خاطرات

محتوای جلسات فرماندهی عملیات کربلای ۴ برای نخستین‌بار منتشر شد + فیلم

محتوای جلسات فرماندهی عملیات کربلای ۴ برای نخستین‌بار منتشر شد + فیلم

محتوای جلسات فرماندهی عملیات کربلای ۴ برای نخستین‌بار منتشر شد + فیلم


بعد از گذشت 35 سال از عملیات کربلای 4، برای نخستین بار متن جلسات فرماندهی این عملیات در قرارگاه خاتم‌الانبیاء منتشر شد.

خبرگزاری فارس – گروه حماسه و مقاومت: عملیات آبی _خاکی کربلای چهار، یکی از عملیات‌های گسترده و غیرکلاسیک جمهوری اسلامی ایران است که توسط قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص) سپاه پاسداران در سوم دی‌ماه سال ۱۳۶۵ با رمز محمد رسول‌الله (ص) انجام شد. از آنجایی که اطلاعات عملیات کربلای چهار توسط  آمریکا و منافقین در اختیار عراق قرار گرفت، این عملیات به هدف نهایی خود که تهدید شهر بصره بود، نرسید. اما جزایر تصرف شده در این عملیات باعث شد کربلای پنج با موفقیت انجام شود.

حال با توجه به نزدیکی عملیات کربلای ۵،‌ مستند «بکلی سری» به بازخوانی برخی از اسناد منتشر نشده مربوط به عملیات کربلای چهار بعد از ۳۵ سال مبتنی بر فایل صوتی جلسات فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران در ایام منتهی به کربلای ۴ و تصیم‌گیری بزرگ فرماندهان در روز عملیات پرداخته است.

در این مستند ضمن بازخوانی شرایط عملیاتی جبهه‌ها در ماه‌های آخر سال ۱۳۶۴ و پیروزی مقتدارانه رزمندگان اسلام  در عملیات والفجر ۸، به بیان چرایی انجام عملیات کربلای چهار در سوم دی‌ماه سال ۱۳۶۵ پرداخته است. در مستند «بکلی سری» از روند تصمیم‌گیری فرماندهان برای بهترین زمان آغاز عملیات، گزارش میزان موفقیت قرارگاه‌‌ها در حین عملیات، چرایی تصیم‌گیری  بزرگ  فرمانده کل سپاه برای  عقب‌نشینی نیروها و علت انجام عملیات کربلای ۵ پس از ۲ هفته  از عملیات کربلای ۴ با استفاده از اسناد فوق سری پرداخته است که در ادامه  به  روایت آن می‌پردازیم:

عملیاتی که سرآغاز عملیات کربلای ۴ شد

۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ بهمن شیر، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا، ساعت ۲۲:۱۰ محسن رضایی با رمز «یا فاطمه زهرا» آغاز عملیات را اعلام می‌کند. ایران در عملیات آبی _خاکی والفجر ۸، شبه‌ جزیره فاو تنها نقطه تسلط بعثی‌ها بر خلیج فارس را فتح می‌کنند. چند دقیقه پیش از آغاز رسمی عملیات غواصان به خط دشمن می‌زنند و با گرفتن سرپل، حالا نیروهای ایران وارد فاو می‌شوند.

حضور مقتدارانه غواصان در عملیات والفجر ۸

۶ ماه کار مطالعاتی و رفتار جز و مد اروندرود، ساعت دقیق حمله برای عبور غواصان را تعیین کرده است. صدام که حالا فاو را از دست رفته می‌بیند، سیاست دفاع متحرک را انجام می‌دهد. تا فشار ایران از جبهه‌های جنوب برداشته شود. اوج این حملات در جبهه غرب ساعت یک بامداد ۲۷ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۵ رخ می‌دهد. صدام به مهران حمله می‌کند.

صدام حسین می‌خواهد مهران را با فاو معاوضه کند

با حمله رژیم بعث به مهران،‌ توجه جلسه فرماندهان در عملیات والفجر ۸ در منطقه ابوخصیب که یکی از محورهای عملیاتی بوده، کم‌تر می‌شود. این منطقه، محل پشتیبانی یا به اصطلاح عقبه سپاه هفتم عراق است. ایران در والفجر ۸ تقریباً ۷۰ درصد سپاه هفتم را که در جنوب بصره مستقر بوده است، نابود می‌کند.

با این  اوصاف، طرح برای آزادسازی مهران در اولویت فرماندهان قرار می‌گیرد. ۹ تیرماه سال ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک انجام می‌شود. در کم‌تر از ۱۰ روز رژیم بعث از مهران عقب رانده می‌شود و بار دیگر این شهر آزاد می‌شود.

دوباره تمرکز فرماندهان به منطقه عملیاتی جنوب معطوف می‌شود

حالا اولویت فرماندهان به منطقه ابوخصیب برمی‌گردد. طرح یک عملیات سری در دست بررسی است. از اردیبهشت‌‌ماه سال ۱۳۶۵ جلسه طراحی این عملیات آغاز شده و شناسایی‌ها در حال انجام است،‌ قرار است نام این عملیات، کربلای ۴ باشد. اما هنوز تاریخ دقیق و روش اجرای آن مشخص نیست. جلسات طراحی و شناسایی در پاییز به روزی نزدیک ۲۰ ساعت می‌رسد و تاکنون هیچ‌کس از محتوای این جلسات اطلاعی ندارد.

برخی اسناد عملیات کربلای ۴ از میان ۲ هزار و ۴۰۰ جلسه منتشر می‌شود

اکنون بیش از هزار و ۴۰۰ نوار ضبط شده از جلسات بکلی سری عملیات کربلای ۴ در آرشیو مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس وجود دارد که برخی از آن‌ها بعد از گذشت ۳۵ سال منتشر شد که در این میان بیش از ۲ هزار و ۴۰۰ جلسه ضبط شده در کنار نزدیک ۶۰۰ سند نظامی از آرشیو سند سری اسناد جنگ استخراج شده است.

