یوسفعلی میرشکاک

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست

منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشوراست


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «خطبه اصغر» تازه‌ترین اثر علی‌محمد مودب نویسنده و شاعر آیینی است. این کتاب که در قالب یک منظومه مثنوی درمورد حضرت علی‌اصغر (ع) کوچکترین شهید واقعه عاشوراست، روز گذشته (چهارشنبه) طی مراسمی رونمایی شد.

حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، علیرضا قزوه رئیس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر، یوسفعلی میرشکاک نویسنده، شاعر و طنزپرداز، میلاد عرفان‌پور و ناصر فیض در این مراسم حضور داشتند.

محمدی: مثنوی بستر مناسبی برای روایت ایرانی است

در این مراسم، عباس محمدی مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری ضمن تسلیت ایام محرم بیان کرد: به کتاب «خطبه اصغر» از چند وجه می‌توان نگاه کرد؛ اول قالبش که قالب مثنوی است. مثنوی همانند رباعی کاملا ابداعی ایرانی و بستر مناسبی برای روایت ایرانی است که بزرگان شعر ما در این قالب شعر سرودند که این اشعار منشا حکمت ایرانی است. دومین وجه، موضوع آن است که حادثه بزرگ عاشوراست. شاعران بسیاری در دوره‌های مختلف در این زمینه شعر سرودند اما می‌توان گفت شکوهمندترین دوره آن پس از انقلاب است که چه از لحاظ کیفی و چه کمی کاملا با سایر دوران متفاوت است. سومین نکته مورد توجه، منظومه بودن این کتاب است. «خطبه اصغر» یک منظومه‌ای است که قطور نیست و متناسب با حوصله مخاطب امروز سروده شده است.

همچنین حجت‌الاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی ضمن ابراز خرسندی از انتشار این کتاب گفت: امروز به عنوان یک سخنران به این جمع نیامده‌ام. صرفا به عنوان یک علاقه‌مند به اشعار و آثار استاد علی‌محمد مودب و به احترام اثری که منسوب به حضرت علی‌اصغر(ع)است آمده‌ام تا بایستم و قدردانی کنم. امیدوارم که این اثر موجب برکات دنیوی و اخروی چه برای شاعر و چه برای ما باشد.

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست
در ادامه مراسم، یوسفعلی میرشکاک نویسنده، شاعر و طنزپرداز با اشاره به این که سرودن منظومه از ارکان آیین عاشورایی ما بوده است، عنوان کرد: جا دارد که از همت بلند علی‌محمد مودب بابت سرودن یک منظومه تشکر کنم؛ درست است که رونمایی جای نقد نیست اما می‌خواهم به چند نکته اشاره کنم که مورد توجه است. شاعران پیش از سرودن و یا حتی هنگام سرودن لازم است که با یکدیگر مراوده داشته باشند.

وی گفت: چند مشکل در این کتاب وجود دارد که مطمئنم اگر آقای مودب پس از سرودن با کسی به اشتراک می‌گذاشت این مشکل رفع می‌شد. یکی از عوامل رشد فرهنگ و ادبیات غرب همین است که نویسندگان و شاعران با یکدیگر و با دیگر فلاسفه و اندیشمندان در ارتباط هستند. یکی از معایب ما عدم کار گروهی است. باید دور هم جمع شویم و داده‌هایمان را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. این کار موجب پایداری یک اثر می‌شود. این کتاب قابل اعتنایی است ولی مطلب این است که می‌تواند فراتر رود. فقط کافی است که بازبینی شود.

