مجاهدت

روایتی متفاوت از سرنوشت حاج احمد در کتاب «راز احمد»

به گزارش مشرق، یک نویسنده کتاب گفت: جذابترین بخش کتاب «راز احمد» متعلق به بخش آخر کتاب است زمانی که با سپهبد شهید قاسم سلیمانی دیدار داشتم و حقایق مهمی را از زبان او شنیدم.

حمید داودآبادی پیرامون مضمون کتاب «راز احمد» گفت: کتاب «راز احمد» سرنوشت حاج احمد متوسلیان است روایتی متفاوت و کامل از سفر بی بازگشت سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان از خرمشهر تا بیروت که برای اولین بار منتشر می‌شود.

وی در همین راستا ادامه داد: حدود ۳۸ سال پیش هنگامی که رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد عده‌ای از نیروهای ایرانی به لبنان اعزام شدند و در ۱۴ تیر ۱۳۶۱ حاج احمد متوسلیان به همراه سید محسن موسوی، علی رستگار و کاظم اخوان در شمال بیروت هنگامی که در پشت یک ایست بازرسی قرار گرفته بودند ربوده شدند از آن به بعد تنها اطلاعات ضد و نقیضی از این افراد کم و بیش منتشر می‌شد، اما اطلاعات دقیق و کامل از سر نوشت آن‌ها به دست نیامد.

داود آبادی به تلاش‌های خود پیرامون شفاف سازی و رفع ابهام از سرنوشت حاج احمد متوسلیان و همراهانش در آثار خود اشاره و بیان کرد: من ۳۵ سال است که روی پرونده حاج احمد متوسلیان و همراهانش کار می‌کنم، همه این سال‌ها هزینه‌های تحقیقات و سفرهای این تحقیقات را خودم پرداختم، برای پیگیری‌ها بیشتر به لبنان و سوریه رفتم و پس از مصاحبه و بررسی‌های میدانی لازم همچنین کسب اطلاعات به ایران بازگشتم.این نویسنده کتاب در همین راستا بیان کرد: از سوی دیگر برای دست یابی به اطلاعات بیشتر با مسئولانی که در این زمینه منابع موثق و اطلاعات کامل داشتند گفت‌وگو کردم لذا اولین کتاب خودم را سال ۸۴ منتشر کردم که به نوعی روزشمار گروگان گیری حاج احمد متوسلیان بود و با عنوان «کمین جولای ۸۲» منتشر شد که بعدها به زبان انگلیسی‌ نیز ترجمه شد.

در سال ۹۸ نیز کتابی از من با عنوان «۳۷ سال» منتشر شد که حاوی مجموعه مقالاتی از یافته‌هایم در مورد حاج احمد متوسلیان بودوی پیرامون مضمون کتاب «راز احمد» ابراز کرد: آخرین کتاب من پیرامون حاج احمد متوسلیان و همراهانش در پی‌تکمیل تمامی تحقیقات و بررسی‌هایم بود، کتاب «راز احمد» به عبارتی روایت خودم از حاج احمد متوسلیان است که حضور او از خرمشهر تا لبنان را در بر می‌گیرد. این کتاب خاتمه‌ای بر روایت‌های متعدد بود که در این سال‌ها پیرامون حاج احمد متوسلیان بیان شده است.

کتاب «راز احمد» ۴۵۰ صفحه تحقیقات من و ۲۵۰ صفحه نیز مستنداتی است که در این زمینه جمع‌آوری کردم.داود آبادی پیرامون حاج احمد متوسلیان ابراز کرد: حاج احمد از جمله شهدایی است که روایت‌های متعدد در مورد ناپدید شدنش وجود دارد، حتی برخی نقل می‌کردند که حاج احمد متوسلیان هنوز زنده است و در زندان‌های رژیم صهیونیستی قرار دارد. من تحقیقاتم را بر پایه روایت‌ها واقعی پایه‌گذاری کردم لذا کتاب «راز احمد» مستندی حقیقی از زندگی و سرنوشت حاج احمد متوسلیان است.

