دفاع مقدس

محرمانه‌های یگان موشکی ایران

کتاب خط مقدم نامش را از نام خانوادگی شهید طهرانی‌مقدم وام گرفته و در عین حال اشاره‌ای دارد به خود شهید و همراهانش که در خط مقدم صنایع موشکی ایران تلاش کرده‌اند.

به گزارش مشرق، اولین بار نیست که درباره موشک‌های ایرانی و فناوری ساخت موشک در کشورمان می‌شنویم، اما احتمالا حالا بیشتر از همیشه کنجکاو شده‌ایم بدانیم چه وقت و چرا قرار شد در کشورمان موشک بسازیم، چه کسی پیشگام این حرکت بوده، چه نوع موشک‌هایی با چه توانایی‌ها و قابلیت‌هایی ساخته‌ایم، صنایع موشکی ایران چه سطحی دارد و سوالات از این دست. این اطلاعات دست‌نیافتنی نیستند و یکی از بهترین منابع اطلاعی یا شاید بهترین منبع در این زمینه کتاب «خط مقدم» است که یک روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی ایران محسوب می‌شود و البته کتاب داستان زندگی شهید حسن‌ طهرانی‌مقدم، پدر موشکی ایران را نیز روایت می‌کند. این کتاب را فائضه غفارحدادی بر اساس پژوهش محمدحسین پیکانی، نوشته و انتشارات شهید کاظمی آن را سال ۱۳۹۳ منتشر کرده است.

مستندترین کتاب درباره پیشرفت موشکی ایران
کتاب خط مقدم، بر محور زندگی شهید حسن طهرانی‌مقدم شکل گرفته و در عین حال مهم‌ترین و مستندترین کتاب درباره خاطره‌نگاری پیشرفت موشکی ایران در دوران دفاع مقدس محسوب می‌شود.
این کتاب سال۹۳ و در مراسم یادواره ۳۵ سال اقتدار موشکی سپاه پاسداران، با حضور علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و همراه تمبر یادبود شهید طهرانی‌مقدم رونمایی شد. این کتاب از آنجا آغاز می‌شود که نیروهای ایرانی به سوریه رفتند تا درباره پرتاب موشک آموزش ببینند و بعد متخصصانی از لیبی به ایران آمدند تا موشک پرتاب کنند. این اتفاقات مقدمه‌ای بود برای این‌که متخصصان ایرانی به ساخت موشک توجه نشان دهند و دست به کار شوند. تمام این ماجراها به سال‌های دفاع مقدس بر می‌گردد؛ به زمانی که مردم شعار می‌دادند موشک جواب موشک. در آن سال‌ها متخصصان ایرانی با هدایت حسن تهرانی مقدم، مشغول ساخت موشک بودند و فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشتند تا امروز که پایگاه‌های آمریکایی با قدرت‌نمایی موشک‌های بالستیک تاکتیکی، راکت‌ها و بالستیک‌های زمین به زمین به ویرانه بدل می‌شوند.
درباره پدر موشکی ایران چه می‌دانیم؟
کمی اطلاعات درباره این کتاب و درباره سردار سرلشکر طهرانی‌مقدم احتمالا برای مشتاق شدن به مطالعه این کتاب مهم است. بد نیست بدانید سردار طهرانی مقدم معروف به پدر موشکی ایران سال ۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. دانش‌آموخته رشته مهندسی و از دانشگاه صنعتی خواجه‌نصیرالدین طوسی فارغ‌التحصیل شده بود. در اولین روزهای تشکیل سپاه پاسداران، عضو آن شد و در هشت سال دفاع مقدس وظایف مهمی به‌عهده گرفت؛ ازجمله فرمانده و بنیانگذار واحد توپخانه در سپاه. بعد از عملیات ثامن‌الائمه(ع) بود که طهرانی‌مقدم متوجه ضعف آتش پشتیبانی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. از همین رو پاییز ۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی یا همان خمپاره‌اندازها را به حسن باقری تحویل داد. دو سال بعد او مامور به راه‌اندازی و سازماندهی فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه شد و به این ترتیب ۲۱ اسفندماه ۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد.
مهندس طهرانی‌مقدم سال ۶۴ مسؤولیت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه را به‌عهده گرفت و عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک شهاب۳ را به انجام رساند. او اول مهر سال ۸۴ به‌عنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب و در ۲۵ آذر سال ۸۵ به‌عنوان مشاور فرمانده‌کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
مهندس طهرانی‌مقدم اصرار داشت در گمنامی کار کند، اما در نهایت با عنوان پدر موشکی ایران در تاریخ ایران نامدار شد؛ چرا که بخش عظیمی از افتخارات موشکی جمهوری اسلامی ایران به نام او زنده است. این لقب را در آغاز همکارانش به او دادند و حالا مردم ایران او را با همین عنوان می‌شناسند. مهندس طهرانی‌مقدم در ۲۱ آبان سال ۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس شهرستان ملارد، همراه ۱۶ نفر دیگر به شهادت رسید.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
حسن‌آقا از تونل بیرون آمد و شروع به قدم زدن کرد. چطور ممکن بود بعد از آن همه خدمت و احترامی که به لیبیایی‌ها کرده بودند، آنها این طور جواب ایران را داده باشند؟ این از سکوها و آن هم از تجهیزات موشک‌ها. تا آن لحظه حسن آقا دلش برای عملیات امشب شور می‌زد و این که اگر تا شب سکو درست نشود چطور به آقای هاشمی بگوید پرتاب عقب افتاده است؛ اما الآن فکرش چیز دیگری بود. این که آیا با این شرایط دیگر نیروهایش قادر به پرتاب موشکی خواهند بود یا نه؟ گیریم که توانستند اشکالات سکو را برطرف کنند. کلیدهای حساس را چه می‌کردند؟ کلید حساس چیزی نبود که بشود آن را از بقالی خرید یا این که شبیهش را در کارگاه جوشکاری فلان جا ساخت. بدتر از همه این که نمی‌دانست این غافلگیری و شاهکارها به همین خرابی‌ها محدود می‌شود یا هنوز هم ادامه دارد؟ با دست شقیقه‌هایش را مالش داد. فکرش هم عذاب‌آور بود. تمام امیدهایش در یک لحظه بر باد رفته بودند. به مردمی فکر می‌کرد که منتظر بودند ایران با موشک‌هایش جواب صدام را بدهد و از شدت حملات بر شهرها کم بشود. خبرش را داشت که چطور توی نماز جمعه‌ها و تشییع شهدا همگی با هیجان شعار «موشک جواب موشک» می‌دهند و در جمع‌های خصوصی و عمومی با تعریف کردن از موشک زدن‌های ایران احساس غرور می‌کنند.
خط مقدم چگونه کتابی است؟
کتاب خط مقدم نامش را از نام خانوادگی شهید طهرانی‌مقدم وام گرفته و در عین حال اشاره‌ای دارد به خود شهید و همراهانش که در خط مقدم صنایع موشکی ایران تلاش کرده‌اند. این کتاب مستند است و حاصل پژوهش‌ها و تحقیقات و مصاحبه‌های میدانی است که محمدحسین پیکانی انجام داده است. متن کتاب ضمن حفظ و پایبندی به همه مستندات، روایتگر است و قلم فائضه غفارحدادی آن را ساده و روان پرداخت کرده است.
با خواندن خط مقدم لبخند بر لبانتان می‌نشیند؛ لبخند غرور و افتخار و البته روایت نویسنده شما را با خود می‌برد به تمام لحظه‌هایی که شهید تهرانی مقدم و همرزمانش تلاش داشتند صنایع موشکی ایران را ایجاد کنند و بعد آن را توسعه بدهند. این کتاب از ابتدا تا انتها خواندنی است و به‌جز تلاش‌ها و دستاوردها به انگیزه‌ها، موانع و دست‌اندازها نیز پرداخته است. کتاب ضمن این که شما را با داستان شکل‌گیری یگان موشکی ایرانی آشنا می‌کند و فرصتی به دست می‌دهد در جریان جزئیات آن قرار بگیرید، امکانی است برای آن که شهید طهرانی‌مقدم را بهتر بشناسید و انگیزه و روحیه مردانی چون او را درک کنید.

