مجاهدت

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است


حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است

برای ورود به بحث، به طور اختصار از سوابق حضورتان در عرصه‌های مستشاری در کشورهای محور مقاومت توضیح دهید.

بنده، پس از دوران دفاع مقدس، این توفیق را داشتم که در ماموریت‌های مستشاری در لبنان و سوریه حضور پیدا کنم و به این واسطه با برادران فلسطینی هم آشنا شدم. پس از آنکه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرماندهی نیروی قدس را به عهده گرفت در دو مقطع خدمت ایشان بودم. مدتی هم در سپاه بدر در خدمت شهید ابومهدی المهندس بودم. با آغاز بحران سوریه حدود 3 سال در قرارگاه امام سجاد (ع) در استان حماه، سرباز حاج قاسم بودم و بعد آن هم به امر ایشان در سفارت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دیپلمات نظامی یا وابسته نظامی در سفارت منصوب شدم.

زمینه‌های وقوع طوفان الاقصی در چیست؟ چرا مقاومت فلسطین این عملیات را اجرا کرد؟

اگر حوادث روزها و ماه‌های پیش از «طوفان الاقصی» را مرور کنیم  به وضوح می‌بینیم که در سرزمین‌های اشغالی صلح و آرامشی برقرار نبوده و فلسطینی‌ها به صورت روزانه مورد آماج حملات اشغالگران بوده‌اند. با استقرار دولت جدید نتانیاهو  وضعیت بدتر شد. او همزمان با مذاکرات سیاسی با رژیم‌های عربی در داخل  به دنبال اجرای طرح‌های نابودی مسئله فلسطین بود.

باید توجه شود که نوار غزه از 17 سال پیش در محاصره است. رژیم صهیونیستی با افزایش شهرک‌سازی و یهودی سازی کرانه‌ باختری عملا امکان برپایی دولت فلسطینی را از بین برده بود. زندان‌های رژیم ستمگر صهیونیستی مملو از جوانان فلسطینی است. هیچ امنیتی برای مردم فلسطین وجود نداشت.

طوفان الاقصی مجازات قانونی اشغالگران و درد و رنج مردم فلسطین و تلاش برای تبنیه و مجازات رژیم در کشتار غیرنظامیان و تخریب خانه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، کلیساها، زیرساخت‌ها بود.

همزمان رژیم غاصب فضایی ایجاد کرده بود که اکثر دولتمردان غربی آن رژیم را به عنوان یک دولت دموکراتیک مثال می‌زدند. اغلب مردم جهان و افکار عمومی هم تا قبل از این حادثه آنچنان توجهی نسبت به مردم مظلوم فلسطین نداشتند.

کارشناسان سیاسی و نظامی از 7 اکتبر، آغاز طوفان الاقصی به عنوان یک «سونامی» یاد می کنند. به عنوان یک نظامی ارزیابی شما از این عملیات چیست؟ چه ویژگی هایی این عملیات را اینقدر ویژه کرده است؟

درباره ویژگی «سونامی» بودن عملیات طوفان الاقصی هم عرض کنم که از چند بعد برای دشمن سونامی بود. اما من به عنوان کسی سال‌های زیادی در حوزه‌های نظامی و آموزش‌های مستشاری در کشورهای حوزه مقاومت فعالیت داشته‌ام، به عنوان یک معلم با رزمندگان مقاومت آشنایی عمیق دارم و با این عزیزان زندگی کرده‌ام، این عملیات پیروز و بزرگ را تحسین می‌کنم. آن یک عملیات ترکیبی از زمین، هوا، دریا،  پهباد و با انواع و اقسام آتشبارهایی بود که رزمندگان حماس در اختیار داشتند و با یک غافلگیری کامل همه سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را زیر سوال بردند. صهیونیست‌ها ادعا داشتند؛ «الجیش الذی لایُقهَر» یعنی ارتش شکست ناپذیر هستند. اما نیروهای مقاومت آنچنان ضرباتی به پیکره این ارتش وارد کردند که هیمنه و اعتبارش به طور کامل فرو ریخت.

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است

طوفان الاقصی از جنبه اطلاعاتی هم بسیار حائز اهمیت است. جاسوس‌های رژیم صهیونیستی حتی از حرکات رزمندگان  متوجه حمله نشدند. تدابیری که توسط سپهبد شهید حاج قاسم برای رزمندگان ترسیم شده بود میدان رزم را برای پیروزی مقاومت آماده‌تر ساخت. نیروهای مقاومت راهبردهای شهید سلیمانی را به یک خط و مشی‌ جنگی تبدیل کردند و در طول سالیان طولانی توانستند تونل‌های بسیار استاندار و فنی از همه زوایا بسازند که تا الان که وارد ماه هفتم  جنگ می‌شویم، دشمن نتوانسته به اهدافی که می‌خواست دست پیدا کند. این عملیاتی بود که بر پیکر رژیم صهیونیستی حداکثر تلفات را وارد کرد، آبروی نظامی و سیاسی شان را هم بر باد داد. 

آن‌چه در این جنگ سراسری تازه است حمایت نظامی و میدانی برادران یمنی، عراقی و سوری از فلسطین  است. آیا این به معنای «وحدت میدان‌ها» است؟

بله. می‌بینیم محور مقاومت از یمن، عراق، سوریه و لبنان  متحد و متشکل در حال جنگ با متجاوزان هستند باید توجه شود که در این وحدت میدانی عظیم سران مقاومت دور یک میز با هم جمع نشدند که توافقنامه‌ای امضا کنند که بر اساس آن وارد عملیات شود بلکه این اتحاد از متن فرهنگ شهادت به میدان جهاد آمده است. همه اجزای محور مقاومت بر اساس وظیفه شرعی و ایمانی خود به کمک غزه آمدند. این اتحاد می‌تواند دوران جدیدی از مبارزه  مظلومان علیه استکبار جهانی باشد و طلیعه امیدی است برای مظلومان جهان که با اتحاد و ایمان برای احقاق حقوق‌شان در مقابل زورمندان عالم بایستند.

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است

به نظر شما مبارزات مردم فلسطین چه تاثیراتی از انقلاب اسلامی ایران گرفته است؟

یک روز مرحوم «هانی الحسن» از معاونین یاسر عرفات و از اعضای برجسته و شاخص فلسطین به ایران آمد. در رابطه با انقلاب ما این مطلب رو گفت:«در آموزشگاه های پکن به ما می‌آموختند که با دست خالی نمی‌شود با دشمن مسلح مبارزه کرد، ولی امام ِشما و انقلابِ شما به ما آموخت که با دست خالی هم می‌شود با قدرتمندان مبارزه کرد و پیروز هم شد.» او می‌گفت: « به ما می‌آموختند هنگامی که یک رزمنده به خاک و خون می‌افتد هر چه سریع‌تر پیکرش را از صحنه نبرد خارج کنیم تا باعث تضعیف روحیه سایر رزمندگان نشود، ولی شما به ما آموختید که شهید نه تنها باعث تضعیف روحیه نمی‌شود بلکه با آن می‌شود انقلاب کرد و پیروز هم شد و شما این کار رو کردید.»

به طور اجمالی می‌توانم بگویم؛ انقلاب اسلامی و مسئله فلسطین تاثیرات متفابل و مبارکی بر هم داشته و دارند. در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از جوانان ما با مسئله فلسطین آشنا شده بودن که در راس آنان شهید دکتر مصطفی چمران بود.

بعضی از فرماندهان عالی‌رتبه دفاع مقدس ما هم در زمان رژیم ستمشاهی به فلسطین رفته بودند و توسط فلسطینی‌ها هم آموزش دیده بودند. یک ارتباطی بین مبارزان و فلسطین و لبنان از قبل از انقلاب وجود داشت.  ولی حضرت امام (ره) آن را توسعه و تعالی داد.  اگر به تاریخ پس از انقلاب اسلامی نگاه کنید بزرگان زیادی از فلسطین با حضرت امام ملاقات داشتند. تا پیش از انقلاب فقط یک جبهه آزادی بخش فلسطین و بعضی از گروه‌های مارکسیستی را در صحنه مبارزه داشتیم، اما پس از انقلاب اسلامی بود که حماس متولد شد، جنبش جهاد اسلامی متولد شد و  این‌ها همه متاثر از انقلاب اسلامی هستند.

حرکت‌های آزادی بخش واقعی بعد از انقلاب اسلامی و متاثر از انقلاب اسلامی و رهبران انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام و  رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری است و شاخه نظامی سپاه در جهان اسلام که «نیروی قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که با فرماندهی راهبردی  سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تاثیرات بسیار عمیقی بر روی مبارزات مردم فلسطین و گروه‌های جهادی فلسطین گذاشته است.

هیچکدام از دولت‌های عربی و اسلامی رویش جدید مقاومت فلسطین را جدی نگرفته بودند. رهبر انقلاب اسلامی اما نظر دیگری داشتند و به شیخ احمد یاسین اینگونه فرموده بودند: «ما البته به شماها افتخار می‌کنیم و مایه‌ی عزّت اسلام می‌دانیم این حرکات اسلامی را و امیدواریم بتوانیم که به شماها حقیقتاً کمک کنیم.» و تا امروز ایران بر همان عهد پیشین مانده است.

امروز شاهد تغییر افکار عمومی در سراسر جهان نسبت به مسئله فلسطین هستیم، آیا این بیداری ثمره  شهادت هزاران فلسطینی در غزه است؟

بله. ارتش اسرائیل غیر نظامیان را در شهرها و خیابان‌ها می کشد؛ ساکنان غزه را بمباران می‌کند و کودکان را به قتل می‌رساند، همه این‌ها جنایات بزرگ است و هر آزاده ‌ای در سراسر جهان این جنایات را نمی پذیرد. به همین‌خاطر عکس‌العمل‌های فراوانی علیه این جنایات شده است.

رسانه‌های غربی طی دهه‌های گذشته فلسطین را بایکوت خبری می‌کردند و نمی‌گذاشتند اخبار صحیح به جهان برسد. در طول دهه‌های گذشته این رژیم در «دیر یاسین»، «قانا» و «صبرا و شتیلا» و جاهای دیگر جنایت های بسیار شنیعی می‌کرد. آن زمان رسانه با تاثیری که امروز دارد وجود نداشت. رسانه‌های اجتماعی توانسته‌‎اند مظلومیت شهدا و اطفال بی‌گناه را در مقابل چشم همه مردم دنیا به تصویر بکشند و  وجدان انسانی و غیرت بسیاری از تحلیلگران و نخبگان را در سطح جهان بیدار کنند.

در این میان دانشجویان که  زمینه‌های بیشتری از لحاظ فکری دارند به پیشروان دفاع از فلسطین در کشورهای مختلف از جمله آمریکا تبدیل شده‌اند و این تغییر مهم در افشای جهانی جنایات رژیم صهیونیستی با خون شهدا رقم خورده است.

شروع تغییرات نسبت به مسئله فلسطین در سطح جهانی احساس می‌شود. برای اولین آفریقای جنوبی مسئله کشتار غیر نظامیان را به دادگاه لاهه برد و هر چند رای دادگاه بین المللی تلطیف شد اما در اصل موضوع جنایت علیه بشریت پذیرفته شد.

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است

به عنوان آخرین پرسش، به نظر شما  حماس بخشی از آینده غزه است؟ پیروزی محور مقاومت چه زمانی محقق می‌شود و مبارزه تاریخی مردم فلسطین در کدام مرحله تاریخی قرار دارد؟

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است. ما معتقدیم که حماس پیروز می‌شود. رژیم صهیونیستی به هیچکدام از اهدافش دست پیدا نکرد. حماس آینده سیاسی فلسطین است. آینده این نبرد را می‌توانیم از زبان کودکان مظلوم و زخم خورده فلسطینی و پیام‌هایی که از آنها می‌بینیم درک کنیم. آنها دوام آورده‌اند. در عزه مانده‌اند و می‌گویند ما پیروزیم. حتی یک ویدئو وجود ندارد که یک نفر از اهالی غزه به حماس گفته باشد؛ جنگ بس است. تمام کنید! ملتی که شهادت دارد شکست ناپذیر است.

