یونسکو

طرح رژیم صهیونیستی برای توسعه شهرک سازی در بیت المقدس

طرح رژیم صهیونیستی برای توسعه شهرک سازی در بیت المقدس


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» اعلام کرد که مقامات تل آویو درحال تهیه طرحی برای افزایش ساخت و ساز و افزایش شمار شهرک نشینان صهیونیست در شهرک «هار حوما» واقع در اراضی منطقه «جبل ابو غنیم» در جنوب شرقی شهر بیت المقدس هستند.

این روزنامه عبری زبان، با بیان اینکه این شهرک جدید است قرار است در مکانی بسیار حساس از نظر مناظر دیدنی و آب و هوا بنا شود، افزود: شهرک مذکور در اطراف روستای «بتیر» ساخته خواهد شد که توسط سازمان «یونسکو» به عنوان یک میراث جهانی ثبت شده است.

بر اساس این گزارش، شهرک مذکور قرار است که در مجاورت روستای فلسطینی «الولجه» بنا شود و اگر این اتفاق بیفتد، این روستا از هر چهار طرف توسط دیوار حائل محاصره خواهد شد و قرار است که در این شهرک ۵۶۰ واحد مسکونی ساخته شود.

روستای تاریخی «بتیر» که از ویژگی‌های منحصر به فرد آب و هوایی و تاریخی برخوردار است، در سال ۲۰۱۴ توسط سازمان یونسکو به عنوان میراث جهانی معرفی شد.

رژیم صهیونیستی در سایه حمایت‌های مالی و سیاسی آمریکا به ساخت و ساز شهرک‌ها در قدس و کرانه باختری اشغالی به منظور یهودی سازی این مناطق ادامه می‌دهد.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

طرح رژیم صهیونیستی برای توسعه شهرک سازی در بیت المقدس

طرح رژیم صهیونیستی برای توسعه شهرک سازی در بیت المقدس بیشتر بخوانید »

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟



در تعزیه تا کسی طفل خوانی نکند به جوان خوانی نمی‌رسد، تا کسی جوان خوانی نکند به عاقله خوانی نمی‌رسد، تا کسی عاقله خوانی نکند امام خوان نمی‌شود و تا کسی امام خوان نباشد تعزیه گردان و مرشد نمی‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تعزیه به معنای متعارف، نمایشی است که در آن واقعهٔ کربلا به دست افرادی که هر یک نقشی از شخصیت‌های اصلی را بر دوش دارند، نشان داده می‌شود. این نمایش نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی-اسلامی و بیشتر دربارهٔ شهادت امام حسین(ع) و مصائب اهل بیت است. هنر تعزیه جدای از کارکرد اصلی‌اش که گونه‌ای از یادآوری و عزاداری اسلامی است، از یک‌سو به بالندگی تئاتر در ایران کمک کرده و از سویی حافظ موسیقی کلاسیک ایرانی بوده است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

بعد از ورود اسلام به ایران و تحکیم تشیع در دوره صفویه مبانی و اصول تشیع نیز گسترش یافت. از آنجا که حادثه جان گداز کربلا و شهادت امام حسین(ع) برای جهان تشیع در همه ادوار داغی تازه بوده است، شیعیان همیشه سعی در زنده نگه داشتن این مصیبت بزرگ داشتند. یکی از این تلاش‌ها برای نشان دادن فاجعه عظیم کربلا نمایش مذهبی به نام تعزیه است. از دوران صفویه و بعد از آن همواره در ایام محرم تعزیه اجرا می‌شد. ولی با گذشت زمان تغییراتی در نسخ خطی ایجاد شد و گاهی تعزیه رنگ تشریفاتی به خود گرفت . اما همیشه این یادآوری حادثه کربلا کم یا زیاد، ساده یا با تکلف بوده و هست و ادامه دارد.

تعزیه در طول دوره‌های مختلف و اعصار تغییراتی به خود دیده با این وجود کماکان جزء نافذترین و تماشایی‌ترین هنرهای ایرانی ـ اسلامی محسوب می‌شود. هر ساله مردم کشورمان به تماشای مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه می‌نشینند. «تعزیه» از منظر مخاطب فراز و فرودهایی داشته است و بالاخره پس از آخرین فرود این هنر اصیل، در حال حاضر خوشبختانه دوران بازگشت و سیر صعودی را طی می‌کند و جایگاه ویژه‌ای نزد مردم پیدا کرده است.

این هنر والا جدای از ارزش معنوی و آیینی، از چندین جنبه دارای ارزش و اعتبار است ازجمله خدمتی که شبیه‌خوانی و تعزیه به موسیقی کلاسیک ایرانی یا به اصطلاح «ردیف دستگاهی» کرده است و امروزه ردیف‌های موسیقی ایرانی که به نسل ما رسیده مدیون همین تعزیه بوده است. و اما متاسفانه همین هنر ارزشمند که همواره از حمایت مردمی برخوردار بوده، اما از سوی نهادهای ذیربط آنچنان که باید مورد حمایت قرار نمی‌گیرد. به این معنی که سازمانها بجز در برگزاری این آیین کهن، هیچ گونه شرایطی برای آکادمیک کردن و حفظ و اشاعه و تدریس و حتی شناساندن آن به غیر ایرانی‌ها مهیا نکرده‌اند. 