این کتاب بر اساس اظهارات محقق و پژوهشگرش، برشی از جنگ و تاریخ موشکی سپاه را پیش روی مخاطبش قرار می‌دهد و یک مرجع موثق محسوب می‌شود. این در حالی است که پیشتر به دلیل محرمانه بودن عملکرد یگان موشکی سپاه و ضرورت ناشناس ماندن برخی از شخصیت‌ها به مسأله توان موشکی ایران کمتر پرداخته شده و البته همین موضوع نیز می‌تواند یکی از جذابیت‌های این کتاب باشد. نگارش کتاب خط مقدم سال ۱۳۸۴ در حالی آغاز شد که شهید طهرانی‌مقدم هنوز به شهادت نرسیده بود و هنوز کتاب تمام نشده بود که ایران برای همیشه پدر موشکی‌اش را از دست داد. این کتاب قرار بود خاطرات و مستندات دوران دفاع موشکی را ثبت کند اما شهادت مهندس طهرانی‌مقدم سبب شد، این کتاب به روایت زندگی او بدل شود و در عین شرح مستندات یگان موشکی، شهید طهرانی‌مقدم را نیز به مردم ایران معرفی کند.
برای نگارش این کتاب با بیش از ۵۰ نفر مصاحبه‌های مفصل انجام شد و بر اساس اظهارات محقق کتاب، در مواردی برای تکمیل و رفع تناقضات و ابهامات، برخی مصاحبه‌ها بارها و بارها تکرار شدند.

*روزنامه جام جم

  • اپارک
  • شهر خبر
  • بلیط دات کام

منبع خبر

محرمانه‌های یگان موشکی ایران بیشتر بخوانید »

حفاظت از وطن را به دامادی ترجیح داد

حالا هم هر کدام از دوستان شهید به دیدار ما می‌آید می‌گوید او پسر خوب و مومنی بود، می‌گویند او فرشته بود، او در پادگان دعا و زیارت عاشورا می‌خواند.

به گزارش مشرق، پدر می‌خواهد او را داماد کند؛ اما او دغدغه مرز میهن خود را دارد، رد پای عبدالمالک ریگی در مرزها دیده شده، و می‌خواهد کشور را به تاراج بگذارد، اما رضاها قید دامادی را می‌زنند تا امثال ریگی نتوانند به این خاک پاک جسارت کنند، جانش را در کف دستانش می‌گیرد و یا علی گویان وارد میدان می‌شود…

حکایت رضا راهداری، حکایت یکی از هزاران مرزبان مظلومی است که بی‌صدا و هیاهو و بی‌هیچ توقعی در نقاط صفر مرزی از ذره ذره این پهنه خاکی حفاظت می‌کنند تا دشمن نتواند پای ناپاکش را در آن بگذارد. شهیدانی که مظلومانه اسیر شدند تا بتوانند آزادانه پرواز کنند و حتی پیکر پاکشان هم به وطن بازنگشت که اگر بود مرهمی بر زخم‌های دل پدر و مادر پیرش بود.
برای شنیدن حکایت شهید رضا راهداری به سیستان و بلوچستان شهرستان نیمروز بخش مرکزی روستای رهدار رفتیم و پای صحبت پدر و مادر چشم انتظارش نشستیم…

در ابتدا عباس راهداری، پدر شهید رضا راهداری از پسرش برایمان گفت: من ۴ پسر و ۶ دختر داشتم که دو تا از پسرهایم در نیروی انتظامی خدمت می‌کردند، رضا آخرین پسرم بود و در سال ۶۲ به دنیا آمده بود.