«هانی الحسن» خوب گفت که شهید نه تنها باعث تضعیف روحیه نخواهد شد بلکه باعث تقویت روحیه می‌شود و نتیجه‌اش اینکه که جوانان عزه  عضو حماس می‌شوند و این جنبش را به حرکت در می‌آورند.

در پایان خاطره ای عرض می‌کنم با ذکر این نکته که نزدیک ترین دوستان من از برادران اهل سنت در سوریه هستند. در دوران مبارزه با داعش در استان حماه، یک برادری از رزمندگان اهل سنت شهید شد. چند روز بعد برای عرض تسلیت خدمت خانواده اش رفتیم. مادر شهید با اشاره به بنده از دوستان فرزندش پرسید. ایشان کیست؟ دوستان بنده را معرفی کردند. آن مادر شهید پرسید از کجا آمده اید؟ گفتم: اهل استان فارس هستم. اما ساکن تهرانم. 1150 کیلومتر آمدم تهران و از آنجا هم 1400 کیلومتر سوار هواپیما شده‌ام تا دمشق و از دمشق تا «حماه» 400 کیلومتر برای دیدار شما به مناسبت شهادت فرزندتان. پرسید: یعنی بیش از 2000 کیلومتر تا اینجا آمده‌اید؟ جواب دادم: بله.

آن مادر شهید بلافاصله فرزندانش را صدا کرد و گفت: تا روزی که بحران هست و ایرانی‌ها هستند. کنارشان باشید. این برادران آمده‌اند برای اینکه از ما حمایت و به ما در مقابل دشمن کمک کنند.

 

 



منبع خبر

حماس یک تفکر مترقی نشات گرفته از انقلاب اسلامی است بیشتر بخوانید »

انتشار غزل جدیدی از رهبر انقلاب با عنوان «شرح حال»

انتشار غزل جدیدی از رهبر انقلاب با عنوان «شرح حال»


انتشار غزل جدیدی از رهبر انقلاب با عنوان «شرح حال»

 

به گزارش «نوید شاهد»، مقام معظم رهبری نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.
 
 «شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم
 
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
 
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم
 
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
 
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
 
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
 
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
 
مقام معظم رهبری در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند.



منبع خبر

انتشار غزل جدیدی از رهبر انقلاب با عنوان «شرح حال» بیشتر بخوانید »

طوفان الأقصی عملیاتی برای بیداری «وجدان بشری»

طوفان الأقصی عملیاتی برای بیداری «وجدان بشری»


نوید شاهد: نماینده جنبش جهاد اسلامی در گفتگویی تفصیلی با شاهد یاران به زوایای مختلف مسئله فلسطین و تحلیل تاریخی مبارزات مردم آن کشور بر علیه اشغالگران و بررسی اهداف و دستاوردهای طوفان الاقصی پرداخته است که در ادامه می‌آید.

طوفان الأقصی عملیاتی برای بیداری «وجدان بشری»

با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، برای ورود به گفتگو  خودتان را  بیشتر معرفی کنید و از سوابق فعالیت های مبارزاتی و سیاسی تان بگویید.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، «ناصر ابوشریف»، نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران و عضو مکتب سیاسی جنبش هستم. متولد 1966 در شهر طولکرمِ کرانه باختری  هستم. دبیرستان را در مدرسه «فاضلیه» گذراندم و سپس وارد دانشکده فیزیک دانشگاه بیرزیت در رام الله شدم. از سال دوم تحصیل در دانشگاه دستگیر و مدت 13 سال در زندان‌های اسراییلی اسیر بودم. بعد از آن به اردن تبعید شدم، در آنجا تحصیلاتم را در زمینه فقه و اصول ادامه دادم. سه سال پس از آن به عراق رفتم و تحصیلات تکمیلی ادامه دادم و از دانشگاه اسلامی بغداد فارغ التحصیل شدم. بعد از آن به سوریه رفتم. تابستان سال 2007 (1386ش) تا کنون نزدیک به 17 سال به عنوان «نماینده جنبش جهاد اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران مشغول به فعالیت هستم.

فعالیت دیپلماتیک ما در ایران در زمینه ارتباط بین مقاومت فلسطین و جمهوری اسلامی به عنوان بزرگترین حامی جنبش آزادی‌بخش منطقه در برابر رژیم غاصب صهیونیستی و غربی‌ها است، جمهوری اسلامی ایران همواره بزرگترین پشتیبان جنبش مقاومت بوده و در نتیجه ما به وظیفه اصلی خودمان که برقراری ارتباط بین ملت فلسطین و جمهوری اسلامی است می‌پردازیم.

 اگر بخواهید مروری تاریخی بر حضور رژیم صهیونسیتی در سرزمین‌های اشغالی و  مسئله مقاومت فلسطین‌ داشته باشید به چه فرازها مهمی اشاره  می‌کنید؟

مبارزه فلسطینی از سال 1917 و از زمان اشغال فلسطین توسط  انگلیس که عده زیادی از مردم امروز آن را به یاد نمی‌آورند، شروع شده است. تاریخ مبارزه مردم فلسطین 75 ساله نیست و پیش از برپایی رژیم غاصب صهیونیستی وجود داشته است. مبارزه از بدو ورود اشغالگران آغاز شد. آن اولین اشغالگری انگلیسی منفور بود که باعث این نتیجه‌ای شد که الان در فلسطین مشاهده می‌کنیم؛ کشوری که این باندها و نیروها را تشکیل داد و آنها را با سلاح حمایت کرد. انگلستان در دسامبر سال 1917 فلسطین و قدس شریف را اشغال کرد و 26 هزار فلسطینی در دفاع از فلسطین شهید شدند. آنها کسانی بودند که  باندهای صهیونیستی را فعال کردند، آنها بودند که مهاجرت صهیونیست‌ها را به فلسطین ممکن کردند، آنها در اجرای بیانیه بالفور که در سال 1917 در همان سال اشغال اعلام کردند، از تأسیس یک میهن ملی برای صهیونیست‌ها حمایت نمودند.

لذا مقاومت فلسطین با این اشغالگری آغاز شد، قیام‌های زیادی در سال 1921 وجود داشت، قیام بُراق سال 1929 آغاز شد. هفت سال بعد اعتصاب بزرگ و مشهوری در سال 1936 ایجاد شد. قیام «القسام» در1935 شروع شد و تا 1939 ادامه داشت؛ قیام بزرگی در داخل فلسطین و مشخصاً بر ضد انگلیس بود و ضد موجودیت صهیونیستی‌ای که در حال ظهور  و توسعه اراضی فلسطین بود.

در سال 1948 حدود 60 هزار صهیونیست جدید مسلح شدند و 60 هزار نفر دیگر قادر به حمل سلاح بودند. اما مردم فلسطین اگر یک گلوله در اختیار داشتند، توسط انگلیسی‌ها اعدام می‌شدند، اگر عملیاتی در نزدیکی یکی از روستاها رخ می‌داد، همه مردان روستا را پس از گرفتن آنها به صلیب می‌کشیدند و آنها را در مقابل چشمان خانواده‌هایشان تیرباران می‌کردند.

در سال 1948 که باندهای صهیونیستی قوی‌تر شدند، انگلیس تصمیم به عقب نشینی گرفت و در نهایت فلسطین را به گروهک‌های یهودی سپرد که البته همه آنها رهبرانی داشتند که گویی فرماندهان ارتش انگلیس و برخی کشورهای دیگر بودند. در طی یکسری کشتارها  بیش از دو سوم مردم فلسطین از طریق قتل عام در بزرگترین فرآیند پاکسازی قومی که تاکنون توسط بسیاری از مورخان فلسطینی و دیگران ثبت شده است اخراج شدند.

منابع مکتوب و اسنادی درباره این دوران از اشغالگری در دسترس عموم مردم قرار دارد؟

بله. یکی از بهترین کتاب‌ها در این زمینه توسط یک تاریخ نگار ترقی خواه یهودی به نام ایلان بابی در کتابی به نام «پاکسازی قومی در فلسطین» که به عبری و انگلیسی است و به عربی و فارسی هم ترجمه شده است. بسیاری از جنایات دشمن در سرزمین های اشغالی ثبت شده و دارای اسناد و آرشیو صهیونیستی است. دو سوم ملت فلسطین از کشور خود اخراج شدند و ده ها قتل عام در این زمان رخ داد. فلسطین ویران شد، بیش از 559 شهر و روستا در راستای تلاش برای محو تاریخ و تمدن فلسطینی نابود شدند، اموال مردم فلسطین غارت و املاک و اموال مردم به شکلی زننده و کثیف غارت شد. یکی از مورخین یهودی به نام «آدام راز» جدیدا کتابی با عنوان «سرقت اموال مردم فلسطین» نوشته که به عربی هم ترجمه شده و  تصریح می‌کند که سرقت اموال فلسطینیان جزیی از روند بنا گذاشتن دولت اشغالگر بوده است.

 اما در این میان مردم فلسطین تسلیم نشدند مبارزه ادامه داشت. مردم فلسطین رویارویی با رژیم صهیونیستی را به عهده گرفتند. در قیامی که شاید بزرگترین قیام تاریخ بشریت باشد.

صهیونیست ها در سال1967، در نبرد معروف شش روزه علیه کشورهای عربی، بقیه سرزمین‌های فلسطین، کرانه باختری، نوار غزه، سینا، جولان و برخی از سرزمین‌های لبنان از جمله مزارع شبعا و غیره را اشغال کردند. اما در سال 1965 مرحله جدیدی از مبارزات مردم فلسطین آغاز شد و به آن «انقلاب مدرن فلسطینی» اطلاق شد.

جنبش فتح شکل گرفت و بعد از پیروزی در نبرد «الکرامه» تاثیر زیادی داشت، سال 1970 انقلاب فلسطین پس از درگیری با ارتش اردن، به لبنان کشیده شده و در آنجا از جایگاه، قدرت و حمایت بسیار خوبی برخوردار شد. اما توطئه‌های بیرونی و داخلی منجر به خروج آن از لبنان در سال 1982 شد.

در نتیجه تأثیرات آن جنبش‌های اسلامی، مقاومت اسلامی، حزب‌الله لبنان و بقیه جناح‌ها در فلسطین به وجود آمدند. در سال 1987 مرحله جدیدی از مبارزه بوجود آمد که مبارزه مردمی در داخل فلسطین بود و این بار خارج از فلسطین نبود. در سال 2000 انتفاضه دوم اتفاق افتاد که شخصیتی مردمی و مسلح به خود گرفت.

با فشار ناشی از انتفاضه سال 2005 اشغالگران مجبور به خروج از غزه شدند. ولی در حصار خارج غزه ماندند و نوار غزه و کرانه باختری تبدیل به زندانی بزرگ شد که صهیونیست‌ها بر آن کنترل داشتند. علاوه بر آن بیش از 280 شهرک صهیونیست نشین در داخل کرانه باختری وجود دارند و راه های ارتباطی آن به دلیل وجود راه های فرعی قطع شده و سیطره کامل صهیونی وجود دارد و آنجا هم زندانی بزرگ است.

مبارزه فلسطینی هرگز متوقف نشد و آخرین حلقه این مبارزه عملیات طوفان الأقصی بود که قبل از آن نبرد سال 2008، سال 2012، سال 2014، و بسیاری از مواجهات فردی مثل جنبش جهاد اسلامی در سال 2011 و در سالهای 2019، ۲۰۲۱، 2022 و 2023 جنگ با رژیم صهیونسیتی وجود داشت.