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

هر ساله به یاد واقعه کربلا در اکثریت شهرها و روستاهای ایران در کنار آیین‌های مختلف عزاداری، مراسم تعزیه نیز برگزار می‌شود. با وجودیکه تعزیه در طول زمان دستخوش تغییراتی شده اما هنوز از جذاب‌ترین و اصیل‌ترین قالب‌های مراسم سوگواری در کشورمان محسوب می‌شود و مردم به تماشای مراسم شبیه‌خوانی و تعزیه می‌نشینند.

تعزیه ایران، در سال ۱۳۸۸ در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید. مزیت این ثبت جهانی این است که برخلاف مراسمی چون نوروز، که به نام ایران و چند کشور دیگر به ثبت رسیده، اما «تعزیه» با وجود تلاش‌های جدی کشور ترکیه برای ثبت این مراسم کاملا ایرانی به نام خود، به صورت اختصاصی و تنها به نام کشورمان ایران ثبت یونسکو شد که این مهم در نوع خود دارای اهمیت است و مسولین و نهادها می‌بایست بیش از این به حفظ، اشاعه و توسعه همه‌جانبه این هنر ایرانی اسلامی همت بگمارند.

برای نمونه، تلاشی برای ثبت و حفظ نُسَخ قدیمی تعزیه آن صورت نگرفته و پژوهشگران و محققانی که علاقه‌مند به فعالیت در این حوزه هستند، مورد حمایت قرار نمی‌گیرند. به معنای دقیق‌تر، اندیشکده یا موسسه‌ای برای ثبت و نگهداری پژوهش‌ها و نُسَخ تعزیه وجود ندارد. در دانشگاه‌ها نیز متاسفانه تنها ۲ واحد «آشنایی با تعزیه» در رشته نمایش به دانشجویان تدریس می‌شود که برای شناخت دانشجویان تئاتری از ویژگی‌ها، کارکرد و اهمیت و جایگاه تعزیه بسیار اندک است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

همانطور که تعزیه در طول دوره‌هایی که موسیقی به بست‌نشینی روی آورد و موقعیت بروز و ظهور نیافت و می‌رفت تا تمام گوشه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی از تاریخ منقطع و برای همیشه به دست فراموشی سپرده شود، توانست آن را نجات دهد، این مساله در مورد نمایش هم در دوره‌هایی صدق می‌کند.

تحقیقات نشان داده که در دوره‌هایی، تئاتر از دل آیین بیرون آمده، شکل‌گیری دیالوگ نویسی در تعزیه صورت گرفته ولی عدم حمایت از این هنر در دوران قاجار و بعد از مرگ ناصرالدین شاه باعث تضعیف آن شده است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

نسخه تعزیه با چند عنوان «نسخه»، «بیاض»، «طومار»، «دستک» و واژه‌های مختلف دیگری شناخته می‌شود. نسخه نویس در نگارش متن از بخشی از اشعار دیگران مخصوصا مرثیه سود می‌برد. خاصیت بزرگی که مرثیه دارد این است که خیلی موجز است و خیلی هم زود سر اصل مطلب می‌رود. نسخه نویس باید هم موسیقی و درام را به خوبی بشناسد و هم با ادبیات آشنا باشد. ازاینرو الان کمتر افرادی با این ویژگی‌ها وجود دارند که بتوانند نسخه‌های جدید و به‌روزتری برای تعزیه بنویسند.

برخی معتقدند خور و جندق و بیابانک، خاستگاه اولیه تعزیه بوده است.

تعزیه البته تنها مختص به ایران نیست و در کشورهای همسایه بخصوص در مناطق حیدرآباد و دکن هم در سطح گسترده‌ای وجود دارد. در آنجا ۱۱ هزار تکیه وجود دارد. هنوز شیعیان جنوب هند در دکن به تعزیه اهمیت فراوانی می‌دهند. 

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه جزء معدود گونه‌های شناخته شده نمایشی جهان است که سیر پلکانی سِنی دارد و این مساله کمتر در دیگر گونه‌های نمایشی مشاهده شده است اما در تعزیه تا کسی طفل خوانی نکند به جوان خوانی نمی‌رسد، تا کسی جوان خوانی نکند به عاقله خوانی نمی‌رسد، تا کسی عاقله خوانی نکند امام خوان نمی‌شود و تا کسی امام خوان نباشد تعزیه گردان و مرشد نمی‌شود.

متاسفانه وقتی که شرایط برای پرورش شبیه‌خوان فراهم نیست نسخه‌نویسی هم به محاق می‌رود. 