رضا پسر خیلی خوبی بود، خیلی مومن بود، کارهای خانه را انجام می‌داد، وقتی به نظام رفت، گفت اگر به جایی برسم شما را کربلا می‌برم، همیشه کمکم می‌کرد، نمازش را در مسجد می‌خواند، رضا از حقوق خودش برای ساخت مسجد محل خرج می‌کرد. از اول محرم تا دهم مرخصی می‌گرفت و می‌آمد و در هیئت مسجد فعالیت می‌کرد، مراسم عزا برپا می‌کردند و خودش هم مداحی می‌کرد. گفته بود این بار که بیایم مرخصی شما را می‌برم کربلا؛ اما انگار قسمت نبود.

حالا هم هر کدام از دوستان شهید به دیدار ما می‌آید می‌گوید او پسر خوب و مومنی بود، می‌گویند او فرشته بود، او در پادگان دعا و زیارت عاشورا می‌خواند.
بعد از دیپلم در دانشگاه پیام نور قبول شد؛ ولی پول نداشتیم که او بتواند برود و درس بخواند، یکی از اقوام به او پیشنهاد داد که وارد نظام شود، رفت و ثبت‌نام کرد، آمدند تحقیق هم کردند، همه گفته بودند که پسر خوبی است، او را در نیروی انتظامی قبول کردند، رفت زاهدان مرزبانی، معاون پاسگاه شمسر بود، یک سال در آنجا بود و بعد هم شهید شد، آن موقع فقط ۲۵ ساله بود.
می‌گفتم پدر بمان و ازدواج کن، می‌گفت نه می‌خواهم در راه خدا بروم، می‌خواهم مقابل عبدالمالک بایستم. در نهایت هم عبدالمالک او را به شهادت رساند، آنها آمده بودند و پاسگاه را خلع سلاح کرده بود و ۱۶ نفر را با خودش برده بود پاکستان، سه ماه بعد از اینکه آنها را بردند، در سال ۸۷ شهادت پسرم را اعلام کردند، پیکرش را هم نیاوردند. فقط بنیاد شهید یک مکانی را به عنوان یادبود برای او در گلزار شهدا درست کرده است و هر یک یا دوماه یک بار از مرزبانی می‌آیند و ما را دلداری می‌دهند.

من چند روز بعد از شهادتش او را در خواب دیدم، گفت بیا، گفتم نمی‌توانم بیایم، گفت من در بهترین جاها هستم، تو هم بیا، گفتم من نمی‌توانم بیایم… گویا همان موقع شهید شده بود، چون ده روز بعد نیروی انتظامی به ما خبر شهادتش را داد.
آن روز ما در خانه بودیم، تعدادی از دوستانش از طرف نیروی انتظامی به همراه یک روحانی آمدند منزل ما، دیدم که آن آقای روحانی شروع کرد به خواندن فاتحه، گفتم چرا فاتحه خواندی؟ گفت پسر شما شهید شده است و برنمی‌گردد، من هم گفتم خوشا به حالش که شهید شده است.

من او را در راه خدا دادم، هر جا اسلام در خطر باشد مسلمان باید برود، خودم هم اگر پای رفتن داشتم می‌رفتم، من خیلی انقلاب و رهبر را دوست دارم، من دو پسر دیگر را هم راهی نظام کردم.
خوش به حال رضا که شهید شد، این دنیا برای پیغمبرها هم نماند و ارزشی ندارد، کسی که در راه اسلام رفته پدر و مادرش هم خوشحال هستند، او در آن دنیا ما را شفاعت می‌کند.
من حضرت آقا را خیلی دوست دارم و سلامتی ایشان را از خدا می‌خواهم، من آرزوی دیدارشان را دارم؛ اما پای رفتن ندارم. اگر آقا را ببینم دوباره جوان می‌شوم.

خوش به حالش که شهید شد
مادر آنقدر به ایمان پسرش یقین دارد که هرگاه از او می‌خواهیم از خصوصیات فرزندش برایمان بگوید، در همان ابتدا با همان لهجه شیرینش تاکید می‌کند «پسر خوبی بود، مومنی بود…» هنوز هم طنین صدای آرام و دلنشینش در سرم می‌پیچد که؛ خوبی بود، مومنی بود…
مادر ادامه می‌دهد: من هم دوست داشتم که او شهید شود. وقتی آمده بود می‌گفت من می‌روم چون عبدالمالک آمده و قسمتی از مرز را گرفته و می‌خواهد سمت پاسگاه ما بیاید، گفتم مادر خدا نکند، گفت نه مادر دعا کن که من بروم و شهید شوم، شهادت را خیلی دوست داشت.
من خیلی دلتنگش هستم، اگر الان از در بیاید داخل سکته می‌کنم و نفسم می‌رود، جانم را قربانش می‌کنم؛ من هنوز چشم انتظارش هستم، حداقل اگر قبری داشت برای ما بهتر بود، حداقل پنج شنبه‌ها می‌توانستم بروم سر مزارش… با این حال خیلی افتخار می‌کنم که بچه بزرگ کردم و در راه اسلام دادم.

منبع: کیهان

  • اپارک
  • شهر خبر
  • بلیط دات کام

منبع خبر

حفاظت از وطن را به دامادی ترجیح داد بیشتر بخوانید »

پدر شهید حادثه سقوط هواپیما: نباید به شایعات دشمن توجه کرد

پدر یکی از شهدای حادثه سقوط هواپیما به شایعات پیرامون این حادثه واکنش نشان داد و گفت: ما در حال حاضر زخم خورده‌ایم و نباید به شایعات توجه کرد و به آنها دامن زد.

به گزارش مشرق، پدر امیرحسین سعیدنیا از شهدای حادثه سقوط هواپیما در دیدار با آیت‌الله حسینی‌همدانی نماینده ولی‌فقیه در استان البرز اظهار داشت: ملت ایران ملتی بسیار خوب و نجیبی هستند و بنده این موضوع را همیشه گفته‌ام.

شمخانی: هیچ قصدی برای کتمان دلایل سقوط هواپیمای اوکراینی وجود نداشت.

بیشتر بخوانید:

دلایل شمخانی برای طولانی شدن اعلام دلیل سقوط هواپیما

وی افزود: این وابستگی و این احساساتی که در این مردم ایران به هم دارند در هیچ کشوری وجود ندارد.