شما با این بیانات به خوبی زمینه‌هایی وقوع طوفان الاقصی را هم تشریح کردید. درباره این نبرد پیروزمندانه و ابعاد مختلف آن چه نکات برجسته‌ای را مورد توجه قرار می‌دهید؟

تاکید می‌کنم؛ «طوفان الاقصی» یک عملیات فلسطینی است که از  اکتبر 2023 آغاز نشد، بلکه در نوامبر 1917 آغاز شد.  بنابراین، هرکس حماس یا مردم فلسطین را مسئول این وضعیت بداند، یا تاریخ را نمی‌داند یا می‌خواهد از تمام این تاریخ غم‌انگیز بر ضد مردم فلسطین استفاده کند. تاریخی که در آن  جهان غرب علیه مردم فلسطین توطئه کردند تا آنها را از سرزمینشان بیرون کنند و به یهودیان داخل فلسطین قدرت بدهند.

 بنابراین7 اکتبر یک حلقه از حلقه‌های مبارزه ملت فلسطین است. کرانه باختری یهودی سازی شد و بر سر آن معامله قرن انجام گرفت که همه دنیا آن را شنید که می‌خواستند بخش بزرگی از کرانه باختری را به رژیم صهیونسیتی ضمیمه کنند، علاوه بر یهودی سازی قدس و افزودن آن به طور کامل به رژیم صهیونسیتی و سیطره بر مسجد الاقصی که طبعا در حصار کامل است.

یکی دیگر از تبعات این طوفان عظیم این است که موضوع فلسطین در منطقه تبدیل به قضیه اول شد و پس از آن مذاکرات برای سازش، عادی سازی با رژیم صهیونیستی، پیوند دادن همه کشورهای عربی به رژیم صهیونیستی و انحلال مسئله فلسطین به یک موضوع حاشیه ای تبدیل شدند.

7  اکتبر عملیاتی منظم و بزرگ بود که هدف آن برهم زدن وضع موجود و برگرداندن آرمان فلسطین به جایگاه خودش بود. ما ملت فلسطین بیش از 15 میلیون نفر هستیم که در دنیا زندگی می‌کنیم.

7.5 میلیون فلسطینی در داخل فلسطین تاریخی زندگی می‌کنند. طبعا تعداد فلسطینی‌ها بسیار بیشتر از این‌هاست ولی برخی از آنها از مدت‌ها قبل دارای ملیت‌های دیگری هستند ولی الان کسانی که با عنوان فلسطینی ثبت شده اند بیش از 15.5 میلیون نفر هستند که بیش از نیمی از آنها خارج از فلسطین تاریخی زندگی می‌کنند و حق بازگشت به فلسطین را ندارند در حالی که هر یهودی‌ای در دنیا می‌تواند در فرودگاه بن گوریون به ملیت اسراییلی دست بیایبد.

فلسطینی در سازمان ملل قطعنامه 194 را دارند. اين قطعنامه اساس حقوقی «حق بازگشت» فلسطینی‌ها است. این قطعنامه سازمان ملل متحد است، قطعنامه‌ای هرگز که اجرا نشده و هیچ یک از کشورهای بزرگ به دنبال اجرای آن نبوده اند، هرچند که این قطعنامه توسط بزرگترین نهاد بین المللی صادر شده است. ما در پرتو این بی‌توجهی به حقوق ملت فلسطین و انکار آن  قرار داریم. در پرتو این توطئه علیه آرمان فلسطین و مردم آن، مردم فلسطین هیچ وسیله‌ای جز مقاومت نمی‌یابند.

ظلم جهانی و ظلم دولت‌های بزرگ که سیاست یک بام و دو هوا دارند و با مردم به صورت یکسان برخورد نمی‌کنند این مقاومت را واجب کرد. نزد آنها حقوق مردم فلسطین هیچ ارزشی ندارد و حقوق یهودی ارزش والایی دارد. ممکن است کل دولت‌های عربی به صورت کامل برای منفعت این رژیم صهیونسیتی نابود شوند.

بنابراین طوفان الأقصی عملیاتی برای بیداری «وجدان بشری» هم بود و برای برگرداندن آرمان فلسطین به جایگاه خودش به عنوان مسئله اصلی نه فقط در سطح عربی و بلکه در سطح جهانی. الان آرمان فلسطین بزرگترین محرک در کل دنیاست، همه محافل سیاسی درگیر اتفاقاتی هستند که در فلسطین می‌گذرد و این نشان دهنده اهمیت آن است. لازم است این موضوع به صورت عادلانه حل شود. حقوق مردم فلسطین که بیش از 107 سال نادیده گرفته شده است، در نظر گرفته شوند.

نبرد 7 اکتبر چه ویژگی‌های میدانی دارد؟

طوفان الاقصی یک عملیات سازمان یافته بود که آمادگی برای آن مدت زمان زیادی نیاز داشت. اما به لطف خدا غیبت اسرائیل نیز وجود داشت. علی رغم اینکه یک حصار الکترونیکی در اطراف کل نوار غزه وجود دارد. مانیتورینگ ۲۴ ساعته وجود دارد.

هواپیماهای بدون سرنشین 24 ساعته آسمان غزه را ترک نمی‌کنند. تلفن همراه و ضبط شدن تماس‌ها طبیعی است، زیرا تمام سیم کارت‌ها اسرائیلی هستند اما این عملیات در لحظه‌ای انجام شد که دستگاه‌های امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی در خواب بودند. و دشمنان پس از این ضربه ساعت ها بعد بیدار شدند.

چه در سطح سیاسی و در سطح نظامی. افسران آنها با لباس خواب با نیروهای مقاومت روبرو شدند. اسراییل بعد ساعت‌ها بیدار شد. هر کس در میان آنها بیدار میشد می‌خواست اسرائیلی‌ها را قبل از فلسطینی‌ها بزند. بسیاری از شهرک‌ها ویران شد و شهرک نشینانی که کشته شدند، توسط خود اسرائیلی‌ها کشته شدند نه توسط رزمندگان ما. آنها بوسیله پرنده‌ها و تانک‌های اسراییلی کشته شدند. هر کدام بیدار می‌شدند انگار در خواب بودند و شروع به تیراندازی به صورت تصادفی و غیر دقیق می‌کردند، آنهایی که در این میهمانی بودند مورد حمله هلیکوپتر اسرائیلی قرار گرفتند و اکنون همه تحقیقات در این زمینه مشخص است.

آنها بطور شتاب زده و با یک پویش برای بی‌اعتبار کردن شدید جنبش‌های مقاومت شروع کردند و نام حماس را به داعش ربط دادند. با وجود اینکه داعش به اعتراف ترامپ و هیلاری کلینتون ساخته آمریکاست، اما سعی کردند نام حماس را با نام داعش پیوند بزنند تا آن را جرم انگاری کنند و نسبت به آن کینه ایجاد کنند.

حماس را به کشتن کودکان و زنان، تجاوز به زنان و غیره متهم کردند اما همه اینها دروغ پردازی بود و بعد از آن آشکار شد ولی با تاسف بسیار دنیای غرب اینگونه است.

بایدن دروغ گفت و عذرخواهی نکرد و خطاهایش را تصحیح نکرد. به کل عالم در تلویزیون دروغ گفت و از این اکاذیب عذرخواهی نکرد. تمام ایستگاه‌های تلویزیونی و رسانه های غربی دروغ گفتند و عذرخواهی نکردند ولی الان این چیزی است که در نوار غزه در جریان است، بیش از 10 هزار کودک و زن در این معرکه شهیده شده اند و تعداد گمشده ها طبعا بیش از اینهاست، بیش از ۳5 هزار شهید که دو سوم آنها زنان و کودکان هستند، 80 درصد نوار غزه ویران شده است. و با تاسف بسیار دنیا این همه جنایت را نمی‌بیند و رسانه های غربی که کاملاً نسبت به رژیم صهیونیستی و روایت صهیونیستی تعصب دارند اینها را نمی‌بینند و حتی تسلیم نهادهای صهیونی جهانی هستند.

 

نکته مهم این است که ۷ اکتبر آرمان فلسطین را به جایگاه طبیعی خودش بازکرداند و وجهه بازدارنده رژیم صهیونسیتی را درهم شکست.

 

به عنوان نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران میان آرمان های انقلاب اسلامی و آرمان فلسطین چه ارتباطی برقرار می کنید؟

انقلاب اسلامی در مسئله فلسطین و در کل مسائل امت اسلامی تأثیر زیادی دارد. در سال ۱۹۷۹، پروژه عربی سقوط کرد. یک پروژه ملی عربی با تمام ملاحظاتی که در مورد آن وجود داشت. اما در نهایت پیشنهاد نوعی آزادی و آزادی فلسطین و حملات معروف خارطوم علیه رژیم صهیونیستی و علیه سیاست های غرب را مطرح کرد. ولی سال ۱۹۷۹ مصر این پروژه را ترک کرده و به موجودیت اسراییل اعتراف کرد و پای سند «کمپ دیوید» را امضا کرد، طبیعتا شاه ایران نقش بزرگی در این معاهده با مصر داشت، او رابطه ای قوی با سادات و برخی از پادشاهان منطقه داشت، او در روابط مصر با رژیم صهیونسیتی نقش داشت، اگر ایران در زمان شاه باقی می‌ماند و مصر با اسراییل در سازش باقی می ماند، بسیاری از پادشاهان عرب منتظر بودند چون به صورت پنهانی با رژیم صهیونسیتی رابطه داشتند و وضع بسیار غم انگیز می شد و آرمان فلسطین تبدیل به مسئله ای حاشیه ای می شد.

‌ انقلاب اسلامی بار دیگر آرمان فلسطین را به جایگاه خودش بازگرداند و تبدیل شد به یک نیروی منطقه ای حامی حقوق ملت فلسطین و حقوق کل مظلومین چه در منطقه و چه در عالم. پیروزی ای که در ایران رخ داد نیز از سوی مردم به عنوان نمونه ای عالی از پیروزی به تصویر کشیده شد.

پس از چندین سال، مردم فلسطین قیامی مشابه آنچه در خیابان های ایران رخ داد، برپا کردند. انقلاب فلسطین در انتفاضه اول بیش از هفت سال به طول انجامید و در رویارویی همه جانبه ای با نیروهای رژیم صهیونیستی بود، بیش از ۱۲۷ هزار سرباز در کرانه باختری و نوار غزه در رویارویی با مردم فلسطین خدمت می کردند.

 اینها همه تأثیرات جمهوری اسلامی است. بیداری اسلامی بزرگی در فلسطین تاریخی رخ داد. حتی فلسطینی هایی که در سرزمین های ۱۹۴۸ زندگی می کردند و تحت کنترل فرهنگی اسرائیل بودند، همگی به اسلام و انقلاب گرویدند. در چندین شهر فلسطین، به عنوان مثال، ام الفحم، اسلامگرایان ۸۵ درصد آرا را به دست آوردند. كفر قاسم که با قتل عام معروف همراه شد به سمت اسلام گروید و بسیاری دیگر از روستاها و شهرها همینطور شد. تغییری عمده در فلسطین به سمت اسلام بوجود آمد.

ظهور جهاد اسلامی آغاز شد. حماس در سال ۱۹۶۷ از درون اخوان المسلمین شروع به کار کرد.  انقلاب اسلامی در تغییر الگوی رویارویی با رژیم صهیونیستی و همچنین در زمینه ای که ما بر آن ایستاده ایم که هویت اسلامی ماست، نقش اساسی داشت.