حوزه روایت تعزیه آنقدر وسیع است و تمام رویدادها را به روایت‌های مختلف و متعدد به اجرا درآورده که تاریخ صدر اسلام را می‌توان در آینه تعزیه رصد کرد.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

با روی کار آمدن رضا خان اجرای تعزیه و مراسم سوگواری مشابه آن ممنوع شد و از سال ۱۳۱۲ هجری شمسی در اثر جلوگیری از تعزیه خوانی، دست اندر کاران این نمایش، شهرها را رها کرده و روانه‌ روستاها و نقاط دور افتاده‌ کشور شدند، به کارهایی مانند دست بردن در نسخه‌های اصیل، دگرگون کردن متن تعزیه‌ها و ایجاد تحریف در برخی صحنه‌ها به منظور تأمین اهداف خوانین و حکمرانان محلی پرداختند. از آن به بعد همواره این مردم بودند که با دل و جان تعزیه را حفظ کردند دوستدار برگزاری یک عزاداری تمام و کمال و روایت رویداد صحرای کربلا بودند. با این وجود امروزه تعزیه همچنان جایگاه مشخصی ندارد و با وقفه در توسعه این فعالیت از سوی نهادهای فرهنگی مواجه هستیم.

تعزیه تلفیقی از درام و موسیقی است و زمانی که از طرف نهادهای بالادستی به آن بی توجهی می‌شود کم کم تاثیر خود را از دست می‌دهد و به حاشیه می‌رود. تعداد کسانی که در ایران تعزیه تدریس می‌کنند اندک هستند و کسانی هم که تبلیغ تعزیه می کنند، که تعدادشان بیشتر است، نگاهشان به تعزیه نگاه آنتروپولوژی (مردم شناسی) است که همین نگاه کمر تعزیه را شکانده است. آنتروپولوژی به خودی خود ایرادی ندارد لیکن تنها به پوسته قضیه نگاه می‌کند اما درونش را نمی‌کاود. در بیشتر اطلاعاتی که راجع به تعزیه موجود است درباره مسائل بیرونی تعزیه صحبت می‌شود در حالی که تعزیه لایه‌های متعددی دارد و کسی می تواند درون این گنبد نفوذ کند که دراماتورژ باشد نه آنتروپولوژ. ازاینرو وقتی تعداد دراماتورژها کم می شود تعزیه به لحاظ فنی آنالیز نمی‌شود.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

 گلایه بسیاری از تعزیه خوان‌های قدیمی این است که در سال‌های اخیر تعزیه خوان‌ها به دنبال خواندن تعزیه‌های «دهه» هستند و تعزیه‌های «غریب» دیگر مورد توجه نیست و ترجیح بر این است که در طول مناسبت‌ها بیشتر تعزیه‌های شناخته شده‌ای که مردم نیز با آن‌ها آشنا هستند، خوانده شود.

وقایع کربلا هسته مرکزی هنر تعزیه است و شاید کمتر مجلس تعزیه‌ای را بتوان یافت که گریزی به کربلا نزده باشد. هر مجلسی درباره هر موضوع دیگری غیر از کربلا هم که باشد بالاخره پیوندی با حادثه یا موضوعی در ارتباط با کربلا پیدا می‌کند.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

متاسفانه وزارت علوم هنوز متقاعد نشده که باید حداقل برای آموزش آکادمیک رسمی، طرحی بنویسد که واژه «درس تعزیه» در دانشگاه توسعه پیدا کند.

نکته مورد توجه دیگر این است که خود مجموعه یونسکو برای پژوهشکده‌ها بودجه دلاری پیش بینی کرده اما تاکنون هیچ مسولی در اداره کل هنرهای نمایشی قدمی در این راستا برنداشته در حالی که متولی این موضوع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهاد بالادستی هستند.

دکتر احمد جولایی پژوهشگر و مدرس دانشگاه در مورد تعزیه اظهار می‌دارد: وقتی یونسکو می‌گوید من برای پژوهش درباره تعزیه هزینه می‌کنم ما می‌توانیم بخشی از هزینه‌ای را که چندین بار در سال در شهرستان‌های مختلف چه در سطح ملی و چه در سطح شهرستان‌ها صرف برگزاری سوگواره‌ها می‌کنیم در زمینه پژوهش تعزیه متمرکز کنیم. البته دکتر ناصربخت و دوستانی مثل فتحعلی بیگی و صالح پور دست به فعالیت‌هایی زده‌اند اما چون نوع فعالیت آن‌ها برای کانون‌های نمایش‌های آیینی و سنتی است پژوهش‌هایشان در راستای دیگر متمرکز است.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

کانون تئاتر دینی هم داریم اما با وجودی که آقای محمود فرهنگ تلاش زیادی می‌کنند اما هنوز کمتر به حوزه تعزیه پرداخته اند. و همین است که تعزیه در کشور ما هنوز متولی خاصی پپدا نکرده است. پژوهش در حال حاضر نقطه مغفول تعزیه در ایران است به خصوص مرکز پژوهشی که دارای یک شخصیت حقوقی مشخص باشد.

