مجاهدت

«دهه فجر» فرصتی طلایی برای تبیین آرمان‌های انقلاب و امیدآفرینی در جامعه است

«دهه فجر» فرصتی طلایی برای تبیین آرمان‌های انقلاب و امیدآفرینی در جامعه است


«دهه فجر» فرصتی طلایی برای تبیین آرمان‌های انقلاب و امیدآفرینی در جامعه است

به گزارش نوید شاهد، دکتر یعقوب سلیمانی معاون فرهنگی و آموزشی و دبیر ستاد دهه فجر بنیاد شهید و امور ایثارگران، در نخستین نشست کمیته شهدا و ایثارگران ستاد دهه فجر که امروز دوشنبه 17 دی در سالن جلسات بنیاد شهید با حضور نمایندگانی از دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های فرهنگی برگزار شد، گفت: دهه  فجر نماد انسجام، همدلی و وحدت ملی و فرصتی ارزشمند برای بازخوانی و تبیین آرمان‌های انقلاب اسلامی است. این دهه، یادآور مجاهدت‌های مردم ایران و ایثارگری شهدای انقلاب اسلامی است که با جانفشانی خود نظام مقدس جمهوری اسلامی را برپا کردند.

وی با تأکید بر اهمیت و تبیین ضرورت انتقال ارزش‌های انقلاب اسلامی به نسل‌های جدید اظهار داشت: دهه فجر فرصتی طلایی است تا پیام انقلاب اسلامی را به زبانی ساده و قابل فهم به کودکان، نوجوانان و جوانان منتقل کنیم. در شرایطی که دشمن با ابزارهای گوناگون رسانه‌ای تلاش می‌کند روایت‌های تحریف‌شده‌ای از انقلاب ارائه دهد، جهاد تبیین ابزاری مهم و مؤثر برای مقابله با این هجمه‌ها است. ما موظفیم روایت‌های اصیل و دست اول انقلاب را برای نسل‌های جدید بازگو کنیم تا با آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب پیوند عمیق‌تری برقرار کنند.

دکتر سلیمانی بر نقش خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در این مسیر تأکید کرد و گفت: جامعه ایثارگری ستون‌های استواری هستند که انقلاب بر پایه فداکاری آن‌ها استوار شده است. حضور پررنگ این عزیزان در برنامه‌های دهه فجر می‌تواند الهام‌بخش و تأثیرگذار باشد. تجلیل از این خانواده‌ها وظیفه ما است. در برنامه‌های امسال، از غبارروبی مزار شهدا و دیدار با خانواده‌های شهدا تا برگزاری مراسم‌های فرهنگی و هنری، تمام تلاش خود را به کار خواهیم گرفت تا این نقش‌آفرینان ارزشمند را تکریم کنیم.

وی در ادامه افزود: برنامه‌های ما باید بر محور امیدآفرینی و تقویت روحیه مقاومت در جامعه طراحی شوند. دشمن در تلاش است با پمپاژ ناامیدی، وحدت و انسجام مردم را تضعیف کند. بنابراین، ما باید با برنامه‌های خلاقانه و هدفمند، روحیه امید و نشاط را در جامعه تقویت کنیم و پیام‌های آرمانی انقلاب را به شکلی ملموس و جذاب ارائه دهیم.

دبیر ستاد دهه فجر در ادامه به اهمیت همکاری بین‌دستگاهی در اجرای برنامه‌ها اشاره کرد و گفت: هماهنگی و هم‌افزایی میان دستگاه‌های اجرایی و فرهنگی می‌تواند تأثیرگذاری برنامه‌های دهه فجر را دوچندان کند. ما ظرفیت‌های گسترده‌ای در نهادها و تشکل‌های مردمی داریم که باید با برنامه‌ریزی دقیق از آن‌ها بهره بگیریم. این همکاری‌ها نه تنها باعث انسجام بیشتر می‌شود، بلکه موجب می‌شود پیام‌های انقلاب به بهترین شکل ممکن به جامعه منتقل شوند.