منظومه‌سرایی عاشورایی اتفاق نویی است

همچنین میلاد عرفان‌پور شاعر خوشحالی‌اش را از حضور در این جمع بیان کرده و ادامه داد: این خوشحالی از چند جهت است. اول از همه به این سبب که مزین به نام حضرت علی‌اصغر(ع) است و این ایام هم متعلق به سیدالشهدا(ع)است. دوم این که در جلسه‌ای هستم که اثر استاد مودب محور بحث است. خصیصه و ویژگی آثار استاد مودب این است که در همیشه خودشان هستند و زیست ایشان با اشعارشان حالت آئینه‌ای دارد. ایشان مانند برخی از شعرا به دنبال محاسبه آنچنانی نیستند تا به دنبال میل مخاطب باشند. چیزی را بیان می‌کنند که متاثرشان کرده و در سلوک خودشان موثر است. نکته مورد بحث دیگر منظومه‌سرایی ایشان است که مقام معظم رهبری نیز تاکید بر احیای این سنت داشتند. استاد مودب در عرصه شعر عاشورایی این اتفاق را رقم زدند که اتفاق نویی بود. این یک حرکتی است که می‌تواند جریان‌ساز باشد و منظومه‌سرایی را زنده کند. نکته دیگر این است که در منظومه‌هایی که درمورد عاشوراست همچون منظومه «عمان» شاهد این هستیم که همواره عرفان میان‌داری می‌کند‌ در «خطبه اصغر» نیز عرفان پررنگ است اما عناصر و محتوای دیگری نیز همچون حماسه و موضع سیاسی و اجتماعی عاشورا مشهود است. جذابیت این کتاب این است که یک منظومه برای کوچکترین شهید کربلا است. وقتی برای کوچکترین شهید واقعه عاشورا می‌توان یک منظومه سرود پس برای دیگر شهدای کربلا نیز حرف‌های زیادی برای گفتن داریم.

«خطبه اصغر» متن متینی دارد
در ادامه علیرضا قزوه رئیس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما با اشاره به این که متن این کتاب کمتر از متن منظومه «عمان» نیست بیان کرد: این کتاب متن قابل‌توجه و متینی دارد ولی در نقاط اوج هنوز جای کار دارد و شاعر می‌تواند با افزایش نقطه اوج مخاطب را به وجد بیاورد. منظومه نوشتن کار دشواری است. با وجود این دشواری آقای مودب تا حد زیادی موفق بودند اما اگر این اثر بازبینی شود قطعا می‌تواند پرواز بهتری داشته باشد.

همچنین علی‌محمد مودب شاعر منظومه و کتاب «خطبه اصغر» ضمن تشکر از افراد حاضر در جمع و سخنرانان گفت: امیدوارم این کتاب که بضاعت بنده بود درخور نام این حضرت باشد و تا نفسی هست ایشان نظرشان را از ما برندارند.

میرشکاک: منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشورا ست

وی با اشاره به دغدغه‌اش در حوزه سرودن مثنوی بیان کرد: در تمام این سال‌ها احساس کردم که ما کمی غزل‌زده شده‌ایم و دغدغه من بود که سمت مثنوی بروم. در این سال‌ها چند منظومه نوشتم‌ که اساتید باید درمورد آن‌ها نظر دهند. درمورد «خطبه اصغر» هم ادعایی ندارم. تنها خوابی دیدم که پیرو آن نتیجه گرفتم که باید درمورد حضرت علی‌اصغر(ع) شعر بگویم. این کوچک‌ترین شهید کربلا ناگفته‌های بسیار دارد. همچنان که دیگر شهدای کربلا نیز حرف‌های ناگفته دارند.

این مراسم که با شعرخوانی سخنرانان نیز همراه بود، با رونمایی از کتاب «خطبه اصغر» به پایان رسید.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

منظومه‌سرایی از ارکان آیین عاشوراست بیشتر بخوانید »

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «یوسفعلی میرشکاک» شاعر، منتقد و پژهشگر ادبی در دومین جلسه از «درس گفتارهای شاهنامه» که به‌همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری برگزار شد، اظهار داشت: مخاطب در خوانش شاهنامه باید توجه به اتفاقی داشته باشد که در زبان فردوسی رقم می‌خورد.

وی در توضیح نسخه‌های شاهنامه به حضار گفت: انس بنده در شاهنامه به نسخه‌ای است که از محمدعلی فروغی به چاپ رسیده است.

این پژوهشگر ادبی، اسماء‌الله موجود در شاهنامه را مورد اشاره قرار داد و با تأکید براینکه بیش از هزار اسماء‌الله در شاهنامه وجود دارد، عنوان کرد: فردوسی در شروع شاهنامه آنجا که می‌گوید «بنام خداوند جان و خرد»، نام را به‌جای اسم آورده است.