جلسه تعیین روز عملیات کربلای ۴

اما جرقه اصلی برای تعیین زمان انجام عملیات کربلای ۴ از کجا زده شد؟ این سؤالی است که در مستند «بکلی سری» به آن جواب داده می‌شود. از اینجای گزارش، مطابق با اسناد موجود به بازخوانی جلسات فرماندهان در قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء در ماه پایانی منتهی به عملیات کربلای ۴  می‌پردازد:

۱۱ آذرماه سال ۱۳۶۵

روز ۱۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در نوار جلسه ۲۰۷۹۱ با حضور حسن روحانی، محسن رضایی، علی شمخانی، صفوی و محمد باقری درباره نحوه عملیات صحبت می‌شود:

علی شمخانی: ما وقتی صحبت از زمان می‌کنیم، زمان به این مفهوم که شرایط آب و حرکت آب و وضعیت روشنایی (ماه) به نحوی باشد که بتواند در پوشش آن هم با استفاده از مد نیرو حرکت کند. به راحتی و هم تاریک باشد. این یک اصل است.

رحیم صفوی: این را کمی بیش‌‌تر توضیح دهید.

علی شمخانی: این چون در والفجر ۸ تجربه شده است. فکر نمی‌کنم احتیاج به توضیح داشته باشد.

در ادامه شمخانی برای حسن روحانی وضعیت جزر و مد را توضیح می‌دهد. اما او اصرار دارد عملیات در ۱۶ آذرماه انجام شود.

محمد باقری: ۱۶ آذرماه.

حسن روحانی (نماینده هاشمی رفسنجانی): چندم ماه (قمری) می‌شود.

محمد باقری: می‌شود چهارم ربیع الاول

حسن روحانی: چهارم زود است، یک ساعت از سر شب گذاشتیم.

محمد باقری: غروب ماه، ساعت ۱۱:۳۰ شب است؛ یعنی از ساعت ۶ شب که تاریک می‌شود تا ۱۱:۳۰، ما ۵:۳۰ مهتاب داریم.

رفتار آب این اجازه را نمی‌دهد. چون غواصان باید ساعتی به اروندرود بروند که در میان جزر و مد آب ساکن است و حرکت جریانی ندارد.

محمد باقری: از اینکه رد کنیم. می‌آییم برای اول برج (ماه شمسی)، ماه اینجاهاست (اشاره به جدول) که به ما اجازه می‌دهد که هم سر شب باشد، هم تاریکی باشد، هم مد باشد. دوم دی‌ماه مد (بالا آمدن سطح آب) ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر شروع می‌شود. ساعت ۶:۱۵ شب ما می‌توانیم نیروهایمان را رها (آغاز عملیات) بکنیم. ساعت ۱۰:۳۰ شب هم درگیر بشویم و ماه ۱۱ می‌آید و ما هیچ مشکلی نداریم.

بخش اول مستند «بکُلی سِرّی»

جذر و مد اروندرود؛ محور تصیم‌گیری فرماندهان

حالا جلسات قرارگاه خاتم در روزهای منتهی به عملیات کربلای ۴ فشرده‌تر می‌شود. محتوای جلسه ۳۰ آذرماه حکایت از تمرکز فرماندهان برای گرفتن نتیجه مطلوب در حداقل‌ترین زمان است.

۳۰ آذرماه سال ۱۳۶۵

محمد باقری: می‌خواهید آقای قاآنی (فرمانده لشکر ۲۱ امام رضا(ع)) هم بیایند که این حرکت‌های (جذر و مد) اینجا را یک مقدار می‌دانند.

علی شمخانی: بیایند.

محسن رضایی: در کانال (آب) آرایش بگیرد؟

اسماعیل قاآنی: نه، از کانال که بیرون می‌آیند همه گردان نمی‌توانند به وسط آب بروند. چون جریان آب حرکت می‌دهد.

پس از شکست رژیم بعث در فاو و مهران، حالا تمرکز رژیم بعثی در جبهه جنوب و حفظ مواضعشان بیش‌تر شده است.

گزارش اطلاعاتی قبل از شروع عملیات کربلای ۴

البته در این میان نگرانی‌ها برای هوشیار شدن دشمن وجود دارد، این مورد در گزارش اطلاعاتی محمد باقری به خوبی نمایان است که رژیم بعث از شمال خوزستان تا فاو حساس شده است که در ادامه به طور اجمال به این گزارش باقری اشاره می‌شود:

وضعیت عمومی: در طی دوره دشمن ضمن ادامه فعالیت‌های گذشته در جهت تحکیم مواضع،‌ موانع و استحکامات خطوط پدافندی خود حساسیت بیش‌تری نسبت به منطقه از خود نشان داده است.

۱- روز گذشته اول دی‌ماه ۶۵ دشمن در سه نوبت منطقه عمومی فاو را مورد هجوم هوایی قرار داد که ۲ مورد آن روی پل لوله‌ای اروند بوده و بمباران‌ها منجر به قطع رفت‌وآمد گردیده.

۲- روز گذشته از ساعت ۱۲ الی ۱۵ دشمن در محور ام‌القصر در منطقه عمومی فاو اقدام به اجرای آتش سنگین توپخانه نمود.

۳- روز گذشته اول دی‌ماه ۶۵ آتش توپخانه دشمن روی پتروشیمی آبادان نسبتاً فعال بوده و …..

تردد دشمن در روز دوم دی‌ماه

اول دی‌ماه ۱۳۶۵

طراحی و آماده‌سازی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۶۶

فرماندهان همچنان با حساسیت موضوع را در دوم دی ماه پیگیری می‌کنند، به همین خاطر فرمانده توپخانه سپاه یکم دی‌ماه با محسن رضایی جلسه می‌گذارند.

میرصفیان(فرمانده توپخانه): چند شب است گزارش کردند ۲ طرف جاده لاستیک آتش می‌زنند و جاده را روشن می‌کنند.

علی شمخانی: شاید برای تردد است که چراغ روشن نمی‌کنند.

اکبر غمخوار: در شب مهتابی هم که روشن است. باز این کار را تکرار کرد.

رضایی: این شاید به منظور (تجهیزات) تظاهر به تک (حمله) پیدا نکرده هی لودر و بلدوزر می‌آورد.

هویت نامعلوم: برادر محسن من امروز خودم رفتم دیدم. روی آن جاده سوم (بصره – فاو) خیلی تردد داشت. اصلاً لودر و بولدزر، خودم امروز دیدم.

