعر سرودند اما می‌توان گفت شکوهمندترین دوره آن پس از انقلاب است که چه از لحاظ کیفی و چه کمی کاملا با سایر دوران متفاوت است. سومین نکته مورد توجه، منظومه بودن این کتاب است. «خطبه اصغر» یک منظومه‌ای است که قطور نیست و متناسب با حوصله مخاطب امروز سروده شده است.

همچنین حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ضمن ابراز خرسندی از انتشار این کتاب گفت: امروز به عنوان یک سخنران به این جمع نیامده‌ام. صرفا به عنوان یک علاقه‌مند به اشعار و آثار استاد علی‌محمد مودب و به احترام اثری که منسوب به حضرت علی‌اصغر(ع)است آمده‌ام تا بایستم و قدردانی کنم. امیدوارم که این اثر موجب برکات دنیوی و اخروی چه برای شاعر و چه برای ما باشد.

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست
در ادامه مراسم، یوسفعلی میرشکاک نویسنده، شاعر و طنزپرداز با اشاره به این که سرودن منظومه از ارکان آیین عاشورایی ما بوده است، عنوان کرد: جا دارد که از همت بلند علی‌محمد مودب بابت سرودن یک منظومه تشکر کنم؛ درست است که رونمایی جای نقد نیست اما می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم که مورد توجه است. شاعران پیش از سرودن و یا حتی هنگام سرودن لازم است که با یکدیگر مراوده داشته باشند.

وی گفت: چند مشکل در این کتاب وجود دارد که مطمئنم اگر آقای مودب پس از سرودن با کسی به اشتراک می‌گذاشت این مشکل رفع می‌شد. یکی از عوامل رشد فرهنگ و ادبیات غرب همین است که نویسندگان و شاعران با یکدیگر و با دیگر فلاسفه و اندیشمندان در ارتباط هستند. یکی از معایب ما عدم کار گروهی است. باید دور هم جمع شویم و داده‌هایمان را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. این کار موجب پایداری یک اثر می‌شود. این کتاب قابل اعتنایی است ولی مطلب این است که می‌تواند فراتر رود. فقط کافی است که بازبینی شود.

منظومه‌سرایی عاشورایی اتفاق نویی است

همچنین میلاد عرفان‌پور شاعر خوشحالی‌اش را از حضور در این جمع بیان کرده و ادامه داد: این خوشحالی از چند جهت است. اول از همه به این سبب که مزین به نام حضرت علی‌اصغر(ع) است و این ایام هم متعلق به سیدالشهدا(ع)است. دوم این که در جلسه‌ای هستم که اثر استاد مودب محور بحث است. خصیصه و ویژگی آثار استاد مودب این است که در همیشه خودشان هستند و زیست ایشان با اشعارشان حالت آئینه‌ای دارد. ایشان مانند برخی از شعرا به دنبال محاسبه آنچنانی نیستند تا به دنبال میل مخاطب باشند. چیزی را بیان می‌کنند که متاثرشان کرده و در سلوک خودشان موثر است. نکته مورد بحث دیگر منظومه‌سرایی ایشان است که مقام معظم رهبری نیز تاکید بر احیای این سنت داشتند. استاد مودب در عرصه شعر عاشورایی این اتفاق را رقم زدند که اتفاق نویی بود. این یک حرکتی است که می‌تواند جریان‌ساز باشد و منظومه‌سرایی را زنده کند. نکته دیگر این است که در منظومه‌هایی که درمورد عاشوراست همچون منظومه «عمان» شاهد این هستیم که همواره عرفان میان‌داری می‌کند‌ در «خطبه اصغر» نیز عرفان پررنگ است اما عناصر و محتوای دیگری نیز همچون حماسه و موضع سیاسی و اجتماعی عاشورا مشهود است. جذابیت این کتاب این است که یک منظومه برای کوچکترین شهید کربلا است. وقتی برای کوچکترین شهید واقعه عاشورا می‌توان یک منظومه سرود پس برای دیگر شهدای کربلا نیز حرف‌های زیادی برای گفتن داریم.

