hamed afrough

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ نزدیک به یک سال از یکی از تلخ‌ترین حوادث دوران انقلاب اسلامی می‌گذرد، ترور وقیحانه و ناجوانمردانه سردار دل‌ها «حاج قاسم سلیمانی» توسط منفورترین شخصیت تاریخ معاصر، «دونالد ترامپ». این واقعه به جرات یکی از عمیق‌ترین زخم‌ها بر قلب ایرانیان وطن‌دوستی است که هر بار یادآوری آن سخت‌ترین دل‌ها را نیز نرم کرده و اشک حسرت را بر چشم‌ها جاری ‌می‌سازد.

سردار حاج «قاسم سلیمانی» که چونان شجره‌ای طیبه، در طول 40 سال تنفس در فضای عرفانی و ملکوتی منبعث از انقلاب اسلامی و اوج آن در دفاع مقدس، رشد و نمو یافت و با استقامت خود در راه آرمان‌های انقلاب و دفاع مقدس، به شخصیتی ملی و فراملی تبدیل شد به طوری که واکنش شخصیت‌های مختلف از سیاسی تا اجتماعی و فرهنگی را در پی داشت.

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»

وزارت امور خارجه روسیه طی بیانیه‌ای اعلام کرد که کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران در حمله هوایی ایالات متحده آمریکا در بغداد «گامی ماجراجویانه» است که تنش در منطقه را افزایش خواهد داد.

در این بیانیه ضمن عرض «تسلیت به مردم ایران»، آمده است: «سلیمانی شخصیتی بود که زندگی خود را عطف خدمت به منافع ایران کرده بود. کشته شدن وی در حمله هوایی آمریکا در بغداد را گامی ماجراجویانه ارزیابی می‌کنیم که باعث افزایش تنش موجود در منطقه خواهد شد».

کنستانتین کاساچف، رئیس کمیته امور بین الملل شورای فدراسیون روسیه نیز اعلام کرد: «این خبر بسیار تلخ نشان‌دهنده آن است که درگیری‌های جدیدی میان آمریکایی‌ها و شیعیان عراقی رخ خواهد داد».

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»

سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «قصاص از قاتلان قاسم سلیمانی مسئولیت مردم مبارز و مقاومت است و شهادت قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران و ابومهدی المهندس معاون نیروهای حشد شعبی عراق را به آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، دولت این کشور و سپاه قدس تسلیت می گویم. من به این شهادت عظیم غبطه می‌خورم. آمریکایی‌ها با این اقدام خود نخواهند توانست هیچ یک از اهداف این جنایت بزرگ را محقق کنند، بلکه تمامی اهداف حاج ‌قاسم در نتیجه عظمت روح و خون ایشان به دست برادران و همرزمان ایشان در محور مقاومت و عناصر مجاهد در تمامی ملت‌های منطقه که ذلت و تسلیم شدن در برابر مستکبران و مستبدان را محکوم می‌کنند، محقق خواهد شد».

پس از اعلان خبر شهادت سردار سلیمانی و وعده رهبر معظم انقلاب اسلامی به انتقام سخت از قاتلان آن عزیز سفرکرده، «هشتگ فارسی و انگلیسی «حاج قاسم سلیمانی» و «انتقام سخت» به عنوان هشتگ ترند شبکه اجتماعی توئیتر تبدیل شده است. فارغ از سیل واکنش‌ها و حمایت‌های ایرانیان در فضای مجازی و حتی در سطح خیابان‌های شهر از شهادت سردار سلیمانی، کشور‌های اروپایی و غربی نیز صدای حمایت خود از اندوه ایرانیان را به جهانیان رساندند.

سوگواری‌های مردم کشور‌هایی نظیر سوئیس، لهستان و دیگر مردم اروپا در مقابل سفارت ایران در کشورهایشان، تجمعات مردمی آن‌ها با شعار‌هایی همچون «ما با ایران جنگ نداریم» و موضع گیری‌های بی‌شمار توییتری در جهت محکوم کردن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، همگی حامل پیامی چند وجهی بود.

