مقام سابق موساد اذعان کرده که رژیم اسرائیل تجهیزات الکترونیکی فروختهشده به بسیاری از کشورها را بمبگذاری و یا دستکاری کرده و میتواند همانند عملیات پیجرها علیه حزبالله از آنها استفاده کند.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یوسی کوهن، رئیس سابق سازمان جاسوسی موساد در مصاحبهای با اشاره به عملیات پیجری سال گذشته علیه نیروهای حزبالله لبنان فاش کرد که اسرائیل تجهیزات الکترونیکی بسیاری از کشورها را دستکاری یا بمبگذاری کرده است.
کوهن در مصاحبهای که ویدئوی آن به تازگی منتشرشده میگوید که اسرائیل تجهیزات دستکاریشده را به بسیاری از کشورها ارسال کرده است. او در پاسخ به سوال مجری مینی بر اینکه درباره کدام کشور صحبت میکند میگوید: «هر کشوری که به تصورتان بیاید.»
کوهن همچنین میگوید «روش دستکاری تجهیزات» را بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ ابداع کرده است. او در توضیح درباره اینکه روش مد نظرش چه ابعادی دارد میگوید: «ما به آنها (کشورهای دیگر) همه چیز فروختهایم.»
در ۱۷ و ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴، هزاران پیجر دستی و صدها واکی تاکی که برای استفاده حزبالله لبنان در نظر گرفته شده بود، بهطور همزمان در سراسر لبنان و سوریه در حمله اسرائیل منفجر شدند. در این حمله، حداقل ۴۲ نفر از جمله حداقل ۱۲ غیرنظامی به شهادت رسیده و بیش از ۳۰۰۰ نفر زخمی شدند.
ایران از این حملهها به عنوان «تروریسم اسرائیل» یاد کرد. ناصر کنعانی سخنگوی وقت وزارت امور خارجه این حمله را «نمونهای از کشتار دستهجمعی» از سوی «حکومت صهیونیستی» خواند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
چهرههای امنیتی اسرائیل از سقوط فوری و زودهنگام جمهوری اسلامی ایران ناامید شدهاند.
به گزارش مجاهدت از مشرق،در حالی که تا همین چند ماه پیش صهیونیستها با تجاوز به خاک ایران انتظار سقوط زودهنگام جمهوری اسلامی را داشتند، اما اکنون چهرههای امنیتی اسرائیل از سقوط فوری و زودهنگام جمهوری اسلامی ایران ناامید شدهاند، تا آن جا که «یوسی کوهن»، رئیس پیشین موساد در گفتگویی اعتراف کرده است که سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن است چند سال زمان ببرد. کوهن در سخنرانی خود در نیویورک خواستار اقدام جهانی برای سرنگونی حکومت در ایران شد و گفت: «سرنگونی جمهوری اسلامی نه تنها یک آرزو، بلکه یک ضرورت استراتژیک است. اما این کار یکشبه اتفاق نمیافتد؛ بلکه نیاز به برنامهریزی دقیق، حمایت بینالمللی و زمان دارد.»
رژیم صهیونیستی در تجاوز علیه ایران از ۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴ که به جنگ ۱۲ روزه معروف شد، با حمایت آمریکا از سلاحهای دورایستای پیشرفته (مانند موشکهای اسپایک و هاروپ)، پهپادهای رادارگریز (مانند Orbiter و RA-۰۱) و نیروهای نفوذی و حمله آمریکا به تأسیسات هستهای فوردو با بمبافکنهای B-۲ و بمبهای سنگرکوب GBU-۵۷ استفاده کرد، اما نتوانست به هدف اصلی خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران برسد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روز گذشته، یوسی کوهن، رئیس سابق موساد در سخنانی آشکار اعلام کرد که قصد دارد در انتخابات آینده در سرزمینهای اشغالی، وارد کارزار سیاسی شده و به فعالیت در این حوزه بپردازد.
سرویس جهان مشرق – پس از ماهها گمانه زنی، یوسی کوهن، رئیس سابق موساد روز گذشته طی یک مصاحبه خبری اعلام کرد که آماده ورود به عرصه انتخاباتی بوده و برای درست کردن امور داخلی رژیم صهیونیستی، اوست که باید نخستوزیر بعدی باشد.