وی به برنامه‌های متنوع بنیاد شهید و امور ایثارگران در دهه فجر اشاره کرد و گفت: این برنامه‌ها شامل غبارروبی مزار شهدا، برگزاری میهمانی لاله‌ها، اعزام راویان انقلاب به مدارس و دانشگاه‌ها، برگزاری جشنواره‌های فرهنگی و هنری، و دیدار با خانواده‌های شهدا و ایثارگران است. همچنین تلاش می‌کنیم با بهره‌گیری از ابزارهای نوین رسانه‌ای و هنری، پیام انقلاب را به شیوه‌ای اثرگذارتر به نسل‌های جدید منتقل کنیم.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید وامور ایثارگران در پایان گفت: «دهه فجر یک رویداد ملی است که باید همه مردم در آن سهیم باشند. ما باید با برنامه‌هایی که علاوه بر انتقال آرمان‌های انقلاب، پاسخگوی نیازهای روز جامعه نیز باشند، نقش خود را در حفظ و تقویت ارزش‌های انقلاب ایفا کنیم. امیدواریم با همت تمامی نهادها و مشارکت مردم، امسال نیز شاهد برگزاری باشکوه این ایام باشیم.

لازم به ذکر است، در این نشست نمایندگانی از سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی و مراکز تابعه بنیاد شهید و امور ایثارگران حضور داشتند و در ادامه نشست به طرح نظرات و پیشنهادات خود پرداختند.

انتهای پیام/



منبع خبر

«دهه فجر» فرصتی طلایی برای تبیین آرمان‌های انقلاب و امیدآفرینی در جامعه است بیشتر بخوانید »

وصیت شهید حسین علم الهدی زندگی ام را متحول کرد/ شخصیتی ناشناخته در تاریخ انقلاب اسلامی

وصیت شهید حسین علم الهدی زندگی ام را متحول کرد/ شهید شخصیتی ناشناخته در تاریخ انقلاب اسلامی


وصیت شهید حسین علم الهدی زندگی ام را متحول کرد/ شخصیتی ناشناخته در تاریخ انقلاب اسلامی

حمیدرضا قنبری آزاده جنگ تحمیلی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد درباره زمان و نحوه آشنایی‌‎اش با شهید حسین علم الهدی گفت: آشنایی من با شهید علم الهدی به تابستان سال 1359 برمی گردد؛ بعد از امتحانات سال دوازدهم شنیدیم که سپاه دوره‌های نظامی و سیاسی برگزار می کند. در آن زمان انقلاب اسلامی به تازگی به پیروزی رسیده بود و من در آن زمان نوجوانی 17 ساله بودم که بسیار علاقه داشتم در این کلاس ها شرکت کنم.

وی ادامه داد: با تعدادی از دوستانم در کلاسهای عقیدتی سیاسی شرکت کردم و یکی از مدرسان شهید حسین علم الهدی بود. آنجا بود که برای نخستین بار ایشان را می دیدم. این دوره در دانشکده الهیات دانشگاه چمران که به سه گوش معروف بود، برگزار می شد.

قنبری با بیان اینکه شهید حسین علم الهدی از بنیانگذارن سپاه اهواز بود، تشریح کرد: در آن زمان دکتر گلزار نیز به ما  اخلاق اسلامی، شهید مهرداد مجدزاده اصول عقاید و شهید علی جمال پور فلسفه درس می دادند. این درسها برای ما بسیار جدید و جذاب بود چراکه بیشتر دورس رشته تحصیلی ما ریاضی بود. شهید حسین علم الهدی نیز در این دانشکده به ما تفسیر نهج البلاغه می آموخت و من نیز به دلیل اینکه با قرآن آشنایی داشتم، در کلاسهای مرتبط با آن شرکت می کردم؛ شرکت در این کلاس ها به ویژه اینکه شهید حسین علم الهدی آنها را آموزش می داد برایم بسیار تازگی داشت.

وی بیان کرد: دو ماه در کلاسهای شهید علم الهدی شرکت کردیم تا اینکه در ماه آخر جلسه اختتامیه در دفتر کارش در طبقه دوم پشت بام سفارت سابق آمریکا در اهواز برگزار شد؛ در آنجا فرشی پهن کردیم و جلسه اختتامیه را برگزار کردیم. شهید علم الهدی نیز به هر کدام از ما یک جلد نهج البلاغه اهدا کرد.