وی شیوه نگارش کتاب «راز احمد» را مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: تمام مستندات و تحقیقاتی را که در پی چند سال کار مستمر انجام داده بودم و تمام مقالات و گزارش‌های مستندم را یکپارچه در قالب یک روایت منتشر کردم، برای اولین بار از این قلم استفاده کردم قلمی که معتقدم توانست بسیار جذاب و ارزشمند نقش آفرینی کند، تمام مستندات را به صورت قصه و داستان تعریف کردم همه عناصر حقیقی هستند و عنصر خیال در این کتاب راهی ندارد.داوود آبادی کتاب «راز احمد» را از زاویه‌ای متفاوت مورد بررسی قرار داد و بیان کرد: در کتاب «راز احمد» و در فصل‌های آخر کتاب به دو مقوله مهم اشاره کرده‌ام همچنین به سخن سپهبد شهید قاسم سلیمانی که بسیار مهم بود.

وقتی در سال ۹۷ و پس از تلاش‌های مستمر برای دیدار و گفت‌وگو با برخی مسئولان رده بالا در مورد آخرین خبرهای موثق از حاج احمد متوسلیان ملاقات داشتم به نکاتی مهم دست یافتم دیدار من با سردار محسن رضایی و سپهبد شهید قاسم سلیمانی نتایج قابل توجهی را در اختیار من گذاشت.وی جذاب‌ترین بخش کتاب «راز احمد» را متعلق به بخش آخر دانست و اظهار کرد: جذابترین بخش کتاب «راز احمد» متعلق به بخش آخر کتاب است زمانی که با سپهبد شهید قاسم سلیمانی دیدار داشتم و حقایق مهمی را از زبان او شنیدم.

وی پیرامون دیگر ویژگی های کتاب «راز احمد» تصریح کرد: کتاب «راز احمد» حاوی مستنداتی خواندنی و جذاب است که برای اولین بار مطرح شده و برای کسانی که به دنبال پرونده حاج احمد متوسلیان هستند بسیار ویژه خواهد بود، در این کتاب سیره و روش حاج احمد متوسلیان در زندگیش را نیز مطرح کردم، در طی این سال‌ها آنقدر به دنبال ربوده شدن حاج احمد متوسلیان بودیم که فراموش کردیم این فرد پیشنه و تفکرات خاص خود را نیز داشته است.

داودآبادی پیام کتاب «راز احمد» را مورد بررسی قرار داد و خاطرنشان کرد: نسل امروز ما زمانی پا به عرصه زندگی گذاشتند که دیگر حاج احمد وجود ندارد لذا معتقدم این حق جوانان و نوجوانان است که سرداران خود را بشناسند افرادی که صادقانه برای سرزمین خود، دفاع از انسانیت و اسلام تلاش کردند، آنان با آرمان‌های انقلاب پیمان بستند و بر روی اعتقادات خود تا پای جان ایستادند و این بسیار مهم است.

منبع: میزان منبع خبر

روایتی متفاوت از سرنوشت حاج احمد در کتاب «راز احمد» بیشتر بخوانید »

شبکه نمایش خانگی فرصتی برای ثبت وقایع جنگ است

به گزارش مشرق، نزدیک به یک دهه از عمر سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی می‌گذرد، از تولید و پخش سریال «قلب یخی» به کارگردانی «محمدحسین لطیفی» تا امروز چندین سریال ساخته و روانه بازار شده است. سریال‌هایی که با دارا بودن جذابیت‌های بصری، موضوعات تابوشکن، چالش‌برانگیز و حساسیت‌زا و البته ساختارشکن خود توانستند مخاطبان بسیاری را به خود جلب کنند. با این وجود آثار تولید شده حتی کمترین قرابت را با سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی را نداشتند.