پدر مرحوم امیر حسین سعیدنیا با اشاره به جوسازی رسانه‌های معاند در مورد این حادثه و ابعاد آن، بیان کرد: آن افرادی که مطالبی را می‌بینند و می‌خوانند نباید هر حرف و مطلبی را قبول کنند، خبر باید از منابع رسمی و موثق پیگیری شود و شایعه‌سازی برای چه!

وی ادامه داد: ما در حال حاضر زخم خورده‌ایم و نباید این شایعه‌سازی‌ها ادامه یابد.

منبع: تسنیم

  • اپارک
  • شهر خبر

منبع خبر

پدر شهید حادثه سقوط هواپیما: نباید به شایعات دشمن توجه کرد بیشتر بخوانید »

مسابقه «قهرمان من» برگزار می‌شود

انتشارات روایت فتح با همکاری اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، مسابقه نامه‌نگاری با موضوع «قهرمان من، حاج‌قاسم سلیمانی» را برگزار می‌کند.

به گزارش مشرق، انتشارات روایت فتح با همکاری اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، مسابقه نامه‌نگاری با موضوع «قهرمان من، حاج‌قاسم سلیمانی» را برگزار می‌کند.

این مسابقه ویژه دانش‌آموزان تمامی مقاطع تحصیلی است.
در این مسابقه، دانش‌آموزان عزیز می‌توانند خطاب به سپهبد شهید، حاج‌قاسم سلیمانی«نامه» بنویسند و به دبیرخانه مسابقه ارسال کنند.
لازم به‌ ذکر است که محدودیتی در تعداد نامه‌ها وجود ندارد.

شعارهای مسابقه:
– قهرمانِ من
– سردارِ دل‌ها
– سربازِ خمینی
– زنده‌باد فرمانده
– ما همه سلیمانی هستیم

شرایط مسابقه:
– نامه بیشتر از «یک صفحه» نباشد.
– درج اطلاعات فردی شامل نام و نام‌خانوادگی، شماره تماس، نشانی، سن، مقطع تحصیلی و نام مدرسه در نامه‌های ارسالی الزامی است.
– انتشارات روایت فتح حق چاپ آثار رسیده را دارد.

مهلت ارسال آثار:
تا ۷ بهمن ماه

جوایز:
۱۱۰ جایزه دویست هزار تومانی

روش ارسال نامه‌ها:
شما می‌توانید یکی از روش‌های زیر را برای ارسال نامه‌های خود انتخاب کنید:

– ارسال پستی به نشانی: تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، پلاک ۱۶ بنیاد فرهنگی روایت فتح / کدپستی: ۱۵۹۹۹۳۵۱۱۱

– ارسال تصویر نامه به نشانی رایانامه: Revayat.nashr@gmail.com

– ارسال تصویر نامه در شبکه‌های مجازی به شماره: ۰۹۳۹۹۱۶۹۳۵۱

لازم به ذکر است، پس از داوری آثار، انتشارات روایت فتح برگزیده‌ها را در قالب کتاب، به چاپ خواهد رساند.

همچنین شرکت‌کننده‌ها می‌توانند عکس ‌نامه‌ها را در اینستاگرام با هشتگ‌های قهرمان_من و روایت_فتح منتشر کنند.

  • اپارک
  • شهر خبر

منبع خبر

مسابقه «قهرمان من» برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

دو شکست در یک هفته عملیات!

زمستان سال ۱۳۵۹ در شرایطی آغاز گشت که به دلیل عدم توفیق در دو عملیات مهر و آبان، جبهه ها با رکود مواجه بود.

به گزارش مشرق، تاریخ هر کشور مجموعه‌ای از روزها و ایامی است که بر آن گذشته و اکنون برای مردمان آن سرزمین به‌منزله هویت انسان‌های کنونی و سرگذشت افرادی است که از خود اثری چه مثبت و چه منفی بر جای گذاشته‌اند. در این میان آنچه بر مردم سرزمین ایران اسلامی گذشته سرشار از روزها و ایامی است که اتفاقات گوناگونی در آن رخ‌داده است. ازجمله انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و صدها اتفاق دیگر که بیان هر یک ماه‌ها و حتی سال‌ها طول می‌کشد. بر آن شدیم از سال ۱۳۵۹ و شروع جنگ تحمیلی اتفاقات مهمی که بر سرزمین ایران اسلامی گذشته است به‌صورت فصلی و مختصر بیان کنیم. در پایان منابع استفاده‌شده برای این مطالب برای مخاطبان ارائه‌شده است.

زمستان سال ۱۳۵۹ در شرایطی آغاز گشت که به دلیل عدم توفیق در دو عملیات مهر و آبان، جبهه ها با رکود مواجه بود. این امر در شرایطی که عراق در خاک ایران حضور داشت، از نظر افکار عمومی مردم ایران مورد قبول نبود. بخصوص آنکه نیروهای مردمی به همراه سپاه و نیروهایی از ارتش توانسته بودند ارتش بعثی را زمین گیر کرده و در مواردی ضربات مهمی به دشمن وارد کرده بودند. با توجه به این امر ارتش جمهوری اسلامی ایران زیر نظر بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا دو عملیات نصر و توکل را در دی ماه انجام داد که هر دو به شکست انجامید. شکست بنی صدر در آزادسازی مناطق اشغال شده و ناامیدی وی از دست یابی به این هدف، باعث شد وی برای رسیدن به منویات خود، جدال در صحنه سیاسی کشور را افزایش دهد که اوج ماجرا به واقعه ۱۴ اسفند دانشگاه تهران منجر و باعث شد مسئله جنگ به نوعی به حاشیه برود. از طرفی این اتفاقات سبب امیدواری دشمن به حفظ مناطق اشغالی شد و رژیم بعث عراق از موضع قدرت به تعیین شرط برای خاتمه جنگ پرداخت، از جمله طه یاسین رمضان معاون نخست وزیر عراق در مصاحبه با روزنامه الثوره ارگان حزب حاکم بعث عراق درباره پایان جنگ چنین گفت: «ما بر این نکته تأکید می کنیم که جنگ پایان نمی یابد مگر این که رژیم حاکم بر ایران به طور کلی منهدم شود.» ۱ رفت و آمدهای هیئت های صلح نیز در همین راستا صورت می گرفت. در زیر به مهمترین اتفاقات رخ داده در سه ماه پایانی سال ۱۳۵۹ اشاره می شود.