دیده‌بان‌ها گزارشی از وضعیت انتقال نیرو بر روی جاده فاو می‌دهند:

هویت نامعلوم: شما حالا با این دید (کنایه از خوش‌بینی) برخورد می‌کنید. ما با توپخانه باید دید بدبینی به دشمن نگاه می‌کنیم. می‌گویید این‌ها را حتماً  دارد تک (حمله) می‌کند.

محسن رضایی: باز هم تأکید می‌کنیم که اینجا مثل فاو (والفجر ۸) توپخانه یک مأموریت چهارم (انهدام دشمن) پیدا کرده است.

بخش دوم مستند «بکُلی سِرّی»

تأکید فرماندهان برای انتقال نیرو در شب با چراغ خاموش

۲ دی‌ماه ۱۳۶۵

طراحی و آماده‌سازی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۸۱

همان روز ساعت ۱۱ شب فرمانده توپخانه، در جلسه‌ای دیگر آخرین هماهنگی‌ها را با فرماندهی قرارگاه خاتم انجام می‌دهند.

توپخانه مأمور به قرارگاه قدس: حاج آقا! فردا ما اگر اینطور (انتقال) است، کِی باید توپ‌ها را شب نشد در روز ببریم! چه موقع ببریم که به عملیات لطمه نخورد؟

محسن رضایی: که چی؟!

توپخانه مأمور به قرارگاه قدس: یعنی به فرض در روشنایی ببریم. ظهر ببریم؟

رحیم صفوی: برادر محسن! اینا هر چه قدر می‌توانند امشب جابجایی کنند.

برای رعایت اصول حفاظتی، تأکید فرماندهان بر انتقال نیرو در شب با چراغ خاموش در ۴۸ ساعت منتهی به عملیات است.

هنوز برخی تردیدها وجود دارد

ساعت ۱۱ صبح روز سوم دی‌ماه است. آخرین گزارش شناسایی و تحرکات روز گذشته دشمن بررسی و احتمال هرگونه اتفاق بین رشید و رضایی بحث می‌شود.

سوم دی‌ماه ۱۳۶۵

طراحی و آماده‌سازی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۸۳

رحیم صفوی: اگر فلر جاهای دیگر هم انداخته باشد، مثل همین زدن منورهایش عادی است. ولی اگر جاهای دیگر فلر (منور) نینداخته باشد و بعد فقط اینجا فلر ریخته باشد!

غلامعلی رشید: نه فلرش (پرتاب منور) که مشکوک (آگاهی دشمن) است. اگر می‌آمد توپخانه‌های بصره را بزند یا دیشب روی بصره کار کردند. یک بار هم این کار را کرده بود. دیشب که بصره را نمی‌زدند. توی آن لحظات که این فلر را انداخت!

محسن رضایی: یک احتمالش برای این است که دهانه کارون (عقبه عملیات) را ببینند. این یک احتمال است. یک احتمال دیگر هم این است ببینند در شهر (خرمشهر)‌ چه خبر است.  وگرنه فلر را اگر برای درگیری بزند،‌ یکبار که نمی‌زند.

غلامعلی رشید: نه برای کسب اطلاعات بوده…

نیروهای خط‌شکن کربلای ۴

هنوز برای حضور نیروهای خط شکن میان فرماندهان  اختلاف‌نظر است. اما تا این لحظه در شکل کلی مانور، نیروها اتفاقی نیفتاده است. در فایل صوتی جلسه این مسأله مشهود است:

طراحی و آماده‌سازی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۸۶

محسن رضایی: (موج اول حمله) یک گردان ۱۴ (حسین خرازی)، یک گردان ۴۱ (قاسم سلیمانی) نه، (لشکر) ۳۱ یک گردان ۲۱، این برای ساعت ۸:۳۰ به همان  ترتیب.

غلامعلی رشید: پس الان ۱۰ (شب) باید راه بیافتد (غواصان) که ۱۰:۳۰  برسند.

علی شمخانی: اگر ۱۰ راه بیافتند آنجا (ام الرصاص) درگیر شده باشد که فایده ندارد.

غلامعلی رشید: همین می‌گویم یک جوری حرکت کنند که ۱۰:۳۰ اینجا (تنگه ام الرصاص) باشند. الان (ساعت) ۹ طبق گفته عزیز(جعفری) اینجا هستند در تنگه، یک ساعت زودتر! این (ساعت حرکت) باعث می‌شود بتوانند جزیره را اینجوری (محور حمله) ادامه دهند. همان‌جا پای (لشکر ۱۴) امام حسین(ع) برای ما کافی است.

کار سخت قرارگاه نجف در کربلای ۴

بنابراین طبق این سناریو، چهار قرارگاه نجف، قدس، کربلا و نوح به اهداف خود حمله می‌کنند و با پیشروی به ابوخصیب، عقبه و پشتیبانی سپاه هفتم عراق را منهدم و عملاً کار بزرگ‌ترین سپاه بعث را تمام می‌کنند.

طبق تصمیم فرماندهان، قرارگاه نجف وظیفه دارد با سپاه سوم درگیر شود.این سپاه وظیفه دفاع از شمال بصره را بر عهده دارد. اما این درگیری از نظر فرماندهان سخت است. چون برای ایرانی‌ها، دژ شلمچه یا دژ پنج‌ ضلعی بعثی‌ها غیرقابل نفوذ است. آخرین بار که در این منطقه چهار سال پیش در عملیات رمضان بوده است.

عملیات کربلای ۴ آغاز می‌شود

حالا موعد اجرای عملیات کربلای ۴ است. ساعت ۱۰:۳۰ شب سوم دی‌ماه در قرارگاه خاتم الانبیاء ،علی شمخانی رمز عملیات را اعلام می‌کند:

سوم دی‌ماه سال ۱۳۶۵

موعد اجرای عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۸۸

علی شمخانی: بسم ‌الله الرحمن الرحیم، یا محمد، یا محمد، یا محمد (رمز عملیات)

تمرکز بر ارتباط تلفنی در همان آغاز عملیات کربلای ۴

یک ساعت قبل از شروع عملیات غواصان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) درگیر شدند. به دلیل امکان شنود احتمالی و موقعیت بکلی سری قرارگاه، تمام ارتباطات با تلفن بوده است.هنوز زمانی  از آغاز عملیات نگذشته  است که علی شمخانی فرمانده سپاه از پیش‌روی گروه‌ها در محورهای عملیات گزارش می‌دهد: بچه‌های حسین (خرازی) رفتند. ام‌الرصاص هم بچه‌های قاسم (سلیمانی) رفتند. بچه‌های باقر( قالیباف) وارد بوارین (جزیره) شدند. بچه‌های (تیپ بدر) هم وارد شدند. شما هم (عزیز جعفری) آماده باشید که این قایق‌ها در اروند بروند. اسدی (لشکر ۳۳) سریع برسد. (خطاب به جمع) اولین شناور اسدی به ساحل رسید.