«خطبه اصغر» متن متینی دارد
در ادامه علیرضا قزوه رئیس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما با اشاره به این که متن این کتاب کمتر از متن منظومه «عمان» نیست بیان کرد: این کتاب متن قابل‌توجه و متینی دارد ولی در نقاط اوج هنوز جای کار دارد و شاعر می‌تواند با افزایش نقطه اوج مخاطب را به وجد بیاورد. منظومه نوشتن کار دشواری است. با وجود این دشواری آقای مودب تا حد زیادی موفق بودند اما اگر این اثر بازبینی شود قطعا می‌تواند پرواز بهتری داشته باشد.

همچنین علی‌محمد مودب شاعر منظومه و کتاب «خطبه اصغر» ضمن تشکر از افراد حاضر در جمع و سخنرانان گفت: امیدوارم این کتاب که بضاعت بنده بود درخور نام این حضرت باشد و تا نفسی هست ایشان نظرشان را از ما برندارند.

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست

وی با اشاره به دغدغه‌اش در حوزه سرودن مثنوی بیان کرد: در تمام این سال‌ها احساس کردم که ما کمی غزل‌زده شده‌ایم و دغدغه من بود که سمت مثنوی بروم. در این سال‌ها چند منظومه نوشتم‌ که اساتید باید درمورد آن‌ها نظر دهند. درمورد «خطبه اصغر» هم ادعایی ندارم. تنها خوابی دیدم که پیرو آن نتیجه گرفتم که باید درمورد حضرت علی‌اصغر(ع) شعر بگویم. این کوچک‌ترین شهید کربلا ناگفته‌های بسیار دارد. همچنان که دیگر شهدای کربلا نیز حرف‌های ناگفته دارند.

این مراسم که با شعرخوانی سخنرانان نیز همراه بود، با رونمایی از کتاب «خطبه اصغر» به پایان رسید.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشوراست بیشتر بخوانید »

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «یوسفعلی میرشکاک» شاعر، منتقد و پژهشگر ادبی در دومین جلسه از «درس گفتارهای شاهنامه» که به‌همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری برگزار شد، اظهار داشت: مخاطب در خوانش شاهنامه باید توجه به اتفاقی داشته باشد که در زبان فردوسی رقم می‌خورد.

وی در توضیح نسخه‌های شاهنامه به حضار گفت: انس بنده در شاهنامه به نسخه‌ای است که از محمدعلی فروغی به چاپ رسیده است.

این پژوهشگر ادبی، اسماء‌الله موجود در شاهنامه را مورد اشاره قرار داد و با تأکید براینکه بیش از هزار اسماء‌الله در شاهنامه وجود دارد، عنوان کرد: فردوسی در شروع شاهنامه آنجا که می‌گوید «بنام خداوند جان و خرد»، نام را به‌جای اسم آورده است.

میرشکاک در تشریح این بیت «خداوند کیوان و گردان سپهر / فروزنده ماه و ناهید و مهر»، گفت: از اینجا به‌بعد وارد دستگاه فکری فردوسی می‌شویم. چرا خداوند کیوان؟ کیوان بعد از اورانوس پدر همه سیاراتی است که هرکدام متعلق به خدایانند. اینجا منظور از خدایان، خدای عوام نیست بلکه مظاهر حضرت حق است که به تعبیر ما ۱۴ معصوم می‌شوند.

این منتقد و پژوهشگر ادبی با بیان اینکه حق تعالی در مظاهر مختلف تجلی می‌کند، افزود: بخاطر همین تجلی است که در قرآن اشاره می‌شود که هرجا نگاه کنید چهره خداست چراکه همه هستی مظهر خداوند است، لذا کیوان حدفاصلِ این جهان و جهان آخرت است، یعنی هرکسی بتواند خودش را به کیوان برساند دیگر از چرخه بازپیدایی و رجعت خارج شده است.