ممکن نیست کسی بتواند نقش انقلاب اسلامی را در این قضایا انکار کند، بعد از آن پشتیبانی سیاسی و معنوی و آموزش و تسلیح نوار غزه بعد از سال ۲۰۰۰ به شدت شروع شد و بعد از انتفاضه دوم و بعد از خروج اشغالگران از نوار غزه مرحله جدیدی از راهنمایی مقاومت و حمایت آن با امکاناتی که متناسب با شرایط نوار غزه بود و علاوه بر آن پشتیبانی جنبش های مقاومت در منطقه و مخصوصا در جنوب لبنان، حزب الله که تبدیل به پدیده ای متمایز و مؤثر در کل منطقه شد و نقش آن در مبارزه بر ضد اشغالگرای صهیونیستی در لبنان نقش بزرگی بود و او بود که اشغالگران را در سال ۲۰۰۰ بدون هیچ قید و شرطی از جنوب لبنان اخراج کرد.

همه اینها نقش بزرگ ایران در پشتیبانی آرمان فلسطین و بقای آن و پایداری آن در مقابل همه توطئه های جهانی و محلی هستند.

 

در ادامه همین بحث میان قدرت نرم و سخت جمهوری اسلامی و نبرد حماس در طوفان الأقصی چه پیوندی برقرار می کنید؟

اولا حماس دفتر عمومی خود و روابط رسمی اش با ایران را در سال ۱۹۹۱ افتتاح و آغاز کرد. طبعا روابط شخصی زیادی در کشورهای عربی مثل سوریه و غیره آن وجود داشت ولی روابط رسمی از این سال آغاز شد‌.

پشتیبانی ایران از آرمان فلسطین قدیمی است و امام خمینی (ره) دائما بر موضوع فلسطین بعنوان قضیه حق و عدل و قضیه اشغال سرزمین اسلامی و اشغال مهمترین مقدسات اسلامی و ایجاد یک رژیم دشمن امت اسلامی در منطقه بر این قضیه تمرکز می‌کردند،

بنابراین موضع جمهوری اسلامی در قضیه فلسطین موضعی تعیین کننده بود، در ابتدا تلاش کرد سازمان رهایی بخش فلسطین و جنبش فتح را پشتیبانی کند و ابوعمار اولین کسی بود که به ایران آمد و سفارت اسراییل را با عنوان سفارت دولت فلسطین به او تحویل دادند و به صورت پیوسته سازمان آزادی بخش فلسطین را پشتیبانی کردند.

ولی بعد از حوادث سال ۸۲ و بعدتر و با تحولات داخلی فلسطین به سمت جنبش های مقاومت اسلامی، حماس و جهاد اسلامی که تا سال ۱۹۹۰ جنبش هایی محلی در داخل فلسطین بودند و بعد از خروج رهبران آنها به سوی لبنان و سوریه، دیدارهای اولیه با جمهوری اسلامی انجام شد که شروع کرده بود به پشتیبانی معنوی و سیاسی و بیش از آن پشتیبانی نظامی و مالی و غیره. ولی پروژه حقیقی مقاومت در سال ۲۰۰۵ به شکلی جدی و وسیع آغاز شد. اشغالگران از نوار غزه خارج شدند و عملیات توسعه مقاومت با وسایل ساده که مناسب واقعیات داخل غزه بودند آغاز شد.

هیچکس اعتقاد نداشت و تصور نمی کرد که نوار غزه با این شرایط حداقلی بتواند تا این حد متحول شود ولی رهبران داخلی و خارجی به آن ایمان داشتند. فلسطینی ها ملتی قوی و شجاع هستند. آنها از دهه ۹۰ تا کنون در داخل و اعماق زمین حفره هایی کنده اند، نوار غزه زمینی هموار و نامناسب برای رویارویی نظامی است و از نظر نظامی ضعیف است. بلندترین ارتفاع در نوار غزه از ۸۰ متر تجاوز نمی‌کند و بنابراین مواجهه با هیچ دشمنی در این زمین هموار و مساخت جغرافیایی خیلی کوچک ممکن نیست. این تونل ها از دهه نود در دست اقدام بوده است ولی بعد از سال ۲۰۰۵ بسیار توسعه یافته و جزیی از مواجهه با رژیم صهیونسیتی شده است.

ایران نقش بزرگی در پیشرفت، در آماده سازی مجاهدین، در آموزش آنها، در انتقال تجربیات به آنها چه صنعتی چه تاکتیکی چه آموزشی یا نظامی داشته است، تجربیات بسیاری از ایران و حزب الله و بقیه جنبش های مقاومت به ما منتقل شد و ما خود نیز خلاقیت هایی به خرج داده ایم. تجربیات رویارویی نیز نواقص را به ما نشان داد و قدرت بر رویارویی را به ما عطا کرد. سال ۲۰۰۰، ما با رژیم صهیونیستی مقابله و در مقابل آن ایستادگی کردیم. در سال ۲۰۱۲ برای اولین بار تل آویو مورد اصابت موشک قرار گرفت و این حمله باعث توقف جنگ در آن زمان شد. این شاهدی بر پیشرفت مقاومت است.

سال ۲۰۱۴ درگیری ۵۱ روزه ای با رژیم صهیونسیتی درگرفت و نتوانست از طریق زمینی وارد نوار غزه شود با اینکه به او برای انحلال و پاکسازی مقاومت چراغ سبز نشان داده بودند مثل همانی که الان هست. با وجود چراغ سبز آمریکایی و غربی و متاسفانه عربی، رژیم صهیونسیتی نتوانست مقاومت را از بین ببرد.

 بعد از سال ۲۰۱۴ مقاومت به صورت وسیعی پیشرفت کرد. جهاد اسلامی به تنهایی حملاتی را علیه رژیم صهیونسیتی انجام داد. سال ۲۰۲۱ «سیف الکُز المقاومه» بود که بعد از تجاوز به مسجد الاقصی به رژیم صهیونسیتی ضربه زد. پیشرفت های جدید به صورت روزانه چه در سطح سلاح چه تجربیات چه تاکتیکی انجام می شد، عملیات طوفان الاقصی ثمره همه این تجربیات نظامی بود، آموزش های زیادی برای آن انجام شد، نخبه های نظامی برای ورود به نوار غزه و زمین های مجاور و هموار آموزش دیدند و گروه های تخصصی برای زمینه های زیادی آماده شدند.

این آمادگی در ساحتهای مختلف و در گروههای تخصصی از قبیل اطلاعاتی و سایبری و یگانهای موشکی و پروازی و یگانهای حاضر در تونل ها انجام گرفت. 

در نهایت این یگانها به بیش از ۵۰ پایگاه رژیم صهیونیستی وارد شدند، به مهمات و اطلاعات بسیار مهمی دستیابی پیدا کردند و ضمن گرفتن تعداد زیادی اسیر از نظامیانِ صهیونیستی ، تعداد بسیاری از آنها را در حین عملیات به هلاکت رساندند.

البته در همان هنگام ، همانطور که اشاره کردم ، توفیقِ الهی و خواب رژیم صهیونیستی این رخداد را رقم زد. بسیاری از مردم غیر نظامی فلسطینی وارد زمینهای اشغال شده شدند و هر آنچه میتوانستند برای کمک با خود آوردند که این ناشی از خلأ پیش آمده پس از غافلگیری و ضربه ی شدید به رژیم امکان یافت.

همه اینها علی رغم حضور پررنگ نظامی در اطراف غزه و دیواری که بیش از یک میلیارد دلار هزینه ساختش بود. صرفا همین دیوار چندین متر زیر زمین عمق داشت تا از نفوذ تونلها جلوگیری کند. موانع دیگری مانند شنود ۲۴ ساعته تمامی ارتباطات تلفنی و رصد دائمی توسط هواپیماهای تجسسی و دوبینهای نظارتی ، که همه اینها با صرف نظر تمام کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتیِ آمریکا و دولتهای غربی و حتی بعضی از دولتهای عربی ، موجب می شود عملیاتی در این سطح و با این عمق غیر ممکن به نظر برسد. قطعا محرمانه نگهداشتنِ آمادگی برای این عملیات کارِ بسیار عظیمی بود و اجرای آن با موفقیتِ قطعی موجب خرسندی جبهه مقاومت و مستضعفین جهان شد.

 

تحلیل شما از نوع مواجه رسانه های بین المللی نسبت به این عملیات چیست؟

متأسفانه رسانه های غربی به شدت در این میدان سقوط کردند و مشخص شد که به هیچ وجه از اخلاق حرفه ای برخوردار نیستند. دوگانگی شدیدی که این رسانه ها اعمال می کنند به شیوه ای است که اصول حرفه ایِ کار رسانه ای را در مواردی که سوگیری سیاسی دارند نادیده می گیرند و با توجه به جهت گیری هایِ دولتهای بزرگ عمل می کنند.

اغلب این رسانه ها کاملا پیروِ رژیم صهیونیستی هستند. بسیاری تبعیت سازمانی و اداری از موسسات صهیونیستی دارند و حتی تعداد زیادی از سردبیرها و اعضای هیئات تحریریه و خبرنگاران ارشد آنها اسرائیلی هستند و در ارتش اسرائیل خدمت نظامی کرده اند.

به همین دلیل بسیاری از رسانه ها و پایگاه های خبری بزرگ در امتحانِ طوفان الاقصی شکست خوردند. در ابتدا دروغ هایی فارغ از حقیقت را بدون اطلاع کافی، صرفا به دلیل ادعاها و تبلیغاتیِ برخی از منابعِ تبلیغی منتشر می کردند. در انتشار این اخبار توجهی به اعتبارسنجی نمی کردند و به گونه ای با تبلیغاتِ واهی برخورد می کردند که گویا خبرهایی موثق هستند و هیچ دلیل و نشانه و سندی برای این ادعاها ارائه نمی کردند. بسیاری از این موارد اکنون اثبات شده که دروغی بیش نبوده اند اما این رسانه ها کوچکترین اصلاحی در این خصوص انجام نداده اند.

عملکرد رسانه های داخلیِ اسرائیل که مستقیما تحت کنترلِ مدیریت سیاسی و نظامی صهیونیستهاست بسیار بهتر از CNN و BBC و بسیاری از پایگاه های خارجیِ بزرگ بوده است.

متاسفانه علی رغمِ پوشش مناسب رسانه هایی مانند الجزیرة ، بسیاری از شبکه های خبریِ بزرگ عرببی مانند «العربیة» و حتی بسیاری از سیاسیون عرب همسو با روایت رژیم عمل می کردند و تبلیغات آنها را منتشر می کردند.

این جریان در خطِ رسانه ای خود از ابتدا شروع به تحریف حقایق و نشر اکاذیب کرد تا آسیبی که به آن وارد شده بود را کم جلوه دهد و مقاومت فلسطینی را نزد جهانیان منفور سازد. حتی کار به جایی رسید که روزنامه هاآرتص و نیویورم تایمز در گزارشهایی در خصوص دروغ های رسانه ایِ منتشر شده از سوی جبهه صهیونیستی پرداختند که البته منجر به اصلاح و تصحیح گزارش از سوی رسانه های  جریان اصلی نشد. روایت دروغین اسرائیل از سوی نتانیاهو به بایدن القا شد و بایدن علی رغم بیانیه رسمی کاخ سفید در برخی موارد اظهار اطلاع و جهت گیری های مغرضانه داشت.

 

خوشبختانه علی رغم همه این تلاشها، روایت صحیح توانسته به نحوی توسط رسانه های ساده و کوچک و در شبکه های اجتماعی گسترش یابد و قاطعانه در جهان بر روایتِ دروغین صهیونیستی غلبه پیدا کرده است. این ها همه در حالی است که روایت صحیح و مبتنی بر واقعیت زیر ممنوعیت شدید در اصلی ترین شبکه های اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک و واتسپ قرار دارد و محتوا و حتی حسابهای کاربری حاویِ حمایت از این جریان به سرعت محدود و بسته می شوند.