بخش سوم مستند «بکُلی سِرّی»

قرارگاه نجف نیم ساعت بعد از شروع عملیات وارد دژ شلمچه می‌شود

ساعت ۱۱ شب خبر مهمی  می‌رسد. قرارگاه نجف در تعجب همه، وارد دژ شلمچه شده است. سریع از سوی فرماندهان دستور تخریب و پاکسازی صادر می‌شود:

رحیم صفوی: روی دژ تاکید بکنید که روی دژ درست جلو بروند.

محسن رضایی: الان تا جذر (کاهش ارتفاع آب) نشده، امین شریعتی (لشکر ۳۱ عاشورا) برود روی هدف. قاسم سلیمانی (لشکر ۴۱) هم همین طور زودتر با قایق برود. الو (عزیز جعفری) این هفت تا هشت ساعت وقت خوبی است. عجله کنید. إن‌شاءالله حداکثر استفاده بشود.

در همان ابتدا یکی از گردان‌ها آسیب می‌بیند 

اما در این میان خبری  دیگر می‌رسد، محمد باقری مسؤول اطلاعات و عملیات قرارگاه، گزارشی از واحد شنود می‌دهد: تیپ ۱۰۴ که اینجا (ام‌الرصاص) هستم. در جنگ قبلی (والفجر ۸) هم اینجا بوده، حدود ۵۰ درصد آسیب دیده، بیسیمچی‌اش گریه کرده، پشت بیسیم می‌گفته به ما حمله شده و ما داریم می‌آییم عقب (نشینی). 

هدف قرار دادن مقر نیروی دریایی عراق در ساعت ۱۱ شب

در قرارگاه خاتم‌الانبیاء فرماندهان در حال رفت وآمد هستند و گزارش گرفتن از نیروها سرعت بیشتری گرفته است، حسین علایی فرمانده نیروی دریایی سپاه، اسکله البکر و ام‌القصر را با موشک کرم ابریشم مورد اصابت قرار می‌دهد و فرماندهان با صدای بلند صلوات می‌فرستند:

داوود رنجبر (راوی مرکز اسناد سپاه): الان ساعت ۲۳:۰۵ است. 

علی شمخانی: علایی هم اولین موشک را زد به (اسکله البکر)

محسن رضایی: باریکلا، آفرین (خطاب به حسین علایی). موشک دوم را هم به ام‌القصر (مقر نیروی دریایی عراق) زد.

همچنان فرماندهان از سرعت پیشروی رضایت دارند

تا اینجای کار جز محور قرارگاه قدس، سه قرارگاه دیگر موفق عمل کردند و فرماندهان از سرعت پیشروی رضایت دارند. گزارش فعالیت نیروهای ایرانی و واحد شنود از دشمن ارائه می‌شود:

رحیم صفوی خطاب به عزیز جعفری(قرارگاه قدس): همه وضعشون خوبه، فقط شما گیر کردی؟

رحیم صفوی: عزیز جعفری (قرارگاه قدس) یک گردان  و یک گروهانش رفته دارد ۲ گردان دیگرش را می‌فرستد که از پشت بیاید برای (ام الرصاص). از این قالیباف (لشکر ۵ نصر) سه گردان رفته جاده (بصره) اول را تمام کرده دارد می‌رود در عمق (نفوذ و پیشروی به سمت ابوخصیب)

محمد باقری: برادر محسن، ساعت ۱۱:۳۰ به توپخانه دشمن دستور دادند دهانه کارون را ببندند. (تیپ) ۱۱۱ اعلام کرده ایرانی‌ها رسیدن به زرهی(شکست و نفوذ به خط). زرهی هم که پشت خط دوم بود دیگر(منظور عمق ۵ کیلومتری)

رنجبر (راوی مرکز اسناد سپاه): ساعت ۱۱:۴۵ تا ۱۱:۵۰ صحبت‌های برادر باقری (اطلاعات)

پیشروی برخی گردان‌ها به مشکل می‌خورد

حسین خرازی مستقیماً‌ روی خط قرارگاه خاتم می‌آید. در محور او پیشروی به مشکل خورده است و این مورد را به گوش محسن رضایی می‌رساند، اما خبرها حکایت از  گیر کردن نیروهای دیگر  دارد، چون آتش حملات عراق زیاد شده است:

سوم دی‌ماه ۱۳۶۵

عملیات و فرماندهی عملیات کربلای ۴ نوار ۲۰۸۹۲

رحیم صفوی: اینجا (ام الرصاص) گیر کرده است.  

رضایی: شما چی میگی؟ آقای شمخانی!

شمخانی: چاره‌ای غیر از (ماندن در ام الرصاص) نیست. البته (عزیز) جعفری باید ادامه دهد.

رحیم صفوی: اگر ادامه دهد، وقت تلف می‌شود.

شمخانی: قاآنی (لشکر ۲۱) هم کارش را ادامه دهد.

محسن رضایی: قاسم (سلیمانی)، حسین (خرازی)، مرتضی (قربانی) گیر کرده‌اند. 

رحیم صفوی: بله. چون این (لشکر ۱۴ حسین خرازی) خیلی کار دارد.

محسن رضایی: ما باید فشار بیاوریم که ۲۱ (قاآنی) برود کار خودش را بکند. (نفوذ به عمق).

دستور عقب‌نشینی نیروی بعثی از فاو

ساعت یک  بامداد چهارم دی‌ماه است. از فاو خبر می‌رسد دستور عقب‌نشینی نیروی بعثی برای کمک به نیروهای درگیر به حمله ایران صادر شده است.