یوسی کوهن زادهٔ ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۱، یکی از برجستهترین چهرههای اطلاعاتی و سیاسی اسرائیل است که بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ بهعنوان رئیس سازمان اطلاعاتی موساد خدمت کرد.
یوسی کوهن در اورشلیم، در خانوادهای مذهبی یهودی به دنیا آمد و در منطقه قطمون این شهر بزرگ شد. پدرش کارمند بانک و مادرش معلم بود. او تحصیلات خود را در محیطی مذهبی-صهیونیستی دنبال کرد و از جوانی به فعالیتهای اطلاعاتی علاقهمند شد. کوهن به سه زبان انگلیسی، فرانسه و عربی تسلط کامل دارد. وی بیش از ۳۰ سال در سازمان موساد فعالیت داشت و در این مدت، نقشهای کلیدی متعددی را بر عهده گرفت. او در دهه ۱۹۸۰ به موساد پیوست و بهسرعت به دلیل مهارتهایش در عملیات اطلاعاتی در کشورهای مختلف، بهویژه در اروپا، مورد توجه قرار گرفت.
او مدیریت بخش «تزومت» (واحد مسئول شبکه منابع مخفی در سراسر جهان) را بر عهده داشت و در سال ۲۰۱۳ بهعنوان رئیس شورای امنیت ملی اسرائیل منصوب شد.در ژانویه ۲۰۱۶، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، او را بهعنوان رئیس موساد انتخاب کرد.
دوران ریاست او با افزایش تنشهای اطلاعاتی با ایران همراه بود. کوهن به دلیل نقشش در عملیاتهای منطقهای و همچنین نماینده اصلی رژیم صهیونیستی در نبرد سایه با ایران شهرت یافت. او در مصاحبهای با شبکه ۱۲ اسرائیل به طور تلویحی به نقش موساد در رابطه با اقدامات خرابکارانه در داخل ایران و همچنین ترور دانشمندان هستهای کشور، اشاره کرد.
کوهن همچنین در پیشبرد توافقنامههای ابراهیم، که به عادیسازی روابط اسرائیل با برخی کشورهای عربی منجر شد، نقش داشت و این توافقها را بخشی از تلاشهای موساد برای تقویت دیپلماسی منطقهای توصیف کرد.
او بهعنوان مدیری سختگیر و کارآمد شناخته میشود که در طول خدمت خود چندین جایزه و مدال شایستگی دریافت کرده است. او به دلیل تواناییهای اطلاعاتیاش لقب «جاسوس تمامعیار» را از برخی رسانهها دریافت کرده است.
با این حال، او پس از پایان دورهاش در موساد، به دلیل افشای برخی اطلاعات حساس در گفتوگوهای رسانهای، از جمله رابطهای شخصی با یک مهماندار هواپیما و همچنین گفتگو با همسرش درباره مسائل حساس سیاسی و امنیتی، مورد انتقادات گسترده قرار گرفت.
پس از پایان دوره ریاستش در موساد در ژوئن ۲۰۲۱، کوهن به فعالیتهای تجاری، از جمله همکاری با شرکت ژاپنی سافتبانک، روی آورد. اما در سالهای اخیر، او بهطور جدی ورود به عرصه سیاسی را بررسی کرده و حتی از احتمال تأسیس یک حزب جدید و رقابت با نتانیاهو برای نخستوزیری سخن گفته است. او معتقد است که خلأ سیاسی در اسرائیل وجود دارد که میتواند با رویکردی میانهرو و عملگرا پر شود.
یوسی کوهن از اعتبار بالایی در میان محافل امنیتی و سیاسی اسرائیل برخوردار است. این سابقه میتواند او را بهعنوان فردی قابلاعتماد در مسائل امنیتی معرفی کند، که در جایی مانند اسرائیل که با چالشهای امنیتی دائمی، یک مزیت بزرگ است. همچنین کوهن بهعنوان مشاور امنیتی مورد اعتماد بنیامین نتانیاهو شناخته میشود و در حزب لیکود از محبوبیت نسبی برخوردار است. برخی از گزارشها نیز حاکی از آن است که زمانی نتانیاهو قصد داشت که او را به عنوان جانشین خود، به نخست وزیری برساند.