دومین شکست در یک هفته عملیات نصر، اشغال مجدد هویزه

عملیات نصر (هویزه) در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۵۹ با هدف آزادسازی غرب کارون از جمله خرمشهر و تأمین مرز و عبور از آن و تعقیب دشمن به سمت بصره در منطقه جنوب اهواز با طراحی و فرماندهی ستاد مشترک ارتش انجام شد. در این عملیات نیروهایی از سپاه و تعدادی از دانشجویان پیرو خط امام نیز به عنوان نیروهای خط اول شرکت داشتند. هرچند در مرحله اول عملیات موفقیت هایی حاصل شد و حتی تعداد ۸۰۰ نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند، اما در مرحله دوم (۱۶ دی) ارتش بعث با حمله به مواضع نیروهای ایران با عقب راندن این نیروها ضمن آنکه توانست تانک های رها شده و سالم خود را که در همین عملیات از دست داده بود بازپس بگیرد، بلکه ۱۳۰ تانک ارتش ایران را نیز به غنیمت گرفت. عقب نشینی بی برنامه نیروهای خودی و عدم آگاهی به موقع نیروهای خط اول که مشغول نبرد بودند، از موضوع عقب نشینی سبب محاصره آنان و به شهادت رسیدن ۱۴۰ تن نفر از جمله حسین علم الهدی شد. همچنین با شکست این عملیات، ارتش بعث که توسط نیروهای مردمی از هویزه بیرون رانده شده بود بار دیگر این سهر را اشغال و با خاک یکسان کرد. ۲

عملیات توکل، دومین شکست در یک هفته

عملیات توکل در ۲۰ دی ۱۳۵۹ با هدف شکست حصر آبادان، آزادسازی مناطق اشغالی شرق کارون و تعقیب دشمن تا مرز شلمچه در منطقه عمومی آبادان با طرح ریزی و فرماندهی ستاد اروند ارتش انجام شد. این عملیات به دلیل عدم توجه به توان خودی و استعداد دشمن و وسعت منطقه موفقیتی به دست نیاورد و در همان مراحل اول متوقف شد. پس از شکست در این عملیات تا عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا عملیات بزرگ دیگری انجام نشد. ۳

عملیات های محدود چشم اندازی از موفقیت

شکست عملیات توکل که چهارمین عملیات آزادسازی ارتش زیر نظر بنی صدر بود، سبب شد بنی صدر برای رسیدن به اهدافش، توجه اش را از جبهه های جنگ متوجه جبهه سیاسی داخلی کند. از طرفی موفقیت هایی که نیروهای خودی در عملیات های کوچک به دست آورده بودند دلیل دیگری شد تا دست نیروهای انقلابی برای نقش آفرینی هر چند حداقلی باز شود. در این مرحله با پر رنگ شدن نقش نیروهای مردمی، سپاه و بخشی از ارتش که به همکاری با این نیروها معتقد بود، نیروهای خودی به طراحی عملیات های محدود روی آوردند. تعدادی از این عملیات ها به شرح زیر است:

۱ـ عملیات «ضربت ذوالفقار» که با فرماندهی ارتش و با مشارکت نیروهای عشایر و سپاه ایلام و قزوین در تاریخ ۱۹/۱۰/۱۳۵۹ آغاز و در تاریخ ۲۰/۱۱/۱۳۵۹ به اتمام رسید و منجر به آزادی ارتفاعات کله قندی، ۶۲۰، ۵۲۵ و ۵۴۰ شد.

۲ـ عملیات «شهید فرجیان زاده» در منطقه مهران در تاریخ ۲۶/۱۱/۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه انجام و ارتفاعات ذیل آزاد شد.

۳ـ عملیات «کلینه» در منطقه دشت ذهاب در تاریخ ۱۴/۱۲/۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه که منجر به آزادی روستای کلینه و منطقه آن شد.

۴ـ عملیات «چغالوند» در منطقه گیلان غرب در تاریخ ۲۴/۱۲/۱۳۵۹ با ترکیبی از نیروهای سپاه و ژاندارمری انجام و ارتفاعات چغالوند آزاد شد.

۵ـ عملیات «امام مهدی(عج)» در غرب سوسنگرد در تاریخ ۲۶/۱۲/۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه که منجر به پاکسازی منطقه غرب سوسنگرد شد. ۴

پیشنهاد جدید برای آتش بس

در ۲۸ دی ۱۳۵۹ اولاف پالمه به عنوان نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل پس از سفر به عراق، به ایران آمد. وی در این سفر سه اصل "منع کاربرد زور برای تسلط بر زمین های دیگران"، "عدم مداخله در امور داخلی دیگران" و "آزادی کشتیرانی در خلیج فارس و آب های بین المللی" را مبنای طرح خود برای آتش بس بین ایران و عراق عنوان کرد، اما حاضر به قبول محکوم کردن عراق به دلیل تجاوز به خاک ایران نشد. پالمه به مقامات ایران گفت که صدام در دام افتاده و برای بیرون رفتن از این دام بهانه و امتیازی از ما می خواهد که پیش ملتش رو سفید باشد. این در حالی بود که ایران از قبل اعلام کرده بود تا ارتش بعث عراق در خاک ایران است حاضر به هیچ گونه مذاکره ای نخواهد بود. ۵