هشتگ «#dear_iran، ایران عزیز» نیز کلمه‌ای بود که پس از واکنش‌های جهانی به اقدام آمریکا و تهدیدات مصمم ایران برای گرفتن انتقام سخت از این کشور، به سرعت در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی پیچید. هشتگی که از سوی شهروندان غربی و اروپایی ایجاد و حامل پیام‌های فراوانی بود.» (1)

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»

اما جدای از واکاوی واکنش‌ها به این ترور ناجوانمردانه که خود وقتی جدا و مفصل می‌طلبد، علت این عزتی بود که با شهادت سردار سلیمانی از آن رونمایی شد. آنچه با تدقیق در سیره و سلوک شهید سلیمانی بدست می‌دهد، مصداق بارز آیات شریفه «إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ» (2) بوده که در یک گذاره خلاصه می‌توان گفت استقامت و مجاهدت شهید سلیمانی بر آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.

این پاکی که در سلوک شهید سلیمانی جاری و ساری بود، بعد از حیاتش دوچندان شد و به قول شاعر گرامی، استاد سعید بیابانکی «پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر … چون شیشه عطری که درش گم شده باشد» و آن تشییع مثال‌زدنی و کم‌سابقه نشان داد که محبت آن عزیز به ناحق کشته شده، ریشه در دل و فطرت مردمش زده بود و کسی که در دل‌ها خانه گزید، با هر تپشی حیاتی افزون خواهد یافت.

لذا در مقابل پاکی خالص شهید سلیمانی دور از انتظار نبود که شر مطلق دنیای امروز دست به کار شود و به تقابلی ناجوانمردانه با آن عزیز بپردازد و او را نه در میدان جنگ، که در فرودگاهی با دعوت رسمی کشوری دیگر هدف قرار دهد که این اقدام نامتعارف مدعی‌ترین کشور حقوق بشر، حاکی از آن است، علی‌رغم طمطراق و هینمه‌سازی‌شان در رسانه‌های دنیا، نتوانسته‌اند به اهداف شوم خود رد منطقه غرب آسیا برسند چرا که ابرقهرمانی چون سلیمانی گلوی آنها را می‌فشرد و پناهی شده بود برای مردم منطقه.

لذا اینکه به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی شهید سلیمانی نسبت به دیگر شهدا، صاحب سبک و مکتب بود و او را چون پیامبران اولوالعزم صاحب کتاب و شریعت در قیاس با سایر رسل و انبیا متمایز می‌سازد، ا زاین روست که معظم له «درایت، تیزهوشی، فداکاری و نوع‌دوستی» را از ویژگی‌های شهید سلیمانی کرده و فرموده‌اند «آن شهید والامقام همچنین اهل معنویت، اخلاص و آخرت بود و هیچ‌گاه اهل تظاهر نبود». (3)

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی»

ایشان مجموعه این خصلت‌ها و روحیات ایرانی را که در شهید سلیمانی تبلور یافته بود و آنها را در کشورهای منطقه به‌صورت عملی به نمایش گذاشت، زمینه‌ساز تبدیل شدن آن شهید به قهرمان ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند «شهید سلیمانی از طرف دیگر به قهرمان امت اسلامی نیز تبدیل شد زیرا تلاش‌ها، روحیات و شهادت آن عزیز، اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام است و در هر نقطه جهان اسلام که بنای مقاومت در مقابل استکبار وجود داشته باشد، اسم رمزشان شهید سلیمانی است.» (4)

از این رو برای ارائه بهترین الگوی روز به جوانان برای رشد و تعالی دنیوی و اخروی می‌توان به این شهید عزیز رجوع کرد و با تبیین و ترویج سبک زندگی او، راه درست و منطق متعالی برای زیستن را به نسل‌های حاضر و آینده نشان داد.