آزاده جنگ تحمیلی اظهار کرد: این آشنایی با شهید علم الهدی برکات زیادی در زندگی من داشت. چند روز پس از پایان آن جلسه، جنگ تحمیلی آغاز شد و بعد ها متوجه شدیم شهید علم الهدی از آن اتاق برای اتاق فکرش استفاده می کرد. ایشان مساجد اهواز را به پایگاه های بسیج برای رویارویی با تجاوز بعثی ها پایه گذاری کرد و خودش نیز مسئول هماهنگی میان پایگاه های بسیج و مساجد بود تا جایی که جنگ شهری را به مردم آموزش می دادند که اگر نیروهای رژیم بعثی به شهرها حمله کردند، مردم بتوانند از خود دفاع کنند و اهواز اشغال نشود این طراحی شهید علم الهدی بود و مساجد به پایگاه های نظامی تبدیل شده بود.

قنبری در ادامه با اشاره به اینکه پس از آغاز جنگ تحمیلی به مسجد محل که جواد الائمه نام داشت رجوع کرده و در آنجا مسئول پایگاه شدم، تشریح کرد: شهید حسین علم الهدی هر دو هفته یکبار به مساجد که هر کدام پایگاه بسیج شده بود سرکشی می کرد و در آن چهار ماهی که از عمر ایشان باقی مانده بود تقریبا هر دو هفته یکبار ایشان را می دیدم.

در تمامی ملاقات ها ارتباط نزدیکی با من داشت و به من می گفت شما که در بسیج فعال هستید چرا عضو سپاه نمی شوید تا بتوانید بیشتر خدمت کنید؛ من در آن زمان خیلی این موضوع را جدی نمی گرفتم.

وی تشریح کرد: بعد که حسین علم الهدی در هویزه به شهادت رسید؛ خبر شهادت ایشان مانند تلنگری به من وارد شد و به این نتیجه رسیدم که حالا زمانی است که باید به وصیت شهید عمل کنم و به عضویت سپاه پاسداران در آمدم. 2 ماه پس از شهادت در اسفندماه دو ماه پس از شهادت ایشان به عضویت رسمی سپاه درآمدم و هنوز هم پس از سالها خودم را مدیون شهید علم الهدی می دانم چراکه ورود من به سپاه پاسداران سرمنشا برکات و تحولات فکری و عقیدتی برای من شد و پس از آن در یکی از عملیات ها مجروح شدم و به مدت 10 سال به اسارت نیروهای بعثی درآمدم.

وی اظهار کرد: من خودم را مدیون ایشان می دانم  چراکه شکل گیری جریان ازدواج و آشنایی من با همسرم که از بستگان شهید جهان آرا هستند در واقع عمل به وصیت شهید علم الهدی زندگی مرا تغییر داد.

قنبری با اشاره به اینکه شهید حسین علم الهدی در زمان شهادت 21 ساله بود، گفت: ایشان در حقیقت  فردی طراح و عملیاتی بود ولی آنطور که باید ایشان را نشناخته ایم، ایشان از قبل از انقلاب به همراه پدرش در عرصه انقلاب اسلامی فعال بود و بعد در دانشگاه مشهد پذیرفته می شود؛ سپس در کلاسهای تاریخ و مذهبی در مساجد مشهد شرکت می کرد و یکی از تربیت شدگان رهبر انقلاب بود. در واقع می توان گفت ایشان شخصیت ناشناخته ای در تاریخ انقلاب اسلامی هستند.

 

انتهای پیام/ 



منبع خبر

وصیت شهید حسین علم الهدی زندگی ام را متحول کرد/ شهید شخصیتی ناشناخته در تاریخ انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