این سریال‌ها جز در نام شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایی که به زبان فارسی ادا می‌شود، عملاً ایرانی نبودند. به تعبیری سریال‌فارسی‌هایی بودند که سعی داشتند با همتاهای خود در تلویزیون موفق‌تر باشند؛ اما در بهترین حالت متفاوت بودند و نه موفق. جز در شکل آرایش چهره و نوع پوشش شخصیت‌های زن، حتی از نازل‌ترین آثار تلویزیونی نیز نازل‌تر بودند.

روابط آزاد زنان و مردان، عشق‌های مثلثی و مربعی، خیانت، هدف گرفتن شالوده خانواده، به حاشیه رفتن نقش پدر و مادر، متزلزل بودن کانون خانواده، اشرافیت‌زدگی، مصرف‌گرایی و… از مؤلفه‌هایی هستند که به‌کرات در سریال‌های شبکه خانگی استفاده شده است و نه‌تنها سازندگان آن‌ها مورد سؤال قرار نگرفتند، بلکه کوچک‌ترین تذکری هم به آنها داده نشد. حتی در زمان دادن مجوزها نیز نظارتی صورت نگرفت.

با وجود عمر ده‌ساله سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی و در میان انبوه سریال‌های متعددی که به دست مخاطب رسید، حتی یک سریال با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت ساخته نشد. این نکته به‌تنهایی و به‌اندازه کافی برای همه‌کسانی که دغدغه حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی و موضوعات مرتبط با آن را دارند هشداردهنده هست تا نیازی به تحلیل و بررسی نداشته باشد.

وحدت نظر نهادهای به‌اصطلاح ارزشی که هرکدام سعی دارند به‌تنهایی به تولید محتوا اقدام کنند، می‌تواند قدم مثبتی در این حوزه محسوب شود. برخی از این نهادها که داعیه انقلابی بودن دارند متأسفانه با جزیره‌ای و عمل کردن و موازی کاری باعث هدر رفت سرمایه انسانی و منابع مالی می‌شوند. هر چه این نهادها در عرصه شبکه نمایش خانگی منفعلانه عمل کنند، مسلماً فضا برای سریال‌های هنجارشکن بازتر می‌شود تا جایی که بعد از چندین سال بخشی از فرهنگ جامعه متأثر از غرب‌گرایی و اشراف‎زدگی چنین سریال‌هایی خواهد شد.

علاقه عموم مخاطبان به سریال‌های تاریخی فی‌نفسه فضایی را برای پرداخت به وقایع تاریخ انقلاب و تاریخ جنگ تحمیلی فراهم می‌کند. تعلل و تغافل برخی مدیران فرهنگی برای تشویق فیلم‌سازان به این حوزه به‌هیچ‌عنوان قابل توجیه نیست. سوژه‌های پرشماری در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس وجود دارد که بسیاری از مردم از آن آگاهی ندارند و پرداخت به آن‌ها در قالب سریال می‌تواند حقایق بسیاری را روشن و شبهات متعددی را مرتفع کند.

منبع: دفاع پرس منبع خبر

شبکه نمایش خانگی فرصتی برای ثبت وقایع جنگ است بیشتر بخوانید »

رویای بازگشت حاج احمد!

به گزارش مشرق، احسان محمدحسنی مسئول این سازمان به بهانه سی و هشتمین سال ربوده شدن و شهادت چهار دیپلمات از یاد رفته یادداشتی منتشر کرد.

متن یادداشت احسان محمدحسنی به شرح ذیل است:

«هو الحق

رؤیا و تصور بازگشت «حاج احمد متوسلیان» و سه همرزم کهف‌نشین و فراموش شده او پس از ۳۸ سال دوری و بی خبریِ مطلق، در همین روزها و روزگارِ پرحادثه به میهن عزیزمان، الحق که شیرین و گواراست. مجسم کنیم حاج احمد با سر و رویی که گرد پیری بر آن نشسته، به شهر خودش تهران بازگشته و پس از قریب به چهار دهه، برای ملاقات با مادری که در گمنامی و چشم انتظاری، چراغ عمرش خاموش شده، به خانه کوچک و قدیمی‌اش در کوچه علوی خیابان مولوی تهران سری می‌زند و با مردم و خیابان‌ها و محله‌های این شهر شلوغ مواجه می‌شود…

