به گزارش نوید شاهد، پانزدهم دی 1373 روز پرواز آسمانمردانی است که نامشان نماد اقتدار و سند افتخار نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است. تیزپروازانی که بلندای آسمان شرف و غرور و غیرت، جایگاه و جولانگاه پروازشان بود و در راس همه، فرمانده شجاع، خدمتگذار، با کفایت و کاردان این نیروی حماسه ساز و عظمت آفرین، امیر سرلشکر شهید «منصور ستاری خواص» که نامش با بومیسازی صنعت و فنآوری دانشبنیان هوا فضای ایران و توسعه مهندسی و پدافند هوایی ملی، گره خورده است.
این فرمانده نخبه و کارآمد، با بهره از قابلیتها و ظرفیتهای داخلی، موفق شد تا کارهای عظیمی را در دوران دفاع مقدس و در دشوارترین شرایط تحریم و مخاطرات جنگ، عملی سازد. از تجهیز سیستمهای راداری و پدافندی، در طول جنگ تحمیلی، توان نیروی هوایی را در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن دوچندان کرد؛ بهطوری که اجرای طرح «چابکسازی سایتهای هاگ» موجب خلق حماسهای بزرگ در عملیات «والفجر هشت» شد و همچنین تلاش در جهت حفاظت از نفتکشها و نگهداری از مجتمعهای پتروشیمی و میدانهای گازی، تا سالهای پس از دفاع مقدس و راهاندازی مرکز جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش و مؤسسات فنی و صنعتی پیشرفته، مدیریت پروژههای بزرگ ملی همچون تاسیس «مرکز پروژه اوج»، ساخت هواپیمای «پرستو»، ساخت اولین جنگنده ایرانی بهنام «آذرخش» و حتی طراحی و اجرای نخستین خودرو ملی ساخت داخل به نام «شمس»!
امروز که مردم ایران با توسعه شگفتآور و پرشتاب صنایع و تکنولوژی راداری و پدافندی ملی، ناوگان هوایی و موشکی، و صنعت هوا فضای عظیم ایران، بعنوان یک عامل ثبات و امنیت در برابر تهدید دشمن مواجهند، باید بدانند که اولین راهگشای این عزت و اقتدار ملی، کسی نبود جز این مرد آشنا با راههای آسمانی: «خلبان منصور ستاری»…
دانشجوی نخبهای که ترک تحصیل کرد!
«منصور ستاری» ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۲۷ در روستای «ولیآباد» از توابع شهرستان «قرچک» واقع در استان تهران متولد شد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه «ولیآباد» ورامین و دوران متوسطه را در قریه «پوینک» باقرآباد گذراند و در طول دوران تحصیل خود، همواره یکی از شاگردان ممتاز کلاس به شمار میرفت.
۹ ساله بود که پدرش را از دست داد. او از همان دوران کودکی، بهگفته خودش، در راه مدرسه هم درس میخواند و چون دائم در موقع رفت و برگشت هم سرش در کتاب بود، داخل چاله میافتاد! برای همین از راه بیابان که صاف بود به مدرسه میرفت.
پس از اخذ مدرک دیپلم، سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده افسری ارتش شد و پس از پایان دوره دانشکده، به درجه ستوان دومی نایل آمد. وی در سال ۱۳۵۰ جهت طی دوره علمی کنترل رادار به آمریکا اعزام شد و پس از گذراندن دوره یکساله، سال ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و بهعنوان افسر کنترل شکاری نیروی هوایی، در ارتش مشغول به کار شد. سال ۱۳۵۴ در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته برق و الکترونیک پذیرفته شد. در حالی که تعدادی از واحدهای دانشگاهی را گذرانده بود؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی و سپس شروع جنگ تحمیلی، تحصیل را کنار گذاشت و همدوش همه مردم، خود را وقف حراست از انقلاب و نظام نوپا کرد.
از معاونت عملیات پدافند تا فرماندهی نیروی هوایی ارتش
«منصور ستاری» افسری مؤمن، متعهد، شجاع، آگاه، تیزهوش و کاردان بود و طرحها و ابتکارهای زیادی در تجهیز سیستمهای راداری و پدافندی به اجرا گذاشت که در طول جنگ تحمیلی توان نیروی هوایی را در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن دوچندان کرد؛ بنابراین بهعلت فعالیتهای بیش از حدی که در اجرای طرحهای جنگی از خود نشان داد، سال ۱۳۶۲ به سمت معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی منصوب شد.