پی نوشت:

  1. برنانیوز
  2. سوریه فصلت، آیه 30
  3. دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی با رهبر معظم انقلاب اسلامی در 26 آذر 1399
  4. همان

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

تجلی «شیر خدا» و «رستم دستان» در سیره و سلوک شهید «قاسم سلیمانی» بیشتر بخوانید »

«شهدای دفاع مقدس»؛ انسان‌های تراز «انسانیت»


«شهدای دفاع مقدس»؛ انسان‌های تراز «انسانیت»گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ یکی از مولفه‌هایی که باعث شهرت و شناخته‌شدن جوامع مختلف در دنیا می‌شود، «سبک زندگی» است. سبک زندگی به عنوان روح حاکم بر جوامع، شاه‌بیت جذب یا دفع مخاطبان خارجی نسبت به آن جوامع است. برخی جوامع امروزی به سبب ازهم‌گسیختگی فرهنگی و ولنگاری عقاید، به درجه‌ای از انحطاط و سقوط رسیده‌اند که بعضا ساده‌ترین مسائل انسانی نیز در آنها رعایت نشده و دلزدگی نسل‌ها را جامعه‌شان رقم زده است.

متاسفانه هر چه بشر بر عمر خود می‌افزاید و قدم‌های بیشتری را در سرزمین‌های ناشناخته علم برمی‌دارد، با نگاهی متفرعنانه و از سر غرور و تکبر، بیشتر از خود واقعی خویش فاصله گرفته و آموزه‌های فطری خود را به دست فراموشی می‌سپارد. خیل عظیم جنگ‌ها و خونریزی‌ها که هر روز با ادوات و جنگ‌افزارهای بروز‌تری دنبال می‌شود، خود گواهی بر این مدعاست که بشر هر چه رشد عقلی (عقل معاش دو دو تا چهارتایی) یافته، در حوزه اخلاقی پسرفت کرده است. 

این پسرفت نه فقط در حوزه‌های سیاسی و نظامی که در حوزه فرهنگی بیش از سایر حوزه‌ها نمود دارد؛ چه بسا بتوان ادعا کرد که اولین گام سقوط در حوزه فرهنگی برداشته شده که امروز در همه حوزه‌ها شیرازه اخلاق از هم گسیخته می‌نماید؛ چراکه پایه و بنیان هر حوزه‌ای فرهنگ است و هم‌اوست که تعیین می‌کند سلوک و منش انسان در عرصه‌های مختلف چگونه باشد. 

اما در عصر ارتباطات آنچه که بیش از همه آسیب دید، فرهنگ بود، ارتباطات که می‌توانست به محملی برای تقویت پیوندهای عاطفی و روحی و روانی بشر باشد، به دلیل انحرافاتی که به آن تحمیل شد، راه بشر را برای دامن زدن به بی‌اخلاقی، دروغ‌پراکنی، اغواگری و بسط و تعمیق بی‌اخلاقی‌های جنسی و رفتاری هموار کرد. مستکبرین عالم با سلاح رسانه سعی بر آن داشته و دارند تا با هر چه کوچک‌تر کردن دنیا (به تعبیر اتوکشیده و پرطمطراق امروز دهکده جهانی!) راه استیلا و توفق بر اندیشه و افکار بشر را بر خود آسان کنند تا با   جهت‌دهی به نرم‌افزار فکر بشری، از انسان‌ها ربات‌های حر‌ف‌شنویی بسازند که در قالب سبک زندگی دلخواه آنها زندگی کنند.

این روند دو سه قرنی است که بر همین منوال پیش می‌رود و برخلاف توقع موجود، بارقه‌هایی از بیداری در دل انسان امروزی پدیدار شده است. بارقه‌هایی که وجود اراده‌ای بالاتر از اراده بشر را ثابت می‌کند. اراده‌ای که چونان خورشیدی در دل تاریکی محض، از ایران اسلامی تابیدن گرفت تا دل‌های روشنی‌دوست و بیدار را متوجه خود سازد. در دل یک چنین هژمونی قوی و تاثیرگذاری، انقلاب اسلامی برخلاف همه تحلیل‌ها و برآوردها سربرآورد تا فانوس راهنمایی باشد برای گرفتاران دریای طوفانی پرتلاطم زندگی به سبک غربی که امروزه شرق و غرب عالم گرفتار آنند.