میرشکاک در تشریح این بیت «خداوند کیوان و گردان سپهر / فروزنده ماه و ناهید و مهر»، گفت: از اینجا به‌بعد وارد دستگاه فکری فردوسی می‌شویم. چرا خداوند کیوان؟ کیوان بعد از اورانوس پدر همه سیاراتی است که هرکدام متعلق به خدایانند. اینجا منظور از خدایان، خدای عوام نیست بلکه مظاهر حضرت حق است که به تعبیر ما ۱۴ معصوم می‌شوند.

این منتقد و پژوهشگر ادبی با بیان اینکه حق تعالی در مظاهر مختلف تجلی می‌کند، افزود: بخاطر همین تجلی است که در قرآن اشاره می‌شود که هرجا نگاه کنید چهره خداست چراکه همه هستی مظهر خداوند است، لذا کیوان حدفاصلِ این جهان و جهان آخرت است، یعنی هرکسی بتواند خودش را به کیوان برساند دیگر از چرخه بازپیدایی و رجعت خارج شده است.

وی شرط رسیدن به کیوان را گذشتن از خورشید دانست و با بیان اینکه تا پیش از رسیدن به خورشید امکان رجعت به کالبد وجود دارد، عنوان کرد: بخاطر همین «خداوند کیوان» یک اسم خاص برای پروردگار است که در آثار اساطیری ما آمده است.

این پژوهشگر در تشریح «خداوند کیوان و گَردان سپهر/ فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر»، گفت: ماه و ناهید و مهر بخاطر روشنی بحث دیگری دارند چون خداوند روشنی بخش این‌هاست؛ اینجا اساس قضیه انسان و زمین است درحالی که جماعت غربی فکر می‌کردند جهان، خورشید محور است درحالی که خورشید محور کائنات به‌معنی محوریت خورشید نبوده است لذا مرکز کائنات زمین است چون خلیفه خداوند روی زمین مستقر است و این خلیفه در شاهنامه شهریار است.

میرشکاک درباره «ز نام و نشان و گمان برتر است» اظهار داشت: این بیت یعنی خداوند در اسم جای نمی‌گیرد و محدود به اسم نیست و در نشان و صفت جا نمی‌گیرد و محدود به صفت نیست. مولا امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «کمال توحیده نفی الصفات عنه» یعنی اوج توحید این است که صفت برای حضرت حق قائل نباشیم درحالی که ما خدا را در صفت ایشان می‌دانیم.

وی در ادامه به تشریح فرازهای دیگری از شاهنانه پرداخت و درباره «سخن هر چه زین گوهران بگذرد/ نیابد بدو راه جان و خرد» با بیان اینکه زبان مهم‌ترین حس انسان است و مولا اميرالمؤمنين به آن اشاره دارد که فرمودند اگر زبان از انسان دریغ شود او یک مُرده متحرک است.

این شاعر به این بخش شاهنامه «خرد گر سخن برگزیند همی/ همان را گزیند، که بیند همی» اشاره کرد و آن را برابر تمام فلسفه غرب دانست و ادامه داد: فردوسی در شاهنامه اسم و فعل و حرف را به هر نحوی که دلخواه خود بوده به‌کار برده است. اگر توانمندی این مرد درک شود زبان و نوشتار و نگارش و فرهنگ ما را دگرگون خواهد کرد.

میرشکاک به اشارات فردوسی درخصوص اهمیت علم پرداخت و با بیان ِاینکه «پرستنده باشی و جوینده راه/به ژرفی به فرمانش کردن نگاه» تأکید بر اهمیت دانایی دارد؛ ما اینجا به درک اهمیت دانش برای قدرتمند شدن پی می‌بریم چیزی که موجب سیطره امروز غرب شده است همین دانایی و دانش است.

وی «خرد» را در شاهنامه یک کلمه مذموم معرفی کرد و اظهار داشت: بزرگانی همچون فردوسی و حافظ به زبان نظم شعر نمی‌گفتند بلکه زبان آن‌ها نظم بوده است و بخاطر این تمام سخن آن‌ها حکمت است البته متاسفانه این فرهنگ غنی حفظ نشد تا جایی که فقها مقابل شعرا ایستادند بخاطر همین دیوان شخصیتی همچون امام خمینی (ره) بعد از رحلت ایشان به چاپ رسید درحالی که شعرا در گذشته نمایندگان خداوند بوده‌اند چون سخنان خداوند را بیان می‌کردند.