وی شرط رسیدن به کیوان را گذشتن از خورشید دانست و با بیان اینکه تا پیش از رسیدن به خورشید امکان رجعت به کالبد وجود دارد، عنوان کرد: بخاطر همین «خداوند کیوان» یک اسم خاص برای پروردگار است که در آثار اساطیری ما آمده است.

این پژوهشگر در تشریح «خداوند کیوان و گَردان سپهر/ فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر»، گفت: ماه و ناهید و مهر بخاطر روشنی بحث دیگری دارند چون خداوند روشنی بخش این‌هاست؛ اینجا اساس قضیه انسان و زمین است درحالی که جماعت غربی فکر می‌کردند جهان، خورشید محور است درحالی که خورشید محور کائنات به‌معنی محوریت خورشید نبوده است لذا مرکز کائنات زمین است چون خلیفه خداوند روی زمین مستقر است و این خلیفه در شاهنامه شهریار است.

میرشکاک درباره «ز نام و نشان و گمان برتر است» اظهار داشت: این بیت یعنی خداوند در اسم جای نمی‌گیرد و محدود به اسم نیست و در نشان و صفت جا نمی‌گیرد و محدود به صفت نیست. مولا امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «کمال توحیده نفی الصفات عنه» یعنی اوج توحید این است که صفت برای حضرت حق قائل نباشیم درحالی که ما خدا را در صفت ایشان می‌دانیم.

وی در ادامه به تشریح فرازهای دیگری از شاهنانه پرداخت و درباره «سخن هر چه زین گوهران بگذرد/ نیابد بدو راه جان و خرد» با بیان اینکه زبان مهم‌ترین حس انسان است و مولا اميرالمؤمنين به آن اشاره دارد که فرمودند اگر زبان از انسان دریغ شود او یک مُرده متحرک است.

این شاعر به این بخش شاهنامه «خرد گر سخن برگزیند همی/ همان را گزیند، که بیند همی» اشاره کرد و آن را برابر تمام فلسفه غرب دانست و ادامه داد: فردوسی در شاهنامه اسم و فعل و حرف را به هر نحوی که دلخواه خود بوده به‌کار برده است. اگر توانمندی این مرد درک شود زبان و نوشتار و نگارش و فرهنگ ما را دگرگون خواهد کرد.

میرشکاک به اشارات فردوسی درخصوص اهمیت علم پرداخت و با بیان ِاینکه «پرستنده باشی و جوینده راه/به ژرفی به فرمانش کردن نگاه» تأکید بر اهمیت دانایی دارد؛ ما اینجا به درک اهمیت دانش برای قدرتمند شدن پی می‌بریم چیزی که موجب سیطره امروز غرب شده است همین دانایی و دانش است.

وی «خرد» را در شاهنامه یک کلمه مذموم معرفی کرد و اظهار داشت: بزرگانی همچون فردوسی و حافظ به زبان نظم شعر نمی‌گفتند بلکه زبان آن‌ها نظم بوده است و بخاطر این تمام سخن آن‌ها حکمت است البته متاسفانه این فرهنگ غنی حفظ نشد تا جایی که فقها مقابل شعرا ایستادند بخاطر همین دیوان شخصیتی همچون امام خمینی (ره) بعد از رحلت ایشان به چاپ رسید درحالی که شعرا در گذشته نمایندگان خداوند بوده‌اند چون سخنان خداوند را بیان می‌کردند.

این پژوهشگر به تأثیرگذاری شاهنامه در حفظ فرهنگ ایران اشاره‌ کرد و تصریح کرد: عشایر ایران با وجود اینکه سوادی نداشتند سال‌ها فرهنگ‌شان را به‌واسطه‌ شاهنامه حفظ کردند و مناسک و آیین داشتند تا اینکه مورد خیانت پهلوی قرار گرفتتد و زبانشان ویران شد.