انقلاب اسلامی (فارغ از اینکه انقلابیون یا مسئولان حکومتی چقدر ملتزم به آن باشند) برای آنان که می‌خواهند زندگی انسانی را تجربه کنند به مثابه محملی پدیدار شد تا نقطه مقابلی باشد در برابر کسانی که بشر را برده می‌خواهند تا عده کمی در این دنیای فانی در اوج لذات ظاهری زندگی کنند. در این میان دفاع مقدس صحنه عملی سبک زندگی ایرانی اسلامی است. سبکی که تا حدود زیادی به آرما‌ن‌های گمشده بشر شبیه است. آرمان‌هایی که نسبت مستقیم و ناگسستنی با فطرت بشر دارد.

نوع‌دوستی، ایثار، مهربانی، شجاعت، تکیه به خدا و توکل بر او، تعاون، ساده‌زیستی، ظلم‌ستیزی و مواردی بسیار از این دست، همگی در دوران دفاع مقدس در سبک زندگی رزمندگان ایرانی و شهدای آن دوران تبلور یافتند و دورانی را رقم زدند که به عنوان نقطه اوج حیات ایرانیان مطرح است. این سبک زندگی از آنجا که مبتنی بر فطرت بوده و در راستای خلقت آدمی است، هرگز از فروغ آن کاسته نشده و همواره بر اعتلا و درخشش آن افزوده خواهد شد تا هر زمان هرکس در هر جای جهان قصد بازگشت به فطرت خویش و رهیدن از دام منحرفین را داشت، نسخه اصلی و بی‌بدیل انسانیت را بتواند بیابد.

شهدای دفاع مقدس در همین راستا، نمونه‌های عملی انسان تراز انسانیت هستند که توسل به آنها و تمسک به سبک زندگی آنها می‌تواند انسان را از هبوط دوباره خویش در دنیا به تعالی و رشد مورد انتظارش برساند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«شهدای دفاع مقدس»؛ انسان‌های تراز «انسانیت» بیشتر بخوانید »

شهید «محسن فخری‌زاده»؛ ثمره تداوم حیات طیبه «دفاع مقدس»


شهید «محسن فخری‌زاده»؛ ثمره تداوم حیات طیبه «دفاع مقدس»گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ ایران بزرگ در سایه تاریخ پرحادثه و بلاخیزش همواره شاهد دستبرد و غارت ثروت خود بوده است،‌ حال، خواه این ثروت، ثروت مادی‌اش بوده باشد یا ثروت معنوی‌اش چون بزرگان و علما و دانشمندان و کسانی که قلبشان برای اعتلا و پیشرفت ایران می‌تپید.

ایران از رهگذر جغرافیای حساس، شرایط ویژه سرزمینی و داشته‌های غنی و حائز اهمیت خود، از جمله کشورهایی بوده که مورد طمع و غرض‌ورزی کشورهای قدرتمند و مستکبرین عالم در برهه‌های مختلف تاریخی قرار گرفته است، از این‌رو به فراخور وضعیت تاریخی ـ سیاسی کشور، بزرگان و علمای ایران همه تلاش و همت خود را جهت مبارزه با دشمن بیرونی و خائنین داخلی به کار گرفتند تا بلکه با پالایش درون و تقویت بیرون مملکت، راه را برای درخشش و اعتلای فرهنگ و تمدن ایران هموار سازند.

پس از انقلاب اسلامی، تشدید خصومت بیرونی و گستره نفوذ خائنین به دلیل قدرت فزاینده این انقلاب برای تقابل با دشمنان، رو به فزونی نهاد به‌طوری‌که جنگ نابرابر تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق‌ به نمایندگی از استکبار جهانی، حاصل این احساس خطر مستکبرین از قدرت انقلاب اسلامی بود؛ اما از آنجا که به فرموده قرآن کریم «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» اصلی است که مجاهدین راه خدا را مشمول رحمت و کمک خداوند متعال قرار داده است، با هر ضربه‌ای که از سوی دشمنان به ایران و انقلاب اسلامی وارد شد، بر سختی و استقامت آن و مردم افزود.