بیشتر بخوانید:

چگونه هسته‌های مقاومت در سوریه و لبنان تشکیل شد؟

نظر احمد متوسلیان درباره اشتباه در مانور نظامی

پس از ۳۸ سال از واقعه تلخ ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی، به جای تجسم و تصور و تخیل، خبر آورده‌اند که فاتح راستین خونین شهر، حاج احمد متوسلیان و سه همرزم او «سیدمحسن موسوی»، «تقی رستگار مقدم» و «کاظم اخوان» پس از ربوده شدن و سپری کردن ایام کوتاهی در اسارت نیروهای مزدور شبه نظامی فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی، در ساحل مدیترانه تیرباران شده‌اند و محل دفن ایشان هم مشخص است «بازگشتِ احمد» به تنهایی پتانسیلِ تبدیل شدن به جذاب‌ترین و شگفت‌انگیزترین فیلم سینمایی و یا سریال تلویزیونی پرمخاطب را پیرامون فرجام قصه این شیرِ در زنجیر داراست. همان انگیزه‌ای که سال‌ها قبل ما را بر آن داشت تا رایحه‌ای از زندگی و زمانه احمد را در قالب فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» راهیِ نمایش بر پرده‌های عریضِ سالن‌های سینما کنیم. امروز هم می‌تواند، شوق تخیل و تصورِ بازگشتِ حیدر رزمندگان و سه جوانمرد سلحشور و همراهِ او، به این دیارِ غبارِ غم گرفته بعد از شهادتِ حاج قاسم و سر برآوردن بلای کرونا، سوژه بکرِ دیگری برای پرداختِ روایت این مواجهه حیرت‌انگیز باشد.

***
آری؛ قصه‌ای شکوهمند که قهرمانان واقعیِ آن، به تأسی از امام و مقتدایشان، شریک غمِ مظلومان جهان شدند و برای اثبات این مدعا، در فردای پیروزمند نبرد اِلی بیت‌المقدس و نماز فتح در مسجد جامع خرمشهر، در ژوئن ۱۹۸۲، زیر بیرق فخر آفرینِ «قوای محمد رسول الله»، عازم کرانه‌های مه گرفته خطه خون‌رنگ «لبنانِ» مظلوم شدند. قصه‌ای بی‌نظیر و تکرار ناشدنی از ورودِ باشکوه لشکر اسلام به دمشق و اقامه عزای شهیدان کربلای حسینی و کربلای خمینی در حرم اُمُّ المصائب، حضرت زینب کبری سلام الله علیها، از استقبال گرم و مهمان نوازی صمیمانه مردم مسلمان سوریه، شیعیان آواره لبنان و مظلومان بی پناه فلسطینی از «جُند محمد (ص)»، تا آغاز عملیات فشرده شناسایی در «دره بقاع» و «بلندی‌های جولان»، از پادگان نیمه متروکه «زبدانی» و عملیات لغو شده تیپ در «بُقاع» تا … و سرانجام از پُست ایست و بازرسی «برباره» در جاده ساحلی «طرابلس – بیروت» که داغی التیام ناپذیر بر قلب‌های سلحشوران ایران زمین و مستضعفان جهان گذاشت.

و حالا پس از ۳۸ سال از واقعه تلخ ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی، به جای تجسم و تصور و تخیل، خبر آورده‌اند که فاتح راستین خونین شهر، حاج احمد متوسلیان و سه همرزم او «سیدمحسن موسوی»، «تقی رستگار مقدم» و «کاظم اخوان» پس از ربوده شدن و سپری کردن ایام کوتاهی در اسارت نیروهای مزدور شبه نظامی فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی، در ساحل مدیترانه تیرباران شده‌اند و محل دفن ایشان هم مشخص است.