چهارم دی‌ماه سال ۱۳۶۵ 

محسن رضایی (تماس تلفنی با عزیز جعفری): مگر از قبل  پیش‌بینی نکرده بودید! حسین (خرازی) مگر تانک ندارد. ادوات  مگر تنظیم تیر ندارد رویش (دشمن)

با این وجود اگر قرارگاه قدس تا صبح نتواند به ساحل برسد. در پیشروی نیروی ایران رخنه ایجاد می‌شود. همچنین فشار لشکر بعث بر روی لشکر عملیاتی به خصوص لشکر ۱۴ امام حسین (ع) هر لحظه افزایش پیدا می‌کند.

فرمانده کل سپاه باید یک تصمیم مهم بگیرد

ساعت ۱۱ چهارم دی ماه، بر اساس گزارش شنود و بازجویی اسرا، فرماندهان به این نتیجه می‌رسند که عملیات لو رفته است تا اینجای کار جزیره ام الرصاص، بوارین و جزیره ماهی در دست نیروهای ایرانی است و امکان پیشروی وجود دارد اما با دادن تلفات! برای همین حسن  رضایی برای جمع‌بندی ادامه عملیات،‌ محمد باقری،  غلامعلی رشید و حسین علایی و محسن رفیق‌دوست  را به محل استقرار هاشمی رفسنجانی می‌فرستد. آن‌ها ساعت ۱۴ در قرارگاه رعد حاضر می‌شوند.

چهارم دی‌ماه سال ۱۳۶۵

تصمیم‌گیری ادامه عملیات کربلای ۴؛ قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه)، نوار ۲۰۸۹۵

غلامعلی رشید: عملیات از دیشب با  شروع مد راکد آب …. اینجا در بالای  شلمچه حالا اطلاعاتی که برادر آقای باقری (اطلاعات) دارد نشان می‌دهد که دشمن آمادگی داشته (لو  رفتن).

در ادامه فرمانده رشید از آنچه در این ساعات گذشته برای هاشمی رفسنجانی توضیح می‌دهد:

هاشمی رفسنجانی: عقب‌نشینی چه طور بوده یا فرار برگشتند؟

رشید: نه با جنگ برگشتند.

هاشمی رفسنجانی: درست عقب‌نشینی کردند؟

رشید: درست  عقب‌نشینی کردند.

هاشمی رفسنجانی: چیزی (ادوات و پیکر شهدا) جا گذاشتند آیا؟

رشید: یک گردانی که رفتن (جزیره) بلجانیه از لشکر ۱۴ امام حسین (ع) حتی خط سقوط کرد. ولی این نتوانستن  برگردند  و حدود ۲۰۰ غواص بودن جنگ کردن در بلجانیه.

هاشمی رفسنجانی:  ۲۰ تا (غواص) بودند؟

رشید: و هستند هنوز یک تعدادی، نه، ۲۰۰ تا و در بقیه محورها عمدتاً  مجروحین خودشان را نگذاشتند تخلیه کردند و اگر باقی گذاشتند تعدادی شهید است که آمار درستی الان نداریم.

بیان دلایل هوشیار بودن دشمن در کربلای ۴ از سوی فرماندهان

هاشمی رفسنجانی: اینکه می‌گویید دشمن هوشیار بوده، چه دلیلی دارید؟

بعد در جلسه بحث بر سر چگونگی لو رفتن محور اصلی عملیات ایران است:

محمد باقری:  شب قبل از عملیات فلر (منور) که ریختن و تیراندازی‌هایی که کردند به عنوان مانور و تمرین بوده که بتوانند درگیر شوند. حدود ۹:۳۰ شب (سوم دی ماه) که در تنگه (ام الرصاص) درگیر شدیم تا ۱۰:۳۰ (لحظه اعلام رمز عملیات) دشمن وقت داشت و عملیات کشف شده بود.

در ادامه محمد باقری از غافلگیری بعثی‌ها در عبور یگان‌های هر چهار قرارگاه می‌گوید:

هاشمی رفسنجانی: این (اطلاعات) از کجا آمده؟ 

باقری: این را اسرا (افسر بعثی) می‌گویند.

رفیق‌دوست: فکر می‌کردیم دشمن غافلگیر شده، با همه درگیری‌هایش.

محمد باقری: تأکید کردیم در اطلاعاتی (بازجویی) که کسب کردیم از افراد مختلف این اسرا. باز اینها مطلع نبودند که در این شب و این ساعت ما حمله خواهیم کرد و در این جهت دشمن غافلگیر شده است.(منظور نفوذ به عمق  خاک رژیم بعث) منتهی رده بالای دشمن (فرماندهی رژیم بعث) آمادگی داشت که به آن‌ها حمله می‌شود.

امکان ادامه عملیات کربلای ۴ هست اما با دادن تلفات

با این وجود فرماندهان می‌گویند امکان ادامه عملیات و پیشروی با تأمین ادوات از دست رفته وجود دارد، منتها با تلفات همراه خواهد بود.

هاشمی رفسنجانی: ممکن است تحلیل برویم. (اشاره به تلفات و توان نیروها). نقطه مثبتش این است که دشمن شروع  به آسیب دیدن (۲ تیپ نابود و ۶ تیپ تا ۶۰ درصد منهدم شد). بچه‌ها آمدند پای کار و آمادگی دارند و اگر اینجا (مناطق عملیاتی) عقب بیاییم به این زودی نمی‌توانند خودشان را آماده کار بزرگ کنند.

دستور برگشت قطعی نیروها با صدور کد رمز

تصمیم بر حفظ مواضع و موقعیت فعلی ایران است. در قرارگاه خاتم جمع‌بندی فرماندهی، بازگشت نیروها، برای حفظ توان رزمی و قوای ایران است. دستور برگشت قطعی نیروها با کد رمز «مجروحان را تخلیه کنید» در ساعت ۱۹ چهار دی ماه ۱۳۶۵ صادر می‌شود. قرارگاه فرماندهی خاتم‌النبیاء حالا تمرکزش را برای حفظ توان همین ۲۲۰ گردان از مجموع  ۲۶۰ گردان عمل‌کننده در عملیات کربلای ۴ گذاشته است و به همین خاطر ۱۵ روز بعد عملیات کربلای ۵ را انجام می‌دهد.

یک شکست بزرگ!