اما برای یوسی کوهن، مسئله ورود به سیاست و جلب حامی، به همین راحتی نیست. کوهن آشکارا از احتمال تأسیس یک حزب سیاسی جدید و رقابت برای نخستوزیری سخن گفته است. او خود را بهعنوان یک نامزد راستگرا معرفی میکند که میتواند تغییراتی را پیشنهاد دهد و از نتانیاهو و اپوزیسیون میانهرو متمایز شود. این استراتژی میتواند بخشی از رأیدهندگان راستگرا را که از وضع موجود ناراضی هستند، جذب کند.
همچنین یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون، از ورود احتمالی کوهن به سیاست استقبال کرده و امیدوار است که او بتواند رأی جناح راست را بشکند و دولت نتانیاهو را تضعیف کند. این حمایت نشاندهنده پتانسیل کوهن برای تأثیرگذاری بر معادلات سیاسی است.
در پروند رئیس موساد، شکستهای امنیتی و نظامی متعددی وجود دارد. تحلیلگران معتقدند که کوهن در جنگ ۱۱ روزه غزه (۲۰۲۱) نتوانست دستاوردهای قابلتوجهی برای موساد به ارمغان بیاورد. این شکست بهعنوان نقطه ضعفی در کارنامه او مطرح شده و ممکن است شانس او را برای کسب حمایت سیاسی کاهش دهد. موضوع دیگر، عدم پیشبینی اتفاقی همچون حمله ۷ اکتبر، در زمان تصدی وی بود و بسیاری از منتقدان وی این موضوع را مطرح میکنند که مقدمات برنامه ریزی چنین حملهای از سوی حماس، در زمانی که او تصدی موساد را بر عهده داشته است، آغاز شده است.
کوهن در اظهاراتی صریح، به کاهش محبوبیت اسرائیل در افکار عمومی جهان اذعان کرده و گفته است: «میلیاردها نفر در جهان از ما متنفر هستند.» او معتقد است که اسرائیل باید روایت خود را بهتر به جهان ارائه کند تا در برابر کارزارهای جهانی علیه این رژیم مقاومت کند.
وی طی سه سال گذشته، از سیاستهای بنیامین نتانیاهو رسما انتقاد کرده است که جایگاه او را از یک چهره همراه به نتانیاهو در دوران تصدی بر موساد، به یک چهره منتقد نتانیاهو تبدیل کرده است. از این رو، اعضای حزب لیکود و حامیان خارجی اسرائیل احتمالاً از کوهن بهعنوان جانشین نتانیاهو حمایت نخواهند کرد، زیرا او با شکست در این جنگ کنار گذاشته شد.
از سوی دیگر، صحنه سیاسی اسرائیل بسیار رقابتی است و چهرههایی مانند نتانیاهو، نفتالی بنت، یائیر لاپید و دیگران پایگاههای قوی دارند. ایجاد یک حزب جدید چالش بزرگی است، بهویژه در شرایطی که لیکود و دیگر احزاب راستگرا همچنان نفوذ زیادی دارند. اگرچه کوهن تجربه دیپلماتیک و امنیتی گستردهای دارد، اما تجربه مستقیم او در سیاست داخلی محدود است. این موضوع میتواند توانایی او در جلب حمایت عمومی و مدیریت ائتلافهای سیاسی را تضعیف کند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزیر خارجه سابق آمریکا مینویسد: از وقتی نماینده کنگره بودم با سخنرانی و تماس با همکارانم تلاش میکردم جلوی امضای برجام را بگیرم. وقتی هم که رئیس سیآیای شدم، برای خروج از توافق لحظهشماری میکردم.
سرویس جهان مشرق– «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت پنجم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصهی سیاسی کشور از محتوای کتاب مذکور این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این کتاب لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
قسمت پنجم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
طی سالهایی که برجام داشت تدوین میشد، من در [مجلس نمایندگان] کنگره خدمت میکردم. آن زمان با تمام توانم روی میز میکوبیدم تا توجه همه را به این اشتباه بزرگ جلب کنم: در صحن علنی سخنرانی میکردم؛ [در نشریهها] یادداشت مینوشتم؛ و تابستان ۲۰۱۴ به تکتک همکارانم در مجلس نمایندگان (هر ۴۳۴ نفرشان) زنگ زدم و به آنها گفتم این توافق، به این شکلی که انجام شده، باعث میشود ایران علاوه بر قابلیتهای موشکی واقعی، ظرفیت [نظامی] هستهای و پول هنگفتی برای توسعهی هر دوی این برنامهها به دست بیاورد.