طرحها و برنامههایی که «منصور ستاری» ارائه میداد، بسیار منطقی، عملی، کاربردی و مؤثر بود؛ از این رو در سال ۱۳۶۴ بهعنوان معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی انتخاب شد و بهعلت لیاقت و کاردانی و شایستگی که از خود نشان داد، در بهمن سال ۱۳۶۵ نیز با درجه سرهنگی با پیشنهاد حضرت آیتالله خامنهای و با موافقت و حکم حضرت امام (ره) به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا لحظه شهادت، عهدهدار این مسئولیت بود.
«منصور» با ایده هایی نو و ناب، به داد ایران رسید!…
در اوج جنگ که بسیاری از تسلیحات و تجهیزات هوایی ایران، فرسوده شده یا از کار افتاده و در جریان جنگ، تخریب شده بود، و از سوی دیگر، تحریم تسلیحاتی غرب و شرق، مانع بزرگی در راه دفاع از کشور و در روند پدافند ملی بوجود آورده بود، باز هم این «منصور» بود که با هوشمندی، کاردانی و با مدیریت خلاقه، تهدید را به فرصت تبدیل کرد و پایهگذار و پیشگام دانش و فنآوری بومی هوافضای ایران شد و راهی را با دید آیندهنگر و افقگشای خود ترسیم کرد و گشود که امروز به این رشد و شکوفایی اعجابآور و اقتدارآفرین رسیده است. ایفای نقشهای مختلف و تأثیرگذار در جریان جنگ تحمیلی از جمله در زمینه پدافند هوایی با اجرای طرح «چابکسازی سایتهای هاگ» که موجب خلق حماسهای بزرگ در عملیات «والفجر هشت» شد و همچنین تلاش در جهت حفاظت از نفتکشهای ایران و نگهداری از مجتمعهای پتروشیمی و میدانهای گازی، از جمله فعالیتهای مهم او در دوران دفاع مقدس بود.
او همچنین با راهاندازی مرکز جهادخودکفایی نیروی هوایی ارتش و مؤسسات فنی و صنعتی پیشرفته، نقش عظیمی در ارتقاء توان نگهداری در نیروی هوایی ارتش از جمله ساخت قطعات ایفا کرد که حاصل این تلاشها به ساخت اولین جنگنده ایرانی با نام «آذرخش» رسید.
معمار دانش و فناوری بومی «سیستم پدافندی هوایی ایران»
ایجاد شبکهای منسجم و هماهنگ از رادارها که صدها رادار کوچک و بزرگ را شامل میشد، ایده نوآورانهای از ستاری بود که موجب شد ضمن کاهش هزینهها، روند دفاع هوایی کشور دچار خلل نشود.
در دو عملیات بزرگ و سرنوشتساز «فتحالمبین» و «بیتالمقدس»، استفاده از سامانه پدافند هوایی هاگ، برای نخستینبار و به ابتکار منصور ستاری بهصورت مستقل عملیاتی شد. یعنی با استفاده از رادار متصل به سامانه، کاری شد که شبکهای درهم تنیده و متشکل از چندین رادار تصویری گسترده از آسمان کشور ارائه دهد.
ویژگی مهم ستاری این بود که با تکیه بر توانمندیهای داخلی بر خودکفایی در حوزه صنایع هوایی و دفاعی تأکید داشت و معتقد بود: «ایرانی علاوه بر آنکه نسبتبه ملل غربی و دنیای پیشرفته، هیچ کم و کسری از نظر استعداد و نبوغ ندارد بلکه در بسیاری از موارد باهوشتر و با استعدادتر نیز هست». هر کاری هم کرد بر همین اساس بود؛ از اجرای پروژههایی مانند پروژه اوج تا راهاندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش نیروی هوایی و تأسیس دانشگاه علوم و فنون هوایی و ایجاد شبکه دیدهبانی و ایجاد محیط مناسب برای تفکر و نوآوری برای تعمیرات و نگهداری تجهیزات پیشرفته نیروی هوایی و افزایش امکانات نوسازی و بهسازی مهندسی نیروی هوایی ارتش. همه اینها باعث شد امروزه او را «معمار آیندهنگر سیستم پدافندی هوایی ایران» بنامند؛ همان سیستم پدافندی که حالا مبتنیبر دانش بومی ایرانی است و حریم هوایی ایران را امن نگه داشته است.