فردای آن روز دوباره جلسه‌ای در قرارگاه رعد گذاشته می‌شود و هاشمی رفسنجانی این شکست را یک شکست بزرگ می‌خواند:

پنجم دی ماه سال ۱۳۶۵

جلسه تصمیم‌گیری ادامه عملیات کربلای ۴، قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه) نوار ۲۰۹۰۸

هاشمی رفسنجانی: اولاً این توقف یک شکست تلقی می‌شود؛ یک شکست بزرگ!

«شلمچه» محور عملیاتی کربلای ۵ می‌شود

با  این وجود فرماندهان سپاه تصمیم می‌گیرند محور عملیات را تغییر دهند و تمرکز بر روی محور انجام‌شده توسط قرارگاه نجف در شلمچه باشد. اگر چه عملیات کربلای ۴ تمام شد، اما ۱۵ روز بعد از آن،  در ادامه این عملیات، عملیات کربلای ۵ با موفقیت انجام شد.

جلسه تصمیم‌گیری ادامه عملیات کربلای ۴، قرارگاه رعد (پایگاه هوایی امیدیه) نوار ۲۰۹۰۹

شمخانی: ما نشستیم با آقایان صحبت کردیم که بیاییم روی ۲ منطقه عملیات کار کنیم که شناسایی‌هایش شده و ذی‌حد (محدوده عملیات گردان)  را هم مشخص کردیم. 

هاشمی رفسنجانی: شلمچه؟

شمخانی: بله.

پیش از این نیز خبرگزاری فارس در میزگردی با عنوان «بررسی اسنادی عملیات کربلای ۴ در گفت‌وگو با راوی و فرمانده در صحنه +سند» به انتشار نخستین بار برخی اسناد مرتبط با عملیات کربلای ۴ پرداخته بود.

انتهای پیام/


منبع

محتوای جلسات فرماندهی عملیات کربلای ۴ برای نخستین‌بار منتشر شد + فیلم بیشتر بخوانید »

دلتنگی مادر یکی از شهدای جاویدالاثر غواص عملیات کربلای 4 +فیلم

دلتنگی مادر یکی از شهدای جاویدالاثر غواص عملیات کربلای 4 +فیلم

دلتنگی مادر یکی از شهدای جاویدالاثر غواص عملیات کربلای 4 +فیلم

وقتی شنید پسر غواصش در عملیات کربلای 4 برای همیشه در آب‌های خروشان کارون جاویدالاثر شده است، دیگر لب به ماهی نزد و ازدیگران خواست اسم ماهی را جلویش نیاورند.

 

خبرگزاری  فارس ـ گروه حماسه و مقاومت: در ماه‌های پایانی سال ۱۳۶۵ قرار بر این شد که عملیات کربلای۴ در رودخانه کارون روبروی منطقه ابوالخصیب عراق با حضور یکسری از غواصان والفجر ۸ انجام شود. اما با توجه به وجود چندین جزیره در اروندرود و خطوط پدافندی دشمن، کار غواصان بسیار پیچیده‌ بود. چرا که آن‌ها باید اول می‌رفتند، خطوط دشمن در جزایر را متوقف می‌کردند و بعد راهی آن سوی اروند در خاک عراق می‌شدند. همچنین بعضی از یگان‌ها قرار بود از جایی به نام تنگه در میان جزایر عبور کنند و به آن طرف اروند بروند. هم‌زمان با آن‌ها نیز نیروهایی به خطوط دفاعی دشمن در جزایر ام‌الرصاص حمله کنند و در نهایت همه نیروها به آن سوی اروند برسند و خطوط اصلی دشمن را شکست دهند.


غواصان حاضر در عملیات کربلا ۴

اما نکته قابل توجه این بود که دشمن نسبت به عملیات کربلای ۴ هوشیار بود؛ چون اطلاعاتی از طریق آمریکایی‌ها در اختیار عراقی‌ها قرار گرفت. به همین خاطر رژیم بعث، تقریباً منطقه عملیات، زمان و محورهای آن را متوجه شد و زمانی که رزمندگان اسلام به خطوط دشمن زدند، نیروهای عراقی آمادگی کامل برای مقابله با رزمندگان را داشتند. به همین خاطر بسیاری از نیروهای غواص به شهادت رسیدند. بنابراین می‌توان بیان داشت که باعث و بانی اصلی شهادت غواصان در کربلای ۴ آمریکا بود.

بسیاری از پیکر شهدای غواص در میان خروش رودخانه کارون باقی ماند و بسیاری دیگر در آن سوی رودخانه، زنده زنده دفن شدند.

مادری که بعد از شهادت پسرش لب به ماهی نزد

یکی از این شهدای غواص، شهید جاویدالاثر محسن جاویدی است. او اهل روستای خیرآباد شهرستان فسا بود که پیکرش هنوز بازنگشته است.


شهید جاویدالاثر محسن جاویدی

مادرش در آن اوایل که خبر شهادت فرزند رشیدش را شنید، بسیار بی‌قراری می‌کرد و بهانه محسنش را می‌گرفت تا اینکه به او گفتند پسرت را ماهی‌ها خورده‌اند و دیگر قرار نیست برگردد! از آن موقع دیگر مادر، لب به ماهی نزد.

دلتنگی مادر شهید جاویدالاثر محسن جاویدی را ببینید:

این روایت در مستند «چشم به راه» به کارگردانی اسماعیل اکسیری‌فرد و تهیه‌کنندگی مسعود گواهیان به تصویر کشیده شده است.

برای آگاهی درباره نقش آمریکا در شهادت غواصان ایرانی در عملیات کربلای ۴ از اینجا اقدام کنید.

انتهای  پیام/

 

منبع

دلتنگی مادر یکی از شهدای جاویدالاثر غواص عملیات کربلای 4 +فیلم بیشتر بخوانید »

روایت متفاوت زندگی یک راوی در کتاب «راویان صحنه جنگ»

روایت متفاوت زندگی یک راوی در کتاب «راویان صحنه جنگ»

روایت متفاوت زندگی شهید محمدرضا ملکی از راویان جنگ تحمیلی در کتاب «راویان صحنه جنگ» - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، مجید سانکهن پیرامون مضمون کتاب «راویان صحنه جنگ» گفت: کتاب «راویان صحنه جنگ» روایتی از زندگی «شهید محمدرضا ملکی» یکی از راویان هشت سال دفاع مقدس است. کتاب «راویان صحنه جنگ» به روایات رزمندگانی پرداخته که در طول هشت سال دفاع مقدس در سخت‌ترین شرایط کنار فرماندهان حضور داشتند و لحظه به لحظه جان فشانی‌های آنان را به قلم کشیدند.