«مایک پمپئو» نمایندهی وقت ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگره، در جریان نشست تأیید صلاحیتش به عنوان نامزد پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تصدی ریاست سیآیای، در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۷. پمپئو اعا میکند زمانی که نمایندهی کنگره بوده به تکتک همکارانش در مجلس نمایندگان زنگ زده و دربارهی توافق هستهای با ایران به آنها هشدار داده است. (+)
در همینباره بخوانید:
››نگرانی اندیشکده آمریکایی از قدرت موشکی ایران
››ایران در تولید موشکهای بالستیک به نهایت تخصص رسیده است
تا همین امروز هم افتخار میکنم که وزارت خارجه را مجبور کردم اعتراف کند که این «توافق» در واقع یک معاهده یا حتی یک فرمان اجرایی نیست، بلکه یک بیانیهی مطبوعاتی است که توسط آمریکا و سایر کشورها تهیه شده است. چنانکه «جولیا فریفیلد» دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری، در قالب یک پاسخ رسمی، با چندین ماه تأخیر، به من نوشت: «برنامهی جامع اقدام مشترک یک معاهده یا توافقنامهی اجرایی، و یک سند امضاشده نیست، بلکه منعکسکنندهی تعهدات سیاسی ایران، ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین) و اتحادیهی اروپاست.»
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. «مایک پمپئو» مینویسد وزارت خارجهی دولت اوباما به او گفته برجام نه یک معاهدهی رسمی و دستور اجرایی است و نه حتی یک سند امضاشده است. (+)
نامهی مذکور همچنین حاوی این ادعا بود که دولت اوباما هیچ «توافق سریای» با ایران نکرده است. دولت داشت دروغ میگفت. تابستان ۲۰۱۵، فقط چند روز پس از رونمایی از برجام، من به همراه «تام کاتن» همکارم در مجلس نمایندگان، به وین سفر کردیم تا با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (سازمانی که مسئول انجام بازرسیهای تعیینشده از تأسیسات هستهای ایران است) ملاقات کنیم. توقع زیادی نداشتیم. اولاً شگفتزده شدیم که مقامات آژانس اصلاً قبول کردهاند با دو نفر از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران دیدار کنند. کاملاً انتظار داشتیم وزارت خارجهی دولت اوباما این دیدار را لغو کند.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی سابق آمریکا، رئیس سابق سیآیای و نمایندهی سابق ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا، در کنار «تام کاتن» (راست) نمایندهی سابق ایالت آرکانزاس (آرکانسا) در مجلس نمایندگان و سناتور فعلی این ایالت در کنگره. پمپئو و کاتن جولای ۲۰۱۵ ادعا کردند به وجود توافقهای جانبی محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی توافق بر سر برجام پی بردهاند. دولت اوباما وجود این توافقها را تأیید کرد، اما آنها را بخشی از روند عادی توافقهای کنترل تسلیحاتی دانست، نه «توافقهای جانبی محرمانه». (+)
وقتی رسیدیم، یکی از اعضای تیم تشریفات آژانس، با عذرخواهی شروع کرد: «متأسفم، مدیرکلْ «[یوکیا] آمانو» نمیتواند امروز با شما ملاقات کند.» من و تام، اخمهایمان در هم رفت و سر تکان دادیم؛ فکر میکردیم بیهوده ۷۰۰۰ کیلومتر پرواز کردهایم. اما بعد فهمیدیم چرا آمانو نمیتواند با ما دیدار کند؛ کارمند آژانس ادامه داد: «هنگام دوچرخهسواری زمین خورده و در بیمارستان است. به معاونان خود دستور داده به شما گزارش بدهند.» در طول این نشست دو ساعته، به این واقعیت پی بردیم که آژانس و دولت اوباما تمام حقیقت را دربارهی توافق به دنیا نگفتهاند.