شهید «سید حسین علم‌الهدی»؛ خورشید «هویزه» در شفق شهادت

شهید «سید حسین علم‌الهدی»؛ خورشید «هویزه» در شفق شهادت


شهید «سید حسین علم‌الهدی»؛ خورشید «هویزه» در شفق شهادت

به گزارش نوید شاهد، شانزدهم دی 1359، خورشید خونرنگ هویزه، در شفق شهادت، غروب کرد تا نظاره گر مطلع الفجر روح عاشقانی شود که در حماسه «هویزه» غریبانه و مظلومانه، پاره‌های پیکرشان، زیر شنی تانک های 40 تنی آدمخواران بعثی، فرش راه پیروزی «طریق القدس» و «فتح المبین» شد و مقتل خونینشان، جلوه گاه پاکترین و خالصانه‌ترین حماسه‌ها که مدافعان خوزستانی، رزمندگان داوطلب و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و فاتحان لانه جاسوسی شیطان بزرگ، در کنار هم آفریدند تا اولین هسته عملیاتی مقاومت مردمی با تفکر خط شکن و پیشتاز بسیجی در تاریخ این رزم مقدس، شکل گیرد و ترسیم شود. نام «سید حسین علم الهدی» سرحلقه این حماسه و خورشید این منظومه خونین است. جوانی که از آغاز نوجوانی، با تعهدی عمیق، باور و بینشی خالص و عزم و همت و استقامتی شگفت، در چند جبهه همزمان فعالیت کرد؛ از تبلیغ معارف و مبانی معرفتی اسلام ناب و روشنگری و مقابله با تفکرات الحادی و مارکسیستی و جهاد فرهنگی، تبیینی و اصلاحی، تا مبارزه با فساد و حضور در جبهه مبارزات سیاسی علیه رژیم و مشارکت در عملیات مسلحانه و سازماندهی نیروهای چریک انقلابی و سرانجام در جامه مقدس رزم و فرماندهی سپاه هویزه، برای دفع اشغال خرمشهر و بیرون راندن قوای دشمن، با شهادتی که آخرین، بزرگترین و ماندگارترین عملیات او بود…

 

شاگرد 6 ساله مکتب قرآن، مبارز 11 ساله انقلابی!

 

سید حسین، فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی علم الهدی در بیستم شهریور ماه ۱۳۳۸ در یک خانواده روحانی بدنیا آمد. وی در ۶ سالگی به آموزش قرآن پرداخت. در ۱۱ سالگی با تشکیل کتابخانه و جلسات سخنرانی و قرآن، مبارزه با استبداد شاه را آغاز کرد. او از کودکی، خودسازی و شناخت مبانی مکتب را آغاز کرد و بینش معنوی و اعتقادی خود را پیوسته ارتقاء می‌داد و این شناخت و تعهد را به اطرافیان و جامعه نیز منتقل می‌کرد.

 

ماجرای سیرک مصری که آتش گرفت!

 

در سال 1351 یک سیرک مصری به اهواز آمده بود و برنامه های فسادآمیزی اجرا کرد. حسین که در این زمان، نوجوانی 14 ساله بود، نتوانست ساکت بماند. با همراهی چندتن از دوستان خود، در ساعاتی از روز که کسی در محل نبود، با بمب بنزینی، سیرک را به آتش کشیدند. این یکی از اولین حرکتها و فعالیتهای اجتماعی غیرتمندانه او در مبارزه با مظاهر فساد و بی بند و باری بود. بعد از این عملیات، حسین و دوستش، نامه ای نوشتند و مخفیانه به مسئول سیرک منتقل کردند. در این نامه نوشته بود: «در زمانی که اسرائیل، مردم مظلوم فلسطین را آواره کرده است و ما باید دست به دست هم دهیم و مسلمانان جهان را بیدار کنیم، جای تعجب است که در این شرایط، شما برای به فساد کشاندن جوانان ما به ایران آمده‌اید!…» جالب اینجاست که مسئول سیرک، این نامه را به ساواک نداده بود. زیرا دو سال بعد که ساواک، حسین را دستگیر کرد، خبری از این نامه و این عملیات نداشت وگرنه شکنجه‌ها و فشارهای بسیار بیشتری را روی او و دوستانش اعمال می‌کردند.

 

زیر شکنجه «ساواک»، محکوم به «اعدام»

 

حسین، با مشاهده جنایات رژیم طاغوتی به فکر ترور شمس تبریزی فرماندار نظامی اهواز می‌افتد و شبی به خانه وی حمله می‌کند که افراد محافظ خانه وی متوجه می‌شوند و پس از ساعتها تلاش او را دستگیر و به شدت شکنجه می‌کنند. در دادگاه نظامی، حسین، محکوم به اعدام می‌شود و برای تخفیف حکم، تنها از حسین می‌خواهند که دوست و همدست خود را معرفی کند ولی او ضمن انکار حمل بمب، با تحمل شکنجه های وحشیانه، مقاومت کرده و هیچ سخنی نمی‌گوید.