میرشکاک با تأکید براینکه دستگاه فکری ایرانی در شعر تجلی پیدا کرده است، افزود: حماسه، جنگجویی و زیبایی شاهنامه باعث می‌شود که ما متوجه زبان و اندیشه فردوسی‌ نشویم لذا با یک روز و یک سال همنشینی با شاهنامه به مضامین آن پی نمی‌بریم. متوجه منظور فردوسی و شاهنامه شویم و من خودم هنوز فکر می‌کنم فقط به اندازه یک دانش‌آموز شاهنامه را درک کرده‌ام چراکه راهبردن به حکمت حماسه سخت است و متن سرراست نیست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد بیشتر بخوانید »

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «یوسفعلی میرشکاک» پژوهشگر و منتقد ادبی در نشست درس‌گفتارهای خود پیرامون شاهنامه‌خوانی با تأکید براینکه انسان به‌واسطه‌ هویت، انسان است، اظهار داشت: شاهنامه، خدای‌نامه و کلاً موالی قدیم ما و آن‌چه از قبلِ ورود مدرنیته داشته‌ایم و باقی مانده حتی آنجایی که جز سخافت نمی‌بینیم، نه‌فقط شاهنامه بلکه دیوان سوزنی سمرقندی نیز به‌یک معنا وجهی از هویت این قوم است.

وی با بیان اینکه طی چند سال گذشته هیچ وقت خودم را سانسور نکرده و همواره بدون ممیزی سخن گفته‌ام، افزود: انسانِ بدون هویت ایرانی کسی است که باوجود گرسنگی همسایه‌اش پولش را در جهت شرکت در کنسرت تتلو در آنتالیا خرج می‌کند. خیلی‌ها از نظام ناراحت‎ند؛ بله اصلاً این نظام از حیث اقتصادی بلد نبوده است چه کار کند اما اگر انسانِ ایرانی می‌توانست هویتش را بازیابی کند مشکلی پیش نمی‌آمد چراکه اولین‌باری نیست که این قوم و سرزمین دچار مشکل اقتصادی و سیاسی و… شده است. هویت جمعی مردم ایران در گذشته باعث می‌شد قحطی محض پیش نیاید. با این وجود این مردم بخاطر هویت مشخص‌شان که قومی و دینی بود، از بحران‌های بزرگ رد ‌شدند.

این منتقد ادبی به درگیری صفاریان با سامانیان و آشوب‌های عظیم آن در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران اشاره کرد و ادامه داد: با وجود این درگیری‌ها فشاری به مردم وارد نمی‌شد. هنگامی که غزنویان با سامانیان مشکل پیدا می‌کنند و درگیری‌های زیادی شکل می‌گیرد باز قوم ایرانی برمدار هویتشان می‌گردند. ۲۰۰ ـ۳۰۰ سال جنگیدن ایرانیان با اعراب با چه چیزی بود؟ یعنی با تکیه بر چه منش و بینشی بود و چه چیزی در جانشان بود که توانستند آن همه سال در برابر فرهنگ مقابل مبارزه کنند؟ در تحویل قدرت از غزنویان به سلجوقیان اوضاع پریشانی وجود داشته است اما مردم رد می‌شدند و حکومت‌ها با هم درگیر بودند لذا مشکل، مشکلِ قدرت بوده است نه مردم.

میرشکاک خطاب به جوانان و با تأکید براینکه از چشم‌انداز من مشکل امروز هویت است، گفت: گذشتگان با عرب روبرو بودند و امروز ما در برابر غرب هستیم. تا قبل مشروطه و مدرنیته هویت واحد داریم اما سپس هویت‌مان دوپاره یا کلاً بی‌هویت می‌شویم یا برای اینکه از گزند مدرنیته در امان باشیم خودمان را به‌صورت تصنعی به گذشته هزار ساله و ده‌هزار ساله پرت می‌کنیم.