آژانس و ایران بر سر دو الحاقیهی محرمانه دربارهی اقدامات راستیآزمایی در یکی از مجموعههای نظامی ایران توافق کرده بودند. امکان بررسی این الحاقیهها به صورت عمومی وجود نداشت. این حرف کارمندان آژانس یک اعتراف خیرهکننده بود. پرسیدم: «کدام مقامات آمریکایی این توافقنامههای جانبی را دیدهاند؟» پاسخشان گویای همهچیز بود: «ما اجازه نداریم به این سؤال پاسخ بدهیم.» هماهنگکنندهی وزارت خارجه، که همراه ما بود، با وحشت از اتاق بیرون دوید؛ احتمالاً رفت به مافوقهایش خبر بدهد که ما از این بندهای الحاقی خبردار شدهایم.
«مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، طی ملاقات با «یوکیا آمانو» (چپ) رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ساختمان وزارت خارجهی آمریکا در واشینگتن در اوایل آوریل سال ۲۰۱۹. (+)
به یکی از رئیسدفترهای سیآیای متوسل شویم تا شاید بتواند کمکمان کند این اسناد را ببینیم. اما فقط شانه بالا انداخت: «این کار خیلی بالاتر از سطح من است. باید به وزارت خارجه بگویید.» در واقعیت، نه وزارت خارجه و نه هیچ آمریکایی دیگری اجازهی مشاهدهی این توافقنامههای جانبی محرمانه را نداشت. دولت اوباما این تصمیم وحشتناک را گرفته بود که بدون اینکه بداند برخی از عناصر پایبندی ایران چگونه راستیآزمایی میشوند، پای توافقنامه را امضا کند. میتوانید من را دیوانه صدا کنید، اما من حاضر نیستم بر اساس قابلاعتماد بودن آیتالله، خطر جنگ هستهای را به جان بخرم.
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند. با وجود تن دادن ایران به نظارتهای گستردهی آژانس انرژی اتمی در قالب توافق هستهای، «مایک پمپئو» ادعا میکند این نظارتها کافی نبودهاند. (+)
در همینباره بخوانید:
›› خاورمیانه عاری از سلاح هستهای؛ ابتکاری که میتواند جایگزین برجام شود
›› دلایل تهران برای خودداری از ساخت سلاح هستهای/ چگونه آمریکا ایران را وادار به ساخت بمب اتمی میکند؟
فقط چند روز بعد، من و تام اعلام کردیم به توافقنامههای جانبی مخفیانهی ایرانیها پی بردهایم، هرچند نگذاشتهاند آنها را بخوانیم. بهمحض اجرایی شدن توافق، تقلبها هم شروع شد. علیرغم ادعای اهالی برجام مبنی بر اینکه ایرانیها مدتها قبل برنامهی [نظامی] هستهایشان را تعطیل کردهاند، ایران مخفیانه این برنامه را ادامه داده بود. سایتهای هستهایشان را در سراسر کشور پخش کرده بودند؛ تونلهای عمیقتری در کوههای سختتر ساخته بودند؛ دانشمندان هستهایشان را در دانشکدهها و برنامههای نظامیشان قایم کرده بودند؛ برنامهی «فضایی» شان را برای توسعهی ظرفیتهای موشکی گسترش داده بودند؛ و «محسن فخریزاده مهابادی» عالیرتبهترین دانشمند هستهایشان، را در رأس کار نگه داشتند. وزارت اطلاعات ایران همچنین برجام را طوری تنظیم کرده بود که به این کشور اجازه میداد از ظرفیتهای هستهای غیرنظامی «دوکاربردی» [دارای کاربردهای مشترک نظامی و غیرنظامی] خود استفاده کند و بیسروصدا به سمت یک سلاح هستهای بخزد، بدون اینکه از خط قرمز قانونی [توافق] عبور کند.
شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای ایران بود که سال ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی توسط موساد به شهادت رسید. (+)
خوشبختانه، من تنها کسی نبودم که میدانستم ایرانیها دارند تقلب میکنند. دوستم «یوسی کوهن» مدیر موساد، نیز این را میدانست. تیم او در نهایت موفق شد یک عملیات محرمانهی شگفتانگیز انجام دهد: مجموعهای از اسناد حیاتی را از آرشیو هستهای ایران، که در یک مرکز فوقالعاده امن نگهداری میشد، به سرقت بردند. تاریخ، یک روز جزئیات سرگیجهآور نحوهی اجرای این یورش حیرتانگیز را افشا خواهد کرد.