 

شاگرد تفسیر قرآن «حضرت آیت الله خامنه ای» در مسجد «کرامت» مشهد

 

حسین، در سال 56 با شرکت در جلسات درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله خامنه ای در «مسجد کرامت» مشهد، ارتباط عمیق مستمری با ایشان پیدا کرد. او در دوران اقامت در مشهد، که در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی به تحصیل می پرداخت و در محیط دانشگاه نیز به روشنگری و اشاعه معارف اصیل دینی و مقابله با اندیشه های مارکسیستی اقدام کرد و همزمان، با حضور در جلسات تفسیر شاگرد برجسته و شخصیت درخشان نهضت امام، بینش خود را از آبشخور تفکر اصیل اعتقادی سیراب می‌ساخت و اتصال خود را از طریق این رابطه عمیق فکری، قلبی، عاطفی و معنوی با آیت الله خامنه‌ای، با روحانیت مبارز انقلابی و مکتب فضیلت و فقاهت، استحکام بخشید. این پیوند تا روزی که شاگرد اصیل امام به ایرانشهر تبعید شدند، ادامه یافت.

 

چریک تمام وقت انقلاب

 

با اوج‏گيرى انقلاب در ميان اقشار مردم، براى رشد و گسترش فعاليت هايش تصميم به كارِ گروهى گرفت. براى تحقق اين فكر به اهواز رفت و همراه با يارانش گروه «موحدين» را تشكيل داد. در گروه «موحدين» نيز وى به دليل ابتكار بى نظير و شجاعت فوق العاده، در همه برخوردها و برنامه‏ها مبتكر طرح و پيش قدم در عمل بود. وى در جريان حمله به كنسولگرى عراق در خرمشهر مسئول شكستن شيشه و ريختن مواد محترقه در داخل كنسولگرى بود و در برنامه اعدام انقلابى «پل گريم» مستشار و مزدور آمريكايى نقش مؤثر داشت. برگزارى جلسات سخنرانى در خوزستان، ترور دانشى نماينده وابسته مجلس، ترور مستشار آمريكايى در واقعه اعتصاب كاركنان شركت نفت، انفجار شهربانى كرمان به دليل به شهادت رساندن مردمان بى دفاع در داخل مسجد، از جمله مجاهدت هاى كم نظير اين شهيد والا مقام بود.

 

فرماندهی سپاه هویزه؛ آزمون عملی درسهای «نهج البلاغه»!

 

حسین، پیش از شروع جنگ، عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران خوزستان بود. با آغاز جنگ تحمیلی، مسئولیت مهم و حساس تقسیم نیروهای اعزامی از سراسر کشور به مناطق مختلف عملیاتی و جبهه های جنگ را عهده‌دار شد. اما با همه این موقعیت و اعتبار، بمحض احساس وظیفه و تکلیف، همه این سمتها را کنار گذاشت و مسئولیت فرماندهی سپاه شهر کوچک «هویزه» را برای دفع تجاوز دشمن پذیرفت. یکبار در جواب این سوال که چرا به هویزه آمده، گفت: «قبلا نهج البلاغه را بصورت نظری تدریس کردم و حالا باید در هویزه، هرچه را قبلا تدریس کرده ام بصورت عملی پیاده کنم!

 

پیکر مدافعان مظلوم هویزه، زیر تانک های 40 تنی دشمن!

 

در عملیات «نصر» که در دشت هویزه اجرا شد، ابتدا ارتش و سپاه هویزه به فرماندهی شهید سیدحسین علم‌الهدی (کل نیروهای گروه شهید علم‌الهدی که بیشتر از دانشجویان پیرو خط امام بودند، ۸۱ نفر بیشتر نبودند) برای جلوگیری از پیشروی ارتش عراق به سمت شهر اهواز، شبیخون‌ها و عملیاتی را انجام دادند و در زمین‌گیر کردن دشمن نقش مهمی داشتند. هدف، آزادسازی «پادگان حمید» و پیشروی به سوی خرمشهر بود. روز 14 دی، مرحله اول عملیات با موفقیت کامل انجام شد و حدود 1000 اسیر از دشمن گرفته شد.روز 15 دی نیز ادامه پیشروی انجام گرفت و قرار بود یک دسته دیگر از رزمندگان، از طرف جاده خرمشهر، عملیات کنند و دو گروه عملیاتی ارتش بعثی را دور بزنند. اما گروهی که قرار بود از جاده خرمشهر عملیات کند، نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد. ارتش متجاوز عراق که در آن روزها بسیار مجهز و آماده بود، با شکست در منطقه عملیاتی هویزه، همه نیروهای خود را روانه این منطقه کرد و در مرحله دوم عملیات، به دلیل نبود حمایت و پشتیبانی از آن‌ها توسط صدها تانک دشمن بعثی، محاصره شدند و همه آن‌ها مظلومانه به شهادت رسیدند. ارتش متجاوز عراق با تانک‌های ۴۰ تنی! از روی پیکر پاک شهدا عبور کرد! به‌طوری که ضخامت بدن هر شهید به مانند ضخامت یک کتاب درآمده بود!