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه ایرانی تنها گونه نمایش ایرانی است که هر ۵ خصیصه درام را دارد به این مفهوم که هم دارای متن و روند خاص استقلال یافته بازیگری است، همچنین از گونه‌های منحصر به فردی است که بدون کارگردانی اصلا ممکن نیست، تنها گونه نمایش ایرانی است که دارای یک ویژگی در طراحی صحنه است چون عملا هرگونه دکور عمودی در آن از دست می‌رود و پذیرفته‌ایم که فقط به دکور افقی بسنده کنیم و آخرین مورد اینکه تنها گونه نمایش ایرانی است که دارای معماری مستقل است و در یک ساختمان خاص که فقط برای اجرای تعزیه ساخته شده، اجرا می‌شود اما علی‌رغم این ویژگی‌ها ما هنوز از تعزیه به عنوان تئاتر ملی تعریف درستی نداریم و تنها راه تعریف تئاتر ملی ایران گذر از این کوچه باریک است نه تاریک. تعزیه راه باریک است نه تاریک.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟

تعزیه همچنان مغفول است/تنها دو واحد دانشگاهی درمقابل عظمت تعزیه!؟ بیشتر بخوانید »

ارسال پرونده «زیارت رضوی » به یونسکو/ «افطاری» ثبت جهانی می شود

ارسال پرونده «زیارت رضوی » به یونسکو/ «افطاری» ثبت جهانی می شود


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، علی دارابی قائم‌مقام وزیر و معاون میراث‌ فرهنگی کشور اظهار داشت: پرونده ثبت جهانی «افطاری و سنت‌های اجتماعی و فرهنگی وابسته آن» پرونده «هنر تذهیب» و پرونده «زیارت رضوی» سه پرونده‌ای هستند که در نوروز ۱۴۰۱ برای یونسکو ارسال شده است.

معاون میراث‌فرهنگی کشور در ادامه گفت: همزمانی ارسال پرونده میراث‌فرهنگی ناملموس «افطاری» به یونسکو در بهار ۱۴۰۱ با ایامی که به پیشواز ماه مبارک رمضان می‌رویم، اتفاق بسیار فرخنده‌ای است.

دارابی همچنین گفت: پرونده ثبت جهانی افطاری با پیشنهاد ایران و با همکاری کشورهای ترکیه، آذربایجان و ازبکستان تدوین شده است و امیدواریم در سال ۲۰۲۳ در نشست کمیته بین‌الدولی میراث‌فرهنگی ناملموس یونسکو مطرح می‌شود.

قائم‌مقام وزیر میراث‌فرهنگی در ادامه بیان کرد: پرونده ثبت جهانی افطاری ظرفیت آن را دارد که تمامی کشورهای اسلامی عضو این پرونده جهانی میراث‌فرهنگی ناملموس شوند و جمهوری اسلامی ایران از این موضوع بسیار استقبال می‌کند.

وی با بیان اینکه دومین پرونده امسال، پرونده «هنر تذهیب» است، گفت: تذهیب هنری ایرانی‌اسلامی است که تاریخی دیرین در جغرافیای فرهنگی ما دارد. این پرونده به صورت مشترک میان ایران، ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان و ازبکستان تدوین شده است و ان‌شاءالله در سال ۲۰۲۳ میلادی در نشست کمیته بین‌الدولی میراث جهانی ناملموس مورد بررسی یونسکو قرار خواهد گرفت.

دارابی درباره پرونده زیارت رضوی نیز گفت: پرونده «زیارت رضوی» پرونده ملی ایران است و به دلیل اهمیت و شرایط خوب پاسداری از این سنت فرهنگی ناملموس، به منظور ثبت در فهرست برنامه‌های خوب پاسداری یونسکو تدوین شده است.

معاون میراث‌فرهنگی کشور گفت: پرونده زیارت رضوی با عنوان برنامه پاسداری برای ارتقای میزبانی از زوار رضوی، برنامه‌ای در حوزه میراث‌فرهنگی ناملموس است که به شرح اقدامات و برنامه‌های اجرایی کشور در جهت پاسداشت سنت زیارت حضرت رضا(ع) می‌پردازد.

وی گفت: این پرونده در سال ۱۳۹۸ به یونسکو ارسال شده بود ولی به‌دلیل محدودیت‌های سهمیه یونسکو مجددا در فرمت جدید تدوین و برای یونسکو ارسال شده است.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ارسال پرونده «زیارت رضوی » به یونسکو/ «افطاری» ثبت جهانی می شود

ارسال پرونده «زیارت رضوی » به یونسکو/ «افطاری» ثبت جهانی می شود بیشتر بخوانید »

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!



ثبت جهانی یک اثر تاریخی این شانس را به وجود می‌آورد که در نقطه تمرکز گردشگری بین المللی قرار گیرد، فرصتی که با آسمان خواری، از مجموعه زندیه گرفته شد و مسئولان در تناقضی آشکار از یک سو از رشد گردشگری دم می‌زنند و از سوی دیگر بی‌تفاوت از کنار فاجعه هتل آسمان می‌گذرند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، طبق آمار اعلام شده، در 2 روز نخست سال جدید، استان فارس بیشترین نرخ ورود گردشگر در کشور را داشت و مجموعه های حافظیه، سعدیه، تخت جمشید و زندیه به ترتیب بیشترین بازدید را داشته اند.