 این روایتِ مظلومیت و حقانیت در تمام جهان و به ویژه در آمریکا و به ویژه در میان جوانان حقیقت جو به خوبی گسترش یافته است و روز به روز بیشتر برتری می یابد و نظر بسیاری از این جوانان تحول یافته و از ملت فلسطین حمایت می کنند.

 

رژیم های عربی در کجای این معرکه نبرد قرار دارند؟

جمعیت مسلمانان بیش از ۲ میلیارد است و ۵۷ کشور اسلامی داریم که نتوانسته اند حتی یک کاسه آب به باریکه غزه برسانند. حتی موضع گیری مشخصی از سوی این دولتها انجام نپذیرفته است. البته ما می دانیم که تصمیمات برخی از این کشورها بر اساس تصمیمات آمریکا اخذ می شود. اما پشتیبانی ملت ها میتواند راهگشا باشد. کشوری مانند آفریقای جنوبی که حتی کشوری اسلامی و یا همسایه ما نیست ، صرفا به دلیل رنجی که از آپارتاید و تبعیض نژادی تجربه کرده است در کنار ملت فلسطین ایستاده است. بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین در کنار ما ایستاده اند و به مقاومت کمک می کنند. اما بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی متأسفانه بسیار ضعیف عمل کردند.

بخش عظیمی از امت اسلامی به وظیفه ی دینی و انسانی خود در قبال مقاومت عمل نکرده اند. بایدمتوجه باشیم که پیروزی مقاومت، پیروزیِ همه امت اسلامی است.

امروز امنیت ایران از قصر شیرین آغاز نمی شود بلکه تا عمق غزه امتداد دارد. امنیت مصر و اردن از مرزهایشان شروع نمی شود و به امنیت کرانه باختری بستگی دارد. پس همه باید کمک کنند و نگذارند که مقاومت در غزه شکست بخورد. جهاد اسلامی و حماس حداقل ۵۰ درصد از ملت فلسطین را تشکیل میدهند. بیش از ۹۱ درصد ملت فلسطین جنبشها و عملیاتهای فعلی مقاومت را تایید می کنند. ۹۸ درصد از ملت «مقاومت» را به صورت کلی مورد تأیید قرار می دهند. این مقاومت اعم از فتح و جهاد و گردان های قسام است که اکثریت غالب ملت فلسطینی را در برگرفته است. نه حسین الشیخ و امثال او که دنبال پستهای سیاسی هستند و غرب میخواهد آنها را به ملت تحمیل کند. در خصوص مسئله فلسطین تنها و تنها فلسطینی ها تصمیم گیرنده هستند نه فتح و نه حماس و نه جهاد و نه خارج از فلسطین، بلکه ملت فلسطین همانی است که تصمیم می گیرد و در میان ما مردم سالاری جاریست.

 

به عنوان سئوال پایانی مبارزه تاریخی مردم فلسطین بعد از طوفان الاقصی در چه مرحله ای به سر می برد؟

این نبرد محدود به این مرزها نیست. حتی اگر اشغال کامل صورت گیرد و حتی اگر آمریکا لشکرکشی گسترده کند، نابودی جهاد اسلامی و حماس غیر ممکن است . البته باید گفت که نیروهای آمریکایی در کنار مزدورهایی از دیگر کشورها در حال جنگیدن به نفع اسرائیل هستند و روزانه به هلاکت می رسند اما اعلام رسمی در خصوص صورت نمی گیرد.

قطعا پیروزیِ نهایی از آن مردم فلسطین و مقاومت اسلامی است. اما ما از کشورهای اسلامی و امت مسلمان گله مندیم. در طرفِ مقابل ما یکدستی و پشتیبانی کامل از یکدیگر وجود دارد. لابیِ صهیونیستی عروسک گردانِ بایدن و بلینکن است. کشورهای اروپایی بزرگ حمایتهای بسیاری از اسرائیل کرده اند. اما ما به اندازه ای که نیاز بوده و ظرفیت وجود داشته است حمایت نشده ایم.

قطعا بخشی از امت مسلمان حمایتِ مناسبی داشته اند. مانند انصار الله که در یمن شاهرگهای تجارت جهانی را بر روی اسرائیل و هر کس که قصد کمک به او را داشته باشد به خوبی بست. وحزب الله که از هشتم اکتبر وارد درگیری مستقیم با اسرائیل شده است و روزانه عملیات می کند. مقاومت اسلامی در عراق بیش از ۱۵۰ عملیات علیه پایگاههای هوایی آمریکایی انجام داده است.

 

پایان



منبع خبر

طوفان الأقصی عملیاتی برای بیداری «وجدان بشری» بیشتر بخوانید »

شما در جایگاهی قرار گرفتید که میتوانید در پیشرفت و در اداره‌ی کشور مؤثر باشید

شما در جایگاهی قرار گرفتید که می‌توانید در پیشرفت و در اداره‌ی کشور مؤثر باشید


به گزارش نویدشاهد به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای؛ در آستانه سالروز شهادت شهیدان رجائی و باهنر و به مناسبت هفته دولت، رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت در نخستین روزهای فعالیت دولت چهاردهم صبح امروز سه‌شنبه ششم شهریورماه 1403 با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند.

شما در جایگاهی قرار گرفتید که میتوانید در پیشرفت و در اداره‌ی کشور مؤثر باشید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

اوّلاً ایّام اربعین را با همه‌ی وجود، با همه‌ی دل، تمجید و تکریم میکنیم و حرکتِ اربعینیِ مردم را، با استمداد از لطف خدای متعال، شکرگزاری میکنیم.

هفته‌ی دولت را به شما برادران و خواهران عزیز تبریک میگوییم و امیدواریم که ان‌شاءالله این هفته برای همه‌ی سالهای طولانیِ مسئولیّتِ شما هفته‌ی امید و مژده و گزارشهای شادی‌بخش باشد.

یاد شهیدان عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم که این هفته به نام این دو بزرگوار «هفته‌ی دولت» نامیده شده و رمز ویژه‌ای در این نام‌گذاری وجود دارد و آن، این است که دولت، دولتِ گرامی‌دارنده‌ی شهدا و گرامی‌دارنده‌ی راه شهدا است که خب بحمدالله کم‌وبیش همین‌جور هم بوده.

یاد شهید عزیزمان، رئیس‌جمهور فقید، آقای رئیسی را گرامی میداریم و برای ایشان این نامِ نیکِ برجسته‌ای را که خدای متعال به او داد، دائمی و پایدار میطلبیم از خدای متعال. ان‌شاءالله که خداوند درجات ایشان را و همراهانشان را ــ از جمله وزیر خارجه‌شان را ــ عالی بدارد، باقی بدارد.

خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همّت رئیس‌جمهور محترم و با کمک ارزنده‌ی مجلس شکل گرفت؛ این خیلی نعمت بزرگی است. در بعضی از دولتهای گذشته، گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر، دولت نمیتوانست شکل بگیرد و همه‌ی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند؛ این را خدا لطف کرد به شما و به ما و به کشور که بحمدالله همه‌ی وزرا از مجلس، با اعتماد مجلس به آنها، بسلامتی بیرون آمدند. کسانی که در این انتخابات و تشکیل این دولت ــ بعد از آن حادثه‌ی سنگین و تلخ ــ مؤثّر بودند، همه پیش خدای متعال مأجورند: دست‌اندرکاران دولت قبل، صداوسیما، مسئولان گوناگون که کمک کردند به اینکه بعد از آن حادثه‌ی سنگین و تلخی که پیش آمد، کشور بتواند بانشاط وارد میدان انتخابات بشود، انتخابات ریاست جمهوری با امنیّت و سلامت کامل انجام بگیرد، بعد وزرا انتخاب بشوند؛ واقعاً از همه‌ی آنها باید سپاسگزاری کنیم. از خداوند متعال هم واقعاً خیلی باید متشکّر باشیم. حالا من نکاتی را عرض میکنم، این نکته‌ی تشکّر را هم باز بعداً عرض خواهم کرد.

آقای رئیس‌جمهور [هم] در این زمینه برای انتخاب وزیرانی که باید با ایشان همکاری کنند، خیلی پُرکار و باتلاش وارد شدند؛ با بنده هم مشورت کردند و من تعدادی از افرادی که می‌شناختم یا صلاحیّت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود، اینها را تأیید کردم، بعضی‌ها را هم تأکید کردم؛ تعداد بیشتری را هم نمی‌شناختم، گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام بدهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفّقیّت بزرگی بود و خدا را سپاس میگوییم.

امروز همه‌ی این وزرای محترم و شما برادران و خواهران عزیزی که مورد اعتماد رئیس‌جمهور و مجلس قرار گرفتید، مقامات عالی‌رتبه‌ی این کشورید؛ وظیفه‌ی همه‌ی ما است که از شماها حمایت کنیم، کمکتان کنیم اگر احتیاج به کمک داشته باشید ــ و تلاش کنیم که ان‌شاءالله شما در کارهایتان موفّق باشید.

چند نکته را من یادداشت کرده‌ام که عرض میکنم. نکته‌ی اوّل مسئله‌ی شکر خدا است. شما امروز در جایگاهی قرار گرفته‌اید که میتوانید در پیشرفت کشور و در اداره‌ی امور کشور مؤثّر باشید؛ وزارت، یک چنین موقعیّتی را به شماها داده. این نعمت الهی است؛ اینکه انسان بتواند خدمت کند به مردم، نعمت بزرگی است. خیلی‌ها دوست دارند خدمت کنند، فرصت برایشان پیش نمی‌آید. خدا به شما این فرصت را داده؛ خدا را شکر کنید، سپاسگزاری کنید،‌ قدردان باشید، از خدای متعال کمک بخواهید، این مسئولیّت را امانت خدا و امانت مردم بدانید و از این مسئولیّت و مأموریّت بزرگ پاسداری کنید. البتّه [این] چهار سال بخشی از عمر انسان است که به سرعت برق و باد میگذرد. بنده حالا در سنین هشتادوپنج‌‌سالگی وقتی نگاه میکنم به پشت سرم، میبینم این ۸۵ سال به سرعت برق عبور کرده و گذشته. این‌جوری است؛ چهار سال زود میگذرد، لکن در همین مهلت زودگذر کارهای بزرگ میتوان کرد. امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد، کارهای بزرگی را بنیان‌گذاری کرد. خود آقای رئیسیِ عزیزِ ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد، کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی‌ کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءالله ثمره‌اش را بعدها کشور خواهد دید. بنابراین، میتوانید کار کنید؛ در این چهار سال، با سلامتی و عافیت ان‌شاءالله کارهای بزرگی را میتوانید انجام بدهید.

نکته‌ی دوّم این است که یکی از شرایطِ کارآمدیِ کارگزارانِ دولت این است که داشته‌های خودشان را بشناسند،‌ ثروتهای موجود خودشان را بشناسند، استعدادها و ظرفیّتهای قابلِ به فعلیّت رسیدن را بشناسند. بنده در این سالهای طولانی با مسئولینی برخورد کرده‌ام که [ظرفیّتها را] نمی‌شناختند؛ نیروی انسانی کشور را نمی‌شناختند، نیروهای طبیعی کشور را نمی‌شناختند. یک مسئولی یک وقتی به من گفت که ما برای ساختن بزرگراه بایستی از مهندسین خارجی استفاده کنیم! امروز به دست جوانهای شما، سرتاسر کشور بزرگراه و آزادراه و مانند اینها ساخته شده و [به آن خارجی‌ها] احتیاج نداشتیم؛ این نشناختن عیب بزرگی است. مثالهای گوناگون دیگری هم در ذهنم هست که لزومی ندارد بگویم.