پیکر پاک شهدا تا بعد از عملیات بیت‌المقدس در منطقه و دشت هویزه باقی ماند، در زمان تفحص هر شهیدی را از علامتی که خانواده او سراغ داشت مانند انگشتر و وسایل داخل جیب شناسایی کردند.

مادر شهید علم‌الهدی، سیدحسین را از قرآنی که داخل جیبش بود و او به فرزندش هدیه داده بود، شناسایی کرد.

 

تانک را از روی تن حسین رد کردند و حسین هنوز جان داشت!…

 

یکی از همرزمان شهید حسین علم الهدی که روز شهادت، همراه او بود و به اسارت گرفته شد، با بیان این‌که خوشحالم که این اعتراف دردناک زمانی انجام می‌گیرد که مادر بزرگوار حسین (که خود شیرزنی بود) در قید حیات نیست؛ می‌گوید: «من سال‌ها در اسارت بوده‌ام و حتما از رفتار وحشیانه عراقی‌ها با اسرا چیزهایی شنیده‌اید، اما شکنجه‌ای که من دیدم، یک لحظه بیشتر نبود و با این حال، هنوز که هنوز است، از درد آن یک روز هم نتوانسته‌ام سر راحت بر بالین بگذارم. آری مرا به تانکی بستند که از روی پیکر مبارک حسین گذشت، در حالی که هنوز جان داشت، هرچند که چفیه‌اش صورتش را پوشانده بود و با آن چشم‌های زیبا و گیرایش دیگر نمی‌توانست عذاب کشیدن مرا ببیند. من صدای خرد شدن استخوان‌های حسین را شنیدم و راستش در آن لحظه خدا را شکر کردم که دیدم دارم به اسارت برده می‌شوم، وگرنه چگونه می‌توانستم برگردم و بگویم:  از پا، حسین (ع) افتاد و ما بر پای بودیم؟»

 

او را از قرآن کوچکش شناختند…

 

18 ماه بعد، با آزاد شدن دشت هویزه پس از عملیات «طریق القدس» و با خنثی‌سازی میدان مین و جمع‌آوری سیم‌های خاردار، گروه تفحص برای یافتن اجساد شهدا به جست‌وجو در محل عملیات پرداختند. اجساد مطهر برخی از شهدا به صورت پراکنده پیدا شد، از جمله «حسین علم‌الهدی» که او را از قرآن کوچکش و نیز موشک‌انداز آر.پی.جی‌اش شناسایی کردند. جسد «محمود قدوسی» را از نامه‌ای که در جیب لباسش پیدا شد، شناسایی کردند. در آن نامه، پدر شهیدش «آیت‌الله قدوسی» دادستان کل کشور او را برای پیوستن به رزمندگان اسلام معرفی کرده بود. به تدریج مزار باشکوه شهدای هویزه شکل گرفت و توسط جهاد سازندگی ساخته شد. پس از پایان جنگ تحمیلی، گلستان شهدای هویزه مورد استقبال مردم قرار گرفت؛ به‌گونه‌ای که امروز این گنبد و بارگاه معنوی، وسیله‌ای است برای تقرب زائران و تبرک از ساحت قدسی شهیدان.

 

انتهای گزارش/



منبع خبر

شهید «سید حسین علم‌الهدی»؛ خورشید «هویزه» در شفق شهادت بیشتر بخوانید »

دومین رویداد «به وقت عاشقی در ساعت یک و ۲۰» برگزار می‌شود

دومین رویداد «به وقت عاشقی در ساعت یک و ۲۰» برگزار می‌شود


دومین رویداد «به وقت عاشقی در ساعت یک و ۲۰» برگزار می‌شود

به گزارش نوید شاهد؛ علیرضا عسگری در خصوص این برنامه اظهار داشت: «به وقت عاشقی در ساعت یک و ۲۰» برگرفته از زمان و نحوه شهادت حاج قاسم سلیمانی است که با حضور ۱۲ هزار نفر از نخبگان، هنرمندان، ورزشکاران و چهره‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی محلات و مناطق شهر تهران برگزار می‌شود.