اما نکتهی مهمتر این بود که آوریل ۲۰۱۸، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اطلاعات بهدستآمده از آن شاهکار جسورانه را با جهانیان در میان گذاشت. اسناد بهدستآمده نشان دادند که ایران هرگز برنامهی تسلیحات هستهایش را آنطور که طبق برجام ملزم شده بود، رها نکرده است. کل توافق هستهای بر اساس یک دروغ بنا شده بود. من ادعایش را کردم؛ یوسی اثباتش کرد؛ و اکنون جهان این را میداند.
«یوسی کوهن» رئیس موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱. «مایک پمپئو» مدعی است موساد توانسته در زمان ریاست کوهن بخشی از آرشیو هستهای ایران را به سرقت ببرد. (+)
نمایش خندهدار نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل دربارهی «تأسیسات تورقوزآباد» [دانلود]
در همینباره بخوانید:
››نمایش کمدی نتانیاهو: دروغپردازی صهیونیستها با تصاویر ماهوارهای «تورقوزآباد»
›› ژنرال اسرائیلی: به لطف بازرسیهای آژانس اطلاعات زیادی درباره سایتهای هستهای ایران داریم
از اینکه شنیدم دونالد ترامپ در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶، برجام را یک برنامهی خیریه برای آیتاللهها توصیف کرد (که در ازای آزادی چهار گروگان آمریکایی، ۴۰۰ میلیون دلار اسکناس خشک به عنوان انگیزه برای امضای قرارداد دریافت کردند) و آن را به باد تمسخر گرفت، دلگرم شدم. فهمیدم ترامپ توافق و رژیم ایران را همانطوری که واقعاً هستند، میبیند، نه آنطوری که ما دلمان میخواست باشند. از وقتی رئیس سیآیای شدم، لحظهشماری میکردم تا این افتضاح دیپلماتیک را اصلاح کنم.
تصویر رسمی «مایک پمپئو» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مدیر سیآیای. پمپئو از ژانویهی ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۸ در دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مدیر «آژانس مرکزی اطلاعات» اصلیترین نهاد جاسوسی دولت آمریکا بود. وی مینویسد از زمانی که ریاست سیآیای را به عهده گرفته برای خروج آمریکا از برجام لحظهشماری میکرده است. (+)
با این حال، بیرون آوردن آمریکا از این توافق احمقانه، در حرف آسانتر از عمل بود. اولاً، باید با باد مخالف در داخل سیآیای میجنگیدم. تقریباً کل تیم تحلیل امور ایران، دو سالِ قبل از آغاز ریاست من را صرف تلاش برای توجیه برجام کرده بودند. این تیم ادعانامهی مفصلی طراحی کرده بود (که بعداً در یک جلسهی توجیهی عمومی منتشر شد) مبنی بر اینکه رژیم راستیآزمایی برجام، بازرسیها را افزایش داده، درک ما از فعالیتهای ایران را بهبود بخشیده، و از افزایش ظرفیت سانتریفیوژهای ایران جلوگیری کرده است. اما آنچه در آن تحلیل، هرگز به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده بود، دروغهایی بودند که برجام بر اساس آنها تدوین شده بود، یا سابقهی ایران در تقلب که دست «لنس آرمسترانگ» [دوچرخهسوار سرشناس آمریکایی و قهرمان هفت دورهی پشت سر مسابقات «تور دو فرانس» که بعدها اثبات شد از مواد نیروزا استفاده کرده و تمامی عناوین خود را از دست داد] را از پشت بسته بود.
تأسیسات هستهای بوشهر در سال ۲۰۱۰. بخش زیادی از اطلاعات هستهای ایران پس از امضای برجام و تشدید بازرسیهای آژانس در اختیار کشورهای مختلف و حتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در حالی است که چنین اطلاعاتی دربارهی برنامهی هستهای کشورهای دیگر هرگز در اختیار جامعهی بینالمللی قرار نمیگیرد. تصور میشود افزایش حملات علیه دانشمندان و تأسیسات هستهای ایران نیز دستکم تا اندازهای نتیجهی افشای همین اطلاعات بوده باشد. (+)
در همینباره بخوانید:
››ترامپ به حکم کدام قانون از برجام خارج شد؟
آنچه خواندید قسمت پنجم از خلاصهی کتاب «هرگز کوتاه نیا» به قلم مایک پمپئو، وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای، بود. قسمتهای قبلی این مجموعه گزارش را از لینکهای زیر بخوانید. قسمتهای بعدی این مجموعه بهزودی در مشرق منتشر خواهد شد. برای مطالعهی ترجمهی مشرق از کتابهای دیگر به کتابخانهی مشرق مراجعه نمایید.