داشته‌ها را بشناسید. ما ثروتهای فعلی‌مان هم زیاد است، ظرفیّت‌هایمان هم چندین برابر آن چیزی است که بالفعل دارا هستیم. ما چند نوع داشته و ظرفیّت داریم؛ یعنی بالفعل و بالقوّه. یکی ظرفیّتهای طبیعی است. ما از لحاظ منابع زیرزمینی، ظرفیّتهای زیادی داریم؛ نفت داریم، گاز داریم، انواع و اقسام منابع ارزشمند داریم. در همین کویری که شما می‌بینید، آنهایی که کویرشناسند یک وقتی به من گفتند منابع عظیمی وجود دارد؛ ثروتهایی که ارزشش از نفت و گاز بیشتر است. ما از این چیزها داریم. موقعیّت جغرافیایی منحصربه‌فردی در این منطقه داریم. ما از لحاظ زمینی، سرِ چهارراهِ شرق و غرب و شمال و جنوب قرار داریم؛ این موقعیّت بسیار مهمّی است. از لحاظ اقلیمی، تنوّع اقلیمی یک فرصت بسیار بزرگی است که ما داریم. از لحاظ سواحل طولانی دریای آزاد، ما این فرصت را داریم؛ جزایرمان، سواحلمان، همه فرصت است. همین منطقه‌ی مَکران ــ که حالا خوشبختانه آقای رئیس‌جمهور که راجع به این قضیّه با من صحبت میکردند، چند بار اسم آوردند و روی این قضیّه حسّاسند ــ یک فرصت بزرگی است. از این قبیل فرصتها ما زیاد داریم؛ اینها فرصتهای طبیعی است.

یک نوع فرصتها، فرصتهای انسانی است، ظرفیّتهای انسانی است. جوانان تحصیل‌کرده؛ ما در این کشور میلیون‌ها جوان تحصیل‌کرده داریم که اینها تشنه‌ی کار کردن هستند؛ اگر بتوانیم از اینها استفاده کنیم، بشناسیم اینها را، بتوانیم از نیروی اینها و از فکر اینها استفاده کنیم، دنیایی کار برای کشور به وجود می‌آید. جوانان تحصیل‌کرده، استعدادهای درخشان، توانایی‌های علمی، ظرفیّت نابغه‌سازی؛ ببینید، ما وقتی که مثلاً نگاه میکنیم به خواجه‌نصیر یا ابن‌سینا یا محمّدبن‌زکریای رازی یا ملّاصدرا یا بقیّه‌ی دانشمندان برجسته‌ای که تا زمان ما در کشور بودند، این به ما نشان میدهد که سقف پرواز فکری و علمی ما خیلی بالا است و میتوانیم به آن جاها برسیم. بعد از هزار سال، هنوز کتابهای ابن‌سینا در دنیا مطرح است؛ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است، این پدیده‌ی مهمّی است. ما توانایی نابغه‌سازی داریم؛ یعنی در بین جوانهای ما، نوابغی میتوانند به وجود بیایند. اینها فرصتهای انسانی و داشته‌های انسانی ما است.

ایمان مردممان جزو ظرفیّتها است؛ این ایمانی که مردم دارند ــ ایمان مذهبی و ایمان سیاسی ــ خیلی باارزش است؛ این هم یک جور ظرفیّت است. یک جور ظرفیّتهای دیگر عبارت است از ظرفیّتهای سیاسی کشور، [مثل] عمق راهبردی ما. یک روزی بود که ایران را با قالی و نفت می‌شناختند، امروز ایران را در دنیا با علم می‌شناسند، با پیشرفت نظامی می‌شناسند، با قدرت منطقه‌ای می‌شناسند، با عمق راهبردی می‌شناسند؛ این یک فرصتی است که در اختیار ما است. توانایی تأثیرگذاری روی کشورهای دنیا، روی منطقه، چیز کوچکی نیست، چیز خیلی مهمّی است؛ این هم از فرصتهای ما است.

یک فرصت دیگری که جزو ارزنده‌ترین فرصتها است، تجربه‌ها است؛ باید قدر این تجربه‌ها را بدانیم. اَلعَقلُ حِفظُ التَّجارِب؛ این فرمایش امیرالمؤمنین است. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) استفاده‌ی از تجربه‌ها و حفظ کردن تجربه‌ها را نشانه‌ی خردمندی میدانند. وَ خَیرُ ما جَرَّبتَ ما وَعَظَک‌؛ تجربه‌ای که بتواند به شما درس بدهد و راه را جلوی پای شما بگذارد. ما تجربه‌های خوبی داریم؛ دولتهای گوناگون آمدند و کارهایی کردند که برای ما تجربه شده: یک کارهایی بوده که نباید میکردند، کردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند، نکردند، ضرر کردیم؛ یک کارهایی بوده که باید میکردند و کردند، سود بردیم؛ اینها همه‌ تجربه است، از اینها میشود استفاده کرد.

نکته‌ی بعدی: انتخاب همکار. بالاخره شما همکارانی انتخاب میکنید؛ توصیه‌ی بنده این است که از همکارانِ دارای این خصوصیّات بیشتر استفاده کنید: جوان، مؤمن، انقلابی، متعهّد، پُرانگیزه؛ اینها هستند که میتوانند به شما کمک کنند. ما در بخشهای مختلفِ علمی و تحقیقاتی، مثل بخش هسته‌ای، بخش نانو، بخش سلّول‌های بنیادی، بخشهای گوناگونی که جزو گره‌های بزرگ علمی و تحقیقاتی در دنیا بوده، از این جوانها استفاده کردیم و پیش رفتیم، پیشرفتهای بزرگ انجام گرفته بحمدالله. آن خصوصیّت این است؛ از این جوانها استفاده کنید، [چون] گره‌ها را باز میکنند. ضمناً شما وقتی که جوانها را آوردید در رده‌های گوناگون مدیریّتی از پایین گذاشتید، یک نسلی از مدیران پُرانگیزه برای فردا دارید تربیت میکنید؛ یعنی وقتی شما جوانها را آوردید داخل تشکیلات خودتان، اینها تجربه پیدا میکنند و برای فردا یک نسلِ برجسته‌ی مدیرِ پُرانگیزه‌ای شما تولید کرده‌اید که به نظر من این خیلی چیز باارزشی است. با آقای رئیس‌جمهور هم که ما صحبت میکردیم، همین موضوع مطرح شد؛ اگر چنانچه ایشان بتوانند مثلاً فرض کنید صد جوانِ مؤمنِ پُرانگیزه‌ی انقلابیِ متعهّد را آماده کنند و آخرِ دولتشان همین صد جوان را تحویل کشور بدهند، به نظر من کار بسیار بزرگی انجام گرفته. بنابراین، این هم مسئله‌ی انتخاب [همکار]. مرحوم شهید رئیسی در این زمینه توفیقات خوبی داشتند؛ ان‌شاء‌الله که توفیقات شما چند برابر ایشان باشد.

نکته‌ی چهارم درباره‌ی مسئله‌ی کارشناسی است. در تبلیغات آقای دکتر پزشکیان و اظهاراتی که گفته شد، رجوع به کارشناس‌ها تکرار شده. بنده به این قضیّه‌ی رجوع به کارشناس عقیده‌ی راسخ دارم؛ بنده معتقدم که دولتها وقتی که کار کارشناسی میکنند، حکمرانی‌شان حکمرانی خردمندانه و اندیشه‌ورزانه خواهد بود، نه حکمرانی محفلی و رفاقتی و توصیه‌ای. خصوصیّت کار کارشناسی این است که گاهی شما یک کار کارشناسی‌ای را انجام میدهید، بر خلاف خواست چند نفر رفیق و دوست و آشنا و آدم صاحب‌نفوذ و مانند اینها؛ آنها را ناراضی میکنید، امّا ملّت را راضی میکنید، کشور را پیش میبرید؛ کار کارشناسی این است. بنده تأیید میکنم و بر کار کارشناسی تأکید میکنم، منتها یک نکته‌ای اینجا وجود دارد در انتخاب کارشناس: گاهی اوقات، در مواردی، ته‌نشین‌های ذهنیِ غلطِ یک کارشناس، با ادبیّات کارشناسی به میدان می‌آید، با لباس کارشناسی به میدان می‌آید، آن‌وقت مشکل درست میکند و آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیّات اخلاقی او را به شما تحمیل میکند. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در این زمینه هم توصیه دارند: لا تُدخِلَنَّ فی مَشوِرَتِکَ بَخیلاً … وَ لا جَباناً؛ با بخیل مشورت نکن. یعنی چه؟ یعنی کارشناست بخیل نباشد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اگر خواستی کمکی به کسی بکنی، این بخیل جلویت را میگیرد میگوید که جیبت خالی میشود. با آدم ترسو مشورت نکن، از آدم بزدل نظر کارشناسی نگیر؛ برای خاطر اینکه هر کار بزرگی بخواهی انجام بدهی، هر اقدام خوبی و قدم بلندی بخواهی برداری، تو را میترساند که اگر این کار را بکنی، چنین میشود، چنان میشود. وَ لا حَریصاً؛ با آدم حریص مشورت نکن ــ یعنی از او کارشناسی نخواه ــ چون آدم حریص، آن حرص خودش را به تو منتقل میکند. حالا اینها نمونه است؛ یعنی این خُلقیّات یک کسی که طرف مشورت ما است، میتواند در رأی مشورتی او اثر بگذارد و کار دست ما بدهد. بنابراین، مواظب باشیم از کارشناسی استفاده کنیم که مؤمن باشد، صادق باشد، به توانمندی داخلی و ملّی کشور معتقد باشد، سرمایه‌های ملّی را بشناسد. از کارشناس‌هایی استفاده نکنیم که دنبال نسخه‌های نسخ‌شده‌ی خارجی‌اند. بعضی اوقات یک نسخه‌ی اقتصادی یا اجتماعی یا فرض کنید که سیاسی در خارج، پنجاه سال پیش یا هفتاد سال پیش مطرح شده، بعد هم نسخ شده، ما حالا آن نسخه را بیاوریم اینجا مطرح کنیم! مراقب باشید کارشناس به این شکل نباشد، وَالّا اصل کارشناسی بسیار لازم است.

نکته‌ی بعدی درباره‌ی حضور در بین مردم است. اینکه اگر سفر استانی کردید، بگویند این پوپولیست است، عوام‌گرا و مانند اینها است، این حرفها را اعتنا نکنید. اطّلاع از متن آنچه در زندگی مردم میگذرد، با کارتابل و گزارش کتبی امکان‌پذیر نیست؛ باید بروید ببینید و از خود مردم بشنوید. وقتی انسان میرود می‌شنود، میبیند که با آنچه در گزارش به ما رسیده تفاوتهای زیادی وجود دارد. نمیخواهم بگویم همه‌ی گزارشها خلاف است، غلط است؛ نه، گزارشهای خوب هم داریم، منتها گزارش نشان نمیدهد واقعیّت را. الان که میخواستیم بیاییم اینجا، من راجع‌ به این راه‌پیمایی اربعین به یک نفری که از راه‌پیمایی برگشته بود گفتم چطور بود، خوب بود، گفت اگر همه‌ی علما، همه‌ی شعرا، همه‌ی دانشمندها جمع بشوند، نمیتوانند یک‌هزارمِ آنچه را که دارد اتّفاق می‌افتد توصیف کنند! این را یک نفری همین یک ساعت پیش به من گفت؛ یعنی دیدن ــ [اینکه] انسان از نزدیک ببیند ــ یک چیز دیگر است. بروید بین مردم؛ بروید با مردم گرم بگیرید، صحبت کنید. یک جاهایی، در یک شهرستانی، در یک روستایی، مقتضی است بروید در خانه‌ی مردم؛ در منطقه‌ی زلزله‌زده یا سیل‌زده، بروید در چادر مردم؛ بروید ببینید، از آنها بشنوید، آن‌وقت بر اساس اینها تصمیم بگیرید. بنابراین، حضور در [بین] مردم خیلی خوب است، سفرهای استانی خیلی خوب است و ان‌شاءالله توفیقاتی داشته باشید.