بنا بر این آمار، مجموعه تاریخی زندیه سومین اثر پر بازدید شهر شیراز بوده و در صورت ثبت جهانی، این مجموعه تاریخی با قرار گرفتن در پناه سازمان یونسکو، به عنوان اثر تاریخی، فرهنگی بشری متعلق به جهان قلمداد می‌شود و همه دنیا در حفظ و نگهداری آن مسئول خواهند بود بنابراین این شانس و اقبال را خواهد داشت که به صورت دائمی توسط مراکز بین المللی به گردشگران خارجی معرفی شود و از این حیث، فرصت مناسبی است تا در سبد انتخاب گردشگران قرار گیرد.

تکیه بر قابلیت‌های تاریخی و فرهنگی و رشد اقتصاد گردشگری می تواند ضررهای اقتصادی صنایع ورشکسته استان را جبران کند و بخش اعظمی از اقتصاد و معیشت مردم فارس، با ورود مسافر و گردشگر رونق می‌پذیرد.

شیراز فاقد اثر مستقل تاریخی ثبت شده در یونسکو

متاسفانه در حال حاضر علیرغم پیشتاز بودن استان در ثبت جهانی آثار تاریخی و فرهنگی، از کلانشهر شیراز با وجود ظرفیتهای تاریخی فراوان، تنها باغ ارم در کنار چند باغ دیگر به عنوان مجموعه باغ های ایرانی در فهرست یونسکو قرار دارد و شیراز هیچ اثر مستقل تاریخی ثبت شده در فهرست جهانی ندارد.

آسمان‌خواری در مجاورت حریم زندیه

مجموعه زندیه به مرکزیت ارگ کریمخان با وجود قابلیت‌های فراوان به دلیل آسمان خواری هتلی در صد متری آن، از دستور کار ثبت جهانی سازمان میراث فرهنگی کشور خارج شده  و هیچ نهادی پاسخگوی این فاجعه فرهنگی و اداری نیست.

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

مالک هتل آسمان از کسب مجوزها مطمئن بود

هتل آسمان با مجوزهایی که با رفت و برگشت های مداوم به شهرداری و استانداری از  کمیسیونهای ماده 100 و ماده 50 کسب کرد از 6 طبقه به 14 و  از 14 به 18 طبقه قد کشید و حتی مالک اعلام کرد می‌خواستم تا 20 طبقه بسازم!

طبق قانون، در حریم آثار تاریخی هیچ کس نمی‌تواند حکمی بدهد که حریم اثر از بین برود، اما برخلاف همه ضوابط تاریخی _ فرهنگی و شهرسازی، از سال 80 که اجازه ساخت هتلی 6 طبقه در خیابان تنگ رودکی داده شد، هر سه الی چهار ماه یکبار مالک، نقشه جدید طراحی می‌کرد و به شهرداری و میراث فرهنگی ارائه می‌داد و آنها نیز  در کمال شگفتی با آن موافقت می کردند.

اینکه در کمیسیون های مواد 100 و 50 وقت چه گذشته و چگونه مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی، بر خلاف وظیفه ذاتی و سازمانی خود، به چنین فاجعه ای رضایت دادند، همچنان مبهم است، اما آنچه مسلم است این است که مالک هتل آسمان از گرفتن رضایت این کمیسیون ها و موافقت میراث فرهنگی اطمینان داشته که چندین بار دست به تغییر نقشه اولیه می‌زند و هر بار هم به سادگی مجوز صادر میشود.

مجوزها; عامل بقای هتل

ساخت هتل وقتی متوقف شد که این سازه غول پیکر خودش را در چشم مردم ظاهر کرد و فریادها بر سر آسمان خواری هتل بلند شد و گرنه اگر به عقیده مسئولان باشد، این برج سر به فلک کشیده، مجوز داشت و کاری نمی شد کرد!

مسئله همان مجوز است، آسمان خواری آن هم در حریم یک مجموعه تاریخی چرا مجوز دارد؟ چرا هیچ نهادی از صدر تا ذیل استان حاضر به توضیح در خصوص این زیان ملی نیست؟

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

هفت سال از حکم شورای عالی شهرسازی گذشت

شورای عالی معماری و شهرسازی در 28 اردیبهشت ماه سال 94، پس از بررسی پرونده هتل آسمان با توجه به رعایت نکردن حریم منظری مجموعه زندیه و مخدوش شدن آن و به دلیل قرار گرفتن پرونده این مجموعه در فرایند ثبت میراث جهانی و همچنین ابهامات و احتمالاً تخلفات صورت گرفته در میزان طبقات و ارتفاع ساخت و ساز مقرر نمود:

ـ سازمان میراث فرهنگی موظف است حداکثر ظرف مدت سه ماه ضوابط حریم منظری آثار تاریخی را تهیه و پس از ارائه در شورای عالی به صورت رسمی و شفاف به همه استان های کشور اعلام نماید، تا به صورت قطعی در دستور کار قرار گرفته و ملاک عمل مراجع صدور پروانه ساخت و ساز باشد.