سفر هیئت صلح سازمان کنفرانس اسلامی به ایران

در ۹ اسفند ۱۳۵۹ هیئتی که در اجلاس سران کشورهای اسلامی در طائف برای میانجی گری بین ایران و عراق انتخاب شده بود (ایران به دلیل حضور صدام در این اجلاس شرکت نکرد) به ایران آمد. اعضای این هیئت را رؤسای جمهور کشورهای گینه، پاکستان، بنگلادش و گامبیا، تخست وزیر ترکیه، وزرای خارجه کشورهای سنگال، بنگلادش، مالزی، پاکستان و ترکیه به همراه یاسر عرفات و حبیب شطی دبیرکل کنفرانس تشکیل می دادند. این هیئت همان روز با اعضای شورای عالی دفاع دیدار کرد. شورا در این دیدار شرایط ایران را برای قبول آتش بس و صلح چنین ذکر کرد:

۱ـ تشخیص و تنبیه متجاوز ۲ـ پذیرش آتش بس پس از خروج متجاوز از خاک ایران ۳ـ اعلام پذیرش عملی معاهده ۱۹۷۵ الجزایر از سوی عراق۶

این هیئت همچنین روز بعد با امام خمینی (ره) ملاقات کرد. امام در این ملاقات خطاب به هیئت کنفرانس اسلامی چنین گفتند: «شما اگر بخواهید به اسلام فکر کنید، باید آیات قرآن را منشأ قرار بدهید؛ همان طوری که دستور داده آیه قرآن که چنانچه یک طایفه‏ای از مسلمین- بر فرض اینکه مسلم باشند اینها- یک طایفه‏ای از مسلمین به طایفه‏ای دیگر هجوم بکند، بر همه مسلمین واجب است که با او قتال کنند. ۷ شما به همین یک واجب الهی عمل بکنید. ما بیشتر از شما توقعی نداریم. شما به همین یک واجب که خدا امر فرموده است به شما و به همه مسلمین که چنانچه یک طایفه‏ای از مسلمین به طایفه دیگر تجاوز کرد باید با او مقاتله کنید … شما اگر مأموریتی دارید برای اینکه این آتش جنگ را بخوابانید- که آن هم آمال همه مسلمین است- باید متجاوز را به پای میز محاکمه بکشید، و متجاوز را تأدیب کنید؛ افرادی [از آنها] که در مملکت ما هستند به کنار بفرستید و از صدام بخواهید، تحکیم کنید بر او که از کشور ما برود بیرون و لشکر او از تجاوز دست بردارد. بعد از اینکه از تجاوز دست برداشت، یک هیأت بین المللی در اینجا باشد؛ آن هیأت بین المللی که در یک جایی تشکیل شد، رسیدگی کنند به جنایاتی که شده است؛ اگر ما جنایتکار هستیم، ما را تأدیب کنند. و اگر صدام جنایتکار است، صدام را تأدیب کنند. این طریقه اسلام است.» ۸

این هیئت پس از شنیدن نقطه نظرات ایران، به بغداد و سپس به طائف سفر کرد و در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۹ مجددا با یک طرح مکتوب به ایران آمد. این طرح در ۱۵ اسفند ۱۳۵۹ در شورای عالی دفاع بررسی شد و به دلیل اینکه به هیچ کدام از نظرات ایران از جمله مسئله خروج متجاوز توجهی نشده بود مورد پذیرش قرار نگرفت. ۹

بیانیه الجزایر و آزادی گروگان های امریکایی

پس از مصوبه مجلس درباره شرایط آزادی گروگان ها، از آنجا که دولت ایران هنوز فاقد وزیر خارجه بود، بهزاد نبوی از طرف محمدعلی رجایی نخست وزیر مأمور پیگیری این مسئله شد. به دلیل مصوبه مجلس مبنی بر منع مذاکره مستقیم با آمریکا، دولت الجزایر که حافظ منافع ایران در امریکا بود به عنوان میانجی بین دولت های ایران و امریکا تعیین شد. سرانجام در روز ۲۹ دی ۱۳۵۹ با امضای اسنادی که به بیانیه الجزایر معروف شد دو طرف بر سر نحوه آزادی گروگان های امریکایی به توافق رسیدند. به این ترتیب گروگان های آمریکایی پس از ۴۴۴ روز، و در آخرین روزهای ریاست جمهوری کارتر و قبل از به قدرت رسیدن ریگان، ایران را در روز ۳۰ دی ۱۳۵۹ترک کردند. ۱۰

حادثه ۱۴ اسفند دانشگاه تهران

به رغم آنکه کشور درگیر جنگ بود مناقشات جناح های سیاسی در ایران روز به روز در حال افزایش بود. در این میان بنی صدر به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا پس از ناکامی در جبهه های جنگ، توجه خود را از جبهه ها به سمت صحنه سیاسی داخلی معطوف کرد و تقابل خود را با نخست وزیر و دولت و مجلس افزایش داد. نزدیک شدن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به بنی صدر و حامیانش نیز او را در این تقابل مصمم تر کرده بود. در روز ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ مراسمی به مناسبت فوت دکتر محمد مصدق در دانشگاه تهران با مشارکت سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، جبهه ملی و نهضت آزادی برگزار شد و بنی صدر در آن به سخنرانی پرداخت. سخنان تحریک آمیز وی بر علیه نهادهای انقلابی، دولت، مجلس و حزب جمهوری اسلامی و در شرایطی که نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به عنوان حمایت از وی به مردم هوادار انقلاب و نظام حمله کرده و به ضرب و شتم آنان مشغول بودند، باعث شد جو ملتهب جامعه بیش از پیش افزایش یابد. ۱۱

تشدید منازعات جناحی و سیاسی سبب شد دشمن بعثی نیز نسبت به ادامه اشغال سرزمین ایران امیدوار شود و حتی از موضع خود درباره آتش بس نیز عدول کند. صدام حسین رئیس جمهور عراق پس اتفاقات ۱۴ اسفند دانشگاه تهران در مصاحبه ای مناطق اشغالی را مرزهای حقیقی عراق دانست و گفت: «موضوعی که آن ها باید درک کنند، این است که راه ادامه جنگ و سخن از عقب راندن نیروهای عراقی از مواضع به دست آمده با اتکا به قدرت، مسئله ای غیر ممکن هست. … اگر می‌خواهید نظر ما را بدانید باید بگویم ترجیح می دهیم در حالی که جنگ ادامه دارد با ایرانیان به قصد رسیدن به توافق به مذاکره بنشینیم. زمانی که به توافق دست یابیم می گوییم جنگ خاتمه یابد.» ۱۲