خودکفایی، بومیسازی، تولید ملی، مدیریت دانش بنیان و آموزش محور؛ میراث «منصور»
«منصور»، منطقیترین راه برای کاهش اثرات محدودیت اعتباری و روبهرویی با شرایط پس از جنگ را انتخاب کرد و آن راه، خودکفایی هرچه بیشتر نیروی هوایی ارتش بود؛ بنابراین علاوهبر آنکه از خروج اعتبارات نیروی هوایی ارتش جلوگیری میکرد، توان تولیدی و خدماتی را نیز افزایش داده و درآمدهای حاصل از این قبیل فعالیتها را همواره تحت کنترل و نظارت دقیق قرار میداد که بهعنوان پشتوانهای برای اجرای برنامههای سازندگی نیز بود.
بینش و روش مدیریتی این شهید بر چند محور اصلی استوار بود:
اول- داشتن طرح و برنامه، مبنای علمی و آینده پژوهی و دید آینده نگر، راهگشا و رو به جلو
دوم- سازماندهی، آموزش و تربیت نیروی انسانی متعهد و کارامد، مستعد و مبتکر و بیش از همه خوداتکا و خودباور در پروژههای توسعه و پیشرفت نیرو
سوم- تأمین وسایل و تجهیزات با بهرهگیری حداکثری از منابع و امکانات موجود داخلی و با تکیه بر اهداف خودکفایی کشور
چهارم- شیوه مدیریت خلاق، پویا و متکی بر بهره کامل از قابلیتهای فردی و تعامل روشمند و کارامد با مجموعه نیروها
از اقدامات مهم و بنیادین امیر سرلشکر شهید میتوان این موارد را برشمرد:
۱- تأسیس دانشکده پرواز (خلبانی) این آرزوی دیرینه هر ایرانی وطن پرست و پرسنل نیروی هوایی بود. اولین سری دانشجویان خلبانی در مهرماه سال ۱۳۶۷ وارد دانشکده پرواز شدند.
۲- تأسیس دانشگاه هوافضا با ۸ گرایش تحصیلی و مبتنی بر برنامههای آموزشی ـ مجموعههای کارشناسی و مصوبات وزارت فرهنگ و آموزش عالی.
۳- تأسیس دانشکده پرستاری و راه اندازی مرکز تحقیقات و آموزش پزشکی (پاتولوژی) نیروی هوایی.
۴- توجه به آموزش کارا (حین خدمت) و آموزش پرسنل رده میانی.
۵- ایجاد هنرستان کارودانش ـ فنی و حرفهای درمرکز آموزشهای هوایی و اجرای برنامههای آموزش و پرورش برای افرادی که حداکثر با سن ۱۶ سال به استخدام نهاجا درآمده بودند تا بتوانند همانند دانش آموزان دبیرستان به تحصیل بپردازند و دیپلم رسمی کشور به آنها اعطاشود.
۶- ایجاد شبکه دیدهبانی به منظور تقویت سیستم پدافندی کشور ـ ایجاد شبکه دیدهبانی بصری ـ ایجاد موانع هوایی بر فراز درهها، گذرگاهها، ارتفاعات و…
7 – ارتقاء و تقویت توانمندی و تکنولوژی تعمیر، تامین و نگهداری تجهیزات در قالب پروژه هایی چون تاسیس مرکز «اوج 110» و راهاندازی «مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش (پتا)»
8 – تاسیس هواپیمایی «ساها» که نام آن مخفف عبارت «سرویس ارتباط هوایی ارتش» و وظیفه آن جابجایی پرسنل ارتش و عموم مردم است.