این پژوهشگر به تأثیرگذاری شاهنامه در حفظ فرهنگ ایران اشاره‌ کرد و تصریح کرد: عشایر ایران با وجود اینکه سوادی نداشتند سال‌ها فرهنگ‌شان را به‌واسطه‌ شاهنامه حفظ کردند و مناسک و آیین داشتند تا اینکه مورد خیانت پهلوی قرار گرفتتد و زبانشان ویران شد.

میرشکاک با تأکید براینکه دستگاه فکری ایرانی در شعر تجلی پیدا کرده است، افزود: حماسه، جنگجویی و زیبایی شاهنامه باعث می‌شود که ما متوجه زبان و اندیشه فردوسی‌ نشویم لذا با یک روز و یک سال همنشینی با شاهنامه به مضامین آن پی نمی‌بریم. متوجه منظور فردوسی و شاهنامه شویم و من خودم هنوز فکر می‌کنم فقط به اندازه یک دانش‌آموز شاهنامه را درک کرده‌ام چراکه راهبردن به حکمت حماسه سخت است و متن سرراست نیست.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درک درست شاهنامه موجب دگرگونی فرهنگ خواهد شد بیشتر بخوانید »

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «یوسفعلی میرشکاک» پژوهشگر و منتقد ادبی در نشست درس‌گفتارهای خود پیرامون شاهنامه‌خوانی با تأکید براینکه انسان به‌واسطه‌ هویت، انسان است، اظهار داشت: شاهنامه، خدای‌نامه و کلاً موالی قدیم ما و آن‌چه از قبلِ ورود مدرنیته داشته‌ایم و باقی مانده حتی آنجایی که جز سخافت نمی‌بینیم، نه‌فقط شاهنامه بلکه دیوان سوزنی سمرقندی نیز به‌یک معنا وجهی از هویت این قوم است.

وی با بیان اینکه طی چند سال گذشته هیچ وقت خودم را سانسور نکرده و همواره بدون ممیزی سخن گفته‌ام، افزود: انسانِ بدون هویت ایرانی کسی است که باوجود گرسنگی همسایه‌اش پولش را در جهت شرکت در کنسرت تتلو در آنتالیا خرج می‌کند. خیلی‌ها از نظام ناراحت‎ند؛ بله اصلاً این نظام از حیث اقتصادی بلد نبوده است چه کار کند اما اگر انسانِ ایرانی می‌توانست هویتش را بازیابی کند مشکلی پیش نمی‌آمد چراکه اولین‌باری نیست که این قوم و سرزمین دچار مشکل اقتصادی و سیاسی و… شده است. هویت جمعی مردم ایران در گذشته باعث می‌شد قحطی محض پیش نیاید. با این وجود این مردم بخاطر هویت مشخص‌شان که قومی و دینی بود، از بحران‌های بزرگ رد ‌شدند.

این منتقد ادبی به درگیری صفاریان با سامانیان و آشوب‌های عظیم آن در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران اشاره کرد و ادامه داد: با وجود این درگیری‌ها فشاری به مردم وارد نمی‌شد. هنگامی که غزنویان با سامانیان مشکل پیدا می‌کنند و درگیری‌های زیادی شکل می‌گیرد باز قوم ایرانی برمدار هویتشان می‌گردند. ۲۰۰ ـ۳۰۰ سال جنگیدن ایرانیان با اعراب با چه چیزی بود؟ یعنی با تکیه بر چه منش و بینشی بود و چه چیزی در جانشان بود که توانستند آن همه سال در برابر فرهنگ مقابل مبارزه کنند؟ در تحویل قدرت از غزنویان به سلجوقیان اوضاع پریشانی وجود داشته است اما مردم رد می‌شدند و حکومت‌ها با هم درگیر بودند لذا مشکل، مشکلِ قدرت بوده است نه مردم.