این خبر، یا واقعیت دارد و یا صرفاً یک ادعاست! هر چه که هست سال‌های سال، اساتید، محققین، مستندسازان، نویسندگان و پژوهشگران توانا و به نامِ وادیِ ادبیات پایداریِ این دیار، بر مبنای اسناد و شواهد و قرائنِ متقن و شهادتِ شاهدان زنده و حاضر در اسارتگاه و محل تیرباران و دفن این چهار ایرانیِ مظلوم، گواهی می‌دهند که حاج احمد متوسلیان و همراهان غریبش به طرز وحشیانه‌ای به شهادت رسیده‌اند و پیکر نیمه جانشان نیز در نقطه‌ای مشخص در زیر خرواری از خاک و بُتن قرار گرفته و تا امروز مدفون مانده‌اند.

صحت و سقم این مُدعا موقعی روشن و عیان می‌شود که سلحشوران نیروی قدس سپاه با همکاری وزارت امور خارجه و دریادلان حزب الله لبنان، نقطه مورد نظر را با دقت و سرعت، تفحص و کاوش نموده و چنانچه بقایای پیکرهای مطهرشان کشف گردید، با آزمایش DNA، طی بیانیه‌ای حقیقت را با مردم، یاران و خانواده‌های چشم انتظارشان در میان بگذارند.

اگر منافعی در «زنده نمایی» و نیامدن این پیکرهای دور افتاده از وطن برای عده‌ای خاص نباشد، حتماً آن جریان مصلحت‌اندیش و منفعت‌طلب هم در برابر مطالبه عمومیِ مردم و اصحاب رسانه، مقاومت نخواهند کرد و تسلیم اراده و پیگیری منسجم و یکپارچه خواهند شد اکنون می‌توانیم مجسم کنیم که در همین نزدیکی‌ها و ماه‌های آینده و تا قبل از فرارسیدن چهاردهم تیرماهِ سال ۱۴۰۰، به جای جسم خسته و نحیف حاج احمد، پیکر مطهر او پس از سال‌ها غربت، به دامانِ میهن بازگردد و چشم و چراغ ملت گردد و پس از استقبال و تشییع طوفانیِ جوانانِ این سرزمین، در کنار مقتدای روح اللهی اش و در جوار مزار یاران شهیدش، تا ابد آرام بگیرد.

اگر منافعی در «زنده نمایی» و نیامدن این پیکرهای دور افتاده از وطن برای عده‌ای خاص نباشد، حتماً آن جریان مصلحت‌اندیش و منفعت‌طلب هم در برابر مطالبه عمومیِ مردم و اصحاب رسانه، مقاومت نخواهند کرد و تسلیم اراده و پیگیری منسجم و یکپارچه خواهند شد.

دست به نقد؛ عملکرد مسئولین ذیربط و رسانه‌های وطنیِ خودمان را در ماجرای ۳۸ ساله ربوده شدن ۴ فرزند رشید این آب و خاک، مقایسه کنید با عملکرد بوق‌های تبلیغاتی نظام جهانی سلطه صهیونیستی درباره «ران آراد» – خلبان مفقود شده نیروی هوایی ارتش اسراییل -، تا ببینید کجای کاریم!

حکام تل آویو هر سال برای صهیونیستِ مذکور، جشن تولد، جشن سالگرد فارغ‌التحصیلی، جشن سالروز ورود به ارتش صهیونیستی، جشن اولین پرواز موفقیت‌آمیز! و انواع و اقسام مراسم‌ها می‌گیرند. ده‌ها صفحه از مطبوعات اسرائیلی و غربی در هر یک از این مناسبت‌های ادواری، در رثای آدمکش مفقود شده اسرائیلی سیاه می‌شوند. رسانه‌های گلوبال و شبکه‌های ریز و درشت ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعیِ فضای مجازی را به صف می‌کنند و همچون ترجیع بندی تکراری و مسلسل، افکار عمومیِ مردم پنج قاره را با وِرد «ران آراد، ران آراد» خودشان بمباران می‌کنند و در عوض عملکرد ما و رسانه‌های آزاده و مستقل ما، درباره روشن شدن سرنوشت ۴ گروگان یا شهیدِ ایرانی‌مان توسط تروریست‌های آدم‌ربای حاکم بر تل آویو … تقریباً هیچ!!