تلاش امام برای حل اختلافات و منازعات سیاسی

با بالا گرفتن منازعات سیاسی در کشور و اختلافات مقامات کشوری که عملاً مسئله جنگ و اشغال ایران را به حاشیه رانده بود، امام خمینی در ۲۵ اسفند ۱۳۵۹ آقایان سیدمحمد بهشتی، سیدعلی خامنه ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، ابوالحسن بنی صدر، عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمدعلی رجایی و مهدی بازرگان را به جماران فرا خواندند تا درباره اختلافات به وجود آمده گفت و گو شود. در این جلسه که چندین ساعت به طول انجامید، افراد حاضر نظرات خود و دلایل اختلافات را بیان کردند. در پایان نیز مقرر شد اگر مطلب ناگفته‌ای باقی مانده، به صورت کتبی نوشته شود و از طریق سیداحمد خمینی به دست امام برسانند. ۱۳

پس از پایان این جلسه امام پیامی ده ماده ای را خطاب به ملت ایران و مسئولان کشور صادر کردند:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

به اطلاع عموم می‏‌رساند برای صیانت کشور و جمهوری اسلامی در این موقع حساس و برای حفظ مصالح اسلام و مسلمین مطالب زیر ابلاغ می‌‏شود:

۱- معیار در اعمال نهادها قانون اساسی است و تخلف از آن برای هیچ کس چه متصدیان امور کشوری و لشکری و چه اشخاص عادی جایز نیست و متخلف به مردم معرفی می‌‏شود و مورد مؤاخذه قرار می‏‌گیرد. بنا بر این، دخالت هر یک از مقامات در امور مربوط به مقامات دیگر بر خلاف قانون است و دخالت‌‏کننده به مردم معرفی می‏‌گردد.

۲- مقامات فعلی، ریاست جمهوری، دولت، ریاست دیوان عالی، دادستانی کل کشور، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، قانونی میباشند و کسی حق ندارد در مصاحبه‌‏ها و نطق‌ها و رسانه‏‌ها به یکی از این مقامات توهین و یا آنان را تضعیف نماید؛ و متخلف به ملت معرفی و مورد مؤاخذه قرار می‏‌گیرد.

۳- به همان نحو که آقای رئیس جمهور را به فرماندهی کل قوا منصوب نمودم، باید ایشان را به این مقام بشناسند و فرماندهان قوای مسلح از ایشان بر طبق مقررات اطاعت کنند.

۴- شورای دفاع به نحوی که در قانون اساسی است، مأمور می‏شود و نمایندگان این جانب آقای خامنه‏‌ای و آقای چمران میباشند.

۵- مسائل دفاع در شورا مطرح و رسیدگی می‌‏شود و پس از تصویب، تصمیم در اجرا با فرماندهی کل قواست و قوای مسلح باید اوامر ایشان را اجرا نمایند.

۶- برای رسیدگی به شکایات نسبت به مسائل جنگ و سایر مسائل مورد اختلاف بین مقامات جمهوری اسلامی، هیئتی تعیین خواهد شد مرکب از یک نماینده از طرف رئیس جمهور و یکی از طرف دیگر و یکی از سوی این جانب که کوشش در حل شکایات نمایند و رأی اکثریت هیأت مذکور معتبر است؛ و در صورت تخلف یکی از مقامات، باید متخلف را به مردم معرفی کنند و مورد مؤاخذه قرار گیرد.

۷- چون در سخنرانی های رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس دیوان عالی کشور، رئیس مجلس شورای اسلامی، گروه های منحرف و مخالف با جمهوری اسلامی توطئه کرده و موجب فساد می‏شوند، اینان تا پایان جنگ تحمیلی سخنرانی نکنند. مصاحبه‏‌های سالم و سازنده و ارشادی مانع ندارد.

۸- از آنجا که روزنامه‏‌ها و رادیو تلویزیون عاملی مهم برای ارشاد یا تفرقه و نفاق هستند، هیأت سه نفری فوق، آن‌ها را دقیقاً مورد بررسی قرار می‏دهند و در صورتی که دو نفر از هیأت مذکور، آن‌ها را مضر تشخیص دهند، مراتب را به مردم ابلاغ و به دادستانی کل کشور اطلاع میدهند تا به وظیفه قانونی عمل کند.

۹- اکیداً از مقامات رسمی خواستارم تا با کمک یکدیگر مشکلات کشور را حل نمایند و برادرانه با یکدیگر همکاری نمایند.

۱۰- ائمه جمعه و جماعات- ایّدهم اللَّه تعالی- در خطبه‏‌ها و منابر و سایر گویندگان کوشش فرمایند که آرامش در کشور برقرار باشد و از هر سخنی که موجب نگرانی مردم و تفرقه شود خودداری نمایند و مردم را در پشتیبانی از ملت و تمام ارگان های جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی و قوای مسلح و مردمی تشویق فرمایند. و السلام.