این شاعر به تشریح ویژگی‌های تکنولوژی پرداخت و با بیان اینکه تکنولوژی همواره انسان را به‌سمت خاصی هدایت می‌کند که پیش از آنکه غرق آن شویم باید آگاه باشیم، گفت: ما بخاطر تکنولوژی است که مصرف کننده شده‌ایم درحالی که در جمهوری اسلامی به غرب «نه» می‌گویم اما این فقط در گفتار است چراکه در کردار هنوز نتوانسته‌ایم نه بگوییم.

وی تحقق مدنیت دینی را مقدمه بازگشت به هویت دینی دانست و اظهار داشت: هرجایی که تکنولوژی ورود پیدا کند به‌نفع خودش جا باز می‌کند و این مسئله را که اغلب مشکلات ما از آن سرچشمه می‌گیرد جماعت موجود متوجه نشده‌اند و این درحالی است که ما غرق در سرمایه‌داری بین‌المللی و امپریالیسم هستیم درشرایطی که قصد درگیری با آمریکا را داریم که شدنی نیست.

میرشکاک با تأکید براینکه ما با آرمان‌گرایی و محال‌اندیشی انقلاب کردیم، گفت: اگر امروز نمی‌توانیم خودمان را جمع کنیم بخاطر آن است که هویت قومی و دینی‌مان ناخواسته روبروی هم ایستاده‌اند درحالی که این مسئله‌ای کاذب است چراکه هویتی قومی که با هویت دینی درگیر باشد کاذب است چون هویت قومی و دینی پشت‌و روی یک سکه‌اند.

این محقق و پژوهشگر، عدم دیالوگ و ارتباط‌گیری با نسل جدید را مشکل نسل اول انقلاب دانست و ادامه داد: ویرانی زبان به ویرانی هویت منجر می‌شود و من با خودم قرار گذشته‌ام شاهنامه بگویم چون شاعران گذشته حکیم بودند و کسی که با آن اُنس بگیرد متوجه می‌شود چگونه حافظ، مولانا و خیام و هرکسی که چشم‌انداز خاصی دارد از آن بیرون آمده است؛ عظمت این کتاب به‌قدری است که ۱۴۰۰ سال اجازه نداده است این مردم فارسی‌زبان، عرب شوند.

وی گفت: باید بدانیم چه کسی هستیم، چراکه هر فرد از یک‌سری زیرساخت همچون عقل، عاطفه، خیال، زبان، حکمت و.. شکل گرفته‌ که در او تجلی پیدا می‌کند. آن فرد ایرانی که در آمریکا زندگی می‌کند با این فرض که ضد جمهوری اسلامی باشد نیز ایران و تهران را دوست دارد و اگر تیم فوتبال ایران با آمریکا بازی کند باز طرفدار ایران است و این ناخودآگاه است. غفلت از این ناخودآگاهی، ناخودآگاهی را مضاعف خواهد کرد و بخواهیم یا نخواهیم یک حادثه باید رخ دهد تا بفهمیم ایرانی هستیم یا نیستیم.

میرشکاک شعر «این وطن مصر و عراق و شام نیست/ این وطن، شهریست کان را نام نیست» را خواند و گفت: وطن ساحت وجودی توست. همه ایرانیان بخاطر پیروزی تیم فوتبال ایران برابر آمریکا خوشحال شدند اما کسی نیست بپرسد چرا هویت ما فقط در فوتبال می‌جُنبد درحالی که در اقتصاد، سیاست، هنر و اندیشه نیازمند هویت هستیم.

این منتقد بر لزوم بازیابی هویت تأکید کرد و گفت: باید بتوانیم در عین تمدن، مثل انسانِ ایرانیِ قرن ششم، قرن هفتم و قرن هشتم واجد هویتی باشیم که دین و قومیت در آن همسو باشند تا بر مشکلی همچون حمله مغول غلبه کنیم.