 

وی در مورد شخصیت «شهید محمدرضا ملکی» بیان کرد: محمدرضا ملکی فردی با احساس همچنین بسیار شیردل بود در عین حال انگیزه وی و فعالیت‌های صادقانه‌‍اش عاملی مهم در نگارش و ثبت وقایع هشت سال دفاع مقدس برای من شد، در ابتدای کتاب «راویان صحنه جنگ» فضای قبل از انقلاب اسلامی ایران و تهدیدات ساواک همچنین شکل گیری نهضت آزادی بخش بیان شده است و بخش دوم کتاب به زمانی باز می‌گردد که «شهید محمدرضا ملکی» به مرکز تحقیقات سپاه می‌پیوندد و به عنوان راوی همراه فرماندهان به ثبت بخش‌های مختلفی از تاریخ هشت سال دفاع مقدس پرداخته‌ است.
 
وی به بخش دیگری از کتاب «راویان صحنه جنگ» اشاره و ابراز کرد: برای بیان تلاش‌های راویان جنگ تحمیلی در کتاب «راویان صحنه جنگ» در بخشی جداگانه به روایت فعالیت‌ها و از خودگذشتگی این عزیزان همچنین حرکت هسته روایتگران جنگ پرداخته شده است، در کتاب «راویان صحنه جنگ» همچنین به دلیل ثبت و چگونگی شکل گیری معاونت مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسدارن نیز اشاره شده است، هنگامی که حاج محمد محمدزاده از معاونت سیاسی سپاه جدا شد و بخشی با عنوان معاون مرکز مطالعات سپاه پاسدارنن را پایه‌‍گذاری کرد، وی ایده خود را از دستور «پیامبر اکرم (ص)» مبنی بر ثبت رخدادهای جنگ‌های صدر اسلام گرفت و این ایده را پیشنهاد داد از آنجا که در صدر اسلام تعدادی کاتبان وقایع را می‌نوشتند همین امر باعث شد که ما امروز بتوانیم تاریخ ارزشمندی از جنگ‌های صدر اسلام داشته باشیم. همین رویکرد در راستای عملکرد فرماندهان و عملیات‌ها در هشت سال دفاع مقدس به صورت مستند ثبت شد و امروز در اختیار نویسندگان و تاریخ نگاران حال و آینده قرار داده شده است.
 
***روایت یک راوی 
 
نویسنده کتاب «حاج قاسم سلام» پیرامون علت نگارش کتاب «راویان صحنه جنگ» بیان کرد: حسین اردستانی استاد من در حوزه تاریخ معاصر خاورمیانه و هشت سال دفاع مقدس بود، تشویق‌های او مرا برای بررسی فضای پژوهش و نگارش پیرامون بخشی از تاریخ کشور راهنمایی کرد و از آنجایی که زندگی راویان دفاع مقدس برایم بسیار جذاب بود و از نزدیک با یکی از این راویان رابطه خانوادگی داشتیم و آشنا بودم نگارش کتابی پیرامون زندگی «شهید محمدرضا ملکی» که یکی از راویان جنگ تحمیلی بود را آغاز کردم و در کنار پرداختن به زندگی این شهید بخشی از ابعاد فعالیت راویان را نیز مطرح کردم. کتاب «راویان صحنه جنگ» اولین کتابی بود که من به رشته تحریر درآوردم.
 
***همپای فرماندهان
 
سانکهن شیوه عملکرد راویان دفاع مقدس مورد بررسی قرار داد و اظهارکرد: راویان دفاع مقدس دفترچه‌هایی را برای نگارش اتفاقات و وقایع با خود همراه داشتند همچنین یک ضبط صوت برای ثبت صداها و روایات افراد در عین حال راویان ۲۴ ساعته با فرماندهان تیپ‌ها همراه بودند و هیچ وقت جا نمی‌ماندند حتی در سخت‌ترین شرایط همپای فرماندهان حرکت می‌کردند از این رو داستان کتاب «راویان صحنه جنگ» بسیار جذاب و پر تعلیق است در حقیقت فضای جدیدی را پیش روی مخاطب می‌گذارد هر چند که پایان غم انگیزی دارد.
 
***شهیدی همیشه حاضر
 
نویسنده کتاب «همسفر» به جذاب‌ترین بخش کتاب «راویان صحنه جنگ» اشاره و خاطرنشان کرد: شخصیت خاص شهید محمدرضا ملکی باعث شده بود که وی به عنوان تکیه گاهی در خانواده محسوب شود این شهید بزرگوار خواهری داشت که همسر او نیز در دفاع مقدس شهید شده بود، هنگامی که خواهر شهید به بیمارستان رفته بود شاهد حضور ملاقات خانواده‌ها با بیمارانشان بود در این شرایط او نیز احساس کرد که جای همسر و برادر شهیدش چقدر خالی است و ملافه را روی صورتش کشید و در همین حین احساس کرد صدای قدم‌های برادرش را می‌شنود و چند لحظه بعد بین خواب و بیداری صدای او را می‌شنود که دلداریش می‌داده و به او تاکید می‌کرده که نگران نباشد، زیرا برادر شهیدش همواره در کنار خانواده و خصوصا خواهرش حضور دارد این شرایط نه تنها برای خواهر شهید ملکی بلکه برای مادر و حتی برخی از همرزمان نیز رخ داده بود آن‌ها همواره وجود این شهید بزرگوار را در کنار خود احساس می‌کنند.
 
***۵۶ هزار گزارش عملکرد از هشت سال دفاع مقدس 
 
سانکهن به پیام کتاب «راویان صحنه جنگ» اشاره و خاطرنشان کرد: انسان‌هایی وجود داشته‌اند که به خاطر آگاهی بخشی اذهان عمومی از هشت سال دفاع مقدس پا به پای فرماندهان حرکت کردند و تاریخ مقاومت ایران را صادقانه و مستند نگاشتند و اکنون به واسطه‌ تلاش راویان هشت سال دفاع مقدس ۵۶ هزار حلقه نوار وجود دارد.
 