طراح و سازنده اولین هواپیمای ساخت ایران
ستاری را باید مرد «ما میتوانیم»ها نامید. او در تاریخ ایران، اولین کسی است که به فکر تولید یک هواپیمای جنگنده ایرانی افتاد و باور کرد که ما میتوانیم و کار را در سال ۱۳۶۶ شروع کرد؛ نامش پروژه «اوج ۱۱۰» بود و این جنگندههای ایرانی «آذرخش» و «صاعقه» که در سالهای اخیر بهتناوب رونمایی میشود و مشهور است که برقشان دشمن را میگیرد، از آنجا کلید خورده است. همانموقع در سال ۱۳۶۷ نیز نخستین هواپیمای ساخت ایران را رونمایی کردند و پرواز دادند و چشمهای خیلیها پر از اشک شوق شد؛ نامش «پرستو» بود؛ یک هواپیمای سبک ۴ نفره…
با گچ روی زمین، طرح اولین خودرو تولید ملی را کشید! و…
اما فقط هواپیما نبود! ستاری اولین کسی بود که باور کرد میتوانیم خودرو ایرانی بسازیم و با ایده اولیه یک سرباز مبتکر، کار را شروع کرد. او در اندیشه ساخت یک خودرو سواری در نیروی هوایی بود. بهنظر میرسید او میخواست با این عمل به کارخانجات خودروسازی کشور ثابت کند که در این کشور میشود خودرو تولید کرد و هر سال هم مدل آن را عوض کرد و ارتقاء داد. تیمسار، مقداری با سرباز ارائهدهنده ایده ساخت خودرو صحبت کرد و همانجا با گچ روی زمین طرحی را کشید و نظرات خود را درباره ساخت خودرو به او اطلاع داد. همانروز، پروفیل لازم خریداری شد و کار ساخت شاسی آغاز شد. فردا صبح که تیمسار به کارگاه آمد، شاسی آماده شده بود. با راهنمایی تیمسار، تغییرات انجام گرفت و چند روز بعد، موتوری که برای شاسی در نظر گرفته شده بود، روی آن نصب و بهتدریج اکسلهای جلو و عقب و چرخها هم آماده شد و سپس صندلی هم به آن افزوده شد. در این زمان که مصادف با برگزاری نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوایی در دانشگاه هوایی بود، تیمسار دستور داد خودرو با همان وضعیت در نمایشگاه شرکت داده شود.» بعد هم میخواست تکمیل و تولید انبوه این خودرو را پیگیری کند که دست حادثه نگذاشت و…
ساخت اولین سری جنگندههای بومی ایران
«آذرخش» نام اولین جنگنده ایرانی است که با تلاشهای امیر، در امتداد راهاندازی «پروژه اوج» طراحی و ساخته شد؛ اما اعلام رسمی ساخت این جنگنده در بهار سال ۱۳۷۶، زمانی صورت گرفت که سه سال از شهادت سرلشکر ستاری میگذشت. همچنین صاعقه، شفق، قاهر ۳۱۳ و… نیز از دیگر جنگندههای بومی ایرانی هستند که متعاقب تولید جنگنده «آذرخش»، در داخل کشور طراحی و ساخته شدند.
ققنوس عشق، از دل آتش گذشت و رفت…
و سرانجام، امیر سرلشکر خلبان «منصور ستاری» روز ۱۵ دی سال ۱۳۷۳ در سانحه سقوط هواپیما در نزدیکی فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی اصفهان بههمراه «سید علیرضا یاسینی» معاون هماهنگکننده و رئیس ستاد نیروی هوایی، «مصطفی اردستانی» معاونت عملیات نیروی هوایی و تعدادی دیگر از افسران و فرماندهان نیروی هوایی ارتش، به شهادت رسید.
هواپیمای حامل فرماندهان ارشد نیروی هوایی، از فرودگاه مهرآباد به پرواز در آمده و پس از ساعتی در کیش فرود میآید. فرماندهان تا بعدازظهر در کیش میمانند و سپس به سمت پایگاه هوایی اصفهان حرکت میکنند و توقف کوتاهی نیز در آنجا دارند. ساعت ۲۰:۴۲ شب، خلبان، هواپیما را به قصد تهران به پرواز درمیآورد. هنوز چند لحظه از پرواز نگذشته بود که خلبان با برج مراقبت فرودگاه اصفهان، تماس میگیرد و اعلام میکند بهدلیل بازشدن پنجره کابین، مجبور به فرود اضطراری است و درحالی که هواپیما مشغول گردش برای نشستن در اصفهان بود، در ۶۴ کیلومتری جنوب پایگاه اصفهان با زمین برخورد میکند. و «منصور» ایران، پرواز خود را به ابدیت، از وسط آسمان و از میان آتش، چون ققنوس آغاز می کند و: «ما ز بالاییم و بالا میرویم»…
انتهای گزارش/