وی عنوان کرد: در ایرانیان شهیدانی همچون سیامک تا یزدگرد و سیاوش وجود دارد؛ قوم ایرانی برای سیاوش تعزیه‌ای داشته است که هرساله برگزار می‌شده است و اگر امروز می‌بینیم محرم اینقدر برای این قوم اهمیت دارد بخاطر آن است که قوم ایرانی سراپا خاطره سوگ بوده است درحالی که اعراب خاطره سوگ ندارند. ایرانی ستودن دارد و سعی می‌کند مدام با جهان مُردگان در ارتباط باشد لذا اگر کارکرد «شاهنامه» در جهان کنونی و مدرن امکان نداشته باشد یا شاهنامه را جوری نفهمیم که به‌درد زندگی و گرفتاری‌های امروزمان بخورد، همان بهتر که هیچ‌کاری به کار آن نداشته باشیم.

میرشکاک با انتقاد از اظهارنظر شفیعی کدکنی که معتقد است کارکرد اجتماعی شاهنامه از دست رفته است، با تأکید براینکه شاهنامه کارکرد اجتماعی دارد، گفت: کسی که هشت سال جنگ یا دو سال و دوماه آن را تجربه کرده است داستان شاهنامه را می‌فهمد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد بیشتر بخوانید »

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،یوسفعلی میرشکاک، از شاعران پیشکسوت و پژوهشگر، به سوگ فرزندش نشست.محمدحسین جعفریان، شاعر و نویسنده، ضمن اعلام این خبر در صفحه شخصی‌اش، در همدردی با میرشکاک نوشت:

شاعر پرآوازه این دیار، استاد یوسفعلی میرشکاک به عزای پسر نشست. خدایا به این مرد صبر بده. طاقت تا کجاست مگر؟

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

طوطی‌ای را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد

قرة‌العین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد

ساربان بار من افتاد خدا را مددی
که امید کرمم همره این محمل کرد

آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
در لحد ماه کمان‌ابروی من منزل کرد

زدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد

در همین رابطه محمدمهدی دادمان، رئیس حوزه هنری، در پی درگذشت فرزند یوسفعلی میرشکاک با انتشار پیامی، درگذشت تنها فرزند او را تسلیت گفت. متن پیام به این شرح است:

«کل نفس ذائقه الموت

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان‌دل کرد

جناب استاد، آقا یوسفعلی میرشکاک مصیبت وارده را به شما و خانواده محترم‌تان تسلیت می‌گویم. صبر بر داغ فرزند جوان‌، حماسه‌ای است که سرودن آن جز با نگاه بر آینه‌ کربلا میسر نمی‌شود. از درگاه خداوند متعال برای شما صبر و برای روح ایشان طلب مغفرت و علو درجات را مسألت می‌کنم.»

یوسفعلی میرشکاک (زادهٔ ۱۳۳۸) شاعر، نویسنده، طنزپرداز است. او در دومین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر در بخش امام و انقلاب برگزیده شده است. میرشکاک در طول سی سال اخیر در زمینه‌های گوناگونی از سرودن شعر و نگارش نقدهای ادبی تا نوشته‌های طنز و مقالات سیاسی و مذهبی و عرفانی فعال بوده‌است. همکاری و همراهی او با سید مرتضی آوینی سید شهیدان اهل قلم نیز قابل توجه است.

میرشکاک  از سال ۱۳۵۸ به‌طور جدی وارد حوزه شعر شد و بیش از همه، متأثر از شاعرانی چون مهرداد اوستا، مهدی اخوان ثالث، منوچهر آتشی، محمدعلی معلم دامغانی و بیدل دهلوی بوده‌ است.

منبع: تسنیم

یوسفعلی میرشکاک، شاعر پیشکسوت و روزنامه‌نگار، به سوگ فرزندش(محمد) نشست.



منبع خبر

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست بیشتر بخوانید »