نکته‌ی بعدی در باب عدالت است. خب «عدالت» در کلمات همه‌ی ماها تکرار میشود. آقای دکتر پزشکیان هم، چه در انتخابات و تبلیغات انتخاباتی، چه بعد از آن، چه در همین جلسه‌ی امروز ما، راجع به عدالت و اهمّیّت عدالت صحبت کردند. همین هم هست؛ یعنی بنده نمیخواهم راجع به لزوم عدالت بحث کنم؛ این جزو بیّنات نظام و بیّنات نظام اسلامی و بیّنات انقلاب است؛ بحث سر این نیست. بحث سر این است که عدالت را چه جوری تأمین کنیم؟ راهکار چیست؟ خب همه‌ی ما میخواهیم عدالت انجام بگیرد، مرتّب هم قانون و قاعده و مقرّرات و برنامه و امثال اینها دارد تصویب میشود، گفته میشود، اجرا میشود؛ اینها با عدالت چه نسبتی دارند؟ چقدر میتوانند عدالتی را که ما دوست میداریم و مدام تکرار میکنیم تأمین کنند؟ من چند سال قبل از این، «پیوست عدالت» را مطرح کردم؛ گفتم شما هر قانونی [تصویب میکنید]، هر تصمیمی میخواهید بگیرید ــ تصمیم مهم، قانون مهم ــ یک پیوست عدالت برایش تهیّه کنید. مرحوم آقای رئیسی یک مقداری هم در این قضیّه پیش رفت؛ ایشان کارهایی هم کردند، [منتها] نیمه‌کاره ماند. میخواهم این توصیه را به شما بکنم: پیوست عدالت لازم دارد. پیوست عدالت یک ترتیب اداری یا یک فرم تشریفاتی نیست، یک امر واقعی است؛ یعنی مراکزی مثل سازمان برنامه ــ از باب مثال ــ که برنامه را تنظیم میکنند، تصمیم‌ها را میسازند، تصمیم‌سازی میکنند، قانونها را آماده میکنند، لوایح قانونی دولت را آنها مینویسند، آنها تنظیم میکنند، بایستی یک مراقبتی [کنند] ــ حالا یا از سوی خود آنها یا کسانی را آقای رئیس‌جمهور معیّن کنند ــ نگاه کنند ببینند تأثیر این قانون، تأثیر این برنامه در شکاف اجتماعی چقدر است، کم میکند، زیاد میکند، تأثیر میگذارد، نمیگذارد، فاصله‌ی طبقاتی را کم میکند زیاد میکند؛ این را مراقبت کنند و اگر دیدند این برنامه موجب میشود که فاصله‌ی طبقاتی زیاد بشود، برنامه را حذف کنند، [یا] آن قسمت از برنامه را حذف کنند. «پیوست عدالت» یعنی این، نه اینکه ما یک کاغذی پیوست کنیم به قانونمان که یک شرایطی بگذاریم؛ نه، در خود قانون [باشد]؛ این کار آسانی نیست، یک کار سختی است، کار مشکلی است. بنده البتّه اطّلاع پیدا کردم یک تعدادی جوان دانشگاهی فاضل و مطّلع یک نرم‌افزاری برای این کار تهیّه کردند که حالا اگر خواستید، مراجعه میکنید و میخواهیدشان و [اگر] مورد قبولتان قرار گرفت، مورد استفاده قرار میدهید. به هر حال، مسئله‌ی عدالت مسئله‌ای است که با زبان و با خواهش و با درخواست و با تکرار و با تهدید و مانند اینها عملی نمیشود. عدالت اجرا میخواهد، انگیزه میخواهد، ورود در میدان میخواهد. خوشبختانه انگیزه‌اش وجود دارد؛ من میبینم ایشان انگیزه‌ی این کار را دارند. خیلی خب، راهش را پیدا کنید؛ دنبال این بروید که چه جوری میتوانید عدالت را اجرا کنید. جوری عمل بشود که هیچ مدیری و هیچ مسئولی نتواند تخلّف کند از آن راهی که به عدالت منتهی میشود.

نکته‌ی بعدی: رعایت اولویّتها. ما وقت کمی داریم،‌ پول کمی هم داریم، کار زیادی هم داریم؛ ببینید اولویّتها چیست. دو جور اولویّت داریم؛ چه اولویّتهای کارهای زیرساختی و اساسی، چه اولویّتهای کارهای فوری. بعضی از اولویّتها مربوط به مسائل فوری است، باید اینها را داخل جامعه به یک شکلی به صورت مناسبی حل کرد؛ مسئله‌ی گرانی، تورّم و امثال اینها. بعضی از مسائل، مسائل زیرساختی است؛ اگر چنانچه امروز نکردیم، ده سال دیگر باید شروع کنیم. اینکه درباره‌ی انرژی هسته‌ای بعضی تردید میکنند که چه فایده دارد، بر اثر غفلت از این قضیّه است. بالاخره این کشور نمیتواند خودش را از این امکانِ علمیِ فنّیِ پیشرفته‌ی دنیا محروم کند؛ اگر امروز شروع نکردید، ده سال دیگر باید شروع کنید؛ [آن‌وقت] ده سال عقبید.

مثلاً من اشاره کردم به موقعیّت جغرافیایی؛ الان دولت طرحهایی دارد در زمینه‌ی مسیر «شمال ـ جنوب» و «شرق و غرب» که البتّه «شمال ـ جنوب» مهم‌تر است؛ این خیلی مهم است. شمال [کشور] ما به مجموعه‌ای از کشورها وصل است که به اروپا و به جاهای دیگر منتهی میشود، جنوبمان هم دریا است و اقیانوس هند است و مجموعه‌ی آسیای با آن عظمت است. ما این وسط قرار داریم؛ این یک اولویّت زیرساختی است؛ نمیشود از این صرف‌‌نظر کرد، باید دنبال کرد این را. ما از این قبیل اولویّتهای زیرساختی داریم.

مسئله‌ی امنّیت غذایی جزو اولویّتهای مهم است. به مناسبت امنیّت غذایی، مسئله‌ی خودکفایی در گندم خیلی مهم است، مسئله‌‌ی نوع استفاده‌ی از آب در کشاورزی خیلی مهم است. بعضی‌ها شیوه‌های نویی دارند؛ شنیدم بعضی‌ها هم رفته‌اند با آقای دکتر پزشکیان مطرح کرده‌اند. ممکن است اوّلِ کار یک مقداری مشکلاتی داشته باشد، گران تمام بشود، لکن یقیناً آینده‌دار است؛ اینها را باید ما دنبال کنیم، اینها کارهای زیرساختی است، اولویّتهای ما اینها است.

از این قبیل، توسعه‌ی مسئله‌ی نفت است: هم در بخشهای بالادستی نفت، مثل این چاه‌ها و این شیوه‌های جدیدی که برای استخراج نفت در دنیا امروز مطرح است و ما در این زمینه‌ها عقبیم، باید هر چه ممکن است استفاده کنیم از امکاناتمان و این شیوه‌ها را فراهم بکنیم؛ هم در زمینه‌های پایین‌دستی، مثل پالایشگاه، مثل رسیدن به محصول نهایی. امروز محصول نهایی ‌ما در نفت مثلاً بنزین یا گازوئیل است، در حالی ‌که محصول نهایی اینها نیست؛ چیزهای دیگری هم آن‌طور که گفته میشود وجود دارد که میتوانیم به آنها برسیم. اینها اولویّتها است که بایستی ان‌شاءالله به اینها توجّه بشود.

نکته‌ی بعدی که من یادداشت کرده‌ام ــ که نکته‌ی هشتم میشود ــ درباره‌ی فضای مجازی است. فضای مجازی یک دنیای جدیدی است دیگر؛ شماها بیشتر از بنده هم حتماً مطّلعید؛ یعنی فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست، امروز یک واقعیّتی است در زندگی مردم که روزبه‌روز هم دارد پیش میرود. آنچه مهم است این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد؛ اینکه بنده گاهی گفته‌ام فضای مجازی رها و ول است، به خاطر این است. حکمرانی بر اساس قانون؛ اگر قانونی ندارید، قانون را به وجود بیاورید و بر اساس آن قانون، زمام کار را به دست بگیرید. همه‌ی دنیا این کار را میکنند؛ می‌بینید دیگر، این جوان بیچاره را فرانسوی‌ها [بازداشت کردند]! یعنی این‌قدر و تا این حد سخت‌گیری انجام میگیرد که طرف را میگیرند زندان میکنند، تهدید میکنند که بیست سال محکومیّت به تو خواهیم داد؛ این برای خاطر آن است که حکمرانی آنها را نقض کرده. نقض حکمرانی قابل قبول نیست؛ یک کشور در اختیار شما است که در قبالش وظیفه دارید، در قبالش مأموریّت دارید؛ نمیشود حکمرانی شما را نقض کرد، نباید نقض کنند. مسئله‌ی [حکمرانی] این است. من به این مناسبت فضای مجازی، حرف خودم را و آن مبنای خودم را گفتم، قبلاً هم گفته‌ام، بعضی‌ها جور دیگری تبیین میکنند یا میفهمند یا نمیخواهند بفهمند، امّا حرف من این است: فضای مجازی در کشور باید قانونمند بشود؛ آن‌وقت یک فرصت خواهد شد. اگر ما توانستیم در فضای مجازی حکمرانی قانونمند داشته باشیم، فضای مجازی برای کشور یک فرصت میشود، وَالّا ممکن است تهدید بشود.

به این مناسبت، من مسئله‌ی هوش مصنوعی را مطرح کنم که یک بار دیگر هم در آن جلسه‌ی تنفیذ اشاره‌ای کردم. ببینید، امروز هوش مصنوعی با یک شتاب حیرت‌دهنده‌ای [دارد پیش میرود]؛ یعنی انسان متحیّر میشود از شتابی که این فنّاوری عجیب در دنیا پیدا کرده و دارد پیش میرود. خب الان دستگاه‌های مختلف ما ــ نظامی و غیر نظامی ــ از هوش مصنوعی دارند استفاده میکنند، بهره‌برداری میکنند، امّا این ما را فریب ندهد. در مسئله‌ی هوش مصنوعی، بهره‌بردار بودن امتیاز نیست؛ این فنّاوری لایه‌های عمیقی دارد که باید بر آن لایه‌ها مسلّط شد؛ آن لایه‌ها دست دیگران است. اگر شما نتوانید لایه‌های عمیق و متنوّع این فنّاوری هوش مصنوعی را تأمین کنید، فردا اینها یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی درست میکنند برای هوش مصنوعی ــ که الان دارند مقدّماتش را فراهم میکنند ــ که اگر چنانچه به آن ایستگاه رسیدید، باید اجازه بگیرید که در فلان بخش از هوش مصنوعی استفاده کنید، در فلان بخشِ دیگر حق ندارید استفاده کنید! این‌جوری است؛ زرنگهای دنیا، فرصت‌طلب‌ها و قدرت‌طلب‌های دنیا دنبال این چیزها هستند. یک آژانس هوش مصنوعی هم به وجود می‌آید، آن‌وقت اجازه نمیدهند که شما از این منطقه عبور کنید. خودتان باید برسید به فنّاوری‌های عمیق و ژرف این مسئله‌ و لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی را باید در کشور دنبال کنید. آن کسانی که مسئول این مسائل هستند ان‌شاء‌الله اینها را دنبال کنند. البتّه زمان دولت سیزدهم یک سازمانی تشکیل شد به نام «سازمان ملّی هوش منصوعی»، زیر نظر رئیس‌جمهور؛ این کار خوبی بود که خب حالا دیگر نصفه‌کاره مانده. اگر چنانچه همان سازمان زیر نظر خود آقای رئیس‌جمهور ادامه‌ی کار بدهد، امید فراوانی وجود دارد که ان‌شاء‌الله این کار به همین شکلی که عرض شد پیش برود.