میرشکاک خطاب به جوانان و با تأکید براینکه از چشم‌انداز من مشکل امروز هویت است، گفت: گذشتگان با عرب روبرو بودند و امروز ما در برابر غرب هستیم. تا قبل مشروطه و مدرنیته هویت واحد داریم اما سپس هویت‌مان دوپاره یا کلاً بی‌هویت می‌شویم یا برای اینکه از گزند مدرنیته در امان باشیم خودمان را به‌صورت تصنعی به گذشته هزار ساله و ده‌هزار ساله پرت می‌کنیم.

این شاعر به تشریح ویژگی‌های تکنولوژی پرداخت و با بیان اینکه تکنولوژی همواره انسان را به‌سمت خاصی هدایت می‌کند که پیش از آنکه غرق آن شویم باید آگاه باشیم، گفت: ما بخاطر تکنولوژی است که مصرف کننده شده‌ایم درحالی که در جمهوری اسلامی به غرب «نه» می‌گویم اما این فقط در گفتار است چراکه در کردار هنوز نتوانسته‌ایم نه بگوییم.

وی تحقق مدنیت دینی را مقدمه بازگشت به هویت دینی دانست و اظهار داشت: هرجایی که تکنولوژی ورود پیدا کند به‌نفع خودش جا باز می‌کند و این مسئله را که اغلب مشکلات ما از آن سرچشمه می‌گیرد جماعت موجود متوجه نشده‌اند و این درحالی است که ما غرق در سرمایه‌داری بین‌المللی و امپریالیسم هستیم درشرایطی که قصد درگیری با آمریکا را داریم که شدنی نیست.

میرشکاک با تأکید براینکه ما با آرمان‌گرایی و محال‌اندیشی انقلاب کردیم، گفت: اگر امروز نمی‌توانیم خودمان را جمع کنیم بخاطر آن است که هویت قومی و دینی‌مان ناخواسته روبروی هم ایستاده‌اند درحالی که این مسئله‌ای کاذب است چراکه هویتی قومی که با هویت دینی درگیر باشد کاذب است چون هویت قومی و دینی پشت‌و روی یک سکه‌اند.

این محقق و پژوهشگر، عدم دیالوگ و ارتباط‌گیری با نسل جدید را مشکل نسل اول انقلاب دانست و ادامه داد: ویرانی زبان به ویرانی هویت منجر می‌شود و من با خودم قرار گذشته‌ام شاهنامه بگویم چون شاعران گذشته حکیم بودند و کسی که با آن اُنس بگیرد متوجه می‌شود چگونه حافظ، مولانا و خیام و هرکسی که چشم‌انداز خاصی دارد از آن بیرون آمده است؛ عظمت این کتاب به‌قدری است که ۱۴۰۰ سال اجازه نداده است این مردم فارسی‌زبان، عرب شوند.

وی گفت: باید بدانیم چه کسی هستیم، چراکه هر فرد از یک‌سری زیرساخت همچون عقل، عاطفه، خیال، زبان، حکمت و.. شکل گرفته‌ که در او تجلی پیدا می‌کند. آن فرد ایرانی که در آمریکا زندگی می‌کند با این فرض که ضد جمهوری اسلامی باشد نیز ایران و تهران را دوست دارد و اگر تیم فوتبال ایران با آمریکا بازی کند باز طرفدار ایران است و این ناخودآگاه است. غفلت از این ناخودآگاهی، ناخودآگاهی را مضاعف خواهد کرد و بخواهیم یا نخواهیم یک حادثه باید رخ دهد تا بفهمیم ایرانی هستیم یا نیستیم.

میرشکاک شعر «این وطن مصر و عراق و شام نیست/ این وطن، شهریست کان را نام نیست» را خواند و گفت: وطن ساحت وجودی توست. همه ایرانیان بخاطر پیروزی تیم فوتبال ایران برابر آمریکا خوشحال شدند اما کسی نیست بپرسد چرا هویت ما فقط در فوتبال می‌جُنبد درحالی که در اقتصاد، سیاست، هنر و اندیشه نیازمند هویت هستیم.

این منتقد بر لزوم بازیابی هویت تأکید کرد و گفت: باید بتوانیم در عین تمدن، مثل انسانِ ایرانیِ قرن ششم، قرن هفتم و قرن هشتم واجد هویتی باشیم که دین و قومیت در آن همسو باشند تا بر مشکلی همچون حمله مغول غلبه کنیم.