قسمتهای قبلی مجموعه گزارش
◄ قسمت اول: خدمت در دولت ترامپ لطف خدا بود/ آمریکا درخشانترین ستاره در تاریکترین آسمانهای جهان است
◄ قسمت دوم: فشار کوبندهای به ایران آوردیم/ برنامهای برای تعطیلات در تهران ندارم
◄ قسمت سوم: ماجرای انتخاب «آیتالله مایک» برای عملیات علیه ایران/ سلوک با رئیس موساد به صرف ویسکی و سیگار
◄ قسمت چهارم: برجام یک کیسه «باقالی سحرآمیز» بود/ قاسم سلیمانی مغز متفکر برنامههای ایران بود
[۱]Never Give an Inch: Fighting for the America I Love Link
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
روزنامه صهیونیستی هارتص در گزارشی از نقش بندر بن سلطان در تقویت روابط عربستان و رژیم صهیونیستی، وی را مهندس برقراری و تقویت این روابط معرفی کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یوسی میلمان در مقاله ای در روزنامه هارتص نوشت: بندر بن سلطان رئیس شورای امنیت ملی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان سال ها با سران یهود و روسای موساد و ایهود اولمرت و بنیامین نتانیاهو دو نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی نشست و برخاست داشته است.
هرچند که برخی از پیشنهادهای وی فقط رو کاغذ باقی مانده است ولی تلاش های وی به یک نزدیکی واقعی میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی منجر شد.
برخی از اسرائیلی ها تلاش می کنند سفر این هفته جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا به سرزمین های اشغالی و عربستان را که در راستای نزدیکی این دو رژیم به یکدیگر انجام می شود به خود منسوب کنند اما واقعیت این است که تنها کسی که می تواند در این زمینه ادعا داشته باشد بندر بن سلطان است.
بندر ۷۳ ساله فرزند سلطان بن عبدالعزیز ولیعهد اسبق عربستان از مادری اتیوپیایی الاصل که در جوانی در نیروی هوایی انگلیس و آمریکا آموزش دید و در سال ۱۹۷۷ از حادثه سقوط جان سالم به دربرد.
وی در سال ۱۹۸۳ به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن انتخاب و از آن زمان تلاش های وی برای ایجاد ارتباط میان عربستان و رژیم صهیونیستی آغاز شد. وی روابط شخصی خوبی با روسای جمهور آمریکا بویژه رونالد ریگان و جورج بوش پدر و پسر داشت.
**از طرح های صلح تا روابط
جرقه روابط رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی از زمان اعلام طرح صلح عربی در سال ۱۹۸۱ توسط ملک فهد که در آن زمان ولیعهد عربستان بود زده شد.
هرچند که این طرح با مخالفت بیگن روبرو شد ولی این طرح با تلاش های بندر بن سلطان زیربنای تسریع در برقراری روابط میان رژیم صهیونیستی و عربستان قرار گرفت و از آن زمان دیدارهای بندر با مسئولان موساد آغاز شد.
از آن زمان تاکنون روسای موساد و حداقل دو نخست وزیر رژیم صهیونیستی با مقامات سعودی دیدار داشته اند که بسیاری از این دیدارها و نشست ها در خاک عربستان برگزار شده است.
طرح صلح ملک عبدالله که طرح صلح فهد را نیز در خود داشت و مورد تایید اتحادیه عرب نیز قرار گرفت، گام دیگری برای نزدیکی عربستان و رژیم صهیونیستی بود که روابط محرمانه این دو رژیم را به نبست زیادی به جلو برد.
ترس مشترک از برنامه هسته ایران، تلاش ایران برای تسلط بر منطقه و تلاش عربستان برای مجهز شدن به سلاح های اسرائیلی از چاشنی های روابط محرمانه عربستان و رژیم صهیونیستی در این سال ها بود.