ـ به منظور جلوگیری از هر گونه تبعات بعدی مصوبه مورخ ۷/۱۰/۱۳۸۴ کمیسیون ماده ۵ شهر شیراز ملاک عمل می باشد. پس ضروری است ضمن تعدیل ارتفاع هتل آسمان به میزان ۱۴ طبقه نسبت به لغو مجوزهای صادره مازاد اقدام و از ادامه فعالیت احداث و تکمیل طبقات فوقانی پروژه ممانعت به عمل آید.

در نهایت ظرف 2 ماه اخذ تأییدیه سازمان میراث فرهنگی، جهت انطباق با رعایت حریم منظری ثبت جهانی الزامی‌ است.

اکنون 7 سال از حکم شورای عالی شهر سازی می‌گذرد اما همچنان این نماد تخلف پابرجا است و تنها نیم طبقه از هتل که به دستور دستگاه قضا تخریب شد که تاثیری در آسمان خواری آن نداشت.

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

پرداخت خسارت مالک از اموال صادرکنندگان مجوز پرداخت شود

این مسئله که هتل چون مجوز دارد، قدرت حکمرانی بر آسمان زندیه را دارد، بسیار جای سئوال است، معادل چنین اتفاقی را می توان در عقب نشینی دستگاه‌های دولتی و خصوصی و آزادسازی سواحل که در همه این دستگاه‌ها مجوز داشتند، دید.

اگر مجوزی بر خلاف مصالح ملی و مردمی صادر می شود، باید ابطال گردد و از ابطال آن نباید واهمه داشت.

در خصوص هتل آسمان، با توجه به پیچیدگی مسئله و حضور بخش سرمایه گذار خصوصی که خواهان جبران خسارت است، منطقی ترین و درست ترین راه یافتن مقصران این فاجعه است که در درجه اول روشن شود چگونه با ترک فعل و مسئولیتی که به امانت در دست آنها بود، سبب ایجاد چنین ضایعه ملی در بدنه فرهنگ و اقتصاد کشور شدند و هر فرد به هر اندازه در ایجاد چنین بحرانی دخیل بوده، از اموال خود بخشی از خسارت وارد شده به مالک را بپردازد، نه از دارایی مردم و بیت المال.

تخریب هتل آسمان و پرداخت خسارت از دارایی مسئولان دخیل در این امر، درس عبرتی برای همه صاحبان مسئولیت و نیز متخلفان خواهد بود و بقای آن، قانونمند کردن آسمان خواری و مشروعیت بخشیدن به تخلفات اداری است.

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

سکوت میراث فرهنگی

سید مصطفی بحرینی، دادستان عمومی و انقلاب استان فارس در آخرین گفتگوی خود با خبرنگار فارس اعلام کرد، پیگیری وضعیت هتل آسمان با وجود مجوزهای صادر شده، در صورت درخواست سازمان میراث فرهنگی مبنی بر تخلف ساخت بنا و ممانعت سازه از ثبت جهانی اثر زندیه امکان پذیر است، اما سازمان میراث فرهنگی استان تاکنون با بهانه اداره شدن با سرپرست از پاسخ دادن به خبرگزاری فارس خودداری کرده است.

مسئله ای که تازگی ندارد و در دوره های مدیریتی پیش نیز رخ داده است.

تناقض در عملکرد مسئولان

در شرایط کنونی، با توجه به برگزاری جام جهانی فوتبال در کشور قطر و حضور میلیونها گردشگر در این کشور، فرصت بی نظیری در رشد صنعت گردشگری برای کشور فراهم است و اولویت هر گردشگر، آثاری است که از سوی سازمان یونسکو معرفی خواهد شد، چیزی که سهم کلانشهر شیراز با وجود قدمت و ظرفیت بالای آن، تنها باغ ارم در زیر مجموعه باغهای ایرانی است.

نقطه عطف مجموعه تاریخی زندیه با معماری و فضای بی نظیر، ارگ کریمخان زند است که شانس ثبت جهانی را از دست داده است و مسئولان در تناقضی عجیب، بسیار بی تفاوت از کنار آن می‌گذرند اما در عین حال از تلاش برای رشد گردشگری می‌گویند.

تفاوت مسئله هتل آسمان با سایر موضوعات این است که این سازه مقابل چشمان مردم قرار دارد و نمی توان آن را انکار یا پنهان کرد و امکان قانونمند شدن آسمان خواری نیز وجود ندارد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه!

آسمان‌خواری در حریم مجموعه زندیه! بیشتر بخوانید »

انجمن‌ های غیر دولتی متولیان جدید اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور

انجمن‌ های غیر دولتی متولیان جدید اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور


با وجود اینکه طبق قانون اجرای سند ۲۰۳۰ در مدار کشور متوقف شده شده است اما به نظر می رسد اجرای محتوای این سند آموزشی در قالب دیگری توسط انجمن های غیر دولتی ادامه دارد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، مسئله ارائه آموزش‌های جنسی در ایران ابتدا در مدارس و از طریق اجرای سند ۲۰۳۰ آغاز شد. همان سندی که دولت‌مردان جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۵، زمانی که برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل راهی نیویورک شده بودند، با پذیرش ضمن حق تحفظ آن، متعهد به اجرای سیاست‌ها و مواد آن در کشور شدند. این طرح در ۲۰ مدرسه شهر اراک به صورت آزمایشی به اجرا گذاشته شد و در نهایت با نگرانی والدین و واکنش نهادهای ذیربط، به واسطه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ظاهراً کنار گذاشته شد.