مدیر روابط عمومی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس افزود: این رویداد با هدف آشنایی مخاطبین با اقدامات و مجاهدت های جبهه مقاومت و همچنین نحوه زندگی کاری و شخصی حاج قاسم سلیمانی از روز ۱۷ دی ما تا ۳۰ دی ماه با بازدید از سراسرنمای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی اجرا خواهد شد.
وی همچنین در خصوص مجموعه مورد بازدید شهروندان افزود: افتتاح سراسر نمای مقاومت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که به مجاهدت رزمندگان اسلام در نبرد با داعش پرداخته است، قرار بود با حضور ایشان انجام شود ولی متاسفانه سه روز قبل از افتتاح ایشان به شهادت رسیدند.

شایان ذکر است سراسرنمای مقاومت شهید سلیمانی، محلی برای نمایش رشادت‌ها و جانفشانی‌های شهدای مدافع حرم و به ویژه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در حوزه کشورهای مقاومت اعم از سوریه لبنان فلسطین و عراق و … می‌باشد. در بخش هایی از این سراسر نما تجهیزات به غنیمت گرفته شده از داعش از جمله کمربندهای انتحاری، کتب آموزشی، پولهای چاپ شده، سلاح های دست ساز، ماشینهای انتحاری و… به نمایش درآمده است.

انتهای پیام/ 



منبع خبر

دومین رویداد «به وقت عاشقی در ساعت یک و ۲۰» برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

السودانی: شهید سلیمانی برای دفاع از عراق در سخت‌ترین شرایط کنار شهید ابومهدی المهندس بود

السودانی: شهید سلیمانی برای دفاع از عراق در سخت‌ترین شرایط کنار شهید ابومهدی المهندس بود


السودانی: شهید سلیمانی برای دفاع از عراق در سخت‌ترین شرایط کنار شهید ابومهدی المهندس بود

به گزارش نوید شاهد؛ «محمد شیاع السودانی» نخست‌وزیر عراق دیروز یکشنبه طی سخرانی در مراسم پنجمین سالروز شهادت فرماندهان مقاومت، حاج «قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» اظهار کرد: بی‌تردید یادبود شهدا مستلزم حضور معنوی و عاطفی ما پیش از حضور فیزیکی است چراکه فهم مفاهیم عالی شهادت بدون درک آن با جان و دل ممکن نیست.

السودانی گفت: سالروز شهادت سران پیروزی در واقع مناسبت مهمی برای نگاه به زندگی‌نامه ۲ مرد بزرگ از معدن مردان صالحی است که جان خود را در راه خدا فدا کردند و در این دنیا به سربلندی دست یافته و در آن دنیا جاودانه شدند.

نخست‌وزیر عراق افزود: شهید ابومهدی المهندس بر ایجاد ساختار سیاسی اصرار داشت که شایسته جان‌فشانی‌های عراقی‌ها بوده و  عراق را به جایگاه و نقش موثرش که به دلیل سیاست‌های احمقانه حاکمیت سابق از دست رفت، بازگرداند.

او در ادامه گفت: شهید قاسم سلیمانی در تمامی خاکریزها همراه ما بود و برای دفاع از عراق در سخت‌ترین شرایط در کنار شهید ابومهدی المهندس بود، آن ۲ با فتوای مرجعیت دینی که عراق و منطقه را نجات داد، به پا خواستند و در این فتوا آن‌ها با عنوان قهرمانان نبرد پیروزی توصیف شدند.

السودانی ادامه داد: شهید ابومهدی المهندس همواره بر کشور و حفاظت از آن تاکید داشت و الحشد الشعبی بخشی از کشور بوده و قدرت اصلی دفاع از عراق است.

نخست‌وزیر عراق در پایان نیز گفت: امروز یاد فرماندهان مقاومت را گرامی می‌داریم، روز گذشته یاد سید شهید محمد باقر الحکیم را گرامی داشتیم این مناسبت‌ها به ما لزوم حفاظت از پایه‌های کشور را که با جان‌فشانی‌های شهدا بنا شدند، یادآور شده و به ما تاکید می‌کنند که نباید به دلواپس‌ها اجازه دهیم عزم ما را برای استمرار ساخت کشور و خدمت به مردم تضعیف کنند.



منبع خبر

السودانی: شهید سلیمانی برای دفاع از عراق در سخت‌ترین شرایط کنار شهید ابومهدی المهندس بود بیشتر بخوانید »