روح اللَّه الموسوی الخمینی‏»۱۴

دیگر وقایع زمستان ۱۳۵۹

جنگ:

ـ پاکسازی تنگه حاجیان

ـ دفع تهاجم عراق به میمک

ـ شکست حمله عراق به ارتفاعات ایلام

ـ جلوگیری از پیشروی عراق در نوسود

ـ دفع حمله عراق به دهلران پس از تصرف چند ساعته شهر

ـ حمله هلی‌کوپترهای هوانیروز به مواضع عراق در غرب، ۱۲ تانک و ۵ قبضه توپ منهدم شد

ـ بازدید ملک حسین و صدام از جبهه‌‏های غرب ایران

حوادث غرب کشور:

ـ درگیرهای متعدد در شهر مهاباد؛ حمله به ستون ارتش؛ بیرون راندن نیروهای مسلح غیرقانونی از شهر توسط سپاه

ـ دفع حمله نیروهای حزب دمکرات به سقز، بوکان و بانه

ـ دفع حملات مهاجمین به مناطقی در آذربایجان غربی

ـ تلگراف تعدادی از واحدهای سپاه مستقر در مناطق کردنشین به امام و اعتراض به برکناری سرهنگ صیاد شیرازی از فرماندهی عملیات غرب کشور

تنش های سیاسی در داخل:

ـ انتقاد بنی‌‏صدر از دولت درباره آزادی گروگان‌‏ها؛ مخالفت حسن آیت با آزادی گروگان‌ها، تشنج در مجلس هنگام نطق آیت

ـ سخنرانی بنی‏‌صدر در جیرفت و متهم کردن جناح مقابل به استبداد

ـ سخنرانی بنی‌‏صدر در مراسم ۲۲ بهمن و متهم کردن جناح مقابل به دیکتاتوری؛ بهشتی: فعلاً سکوت می‏‌کنیم.

ـ نامه سران حزب جمهوری اسلامی به امام درباره بنی‌‏صدر؛ نامه آقای بهشتی به امام درباره اختلافات مسئولان

ـ اعتراض‌ها به حوداث دانشگاه تهران، تعطیلی بازارهای تهران، قم، تبریز، دامغان، یزد، اهواز و کاشان

ـ پاسخ امام به تلگرام آیت‏‌الله گلپایگانی درباره حادثه۱۴ اسفند: اطمینان می‌دهم با این گونه مخالفت‌ها با اسلام برخورد شدید خواهد شد.

ـ بنی‌‏صدر، رجایی، بهشتی و هاشمی را دعوت به مناظره کرد؛ پاسخ رجایی، بهشتی و هاشمی به درخواست مناظره بنی‌‏صدر

ـ اختلاف بنی ‏صدر با رجایی برای تکمیل کابینه؛ طرح دو فوریتی مجلس برای تعیین سرپرست برای وزارتخانه‌‏های بی‏‌وزیر؛ اعتراض بنی‌‏صدر به این طرح: این طرح عواقب خطرناکی دارد؛ خروج بازرگان و همراهانش از جلسه بررسی طرح دو فوریتی تعین سرپرست و از رسمیت افتادن مجلس، هاشمی: این چند نفر حق همه ملت را ضایع می‌‏کنند؛ تصویب طرح مجلس در روز بعد

ـ معرفی وزاری بازرگانی و اقتصاد به مجلس و رای اعتماد مجلس به آن‌ها، وزارت خارجه بدون وزیر ماند.

ـ امام در سخنرانی‌های خود توصیه به وحدت و عدم تفرقه می‌‏کنند: این اختلافات موجب شکست در جنگ می‏‌شود.

سیاست خارجی:

ـ قطع روابط ایران با اردن و مراکش

ـ لغو تحریم کشورهای بازار مشترک اروپا، اتریش و ژاپن پس از آزادی گروگان‌ها

ـ حضور ایران در کنفرانس وزیران خارجه جنبش عدم تعهد در دهلی با سرپرستی بهزاد نبوی وزیر مشاور در امور اجرایی در غیاب وزیر خارجه

بین الملل:

ـ برگزاری کنفرانس وزیران خارجه جنبش عدم تعهد در دهلی نو

ـ تعیین عراق به عنوان میزبان بعدی سران جنبش عدم تعهد

ـ تشکیل کمیته صلح در جنبش عدم تعهد

ـ سفر کمیته صلح در جنبش عدم تعهد به ایران و عراق

ـ تشکیل شورای همکاری خلیج فارس با حضور کشورهای عربستان، امارات، بحرین، عمان، کویت و قطر

ـ ریگان به عنوان رئیس‌جمهور جدید امریکا سوگند یاد کرد

ـ ریگان رئیس‌جمهور امریکا اعلام کرد به متن توافق الجزایر که کارتر آن را امضا کرده، پایبند است.

منابع: جنگ بازیابی ثبات محمد درودیان چاپ پنجم ص ۱۲۰

اطلس جنگ ایران و عراق فشرده نبرهای زمینی ص ۳۲ وـ تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق حسین علایی ج اول ص۲۹۸ـ۳۰۲

اطلس جنگ ایران و عراق فشرده نبرهای زمینی ص ۳۲ وـ جنگ بازیابی ثبات محمد درودیان چاپ پنجم ص ۱۱۴ـ۱۱۶

اطلس جنگ ایران و عراق فشرده نبردهای زمینی ص ۳۵ وـ جنگ بازیابی ثبات محمد درودیان چاپ پنجم ص ۱۳۹ـ۱۴۰ وـ گزارشی کوتاه محسن رشید ص ۳۴ـ۳۶

تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق حسین علایی ج اول ص ۳۰۶ وـ انقلاب در بحران خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۵۹ ص ۳۴۰ ـ ۳۴۱

تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق حسین علایی ج اول ص ۳۱۱

اشاره است به آیه ۹ از سوره حجرات

صحیفه امام جلد ۱۴ ص ۱۶۴ـ ۱۶۵

انقلاب در بحران خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۵۹ ص ۳۸۲

اطلاعات ۸۰ سال جلد دوم ص ۳۹۶ـ۳۹۷ وـ انقلاب در بحران خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۵۹ ص ۳۴۳ـ۳۴۵

اطلاعات ۸۰ سال جلد دوم ص ۴۰۰ـ۴۰۱ وـ تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق حسین علایی ج اول ص ۳۱۶

جنگ بازیابی ثبات محمد درودیان چاپ پنجم ص ۱۲۴

انقلاب در بحران خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۵۹ ص ۴۱۴

صحیفه امام جلد ۱۴ ص ۲۰۱ـ ۲۰۲

نویسنده: سجاد نخعی؛ پژوهشگر تاریخ جنگ / مرکز اسنادو تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران

  • اپارک
  • شهر خبر

منبع خبر

دو شکست در یک هفته عملیات! بیشتر بخوانید »