اما سند ۲۰۳۰ آغازگر رسمی شدن این آموزش‌ها نبوده و سابقا نیز در متن کنوانسیون‌ها و معاهدات بین المللی متعددی لزوم اجرای آموزش جنسی قید شده است. به عنوان مثال پس از برگزاری کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه در قاهره ۱۹۹۴، بر این نکته تأکید شد که جهت کارآمد شدن هر چه بیشتر آموزش‌های مربوط به مسائل بهداشت باروری، این آموزش‌ها باید در دوره‌های قبل از دبستان شروع شده و در تمام سطوح آموزش‌های رسمی و غیررسمی ادامه یابد و باید حقوق و مسئولیت‌های والدین و نیازهای کودکان و جوانان نیز لحاظ شود. همچنین در ماده ۹۵ سند کنفرانس جهانی زن در پکن ۱۹۹۵ آمده است؛ دولت و اجتماع باید به ویژه به رفع نیازهای ماده خدماتی و آموزشی نوجوانان توجه کامل مبذول دارند تا نوجوانان بتوانند به گونه‌ای مثبت و مسئولانه به جنسیت خود بپردازند.

برخی مصوبات کنفرانس حقوق و سلامت جنسی و باروری ۲۰۱۳ نیز شامل مواردی نظیر برخورداری کامل از حقوق مربوط به سلامت جنسی و باروری و نیز حق دست یابی به کلیه خدمات مورد نیاز در این زمینه و نیز حق دسترسی به کلیه اطلاعات و نیز برخورداری از آموزش‌های لازم در این زمینه جهت تحقق مشارکت کامل نوجوانان و جوانان در امور جنسی و باروری، اجرای برنامه آموزش جنسی نوجوانان و جوانان، تضمین دستیابی نوجوانان و جوانان به سقط جنین قانونی و ایمن است.

موارد ذکر شده تنها بخشی از معاهداتی است که خواستار پیاده سازی آموزش‌های جنسی در کشورهای شرکت کننده بوده و گفتنی است که نمایندگانی از جمهوری اسلامی ایران نیز در این نشست‌ها شرکت کرده‌اند. آنچه که اکنون حائز اهمیت است این است که باوجود مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر لغو اجرای سند ۲۰۳۰ هنوز هم ارائه آموزش‌های جنسی متوقف نشده و صرفاً در قالبی جدید توسط انجمن‌های غیر دولتی در حال اجراست.

نقش انجمن‌های غیردولتی در اجرای سیاست‌های کشورهای غربی به‌ویژه سند ۲۰۳۰

پس از آنکه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مانع پیاده سازی رسمی ارائه آموزش‌های جنسی از طریق مدارس در کشور شد، دست اندرکاران بین المللی و جریانات همسوی با آنها در داخل کشور رویکرد خود را تغییر داده و با حمایت و پشتیبانی از انجمن‌های غیر دولتی فعال در ایران سعی در ادامه ارائه این آموزش‌ها در قالبی جدید در کشور دارند. چراکه از یک طرف پاسخگویی و نظارت بر انجمن‌ها به مراتب کمتر از نهادهای رسمی است و به این واسطه امکان گسترش ارائه این آموزش‌ها بدون پاسخ گویی و نظارت نهادهای ذیربط فراهم می‌شود و از طرف دیگر امکان ارتباط گیری و حمایت مستقیم نهادهای بین المللی را فراهم می‌کند.

گفتنی است که مطابق دکترین امنیت ملی آمریکا که توسط مرکز عملیات مشترک نظامی و غیر نظامی این کشور در پنتاگون تدوین شده است، برنامه‌هایی که کلیه آژانس‌های سازمان ملل (un) در سطح جهان در کشورهای دیگر پیاده می‌کنند بخشی از عملیات دفاعی و نظامی ارتش آمریکا است. همچنین انجمن‌های غیر دولتی در سایر کشورهای جهان نیز بازویی جهت پیاده سازی اهداف آمریکا تلقی می‌شوند.

فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده (IPPF) و نماینده رسمی آن در ایران

فدراسیون IPPF یا “International Planned Parenthood Federation” یک فدراسیون بین المللی است که در سال ۱۹۵۲ میلادی توسط ۸ زن از کشورهای مختلف جهان تأسیس شد و با گسترش فعالیت‌هایش توانست در سرار دنیا دفاتر منطقه‌ای تأسیس کند و سیاست‌ها و اهداف خود را در کشورهای مختلف پیش بگیرد. هدف اصلی این فدراسیون؛ تنظیم خانواده یا همان کاهش فرزندآوری و کنترل جمعیت است و در این راستا، تحت عنوان بهداشت باروری و پیشگیری از ایدز، فعالیت‌های متنوعی را انجام می‌دهد که یکی از اصلی‌ترین آنها ارائه آموزش‌های جنسی به کودکان و نوجوانان است. همچنین گفتنی است که این فدراسیون، آزاد شدن سقط جنین و همجنس بازی را به رسمیت شناخته و حمایت از همجنس بازان را جزو اهداف خود می‌داند.