انقلاب اسلامی به تنهایی، شاید به اندازه همه برهه‌های تاریخی کشور مورد دسیسه و دشمنی قرار گرفته است که مشخصا تقدیم 17 هزار شهید که توسط مزدوران داخلی و خارجی ترور شده‌اند، سندی بر این مدعاست و چون زخمی دیرین بر روح صلح‌جو و آرامش‌طلب ملت ایران نشسته‌ است، زخمی که این‌بار با ترور ناجوانمردانه دانشمند هسته‌ای ـ دفاعی کشورمان «محسن فخری‌زاده» سر باز کرد و همه آن خاطرات تلخ از دست دادن نخبگان و مشفقان تعالی کشور را چونان فیلمی آزاردهنده از جلوی چشم مردم گذراند.

توجه به ترور شهید فخری‌زاده اگرچه از زاویه نگاه ملی و انسانی تلخ و غم‌بار می‌نماید، اما از این زاویه که هنوز مکتب انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ریشه در جان کسانی دارند که تا بذل جان پای آرمان‌های بلند و نورانی آن ایستاده‌اند و گواهی هستند بر این مدعا که انقلاب اسلامی و در پی آن دفاع مقدس و فرهنگ منیع برگرفته از آنها همچنان زنده و بالنده، است و هر از گاهی این شجره طیبه، با ارائه ثمرهایی چون شهید محسن فخری‌زاده، تمام تقلا‌ها و دست و پا زدن‌های جبهه شیطانی و استکباری را به سخره گرفته و خط بطلانی بر راه و روش دشمنان می‌کشد.

از این‌روست که با هر بار تقدیم شهدایی گرانسنگ چون فخری‌‌زاده‌ها، بار مسئولیت دولت و ملت در پیشگاه خداوند و شهدا سنگین‌تر شده و لزوم تداوم و وفاداری به سیره و مسلک آن عزیران بیش از پیش نمایان می‌شود.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

شهید «محسن فخری‌زاده»؛ ثمره تداوم حیات طیبه «دفاع مقدس» بیشتر بخوانید »

سهم ما در ریخته شدن خون شهید «محسن فخری‌زاده» چقدر است؟!


1گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ دفاع مقدس به عنوان یکی از اصول وحدت عامه ملت ایران، مورد وفاق اغلب تفکرات، نحله‌ها و فرق است. برهه‌ای که از اغلب اقشار کشور برای تبلور و درخشش آن بسیج شدند تا پرعیارترین برگ زرین تاریخ کشور را رقم بزنند.

حفظ عزتمندی، استقلال کشور و استقامت در برابر دشمنی که با اصل ایرانیت این سامان مشکل داشت و به بهانه انقلاب اسلامی کمر به نابودی آن بسته بود، از جمله موضوعاتی است که با یادآوری دوران دفاع مقدس، به ذهن مردم متبادر می‌شود؛ اما بررسی وضعیت امروز کشور پس از ۴۰ سال از دوران دفاع مقدس که باید دوره بلوغ و تکامل آن تفکر باشد، با شرایطی روبروست که ذهن را مشوش می‌سازد.

واقعه تلخ ترور ناجوانمردانه «محسن فخری‌زاده» از بزرگان و اساتید مطرح علم هسته‌ای کشورمان،‌ آن هم در شب سالگرد ترور شاگردش ـ شهید مجید شهریاری ـ این سئوال را مطرح می‌کند که چه شد تا آن دکترین «استقامت در برابر دشمن تا رهایی از یوغ اسارت»، به اینجا رسیده که ما مردم با انتخاب ماشینی به اسم «مذاکره» که در واقع با موتور وادادگی و تسلیم‌پذیری طی مسیر می‌کند، کار را به اینجا رسانده‌ایم که پس از نابود کردن عرصه اقتصاد به دست این تفکر ـ که سال‌ها چشم‌انتظار ترحم و تفقد غرب بوده ـ ، حالا سراغ نابود کردن امنیت و زیرساخت‌های علمی‌مان آمده است؟ 

چگونه و چطور توانستند با نفوذ در افکار و عقاید ما، این را به ما بقبولانند که استقامت ما برای آزادگی‌مان خشونت و جنگ‌طلبی با دنیاست در حالی‌که ما بیشترین شهدای ترور و شهید در دفاع مقدس را داده‌ایم، چون می‌خواستیم روی پای خود بایستیم؟! چگونه توانستند به ما بقبولانند که برای داشتن یک زندگی راحت و چرخیدن چرخ اقتصادمان باید چرخ افتخارات علمی خود را در صنعت هسته‌ای پنچر کنیم در حالیکه امروز نه چرخ هسته‌ایمان می‌چرخد و نه چرخ اقتصادی‌مان و کار به جایی رسیده که چرخ حیاتمان نیز دارد از کار می‌افتد!