نکته‌ی بعدی در باب اقتصاد است که خب حالا دیگر من در این زمینه حرف زیادی ندارم. آن چیزی که کارشناس‌های متعدّد و مورد اعتمادی در باب مسئله‌ی اقتصاد به ما میگویند این است که کلید مشکلات اقتصادی کشور در تولید است؛ طرفِ عرضه. اگر ما بتوانیم تولید را پیش ببریم، مسئله‌ی تورّم حل میشود، مسئله‌ی اشتغال حل میشود، مسئله‌ی ارزش پول ملّی حل میشود. مسئله‌ی تولید را باید جدّی گرفت. اگر چنانچه بخواهیم کشور در تولید ملّی پیشرفت بکند، کمک دولت را لازم دارد؛ بدون کمک دولت نمیشود. همین بهبود فضای کسب‌وکار و این حرفهایی که همیشه زده میشود، باید عملیّاتی بشود. چند ماه قبل بود که یک گروهی از همین کارآفرینان اقتصادی آمدند با ما ملاقات کردند و صحبتهایی کردند؛ انسان وقتی به حرفهای اینها گوش میکند، [میبیند] توانایی‌هایی که در اختیار این کارآفرینان ما هست واقعاً شگفت‌آور است. میتوانند کارهای خوبی انجام بدهند؛ گاهی کارهای بظاهر نشدنی را اینها انجام داده‌اند؛ سود هم برده‌اند، استفاده هم کرده‌اند، به کشور هم سود رسانده‌اند؛ همه‌ی اینها هم تکرار میکنند که به کمک دولت احتیاج دارند، [لذا] دولت باید کمک کند به اینها.

یک نکته هم مسئله‌ی مهمّ جمعیّت و مسئله‌ی پیری زودهنگام کشور است که خیلی [مهم است]. چهل سال قبل، نرخ رشد جمعیّتمان ۳.۵ درصد بوده که از نرخهای خیلی بالا است. خب یک عدّه‌ای دستپاچه شدند و یک مقرّراتی را گذاشتند و یک محدودیّتهایی را ایجاد کردند. حالا آن نرخ [رشد جمعیّت] ما ۳.۵ که هیچ ــ البتّه من دقیق نمیدانم، الان آمار جدیدی ندارم ــ مثلاً نیم درصد یا حدّاکثر یک چیز این‌جوری است، ما باز همان مقرّرات را میخواهیم اعمال کنیم! این[طور] که نمیشود. مقرّرات باید منعطف باشد. یک روز جمعیّت بی‌ضابطه دارد اضافه میشود، جلویش را بگیرید، خوب است؛ یک روز هم جمعیّت متوقّف میشود یا دارد به طرف عقب میرود، کشور به سمت پیری میرود، اینجا باید بلافاصله مقرّرات را طبق نیاز کشور تغییر بدهید. من از آقای دکتر ظفرقندی، وزیر محترم بهداشت، جدّاً میخواهم ایشان روی این مسئله شخصاً تکیه کنند، دنبال کنند این موضوع را؛ یعنی واقعاً بروید دنبال این قضیّه و نگذارید این موانع تولید مثل و ولادت ــ که متأسّفانه زیاد هم هست ــ ادامه پیدا کند و بر اینها کاملاً تسلّط پیدا کنید. شماها خیلی‌هایتان در دوران جوانی کارهایی کردید که ممکن است امروز آن کارهای پیش‌رونده را نتوانید بکنید. خب ما احتیاج به جوان داریم در کشور. اگر خدای نکرده کشور دچار این عاقبت تلخ و سخت شد، یعنی پیری جمعیّت، دیگر هیچ علاجی وجود ندارد؛ امروز خیلی از کشورها مبتلا هستند. این مسئله‌ی جمعیّت است.

یک مسئله، مسئله‌ی نهراسیدن از مانع است. من این را خواستم به آقایان و خانمها عرض بکنم که هیچ کار بی‌مانعی وجود ندارد؛ هیچ برنامه‌ای که مانعی سر راهش قرار نگیرد شما پیدا نمیکنید؛ همیشه یک موانعی وجود دارد. بعضی‌ها وقتی به مانع برخورد میکنند، اوّلین گزینه‌شان عقب‌نشینی است؛ این خطا است. سعی کنید از مانع عبور کنید، سعی کنید مانع را دُور بزنید. بعد از اینکه همه‌ی کارها را کردید، یک وقت هم انسان عقب‌نشینی تاکتیکی میکند ــ حرفی نیست ــ لکن این‌جور نباشد که ما تا به یک مانعی برخورد کردیم، فوراً از حرفمان، از رأیمان، از برنامه‌مان برگردیم. از مانع نهراسید؛ این هم توصیه‌ی بعدی ما است.

به دشمن هم امید نبندید. حالا ایشان هم اشاره کردند، دیروز پریروز هم ظاهراً وزیر خارجه‌ی محترم یک اشاره‌ای کرده بودند. ما به دشمن امید نبندیم؛ برای برنامه‌هایمان منتظر موافقت دشمنان و کسانی که با ما [دشمنند نباشیم]؛ این منافات ندارد با اینکه آدم با همان دشمن در یک جایی تعامل هم بکند؛ مانعی ندارد؛ امّا امید به او نبندید، اعتماد به دشمن نداشته باشید.

آخرین نکته‌ای که عرض میکنم این است که در دوران این مسئولیّت، هر چه میتوانید به معنویّات خودتان بیشتر توجّه کنید. عزیزان من! همه‌ی ما احتیاج داریم به دل پُرایمان، به عمل عبادی، به اُنس بیشتر با قرآن و تضرّع بیشتر پیش خدا؛ به همه‌ی اینها واقعاً احتیاج داریم. آنچه من به طور خاص سفارش میکنم، نماز با خشوع است، نماز اوّل وقت است، حتّی‌المقدور نماز با جماعت است و اگر بتوانید در محیط کارتان نماز بخوانید، با کارکنانتان نماز بخوانید، خیلی بهتر است. شما الگو هستید برای یک جمعی؛ اوّلاً برای کارکنان خودتان، ثانیاً مردم به شما نگاه میکنند؛ رفتار شما، پوشش شما، چهره‌ی شما برای خیلی از مردم الگو است؛ به این توجّه داشته باشید. یک کارهایی را شما باید انجام بدهید و مقیّد باشید که شاید یک آدم معمولی لزومی ندارد مقیّد باشد. من این توصیه را به آحاد مردم نمیکنم، امّا به شما چرا؛ چون شما الگو هستید، چون به شما نگاه میکنند،‌ از شما یاد میگیرند، رفتار شما یک مجموعه‌ای از رفتارها را در کشور شکل میدهد. و از خدای متعال بخواهید و تضرّع کنید که به شما کمک کند. اگر بتوانید و توفیق پیدا کنید نوافل را بخوانید ــ بخصوص نافله‌ی شب را ــ و بتوانید سحرخیزی داشته باشید، این خیلی بهتر است؛ سحر وقت خیلی خوبی است برای خلوت کردن با خدای متعال و حرف زدن با خدای متعال و خواستن از خدای متعال. شماها هم در وادی خدمت پا گذاشته‌اید، وارد میدان خدمت شده‌اید؛ قصد قربت کنید، نیّت کنید برای خدا. این هم که حالا ممکن است بگویند «فلانی تظاهر میکند»، وسوسه‌ی شیطان است. بعضی‌ها هستند تا آدم به آنها میگوید، میگویند «اگر این کار را بکنیم، میگویند فلانی تظاهر میکند، متظاهر است»؛ خب بگویند! به نظر من اسیر و تسلیم این وسوسه نباید شد. شما با خدا قرار بگذارید،‌ عهد کنید‌، عمل کنید، ان‌شاءالله خدای متعال هم آبروی شما را حفظ میکند، به شما عزّت میدهد، شما را بالا میبرد و به شما آبرو میدهد.

ان‌شاءالله خدای متعال همه‌ی شما را موفّق بدارد. یک قدری طولانی شد امّا ان‌شاءالله مفید باشد، مؤثّر باشد، همه‌ی ما بتوانیم با هم برای این کشور و برای این مردم و برای اسلام ان‌شاءالله کار کنیم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته



منبع خبر

شما در جایگاهی قرار گرفتید که می‌توانید در پیشرفت و در اداره‌ی کشور مؤثر باشید بیشتر بخوانید »

نگاهی شاعرانه به واقعه عاشورا در فیلم «شور عاشقی»

نگاهی شاعرانه به واقعه عاشورا در فیلم «شور عاشقی»


به گزارش نوید شاهد، فیلم «شور عاشقی» سومین ساخته سینمایی «داریوش یاری» است که با حمایت بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد شهید و امور ایثارگران روی پرده سینما رفت. این فیلم درباره دوران اسارت خانواده شهدای کربلا است که وظیفه تاریخی آن‌ها روایتی است که بتوانند ظلم بنی‌امیه را به گوش تاریخ برسانند.

نگاهی شاعرانه به واقعه عاشورا در فیلم «شور عاشقی»

«داریوش یاری» در ساخت این اثر از اسناد ارزشمند تاریخی استفاده کرده است و کوشیده تا نگاهی درست و هوشمندانه‌ای به این موضوع داشته باشیم؛ ضمن اینکه کارشناس دقیق تاریخی دکتر «رجبی دوانی» در تولید این اثر حضور داشته‌اند.

نگاه سازندگان این فیلم نسبت به مکتب عاشورا نگاهی شاعرانه است. کارگردان در این فیلم کوشیده تا علاوه بر نگاه شاعرانه‌تر نسبت به فیلم‌های قبلی خود دیدگاه جدی‌تری هم به ماجراهای بعد از واقعه عاشورا داشته باشد.

عمده تصویربرداری فیلم شور عاشقی بدون هیچ دکوری در دل کویر (مناطق کویری خور و بیابانک) انجام شده است.

«شور عاشقی» داستان زنی به نام سلما است که متوجه می‌شود همسرش عبدالرحمن، به دلیل علاقه به او، امام را در روز عاشورا تنها گذاشته است. هنگامی که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و کاروان اسرای کربلا را از کوفه به شام می‌برند، سلما متوجه می‌شود شمر با فرستادن سربازانش به شهرهای پیش رو، مردم را فریب می‌دهد تا با ورود کاروان اسرا جشن بگیرند. وی تصمیم می‌گیرد خودش را زودتر به شهرها برساند تا نگذارد به کاروان اهل بیت توهین شود. در این هنگام عبدالرحمن که طاقت دوری همسرش را ندارد خودش را به سلما می‌رساند و با همراهی او، در مسیر تبیین حقیقت عاشورا، عذر تقصیر خدمت امامش می آورد و در نبردی با شمر، به امام شهیدش می‌پیوندد.

«شهره موسوی»، «مهدی زمین‌پرداز»، «پیام احمدی‌نیا»، «سیامک صفری»، «نادر فلاح»، «علی استادی»، «بهزاد دورانی»، «بهرام ابراهیمی» و «میترا خواجه‌ییان» از جمله بازیگران این فیلم هستند.

تهیه‌کننده، کارگردان و نویسنده فیلم «شور عاشقی» داریوش یاری است و این فیلم برای نخستین بار در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزد دریافت سه سیمرغ بلورینِ بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین موسیقی متن شد.

 

انتهای پیام/ ر



منبع خبر

نگاهی شاعرانه به واقعه عاشورا در فیلم «شور عاشقی» بیشتر بخوانید »