این انجمن، انجمنی غیردولتی، غیرانتفاعی، غیرسیاسی و داوطلبانه است که در سال ۱۳۷۳، تأسیس شد. بیانیه مأموریت این انجمن ظاهراً ارتقا سطح سلامت و آگاهی و دست‌یابی به سلامت و بهداشت باروری و جنسی است. هیئت مؤسس انجمن در ابتدای تأسیس این نهاد، توانست پس از تلاش‌های فراوان، عضویت رسمی فدراسیون IPPF را کسب کند که این عضویت، هر ۵ سال پس از بررسی از نظر رعایت استانداردهای بین‌المللی مورد نظر IPPF تمدید می‌شود. گفتنی است که عضویت در فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده به معنی پذیرش سیاست‌های اتخاذ شده و حرکت در مسیر پیاده‌سازی اهداف آن در کشورهای عضو است.

این انجمن در سال ۲۰۰۹ موفق شد مقام مشورتی ویژه در حیطه سلامت از شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد UN ECOSOC را کسب کند که از آن تاریخ تاکنون این مقام را حفظ کرده است. اما آنچه درباره این انجمن اهمیت دارد این است که آموزش جنسی را دقیقاً مطابق با همان محتوای سند ۲۰۳۰ که توسط یونسکو تدوین شده است (سند آموزش جامع جنسی cse) در ایران پیاده می‌کند.

به طوری که مطابق گزارش‌های خود انجمن تنها در سال ۲۰۱۸ به هزار و پانصد دانش آموز، آموزش‌های جامع جنسی را ارائه داده‌اند.

نظر برخی کارشناسان و مراجع بین المللی درباره آموزش‌های جنسی غربی

در مقاله شارون اسلاتر مدیرعامل مؤسسه بین المللی دیده‌بان خانواده و عضو انجمن حقوق خانواده سازمان ملل متحد در نقد سند ۲۰۳۰ آمده است: «آموزش جامع جنسیتی (comprehensive sexuality education) یکی از بزرگترین تعدی‌ها به سلامتی و معصومیت کودکان است. این بدان دلیل است که آموزش جامع جنسی (CSE) برخلاف آموزه‌های سنتی که رفتار جنسی نرمال و سالم را می‌آموزد، از مطالب صریح و بی‌پرده برای ترویج رفتارهای جنسی پر خطر و بی‌قاعده به کودکان بهره می‌برد. برنامه‌های (CSE) تمرکز وسواس گونه‌ای دارند که به کودکان بیاموزند چگونه از هر راهی به لذت جنسی برسند. غایت نهایی آموزش جامع جنسی تغییر هنجارهای جنسی و جنسیتی جامعه است.»

در بخش دیگری از مقاله وی آمده است: «سازمان بهداشت جهانی WHO در استانداردهای آموزش جنسی توصیه می‌کند که کودکان از نوزادی تا ۴ سال راجع به خودارضایی، ۴- ۶ سالگی در مورد هنجارهای مختلف در رابطه با جنسیت، سنین ۶-۹ سالگی در مورد روش‌های مختلف پیشگیری از بارداری و عشق به افراد همجنس مطالبی را فراگیرند و در سنین ۹-۱۲ حقوق جنسی تعریف شده توسط فدراسیون بین المللی تنظیم خانواده (IPPF) و برای سنین ۱۲-۱۵ سال محتوای گرایش جنسی و هویت جنسیتی و برای سنین ۱۵ سال و بالاتر نگاه انتقادی به هنجارهای مختلف فرهنگی_ مذهبی و پذیرفتن و جشن گرفتن اختلافات جنسی آموزش داده شود.»

همچنین میشل کرتلا مدیر کالج اطفال آمریکا در این باره می‌گوید: من به عنوان مدیر کالج اطفال آمریکا به ۴ دلیل نگران آموزش‌های جامع جنسی به کودکان هستم: ۱- این آموزش‌ها کودکان را به سمت مسائل جنسی می‌کشاند ۲- سلامت کودکان را تهدید می‌کند ۳- یک ایدئولوژی خطرناک هویت جنسی را ترویج می‌کند ۴- رابطه کودکان و والدین را تخریب و حقوق والدین را نقض می‌کند.

اما آنچه که از نتیجه و هدف اصلی این آموزش‌ها پرده برمی‌دارد، اظهار نظر ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده است که می‌گوید: آموزش جنسی به واقع باید نوعی آموزش ارزش‌ها تلقی شود زیرا مطمئناً قوی‌ترین سلاح قابل تصور برای حمله به ازدواج، خانواده و جامعه است.

منبع: مهر

انجمن‌ های غیر دولتی متولیان جدید اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور

منبع

انجمن‌ های غیر دولتی متولیان جدید اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور بیشتر بخوانید »