آیا تا به حال با خود اندیشیده‌ایم که سهم ما از ریختن خون شهدایمان چقدر است؟ خوب که بنگریم، می‌بینیم  که به قول ژاپنی‌ها، شبیه آن آهنگری شده‌ایم که از سر غفلت یا تنبلی میخ نعلی را درست نکوبید و از پی آن اسبی در جبهه نبرد افتاد و از پی اسب، جنگجویی نقش بر زمین شد، و از پی واژگونی جنگجو، نبردی به شکست انجامید و از پی آن مملکتی بر باد رفت و همه از این جا شروع شد  که میخی از سر غفلت یا تنبلی درست کوفته نشد؛ شاید رای ما به تفکری که وادادگی را تعامل، تسلیم را مذاکره و بزدلی را صلح معنا کرده بود، سرآغاز شکست‌های امروزمان باشد که هم اقتصاد ما را وجه‌المصالحه غرب‌دوستی خود کرده و هم امنیت را.

در حوزه فرهنگ هم از این تفکر در امان نبوده‌ایم، تفکری که روزی با افراطش در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشت با بولدوزر قبر فردوسی حکیم را از ریشه برکند و پونز در سر زنان شل‌حجاب می‌کرد و امروز با تفکر تفریطی‌اش، از اسلام رحمانی! دم زده و و وادادگی‌هایش در حوزه فرهنگ که به تبلیغ و ترویج همجنس‌گرایی، بی‌حجابی، دگرباشی، ازدواج سفید و جشن طلاق و داشتن سگ به جای فرزند انجامیده، حتی اصالت فرهنگ ایرانی‌مان را هم تحت تاثیر قرار داده چه رسد به آموزه‌هایمان از اسلام را، یا اینکه روزی با خشم و غضب شلوارمان را به اسم حجاب تا زیر یقه بالا می کشیدند که باید حجاب داشته باشید وگرنه دستتان را در سطل رنگ می کنیم! و امروز با خنده‌های کریه خود دارند به اسم حجاب اختیاری شلوار از پای نوامیسمان می‌کَنند!

اما این ترورها به نظر هشداری است برای ما تا به خط اصیل انقلاب اسلامی که پیراسته از افراط و تفریط‌های نفوذی‌هاست برگردیم. خطی که روزی رهبر معظم انقلاب اسلامی در اوایل انقلاب با پرده کشیدن آن تفکر در دانشگاه، میان زن و مرد مخالفت کرد و امروز با مذاکره ذلیلانه‌شان با دشمن غربی تقابل می‌کند تا شاید راه نفوذ دشمن به کشور را مسدود سازد؛ و این تلاش ثمر نخواهد داد تا وقتی‌که ملت ایران به عنوان بازوی ولایت، قدرت تشخیص و تمیز خود را تقویت ساخته و توسط قرآن‌های طلاکوب به نیزه شده، منحرف نشود.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

سهم ما در ریخته شدن خون شهید «محسن فخری‌زاده» چقدر است؟! بیشتر بخوانید »

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حامد افروغ؛ از نظریه‌های تربیتی است که برای نسل‌های آینده، نباید بزرگان و الگوهای معنوی و فرهنگی یک جامعه را چنان تعریف و تصویر کرد، که کسی در خیالش هم نتواند به جایگاه آن الگو دست یابد. چرا که هر الگویی برای بازتکرار شدن مطرح شده و چون ریشه‌ای برای قوام دادن به فرهنگ و سبک زندگی جامعه ایفای نقش می‌کند. 