شک ندارم به یاری پروردگار، و دعای مردم و همت والای اهالی رسانه، – نه به صورت پراکنده و مقطعی- که هماهنگ و ریشه‌ای، برای آغاز یک جهاد رسانه‌ای، تا قبل از شمارش معکوس و از راه رسیدن چهاردهم تیرماه ۱۴۰۰، این پرونده قطور و بلند بالا، به صفحه آخر خود خواهد رسید. پس با توکل به حضرت مقلب‌القلوب؛ شروع می‌کنیم: ۳۶۵»

منبع خبر

رویای بازگشت حاج احمد! بیشتر بخوانید »

تصاویر/ «علی اصغر» فرمانده «گردان شهادت»

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «علی اصغر صفرخانی» به تاریخ سوم شهریور ۱۳۴۳ شمسی، در «کرج» متولد شد. وی بیست و دو سال بعد، به تاریخ دهم تیر ۱۳۶۵، طی عملیات «کربلای یک» با مسئولیت فرمانده «گردان شهادت» از «لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه و آله)» در منطقه عملیاتی «قلاویزان» بال در بال ملائک گشود.

روحمان با یادش شاد

هدیه به روح بلندپروازش صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شهید علی اصغر صفرخانی(نفر دوم از چپ) در کنار شهید بهشتی
شهید علی اصغر صفرخانی(نفر دوم از چپ) در کنار شهید بهشتی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهید محسن دین شعاری
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهید محسن دین شعاری
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی در حسینیه حاج همت(دوکوهه)
شهید علی اصغر صفرخانی در حسینیه حاج همت(دوکوهه)
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی در مراسم عقد خود
شهید علی اصغر صفرخانی در مراسم عقد خود
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی (پادگان دوکوهه)
شهید علی اصغر صفرخانی (پادگان دوکوهه)
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی(نفر دوم از راست) در کنار شهید سیدمحمدرضا دستواره
شهید علی اصغر صفرخانی(نفر دوم از راست) در کنار شهید سیدمحمدرضا دستواره
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهید حاج عباس کریمی
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهید حاج عباس کریمی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی(اولین نفر در سمت راست)
شهید علی اصغر صفرخانی(اولین نفر در سمت راست)
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهیدان حاج عباس کریمی و یوسف کابلی
شهید علی اصغر صفرخانی در کنار شهیدان حاج عباس کریمی و یوسف کابلی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی
آخرین وداع همسر فرزند شهید علی اصغر صفرخانی با پیکرش
آخرین وداع همسر فرزند شهید علی اصغر صفرخانی با پیکرش
شهید علی اصغر صفرخانی در حجله شهادت
شهید علی اصغر صفرخانی در حجله شهادت
شهید علی اصغر صفرخانی
شهید علی اصغر صفرخانی

منبع خبر

تصاویر/ «علی اصغر» فرمانده «گردان شهادت» بیشتر بخوانید »

بازآفرینی چهره برادران شهید افراسیابی +عکس

به گزارش مشرق، محمد کلهر، فعال رسانه ای در توئیتر نوشت: ۵برادر بودند، ابراهیم که یک روز قبل از پیروزی انقلاب شهید شد، فقط ۱۳ سال داشت. اسماعیل، امیر، جواد و علیرضا هم در جبهه آسمانی شدند. پدرشان «حاج معمار» ۱۰ سال قبل رفت پیش پسرهایش. حالا مادر خانواده که دلتنگ آنهاست، رفته توی نقاشی کنارشان نشسته.

منبع خبر

بازآفرینی چهره برادران شهید افراسیابی +عکس بیشتر بخوانید »