وی عنوان کرد: در ایرانیان شهیدانی همچون سیامک تا یزدگرد و سیاوش وجود دارد؛ قوم ایرانی برای سیاوش تعزیه‌ای داشته است که هرساله برگزار می‌شده است و اگر امروز می‌بینیم محرم اینقدر برای این قوم اهمیت دارد بخاطر آن است که قوم ایرانی سراپا خاطره سوگ بوده است درحالی که اعراب خاطره سوگ ندارند. ایرانی ستودن دارد و سعی می‌کند مدام با جهان مُردگان در ارتباط باشد لذا اگر کارکرد «شاهنامه» در جهان کنونی و مدرن امکان نداشته باشد یا شاهنامه را جوری نفهمیم که به‌درد زندگی و گرفتاری‌های امروزمان بخورد، همان بهتر که هیچ‌کاری به کار آن نداشته باشیم.

میرشکاک با انتقاد از اظهارنظر شفیعی کدکنی که معتقد است کارکرد اجتماعی شاهنامه از دست رفته است، با تأکید براینکه شاهنامه کارکرد اجتماعی دارد، گفت: کسی که هشت سال جنگ یا دو سال و دوماه آن را تجربه کرده است داستان شاهنامه را می‌فهمد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

انتقاد میرشکاک از شفیعی کدکنی/ «شاهنامه» کارکرد اجتماعی دارد بیشتر بخوانید »

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق،یوسفعلی میرشکاک، از شاعران پیشکسوت و پژوهشگر، به سوگ فرزندش نشست.محمدحسین جعفریان، شاعر و نویسنده، ضمن اعلام این خبر در صفحه شخصی‌اش، در همدردی با میرشکاک نوشت:

شاعر پرآوازه این دیار، استاد یوسفعلی میرشکاک به عزای پسر نشست. خدایا به این مرد صبر بده. طاقت تا کجاست مگر؟

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد

طوطی‌ای را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد

قرة‌العین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد

ساربان بار من افتاد خدا را مددی
که امید کرمم همره این محمل کرد

آه و فریاد که از چشم حسود مه چرخ
در لحد ماه کمان‌ابروی من منزل کرد

زدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد

در همین رابطه محمدمهدی دادمان، رئیس حوزه هنری، در پی درگذشت فرزند یوسفعلی میرشکاک با انتشار پیامی، درگذشت تنها فرزند او را تسلیت گفت. متن پیام به این شرح است:

«کل نفس ذائقه الموت

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان‌دل کرد

جناب استاد، آقا یوسفعلی میرشکاک مصیبت وارده را به شما و خانواده محترم‌تان تسلیت می‌گویم. صبر بر داغ فرزند جوان‌، حماسه‌ای است که سرودن آن جز با نگاه بر آینه‌ کربلا میسر نمی‌شود. از درگاه خداوند متعال برای شما صبر و برای روح ایشان طلب مغفرت و علو درجات را مسألت می‌کنم.»

یوسفعلی میرشکاک (زادهٔ ۱۳۳۸) شاعر، نویسنده، طنزپرداز است. او در دومین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر در بخش امام و انقلاب برگزیده شده است. میرشکاک در طول سی سال اخیر در زمینه‌های گوناگونی از سرودن شعر و نگارش نقدهای ادبی تا نوشته‌های طنز و مقالات سیاسی و مذهبی و عرفانی فعال بوده‌است. همکاری و همراهی او با سید مرتضی آوینی سید شهیدان اهل قلم نیز قابل توجه است.

میرشکاک  از سال ۱۳۵۸ به‌طور جدی وارد حوزه شعر شد و بیش از همه، متأثر از شاعرانی چون مهرداد اوستا، مهدی اخوان ثالث، منوچهر آتشی، محمدعلی معلم دامغانی و بیدل دهلوی بوده‌ است.

منبع: تسنیم

یوسفعلی میرشکاک، شاعر پیشکسوت و روزنامه‌نگار، به سوگ فرزندش(محمد) نشست.



منبع خبر

یوسفعلی میرشکاک به سوگ فرزندش نشست بیشتر بخوانید »