ایران نیز با همه اتفاقات ریز و درشتی که برایش در طول تاریخ رخ داده، فرهنگی غنی از الگوها و نمونه‌های دارد که هر کدام بخشی از عظمت و بزرگی پیشینه و سبک زندگی ایرانی را نمایندگی می‌کنند که پس وقوف ایرانیان به کنه اسلام و تعالیم آن، گویا که فرهنگ ایرانی دوپینگ کرده باشد، بر غنا و عظمت خود افزود، به طوری‌که پس از دوره‌ای افول و فرود ـ بردگی و فترت زیر دست اعراب ـ دوباره شکوه و عظمت خود را با تقدیم دانشمندان و شاعران و عالمان بزرگ آغاز کرد و در صدد بازیابی عزت گذشته خود برآمد.

این روند رشد و تقلای ملت ایران برای پیرایش فرهنگش از دست‌درازی بیگانگان و البته پذیرش اسلام به مرور زمان و آمیختن آن با فرهنگ ایرانی ادامه داشت تا اینکه پس از صفویه هجوم فرهنگ و دخالت‌های غرب که تداعی‌گر حمله اعراب به ایران بود، فرهنگ و سبک زندگی ایرانیان را هدف گرفت. مشخصا لیبرالیسم که در آن بازه به طور ناپیوسته و پراکنده خودی نشان می‌داد، در میان افکار و اذهان عموم ملت ایران نضج گرفت و نهایتا با شکست مکتب کمونیسم، توانست بر جهان آقایی کند و البته از این رهگذر، چشمی هم بر فرهنگ‌ها و سبک‌های ریشه‌دار داشت تا با نفوذ در آنها و ایجاد انحراف، لیبرالیسم را به فکری غالب بدل سازد.

وقوع انقلاب اسلامی اما چون آبی بر آتش لبیرالیزم از دل خاکستر، ققنوس‌وار زاده شد تا در برابر طاغوت لیبرالیزم قد علم کند. قد علم کردنی که با احیای فرهنگ برادری، برابری و دلسوزی و نوع‌دوستی که در دل فرهنگ ایرانی بود، می‌رفت تا ایران را از لحاظ سیاسی و فرهنگی آباد کند و با وقوع جنگ تحمیلی و هنرنمایی ملت ایران برای دفاع از کشور، این امید در دل‌های بیدار تقویت شد که دیگر روند پیشرفت فرهنگ ایران رو به افول نخواهد نهاد.

پس از دفاع مقدس، مع‌الاسف با شروع روند سازندگی، فرهنگ کشور نیز به تبع آن دست‌خوش انحراف و نفوذ مجدد لیبرالیزم قرار گرفت که مدعی بود، فقرا و محرومین باید زیر چرخ‌های توسعه له شوند تا کشور بتواند هم‌پای ابرقدرت‌ها گام بردارد. این فرهنگ مسموم و بیمار تا آنجا پیش رفت که امروز در حوزه فرهنگ شاهد اباحه‌گری، بی‌قیدی جنسی، هرزگی کلامی در بخش قابل اعتنایی از جامعه هستیم؛ از دیگر سود در حوزه اقتصاد، بار اقتصاد لیبرالی که تورم، ربای بانکی، اشرافیت و زرمداری از اصول آن است، کمر جامعه را خم کرده.

از این‌رو، به تازگی برای چندمین بار در سال‌های اخیر شاهد یورش عوامل شهرداری بندرعباس به آلونک یک خانواده محروم بودیم که در مقایسه با مماشات و ترس و لرز مسئولان در برخورد با کاخ‌های اغنیا و مسئولان و یا نوادگان آنها، پی می‌بریم که همان فرهنگ جنگلی له کردن محرومان تا چه حد توانسته چونان سرطانی بدخیم، بدنه مدیریتی کشور را مبتلا سازد.

دفاع مقدس اما به عنوان روشن‌ترین و اجرایی‌ترین الگو، هم برای مردم و هم برای مسئولان، می‌تواند راهگشا بوده و با ایجاد همان روحیه که منجر به مقاومت ایران در برابر ارتش بعث و حامیان جهانی‌اش شد، فرهنگ لیبرالی را در مردم و مسئولان پس زده و این ملت را به اصالت خویش بازگرداند.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

«دفاع مقدس»؛ پادزهر فرهنگ لیبرالی مدیریت کشور بیشتر بخوانید »