 

 

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از
مشرق، مجید سانکهن پیرامون مضمون کتاب «راویان صحنه جنگ» گفت: کتاب «راویان صحنه جنگ» روایتی از زندگی «شهید محمدرضا ملکی» یکی از راویان هشت سال دفاع مقدس است. کتاب «راویان صحنه جنگ» به روایات رزمندگانی پرداخته که در طول هشت سال دفاع مقدس در سخت‌ترین شرایط کنار فرماندهان حضور داشتند و لحظه به لحظه جان فشانی‌های آنان را به قلم کشیدند.

منبع خبر

روایت متفاوت زندگی یک راوی در کتاب «راویان صحنه جنگ» بیشتر بخوانید »

حاج قاسم: دو نفر اگر من را ببخشند شهید می‌شوم

به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، برشی از مصاحبه ی مهندس حاج علی مهاجری، رئیس ستاد بازسازی عتبات استان کرمان و از فرماندهان قدیمی سپاه در کرمان و فرمانده قدیمی حاج قاسم، به نقل از فصلنامه نشان ارادت، نشریه ی داخلی ستاد بازسازی عتبات است.

گاهی وقتها ایشان که می‌آمدند کربلا، یک‌سر می‌آمدند و ما خدمتشان بودیم. آن موقع هم با ابومهدی بودند و آقای پورجعفری هم همراهشان بود. خلاصه خیلی حالت خاص و ارادتمندانه‌ای به موضوع داشتند. بحث‌های داخلی بود و صحبت‌هایی با هم داشتیم. دو ماه قبل از عرفه بود. یک روز ایشان را بالای گنبد برده بودم. دیدم خیلی خلاصه حالت خاصی پیدا کرد. حول و حوش عرفه بود که دوباره آمدند. خیلی حال عجیبی پیدا کردند. یعنی کاملا معلوم بود مثل آن ملائکی که در دور ضریح بودند ایشان هم در آن حالت بود. من پشت سر ایشان ایستاده بودم. برگشت به من خیلی جدی گفت «فلانی دو نفر اگر من را ببخشند من شهید می‌شوم. یکی این پورجعفری یکی هم خانمم.» گفتم «حالا حتما پورجعفری می‌بخشد ولی خانمت…» من کاش می‌توانستم خانمش را روزی ببینم و بگویم هیچ موقع ایشان را نبخشد

یک شب را هم در کربلا پیش ما بود. از سر کوچه‌ای که الان هتل ماست فهمیده بودند که به قول خودشان حاج قاسم آمده. غلغله ی آدم بود. همین مغازه‌هایی که سلام می کنیم جواب ما را نمی‌دهند، همه ریخته بودند دور ماشین ایشان. با یک یک اینها حال و احوال می‌کرد. دست می‌داد، روبوسی می‌کرد. ما رسیدیم سر کوچه ای که آشیخ مهدی نگهبانی دارد. دو سه نفر ایستاده بودند و رو کردند به حاجی گفتند «ما وضعمان خوب نیست، می‌خواهیم برویم به مشهد.» بلافاصله رو کرد به آقای پلارک و گفت «کار اینها را با من هماهنگ کن، بفرستیدشان بروند مشهد.».

مردم دور ماشین را حلقه کرده بودند و محافظانی هم بودند. ابومهدی هم که بود، نگران بودند. یک عراقی آمد، به بچه کوچکش گفت «بیا برو دست حاج قاسم را ببوس.» اما اینها اجازه نمی‌دادند. من رفتم پهلوی ماشین و گفتم «حاج آقا این بچه.» از ماشین پیاده شد، همین حالتی که در بغل می گیرند، پدرش را بوسید و خلاصه آن سفر رفت. سفر بعدی آمد، باز با ابومهدی آمد. او را از جلوی باب‌السلام آوردیم، گفتیم ببریم‌بالا کسی متوجه نشود. تک‌تک خادمان می آمدند با اصرار که ایشان را ببینند و روبوسی کنند. کارگرانی که کار می‌کردند، تعطیل کردند. عراقی‌ها همه‌شان می‌آمدند و می‌ایستادند و با ایشان عکس می‌انداختند.

منبع خبر

حاج قاسم: دو نفر اگر من را ببخشند شهید می‌شوم بیشتر بخوانید »

«حاج قاسم» روز قبل از شهادتش چه جلسه مهمی داشت؟ + عکس

به گزارش مشرق، زینب سلیمانی دختر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در صفحه اینستاگرام خود، روایتی خواندنی از آخرین فعالیت‌های پدر شهیدش را یک روز پیش از شهادت از زبان مسئول ستاد لشکر فاطمیون منتشر کرد.

در متن این پست آمده است:

“آخرین روز «شهیدحاج قاسم» در سوریه چگونه گذشت؟

مسول ستاد لشکر فاطمیون به روایت آخرین ساعات زندگی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی پرداخته است و از حال و هوای آن روز می‌گوید.
صبح روز جمعه ۱۳ دی ماه در پی حمله هوایی نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چند تن از همراهان وی از جمله فرماندهان و رزمندگان حشد الشعبی، به شهادت رسیدند.


مسول ستاد لشکر فاطمیون، ضمن انتشار تصویری از آخرین عکس یادگاری رزمندگان جبهه مقاومت با سردار حاج قاسم سلیمانی، به روایت آخرین ساعات زندگی این فرمانده جبهه مقاومت پرداخته که در ادامه متن آن آمده است:
پنج‌شنبه (۹۸/۱۰/۱۲)
ساعت ۷ صبح
دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم.
هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در #سوریه حاضرند.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت می‌کنند… درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند…
هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید.
همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!
همیشه نکات را می‌نوشتیم، ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت… از منشور پنج‌سال آینده… از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد… از شیوه تعامل با یکدیگر… از…
کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی…

سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه
آن‌هایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنج‌شنبه اینگونه نبود… بارها صحبتش قطع شد، ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه…
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد”.

منبع خبر

«حاج قاسم» روز قبل از شهادتش چه جلسه مهمی داشت؟ + عکس بیشتر بخوانید »