در سال ۲۰۰۵ با پایان یافتن مسئولیت بندر در سفارت عربستان در آمریکا و تعیین وی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی و سپس رئیس دستگاه اطلاعات عربستان تا سال ۲۰۱۵، تحرکات دیپلماتیک بندر بر موضوع ایران، لبنان و جنگ سوریه و مشارکت روسیه، اسرائیل و فلسطین متمرکز بود.
عربستان نه تنها ایران را دشمن خود می دانست بلکه بشار اسد را نیز دشمن می دانست و در جنگ ۳۳ روزه، اسرائیل را تشویق به نابودی حزب الله لبنان کرد و از تلاش کشورهای عربی برای پایان دادن به جنگ جلوگیری کرد، اما با موافقت رژیم صهیونیستی با آتش بس، عربستان دچار سرخوردگی شد.
**از تماس ها تا نشست ها
حزب الله، ایران و حماس در راس تماس های بندر بن سلطان با تامیر باردو رئیس وقت موساد بود و باردو و دیگر اعضای دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی بارها با بندر در اروپا بویژه در خانه وی در انگلیس دیدار کردند.
مهمترین نشست بندر با اسرائیلی ها در سال ۲۰۱۴ و پس از پایان حمله رژیم صهیونیستی به غزه در جده برگزار شد و این نخستین باری بود که مقامات رسمی رژیم صهیونیستی به عربستان می روند.
در مذاکرات محرمانه در قصر بندر در جده، وی پیشنهاد داد که سعود الفیصل و بنیامین نتانیاهو به مجمع عمومی سازمان ملل بروند و در حضور همه وزرای خارجه اتحادیه عرب با نقشه راهی مبنی بر صلح میان اسرائیل و فلسطینی ها و برقراری روابط کامل با رژیم صهیونیستی موافقت کنند.
مقامات امنیتی نتایج این نشست را به اطلاع نتانیاهو رساندند و او دو بار برای شنیدن پیشنهادهای بندر به اروپا رفت و نماینده ای را در این موضوع به بندر معرفی کرد ولی مدتها گذشت و خبری نشد.
** دوران محمد بن سلمان
بندر در سال ۲۰۱۵ بازنشسته شد و محمد بن سلمان همه اموری را که بندر در دست داشت برعهده گرفت.
پس از ورود محمد بن سلمان به صحنه، روابط عربستان و رژیم صهیونیستی رو به تقویت و گسترش گذاشت و بن سلمان با نتانیاهو، یوسی کوهن رئیس موساد و مئیر بن شبات رئیس شورای امنیت رژیم صهیونیستی دیدار کرد.
در یکی از نشست ها که اخبار آن توسط صهیونیست ها فاش شد، این سه نفر به شهر تفریحی نئوم در شمال غرب عربستان و ساحل دریای سرخ رفتند و با محمد بن سلمان به گفت و گو نشستند.
** از روابط سیاسی تا روابط تجاری
این روابط به شکل روز افزون ادامه دارد و این نشست ها از جلسات سیاسی و امنیتی به قراردادهای تجاری میان دو رزیم نیز کشیده شده است به طوری که گفت و گوهای سیاسی، تبادل اطلاعات، موضوع ایران، حزب الله لبنان، سوریه و حماس و خرید تجهیزات امنیتی و جاسوسی مانند تجهیزات و نرم افزارهای شرکت پگاسوس و تلاش برای خرید سامانه های دفاعی اسرائیلی از مهمترین موضوعات مورد مذاکره صهیونیست ها و آل سعود است.
بنی گانتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی چند روز پیش اعلام کرد که در دو سال گذشته وزارت جنگ و شرکت های تولید سلاح، قرارداد صادرات سلاح به ارزش ۳ میلیارد دلار به دو کشور عربی سنی غیر از اردن و مصر امضا کرده است که می توان انتظار داشت که بخش اعظمی از این سلاح ها توسط عربستان خریداری شده باشد.
بایدن در این سفر به خاورمیانه تلاش می کند توافق جدیدی را برای روابط منطقه ای اسرائیل و رژیم سعودی و دیگر کشورهای عربی بنیان گذارد.
منبع: ایرنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است